ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اقبال مردم به یار مهربان
فروش ۲۱۱ میلیارد تومانی در نمایشگاه کتاب
گفتههای رئیس سیوسومین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران حاکی از فروش بیش از ۲۱۱ میلیارد تومانی در این رویداد بینالمللی است. بر اساس اعلام یاسر احمدوند، از این مبلغ، ۱۰۷ میلیارد و ۴۵۰ میلیون تومان متعلق به بخش فیزیکی و ۱۰۳ میلیارد و ۸۹۲ میلیون تومان متعلق به بخش مجازی است.
با گذشت چند روز از اتمام دوره دیگری از برپایی مهمترین رویداد صنعت نشرمان که در تقویم فرهنگی جهان در زمره چند نمایشگاه بزرگ کتاب به شمار میآید آمار فروش در سیوسومین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران منتشر شد. بر اساس این خبر که روابط عمومی معاونت فرهنگی اعلام کرده است، یاسراحمدوند، معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس سیوسومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با ذکر جزئیات بیشتری درباره چگونگی برپایی این رویداد فرهنگی گفت: «استقرار تمامی ناشران در فضای مسقف۹۰ هزار متر مربع، برگزاری همزمان نمایشگاه در دو شکل مجازی و فیزیکی، هزینه کرد تمامی یارانه اعطایی برای خرید کتاب برای اولین بار در طول سیوسه دوره، تخصیص یارانه اعتباری خرید کتاب به شکل مجازی با هدف شفافسازی و توزیع عادلانه، همکاری بیش از ۷۰ نهاد و سازمان در برگزاری نمایشگاه و... ویژگیهای این دوره از نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران بود.»
معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره کشورهای میهمان در این دوره نیز تأکید کرد: «چهارده کشور آذربایجان، تاجیکستان، روسیه، صربستان، عمان، قطر، کره جنوبی، لبنان، مکزیک، بوسنی و هرزگوین، ترکیه، سوریه، عراق و افغانستان و هفت انجمن دوستی از استرالیا، ایتالیا، کوبا، بوسنی و هرزگوین، تاجیکستان، عراق و یونسکو در سیوسومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران شرکت کردند. همچنین میهمانانی از کشورهای ایتالیا، روسیه، بوسنی و هرزگوین، ترکیه، تاجیکستان، سوریه، پاکستان، قطر، عمان و لبنان از بخشهای مختلف نمایشگاه بازدید و با ناشران حاضر در نمایشگاه گفتوگو کردند. قطر میهمان ویژه این دوره از نمایشگاه کتاب بود.»
وی استقرار ۷۰ کیوسک اطلاعرسانی در نمایشگاه و به کارگیری ۱۰۰ نیرو در ۳۰ نقطه از نمایشگاه را ازجمله تمهیدات ستاد اجرای سیوسومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران برای اطلاعرسانی به بازدیدکنندگان برشمرد و گفت: «راهاندازی کارافزار اطلاعرسانی نمایشگاه با بیش از ۶هزار دریافت، پاسخ به بیش از
۴۱ هزار و ۵۰۰ تماس از سوی ۷۰ نیروی مستقر در مرکز پاسخگویی نمایشگاه و ارائه خدمات از سوی همیاران خرید در مرکز پاسخگویی نمایشگاه از دیگر تمهیداتی است که برای این دوره از نمایشگاه تدارک دیده شده بود.»
به گفته احمدوند، سیوسومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با شعار «با کتاب سلامتیم» در دو بخش مجازی و فیزیکی بهطور همزمان با حضور ۲۸۰۰ ناشر داخلی و همچنین ۱۹۰ ناشر خارجی در ۷۰ غرفه از بیستویکم اردیبهشت تا سیویکم اردیبهشتماه ۱۴۰۱ در مصلای امام خمینی(ره) برگزارشد و بخش مجازی تا دوم خردادماه ۱۴۰۱ در سامانه ketab.ir میزبان علاقهمندان به کتاب و کتابخوانی بود.
با گذشت چند روز از اتمام دوره دیگری از برپایی مهمترین رویداد صنعت نشرمان که در تقویم فرهنگی جهان در زمره چند نمایشگاه بزرگ کتاب به شمار میآید آمار فروش در سیوسومین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران منتشر شد. بر اساس این خبر که روابط عمومی معاونت فرهنگی اعلام کرده است، یاسراحمدوند، معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس سیوسومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با ذکر جزئیات بیشتری درباره چگونگی برپایی این رویداد فرهنگی گفت: «استقرار تمامی ناشران در فضای مسقف۹۰ هزار متر مربع، برگزاری همزمان نمایشگاه در دو شکل مجازی و فیزیکی، هزینه کرد تمامی یارانه اعطایی برای خرید کتاب برای اولین بار در طول سیوسه دوره، تخصیص یارانه اعتباری خرید کتاب به شکل مجازی با هدف شفافسازی و توزیع عادلانه، همکاری بیش از ۷۰ نهاد و سازمان در برگزاری نمایشگاه و... ویژگیهای این دوره از نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران بود.»
معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره کشورهای میهمان در این دوره نیز تأکید کرد: «چهارده کشور آذربایجان، تاجیکستان، روسیه، صربستان، عمان، قطر، کره جنوبی، لبنان، مکزیک، بوسنی و هرزگوین، ترکیه، سوریه، عراق و افغانستان و هفت انجمن دوستی از استرالیا، ایتالیا، کوبا، بوسنی و هرزگوین، تاجیکستان، عراق و یونسکو در سیوسومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران شرکت کردند. همچنین میهمانانی از کشورهای ایتالیا، روسیه، بوسنی و هرزگوین، ترکیه، تاجیکستان، سوریه، پاکستان، قطر، عمان و لبنان از بخشهای مختلف نمایشگاه بازدید و با ناشران حاضر در نمایشگاه گفتوگو کردند. قطر میهمان ویژه این دوره از نمایشگاه کتاب بود.»
وی استقرار ۷۰ کیوسک اطلاعرسانی در نمایشگاه و به کارگیری ۱۰۰ نیرو در ۳۰ نقطه از نمایشگاه را ازجمله تمهیدات ستاد اجرای سیوسومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران برای اطلاعرسانی به بازدیدکنندگان برشمرد و گفت: «راهاندازی کارافزار اطلاعرسانی نمایشگاه با بیش از ۶هزار دریافت، پاسخ به بیش از
۴۱ هزار و ۵۰۰ تماس از سوی ۷۰ نیروی مستقر در مرکز پاسخگویی نمایشگاه و ارائه خدمات از سوی همیاران خرید در مرکز پاسخگویی نمایشگاه از دیگر تمهیداتی است که برای این دوره از نمایشگاه تدارک دیده شده بود.»
به گفته احمدوند، سیوسومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با شعار «با کتاب سلامتیم» در دو بخش مجازی و فیزیکی بهطور همزمان با حضور ۲۸۰۰ ناشر داخلی و همچنین ۱۹۰ ناشر خارجی در ۷۰ غرفه از بیستویکم اردیبهشت تا سیویکم اردیبهشتماه ۱۴۰۱ در مصلای امام خمینی(ره) برگزارشد و بخش مجازی تا دوم خردادماه ۱۴۰۱ در سامانه ketab.ir میزبان علاقهمندان به کتاب و کتابخوانی بود.
مهندس احسان قدبیگی در سانحه واحد تحقیقاتی وزارت دفاع آسمانی شد
شهادت نخبه دانشگاه شریف در پارچین
سانحهای در یکی از واحدهای تحقیقاتی وابسته به وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح منجر به شهادت و مجروح شدن دو نفر از کارکنان این مجموعه شد. به گزارش روابط عمومی وزارت دفاع، عصر روز چهارشنبه (۴ خرداد) طی سانحهای که در یکی از واحدهای تحقیقاتی وزارت دفاع در منطقه پارچین به وقوع پیوست، مهندس «احسان قدبیگی» به شهادت رسید و یکی دیگر از همکاران وی دچار جراحت شد. وزارت دفاع همچنین اعلام کرد که تحقیقات برای علت این سانحه در دست بررسی است.
پیام تسلیت رئیس دانشگاه شریف
در پی این حادثه، دکتر رسول جلیلی رئیس دانشگاه صنعتی شریف شهادت مهندس احسان قدبیگی را - که از فارغالتحصیلان این دانشگاه و ورودی سال 91 دانشکده مهندسی مکانیک بوده است- تسلیت گفت. شهید والامقام مهندس احسان قدبیگی از کارکنان نخبه وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و اهل استان مرکزی بود که پیکر پاک او ظهر روز گذشته در شهرستان اراک تشییع و تدفین شد. گفتنی است در این مراسم سردار سرتیپ پاسدار سیدمهدی فرحی جانشین وزیر دفاع و حجتالاسلام ابراهیمی معاون فرهنگی و روابط عمومی وزارت دفاع نیز حضور داشتند.
پیام تسلیت رئیس دانشگاه شریف
در پی این حادثه، دکتر رسول جلیلی رئیس دانشگاه صنعتی شریف شهادت مهندس احسان قدبیگی را - که از فارغالتحصیلان این دانشگاه و ورودی سال 91 دانشکده مهندسی مکانیک بوده است- تسلیت گفت. شهید والامقام مهندس احسان قدبیگی از کارکنان نخبه وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و اهل استان مرکزی بود که پیکر پاک او ظهر روز گذشته در شهرستان اراک تشییع و تدفین شد. گفتنی است در این مراسم سردار سرتیپ پاسدار سیدمهدی فرحی جانشین وزیر دفاع و حجتالاسلام ابراهیمی معاون فرهنگی و روابط عمومی وزارت دفاع نیز حضور داشتند.
درکنار همدلی مردم ، دولت نیز تمام همت خود را برای آوار برداری و نجات مصدومان احتمالی به کار گرفته است
ایران همدرد آبادان
رهبر انقلاب در پیامی با اشاره به حادثه تأسفبار آبادان تأکید کردند لزوم پیگرد مقصران حادثه، مجازات عبرتآموز آنان و جلوگیری از تکرار آن در کشور
گروه سیاسی/ «دولت تمام امکانات و همت خود را به کار گرفته تا به نحو فوری و کامل به آسیبدیدگان کمک شود و عملیات نجات نیز تا زمان ممکن ادامه خواهد یافت.» این پیام و تأکید رئیسجمهور برای امداد و رسیدگی همهجانبه به حادثه سقوط متروپل آبادان است که در جلسه فوقالعاده بررسی آخرین وضعیت این حادثه بیان شد. این جلسه پنجشنبه گذشته در دفتر رئیسجمهور برگزار شد و طی آن، گزارشهای هیأتهای اعزامی و نمایندگان دستگاههای درگیر در میدان، بررسی شد. همچنین آیتالله رئیسی، پیام رهبر معظم انقلاب درباره این حادثه را قرائت کرد که در آن بر «مجازات عبرتآموز» مقصران تأکید کردند. این جلسه را میتوان نقطه عطفی در فرایند امداد و نجات این حادثه دانست. نقطه عطف، به این معنی که از ساعات نخست پس از سقوط متروپل آبادان، دولت همه ظرفیتهای خود را به میدان آورده بود.
قرائت پیام رهبر انقلاب در جلسه فوقالعاده دولت
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، عصر پنجشنبه گذشته، جلسه فوقالعاده بررسی گزارشهای هیأتهای اعزامی و پیگیری و نظارت بر آخرین اقدامات انجام شده در حادثه ریزش ساختمان متروپل آبادان در دفتر ریاست جمهوری و با حضور آیتالله رئیسی و مقامات مسئول برگزار شد. در این جلسه معاون اول رئیسجمهور و نمایندگان دستگاههای مختلف خدماترسان در حادثه اخیر آبادان حضور داشتند.
در ابتدای این جلسه پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی مشتمل بر تسلیت به مردم داغدار آبادان و نیز دستور خطاب به مسئولان برای رسیدگی به ابعاد مختلف این حادثه و جلوگیری از تکرار حوادث مشابه از سوی رئیسجمهور قرائت شد.
متن پیام به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
حادثه تأسفبار آبادان علاوه بر نیاز به سرعت عمل و استفاده از همه ظرفیتها برای کاستن از تلفات که اکنون در درجه اول اهمیت است، وظیفه پیگرد مقصران حادثه و مجازات عبرتآموز آنان با همکاری قوه قضائیه و نیز تلاش گسترده برای جلوگیری از تکرار آن در همه نقاط کشور، برعهده همه ما مسئولان کشور است. لازم میدانم با تشکر از فعالیت چند روزه مسئولان دولت، پیگیری و جدیت کامل در این باره را مطالبه نمایم. به مصیبتدیدگان حادثه تسلیت عرض میکنم و برای آنان صبر و اجر مسألت مینمایم.
سیدعلی خامنهای
در ادامه معاون اول رئیسجمهور گزارش هیأت اعزامی به آبادان را ارائه کرد و نمایندگان دستگاههای حاضر نیز گزارش اقدامات خود را بیان کردند.
رئیسجمهور پس از اطلاع از آخرین گزارشهای آواربرداری و امدادرسانی، با تسلیت مجدد به خانواده جانباختگان حادثه و مردم آبادان، بر ضرورت بسیج همه امکانات برای امداد و نجات آسیبدیدگان و مفقودان تأکید کرد و گفت: دولت تمام امکانات و همت خود را به کار گرفته تا به نحو فوری و کامل به آسیبدیدگان کمک شود و عملیات نجات نیز تا زمان ممکن ادامه خواهد یافت. آیتالله رئیسی تأکید کرد: همه باید هوشیاری خود را حفظ کنند تا در جریان امدادرسانی، حادثه غیرمترقبهای برای مردم و امدادرسانان اتفاق نیفتد.
4 دستور رئیسجمهور در راستای منویات رهبری
رئیسجمهور در جهت اجرای منویات مقام معظم رهبری، ضمن قدردانی از حضور میدانی وزیر کشور و همه دستگاههای امدادرسان و تشکر از رسانه ملی اظهار کرد: رسانه ملی و تمام افراد و رسانههای دلسوز کشور، کمک کنند تا مردم در جریان اخبار صحیح و دقیق این تلاشها قرار گیرند. آیت الله رئیسی در دومین بخش از دستورات خود بر شناسایی و پیگیری مقصرین و قاصرین این حادثه تأکید کرد و گفت: با هر فرد در هر ردهای که در این حادثه مرتکب تخلف یا ترک فعل شده، باید بشدت برخورد شود. سومین دستور رئیس جمهور به دستگاههای مجری و ناظر در فرآیند ساختوساز بود. آیتالله رئیسی تأکید کرد: نباید هیچ ساختمانی بدون رعایت اصول، ضوابط و استانداردهای مهندسی ساخته شود و باید از ادامه فعالیت و ساختوساز ساختمانهای با سازههای ناایمن جلوگیری شود. رئیسجمهور در چهارمین دستور خود به وزارت کشور و سازمان نظام مهندسی و شهرداریها مأموریت داد تا ساختمانهای ساخته شده ناایمن و در معرض آسیب را شناسایی و معرفی کنند تا اقدامات لازم برای مقاومسازی، تخلیه یا تخریب آنها از سوی صاحبان آن ساختمانها انجام شود.
یک نقطه عزیمت ملی
4 دستور رئیسجمهور در جلسه پنجشنبه گذشته، در راستای منویات رهبر معظم انقلاب بود که در پیام معظم له به آنها اشاره شده بود. این منویات، هم بر برخورد با قاصران و مقصران تأکید داشت و هم جلوگیری از تکرار وقایع مشابه؛ یا همان طور که آیتالله رئیسی در این جلسه دستور داد، وزارت کشور و سازمان نظام مهندسی و شهرداریها ساختمانهای ساخته شده ناایمن و در معرض آسیب را شناسایی و معرفی کنند تا اقدامات لازم برای مقاومسازی، تخلیه یا تخریب آنها از سوی صاحبان آن ساختمانها انجام شود. مطابق این فرایندها، میتوان پیشبینی کرد که حادثه متروپل آبادان، یک نقطه عزیمت ملی برای جلوگیری از تکرار وقایع مشابه خواهد بود. هرچند تحقق این امر نیازمند تحرک و فعالیت گسترده دستگاههای مسئول مانند وزارت کشور و شهرداریها است، اما یک تفاوت مهم و عمده را نیز نشان میدهد؛ این تفاوت که در دولت قبل، حتی از رویداد مهمی مانند حادثه پلاسکو نیز تنها برای برخوردهای سیاسی و جناحی بهرهبرداری شد و پس آن، هیچ تغییری در اعمال ضوابط و استانداردهای ساختمانسازی یا بهسازی و ایمن سازی ساختمانهای ناایمن اتفاق نیفتاد. چه، اگر آن حادثه، با وجود همه هیاهو و جنجالها، به درسهای راهبردی و عملیاتی تبدیل شده بود، امروز نمیبایست یک ایران داغدار آبادان باشد.
مدیریت میدانی بحران از سوی دولت
از جمله شواهد این امر، حضور میدانی دو عضو دولت، یعنی وزیر کشور و معاون اقتصادی رئیسجمهور در آبادان، در ستاد بحران و در محل حادثه از ساعات اولیه است. حضور احمد وحیدی، وزیر کشور که رئیس شورای امنیت کشور هم هست و سازمان مدیریت بحران زیر نظر او فعالیت میکند، به این معنی است که از ابتدا ظرفیتهای امداد و نجات کشور برای این حادثه بسیج شده بود. درعین حال، حضور دیگر عضو دولت، یعنی محسن رضایی، معاون اقتصادی رئیسجمهور در آبادان، شاهد دیگری بر اهتمام دولت برای مدیریت بحران است. احمد وحیدی و محسن رضایی، حتی برای جلسه با رئیسجمهور نیز نتوانستند به تهران بیایند و باید همچنان در آبادان و در متن مدیریت بحران حضور داشته باشند. به همین دلیل بود که جلسه فوقالعاده پنجشنبه گذشته، در غیاب این دو عضو کابینه برگزار شد.
وزیری که پنج شبانهروز امدادگر شد
یکی از نشانههای این واقعیت که در حادثه متروپل آبادان، دولت کنار ملت بوده است، کنش ملی و رفتار میدانی وزیر کشور است. به گزارش ایرنا، ساختمان متروپل ظهر دوشنبه سقوط کرد و وزیر کشور ساعت ۱۶ همان روز به فرودگاه مهرآباد رفت تا به آبادان برود. اما بهدلیل شرایط نامساعد جوی، نیمهشب امکان پرواز مهیا شد و وحیدی حدود ساعت سه بامداد سهشنبه گذشته به محل حادثه رسید. وی بلافاصله جلسه اضطراری کمیته بحران را با حضور مقامات کشوری و استانی برگزار و تأکید کرد تا زمان جستوجو و نجات همه افراد زنده گرفتار شده در آوار متروپل هیچ مسئولی نباید خواب به چشمانش برود. احمد وحیدی خود در این زمینه پیشگام شد و محل استقرار خود را مسجد قائم در چند متری متروپل انتخاب کرد، جلسات تخصصی با حضور کارشناسان، اعم از امداد و نجات، مهندسی سازه و لرزه نگاری برگزار شد. وزیر کشور، باوجود نزدیکی به محل حادثه، هر دو ساعت یکبار به محلهایی از ریزش آوار مراجعه میکرد؛ مکانهایی که بسیاری بهدلیل خطر بالا، حاضر نمیشدند در آنجا حضور یابند.آبادانیها در این چند روز به حضور عادی و بدون محافظ وزیر کشور در صحنه حادثه عادت کردند. این حضور میدانی به گونهای بود که روز سوم بهدلیل نخوابیدن، افت فشار و افت قند خون، وزیر کشور به یکباره به زیر سرم میرود، البته حتی در این زمان نیز حاضر نشد فرماندهی میدانی خود را به زمین بگذارد.
مخبر: برخورد قاطع و بدون اغماض با خاطیان
در کنار این حضور تمام وقت و میدانی احمد وحیدی و دیگر عضو کابینه یعنی محسن رضایی، روز گذشته محمد مخبر معاون اول رئیسجمهور نیز به دستور آیتالله رئیسی به آبادان رفت تا از نزدیک آخرین فرایندهای امداد و نجات در متروپل را بررسی کند. مخبر پس از این بازدید در گفتوگوی تلفنی با اخبار نیمروزی، با اشاره به دستورات رئیسجمهور و ابلاغ کتبی و پیگیریهای رهبر معظم انقلاب از روز اول حادثه ریزش ساختمان متروپل در آبادان برای رسیدگی به وضعیت مصدومان، نجات بازماندگان و عملیات آواربرداری، تأکید کرد: تمام امکانات و تجهیزات از همان روز اول بسیج شدند و اکنون هم به دستور رئیسجمهور برای بازدید میدانی از نحوه عملیات آواربرداری و کمک به حادثهدیدگان در این منطقه حاضر شدیم و طبق بررسیها و گزارشات ارائه شده در حال حاضر کمبودی در زمینه امکانات و تجهیزات امدادی و خدمترسانی در منطقه وجود ندارد. وی با تأکید براینکه وزیر کشور و استاندار خوزستان و تمامی دستگاههای دولتی و امدادی و مردمی از ابتدای این حادثه حضور فعالانه و شبانهروزی داشتهاند، گفت: تمام دستگاهها تا پایان عملیات آواربرداری و جست و جوی افرادی که احتمال میرود در زیر آوار زنده مانده و یا جان خود را از دست دادهاند با قوت و تمام توان حضور خواهند داشت و امیدواریم ظرف دو روز آینده عملیات در این منطقه پایان یابد. معاون اول رئیسجمهور ادامه داد: متأسفانه در این حادثه تاکنون ۲۴ نفر از هموطنان جان خود را از دست دادهاند و برخی از مصدومان از بیمارستان مرخص شده و حال مصدومان بدحال نیز رو به بهبودی است. وی با بیان اینکه حادثه ریزش ساختمان متروپل در آبادان با حوادث مشابه در کشور از جمله پلاسکو قابل مقایسه نیست، تأکید کرد: بهدلیل بافت منطقه و وضعیت نامناسب ساختمان با عملیات و کار بسیار پیچیدهای در جست و جو و آواربرداری مواجه هستیم. معاون اول رئیسجمهور افزود: متأسفانه در ساخت و ساز این ساختمان فساد گسترده بین پیمانکار، سازنده، ناظر و دستگاههای ارائه مجوز را شاهد هستیم که به این فاجعه بد و غیرقابل تحمل و همچنین رنج و درد مردم خونگرم آبادان و منطقه منجر شد و البته با اتخاذ تصمیمات مناسب و برخورد قاطع و بدون اغماض با تمام خاطیان و مقصران، از این به بعد نباید شاهد تکرار این چنین حوادثی در کشور باشیم.
راهبردی برای جلوگیری از تکرار حادثه
تأکید معاون اول رئیسجمهور مبنی بر اینکه «از این به بعد شاهد تکرار این چنین حوادثی در کشور نباشیم» یادآور تمهیدات و تدابیر دولت در این زمینه است. این تدابیر، رویکرد و راهبرد مهم دولت، در کنار امداد و نجات آسیبدیدگان است. چنانکه از اظهارت یا 4 دستور رئیسجمهور در جلسه پنجشنبه گذشته بر میآید، دولت نه تنها بر شناسایی مقصران حادثه متروپل تأکید دارد، بلکه پیشگیری از وقوع حوادث آتی یکی از وجوه مهم برنامههای دولت در این رابطه است. در این زمینه، آیتالله رئیسی به دستگاههای مسئول، اعم از وزارت کشور، شهرداریها یا سازمان نظام مهندسی دو دستور صادر کرد؛ نخست اینکه نباید هیچ ساختمانی بدون رعایت ضوابط و استانداردهای مهندسی ساخته شود، دیگر اینکه ساختمانهای ناایمن و در معرض آسیب، شناسایی شده و نسبت به مقاومسازی یا تخریب آنها اقدام شود.
بهانهجویی رسانههای ضدانقلاب
با وجود انتشار تصاویر حضور میدانی احمد وحیدی و محسن رضایی در متروپل آبادان که نشان دهنده بسیج ظرفیتهای دولت و کشور است، رسانههای فارسی زبان وابسته به رژیم آل سعود، رویکرد بشدت متناقضی را در پیش گرفتند. آنان از کنار حضور میدانی دولت و اعضای کابینه در متروپول گذشتند. همراه با این نادیده انگاری، این رسانهها تلاش کردند در شرایطی که آبادان، خوزستان و اساساً کل کشور نگران و پیگیر حادثه متروپل است، از آن بهعنوان ابزار تازهای برای شکاف افکنی میان دولت و ملت استفاده کنند. بایکوت خبری امداد، نادیده گرفتن بسیج امکانات، برجسته کردن مسائل حاشیهای و زیرسؤال بردن کیفیت و خدمات امدادگرانی که از سراسر کشور به آبادان رفته بودند، بخشهای مختلف پازل این رسانهها در این رویداد بود. به عبارت دیگر، این رسانههای ضدانقلاب حتی در حادثهای که کل ملت ایران را داغدار کرده بود، دنبال صید مطامع سیاسی و ضدملی خود بودند و برهمین اساس بود که همدردیها و همدلیهای ملی و در کنار آن، بسیج همگانی دولت نسبت به این حادثه را نادیده گرفتند.
واکنش رئیس قوه قضائیه
رئیس قوه قضائیه گفت: تمام کسانی که در حادثه ریزش ساختمان متروپل آبادان مسئولیتی داشتند تحت تعقیب قرار خواهند گرفت. به گزارش ایرنا، حجتالاسلام غلامحسین محسنیاژهای در جریان حضور سرزده در شهرستان پیشوا در جمع خبرنگاران با تسلیت حادثه متروپل آبادان که منجر به جانباختن تعدادی از هموطنان شد، اظهار کرد: ابعاد مختلف این حادثه باید بررسی شود و کارشناسان هم به لحاظ فنی در این خصوص نظر دهند، اگر هر یک از دستگاهها که مسئولیتی داشتهاند و مسئولیت خود را انجام نداده باید تحت پیگیری قرار گیرند.
وزیر کشور: اشد مجازات در انتظار مسببان حادثه متروپل
گروه حوادث/ آمار قربانیان حادثه ریزش برج متروپل آبادان در حالی رو به افزایش است که وزیر کشور خواهان برخورد قاطع دستگاه قضا با مسببین این حادثه شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، صبح جمعه و همزمان با پنجمین روز حادثه ریزش برج متروپل، امدادگران برای باز شدن جبهه جدیدی که بتواند روند آواربرداری را تسریع کند ضلع شرقی «متروپل» را تخریب کردند. طبق اظهار احسان عباسپور فرماندار آبادان تا ظهر جمعه آمار قربانیان متروپل به 24 نفر رسیده بود.
احمد وحیدی وزیر کشور نیز که برای رسیدگی به این واقعه در آبادان حضور دارد گفت: با دستور رهبر معظم انقلاب و ابلاغ رئیس جمهور عملیات آواربرداری و خطرزدایی از برج متروپل آبادان سرعت گرفته و به وضعیت خانوادههای جانباختگان رسیدگی میشود. سازه باقی مانده برج متروپل ناپایدار و خطر آفرین است و هم اکنون وارد مرحله خطرزدایی برای سرعت بخشیدن به آواربرداری ناشی از تودههای آویزان بتنی هستیم.
وزیر کشور با بیان اینکه در متروپل یک جنایت اتفاق افتاد، گفت: در حادثه متروپل، متأسفانه نه تنها تعلل بلکه جرم بزرگی اتفاق افتاده است کسانی که برای کسب درآمد بیشتر براحتی با جان مردم بازی کردند، به هیچ وجه قابل گذشت نیستند من فکر میکنم دستگاه قضا باید با اشد مجازات با مسببین و کسانی که غفلت کردهاند برخورد کند. مردم هم مطمئن باشند که دستگاه قضا درخصوص کسانی که عامل بروز فاجعه تلخی بودهاند، رسیدگی قاطعی خواهد کرد. حتماً باید سایر پروندههایی را که در این حوزه و شهر هستند رسیدگی کنیم و همین الان نیز دستور آن صادر شده است و شکایتهای موجود باید رسیدگی شوند.
وحیدی بیان کرد: بحث اول ما آواربرداری است و دوم نیز خطرزدایی است که الان در این مرحله هستیم و مراحل بعدی بنا به بررسیهای کارشناسان و متخصصان است. به هر حال فعلاً در مرحله رفع خطر هستیم. از همه استانها و شرکتهای فعال در استان خوزستان مشارکت داشتهاند. همه دستگاهها و نهادهای حاضر در این بحران، از جمله هلال احمر، مدیریت بحران کشور، اورژانس، قرارگاه خاتم، سپاه، آتشنشانی، نیروی انتظامی و شرکت پالایش نفت فعال بودهاند و کار با هماهنگی پیش میرود.
وزیر کشور عنوان کرد: از محبت همه مردم آبادان تشکر میکنم و از مردم میخواهم به محل حادثه نزدیک نشوند.
موقعیت جغرافیایی متروپل کار را برای امدادگران سخت کرده است
محمدحسین نامی، رئیس ستاد بحران وزارت کشور گفت: موقعیت بد جغرافیایی ساختمان که در هسته اصلی شهر قرار داشته، دسترسی به ساختمان مورد نظر را سخت و امدادگران را با مشکل مواجه کرده بود که با تدابیر لازم تاکنون کارها با سرعت و شتاب بیشتری انجام شده است.
صادق خلیلیان استاندار خوزستان گفت: این حادثه نتیجه سهلانگاری مسئولان دولتهای گذشته است که بدون نظارت و کارشناسی اجازه ساخت چنین سازهای را صادر کردهاند و قطعاً باید با متخلفان برخورد شود.
کمک های بی وقفه مردمی
تلاشهای امدادگران برای یافتن گرفتار شدگان در زیر آوار متروپل در حالی ادامه دارد که خانواده افراد گرفتار شده هم به کمک آنها رفتهاند. یکی از افرادی که دو نفر از بستگانش را از دست داده به «ایران» گفت: در زیرزمین و در حال آواربرداری برای پیدا کردن اجساد هستیم. حال و روزم به قدری بد است که توان صحبت ندارم. اینجا همه دارند کمک میکنند هر کسی که قوم و خویشش در متروپل زیر آوار مانده به اینجا آمده تا به امدادگران کمک کند. مردم با دست خالی سنگ و بتن جابهجا میکنند.
متأسفانه آزمایشگاهی پشت برج متروپل بوده که در این حادثه تخریب شده است. از آنجایی که در شهرهای اطراف از جمله مینوشهر آزمایشگاه یا کم است یا نیست، مردم برای آزمایش به آبادان میآیند که در این حادثه چند نفری گرفتار آوار شدند و جان باختند.
جدال 6 ساعته یک دختر با مرگ
فاطمه قاسمی، یکی از کارمندان شرکت متروپل است که به طرز معجزهآسایی از مرگ نجات یافته است، پدر این دختر جوان به خبرنگار «ایران» گفت: دخترم لیسانس حقوق دارد و یک سالی میشود که در هلدینگ عبدالباقی مشغول به کار شده بود. دفاتر هلدینگ طبقه ششم بود و تنها یکی از دفاترش در طبقه اول بود که دخترم در آنجا کار میکرد و پاسخگوی مشتریها بود.
او ادامه داد: روز دوشنبه دوم خرداد ساعت از 12 گذشته بود که یکی از همکاران دخترم با من تماس گرفت و خبر ریزش متروپل را داد. فوراً خودم را به آنجا رساندم. خیابان بسته شده بود، به سختی راه باز کردم تا به برجها رسیدم. با دیدن ساختمان، شوکه شدم. بتن روی بتن خوابیده بود. هیچ کلمهای نمیتواند حس آن لحظه مرا توصیف کند. با خودم گفتم خدایا چطور دخترم را از زیر این آوار پیدا کنم و نجات دهم؟ با تلفن همراه دخترم تماس گرفتم اما جواب نمیداد.
مرد میانسال گفت: همکار دخترم با من تماس گرفت و گفت که فاطمه گفته در ضلع غربی متروپل داخل مغازهای گیر افتاده است. با عجله به آنجا رفتم و با دست خالی شروع به کندن زمین کردم. هر لحظه امکان داشت بقیه ساختمان هم بریزد اما برایم مهم نجات دخترم بود، ستونها کج شده بودند. بقیه مردم و امدادگران به کمکم آمدند یکدفعه دست دخترم را دیدم که از خاک بیرون مانده بود. با کمک چندین نفر بتنها را کنار زدیم. پای دخترم زیر یک ستون گیر کرده بود و نمیتوانست تکان بخورد. خدا به تمام کسانی که کمک کردند تا دخترم را نجات دهم خیر بدهد، آنها تیرآهن آوردند و موفق شدیم دخترم را بعد از 6 ساعت حبس از زیر خاکها و بتنها بیرون بیاوریم.
پدر فاطمه ادامه داد: مشکلی اصلی نبود تجهیزات توسط آتشنشانان و امدادگران بود. ما خودمان مجبور شدیم شیشه مغازه تجهیزات پزشکی را بشکنیم و از داخل آن تجهیزات برداریم و به مداوای دخترم بپردازیم.
مرد میانسال گفت: دخترم گفت در لحظه حادثه عبدالباقی، سالار کشفی که کارشناس مشاور عمرانی شرکت بود، منشی و چند کارمند دیگر در طبقه ششم بودند. دخترم بعد از ریزش آوار به داخل مغازه طبقه پایین سقوط کرده و زیر میزی افتاده که میز جان او را نجات داده و از ریزش آوار به سرش جلوگیری شده بود اما همکارش که پسری 19 ساله به نام علیرضا بود به طبقه منفی یک افتاده و جان باخته که جسدش را امروز صبح (جمعه) بیرون کشیدند. دخترم در بیمارستانی در اهواز بستری است و هنوز شوکه است حال روحی خوبی ندارد. میگوید چند ثانیه قبل از این حادثه متوجه شدند از ساختمان سنگ در حال ریزش به خیابان است در حالی که متعجب بودند ناگهان ساختمان شروع به لرزش کرده و ریخته است.
قطع عضو کارگر ساختمانی
عبدالله بحرانی، یکی از کارگرهای ساختمانی است که در زمان حادثه ریزش متروپل در طبقه دهم این ساختمان مشغول کار بود اما ناگهان زیر پایش خالی شد و زمین و زمان به هم ریخت. برادرش میگوید معجزه شد که او زنده ماند. دو برادرم در متروپل کارگر بودند یکی از برادرها برای انجام کاری از برج خارج شده بود که این اتفاق افتاد و بلافاصله به ما خبر داد و به کمک آنها رفتیم برادرم را همان موقع پیدا و به بیمارستان منتقلش کردیم اما مجبور شدند پای عبدالله را قطع کنند و هنوز در کماست.
این مرد به خبرنگار «ایران» گفت: برادرم و دو باجناقش به نامهای هاشم که 27 سال داشت و مرتضی 24 ساله در این پروژه کارگر بودند. البته یکی از اقوام مان به نام امین هم در این پروژه با برادرم کار میکرد. جسد هاشم را پنجشنبه شب پیدا کردند و جسد مرتضی را یک روز قبلترش، اما هنوز جنازه امین پیدا نشده است. زنده ماندن برادرم هم معجزه بود که موفق شدیم او را همان لحظات اولیه از زیر آوار بیرون بکشیم و به بیمارستان ببریم. اما هنوز به هوش نیامده و ما نگران او هستیم.
او ادامه داد: برادرم یک دختر دو ساله دارد و فرزند دیگرش قرار است یک ماه دیگر به دنیا بیاید. زمانی که متروپل سقوط کرد، من در محل کارم بودم. ساعت 12:20 متروپل سقوط کرد و خودم را به آنجا رساندم و به کمک برادرم و دوستان و افرادی که آنجا بودند، برادرم را پیدا کرده و از زیر آوار بیرون کشیدیم. خدا را شکر میکنیم که این حادثه غروب یا اول شب اتفاق نیفتاد وگرنه باور کنید صدها نفر جان خود را از دست میدادند. با ریزش مترو پل، مردمی که در آن نزدیکی بوده و جان سالم بدر برده بودند، به کمک مغازهداران کنار متروپل و زیر آوار گرفتار شدهها آمدند و مردم را از زیر آوار نجات میدادند.
قرائت پیام رهبر انقلاب در جلسه فوقالعاده دولت
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، عصر پنجشنبه گذشته، جلسه فوقالعاده بررسی گزارشهای هیأتهای اعزامی و پیگیری و نظارت بر آخرین اقدامات انجام شده در حادثه ریزش ساختمان متروپل آبادان در دفتر ریاست جمهوری و با حضور آیتالله رئیسی و مقامات مسئول برگزار شد. در این جلسه معاون اول رئیسجمهور و نمایندگان دستگاههای مختلف خدماترسان در حادثه اخیر آبادان حضور داشتند.
در ابتدای این جلسه پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی مشتمل بر تسلیت به مردم داغدار آبادان و نیز دستور خطاب به مسئولان برای رسیدگی به ابعاد مختلف این حادثه و جلوگیری از تکرار حوادث مشابه از سوی رئیسجمهور قرائت شد.
متن پیام به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
حادثه تأسفبار آبادان علاوه بر نیاز به سرعت عمل و استفاده از همه ظرفیتها برای کاستن از تلفات که اکنون در درجه اول اهمیت است، وظیفه پیگرد مقصران حادثه و مجازات عبرتآموز آنان با همکاری قوه قضائیه و نیز تلاش گسترده برای جلوگیری از تکرار آن در همه نقاط کشور، برعهده همه ما مسئولان کشور است. لازم میدانم با تشکر از فعالیت چند روزه مسئولان دولت، پیگیری و جدیت کامل در این باره را مطالبه نمایم. به مصیبتدیدگان حادثه تسلیت عرض میکنم و برای آنان صبر و اجر مسألت مینمایم.
سیدعلی خامنهای
در ادامه معاون اول رئیسجمهور گزارش هیأت اعزامی به آبادان را ارائه کرد و نمایندگان دستگاههای حاضر نیز گزارش اقدامات خود را بیان کردند.
رئیسجمهور پس از اطلاع از آخرین گزارشهای آواربرداری و امدادرسانی، با تسلیت مجدد به خانواده جانباختگان حادثه و مردم آبادان، بر ضرورت بسیج همه امکانات برای امداد و نجات آسیبدیدگان و مفقودان تأکید کرد و گفت: دولت تمام امکانات و همت خود را به کار گرفته تا به نحو فوری و کامل به آسیبدیدگان کمک شود و عملیات نجات نیز تا زمان ممکن ادامه خواهد یافت. آیتالله رئیسی تأکید کرد: همه باید هوشیاری خود را حفظ کنند تا در جریان امدادرسانی، حادثه غیرمترقبهای برای مردم و امدادرسانان اتفاق نیفتد.
4 دستور رئیسجمهور در راستای منویات رهبری
رئیسجمهور در جهت اجرای منویات مقام معظم رهبری، ضمن قدردانی از حضور میدانی وزیر کشور و همه دستگاههای امدادرسان و تشکر از رسانه ملی اظهار کرد: رسانه ملی و تمام افراد و رسانههای دلسوز کشور، کمک کنند تا مردم در جریان اخبار صحیح و دقیق این تلاشها قرار گیرند. آیت الله رئیسی در دومین بخش از دستورات خود بر شناسایی و پیگیری مقصرین و قاصرین این حادثه تأکید کرد و گفت: با هر فرد در هر ردهای که در این حادثه مرتکب تخلف یا ترک فعل شده، باید بشدت برخورد شود. سومین دستور رئیس جمهور به دستگاههای مجری و ناظر در فرآیند ساختوساز بود. آیتالله رئیسی تأکید کرد: نباید هیچ ساختمانی بدون رعایت اصول، ضوابط و استانداردهای مهندسی ساخته شود و باید از ادامه فعالیت و ساختوساز ساختمانهای با سازههای ناایمن جلوگیری شود. رئیسجمهور در چهارمین دستور خود به وزارت کشور و سازمان نظام مهندسی و شهرداریها مأموریت داد تا ساختمانهای ساخته شده ناایمن و در معرض آسیب را شناسایی و معرفی کنند تا اقدامات لازم برای مقاومسازی، تخلیه یا تخریب آنها از سوی صاحبان آن ساختمانها انجام شود.
یک نقطه عزیمت ملی
4 دستور رئیسجمهور در جلسه پنجشنبه گذشته، در راستای منویات رهبر معظم انقلاب بود که در پیام معظم له به آنها اشاره شده بود. این منویات، هم بر برخورد با قاصران و مقصران تأکید داشت و هم جلوگیری از تکرار وقایع مشابه؛ یا همان طور که آیتالله رئیسی در این جلسه دستور داد، وزارت کشور و سازمان نظام مهندسی و شهرداریها ساختمانهای ساخته شده ناایمن و در معرض آسیب را شناسایی و معرفی کنند تا اقدامات لازم برای مقاومسازی، تخلیه یا تخریب آنها از سوی صاحبان آن ساختمانها انجام شود. مطابق این فرایندها، میتوان پیشبینی کرد که حادثه متروپل آبادان، یک نقطه عزیمت ملی برای جلوگیری از تکرار وقایع مشابه خواهد بود. هرچند تحقق این امر نیازمند تحرک و فعالیت گسترده دستگاههای مسئول مانند وزارت کشور و شهرداریها است، اما یک تفاوت مهم و عمده را نیز نشان میدهد؛ این تفاوت که در دولت قبل، حتی از رویداد مهمی مانند حادثه پلاسکو نیز تنها برای برخوردهای سیاسی و جناحی بهرهبرداری شد و پس آن، هیچ تغییری در اعمال ضوابط و استانداردهای ساختمانسازی یا بهسازی و ایمن سازی ساختمانهای ناایمن اتفاق نیفتاد. چه، اگر آن حادثه، با وجود همه هیاهو و جنجالها، به درسهای راهبردی و عملیاتی تبدیل شده بود، امروز نمیبایست یک ایران داغدار آبادان باشد.
مدیریت میدانی بحران از سوی دولت
از جمله شواهد این امر، حضور میدانی دو عضو دولت، یعنی وزیر کشور و معاون اقتصادی رئیسجمهور در آبادان، در ستاد بحران و در محل حادثه از ساعات اولیه است. حضور احمد وحیدی، وزیر کشور که رئیس شورای امنیت کشور هم هست و سازمان مدیریت بحران زیر نظر او فعالیت میکند، به این معنی است که از ابتدا ظرفیتهای امداد و نجات کشور برای این حادثه بسیج شده بود. درعین حال، حضور دیگر عضو دولت، یعنی محسن رضایی، معاون اقتصادی رئیسجمهور در آبادان، شاهد دیگری بر اهتمام دولت برای مدیریت بحران است. احمد وحیدی و محسن رضایی، حتی برای جلسه با رئیسجمهور نیز نتوانستند به تهران بیایند و باید همچنان در آبادان و در متن مدیریت بحران حضور داشته باشند. به همین دلیل بود که جلسه فوقالعاده پنجشنبه گذشته، در غیاب این دو عضو کابینه برگزار شد.
وزیری که پنج شبانهروز امدادگر شد
یکی از نشانههای این واقعیت که در حادثه متروپل آبادان، دولت کنار ملت بوده است، کنش ملی و رفتار میدانی وزیر کشور است. به گزارش ایرنا، ساختمان متروپل ظهر دوشنبه سقوط کرد و وزیر کشور ساعت ۱۶ همان روز به فرودگاه مهرآباد رفت تا به آبادان برود. اما بهدلیل شرایط نامساعد جوی، نیمهشب امکان پرواز مهیا شد و وحیدی حدود ساعت سه بامداد سهشنبه گذشته به محل حادثه رسید. وی بلافاصله جلسه اضطراری کمیته بحران را با حضور مقامات کشوری و استانی برگزار و تأکید کرد تا زمان جستوجو و نجات همه افراد زنده گرفتار شده در آوار متروپل هیچ مسئولی نباید خواب به چشمانش برود. احمد وحیدی خود در این زمینه پیشگام شد و محل استقرار خود را مسجد قائم در چند متری متروپل انتخاب کرد، جلسات تخصصی با حضور کارشناسان، اعم از امداد و نجات، مهندسی سازه و لرزه نگاری برگزار شد. وزیر کشور، باوجود نزدیکی به محل حادثه، هر دو ساعت یکبار به محلهایی از ریزش آوار مراجعه میکرد؛ مکانهایی که بسیاری بهدلیل خطر بالا، حاضر نمیشدند در آنجا حضور یابند.آبادانیها در این چند روز به حضور عادی و بدون محافظ وزیر کشور در صحنه حادثه عادت کردند. این حضور میدانی به گونهای بود که روز سوم بهدلیل نخوابیدن، افت فشار و افت قند خون، وزیر کشور به یکباره به زیر سرم میرود، البته حتی در این زمان نیز حاضر نشد فرماندهی میدانی خود را به زمین بگذارد.
مخبر: برخورد قاطع و بدون اغماض با خاطیان
در کنار این حضور تمام وقت و میدانی احمد وحیدی و دیگر عضو کابینه یعنی محسن رضایی، روز گذشته محمد مخبر معاون اول رئیسجمهور نیز به دستور آیتالله رئیسی به آبادان رفت تا از نزدیک آخرین فرایندهای امداد و نجات در متروپل را بررسی کند. مخبر پس از این بازدید در گفتوگوی تلفنی با اخبار نیمروزی، با اشاره به دستورات رئیسجمهور و ابلاغ کتبی و پیگیریهای رهبر معظم انقلاب از روز اول حادثه ریزش ساختمان متروپل در آبادان برای رسیدگی به وضعیت مصدومان، نجات بازماندگان و عملیات آواربرداری، تأکید کرد: تمام امکانات و تجهیزات از همان روز اول بسیج شدند و اکنون هم به دستور رئیسجمهور برای بازدید میدانی از نحوه عملیات آواربرداری و کمک به حادثهدیدگان در این منطقه حاضر شدیم و طبق بررسیها و گزارشات ارائه شده در حال حاضر کمبودی در زمینه امکانات و تجهیزات امدادی و خدمترسانی در منطقه وجود ندارد. وی با تأکید براینکه وزیر کشور و استاندار خوزستان و تمامی دستگاههای دولتی و امدادی و مردمی از ابتدای این حادثه حضور فعالانه و شبانهروزی داشتهاند، گفت: تمام دستگاهها تا پایان عملیات آواربرداری و جست و جوی افرادی که احتمال میرود در زیر آوار زنده مانده و یا جان خود را از دست دادهاند با قوت و تمام توان حضور خواهند داشت و امیدواریم ظرف دو روز آینده عملیات در این منطقه پایان یابد. معاون اول رئیسجمهور ادامه داد: متأسفانه در این حادثه تاکنون ۲۴ نفر از هموطنان جان خود را از دست دادهاند و برخی از مصدومان از بیمارستان مرخص شده و حال مصدومان بدحال نیز رو به بهبودی است. وی با بیان اینکه حادثه ریزش ساختمان متروپل در آبادان با حوادث مشابه در کشور از جمله پلاسکو قابل مقایسه نیست، تأکید کرد: بهدلیل بافت منطقه و وضعیت نامناسب ساختمان با عملیات و کار بسیار پیچیدهای در جست و جو و آواربرداری مواجه هستیم. معاون اول رئیسجمهور افزود: متأسفانه در ساخت و ساز این ساختمان فساد گسترده بین پیمانکار، سازنده، ناظر و دستگاههای ارائه مجوز را شاهد هستیم که به این فاجعه بد و غیرقابل تحمل و همچنین رنج و درد مردم خونگرم آبادان و منطقه منجر شد و البته با اتخاذ تصمیمات مناسب و برخورد قاطع و بدون اغماض با تمام خاطیان و مقصران، از این به بعد نباید شاهد تکرار این چنین حوادثی در کشور باشیم.
راهبردی برای جلوگیری از تکرار حادثه
تأکید معاون اول رئیسجمهور مبنی بر اینکه «از این به بعد شاهد تکرار این چنین حوادثی در کشور نباشیم» یادآور تمهیدات و تدابیر دولت در این زمینه است. این تدابیر، رویکرد و راهبرد مهم دولت، در کنار امداد و نجات آسیبدیدگان است. چنانکه از اظهارت یا 4 دستور رئیسجمهور در جلسه پنجشنبه گذشته بر میآید، دولت نه تنها بر شناسایی مقصران حادثه متروپل تأکید دارد، بلکه پیشگیری از وقوع حوادث آتی یکی از وجوه مهم برنامههای دولت در این رابطه است. در این زمینه، آیتالله رئیسی به دستگاههای مسئول، اعم از وزارت کشور، شهرداریها یا سازمان نظام مهندسی دو دستور صادر کرد؛ نخست اینکه نباید هیچ ساختمانی بدون رعایت ضوابط و استانداردهای مهندسی ساخته شود، دیگر اینکه ساختمانهای ناایمن و در معرض آسیب، شناسایی شده و نسبت به مقاومسازی یا تخریب آنها اقدام شود.
بهانهجویی رسانههای ضدانقلاب
با وجود انتشار تصاویر حضور میدانی احمد وحیدی و محسن رضایی در متروپل آبادان که نشان دهنده بسیج ظرفیتهای دولت و کشور است، رسانههای فارسی زبان وابسته به رژیم آل سعود، رویکرد بشدت متناقضی را در پیش گرفتند. آنان از کنار حضور میدانی دولت و اعضای کابینه در متروپول گذشتند. همراه با این نادیده انگاری، این رسانهها تلاش کردند در شرایطی که آبادان، خوزستان و اساساً کل کشور نگران و پیگیر حادثه متروپل است، از آن بهعنوان ابزار تازهای برای شکاف افکنی میان دولت و ملت استفاده کنند. بایکوت خبری امداد، نادیده گرفتن بسیج امکانات، برجسته کردن مسائل حاشیهای و زیرسؤال بردن کیفیت و خدمات امدادگرانی که از سراسر کشور به آبادان رفته بودند، بخشهای مختلف پازل این رسانهها در این رویداد بود. به عبارت دیگر، این رسانههای ضدانقلاب حتی در حادثهای که کل ملت ایران را داغدار کرده بود، دنبال صید مطامع سیاسی و ضدملی خود بودند و برهمین اساس بود که همدردیها و همدلیهای ملی و در کنار آن، بسیج همگانی دولت نسبت به این حادثه را نادیده گرفتند.
واکنش رئیس قوه قضائیه
رئیس قوه قضائیه گفت: تمام کسانی که در حادثه ریزش ساختمان متروپل آبادان مسئولیتی داشتند تحت تعقیب قرار خواهند گرفت. به گزارش ایرنا، حجتالاسلام غلامحسین محسنیاژهای در جریان حضور سرزده در شهرستان پیشوا در جمع خبرنگاران با تسلیت حادثه متروپل آبادان که منجر به جانباختن تعدادی از هموطنان شد، اظهار کرد: ابعاد مختلف این حادثه باید بررسی شود و کارشناسان هم به لحاظ فنی در این خصوص نظر دهند، اگر هر یک از دستگاهها که مسئولیتی داشتهاند و مسئولیت خود را انجام نداده باید تحت پیگیری قرار گیرند.
وزیر کشور: اشد مجازات در انتظار مسببان حادثه متروپل
گروه حوادث/ آمار قربانیان حادثه ریزش برج متروپل آبادان در حالی رو به افزایش است که وزیر کشور خواهان برخورد قاطع دستگاه قضا با مسببین این حادثه شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، صبح جمعه و همزمان با پنجمین روز حادثه ریزش برج متروپل، امدادگران برای باز شدن جبهه جدیدی که بتواند روند آواربرداری را تسریع کند ضلع شرقی «متروپل» را تخریب کردند. طبق اظهار احسان عباسپور فرماندار آبادان تا ظهر جمعه آمار قربانیان متروپل به 24 نفر رسیده بود.
احمد وحیدی وزیر کشور نیز که برای رسیدگی به این واقعه در آبادان حضور دارد گفت: با دستور رهبر معظم انقلاب و ابلاغ رئیس جمهور عملیات آواربرداری و خطرزدایی از برج متروپل آبادان سرعت گرفته و به وضعیت خانوادههای جانباختگان رسیدگی میشود. سازه باقی مانده برج متروپل ناپایدار و خطر آفرین است و هم اکنون وارد مرحله خطرزدایی برای سرعت بخشیدن به آواربرداری ناشی از تودههای آویزان بتنی هستیم.
وزیر کشور با بیان اینکه در متروپل یک جنایت اتفاق افتاد، گفت: در حادثه متروپل، متأسفانه نه تنها تعلل بلکه جرم بزرگی اتفاق افتاده است کسانی که برای کسب درآمد بیشتر براحتی با جان مردم بازی کردند، به هیچ وجه قابل گذشت نیستند من فکر میکنم دستگاه قضا باید با اشد مجازات با مسببین و کسانی که غفلت کردهاند برخورد کند. مردم هم مطمئن باشند که دستگاه قضا درخصوص کسانی که عامل بروز فاجعه تلخی بودهاند، رسیدگی قاطعی خواهد کرد. حتماً باید سایر پروندههایی را که در این حوزه و شهر هستند رسیدگی کنیم و همین الان نیز دستور آن صادر شده است و شکایتهای موجود باید رسیدگی شوند.
وحیدی بیان کرد: بحث اول ما آواربرداری است و دوم نیز خطرزدایی است که الان در این مرحله هستیم و مراحل بعدی بنا به بررسیهای کارشناسان و متخصصان است. به هر حال فعلاً در مرحله رفع خطر هستیم. از همه استانها و شرکتهای فعال در استان خوزستان مشارکت داشتهاند. همه دستگاهها و نهادهای حاضر در این بحران، از جمله هلال احمر، مدیریت بحران کشور، اورژانس، قرارگاه خاتم، سپاه، آتشنشانی، نیروی انتظامی و شرکت پالایش نفت فعال بودهاند و کار با هماهنگی پیش میرود.
وزیر کشور عنوان کرد: از محبت همه مردم آبادان تشکر میکنم و از مردم میخواهم به محل حادثه نزدیک نشوند.
موقعیت جغرافیایی متروپل کار را برای امدادگران سخت کرده است
محمدحسین نامی، رئیس ستاد بحران وزارت کشور گفت: موقعیت بد جغرافیایی ساختمان که در هسته اصلی شهر قرار داشته، دسترسی به ساختمان مورد نظر را سخت و امدادگران را با مشکل مواجه کرده بود که با تدابیر لازم تاکنون کارها با سرعت و شتاب بیشتری انجام شده است.
صادق خلیلیان استاندار خوزستان گفت: این حادثه نتیجه سهلانگاری مسئولان دولتهای گذشته است که بدون نظارت و کارشناسی اجازه ساخت چنین سازهای را صادر کردهاند و قطعاً باید با متخلفان برخورد شود.
کمک های بی وقفه مردمی
تلاشهای امدادگران برای یافتن گرفتار شدگان در زیر آوار متروپل در حالی ادامه دارد که خانواده افراد گرفتار شده هم به کمک آنها رفتهاند. یکی از افرادی که دو نفر از بستگانش را از دست داده به «ایران» گفت: در زیرزمین و در حال آواربرداری برای پیدا کردن اجساد هستیم. حال و روزم به قدری بد است که توان صحبت ندارم. اینجا همه دارند کمک میکنند هر کسی که قوم و خویشش در متروپل زیر آوار مانده به اینجا آمده تا به امدادگران کمک کند. مردم با دست خالی سنگ و بتن جابهجا میکنند.
متأسفانه آزمایشگاهی پشت برج متروپل بوده که در این حادثه تخریب شده است. از آنجایی که در شهرهای اطراف از جمله مینوشهر آزمایشگاه یا کم است یا نیست، مردم برای آزمایش به آبادان میآیند که در این حادثه چند نفری گرفتار آوار شدند و جان باختند.
جدال 6 ساعته یک دختر با مرگ
فاطمه قاسمی، یکی از کارمندان شرکت متروپل است که به طرز معجزهآسایی از مرگ نجات یافته است، پدر این دختر جوان به خبرنگار «ایران» گفت: دخترم لیسانس حقوق دارد و یک سالی میشود که در هلدینگ عبدالباقی مشغول به کار شده بود. دفاتر هلدینگ طبقه ششم بود و تنها یکی از دفاترش در طبقه اول بود که دخترم در آنجا کار میکرد و پاسخگوی مشتریها بود.
او ادامه داد: روز دوشنبه دوم خرداد ساعت از 12 گذشته بود که یکی از همکاران دخترم با من تماس گرفت و خبر ریزش متروپل را داد. فوراً خودم را به آنجا رساندم. خیابان بسته شده بود، به سختی راه باز کردم تا به برجها رسیدم. با دیدن ساختمان، شوکه شدم. بتن روی بتن خوابیده بود. هیچ کلمهای نمیتواند حس آن لحظه مرا توصیف کند. با خودم گفتم خدایا چطور دخترم را از زیر این آوار پیدا کنم و نجات دهم؟ با تلفن همراه دخترم تماس گرفتم اما جواب نمیداد.
مرد میانسال گفت: همکار دخترم با من تماس گرفت و گفت که فاطمه گفته در ضلع غربی متروپل داخل مغازهای گیر افتاده است. با عجله به آنجا رفتم و با دست خالی شروع به کندن زمین کردم. هر لحظه امکان داشت بقیه ساختمان هم بریزد اما برایم مهم نجات دخترم بود، ستونها کج شده بودند. بقیه مردم و امدادگران به کمکم آمدند یکدفعه دست دخترم را دیدم که از خاک بیرون مانده بود. با کمک چندین نفر بتنها را کنار زدیم. پای دخترم زیر یک ستون گیر کرده بود و نمیتوانست تکان بخورد. خدا به تمام کسانی که کمک کردند تا دخترم را نجات دهم خیر بدهد، آنها تیرآهن آوردند و موفق شدیم دخترم را بعد از 6 ساعت حبس از زیر خاکها و بتنها بیرون بیاوریم.
پدر فاطمه ادامه داد: مشکلی اصلی نبود تجهیزات توسط آتشنشانان و امدادگران بود. ما خودمان مجبور شدیم شیشه مغازه تجهیزات پزشکی را بشکنیم و از داخل آن تجهیزات برداریم و به مداوای دخترم بپردازیم.
مرد میانسال گفت: دخترم گفت در لحظه حادثه عبدالباقی، سالار کشفی که کارشناس مشاور عمرانی شرکت بود، منشی و چند کارمند دیگر در طبقه ششم بودند. دخترم بعد از ریزش آوار به داخل مغازه طبقه پایین سقوط کرده و زیر میزی افتاده که میز جان او را نجات داده و از ریزش آوار به سرش جلوگیری شده بود اما همکارش که پسری 19 ساله به نام علیرضا بود به طبقه منفی یک افتاده و جان باخته که جسدش را امروز صبح (جمعه) بیرون کشیدند. دخترم در بیمارستانی در اهواز بستری است و هنوز شوکه است حال روحی خوبی ندارد. میگوید چند ثانیه قبل از این حادثه متوجه شدند از ساختمان سنگ در حال ریزش به خیابان است در حالی که متعجب بودند ناگهان ساختمان شروع به لرزش کرده و ریخته است.
قطع عضو کارگر ساختمانی
عبدالله بحرانی، یکی از کارگرهای ساختمانی است که در زمان حادثه ریزش متروپل در طبقه دهم این ساختمان مشغول کار بود اما ناگهان زیر پایش خالی شد و زمین و زمان به هم ریخت. برادرش میگوید معجزه شد که او زنده ماند. دو برادرم در متروپل کارگر بودند یکی از برادرها برای انجام کاری از برج خارج شده بود که این اتفاق افتاد و بلافاصله به ما خبر داد و به کمک آنها رفتیم برادرم را همان موقع پیدا و به بیمارستان منتقلش کردیم اما مجبور شدند پای عبدالله را قطع کنند و هنوز در کماست.
این مرد به خبرنگار «ایران» گفت: برادرم و دو باجناقش به نامهای هاشم که 27 سال داشت و مرتضی 24 ساله در این پروژه کارگر بودند. البته یکی از اقوام مان به نام امین هم در این پروژه با برادرم کار میکرد. جسد هاشم را پنجشنبه شب پیدا کردند و جسد مرتضی را یک روز قبلترش، اما هنوز جنازه امین پیدا نشده است. زنده ماندن برادرم هم معجزه بود که موفق شدیم او را همان لحظات اولیه از زیر آوار بیرون بکشیم و به بیمارستان ببریم. اما هنوز به هوش نیامده و ما نگران او هستیم.
او ادامه داد: برادرم یک دختر دو ساله دارد و فرزند دیگرش قرار است یک ماه دیگر به دنیا بیاید. زمانی که متروپل سقوط کرد، من در محل کارم بودم. ساعت 12:20 متروپل سقوط کرد و خودم را به آنجا رساندم و به کمک برادرم و دوستان و افرادی که آنجا بودند، برادرم را پیدا کرده و از زیر آوار بیرون کشیدیم. خدا را شکر میکنیم که این حادثه غروب یا اول شب اتفاق نیفتاد وگرنه باور کنید صدها نفر جان خود را از دست میدادند. با ریزش مترو پل، مردمی که در آن نزدیکی بوده و جان سالم بدر برده بودند، به کمک مغازهداران کنار متروپل و زیر آوار گرفتار شدهها آمدند و مردم را از زیر آوار نجات میدادند.
معاون وزیر نفت در امور بینالملل و بازرگانی در گفتوگو با «ایران» مطرح کرد
اتحاد ایران و روسیه برای صادرات حداکثری نفت
با روسها در خصوص مسائل مربوط به بازار نفت گفتوگو کردیم؛ تصمیماتی هم گرفته شد که امیدواریم اثربخش باشد / ایران و روسیه نقشه بلندمدت همکاری های اقتصادی تنظیم می کنند
گروه اقتصادی/ برخی از رسانههای غربی از جمله رویترز در هفتههای اخیر مدعی شدند که روسیه سهم بازار نفت ایران را تصاحب کرده و این مسأله به کاهش صادرات نفت ایران منجر شده است. در این میان، عنوان شده که روسیه تحریم مضاعفی را بر صنعت نفت ایران تحمیل کرده و با گرفتن بازار نفت ایران، فروش نفت آن را کاهش داده است. اما برخلاف این اظهارات مبنی بر شکلگیری فضای رقابتی و مخرب در روابط ایران و روسیه، هفته گذشته هیأتی از مسکو به تهران آمدند و بر تمایل روسیه به توسعه همکاریهای اقتصادی، بویژه در حوزه انرژی، تأکید کردند.
معاون وزیر نفت در امور بینالملل و بازرگانی در این باره به «ایران» میگوید: «نشست هیأتهای عالی اقتصادی و تجاری ایران و روسیه نقطه عطفی در روابط اقتصادی ایران و روسیه بود. در این نشست، تصمیمات مهمی در زمینه همکاریهای دو کشور در بخشهای انرژی، حملونقل، کشاورزی، صنعت و تجارت اتخاذ شد. در این راستا، مقرر شد که هیأتهای کارشناسی دو کشور جلسات تخصصی را ادامه دهند.»
احمد اسدزاده با اشاره به صرافت روسها برای توسعه همکاریها با ایران، ادامه میدهد: «حتی طرف روس یک نقشه راه برای همکاریهای بلندمدت اقتصادی با ایران پیشنهاد کرد که مقرر شد در آینده نزدیک و در جریان کمیسیون مشترک اقتصادی در مسکو بررسی و امضا شود.»
کارشناسان بر این باورند که ایران و روسیه که اکنون هر دو تحت تحریمهای امریکا قرار دارند، میتوانند با توسعه همکاریها بخش قابل توجهی از تحریمها را خنثی کنند و اکنون پیشنهاد روسیه مبنی بر تنظیم یک «نقشه راه همکاریهای بلندمدت» نشاندهنده عزم این کشور برای توسعه همکاریها با ایران در جهت خنثیسازی تحریمهای غرب با بهرهگیری از ظرفیتهای موجود در هر دو کشور است.
مذاکره با روسیه بر سر بازار نفت
روسیه در ماههای اخیر برای حفظ بازار نفت خود تخفیفهای قابل توجهی را به مشتریان نفت خود داده که تا اندازهای نظم بازار را برهم زده است. این موضوع تاکنون بازار نفت ایران را تحت تأثیر قرار نداده و صادرات نفت ایران را کم نکرده است. مقامات وزارت نفت عنوان میکنند که همچنان صادرات نفت ایران 40 درصد بیشتر از ابتدای دولت سیزدهم است و از تمام ظرفیتهای بازاریابی و بازارسازی استفاده میشود که نه تنها صادرات نفت کشور کم نشود، بلکه حجم فروش نفت و همینطور تعداد مقاصد صادراتی بیشتر شود. البته با توجه به تخفیفهایی که این روزها به مشتریان نفت میدهند، رقابت در بازار بیشتر شده است.
معاون امور بینالملل و بازرگانی وزیر نفت با اشاره به اینکه یکی از محورهای گفتوگوهای ایران و روسیه در هفته گذشته همین موضوع بود، عنوان میکند: «با روسها در خصوص اقداماتی که در بازار نفت انجام میدهند و همینطور سهم ایران از این بازار گفتوگو کردیم؛ تصمیماتی هم گرفته شد که امیدواریم اثربخش باشد.»
بیش از۵۰ شرکت خصوصی روس به ایران آمدند
اسدزاده با اشاره به مذاکرات انجام شده برای استفاده از ظرفیت شرکتهای خصوصی هر دو کشور در مسیر توسعه همکاریها، اظهار میکند: «بیش از۵۰ شرکت خصوصی از روسیه نیز آقای نوواک، معاون نخستوزیر روسیه را در این سفر همراهی کردند. این همایش تجاری با حضور نزدیک به ۲۰۰ شرکت بخش خصوصی ایران برگزار شد. انشاءالله بزودی شاهد قراردادهای سودمندی برای هر دو طرف خواهیم بود.»
معاون وزیر نفت عنوان میکند: «بر این باوریم که برخی تحولات در منطقه تهدیداتی را ایجاد کرده است؛ اما میتوان با برنامهریزی، این تهدیدها را به فرصت تبدیل کرد.»
در این راستا، معاون نخستوزیر روسیه نیز هفته گذشته در تهران عنوان کرد: «جمهوری اسلامی ایران شریک دیرینه و مطمئن تجاری و اقتصادی روسیه است و روابط دو کشور در بالاترین سطح سیاسی است. دیدارها و گفتوگوهای تلفنی که انجام میشود بویژه سفر سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور ایران به مسکو و دیدار با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه حاکی از این امر است.»
هدفگذاری برای افزایش 10 برابری حجم روابط اقتصادی
روسها در پایان نشست روز چهارشنبه، چهارم خردادماه، تأکید کردند که حجم تجارت خارجی بین ایران و روسیه در سال گذشته ۴ میلیارد دلار بوده، اگرچه این رقم بهترین شاخص در ۱۰ سال گذشته است، اما با توجه به ظرفیتهای موجود کافی نیست و باید این حجم تبادل افزایش پیدا کند.
در این رابطه، معاون وزیر نفت در امور بینالملل و بازرگانی توضیح میدهد: «در این نشست هدفگذاری شد که حجم روابط اقتصادی دو کشور از ۴ میلیارد دلار با رشد 10 برابری به 40 میلیارد دلار برسد. مقرر شد نشستهای چندجانبهای بین ایران و روسیه و کشورهای واقع در مسیر کریدور شمال-جنوب برگزار شود.»
او ادامه میدهد: «البته بدون شک ارتقای تجارت بین دو کشور بدون ارتقای زیرساختهای ارتباطی و حمل و نقلی میسر نخواهد شد.» اسدزاده با اشاره به توافقهای انجام شده میان ایران و روسیه برای توسعه زیرساختها و همینطور حجم روابط تجاری، عنوان میکند: «در بخش زیرساختهای حملونقل موضوع راهآهن رشت-آستارا و گرمسار-اینچه برون مورد پیگیری ویژه قرار گرفت. در بخش کشاورزی نیز تصمیمات مهمی گرفته شد و طرف روس موافقت خود را برای ارائه برخی تسهیلات جهت واردات غلات از روسیه ارائه کرد. همچنین حدود 20 طرح همکاری در بخش فناوری تهیه و ارائه شد.»
معاون وزیر نفت در زمینه همکاریهای تهران و مسکو برای توسعه روابط در زمینه انرژی نیز اشاره میکند: «تصمیمات مهمی در زمینه همافزایی دو کشور در بخش نفت و گاز گرفته شد. همانطور که وزیر نفت اشاره کردند، توافقهای این بخش در بحث توسعه میدانهای مشترک، میدانهای مستقل نفت و گاز و سرمایهگذاریهای مشترک و در حوزه پتروشیمی، دانش فنی، صدور کاتالیستها و بحث سوآپ گاز، سوآپ فرآوردههای نفتی و حتی نفت خام در قالب کارگروهی مشترک تعریف میشود. در بخش پتروشیمی نیز تفاهمنامهای بین شرکت ملی صنایع پتروشیمی و اتحادیه صنایع پتروشیمی منعقد شد. دو کشور ظرفیتهای بالایی در بخش پتروشیمی دارند که میتواند مکمل یکدیگر باشد.» او با اشاره به برخی تصمیمات مهم میان دو کشور در زمینه خنثیسازی تحریمها، اذعان میکند: «در بخش بانکی که جزو مهمترین بخشهای روابط است، مقرر شد موضوع پیمان پولی و استفاده از ارزهای ملی و اتصال سیستمهای پیامرسان بانکی دو کشور پیگیری شود.»
بر اساس این مذاکرات، توافقها و تفاهمهای شکل گرفته میان ایران روسیه، معاون وزیر نفت نشست هفته گذشته ایران و روسیه را نقطه عطف روابط اقتصادی دو کشور میداند. بویژه آنکه اکنون روسها اعلام کردهاند بهدنبال همکاریهای بلندمدت با ایران هستند و مفهوم آن آغاز فصل جدیدی در روابط دو کشور است.
نگاه
آیا صادرات نفت ایران کاهش یافته است؟
خبرگزاری رویترز روز پنجشنبه مدعی شد که امریکا محموله نفت ایران را در نزدیکی جزیره اویا یونان توقیف، مصادر کرده و در حال انتقال آن به آب های سرزمینی خود است. اما صادرات نفت ایران با وجود تحریمها، تلاش امریکا برای گرفتن کشتیهای ایران و همین طور تشدید رقابت در بازار، هنوز 40 درصد بالاتر از ارقام 9 ماه قبل، یعنی در ابتدای دولت سیزدهم است. به طوری که محسن خجسته مهر، مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران میگوید: «نسبت به دولت گذشته صادرات نفت بیشتری انجام میدهیم و درخصوص وصول مطالبات نفتی نیز مشکلی نداریم و همان طور که زمان میگذرد، به صورت مدیریت شده صادرات را پی میگیریم.»
ایرنا در این رابطه به نقل از خجسته مهر مینویسد: «صادرات نفت ایران 40 درصد افزایش داشته است. برای افزایش صادرات نفت ایران در دولت سیزدهم، علاوه بر احیای بازارهای سنتی صادراتی، مقاصد و مشتریان جدیدی برای نفت ایران ایجاد شده است. به عبارتی، این افزایش صادرات هم به مقاصد جدید بوده و هم مشتریان جدیدی داشته است. همچنین نتیجه پیگیریها و سختکوشیهایی بوده که توانسته بخشی از بازار سنتی را احیا کند. علاوه بر آن پشتکار همکاران ما در شرکت ملی نفت نیز وجود داشته و اینها مجموعه عواملی بوده که منجر به افزایش صادرات نفت ایران شده است.»
در همین حال، نشریه آرگوس عنوان میکند: «دولت ترامپ قصد داشت صادرات ایران را به صفر برساند اما تنها توانسته بود در نیمه اول سال 2019 صادرات را به 250 تا 300 هزار بشکه در روز کاهش دهد و از سال 2021 میلادی نیز به ارقام بالاتری رسیده است، به طوری که براساس گزارش ردیابی آرگوس، به طور میانگین حدود 760 هزار بشکه در روز در ژانویه تا آوریل امسال فروش نفت ایران رقم خورده است.» آرگوس انتظار دارد که احیای برجام به شکل اولیه آن بتواند به طور واقع بینانه 1.3 تا 1.4 میلیون بشکه در روز به عرضه جهانی نفت ظرف 6 تا 9 ماه پس از اجرای آن اضافه کند.
«میدل ایست آی» نیز عنوان میکند که «حذف حتی بخش کوچکی از صادرات ایران از بازارهای جهانی احتمالاً باعث افزایش قیمتها میشود که برخلاف هدف دولت برای کاهش قیمت بنزین عمل میکند.»
گفتنی است روز گذشته و در زمان تنظیم این گزارش معاملات آتی هر بشکه نفت خام در محدوده 117 دلار انجام میشد. محدودیت عرضه که بخشی از آن ناشی از فشار امریکا بر صادرات نفت ایران و روسیه است، موجب شده تا قیمت نفت خام در نرخهای بالاتر از 110 دلار به ثبات برسد و همین موضوع افزایش قیمت انرژی در کشورهای مصرف کننده، تورم اقلام کالایی و نارضایتی اجتماعی را در پی داشته است.
گروه اقتصادی/ برخی از رسانههای غربی از جمله رویترز در هفتههای اخیر مدعی شدند که روسیه سهم بازار نفت ایران را تصاحب کرده و این مسأله به کاهش صادرات نفت ایران منجر شده است. در این میان، عنوان شده که روسیه تحریم مضاعفی را بر صنعت نفت ایران تحمیل کرده و با گرفتن بازار نفت ایران، فروش نفت آن را کاهش داده است. اما برخلاف این اظهارات مبنی بر شکلگیری فضای رقابتی و مخرب در روابط ایران و روسیه، هفته گذشته هیأتی از مسکو به تهران آمدند و بر تمایل روسیه به توسعه همکاریهای اقتصادی، بویژه در حوزه انرژی، تأکید کردند.
معاون وزیر نفت در امور بینالملل و بازرگانی در این باره به «ایران» میگوید: «نشست هیأتهای عالی اقتصادی و تجاری ایران و روسیه نقطه عطفی در روابط اقتصادی ایران و روسیه بود. در این نشست، تصمیمات مهمی در زمینه همکاریهای دو کشور در بخشهای انرژی، حملونقل، کشاورزی، صنعت و تجارت اتخاذ شد. در این راستا، مقرر شد که هیأتهای کارشناسی دو کشور جلسات تخصصی را ادامه دهند.»
احمد اسدزاده با اشاره به صرافت روسها برای توسعه همکاریها با ایران، ادامه میدهد: «حتی طرف روس یک نقشه راه برای همکاریهای بلندمدت اقتصادی با ایران پیشنهاد کرد که مقرر شد در آینده نزدیک و در جریان کمیسیون مشترک اقتصادی در مسکو بررسی و امضا شود.»
کارشناسان بر این باورند که ایران و روسیه که اکنون هر دو تحت تحریمهای امریکا قرار دارند، میتوانند با توسعه همکاریها بخش قابل توجهی از تحریمها را خنثی کنند و اکنون پیشنهاد روسیه مبنی بر تنظیم یک «نقشه راه همکاریهای بلندمدت» نشاندهنده عزم این کشور برای توسعه همکاریها با ایران در جهت خنثیسازی تحریمهای غرب با بهرهگیری از ظرفیتهای موجود در هر دو کشور است.
مذاکره با روسیه بر سر بازار نفت
روسیه در ماههای اخیر برای حفظ بازار نفت خود تخفیفهای قابل توجهی را به مشتریان نفت خود داده که تا اندازهای نظم بازار را برهم زده است. این موضوع تاکنون بازار نفت ایران را تحت تأثیر قرار نداده و صادرات نفت ایران را کم نکرده است. مقامات وزارت نفت عنوان میکنند که همچنان صادرات نفت ایران 40 درصد بیشتر از ابتدای دولت سیزدهم است و از تمام ظرفیتهای بازاریابی و بازارسازی استفاده میشود که نه تنها صادرات نفت کشور کم نشود، بلکه حجم فروش نفت و همینطور تعداد مقاصد صادراتی بیشتر شود. البته با توجه به تخفیفهایی که این روزها به مشتریان نفت میدهند، رقابت در بازار بیشتر شده است.
معاون امور بینالملل و بازرگانی وزیر نفت با اشاره به اینکه یکی از محورهای گفتوگوهای ایران و روسیه در هفته گذشته همین موضوع بود، عنوان میکند: «با روسها در خصوص اقداماتی که در بازار نفت انجام میدهند و همینطور سهم ایران از این بازار گفتوگو کردیم؛ تصمیماتی هم گرفته شد که امیدواریم اثربخش باشد.»
بیش از۵۰ شرکت خصوصی روس به ایران آمدند
اسدزاده با اشاره به مذاکرات انجام شده برای استفاده از ظرفیت شرکتهای خصوصی هر دو کشور در مسیر توسعه همکاریها، اظهار میکند: «بیش از۵۰ شرکت خصوصی از روسیه نیز آقای نوواک، معاون نخستوزیر روسیه را در این سفر همراهی کردند. این همایش تجاری با حضور نزدیک به ۲۰۰ شرکت بخش خصوصی ایران برگزار شد. انشاءالله بزودی شاهد قراردادهای سودمندی برای هر دو طرف خواهیم بود.»
معاون وزیر نفت عنوان میکند: «بر این باوریم که برخی تحولات در منطقه تهدیداتی را ایجاد کرده است؛ اما میتوان با برنامهریزی، این تهدیدها را به فرصت تبدیل کرد.»
در این راستا، معاون نخستوزیر روسیه نیز هفته گذشته در تهران عنوان کرد: «جمهوری اسلامی ایران شریک دیرینه و مطمئن تجاری و اقتصادی روسیه است و روابط دو کشور در بالاترین سطح سیاسی است. دیدارها و گفتوگوهای تلفنی که انجام میشود بویژه سفر سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور ایران به مسکو و دیدار با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه حاکی از این امر است.»
هدفگذاری برای افزایش 10 برابری حجم روابط اقتصادی
روسها در پایان نشست روز چهارشنبه، چهارم خردادماه، تأکید کردند که حجم تجارت خارجی بین ایران و روسیه در سال گذشته ۴ میلیارد دلار بوده، اگرچه این رقم بهترین شاخص در ۱۰ سال گذشته است، اما با توجه به ظرفیتهای موجود کافی نیست و باید این حجم تبادل افزایش پیدا کند.
در این رابطه، معاون وزیر نفت در امور بینالملل و بازرگانی توضیح میدهد: «در این نشست هدفگذاری شد که حجم روابط اقتصادی دو کشور از ۴ میلیارد دلار با رشد 10 برابری به 40 میلیارد دلار برسد. مقرر شد نشستهای چندجانبهای بین ایران و روسیه و کشورهای واقع در مسیر کریدور شمال-جنوب برگزار شود.»
او ادامه میدهد: «البته بدون شک ارتقای تجارت بین دو کشور بدون ارتقای زیرساختهای ارتباطی و حمل و نقلی میسر نخواهد شد.» اسدزاده با اشاره به توافقهای انجام شده میان ایران و روسیه برای توسعه زیرساختها و همینطور حجم روابط تجاری، عنوان میکند: «در بخش زیرساختهای حملونقل موضوع راهآهن رشت-آستارا و گرمسار-اینچه برون مورد پیگیری ویژه قرار گرفت. در بخش کشاورزی نیز تصمیمات مهمی گرفته شد و طرف روس موافقت خود را برای ارائه برخی تسهیلات جهت واردات غلات از روسیه ارائه کرد. همچنین حدود 20 طرح همکاری در بخش فناوری تهیه و ارائه شد.»
معاون وزیر نفت در زمینه همکاریهای تهران و مسکو برای توسعه روابط در زمینه انرژی نیز اشاره میکند: «تصمیمات مهمی در زمینه همافزایی دو کشور در بخش نفت و گاز گرفته شد. همانطور که وزیر نفت اشاره کردند، توافقهای این بخش در بحث توسعه میدانهای مشترک، میدانهای مستقل نفت و گاز و سرمایهگذاریهای مشترک و در حوزه پتروشیمی، دانش فنی، صدور کاتالیستها و بحث سوآپ گاز، سوآپ فرآوردههای نفتی و حتی نفت خام در قالب کارگروهی مشترک تعریف میشود. در بخش پتروشیمی نیز تفاهمنامهای بین شرکت ملی صنایع پتروشیمی و اتحادیه صنایع پتروشیمی منعقد شد. دو کشور ظرفیتهای بالایی در بخش پتروشیمی دارند که میتواند مکمل یکدیگر باشد.» او با اشاره به برخی تصمیمات مهم میان دو کشور در زمینه خنثیسازی تحریمها، اذعان میکند: «در بخش بانکی که جزو مهمترین بخشهای روابط است، مقرر شد موضوع پیمان پولی و استفاده از ارزهای ملی و اتصال سیستمهای پیامرسان بانکی دو کشور پیگیری شود.»
بر اساس این مذاکرات، توافقها و تفاهمهای شکل گرفته میان ایران روسیه، معاون وزیر نفت نشست هفته گذشته ایران و روسیه را نقطه عطف روابط اقتصادی دو کشور میداند. بویژه آنکه اکنون روسها اعلام کردهاند بهدنبال همکاریهای بلندمدت با ایران هستند و مفهوم آن آغاز فصل جدیدی در روابط دو کشور است.
نگاه
آیا صادرات نفت ایران کاهش یافته است؟
خبرگزاری رویترز روز پنجشنبه مدعی شد که امریکا محموله نفت ایران را در نزدیکی جزیره اویا یونان توقیف، مصادر کرده و در حال انتقال آن به آب های سرزمینی خود است. اما صادرات نفت ایران با وجود تحریمها، تلاش امریکا برای گرفتن کشتیهای ایران و همین طور تشدید رقابت در بازار، هنوز 40 درصد بالاتر از ارقام 9 ماه قبل، یعنی در ابتدای دولت سیزدهم است. به طوری که محسن خجسته مهر، مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران میگوید: «نسبت به دولت گذشته صادرات نفت بیشتری انجام میدهیم و درخصوص وصول مطالبات نفتی نیز مشکلی نداریم و همان طور که زمان میگذرد، به صورت مدیریت شده صادرات را پی میگیریم.»
ایرنا در این رابطه به نقل از خجسته مهر مینویسد: «صادرات نفت ایران 40 درصد افزایش داشته است. برای افزایش صادرات نفت ایران در دولت سیزدهم، علاوه بر احیای بازارهای سنتی صادراتی، مقاصد و مشتریان جدیدی برای نفت ایران ایجاد شده است. به عبارتی، این افزایش صادرات هم به مقاصد جدید بوده و هم مشتریان جدیدی داشته است. همچنین نتیجه پیگیریها و سختکوشیهایی بوده که توانسته بخشی از بازار سنتی را احیا کند. علاوه بر آن پشتکار همکاران ما در شرکت ملی نفت نیز وجود داشته و اینها مجموعه عواملی بوده که منجر به افزایش صادرات نفت ایران شده است.»
در همین حال، نشریه آرگوس عنوان میکند: «دولت ترامپ قصد داشت صادرات ایران را به صفر برساند اما تنها توانسته بود در نیمه اول سال 2019 صادرات را به 250 تا 300 هزار بشکه در روز کاهش دهد و از سال 2021 میلادی نیز به ارقام بالاتری رسیده است، به طوری که براساس گزارش ردیابی آرگوس، به طور میانگین حدود 760 هزار بشکه در روز در ژانویه تا آوریل امسال فروش نفت ایران رقم خورده است.» آرگوس انتظار دارد که احیای برجام به شکل اولیه آن بتواند به طور واقع بینانه 1.3 تا 1.4 میلیون بشکه در روز به عرضه جهانی نفت ظرف 6 تا 9 ماه پس از اجرای آن اضافه کند.
«میدل ایست آی» نیز عنوان میکند که «حذف حتی بخش کوچکی از صادرات ایران از بازارهای جهانی احتمالاً باعث افزایش قیمتها میشود که برخلاف هدف دولت برای کاهش قیمت بنزین عمل میکند.»
گفتنی است روز گذشته و در زمان تنظیم این گزارش معاملات آتی هر بشکه نفت خام در محدوده 117 دلار انجام میشد. محدودیت عرضه که بخشی از آن ناشی از فشار امریکا بر صادرات نفت ایران و روسیه است، موجب شده تا قیمت نفت خام در نرخهای بالاتر از 110 دلار به ثبات برسد و همین موضوع افزایش قیمت انرژی در کشورهای مصرف کننده، تورم اقلام کالایی و نارضایتی اجتماعی را در پی داشته است.
کاخ سفید با همدستی آتن نفتکش ایرانی را دزدید و ایران نیز مقابله به مثل کرد
2 نفتکش یونانی در تور سپاه
وزارت خارجه در ادامه تلاشهای دیپلماتیک برای رفع توقیف محموله نفتکش تحت حاکمیت جمهوری اسلامی ایران در آبهای ساحلی یونان که با فشار و مداخله دولت امریکا در حال انجام است، کاردار یونان و کاردار سفارت سوئیس در تهران را احضار کرد. شب گذشته اما رسانه های بینالمللی خبر دادند که پس از اینکه یونان نفتکش نفت ایران را که در نزدیکی یونان توقیف شده بود به امریکا تحویل داد، ایران هم در اقدام متقابل دو نفتکش یونانی را در خلیج فارس متوقف کرد. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شب گذشته با صدور بیانیه ای این خبر را تأیید کرد. به گفته برخی منابع غیررسمی، نکته جالب توقیف کشتیهای یونانی این است که ایران اجازه داد کشتیها بارگیری کنند سپس به توقیف آنها اقدام کند.
جزئیات توقیف نفتکش یونانی
به گزارش ایرنا به نقل از منابع آگاه، نفتکش Delta Poseidon
(IMO: 9468671) که تحت پرچم یونان حرکت میکرد، دیروز جمعه توسط یک هلیکوپتر ایرانی توقیف شد. این نفتکش ساخت سال ۲۰۱۱، اندکی بعد گفته شد که با اسکورت یک کشتی نیروی دریایی ایران به سمت سواحل ایران حرکت میکند. نفتکش محمولهای را در بصره عراق بارگیری کرده بود. براساس اطلاعات واصله، مقصد نفتکش آگیوی تئودوروی در نزدیکی کورینث بود و محموله برای پالایشگاه روغن موتور واقع در آنجا فرستاده میشد. نفتکش دلتا پوزیدون بخشی از ناوگان تانکرهای دلتا در یونان است. دومین نفتکش یونانی توقیف شده یک کشتی پنج ساله کشتیرانی Prudent Warrior (IMO: 9753545) است که توسط نیروهای ایرانی توقیف شده است.
نفتکش ایرانی چه زمانی توقیف شده بود؟
به گزارش فارس، 7 هفته پیش نفتکشی در آبهای یونان توقیف شد که گفته میشد حامل نفت ایران بوده و امریکا به بهانه تحریمها این محموله را به کشتی دیگری منتقل کرده تا به این کشور انتقال دهد. در همین خصوص نیز شرکت اطلاعات دریایی «لیست لویدز» انگلیس گزارش داده که امریکا نفتکش «آیس انرژی» را برای تحویل این محموله نفتی به یونان اعزام کرده و این محموله طبق درخواست وزارت دادگستری ایالات متحده، تحویل این کشور شده است. گفته شده که این نفتکش حامل ۷۰۰ هزار بشکه نفت بوده که ۲۶ فروردین سالجاری در آبهای یونان توقیف شده است. سازمان بنادر و دریانوردی جمهوری اسلامی نیز در بیانیهای که هفته پیش صادر شد، اعلام کرد: «یک فروند کشتی تحت پرچم جمهوری اسلامی ایران از سوی دولت یونان در سواحل این کشور نگه داشته و بار آن با حکم دادگاه و با هماهنگی دولت امریکا، توقیف شد، درحالی که این کشتی به منظور حفظ ایمنی پرسنل و کشتی به سواحل یونان پناه برده، اما متأسفانه هیچگونه همکاری و کمکرسانی به کشتی مدنظر قرار نگرفته و توسط نیروهای نظامی، تخلیه بار صورت گرفته که این اقدام، مصداق بارز دزدی دریایی است.» وزارت خارجه در پی احضار کاردار یونان در تهران ضمن یادآوری تعهدات بینالمللی دولت یونان با توجه به توقف اضطراری کشتی مذکور به خاطر نقص فنی، تسلیم در برابر فشارهای غیرقانونی امریکا را غیر قابل پذیرش و محکوم خواند و اعلام کرد که تصرف در محموله کشتی با پرچم جمهوری اسلامی ایران، مصداق راهزنی بینالمللی است که مسئولیت آن با دولت یونان و تصرف کنندگان غیرقانونی است. وزارت خارجه با اعلام اینکه جمهوری اسلامی ایران از حقوق قانونی خود چشم پوشی نخواهد کرد، از یونان خواست به تعهدات بینالمللی خود در عرصه دریانوردی و کشتیرانی ملتزم و پایبند باشد.
جزئیات توقیف نفتکش یونانی
به گزارش ایرنا به نقل از منابع آگاه، نفتکش Delta Poseidon
(IMO: 9468671) که تحت پرچم یونان حرکت میکرد، دیروز جمعه توسط یک هلیکوپتر ایرانی توقیف شد. این نفتکش ساخت سال ۲۰۱۱، اندکی بعد گفته شد که با اسکورت یک کشتی نیروی دریایی ایران به سمت سواحل ایران حرکت میکند. نفتکش محمولهای را در بصره عراق بارگیری کرده بود. براساس اطلاعات واصله، مقصد نفتکش آگیوی تئودوروی در نزدیکی کورینث بود و محموله برای پالایشگاه روغن موتور واقع در آنجا فرستاده میشد. نفتکش دلتا پوزیدون بخشی از ناوگان تانکرهای دلتا در یونان است. دومین نفتکش یونانی توقیف شده یک کشتی پنج ساله کشتیرانی Prudent Warrior (IMO: 9753545) است که توسط نیروهای ایرانی توقیف شده است.
نفتکش ایرانی چه زمانی توقیف شده بود؟
به گزارش فارس، 7 هفته پیش نفتکشی در آبهای یونان توقیف شد که گفته میشد حامل نفت ایران بوده و امریکا به بهانه تحریمها این محموله را به کشتی دیگری منتقل کرده تا به این کشور انتقال دهد. در همین خصوص نیز شرکت اطلاعات دریایی «لیست لویدز» انگلیس گزارش داده که امریکا نفتکش «آیس انرژی» را برای تحویل این محموله نفتی به یونان اعزام کرده و این محموله طبق درخواست وزارت دادگستری ایالات متحده، تحویل این کشور شده است. گفته شده که این نفتکش حامل ۷۰۰ هزار بشکه نفت بوده که ۲۶ فروردین سالجاری در آبهای یونان توقیف شده است. سازمان بنادر و دریانوردی جمهوری اسلامی نیز در بیانیهای که هفته پیش صادر شد، اعلام کرد: «یک فروند کشتی تحت پرچم جمهوری اسلامی ایران از سوی دولت یونان در سواحل این کشور نگه داشته و بار آن با حکم دادگاه و با هماهنگی دولت امریکا، توقیف شد، درحالی که این کشتی به منظور حفظ ایمنی پرسنل و کشتی به سواحل یونان پناه برده، اما متأسفانه هیچگونه همکاری و کمکرسانی به کشتی مدنظر قرار نگرفته و توسط نیروهای نظامی، تخلیه بار صورت گرفته که این اقدام، مصداق بارز دزدی دریایی است.» وزارت خارجه در پی احضار کاردار یونان در تهران ضمن یادآوری تعهدات بینالمللی دولت یونان با توجه به توقف اضطراری کشتی مذکور به خاطر نقص فنی، تسلیم در برابر فشارهای غیرقانونی امریکا را غیر قابل پذیرش و محکوم خواند و اعلام کرد که تصرف در محموله کشتی با پرچم جمهوری اسلامی ایران، مصداق راهزنی بینالمللی است که مسئولیت آن با دولت یونان و تصرف کنندگان غیرقانونی است. وزارت خارجه با اعلام اینکه جمهوری اسلامی ایران از حقوق قانونی خود چشم پوشی نخواهد کرد، از یونان خواست به تعهدات بینالمللی خود در عرصه دریانوردی و کشتیرانی ملتزم و پایبند باشد.
کانادا در اقدامی سیاسی بازی تدارکاتی مقابل ایران را لغو کرد
بازی فوتبال در زمین سیاست
سردارآزمون: بازیچه فدراسیون کانادا شدیم
گروه ورزشی/ جدایی فوتبال از سیاست؛ این شعاری است که فدراسیون جهانی فوتبال آن را سر میدهد اما در بسیاری از اوقات، شاهد هستیم که خیلی از تیمها و افراد آن را رعایت نمیکنند و رفتار یا کاری از خود بروز میدهند که رنگ و بوی کاملاً سیاسی دارد. موضوعی که متأسفانه حتی خود فیفا هم به دفعات آن را انجام داده و به شعار جدایی سیاست از فوتبال بیتوجهی کرده است. مانند شرکت نایکی که در جام جهانی 2018 روسیه اعلام کرد بهدلیل تحریمهای امریکا، کفشهای تولیدیاش را در اختیار بازیکنان تیم ملی ایران نمیگذارد و فیفا هم واکنشی به این رفتار سیاسی نشان نداد. حالا هم فدراسیون فوتبال کانادا درباره دیدار تدارکاتی تیمملی فوتبال این کشور مقابل ایران رفتاری سیاسی انجام داد و در حالی که از چند هفته پیش اعلام شده بود تیم ملی ایران شانزدهم خرداد در دیداری تدارکاتی به مصاف کانادا میرود، اکانت رسمی فدراسیون کانادا پنجشنبه در توئیتر نوشت: «مسابقه تدارکاتی که قرار بود 5 ژوئن 2022 برابر ایران بهعنوان بخشی از آمادهسازی تیم ملی مردان برای جام جهانی 2022 قطر باشد، لغو شده است.»
این در شرایطی بود که مسئولان فدراسیون فوتبال درصدد انجام اقدامات لازم برای اخذ ویزای اعضای تیم ملی برای سفر به کانادا بودند اما سمپاشیهایی که علیه تیم ملی از هفته گذشته آغاز شده بود و رسانههای معاند با گزارشهای متعدد بیپایه و اساس خواهان لغو این دیدار دوستانه شده بودند، تأثیرش را گذاشت و فدراسیون کانادا رسماً خبر از لغو این دیدار داد. پس از لغو 2 دیدار تدارکاتی مقابل کانادا و اکوادور، تیم ملی در راستای آمادهسازی برای حضور در جام جهانی 2022 قطر، فعلاً هیچ دیدار تدارکاتی رسمی شدهای برای فیفادی پیش رو ندارد. این موضوعی است که موجب نگرانی فوتبالدوستان و علاقهمندان به تیم ملی شده است. در این میان نمیتوان سوءمدیریت مسئولان فدراسیون را هم نادیده گرفت. اگر آنها با تدبیر بهتر و بیشتری از مدتها قبل درصدد انتخاب دیدارهای تدارکاتی مناسب بودند، هیچ وقت کار به جایی نمیرسید که فضا برای دشمنان و مخالفان کشور فراهم شود.
واکنشها به تصمیم سیاسی کاناداییها
لغو بازی ایران و کانادا، بازتاب زیادی داشت. اسماعیل رمضانی، معاون ارتباطات دفتر معاون اول رئیسجمهور در حساب کاربری خود در توئیتر نوشت: «بازی ایران - کانادا لغو شد. فوتبال در دنیا همینقدر غیرسیاسی است!» سینا کلهر، معاون وزیر ورزش نیز در توئیتر خود نوشت: «لغو بازی از سوی فدراسیون فوتبال کانادا یکبار دیگر نشان داد که شعار سیاسی نبودن ورزش پوششی است برای منافع کشورهای غربی. فدراسیون فوتبال ایران طبق قرارداد درخواست غرامت ۱۰ میلیون دلاری لغو یکطرفه بازی را از طریق مجاری قانونی پیگیری خواهد کرد.»کاظم غریب آبادی، معاون امور بینالملل قوه قضائیه و دبیر ستاد حقوق بشر کشورمان هم با انتشار توئیتی نوشت: «تصمیم کانادا برای لغو بازی دوستانه با ایران گواهی براین واقعیت است که به اصطلاح سرزمین آزادی نمیتواند سیاست را از ورزش دور نگه دارد.»محمد پولادگر، معاون توسعه ورزش قهرمانی و حرفهای وزارت ورزش و جوانان نیز گفت: «وزارت ورزش تا حد امکان دخالتی در امور فدراسیونها از جمله فوتبال نمیکند. زیرا معتقدیم سازوکارهایی که در فدراسیونها وجود دارد، میتواند در مواقع لازم به مرحله اجرا گذاشته شود. به عنوان مثال تصمیم کمیته اخلاق در موضوع ریاست قبلی فدراسیون فوتبال در همین راستا گرفته شد. درخصوص مسافران اعزامی به کانادا و برخی تصمیمگیریها اصلاً با ما مشورت نشده بود. اگر همان موقع با ما مشورت میشد تصمیم بهتری اتخاذ میشد. اکنون هم که موضوع به کلی منتفی شد.»
اعتراف کانادا به سیاسی بودن لغو بازی با ایران
در شرایطی که در این مدت فشارهای سیاسی فراوانی از جانب دولت و پارلمان کانادا برای لغو این بازی وارد شده بود، اتحادیه فوتبال کانادا با انتشار بیانیهای به غیرفوتبالی و سیاسی بودن تصمیمش اعتراف کرد که در قسمتی از آن آمده: «در یک هفته اخیر شرایط ژئوپلیتیک (جغرافیای سیاسی) غیرقابل دفاع مربوط به میزبانی از تیم ملی ایران بهطرز چشمگیری تفرقهانداز شده بود و در واکنش به آن، این بازی لغو شد. اگرچه ما عوامل خارجی را هم در انتخاب رقیبی مناسب در فرایند تصمیمگیری اولیه خود لحاظ کرده بودیم اما برای موارد بعدی سعی خواهیم کرد که بهتر عمل کنیم. اتحادیه فوتبال کانادا بازبینی جامعی در فرایند میزبانی از بازیهای ملی خواهد داشت تا اطمینان حاصل شود که در مسیر کمالگرایی در داخل و خارج از زمین مسابقه هیچ نکتهای از قلم نیفتاده است. به تمامی افرادی که بلیت این بازی را خریداری کرده بودند درباره لغو آن اطلاعرسانی شده و وجه خرید بلیت به آنها مسترد خواهد شد.» در این میان، نیک بونتیس رئیس فدراسیون فوتبال کانادا گفت: «تیم ملی ایران را به این دلیل برای بازی دوستانه انتخاب کردیم چون سبک بازیاش به مراکش یکی از رقبای ما در جامجهانی شبیه است ولی موضوع وضعیت ژئوپلیتیک در انتخاب بازی با ایران خیلی خوب مورد توجه قرار نگرفت و شاید بهطور کامل درک نشد.» بنا به نوشته سایت «thestar» او بندهای قرارداد دوستانه با ایران را محرمانه خواند و عنوان کرد: «آنچه میتوانم درباره این قرارداد بگویم این است که ظاهراً پولی به ایران پرداخت نشده است.» ریک وستهد خبرنگار کانادایی هم مدعی شد که پیش از اعلام رسمی لغو یکطرفه این بازی تدارکاتی، بازیکنان تیم ملی کانادا امتناع خود را از حضور در این دیدار به فدراسیون فوتبال کشورشان اعلام کرده بودند.
توضیحات فدراسیون فوتبال درباره لغو بازی
سرپرست مدیریت روابط عمومی فدراسیون فوتبال درباره لغو بازی ایران و کانادا گفت: «گفتهاند ورزش و فوتبال از سیاست جداست اما در میادین مختلف ورزشی به فدراسیونها و کمیته ملی المپیک ما فشار آورده و تهدید کردهاند. خروجیاش را هم میبینیم. این ادعا را سالها به رخ ما کشیده و گفتند باید رویکردتان حرفهای، ورزشی و جوانمردانه باشد اما در لغو بازی کانادا با ایران رفتار کاملاً غیرحرفهای و غیر اصولی انجام دادند.» محمدجوادپاینده در گفتوگو با برنامه «ورزشگاه» توضیح داد: «سهشنبه برخی اخبار غیررسمی شنیدیم که امکان دارد تا قبل از انجام شدن مراحل ویزا بازی لغو شود. بلافاصله روابط بینالملل ما از فدراسیون کانادا استعلام گرفت که بامداد چهارشنبه به ما اعلام کردند همه چیز طبق برنامه پیش میرود و هیچ مشکلی وجود ندارد. قطعاً بازی در زمان مقرر برگزار میشود اما تنها حسن رویکرد فدراسیون کانادا، بیانیهشان بود که خیلی شفاف اعلام کردند مسائل ژئوپلیتیک (سیاست جغرافیایی) در لغو این بازی تأثیر داشته و به همین دلیل نتوانستند تعهد خود را انجام بدهند.» او درباره اینکه آیا بند فسخ در قرارداد بازی ایران و کانادا و موضوع غرامت وجود داشت؟ عنوان کرد: «تا زمانی که رسیدگی به این موضوع انجام نشود، بهدلیل بند محرمانگی قرارداد، امکان انتشار آن را نداریم. به همین دلیل انتشار قرارداد، شانس ما را برای پیروزی در این دعوا از بین خواهد برد. بر مبنای استعلامی که من گرفتهام بند فسخ قطعاً وجود دارد و اصلاً امکان ندارد چنین بندی وجود نداشته باشد. فقط به شرایط فورس ماژور اشاره شده که این بهانه کانادا برای فسخ قرارداد، شامل شرایط فورس ماژور نمیشود.»
مسئول حقوقی فدراسیون فوتبال: کانادا باید ۶۰۰ هزار دلار غرامت بدهد
پس از این فسخ یکطرفه، مسئولان فدراسیون کشورمان قرار است با بررسیهای لازم، موضع رسمی فدراسیون را به طرف کانادایی اعلام کنند. طبق اعلام محمد جماعت مدیر رسانهای تیم ملی، در فسخها به این دلیل که ممکن است ضرر و زیان طرفین متفاوت باشد، عدد و رقمی نوشته نخواهد شد اما فدراسیون فوتبال قصد دارد بهدلیل این اقدام کاناداییها شکایت کند تا هزینهها، درآمدها و همه مسائلی را که بهواسطه این فسخ مانع از دسترسی کشورمان به آنها شده از طریق پیگیری حقوقی در فیفا دنبال خواهد کرد. به گزارش فارس، فدراسیون فوتبال قرار است در شکایت خود به فیفا دریافت مواردی مثل درآمد ۴۰۰هزار دلاری که قرار بود از طریق این بازی دریافت کند، هزینه اقامت در این کشور، مسائل تبلیغات محیطی، پول بلیت سفر به ترکیه و اجاره هتل در استانبول و هرگونه خسارت مادی و معنوی دیگر را پیگیری کند. صفیالله فغانپور، مسئول کمیته حقوقی فدراسیون فوتبال در خصوص جزئیات قرارداد بازی ایران با کانادا گفت:«بحث پرداخت خسارت در صورت لغو مسابقه دیده شده اما مبلغی تعیین نشده است. از آنجا که قرار بود کانادا برای این بازی ۴۰۰ هزار دلار به ایران بدهد، پس باید حداقل ۴۰۰ هزار دلار بهعنوان غرامت پرداخت کند. همچنین مبلغ ۲۰۰ هزار دلار برای سفر به کانادا در نظر گرفته شده بود که در مجموع میشود ۶۰۰ هزار دلار.»
آزمون: بازیچه فدراسیون کانادا شدیم
مهاجم تیم ملی فوتبال با انتشار یک استوری به لغو بازی ایران و کانادا واکنش نشان داد. سردار آزمون نوشت: «عجیب بازیچه فدراسیون کانادا شدیم. متأسفم که این بازی را لغو کردند و امیدوارم در بازیهای آینده این اتفاقها نیفتد و ورزش را قاطی سیاست نکنند. این حق ورزشکاران عزیز کشورم نیست که نتوانند بازیهای بزرگ انجام دهند یا به فکر بازی کردن برای یک کشور دیگر باشند. امیدوارم کمی دلتان به حال نوجوانان و جوانان کشورم بسوزد. حق جوانان کشورم این نیست. زنده باد ایران و ایرانی.»
این در شرایطی بود که مسئولان فدراسیون فوتبال درصدد انجام اقدامات لازم برای اخذ ویزای اعضای تیم ملی برای سفر به کانادا بودند اما سمپاشیهایی که علیه تیم ملی از هفته گذشته آغاز شده بود و رسانههای معاند با گزارشهای متعدد بیپایه و اساس خواهان لغو این دیدار دوستانه شده بودند، تأثیرش را گذاشت و فدراسیون کانادا رسماً خبر از لغو این دیدار داد. پس از لغو 2 دیدار تدارکاتی مقابل کانادا و اکوادور، تیم ملی در راستای آمادهسازی برای حضور در جام جهانی 2022 قطر، فعلاً هیچ دیدار تدارکاتی رسمی شدهای برای فیفادی پیش رو ندارد. این موضوعی است که موجب نگرانی فوتبالدوستان و علاقهمندان به تیم ملی شده است. در این میان نمیتوان سوءمدیریت مسئولان فدراسیون را هم نادیده گرفت. اگر آنها با تدبیر بهتر و بیشتری از مدتها قبل درصدد انتخاب دیدارهای تدارکاتی مناسب بودند، هیچ وقت کار به جایی نمیرسید که فضا برای دشمنان و مخالفان کشور فراهم شود.
واکنشها به تصمیم سیاسی کاناداییها
لغو بازی ایران و کانادا، بازتاب زیادی داشت. اسماعیل رمضانی، معاون ارتباطات دفتر معاون اول رئیسجمهور در حساب کاربری خود در توئیتر نوشت: «بازی ایران - کانادا لغو شد. فوتبال در دنیا همینقدر غیرسیاسی است!» سینا کلهر، معاون وزیر ورزش نیز در توئیتر خود نوشت: «لغو بازی از سوی فدراسیون فوتبال کانادا یکبار دیگر نشان داد که شعار سیاسی نبودن ورزش پوششی است برای منافع کشورهای غربی. فدراسیون فوتبال ایران طبق قرارداد درخواست غرامت ۱۰ میلیون دلاری لغو یکطرفه بازی را از طریق مجاری قانونی پیگیری خواهد کرد.»کاظم غریب آبادی، معاون امور بینالملل قوه قضائیه و دبیر ستاد حقوق بشر کشورمان هم با انتشار توئیتی نوشت: «تصمیم کانادا برای لغو بازی دوستانه با ایران گواهی براین واقعیت است که به اصطلاح سرزمین آزادی نمیتواند سیاست را از ورزش دور نگه دارد.»محمد پولادگر، معاون توسعه ورزش قهرمانی و حرفهای وزارت ورزش و جوانان نیز گفت: «وزارت ورزش تا حد امکان دخالتی در امور فدراسیونها از جمله فوتبال نمیکند. زیرا معتقدیم سازوکارهایی که در فدراسیونها وجود دارد، میتواند در مواقع لازم به مرحله اجرا گذاشته شود. به عنوان مثال تصمیم کمیته اخلاق در موضوع ریاست قبلی فدراسیون فوتبال در همین راستا گرفته شد. درخصوص مسافران اعزامی به کانادا و برخی تصمیمگیریها اصلاً با ما مشورت نشده بود. اگر همان موقع با ما مشورت میشد تصمیم بهتری اتخاذ میشد. اکنون هم که موضوع به کلی منتفی شد.»
اعتراف کانادا به سیاسی بودن لغو بازی با ایران
در شرایطی که در این مدت فشارهای سیاسی فراوانی از جانب دولت و پارلمان کانادا برای لغو این بازی وارد شده بود، اتحادیه فوتبال کانادا با انتشار بیانیهای به غیرفوتبالی و سیاسی بودن تصمیمش اعتراف کرد که در قسمتی از آن آمده: «در یک هفته اخیر شرایط ژئوپلیتیک (جغرافیای سیاسی) غیرقابل دفاع مربوط به میزبانی از تیم ملی ایران بهطرز چشمگیری تفرقهانداز شده بود و در واکنش به آن، این بازی لغو شد. اگرچه ما عوامل خارجی را هم در انتخاب رقیبی مناسب در فرایند تصمیمگیری اولیه خود لحاظ کرده بودیم اما برای موارد بعدی سعی خواهیم کرد که بهتر عمل کنیم. اتحادیه فوتبال کانادا بازبینی جامعی در فرایند میزبانی از بازیهای ملی خواهد داشت تا اطمینان حاصل شود که در مسیر کمالگرایی در داخل و خارج از زمین مسابقه هیچ نکتهای از قلم نیفتاده است. به تمامی افرادی که بلیت این بازی را خریداری کرده بودند درباره لغو آن اطلاعرسانی شده و وجه خرید بلیت به آنها مسترد خواهد شد.» در این میان، نیک بونتیس رئیس فدراسیون فوتبال کانادا گفت: «تیم ملی ایران را به این دلیل برای بازی دوستانه انتخاب کردیم چون سبک بازیاش به مراکش یکی از رقبای ما در جامجهانی شبیه است ولی موضوع وضعیت ژئوپلیتیک در انتخاب بازی با ایران خیلی خوب مورد توجه قرار نگرفت و شاید بهطور کامل درک نشد.» بنا به نوشته سایت «thestar» او بندهای قرارداد دوستانه با ایران را محرمانه خواند و عنوان کرد: «آنچه میتوانم درباره این قرارداد بگویم این است که ظاهراً پولی به ایران پرداخت نشده است.» ریک وستهد خبرنگار کانادایی هم مدعی شد که پیش از اعلام رسمی لغو یکطرفه این بازی تدارکاتی، بازیکنان تیم ملی کانادا امتناع خود را از حضور در این دیدار به فدراسیون فوتبال کشورشان اعلام کرده بودند.
توضیحات فدراسیون فوتبال درباره لغو بازی
سرپرست مدیریت روابط عمومی فدراسیون فوتبال درباره لغو بازی ایران و کانادا گفت: «گفتهاند ورزش و فوتبال از سیاست جداست اما در میادین مختلف ورزشی به فدراسیونها و کمیته ملی المپیک ما فشار آورده و تهدید کردهاند. خروجیاش را هم میبینیم. این ادعا را سالها به رخ ما کشیده و گفتند باید رویکردتان حرفهای، ورزشی و جوانمردانه باشد اما در لغو بازی کانادا با ایران رفتار کاملاً غیرحرفهای و غیر اصولی انجام دادند.» محمدجوادپاینده در گفتوگو با برنامه «ورزشگاه» توضیح داد: «سهشنبه برخی اخبار غیررسمی شنیدیم که امکان دارد تا قبل از انجام شدن مراحل ویزا بازی لغو شود. بلافاصله روابط بینالملل ما از فدراسیون کانادا استعلام گرفت که بامداد چهارشنبه به ما اعلام کردند همه چیز طبق برنامه پیش میرود و هیچ مشکلی وجود ندارد. قطعاً بازی در زمان مقرر برگزار میشود اما تنها حسن رویکرد فدراسیون کانادا، بیانیهشان بود که خیلی شفاف اعلام کردند مسائل ژئوپلیتیک (سیاست جغرافیایی) در لغو این بازی تأثیر داشته و به همین دلیل نتوانستند تعهد خود را انجام بدهند.» او درباره اینکه آیا بند فسخ در قرارداد بازی ایران و کانادا و موضوع غرامت وجود داشت؟ عنوان کرد: «تا زمانی که رسیدگی به این موضوع انجام نشود، بهدلیل بند محرمانگی قرارداد، امکان انتشار آن را نداریم. به همین دلیل انتشار قرارداد، شانس ما را برای پیروزی در این دعوا از بین خواهد برد. بر مبنای استعلامی که من گرفتهام بند فسخ قطعاً وجود دارد و اصلاً امکان ندارد چنین بندی وجود نداشته باشد. فقط به شرایط فورس ماژور اشاره شده که این بهانه کانادا برای فسخ قرارداد، شامل شرایط فورس ماژور نمیشود.»
مسئول حقوقی فدراسیون فوتبال: کانادا باید ۶۰۰ هزار دلار غرامت بدهد
پس از این فسخ یکطرفه، مسئولان فدراسیون کشورمان قرار است با بررسیهای لازم، موضع رسمی فدراسیون را به طرف کانادایی اعلام کنند. طبق اعلام محمد جماعت مدیر رسانهای تیم ملی، در فسخها به این دلیل که ممکن است ضرر و زیان طرفین متفاوت باشد، عدد و رقمی نوشته نخواهد شد اما فدراسیون فوتبال قصد دارد بهدلیل این اقدام کاناداییها شکایت کند تا هزینهها، درآمدها و همه مسائلی را که بهواسطه این فسخ مانع از دسترسی کشورمان به آنها شده از طریق پیگیری حقوقی در فیفا دنبال خواهد کرد. به گزارش فارس، فدراسیون فوتبال قرار است در شکایت خود به فیفا دریافت مواردی مثل درآمد ۴۰۰هزار دلاری که قرار بود از طریق این بازی دریافت کند، هزینه اقامت در این کشور، مسائل تبلیغات محیطی، پول بلیت سفر به ترکیه و اجاره هتل در استانبول و هرگونه خسارت مادی و معنوی دیگر را پیگیری کند. صفیالله فغانپور، مسئول کمیته حقوقی فدراسیون فوتبال در خصوص جزئیات قرارداد بازی ایران با کانادا گفت:«بحث پرداخت خسارت در صورت لغو مسابقه دیده شده اما مبلغی تعیین نشده است. از آنجا که قرار بود کانادا برای این بازی ۴۰۰ هزار دلار به ایران بدهد، پس باید حداقل ۴۰۰ هزار دلار بهعنوان غرامت پرداخت کند. همچنین مبلغ ۲۰۰ هزار دلار برای سفر به کانادا در نظر گرفته شده بود که در مجموع میشود ۶۰۰ هزار دلار.»
آزمون: بازیچه فدراسیون کانادا شدیم
مهاجم تیم ملی فوتبال با انتشار یک استوری به لغو بازی ایران و کانادا واکنش نشان داد. سردار آزمون نوشت: «عجیب بازیچه فدراسیون کانادا شدیم. متأسفم که این بازی را لغو کردند و امیدوارم در بازیهای آینده این اتفاقها نیفتد و ورزش را قاطی سیاست نکنند. این حق ورزشکاران عزیز کشورم نیست که نتوانند بازیهای بزرگ انجام دهند یا به فکر بازی کردن برای یک کشور دیگر باشند. امیدوارم کمی دلتان به حال نوجوانان و جوانان کشورم بسوزد. حق جوانان کشورم این نیست. زنده باد ایران و ایرانی.»
شنبه بازار منطقه شهران از نمایی نزدیک
بازارچه ای در باد
یوسف حیدری
گزارشنویس
با یک دست میله وسط چادر را محکم میگیرد و با دست دیگر سعی میکند سقف چادرهای غرفه را نگه دارد. شدت باد هر لحظه بیشتر میشود و چشمان نگران فروشندهها به سقف ناپایدار غرفهها و اجناسی است که هر لحظه آماده به هوا رفتن هستند.
با هر وزش باد، غبار آسمان شنبه بازار را فرا میگیرد و مشتی خاک را روی میز اجناس میریزد؛ نمایی از یک روز طوفانی در شنبه بازاری که امید کاسبهایش به همین بازار یکروزه است.
چند قدم مانده به کوههای شمال غرب تهران کنار دکلهای برق فشار قوی بازارچه محلی برپا شده است. جایی که به قول یکی از فروشندهها از شیر مرغ تا جان آدمیزاد در آن پیدا میشود. اول صبح سر و کله وانتیهایی که هر کدام اجناسی را بار کرده اند، پیدا میشود. اینجا خبری از بلندگو و خرید ضایعات نیست. اینجا همه فروشندهاند. پای حرف فروشندههای شنبه بازار که مینشینی، از سختیها و مشکلات میگویند. «کاش باد و باران نیاید.» این جمله مشترک همه آنهاست.
در منطقه شهران سراغ شنبه بازار را از هر که بگیری، خیابانی را نشان میدهد که انتهای آن به کوه میرسد؛ جایی که خانههای آپارتمانی و ویلایی در دامنه آن سبز شدهاند.
وانتیها پشت سر هم وارد محوطه بزرگ خاکی میشوند؛ جایی که قرار است شنبهبازار برپا شود.
همدیگر را میشناسند. چندنفری برای اینکه جای بهتری بساط پهن کنند، نیمه شب آمدهاند و نوبت گرفتهاند. سر و کله پیمانکار هم پیدا میشود و جای هرکس را مشخص میکند. نوبت به پهن کردن بساط میرسد و چادرهای پارچهای و برزنتی علم میشوند. سقف چادر را با طناب محکم میکنند تا از گزند آفتاب در امان باشند. هر فروشنده برای خودش متراژی تعیین میکند و اجناس را روی میز آهنی یا روی تکه پارچهای میچیند. پیرمرد با لباس محلی دیگ آلومینیومی را وسط محوطه زمین میگذارد تا بطریهای پلاستیکی را با عسل پر کند. با آماده شدن شنبهبازار کم کم سر و کله مشتری هم پیدا میشود. هشدار نارنجی سازمان هواشناسی فروشندهها را نگران کرده است. با هر وزش باد خاک به آسمان بلند میشود و فروشندهها مجبور میشوند هر چند دقیقه یک بار خاک روی اجناس را پاک کنند.
سعید با نظم خاصی وسایل و سبدهای پلاستیکی را روی میز میچیند. با شدت گرفتن باد سبدهای پلاستیکی زمین میافتند. سبدها غلت میخورند و بساط دمپایی و کفشهای کتانی آقاکریم، فروشنده کناری را هم بههم میزنند. سعید درحالی که جواب مشتری را میدهد با یک چشم سبدهایی را که یکی یکی با وزش باد به این طرف و آن طرف میروند دنبال میکند: «15 سال است وضعیت به همین شکل است. حتی اینجا را آسفالت نمیکنند که با هر باد و طوفان اجناس ما خاکی نشوند. پیمانکار هم متری 10 هزار تومان از ما میگیرد. هیچ امکانات رفاهی هم نداریم. از 8 صبح تا 8 شب هم اینجا هستیم. اینجا نزدیک به 400 نفر کار میکنند و بساط دارند. خیلیها از همین بازارهای هفتگی نان میبرند. متأسفانه رسیدگی شهرداری منطقه خیلی ضعیف است درحالی که برپایی این بازارچههای هفتگی به نفع مردم منطقه است. اینجا هرکسی زودتر بیاید جای بهتر برای اوست. باد و طوفان که میشود استرس میگیریم. باد جنس ما را میبرد و با نگرانی باید مراقب باشیم. باران که بیاید شرایط بدتر هم میشود. این پارچهها هم مقاومتی در برابر آب ندارند. اینجا گِلی میشود و مشتری هم نمیآید. همین الان شما ببین با این باد و طوفان چند مشتری اینجا است؟ حالا همه اینها هیچ، این دکلهای برق فشار قوی را چه کنیم. بارها درخواست کردیم برای بازارهای هفتگی جایی را اختصاص بدهید که حداقل امنیت داشته باشیم. همه میلهها و ستونهای چادرها جریان برق دارند. شما دست بزن ببین دستت چطور میلرزد. اگر کارشناس سلامت اداره کار اینجا بیاید مطمئن باشید از این همه بلا و خطری که با آن دست و پنجه نرم میکنیم شوکه میشود. حالا اینجا خوب است، در جمعه بازار جنت آباد که کاملاً زیر دکل برق هستیم. برای پیمانکار هم که این چیزها مهم نیست. بدون کمک گرفتن از دولت برای خودمان اشتغالزایی میکنیم. ای کاش حداقل بازارچههای هفتگی را رایگان کنند. خیلیها با گرفتن وامهای چند صد میلیون تومانی اشتغالزایی میکنند اما ما بدون هیچ کمکی با همین وانت و چادر برای خودمان کار میکنیم و نان سر سفره میبریم. باور کنید خیلی از این فروشندهها تحصیلات دانشگاهی دارند اما برای اینکه بیکار نباشند سراغ این کار آمدهاند.»
زن با وسواس خاصی کاسههای رویی را بالا میگیرد و داخل آن را ورانداز میکند. دنبال زدگی یا لکهای میگردد تا بتواند قیمت را پایینتر بیاورد. فروشنده یکی از کاسهها را دست میگیرد و میگوید: «آبجی خیالت راحت باشد. من جنس دست دوم نمیفروشم.»
حسین آقا ظرفهای رویی را روی هم میچیند و فلاسک چای را به فروشندهای که روبهرو بساط کرده، تعارف میکند. محتویات کارتن رنگ و رو رفته کنار وانت توجهم را جلب میکند؛ درهای قابلمه در اندازههای مختلف. فروشنده متوجه میشود و با لبخندی میگوید: «باور کن همین در قابلمه میتواند خانوادهای را خوشحال کند.
بارها پیش میآید که خانمها یا آقایان موقع آشپزی در قابلمه از دستشان میافتد و میشکند. با شکستن در قابلمه سرویسشان ناقص میشود. اینجا میآیند تا در مناسب قابلمهشان را پیدا کنند. این ظرفهای رویی را هم که میبینی مشتری خاص خودش را دارد. البته بیشتر کارگران ساختمانی یا کسانی که اهل نیمرو و املت هستند از این ظرفها میخرند. این کاسههای فلزی هم که مناسب درست کردن یخ یا خوردن آبگوشت و آب دوغ خیار است.»
وانت حسین آقا شباهت زیادی به سمساریها دارد. هر چیزی که فکرش را بکنید، در آن پیدا میشود.
«سعی میکنم کار مردم را راه بیندازم. نزدیک به 20 سال است که در بازارهای هفتگی حاضر میشوم. شنبهها اینجا میآیم. یکشنبهها استراحت میکنم و دوشنبهها میروم اندیشه و جمعهها هم جنتآباد. باور کنید خیلی از این جنسها را گران میخرم ولی مردم چانه میزنند تا قیمت دلخواه خودشان را بپردازند. تا چند ماه قبل مس میخریدم اما از وقتی گران شده، قید خرید و فروش آن را زدم. همین ظرف و ظروف را میفروشم و سود کمی میبرم. مشتریها هم اهالی همین اطراف هستند. البته قدرت خرید مردم کم شده و دنبال جنس ارزان میگردند. این کاسهها را 20 هزار تومان میفروشم و این ظروف رویی هم 15 هزار تومان. خوردن املت در این ظرفها مزه دیگری دارد.»
سرعت باد هر لحظه بیشتر میشود. فروشنده گیاهان دارویی سعی میکند نایلون روی داروها را با سنگ محکم کند اما فایدهای ندارد. باد برگهای اسطوخودوس و نعناع کوهی را به هوا میبرد. کمی آن طرفتر مردی شلواری را به فروشنده نشان میدهد و میپرسد: «اندازه من میشود؟» فروشنده به پشت وانت اشاره میکند و میگوید: «ما پرو هم داریم. کنار وانت اتاق پارچهای درست کردیم و میتوانی آنجا امتحان کنی. ولی به نظر من که اندازه است. با این قیمت هیچ جا نمیتوانی این شلوار را پیدا کنی.»
مرد شلوار را بر میدارد و کارت بانکیاش را میدهد. انتهای بازارچه بساط فلافل داغ برپاست. فروشنده فلافلها را از روغن در میآورد و داخل ظرف میاندازد و فوراً در آن را میبندد. میگوید: «باد و خاک هم برای ما دردسر شده است. مشتری رغبت نمیکند در این هوا ساندویچ بخورد. مشتری ما معمولاً همین فروشندهها هستند که سر ظهر فلافل میخرند.»
خورشید به بالای آسمان رسیده و خیلی از فروشندهها زیر سایه ماشین چرت میزنند. چند نفری پشت وانت استراحت میکنند و بساطشان را به همسایه میسپارند. پیرمرد عسل فروش یکی از بطریهای عسل را به زن جوانی نشان میدهد و تأکید میکند که عسل محصول کندوهای خودش است. کمی آن طرفتر فروشنده لباسهای کودک مشغول جمع کردن بساط میشود و رو به یکی از فروشندهها میگوید: «با این باد و خاک نمیشود کاسبی کرد.»
لباسها را جمع میکند و با کمک همسرش بار وانت میکند. میگوید شنبه بازار کاسبی نکردیم. خدا کند دوشنبه بازار هوا بهتر باشد. فکر نمیکنم هیچ کاسبی به اندازه ما نگران آب و هوا باشد.
گزارشنویس
با یک دست میله وسط چادر را محکم میگیرد و با دست دیگر سعی میکند سقف چادرهای غرفه را نگه دارد. شدت باد هر لحظه بیشتر میشود و چشمان نگران فروشندهها به سقف ناپایدار غرفهها و اجناسی است که هر لحظه آماده به هوا رفتن هستند.
با هر وزش باد، غبار آسمان شنبه بازار را فرا میگیرد و مشتی خاک را روی میز اجناس میریزد؛ نمایی از یک روز طوفانی در شنبه بازاری که امید کاسبهایش به همین بازار یکروزه است.
چند قدم مانده به کوههای شمال غرب تهران کنار دکلهای برق فشار قوی بازارچه محلی برپا شده است. جایی که به قول یکی از فروشندهها از شیر مرغ تا جان آدمیزاد در آن پیدا میشود. اول صبح سر و کله وانتیهایی که هر کدام اجناسی را بار کرده اند، پیدا میشود. اینجا خبری از بلندگو و خرید ضایعات نیست. اینجا همه فروشندهاند. پای حرف فروشندههای شنبه بازار که مینشینی، از سختیها و مشکلات میگویند. «کاش باد و باران نیاید.» این جمله مشترک همه آنهاست.
در منطقه شهران سراغ شنبه بازار را از هر که بگیری، خیابانی را نشان میدهد که انتهای آن به کوه میرسد؛ جایی که خانههای آپارتمانی و ویلایی در دامنه آن سبز شدهاند.
وانتیها پشت سر هم وارد محوطه بزرگ خاکی میشوند؛ جایی که قرار است شنبهبازار برپا شود.
همدیگر را میشناسند. چندنفری برای اینکه جای بهتری بساط پهن کنند، نیمه شب آمدهاند و نوبت گرفتهاند. سر و کله پیمانکار هم پیدا میشود و جای هرکس را مشخص میکند. نوبت به پهن کردن بساط میرسد و چادرهای پارچهای و برزنتی علم میشوند. سقف چادر را با طناب محکم میکنند تا از گزند آفتاب در امان باشند. هر فروشنده برای خودش متراژی تعیین میکند و اجناس را روی میز آهنی یا روی تکه پارچهای میچیند. پیرمرد با لباس محلی دیگ آلومینیومی را وسط محوطه زمین میگذارد تا بطریهای پلاستیکی را با عسل پر کند. با آماده شدن شنبهبازار کم کم سر و کله مشتری هم پیدا میشود. هشدار نارنجی سازمان هواشناسی فروشندهها را نگران کرده است. با هر وزش باد خاک به آسمان بلند میشود و فروشندهها مجبور میشوند هر چند دقیقه یک بار خاک روی اجناس را پاک کنند.
سعید با نظم خاصی وسایل و سبدهای پلاستیکی را روی میز میچیند. با شدت گرفتن باد سبدهای پلاستیکی زمین میافتند. سبدها غلت میخورند و بساط دمپایی و کفشهای کتانی آقاکریم، فروشنده کناری را هم بههم میزنند. سعید درحالی که جواب مشتری را میدهد با یک چشم سبدهایی را که یکی یکی با وزش باد به این طرف و آن طرف میروند دنبال میکند: «15 سال است وضعیت به همین شکل است. حتی اینجا را آسفالت نمیکنند که با هر باد و طوفان اجناس ما خاکی نشوند. پیمانکار هم متری 10 هزار تومان از ما میگیرد. هیچ امکانات رفاهی هم نداریم. از 8 صبح تا 8 شب هم اینجا هستیم. اینجا نزدیک به 400 نفر کار میکنند و بساط دارند. خیلیها از همین بازارهای هفتگی نان میبرند. متأسفانه رسیدگی شهرداری منطقه خیلی ضعیف است درحالی که برپایی این بازارچههای هفتگی به نفع مردم منطقه است. اینجا هرکسی زودتر بیاید جای بهتر برای اوست. باد و طوفان که میشود استرس میگیریم. باد جنس ما را میبرد و با نگرانی باید مراقب باشیم. باران که بیاید شرایط بدتر هم میشود. این پارچهها هم مقاومتی در برابر آب ندارند. اینجا گِلی میشود و مشتری هم نمیآید. همین الان شما ببین با این باد و طوفان چند مشتری اینجا است؟ حالا همه اینها هیچ، این دکلهای برق فشار قوی را چه کنیم. بارها درخواست کردیم برای بازارهای هفتگی جایی را اختصاص بدهید که حداقل امنیت داشته باشیم. همه میلهها و ستونهای چادرها جریان برق دارند. شما دست بزن ببین دستت چطور میلرزد. اگر کارشناس سلامت اداره کار اینجا بیاید مطمئن باشید از این همه بلا و خطری که با آن دست و پنجه نرم میکنیم شوکه میشود. حالا اینجا خوب است، در جمعه بازار جنت آباد که کاملاً زیر دکل برق هستیم. برای پیمانکار هم که این چیزها مهم نیست. بدون کمک گرفتن از دولت برای خودمان اشتغالزایی میکنیم. ای کاش حداقل بازارچههای هفتگی را رایگان کنند. خیلیها با گرفتن وامهای چند صد میلیون تومانی اشتغالزایی میکنند اما ما بدون هیچ کمکی با همین وانت و چادر برای خودمان کار میکنیم و نان سر سفره میبریم. باور کنید خیلی از این فروشندهها تحصیلات دانشگاهی دارند اما برای اینکه بیکار نباشند سراغ این کار آمدهاند.»
زن با وسواس خاصی کاسههای رویی را بالا میگیرد و داخل آن را ورانداز میکند. دنبال زدگی یا لکهای میگردد تا بتواند قیمت را پایینتر بیاورد. فروشنده یکی از کاسهها را دست میگیرد و میگوید: «آبجی خیالت راحت باشد. من جنس دست دوم نمیفروشم.»
حسین آقا ظرفهای رویی را روی هم میچیند و فلاسک چای را به فروشندهای که روبهرو بساط کرده، تعارف میکند. محتویات کارتن رنگ و رو رفته کنار وانت توجهم را جلب میکند؛ درهای قابلمه در اندازههای مختلف. فروشنده متوجه میشود و با لبخندی میگوید: «باور کن همین در قابلمه میتواند خانوادهای را خوشحال کند.
بارها پیش میآید که خانمها یا آقایان موقع آشپزی در قابلمه از دستشان میافتد و میشکند. با شکستن در قابلمه سرویسشان ناقص میشود. اینجا میآیند تا در مناسب قابلمهشان را پیدا کنند. این ظرفهای رویی را هم که میبینی مشتری خاص خودش را دارد. البته بیشتر کارگران ساختمانی یا کسانی که اهل نیمرو و املت هستند از این ظرفها میخرند. این کاسههای فلزی هم که مناسب درست کردن یخ یا خوردن آبگوشت و آب دوغ خیار است.»
وانت حسین آقا شباهت زیادی به سمساریها دارد. هر چیزی که فکرش را بکنید، در آن پیدا میشود.
«سعی میکنم کار مردم را راه بیندازم. نزدیک به 20 سال است که در بازارهای هفتگی حاضر میشوم. شنبهها اینجا میآیم. یکشنبهها استراحت میکنم و دوشنبهها میروم اندیشه و جمعهها هم جنتآباد. باور کنید خیلی از این جنسها را گران میخرم ولی مردم چانه میزنند تا قیمت دلخواه خودشان را بپردازند. تا چند ماه قبل مس میخریدم اما از وقتی گران شده، قید خرید و فروش آن را زدم. همین ظرف و ظروف را میفروشم و سود کمی میبرم. مشتریها هم اهالی همین اطراف هستند. البته قدرت خرید مردم کم شده و دنبال جنس ارزان میگردند. این کاسهها را 20 هزار تومان میفروشم و این ظروف رویی هم 15 هزار تومان. خوردن املت در این ظرفها مزه دیگری دارد.»
سرعت باد هر لحظه بیشتر میشود. فروشنده گیاهان دارویی سعی میکند نایلون روی داروها را با سنگ محکم کند اما فایدهای ندارد. باد برگهای اسطوخودوس و نعناع کوهی را به هوا میبرد. کمی آن طرفتر مردی شلواری را به فروشنده نشان میدهد و میپرسد: «اندازه من میشود؟» فروشنده به پشت وانت اشاره میکند و میگوید: «ما پرو هم داریم. کنار وانت اتاق پارچهای درست کردیم و میتوانی آنجا امتحان کنی. ولی به نظر من که اندازه است. با این قیمت هیچ جا نمیتوانی این شلوار را پیدا کنی.»
مرد شلوار را بر میدارد و کارت بانکیاش را میدهد. انتهای بازارچه بساط فلافل داغ برپاست. فروشنده فلافلها را از روغن در میآورد و داخل ظرف میاندازد و فوراً در آن را میبندد. میگوید: «باد و خاک هم برای ما دردسر شده است. مشتری رغبت نمیکند در این هوا ساندویچ بخورد. مشتری ما معمولاً همین فروشندهها هستند که سر ظهر فلافل میخرند.»
خورشید به بالای آسمان رسیده و خیلی از فروشندهها زیر سایه ماشین چرت میزنند. چند نفری پشت وانت استراحت میکنند و بساطشان را به همسایه میسپارند. پیرمرد عسل فروش یکی از بطریهای عسل را به زن جوانی نشان میدهد و تأکید میکند که عسل محصول کندوهای خودش است. کمی آن طرفتر فروشنده لباسهای کودک مشغول جمع کردن بساط میشود و رو به یکی از فروشندهها میگوید: «با این باد و خاک نمیشود کاسبی کرد.»
لباسها را جمع میکند و با کمک همسرش بار وانت میکند. میگوید شنبه بازار کاسبی نکردیم. خدا کند دوشنبه بازار هوا بهتر باشد. فکر نمیکنم هیچ کاسبی به اندازه ما نگران آب و هوا باشد.
«ایران» از پشت پرده دروغ رسانهای «حذف اسناد از سایت معاونت امور زنان» گزارش میدهد
دروغهای آشنا!
امیرحسین نویدبخش
روزنامه نگار
در روزهای اخیر و در ادامه روندهای پیشین اتاق فرمان عملیات روانی علیه دولت سیزدهم، برخی چهرههای کلیدی این اتاق فرمان که در رأس آنها نامی «آشنا» به چشم میخورد، اقدام به انتشار مطالبی نادرست و روایتهای انحرافی از واقعیت کردند. اتاق فرمانی که در دوره دولتهای یازدهم و دوازدهم مسئولیت فرافکنی ناکارآمدیهای دولت را برعهده داشته و با گلآلود کردن فضای افکار عمومی سعی کرده با تلاش مذبوحانه، واقعیتها را از نظرها دور نگاه دارد، اکنون با تعریف کارویژه جدید یعنی هجمه علیه دولت سیزدهم خوشخدمتیهای خود را به دولتهای فقید و سران آن ادامه میدهد. در تازهترین روند القایی این اتاق عملیات روانی ادعا شده که حدود 10 هزار صفحه گزارش خبری، تحقیقاتی، تک نگاشت موضوعی، تاریخ شفاهی از دولت هفتم تا دولت دوازدهم، 15 لایحه و اسناد پشتیبان، گزارشهای زنان روستایی، زنان کارآفرین و زنان سرپرست خانوار از سایت معاونت امور زنان و خانواده ریاستجمهوری حذف شده است. صفحه سیاست «ایران» به ابعاد این ادعا پرداخته و پس از گفتوگو با مقامات مسئول در معاونت امور زنان و خانواده ریاستجمهوری صحت و سقم این ادعا را مورد بررسی قرار داده است که در ادامه، گزارشی از آن را خواهید خواند؛
محتوای موجود در سایت معاونت امور زنان و خانواده شامل دو دسته محتوای خبری و رویدادها و محتوای گزارشی - تحلیلی بوده است. در خصوص محتوای خبری و رویدادها به علت اینکه تنها اخبار مربوط به دولت یازدهم و دوازدهم وجود داشت و اخبار و اطلاعات قبل از سال 1392 توسط مسئولان دولت یازدهم از دسترس خارج شده بود، مقرر شد با انجام اقداماتی نظیر اطلاعرسانی عمومی، پرسش از مسئولان دولتهای دهم و ماقبل و... اطلاعات پراکنده و از دسترس خارج شده جمعآوری شده و همراه با اطلاعات حفظ شده از نسخه قدیمی سایت در پورتال جدید قرار گیرد.
بخش دوم محتوا، گزارشهایی بوده که بهصورت موضوعی در سایت بارگذاری شده بود. بسیاری از این گزارشها از قبیل محتوای مربوط به موضوع زنان سرپرست خانوار، لوایح و قوانین، زنان کارآفرین، ستاد ملی زن و خانواده به پورتال جدید منتقل شده است. لذا بعضی از مواردی که برخی اشخاص نظیر حسامالدین آشنا در توئیت خود نوشتهاند، روی پورتال وجود دارد و ظاهراً دوستانشان اطلاعات صحیحی را به ایشان ندادهاند؛ در صورتی که نامبرده با یک مراجعه ساده به وبسایت میتوانست از واقعیت مسأله آگاهی پیدا کرده و سپس اقدام به انتشار توئیت کند. متاسفانه کسان دیگری همچون ابتکار و مولاوردی نیز به بهانه های مختلف، با نشر مطالبی در صفحات منتسب به خود، این دروغ رسانه ای را تکرار کرده و به آن ضریب داده اند.
این در حالی است که روابط عمومی معاونت ریاستجمهوری در امور زنان و خانواده با انتشار بیانیهای اعلام کرده است: «پایگاه اینترنتی معاونت امور زنان و خانواده ریاستجمهوری از اواخر دولت یازدهم تا سال 1400 (حدود 5 سال) فاقد شرکت پشتیبانی فنی بوده و لذا با روی کار آمدن دولت جدید در سال 1400 امکان تغییرات فنی، گرافیکی و بهرهگیری از بانکهای اطلاعاتی موجود، با مشکلات عدیده روبهرو بود. به منظور توسعه این پایگاه اطلاعرسانی به پورتالی تعاملی و دوسویه و امکان بهرهمندی از پشتیبانی فنی به منظور رفع مشکلات احتمالی، این معاونت اقدام به راهاندازی پورتال جدید کرده است که پس از طی دوره آزمایشی از آن رونمایی خواهد شد. با عنایت به اینکه در آغاز دولت یازدهم در سال 92، تمام اطلاعات اخبار و گزارشهای دولتهای نهم و دهم از سایت خبری سه زبانه و چهار سایت جانبی معاونت حذف و امحا شده، به گونهای که در معاونت هیچ آثاری از آن دوران وجود ندارد و با عنایت به شیوه اخلاقی دولت مردمی مبنی بر حفظ اطلاعات و آرشیو و نتیجه عملکرد دولتهای گذشته و با توجه به اینکه سابقه تاریخی فعالیت زنان به بیش از 30 سال برمیگردد و محدود به 8 سال نیست، از همه کسانی که به اطلاعات، اسناد و اخبار مرتبط با دولتهای قبل از دولت یازدهم دسترسی دارند، تقاضا میشود اسناد خود را به روابط عمومی این معاونت ارائه کنند. طبعاً برای رعایت اخلاق و عدالت، پس از تکمیل اطلاعاتی که متعلق به تاریخ بیش از 30ساله دورههای مختلف ریاستجمهوری است، مطالب مذکور در سایت بارگذاری خواهد شد. با وجودی که این تصمیم به اطلاع مسئولان دولت قبل رسیده بود، معلوم نیست اعتراض به حذف آرشیو توسط برخی دولتمردان گذشته چه اهدافی را دنبال میکند، لذا همکاران گرامی در دولت قبل را به تقوی، رعایت انصاف و عدم کتمان اطلاعات دعوت مینماییم.»
اولاً همانطور که در اطلاعیه روابط عمومی آمده سایت هنوز در مرحله آزمایشی است و هنوز همه مطالب بارگذاری نشده و باید مطالب به مرور تکمیل و بارگذاری شود. برخی مطالبی که بعضی از اشخاص نوشتهاند حذف شده اصلاً هیچگاه روی سایت نبوده مانند تاریخ شفاهی و برخی مطالب دیگر هم روی سایت وجود دارد و ندیدهاند و برخی مطالب مربوط به تاریخچه دورههای قبل است و همانگونه که توسط مسئولان به مدیران سابق اطلاعرسانی شده بهعنوان تاریخچه معاونت بارگذاری خواهد شد. اما با توجه به اینکه تاریخچه از ۳۰ سال پیش شروع میشود و آنچه روی سایت بوده فقط مربوط به ۸ سال است لذا معاونت امور زنان و خانواده ریاستجمهوری درصدد تکمیل این تاریخچه است؛ چرا که برخی از آنها در دوره یازدهم بهطور کامل از بین رفته است؛ اخلاق و عدالت حکم میکند که تاریخچه همه دورهها گذاشته شود نه یک دوره خاص.
گفتنی است در طول دولت دهم علاوهبر پایگاه اطلاعرسانی سه زبانه (فارسی، انگلیسی و عربی)، چهار سایت جانبی موضوعی نیز ایجاد شده و فعالیت میکرد. لینک هر چهار سایت فوق نیز در صفحه اصلی پایگاه اطلاعرسانی معاونت امور زنان و خانواده موجود بوده است. در سال 1391 (یک سال قبل از به اتمام رسیدن دولت دهم) سایت خبری جدیدی برای امور زنان و خانواده طراحی شد و از آنجا که در آن زمان از نظر ساختار اداری هنوز فعالیتهای حوزه آیتی تحتنظر مرکز فناوری اطلاعات و امنیت نهاد ریاستجمهوری قرار نگرفته بود، به منظور بهرهگیری از امنیت بیشتر طبق هماهنگیهای انجام شده با شورای عالی انقلاب فرهنگی، مرکز امور زنان و خانواده برای فعالیت و امنیت پایگاه اطلاعرسانی جدید در سال 1391(دولت دهم) از سرورهای ایمن و مطمئن این شورا بهرهمند شد و تا پایان سال 1392 که به دستور معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده در دولت یازدهم سایت غیرفعال و از دسترس خارج شد، همکاران این معاونت با مهندسان حوزه آیتی شورای عالی انقلاب فرهنگی در ارتباط بوده و از امکان سطح امنیت بالایی برای این پایگاه خبری برخوردار بودند. در دولت یازدهم نسخه جدید تک زبانه سایت معاونت در دسترس قرار گرفت و هیچ محتوایی از سایت خبری دولت دهم به آن منتقل نشد و نسخه قدیمی سه زبانه به همراه چهار سایت جانبی از دسترس خارج شد. برخی مواردی که آقای آشنا اظهار داشتند که حذف شده احتمالاً منظورشان مربوط به دولت نهم و دهم بوده چون ۵۰ تکنگاشت و بلکه نزدیک ۶۰ تکنگاشت مربوط به آن دوره است و در دولت یازدهم و دوازدهم تعداد بسیار کمتر است.
برخی پژوهشگرانی که در دورههای قبل نیز با معاونت امور زنان و خانواده در ارتباط بودهاند و از نزدیک در جریان واقعیت امر هستند، در گفتوگو با «ایران» و در پاسخ به توئیتهای منتشره و کذب، بیان کردهاند؛ برای نمونه یکی از پژوهشگران اعلام کرده مطالبی که برخی گفتهاند از روی سایت پاک شده است، بهدلیل اینکه بنده طی یک تحقیق سابقاً بدان آمار مراجعه کرده بودم، بسیاری از موارد آنها از نظر علمی کاملاً متناقض و به دور از واقعیت بودند. گزارشهای آن نیز بیشتر جنبه تبلیغات داشتند و عملاً در راستای اهداف مصرح دولت تدبیر و امید تدوین شده بودند. پژوهشگر دیگری ابراز داشته که در ابتدای دولت تدبیر و امید در حدود 10سال گذشته تمام اسناد، مدارک، کتاب، گزارشها و حتی نشریات کمیاب قدیمی، اولین نشریات مربوط به اواخر قاجار، اسنادچند زبانه و تکنسخه بینالمللی که هزینه و زحمات زیادی برای جمعآوری آن صرف شده بود و در کتابخانه مرکز امور زنان و خانواده ریاستجمهوری متمرکز بود، طی یک اقدام ناگهانی و غیرمنتظره و کاملاً سلیقهای معدوم و کتابخانه به آن عظمت که مرجع پژوهشگران، دانشجویان و استادان بود، توسط اصلاحگرنمایان تعطیل اعلام شد. در آن زمان غیر از مراجعانی که همیشه برای مطالعه به آن کتابخانه رفت و آمد داشتند، هیچ کسی اعتراضی را مطرح نکرد و هیچ مسئولی در این باره توضیح نداد. ولی در حال حاضر اعتراض نسبت به حذف اطلاعات از روی این سایت که با هدف انتقال اطلاعات به وبسایت جدید و تکمیل آرشیو انجام شده، مورد توجه قرار گرفته و بهسرعت دست به دست میشود؛ سؤال اینجا است که پشت پرده این اتفاق انتشار این مطالب غیرواقعی چه سیاستهای عملیات روانی علیه دولت سیزدهم نهفته است؟
روزنامه نگار
در روزهای اخیر و در ادامه روندهای پیشین اتاق فرمان عملیات روانی علیه دولت سیزدهم، برخی چهرههای کلیدی این اتاق فرمان که در رأس آنها نامی «آشنا» به چشم میخورد، اقدام به انتشار مطالبی نادرست و روایتهای انحرافی از واقعیت کردند. اتاق فرمانی که در دوره دولتهای یازدهم و دوازدهم مسئولیت فرافکنی ناکارآمدیهای دولت را برعهده داشته و با گلآلود کردن فضای افکار عمومی سعی کرده با تلاش مذبوحانه، واقعیتها را از نظرها دور نگاه دارد، اکنون با تعریف کارویژه جدید یعنی هجمه علیه دولت سیزدهم خوشخدمتیهای خود را به دولتهای فقید و سران آن ادامه میدهد. در تازهترین روند القایی این اتاق عملیات روانی ادعا شده که حدود 10 هزار صفحه گزارش خبری، تحقیقاتی، تک نگاشت موضوعی، تاریخ شفاهی از دولت هفتم تا دولت دوازدهم، 15 لایحه و اسناد پشتیبان، گزارشهای زنان روستایی، زنان کارآفرین و زنان سرپرست خانوار از سایت معاونت امور زنان و خانواده ریاستجمهوری حذف شده است. صفحه سیاست «ایران» به ابعاد این ادعا پرداخته و پس از گفتوگو با مقامات مسئول در معاونت امور زنان و خانواده ریاستجمهوری صحت و سقم این ادعا را مورد بررسی قرار داده است که در ادامه، گزارشی از آن را خواهید خواند؛
محتوای موجود در سایت معاونت امور زنان و خانواده شامل دو دسته محتوای خبری و رویدادها و محتوای گزارشی - تحلیلی بوده است. در خصوص محتوای خبری و رویدادها به علت اینکه تنها اخبار مربوط به دولت یازدهم و دوازدهم وجود داشت و اخبار و اطلاعات قبل از سال 1392 توسط مسئولان دولت یازدهم از دسترس خارج شده بود، مقرر شد با انجام اقداماتی نظیر اطلاعرسانی عمومی، پرسش از مسئولان دولتهای دهم و ماقبل و... اطلاعات پراکنده و از دسترس خارج شده جمعآوری شده و همراه با اطلاعات حفظ شده از نسخه قدیمی سایت در پورتال جدید قرار گیرد.
بخش دوم محتوا، گزارشهایی بوده که بهصورت موضوعی در سایت بارگذاری شده بود. بسیاری از این گزارشها از قبیل محتوای مربوط به موضوع زنان سرپرست خانوار، لوایح و قوانین، زنان کارآفرین، ستاد ملی زن و خانواده به پورتال جدید منتقل شده است. لذا بعضی از مواردی که برخی اشخاص نظیر حسامالدین آشنا در توئیت خود نوشتهاند، روی پورتال وجود دارد و ظاهراً دوستانشان اطلاعات صحیحی را به ایشان ندادهاند؛ در صورتی که نامبرده با یک مراجعه ساده به وبسایت میتوانست از واقعیت مسأله آگاهی پیدا کرده و سپس اقدام به انتشار توئیت کند. متاسفانه کسان دیگری همچون ابتکار و مولاوردی نیز به بهانه های مختلف، با نشر مطالبی در صفحات منتسب به خود، این دروغ رسانه ای را تکرار کرده و به آن ضریب داده اند.
این در حالی است که روابط عمومی معاونت ریاستجمهوری در امور زنان و خانواده با انتشار بیانیهای اعلام کرده است: «پایگاه اینترنتی معاونت امور زنان و خانواده ریاستجمهوری از اواخر دولت یازدهم تا سال 1400 (حدود 5 سال) فاقد شرکت پشتیبانی فنی بوده و لذا با روی کار آمدن دولت جدید در سال 1400 امکان تغییرات فنی، گرافیکی و بهرهگیری از بانکهای اطلاعاتی موجود، با مشکلات عدیده روبهرو بود. به منظور توسعه این پایگاه اطلاعرسانی به پورتالی تعاملی و دوسویه و امکان بهرهمندی از پشتیبانی فنی به منظور رفع مشکلات احتمالی، این معاونت اقدام به راهاندازی پورتال جدید کرده است که پس از طی دوره آزمایشی از آن رونمایی خواهد شد. با عنایت به اینکه در آغاز دولت یازدهم در سال 92، تمام اطلاعات اخبار و گزارشهای دولتهای نهم و دهم از سایت خبری سه زبانه و چهار سایت جانبی معاونت حذف و امحا شده، به گونهای که در معاونت هیچ آثاری از آن دوران وجود ندارد و با عنایت به شیوه اخلاقی دولت مردمی مبنی بر حفظ اطلاعات و آرشیو و نتیجه عملکرد دولتهای گذشته و با توجه به اینکه سابقه تاریخی فعالیت زنان به بیش از 30 سال برمیگردد و محدود به 8 سال نیست، از همه کسانی که به اطلاعات، اسناد و اخبار مرتبط با دولتهای قبل از دولت یازدهم دسترسی دارند، تقاضا میشود اسناد خود را به روابط عمومی این معاونت ارائه کنند. طبعاً برای رعایت اخلاق و عدالت، پس از تکمیل اطلاعاتی که متعلق به تاریخ بیش از 30ساله دورههای مختلف ریاستجمهوری است، مطالب مذکور در سایت بارگذاری خواهد شد. با وجودی که این تصمیم به اطلاع مسئولان دولت قبل رسیده بود، معلوم نیست اعتراض به حذف آرشیو توسط برخی دولتمردان گذشته چه اهدافی را دنبال میکند، لذا همکاران گرامی در دولت قبل را به تقوی، رعایت انصاف و عدم کتمان اطلاعات دعوت مینماییم.»
اولاً همانطور که در اطلاعیه روابط عمومی آمده سایت هنوز در مرحله آزمایشی است و هنوز همه مطالب بارگذاری نشده و باید مطالب به مرور تکمیل و بارگذاری شود. برخی مطالبی که بعضی از اشخاص نوشتهاند حذف شده اصلاً هیچگاه روی سایت نبوده مانند تاریخ شفاهی و برخی مطالب دیگر هم روی سایت وجود دارد و ندیدهاند و برخی مطالب مربوط به تاریخچه دورههای قبل است و همانگونه که توسط مسئولان به مدیران سابق اطلاعرسانی شده بهعنوان تاریخچه معاونت بارگذاری خواهد شد. اما با توجه به اینکه تاریخچه از ۳۰ سال پیش شروع میشود و آنچه روی سایت بوده فقط مربوط به ۸ سال است لذا معاونت امور زنان و خانواده ریاستجمهوری درصدد تکمیل این تاریخچه است؛ چرا که برخی از آنها در دوره یازدهم بهطور کامل از بین رفته است؛ اخلاق و عدالت حکم میکند که تاریخچه همه دورهها گذاشته شود نه یک دوره خاص.
گفتنی است در طول دولت دهم علاوهبر پایگاه اطلاعرسانی سه زبانه (فارسی، انگلیسی و عربی)، چهار سایت جانبی موضوعی نیز ایجاد شده و فعالیت میکرد. لینک هر چهار سایت فوق نیز در صفحه اصلی پایگاه اطلاعرسانی معاونت امور زنان و خانواده موجود بوده است. در سال 1391 (یک سال قبل از به اتمام رسیدن دولت دهم) سایت خبری جدیدی برای امور زنان و خانواده طراحی شد و از آنجا که در آن زمان از نظر ساختار اداری هنوز فعالیتهای حوزه آیتی تحتنظر مرکز فناوری اطلاعات و امنیت نهاد ریاستجمهوری قرار نگرفته بود، به منظور بهرهگیری از امنیت بیشتر طبق هماهنگیهای انجام شده با شورای عالی انقلاب فرهنگی، مرکز امور زنان و خانواده برای فعالیت و امنیت پایگاه اطلاعرسانی جدید در سال 1391(دولت دهم) از سرورهای ایمن و مطمئن این شورا بهرهمند شد و تا پایان سال 1392 که به دستور معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده در دولت یازدهم سایت غیرفعال و از دسترس خارج شد، همکاران این معاونت با مهندسان حوزه آیتی شورای عالی انقلاب فرهنگی در ارتباط بوده و از امکان سطح امنیت بالایی برای این پایگاه خبری برخوردار بودند. در دولت یازدهم نسخه جدید تک زبانه سایت معاونت در دسترس قرار گرفت و هیچ محتوایی از سایت خبری دولت دهم به آن منتقل نشد و نسخه قدیمی سه زبانه به همراه چهار سایت جانبی از دسترس خارج شد. برخی مواردی که آقای آشنا اظهار داشتند که حذف شده احتمالاً منظورشان مربوط به دولت نهم و دهم بوده چون ۵۰ تکنگاشت و بلکه نزدیک ۶۰ تکنگاشت مربوط به آن دوره است و در دولت یازدهم و دوازدهم تعداد بسیار کمتر است.
برخی پژوهشگرانی که در دورههای قبل نیز با معاونت امور زنان و خانواده در ارتباط بودهاند و از نزدیک در جریان واقعیت امر هستند، در گفتوگو با «ایران» و در پاسخ به توئیتهای منتشره و کذب، بیان کردهاند؛ برای نمونه یکی از پژوهشگران اعلام کرده مطالبی که برخی گفتهاند از روی سایت پاک شده است، بهدلیل اینکه بنده طی یک تحقیق سابقاً بدان آمار مراجعه کرده بودم، بسیاری از موارد آنها از نظر علمی کاملاً متناقض و به دور از واقعیت بودند. گزارشهای آن نیز بیشتر جنبه تبلیغات داشتند و عملاً در راستای اهداف مصرح دولت تدبیر و امید تدوین شده بودند. پژوهشگر دیگری ابراز داشته که در ابتدای دولت تدبیر و امید در حدود 10سال گذشته تمام اسناد، مدارک، کتاب، گزارشها و حتی نشریات کمیاب قدیمی، اولین نشریات مربوط به اواخر قاجار، اسنادچند زبانه و تکنسخه بینالمللی که هزینه و زحمات زیادی برای جمعآوری آن صرف شده بود و در کتابخانه مرکز امور زنان و خانواده ریاستجمهوری متمرکز بود، طی یک اقدام ناگهانی و غیرمنتظره و کاملاً سلیقهای معدوم و کتابخانه به آن عظمت که مرجع پژوهشگران، دانشجویان و استادان بود، توسط اصلاحگرنمایان تعطیل اعلام شد. در آن زمان غیر از مراجعانی که همیشه برای مطالعه به آن کتابخانه رفت و آمد داشتند، هیچ کسی اعتراضی را مطرح نکرد و هیچ مسئولی در این باره توضیح نداد. ولی در حال حاضر اعتراض نسبت به حذف اطلاعات از روی این سایت که با هدف انتقال اطلاعات به وبسایت جدید و تکمیل آرشیو انجام شده، مورد توجه قرار گرفته و بهسرعت دست به دست میشود؛ سؤال اینجا است که پشت پرده این اتفاق انتشار این مطالب غیرواقعی چه سیاستهای عملیات روانی علیه دولت سیزدهم نهفته است؟
پارلمان بغداد، با اکثریت آرا قانون جرمانگاری عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی را تصویب کرد
پاتک به عادی سازی
زهره صفاری/ نمایندگان احزاب سیاسی در پارلمان عراق که ماهها است برای تشکیل دولت در این کشور و حل بحران سیاسی آن با چالشهای جدی روبهرو هستند، در موضعی ضدصهیونیستی توافق و با رأیی قاطع قانون جرم انگاری عادیسازی روابط با رژیم اشغالگر قدس را تصویب کردند.
به گزارش شبکه خبری «الجزیره»، این قانون 10بندی که در جلسه روز پنجشنبه پارلمان با رأی موافق 275 نفر از 329 نماینده مجلس عراق تأیید شد، روابط با اسرائیل در تمامی حوزهها برای تمام عراقیها شامل مسئولان، کارکنان دولت، نظامیان و غیرنظامیان در داخل یا خارج از این کشور، افراد مقیم در عراق، نهادهای دولتی، شوراهای پارلمانی، رسانهها، شبکههای اجتماعی، نهادهای جامعه مدنی، شرکتهای خصوصی و سرمایهگذاران و شرکتهای خارجی را در عراق ممنوع اعلام کرد و ناقضان این قانون به «خیانت» متهم شده و با مجازات حبس ابد یا اعدام روبهرو خواهند شد.
در حالی که نمایندگان پارلمان عراق این قانون را «انعکاس واقعی خواست مردم کشور» توصیف کردند، «العالم» نوشت؛ کاربران عراقی فضای مجازی با هشتگ «#نه_به عادیسازی» از این اقدام حمایت کردند و شماری از مردم نیز با تجمع در میدان اصلی بغداد با سر دادن شعارهای ضداسرائیلی همسویی خود با نمایندگان پارلمان کشور خود را اعلام کردند.
دستاورد بزرگ
براساس گزارش منابع داخلی گرچه عراق در طول تاریخ خود هرگز اسرائیل را به رسمیت نشناخته، قانون تصویب شده تأییدی بر موضع رسمی این کشور بود که حزب «مقتدی صدر» با داشتن اکثریت کرسیهای مجلس، نقش مهمی در تصویب آن داشت. به باور تحلیلگران این مصوبه برای جریان صدر که به تازگی با پیوستن موقت به اپوزیسیونها جنجال بسیاری به پا کرده است، اهمیت بسزایی دارد.
از سوی دیگر تصویب این قانون ماهها پس از برگزاری کنفرانس در منطقه خودمختار کردستان در حمایت از عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی، تکلیف دولت آتی عراق را در مسائل مرتبط با اسرائیل مشخص کرد.
حمایت گروههای مقاومت
اقدام نمایندگان احزاب و مردم عراق در جرم انگاری برای روابط با رژیم صهیونیستی گرچه کاخ سفید را نگران کرده است اما مورد استقبال گروههای مقاومت در داخل و خارج عراق قرار گرفته است.
چهارچوب هماهنگی شیعیان عراق تصویب این قانون را تبریک گفت و در بیانیهای اعلام کرد: «تصویب قانون جرم انگاری عادیسازی روابط با رژیم غاصب صهیونیستی در پارلمان ثابت کرد اصول و استواری در دفاع از مسأله فلسطین و قدس پابرجا است و نمایندگان، این رژیم غاصب را رژیمی جعلی دانسته که باید ریشهکن شود.» «هادی العامری»، رئیس ائتلاف فتح نیز تاکید کرد: «با تصویب این قانون عراق پیشگام دفاع از فلسطین خواهد بود.» «محمد الحلبوسی»، رئیس پارلمان عراق نیز با تأکید بر ایستادگی در برابر جنایات رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین گفت: «پارلمان عراق تصمیم شجاعانه خود را برای جلوگیری از عادیسازی روابط بغداد با رژیم غاصب صهیونیستی گرفته است؛ تصمیمی که بازتاب واقعی و واضح اراده مردم عراق است.»
این در حالی است که «حاکم الزاملی»، معاون اول «الحلبوسی» پیشتر قانون منع عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی را از امور ضروری برای ثبات کشور اعلام کرده بود.
به نوشته «شفق نیوز»، همزمان با این تصمیم تاریخی پارلمان، «ندپرایس»، سخنگوی وزارت خارجه ایالات متحده با ابراز نگرانی از شرایط جدید در عراق در بیانیهای اعلام کرد: «امریکا نگرانی عمیق خود را از تصویب قانون جرم انگاری عادیسازی روابط با اسرائیل ابراز میکند.» این بیانیه سپس مدعی میشود: «این قانون علاوهبر اینکه آزادی بیان را به خطر انداخته و به ایجاد فضای یهودستیزی کمک میکند، با پیشرفتی که همسایگان عراق در ایجاد پل ارتباطی و عادیسازی روابط با اسرائیل رقم زدهاند، بشدت تناقض دارد.» اما این موضعگیری با واکنش «مقتدی صدر» همراه شد و به نوشته ایسنا او در بیانیهای خطاب به امریکا و غرب اعلام کرد: «یهودی ستیزی ممنوع بوده اما عادیسازی روابط الزامی است؟ کشتار نمازگزاران در مساجد نیوزیلند و دیگر مناطق اقدامی تروریستی نیست اما مقابله با اشغالگران عملی تروریستی به شمار میرود؟ کوچاندن عربها از قدس و اجازه دادن به صهیونیستها برای ورود به این شهر انسانی است؟ این سیاست شماست؟»
در همین حال جنبش مقاومت فلسطین، حماس از این مصوبه تقدیر کرد و در بیانیهای نوشت: «تصویب این قانون، مواضع تاریخی مردم عراق در حمایت از مردم فلسطین را بخوبی منعکس کرد.» حماس در این بیانیه از پارلمانهای اسلامی و عرب خواست تا با حمایت از این تصمیم پرافتخار که حمایت کامل از فلسطین را اثبات کرده و به مقاومت مردم فلسطین در برابر اشغالگران صهیونیست مشروعیت میدهد، این مسیر را ادامه دهند. حزبالله لبنان نیز در بیانیهای این اقدام تاریخی را گامی بزرگ در مقابله با روند تحقیرآمیز عادیسازی روابط برخی کشورهای عربی دانست و با تقدیر از آن، این قانون را موضع قاطعانه و محکمی در حمایت از ملت فلسطین و مقاومت در برابر تجاوز و تروریسم صهیونیستی عنوان کرد.
به گزارش شبکه خبری «الجزیره»، این قانون 10بندی که در جلسه روز پنجشنبه پارلمان با رأی موافق 275 نفر از 329 نماینده مجلس عراق تأیید شد، روابط با اسرائیل در تمامی حوزهها برای تمام عراقیها شامل مسئولان، کارکنان دولت، نظامیان و غیرنظامیان در داخل یا خارج از این کشور، افراد مقیم در عراق، نهادهای دولتی، شوراهای پارلمانی، رسانهها، شبکههای اجتماعی، نهادهای جامعه مدنی، شرکتهای خصوصی و سرمایهگذاران و شرکتهای خارجی را در عراق ممنوع اعلام کرد و ناقضان این قانون به «خیانت» متهم شده و با مجازات حبس ابد یا اعدام روبهرو خواهند شد.
در حالی که نمایندگان پارلمان عراق این قانون را «انعکاس واقعی خواست مردم کشور» توصیف کردند، «العالم» نوشت؛ کاربران عراقی فضای مجازی با هشتگ «#نه_به عادیسازی» از این اقدام حمایت کردند و شماری از مردم نیز با تجمع در میدان اصلی بغداد با سر دادن شعارهای ضداسرائیلی همسویی خود با نمایندگان پارلمان کشور خود را اعلام کردند.
دستاورد بزرگ
براساس گزارش منابع داخلی گرچه عراق در طول تاریخ خود هرگز اسرائیل را به رسمیت نشناخته، قانون تصویب شده تأییدی بر موضع رسمی این کشور بود که حزب «مقتدی صدر» با داشتن اکثریت کرسیهای مجلس، نقش مهمی در تصویب آن داشت. به باور تحلیلگران این مصوبه برای جریان صدر که به تازگی با پیوستن موقت به اپوزیسیونها جنجال بسیاری به پا کرده است، اهمیت بسزایی دارد.
از سوی دیگر تصویب این قانون ماهها پس از برگزاری کنفرانس در منطقه خودمختار کردستان در حمایت از عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی، تکلیف دولت آتی عراق را در مسائل مرتبط با اسرائیل مشخص کرد.
حمایت گروههای مقاومت
اقدام نمایندگان احزاب و مردم عراق در جرم انگاری برای روابط با رژیم صهیونیستی گرچه کاخ سفید را نگران کرده است اما مورد استقبال گروههای مقاومت در داخل و خارج عراق قرار گرفته است.
چهارچوب هماهنگی شیعیان عراق تصویب این قانون را تبریک گفت و در بیانیهای اعلام کرد: «تصویب قانون جرم انگاری عادیسازی روابط با رژیم غاصب صهیونیستی در پارلمان ثابت کرد اصول و استواری در دفاع از مسأله فلسطین و قدس پابرجا است و نمایندگان، این رژیم غاصب را رژیمی جعلی دانسته که باید ریشهکن شود.» «هادی العامری»، رئیس ائتلاف فتح نیز تاکید کرد: «با تصویب این قانون عراق پیشگام دفاع از فلسطین خواهد بود.» «محمد الحلبوسی»، رئیس پارلمان عراق نیز با تأکید بر ایستادگی در برابر جنایات رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین گفت: «پارلمان عراق تصمیم شجاعانه خود را برای جلوگیری از عادیسازی روابط بغداد با رژیم غاصب صهیونیستی گرفته است؛ تصمیمی که بازتاب واقعی و واضح اراده مردم عراق است.»
این در حالی است که «حاکم الزاملی»، معاون اول «الحلبوسی» پیشتر قانون منع عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی را از امور ضروری برای ثبات کشور اعلام کرده بود.
به نوشته «شفق نیوز»، همزمان با این تصمیم تاریخی پارلمان، «ندپرایس»، سخنگوی وزارت خارجه ایالات متحده با ابراز نگرانی از شرایط جدید در عراق در بیانیهای اعلام کرد: «امریکا نگرانی عمیق خود را از تصویب قانون جرم انگاری عادیسازی روابط با اسرائیل ابراز میکند.» این بیانیه سپس مدعی میشود: «این قانون علاوهبر اینکه آزادی بیان را به خطر انداخته و به ایجاد فضای یهودستیزی کمک میکند، با پیشرفتی که همسایگان عراق در ایجاد پل ارتباطی و عادیسازی روابط با اسرائیل رقم زدهاند، بشدت تناقض دارد.» اما این موضعگیری با واکنش «مقتدی صدر» همراه شد و به نوشته ایسنا او در بیانیهای خطاب به امریکا و غرب اعلام کرد: «یهودی ستیزی ممنوع بوده اما عادیسازی روابط الزامی است؟ کشتار نمازگزاران در مساجد نیوزیلند و دیگر مناطق اقدامی تروریستی نیست اما مقابله با اشغالگران عملی تروریستی به شمار میرود؟ کوچاندن عربها از قدس و اجازه دادن به صهیونیستها برای ورود به این شهر انسانی است؟ این سیاست شماست؟»
در همین حال جنبش مقاومت فلسطین، حماس از این مصوبه تقدیر کرد و در بیانیهای نوشت: «تصویب این قانون، مواضع تاریخی مردم عراق در حمایت از مردم فلسطین را بخوبی منعکس کرد.» حماس در این بیانیه از پارلمانهای اسلامی و عرب خواست تا با حمایت از این تصمیم پرافتخار که حمایت کامل از فلسطین را اثبات کرده و به مقاومت مردم فلسطین در برابر اشغالگران صهیونیست مشروعیت میدهد، این مسیر را ادامه دهند. حزبالله لبنان نیز در بیانیهای این اقدام تاریخی را گامی بزرگ در مقابله با روند تحقیرآمیز عادیسازی روابط برخی کشورهای عربی دانست و با تقدیر از آن، این قانون را موضع قاطعانه و محکمی در حمایت از ملت فلسطین و مقاومت در برابر تجاوز و تروریسم صهیونیستی عنوان کرد.
اعتبار تخصیص یافته به گرد پای ریزگردها هم نمیرسد
اعتبار یک سد بیشتر از کل اعتبار سازمان منابع طبیعی
محیط زیست ایران «نشست ساحل عاج»را از دست داد
هستی بختیاری
خبرنگار
ایران غایب بزرگ پانزدهمین نشست اعضای متعهد کنوانسیون مقابله با بیابان زایی سازمان ملل در اردیبهشت ماه بود. نشست «ساحل عاج» میتوانست فرصتی باشد تا ایران به 175 عضو کشور نشان دهد سدسازی ترکیه چه حجمی از ریزگردها را روانه سه کشور ایران، سوریه و عراق کرده است! این ریزگردها در دو کشور همسایه تلفات جانی داشته و نفس کشیدن را برای بخش بزرگی از جمعیت انسانی ایران سخت کرده است. این فرصت در حالی از دست سازمان حفاظت محیط زیست و منابع طبیعی و آبخیزداری رفت که کارشناسان تنها راه حل ریزگردهای منطقهای را حضور یک نهاد بینالمللی و ایجاد یک صندوق بینالمللی میدانند. «علی محمد طهماسبی» دبیر ستاد ملی مقابله با پدیده گرد و غبار کشور بارها در گفتوگو با «ایران» تنها راه حل معضل ریزگردهای خارجی را وجود یک نهاد بینالمللی هماهنگ کننده بین ایران و کشورهای همسایه مبدأ ریزگردها دانسته است. سالانه 150 میلیون تن ریزگرداز کشورهای عربستان، اردن، سوریه، عراق، ترکمنستان، ازبکستان، افغانستان، ترکیه، امارات و دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس وارد ایران میشود. توافقهای دو جانبه بین ایران و کشورهای همسایه تاکنون کاری از پیش نبرده است. وجود یک نهاد بینالمللی برای همکاریهای بینالمللی ضروری است. حال سؤال این است چرا متولیان از فرصت پیش آمده در ساحل عاج استفاده نکردند؟
«مسعود منصور» رئیس سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور در گفتوگو با «ایران» از آمادگی کارشناسان این سازمان برای شرکت در نشست ساحل عاج خبر میدهد اما با وجود آمادگی وزارت جهاد کشاورزی و سازمان منابع طبیعی شرایط برای حضور کارشناسان ایرانی مهیا نشد و این فرصت براحتی از دست رفت.«وحید جعفریان» مدیرکل دفتر امور بیابان سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور نیز به «ایران» میگوید: «وزارت جهاد کشاورزی و سازمان منابع طبیعی آمادگی خود را برای شرکت در این نشست اعلام کردهبودند.»
او میگوید: «وزارت جهاد کشاورزی ضرورت حضور و استفاده از این کرسی را یادآور شد و پیشنهادهایی هم برای شرکت در آن داد اما مراجع بالاتر از جهاد کشاورزی و منابع طبیعی مثل وزارت امورخارجه و نهادهای دیگر تصمیمگیر هستند. شاید این مجموعهها خوب تبیین نشدهاند.»
او بر لزوم ملحق شدن به کنوانسیون تغییر اقلیم و تنوع زیستی بهعنوان راه حلهایی که کشورهای همسایه را ملزم به همکاری با ایران میکند، تأکید و میگوید: «ترکیه با سدسازی در بالا دست به سوریه، عراق و ایران آسیب وارد کرده اما در این نشستها با یک لشکر کارشناس شرکت میکند و برنامههای مرتبط با خودش را جلو میبرد. کشور ما کشور خشکتر و آسیبپذیرتری است بنابراین باید مطابق با ملاحظات ملی و در چهارچوب قواعد کشور خودمان از این فرصتهای بینالمللی استفاده کنیم.»
عملیات حل معضل ریزگردها در ایستگاه بیپولی متوقف شد
«مسعود منصور» موضوع دیگری را هم پیش میکشد. بخشی از ریزگردهایی که هم سلامت جامعه را نشانه رفته و هم مراتع و جنگلها را دچار بیماری کرده ناشی از کانون ریزگردهای داخلی است اما اعتبار اختصاص یافته به سازمان منابع طبیعی هرگز به گرد پای سرعت پراکنش ریزگردها و گسترش بیابانها در کشور نمیرسد. او میگوید: «فقط در خوزستان 8 کانون بزرگ و بحرانی ریزگرد داریم که برای تثبیت آنها نیاز به 3 هزار میلیارد تومان اعتبار است اما در سه، چهار سال گذشته تنها 400 میلیون تومان اعتبار در اختیار ما قرار گرفته است.»
جلگه خوزستان تا قبل از سدسازیهای بیرویه روی کارون، کرخه، زهره، جراحی و... یکی از مرغوبترین جلگههای کشاورزی کشور بود که از سیلاب جان میگرفت. سدسازیها جلوی سیلابها را گرفت و جلگه سیلابی برای تغذیه نداشت. زمینهای کشاورزی از دست رفت و بخشی از جمعیت مجبور به مهاجرت شدند. حالا وسعت بعضی از کانونهای ریزگرد انسان ساخت در خوزستان اندازه شهر اهواز است. یکی از وظایف سازمان منابع طبیعی و سازمان حفاظت محیط زیست درمان زخمی است که سدسازی بیرویه به خوزستان زده است اما برای مثال تمام اعتباری که سالانه در اختیار سازمان منابع طبیعی قرار میگیرد به اندازه اعتبار یک سد نیست!
اعتبار مقابله بیابانزایی سال 1401 ابلاغ نشده است!
با اینکه دو ماه از سال گذشته کارشناسان سازمان منابع طبیعی هنوز نمیدانند در سالجاری عملیات بیابانزدایی را میتوانند در چند هکتار از اراضی بحرانی اجرا کنند. آنها برای تثبیت همین شرایط موجود و جلوگیری از افزایش عرصههای بیابانی باید سالانه یک میلیون هکتار را زیر طرح بیابانزدایی ببرند اما در تمام سالهای گذشته هرگز اعتباری که بتواند چنین وسعتی را پوشش بدهد به آنها داده نشده است.
منابع اعتباری کم، وسعت بیابانی زیاد
بخش بسیاری زیادی از همین اعتبار اندک را هم منابع طبیعی خرج درمان زخم اراضی میکند که در نتیجه سدسازی غیراصولی خشک شدهاند. جعفریان میگوید: «منابع اعتباری اصلاً قابل قیاس با سطح و گستردگی کانونهای بحرانی نیست.»
او یکی از مهمترین عرصههای تولید کننده گرد و غبار را زمینهای کشاورزی بایر و دیم زارها می داند و میگوید:«این عرصهها بهصورت ناپایدار مورد کشت و زراعت قرار میگیرند و در شرایط بحرانی به کانونهای گرد و غبار تبدیل میشوند.»
براساس آمارهای جعفریان 29 میلیون هکتار از اراضی بیابانی کشور تحت تأثیر فرسایش بادی است. از این میزان حدود 13 و نیم میلیون هکتار بهعنوان کانونهای بحرانی و خسارت زای فرسایش بادی شناخته میشوند.
حقابه فراموش شده دشتهای سیلابی!
او بحران طوفانهای شنی را که تأسیسات، روستاها، جادهها و اراضی کشور را دفن میکنند، متفاوت با طوفانهای گرد و غبار میداند و میگوید: «جریان طوفانهای شن در یکی، دو سال اخیر شدت یافته است.» او هشدار میدهد که نباید از بحث طوفانهای شن غافل شد. جعفریان خارج شدن چندباره قطارهای مسافربری، دفن مسیرهای روستایی در مناطقی چون ریگان و... را نشانهای میداند که خبر میدهد جغرافیای ایران تنها با پدیده گرد وغبار رو به رو نیست، بلکه طوفانهای شن با همدستی فرسایش بادی هم به کشور آسیب میرسانند.
او متولی حل کانونهای بحرانی در اراضی کشاورزی را وزارت جهاد کشاورزی میداند و میگوید: «بسیاری از دشتهای سیلابی ما با ساخت سد روی جریانهای سیلابی به کانون ریزگرد تبدیل شدهاند. مسئولان معمولاً درباره پرداخت حقابه تالابها بهعنوان یکی از روشهای تثبیت گرد و غبار حرف میزنند اما هیچ کس از حقابه دشتهای سیلابی سخنی به میان نمیآورد.» البته با وجود قانونی شدن پرداخت حقابه تالابها هنوز وزارت نیرو در مقابل پرداخت حقابه تالابها مقاومت میکند. از سوی دیگر سیاست آبی غلط در چند دهه گذشته هر جا که سیلابی را دید روی منابع آبی آن، سد و بند زد و اراضی را از حیز انتفاع انداخت. از بین رفتن دشتهای سیلابی باعث کاهش جمعیت منطقه، فرسایش خاک و ایجاد کانون ریزگرد شده است. با وجود این پیامدهای خسارت بار این سیاست همچنان گریبانگیر ماست.
جعفریان میگوید: «باید بررسی شود که در زیر زمین چه اتفاقی دارد میافتاد که کهورهای چند صد ساله ما دچار تنش آبی شدهاند.» کهور ایرانی کمربند سبزی جلوی طوفان است اما برداشت بیرویه آب از سفرههای زیرزمینی به فروریزی این دیوار دفاعی منجر شده است!
براساس آمارهای سازمان منابع طبیعی 24 میلیون هکتار از اراضی مناطق مرتعی و سیلابی با سیاستهای غلط آبی به کانون ریزگرد تبدیل شده اند! مدیریت غلط آبی که نمیخواهد قبول کند ایران سرزمین خشک و نیمه خشکی است و طبق قواعد خاک، از سیلاب جان میگیرد و سدسازی روی آن به مرگ منابع طبیعی منجر میشود! همانگونه که منجر شده است!
جعفریان در عینحال تغییر اقلیم و افزایش خشکسالی را باعث افزایش خسارت پیامدهای انسان ساخت در تخریب محیط زیست میداند و میگوید: «برای آنکه بتوانیم همین شرایط سخت را تثبیت کنیم و وسعت بیابانها گستردهتر و هجوم ریزگردها سختتر نشود باید سالانه در یک میلیون هکتار اراضی بیابان عملیات بیابان زدایی انجام بدهیم.»
برآوردهای او نشان میدهد هزینه هر هکتار عملیات بیابان زدایی 5 میلیون تومان است. جعفریان میگوید: «برای انجام عملیات بیابانزدایی در یک میلیون هکتار اراضی، سالانه نیاز به 5 هزار میلیارد تومان بودجه است.»
به گفته او سازمان منابع طبیعی در سال گذشته با فراگیر شدن سرمایهگذاری بخش خصوصی توانسته است عملیات بیابان زدایی را در 85 هزار هکتار از مناطق بحرانی انجام دهد اما آیا میتوان برای گذر از این بحران فقط روی سرمایهگذاری بخش خصوصی حساب کرد؟ پاسخ قطعاً منفی است. نه بخش خصوصی توان سرمایهگذاری در این حجم را دارد نه هیچ سرمایهگذاری به گرد پای پروژههایی که ردیف بودجه سالانه از مجلس میگیرند، میرسد!
سخن آخر
آیا زمان آن نرسیده ردیف بودجههای سالانه سدسازیها که بیشتر زیانبارند، حذف شود و سازمان برنامه و بودجه اعتباری هم اندازه زخمی که سدسازیهای بیرویه به منابع طبیعی زده است در اختیار سازمانهای متولی قرار دهد تا به قول جعفریان بتوان همین شرایط خاکستری و نارنجی را تثبیت کرد؟
بـــرش
گفتوگوی دوجانبه عراق و ایران بر محور ریزگردها
وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به وزیران خارجه کشورهای دارای منشأ ریزگرد یا مبتلا به بحران زیستمحیطی حاصل از انتشار گسترده گرد و غبار در منطقه نامه نوشت و در این زمینه پیشنهادات و نظرات ایران را برای مقابله با این بحران زیستمحیطی مطرح کرد.
در پی تشدید پدیده گرد و غبار در منطقه و دستور رئیسجمهور برای پیگیری عاجل، حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه طی نامهای به وزرای خارجه کشورهای دارای منشأ ریزگرد یا مبتلا به بحران زیستمحیطی حاصل از انتشار گسترده گرد و غبار در منطقه، تصریح کرد: جمهوری اسلامی ایران علاوهبر همکاریهای فنی دوجانبه برای مهار ریزگردها، خواستار انعقاد یک کنوانسیون منطقهای با مشارکت سازمان ملل متحد و سازمانهای تخصصی آن بخصوص برنامه محیط زیست ملل متحد و سازمان بهداشت جهانی است.
امیرعبداللهیان در این نامه افزوده است: لازم است ذیل این کنوانسیون یک صندوق ایجاد شود که کمکهای بینالمللی و منطقهای به آن واریز شده و هر چه سریعتر از محل این صندوق مبارزه با پدیده ریزگردها و بیابانزدایی هماهنگتر و سریع تر انجام شود.
وزیر امور خارجه در بخش دیگری از نامه خود یادآور شده است: این پدیده زیستمحیطی مرز نمیشناسد و به سلامت همه مردم منطقه مرتبط است، لذا ضرورت دارد که همه دولتهای منطقه فارغ از مسائل سیاسی در مقابله با بحران گرد وغبار بهصورت جدی و مؤثر مشارکت کنند.
امیرعبداللهیان پیش از این نیز در خصوص ضرورت اقدام دوجانبه و جمعی برای مهار پدیده گرد و غبار و بیابانزایی با وزیران امور خارجه عراق، سوریه، کویت و ترکیه بهصورت تلفنی گفتوگو کرده بود.
وی از وزیر خارجه عراق خواست که عربستان نیز بهعنوان یکی دیگر از کشورهای منشأ و مبتلا به این بحران، این ایده را مورد توجه جدی قرار دهد.
تبادل هیأتهای ایران و عراق برای مقابله با مشکل ریزگردها
«جاسم محمد الفلاحی» وزیر محیط زیست عراق هم در گفتوگو با «محمدکاظم آلصادق»سفیر جدید ایران در عراق، بر ضرورت همکاریهای دوجانبه و منطقهای برای مبارزه با اثرات تغییرات آب و هوایی و بویژه موضوع ریزگردها و طوفانهای گرد و غبار تأکید کردند. در همین راستا، توافق شد بزودی هیأتهایی میان دو کشور برای مذاکره و گفتوگو در خصوص نحوه مقابله با مشکل بروز ریزگردها و گرد و غبار، تبادل شود.
هستی بختیاری
خبرنگار
ایران غایب بزرگ پانزدهمین نشست اعضای متعهد کنوانسیون مقابله با بیابان زایی سازمان ملل در اردیبهشت ماه بود. نشست «ساحل عاج» میتوانست فرصتی باشد تا ایران به 175 عضو کشور نشان دهد سدسازی ترکیه چه حجمی از ریزگردها را روانه سه کشور ایران، سوریه و عراق کرده است! این ریزگردها در دو کشور همسایه تلفات جانی داشته و نفس کشیدن را برای بخش بزرگی از جمعیت انسانی ایران سخت کرده است. این فرصت در حالی از دست سازمان حفاظت محیط زیست و منابع طبیعی و آبخیزداری رفت که کارشناسان تنها راه حل ریزگردهای منطقهای را حضور یک نهاد بینالمللی و ایجاد یک صندوق بینالمللی میدانند. «علی محمد طهماسبی» دبیر ستاد ملی مقابله با پدیده گرد و غبار کشور بارها در گفتوگو با «ایران» تنها راه حل معضل ریزگردهای خارجی را وجود یک نهاد بینالمللی هماهنگ کننده بین ایران و کشورهای همسایه مبدأ ریزگردها دانسته است. سالانه 150 میلیون تن ریزگرداز کشورهای عربستان، اردن، سوریه، عراق، ترکمنستان، ازبکستان، افغانستان، ترکیه، امارات و دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس وارد ایران میشود. توافقهای دو جانبه بین ایران و کشورهای همسایه تاکنون کاری از پیش نبرده است. وجود یک نهاد بینالمللی برای همکاریهای بینالمللی ضروری است. حال سؤال این است چرا متولیان از فرصت پیش آمده در ساحل عاج استفاده نکردند؟
«مسعود منصور» رئیس سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور در گفتوگو با «ایران» از آمادگی کارشناسان این سازمان برای شرکت در نشست ساحل عاج خبر میدهد اما با وجود آمادگی وزارت جهاد کشاورزی و سازمان منابع طبیعی شرایط برای حضور کارشناسان ایرانی مهیا نشد و این فرصت براحتی از دست رفت.«وحید جعفریان» مدیرکل دفتر امور بیابان سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور نیز به «ایران» میگوید: «وزارت جهاد کشاورزی و سازمان منابع طبیعی آمادگی خود را برای شرکت در این نشست اعلام کردهبودند.»
او میگوید: «وزارت جهاد کشاورزی ضرورت حضور و استفاده از این کرسی را یادآور شد و پیشنهادهایی هم برای شرکت در آن داد اما مراجع بالاتر از جهاد کشاورزی و منابع طبیعی مثل وزارت امورخارجه و نهادهای دیگر تصمیمگیر هستند. شاید این مجموعهها خوب تبیین نشدهاند.»
او بر لزوم ملحق شدن به کنوانسیون تغییر اقلیم و تنوع زیستی بهعنوان راه حلهایی که کشورهای همسایه را ملزم به همکاری با ایران میکند، تأکید و میگوید: «ترکیه با سدسازی در بالا دست به سوریه، عراق و ایران آسیب وارد کرده اما در این نشستها با یک لشکر کارشناس شرکت میکند و برنامههای مرتبط با خودش را جلو میبرد. کشور ما کشور خشکتر و آسیبپذیرتری است بنابراین باید مطابق با ملاحظات ملی و در چهارچوب قواعد کشور خودمان از این فرصتهای بینالمللی استفاده کنیم.»
عملیات حل معضل ریزگردها در ایستگاه بیپولی متوقف شد
«مسعود منصور» موضوع دیگری را هم پیش میکشد. بخشی از ریزگردهایی که هم سلامت جامعه را نشانه رفته و هم مراتع و جنگلها را دچار بیماری کرده ناشی از کانون ریزگردهای داخلی است اما اعتبار اختصاص یافته به سازمان منابع طبیعی هرگز به گرد پای سرعت پراکنش ریزگردها و گسترش بیابانها در کشور نمیرسد. او میگوید: «فقط در خوزستان 8 کانون بزرگ و بحرانی ریزگرد داریم که برای تثبیت آنها نیاز به 3 هزار میلیارد تومان اعتبار است اما در سه، چهار سال گذشته تنها 400 میلیون تومان اعتبار در اختیار ما قرار گرفته است.»
جلگه خوزستان تا قبل از سدسازیهای بیرویه روی کارون، کرخه، زهره، جراحی و... یکی از مرغوبترین جلگههای کشاورزی کشور بود که از سیلاب جان میگرفت. سدسازیها جلوی سیلابها را گرفت و جلگه سیلابی برای تغذیه نداشت. زمینهای کشاورزی از دست رفت و بخشی از جمعیت مجبور به مهاجرت شدند. حالا وسعت بعضی از کانونهای ریزگرد انسان ساخت در خوزستان اندازه شهر اهواز است. یکی از وظایف سازمان منابع طبیعی و سازمان حفاظت محیط زیست درمان زخمی است که سدسازی بیرویه به خوزستان زده است اما برای مثال تمام اعتباری که سالانه در اختیار سازمان منابع طبیعی قرار میگیرد به اندازه اعتبار یک سد نیست!
اعتبار مقابله بیابانزایی سال 1401 ابلاغ نشده است!
با اینکه دو ماه از سال گذشته کارشناسان سازمان منابع طبیعی هنوز نمیدانند در سالجاری عملیات بیابانزدایی را میتوانند در چند هکتار از اراضی بحرانی اجرا کنند. آنها برای تثبیت همین شرایط موجود و جلوگیری از افزایش عرصههای بیابانی باید سالانه یک میلیون هکتار را زیر طرح بیابانزدایی ببرند اما در تمام سالهای گذشته هرگز اعتباری که بتواند چنین وسعتی را پوشش بدهد به آنها داده نشده است.
منابع اعتباری کم، وسعت بیابانی زیاد
بخش بسیاری زیادی از همین اعتبار اندک را هم منابع طبیعی خرج درمان زخم اراضی میکند که در نتیجه سدسازی غیراصولی خشک شدهاند. جعفریان میگوید: «منابع اعتباری اصلاً قابل قیاس با سطح و گستردگی کانونهای بحرانی نیست.»
او یکی از مهمترین عرصههای تولید کننده گرد و غبار را زمینهای کشاورزی بایر و دیم زارها می داند و میگوید:«این عرصهها بهصورت ناپایدار مورد کشت و زراعت قرار میگیرند و در شرایط بحرانی به کانونهای گرد و غبار تبدیل میشوند.»
براساس آمارهای جعفریان 29 میلیون هکتار از اراضی بیابانی کشور تحت تأثیر فرسایش بادی است. از این میزان حدود 13 و نیم میلیون هکتار بهعنوان کانونهای بحرانی و خسارت زای فرسایش بادی شناخته میشوند.
حقابه فراموش شده دشتهای سیلابی!
او بحران طوفانهای شنی را که تأسیسات، روستاها، جادهها و اراضی کشور را دفن میکنند، متفاوت با طوفانهای گرد و غبار میداند و میگوید: «جریان طوفانهای شن در یکی، دو سال اخیر شدت یافته است.» او هشدار میدهد که نباید از بحث طوفانهای شن غافل شد. جعفریان خارج شدن چندباره قطارهای مسافربری، دفن مسیرهای روستایی در مناطقی چون ریگان و... را نشانهای میداند که خبر میدهد جغرافیای ایران تنها با پدیده گرد وغبار رو به رو نیست، بلکه طوفانهای شن با همدستی فرسایش بادی هم به کشور آسیب میرسانند.
او متولی حل کانونهای بحرانی در اراضی کشاورزی را وزارت جهاد کشاورزی میداند و میگوید: «بسیاری از دشتهای سیلابی ما با ساخت سد روی جریانهای سیلابی به کانون ریزگرد تبدیل شدهاند. مسئولان معمولاً درباره پرداخت حقابه تالابها بهعنوان یکی از روشهای تثبیت گرد و غبار حرف میزنند اما هیچ کس از حقابه دشتهای سیلابی سخنی به میان نمیآورد.» البته با وجود قانونی شدن پرداخت حقابه تالابها هنوز وزارت نیرو در مقابل پرداخت حقابه تالابها مقاومت میکند. از سوی دیگر سیاست آبی غلط در چند دهه گذشته هر جا که سیلابی را دید روی منابع آبی آن، سد و بند زد و اراضی را از حیز انتفاع انداخت. از بین رفتن دشتهای سیلابی باعث کاهش جمعیت منطقه، فرسایش خاک و ایجاد کانون ریزگرد شده است. با وجود این پیامدهای خسارت بار این سیاست همچنان گریبانگیر ماست.
جعفریان میگوید: «باید بررسی شود که در زیر زمین چه اتفاقی دارد میافتاد که کهورهای چند صد ساله ما دچار تنش آبی شدهاند.» کهور ایرانی کمربند سبزی جلوی طوفان است اما برداشت بیرویه آب از سفرههای زیرزمینی به فروریزی این دیوار دفاعی منجر شده است!
براساس آمارهای سازمان منابع طبیعی 24 میلیون هکتار از اراضی مناطق مرتعی و سیلابی با سیاستهای غلط آبی به کانون ریزگرد تبدیل شده اند! مدیریت غلط آبی که نمیخواهد قبول کند ایران سرزمین خشک و نیمه خشکی است و طبق قواعد خاک، از سیلاب جان میگیرد و سدسازی روی آن به مرگ منابع طبیعی منجر میشود! همانگونه که منجر شده است!
جعفریان در عینحال تغییر اقلیم و افزایش خشکسالی را باعث افزایش خسارت پیامدهای انسان ساخت در تخریب محیط زیست میداند و میگوید: «برای آنکه بتوانیم همین شرایط سخت را تثبیت کنیم و وسعت بیابانها گستردهتر و هجوم ریزگردها سختتر نشود باید سالانه در یک میلیون هکتار اراضی بیابان عملیات بیابان زدایی انجام بدهیم.»
برآوردهای او نشان میدهد هزینه هر هکتار عملیات بیابان زدایی 5 میلیون تومان است. جعفریان میگوید: «برای انجام عملیات بیابانزدایی در یک میلیون هکتار اراضی، سالانه نیاز به 5 هزار میلیارد تومان بودجه است.»
به گفته او سازمان منابع طبیعی در سال گذشته با فراگیر شدن سرمایهگذاری بخش خصوصی توانسته است عملیات بیابان زدایی را در 85 هزار هکتار از مناطق بحرانی انجام دهد اما آیا میتوان برای گذر از این بحران فقط روی سرمایهگذاری بخش خصوصی حساب کرد؟ پاسخ قطعاً منفی است. نه بخش خصوصی توان سرمایهگذاری در این حجم را دارد نه هیچ سرمایهگذاری به گرد پای پروژههایی که ردیف بودجه سالانه از مجلس میگیرند، میرسد!
سخن آخر
آیا زمان آن نرسیده ردیف بودجههای سالانه سدسازیها که بیشتر زیانبارند، حذف شود و سازمان برنامه و بودجه اعتباری هم اندازه زخمی که سدسازیهای بیرویه به منابع طبیعی زده است در اختیار سازمانهای متولی قرار دهد تا به قول جعفریان بتوان همین شرایط خاکستری و نارنجی را تثبیت کرد؟
بـــرش
گفتوگوی دوجانبه عراق و ایران بر محور ریزگردها
وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به وزیران خارجه کشورهای دارای منشأ ریزگرد یا مبتلا به بحران زیستمحیطی حاصل از انتشار گسترده گرد و غبار در منطقه نامه نوشت و در این زمینه پیشنهادات و نظرات ایران را برای مقابله با این بحران زیستمحیطی مطرح کرد.
در پی تشدید پدیده گرد و غبار در منطقه و دستور رئیسجمهور برای پیگیری عاجل، حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه طی نامهای به وزرای خارجه کشورهای دارای منشأ ریزگرد یا مبتلا به بحران زیستمحیطی حاصل از انتشار گسترده گرد و غبار در منطقه، تصریح کرد: جمهوری اسلامی ایران علاوهبر همکاریهای فنی دوجانبه برای مهار ریزگردها، خواستار انعقاد یک کنوانسیون منطقهای با مشارکت سازمان ملل متحد و سازمانهای تخصصی آن بخصوص برنامه محیط زیست ملل متحد و سازمان بهداشت جهانی است.
امیرعبداللهیان در این نامه افزوده است: لازم است ذیل این کنوانسیون یک صندوق ایجاد شود که کمکهای بینالمللی و منطقهای به آن واریز شده و هر چه سریعتر از محل این صندوق مبارزه با پدیده ریزگردها و بیابانزدایی هماهنگتر و سریع تر انجام شود.
وزیر امور خارجه در بخش دیگری از نامه خود یادآور شده است: این پدیده زیستمحیطی مرز نمیشناسد و به سلامت همه مردم منطقه مرتبط است، لذا ضرورت دارد که همه دولتهای منطقه فارغ از مسائل سیاسی در مقابله با بحران گرد وغبار بهصورت جدی و مؤثر مشارکت کنند.
امیرعبداللهیان پیش از این نیز در خصوص ضرورت اقدام دوجانبه و جمعی برای مهار پدیده گرد و غبار و بیابانزایی با وزیران امور خارجه عراق، سوریه، کویت و ترکیه بهصورت تلفنی گفتوگو کرده بود.
وی از وزیر خارجه عراق خواست که عربستان نیز بهعنوان یکی دیگر از کشورهای منشأ و مبتلا به این بحران، این ایده را مورد توجه جدی قرار دهد.
تبادل هیأتهای ایران و عراق برای مقابله با مشکل ریزگردها
«جاسم محمد الفلاحی» وزیر محیط زیست عراق هم در گفتوگو با «محمدکاظم آلصادق»سفیر جدید ایران در عراق، بر ضرورت همکاریهای دوجانبه و منطقهای برای مبارزه با اثرات تغییرات آب و هوایی و بویژه موضوع ریزگردها و طوفانهای گرد و غبار تأکید کردند. در همین راستا، توافق شد بزودی هیأتهایی میان دو کشور برای مذاکره و گفتوگو در خصوص نحوه مقابله با مشکل بروز ریزگردها و گرد و غبار، تبادل شود.
«رابرت مالی» ادعا کرد که امریکا همچنان از مخزن وسیع تحریمهای باقیمانده علیه ایران استفاده میکند
شاگردان دموکرات ترامپ
گروه سیاسی/ گزارشی که «رابرت مالی»، مسئول ارشد تیم مذاکره کننده امریکا هفته گذشته در نشست با نمایندگان گنگره ارائه داد تنها یک پرده از نمایش فریبی است که امریکا زیر لوای دیپلماسی میکوشد آن را در رابطه با جمهوری اسلامی ایران به اجرا درآورد. مسئول ارشد مذاکرهکننده امریکا در مذاکرات هستهای در نشست پرسش و پاسخی که هفته گذشته در کنگره امریکا برگزار شد، ابعاد تازهای از سیاست بازگشت به برجام «جو بایدن»، رئیسجمهور امریکا را فاش کرد. «مالی» در این نشست در شرایطی اعلام میکرد سیاست فشار حداکثری علیه ایران به شکست انجامیده است که در عین حال بر تداوم همان راهی اصرار میورزید که پیشتر «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور پیشین امریکا آن را پیموده بود. این گفته او که «ما و همه شرکای اروپایی خود متقاعد شدهایم که میتوانیم در ازای برداشتن گامهای مهم ایران برای عقبنشینی و محدود کردن برنامه هستهای خود، تخفیف محدودی از تحریمها ارائه کنیم و همچنان از مخزن وسیع تحریمهای باقیمانده و ابزارهای دیگری که در اختیار ما قرار دارد، برای تحت فشار قرار دادن و هدف قرار دادن سایر فعالیتهای خطرناک این کشور استفاده کنیم»، نشان داد که دولت «بایدن» سیاست بازگشت به برجام را به نحوی در دستور کار قرار داده تا همچنان تحریمهای زیادی علیه ایران روی میز باقی بماند و این کشور زیر سایه این رویکرد به تکرار خواستهای زیاده از حد خود ادامه دهد. چه آنکه مقدمه راهی که دولت «بایدن» میپیماید پیشتر از سوی ترامپ تدارک دیده شده و او با تصویب تحریمهای فرابرجامی امکان بازگشت آسان به این توافق را دشوار نموده بود.
همان مسیر، همان ادعاها
حالا دولت امریکا میکوشد درخواست ایران برای لغو تحریمهای غیربرجامی را تنها یک زیادهطلبی تعبیر کند و برای تحقق آن خواستهای دیگر روی میز بگذارد. این مهم زمانی هویدا شد که مسئول تیم مذاکرات امریکا از مخالفت دولت «بایدن» با برداشتن تحریم نیروی سپاه ایران از فهرست موسوم به سازمانهای تروریستی سخن میگفت؛ یعنی همان تحریم جدیدی که ترامپ در پی خروج از برجام تصویب کرد و حالا دولت امریکا آن را در شمول تعهدات برجامی امریکا نمیداند و با برداشتن آن مخالفت میکند. «مالی» در این باره در پاسخ به یکی از سناتورها که از او پرسید آیا مسأله اصلی مورد اختلاف قرار داشتن سپاه در فهرست موسوم به سازمانهای تروریستی خارجی است، گفت: «ما به ایران به صراحت گفتهایم که اگر آنها خواهان هرگونه امتیاز در مورد مسألهای غیرمرتبط با برجام مانند فهرست سازمانهای تروریستی هستند، ما به اقدامی متقابل از آنها نیاز داریم که نگرانیهای ما را برطرف کند. من فکر میکنم ایران تصمیم گرفته است که این اقدامات متقابل را انجام ندهد. آنها اکنون باید تصمیم بگیرند که میخواهند بدون درخواستهای اضافی به توافق برسند یا خیر.» این اظهارات او ثابت میکرد در بر همان پاشنه میچرخد و سیاست دولت کنونی امریکا بیش از هر چیز آزمودن همان راهی است که ترامپ پیموده و حالا «بایدن» با سرعت بیشتری در حال پیمودن آن است. «میخائیل اولیانوف» نماینده روسیه در مذاکرات نیز در پیامی توئیتری به این واقعیت اشاره داشت که مذاکرات وین درباره برجام دو و نیم ماه است که متوقف باقی مانده است. به نظر میرسد امریکا سعی دارد برخی تحریمهای اعمال شده توسط ترامپ بر ایران را حفظ کند.»
عملیات روانی محافل غربی
پیگیری چنین رویکردی از سوی امریکا در حالی به بروز یک وقفه نامعلوم در گفتوگوهای احیای برجام منجر شده است که تحولات پیرامونی با وقوع رویدادهای متعددی از جمله روایت وارونه محافل غربی مبنی بر به بنبست رسیدن مذاکرات بهدلیل تأکید ایران بر خواسته خروج سپاه از فهرست تحریمها و همچنین لابی شبانه روزی مقامهای صهیونیستی با شرکای امریکایی و اروپایی علیه مذاکرات در بالاترین سطح جریان یافته است. تلاشهایی که بیتردید هدف منزوی کردن ایران و معرفی آن بهعنوان تنها دلیل هرگونه شکست احتمالی در گفتوگوها را دنبال میکند.
زیر سایه چنین تحولاتی است که میتوان اظهارات نماینده ویژه امریکا در امور ایران در جلسه استماع کنگره را افشای واقعیاتی دانست که در پشت پرده مذاکرات میگذرد و از آن حکایت میکند که دیپلماسی امریکا همپوشانی کاملی با خواستههای تل آویو دارد و نباید این دیپلماسی نمایشی را ذیل شعارهای فریبنده آن جدی تلقی کرد.
انتخاب ایران از روی اضطرار نیست
گزارش مقام امریکایی به کنگره درباره مذاکرات در حالی ارائه شده که تغییر ریل اقتصادی در ایران و حرکت تدریجی آن به سمت اقتصاد مقاومتی، افزایش تابآوری نسبت به تحریمهای امریکایی و همچنین یافتن امکان فروش نفت این واقعیت را پدیدار کرده که دیگر احیای برجام برای ایران انتخابی از روی اضطرار نیست. به این معنا که ایران با اتکا به مقابله مؤثر با تحریمهای امریکایی بر موضع خود مبنی بر برداشتن همه تحریمهای برجامی و غیر برجامی و پایان یافتن ادعاهای سیاسی علیه فعالیتهای صلحآمیز هستهای اش تأکید دارد. چه آنکه ذیل این خواسته بهدنبال آن است تا مانع از تسلط مجدد نظام بازرسیهای شدید آژانس بر برنامه هستهای و مانعتراشی جدی بر سر راه پیشرفت برنامه هستهای کشور شود. شاید از اینرو باید این پیشنهاد «مالی» در کنگره را که گفته «تلاشها برای احیای توافق به مشکل برخورد کرده است اما کاهش محدود تحریمها به تهران همچنان میتواند این توافق را نجات دهد و زمینه را برای یک توافق گستردهتر فراهم کند»، از حالا غیرمطلوب دانست. چه آنکه وقفه ناپیدای مذاکرات که از اسفندماه سال گذشته در پی اصرار امریکا بر حفظ برخی تحریمها به وجود آمد، نتیجه عدم صداقت و شجاعت آنها در پاسخ به خواسته مشروع ایران ذیل این توافق است.
بی تصمیمی «جو بایدن»
با این حال ایران برای کمک به اروپا که چندی پیش نماینده خود «انریکه مورا» را با هدف بنبست شکنی مذاکرات به تهران فرستاد، ابتکارات جدیدی روی میز گذاشت. در پی همین سفر بود که اعلام شد چنانچه امریکا پیشنهادات مطرح شده در مذاکرات «مورا» در تهران را بپذیرد، امکان از سرگیری مذاکرات وجود دارد. این در حالی است که از زمان این سفر، امریکا موضعی مبنی بر رد یا تأیید پیشنهادات جدید نشان نداده است. حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه دو روز پیش در نشست مجمع جهانی اقتصاد در داووس در گفتوگویی با فرید زکریا، تحلیلگر سیاست خارجی امریکا ضمن اشاره به تعلل «بایدن» در تصمیمگیری، اظهارات «مالی» در کنگره را مورد توجه قرار داد و یادآور شد پیامهایی که ایران از «مالی» و مقامات امریکا تا عالیترین سطح (بایدن) دریافت میکند، متفاوت از مواضع رسانهای آنهاست.
تحریم سهباره یک نفر!
امیرعبداللهیان با بیان اینکه ما اخیراً یک ابتکار جدیدی را روی میز گذاشتیم، ولی احساس میکنیم آقای بایدن دچار بیتصمیمی شده است، افزود: «مهمترین موضوع برای ما این است که ما باید در بازگشت همه طرفها به برجام، از منافع اقتصادی برجام برخوردار شویم. باید عوامل فشار حداکثری ترامپ از میان برداشته شود. نمیتوان به برجام برگشت، ولی ایران از منافع اقتصادی محروم و عوامل فشار حداکثری ترامپ باقی بماند». وزیر خارجه عدم دریافت تضمینهای اقتصادی را مهمترین دلیل وقفه در مذاکرات دانست و یادآور شد که قرار گرفتن سپاه پاسداران در فهرست سازمانهای تروریستی امریکا یک موضوع فرعی در مذاکرات است و علت اصلی توقف گفتوگوها به درخواستها و مطالبات اقتصادی ایران در مسیر تجارت جهانی مربوط است.
امیرعبداللهیان با بیان اینکه همه عوامل فشار حداکثری ترامپ به دست «بایدن» تکرار میشود و آنقدر امریکاییها در تحریم افراط کردهاند که گاهی اوقات اسم یک فرد سه بار در لیست تحریم آمده است، افزود: «ما نسبت به تضمینهای اقتصادی هنوز به نقطه اطمینان از سوی امریکا نرسیدهایم، مهمترین مسأله این است که تحریمهای اقتصادی ایران باید به نحو مؤثر برداشته شود».
همان مسیر، همان ادعاها
حالا دولت امریکا میکوشد درخواست ایران برای لغو تحریمهای غیربرجامی را تنها یک زیادهطلبی تعبیر کند و برای تحقق آن خواستهای دیگر روی میز بگذارد. این مهم زمانی هویدا شد که مسئول تیم مذاکرات امریکا از مخالفت دولت «بایدن» با برداشتن تحریم نیروی سپاه ایران از فهرست موسوم به سازمانهای تروریستی سخن میگفت؛ یعنی همان تحریم جدیدی که ترامپ در پی خروج از برجام تصویب کرد و حالا دولت امریکا آن را در شمول تعهدات برجامی امریکا نمیداند و با برداشتن آن مخالفت میکند. «مالی» در این باره در پاسخ به یکی از سناتورها که از او پرسید آیا مسأله اصلی مورد اختلاف قرار داشتن سپاه در فهرست موسوم به سازمانهای تروریستی خارجی است، گفت: «ما به ایران به صراحت گفتهایم که اگر آنها خواهان هرگونه امتیاز در مورد مسألهای غیرمرتبط با برجام مانند فهرست سازمانهای تروریستی هستند، ما به اقدامی متقابل از آنها نیاز داریم که نگرانیهای ما را برطرف کند. من فکر میکنم ایران تصمیم گرفته است که این اقدامات متقابل را انجام ندهد. آنها اکنون باید تصمیم بگیرند که میخواهند بدون درخواستهای اضافی به توافق برسند یا خیر.» این اظهارات او ثابت میکرد در بر همان پاشنه میچرخد و سیاست دولت کنونی امریکا بیش از هر چیز آزمودن همان راهی است که ترامپ پیموده و حالا «بایدن» با سرعت بیشتری در حال پیمودن آن است. «میخائیل اولیانوف» نماینده روسیه در مذاکرات نیز در پیامی توئیتری به این واقعیت اشاره داشت که مذاکرات وین درباره برجام دو و نیم ماه است که متوقف باقی مانده است. به نظر میرسد امریکا سعی دارد برخی تحریمهای اعمال شده توسط ترامپ بر ایران را حفظ کند.»
عملیات روانی محافل غربی
پیگیری چنین رویکردی از سوی امریکا در حالی به بروز یک وقفه نامعلوم در گفتوگوهای احیای برجام منجر شده است که تحولات پیرامونی با وقوع رویدادهای متعددی از جمله روایت وارونه محافل غربی مبنی بر به بنبست رسیدن مذاکرات بهدلیل تأکید ایران بر خواسته خروج سپاه از فهرست تحریمها و همچنین لابی شبانه روزی مقامهای صهیونیستی با شرکای امریکایی و اروپایی علیه مذاکرات در بالاترین سطح جریان یافته است. تلاشهایی که بیتردید هدف منزوی کردن ایران و معرفی آن بهعنوان تنها دلیل هرگونه شکست احتمالی در گفتوگوها را دنبال میکند.
زیر سایه چنین تحولاتی است که میتوان اظهارات نماینده ویژه امریکا در امور ایران در جلسه استماع کنگره را افشای واقعیاتی دانست که در پشت پرده مذاکرات میگذرد و از آن حکایت میکند که دیپلماسی امریکا همپوشانی کاملی با خواستههای تل آویو دارد و نباید این دیپلماسی نمایشی را ذیل شعارهای فریبنده آن جدی تلقی کرد.
انتخاب ایران از روی اضطرار نیست
گزارش مقام امریکایی به کنگره درباره مذاکرات در حالی ارائه شده که تغییر ریل اقتصادی در ایران و حرکت تدریجی آن به سمت اقتصاد مقاومتی، افزایش تابآوری نسبت به تحریمهای امریکایی و همچنین یافتن امکان فروش نفت این واقعیت را پدیدار کرده که دیگر احیای برجام برای ایران انتخابی از روی اضطرار نیست. به این معنا که ایران با اتکا به مقابله مؤثر با تحریمهای امریکایی بر موضع خود مبنی بر برداشتن همه تحریمهای برجامی و غیر برجامی و پایان یافتن ادعاهای سیاسی علیه فعالیتهای صلحآمیز هستهای اش تأکید دارد. چه آنکه ذیل این خواسته بهدنبال آن است تا مانع از تسلط مجدد نظام بازرسیهای شدید آژانس بر برنامه هستهای و مانعتراشی جدی بر سر راه پیشرفت برنامه هستهای کشور شود. شاید از اینرو باید این پیشنهاد «مالی» در کنگره را که گفته «تلاشها برای احیای توافق به مشکل برخورد کرده است اما کاهش محدود تحریمها به تهران همچنان میتواند این توافق را نجات دهد و زمینه را برای یک توافق گستردهتر فراهم کند»، از حالا غیرمطلوب دانست. چه آنکه وقفه ناپیدای مذاکرات که از اسفندماه سال گذشته در پی اصرار امریکا بر حفظ برخی تحریمها به وجود آمد، نتیجه عدم صداقت و شجاعت آنها در پاسخ به خواسته مشروع ایران ذیل این توافق است.
بی تصمیمی «جو بایدن»
با این حال ایران برای کمک به اروپا که چندی پیش نماینده خود «انریکه مورا» را با هدف بنبست شکنی مذاکرات به تهران فرستاد، ابتکارات جدیدی روی میز گذاشت. در پی همین سفر بود که اعلام شد چنانچه امریکا پیشنهادات مطرح شده در مذاکرات «مورا» در تهران را بپذیرد، امکان از سرگیری مذاکرات وجود دارد. این در حالی است که از زمان این سفر، امریکا موضعی مبنی بر رد یا تأیید پیشنهادات جدید نشان نداده است. حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه دو روز پیش در نشست مجمع جهانی اقتصاد در داووس در گفتوگویی با فرید زکریا، تحلیلگر سیاست خارجی امریکا ضمن اشاره به تعلل «بایدن» در تصمیمگیری، اظهارات «مالی» در کنگره را مورد توجه قرار داد و یادآور شد پیامهایی که ایران از «مالی» و مقامات امریکا تا عالیترین سطح (بایدن) دریافت میکند، متفاوت از مواضع رسانهای آنهاست.
تحریم سهباره یک نفر!
امیرعبداللهیان با بیان اینکه ما اخیراً یک ابتکار جدیدی را روی میز گذاشتیم، ولی احساس میکنیم آقای بایدن دچار بیتصمیمی شده است، افزود: «مهمترین موضوع برای ما این است که ما باید در بازگشت همه طرفها به برجام، از منافع اقتصادی برجام برخوردار شویم. باید عوامل فشار حداکثری ترامپ از میان برداشته شود. نمیتوان به برجام برگشت، ولی ایران از منافع اقتصادی محروم و عوامل فشار حداکثری ترامپ باقی بماند». وزیر خارجه عدم دریافت تضمینهای اقتصادی را مهمترین دلیل وقفه در مذاکرات دانست و یادآور شد که قرار گرفتن سپاه پاسداران در فهرست سازمانهای تروریستی امریکا یک موضوع فرعی در مذاکرات است و علت اصلی توقف گفتوگوها به درخواستها و مطالبات اقتصادی ایران در مسیر تجارت جهانی مربوط است.
امیرعبداللهیان با بیان اینکه همه عوامل فشار حداکثری ترامپ به دست «بایدن» تکرار میشود و آنقدر امریکاییها در تحریم افراط کردهاند که گاهی اوقات اسم یک فرد سه بار در لیست تحریم آمده است، افزود: «ما نسبت به تضمینهای اقتصادی هنوز به نقطه اطمینان از سوی امریکا نرسیدهایم، مهمترین مسأله این است که تحریمهای اقتصادی ایران باید به نحو مؤثر برداشته شود».
گزارش «ایران» از ضرورت ایمن سازی هر چه سریع تر ساختمانهای نا ایمن
ساختمان های پرخطر را اعلام عمومی کنید
حمیده امینی فرد
خبرنگار
اواسط تیرماه دو سال قبل بود. ماجرای آتشسوزی و انفجار ساختمان مرکز «سینا مهرشمیران» که اتفاق افتاد همه نگاهها به سمت ایمنی ساختمانهای تهران رفت. برخیها از ترس آنکه اتفاقی مشابه رخ دهد، پایشان را تا مدتها از برخی ساختمانهایی که به زعمشان نا ایمن بود، بریده بودند، اما به چند هفته نکشیده تمام آن بیقراریها و تب و تابها خوابید. کمی بعد لیستی از ساختمانهای بسیار پر خطر تهران منتشر شد که نشان میداد 129 ساختمان وضعیت بسیار بدی دارند و باید برای آنها فوراً دست بهکار شد. ساختمانهایی که در لیستشان هم تجاری بود، هم اداری، هم صنعتی، هم آموزشی و هم بهداشتی. حالا بعد ازگذشت دو سال دوباره با یک ویرانی تلخ، موج نگرانیها بلند شده است. متروپل آبادان البته ماجرایش با سازههای قدیمی بسیار خطرناک فرق میکند، اما تبعاتش و خشم مردم در اصل یک حرف دارد و آن بحث «ایمنی ساختمانها» در هر کجای کشور است. چراکه حالا ساکنین پایتخت، شمال، جنوب، غرب و شرق حق دارند و باید بدانند چرا با وجود آنکه هر روز باید با نرخ جدیدی از هزینه مسکن (اجاره و خرید) مواجه شوند، کیفیت بعضی ساختمانها چه سازههای نو و چه قدیمی همچنان بر همان پاشنه قدیم (بی کیفیت و نا ایمن) میچرخد؟! تیرماه سال 99 رئیس سابق شورای شهر پنجم گفته بود که 33 هزار ساختمان نا ایمن در تهران شناسایی شده است، اما فقط 200 ساختمان مسیر ایمن شدن را طی کردهاند و بجز آن 3 هزار ساختمانی که در مسیر ایمن شدن قرار دارند، تکلیف 29 هزار ساختمان هم معلوم نیست! همان زمان البته لیست 129 ساختمان بسیار پر خطر هم اعلام شد، با وجود این هماکنون پس از گذشت دو سال از زبان مهدی عباسی، رئیس جدید کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران دوباره همین لیست تکرارمی شود! او به «ایران» میگوید: «بیشتر این ساختمانها در منطقه 12 قرار دارند وشامل بافت فرسوده، بازار و مجتمعهای تجاری میشوند و حتی همین ساختمانها هم میتوانند اولویتبندی شده و میزان پر خطر بودنشان با یکدیگر فرق میکند.»اما سؤال جدی اینجاست چرا بعد از گذشت دوسال و با وجود تأکید بر اینکه این ساختمانها وضعیت بسیار اسفناکی دارند، هیچ اتفاقی برای ایمنسازی آنها صورت نگرفته است؟
عباسی اینطور پاسخ میدهد: «بخشی از این ساختمانها تا 70 درصد و بخشی دیگر بین 20 تا 50 درصد ایمن شدهاند والبته بعضی ساختمانها نیز هیچ اقدامی انجام ندادهاند. بنابراین اگر قرار به ارزیابی دوباره باشد ممکن است تعدادی از این لیست خارج شده باشند، اما چون از قبل بسیار پر خطر شناخته و کدگذاری شدهاند تا پایان عملیات ایمنسازی بهصورت کامل در این لیست میمانند.»
چرا لیست ساختمانهای پر خطر علنی نمیشود!
این 129 ساختمان کدامند؟ این شاید اصلیترین مطالبه این روزهای مردمی باشد که میخواهند و باید بدانند به کدام مرکز خرید یا مرکز بهداشتی بروند یا نه؟ اما آیا این لیست موجود است؟ جواب منفی است. مهدی عباسی البته از مهلت یک ماههای میگوید که در یک برنامه تلویزیونی به شهرداری داده تا لیست را اعلام عمومی کند. ازاین تاریخ فعلاً چند روز بیشتر نگذشته است. جدا از این مهلت رسانهای باید پرسید شهرداری چرا اسامی این ساختمانها را اعلام نمیکند؟ این مطالبه در شورای قبل هم چندین مرتبه از زبان شوراییها مطرح شد. آیا این ساختمانها به نهاد یا سازمان خاصی وابستهاند؟ اگرچه لیست این ساختمانها حالا تغییر کرده است، اما برخی اسامی همچون راسته بازار تهران، مرکز تجاری بوستان، برج رضا و بازار گل محلاتی نشان میدهد که همه این ساختمانها متعلق به یک نهاد خاص نیستند.
پس علت اینکه اسامی اعلام نمیشود، چیست؟ مشکلات معیشتی و اقتصادی که به دنبال تعطیلی این مراکز رخ خواهد داد اصلیترین دلیلی است که بهعنوان کند بودن روند برخورد با نا ایمنها اعلام میشود. مهدی عباسی میگوید: «این یک تحلیل اشتباه است، نباید به خاطر اقلیت، منافع اکثریت را نادیده گرفت. مردم باید بدانند که کدام ساختمان ایمن است و کدام نیست.» ناصرامانی دیگرعضو شورا هم با طرح این پرسش که چرا نباید لیست این ساختمانها منتشر شود؟ به «ایران» میگوید: «بهعنوان یک عضو شورا اعلام کردهام که باید این لیست عمومی اعلام شود تا مردم بدانند به کجا بروند یا نروند، اما اعلام نمیکنند!»
وی با اشاره به بازدید خود از بخشی ازمناطق کم برخوردار تهران، یکی از مسائل مشترک در این محلات را بافت وسیع فرسوده اعلام کرده و میگوید: «این بافت بسیارخطرناک است. با توجه به کوچههای بسیار باریک وعدم دسترسی ممکن است با کوچکترین آتشسوزی یک فاجعه انسانی رخ می دهد. چه برسد به اینکه ساختمانی تخریب شده یا زلزله بیاید.»
تشکیل کارگروهی برای حمایتهای حقوقی از شهرداری
جعفربندی شربیانی، عضو دیگر شورا هم با بیان اینکه از ابتدای شروع بهکار شورای ششم دو مأموریت مهم را در حوزه ایمنی ساختمانها دنبال کردیم به«ایران» میگوید: «رصد و سروسامان دادن ساختمانها و اعمال قوانین مربوطه برای الزام به ایمنسازی و همچنین رعایت قوانین شهرسازی به شکل قاطعانه تا از ساخت ساختمانهای پرخطر و نا ایمن جلوگیری شود، دو مأموریت ما از ابتدا بوده است. البته شهرداری چه دراین دوره و چه در دورههای گذشته تکلیف خود را انجام داده است. وقتی به اتفاقات گذشته هم نگاهی میاندازیم متوجه میشویم که تذکرات لازم داده شده اما این یک فرایند است که هماهنگی سازمانهای ذیربط مثل قوه قضائیه و حمایتهای حقوقی و برخوردهای قاطع را میطلبد. در جلسه اخیری که اعضای شورا با رئیس قوه قضائیه داشتند، به این موضوع اشاره کردیم. قرار بر این شد تا به مدد کارگروهی متشکل از برخی معاونان قوه قضائیه و اعضای شورا و کمیسیونهای مربوطه و شهرداری برای رسیدن به نقطه بهینه برای یافتن یک راهکار مناسب برسیم. چراکه شهرداری نیازمند یکسری حمایتهای حقوقی و قضایی برای اعمال قوانین جاری مثل حوزه ایمنسازی است. البته موضوع اجتماعی بسیار مهم است و باید معیشت مردم را هم در نظر گرفت. بنابراین لازم است حوزه ساماندهی مشاغل قبل از وقوع حادثه تصمیمگیری درستی انجام دهد و با تدبیر موضوع مدیریت شود.»
مسأله این است که زمان برای پرداختن به ساختمانهای بسیار پر خطر حیاتی است. باید لیست نا ایمنها زودتر به روزرسانی و روند نظارت تشدید شود. کارشناسان حوزه ساختمان البته معتقدند که از دهه 90 به بعد، وضعیت ساختمانهای پایتخت از نظر کیفی نسبت به گذشته بهتر شده است و نباید نگاه تک بعدی و سیاه به ساخت و ساز در کلانشهر تهران داشت. با اینهمه همچنان کیفیت ساختمانها در تهران یکی از کلیشهایترین دغدغههایی است که ساکنان این ابرشهر را آزار میدهد.
خبرنگار
اواسط تیرماه دو سال قبل بود. ماجرای آتشسوزی و انفجار ساختمان مرکز «سینا مهرشمیران» که اتفاق افتاد همه نگاهها به سمت ایمنی ساختمانهای تهران رفت. برخیها از ترس آنکه اتفاقی مشابه رخ دهد، پایشان را تا مدتها از برخی ساختمانهایی که به زعمشان نا ایمن بود، بریده بودند، اما به چند هفته نکشیده تمام آن بیقراریها و تب و تابها خوابید. کمی بعد لیستی از ساختمانهای بسیار پر خطر تهران منتشر شد که نشان میداد 129 ساختمان وضعیت بسیار بدی دارند و باید برای آنها فوراً دست بهکار شد. ساختمانهایی که در لیستشان هم تجاری بود، هم اداری، هم صنعتی، هم آموزشی و هم بهداشتی. حالا بعد ازگذشت دو سال دوباره با یک ویرانی تلخ، موج نگرانیها بلند شده است. متروپل آبادان البته ماجرایش با سازههای قدیمی بسیار خطرناک فرق میکند، اما تبعاتش و خشم مردم در اصل یک حرف دارد و آن بحث «ایمنی ساختمانها» در هر کجای کشور است. چراکه حالا ساکنین پایتخت، شمال، جنوب، غرب و شرق حق دارند و باید بدانند چرا با وجود آنکه هر روز باید با نرخ جدیدی از هزینه مسکن (اجاره و خرید) مواجه شوند، کیفیت بعضی ساختمانها چه سازههای نو و چه قدیمی همچنان بر همان پاشنه قدیم (بی کیفیت و نا ایمن) میچرخد؟! تیرماه سال 99 رئیس سابق شورای شهر پنجم گفته بود که 33 هزار ساختمان نا ایمن در تهران شناسایی شده است، اما فقط 200 ساختمان مسیر ایمن شدن را طی کردهاند و بجز آن 3 هزار ساختمانی که در مسیر ایمن شدن قرار دارند، تکلیف 29 هزار ساختمان هم معلوم نیست! همان زمان البته لیست 129 ساختمان بسیار پر خطر هم اعلام شد، با وجود این هماکنون پس از گذشت دو سال از زبان مهدی عباسی، رئیس جدید کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران دوباره همین لیست تکرارمی شود! او به «ایران» میگوید: «بیشتر این ساختمانها در منطقه 12 قرار دارند وشامل بافت فرسوده، بازار و مجتمعهای تجاری میشوند و حتی همین ساختمانها هم میتوانند اولویتبندی شده و میزان پر خطر بودنشان با یکدیگر فرق میکند.»اما سؤال جدی اینجاست چرا بعد از گذشت دوسال و با وجود تأکید بر اینکه این ساختمانها وضعیت بسیار اسفناکی دارند، هیچ اتفاقی برای ایمنسازی آنها صورت نگرفته است؟
عباسی اینطور پاسخ میدهد: «بخشی از این ساختمانها تا 70 درصد و بخشی دیگر بین 20 تا 50 درصد ایمن شدهاند والبته بعضی ساختمانها نیز هیچ اقدامی انجام ندادهاند. بنابراین اگر قرار به ارزیابی دوباره باشد ممکن است تعدادی از این لیست خارج شده باشند، اما چون از قبل بسیار پر خطر شناخته و کدگذاری شدهاند تا پایان عملیات ایمنسازی بهصورت کامل در این لیست میمانند.»
چرا لیست ساختمانهای پر خطر علنی نمیشود!
این 129 ساختمان کدامند؟ این شاید اصلیترین مطالبه این روزهای مردمی باشد که میخواهند و باید بدانند به کدام مرکز خرید یا مرکز بهداشتی بروند یا نه؟ اما آیا این لیست موجود است؟ جواب منفی است. مهدی عباسی البته از مهلت یک ماههای میگوید که در یک برنامه تلویزیونی به شهرداری داده تا لیست را اعلام عمومی کند. ازاین تاریخ فعلاً چند روز بیشتر نگذشته است. جدا از این مهلت رسانهای باید پرسید شهرداری چرا اسامی این ساختمانها را اعلام نمیکند؟ این مطالبه در شورای قبل هم چندین مرتبه از زبان شوراییها مطرح شد. آیا این ساختمانها به نهاد یا سازمان خاصی وابستهاند؟ اگرچه لیست این ساختمانها حالا تغییر کرده است، اما برخی اسامی همچون راسته بازار تهران، مرکز تجاری بوستان، برج رضا و بازار گل محلاتی نشان میدهد که همه این ساختمانها متعلق به یک نهاد خاص نیستند.
پس علت اینکه اسامی اعلام نمیشود، چیست؟ مشکلات معیشتی و اقتصادی که به دنبال تعطیلی این مراکز رخ خواهد داد اصلیترین دلیلی است که بهعنوان کند بودن روند برخورد با نا ایمنها اعلام میشود. مهدی عباسی میگوید: «این یک تحلیل اشتباه است، نباید به خاطر اقلیت، منافع اکثریت را نادیده گرفت. مردم باید بدانند که کدام ساختمان ایمن است و کدام نیست.» ناصرامانی دیگرعضو شورا هم با طرح این پرسش که چرا نباید لیست این ساختمانها منتشر شود؟ به «ایران» میگوید: «بهعنوان یک عضو شورا اعلام کردهام که باید این لیست عمومی اعلام شود تا مردم بدانند به کجا بروند یا نروند، اما اعلام نمیکنند!»
وی با اشاره به بازدید خود از بخشی ازمناطق کم برخوردار تهران، یکی از مسائل مشترک در این محلات را بافت وسیع فرسوده اعلام کرده و میگوید: «این بافت بسیارخطرناک است. با توجه به کوچههای بسیار باریک وعدم دسترسی ممکن است با کوچکترین آتشسوزی یک فاجعه انسانی رخ می دهد. چه برسد به اینکه ساختمانی تخریب شده یا زلزله بیاید.»
تشکیل کارگروهی برای حمایتهای حقوقی از شهرداری
جعفربندی شربیانی، عضو دیگر شورا هم با بیان اینکه از ابتدای شروع بهکار شورای ششم دو مأموریت مهم را در حوزه ایمنی ساختمانها دنبال کردیم به«ایران» میگوید: «رصد و سروسامان دادن ساختمانها و اعمال قوانین مربوطه برای الزام به ایمنسازی و همچنین رعایت قوانین شهرسازی به شکل قاطعانه تا از ساخت ساختمانهای پرخطر و نا ایمن جلوگیری شود، دو مأموریت ما از ابتدا بوده است. البته شهرداری چه دراین دوره و چه در دورههای گذشته تکلیف خود را انجام داده است. وقتی به اتفاقات گذشته هم نگاهی میاندازیم متوجه میشویم که تذکرات لازم داده شده اما این یک فرایند است که هماهنگی سازمانهای ذیربط مثل قوه قضائیه و حمایتهای حقوقی و برخوردهای قاطع را میطلبد. در جلسه اخیری که اعضای شورا با رئیس قوه قضائیه داشتند، به این موضوع اشاره کردیم. قرار بر این شد تا به مدد کارگروهی متشکل از برخی معاونان قوه قضائیه و اعضای شورا و کمیسیونهای مربوطه و شهرداری برای رسیدن به نقطه بهینه برای یافتن یک راهکار مناسب برسیم. چراکه شهرداری نیازمند یکسری حمایتهای حقوقی و قضایی برای اعمال قوانین جاری مثل حوزه ایمنسازی است. البته موضوع اجتماعی بسیار مهم است و باید معیشت مردم را هم در نظر گرفت. بنابراین لازم است حوزه ساماندهی مشاغل قبل از وقوع حادثه تصمیمگیری درستی انجام دهد و با تدبیر موضوع مدیریت شود.»
مسأله این است که زمان برای پرداختن به ساختمانهای بسیار پر خطر حیاتی است. باید لیست نا ایمنها زودتر به روزرسانی و روند نظارت تشدید شود. کارشناسان حوزه ساختمان البته معتقدند که از دهه 90 به بعد، وضعیت ساختمانهای پایتخت از نظر کیفی نسبت به گذشته بهتر شده است و نباید نگاه تک بعدی و سیاه به ساخت و ساز در کلانشهر تهران داشت. با اینهمه همچنان کیفیت ساختمانها در تهران یکی از کلیشهایترین دغدغههایی است که ساکنان این ابرشهر را آزار میدهد.
سلام 100هزار نفری به فرمانده
اجتماع ۱۰۰ هزار نفری «سلام فرمانده» در ورزشگاه آزادی تهران درحالی برگزار شد که بیش از ۲۴۰ هزار نفر برای حضور در این اجتماع بزرگ و خانوادگی ثبتنام کرده بودند. به گزارش تسنیم، این اجتماع بزرگ خانوادگی عصر روز پنجشنبه 5 خرداد با حضور خانوادهها، متولدین دهه هشتادی و دهه نودی همراه با اجرای سرود «سلام فرمانده» با حضور ابوذر روحی خواننده اثر برگزار شد. در این مراسم، مجری برنامه با یادی از جانباختگان حادثه متروپل آبادان از مخاطبان و تماشاگران خواست تا به احترام بازماندگان و درگذشتگان صلواتی ختم کنند و همچنین برای مجروحان و مصدومان این حادثه، آرزوی سلامتی کردند. در نخستین بخش از برنامه اجتماع «سلام فرمانده» چند تن از ورزشکاران باستانی با اقتدا به حضرت امام علی(ع) پهلوان عالم هستی، آیین پهلوانی را به نمایش گذاشتند و پس از آن گروه سرود متشکل از دختران و پسران کودک و نوجوان به اجرای سرود پرداختند. شعر سرود «سلام فرمانده» از سیدمهدی بنیهاشمی لنگرودی است و ابوذر روحی آن را با کودکان همخوانی کرده است. برخی از شرکتکنندگان در مراسم چفیههایی در دست داشتند که منقش به عکس رهبر انقلاب بود و همزمان به همسرایی با سرودهای پخش شده از بلندگوی ورزشگاه پرداختند. ابوذر روحی، خواننده سرود ملی و پرمخاطب «سلام فرمانده» پیش از اجرای سرود در اجتماع یکصد هزار نفری مردم در ورزشگاه آزادی، گفت: خدا را شکر که این جمعیت پرشکوه به عشق امام زمان(عج) حضور پیدا کرده که نشان دهنده اقتدار نظام جمهوری اسلامی است. وی با قدردانی از عوامل دخیل در اجرای این سرود در شهرستانهای مختلف کشور عنوان کرد: من قدردان تمام افرادی هستم که در شهرهای مختلف برای برگزاری برنامهها و این اجتماع بزرگ در تهران تلاش کردند. پس از این سخنان، همخوانی سرود «سلام فرمانده» با همراهی تمام حاضران در استادیوم آغاز شد و 100 هزار نفر از حضار این سرود را بهصورت ایستاده همخوانی کردند.
عکس : سجاد صفری / ایران
عکس : سجاد صفری / ایران
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
فروش ۲۱۱ میلیارد تومانی در نمایشگاه کتاب
-
شهادت نخبه دانشگاه شریف در پارچین
-
ایران همدرد آبادان
-
اتحاد ایران و روسیه برای صادرات حداکثری نفت
-
2 نفتکش یونانی در تور سپاه
-
بازی فوتبال در زمین سیاست
-
بازارچه ای در باد
-
دروغهای آشنا!
-
پاتک به عادی سازی
-
اعتبار یک سد بیشتر از کل اعتبار سازمان منابع طبیعی
-
شاگردان دموکرات ترامپ
-
ساختمان های پرخطر را اعلام عمومی کنید
-
سلام 100هزار نفری به فرمانده
اخبارایران آنلاین