ترامپ در ژانویه 2017 خطاب به خبرنگار CNN گفت: «شما فیک نیوز هستید!» فیک نیوز اصطلاحی است که بارها توسط رسانهها، رهبران سیاسی، مفسران و مردم عادی استفاده شده و جالب اینجا است که CNN به عنوان یک رسانه شناخته شده در سطح جهان، به تکرار به عنوان یکی از فیک نیوزها شناخته میشود که اخبار جعلی منتشر میکند. به طور کلی، فیک نیوز را میتوان به عنوان نوعی از رسانه، روزنامهنگاری یا نوعی از اطلاعات تعریف کرد که عمداً یا ناخواسته مردم را گمراه میکند و با انتشار اطلاعات نادرست یا غیرمعتبر، حقهها، تبلیغات یا ارائه نادرست حقایق، واقعیت را تحریف میکند. اخبار جعلی میتواند به عنوان تبلیغات، به عنوان یک تاکتیک بازاریابی، یا به عنوان راهی برای افزایش درآمد از طریق ترغیب مردم به تعامل با محتوای آنلاین استفاده شود. مرجعی که مشخص میکند سی ان ان را باید جزو فیک نیوزها دانست یا نه، افکار عمومی است و به نظر میرسد که این رسانه آنقدرها در کارنامه خود جعلیات و اخبار غیرواقع منتشر کرده است که نوعی توافق کلی درباره فیک نیوز بودن آن شکل گرفته باشد.
شبکه سیانان در گزارشی جمهوری اسلامی را به خشونت و آزار جنسی در بازداشتگاهها متهم کرده است. انتشار چنین گزارشی از سوی CNN که به انتشار گزارشهای سوگیرانه و تحریف واقعیت مشهور است و از اعتبار پیشین آن تا حد زیادی کاسته شده، چندان عجیب نیست. اما به هرحال از جهت اینکه پاسخی به ادعاهای مطروحه داده شود، لازم است به چند نکته توجه کرد؛ اول اینکه این گزارش بر مبنای اطلاعات مبهم و غیرواقعی تنظیم شده و هیچ گونه مستنداتی را ارائه نمیدهد. اشخاصی که در گزارش مورد اشاره قرار گرفتهاند، نامشخص هستند و قابلیت پیگیری نیز ندارند. در مواردی هم که از بعضی اسم آورده شده، هیچ گونه اطلاعاتی درباره آنچه در عنوان گزارش عنوان شده، یعنی تجاوز جنسی ذکر نشده و اگر هم اشارهای صورت گرفته، باز هم گمانهزنی نویسندگان بوده است. ادبیات گزارش با لحن «احتمالی» تنظیم شده است و استفاده فراوان از عباراتی همچون «به نظر میرسد» هم از قطعیت مطالب کاسته و هم واقعیت آنها را مخدوش کرده است. از این رو، این رسانه بی آنکه خود بداند، مطلب خود را تکذیب کرده است!سیانان گزارش خود را «به نقل از منابع مطلع در بیمارستان امام علی کرج» تنظیم کرده اما مشخص نیست که این منابع مطلع دقیقاً چه کسانی هستند که به زعم این رسانه، با قربانیان(!) گفتوگو کردهاند. این رسانه همچنین اظهار داشته که مقامات ایرانی به درخواست سیانان برای پاسخگویی به این اتهامات جوابی ندادهاند. اما مشخص نیست که منظور گزارش از مقامات دقیقاً چه کسانی بوده؛ زیرا پیگیریهای خبرنگار«ایران» از نهادهای مربوطه نشان میدهد که چنین درخواستی تاکنون صورت نگرفته است.
نکته قابل توجه آن است که این رسانه، در انتها سویه گزارش خود را به سمت قومیت کرد هدایت کرده و با ذکر یک نام مستعار سعی میکند این گونه القا کند که مردم این قوم شریف، تحت ستم سازمانیافته قرار دارند! اخبار فیک سیانان به حدی زیاد است که حتی داد بسیاری از کارشناسان خارجی را نیز درآورده است. برای نمونه، در 22 ژوئن 2017، CNN گزارش داد که آنتونی اسکاراموچی، دستیار ترامپ، تحت تحقیقات سنا، با صندوق سرمایهگذاری مستقیم روسیه درگیر بوده است. اما درواقع این طور نبود و پس از افتضاح خبری که برای CNN به بار آمد، این رسانه خبر خود را پس گرفت و چند تن از خبرنگاران آن نیز استعفا دادند. رسانه Intercept موارد متعدد دیگری از اخبار فیک CNN را شناسایی کرده است.
مثال دیگر، در مورد عامل تیراندازی 2021 در کلرادو بود که این رسانه دروغهای شاخداری تحویل مخاطبین داد و در همان ساعات اولیه تیراندازی بدون اینکه پلیس هویت قاتل را اعلام کند، درباره ماهیت قاتل، اطلاعات ساختگی و دروغ دادند.
بسیاری از افراد تصور میکنند که یک رسانه فیک نیوز تنها اخبار دروغ منتشر میکند؛ اما این سادهترین مفهوم «فیک» است. دستکاری و انحراف واقعیت به گونهای نامحسوس که مخاطبان را به سمت نتیجهگیری مورد نظر هدایت کند، از دیگر مفاهیم این واژه است. اما CNN چگونه اخبار را جعل و دستکاری میکند؟ استفاده نادرست از اطلاعات درست نیز گونه دیگری از فیک نیوز است. این شکل از انتشار اخبار فیک زمانی اتفاق میافتد که از اطلاعات واقعی استفاده نادرست شود تا تصویری نادرست از واقعیت ترسیم شود. حذف بخشی از اطلاعات نیز یکی دیگر از شیوههای انتشار فیک نیوز است؛ این شکل از فیک نیوزها زمانی اتفاق میافتد که رسانهها اطلاعات یا دادههایی را ارائه میدهند که واقعاً درست است، اما سایر اطلاعات یا دادههایی را که با روایت آن مقابله میکنند، نادیده میگیرند.
چندی پیش نیز سیانان با یک گاف بزرگ درباره علی کریمی و مهدویکیا، در خبری اعلام کرده بود که علی کریمی، مهدی مهدویکیا، مهرداد پولادی و بهشاد یاورزاده با ارسال نامهای به FIFA از نهاد بینالمللی فوتبال خواستهاند تا فدراسیون فوتبال ایران را تعلیق و تیم ملی این کشور را از حضور در جام جهانی محروم کند. اما ساعتی بعد، این شبکه امریکایی خبر خود را تکذیب و اصلاح کرد و در آخر گزارش نوشت: نام ۴ بازیکن سابق تیم ملی ایران به اشتباه در این خبر درج شده بود! مشخص نیست که سیانان که محل رجوع بسیاری از خبرنگاران در سراسر جهان است، اعتبار رسانهایاش را با چه چیز معامله کرده است و در ازای اخباری که منتشر میکند چه میزان منافع کسب میکند.
اما مطالب منتشره این رسانه که بخش قابل توجهی از آنها تکذیب میشوند، از قابل اطمینان بودن آن کاسته و اعتبار بینالمللی آن را تا حد زیادی خدشهدار کرده است. جالب اینجا است که این خبرگزاری در روزهای آغازین اغتشاشات اعلام کرده بود که جمهوریاسلامی ایران به بنبست رسیده است و سعی داشت با ادبیاتسازی پیرامون اغتشاشگران، اوضاع ایران را بسیار بحرانی و در آستانه یک انقلاب نشان دهد! چیزی که البته با گذشت چند روز دروغ بودن آن مشخص شد. سیانان در حالی اعلام کرده بود مردم دیگر از اصل نظام عبور کردهاند که بخش قابل توجهی از جمعیت کشور در مناسبتهای مختلف بویژه در سالروز 13 آبان امسال، با حضور هوشمندانه خود اغتشاشگران را محکوم کردند و خواستار برخورد قاطعانه دستگاههای مربوطه با آنها شده بودند.
شناسایی فیک نیوز آسان نیست، با این حال میتوان اقدامات زیر را برای مقابله با فیک نیوزها مورد توجه قرار داد؛
به سرخط خبرها با دیده شک بنگرید؛ سرخط خبرهای جعلی اغلب جالب هستند و با حروف بزرگ و علامت تعجب میآیند. اگر سرخط خبر باورناپذیر باشد این احتمال هست که خبر جعلی باشد.
به نشانی وبسایت با دقت بیشتر توجه کنید. بسیاری از وبسایتهایی که خبرهای جعلی منتشر میکنند از نشانی اینترنتی مشابه منابع موثق استفاده میکنند؛ آنها نشانی وبسایتهای معتبر را کمی تغییر میدهند. شما میتوانید با مقایسه نشانی وب سایتها این نکته را دریابید.منبع خبر را نگاه کنید. مطمئن شوید که خبر از منبعی موثق به دست شما میرسد. اگر خبر از وبسایتی به دست شما رسیده که برایتان آشنا نیست درباره آن وبسایت اطلاعات کسب کنید.
به فرمتهای نامتعارف توجه کنید. بسیاری از خبرهای جعلی در خود خطاهای املایی و گرامری دارند و فرمت ظاهریشان هم غیرعادی است.
به عکسها توجه کنید. گزارشهای خبری جعلی اغلب با عکسها یا ویدیوهای دستکاریشده همراه هستند. گاهی عکس مورد نظر معتبر است اما در جایی غیر از پیشزمینه خودش به کار رفته است. میتوانید عکس را در اینترنت جستجو کنید تا دریابید از کجا آمده است.
به تاریخهای وقایع و خصوصیات مکانها توجه کنید. گزارشهای خبری جعلی ممکن است زمانبندی مشخصی نداشته باشند یا ممکن است در آنها زمان رخدادها تغییر داده شده باشد.شواهد را چک کنید. منابعی را که در آنها نام نویسنده آمده است، بررسی کنید. نبود هیچ منبعی یا بینام بودن نویسنده میتواند نشانه جعلی بودن خبر باشد.
به دیگر گزارشها هم توجه کنید؛ اینکه هیچ منبع دیگری آن خبر را گزارش نکرده است میتواند نشانه جعلی بودن خبر باشد.
آیا خبر طنز است. گاهی دشوار است میان خبر جعلی و مطلب فکاهی تمایز بگذاریم. بررسی کنید که آیا منبع خبر به مطالب طنز معروف است و آیا جزئیات خبر و آهنگ خبر نشان از طنز بودن دارد.
برخی خبرها عمداً دروغ هستند و در راستای منافع مشخصی منتشر میشوند؛ با نگاهی انتقادی درباره خبرهایی که میخوانید بیندیشید و فقط آنهایی را همرسانی کنید که میدانید موثق هستند.
در پایان باید گفت، گزارشهای خبری معمولاً چنان خوب روایت میشوند که نشان میدهد ساختگی نیستند و همین امتیازی است که یک گزارش خبری خوب دارد. اما بد نیست درباره هر خبری کمی شکاک باشیم و از خود بپرسیم: آیا این واقعاً اتفاق افتاده است؟
آلمانیها از اقناع نسـل زد در کشورشان ناتوانند
عابد اکبری
کارشناس مسائل اروپا
نسل جدید زد در آلمان موضوعی است که در رسانههای این کشور به آن پرداخته میشود. آلمانیها بر این باورند که بزرگترین مسأله این نسل دیده شدن است. در مقالهای در آلمان با اشاره به این مسأله مثالی وجود دارد که نشان دهنده لزوم اهمیت دولتها به این خواسته آنهاست. طی یک برنامه قبلی گروهی از تینیجرها در فیسبوک و در یک مال بزرگ قرار ملاقات میگذارند و یک تجمع بزرگ در آن شکل میدهند و عکسها و فیلمهای خود را در همان شبکه اجتماعی به اشتراک میگذارند. نویسنده مقاله با استناد به این مثال، به مقامات آلمانی توصیه کرد که آنها را ببینید و این تجمع را به رسمیت بشناسید و با احترام با آن برخورد کنید. زیرا اگر چنین اقدامی صورت نگیرد و توجهی که آنها انتظار دارند تحقق پیدا نکند آنها تلاش خواهند کرد برای دیده شدن و ارضای این نیاز که اصلیترین خط مشی یا هدفگذاری نسل زد و گروه نوجوانان است به تحرکات خشونت آمیز در تجمعات روی آورند. در ادامه از خشونتها فیلم و عکس بگیرند و این امر موجب میشود که تبعات امنیتی و چالشهای اجتماعی، امنیتی را برای اطرافیان و جامعه به همراه داشته باشد.
نکته بعدی که در مورد نسل زد آلمان وجود دارد، این است که ملیگرایی و اروپاگرایی در این نسل دچار تغییر و تحول شده است. به طور مثال تعاریف سنتی و کلاسیکی که از ملیگرایی و حتی اروپاگرایی در متولدین قبل از سال 2000 وجود داشته اکنون اعتبارش را از دست داده و آنهایی که بعد از این سال متولد شده و در این دسته قرار میگیرند تعاریف متفاوتی دارند. نمونه بارز و مهمی که در این مورد وجود دارد و میتوان دید این است که نسل قدیمی آلمان یک نگاه سنتی به دشمن اصلی آلمان یعنی روسیه داشته است، اما این نسل جدید یک تغییر نگرش نسبت به دشمن بزرگ خود دارد. رسانههای آلمانی تلاشهای خیلی زیادی میکنند که فوبیای روسیه و پوتین را به این نسل القا کنند اما در عمل با شکست مواجه شدهاند و نتوانستند به اهداف خود دست یابند. در نتیجه در رسانههای آلمان این گونه به این موضوع اشاره شده که باید برای تعریف آن «دگر» برای این نسل ادبیات متفاوتی استفاده کرد و تعاریفی که قبلاً برای ترویج فوبیای روسیه و پوتین استفاده میکردند برای اقناع نسل زد آلمان ناکارآمد و ناتوان است و آنها با این گونه مباحث و توصیفات از دشمن بزرگ و اینکه با این ادبیات با آنها صحبت شود که پوتین و روسیه دشمن آنها است، این موضوع را نمیپذیرند. البته اکنون رسانههای آلمان از فرصت جنگ استفاده کرده و مباحثی را از بطن آن برای روسیههراسی و اقناع نسل زد به کار بردهاند.
نکته بعدی نگاه و نگرش آنها به مسأله امنیت است. امنیت برای این نسل یک امنیت عمومی محسوب میشود و کمتر از نسل قبلی که نسلy است برای آنها اهمیت دارد. طبق یک نظر سنجی، این نسل دغدغه امنیتی کمتری نسبت به نسلهای قبلتر خود دارند حتی مثلاً نسبت به موضوعی چون پناهندگان و مهاجران نیز همانند نسل قبلی، نظر منفی و احساس بدی ندارند . شاخص تحلیلی این گونه است که نسل قبلی پناهندگان و مهاجران را عامل ناامنی اجتماعی و سیاسی و پدیدههای امنیتزدا میدانستند، اما نسل جدید چون تعاریف متفاوتی از امنیت دارند، قاعدتاً نگاه متفاوتتری به یکی از منشأهای ناامنی که همان پناهندگان و مهاجران هستند، دارند.
موضوع بعدی که در آلمان به یک چالش برای این کشور تبدیل شده، بحث مسئولیت و مشارکت اجتماعی است. نقش شهروندان در مشارکتهای اجتماعی و مسئولیتپذیری در موضوعات مختلف در جامعه یک موضوع چالشی برای جامعه امروز آلمان محسوب میشود. دولت نیز در همین راستا تلاش میکند که شکلهای جدیدی از مشارکت را در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی این نسل به تناسب آنها تدوین کند. آلمانیها به این نتیجه رسیدهاند که الگوهای قبلیشان برای این موضوع بسیار ناکارآمد بوده است.