ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
علیرضا عصار در تازهترین کنسرتش با مخاطبان خود دیدار کرد
از «قدسیان آسمان» تا روایت «خیابان خوابها»
ندا سیجانی- علیرضا عصار خواننده نامآشنای موسیقی پاپ، تازهترین اجرای خود را در تهران برگزار کرد. کنسرتی در تاریخهای دوم و سوم تیرماه، که در دو سانس 18:45 و 22:15 در سالن میلاد نمایشگاه بینالمللی تهران به اجرا درآمد. آخرین کنسرت این هنرمند، دی ماه 98 بود و حالا بعد از مدتها دوری و فروکش کردن کرونا و در همهمه بازار گرم کنسرتهای تابستانی، این برنامه را برای مخاطبان و علاقهمندانش برگزارکرد؛ کنسرتی که با اندکی تأخیر در ساعت 19 آغاز شد. ارکستر بزرگ و منظم علیرضا عصار متشکل از گروههای سازهای زهی و کر و دیگر سازهای خاص این ژانر از موسیقی بود که با لباسهای یکدست مشکی بر روی صحنهای با دکوری ساده و با حروف اول نام کوچک و بزرگ این خواننده مزین شده بود.
اما تازهترین کنسرت علیرضا عصار، منتخبی از قطعات ماندگار و پرطرفدار او بود که طی این سالها منتشر کرده. نکته قابل توجه درباره آثار این خواننده و آهنگساز در مقایسه با دیگر خوانندگان پاپ، انتخاب اشعار اوست که اغلب آنها برگرفته از فضای حاکم بر جامعهاش بوده و ردپای این نگاه دراکثریت آلبومهایش مشاهده میشود مانند قطعاتی همچون محتسب، خیابان خوابها، فتوای تاک و... چرا که تلاش دارد صدای مردم باشد و دغدغه اجتماعش را با زبان موسیقایی بیان کند. اتفاقی که در دیگر خوانندگان این ژانر از موسیقی کمتر مشاهده میشود.
مردمانی هستیم که دربزنگاههای مختلف، عیار واقعیمان را نشان دادیم
نخستین قطعه این کنسرت «قدسیان آسمان »نام داشت با مطلع «ای کاروان! ای کاروان! من دزد شبرو نیستم...» عصار بعد از اجرای این آهنگ، ضمن سلام و خوشامدگویی به حاضران در سالن، در جملاتی گفت: «بسیار خوشحالم که بعد از این همه سال فرصتی بهوجود آمد تا بار دیگر در کنار شما مردم عزیز باشم و امیدوارم شب خوبی در کنار یکدیگر داشته باشیم.»در ادامه برنامه، قطعه «انسانم آرزوست» سروده حضرت مولانا و پس از آن ترانه عاشقانه «بوی بارون» با شعری از رضا عبدالهی اجراشد.ترانه ماندگار «عشق الهی» به آهنگسازی و خوانندگی علیرضا عصار، قطعه دیگری بود که با همخوانی حاضران در سالن به اجرا درآمد و مورد استقبال قرار گرفت.ترانه «پای تو تا ته دنیا هستم» اثر دیگری بود که عصار آن را از طرف خود و گروهش به کادر درمان تقدیم کرد و قبل از اجرای آن در جملاتی گفت: «وقتی سال 99 باخبر شدیم، بیماریای با نام کرونا در جهان شیوع پیدا کرده، نمیدانستیم با چه اتفاق خطرناکی روبهرو میشویم و چه تأثیر عجیب و عمیقی در زندگی همه ما خواهد گذاشت. سالهای بسیار سختی بود و از سوی دیگر این اتفاق ما را متوجه معنای واقعی واژگانی کرد که بهطور روزمره استفاده میکردیم اما معنی واقعی آن را نمیدانستیم مانند در آغوش گرفتن کسی که دوستش داریم. از طرفی دیگر متأسفانه کارهایی که باید با سرعت بیشتری انجام میگرفت با تأخیراتی روبهرو شد و عزیزان بسیاری را با نسبتهای دور و نزدیک از دست دادیم... ما مردمان خوبی هستیم البته ایرادهایی داشتهایم و منکر آن نیستیم اما در بزنگاههایی مانند جنگ و این اتفاق، عیار واقعیمان را نشان دادیم.»
آهنگ معروف «ای عاشقان» اثر دیگری بود که با حضور دو هنرمند میهمان؛ ترگل خلیقی (نوازنده تار) و سهیل رجب همخوان این اجرا برگزار شد.در ادامه قطعات «نوجوونی»، «فتوای تاک»، «محتسب»، «جز عشق نمیخواهم» و همچنین قطعه «عاشق» که تیتراژ ابتدایی برنامه «یک یک» ویژه تحویل سال ۱۳۹۷ بود، اجرا شد.آخرین اجرای این کنسرت اختصاص داشت به ترانه «خیابان خوابها» (دستها را باز در شبهای سرد ها کنید ای کودکان دوره گرد/ مژدگانی ای خیابان خوابها / میرسد تهمانده بشقابها...) که علیرضا عصار قبل از اجرای این کار در توضیحاتی گفت: این ترانه را تقدیم میکنم به هموطنانی که در کشوری با این ثروت متأسفانه تحت فشار اقتصادی هستند و از میکروفونی که شما و مردم در اختیارم قرار دادید این صدا را به گوش مسئولان میرسانم و امیدوارم روزی فرا برسد که نیازی به گفتن این صحبتها نباشد. مجید برومند، مسعود همایونی، امیر شهابی، سهیل بیانی مهر، همایون نصیری و پویا نیکپور از نوازندگان این کنسرت بودند.از میهمانان شب دوم این برنامه هم میتوان به امید نعمتی، علی اوجی و مستانه مهاجر اشاره کرد.
اما تازهترین کنسرت علیرضا عصار، منتخبی از قطعات ماندگار و پرطرفدار او بود که طی این سالها منتشر کرده. نکته قابل توجه درباره آثار این خواننده و آهنگساز در مقایسه با دیگر خوانندگان پاپ، انتخاب اشعار اوست که اغلب آنها برگرفته از فضای حاکم بر جامعهاش بوده و ردپای این نگاه دراکثریت آلبومهایش مشاهده میشود مانند قطعاتی همچون محتسب، خیابان خوابها، فتوای تاک و... چرا که تلاش دارد صدای مردم باشد و دغدغه اجتماعش را با زبان موسیقایی بیان کند. اتفاقی که در دیگر خوانندگان این ژانر از موسیقی کمتر مشاهده میشود.
مردمانی هستیم که دربزنگاههای مختلف، عیار واقعیمان را نشان دادیم
نخستین قطعه این کنسرت «قدسیان آسمان »نام داشت با مطلع «ای کاروان! ای کاروان! من دزد شبرو نیستم...» عصار بعد از اجرای این آهنگ، ضمن سلام و خوشامدگویی به حاضران در سالن، در جملاتی گفت: «بسیار خوشحالم که بعد از این همه سال فرصتی بهوجود آمد تا بار دیگر در کنار شما مردم عزیز باشم و امیدوارم شب خوبی در کنار یکدیگر داشته باشیم.»در ادامه برنامه، قطعه «انسانم آرزوست» سروده حضرت مولانا و پس از آن ترانه عاشقانه «بوی بارون» با شعری از رضا عبدالهی اجراشد.ترانه ماندگار «عشق الهی» به آهنگسازی و خوانندگی علیرضا عصار، قطعه دیگری بود که با همخوانی حاضران در سالن به اجرا درآمد و مورد استقبال قرار گرفت.ترانه «پای تو تا ته دنیا هستم» اثر دیگری بود که عصار آن را از طرف خود و گروهش به کادر درمان تقدیم کرد و قبل از اجرای آن در جملاتی گفت: «وقتی سال 99 باخبر شدیم، بیماریای با نام کرونا در جهان شیوع پیدا کرده، نمیدانستیم با چه اتفاق خطرناکی روبهرو میشویم و چه تأثیر عجیب و عمیقی در زندگی همه ما خواهد گذاشت. سالهای بسیار سختی بود و از سوی دیگر این اتفاق ما را متوجه معنای واقعی واژگانی کرد که بهطور روزمره استفاده میکردیم اما معنی واقعی آن را نمیدانستیم مانند در آغوش گرفتن کسی که دوستش داریم. از طرفی دیگر متأسفانه کارهایی که باید با سرعت بیشتری انجام میگرفت با تأخیراتی روبهرو شد و عزیزان بسیاری را با نسبتهای دور و نزدیک از دست دادیم... ما مردمان خوبی هستیم البته ایرادهایی داشتهایم و منکر آن نیستیم اما در بزنگاههایی مانند جنگ و این اتفاق، عیار واقعیمان را نشان دادیم.»
آهنگ معروف «ای عاشقان» اثر دیگری بود که با حضور دو هنرمند میهمان؛ ترگل خلیقی (نوازنده تار) و سهیل رجب همخوان این اجرا برگزار شد.در ادامه قطعات «نوجوونی»، «فتوای تاک»، «محتسب»، «جز عشق نمیخواهم» و همچنین قطعه «عاشق» که تیتراژ ابتدایی برنامه «یک یک» ویژه تحویل سال ۱۳۹۷ بود، اجرا شد.آخرین اجرای این کنسرت اختصاص داشت به ترانه «خیابان خوابها» (دستها را باز در شبهای سرد ها کنید ای کودکان دوره گرد/ مژدگانی ای خیابان خوابها / میرسد تهمانده بشقابها...) که علیرضا عصار قبل از اجرای این کار در توضیحاتی گفت: این ترانه را تقدیم میکنم به هموطنانی که در کشوری با این ثروت متأسفانه تحت فشار اقتصادی هستند و از میکروفونی که شما و مردم در اختیارم قرار دادید این صدا را به گوش مسئولان میرسانم و امیدوارم روزی فرا برسد که نیازی به گفتن این صحبتها نباشد. مجید برومند، مسعود همایونی، امیر شهابی، سهیل بیانی مهر، همایون نصیری و پویا نیکپور از نوازندگان این کنسرت بودند.از میهمانان شب دوم این برنامه هم میتوان به امید نعمتی، علی اوجی و مستانه مهاجر اشاره کرد.
حسین دارابی و احسان ثقفی از «هناس» به «ایران» گفتهاند
فیلمی که تاریخ مصرف ندارد
سپیده شریعترضوی/ اولین باری که نامش رسانهای شد کمتر کسی معنی آن را میدانست، عنوان فیلم کنجکاویبرانگیز بود اما تا ایام نزدیک به چهلمین جشنواره فیلم فجر خلاصه داستانی منتشر نشد و همین موضوع بیشتر مخاطب را ترغیب میکرد تا فیلم را تماشا کند. «هناس» در زبان کردی به معنی نفس است و آن را در حساسترین لحظات فیلم از بهروز شعیبی میشنویم که مریلا زارعی را با عنوان «هِناسم» خطاب میکند. صحبت از دومین ساخته بلند حسین دارابی به تهیهکنندگی محمدرضا شفاه است که این روزها در حال اکران است. به همین بهانه با حسین دارابی کارگردان و احسان ثقفی نویسنده گفتوگو کردهایم.
«هِناس»
شعارزده و سیاسی نیست
ترور شهید داریوش رضایینژاد مقابل چشم همسر و دختر خردسالش رخ داده و پیامد نمایش این صحنه بسیار تلخ است. چقدر به تصویر کشیدن این حد از خشونت لازم بود؟
حسین دارابی: اگرچه بسیاری از سکانسهای فیلم برداشت آزاد از زندگی خانم دکتر پیرانی و داریوش رضایینژاد است اما سکانس ترور بسیار نزدیک به واقعیت است. ما هم بسیار به تلخی این اتفاق و نمایش آن فکر کردیم اما به نظر من از آنجایی که فیلمهای سینمایی از اتفاقات واقعی در جهان ساخته میشوند، سندهای خوبی برای ثبت تاریخ هستند و ماندگارترند تا حدی که مخاطبان در همه زمان میتوانند بدان مراجعه کنند و بهصورت زنده با آن مواجه شوند. ما هم بهدنبال این بودیم تا جنایتی را که در کشور رخ داده یعنی یک دانشمند جلوی چشم زن و بچه و مقابل منزل مسکونیاش وحشیانه و غیرانسانی ترور شده، در تاریخ ثبت کنیم،البته تلاش کردیم مخاطب را با تلخی از سالن سینما بیرون نفرستیم.
بله پایانبندی فیلم نشان میدهد که شما دوست نداشتید مخاطب با حال بد از سالن سینما خارج شود، اما آیا به پایانبندی دیگری برای فیلم فکر کرده بودید؟
پایانبندیهای مختلفی را برای اثر در نظر گرفته بودیم ،اما سکانس آخر «هِناس» را برای اینکه تلخی فیلم را بگیریم، طراحی کردیم. از طرفی نمیخواستیم فیلم را با ناامیدی تمام کنیم. همچنین پایان فیلم همسو با واقعیت زندگی شهره پیرانی است که مسیر همسرش را ادامه میدهد و با نگاه ایشان دخترش را بزرگ میکند.
برای به تصویر کشیدن حس و حال زنانه فیلم چه مسیری طی کردید؟
فیلم قبلی من یعنی «مصلحت» حال و هوای کاملاً متفاوتی نسبت به این فیلم داشت و یکی از بزرگترین چالشهای من در «هِناس» این بود که فضای عاشقانه و زنانه اثر که همراه دلهره، ترس و نگرانی، اضطراب و تشویش و... میشود، به اصطلاح دربیاید. برای رقم زدن این اتفاق مهدیه عیناللهی بهعنوان نویسنده به گروه اضافه شد. بهعنوان کارگردان، فیلمهای زیادی با محوریت زنانه دیدم و تحلیل کردم تا به این نتیجه برسم که چگونه میتوانم به این فضا نزدیک شوم. از سوی دیگر بهصورت مفصل با خانم دکتر پیرانی حرف زدیم و ایشان از فضاهای شخصی زندگی و حال و هوای خود گفتند. مریلا زارعی نیز که نقش شهره پیرانی را ایفا میکند، دغدغه این را داشت که حس و حال زنانه دربیاید. برای رسیدن به این موضوع بسیار اتود زدیم و تمرین کردیم تا به آنچه میخواهیم، برسیم. در کل راضی هستم و با توجه به بازخوردی که از مخاطبان زن میبینم، حس میکنم فضا به نمایش درآمده است و تماشاگران با آن ارتباط برقرار میکنند.
شاید مخاطب در پایان فیلم به این نتیجه برسد که ترور داریوش رضایینژاد بر اساس تسویه حساب شخصی رخ داده است. چنین ابهامی در قصه شهید وجود داشت یا نه؟
«فرهاد» در فیلم «هِناس» نمادی از انسانهای سوءاستفادهگر است؛ نماد افرادی که آنقدر بیتعهد و پست هستند که مانند دشمن خارجی افراد را مورد هجمه قرار میدهند. شبیه این افراد وجود دارند که به کشور خیانت میکنند و باعث میشوند کار افرادی که عمر، جوانی و خانواده خود را برای این مرز و بوم دادهاند، زیر سؤال برود.این افراد مردم را نسبت به نیروهای متعهد نیز بیاعتماد میکنند و اگر بتوانند سر آدمهایی را که باعث ضایع شدن سوءاستفاده آنها میشوند، زیرِ آب میکنند. نمونههایی شبیه «فرهاد» وجود دارند ،اما باید بگویم این شخصیت در فیلم نقشی درترور شهید نداشته است.
در زمان ساخت، مدیران و مسئولانی که مداوم درباره پرداختن به زندگی شخصیتهای برجسته علمی در قالب آثار هنری صحبت میکنند، پای ساخت این اثر آمدند؟
در تمام ادارات و سازمانها این مسأله جاری و ساریست یعنی مدیرانی هستند که ادعای انقلابیگری دارند، به پای عمل که میرسد از آنها حرکتی سر نمیزند، البته مدیران دغدغهمندی هم هستند که به وظایفشان درست عمل میکنند. ما برای ساخت «هِناس» با هر دو دسته برخورد داشتیم ،یعنی کسانی که وظیفهشان بود، همکاری نکردند و عدهای هم بیش از وظیفهشان تمام قد پای کار ایستادند و تلاش کردند تا این اثر ساخته، اکران و پخش شود. من بهعنوان کارگردان و حتماً محمدرضا شفاه تهیهکننده اثر، ناراحت و گلهمند هستیم از ارگانهایی که بودجههای جدی میگیرند و وظیفه دارند از این گونه آثار حمایت کنند ،اما این اتفاق رخ نمیدهد؛ از حق نگذریم بیشتر مدیران جوان دغدغهمند و باانگیزه پای کار آمدهاند. من اصلاً ناامید نیستم و به این مسأله معتقدم که باید آن قدر مطالبهگری کنیم تا همه وظایفشان را بدرستی انجام بدهند.
شما برای ساخت دومین اثر سینمایی خود دست روی موضوعی گذاشتید که کمتر کسی حاضر به ساخت آن میشود. قطعاً یکسری پیامدها به همراه دارد و ممکن است در همکاریهای بعدی فیلمساز با عوامل و بازیگران تأثیرگذار باشد. آیا این گزاره درست است؟
شاید تعداد انگشتشماری در سینما این نگاه را داشته باشند ،اما اکثریت افرادی که در این حوزه فعالیت میکنند اگر بدانند یک فیلمساز کارش را بلد است، بدان اعتقاد دارد، سینما را میفهمد و بهدنبال ساخت فیلم خوب است، پای کار میآیند. از سوی دیگر من سفارشی ساختن را بد نمیدانم و در تاریخ سینمای ایران و جهان این مسأله زیاد است. مهم این است که کارگردان به سفارشی که به او داده میشود، بهعنوان یک فیلم مهم نگاه و تمام هنرش را در آن خرج کند تا اثر ماندگار بسازد.
بدون پیشفرض فیلم را ببینید
قصه «هِناس» تا زمانی که «شهره» متوجه میشود «داریوش» در خطری جدی بواسطه شغلش است، رویه منطقی و درستی دارد و از الگوی تعلیقی یک تریلر سیاسی همراه با زاویه دید خانوادگی تبعیت میکند، اما پس از اینکه پای اعتقادات داریوش به میان میآید، هسته اصلی داستان به درام تبدیل میشود و در نهایت با توجه به اینکه پایان داستان مشخص است، از حالت تعلیق و دراماتیک خارج شده و جنبه نمادین پیدا میکند، درباره این نگاه توضیح دهید.
احسان ثقفی: رویکرد ما در قصه بدین شکل بود که وقتی «شهره» متوجه میشود خطری همسرش را تهدید میکند، تلاش میکند تا او را از بحران بیرون بکشد. سعی کردیم این اتفاق را با رویکرد زنانه و نه اکتهای عجیب و غریب و قهرمانی که میتوان در فضای سینما آن را تخیل کرد، روایت کنیم ،چراکه قصه واقعی بود و قصد داشتیم تا حدودی برگرفته از واقعیت آن را به تصویر بکشیم. با همه ضعفهایی که یک زن در چنین شرایطی میتواند داشته باشد مجموعه تلاشهایی از سوی «شهره» برای حفاظت از همسرش انجام میشود،اما ماجرا برای این زن تا جایی پیش میرود که متوجه میشود این حمایت و حفاظت از همسر منجر به این میشود که «داریوش» دوستداشتنی و همیشگیاش را از دست بدهد، یعنی اگر همسرش بخواهد برخی ارزشها را کنار بگذارد، دیگر برای «شهره» دوست داشتنی نیست. از اینجا «شهره» در تصمیم اش سست و با «داریوش» هممسیر میشود؛ تصمیمی که از قبل گرفته و تردیدی در این مسیر ندارد و تنها مسألهاش این است که آیا «شهره» میتواند با او همراه شود یا نه؟ آیا اجازه دارد همسرش را وارد این ماجرا کند یا نه؟ در حقیقت من مسیر را دو پاره نمیبینم از ابتدا قصه «هِناس» حمایت و نجات دادن «داریوش» توسط همسرش است و این اتفاق برآمده از یک زندگی واقعیست یعنی «شهره» به جایی میرسد که باید تن به مواردی بدهد تا «داریوش»، «داریوش» همیشگی باقی بماند پس در این مسیر با همسرش همراه میشود.
درباره خلق شخصیت «سهیل» و «فرهاد» برایمان بگویید. به چه دلیل وجود این شخصیتها لازم بود؟
بجز سه کاراکتر اصلی یعنی «شهره»، «داریوش» و «آرمیتا» بقیه کاراکترها یا تلفیقی از چند کاراکتر واقعی هستند یا تغییر داده شده یک کاراکتر واقعی . یعنی همه آنها به نوعی الهام گرفته شده از شخصیتهایی هستند که در زندگی این دانشمند هستهای نقشی ایفا کرده بودند. شخصیت «فرهاد» نیز ترکیب چند شخصیت است که هم در شرایط کاری «داریوش» دخیل بوده و بخشی از شخصیت «داریوش» را برای ما عیان میکند. همچنین این کاراکتر کارکرد دیگری هم داشته است؛ مواجهه «فرهاد» و «داریوش» بواسطه «شهره» در ذهن من تعیینکننده تصمیم نهایی «شهره» است. در حقیقت «شهره» زمانی که استقامت و رفتار «داریوش» را در برابر «فرهاد» میبیند، تصمیم اش را میگیرد که کدام «داریوش» را بپذیرد؛ کسی که بیتوجه به پیامدهای اتفاق، جلوی «فرهاد» میایستد یا کسی که جلوی او سر خم میکند. همچنین کارکرد دیگر این شخصیت هم این بود که در چنین اتفاقاتی همانگونه که دشمن خارجی چنین جنایتی را مرتکب میشود، عوامل داخلی با فساد و ناکارآمدی و... باعث تسهیل این اتفاق و دیده نشدن شخصیتها میشوند، پس نمیتوان تأثیر عوامل داخلی را نادیده گرفت. باید بگویم «فرهاد» نه به طور کامل اما این بخش از تحلیلی را که ما از این اتفاق داشتیم، نمایندگی میکند.
شاید بتوان گفت «هِناس» بهدلیل موضوعی که روی آن دست گذاشته، تا حدودی درگیر شعار و بعضاً بازی شخصیتها به اقتضای داستان پشت شعار پنهان شده است. فکر میکنید تا چه اندازه در این قصه درگیر شعار شدید؟
من نظرات مخالف آنچه که شما میگویید، شنیدهام ،یعنی عده زیادی از مخاطبان به این مسأله اشاره کردهاند که «هِناس» شعارزده نیست. ما در این فیلم با یک خانواده معمولی مانند خانوادههای متوسط اطرافمان مواجه هستیم که مشغول زندگی هستند و در مواقعی که احساس خطر میکنند، پای اعتقادات خود میایستند. بسیار تلاش کردیم این شعارزدگی بویژه در کلام و رفتار وجود نداشته باشد،کما اینکه در روایت قصه هم صداقت به خرج دادیم، یعنی تا جایی که توانستیم از الگوهای شناخته شده خانواده شهید در رسانه بهره نبردیم و آنچه را که در واقعیت خانواده وجود داشت، به تصویر کشیدیم. از اینکه بخشهایی از فیلم حس شعارزدگی را به مخاطب منتقل کرده است، نمیتوانم بهصورت مطلق دفاع کنم اما باید بگویم تلاش کردیم تصویری صادقانه و واقعی از یک خانواده به نمایش بگذاریم و درگیر کلیشههای مرسوم نشویم. دوست دارم به این نکته هم اشاره کنم که شعار اگر در بستر مناسب باشد، در ذات خود غلط نیست ،اما اگر منظور کلیشههای مرسوم در بیان این موضوعات باشد، من مخالف آن هستم و باید این موضوعات صادقانه بیان شوند. بیان ایدئولوژیکترین حرفها در یک روایت صادقانه مخاطب را پس نمیزند اما اگر یک اتفاق صادقانه روایت نشود مخاطب با کوچکترین و سادهترین حرف، آن را پس میزند.
«هِناس» درگیر نگاه حزبی نشده و داستان را از زاویه ملی مطرح کرده است. این جمله را بیان کردم تا بپرسم فیلم با این تفاسیر تاریخ مصرف دارد یا نه؟
یکی از مواردی که من را امیدوار میکند که «هِناس» اثر تاریخ مصرفداری نیست این است که اگرچه زمان زیادی از ماجرای ترور شهید داریوش رضایینژاد گذشته و بخشی از مخاطبان آن را به یاد ندارند اما با نمایش قصه زندگی این شهید توانستهایم از مخاطبان بازخورد بگیریم،یعنی حداقل سوژهای را روایت کردیم که تاریخ مصرفدار نیست. همچنین امیدوارم در آینده هم این فیلم قابل تماشا کردن باشد و به تاریخ نپیوندد. از سوی دیگر «نگاه ملی» که تلاش کردیم در کار داشته باشیم بشدت مسأله امروز ماست یعنی باید چهارچوبهای جناحی و دعواهای خودمان را زمانی که پای کشور در میان است، کنار بگذاریم و همه پای یک مسأله واحد بایستیم.
اگر بخواهید میان مخاطبان جشنواره فیلم فجر و مخاطبان امروز مقایسهای داشته باشید، استقبال کدام یک از «هِناس» بیشتر بوده است؟
بازخوردها متفاوت، اما حجم واکنشهای مثبت بیشتر از منفی بوده است. نسخه در حال اکران به مراتب جلوتر از نسخه جشنواره است. بهدلیل روایت زنانه فیلم، به مراتب مخاطبان خانم ارتباط بیشتر و جدیتر با اثر برقرار کردهاند تا مخاطب مرد ،هرچند که مخاطب مرد هم که فیلم را دوست داشته باشند، کم نداشتیم. «هِناس» یک ملودرام خانوادگی است و من توصیه میکنم اگر کسی این سلیقه را میپسندد و با آن ارتباط برقرار میکند، بدون پیشفرض کار را تماشا کند.
«هِناس»
شعارزده و سیاسی نیست
ترور شهید داریوش رضایینژاد مقابل چشم همسر و دختر خردسالش رخ داده و پیامد نمایش این صحنه بسیار تلخ است. چقدر به تصویر کشیدن این حد از خشونت لازم بود؟
حسین دارابی: اگرچه بسیاری از سکانسهای فیلم برداشت آزاد از زندگی خانم دکتر پیرانی و داریوش رضایینژاد است اما سکانس ترور بسیار نزدیک به واقعیت است. ما هم بسیار به تلخی این اتفاق و نمایش آن فکر کردیم اما به نظر من از آنجایی که فیلمهای سینمایی از اتفاقات واقعی در جهان ساخته میشوند، سندهای خوبی برای ثبت تاریخ هستند و ماندگارترند تا حدی که مخاطبان در همه زمان میتوانند بدان مراجعه کنند و بهصورت زنده با آن مواجه شوند. ما هم بهدنبال این بودیم تا جنایتی را که در کشور رخ داده یعنی یک دانشمند جلوی چشم زن و بچه و مقابل منزل مسکونیاش وحشیانه و غیرانسانی ترور شده، در تاریخ ثبت کنیم،البته تلاش کردیم مخاطب را با تلخی از سالن سینما بیرون نفرستیم.
بله پایانبندی فیلم نشان میدهد که شما دوست نداشتید مخاطب با حال بد از سالن سینما خارج شود، اما آیا به پایانبندی دیگری برای فیلم فکر کرده بودید؟
پایانبندیهای مختلفی را برای اثر در نظر گرفته بودیم ،اما سکانس آخر «هِناس» را برای اینکه تلخی فیلم را بگیریم، طراحی کردیم. از طرفی نمیخواستیم فیلم را با ناامیدی تمام کنیم. همچنین پایان فیلم همسو با واقعیت زندگی شهره پیرانی است که مسیر همسرش را ادامه میدهد و با نگاه ایشان دخترش را بزرگ میکند.
برای به تصویر کشیدن حس و حال زنانه فیلم چه مسیری طی کردید؟
فیلم قبلی من یعنی «مصلحت» حال و هوای کاملاً متفاوتی نسبت به این فیلم داشت و یکی از بزرگترین چالشهای من در «هِناس» این بود که فضای عاشقانه و زنانه اثر که همراه دلهره، ترس و نگرانی، اضطراب و تشویش و... میشود، به اصطلاح دربیاید. برای رقم زدن این اتفاق مهدیه عیناللهی بهعنوان نویسنده به گروه اضافه شد. بهعنوان کارگردان، فیلمهای زیادی با محوریت زنانه دیدم و تحلیل کردم تا به این نتیجه برسم که چگونه میتوانم به این فضا نزدیک شوم. از سوی دیگر بهصورت مفصل با خانم دکتر پیرانی حرف زدیم و ایشان از فضاهای شخصی زندگی و حال و هوای خود گفتند. مریلا زارعی نیز که نقش شهره پیرانی را ایفا میکند، دغدغه این را داشت که حس و حال زنانه دربیاید. برای رسیدن به این موضوع بسیار اتود زدیم و تمرین کردیم تا به آنچه میخواهیم، برسیم. در کل راضی هستم و با توجه به بازخوردی که از مخاطبان زن میبینم، حس میکنم فضا به نمایش درآمده است و تماشاگران با آن ارتباط برقرار میکنند.
شاید مخاطب در پایان فیلم به این نتیجه برسد که ترور داریوش رضایینژاد بر اساس تسویه حساب شخصی رخ داده است. چنین ابهامی در قصه شهید وجود داشت یا نه؟
«فرهاد» در فیلم «هِناس» نمادی از انسانهای سوءاستفادهگر است؛ نماد افرادی که آنقدر بیتعهد و پست هستند که مانند دشمن خارجی افراد را مورد هجمه قرار میدهند. شبیه این افراد وجود دارند که به کشور خیانت میکنند و باعث میشوند کار افرادی که عمر، جوانی و خانواده خود را برای این مرز و بوم دادهاند، زیر سؤال برود.این افراد مردم را نسبت به نیروهای متعهد نیز بیاعتماد میکنند و اگر بتوانند سر آدمهایی را که باعث ضایع شدن سوءاستفاده آنها میشوند، زیرِ آب میکنند. نمونههایی شبیه «فرهاد» وجود دارند ،اما باید بگویم این شخصیت در فیلم نقشی درترور شهید نداشته است.
در زمان ساخت، مدیران و مسئولانی که مداوم درباره پرداختن به زندگی شخصیتهای برجسته علمی در قالب آثار هنری صحبت میکنند، پای ساخت این اثر آمدند؟
در تمام ادارات و سازمانها این مسأله جاری و ساریست یعنی مدیرانی هستند که ادعای انقلابیگری دارند، به پای عمل که میرسد از آنها حرکتی سر نمیزند، البته مدیران دغدغهمندی هم هستند که به وظایفشان درست عمل میکنند. ما برای ساخت «هِناس» با هر دو دسته برخورد داشتیم ،یعنی کسانی که وظیفهشان بود، همکاری نکردند و عدهای هم بیش از وظیفهشان تمام قد پای کار ایستادند و تلاش کردند تا این اثر ساخته، اکران و پخش شود. من بهعنوان کارگردان و حتماً محمدرضا شفاه تهیهکننده اثر، ناراحت و گلهمند هستیم از ارگانهایی که بودجههای جدی میگیرند و وظیفه دارند از این گونه آثار حمایت کنند ،اما این اتفاق رخ نمیدهد؛ از حق نگذریم بیشتر مدیران جوان دغدغهمند و باانگیزه پای کار آمدهاند. من اصلاً ناامید نیستم و به این مسأله معتقدم که باید آن قدر مطالبهگری کنیم تا همه وظایفشان را بدرستی انجام بدهند.
شما برای ساخت دومین اثر سینمایی خود دست روی موضوعی گذاشتید که کمتر کسی حاضر به ساخت آن میشود. قطعاً یکسری پیامدها به همراه دارد و ممکن است در همکاریهای بعدی فیلمساز با عوامل و بازیگران تأثیرگذار باشد. آیا این گزاره درست است؟
شاید تعداد انگشتشماری در سینما این نگاه را داشته باشند ،اما اکثریت افرادی که در این حوزه فعالیت میکنند اگر بدانند یک فیلمساز کارش را بلد است، بدان اعتقاد دارد، سینما را میفهمد و بهدنبال ساخت فیلم خوب است، پای کار میآیند. از سوی دیگر من سفارشی ساختن را بد نمیدانم و در تاریخ سینمای ایران و جهان این مسأله زیاد است. مهم این است که کارگردان به سفارشی که به او داده میشود، بهعنوان یک فیلم مهم نگاه و تمام هنرش را در آن خرج کند تا اثر ماندگار بسازد.
بدون پیشفرض فیلم را ببینید
قصه «هِناس» تا زمانی که «شهره» متوجه میشود «داریوش» در خطری جدی بواسطه شغلش است، رویه منطقی و درستی دارد و از الگوی تعلیقی یک تریلر سیاسی همراه با زاویه دید خانوادگی تبعیت میکند، اما پس از اینکه پای اعتقادات داریوش به میان میآید، هسته اصلی داستان به درام تبدیل میشود و در نهایت با توجه به اینکه پایان داستان مشخص است، از حالت تعلیق و دراماتیک خارج شده و جنبه نمادین پیدا میکند، درباره این نگاه توضیح دهید.
احسان ثقفی: رویکرد ما در قصه بدین شکل بود که وقتی «شهره» متوجه میشود خطری همسرش را تهدید میکند، تلاش میکند تا او را از بحران بیرون بکشد. سعی کردیم این اتفاق را با رویکرد زنانه و نه اکتهای عجیب و غریب و قهرمانی که میتوان در فضای سینما آن را تخیل کرد، روایت کنیم ،چراکه قصه واقعی بود و قصد داشتیم تا حدودی برگرفته از واقعیت آن را به تصویر بکشیم. با همه ضعفهایی که یک زن در چنین شرایطی میتواند داشته باشد مجموعه تلاشهایی از سوی «شهره» برای حفاظت از همسرش انجام میشود،اما ماجرا برای این زن تا جایی پیش میرود که متوجه میشود این حمایت و حفاظت از همسر منجر به این میشود که «داریوش» دوستداشتنی و همیشگیاش را از دست بدهد، یعنی اگر همسرش بخواهد برخی ارزشها را کنار بگذارد، دیگر برای «شهره» دوست داشتنی نیست. از اینجا «شهره» در تصمیم اش سست و با «داریوش» هممسیر میشود؛ تصمیمی که از قبل گرفته و تردیدی در این مسیر ندارد و تنها مسألهاش این است که آیا «شهره» میتواند با او همراه شود یا نه؟ آیا اجازه دارد همسرش را وارد این ماجرا کند یا نه؟ در حقیقت من مسیر را دو پاره نمیبینم از ابتدا قصه «هِناس» حمایت و نجات دادن «داریوش» توسط همسرش است و این اتفاق برآمده از یک زندگی واقعیست یعنی «شهره» به جایی میرسد که باید تن به مواردی بدهد تا «داریوش»، «داریوش» همیشگی باقی بماند پس در این مسیر با همسرش همراه میشود.
درباره خلق شخصیت «سهیل» و «فرهاد» برایمان بگویید. به چه دلیل وجود این شخصیتها لازم بود؟
بجز سه کاراکتر اصلی یعنی «شهره»، «داریوش» و «آرمیتا» بقیه کاراکترها یا تلفیقی از چند کاراکتر واقعی هستند یا تغییر داده شده یک کاراکتر واقعی . یعنی همه آنها به نوعی الهام گرفته شده از شخصیتهایی هستند که در زندگی این دانشمند هستهای نقشی ایفا کرده بودند. شخصیت «فرهاد» نیز ترکیب چند شخصیت است که هم در شرایط کاری «داریوش» دخیل بوده و بخشی از شخصیت «داریوش» را برای ما عیان میکند. همچنین این کاراکتر کارکرد دیگری هم داشته است؛ مواجهه «فرهاد» و «داریوش» بواسطه «شهره» در ذهن من تعیینکننده تصمیم نهایی «شهره» است. در حقیقت «شهره» زمانی که استقامت و رفتار «داریوش» را در برابر «فرهاد» میبیند، تصمیم اش را میگیرد که کدام «داریوش» را بپذیرد؛ کسی که بیتوجه به پیامدهای اتفاق، جلوی «فرهاد» میایستد یا کسی که جلوی او سر خم میکند. همچنین کارکرد دیگر این شخصیت هم این بود که در چنین اتفاقاتی همانگونه که دشمن خارجی چنین جنایتی را مرتکب میشود، عوامل داخلی با فساد و ناکارآمدی و... باعث تسهیل این اتفاق و دیده نشدن شخصیتها میشوند، پس نمیتوان تأثیر عوامل داخلی را نادیده گرفت. باید بگویم «فرهاد» نه به طور کامل اما این بخش از تحلیلی را که ما از این اتفاق داشتیم، نمایندگی میکند.
شاید بتوان گفت «هِناس» بهدلیل موضوعی که روی آن دست گذاشته، تا حدودی درگیر شعار و بعضاً بازی شخصیتها به اقتضای داستان پشت شعار پنهان شده است. فکر میکنید تا چه اندازه در این قصه درگیر شعار شدید؟
من نظرات مخالف آنچه که شما میگویید، شنیدهام ،یعنی عده زیادی از مخاطبان به این مسأله اشاره کردهاند که «هِناس» شعارزده نیست. ما در این فیلم با یک خانواده معمولی مانند خانوادههای متوسط اطرافمان مواجه هستیم که مشغول زندگی هستند و در مواقعی که احساس خطر میکنند، پای اعتقادات خود میایستند. بسیار تلاش کردیم این شعارزدگی بویژه در کلام و رفتار وجود نداشته باشد،کما اینکه در روایت قصه هم صداقت به خرج دادیم، یعنی تا جایی که توانستیم از الگوهای شناخته شده خانواده شهید در رسانه بهره نبردیم و آنچه را که در واقعیت خانواده وجود داشت، به تصویر کشیدیم. از اینکه بخشهایی از فیلم حس شعارزدگی را به مخاطب منتقل کرده است، نمیتوانم بهصورت مطلق دفاع کنم اما باید بگویم تلاش کردیم تصویری صادقانه و واقعی از یک خانواده به نمایش بگذاریم و درگیر کلیشههای مرسوم نشویم. دوست دارم به این نکته هم اشاره کنم که شعار اگر در بستر مناسب باشد، در ذات خود غلط نیست ،اما اگر منظور کلیشههای مرسوم در بیان این موضوعات باشد، من مخالف آن هستم و باید این موضوعات صادقانه بیان شوند. بیان ایدئولوژیکترین حرفها در یک روایت صادقانه مخاطب را پس نمیزند اما اگر یک اتفاق صادقانه روایت نشود مخاطب با کوچکترین و سادهترین حرف، آن را پس میزند.
«هِناس» درگیر نگاه حزبی نشده و داستان را از زاویه ملی مطرح کرده است. این جمله را بیان کردم تا بپرسم فیلم با این تفاسیر تاریخ مصرف دارد یا نه؟
یکی از مواردی که من را امیدوار میکند که «هِناس» اثر تاریخ مصرفداری نیست این است که اگرچه زمان زیادی از ماجرای ترور شهید داریوش رضایینژاد گذشته و بخشی از مخاطبان آن را به یاد ندارند اما با نمایش قصه زندگی این شهید توانستهایم از مخاطبان بازخورد بگیریم،یعنی حداقل سوژهای را روایت کردیم که تاریخ مصرفدار نیست. همچنین امیدوارم در آینده هم این فیلم قابل تماشا کردن باشد و به تاریخ نپیوندد. از سوی دیگر «نگاه ملی» که تلاش کردیم در کار داشته باشیم بشدت مسأله امروز ماست یعنی باید چهارچوبهای جناحی و دعواهای خودمان را زمانی که پای کشور در میان است، کنار بگذاریم و همه پای یک مسأله واحد بایستیم.
اگر بخواهید میان مخاطبان جشنواره فیلم فجر و مخاطبان امروز مقایسهای داشته باشید، استقبال کدام یک از «هِناس» بیشتر بوده است؟
بازخوردها متفاوت، اما حجم واکنشهای مثبت بیشتر از منفی بوده است. نسخه در حال اکران به مراتب جلوتر از نسخه جشنواره است. بهدلیل روایت زنانه فیلم، به مراتب مخاطبان خانم ارتباط بیشتر و جدیتر با اثر برقرار کردهاند تا مخاطب مرد ،هرچند که مخاطب مرد هم که فیلم را دوست داشته باشند، کم نداشتیم. «هِناس» یک ملودرام خانوادگی است و من توصیه میکنم اگر کسی این سلیقه را میپسندد و با آن ارتباط برقرار میکند، بدون پیشفرض کار را تماشا کند.
آلبوم موسیقی «عصیان» اثرمیدیا فرجنژاد رونمایی شد
هنرمند باید صدای جامعهاش باشد
گروه فرهنگی- به گفته میدیا فرجنژاد «هنرمندان موسیقی وظیفه دارند در راستای جبران حمایت مردم و قدرشناسی از آنها در مواقع سختی صدای جامعه خود باشند.»
این آهنگساز و نوازنده در مراسم رونمایی و نشست رسانهای آلبوم «عصیان» که عصر جمعه در موزه ارتباط برگزار شد، درباره رسالت هنرمندان در بیان دغدغهها و مشکلات اجتماعی که در آن زندگی میکنند، بویژه با زبان موسیقی بیان داشت: «هر شهروند نسبت به جامعهای که در آن زندگی میکند وظایفی دارد و طبیعتاً این احساس مسئولیت هم بر دوش هنرمند و هم صاحب یک رسانه میباشد اما درعین حال این جامعه، همان جامعهای است که ازهنرمند حمایت میکند. براین اساس تلاش میکنیم مراتب قدرشناسی خود را از طریق همین تریبونها بیان کنیم و در مواقع سختی صدای آنها باشیم.
اگرچه با گسترش شبکههای مختلف رسانهای و مجازی، رسانهها آنقدر قدرت پیدا کردهاند که دیگر نیازی به بیان این حرفها برای مردم نیست و گاهی شاید تنها نیاز باشد اعلام کنند کنار مردم هستند.»
او در ادامه درباره جایگزینی اشعاری با همین محتوا به جای ترانههای کمارزش موسیقی پاپ اظهار کرد: طی این سالها نسبت به ترانههای موسیقی پاپ که بیشتر به عشقهای مجازی میپردازد، انتقادهای بسیاری داشتهام. به عقیده من عشق، محبت و دوست داشتن بخشی از وجود بشر است اما در همین حسها خلاصه نمیشویم و خشم، اعتراض و... هم وجود دارد اما متأسفانه بیان این نوع ترانههای اعتراضی در موسیقی کشورمان جایگاه کمتری دارند و شاید هم دریافت مجوز ترانههایی همچون عشق و دوست داشتن کمی آسانتر باشد.فرجنژاد در ادامه صحبتهایش گفت: باید بگویم حال موسیقی ما خوب نیست... در عین حال موسیقی ما نیاز به ناجی ندارد. ما فقط سعی میکنیم با زبان خودمان تربیتکننده نسلی باشیم که بتوانیم نسل بعدی را در موسیقی ایرانی شکوفا کنیم؛ اگرچه موسیقی ایرانی بسیار بزرگتر از آن است که نگران تخریب آن باشیم، پس نگران موسیقی نیستم، نگران موزیسینهایی هستم که به آنها توجهی نمیشود. لطفاً دنبال ناجی و منجی موسیقی نگردیم.
این آهنگساز و نوازنده در مراسم رونمایی و نشست رسانهای آلبوم «عصیان» که عصر جمعه در موزه ارتباط برگزار شد، درباره رسالت هنرمندان در بیان دغدغهها و مشکلات اجتماعی که در آن زندگی میکنند، بویژه با زبان موسیقی بیان داشت: «هر شهروند نسبت به جامعهای که در آن زندگی میکند وظایفی دارد و طبیعتاً این احساس مسئولیت هم بر دوش هنرمند و هم صاحب یک رسانه میباشد اما درعین حال این جامعه، همان جامعهای است که ازهنرمند حمایت میکند. براین اساس تلاش میکنیم مراتب قدرشناسی خود را از طریق همین تریبونها بیان کنیم و در مواقع سختی صدای آنها باشیم.
اگرچه با گسترش شبکههای مختلف رسانهای و مجازی، رسانهها آنقدر قدرت پیدا کردهاند که دیگر نیازی به بیان این حرفها برای مردم نیست و گاهی شاید تنها نیاز باشد اعلام کنند کنار مردم هستند.»
او در ادامه درباره جایگزینی اشعاری با همین محتوا به جای ترانههای کمارزش موسیقی پاپ اظهار کرد: طی این سالها نسبت به ترانههای موسیقی پاپ که بیشتر به عشقهای مجازی میپردازد، انتقادهای بسیاری داشتهام. به عقیده من عشق، محبت و دوست داشتن بخشی از وجود بشر است اما در همین حسها خلاصه نمیشویم و خشم، اعتراض و... هم وجود دارد اما متأسفانه بیان این نوع ترانههای اعتراضی در موسیقی کشورمان جایگاه کمتری دارند و شاید هم دریافت مجوز ترانههایی همچون عشق و دوست داشتن کمی آسانتر باشد.فرجنژاد در ادامه صحبتهایش گفت: باید بگویم حال موسیقی ما خوب نیست... در عین حال موسیقی ما نیاز به ناجی ندارد. ما فقط سعی میکنیم با زبان خودمان تربیتکننده نسلی باشیم که بتوانیم نسل بعدی را در موسیقی ایرانی شکوفا کنیم؛ اگرچه موسیقی ایرانی بسیار بزرگتر از آن است که نگران تخریب آن باشیم، پس نگران موسیقی نیستم، نگران موزیسینهایی هستم که به آنها توجهی نمیشود. لطفاً دنبال ناجی و منجی موسیقی نگردیم.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در سفر به همدان تأکید کرد
توسعه فرهنگی شرط هرنوع پیشرفت است
فرهنگی/ محمدمهدی اسماعیلی در جدیدترین سفر استانی خود که در راستای تحقق اهداف عدالت فرهنگی صبح جمعه سوم تیرماه راهی شهرستان رزن از توابع استان همدان شده بود، در شورای اداری این شهرستان با تأکید بر اینکه دولت مردمی، رویکرد کنار آمدن با مسائل و مشکلات را ندارد و بهدنبال حل آن است، افزود: «با روحیه جهادی، انقلابی و مکتبی که در رویکرد دولت وجود دارد، مشکلات مرتفع خواهد شد.»
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه نزدیک به 100 هزار پروژه نیمه تمام در کشور وجود دارد، تأکید کرد: «دولت مردمی اهتمام ویژه دارد تا پایان دوران خدمتگزاری، اغلب پروژههای نیمهتمام 50، 40 درصدی سراسر کشور را به سرانجام برساند و در این مسیر بهدنبال کسب شهرت نیست.»او در بخش دیگری از سخنان خود گفت: «دولت مردمی همواره خود را موظف به حل مشکلات مردم سراسر کشور میداند، بر همین اساس شخص رئیسجمهور هم با تلاش بیوقفه شبانهروزی در میدان خدمت حضور دارد و واقعاً برخی مواقع به خاطر نداشتن وقت کافی برای استراحت، نگران سلامتی ایشان هستیم.»
اسماعیلی در ادامه با توجه به ایام اولین سالگرد سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری، به شرایط حضور آیتالله رئیسی در انتخابات اشاره کرد و گفت: «از چندین ماه قبل از زمان انتخابات ریاستجمهوری، آیتالله رئیسی و اطرافیانشان موافق حضور ایشان در کارزار انتخابات نبودند اما با نزدیکتر شدن به ایام انتخابات، با توجه به شرایط نامطلوبی که در حوزههای مختلف کشور حاکم بود و مطالبه همگانی و اجماع نخبگی، ایشان وادار به حضور در صحنه انتخابات ریاستجمهوری شدند.»
او تصریح کرد: «دولتی که آیتالله رئیسی تحویل گرفتند با مشکلات متعدد در حوزه اعتماد اجتماعی، بنبستهای اقتصادی، سیاست خارجی و داخلی روبهرو بود و از روز نخست آغاز به کار دولت مردمی در مسیر اصلاح و حل مشکلات گامهای اساسی برداشته شده است.»وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: از روزهای نخست آغاز به کار دولت مردمی، با توجه به شرایط سخت کرونایی، «جان مردم» اولویت نخست دولت بود و اولویت دوم دولت تقویت حوزه اقتصادی کشور است که این اولویت در همان ابتدا با اصلاح هدفمندسازی یارانهها و حذف ارز ترجیحی اتفاق افتاد.
توسعه فرهنگی با محوریت نهادهای دینی و انقلابی محقق میشود
اسماعیلی در این روز همچنین با حضور در شورای اداری شهرستان درگزین به تشریح رویکرد دولت مردمی در حوزه فرهنگ پرداخت. وزیر فرهنگ با تأکید بر نگاه عمیق دولت مردمی به مقوله عدالت فرهنگی گفت: «داشتن بینش فرهنگی لازمه اصلی توسعه و پیشرفت در همه زمینهها است و ابتدا باید به توسعه فرهنگی دست پیدا کنیم تا زمینه بسط فعالیتهای مختلف نیز محقق شود؛ بدون شک توسعه فرهنگی با محوریت نهادهای دینی و انقلابی محقق میشود.» اسماعیلی در بخش دیگری از سخنان خود، مقوله فرهنگ و بینش فرهنگی را راهگشای مسأله جمعیت و بسیاری از مشکلات کشور برشمرد.
او با بیان اینکه مسائل فوری شهرستانها در دستور کار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، گفت: «کشور نیازمند روحیه جهادی و تلاشگر است و در این مسیر نهایت سعی خود را میکنیم تا ثمرات و نتایج سفرهای استانی به بهترین شکل ممکن دیده شود تا قدم مهمی برای ارتقای سطح فرهنگی هنری مناطق مختلف برداریم.»
تقدیر از یک دوستدار کتاب اهل همدان
در پی سفر استانی به استان همدان همچنین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در جدیدترین نوشته خود در فضای مجازی توئیتر، از اقدام بهرام قربانی دوستدار کتاب روستایی که با موتورسیکلت به علاقهمندان کتاب میرساند، تقدیر کرد. در نوشته محمدمهدی اسماعیلی آمده است: «دیروز در حاشیه سفر استانی به همدان و در شهرستان رزن از آقای بهرام قربانی تقدیر کردم. او بیش از 30 سال است با عشق و علاقه با موتورسیکلت برای علاقهمندان به کتاب در روستاهای رزن و درگزین کتاب میرساند.»
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه نزدیک به 100 هزار پروژه نیمه تمام در کشور وجود دارد، تأکید کرد: «دولت مردمی اهتمام ویژه دارد تا پایان دوران خدمتگزاری، اغلب پروژههای نیمهتمام 50، 40 درصدی سراسر کشور را به سرانجام برساند و در این مسیر بهدنبال کسب شهرت نیست.»او در بخش دیگری از سخنان خود گفت: «دولت مردمی همواره خود را موظف به حل مشکلات مردم سراسر کشور میداند، بر همین اساس شخص رئیسجمهور هم با تلاش بیوقفه شبانهروزی در میدان خدمت حضور دارد و واقعاً برخی مواقع به خاطر نداشتن وقت کافی برای استراحت، نگران سلامتی ایشان هستیم.»
اسماعیلی در ادامه با توجه به ایام اولین سالگرد سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری، به شرایط حضور آیتالله رئیسی در انتخابات اشاره کرد و گفت: «از چندین ماه قبل از زمان انتخابات ریاستجمهوری، آیتالله رئیسی و اطرافیانشان موافق حضور ایشان در کارزار انتخابات نبودند اما با نزدیکتر شدن به ایام انتخابات، با توجه به شرایط نامطلوبی که در حوزههای مختلف کشور حاکم بود و مطالبه همگانی و اجماع نخبگی، ایشان وادار به حضور در صحنه انتخابات ریاستجمهوری شدند.»
او تصریح کرد: «دولتی که آیتالله رئیسی تحویل گرفتند با مشکلات متعدد در حوزه اعتماد اجتماعی، بنبستهای اقتصادی، سیاست خارجی و داخلی روبهرو بود و از روز نخست آغاز به کار دولت مردمی در مسیر اصلاح و حل مشکلات گامهای اساسی برداشته شده است.»وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: از روزهای نخست آغاز به کار دولت مردمی، با توجه به شرایط سخت کرونایی، «جان مردم» اولویت نخست دولت بود و اولویت دوم دولت تقویت حوزه اقتصادی کشور است که این اولویت در همان ابتدا با اصلاح هدفمندسازی یارانهها و حذف ارز ترجیحی اتفاق افتاد.
توسعه فرهنگی با محوریت نهادهای دینی و انقلابی محقق میشود
اسماعیلی در این روز همچنین با حضور در شورای اداری شهرستان درگزین به تشریح رویکرد دولت مردمی در حوزه فرهنگ پرداخت. وزیر فرهنگ با تأکید بر نگاه عمیق دولت مردمی به مقوله عدالت فرهنگی گفت: «داشتن بینش فرهنگی لازمه اصلی توسعه و پیشرفت در همه زمینهها است و ابتدا باید به توسعه فرهنگی دست پیدا کنیم تا زمینه بسط فعالیتهای مختلف نیز محقق شود؛ بدون شک توسعه فرهنگی با محوریت نهادهای دینی و انقلابی محقق میشود.» اسماعیلی در بخش دیگری از سخنان خود، مقوله فرهنگ و بینش فرهنگی را راهگشای مسأله جمعیت و بسیاری از مشکلات کشور برشمرد.
او با بیان اینکه مسائل فوری شهرستانها در دستور کار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، گفت: «کشور نیازمند روحیه جهادی و تلاشگر است و در این مسیر نهایت سعی خود را میکنیم تا ثمرات و نتایج سفرهای استانی به بهترین شکل ممکن دیده شود تا قدم مهمی برای ارتقای سطح فرهنگی هنری مناطق مختلف برداریم.»
تقدیر از یک دوستدار کتاب اهل همدان
در پی سفر استانی به استان همدان همچنین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در جدیدترین نوشته خود در فضای مجازی توئیتر، از اقدام بهرام قربانی دوستدار کتاب روستایی که با موتورسیکلت به علاقهمندان کتاب میرساند، تقدیر کرد. در نوشته محمدمهدی اسماعیلی آمده است: «دیروز در حاشیه سفر استانی به همدان و در شهرستان رزن از آقای بهرام قربانی تقدیر کردم. او بیش از 30 سال است با عشق و علاقه با موتورسیکلت برای علاقهمندان به کتاب در روستاهای رزن و درگزین کتاب میرساند.»
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
از «قدسیان آسمان» تا روایت «خیابان خوابها»
-
فیلمی که تاریخ مصرف ندارد
-
هنرمند باید صدای جامعهاش باشد
-
توسعه فرهنگی شرط هرنوع پیشرفت است
اخبارایران آنلاین