ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دورنــما
لس آنجلس تایمز (امریکا):
تیراندازی در محوطه کاخ سفید، دونالد ترامپ را مجبور کرد صحبتهای خود در کنفرانس خبری را نیمه کاره رها کرده و از سالن خارج شود. تیراندازیها پس از آن رخ داد که مأموران امنیتی به مردی مسلح مشکوک شده و به او تیراندازی کردند. این مرد هم اکنون در بیمارستان است.
هشت صبح (افغانستان):
مذاکرات بین الافغانی که همه منتظر آن بودند، تا یک هفته دیگر آغاز میشود. طالبان گفته به محض آزادی 400 زندانی باقیمانده خود که اشرف غنی نامه آزادی آنها را امضا کرده، وارد مذاکره با دولت خواهد شد. به این ترتیب قفل این مذاکرات که تاکنون سه بار به تعویق افتاده میشکند.
حریت دیلی نیوز (ترکیه):
پس از 5 ماه توقف در ورود جهانگردان روسی به ترکیه بخاطر شیوع کرونا، سرانجام با توافقهای انجام شده بین آنکارا و مسکو، بزودی دیگر بار جهانگردان روسی که سال گذشته شمار آنها به 7 میلیون نفر میرسید، وارد ترکیه میشوند و به تبع آن اقتصاد رونق دوباره میگیرد.
«دیاب» استعفا کرد، اما اعتراض ها پابرجا است...
در جست و جوی متهمان اصلی
زهره صفاری/ بیروت دیروز در روز پایانی نخستین هفته از انفجارهای مهیب این شهر و تنها یک شب پس از استعفای کابینه «حسن دیاب»، صبح نسبتاً آرامی را تجربه کرد.
اما عصر گاه هنگام تشییع کشته شدگان انفجارها دیگر بار با ناآرامی مواجه شد. به گزارش ایسنا، به نقل از سایت النشره، تظاهرکنندگان لبنانی یک روز پس از استعفای دولت حسان دیاب و پس ازتشییع پیکر کشته شدگان انفجار هفته قبل، به مرکز بیروت رفته و خواستار شناسایی و مجازات عاملان این انفجار شدند.
«حسن دیاب»، در سخنرانی کوتاهی که از تلویزیون لبنان بهطور مستقیم پخش میشد، فساد سیاسی را بزرگترین مشکل کشور خود خواند و آن را مسبب عقبماندگی کشور دانست و صراحتاً گفت: «من متوجه شدم سیستم فساد، بزرگتر از کشور است» اما این استعفا هم نتوانست آرامش را به بیروت بازگرداند. به اعتقاد بسیاری از ناظران و تحلیلگران لبنانی و غیر لبنانی این اقدام نتوانست پاسخگوی نیازهای مردم باشد زیرا همان طور که «سامی عطاءالله»، مدیر مطالعات سیاسی لبنان میگوید: «مشکل اصلی لبنان سیستم طایفهای است که تقسیم قدرت بر اساس آن شکل گرفته و سال گذشته نیز در اعتراضها شاهد درخواست مردم برای برچیده شدن آن بودیم.» اما درد لبنان تنها این نیست.
به گزارش «سیانان»، مردم لبنان از بدترین بحران اقتصادی دهههای اخیر خود رنج میبرند. ارزش ارز این کشور نسبت به 9 ماه پیش که اعتراضهای اقتصادی شروع شد، بیش از 70 درصد کاهش یافته و برآوردهای بانک جهانی نشان میدهد تا پایان سال 2020 نیمی از مردم این کشور وارد خط فقر میشوند. ادامه این وضعیت میتواند دیگر بار باعث خیزش مردم شود.
جدا از مسائل اقتصادی که «دیاب» هفت ماه پیش، پس از اعتراضهای گسترده مردم کشورش به وضع موجود، با وعده بهبود شرایط به روی کار آمد. اما با به پایان رسیدن دوره نخستوزیریاش به این شکل، نتوانست به وعدههای خود عمل کند. و اکنون در حالی که قرار است «دیاب» تا روی کار آمدن دولتی جدید به کار خود ادامه دهد، لبنانیها با این سؤال مهم مواجه هستند که چه کسی قرار است، سومین نخستوزیر کشورشان در کمتر از یک سال گذشته شود. این سؤال در شرایطی مطرح میشود که برخی منابع همچون روزنامه الجمهوریه از احتمال بازگشت «سعد حریری»، نخستوزیر سابق سخن گفتهاند. هرچند که فشارهای خارجی برای ایجاد اصلاحات در ساختار سیاسی لبنان همچنان رو به افزایش است. پیش از این «امانوئل مکرون»، رئیس جمهوری فرانسه خواستار این اصلاحات شده بود و «دونالد ترامپ» هم که دیروز تأکید کرد، «آنچه در لبنان میگذرد انقلاب است» حمایت تلویحی خود را از اصلاحات اعلام کرده است. «هایکو ماس»، وزیر خارجه آلمان هم که امروز وارد بیروت میشود، در سخنان روز یکشنبه خود در حاشیه گلریزان برای لبنان، گفته بود، «تا اصلاحات در لبنان اعمال نشود، نباید این کمکها در اختیار دولت این کشور
قرار گیرد.»
درمسیر <فروپاشی>
قاسم محبعلی
کارشناس خاورمیانه
بحرانهای ریشهای لبنان بسادگی قابل حل و فصل نیست. اما آنچه لبنان فعلی را تهدید میکند «فروپاشی دولت» است. لبنان جامعهای چند طایفهای است که تا پیش از تشکیل دولت مستقر، هر کدام راه خود را میرفتند. بنابراین اگر این دولت بار دیگر از بین برود گسست بین طوایف بیشتر شده و تهدید فروپاشی برای لبنان ملموستر خواهد شد. مشکلات ریشهای لبنان به ساختار طایفهای برگرفته از اثرگذاری و مداخله قدرت خارجی برمی گردد و دموکراسی به معنای هر شهروند یک رأی در آنجا معنا ندارد. این ساختار تاکنون نه تنها نتوانسته مشکلات لبنان را حل و فصل کند که گاهی آن را پیچیدهتر نیز کرده است. از طرفی ساختار خاورمیانه نیز در حال حاضر به گونهای نیست که قدرتهای بزرگ منطقهای یا بینالمللی را برای این تفاهم پیشقدم کند تا مجوز ایجاد ساختاری ملی و حکومتی خودمختار و توانمند و همچنین نظام دموکراتیک براساس حقوق برابر شهروندی و شایستهسالاری را صادر کنند. در حال حاضر گرچه فشار و خواست مردم لبنان بر تحقق این امر است اما با وجود گروههای خارجی ذی نفوذ و گروههای مسلح قدرتمند که خارج از اراده دولت لبنان عمل میکنند و همچنین وابستگی طوایف و رهبران به قدرتهای خارجی، تغییر وضعیت فعلی به نفعشان نیست. این شرایط را نمیتوان بد یا خوب دانست چراکه مثل گذشته میتواند جابهجایی دولتها را تداوم بخشد. تحولات لبنان تحت تأثیر خاورمیانه است و تا وقتی بحران در این منطقه باشد مسائل این کشور نیز حل و فصل نخواهد شد.
فرافکنی علیه مقاومت
صباح زنگنه
کارشناس خاورمیانه
تحـــــولات لبنــــــان در ابعــــاد سیاســـی بیســابقه نیســـت و بــارها در طول ســالها
شـــــاهد اســـــتعفای وزرا و نماینـــــــدگان، عــــدم توافـــق بـــر انتخاب رئیس جمهوری و نخستوزیر در این کشور بودهایم. پیش از انفجار حجم عظیم فسادهای مالی، اداری، سیاسی و اقتصادی را در لبنان شاهد بودیم که بسیاری از آنها به وزارتخانههای جناح غربگرا و طرفداران فرانسه، عربستان و... برمی گشت. پس از انفجار بیروت نیز مشخص شد ورود محموله در زمان «سعد حریری» بوده و مسئولان مربوط به بنادر و گمرکات اغلب وزرای مرتبط با گروه 14 مارس بودند. لبنان به لحاظ امنیت و جایگاه بارها مورد تعرض سازمانهای امنیتی کشورهای مختلف با هدف کسب منافع خاصی قرار گرفته است. در طول 6 تا 7 دهه از تشکیل رژیم صهیونیستی در منطقه شاهد وقوع بحران در اطراف اراضی اشغالی بودیم که لبنان هم بینصیب نبود. اما در بحث انفجار شماری از نیروهای داخلی و خارجی با روش فرافکنانه سعی کردند انگشت اتهامشان را به سمت حزبالله یا متحدانش ببرند تا بتوانند توطئههایشان را پنهان نگه دارند. با این حال حزبالله که در طول سالها پاکدستیاش را با طمع نداشتن بر پستهای دولتی و تجاری و سیاسی ثابت کرده، هرگز برای کمک به مردم عقب نمینشیند و توجهش به رفع نیازمندی مردم لبنان خواهد بود نه ایجاد بحران و حتی به نظر میرسد وقایع اخیر به تقویت گروه مقاومت نیز بینجامد.
بازگشت به تعادل قومی مذهبی
علیاصغر زرگر
کارشناس خاورمیانه
ساختار قدرت در لبنان براساس قومیت و مذهب است و جالب اینکه برخلاف سایر کشورها، احزاب یا گروههای مردمی بدون هیچ قبحی به یک قدرت برونمرزی ابراز تمایل میکنند. این ساختار در هیچ جای دنیا وجود ندارد و خاص لبنان است، بنابراین براساس آن میتوان سناریوهای خاص نیز برای آینده این کشور تصویر کرد. گرچه نفوذ سهگانه مسیحیان، شیعیان و اهل تسنن در لبنان با تشتت روبهرو است اما از منظر قومیتی و مذهبی بویژه پس از پایان جنگ داخلی لبنان، شرایط در داخل این کشور از برقراری تعادل حکایت دارد. اما بروز مشکلات اقتصادی که خاص لبنان هم نبود بر این تعادل تأثیر گذاشته است. وقتی بحث بحران اقتصادی پیش میآید بالطبع نگاهها به سمت فساد اقتصادی نیز رفته و اعتراضات افزایش مییابد. اما لبنان باید بار دیگر به تعادل مذهبی و قومی برسد چرا که نه جامعه کشش جنگ داخلی را دارد و نه گروههای مذهبی و قومی سودی از این هرج و مرجها میبرند. از طرف دیگر حذف یا کنارهگیری یک قومیت یا مذهب نیز در ساختار امروز لبنان غیرممکن است و هیچیک به تنهایی نمیتوانند قدرت را به دست بگیرند. پس در پایان این شورش و اعتراضها، لبنان باید به تفاهم و تعادل ساختاری مانند قبل برگردد و سران اقوام وارد مذاکره شوند. بهواقع دموکراسی در لبنان به معنای آشتی گروهها است. دموکراسی به معنای هر شهروند یک رأی برای کشورهایی مانند عراق و لبنان منتفی است یا نیاز به زمان بسیار زیادی دارد. اینکه سناریوهای گذشته لبنان تکرار شود قابل پیشبینی است اما این بار با عبرت از بحرانها و هرج و مرجهای گذشته.
اما عصر گاه هنگام تشییع کشته شدگان انفجارها دیگر بار با ناآرامی مواجه شد. به گزارش ایسنا، به نقل از سایت النشره، تظاهرکنندگان لبنانی یک روز پس از استعفای دولت حسان دیاب و پس ازتشییع پیکر کشته شدگان انفجار هفته قبل، به مرکز بیروت رفته و خواستار شناسایی و مجازات عاملان این انفجار شدند.
«حسن دیاب»، در سخنرانی کوتاهی که از تلویزیون لبنان بهطور مستقیم پخش میشد، فساد سیاسی را بزرگترین مشکل کشور خود خواند و آن را مسبب عقبماندگی کشور دانست و صراحتاً گفت: «من متوجه شدم سیستم فساد، بزرگتر از کشور است» اما این استعفا هم نتوانست آرامش را به بیروت بازگرداند. به اعتقاد بسیاری از ناظران و تحلیلگران لبنانی و غیر لبنانی این اقدام نتوانست پاسخگوی نیازهای مردم باشد زیرا همان طور که «سامی عطاءالله»، مدیر مطالعات سیاسی لبنان میگوید: «مشکل اصلی لبنان سیستم طایفهای است که تقسیم قدرت بر اساس آن شکل گرفته و سال گذشته نیز در اعتراضها شاهد درخواست مردم برای برچیده شدن آن بودیم.» اما درد لبنان تنها این نیست.
به گزارش «سیانان»، مردم لبنان از بدترین بحران اقتصادی دهههای اخیر خود رنج میبرند. ارزش ارز این کشور نسبت به 9 ماه پیش که اعتراضهای اقتصادی شروع شد، بیش از 70 درصد کاهش یافته و برآوردهای بانک جهانی نشان میدهد تا پایان سال 2020 نیمی از مردم این کشور وارد خط فقر میشوند. ادامه این وضعیت میتواند دیگر بار باعث خیزش مردم شود.
جدا از مسائل اقتصادی که «دیاب» هفت ماه پیش، پس از اعتراضهای گسترده مردم کشورش به وضع موجود، با وعده بهبود شرایط به روی کار آمد. اما با به پایان رسیدن دوره نخستوزیریاش به این شکل، نتوانست به وعدههای خود عمل کند. و اکنون در حالی که قرار است «دیاب» تا روی کار آمدن دولتی جدید به کار خود ادامه دهد، لبنانیها با این سؤال مهم مواجه هستند که چه کسی قرار است، سومین نخستوزیر کشورشان در کمتر از یک سال گذشته شود. این سؤال در شرایطی مطرح میشود که برخی منابع همچون روزنامه الجمهوریه از احتمال بازگشت «سعد حریری»، نخستوزیر سابق سخن گفتهاند. هرچند که فشارهای خارجی برای ایجاد اصلاحات در ساختار سیاسی لبنان همچنان رو به افزایش است. پیش از این «امانوئل مکرون»، رئیس جمهوری فرانسه خواستار این اصلاحات شده بود و «دونالد ترامپ» هم که دیروز تأکید کرد، «آنچه در لبنان میگذرد انقلاب است» حمایت تلویحی خود را از اصلاحات اعلام کرده است. «هایکو ماس»، وزیر خارجه آلمان هم که امروز وارد بیروت میشود، در سخنان روز یکشنبه خود در حاشیه گلریزان برای لبنان، گفته بود، «تا اصلاحات در لبنان اعمال نشود، نباید این کمکها در اختیار دولت این کشور
قرار گیرد.»
درمسیر <فروپاشی>
قاسم محبعلی
کارشناس خاورمیانه
بحرانهای ریشهای لبنان بسادگی قابل حل و فصل نیست. اما آنچه لبنان فعلی را تهدید میکند «فروپاشی دولت» است. لبنان جامعهای چند طایفهای است که تا پیش از تشکیل دولت مستقر، هر کدام راه خود را میرفتند. بنابراین اگر این دولت بار دیگر از بین برود گسست بین طوایف بیشتر شده و تهدید فروپاشی برای لبنان ملموستر خواهد شد. مشکلات ریشهای لبنان به ساختار طایفهای برگرفته از اثرگذاری و مداخله قدرت خارجی برمی گردد و دموکراسی به معنای هر شهروند یک رأی در آنجا معنا ندارد. این ساختار تاکنون نه تنها نتوانسته مشکلات لبنان را حل و فصل کند که گاهی آن را پیچیدهتر نیز کرده است. از طرفی ساختار خاورمیانه نیز در حال حاضر به گونهای نیست که قدرتهای بزرگ منطقهای یا بینالمللی را برای این تفاهم پیشقدم کند تا مجوز ایجاد ساختاری ملی و حکومتی خودمختار و توانمند و همچنین نظام دموکراتیک براساس حقوق برابر شهروندی و شایستهسالاری را صادر کنند. در حال حاضر گرچه فشار و خواست مردم لبنان بر تحقق این امر است اما با وجود گروههای خارجی ذی نفوذ و گروههای مسلح قدرتمند که خارج از اراده دولت لبنان عمل میکنند و همچنین وابستگی طوایف و رهبران به قدرتهای خارجی، تغییر وضعیت فعلی به نفعشان نیست. این شرایط را نمیتوان بد یا خوب دانست چراکه مثل گذشته میتواند جابهجایی دولتها را تداوم بخشد. تحولات لبنان تحت تأثیر خاورمیانه است و تا وقتی بحران در این منطقه باشد مسائل این کشور نیز حل و فصل نخواهد شد.
فرافکنی علیه مقاومت
صباح زنگنه
کارشناس خاورمیانه
تحـــــولات لبنــــــان در ابعــــاد سیاســـی بیســابقه نیســـت و بــارها در طول ســالها
شـــــاهد اســـــتعفای وزرا و نماینـــــــدگان، عــــدم توافـــق بـــر انتخاب رئیس جمهوری و نخستوزیر در این کشور بودهایم. پیش از انفجار حجم عظیم فسادهای مالی، اداری، سیاسی و اقتصادی را در لبنان شاهد بودیم که بسیاری از آنها به وزارتخانههای جناح غربگرا و طرفداران فرانسه، عربستان و... برمی گشت. پس از انفجار بیروت نیز مشخص شد ورود محموله در زمان «سعد حریری» بوده و مسئولان مربوط به بنادر و گمرکات اغلب وزرای مرتبط با گروه 14 مارس بودند. لبنان به لحاظ امنیت و جایگاه بارها مورد تعرض سازمانهای امنیتی کشورهای مختلف با هدف کسب منافع خاصی قرار گرفته است. در طول 6 تا 7 دهه از تشکیل رژیم صهیونیستی در منطقه شاهد وقوع بحران در اطراف اراضی اشغالی بودیم که لبنان هم بینصیب نبود. اما در بحث انفجار شماری از نیروهای داخلی و خارجی با روش فرافکنانه سعی کردند انگشت اتهامشان را به سمت حزبالله یا متحدانش ببرند تا بتوانند توطئههایشان را پنهان نگه دارند. با این حال حزبالله که در طول سالها پاکدستیاش را با طمع نداشتن بر پستهای دولتی و تجاری و سیاسی ثابت کرده، هرگز برای کمک به مردم عقب نمینشیند و توجهش به رفع نیازمندی مردم لبنان خواهد بود نه ایجاد بحران و حتی به نظر میرسد وقایع اخیر به تقویت گروه مقاومت نیز بینجامد.
بازگشت به تعادل قومی مذهبی
علیاصغر زرگر
کارشناس خاورمیانه
ساختار قدرت در لبنان براساس قومیت و مذهب است و جالب اینکه برخلاف سایر کشورها، احزاب یا گروههای مردمی بدون هیچ قبحی به یک قدرت برونمرزی ابراز تمایل میکنند. این ساختار در هیچ جای دنیا وجود ندارد و خاص لبنان است، بنابراین براساس آن میتوان سناریوهای خاص نیز برای آینده این کشور تصویر کرد. گرچه نفوذ سهگانه مسیحیان، شیعیان و اهل تسنن در لبنان با تشتت روبهرو است اما از منظر قومیتی و مذهبی بویژه پس از پایان جنگ داخلی لبنان، شرایط در داخل این کشور از برقراری تعادل حکایت دارد. اما بروز مشکلات اقتصادی که خاص لبنان هم نبود بر این تعادل تأثیر گذاشته است. وقتی بحث بحران اقتصادی پیش میآید بالطبع نگاهها به سمت فساد اقتصادی نیز رفته و اعتراضات افزایش مییابد. اما لبنان باید بار دیگر به تعادل مذهبی و قومی برسد چرا که نه جامعه کشش جنگ داخلی را دارد و نه گروههای مذهبی و قومی سودی از این هرج و مرجها میبرند. از طرف دیگر حذف یا کنارهگیری یک قومیت یا مذهب نیز در ساختار امروز لبنان غیرممکن است و هیچیک به تنهایی نمیتوانند قدرت را به دست بگیرند. پس در پایان این شورش و اعتراضها، لبنان باید به تفاهم و تعادل ساختاری مانند قبل برگردد و سران اقوام وارد مذاکره شوند. بهواقع دموکراسی در لبنان به معنای آشتی گروهها است. دموکراسی به معنای هر شهروند یک رأی برای کشورهایی مانند عراق و لبنان منتفی است یا نیاز به زمان بسیار زیادی دارد. اینکه سناریوهای گذشته لبنان تکرار شود قابل پیشبینی است اما این بار با عبرت از بحرانها و هرج و مرجهای گذشته.
لبنان هرگز تسلیم نمیشود
نبیل خوری
عضو ارشد مرکز تحقیقات شورای آتلانتیک درخصوص تحولات خاورمیانه
مترجم: وصال روحانی
براساس یک روایت قدیمی لبنان بارها بر بستر مرگ آرمیده اما ققنوسوار بهپا خاسته است و به حیات، معنای تازه و سترگی را بخشیده است و با این اوصاف بدیهی است، ملت کوشندهای که خود را یک مقاوم ابدی میانگارد از حاشیه انفجار فاجعهآسای اخیر شهر بیروت نیز با یک پرواز تازه جانبخش رهایی یابد.
البته سختیها بسیار است، برق در بسیاری از نقاط آسیبدیده شهر بیروت همچنان قطع است و گرانیها بیشتر و اجناس موجود در بازار اندکتر شدهاند. اما لبنان از اواخر دهه 1960 آموخته است چگونه با مقاومتی حماسی از سختترین قید و بندها عبور کند. پیش از انفجار هولناک اخیر بیروت نیز این شهر سرشار از موج مبارزهای دشوار با بیماری عالمگیر کرونا شده بود و اگر میخواهیم در تاریخ حیات این منطقه زمانهای را تقسیم کنیم که به اندازه امروز سخت و نفسگیر بوده باشد، باید فقط به عصر جنگ جهانی اول (1914 تا 1918) و حتی دوره امپراطوری عثمانی بازگردیم. لبنان با ساخت اندک و سکنهای به تعداد 6 میلیون نفر این روزها پذیرای دهها هزار سوریهای است که از تبعات اقدامات جنایتکارانه مخالفان دولت دمشق گریخته و به لبنان آمدهاند و حداقل 300 هزار فلسطینی نیز که از جنایات دولت صهیونیستی در یک مقطع زمانی هفت دههای خسرانهای بسیاری دیدهاند، بالهای آرزوی خود را در خاک لبنان به پرواز درآوردهاند. و این در حالی است که انواع تحریمها و تضییعهای اعمال شده از سوی امریکا و اسرائیل، دولت لبنان را در سختترین شرایط برای رتق و فتق امور این کشور قرار داده است.
آنچه فراموش نشده است
اگر امروز بیروت باید بکوشد بر روی خاکستر انفجار مهیب هفته گذشتهاش عمارتهایی زیبا از یک زندگی تازه بسازد، قطعاً فراموش نکرده است که در سالهای 1975 تا 1990 در هنگامه یک جنگ داخلی تحمیلی و طراحی شده توسط رژیم صهیونیستی با معایبی بسیار بیش از این روبهرو بود. لبنانیهای میانسال این را هم فراموش نکردهاند که بازسازی بیروت در دهه 1990 روندی پرمحنت داشت تا رنگ خون و خاک بتدریج از دیوارهای شهری پاک شود که پیش از تمامی ناآرامیهای پنج دهه اخیر «عروس شهرهای خاورمیانه» نامیده میشد. البته دولتهای متعدد لبنان در درازای زمان کمکهای نقدی و غیر نقدی فراوانی از دولتها و ملتهای دوست و علاقهمند دریافت داشتند اما آنچه بیروت را سرپا نگهداشت، همت ملتی بوده که آنقدر با احتمال مرگ زیسته که زندگی را یک الزام مفید برای عقب راندن تجاوزکاران میشناسد.
امروز بازسازی عمارتهای متعدد ویران شده براثر انفجار انبارهای حاوی نیترات آمونیوم یک دلمشغولی بزرگ برای دولت لبنان است اما گرفتاری عظیمتر چیزی بود که سران لبنان در زمان حملات همهجانبه و چندین و چندباره صهیونیستهای متجاوز به نوار غزه و کرانه غربی احساس کردند و امواج آن قلب لبنان را هم فشرد اما هرگز اثری از تسلیم در آنها مشاهده نشد.
در جست و جوی آرامش
در سالهای اخیر استعفاهای اجباری و یا اختیاری متعددی در دولت لبنان مشاهده شد و با اینکه این رویداد از فقدان اتحاد عمومی و یک قدرت جمعی در بیروت سخن میگوید اما روح بزرگ یک ملت خواهنده مسأله تعدد سلایق و شمار چشمگیر تبارها و گروهها و احزاب سیاسی و مذهبی در بیروت و تفرق آرای آنها را خنثی کرده و پس از هر لرزش بزرگی، بیروت را به سمت آرامشی تازه سوق داده است، اگر جنگ داخلی لبنان در سال 1990 با توافقنامه موسوم به طائف به پایان رسید و شهرکسازیهای شرمآور رژیم صهیونیستی در جنوب خاک لبنان و در سرزمین متعلق به فلسطینیهای شریف نیز بیروت را به تسلیم وانداشت، سادهانگاری است اگر تصور کنیم انفجار اخیر بیروت با همه عظمتاش چنین اثری را برجای خواهد نهاد. با این حال لبنان به یک طراحی نوینتر از همیشه محتاج است تا اینبار بهپاخیزی مجددش به گونهای باشد که انفجارهای دیگری از این دست هم آن را متلاشی نکند.
عضو ارشد مرکز تحقیقات شورای آتلانتیک درخصوص تحولات خاورمیانه
مترجم: وصال روحانی
براساس یک روایت قدیمی لبنان بارها بر بستر مرگ آرمیده اما ققنوسوار بهپا خاسته است و به حیات، معنای تازه و سترگی را بخشیده است و با این اوصاف بدیهی است، ملت کوشندهای که خود را یک مقاوم ابدی میانگارد از حاشیه انفجار فاجعهآسای اخیر شهر بیروت نیز با یک پرواز تازه جانبخش رهایی یابد.
البته سختیها بسیار است، برق در بسیاری از نقاط آسیبدیده شهر بیروت همچنان قطع است و گرانیها بیشتر و اجناس موجود در بازار اندکتر شدهاند. اما لبنان از اواخر دهه 1960 آموخته است چگونه با مقاومتی حماسی از سختترین قید و بندها عبور کند. پیش از انفجار هولناک اخیر بیروت نیز این شهر سرشار از موج مبارزهای دشوار با بیماری عالمگیر کرونا شده بود و اگر میخواهیم در تاریخ حیات این منطقه زمانهای را تقسیم کنیم که به اندازه امروز سخت و نفسگیر بوده باشد، باید فقط به عصر جنگ جهانی اول (1914 تا 1918) و حتی دوره امپراطوری عثمانی بازگردیم. لبنان با ساخت اندک و سکنهای به تعداد 6 میلیون نفر این روزها پذیرای دهها هزار سوریهای است که از تبعات اقدامات جنایتکارانه مخالفان دولت دمشق گریخته و به لبنان آمدهاند و حداقل 300 هزار فلسطینی نیز که از جنایات دولت صهیونیستی در یک مقطع زمانی هفت دههای خسرانهای بسیاری دیدهاند، بالهای آرزوی خود را در خاک لبنان به پرواز درآوردهاند. و این در حالی است که انواع تحریمها و تضییعهای اعمال شده از سوی امریکا و اسرائیل، دولت لبنان را در سختترین شرایط برای رتق و فتق امور این کشور قرار داده است.
آنچه فراموش نشده است
اگر امروز بیروت باید بکوشد بر روی خاکستر انفجار مهیب هفته گذشتهاش عمارتهایی زیبا از یک زندگی تازه بسازد، قطعاً فراموش نکرده است که در سالهای 1975 تا 1990 در هنگامه یک جنگ داخلی تحمیلی و طراحی شده توسط رژیم صهیونیستی با معایبی بسیار بیش از این روبهرو بود. لبنانیهای میانسال این را هم فراموش نکردهاند که بازسازی بیروت در دهه 1990 روندی پرمحنت داشت تا رنگ خون و خاک بتدریج از دیوارهای شهری پاک شود که پیش از تمامی ناآرامیهای پنج دهه اخیر «عروس شهرهای خاورمیانه» نامیده میشد. البته دولتهای متعدد لبنان در درازای زمان کمکهای نقدی و غیر نقدی فراوانی از دولتها و ملتهای دوست و علاقهمند دریافت داشتند اما آنچه بیروت را سرپا نگهداشت، همت ملتی بوده که آنقدر با احتمال مرگ زیسته که زندگی را یک الزام مفید برای عقب راندن تجاوزکاران میشناسد.
امروز بازسازی عمارتهای متعدد ویران شده براثر انفجار انبارهای حاوی نیترات آمونیوم یک دلمشغولی بزرگ برای دولت لبنان است اما گرفتاری عظیمتر چیزی بود که سران لبنان در زمان حملات همهجانبه و چندین و چندباره صهیونیستهای متجاوز به نوار غزه و کرانه غربی احساس کردند و امواج آن قلب لبنان را هم فشرد اما هرگز اثری از تسلیم در آنها مشاهده نشد.
در جست و جوی آرامش
در سالهای اخیر استعفاهای اجباری و یا اختیاری متعددی در دولت لبنان مشاهده شد و با اینکه این رویداد از فقدان اتحاد عمومی و یک قدرت جمعی در بیروت سخن میگوید اما روح بزرگ یک ملت خواهنده مسأله تعدد سلایق و شمار چشمگیر تبارها و گروهها و احزاب سیاسی و مذهبی در بیروت و تفرق آرای آنها را خنثی کرده و پس از هر لرزش بزرگی، بیروت را به سمت آرامشی تازه سوق داده است، اگر جنگ داخلی لبنان در سال 1990 با توافقنامه موسوم به طائف به پایان رسید و شهرکسازیهای شرمآور رژیم صهیونیستی در جنوب خاک لبنان و در سرزمین متعلق به فلسطینیهای شریف نیز بیروت را به تسلیم وانداشت، سادهانگاری است اگر تصور کنیم انفجار اخیر بیروت با همه عظمتاش چنین اثری را برجای خواهد نهاد. با این حال لبنان به یک طراحی نوینتر از همیشه محتاج است تا اینبار بهپاخیزی مجددش به گونهای باشد که انفجارهای دیگری از این دست هم آن را متلاشی نکند.
خاطرات 453 روز حضور در کاخ سفید
اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد
جان بولتون / مشاورامنیت ملی سابق ترامپ / مترجمان: مسعود میرزایی و بهجت عباسی
پس از 40 سال روحیه انقلابی در ایران فروکش نکرده
ترامپ مابقی روزهای هفته را در فلوریدا گذراند اما من وقتی که به واشنگتن بازگشتم تمرکزم را روی موضوع ایران گذاشتم. از مدتها قبل بر این باور بودم که تهدید هستهای ایران باوجود آنکه عملاً و از نظر فنی به اندازه کرهشمالی نیست، بهدلیل تفکر انقلابی که انگیزه رهبران این کشور را تشکیل میدهد، به همان اندازه خطرناک است. برنامه هستهای ایران (و فعالیتهای مربوط به سلاحهای شیمیایی و بیولوژیکی این کشور) به همراه قابلیت موشکهای بالستیک، این کشور را به تهدیدی در جهان و منطقه تبدیل کرده است. در شرایط بحرانی کنونی خاورمیانه، پیشرفت ایران در مسائل هستهای میتوانست انگیزهای را در دیگر کشورها از جمله ترکیه، مصر و عربستان برای برداشتن گامهای مشابه ایجاد کند و در نهایت با برخورداری این کشورها از قابلیت سلاحهای هستهای، آثار پدیده اشاعه سلاحهای هستهای بروز کند. ایران همچنین دو هدف را دنبال میکرد که یکی تبدیل شدن به بانک مرکزی تروریسم بینالمللی در جهان بود بویژه که سابقه فعالی در حمایت از گروههای تروریستی منطقه از طریق ارائه کمکهای مالی و تسلیحاتی داشت و هدف دیگر ایران، گسترش توانمندی نظامی متعارف خود در کشورهای خارجی به منظور تحقق اهداف راهبردی اش بود. بعد از 40 سال نشانهای دال بر فروکش کردن روحیه و اشتیاق انقلاب اسلامی در بین رهبران سیاسی و نظامی این کشور دیده نمیشد. با «مارک سِدویل» و «یان هکر» همتایان انگلیسی و آلمانی خود دیدار کردم و تلفنی مکالمهای طولانی با فیلیپ اتین مشاور سیاسی و امنیتی رئیس جمهوری فرانسه داشتم. هرچند بارها تأکید کردم که تصمیم نهایی هنوز اتخاذ نشده است، ولی به هر شیوه ممکن تلاش کردم توضیح دهم که به هیچ روشی نمیتوان توافق هستهای را آن طور که وزارت خارجه در یک سال گذشته خواسته بود، «اصلاح» و اشکالات آن را برطرف کرد. برای هر سه همتای خارجی خودم و دولت هایشان این خبر ناگوار بود. به همین دلیل، با آگاهی یا دستکم به امید اینکه ترامپ در چند هفته آینده از توافق خارج میشود، چند بار این موضوع را تکرار کردم. خبر خروج ما از توافق، مانند بمب صدا میکرد و میخواستم مطمئن شوم هر کاری که میتوانم انجام دهم تا نزدیکترین متحدانمان از اعلام خروج ما از توافق تعجب نکنند. با توجه به قریب الوقوع بودن دیدار امانوئل مکرون رئیس جمهوری فرانسه و آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان از کاخ سفید، فرصت بسیار خوبی برای مذاکرات مفصل درباره این مسائل وجود داشت اما لازم بود آنها از پیش بدانند که این بار ترامپ قصد دارد از توافق خارج شود.
باوجود نشانههای تردید و دو دلی در پمپئو هنگامی که در مارالاگو بودم، انتظار داشتم که او به امور وزارت خارجه سر و سامانی داده باشد و در این وزارتخانه نظم لازم را برقرار کند اما پمپئو در تأیید صلاحیتش با رند پال سناتور جمهوریخواه مشکل داشت. پال درنهایت اعلام کرد که از پمپئو حمایت میکند. این حمایت به شرط اذعان پمپئو به این دو موضوع بود: 1) جنگ عراق در سال 2003 اشتباه بوده و 2) دستکم مطابق با توئیت پال، تغییر رژیم ایده بدی است و امریکا هر چه سریعتر از افغانستان خارج شود.
برای پمپئو احساس تأسف میکردم زیرا مطمئن بودم آنچه که مجبور است اعتراف کند دیدگاههای واقعی او نیستند. برای من هرگز پیش نیامده بود که برای گرفتن رأی، یا حتی گرفتن شغل شورای امنیت ملی از ترامپ، از دیدگاه های خود کوتاه بیایم. بنابراین من هرگز در شرایطی مشابه تصمیمی که پمپئو به اجبار باید اتخاذ میکرد، قرار نگرفتم و فشاری را از این بابت تحمل نکردم. جان سالیوان قائم مقام وزارت خارجه سپس همان روز گفت که در روند تأیید صلاحیتش تماس مودبانهای با پال داشته است. پال به سالیوان گفته بود که به او بهعنوان نامزد قائم مقامی وزارت خارجه فقط به یک دلیل رأی خواهد داد؛ اینکه اسمش جان بولتون نیست. کلی هم به من گفته بود که در طول مذاکرات بر سر پمپئو، پال گفته بود من (بولتون)، «بدترین تصمیم لعنتی» ترامپ هستم و کلی پاسخ داده بود «من که فکر میکنم او مرد خوبی است». این اظهارات باعث شده بود که پال نطق طولانی دیگری را علیه من آغاز کند که همین هم مایه افتخار من شد.
در روزهای پرتکاپوی دو هفته نخست آغاز شغل جدیدم، همچنین در جلسات متعدد تجاری و بازرگانی حاضر میشدم و تماسهایی را برقرار میکردم. من موافق تجارت آزاد بودم اما نظر ترامپ را هم قبول داشتم که بسیاری از توافقهای بینالمللی بازتاب واقعیت «تجارت آزاد» نیستند و برعکس با اعمال کنترل بر تجارت آزاد، از اینکه منافع امریکا را تأمین کنند، بسیار فاصله دارند. من بویژه موافق بودم که چین با نظام کنونی تجارت آزاد بازی میکند. این کشور سیاستهای تراز اقتصادی را مطابق با دستورالعمل سازمان جهانی تجارت (WTO) دنبال میکرد که چنین سیاستهایی همگی داراییهای معنوی امریکا را سرقت میکردند و در انتقال اجباری فناوری دخیل بودند؛ روندی که طی چند دهه تجارت و سرمایه بیحد و حسابی را از ما ربوده است.
روسیه تاج واکسن کرونا را بر سر گذاشت
بنفشه غلامی/ سرانجام روسیه موفق شد گوی سبقت در رقابت بر سر ساخت واکسن کرونا را از دیگر کشورهای جهان ربوده و نام خود را به عنوان نخستین سازنده این واکسن به ثبت برساند.
یک هفته پس از شنیده شدن زمزمههایی درباره ساخته شدن واکسن کرونا در روسیه، روز گذشته «ولادیمیر پوتین» به طور رسمی خبر داد، روسیه نخستین واکسن کرونا در جهان را به ثبت رساند. او همچنین اعلام کرد، یکی از دخترانش این واکسن را دریافت کرده است. به گزارش «اسپوتنیک»، «ولادیمیر پوتین» که در جلسه مجازی هیأت دولت سخن میگفت، تأکید کرد: «امیدوارم بتوانیم تولید انبوه این واکسن را که اهمیت بسیاری دارد، در آیندهای نزدیک آغاز کنیم.» وی همچنین ابراز امیدواری کرد: «همکاران ما در خارج نیز بتوانند به این مرحله برسند و داروخانهها و مراکز پزشکی در حد نیاز به دارو و واکسن کرونا مجهز شوند.» رئیس جمهوری روسیه سپس از وزیر بهداشت خود خواست اطلاعات لازم را درباره این واکسن که به یاد فضاپیمای «اسپوتنیک» که درهای فضا را به روی بشریت باز کرد و نام آن «اسپوتنیک 5» گذاشته شده است، ارائه دهد.
«میخائیل موراشکوف»، وزیر بهداشت روسیه نیز با تأکید بر اینکه این واکسن، کاملاً مؤثر است و سطح ایمنی ثابتی به فرد دریافت کننده، میدهد، گفت: «این واکسن در مرکز تحقیقات پزشکی گامالیا تهیه شده و قرار است تولید انبوه آن در این مرکز و کمپانی بینوفارم انجام شود. این واکسن که در دو مرحله به دریافت کننده تزریق می شود، مورد آزمایش قرار گرفته و تأیید شده است.» به گفته وی این واکسن ایمنی دو ساله به فرد دریافت کننده واکسن میدهد. « موراشکوف» همچنین خبر داد شماری از کشورهای جهان از هفته قبل که زمزمه ساخت واکسن کرونا در روسیه به گوش رسید، از مسکو درخواست کردند، آنها را نیز در لیست دریافت کنندگان واکسن قرار دهند. برخی منابع شمار این کشورها را تا 20 کشور اعلام کرده اند. صندوق سرمایهگذاری مستقیم روسیه اعلام کرده است، سرمایهگذاری برای تولید واکسن «اسپوتنیک5» که با همکاری وزارت دفاع روسیه و مرکز تحقیقات پزشکی گامالیا ساخته شده، را تقبل کرده است. انتظار میرود این واکسن اول ژانویه 2021 به تولید انبوه رسیده و در اختیار مردم قرار گیرد. روسیه آزمایشهای بالینی برای ساخت «اسپوتنیک5» را از 18 ژوئن آغاز کرد و تاکنون 38 داوطلب آن را دریافت کردهاند که آزمایشها نشان میدهد همگی این افراد به سطح ایمنی کامل دربرابر کرونا رسیدهاند. با این حال چند روز پیش انجمن سازمان های تحقیقات کلینیکی روسیه (آ.او.ک.ای) از وزیر بهداشت روسیه خواسته بود تا زمانی که این واکسن در سومین مرحله نیز مورد آزمایش قرار نگرفته است، از ثبت آن خودداری کند. رئیس مرکز تحقیقات پزشکی گامالیا هم با تأکید بر موثر بودن«اسپوتنیک5»، تأکید کرده است، این واکسن نیز مانند هر واکسن دیگری ممکن است برای برخی مناسب نباشد و کسانی که دچار بیماری های مزمن هستند، باید پیش از دریافت آن، مشکلات خود را با پزشک درمیان بگذارند.
ساخت این واکسن در روسیه در حالی به موفقیت رسیده است که پیشتر اروپاییان بابت آن ابراز نگرانی کرده بودند. روسیه پس از گازی که به اروپا صادر میکند و در صورت لزوم از آن به عنوان ابزار فشار استفاده میکند، با ساخت «اسپوتنیک5» میتواند صاحب ابزار فشار جدیدی بر اروپا شود.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
دورنــما
-
در جست و جوی متهمان اصلی
-
لبنان هرگز تسلیم نمیشود
-
اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد
-
روسیه تاج واکسن کرونا را بر سر گذاشت
اخبارایران آنلاین