یادتونه...؟ اسفند ماه امسال فروش ارز مسافرتی 2 برابر شد.

عرض اختصاصی

زهـــره کاظم   ‌زاده        طنزپرداز
موضوع انشا: عید نوروز
قلم را در رگ خود که حکم مرکب را دارد فرو کرده و انشای زیبای خود را شروع می‌نمایم.
عید نوروز روزهای خیلی خوبی دارد. ما عید نوروز تعطیل هستیم و نه تنها به مدرسه نمی‌رویم بلکه عیدی هم می‌گیریم و حسابی خوش می‌گذرانیم. یکی از خوش‌گذرانی‌های ما در عید نوروز مسافرت رفتن است. هفته‌ی گذشته که به خانه‌ی مادربزرگمان رفته بودیم بحث بین عمو و بابایمان بالا گرفته بود که امسال دسته‌جمعی در عید نوروز کجا مسافرت نماییم. مادربزرگمان اصرار داشت که کربلا برویم، اما عمویمان قبول نمی‌کرد و می‌گفت: عرض مسافران کم است و بلیت هواپیما هم خیلی خیلی گران است. ما که در ذهن‌مان مشغول ضرب و تقسیم عرض یا همان زمین کربلا بودیم که ببینیم هر انسان مگر چقدر عرض احتیاج دارد که برایش جا باشد و عدد را در جمع اعلام کنیم و خودی نشان بدهیم، شوهرعمه‌مان گفت: برویم ترکیه. بلیتش ارزان‌تر است و عرضش هم خرج سفر را در می‌آورد. همان لحظه مادربزرگمان زیر گریه زد و از داشتن چنین خانواده‌ای نزد خدا شکایت کرد. اما وقتی عمویمان به او قول داد که هرروز برایش کباب ترکی بخرد آرام شد و لبخند رضایت بر روی لبانش نشست و با صلوات محمدی‌پسند ختم مذاکرات اعلام شد و سفر نوروزی ترکیه به دلیل عرض کافی برای نفرات به تصویب رسید.
ما نتیجه می‌گیریم که عرض ترکیه وسیع‌تر است و به احتمال خیلی قوی گربه‌نره پول‌های پینوکیو را در زمین‌های آنجا مخفی کرده است که هرکس می‌تواند با کندن عرض اختصاصی خودش و یافتن پول‌ها خرج سفرش را در بیاورد.
این بود انشای زیبا و علمی من. به امید سفرهای نوروزی جذاب و خرج سفر در بیاور برای همه مخصوصا آقا معلم و خانواده‌اش.

جستجو
آرشیو تاریخی