ویک (امریکا):
با ادامه آتشسوزیها در جنگلهای کالیفرنیا و اورگون، آسمان غرب امریکا این روزها همانند جهنم به سرخی میگراید. با کاستیهایی که در سیاستهای مواجهه با تغییرات اقلیمی وجود دارد، رسیدن به این نقطه عجیب نیست و باید با این وضعیت آخرالزمانی مواجه شد.
اکونومیست (بریتانیا):
قرن بیستم، قرن نفت بود. قرن ماشینها، جنگها و اقتصاد. ژئوپلتیک جهان را نفت بود که تعیین میکرد. اما اکنون در قرن بیست و یک، همه چیز تغییر کرده است. این قرن، قرن انرژیهای پاک است و دیگر نه صاحبان نفت که صاحبان انرژیهای پاک حرف اول را میزنند.
آتلانتیک (امریکا):
با آغاز اعتراضات نژادی، امریکاییها سرانجام بعد از 150 سال به فرصتی دست یافتهاند که با آن بتوانند ادعای دیرین خود درباره جامعه چند قومیتی و چند نژادی را به اثبات برسانند. اما آیا دونالد ترامپ رئیس جمهوری هست که بخواهد از این فرصت استفاده کند؟
خروش زنان علیه «لوکاشنکو»
در تظاهرات زنان معترض در بلاروس، صدها نفر با دستور رئیس جمهوری دستگیر شدند
زهره صفاری/ تظاهرات هزاران زن برای کنارهگیری رئیس جمهوری بلاروس، با دستگیری صدها نفر، چهره جدیدی از اعتراضات را پیش روی دولت جنجالی «الکساندر لوکاشنکو» قرار داده است.
به گزارش «گاردین»، صبح شنبه حدود 2 هزار زن معترض با پوشیدن لباسهای براق و پوششهایی به رنگ پرچم سفید و قرمز کشورشان در میدان اصلی شهر «مینسک» تجمع کرده و در محاصره نیروهای گارد امنیتی پلیس با شعارهای «بیرون بروید؛ هم شما و هم پلیس ضدشورش» و «مطمئنیم پیروز میشویم» آرامش منطقه را به هم ریخته بودند. گرچه تصور میشد این تظاهرات مسالمتآمیز بدون درگیری پلیس باشد اما به دستور رئیس جمهور بلاروس، پلیس ضدشورش وارد عمل شد و با حلقه زدن به دور معترضان، با خشونت به سمت آنها یورش برده و در حالی که شماری فریاد میزدند «فقط ترسوها زنان را میزنند»، دستان آنها را بسته و داخل ونهای بزرگ میانداختند.
برخی منابع شمار دستگیر شدگان را بالای 400 نفر گزارش کردهاند اما گروه راستگرای «ویاسنا»، این آمار را 328 نفر اعلام کرده که به گفته «اولگا چمودانووا»، رئیس پلیس مینسک، بسیاری از آنها صبح دیروز آزاد شدهاند. به گفته شاهدان، دستگیریهای خشن پلیس تا زمانی ادامه داشت که دیگر ونها جایی برای معترضان نداشتند و نیروهای گارد مجبور به رها کردن حدود 10 نفر شدند. در این کشمکش شماری از دستگیر شدگان نیز بدحال شدند که با حضور امدادگران تحت درمان قرار گرفتند.
«ایرینا پالوکوویچ»، اقتصاددانی که در این تظاهرات شرکت کرده بود، به «نیویورک تایمز» گفت: «مردان در تظاهراتها آسیبپذیرترند و پلیس آنها را براحتی مورد ضرب و شتم قرار میدهد. اما این اتفاق برای زنان کمتر میافتد.»
زنان علیه رئیس جمهور مردسالار
در تظاهرات متفاوت زنان بلاروسی، «اسوتلانا تیخانوفسکایا»، رقیب زن «لوکاشنکو» به عنوان جسورترین زن بلاروس اعلام پیروزی کرد. حمایت معترضان از این زن در حالی بود که «لوکاشنکو» با نگاهی مردسالارانه، بارها حضور سیاسی رقیبش را در کرسی نخستوزیری به تمسخر گرفته بود.
به گزارش «دویچه وله»، «تیخانوفسکایا» که به دستور دولت به لیتوانی تبعید شده است در حالی مبارزاتش را ادامه میدهد که دو همپیمان زن دیگرش نیز قربانی خشونت «لوکاشنکو» شدهاند. «ورونیکا ساپکالو» نیز با سرنوشتی مشابه «تیخانوفسکایا» به لهستان تبعید شد اما «ماریا کولنسیکوا» با پاره کردن پاسپورتش، حاضر به خروج از کشور نشد و در پروسهای مرموز و عجیب ربوده و به زندان فرستاده شد. این اقدامات اما برخلاف تصور «لوکاشنکو» و همراهانش، نه تنها اعتراضات را سرکوب نکرد که موج آن را به آن سوی مرزها نیز کشاند. به طوری که گروهی از هنرمندان آلمانی که سابقه آشنایی دیرینهای با «کولنسیکوا» داشتند با راه انداختن تظاهراتی، به دستگیری او اعتراض کردند.
قهرمان 73 ساله
گرچه پیشتر نیز زنان معترض سمبل اعتراضات بلاروس شده بودند اما این بار آنچه سوژه رسانههای جهانی شد، حضور «نینا باهینسکایا»، مادربزرگ 73 سالهای بود که با در دست داشتن پرچم بلاروس در صف معترضان «لوکاشنکو» شعار میداد. صحنه دستگیری این زن که به عنوان قهرمان تظاهرات زنان بلاروسی معروف شده، در حالی که در محاصره پلیس، پرچم بلاروس روی سرش قرار گرفته، در فضای مجازی بارها دست به دست شده که انتقاداتی را به پلیس و دولت این کشور سرازیر کرده است. به نوشته «فرانس پرس»، این زن 73 ساله ساعاتی پس از انتقال به بازداشتگاه آزاد شد.
فراخوان یکشنبههای اعتراض
در شرایطی که «لوکاشنکو» با وجود موج اعتراضات همچنان بر مشروعیت انتخابش اصرار داشته و در طول چند ماه اخیر با سرکوب معترضان و دستگیری و شکنجه بسیاری از آنها با تحریم اتحادیه اروپا و قطعنامه حقوق بشر سازمان ملل روبهرو شده، بتازگی با تأکید بر نقش خارجیها در بروز اعتراضات مرز لهستان و لیتوانی را بست و امریکا و غرب را به خاطر مداخله در امور داخلی کشورش بارها مورد انتقاد قرار داد. اما این رفتارها نتوانست موج اعتراضات را کم کند و اپوزیسیونهای داخلی بلاروس با فراخوان یکشنبههای اعتراض، مردم را دعوت به تکرار نارضایتی خود در خیابانها کردند. نخستین روز این اعتراضات دیروز با حضور طیفهای مختلف برگزار شد.
واکنش لهستان و لیتوانی به «لوکاشنکو»
«لیناس لینکویکیوس»، وزیر خارجه لیتوانی با وجود خط و نشان «لوکاشنکو» به بستن مرزها با لهستان و لیتوانی گفت: «لوکاشنکو شکست خورده و بیانیهاش نیز مانند خودش شکست خورده است و مرزهای ما همچنان باز است.» به نوشته «گاردین»، این مقام لیتوانیایی هفته گذشته با سفر به امریکا خواستار واکنشی جدی از سوی دولت ترامپ نسبت به سیاستهای دولت لوکاشنکو شده است.
در همین حال به نوشته «فرست نیوز»، «ماتئوس موراویچی»، نخستوزیر لهستان نیز در واکنش به اظهارات لوکاشنکو، اقدام دولت بلاروس برای جدا کردن فرزند یک فعال سیاسی از خانوادهاش را به نقد کشید و گفت: «شنیدن این خبر واقعه شوکهکننده بود. دولت بلاروس چطور میتواند از کودکان به عنوان ابزاری برای رسیدن به مقاصدش بهره ببرد. از دولت بلاروس میخواهم هر چه زودتر «آرتیوم» 6 ساله را به خانواده «ماتسکیوت»، که از فعالان دموکرات بلاروس هستند بازگردانند.»
در بیسابقهترین تظاهرات مردمی در بانکوک
پایههای حکومت پادشاه تایلند لرزان شد
وصال روحانی/ مخالفان پادشاه و دولت تایلند در اقدامی بیسابقه در تظاهراتی گسترده، خواهان اصلاحات در قوانین و برکناری دولت شدند و راه رسیدن به دموکراسی را تحت قانون اساسی قرار گرفتن پادشاهی دانستند.
به گزارش «سی ان ان» هزاران نفر در شهر بانکوک علیه پادشاه این کشور و روشهای حکومتیاش تظاهرات کردند و خواستار تغییر این شیوهها شدند. این در حالی است که طبق قوانین تایلند هر فردی که به صراحت «واجیرالونگکورن»، پادشاه این کشور را خطاب انتقادات خود قرار دهد به 15 سال حبس محکوم خواهد شد. رهبر ارشد تظاهرات روزهای گذشته یک دانشجوی زن 31 ساله تایلندی به نام «پاناسایا سیتی جیرا واتاناکول» است که او را با اسم کوتاه و مخفف پاناسایا صدا میزنند. وی بدون ترس از قانون فوق در یک سخنرانی طولانی از پادشاه انتقاد کرد و از او خواست مطالبات 10 گانه مردم را که خواستار ترمیم بنیادین امور کشور هستند، مورد توجه قرار بدهد. یکی از خواستههای مردم تغییر قانون اساسی تایلند به گونهای است که از هرگونه اظهار نظری از سوی مردم تحقیر پادشاه به حساب نیاید و خواسته دیگر آنها بیرون راندن دولت نظامیای است که از نظر آنها رهبر کودتاچیان است و با تأیید پادشاه، کشور را در مشت خود دارد. تظاهرکنندگان خواستار کنار گذاشته شدن گاردهای ویژه سلطنتی هم هستند که رفتارهای خشنشان شهره آفاق است.
به گزارش سایت خبری الجزیره، پاناسایا در مصاحبهای با خبرنگاران خارجی حاضر در بانکوک گفت: «ما نمیگوییم همه چیز باید زیر و رو شود اما خواسته ما توجه اکید دولت و پادشاه به مطالبات مردم است که ریشه در نیازهایشان دارد.»
ارسال متن درخواستها به کاخ سلطنتی
روز گذشته به رغم تلاش نیروهای امنیتی برای پراکنده کردن معترضان باز هم انبوه مردم در خیابانها رؤیت میشدند. در عین حال وقتی «پاناسایا» و اطرافیانش کوشیدند به محل استقرار شورای راهبردی برسند که از همراهان و مشاوران ارشد پادشاه شکل گرفته، سربازان مانع این امر شدند. در نهایت قرار شد متن کتبی درخواستهای تظاهرکنندگان از سوی مقامهای ارشد پلیس به کاخ سلطنتی فرستاده و آنجا رؤیت و قرائت شود.
یک رهبر دیگر اعتراضات که شاید بیسابقهترین بپاخیزی مردمی در تایلند طی سالهای اخیر باشد، مرد جوانی به نام «پاریت چیواراک» با لقب پنگوئن است. او به رویترز گفت: «ما میگوییم همه مردم و قشرها باید همسطح باشند و در رسیدگی به خواستههایشان تبعیضی صورت نگیرد. ما شرارتی را هم موجب نشدهایم و همه دیدند که مصالحهآمیز آمدیم و به همین روش نیز خواهیم رفت.»
روز یکشنبه مردم یک لوح فلزی حاوی خواستههایشان را در یکی از معابر منتهی به کاخ ریاست جمهوری نصب کردند و پای آن عبارت و امضایی آمده است که مضمون آن «حافظان دموکراسی» است. در یکی از بندهای این لوح از دولت تایلند خواسته شده با مشارکت با احزاب مخالف قانون اساسی را به گونهای بازنویسی کند که تأمینکننده خواستههای مردم باشد. یکی از تنظیمکنندگان اصلی این لوح که در شکلگیری تظاهرات مردمی در تایلند سهم مهمی داشته حزب مخالف «حرکت به سمت جلو» است که سرکرده آن مرد جوانی به نام «لیم جارون رات» است. به گزارش «فرانس پرس» وی در جریان تظاهرات گفت: «حرف ما بسیار روشن است، یا خواستههای ما تحقق مییابد یا هر روز به خیابانها میآییم و اعلام حضور میکنیم. عصر دیکتاتوری و نظامیگری به پایان رسیده است.»
رویارویی نیمی از امریکاییها با ترامپ در دیوان عالی
گروه جهان/ در حالی که «دونالد ترامپ» خبر داده قصد دارد یک قاضی زن را برای پست خالی شده در دیوان عالی امریکا انتخاب کند، نظرسنجی جدید مؤسسه «یوگاو» نشان میدهد اغلب امریکاییها مخالف آن هستند که رئیس جمهوری امریکا که در آستانه انتخابات دور دوم خود قرار دارد، جانشین «روث بادر گینزبرگ» را که روز شنبه بر اثر پیامدهای سرطان درگذشت، تعیین کند.
به گزارش سایت «هیل»، مطابق نظرسنجی «یوگاو» که تنها یک روز پس از مرگ «روث بادر گینزبرگ» انجام شده است، 51 درصد از شرکت کنندگان در این نظرسنجی، گفتهاند با توجه به اینکه امریکا در آستانه انتخابات است، ترامپ نباید جانشین قاضی درگذشته را تعیین کند. اما 42 درصد موافق انتصاب قاضی جدید دیوان عالی توسط ترامپ هستند. در حالی که این پاسخ میتواند نشان دهنده میزان محبوبیت جمهوریخواهان و دموکراتها در جامعه امریکا باشد، در بخشی دیگر از نظرسنجی «یوگاو» 49 درصد گفتند که معتقدند «جو بایدن» میتواند عملکرد بهتری از ترامپ داشته باشد. در حالی که تنها 40 درصد معتقد بودند که ترامپ میتواند عملکرد قابل دفاعی داشته باشد. 11 درصد نیز به این سؤال پاسخ ندادند که میتوان آنها را همان آرای خاکستری دانست که هنوز تصمیم نهایی خود را برای رأیی که باید به صندوق انتخابات بیندازند، نگرفتهاند.
پیرامون جنگ تحمیلی ۸ ساله
ادامه از صفحه اول
جدا کردن بخشی از سرزمین مقدس ایران اسلامی که همواره مورد ادعای رژیم بعثی حاکم بر عراق بوده، را فراهم کرده است. صدام در گفتوگویی که با یکی از فرماندهان و مشاوران خود داشته که ظاهراً خواستار دقت بیشتر در شروع جنگ تحمیلی شده است؛ به او میگوید: «احمق هر صد سال یک بار اینگونه فرصتها پیش میآید؛ باید از این فرصت استفاده کرد.»
ضلع دیگر این ماجرا حمایت امریکا و اتحاد جماهیر شوروی و کشورهای مرتجع منطقه از این تصمیم حزب بعث و صدام است که هر یک به دلایل خاصی از وقوع انقلاب اسلامی در ایران به هراس افتاده بودند و برای مقابله با آن، همنظر بودند. (غنائم گرفته شده از ارتش حزب بعث حکایت از پشتیبانی حداقل ۸۳ کشور از رژیم سفاک صدام دارد.)
۲- دفاع مقدس ملت عزیز ایران اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی(ره) بنیانگذار انقلاب اسلامی:
به باور بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران حوزه جنگ، تنها مؤلفهای که در محاسبات صدام و حامیان او به حساب نیامده و شکست آنها را نیز رقم زد؛ نفوذ کلام و جایگاه امام در میان ملت و رابطه معنادار امت و امام بود که پیروزی ملت ایران را در بر داشت.
۸ سال دفاع مقدس جانانه مردم با تدابیر مسئولان برای اداره کشور و تدابیر فرماندهان سپاه، ارتش و بسیج برای عقب راندن حزب بعث و وادار کردن آنها به پذیرش شکست دشمنان فرامنطقهای، منطقهای، حزب بعث و صدام جنایتکار - که به هیچ یک از اهداف پیشبینی شده خود نرسیدند - با راهبری حکیمانه امام تهدیدی را که میتوانست کیان کشور و نظام نوپای جمهوری اسلامی را با مشکل اساسی مواجه کند؛ به فرصتی طلایی که تقویت ایران اسلامی را در همه ابعاد به دنبال داشت تبدیل کرد.
در چهلمین سالگرد دفاع مقدس در حالی که ملت سرافراز ایران اسلامی، شهدای دفاع مقدس و رزمندگان و آزادگان آن دوران را مرجعی الهامبخش و الگو برای نسل امروز و فردای ایران اسلامی میدانند؛ اثری از صدام و ژنرالهایش نیست!
به برکت آموزهها و تجارب گرانسنگ دوران دفاع مقدس امروز ایران اسلامی با باور ظرفیتهای بیبدیل جوانان مؤمن و انقلابی، به رغم تمامی توطئهها و سناریوهای شوم دشمنان، با ارتقای توانمندی در حوزههای نظامی، دفاعی و امنیتی لنگرگاه امنیت، ثبات و آرامش در منطقه است.
دستیابی به پیروزیهای عزتآفرین در تقابل با جبهه گسترده از قدرتهای عالم در جنگی نابرابر، در شرایطی که کشورمان با تحریمهای شدیدی در تمامی حوزهها مواجه بود؛ با خوداتکایی و تکیه به ظرفیتهای درونی و عمل جهادی رقم خورد که امروز نیز الگویی مجسم در مسیر پیشرفت، توسعه، عمران و آبادانی ایران اسلامی به شمار میرود؛ پیشرفتهای چشمگیر حوزههای دانش و تکنولوژی که جهانیان را متحیر کرده وآنان را نیز به تحسین واداشته؛ محصول بهرهگیری از آموزههای دفاع مقدس است.
دفاع مقدس ۸ ساله ملت مقاوم ایران برابر زورگویان و متجاوزان، نمایانگر الگویی الهامبخش میان ملتهای تحت ستم بود که «مقاومت» و «ایستادگی» یگانه راه رهایی از ظلم و ستم غارتگران حقوق ملتهای مظلوم است و به برکت این روحیه امروز راهبردهای استعماری و استکباری دشمنان برابر جبهه مقاومت یکی پس از دیگری با شکست مواجه میشود.
عدم اعتماد به نهادهای بینالمللی که به طور معمول و در بزنگاهها جانب زورگویان را گرفته و حق را پایمال میکنند آموزهای ارزشمند، مهم و درسآموز از دوران دفاع مقدس است که امروز آینهای مجسم برای تصمیمات پیش روی ما به شمار میرود که به توانمندی و قدرت ملت ایران تکیه کرده و به دشمنان اعتماد نکنیم.
خاطرات 453 روز حضور در کاخ سفید
اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد
جان بولتون / مشاورامنیت ملی سابق ترامپ / مترجمان: مسعود میرزایی و بهجت عباسی
«اون» باهوش
بعد از چند ثانیه سکوت، حاضران در جلسه، به جز من و پمپئو، اتاق را ترک کردند. ما بعد از بالا و پایین کردنهای بسیار بالاخره به این جمعبندی رسیدیم که باید تأکید کنیم در پیشنویس سند پایانی اجلاس به موضوع خلع سلاح هستهای و قطعنامه 1718 شورای امنیت سازمان ملل که از کره شمالی میخواهد از آزمایشهای هستهای و شلیک موشکهای بالستیک خودداری کند، اشاره بشود. همچنین بندهای جدیدی در مورد ربوده شدگان ژاپنی و بازگرداندن اجساد سربازان امریکایی کشته شده در جنگ کره به متن مذکور اضافه شود.
تصمیم گرفتیم اگر پیشنهادات ما پذیرفته نشد به یک بیانیه مختصر بسنده کنیم، بیانیهای که حسن اصلی آن کوتاه بودنش باشد. من و پمپئو این موضوع را برای مقامات و کارشناسان شورای امنیت ملی، وزارت خارجه و وزارت دفاع تشریح کردیم و آنها متوجه شدند که احتمالاً مذاکرات طولانی را تا پاسی از شب پیش رو خواهند داشت. ترامپ پیشتر از خستگی مفرط زمینگیر شده بود و صادقانه میگویم برای حفظ سلامت خودش باید تا صبح سه شنبه میخوابید.
«مَت پوتینگر» مدیر ارشد بخش آسیا در شورای امنیت ملی حدود ساعت یک نیمه شب مرا بیدار کرد و خبر داد که مذاکرات بدون پیشرفت خاصی متوقف شده است، تعجب نکردم. پوتینگر گفت که قرار است پمپئو و کیم یونگ چول ساعت هفت صبح در هتل «کاپِلّا» که به عنوان محل اصلی اجلاس سران هم تعیین شده بود، ملاقات و برای یافتن راه برون رفت از بن بست جاری گفتوگو کنند. ترامپ هم بالاخره حدود ساعت 8 صبح ظاهر شد و ما عازم هتل کاپلا شدیم. ترامپ رضایت خود را از بیانیه کوتاهی که ما پیشنهاد کرده بودیم اعلام نمود که باعث تعجب من شد، چرا که این بیانیه اصلاً به موضوع اعلام رسمی پایان جنگ کره (که مورد علاقه ترامپ بود) نزدیک نشده بود. در واقع این بیانیه هیچ محتوای خاصی نداشت و من راضی بودم که با موفقیت توانسته بودیم یک بار دیگر از ارائه تعهدات بیشتر جا خالی دهیم. در طول این مدت ترامپ برای انتشار چند توئیت آماده میشد. یک توئیت به پیروزی 4-5 در دادگاه عالی درباره یک پرونده انتخاباتی در اوهایو بود و توئیت دیگر نیز به آرزوی سلامتی و بهبودی سریع برای کادلو مربوط میشد. کادلو به تازگی دچار یک عارضه قلبی، خوشبختانه خفیف، شده بود که احتمالاً علت آن هم به استرس و فشار کاری اجلاس سران گروه 7 برمیگشت.
سرانجام همه چیز برای ملاقات دونالد ترامپ رئیس جمهوری امریکا و کیم جونگ اون رهبر کره شمالی آماده شد و ما عازم محل برگزاری مراسم ورود دو رهبر به محل ملاقات شدیم. ترامپ و کیم ابتدا دیداری دو نفره داشتند و پس از آن رهبر کره شمالی به همراه چهار تن از مشاوران و دستیارانش وارد اتاقی شد که دیدار اصلی قرار بود انجام شود. او با اعضای هیأت امریکا از جمله من دست داد و دو هیأت دور میز مستقر شدند و اجازه دادند قبل از شروع مذاکرات گروه خبرنگاران مشتاق عکس و فیلمهایی را که قرار بود ماندگار شوند، تهیه کنند. وقتی بالاخره گروه خبرنگاران اتاق را ترک کردند، کیم که از طریق مترجم صحبت میکرد، در مورد نحوه پوشش خبری این دیدار توسط رسانهها گمانهزنی کرد و گفت؛ معلوم نیست این خبرنگاران قرار است چه آشی برایمان بپزند و ترامپ نیز در ادامه از آنچه که ناراستی و عدم صداقت گسترده رسانهها خواند، انتقاد کرد. رئیس جمهوری امریکا گفت که او فکر میکند گفتوگوهای دو نفره او و کیم بسیار مثبت بود و پیشبینی کرد که دو طرف پس از این دیدار به صورت مستقیم و از طریق تلفن با هم در تماس خواهند بود. رهبر کره شمالی نیز در حالی که میخندید، ترامپ را متفاوت از سه رئیس جمهوری قبلی امریکا توصیف کرد و گفت؛ رؤسای جمهوری قبلی نتوانستند قدرت رهبری خود را برای برگزاری چنین اجلاسی نشان دهند. ترامپ که احساس غرور میکرد، گفت که اوباما آماده بود اشتباهات بزرگی را در قبال کره شمالی مرتکب شود، حتی قبل از اینکه ابتدا با این کشور به مذاکره بنشیند. او اشاره کرد که این مسأله را در دیداری که (احتمالاً در جریان انتقال قدرت) با اوباما داشته، متوجه شده است. ترامپ گفت: میدانم که من و کیم خیلی زود، خیلی زود برای حل مسائل و مشکلات همراه خواهیم شد. رهبر کره شمالی از ترامپ پرسید که ارزیابی او از شخص خودش (کیم) چیست که ترامپ پاسخ داد این سؤال را خیلی دوست دارد و در ادامه توضیح داد که کیم را واقعاً باهوش، کاملاً رازدار، انسانی بسیار خوب و صادق و دارای شخصیتی بزرگ یافته است. کیم در واکنش اظهار داشت: در عالم سیاست افراد مثل بازیگران هستند.
ترامپ یک نکته را در مورد کیم (باهوش بودن) درست میگفت. رهبر کره شمالی کاملاً میدانست که چه میکند وقتی از ترامپ پرسید در مورد او چه فکر میکند؛ این سؤالی هدفمند بود که طراحی شده بود تا پاسخ مثبتی را استخراج کند و اگر غیر از این بود (مثلاً ترامپ از کیم بدگویی میکرد) کل اجلاس سران به خطر میافتاد. کیم با طرح این سؤال به ظاهر سادهلوحانه و حاشیهای در واقع بار مسئولیت پاسخ منفی دادن را به دوش طرف مقابل انداخت. این حرکت نشان داد که او ترامپ را به دام انداخته است.
کیم در این دیدار با حرارت تمام مدعی شد که به خلع سلاح هستهای شبه جزیره کره متعهد است، هرچند که خودش هم میدانست که افراد زیادی به صداقت او در این زمینه شک دارند. البته او ادعا میکرد این افراد به اشتباه، او را با توجه به اقدامات و عملکرد اسلافش قضاوت میکنند. او گفت آدم متفاوتی است و ترامپ هم موافق این موضوع بود که کیم کلاً همه چیز را تغییر داده است. البته کیم در تعقیب معیارهای استاندارد و قدیمی کره شمالی، تاریخچه پُر مشکلِ روابط امریکا – کره شمالی را نتیجه سیاستهای خصمانه دولتهای قبلی واشنگتن دانست. رهبر کره شمالی گفت که اگر او و ترامپ زود به زود دیدار و گفت وگو کنند میتوانند فضای بی اعتمادی حاکم بر روابط دو کشور را از میان بردارند و فرآیند خلع سلاح را تسریع کنند. من همه این حرفها را قبلاً هم شنیده بودم ولی ظاهراً ترامپ نشنیده بود و نسبت به ارزیابیهای کیم نظر موافق داشت. ترامپ همچنین در ارتباط با انتقادات کیم نسبت به دولتهای قبلی امریکا، اشاره کرد که در گذشته برخی افراد تندرو و متعصب در دولت مشغول فعالیت بودند. نکته جالب توجه این بود که ترامپ اعلام کرد هرگونه توافق اتمی با کره شمالی را برای تأیید به سنا ارائه خواهد کرد که این تصمیم دقیقاً عکس اتفاقی بود که در مورد توافق اتمی ایران روی داد و اوباما علاقهای به بررسی این توافق در کنگره نداشت. در این لحظه پمپئو یادداشتی را دست به دست به من رساند که در آن نوشته شده بود: «این یارو خیلی خالیبند و مزخرف است.» سری به نشانه تأیید تکان دادم. کیم در صحبتهایش همچنین قول داد که آزمایش اتمی بیشتری انجام نمیشود و برنامه هستهای کره شمالی به شیوهای غیرقابل برگشت، برچیده خواهد شد.