گروه فرهنگی/ لندن زندگی میکرد و به ایران رفتوآمد داشت و هروقت پروژه سینمایی بود میآمد کارش را انجام میداد و میرفت. از آن سلبریتیهای بیحاشیهای بود که درباره هرچیزی حرف نمیزد و از خُرد و کلان برای خودش مفر تبلیغ و خودنمایی نمیساخت، بازیاش هم خوب بود و در هر نقشی که ظاهر شد از پساش برآمد و شاید همینها باعث محبوبیتاش شده بود. تا مدتها هم کسی نمیدانست او نوه پروین سلیمانی است و نه تفاخری داشت به کسی نه آن را مزید برعلت موفقیتهایش میدانست. نام و شهرت این زن بازیگر ماه چهره خلیلی بود که ناگهان خبر آمد سرطان امان از جان و زندگیاش گرفته و او را با خود به کام نیستی کشانده است. بههر صورت ماهچهره خلیلی جوان که دیماه ۱۳۵۵ در تهران به دنیا آمده بود بعد از یک دوره تحمل بیماری ۱۷ مرداد ۱۳۹۹ در لندن از دنیا رفت. خلیلی در آکسفورد معماری خوانده بود و همان جا در لندن مدرسه بازیگری رفته بود و بازیگری در تلویزیون ایران را با سریال «مختارنامه» و بازی در سینما را با «چشمان سیاه» ایرج قادری شروع کرد و در پرونده کاریاش که از ابتدای دهه هشتاد باز شد، بازی در 20 فیلم سینمایی و 6 سریال دیده میشود که بخصوص سریالها، از سریالهای باکیفیت و پرمخاطب ایرانی محسوب میشوند. بازی او در سریالهای «در چشم باد»، «کلاه پهلوی» و همانطور که گفته شد مختارنامه از جمله این سریالهاست و «جاریه»ای که در مختارنامه خوب به چشم آمد. از فعالیتهای دیگر ماهچهره خلیلی کارگردانی فیلم مستند داستانی «عید قربان» (مراسم عید از دید قربانی) بود که جوایزی از جشنواره فیلم سان فرانسیسکو ۲۰۰۶ را هم به دست آورد. خبر درگذشت این بازیگر با موجی از پیامهای تسلیت همکاران و دوستان او در فضای مجازی همراه بود و همگی از مرگ ناگهانی این هنرمند جوان ابراز ناراحتی کردند و درگذشتش را تسلیت گفتند. گوهرخیراندیش در اینستاگرام با انتشار عکسی مشترک با ماهچهره خلیلی نوشت: «متأسفانه باخبر شدم که ماهچهره عزیزم را سرطان کبد از ما گرفت. ماهی جانم این رفتن و کوچ غریبانهات را باور ندارم. تو و مجید اوجی عزیز در این سریال مرضیه چه یادگاری عجیبی از خودتان یادگار گذاشتید. مرگ بر سرطان که همه عزیزانم را از من گرفت. پدرم، خواهرم، خواهرزادهام، عموزادهام، همکلاسیام، همکارم، دوستانم و دختر نازنینی مثل تو را.» از او فرزندی به نام پرواز به یادگار مانده و آنطور که نزدیکان مرحوم ماهچهره خلیلی عنوان کردهاند پیکر این بازیگر قرار است در لندن به خاک سپرده شود.
قطعه «نوای آدمیت» ساخته سهراب کاشف با حضور وزیران فرهنگ و بهداشت رونمایی و منتشر شد
ادای احترام ارکستر ملی ایران به کادر درمانی کشور
ندا سیجانی
خبرنگار
قطعه «نوای آدمیت» به همت بنیاد رودکی و به پاس قدردانی از مدافعان سلامت و کادر درمان، پنجشنبه 16 مردادماه با حضور وزرای فرهنگ و ارشاد اسلامی و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی رونمایی شد. این اثر براساس تضمینی از اشعار سعدی سروده محمدرضا کاشف و به آهنگسازی و رهبری سهراب کاشف با همکاری ارکستر ملی ایران در تالار وحدت ضبط و اجرا شد. از ابتدای فروردین ماه تا به امروز ارکسترهای ملی ایران و سمفونیک تهران همسو با دیگر هنرمندان جامعه تلاش کردند در این روزهای پراسترس فضایی شاد و نشاط انگیز برای مردم ایجاد کنند که بازتابهای بسیار خوبی هم دریافت شده است. اما تازهترین اجرای ارکستر ملی ایران حال و هوای دیگری داشت از چیدمان نوازندگان ارکستر بر روی صندلیهای خالی از تماشاچی که نشان از شرایط حال حاضر امروز موسیقی داشت تا تصاویری از کادر درمان با استفاده از جلوههای ویژه که سازها را در مراکز درمانی به صدا درمیآورد حس عجیبی در این اثر موسیقایی بهوجود آورده بود. نکته دیگر اینکه گروه کر نیز در طبقات بالکن تالار وحدت یکصدا از بنیآدمی سخن میگفتند که از اعضای یک پیکرند و تأکید بر نگرش ایران و ایرانی به موضوع انسانیت از زبان سعدی داشتند.
نمیخواستیم نظارهگر باشیم
سهراب کاشف خالق این اثر در گفتوگو با «ایران» درباره ایده شکلگیری این کار گفت: «اوایل اسفندماه بود که بیماری کرونا گسترش پیدا کرد و همه مردم در قرنطینه خانگی به سر میبردند و تقریباً تمامی مراکز فرهنگی و هنری و کلیه اجراهای صحنهای تعطیل شد و همه مردم بهتزده اخبار تلخی را از تلویزیون دنبال میکردند که چه بر سر دنیا آمده است. در همان زمان تصنیفی براساس اشعار سعدی از سرودههای پدرم ذهنم را به خود مشغول کرده بود و براساس این شعر موسیقی در ذهنم شکل گرفت. طرح اصلی ساخت اثر را همان روز روی کاغذ آوردم و چند روزی تمرکزم فقط صرف اصلاحات اولیه و ارکستراسیون آن بود. تصور نمیکردم که اجرای این قطعه محال باشد اما با گذشت زمان مشخص شد مدت طولانیتری شرایط به این صورت خواهد بود و آرام آرام اجرای این اثر برایم به یک علامت سؤال تبدیل شد که آیا اصلاً میتوانیم این کار را در این شرایط اجرا کنیم یا خیر؟ چرا که اجرای این قطعه برای ارکستر سمفونیک و گروه کر نوشته شده بود یعنی حضور همه گروههای سازهای زهی بادی چوبی، بادی برنجی و کوبهای و گروه کر. بنابراین باید با تعداد زیادی نوازنده و خواننده انجام میگرفت که طبیعتاً با شرایط همهگیری کرونا امکانپذیر نبود. بعد از آن به این فکر افتادم که شاید بتوان آن را ضبط کرد ولی باز هم ضبط چنین کاری با این تعداد نوازنده و خواننده در این شرایط، کار پیچیدهای بود. دلم هم راضی نبود صداها تک به تک در استودیو ضبط شود چون به هر حال نتیجه ضبط آنسامبل و گروهی کیفیت متفاوتی دارد و نمیتوانستم و نمیخواستم کیفیت را به خاطر سختی نادیده بگیرم. از یک طرف مشاهده اتفاقات جامعه در تلویزیون احساس وظیفه را در ما ایجاد میکرد و نمیخواستیم فقط نظارهگر اتفاقات باشیم. بنابراین تنها راه با وجود دشواریها ضبط گروههای مختلف بهصورت جداگانه بود.»
ضبط کار با تدبیر ویژه
او درادامه درباره چیدمان ارکستر با رعایت دستورالعملهای بهداشتی گفت: «زمانی که ضبط کار آغاز شد موضوع تعداد نوازندهها و رعایت فاصله آنها مطرح بود که باید در شکل جدیدی به آن نگاه میشد. البته این فاصله پیچیدگیهایی در همنوازی و آنسامبل ایجاد میکرد. ازطرف دیگر این موضوع صدابرداری را تحت تأثیر قرار میداد و باید چارهاندیشی میشد. نکته دیگر اینکه با توجه به تغییرات تمپو و روباتوها برای نتیجهای مطلوب، باید با شکلی کاملاً هماهنگ، همه گروهها رهبری میشد که چالش پیچیدهای بود. در نگاه اول شاید انجام برخی مسائل اجرایی و تکنیکی ممکن نبود اما به دلیل تأثیرگذاری این موارد نمیخواستم از آن چشمپوشی کنم. نکته دیگر نگرانی از شرایط حاضر و بعد روانی این بیماری بود که این تعداد نوازنده و خواننده باید در کنار یکدیگر قرار میگرفتند. در نتیجه تصمیم برآن شد ضبط کار در زمان طولانی و با تدابیر خیلی خاص انجام شود. برای هماهنگی چند دقیقهای چند ماه کار دقیق و حسابشده صورت گرفت. فقط تقریباً دو روز تا نیمههای شب مشغول ضبط صداها در تالار رودکی بودیم. آنچه برای ما خیلی اهمیت داشت رعایت دقیق پروتکلهای بهداشتی بود چرا که به هیچ عنوان نمیخواستیم اولویت اصلی را که سلامتی گروه بود از نظر دور داشته باشیم. بعد از آن زمانی که به استودیو رفتیم با حجم بسیار گستردهای از برداشتها از گروههای مختلف روبهرو بودیم که باید شنیده میشد و این بخش با دقت و حوصله بسیاری انجام گرفت.»
پیچیدگیهای فراوان اما ساده
کاشف مراحل ضبط تصویری را هم از چالشهای دیگر این کار عنوان کرد که با توجه به شرایط بهوجود آمده پیچیدگیهای بسیاری داشته است. او دراینباره بیان کرد: در خصوص کارگردانی و ایدهپردازی و مراحل ضبط تصویری این کار با آقای علی نوری اسکویی کارگردان جوان و توانمند کشورمان این موضوع مطرح و بررسی و تبادلنظرهای بسیاری انجام گرفت و طرحهای مختلفی مرور شد. در مرحله تصویربرداری هم مشکلاتی وجود داشت چرا که در این شرایط امکان فیلمبرداری از یک بیمارستان وجود نداشت و باید در یک مکان متروکه و با استفاده از جلوههای ویژه و امکانات روزآمد سینمایی یک بیمارستان پر از پزشک، پرستار و بیمار طراحی و ساخته میشد و خوشبختانه نتیجه خوبی حاصل گردید. به منظور رعایت پروتکلهای بهداشتی و کاهش ریسک ابتلا و افزایش سرعت مراحل فیلمبرداری از چند دوربین سینمایی همزمان بهره گرفته شد و از ویافایکس و کارگردانی چندمرحلهای و غیرخطی بهره برده شد.
تشویق برای سرایندگان آدمیت
این آهنگساز درباره صندلیهای خالی از تماشاچی و تجربه متفاوت تولید یک کار موسیقایی گفت: برای کسی که کار صحنهای در سالنهای مختلف اجرا کرده وقتی در این روزها با سالنهای خالی از تماشاچی روبهرو میشود احساسی را تجربه میکند که در کلام قابل توصیف نیست. وقتی تالار وحدت را با صندلیهای خالی دیدم احساس عجیبی به من دست داد. کار ما اجرای روی صحنه با حضور مخاطب است. برای کارهای اجرایی مانند تئاتر یا اجرای زنده موسیقی مخاطب در یک زمان و مکان در کنار اجراکنندگان حضور دارد و این پیوند و رابطهای خاص بین مخاطب و اجرا کننده است که بدون آن اجرا کامل نیست. طبیعتاً درک این تعامل و مسئولیتی که شما روی صحنه در قبال آن دارید دغدغه هر کسی است که روی صحنه کار میکند.
تا آنجا که اطلاع دارم این کلیپ نمونه مشابهای ندارد و محصولی کاملاً ایرانی از بسیاری جهات در نوع خود پیشگام است. نوازندگان ارکستر در جایگاه تماشاچیان قرار دارند و کادر درمانی صحنه را در اختیار گرفتهاند و اینبار ما هستیم که برای «نوای آدمیت» دست میزنیم که در واقع آنها سراینده اصلیش هستند.
او افزود: «اگر قرار است کاری برای کادر درمانی و پزشکان و پرستاران انجام شود نیاز به دقتهای بسیاری است تا زحمتی به زحمات آنها اضافه نکنیم چرا که اگر قرار بود خدایی ناکرده تولید این کارها آماری به مبتلایان کرونا بیفزاید آنوقت این قدردانی ما باعث خستگی آنها بود. ما میخواستیم کار به نحوی انجام شود که هیچ بار اضافهای بر دوش آنها نباشد و با افتخار اعلام میدارم که با مدیریت و برنامهریزی دقیق در پروژهای با این ابعاد ابتلا به کرونا صفر بود.»
قدردانی از کادر درمانی
سهراب کاشف درباره مسئولیت اجتماعی هنرمندان و وظیفهشان در قبال جامعه بیان کرد: «در این خصوص فقط در مورد خودم میتوانم صحبت کنم. شاید توضیح آن در چند کلمه سخت باشد ولی درک شفاف از مسئولیت اجتماعی برایم مهم است و باور دارم این موضوع نقطه شروع مهمی برای بسیاری از اتفاقات بعدی است. امیدوارم و آرزو میکنم انجام این کار برای کادر درمان دلگرم کننده باشد تا بتوانیم قدری از خستگی هایشان را از تنشان بهدر کنیم.»
قطعه «نوای آدمیت» بهصورت سیدی آماده شده است که در مراسم روز پنجشنبه از آن رونمایی شد. این آهنگساز در پاسخ به این سؤال که آیا تصمیم دارید این کار به فروش برسد و عواید آن به بیماران کرونایی تعلق بگیرد، گفت: «این کار در فضای مجازی منتشر شده و بهصورت رایگان در اختیار همگان است و هدف ما این است که این قدردانی هرچه بیشتر صدایش به گوش کادر درمانی برسد. اتفاقاً خود مردم هم در این قدردانی ارکستر ملی سهیم بودند و بسیار یاریمان کردند و بعد از انتشار آن در فضای مجازی با این ویدئو در تشکر از کادر درمانی همراه شدند. همه مردم بخشی از این کار هستند چرا که این قطعه بازتابدهنده قدردانی قلبی همه انسانها از کادر درمان است که ارکستر ملی زبان آنها بود. همه ما در جامعه قدردان کادر درمان هستیم.»
او در پایان افزود: «عوامل بسیاری دست به دست داده تا این اتفاق خوب شکل بگیرد و تمام دقت و حساسیتهایمان را به کار گرفتیم تا نتیجه آن تا جایی که در این شرایط مقدور است درخور باشد. همه این کارها با عشق و خالصانه انجام گرفته و از دل برخاسته است. این پروژه به اندازه مجموع یک کار سینمایی و کنسرتی بزرگ پیچیدگیهای بسیاری داشت که حتی در شرایط عادی هم انرژی مضاعفی را میطلبد اما شرایط کنونی ما را وادار کرد از مسیرهایی عبور کنیم که غیرعادی هستند. البته همه این زحمات درقبال زحماتی که کادر درمانی در شرایط سخت متحمل شدهاند ناچیز است و امیدواریم با این نماهنگ پیام قدردانیمان به گوش همه پزشکان، پرستاران و کادر درمان برسد.»
برش
تاریخ جنگ را شاید بدون تاریخ پزشکی آن نتوان نوشت
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مراسم رونمایی این اثر که به میزبانی وزارت بهداشت انجام گرفت، گفت: «حوزه درمان کشور در طول سالهای متمادی و تاریخ این کشور بویژه 40 سال گذشته همیشه در کنار مردم بوده است. ما در دوران هشتساله جنگ نیز شاهد همکاری و همیاری کادر پزشکی در کنار مدافعان وطن بودیم، این قشر تمام همت خود را برای تلفات کمتر در جنگ به کار گرفت.»
سید عباس صالحی تأکید کرد: «جریان درمان کشور در مقاطع مختلف تاریخ ما جایگاه خاصی داشته است. تاریخ جنگ را شاید بدون تاریخ پزشکی آن نتوان نوشت، در زمان بمباران شیمیایی، همانند امروز که درگیر ویروس کرونا هستیم هیچ شناختی از این ویروس نبود، اما انرژی، ایمان، پیگیری و توکل به خدا باعث شد کادر درمانی در مقابله با وضعیت بیماران شیمیایی پیروز و موفق بیرون بیاید، بنابراین در چهلمین سالگرد دفاع مقدس باید به قدرت و خدمات کادر درمانی در این دوران افتخارکنیم. ما در پنج ماه گذشته نیز شاهد تلاش بیوقفه کادر درمانی بودیم و در تاریخ کشور این زحمات ثبت خواهد شد، امروز کادر درمانی مدافع سلامت مردم هم شهدایی در این راه داشته است، کمکهایی که کادر درمان به توانیابی و توانسنجی جامعه کرده فراموشنشدنی است.
صالحی با اشاره به تلاشهای اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه در دوران شیوع ویروس کرونا تصریح کرد: حوزه فرهنگ و هنر نیز در این دوران به دنبال کادر درمان آمد و در این شش ماه جریان هنر کشور دوران پرافتخار خود را پشت سر گذاشت و مسئولیت اجتماعی خود را بهخوبی انجام داد. امیدواریم هدیه کوچک امروز عرصه هنر به روحیه کادر درمانی کشور بیش از پیش کمک کند.
ادامه از صفحه اول
کنار خیابانها تختهایی با فرشهای مندرس خانهها برپا میشد و هرکسی تئاتر، آواز و هر هنری که داشت با شادمانی به عرضه میپرداخت. مقایسه این جشنها با دهههای اخیر که هرچه به پیش رفتیم جشنها از نیاز اجتماعی، فرهنگی و مذهبی فاصله گرفت و به جشنهای تلویزیونی، از هیأتهای سراسری و غیرمحلی بزرگ با مداحان مبدل شد، به مرور در پی این تغییرات، شیرینکامی فردی کمرنگ شد و آثار اجتماعی آن روبهافول گذاشت. در صورتی که با حفظ تنوعها در شیوه بروز و عدمسختگیریها، بنیادهای محلی و حوزه عمومی شادیها حفظ میشد.
من فکر میکنم جشنها و عزاداریهایمان باید به متن اجتماعی و فرهنگی جامعه برگردد تا مقوم ماندگاری آثار آن شود.
در سنت ما، شعائر و مراسم در بخشی از سپهر عمومی جامعه قرار داشت در حوزه عمومی شکل میگرفت. ما به ترتیب طی سالها اعیادمان و حتی عزاداریهایی را که در حوزه عمومی با آموزش مذهبی هم همراه بوده به حوزه دولتی نزدیکتر کردیم. مشاهدات نشان میدهد هنوز در روستاها، شهرهای کوچک و محلات سنتی با فرهنگهای متنوع این مراسم در حوزه عمومی صورت میگیرد. غدیر و عاشورا و نیمه شعبانها در ایام پیشگفته در سطح حوزههای عمومی جامعه زیسته میشد دیگر به شکل سابق نمیتواند تولید شخصی و خودجوش جامعه محسوب شود.
شاید آثار اجتماعی کرونا فرصتی باشد که این مسأله به طور کامل به حوزه خصوصی منتقل شود و آداب و رسوم سنتی و مذهبی و انتقال نسلی آن به خانهها برده شود. فرصتی مناسب است تا خانواده را به محلی برای جمع شدنهای کوچک و مرور سنن و ارزشها تبدیل کنیم.
پرده دوم: جامعه و آموزههای غدیر
یکی از ویژگیهای یادآوری روزها و برپایی جشنها، بیتردید بازگشت به چیستی فرد یا ماجرایی است که پیرامون آن نامگذاری و نمادسازی صورت گرفته است. هرگاه مناسبتی با نام حضرت امیر(ع) شکل میگیرد، رمز جاودانگی و راز همبستگی جان و ذهن در فطرت انسانی با وی پدیدار میشود. با نگاهی ساده به آنچه از کودکی در مورد «امیر»مان شنیده یا خواندهایم اگر بنا را بر تمرین این آموزهها و نهادینه کردن آن در جان و دل بگذاریم، قطعاً جامعهای انسانیتر و بهتر خواهیم داشت.
از جمله این آموزههای ارزشمند میتوان به موارد زیر اشاره کرد: خانواده محوری و تثبیت بنیانهای آن، وفاداری مثال زدنی حضرت امیر(ع) به حضرت فاطمه(س) و حفظ انسجام خانواده که آن را تبدیل به خاستگاهی برای کنش اجتماعی و کانون اولیه تربیت و آموزش و حتی کنش سیاسی (با فاصلهای کوتاه از عادات دوران جاهلیت اعراب) به گونهای که سبب شد حضرت فاطمه(س) بتواند زن را به عنوان یک کنشگر اجتماعی و سیاسی
مطرح کند.
از خانواده که عبور کنیم، در اولین سطح اجتماعی دیدن اقشار فرودست اجتماعی و حس کردن وضعیت آنها و نیز اقدام عملی برای دستگیری و تلاش برای تغییر وضعیت آنها را مشاهده میکنیم. بنابراین فعالیت شخصی آن حضرت در حوزههای خیرجمعی به صورت پنهان و آشکار یکی از نیازهای بزرگ جامعه امروز ایران است. رفتار عادلانه با همه ادیان و قومیتها و احترام به قراردادهای اجتماعی چه در دوره حکومت و چه دوران انزوا، میتواند نمادی از رفتار انسانی و حقوق
برابری باشد.
تفکیک بین امور شخصی و امور حکومتی که نمونه آن را در خاموش کردن چراغ بیتالمال زمانی که طلحه و زبیر برای انجام کاری شخصی به دیدن امام علی(ع) آمدند میتوان یافت، برقراری عدالت در بهرهگیری از مواهب بیتالمال در ماجرای برادرش عقیل به یک درس بزرگ تاریخی تبدیل شده است. برای امام علی(ع) هیچگاه هدف، وسیله را توجیه نکرد؛ او معتقد بود حتی برای اهداف مقدس، مسیر باید سالم و عادلانه باشد. احترام به خرد جمعی در ماجرای بیعتها، سایهسار شدن برای رشد و بالندگی دیگران و تکیهگاه بودن برای آدمهای ضعیف جامعه از دیگر آموزههای حضرت امیر(ع) است. من در این نوشتار به بخشهای بسیار کوچکی از رفتارهایی که به یاد داشتم اشاره کردم. چه خوب است که در نماد غدیر آنچنانکه مولایمان زیست را
مرور کنیم.
بیشک زیست اخلاقی و انسانی جامعه در گرو مرور و نهادینه کردن فردی این آموزه هاست. در دوران سختیها که هر کسی میخواهد یا قانونشکنی کند یا گلیم خود را از آب بیرون بکشد، اعتمادهای فردی و اجتماعی فروریخته چقدر با همین آموزههای ساده از غدیر میتواند احیا شده و به زیست
بهتری بینجامد.
و اما پرده دیگر
بدون تردید غدیر به عنوان یک واقعه و نماد غدیر نمیتواند از آموزههای حکمرانی حضرت امیر دور باشد که مناسب است در هر غدیر مروری کنیم بر این شیوههای حکمرانی و آموزههای آن برای همه. عید غدیر بر همه انسانها و هممیهنان
مبارک باد.