اندیشکده‌ها درباره طوفان‌الاقصی چه می‌گویند؟

صاعقه‌ای شبیه «پرل هاربر»

زینب اصغریان

کارشناس مسائل بین‌الملل

طوفان‌الاقصی، شرایط جدیدی را در عرصه بین‌الملل رقم زده است. این عملیات مهم و راهبردی، نوع بازی و معادلات را به‌شدت متحول کرده است. قطعاً دوران پساطوفان‌الاقصی دوران متفاوتی خواهد بود که هم بازیگران آن و هم شرایط پس از آن به صورت خاص تغییر کرده است. اندیشکده‌های غربی از این عملیات با عنوان‌هایی چون «بی‌سابقه» و «غیر قابل پیش‌بینی» یاد می‌کنند. در این مجال تلاش شده است با توجه به اندیشکده‌های معتبر بین‌المللی، دیدگاه آمریکا، چین، روسیه و اتحادیه اروپا را درباره این عملیات مهم و بازتاب‌های آن داشته باشیم. بدیهی است بررسی دقیق‌تر و کامل، مجال بیشتری را می‌طلبد.

یک غافل‌گیری عجیب برای دستگاه امنیتی
امیرحسین وزیریان در مرکز بین‌المللی استیمسون می‌نویسد: «طوفان‌الاقصی» اسرائیل را غافلگیر کرد و برنامه‌های نظم امنیتی جدید را بر هم زند. حمله حماس به اسرائیل، اتکای امنیتی دیگر کشورهای خاورمیانه را به چالش کشیده و ساختار امنیتی منطقه را تغییر داده است.
نیم قرن پس از جنگ اکتبر 1973 اعراب و اسرائیل، شبح یک درگیری چند جبهه‌ای دوباره بر سر خاورمیانه خودنمایی می‌کند.
این اندیشکده غربی آورده است: در 7 اکتبر، گروه ستیزه‌جوی فلسطینی حماس آنچه را طوفان‌الاقصی نامید، آغاز کرد و به جوامع نظامی و غیرنظامی در جنوب اسرائیل حمله کرد. این حمله شامل پرتاب بیش از پنج‌هزار راکت و موشک به سمت شهرهای اسرائیل از جمله عسقلان، سدیروت و تل‌‎آویو بود.
آنچه این جنگ را از درگیری‌های قبلی اسرائیل-عربی و اسرائیل-فلسطینی متمایز می‌کند، تلفات بالای هر دو طرف و افشای آسیب‌پذیری‌های اسرائیل باوجود تجدیدنظر مکرر دکترین‌های امنیتی پس از جنگ اکتبر 1973 است. این درگیری همچنین شکست تلاش‌های اسرائیل برای آرام‌کردن فلسطینی‌ها بدون اعطای حقوق سیاسی به آن‌ها را آشکار کرد.
اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا نیز در تحلیلی دقیق، همان روزهای اول عملیات طوفان‌الاقصی نوشت: تحلیلگران می‌گویند حمله حماس به جنوب اسرائیل در سال جاری، که رهبران این گروه آن را «عملیات طوفان‌الاقصی» نامیده‌اند، از نظر استراتژی، مقیاس و محرمانه بودن فوق‌العاده بود. در اوایل صبح روز 7 اکتبر، روز شنبه و تعطیلات مهم یهودیان، حمله حماس با پرتاب چندین هزار موشک به سمت جنوب و مرکز اسرائیل آغاز شد و شهرهایی را تا شمال تل‌آویو مورد اصابت قرار داد. شبه‌نظامیان حماس همچنین مرزهای غزه را شکستند و به بسیاری از شهرها و روستاهای جنوب اسرائیل نفوذ کردند. محمد الضیف، فرمانده گردان‌های شهید عزالدین القسام، شاخه نظامی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس)، گفت این گروه به دلیل محاصره طولانی‌مدت غزه توسط اسرائیل، اشغال سرزمین‌های فلسطینی و جنایات ادعایی آن علیه مسلمانان، از جمله هتک حرمت مسجدالاقصی در بیت‌المقدس، این حمله خود را انجام داده است. حمله 7 اکتبر مرگبارترین حمله در تاریخ 75 ساله اسرائیل است و صدمات روانی عمیقی را بر مردم آن وارد کرده است؛ به طوری که برخی از تحلیلگران با حملات غافلگیرکننده «پرل هاربر» و حملات 11 سپتامبر 2001 به ایالات متحده مقایسه می‌کنند.

خطر افزایش دامنه جنگ غزه
اندیشکده آمریکایی شورای روابط خارجی اذعان می‌کند:  بنا بر گزارش‌ها، سازمان‌های اطلاعاتی اسرائیل و ایالات متحده هیچ نشانه‌ای مبنی بر برنامه‌ریزی حماس برای حمله‌ای با این ماهیت نداشتند. بروس هافمن، عضو ارشد شورای روابط خارجی آمریکا، می‌نویسد: اسرائیل با اعلان جنگ به حماس، کارزاری را برای ریشه‌کن کردن این گروه و آزادی حدود 200 گروگان ایجاد کرده است. نخست‌وزیر بنیامین نتانیاهو نسبت به جنگ طولانی و دشوار علیه حماس هشدار داده است. اسرائیل و حماس از 7 اکتبر هر روز با یکدیگر تبادل آتش کرده‌اند.  کارشناسان بیم دارند تهاجم کامل اسرائیل به غزه سبب پاسخ قاطع حزب‌الله که تحت حمایت ایران در لبنان است شود و خطر آتش‌سوزی گسترده‌تری در منطقه را به همراه داشته باشد. البته ایران حامی حزب‌الله [و همچنین حماس و دیگر گروه‌های مبارز فلسطینی] نیز هست و خطر درگیری دو جبهه‌ وجود دارد که بخش‌هایی از اسرائیل و بخش‌هایی از لبنان (در محل استقرار حزب الله) را ویران خواهد کرد. استیون اِی کوک، عضو ارشد شورای روابط خارجی آمریکا، می‌گوید: خطر تشدید تنش و افزایش دامنه آن نیز وجود دارد.

چین درباره عملیات غزه چگونه می‌اندیشد؟
شورای آتلانتیک در مطلبی با عنوان «رویکرد دوگانه چین»،  از نقشه پکن پرده برمی‌دارد: الگوی جدیدی در سیاست خارجی چین در حال ظهور است که نوید بدی برای ثبات جهانی دارد؛ شی جین پینگ، رهبر چین وانمود می‌کند طرفدار راه حل‌های مسالمت‌آمیز برای درگیری‌های بین‌المللی است، در حالی که در واقع بی‌ثبات کننده‌ترین نیروهای جهان را تشویق می‌کند.
در خاورمیانه، پکن با صدای بلند خواستار پایان دادن به نبرد میان اسرائیل و حماس شده و مدعی است رویکردی یکسان در قبال متخاصمان دارد. اما دولت چین در واقع از حماس و در نتیجه از تروریسم حمایت می‌کند. موضع شی در مورد غزه با موضع او در مورد دیگر درگیری بزرگ جهان؛ جنگ در اوکراین، یکسان است. در آنجا نیز پکن بی طرفی اصولی خود را اعلام کرده و حتی یک مأموریت صلح را آغاز کرده است و در عین حال روابط خود را با روسیه و رئیس جمهور آن ولادیمیر پوتین تعمیق می بخشد. به عبارتی چین نقش صلح‌جو را بازی می‌کند.
پکن به دنبال بهره‌برداری از هر دو این بحران‌ها به منظور تضعیف ایالات متحده و ارتقای رهبری جهانی خود است. برای این منظور، شی از متجاوز حمایت می‌کند، ایالات متحده را مسئول بی‌نظمی ناشی از آن می‌داند و سپس خود را صلح‌جوی مسؤول‌تر با راه‌حل‌های بهتر برای مشکلات جهان معرفی می‌کند.

نگاه روسیه؛ رهایی از مخمصه
بنیاد کارنگی نیز در مطلبی درباره مواضع روسیه نسبت به طوفان‌الاقصی  نوشت: رویدادهای خاورمیانه به کرملین کمک کرد خود را متقاعد کند سیاست خارجی روسیه در سال‌های اخیر سیاست درستی بوده است.
درگیری در غرب آسیا بحرانی توأم با فرصت عالی برای روسیه ایجاد کرده که از مزایای سیاسی زیادی برای کرملین برخوردار است. رویارویی میان اسرائیل و حماس نه‌تنها امیدهای کرملین را برای تغییر روحیه پیرامون جنگ در اوکراین تقویت کرد، بلکه این باور را نیز به وجود آورد که سیستم روابط بین‌الملل غرب‌محور در حال فروپاشی است.
علاوه بر این، موضع واشنگتن طرفدار اسرائیل مشروعیت دلایل گسترده‌تر غرب برای حمایت از اوکراین را از نظر بسیاری در جنوب جهانی تضعیف می‌کند. ایالات متحده زمانی که روسیه، غیرنظامیان بی‌گناه را در اوکراین کشت، از سیاست‎های پوتین انتقاد می‌کرد و اکنون در مقابل نسل‌کشی متحد خود، سکوت می‌کند!

اتحادیه اروپا و شکاف درونی
یورونیوز انگلیسی نیز در 31 اکتبر درباره شکاف در حمایت از فلسطین در میان اتحادیه اروپا نوشت: با تشدید جنگ، اختلافات درون اتحادیه اروپا نیز ممکن است موجب بی‌تأثیر کردن قوانین اتحادیه به عنوان یک بازیگر سیاست خارجی شود. این مسئله «به وضوح شکافی را در شورای اروپا میان کشورهایی ایجاد خواهد کرد که موضع و دیدگاه متفاوتی نسبت به این مناقشه دارند». در بخشی دیگری از گزارش این رسانه انگلیسی آمده است: «و این دوباره از مشروعیت اروپا کم می‌کند، به‌ویژه که اختلافات میان کشورهای عضو تنها بدتر خواهد شد». به گفته مجتبی رحمان، مدیر عامل اروپا در گروه اوراسیا مواضع اتحادیه اروپا در مورد غزه خطر تضعیف آن را در صحنه سیاست خارجی به دنبال دارد.
«پیر ویمونت» رئیس سابق سرویس اقدام خارجی اتحادیه اروپا - دفتر خارجی اتحادیه اروپا - نیز معتقد است تأثیر دوسویه‌گرایی بروکسل بر سر حقوق فلسطینیان، جایگاه آنان را در چشم سایر نقاط جهان کاهش داده است، هرگز فراموش نکنید این اتحادیه اروپا بود که ایده راه‌حل دو کشوری، نیاز به تعیین سرنوشت برای فلسطینی‌ها، حمایت از ساف (سازمان آزادی‌بخش فلسطین) به عنوان نماینده مردم فلسطین را مطرح کرد.

جستجو
آرشیو تاریخی