ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مشکل اشتغال ملی پوش قایقرانی بعد از 4 سال حل نشده است
کاظمی: بهخاطرعشق وعلاقه در ورزش ماندهام
فائزه زمانی/ ملیپوش قایقرانی بعد از 4 سال پیگیری برای حل مشکل اشتغال، هنوز در همان خانه اول قرار دارد. هدیه کاظمی که بهتازگی در مسابقات قهرمانی آسیا درخشید، اوضاع معیشتی ورزشکاران ایرانی را خوب نمیداند و معتقد است آنها فقط به خاطر عشق و علاقه در ورزش ماندهاند. او در گفتوگو با خبرنگار «ایران» تأکید کرد که با تعویق بازیهای آسیایی خستگی به تنش مانده است: «ما تا آخرین لحظه در اردوها پارو زدیم اما متأسفانه بازیهای آسیایی لغو شد. بعد از این خبر درگیر لیگ برتر قایقرانی بودیم و حالا 4 روز است که کادر فنی استراحت داده است. ما مدتی طولانی در اردوها پارو میزدیم و برای حضور در بازیهای آسیایی آماده بودیم. تعویق بازیها برای ما هم بد بود و هم خوب اما لغو مسابقات برنامه و انگیزهمان را بههم ریخت. به هرحال ما روزی 5، 6 وعده تمرین میکردیم و با شنیدن این خبر خستگی به تنمان ماند.» کاظمی قراردادهای لیگ برتر را کافی نمیداند: «امسال با تیم صنایع هرمزگان مقام دوم را بهدست آوردیم. سطح لیگ نسبت به سالهای قبل بهتر شده و مسابقات منظمتر برگزار میشود. قرارداد قایقرانان هنوز آنطور که باید نیست. مادههای قایقرانی زیاد اما اسپانسر کم است. مسابقات لیگ کمتر از 6 ماه برگزار میشود و مبلغ دریافتی کفاف 6 ماه را نمیدهد.»
قایقران تیم ملی از بدقولی مسئولان گلایه دارد: «در این 13 سالی که ملیپوش بودهام شرایط پیشرفت در سالهای اخیر بهتر شده و ورزشهای جدیدی شروع به کار کرده و مدالهای بانوان دوبرابر شده است اما نگرانی ورزشکاران از آیندهشان پابرجاست. ورزشکار حرفهای حداقل روزی 3 وعده تمرین میکند و دیگر وقتی برای کار نمیماند که آیندهاش تأمین شود. متأسفانه در این سالها قولهای مسئولان برای اشتغال و حقوق عملی نشده است. حقوق ما حتی کفاف یک هفته زندگی را هم نمیدهد. من 13 سال عضو تیم ملی بودهام و الان 28 سال دارم و تازه بیمه ورزشیام از 30 سالگی شروع میشود. فعلاً قصد خداحافظی از تیم ملی را ندارم اما تازه وقتی ورزش قهرمانی را کنار بگذارم باید دنبال کار بگردم و احتمالاً تا 60 سالگی کار کنم (باخنده). همین مشکلات و فکر به آینده ورزشکاران را اذیت میکند. به شخصه 4 سال پیگیر استخدام بودم که بعد از کلی دوندگی به نتیجه نرسیدم و متأسفانه ارگانهای مربوطه از مصوبات هیأت دولت حمایت نمیکنند. حتی جوایز به صورت سکه پرداخت نشده و معادل سکه، پول میدهند که مبلغ ناچیزی دست ما را میگیرد. من فروردینماه در مسابقات قهرمانی آسیا چند مدال گرفتم که هنوز پاداشی در کار نیست. در کل اگر کسی این روزها در ورزش مانده فقط به خاطر عشق و علاقه است.»
قایقران تیم ملی از بدقولی مسئولان گلایه دارد: «در این 13 سالی که ملیپوش بودهام شرایط پیشرفت در سالهای اخیر بهتر شده و ورزشهای جدیدی شروع به کار کرده و مدالهای بانوان دوبرابر شده است اما نگرانی ورزشکاران از آیندهشان پابرجاست. ورزشکار حرفهای حداقل روزی 3 وعده تمرین میکند و دیگر وقتی برای کار نمیماند که آیندهاش تأمین شود. متأسفانه در این سالها قولهای مسئولان برای اشتغال و حقوق عملی نشده است. حقوق ما حتی کفاف یک هفته زندگی را هم نمیدهد. من 13 سال عضو تیم ملی بودهام و الان 28 سال دارم و تازه بیمه ورزشیام از 30 سالگی شروع میشود. فعلاً قصد خداحافظی از تیم ملی را ندارم اما تازه وقتی ورزش قهرمانی را کنار بگذارم باید دنبال کار بگردم و احتمالاً تا 60 سالگی کار کنم (باخنده). همین مشکلات و فکر به آینده ورزشکاران را اذیت میکند. به شخصه 4 سال پیگیر استخدام بودم که بعد از کلی دوندگی به نتیجه نرسیدم و متأسفانه ارگانهای مربوطه از مصوبات هیأت دولت حمایت نمیکنند. حتی جوایز به صورت سکه پرداخت نشده و معادل سکه، پول میدهند که مبلغ ناچیزی دست ما را میگیرد. من فروردینماه در مسابقات قهرمانی آسیا چند مدال گرفتم که هنوز پاداشی در کار نیست. در کل اگر کسی این روزها در ورزش مانده فقط به خاطر عشق و علاقه است.»
رئیس جمهور ضمن انتقاد از واگذاریهای غیرمنطقی و خلاف قانون در گذشته عنوان کرد
فساد در خصوصیسازی را اصلاح میکنیم
مدیر سرمایه گذاری شرکت ملی نفت در گفت و گو با «ایران» خبر داد
عقد قرارداد محرمانه نیم میلیارد یورویی با یک شرکت خارجی
تولید نفت در میدان مشترک آزادگان به 700 هزار بشکه و ضریب بازیافت نفت آن به دو برابر میرسد
عطیه لباف
خبرنگار
صنعت نفت به دنبال توسعه از مسیرهای متنوع تأمین مالی است و درخصوص برنامههای این بخش مدیر سرمایهگذاری و کسب و کار شرکت ملی نفت ایران میگوید که هم منابع مالی داخلی و هم تأمین مالی از خارج مورد توجه است.
فریدون کرد زنگنه در گفتوگو با «ایران» بیان میکند که اکنون مذاکرات با سرمایهگذاران داخلی و خارجی به جد دنبال میشود و هیچ محدودیتی برای این بخش وجود ندارد. او توضیح میدهد: «اخیراً شرکتها و هلدینگهای پتروشیمی نیز وارد بحث سرمایهگذاری در بالادست صنعت نفت شدند و این مسأله بخوبی نشان میدهد که در سازوکار جدید قرار است از تمام ظرفیتها استفاده شود.»
ورود سرمایه خارجی به صنعت نفت
کرد زنگنه با اشاره به شرایط خاص کشور و محرمانه بودن برخی از قراردادها و تفاهمنامههای امضا شده با شرکتهای خارجی عنوان میکند: «در این 8 ماه قراردادها و تفاهمنامههایی با شرکتهای خارجی امضا کردیم که در نهایت به توسعه صنعت نفت کمک خواهد کرد.» او ادامه میدهد: «برای مثال، یک قرارداد محرمانه 500 میلیون یورویی در پایان سال 1400 با یک شرکت خارجی منعقد شد اما به خاطر تحریم رسانهای نشد. این قرارداد برای توسعه لایههای نفتی پارس جنوبی است که برای اولین بار اتفاق میافتد. در همین حال، اکتشاف لایههای نفتی را نیز دنبال میکنیم.»
تأمین 20 میلیارد دلار از داخل کشور
در چند ماه اخیر با تغییر نگاه دولت به سرمایهگذاران داخلی، قرار شده است که بخشی از 200 میلیارد دلار سرمایه مورد نیاز صنعت نفت از بانکها و مؤسسات مالی و شرکتهای بخش خصوصی تأمین شود. در این باره، مدیر سرمایهگذاری و کسبوکار شرکت ملی نفت ایران میگوید: «با توجه به ظرفیت سنجیهای انجام شده، برنامهریزی کردهایم 20 میلیاد دلار از سیستم بانکی، مؤسسات مالی و اعتباری و بخش خصوصی تأمین اعتبار کنیم.»
او بیان میکند: «این سرمایه میتواند بخش قابل توجهی از نیاز صنعت را تأمین کند و گامی مؤثر در جهت رسیدن به هدفگذاری ظرفیت تولید نفت به میزان 5.7 میلیون بشکه در روز است.»
خبر خوش نفتی در هفته آتی
مدیر سرمایهگذاری و کسب و کار شرکت ملی نفت ایران میگوید که تأمین اعتبار مهمترین بخش میادین نفت خیز جنوب یعنی میدان آزادگان به جمعبندی رسیده و هفته آینده خبر خوش آن اعلام میشود.
او ادامه میدهد: «برنامهریزی شده که دو بخش شمالی و جنوبی این میدان به شکل یکپارچه توسعه داده شود و به دنبال تشکیل کنسرسیوم به این منظور هستیم.» کرد زنگنه با اشاره به اینکه این کنسرسیوم متشکل از شرکتهای ایرانی است، میگوید: «در قالب شرکتهای اکتشاف و تولید (E&P) این همکاری شکل میگیرد و از محل تأمین اعتبار بخش داخلی بخصوص سیستم بانکی این روند آغاز میشود. شرکتهایی که اعلام امادگی کرده اند، نیز بخشی از این تأمین مالی خواهند بود.»
توسعه آزادگان تا تولید 700 هزار بشکه در روز
برنامههای شرکت ملی نفت نشان میدهد که میادین مشترک در اولویت توسعه هستند. یکی از میادین مهم ایران که مخزن آن با کشور همجوار مشترک است، میدان آزادگان است. در میدان مشترک آزادگان برنامه این است که تا پایان سال، مرحله نخست آن به ۲۲۰ هزار بشکه در روز ظرفیت تولید برسد و در مرحله دوم نیز برنامهریزی شده تا تولید از آزادگان شمالی و جنوبی به ۵۷۰ هزار بشکه در روز برسد.
اما درخصوص برنامه کامل این بخش، معاون مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران عنوان میکند: «توسعه آزادگان از این به بعد یکپارچه خواهد بود. آنچه مد نظر ماست این است که در راستای برنامه راهبردی توسعه، این میدان را در دو دوره 4 ساله پیوسته توسعه دهیم. هدفگذاری این است که تا 7 سال آینده ظرفیت تولید این میدان به 700 هزار بشکه در روز برسد. به عبارتی ابتدا به 220 هزار بشکه در روز تا پایان سال جاری، 570 هزار بشکه در روز در گام دوم و 700 هزار بشکه در روز در گام سوم برسد. این برنامه 7 ساله است و تأمین مالی آن داخلی است.»
او درخصوص تأمین تکنولوژی نیز عنوان میکند: «اولین موضوع تأمین منابع مالی است که از داخل صورت میگیرد. اما درخصوص تکنولوژی، شرکتهای فعال در دو حوزه (E&P) و (EPC) در ایران به توانمندی قابل قبولی رسیدهاند و میتوانند این کار را جلو ببرند. لذا مشکلی برای آزادگان و خیلی از میادین دیگر کشور نداریم.»
ضریب بازیافت نفت در آزادگان دو برابر میشود
مدیر سرمایهگذاری و کسب و کار شرکت ملی نفت ایران میگوید که در برنامه توسعه آزادگان افزایش ضریب بازیافت نفت خام نیز دیده شده است.
او در این باره توضیح میدهد: «برنامه افزایش ضریب بازیافت نفت خام یعنی افزایش برداشت نفت از این میدان در گام نخست برای رسیدن به رقم 10 درصد تعریف شده است. یعنی از 5 درصد کنونی به 10 درصد خواهیم رسید و این کار با استفاده از روشهای مطلوب ازدیاد برداشت در این میدان انجام خواهد شد.» افزایش ضریب بازیافت یا بهبود بازیافت نفت در قالب EOR و IOR عملی میشود. افزایش ضریب بازیافت موضوعی جدی است که ثروت کشور را افزایش میدهد. در غرب کارون حدود 67 میلیارد بشکه نفت خام درجا وجود دارد که افزایش این ضریب بازیافت میتواند بشکههای نفت بیشتری را از این میدان مشترک در اختیار کشور بگذارد.
همکاری با خارجیها برای بخشهای نیازمند تکنولوژی
اما درخصوص بخشهایی که نیازمند تکنولوژیهای روز جهان هستیم، کرد زنگنه به مذاکرات با شرکتهای بینالمللی اشاره میکند و میگوید: «برای مثال در برخی میادین مشترک حوزه دریا نیازمند هم جذب منابع مالی و هم تکنولوژی هستیم. از این رو مذاکره با کشورهای اروپایی و آسیایی انجام داده ایم و خوشبختانه سیگنالهای مثبتی نیز گرفتهایم. برخی از شرکتها برای سرمایهگذاری اعلام امادگی کردهاند. علاوه بر سرمایهگذاری در تکنولوژی دریایی تا اندازهای نیاز به ارتقای سطح تکنولوژیک داریم.» او ادامه میدهد: «همچنین در تأمین تجهیزات و کالاهای مورد نیاز با شرکتهای اروپایی رایزنی انجام میدهیم و تا پایان سال به امید خدا این ظرفیت همکاری فراهم میشود.»
ایجاد یک میلیون بشکه ظرفیت تولید نفت در دولت کنونی
کرد زنگنه در پایان با اشاره به اینکه برنامه ما افزایش ظرفیت تولید نفت و گاز حتی در مدت باقی مانده از دولت سیزدهم است، به هدفگذاری افزایش یک میلیون بشکه ظرفیت تولید نفت در کوتاه مدت اشاره میکند و میگوید: «افزایش ظرفیت تولید از میادین مشترک در اولویت قرار دارد. برای سایر میادین غیر مشترک نیز به یاری خداوند برنامه ریزی کرده ایم. در این برنامه تولید میادین و توسعه چاههای موجود با هم دیده شده است. از سرمایه داخلی و خارجی هر دو بهره میبریم تا صنعت نفت از این حالت سکون در زمینه ظرفیت تولید خارج شود.»
عطیه لباف
خبرنگار
صنعت نفت به دنبال توسعه از مسیرهای متنوع تأمین مالی است و درخصوص برنامههای این بخش مدیر سرمایهگذاری و کسب و کار شرکت ملی نفت ایران میگوید که هم منابع مالی داخلی و هم تأمین مالی از خارج مورد توجه است.
فریدون کرد زنگنه در گفتوگو با «ایران» بیان میکند که اکنون مذاکرات با سرمایهگذاران داخلی و خارجی به جد دنبال میشود و هیچ محدودیتی برای این بخش وجود ندارد. او توضیح میدهد: «اخیراً شرکتها و هلدینگهای پتروشیمی نیز وارد بحث سرمایهگذاری در بالادست صنعت نفت شدند و این مسأله بخوبی نشان میدهد که در سازوکار جدید قرار است از تمام ظرفیتها استفاده شود.»
ورود سرمایه خارجی به صنعت نفت
کرد زنگنه با اشاره به شرایط خاص کشور و محرمانه بودن برخی از قراردادها و تفاهمنامههای امضا شده با شرکتهای خارجی عنوان میکند: «در این 8 ماه قراردادها و تفاهمنامههایی با شرکتهای خارجی امضا کردیم که در نهایت به توسعه صنعت نفت کمک خواهد کرد.» او ادامه میدهد: «برای مثال، یک قرارداد محرمانه 500 میلیون یورویی در پایان سال 1400 با یک شرکت خارجی منعقد شد اما به خاطر تحریم رسانهای نشد. این قرارداد برای توسعه لایههای نفتی پارس جنوبی است که برای اولین بار اتفاق میافتد. در همین حال، اکتشاف لایههای نفتی را نیز دنبال میکنیم.»
تأمین 20 میلیارد دلار از داخل کشور
در چند ماه اخیر با تغییر نگاه دولت به سرمایهگذاران داخلی، قرار شده است که بخشی از 200 میلیارد دلار سرمایه مورد نیاز صنعت نفت از بانکها و مؤسسات مالی و شرکتهای بخش خصوصی تأمین شود. در این باره، مدیر سرمایهگذاری و کسبوکار شرکت ملی نفت ایران میگوید: «با توجه به ظرفیت سنجیهای انجام شده، برنامهریزی کردهایم 20 میلیاد دلار از سیستم بانکی، مؤسسات مالی و اعتباری و بخش خصوصی تأمین اعتبار کنیم.»
او بیان میکند: «این سرمایه میتواند بخش قابل توجهی از نیاز صنعت را تأمین کند و گامی مؤثر در جهت رسیدن به هدفگذاری ظرفیت تولید نفت به میزان 5.7 میلیون بشکه در روز است.»
خبر خوش نفتی در هفته آتی
مدیر سرمایهگذاری و کسب و کار شرکت ملی نفت ایران میگوید که تأمین اعتبار مهمترین بخش میادین نفت خیز جنوب یعنی میدان آزادگان به جمعبندی رسیده و هفته آینده خبر خوش آن اعلام میشود.
او ادامه میدهد: «برنامهریزی شده که دو بخش شمالی و جنوبی این میدان به شکل یکپارچه توسعه داده شود و به دنبال تشکیل کنسرسیوم به این منظور هستیم.» کرد زنگنه با اشاره به اینکه این کنسرسیوم متشکل از شرکتهای ایرانی است، میگوید: «در قالب شرکتهای اکتشاف و تولید (E&P) این همکاری شکل میگیرد و از محل تأمین اعتبار بخش داخلی بخصوص سیستم بانکی این روند آغاز میشود. شرکتهایی که اعلام امادگی کرده اند، نیز بخشی از این تأمین مالی خواهند بود.»
توسعه آزادگان تا تولید 700 هزار بشکه در روز
برنامههای شرکت ملی نفت نشان میدهد که میادین مشترک در اولویت توسعه هستند. یکی از میادین مهم ایران که مخزن آن با کشور همجوار مشترک است، میدان آزادگان است. در میدان مشترک آزادگان برنامه این است که تا پایان سال، مرحله نخست آن به ۲۲۰ هزار بشکه در روز ظرفیت تولید برسد و در مرحله دوم نیز برنامهریزی شده تا تولید از آزادگان شمالی و جنوبی به ۵۷۰ هزار بشکه در روز برسد.
اما درخصوص برنامه کامل این بخش، معاون مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران عنوان میکند: «توسعه آزادگان از این به بعد یکپارچه خواهد بود. آنچه مد نظر ماست این است که در راستای برنامه راهبردی توسعه، این میدان را در دو دوره 4 ساله پیوسته توسعه دهیم. هدفگذاری این است که تا 7 سال آینده ظرفیت تولید این میدان به 700 هزار بشکه در روز برسد. به عبارتی ابتدا به 220 هزار بشکه در روز تا پایان سال جاری، 570 هزار بشکه در روز در گام دوم و 700 هزار بشکه در روز در گام سوم برسد. این برنامه 7 ساله است و تأمین مالی آن داخلی است.»
او درخصوص تأمین تکنولوژی نیز عنوان میکند: «اولین موضوع تأمین منابع مالی است که از داخل صورت میگیرد. اما درخصوص تکنولوژی، شرکتهای فعال در دو حوزه (E&P) و (EPC) در ایران به توانمندی قابل قبولی رسیدهاند و میتوانند این کار را جلو ببرند. لذا مشکلی برای آزادگان و خیلی از میادین دیگر کشور نداریم.»
ضریب بازیافت نفت در آزادگان دو برابر میشود
مدیر سرمایهگذاری و کسب و کار شرکت ملی نفت ایران میگوید که در برنامه توسعه آزادگان افزایش ضریب بازیافت نفت خام نیز دیده شده است.
او در این باره توضیح میدهد: «برنامه افزایش ضریب بازیافت نفت خام یعنی افزایش برداشت نفت از این میدان در گام نخست برای رسیدن به رقم 10 درصد تعریف شده است. یعنی از 5 درصد کنونی به 10 درصد خواهیم رسید و این کار با استفاده از روشهای مطلوب ازدیاد برداشت در این میدان انجام خواهد شد.» افزایش ضریب بازیافت یا بهبود بازیافت نفت در قالب EOR و IOR عملی میشود. افزایش ضریب بازیافت موضوعی جدی است که ثروت کشور را افزایش میدهد. در غرب کارون حدود 67 میلیارد بشکه نفت خام درجا وجود دارد که افزایش این ضریب بازیافت میتواند بشکههای نفت بیشتری را از این میدان مشترک در اختیار کشور بگذارد.
همکاری با خارجیها برای بخشهای نیازمند تکنولوژی
اما درخصوص بخشهایی که نیازمند تکنولوژیهای روز جهان هستیم، کرد زنگنه به مذاکرات با شرکتهای بینالمللی اشاره میکند و میگوید: «برای مثال در برخی میادین مشترک حوزه دریا نیازمند هم جذب منابع مالی و هم تکنولوژی هستیم. از این رو مذاکره با کشورهای اروپایی و آسیایی انجام داده ایم و خوشبختانه سیگنالهای مثبتی نیز گرفتهایم. برخی از شرکتها برای سرمایهگذاری اعلام امادگی کردهاند. علاوه بر سرمایهگذاری در تکنولوژی دریایی تا اندازهای نیاز به ارتقای سطح تکنولوژیک داریم.» او ادامه میدهد: «همچنین در تأمین تجهیزات و کالاهای مورد نیاز با شرکتهای اروپایی رایزنی انجام میدهیم و تا پایان سال به امید خدا این ظرفیت همکاری فراهم میشود.»
ایجاد یک میلیون بشکه ظرفیت تولید نفت در دولت کنونی
کرد زنگنه در پایان با اشاره به اینکه برنامه ما افزایش ظرفیت تولید نفت و گاز حتی در مدت باقی مانده از دولت سیزدهم است، به هدفگذاری افزایش یک میلیون بشکه ظرفیت تولید نفت در کوتاه مدت اشاره میکند و میگوید: «افزایش ظرفیت تولید از میادین مشترک در اولویت قرار دارد. برای سایر میادین غیر مشترک نیز به یاری خداوند برنامه ریزی کرده ایم. در این برنامه تولید میادین و توسعه چاههای موجود با هم دیده شده است. از سرمایه داخلی و خارجی هر دو بهره میبریم تا صنعت نفت از این حالت سکون در زمینه ظرفیت تولید خارج شود.»
حقوق سربازان 115 درصد افزایش یافت
طبق اعلام سازمان وظیفه عمومی، سربازان وظیفهای که در مناطق عملیاتی خدمت میکنند علاوهبر حقوق ذکر شده به تناسب مدرک تحصیلی و تأهل از حدود یک میلیون تا ۳ میلیون و ۵۰۰ هزارتومان از فوقالعاده عملیاتی بهرهمند خواهند شد
سازمان وظیفه عمومی فراجا تمامی مشمولان دارای برگ آماده به خدمت به تاریخ خرداد ماه سال ۱۴۰۱ را برای اعزام به سربازی فراخواند. سازمان وظیفه عمومی فراجا در اطلاعیهای اعلام کرد: تمامی مشمولانی که برگ آماده به خدمت به تاریخ خردادماه سال ۱۴۰۱ را دریافت کردهاند، باید با مراجعه به یکی از دفاتر خدمات الکترونیک انتظامی پلیس+۱۰، برگ معرفینامه مشمولان به مراکز آموزش را دریافت و برابر اطلاعات مندرج در آن اقدام کنند. بر این اساس این دسته از مشمولان باید روز یکشنبه یکم خرداد ماه سال ۱۴۰۱ در ساعت، محل و مراکزی که در برگ معرفینامه مشمولان اعلام شده، حضور یابند و به خدمت دوره ضرورت اعزام شوند. مشمولان اعزامی باید کارت تزریق واکسیناسیون کووید ۱۹و واکسن مننژیت و دوگانه را در روز اعزام به همراه داشته باشند. همچنین لازم است که مشمولان اصل مدارک مورد نیاز اعم از برگ آماده به خدمت، برگ محل مراجعه، برگ واکسیناسیون، کارت ملی و شناسنامه و مدارک مربوط به شرایط خاص را به همراه خود داشته باشند. سازمان وظیفه عمومی فراجا همچنین اعلام کرد که سازمان وظیفه عمومی انتظامی جمهوری اسلامی ایران در اطلاعیهای اعلام کرد: با همکاری مجلس شورای اسلامی و دولت، میانگین حقوق کارکنان وظیفه نیروهای مسلح در سال ۱۴۰۱ به نسبت سال ۱۴۰۰ به میزان ۱۱۵ درصد رشد یافته و از مبلغ یک میلیون و ۴۹۰هزار تومان در فروردین سال گذشته به سه میلیون و ۲۰۰ هزار تومان افزایش یافته است. براساس آن گزارش، حقوق سربازان وظیفه مجرد که در مناطق عادی خدمت میکنند با رشد ۱۴۰ درصدی و حداکثر به مبلغ سه میلیون و ۷۸۰ هزار تومان تعیین شد. همچنین حداقل حقوق سربازان وظیفه متأهل با افزودن هزینه عائلهمندی با رشد ۱۴۵ درصدی به مبلغ چهار میلیون و ۱۰۰ هزار تومان افزایش یافت که هزینه مربوط به فرزند یا ایاب و ذهاب به این مبلغ افزوده خواهد شد. طبق اعلام سازمان وظیفه عمومی فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، سربازان وظیفهای که در مناطق عملیاتی خدمت میکنند (اعم از مجرد و متأهل) علاوهبر حقوق ذکر شده به تناسب مدرک تحصیلی و تأهل از مبلغ حدود یک میلیون تا ۳ میلیون و ۵۰۰ هزارتومان از فوقالعاده عملیاتی بهرهمند خواهند شد.
سازمان وظیفه عمومی فراجا تمامی مشمولان دارای برگ آماده به خدمت به تاریخ خرداد ماه سال ۱۴۰۱ را برای اعزام به سربازی فراخواند. سازمان وظیفه عمومی فراجا در اطلاعیهای اعلام کرد: تمامی مشمولانی که برگ آماده به خدمت به تاریخ خردادماه سال ۱۴۰۱ را دریافت کردهاند، باید با مراجعه به یکی از دفاتر خدمات الکترونیک انتظامی پلیس+۱۰، برگ معرفینامه مشمولان به مراکز آموزش را دریافت و برابر اطلاعات مندرج در آن اقدام کنند. بر این اساس این دسته از مشمولان باید روز یکشنبه یکم خرداد ماه سال ۱۴۰۱ در ساعت، محل و مراکزی که در برگ معرفینامه مشمولان اعلام شده، حضور یابند و به خدمت دوره ضرورت اعزام شوند. مشمولان اعزامی باید کارت تزریق واکسیناسیون کووید ۱۹و واکسن مننژیت و دوگانه را در روز اعزام به همراه داشته باشند. همچنین لازم است که مشمولان اصل مدارک مورد نیاز اعم از برگ آماده به خدمت، برگ محل مراجعه، برگ واکسیناسیون، کارت ملی و شناسنامه و مدارک مربوط به شرایط خاص را به همراه خود داشته باشند. سازمان وظیفه عمومی فراجا همچنین اعلام کرد که سازمان وظیفه عمومی انتظامی جمهوری اسلامی ایران در اطلاعیهای اعلام کرد: با همکاری مجلس شورای اسلامی و دولت، میانگین حقوق کارکنان وظیفه نیروهای مسلح در سال ۱۴۰۱ به نسبت سال ۱۴۰۰ به میزان ۱۱۵ درصد رشد یافته و از مبلغ یک میلیون و ۴۹۰هزار تومان در فروردین سال گذشته به سه میلیون و ۲۰۰ هزار تومان افزایش یافته است. براساس آن گزارش، حقوق سربازان وظیفه مجرد که در مناطق عادی خدمت میکنند با رشد ۱۴۰ درصدی و حداکثر به مبلغ سه میلیون و ۷۸۰ هزار تومان تعیین شد. همچنین حداقل حقوق سربازان وظیفه متأهل با افزودن هزینه عائلهمندی با رشد ۱۴۵ درصدی به مبلغ چهار میلیون و ۱۰۰ هزار تومان افزایش یافت که هزینه مربوط به فرزند یا ایاب و ذهاب به این مبلغ افزوده خواهد شد. طبق اعلام سازمان وظیفه عمومی فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، سربازان وظیفهای که در مناطق عملیاتی خدمت میکنند (اعم از مجرد و متأهل) علاوهبر حقوق ذکر شده به تناسب مدرک تحصیلی و تأهل از مبلغ حدود یک میلیون تا ۳ میلیون و ۵۰۰ هزارتومان از فوقالعاده عملیاتی بهرهمند خواهند شد.
برآورد یک مرکز پژوهشی از تأثیر یارانههای جدید
ضریب جینی به کمترین سطح پس از انقلاب میرسد
برآورد یک مرکز پژوهشی نشان میدهد با سیاست دولت سیزدهم در افزایش یارانههای نقدی به ۳۰۰ و ۴۰۰ هزار تومان، شاخص ضریب جینی به کمترین رقم پس از انقلاب خواهد رسید تا توزیع درآمد در کشور با بهبود چشمگیر مواجه شود.
به گزارش ایرنا، دولت سیزدهم با هدف بهبود توزیع یارانه کالاهای اساسی از دو هفته قبل، سیاست ارز ۴۲۰۰ تومانی را متوقف کرد و سیاست مردمیسازی یارانهها را به اجرا درآورد.
در ۴ سال گذشته ارز ۴۲۰۰ تومانی جهت واردات کالاهای اساسی به واردکنندگان داده میشد تا این کالاها با قیمت ارزان به دست مردم برسد اما انحرافات گسترده در زنجیره واردات تا توزیع، سبب شد این هدف هیچگاه محقق نشود.
با تصمیم دولت سیزدهم، از این پس تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی به واردکنندگان متوقف شد و یارانه نقدی به حساب مردم واریز میشود. این یارانه برای اقشار کمدرآمد هر نفر ۴۰۰ هزار تومان و سایر اقشار ۳۰۰ هزار تومان است.
عدالت در توزیع یارانه کالاهای اساسی، هدف اصلی دولت از اجرای این سیاست است. بررسیهای یک مرکز پژوهشی هم نشان میدهد یارانههای ۳۰۰ و ۴۰۰ هزار تومانی سبب افزایش چشمگیر قدرت خرید اقشار کمدرآمد و متوسط در جامعه خواهد شد که نتیجه آن را در شاخص ضریب جینی خواهیم دید.
بر اساس بررسیهای این مرکز پژوهشی، شاخص ضریب جینی درنتیجه اصلاح توزیع یارانه کالاهای اساسی به رقم ۰.۳۴۷ واحد خواهد رسید که کمترین رقم پس از انقلاب اسلامی است. پیش از این کمترین رقم ضریب جینی در کشور مربوط به سالهای پس از اجرای هدفمندی یارانهها در دولت دهم بود اما متأسفانه در دولتهای یازدهم و دوازدهم به علت سیاستهای نادرست اقتصادی از جمله توزیع ارز ۴۲۰۰ تومانی، پولدارها پولدارتر و فقرا فقیرتر شدند و ضریب جینی بشدت افزایشی شد.
اکنون به نظر میرسد که با افزایش چشمگیر قدرت خرید اقشار کمدرآمد با یارانههای ۴۰۰ هزار تومانی، شکاف درآمدی دهکها به طور چشمگیری کاسته شود و ضریب جینی به بهترین وضعیت خود برسد.
ضریب جینی یکی از شاخصهای سنجش نابرابری درآمد جامعه است و عددی است بین صفر و یک که در آن صفر به معنی توزیع کاملاً برابر درآمد یا ثروت و یک به معنای نابرابری مطلق در توزیع درآمدی است.
به گزارش ایرنا، دولت سیزدهم با هدف بهبود توزیع یارانه کالاهای اساسی از دو هفته قبل، سیاست ارز ۴۲۰۰ تومانی را متوقف کرد و سیاست مردمیسازی یارانهها را به اجرا درآورد.
در ۴ سال گذشته ارز ۴۲۰۰ تومانی جهت واردات کالاهای اساسی به واردکنندگان داده میشد تا این کالاها با قیمت ارزان به دست مردم برسد اما انحرافات گسترده در زنجیره واردات تا توزیع، سبب شد این هدف هیچگاه محقق نشود.
با تصمیم دولت سیزدهم، از این پس تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی به واردکنندگان متوقف شد و یارانه نقدی به حساب مردم واریز میشود. این یارانه برای اقشار کمدرآمد هر نفر ۴۰۰ هزار تومان و سایر اقشار ۳۰۰ هزار تومان است.
عدالت در توزیع یارانه کالاهای اساسی، هدف اصلی دولت از اجرای این سیاست است. بررسیهای یک مرکز پژوهشی هم نشان میدهد یارانههای ۳۰۰ و ۴۰۰ هزار تومانی سبب افزایش چشمگیر قدرت خرید اقشار کمدرآمد و متوسط در جامعه خواهد شد که نتیجه آن را در شاخص ضریب جینی خواهیم دید.
بر اساس بررسیهای این مرکز پژوهشی، شاخص ضریب جینی درنتیجه اصلاح توزیع یارانه کالاهای اساسی به رقم ۰.۳۴۷ واحد خواهد رسید که کمترین رقم پس از انقلاب اسلامی است. پیش از این کمترین رقم ضریب جینی در کشور مربوط به سالهای پس از اجرای هدفمندی یارانهها در دولت دهم بود اما متأسفانه در دولتهای یازدهم و دوازدهم به علت سیاستهای نادرست اقتصادی از جمله توزیع ارز ۴۲۰۰ تومانی، پولدارها پولدارتر و فقرا فقیرتر شدند و ضریب جینی بشدت افزایشی شد.
اکنون به نظر میرسد که با افزایش چشمگیر قدرت خرید اقشار کمدرآمد با یارانههای ۴۰۰ هزار تومانی، شکاف درآمدی دهکها به طور چشمگیری کاسته شود و ضریب جینی به بهترین وضعیت خود برسد.
ضریب جینی یکی از شاخصهای سنجش نابرابری درآمد جامعه است و عددی است بین صفر و یک که در آن صفر به معنی توزیع کاملاً برابر درآمد یا ثروت و یک به معنای نابرابری مطلق در توزیع درآمدی است.
رمزگشایی از یک دیدار در آلبانی
نفسهای آخر
دیدار مایک پمپئو و مریم رجوی بیانگردست وپازدن سازمان منافقین برای بقا است
مسعود خدابنده
عضو جداشده سازمان مجاهدین خلق
مایک پمپئو 26 اردیبهشت ماه 1401 در آلبانی به مقر مجاهدین خلق رفت و با مریم رجوی ملاقات کرد. سازمان مجاهدین خلق که پنج دهه قبل با شعار ضدامپریالیستی شکل گرفت، امروز دیدار با رئیس سابق سازمان سیا را جشن میگیرد. چرا؟ چون سازمان مجاهدین خلق و مشخصاً مسعود رجوی، بهای آزادی و استقلال را نپرداخت؛ چون پایههای عقیدتی و استراتژیک سازمان سست بود. فرقه رجوی، به امید پیروزی زودرس، خود را در اختیار قدرتهای بیگانه قرار داد و خواسته یا ناخواسته وارد دستگاه استحالهکننده همان امپریالیسمی شد که روزی مدعی مبارزه با آن بود. مسعود خدابنده عضو جداشده سازمان مجاهدین خلق و مسئول اسبق تیم حفاظت از مسعود و مریم رجوی در یادداشتی که در اختیار پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی قرار داده، از دیدار مایک پمپئو و مریم رجوی در آلبانی رمزگشایی کرده است که در ادامه میخوانید.
مایک پمپئو کیست؟
مایک پمپئو به عنوان یک فرد مطیع - و نه خیلی متفکر - مدتی ریاست سازمان سیا را برعهده داشت. وی در زمان دولت قبلی نومحافظهکاران امریکا به عنوان کسی که ثابت کرده صرفاً دستورات را پیگیری میکند و نظر نمیدهد، توسط دونالد ترامپ (که شخصیت غیرمتعارف وی بر همگان عیان است) به عنوان وزیر امور خارجه ایالات متحده منصوب شد. از مشهورترین سخنان این فرد که در امریکا شهرت یافته این است که: «من رئیس سازمان سیا بودم. ما دروغ میگفتیم، فریب میدادیم و میدزدیدیم!»پمپئو بعد از پایان دوران ترامپ به عنوان سخنران و تبلیغاتچی در آژانسی ثبتنام کرده و در ازای دریافت دستمزد، ملاقات و سخنرانی میکند. سایت این آژانس تبلیغاتی، دستمزد مایک پمپئو را 100 هزار دلار اعلام کرده که البته میدانیم این اعداد واقعی نیستند و مثلاً دستمزد جان بولتون برای سخنرانی در مراسم مجاهدین طبق برگههای مالیاتی 40 هزار دلار بوده است (وی برای دریافت جایزه حامیان صهیون در اسرائیل مبلغ 100 هزار دلار دریافت کرد که بالاترین رقم درآمد وی بوده است.) با توجه به شرایط زمانی و مکانی و رتبه این دو فرد، میشود گفت که دستمزد مایک پمپئو نمیتواند بیش از نصف جان بولتون (حدود 20 هزار دلار) باشد.
مریم قجر عضدانلو (رجوی) کیست؟
بدون اینکه بخواهیم وارد جزئیات تاریخچه سازمان مجاهدین خلق شویم، باید بگوییم این فرد بعد از فرار از عراق (با سقوط رژیم صدام) در فرانسه دستگیر شد. با اخراج مجاهدین خلق از عراق، فرانسه نیز این امکان را یافت که وی را به آلبانی اخراج کند. قبلاً محلی برای اخراج وی وجود نداشت. درخواست مریم رجوی برای ویزای انگلیس و ویزای امریکا به دفعات و در دولتهای مختلف رد شده و شکایتهای وی با هزینه بالا و از طریق وکلای بینالمللی به جایی نرسیده است. وی پس از مرگ یا ناپدید شدن شوهرش مسعود رجوی (البته شوهر به قول خود مجاهدین و الا که چنین ازدواجی بهصورت رسمی یا شرعی در هیچ کشوری، حتی عراق صدام، ثبت نشده است) به آلبانی رفت. (کشوری که به فساد مالی، قاچاق اسلحه و مواد مخدر و پایگاه نظامی ناتو معروف است و به قول خود امریکاییها، رهبر این کشور سفیر امریکا است!) این کشور در حال حاضر و بعد از سقوط صدام، تنها کشوری است که مجاهدین را (به خرج و با دستور امریکا) اسکان داده است. یکی از مشکلات کشورهای بالکان برای پیوستن به اتحادیه اروپا همین وضعیت ناهنجار آلبانی و بخصوص جا دادن به گروههای تروریستی و مافیایی است.
در بالا به یکی از سخنان مهم پمپئو اشاره کردیم؛ اجازه دهید یکی از گفتههای مهم مریم رجوی را نیز مرور کنیم. وقتی او نیروهای مجاهدین خلق را به دستور صدام برای سرکوب قیام اکراد عراق اعزام کرده بود، پشت بیسیم اعلام کرد که: «گلوله خرجشان نکنید، با شنی تانکها لهشان کنید!» که نیروهای مجاهدین خلق همین کار را هم کردند و خانههای شهرکهایی همچون توز خرماتو و سکنه آنها را با تانک تخریب کردند.
دلیل اصلی سفر مایک پمپئو به آلبانی چه بود؟ او از ملاقات با مریم رجوی چه نفعی میبرد؟
پمپئو از طرف شرکت امریکایی انرژی (فروش گاز) و با خرج این شرکت به آلبانی (عضو و پایگاه دریایی ناتو) رفته است. هدف از این سفر، انعقاد قرارداد با دولت آلبانی برای خرید گاز مایع از امریکا و در نتیجه کم کردن وابستگی این کشور به گاز روسیه است. به جرأت میتوان گفت که اگر بهخاطر این قرارداد نبود، وی اصلاً به آلبانی نمیرفت. مایک پمپئو در واقع یک درآمد جنبی در کنار کار اصلیاش در آلبانی را دنبال کرده که ملاقات با مجاهدین خلق و تبلیغ برای آنها است. البته توجه کنیم که وی اگر همین پول را بگیرد، برای مثلاً حزبالله لبنان سخنرانی نخواهد کرد (البته وکیل سابق ترامپ، رودی جولیانی که در سالهای اخیر بهخاطر فساد گسترده و شکایات متعدد عملاً کنار گذاشته شد، یکبار در مقابل سؤالی که چرا برای مجاهدین کار میکند، پاسخ داد: «ایران یا دیگران هم اگر دستمزد بپردازند من قبول میکنم. من وکیلم!»).
منفعت مریم رجوی از ملاقات با مایک پمپئو چه بود؟
مریم رجوی بعد از اخراج از اروپا و پا به سن گذاشتن نفرات و افول دستگاه مجاهدین خلق در سالهای اخیر بهشدت نگران آینده خودش است. وی سال قبل دختر و دختر برادرش را (که فرانسوی هستند) «لانسه» کرد. (در اصطلاح عامیانه فرانسوی، لانسه کردن یک فرد به معنی هدایت او به انجام کاری، بدون اراده اوست.) و عملاً انتقال اموال دزدیده شده (بخصوص اموال عراقیها) و رهبری فرقه به این دو نفر را شروع کرده است. مریم رجوی خوب میداند که اگر از مسیر خارج شود و پا کج بگذارد، همانهایی که مسعود رجوی را (به خاطر غیرقابل استفاده بودن) سر به نیست کردند، وی را هم به شکلی که مناسب بدانند به تیر غیب دچار خواهند کرد. ملاقات با پمپئو (یا هرگونه مطرح شدن به هر دلیلی) برای مریم رجوی در حال حاضر مثل کپسول اکسیژن میماند. بقای مریم رجوی مستقیماً به قابل استفاده بودنش بستگی دارد.اگر به مراسم دقت کنید میبینید که مریم رجوی، از حضور پمپئو استفاده کرده و خودش را تبلیغ میکند. او در ویدیوهای تبلیغاتی (که عمدتاً از طریق شبکههای ضد ایرانی، اسرائیل و عربستانی بازنشر میشوند) چندین برابر مایک پمپئو حرف زد و خودنمایی کرد.دقت کنیم که مریم رجوی 40 سال است میخواهد یک ویزای دو روزه امریکا بگیرد، ولی هنوز موفق نشده است. مایک پمپئو زمانی رئیس سازمان سیا و زمانی وزیر امور خارجه امریکا بوده و میتوانست با یک امضا ویزای وی را تأیید کند، ولی نکرد. شخصاً یادم است که در سال 1994 وقتی به عنوان مسئول حفاظت، مریم را مخفیانه به پاریس بردم، مریم رجوی، رابط پنتاگون محمد سیدالمحدثین را مأمور کرد که تقاضای ویزا کند. تقاضا همان و ممنوعالورود شدن خود سیدالمحدثین همان!لذا میزان اعتماد دولتهای مختلف امریکا به این گروه و بالاخص مریم رجوی واقعاً قابل توجه است! حتی تحتنظر هم حاضر نیستند دو روز در کشورشان او را بپذیرند. به قول دوستی آلبانیایی که میگفت: «ما شدهایم حیاط خلوت امریکا. سگشان را لازم دارند ولی نمیتوانند در خانه نگه دارند، میآورند و اینجا میبندند.»
بحث کلانتر چیست؟
نماینده اتحادیه اروپا چند روز قبل در ایران بود و اگر اخبار را دنبال کرده باشید در راه برگشت از تهران به بروکسل در فرودگاه فرانکفورت با همراهانش بازداشت میشود (وی پاسپورت دیپلماتیک اسپانیا همراه داشته و کارت شناسایی مشخص که مقامش در اتحادیه اروپا را معین میکند) تلفن همراه و وسایلش به مدت کوتاهی توقیف میشود (بخوانید محتویاتش تخلیه میشود) و بعد اجازه ادامه سفر مییابد. بسیاری از تحلیلگران، این حرکت را که درست بعد از مثبت ارزیابی شدن ملاقات اتفاق افتاده بود، به دستگاههای جاسوسی اسرائیل ربط میدهند. من هم راستش دلیل دیگری نمیتوانم پیدا کنم بجز وحشت اسرائیل از اخبار مثبت.دیروز هم خبرنگار مشهور امریکایی الیکلیفتون، در مقالهای تحقیقی و مبسوط درمورد فعال شدن دستگاههای ضد ایرانی نوشت که چطور لابیها و منابع مالی عربستان و امارات و اسرائیل، در کشورهای غربی و البته دستگاه شبکههای اجتماعی مجاهدین خلق در آلبانی، همزمان تمام توانشان را بسیج کردهاند تا دولت امریکا نتواند دست به رفع تحریمهای مربوطه بزند.
از تلهگذاری برای دیپلمات ایرانی در آلمان و بلژیک بگیر تا کشاندن یک کارمند بازنشسته ایرانی به سوئد (البته با وساطت انگلیس) برای پاسخگویی به دادگاهی که شاکیانش (مجاهدین خلق) برای گدایی پنج یورو در خیابانهای اروپا، هر دروغی را به خورد مردم میدهند؛ به دستور صدام هزاران نفر را به قتل میرسانند، به دستور سرکرده فرقه، خودشان را آتش میزنند. بله! این حرکت مایک پمپئو (در کنار کار اصلیاش) و مریم رجوی (مستقر در آلبانی به امید اینکه ساعتی مورد استفاده اربابانش قرار بگیرد) را در این ارکستر بزرگ میشود تبیین کرد.
آری! مصرف مجاهدین خلق الان سالهاست که به پایان رسیده، ولی هنوز یک مصرف باقی است: مصرف مجاهدین خلق این روزها «تولید تنفر» است به امید اینکه این تنفر، تنشها را افزایش دهد. نگهداری مجاهدین خلق در آلبانی (که در توافقنامه با عراق و سازمان ملل تأکید شده بود اینها برای گذراندن دوران نقاهت و زهرکشی و بازگشت به جوامع، به آلبانی فرستاده میشوند و بودجه آن هم مشخص شده بود)، استفاده عمدی از چنین افرادی در دادگاهی که به اصطلاح میخواهد «حقوق بشر» را ارج بنهد و استفاده از این اوباش مجازی برای انعکاس هرچه بیشتر دروغهای تخریبی، در همین مسیر تعریف میشود. امریکاییها میخواهند به ایرانیان اعلام کنند: ما آنقدر از شما متنفریم که از قاتلین 17 هزار نفر از هموطنانتان (که ضمناً قاتلین انبوهی از ملت عراق و کرد و... هستند) حمایت میکنیم.
مجاهدین رجوی دیروز کجا ایستاده بودند و امروز کجا ایستادهاند؟
سازمان مجاهدین خلق که پنج دهه قبل با شعار ضدامپریالیستی و ضداسرائیلی و با انتقاد به نهضت آزادی که «چرا عمل مسلحانه علیه امریکا نمیکنید؟» شکل گرفت و بعد از پیروزی انقلاب هم مدعی بود که «باید ایران را به ویتنام امریکا تبدیل کنیم» امروز در بوق و کرنا دیدار با رئیس سابق سازمان سیا (مسببین جنایات در ابوغریب عراق و گوانتانامو) را جشن میگیرد. چرا؟ چون سازمان مجاهدین خلق و مشخصاً مسعود رجوی، بهای آزادی و استقلال را نپرداخت؛ چون پایههای عقیدتی و استراتژیک سازمان سست بود. چرا سست بود؟ چون نتوانست فشار ماندن در ایران را تحمل کند و نتوانست بهای مبارزه در کنار مردم را بپردازد؛ چون به امید پیروزی زودرس، خودش را در اختیار قدرتهای بیگانه قرار داد و خواسته یا ناخواسته وارد دستگاه استحالهکننده همان امپریالیسمی شد که مدعی مبارزه با آن بود... آری:
گر بگریزی ز خراجات شهر/ بارکش غول بیابان شوی
و درس تاریخ مگر جز این است که باید از این دستگاه ترسید؟ دستگاه وحشتناکی که از یک طرف حنیفنژاد به خوردش میدهند و از آن طرف مریم رجوی تحویل میدهند! و البته مسئولیت انتقال این درس تاریخی به جوانان امروز بر گرده همه ماهایی است که تجربه کردهایم، برعهده همه کسانی است که یکبار در این چاه افتاده و حقیقت را دیدهاند؛ مایی که یکبار سرمان کلاه گذاشتهاند... ننگشان باد؛ ولی اگر بار دوم موفق شوند سر ما کلاه بگذارند، این بار ما ننگمان باد!
عضو جداشده سازمان مجاهدین خلق
مایک پمپئو 26 اردیبهشت ماه 1401 در آلبانی به مقر مجاهدین خلق رفت و با مریم رجوی ملاقات کرد. سازمان مجاهدین خلق که پنج دهه قبل با شعار ضدامپریالیستی شکل گرفت، امروز دیدار با رئیس سابق سازمان سیا را جشن میگیرد. چرا؟ چون سازمان مجاهدین خلق و مشخصاً مسعود رجوی، بهای آزادی و استقلال را نپرداخت؛ چون پایههای عقیدتی و استراتژیک سازمان سست بود. فرقه رجوی، به امید پیروزی زودرس، خود را در اختیار قدرتهای بیگانه قرار داد و خواسته یا ناخواسته وارد دستگاه استحالهکننده همان امپریالیسمی شد که روزی مدعی مبارزه با آن بود. مسعود خدابنده عضو جداشده سازمان مجاهدین خلق و مسئول اسبق تیم حفاظت از مسعود و مریم رجوی در یادداشتی که در اختیار پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی قرار داده، از دیدار مایک پمپئو و مریم رجوی در آلبانی رمزگشایی کرده است که در ادامه میخوانید.
مایک پمپئو کیست؟
مایک پمپئو به عنوان یک فرد مطیع - و نه خیلی متفکر - مدتی ریاست سازمان سیا را برعهده داشت. وی در زمان دولت قبلی نومحافظهکاران امریکا به عنوان کسی که ثابت کرده صرفاً دستورات را پیگیری میکند و نظر نمیدهد، توسط دونالد ترامپ (که شخصیت غیرمتعارف وی بر همگان عیان است) به عنوان وزیر امور خارجه ایالات متحده منصوب شد. از مشهورترین سخنان این فرد که در امریکا شهرت یافته این است که: «من رئیس سازمان سیا بودم. ما دروغ میگفتیم، فریب میدادیم و میدزدیدیم!»پمپئو بعد از پایان دوران ترامپ به عنوان سخنران و تبلیغاتچی در آژانسی ثبتنام کرده و در ازای دریافت دستمزد، ملاقات و سخنرانی میکند. سایت این آژانس تبلیغاتی، دستمزد مایک پمپئو را 100 هزار دلار اعلام کرده که البته میدانیم این اعداد واقعی نیستند و مثلاً دستمزد جان بولتون برای سخنرانی در مراسم مجاهدین طبق برگههای مالیاتی 40 هزار دلار بوده است (وی برای دریافت جایزه حامیان صهیون در اسرائیل مبلغ 100 هزار دلار دریافت کرد که بالاترین رقم درآمد وی بوده است.) با توجه به شرایط زمانی و مکانی و رتبه این دو فرد، میشود گفت که دستمزد مایک پمپئو نمیتواند بیش از نصف جان بولتون (حدود 20 هزار دلار) باشد.
مریم قجر عضدانلو (رجوی) کیست؟
بدون اینکه بخواهیم وارد جزئیات تاریخچه سازمان مجاهدین خلق شویم، باید بگوییم این فرد بعد از فرار از عراق (با سقوط رژیم صدام) در فرانسه دستگیر شد. با اخراج مجاهدین خلق از عراق، فرانسه نیز این امکان را یافت که وی را به آلبانی اخراج کند. قبلاً محلی برای اخراج وی وجود نداشت. درخواست مریم رجوی برای ویزای انگلیس و ویزای امریکا به دفعات و در دولتهای مختلف رد شده و شکایتهای وی با هزینه بالا و از طریق وکلای بینالمللی به جایی نرسیده است. وی پس از مرگ یا ناپدید شدن شوهرش مسعود رجوی (البته شوهر به قول خود مجاهدین و الا که چنین ازدواجی بهصورت رسمی یا شرعی در هیچ کشوری، حتی عراق صدام، ثبت نشده است) به آلبانی رفت. (کشوری که به فساد مالی، قاچاق اسلحه و مواد مخدر و پایگاه نظامی ناتو معروف است و به قول خود امریکاییها، رهبر این کشور سفیر امریکا است!) این کشور در حال حاضر و بعد از سقوط صدام، تنها کشوری است که مجاهدین را (به خرج و با دستور امریکا) اسکان داده است. یکی از مشکلات کشورهای بالکان برای پیوستن به اتحادیه اروپا همین وضعیت ناهنجار آلبانی و بخصوص جا دادن به گروههای تروریستی و مافیایی است.
در بالا به یکی از سخنان مهم پمپئو اشاره کردیم؛ اجازه دهید یکی از گفتههای مهم مریم رجوی را نیز مرور کنیم. وقتی او نیروهای مجاهدین خلق را به دستور صدام برای سرکوب قیام اکراد عراق اعزام کرده بود، پشت بیسیم اعلام کرد که: «گلوله خرجشان نکنید، با شنی تانکها لهشان کنید!» که نیروهای مجاهدین خلق همین کار را هم کردند و خانههای شهرکهایی همچون توز خرماتو و سکنه آنها را با تانک تخریب کردند.
دلیل اصلی سفر مایک پمپئو به آلبانی چه بود؟ او از ملاقات با مریم رجوی چه نفعی میبرد؟
پمپئو از طرف شرکت امریکایی انرژی (فروش گاز) و با خرج این شرکت به آلبانی (عضو و پایگاه دریایی ناتو) رفته است. هدف از این سفر، انعقاد قرارداد با دولت آلبانی برای خرید گاز مایع از امریکا و در نتیجه کم کردن وابستگی این کشور به گاز روسیه است. به جرأت میتوان گفت که اگر بهخاطر این قرارداد نبود، وی اصلاً به آلبانی نمیرفت. مایک پمپئو در واقع یک درآمد جنبی در کنار کار اصلیاش در آلبانی را دنبال کرده که ملاقات با مجاهدین خلق و تبلیغ برای آنها است. البته توجه کنیم که وی اگر همین پول را بگیرد، برای مثلاً حزبالله لبنان سخنرانی نخواهد کرد (البته وکیل سابق ترامپ، رودی جولیانی که در سالهای اخیر بهخاطر فساد گسترده و شکایات متعدد عملاً کنار گذاشته شد، یکبار در مقابل سؤالی که چرا برای مجاهدین کار میکند، پاسخ داد: «ایران یا دیگران هم اگر دستمزد بپردازند من قبول میکنم. من وکیلم!»).
منفعت مریم رجوی از ملاقات با مایک پمپئو چه بود؟
مریم رجوی بعد از اخراج از اروپا و پا به سن گذاشتن نفرات و افول دستگاه مجاهدین خلق در سالهای اخیر بهشدت نگران آینده خودش است. وی سال قبل دختر و دختر برادرش را (که فرانسوی هستند) «لانسه» کرد. (در اصطلاح عامیانه فرانسوی، لانسه کردن یک فرد به معنی هدایت او به انجام کاری، بدون اراده اوست.) و عملاً انتقال اموال دزدیده شده (بخصوص اموال عراقیها) و رهبری فرقه به این دو نفر را شروع کرده است. مریم رجوی خوب میداند که اگر از مسیر خارج شود و پا کج بگذارد، همانهایی که مسعود رجوی را (به خاطر غیرقابل استفاده بودن) سر به نیست کردند، وی را هم به شکلی که مناسب بدانند به تیر غیب دچار خواهند کرد. ملاقات با پمپئو (یا هرگونه مطرح شدن به هر دلیلی) برای مریم رجوی در حال حاضر مثل کپسول اکسیژن میماند. بقای مریم رجوی مستقیماً به قابل استفاده بودنش بستگی دارد.اگر به مراسم دقت کنید میبینید که مریم رجوی، از حضور پمپئو استفاده کرده و خودش را تبلیغ میکند. او در ویدیوهای تبلیغاتی (که عمدتاً از طریق شبکههای ضد ایرانی، اسرائیل و عربستانی بازنشر میشوند) چندین برابر مایک پمپئو حرف زد و خودنمایی کرد.دقت کنیم که مریم رجوی 40 سال است میخواهد یک ویزای دو روزه امریکا بگیرد، ولی هنوز موفق نشده است. مایک پمپئو زمانی رئیس سازمان سیا و زمانی وزیر امور خارجه امریکا بوده و میتوانست با یک امضا ویزای وی را تأیید کند، ولی نکرد. شخصاً یادم است که در سال 1994 وقتی به عنوان مسئول حفاظت، مریم را مخفیانه به پاریس بردم، مریم رجوی، رابط پنتاگون محمد سیدالمحدثین را مأمور کرد که تقاضای ویزا کند. تقاضا همان و ممنوعالورود شدن خود سیدالمحدثین همان!لذا میزان اعتماد دولتهای مختلف امریکا به این گروه و بالاخص مریم رجوی واقعاً قابل توجه است! حتی تحتنظر هم حاضر نیستند دو روز در کشورشان او را بپذیرند. به قول دوستی آلبانیایی که میگفت: «ما شدهایم حیاط خلوت امریکا. سگشان را لازم دارند ولی نمیتوانند در خانه نگه دارند، میآورند و اینجا میبندند.»
بحث کلانتر چیست؟
نماینده اتحادیه اروپا چند روز قبل در ایران بود و اگر اخبار را دنبال کرده باشید در راه برگشت از تهران به بروکسل در فرودگاه فرانکفورت با همراهانش بازداشت میشود (وی پاسپورت دیپلماتیک اسپانیا همراه داشته و کارت شناسایی مشخص که مقامش در اتحادیه اروپا را معین میکند) تلفن همراه و وسایلش به مدت کوتاهی توقیف میشود (بخوانید محتویاتش تخلیه میشود) و بعد اجازه ادامه سفر مییابد. بسیاری از تحلیلگران، این حرکت را که درست بعد از مثبت ارزیابی شدن ملاقات اتفاق افتاده بود، به دستگاههای جاسوسی اسرائیل ربط میدهند. من هم راستش دلیل دیگری نمیتوانم پیدا کنم بجز وحشت اسرائیل از اخبار مثبت.دیروز هم خبرنگار مشهور امریکایی الیکلیفتون، در مقالهای تحقیقی و مبسوط درمورد فعال شدن دستگاههای ضد ایرانی نوشت که چطور لابیها و منابع مالی عربستان و امارات و اسرائیل، در کشورهای غربی و البته دستگاه شبکههای اجتماعی مجاهدین خلق در آلبانی، همزمان تمام توانشان را بسیج کردهاند تا دولت امریکا نتواند دست به رفع تحریمهای مربوطه بزند.
از تلهگذاری برای دیپلمات ایرانی در آلمان و بلژیک بگیر تا کشاندن یک کارمند بازنشسته ایرانی به سوئد (البته با وساطت انگلیس) برای پاسخگویی به دادگاهی که شاکیانش (مجاهدین خلق) برای گدایی پنج یورو در خیابانهای اروپا، هر دروغی را به خورد مردم میدهند؛ به دستور صدام هزاران نفر را به قتل میرسانند، به دستور سرکرده فرقه، خودشان را آتش میزنند. بله! این حرکت مایک پمپئو (در کنار کار اصلیاش) و مریم رجوی (مستقر در آلبانی به امید اینکه ساعتی مورد استفاده اربابانش قرار بگیرد) را در این ارکستر بزرگ میشود تبیین کرد.
آری! مصرف مجاهدین خلق الان سالهاست که به پایان رسیده، ولی هنوز یک مصرف باقی است: مصرف مجاهدین خلق این روزها «تولید تنفر» است به امید اینکه این تنفر، تنشها را افزایش دهد. نگهداری مجاهدین خلق در آلبانی (که در توافقنامه با عراق و سازمان ملل تأکید شده بود اینها برای گذراندن دوران نقاهت و زهرکشی و بازگشت به جوامع، به آلبانی فرستاده میشوند و بودجه آن هم مشخص شده بود)، استفاده عمدی از چنین افرادی در دادگاهی که به اصطلاح میخواهد «حقوق بشر» را ارج بنهد و استفاده از این اوباش مجازی برای انعکاس هرچه بیشتر دروغهای تخریبی، در همین مسیر تعریف میشود. امریکاییها میخواهند به ایرانیان اعلام کنند: ما آنقدر از شما متنفریم که از قاتلین 17 هزار نفر از هموطنانتان (که ضمناً قاتلین انبوهی از ملت عراق و کرد و... هستند) حمایت میکنیم.
مجاهدین رجوی دیروز کجا ایستاده بودند و امروز کجا ایستادهاند؟
سازمان مجاهدین خلق که پنج دهه قبل با شعار ضدامپریالیستی و ضداسرائیلی و با انتقاد به نهضت آزادی که «چرا عمل مسلحانه علیه امریکا نمیکنید؟» شکل گرفت و بعد از پیروزی انقلاب هم مدعی بود که «باید ایران را به ویتنام امریکا تبدیل کنیم» امروز در بوق و کرنا دیدار با رئیس سابق سازمان سیا (مسببین جنایات در ابوغریب عراق و گوانتانامو) را جشن میگیرد. چرا؟ چون سازمان مجاهدین خلق و مشخصاً مسعود رجوی، بهای آزادی و استقلال را نپرداخت؛ چون پایههای عقیدتی و استراتژیک سازمان سست بود. چرا سست بود؟ چون نتوانست فشار ماندن در ایران را تحمل کند و نتوانست بهای مبارزه در کنار مردم را بپردازد؛ چون به امید پیروزی زودرس، خودش را در اختیار قدرتهای بیگانه قرار داد و خواسته یا ناخواسته وارد دستگاه استحالهکننده همان امپریالیسمی شد که مدعی مبارزه با آن بود... آری:
گر بگریزی ز خراجات شهر/ بارکش غول بیابان شوی
و درس تاریخ مگر جز این است که باید از این دستگاه ترسید؟ دستگاه وحشتناکی که از یک طرف حنیفنژاد به خوردش میدهند و از آن طرف مریم رجوی تحویل میدهند! و البته مسئولیت انتقال این درس تاریخی به جوانان امروز بر گرده همه ماهایی است که تجربه کردهایم، برعهده همه کسانی است که یکبار در این چاه افتاده و حقیقت را دیدهاند؛ مایی که یکبار سرمان کلاه گذاشتهاند... ننگشان باد؛ ولی اگر بار دوم موفق شوند سر ما کلاه بگذارند، این بار ما ننگمان باد!
وضع آبگیری بزرگترین دریاچه ایران خوب نبود!
حقابه دریاچه ارومیه سهم سدها و کشاورزان
حمیده گودرزی
خبرنگار
نحوه مدیریت سؤال برانگیز در رهاسازی آب سدهای حوزه دریاچه ارومیه(چی چست)، باعث شد تا زنگ خطر کاهش 60 تا 70 سانتیمتری سطح تراز آب این دریاچه تا پایان فصل تابستان بار دیگر به صدا درآید. این رخداد ناخوشایند در حالی با سرعت حداکثری در حال روی دادن است که سطح تراز آب دریاچه نسبت به فصل آبگیری سال گذشته، افزایش 25 سانتیمتری داشته است.
معاون محیط طبیعی و تنوع زیستی اداره کل حفاظت محیط زیست آذربایجان غربی در گفتوگو با «ایران» با بیان اینکه سطح تراز آب دریاچه ارومیه در مهر سال 1400 که ابتدای فصل آبگیری است، حدود 65 تا 70 درصد بوده که در مقایسه با فصل آبگیری سال گذشته 12 سانتیمتر افزایش داشته است، میگوید: «با وجود اینکه در آبان سال گذشته حداقلترین آبگیری در دریاچه صورت گرفته اما سطح تراز آب آن حدود 25 سانتیمتر افزایش یافته است».
به گفته حجت جباری، «در حال حاضر حجم آب دریاچه حدود 3.11 میلیارد متر مکعب است که سال گذشته در همین زمان این رقم ۵.۲۹ میلیارد متر مکعب بود. همچنین وسعت مساحت عرصه آبی دریاچه نیز حدود 2489 کیلومتر مربع است که نسبت به سال گذشته ۱۰۱۵ کیلومتر مربع از پیکره آبی را از دست دادهایم.»
فصل آبگیری از دست میرود؟
سرپرست مدیریت و هماهنگی احیای دریاچه ارومیه که کاهش بارندگیها و نبود مدیریت صحیح در آزادسازی بموقع سدهای حوزه دریاچه ارومیه را از دلایل اصلی کاهش سطح تراز آب این دریاچه میداند ، میافزاید: «فصل آبگیری دریاچه ارومیه از آبان ماه هر سال تا اردیبهشت ماه سال بعدی است و از آنجایی که در این مدت کشاورزی صورت نمیگیرد، باید آب رودخانههایی که روی آنها سد بسته شده به سمت دریاچه رهاسازی شود اما در بسیاری موارد بهدلیل نبود مدیریت صحیح در این راستا و انسداد دریچههای آببندها، تنها حدود ۲۰ درصد حقابه دریاچه تأمین میشود. به عبارتی حقابه دریاچه ارومیه حدود ۳.۴ میلیارد متر مکعب است که باید سالانه تا پایان فصل آبگیری وارد دریاچه شود اما متأسفانه تاکنون حدود ۷۰۰ میلیون متر مکعب آب، یعنی یک پنجم این میزان وارد دریاچه شده است که متأسفانه وضعیت خوبی نیست. البته با توجه به اینکه هم اکنون در فصل کشاورزی قرار داریم امکان دارد تا پایان فصل بهار سطح تراز آب دریاچه در نهایت حدود 10 تا 20 سانتیمتر افزایش یابد. اما با وجود این تا پایان فصل تابستان به قطع 60 تا 70 سانتیمتر آب داخل دریاچه را از دست خواهیم داد.»
معاون محیط طبیعی و تنوع زیستی اداره کل حفاظت محیط زیست آذربایجان غربی همچنین با ابراز نگرانی از کاهش سطح تراز آبی دریاچه میگوید: «به هرصورت دریاچه نیاز به آب دارد و زمانی که کشاورزان در بالا دست آب را برداشت میکنند و وزارت نیرو هم روی رودخانهها و تالابها سدسازی کرده و وزارت کشاورزی هم مجوز برداشت آب برای کشاورزان را صادر میکند دیگر کاری از دست ما ساخته نیست.»
میزان ورودی آب به سدها محرمانه شد
کارشناس واحد برنامهریزی دفتر تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه نیز درخصوص آخرین وضعیت دریاچه ارومیه و اقدامهای صورت گرفته جهت احیا و حفظ آن به «ایران» میگوید: «درحال حاضر سطح تراز دریاچه ارومیه تا 10 اردیبهشت حدود 1270متر و 78 سانتیمتر است و برای احیای آن نیز به لحاظ برنامهای یکسری پروژههای سختافزاری از جمله انتقال آب از سدهای کانی سیب و سیلوه و دو تصفیه خانه فاضلاب در تبریز و ارومیه را در دستور کار داریم که هر چهار پروژه تقریباً تکمیل شده و در آستانه بهرهبرداری قرار دارند.»
به گفته مهندس مصطفی مصطفیزاده، سد چپرآباد یکی از مجاری مهم آبگیری سد سیلوه است که در حال تکمیل آبگیری است. در آخرین گزارش بهدست آمده از وزارت نیرو نیز در حال حاضر حفاری کانال کانی سیب به اتمام رسیده و قرار است مهر سالجاری این پروژه به بهرهبرداری برسد. همچنین مدول دوم تصفیهخانه فاضلاب تبریز و مدول سوم تصفیهخانه فاضلاب ارومیه نیز در مرحله بهرهبرداری است که در صورت تأمین اعتبارات، این دو تصفیهخانه به همراه دو پروژه دیگر در سالجاری به بهرهبرداری خواهند رسید و آب مورد نیاز دریاچه ارومیه تأمین خواهد شد.
وی همچنین رهاسازی آب سدها را نیز از پروژههای مهم نرمافزاری برای انتقال آب به سمت دریاچه ارومیه دانسته و در این باره میگوید:«از سال گذشته پس از آنکه وزارت نیرو اطلاعات سدها را به بهانه حملات سایبری محرمانه اعلام کرد اطلاع دقیق و به روزی از ورودی و میزان رهاسازی آب سدها به سمت دریاچه و عملکرد آن نداریم. اما تا آنجایی که اطلاع داریم براساس ابلاغیهای که به وزارت نیرو اعلام شده بنا بود تا پایان فروردین حدود 254 میلیون متر مکعب مربع آب از سدهای حوزه به سمت دریاچه ارومیه آزادسازی شود. اما هماکنون اطلاع دقیقی در این باره نداریم و وزارت نیرو هم پاسخی به مکاتبات ما نداده و آنچه مشخص است جهت رهاسازی آب سدها بسیار دیر اقدام شده است. یعنی براساس گزارشهای سازمان هواشناسی از اول مهر سال گذشته تا پایان فروردین سالجاری مقدار بارشها در حوزه آبگیری دریاچه ارومیه حدود 212 میلی متر بود. درحالی که در سال مشابه مهر 99 تا پایان فروردین 1400 حدود 203 میلی متر بوده است. در واقع این آمار نشان دهنده این است که بارش ها در این مدت بهتر از سال قبل بوده و بالطبع آورد سدها هم باید بهتر باشد. از اینرو حداکثر رهاسازی آبها باید از بهمن ماه انجام میشد اما وزارت نیرو با این ادله که آورد سدها خوب نبوده آزادسازی انجام نداده است.»
مصطفی زاده همچنین درخصوص اینکه مقام مسئول جهت پیگیری نحوه عملکرد سازمانها و دستگاههای اجرایی برای احیای دریاچه ارومیه کیست؟ میگوید: «ما بهعنوان دبیرخانه ملی کارگروه نجات و احیای دریاچه ارومیه گزارشهایمان را به معاون اول رئیسجمهور اعلام کردهایم و ایشان نیز دستورات لازم را به وزارت نیرو و سایر دستگاهها و نهادهای اجرایی ابلاغ کرده است. حال آنکه اطلاعی ندارم کدام نهاد مسئول نظارت و پیگیری عملکرد وزارت نیرو و سایر نهادها و سازمان های اجرایی است.»
حقابه دریاچه دور ریخته شد
او با بیان اینکه؛ عدم رهاسازی آب سدها هم برای دریاچه ارومیه مخاطراتی ازجمله خشک شدن دریاچه در آخر فصل تابستان در بر خواهد داشت و هم برای مدیریت سدها مشکل ایجاد خواهد کرد، میگوید: «بارزترین نمونه این رخداد سد مهاباد است که براساس گزارش صدا و سیمای این شهرستان مشاهده کردیم که در فروردین سالجاری حجم زیادی از آب که در پشت این سد ذخیره شده بود بهدلیل نبود مدیریت صحیح جهت آزادسازی سر ریز کرده و به بسیاری از باغها و مزارع اطراف سد آسیب رسانده است. در واقع هم دریاچه ارومیه از این عملکرد بینصیب ماند و هم خسارت زیادی به بخش کشاورزی و مردم وارد شد.» مصطفیزاده، همچنین کانونهای بحرانی گرد و غبار حاشیه دریاچه ارومیه را از دیگر مشکلات کاهش سطح تراز آبی دریاچه ارومیه دانست.
خبرنگار
نحوه مدیریت سؤال برانگیز در رهاسازی آب سدهای حوزه دریاچه ارومیه(چی چست)، باعث شد تا زنگ خطر کاهش 60 تا 70 سانتیمتری سطح تراز آب این دریاچه تا پایان فصل تابستان بار دیگر به صدا درآید. این رخداد ناخوشایند در حالی با سرعت حداکثری در حال روی دادن است که سطح تراز آب دریاچه نسبت به فصل آبگیری سال گذشته، افزایش 25 سانتیمتری داشته است.
معاون محیط طبیعی و تنوع زیستی اداره کل حفاظت محیط زیست آذربایجان غربی در گفتوگو با «ایران» با بیان اینکه سطح تراز آب دریاچه ارومیه در مهر سال 1400 که ابتدای فصل آبگیری است، حدود 65 تا 70 درصد بوده که در مقایسه با فصل آبگیری سال گذشته 12 سانتیمتر افزایش داشته است، میگوید: «با وجود اینکه در آبان سال گذشته حداقلترین آبگیری در دریاچه صورت گرفته اما سطح تراز آب آن حدود 25 سانتیمتر افزایش یافته است».
به گفته حجت جباری، «در حال حاضر حجم آب دریاچه حدود 3.11 میلیارد متر مکعب است که سال گذشته در همین زمان این رقم ۵.۲۹ میلیارد متر مکعب بود. همچنین وسعت مساحت عرصه آبی دریاچه نیز حدود 2489 کیلومتر مربع است که نسبت به سال گذشته ۱۰۱۵ کیلومتر مربع از پیکره آبی را از دست دادهایم.»
فصل آبگیری از دست میرود؟
سرپرست مدیریت و هماهنگی احیای دریاچه ارومیه که کاهش بارندگیها و نبود مدیریت صحیح در آزادسازی بموقع سدهای حوزه دریاچه ارومیه را از دلایل اصلی کاهش سطح تراز آب این دریاچه میداند ، میافزاید: «فصل آبگیری دریاچه ارومیه از آبان ماه هر سال تا اردیبهشت ماه سال بعدی است و از آنجایی که در این مدت کشاورزی صورت نمیگیرد، باید آب رودخانههایی که روی آنها سد بسته شده به سمت دریاچه رهاسازی شود اما در بسیاری موارد بهدلیل نبود مدیریت صحیح در این راستا و انسداد دریچههای آببندها، تنها حدود ۲۰ درصد حقابه دریاچه تأمین میشود. به عبارتی حقابه دریاچه ارومیه حدود ۳.۴ میلیارد متر مکعب است که باید سالانه تا پایان فصل آبگیری وارد دریاچه شود اما متأسفانه تاکنون حدود ۷۰۰ میلیون متر مکعب آب، یعنی یک پنجم این میزان وارد دریاچه شده است که متأسفانه وضعیت خوبی نیست. البته با توجه به اینکه هم اکنون در فصل کشاورزی قرار داریم امکان دارد تا پایان فصل بهار سطح تراز آب دریاچه در نهایت حدود 10 تا 20 سانتیمتر افزایش یابد. اما با وجود این تا پایان فصل تابستان به قطع 60 تا 70 سانتیمتر آب داخل دریاچه را از دست خواهیم داد.»
معاون محیط طبیعی و تنوع زیستی اداره کل حفاظت محیط زیست آذربایجان غربی همچنین با ابراز نگرانی از کاهش سطح تراز آبی دریاچه میگوید: «به هرصورت دریاچه نیاز به آب دارد و زمانی که کشاورزان در بالا دست آب را برداشت میکنند و وزارت نیرو هم روی رودخانهها و تالابها سدسازی کرده و وزارت کشاورزی هم مجوز برداشت آب برای کشاورزان را صادر میکند دیگر کاری از دست ما ساخته نیست.»
میزان ورودی آب به سدها محرمانه شد
کارشناس واحد برنامهریزی دفتر تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه نیز درخصوص آخرین وضعیت دریاچه ارومیه و اقدامهای صورت گرفته جهت احیا و حفظ آن به «ایران» میگوید: «درحال حاضر سطح تراز دریاچه ارومیه تا 10 اردیبهشت حدود 1270متر و 78 سانتیمتر است و برای احیای آن نیز به لحاظ برنامهای یکسری پروژههای سختافزاری از جمله انتقال آب از سدهای کانی سیب و سیلوه و دو تصفیه خانه فاضلاب در تبریز و ارومیه را در دستور کار داریم که هر چهار پروژه تقریباً تکمیل شده و در آستانه بهرهبرداری قرار دارند.»
به گفته مهندس مصطفی مصطفیزاده، سد چپرآباد یکی از مجاری مهم آبگیری سد سیلوه است که در حال تکمیل آبگیری است. در آخرین گزارش بهدست آمده از وزارت نیرو نیز در حال حاضر حفاری کانال کانی سیب به اتمام رسیده و قرار است مهر سالجاری این پروژه به بهرهبرداری برسد. همچنین مدول دوم تصفیهخانه فاضلاب تبریز و مدول سوم تصفیهخانه فاضلاب ارومیه نیز در مرحله بهرهبرداری است که در صورت تأمین اعتبارات، این دو تصفیهخانه به همراه دو پروژه دیگر در سالجاری به بهرهبرداری خواهند رسید و آب مورد نیاز دریاچه ارومیه تأمین خواهد شد.
وی همچنین رهاسازی آب سدها را نیز از پروژههای مهم نرمافزاری برای انتقال آب به سمت دریاچه ارومیه دانسته و در این باره میگوید:«از سال گذشته پس از آنکه وزارت نیرو اطلاعات سدها را به بهانه حملات سایبری محرمانه اعلام کرد اطلاع دقیق و به روزی از ورودی و میزان رهاسازی آب سدها به سمت دریاچه و عملکرد آن نداریم. اما تا آنجایی که اطلاع داریم براساس ابلاغیهای که به وزارت نیرو اعلام شده بنا بود تا پایان فروردین حدود 254 میلیون متر مکعب مربع آب از سدهای حوزه به سمت دریاچه ارومیه آزادسازی شود. اما هماکنون اطلاع دقیقی در این باره نداریم و وزارت نیرو هم پاسخی به مکاتبات ما نداده و آنچه مشخص است جهت رهاسازی آب سدها بسیار دیر اقدام شده است. یعنی براساس گزارشهای سازمان هواشناسی از اول مهر سال گذشته تا پایان فروردین سالجاری مقدار بارشها در حوزه آبگیری دریاچه ارومیه حدود 212 میلی متر بود. درحالی که در سال مشابه مهر 99 تا پایان فروردین 1400 حدود 203 میلی متر بوده است. در واقع این آمار نشان دهنده این است که بارش ها در این مدت بهتر از سال قبل بوده و بالطبع آورد سدها هم باید بهتر باشد. از اینرو حداکثر رهاسازی آبها باید از بهمن ماه انجام میشد اما وزارت نیرو با این ادله که آورد سدها خوب نبوده آزادسازی انجام نداده است.»
مصطفی زاده همچنین درخصوص اینکه مقام مسئول جهت پیگیری نحوه عملکرد سازمانها و دستگاههای اجرایی برای احیای دریاچه ارومیه کیست؟ میگوید: «ما بهعنوان دبیرخانه ملی کارگروه نجات و احیای دریاچه ارومیه گزارشهایمان را به معاون اول رئیسجمهور اعلام کردهایم و ایشان نیز دستورات لازم را به وزارت نیرو و سایر دستگاهها و نهادهای اجرایی ابلاغ کرده است. حال آنکه اطلاعی ندارم کدام نهاد مسئول نظارت و پیگیری عملکرد وزارت نیرو و سایر نهادها و سازمان های اجرایی است.»
حقابه دریاچه دور ریخته شد
او با بیان اینکه؛ عدم رهاسازی آب سدها هم برای دریاچه ارومیه مخاطراتی ازجمله خشک شدن دریاچه در آخر فصل تابستان در بر خواهد داشت و هم برای مدیریت سدها مشکل ایجاد خواهد کرد، میگوید: «بارزترین نمونه این رخداد سد مهاباد است که براساس گزارش صدا و سیمای این شهرستان مشاهده کردیم که در فروردین سالجاری حجم زیادی از آب که در پشت این سد ذخیره شده بود بهدلیل نبود مدیریت صحیح جهت آزادسازی سر ریز کرده و به بسیاری از باغها و مزارع اطراف سد آسیب رسانده است. در واقع هم دریاچه ارومیه از این عملکرد بینصیب ماند و هم خسارت زیادی به بخش کشاورزی و مردم وارد شد.» مصطفیزاده، همچنین کانونهای بحرانی گرد و غبار حاشیه دریاچه ارومیه را از دیگر مشکلات کاهش سطح تراز آبی دریاچه ارومیه دانست.
رئیس سازمان غذا و دارو با اشاره به انحراف ارز دولتی برای تأمین دارو:
خروج ارز دارو از کشور فاجعه بود
رئیس سازمان غذا و دارو با بیان اینکه اتفاق صنعت خودرو نباید در دارو تکرار شود، گفت: اگر از امروز ارز ترجیحی نباشد دیگر کسی با سازمان غذا و دارو کاری ندارد چون چیزی نیست که ببرند؛ فقط یک رقابت برای ایجاد انحصار در بازار میماند که بتوانند پروانه بیشتری دریافت کنند. بهرام دارایی در گفتوگو با ایرنا به کمبودهای دارویی در برخی از برههها اشاره کرد و افزود: «ارزی که برای صنعت دارو در نظر گرفتند هر سال آن را کاهش دادند و با کاهش ارز ترجیحی، ارز نیمایی جانشین شد و داروهایی که ارز نیمایی گرفتند قیمت آنها بالاتر رفت و برای بیمهها نیز مشکلاتی ایجاد شد و بیمهها قدرت ریالی کافی برای افزایش قیمت نداشتند و باعث شد پرداخت از جیب مردم در آن سالها افزایش پیدا کند و به این نقطه رسیدیم.»
رئیس سازمان غذا و دارو با بیان اینکه همان روزهای اول مشاهده میکردیم که چه حرکت انحرافی وسیعی برای دریافت ارز ترجیحی دارو و مواد اولیه آن صورت میگرفت، افزود: «کاملاً قابل رصد بود در سال ۹۷ این موضوع شبیه یک فاجعه بود که اتفاق افتاد و انحراف وسیعی ایجاد شد و سرمایهای که باید تبدیل به مواد اولیه دارو یا حتی اصلاح یا به روز کردن صنعت دارو و زیرساختهای آن بود، کاملاً از کشور خارج شد.» او در ادامه افزود: «وقتی کلمه انحراف به کار برده میشود یعنی اینکه مواد دارویی و اولیه کمتری وارد کشور شده و ارز بیشتری از کشور خارج شده است؛ پول بیشتری داده شد و ماده کمتری وارد کشور شد. هر واحد ارز دارویی که با ارز ترجیحی در کشور ساخته میشود در خارج از مرز کشور ۵ تا ۶ برابر است و این باعث میشود که دارو به همین سرعت از کشور خارج شود که همین هم میشود و هم ابتدای زنجیره و هم انتهای زنجیره، دو مفر برای از بین رفتن ارزی است که قرار بود برای مردم تخصیص بدهیم تا دارو ارزان بگیرند؛ تخصیص داده شد و ما پول را دادیم دارو با کمبود مواجه و صنعت با وقفه تولید روبهرو شد، پول داده شد ولی هیچ نوسازی صنعت انجام نشد و صنعت را دچار کمبود نقدینگی کردیم و سود صنعت در گرفتن ارز ترجیحی بیشتر بوده و نه در کار عملیاتی واقعی در صنعت و تولید.» او تأکید کرد: «بنابراین خود صنعت را دچار بیماری کردیم و این بیماری علاجش سخت ولی شدنی است؛ دولت کنونی اراده انجام این کار را دارد و امیدواریم همه این مسیر غلط را تصحیح کنیم و آن چیزی که برای مردم شایسته است، یعنی تولید دارو با کیفیت بالا که قابل صادرات به اقصی نقاط دنیا باشد را انجام دهیم.»
رئیس سازمان غذا و دارو با بیان اینکه همان روزهای اول مشاهده میکردیم که چه حرکت انحرافی وسیعی برای دریافت ارز ترجیحی دارو و مواد اولیه آن صورت میگرفت، افزود: «کاملاً قابل رصد بود در سال ۹۷ این موضوع شبیه یک فاجعه بود که اتفاق افتاد و انحراف وسیعی ایجاد شد و سرمایهای که باید تبدیل به مواد اولیه دارو یا حتی اصلاح یا به روز کردن صنعت دارو و زیرساختهای آن بود، کاملاً از کشور خارج شد.» او در ادامه افزود: «وقتی کلمه انحراف به کار برده میشود یعنی اینکه مواد دارویی و اولیه کمتری وارد کشور شده و ارز بیشتری از کشور خارج شده است؛ پول بیشتری داده شد و ماده کمتری وارد کشور شد. هر واحد ارز دارویی که با ارز ترجیحی در کشور ساخته میشود در خارج از مرز کشور ۵ تا ۶ برابر است و این باعث میشود که دارو به همین سرعت از کشور خارج شود که همین هم میشود و هم ابتدای زنجیره و هم انتهای زنجیره، دو مفر برای از بین رفتن ارزی است که قرار بود برای مردم تخصیص بدهیم تا دارو ارزان بگیرند؛ تخصیص داده شد و ما پول را دادیم دارو با کمبود مواجه و صنعت با وقفه تولید روبهرو شد، پول داده شد ولی هیچ نوسازی صنعت انجام نشد و صنعت را دچار کمبود نقدینگی کردیم و سود صنعت در گرفتن ارز ترجیحی بیشتر بوده و نه در کار عملیاتی واقعی در صنعت و تولید.» او تأکید کرد: «بنابراین خود صنعت را دچار بیماری کردیم و این بیماری علاجش سخت ولی شدنی است؛ دولت کنونی اراده انجام این کار را دارد و امیدواریم همه این مسیر غلط را تصحیح کنیم و آن چیزی که برای مردم شایسته است، یعنی تولید دارو با کیفیت بالا که قابل صادرات به اقصی نقاط دنیا باشد را انجام دهیم.»
روسیه در پی درخواست پیوستن فنلاند به جبهه ناتو خط لوله انتقال گاز به این کشور را بست
انتقامگیری به سبک پوتین
همزمان با موضعگیریهای جدید غربیها در قبال مسکو، وزیر دفاع روسیه در حالی که کنترل کامل بر لوهانسک و پایان عملیات نظامی در این منطقه را نزدیک اعلام کرد، از افزودن 12 واحد نظامی در بخشهای غربی روسیه...
زهره صفاری/ فنلاند زودتر از آنچه تصور میشد بهای درخواست عضویت در ناتو را پرداخت و در حالی که هنوز همه کشورهای عضو به پذیرش این کشور چراغ سبز نشان ندادهاند، مسکو خط لوله تأمین گاز طبیعی آن را قطع کرد.
به گزارش خبرگزاری «تاس»، شرکت گاز پروم روسیه با تأکید بر قطع کامل این خط لوله، علت آن را امتناع فنلاند از پرداخت بهای گاز طبیعی با روبل اعلام کرد: «در پایان روز کاری 20 مه (جمعه)، کارشناسان گازپروم به دلیل پرداخت نشدن بهای ماه آوریل از سوی این کشور با استناد به دستور رئیس جمهور تصمیم گرفتند این خط لوله را قطع کنند.»
«تاس» نوشت؛ «دیمیتری پسکوف»، سخنگوی کرملین نیز با تأیید امتناع فنلاند از پرداخت هزینه گازی با روبل گفت: «فنلاند نتوانست تعهدات مالی خود را در قبال گاز تأمین کند و روسیه نمیتواند تأمینکننده رایگان باشد.» گاز پروم در سال 2021، 1.49 میلیارد مترمکعب گاز طبیعی به فنلاند را تأمین کرد که این رقم 67 درصد شاخص مصرفی گاز طبیعی در این کشور تشکیل میدهد. در این شرایط شرکت دولتی گازوم فنلاند نیز این اتفاق را تأیید و در بیانیهای اعلام کرد پیشتر هشدار این قطعی را از طرف روسی دریافت کرده و برای این اقدام آماده بوده است: «از این اتفاق متأسف شدیم اما ما برای این شرایط آماده بودیم و به همین دلیل در فرایند توزیع خللی ایجاد نخواهد شد و در ماههای آینده گاز مصرفی مشترکان فنلاندی را بدون مشکل تأمین میکنیم.»
به نوشته الجزیره، مقامات فنلاند روز جمعه و ساعاتی پیش از عملی شدن هشدار گازپروم، از قرارداد 10 ساله با شرکت نفتی امریکا نیز پرده برداشتند اما با توجه به اینکه حجم زیادی از گاز طبیعی مصرفی این کشور از روسیه تأمین میشد و سوختهای فسیلی فقط 5 تا 10 درصد سهم مصرف انرژی فنلاندیها را تشکیل میدهد، تا تأمین زیرساختهای این توافق جدید، این کشور با دشواریهای بسیاری روبهرو خواهد بود. در این شرایط به رغم امیدواری فنلاند به تأمین گاز در تابستان از استونی و خط لوله «بالتیک کانکتر» تحلیلگران «راشاتودی» معتقدند فنلاند برای جایگزینی کامل زیرساختهای گازی خود ملزم به بهرهگیری تمام و کمال از زیرساختهای فعلی خود است آن هم در حالی که کشورهای حوزه بالتیک ظرفیت ذخیره زیرزمینی گاز را ندارند.
«ولادیمیر پوتین» مدتی پس از آغاز عملیات ویژه مسکو در اوکراین با موضعگیری کشورهای غربی، شرکای غیردوست در بحث انرژی را ملزم به پرداخت هزینهها از طریق روبل کرده بود؛ موضوعی که با مخالفت بسیاری از کشورها از جمله فنلاند همراه شد.
این وقایع در حالی رخ داده است که هفته گذشته فنلاند و سوئد با شکستن یک عهد تاریخی نظامی، ضمن حمایت از موضع غرب علیه روسیه، درخواست عضویت در ناتو را نیز به «ینس استولتنبرگ» دبیرکل ناتو اعطا کردند.
پایان عملیات لوهانسک
همزمان با موضعگیریهای جدید غربیها در قبال مسکو، وزیر دفاع روسیه در حالی که کنترل کامل بر لوهانسک و پایان عملیات نظامی در این منطقه را نزدیک اعلام کرد، از افزودن 12 واحد نظامی در بخشهای غربی روسیه پرده برداشت. «سرگئی شویگو»، تهدید قریبالوقوع ناتو بویژه پس از درخواست عضویت فنلاند و سوئد را علت این آمادهباش خواند. روسیه در جبهه جنوب شرقی اوکراین و منطقه لوهانسک موفقیت بسیاری داشته و حالا پس از گذشت 86 روز از آغاز عملیات ویژه مسکو، «شویگو» در مصاحبه تلویزیونیاش در این باره گفت: «آزادسازی جمهوری مردمی لوهانسک نزدیک است.» روسیه از اواخر آوریل خبر از در دست گرفتن کنترل شهرهای استراتژیک جنوب شرق اوکراین داده بود و به گفته وزیر دفاع روسیه، ماریوپل را نیز پس از هفتهها تصرف کرد. این در شرایطی است که «ولودیمیر زلنسکی»، رئیس جمهور اوکراین اعلام کرده است، اوکراین و متحدانش خواستار دریافت غرامت مالی از روسیه پس از 86 روز عملیات نظامی مسکو در این کشور هستند.
زهره صفاری/ فنلاند زودتر از آنچه تصور میشد بهای درخواست عضویت در ناتو را پرداخت و در حالی که هنوز همه کشورهای عضو به پذیرش این کشور چراغ سبز نشان ندادهاند، مسکو خط لوله تأمین گاز طبیعی آن را قطع کرد.
به گزارش خبرگزاری «تاس»، شرکت گاز پروم روسیه با تأکید بر قطع کامل این خط لوله، علت آن را امتناع فنلاند از پرداخت بهای گاز طبیعی با روبل اعلام کرد: «در پایان روز کاری 20 مه (جمعه)، کارشناسان گازپروم به دلیل پرداخت نشدن بهای ماه آوریل از سوی این کشور با استناد به دستور رئیس جمهور تصمیم گرفتند این خط لوله را قطع کنند.»
«تاس» نوشت؛ «دیمیتری پسکوف»، سخنگوی کرملین نیز با تأیید امتناع فنلاند از پرداخت هزینه گازی با روبل گفت: «فنلاند نتوانست تعهدات مالی خود را در قبال گاز تأمین کند و روسیه نمیتواند تأمینکننده رایگان باشد.» گاز پروم در سال 2021، 1.49 میلیارد مترمکعب گاز طبیعی به فنلاند را تأمین کرد که این رقم 67 درصد شاخص مصرفی گاز طبیعی در این کشور تشکیل میدهد. در این شرایط شرکت دولتی گازوم فنلاند نیز این اتفاق را تأیید و در بیانیهای اعلام کرد پیشتر هشدار این قطعی را از طرف روسی دریافت کرده و برای این اقدام آماده بوده است: «از این اتفاق متأسف شدیم اما ما برای این شرایط آماده بودیم و به همین دلیل در فرایند توزیع خللی ایجاد نخواهد شد و در ماههای آینده گاز مصرفی مشترکان فنلاندی را بدون مشکل تأمین میکنیم.»
به نوشته الجزیره، مقامات فنلاند روز جمعه و ساعاتی پیش از عملی شدن هشدار گازپروم، از قرارداد 10 ساله با شرکت نفتی امریکا نیز پرده برداشتند اما با توجه به اینکه حجم زیادی از گاز طبیعی مصرفی این کشور از روسیه تأمین میشد و سوختهای فسیلی فقط 5 تا 10 درصد سهم مصرف انرژی فنلاندیها را تشکیل میدهد، تا تأمین زیرساختهای این توافق جدید، این کشور با دشواریهای بسیاری روبهرو خواهد بود. در این شرایط به رغم امیدواری فنلاند به تأمین گاز در تابستان از استونی و خط لوله «بالتیک کانکتر» تحلیلگران «راشاتودی» معتقدند فنلاند برای جایگزینی کامل زیرساختهای گازی خود ملزم به بهرهگیری تمام و کمال از زیرساختهای فعلی خود است آن هم در حالی که کشورهای حوزه بالتیک ظرفیت ذخیره زیرزمینی گاز را ندارند.
«ولادیمیر پوتین» مدتی پس از آغاز عملیات ویژه مسکو در اوکراین با موضعگیری کشورهای غربی، شرکای غیردوست در بحث انرژی را ملزم به پرداخت هزینهها از طریق روبل کرده بود؛ موضوعی که با مخالفت بسیاری از کشورها از جمله فنلاند همراه شد.
این وقایع در حالی رخ داده است که هفته گذشته فنلاند و سوئد با شکستن یک عهد تاریخی نظامی، ضمن حمایت از موضع غرب علیه روسیه، درخواست عضویت در ناتو را نیز به «ینس استولتنبرگ» دبیرکل ناتو اعطا کردند.
پایان عملیات لوهانسک
همزمان با موضعگیریهای جدید غربیها در قبال مسکو، وزیر دفاع روسیه در حالی که کنترل کامل بر لوهانسک و پایان عملیات نظامی در این منطقه را نزدیک اعلام کرد، از افزودن 12 واحد نظامی در بخشهای غربی روسیه پرده برداشت. «سرگئی شویگو»، تهدید قریبالوقوع ناتو بویژه پس از درخواست عضویت فنلاند و سوئد را علت این آمادهباش خواند. روسیه در جبهه جنوب شرقی اوکراین و منطقه لوهانسک موفقیت بسیاری داشته و حالا پس از گذشت 86 روز از آغاز عملیات ویژه مسکو، «شویگو» در مصاحبه تلویزیونیاش در این باره گفت: «آزادسازی جمهوری مردمی لوهانسک نزدیک است.» روسیه از اواخر آوریل خبر از در دست گرفتن کنترل شهرهای استراتژیک جنوب شرق اوکراین داده بود و به گفته وزیر دفاع روسیه، ماریوپل را نیز پس از هفتهها تصرف کرد. این در شرایطی است که «ولودیمیر زلنسکی»، رئیس جمهور اوکراین اعلام کرده است، اوکراین و متحدانش خواستار دریافت غرامت مالی از روسیه پس از 86 روز عملیات نظامی مسکو در این کشور هستند.
وزیر اقتصاد در نخستین رویداد بینالمللی خصوصیسازی در اقتصاد ایران:
خصوصیسازی تغییر ریل میدهد
وزیر امور اقتصادی و دارایی: طبق قانون بودجه امسال ۱۸۷ شرکت با درصد داراییهای مختلف و ۳۰۰ عنوان دارایی متنوع دولت در دستور واگذاری قرار دارد. به گزارش ایرنا، سید احسان خاندوزی در نخستین رویداد بینالمللی...
پیش نویس لایحه اصلاح قانون اصل 44 به دولت رفت
گروه اقتصادی/ نخستین رویداد بینالمللی خصوصیسازی در اقتصاد ایران از روزگذشته تا سوم خرداد در مرکز همایشهای سالن اجلاس سران با حضور سران سه قوه آغاز به کار کرد. در این همایش علاوه بر سران سه قوه، رؤسای اتاقها و وزرای مرتبط در هیأت واگذاری و نمایندگان مجلس، میهمانانی از امریکا، برزیل، لهستان و دیگر کشورها حضور دارند که به ارائه مقاله میپردازند. هدف از برگزاری این همایش، شناسایی چالشهای واگذاریها برای تهیه سند جامع خصوصیسازی است که میتواند به بهبود کیفیت داراییهای تجاری دولت بینجامد. در این همایش بینالمللی سه روزه، قرار است عملکرد خصوصیسازی طی ۲۰ سال گذشته با حضور مجریان و دستاندرکاران خصوصیسازی در سطح وزرای مربوطه و شرکتهای مادر تخصصی در حوزههای مختلف قوانین و روندهای اثرگذار بر واگذاریهای دولت مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
نفت، نیرو، پتروشیمی، بانک و بیمه، کشاورزی، صنعت، صنایع معدنی، راه و شهرسازی و خدمات از جمله حوزههایی هستند که در این رویداد با برگزاری نمایشگاه به تشریح تجربیات و اقدامات خود خواهند پرداخت. رونمایی از سامانه یکپارچه واگذاریها از دیگر برنامههای این رویداد بینالمللی است.
۱۸۷ شرکت و ۳۰۰ دارایی در فهرست واگذاری دولت
وزیر امور اقتصادی و دارایی گفت: طبق قانون بودجه امسال ۱۸۷ شرکت با درصد داراییهای مختلف و ۳۰۰ عنوان دارایی متنوع دولت در دستور واگذاری قرار دارد. به گزارش ایرنا، سید احسان خاندوزی در نخستین رویداد بینالمللی خصوصیسازی در اقتصاد ایران اظهار کرد: بر اساس قانون بودجه ۱۴۰۱ و مصوبه اولین جلسه هیأت واگذاری که چند هفته قبل برگزار شد، امسال ۱۸۷ شرکت دولتی با درصدهای مختلف سهم دولت که از سه تا چهار درصد گرفته تا ۱۰۰ سهام دولت وجود دارد، همچنین ۳۰۰ عنوان دارایی متنوع دولت در دستور کار واگذاری قرار دارد. وی ادامه داد: ابلاغ سیاستهای اصل ۴۴ قانون اساسی در سالهای ۸۴ و ۸۵ توسط مقام معظم رهبری و تصویب قانون اجرای سیاستهای کلی در سال ۸۷ توسط مجلس شورای اسلامی صورت گرفت و مطابق آن دستهبندی فعالیتهای اقتصادی حاکمیت به گروههای دو و سه انجام شد. خاندوزی افزود: تنظیم رویههای قانونی و سیاستگذاری بهمنظور خروج دولت از بنگاهداری و تمرکز بیشتر بر اهداف سیاستگذاری، اتفاق مبارک دیگری بود که در زمینه گسترش مالکیت عموم مردم رخ داد. در این زمینه باید توانمندی بخش خصوصی افزایش یابد تا بار مالی دولت و مدیریت ناکارآمد بر شرکتهای دولتی اصلاح شود. در این صورت، در مجموع رشد و رقابتپذیری اقتصاد افزایش مییابد.
وی در ادامه به رشد ارزش بازار سرمایه در ۱۵ سال گذشته اشاره کرد و ادامه داد: در این بین، توان بازار سرمایه ارتقا یافته و اعتراف میکنم دولت در توانمندسازی خصوصیسازی و اهلیت سنجی و واگذاری بدون فساد، کارنامه قابل قبولی نداشته است.
وزیر امور اقتصادی و دارایی تصریح کرد: امروز و در این نشست تلاش کردیم که تمام شرکتهای واگذار شده دولت در سالهای گذشته مورد بازخوانی قرار بگیرند. مجموعه شاخصهای اقتصادی و عملکردی آنها پیش و پس از واگذاری مدنظر سیاستگذاران باشد و با بهرهگیری از تلاش ۲۵ سال گذشته و تجارب خارجی بتوانیم به تغییر مسیر آینده اقتصاد ایران با عبرتآموزی از گذشته ادامه دهیم. به نظر میرسد ریل گذشته وافی برای سیاستگذار نبوده و اگر میخواهیم در نقطه دیگری بایستیم باید مسیر پیشرو را تغییر دهیم. وی تأکید کرد: امروز اعتماد اندکی در واگذاریهای دولتی وجود دارد؛ باید توجه داشت که تنها اعمال حقوق مالکانه دولت کافی نیست، زیرا قبل از واگذاری بنگاهها، نه بنگاهها بهرهور شدند و نه اینکه پس از واگذاریها رصد و پایشی صورت میگیرد. در حقیقت یک نوع رهاشدگی دیده میشود. گویا صرف تغییر مالکیت از دولت به بخش غیردولتی مانند عصای جادویی عمل کند، در حالی که بهرهوری و کارآمدی در بنگاههای واگذار شده افزایش نیافته است، بنابراین باید در روند واگذاریها تجدید نظر شود. خاندوزی گفت: امیدواریم سیاستگذاران برای اهداف خودشان ابزارها و مسیرهای بهینهتری انتخاب کنند. ما در قوه مجریه قانون بودجه را اجرا میکنیم اما از منظر سیاستگذاری باید در قوانین بودجه تجدیدنظر شود.
وزیر اقتصاد تصریح کرد: با هدف رفع دغدغه مقام معظم رهبری در زمینه اجرای قانون اصل ۴۴، پیشنویس لایحه اصلاح قانون اصل ۴۴ نیز آماده ارائه به کمیسیون اقتصادی دولت شده که پس از بررسی در صحن دولت هم لایحه بهصورت نهایی به مجلس ارسال خواهد شد. وی ابراز داشت: مدیران بخش عمومی و دولتی باید تصمیمات بهینهای اتخاذ کنند تا سلامت بیشتری در بنگاههای عمومی حاکم شود و در این مسیر هم آماده هستیم که صورتهای مالی مانند گذشته در سامانه کدال منتشر شود و به منظر همه صاحبنظران برسد که گامی در مسیر شرکتداری دولت خواهد بود.
انتشار صورتهای مالی شرکتهای نهادهای عمومی برای اولین بار
وزیر امور اقتصادی و دارایی از افتتاح سامانه شفافیت اطلاعات شرکتهای واگذار شده و انتشار صورتهای مالی شرکتهای نهادهای عمومی غیردولتی برای اولین بار خبر داد. خاندوزی در توئیتی نوشت: «دیروز در حاشیه نشست ارزیابی دو دهه خصوصیسازی، با حضور رئیسجمهور محترم، سامانه شفافیت اطلاعات واگذاریهای پیشین افتتاح شد. فردا در سالگرد ابلاغ سیاستهای کلی اصل ۴۴ نیز صورتهای مالی شرکتهای ذیل نهادهای عمومی غیردولتی را برای اولین بار در کدال شفاف خواهیم کرد.»
۲۰ سال خصوصیسازی نیاز به آسیب شناسی دارد
در این همایش رئیس سازمان خصوصیسازی با بیان اینکه خصوصیسازی طی ۸ مرحله نیاز به تحول دارد، گفت: نتایج رویداد خصوصیسازی میتواند چراغ راه آینده باشد.
حسین قربانزاده، اظهار کرد: قصه پرغصه واگذاری داراییهای دولت و خصوصیسازی روایتهای مختلفی داشته و برای تحول در این مسیر نیاز به آسیبشناسی و نگاه جامع به گذشته داریم تا بررسی شود چه آثار مثبت یا آثار زیانباری در نحوه واگذاریها در دو دهه قبل بوده و از الان به بعد چه باید کرد. وی ادامه داد: این رویداد تشخیص آسیبها و کیفیت و نحوه مداخله سیاستگذار در این فرایند و عملکرد خریداران است که در نشستهای تخصصی با حضور کارشناسان داخلی و خارجی برگزار میشود. رئیس سازمان خصوصیسازی با تأکید بر اینکه این رویداد یک نمایش نیست، گفت: نحوه واگذاری، فرایند واگذاری و دلایل توفیق یا عدم توفیق همه شرکتهایی که طول ۲۰ سال گذشته واگذار شدهاند، در این رویداد بررسی میشود و یک راهنما برای آینده مسیر واگذاری داراییهای دولت خواهد بود. قربانزاده با بیان اینکه سند تحول دولت که توسط شخص رئیس جمهور ابلاغ شده، چراغ راه ما برای آغاز این مسیر است، گفت: برای این رویداد حدود ۴ ماه زحمت کشیده شده است. ما در این کشور به خیزش خلق ارزش نیاز داریم که اگر رخ ندهد، هیچ اتفاق دیگری نمیتواند ما را به سطحی از کارآیی برساند که مطمئن باشیم در همه ارکان اقتصاد در مسیر درست حرکت میکنیم. معاون وزیر اقتصاد ادامه داد: ۸ مرحله خصوصیسازی شامل «انتخاب بنگاه، آماده سازی، ارزش گذاری، بازاریابی مناسب، نوع واگذاری که تفکیک مالکیت از مدیریت میتواند یکی از راهکارهای آن باشد، انعقاد قرارداد و حذف شروط تحمیلی به خریدار، نظارت درست و شایسته و حل و فصل درست اختلافات حقوقی» همگی نیاز به تحول دارند.
رد دیون با خصوصیسازی همخوانی ندارد
رئیس اتاق بازرگانی ایران، اصلاح نشدن مسیر و نگاه بودجهای را بزرگترین مشکل خصوصیسازی دانست و گفت: رد دیون نسبتی با خصوصیسازی ندارد و خصوصیسازی به حساب نمیآید.
غلامحسین شافعی در نخستین رویداد بینالمللی خصوصیسازی در اقتصاد ایران، به سیاستهای اصل ۴۴ اشاره کرد و افزود: نتیجه اقدامات انجام شده این است که امروزه بخشهای مختلف مانند بخش خصوصی، تعاونی، دولت و مجلس از روند خصوصیسازی ناراضی هستند و درواقع هم خریدار و هم فروشنده ناراضی است. رئیس اتاق بازرگانی ایران تصریح کرد: هدف سیاستهای ابلاغ شده، شتاب به سمت رشد اقتصاد ملی، بهرهوری منابع انسانی، گسترش مالکیت در سطح عموم، ارتقای بنگاهها و افزایش سهم بخشهای خصوصی و تعاونی در اقتصاد ملی و… بود، اما ارزیابیهای انجام شده و همچنین گزارش مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد به اهداف درنظر گرفته شده نزدیک نشدیم.
وی با بیان اینکه به جای آنکه خصوصیسازی به سمت اقتصاد مولد حرکت کند، روندی معکوس در پیش گرفته است، گفت: اصلاح نشدن مسیر، ما را به جای مناسبی هدایت نمیکند، بزرگترین مشکل موجود، نگاه بودجهای به خصوصیسازی است. در این مسیر، رد دیون نسبتی با خصوصیسازی ندارد و خصوصیسازی به حساب نمیآید. وی گفت: وقتی یک واحد مشکل دار به تأمین اجتماعی واگذار میشود در واقع از یک جیب به جیب دیگر است و گرفتاری را بیشتر میکند.
سیاستهای خصوصی سازی به اصلاح نیاز دارد
در نخستین رویداد بینالمللی خصوصیسازی در اقتصاد ایران، دبیر ستاد راهبردی تحول و مسئول رصد و پایش سند تحول دولت نیز، گفت: دولت معتقد است باید میدانهای اقتصادی را به صاحبان آن یعنی مردم واگذار کند و الگوی تحول اقتصادی کشور براساس راهبری هوشمند است. اسماعیل سقاب اصفهانی، با اشاره به اینکه در فرایند خصوصیسازی مشکل و اختلال وجود دارد و به یک چرخش جدی نیاز است، گفت: با ریلگذاری قبلی، امکان ندارد اهداف و سیاستهای اصل ۴۴ محقق شود. واگذاریهای ما دستوری و در فضای غیر رقابتی انجام شده و باید این مسیر را مسدود کنیم. وی با بیان اینکه قرار بود بار مدیریتی دولت را کم کنیم، نه اینکه سرمایه را از دست دولت دربیاوریم، افزود: در سند تحول تأکید شده، مالکیتها باید زماندار و مشروط باشد. باید سرمایه را تبدیل کنیم نه تخریب و خصوصیسازی باید محل تأمین منابع توسعهای و زیر ساختی کشور باشد. سند تحول دولت کتابی برای ویترین دولت نیست، برنامه عمل دولت است. دولت سازوکارهای مشخصی دارد.
پیش نویس لایحه اصلاح قانون اصل 44 به دولت رفت
گروه اقتصادی/ نخستین رویداد بینالمللی خصوصیسازی در اقتصاد ایران از روزگذشته تا سوم خرداد در مرکز همایشهای سالن اجلاس سران با حضور سران سه قوه آغاز به کار کرد. در این همایش علاوه بر سران سه قوه، رؤسای اتاقها و وزرای مرتبط در هیأت واگذاری و نمایندگان مجلس، میهمانانی از امریکا، برزیل، لهستان و دیگر کشورها حضور دارند که به ارائه مقاله میپردازند. هدف از برگزاری این همایش، شناسایی چالشهای واگذاریها برای تهیه سند جامع خصوصیسازی است که میتواند به بهبود کیفیت داراییهای تجاری دولت بینجامد. در این همایش بینالمللی سه روزه، قرار است عملکرد خصوصیسازی طی ۲۰ سال گذشته با حضور مجریان و دستاندرکاران خصوصیسازی در سطح وزرای مربوطه و شرکتهای مادر تخصصی در حوزههای مختلف قوانین و روندهای اثرگذار بر واگذاریهای دولت مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
نفت، نیرو، پتروشیمی، بانک و بیمه، کشاورزی، صنعت، صنایع معدنی، راه و شهرسازی و خدمات از جمله حوزههایی هستند که در این رویداد با برگزاری نمایشگاه به تشریح تجربیات و اقدامات خود خواهند پرداخت. رونمایی از سامانه یکپارچه واگذاریها از دیگر برنامههای این رویداد بینالمللی است.
۱۸۷ شرکت و ۳۰۰ دارایی در فهرست واگذاری دولت
وزیر امور اقتصادی و دارایی گفت: طبق قانون بودجه امسال ۱۸۷ شرکت با درصد داراییهای مختلف و ۳۰۰ عنوان دارایی متنوع دولت در دستور واگذاری قرار دارد. به گزارش ایرنا، سید احسان خاندوزی در نخستین رویداد بینالمللی خصوصیسازی در اقتصاد ایران اظهار کرد: بر اساس قانون بودجه ۱۴۰۱ و مصوبه اولین جلسه هیأت واگذاری که چند هفته قبل برگزار شد، امسال ۱۸۷ شرکت دولتی با درصدهای مختلف سهم دولت که از سه تا چهار درصد گرفته تا ۱۰۰ سهام دولت وجود دارد، همچنین ۳۰۰ عنوان دارایی متنوع دولت در دستور کار واگذاری قرار دارد. وی ادامه داد: ابلاغ سیاستهای اصل ۴۴ قانون اساسی در سالهای ۸۴ و ۸۵ توسط مقام معظم رهبری و تصویب قانون اجرای سیاستهای کلی در سال ۸۷ توسط مجلس شورای اسلامی صورت گرفت و مطابق آن دستهبندی فعالیتهای اقتصادی حاکمیت به گروههای دو و سه انجام شد. خاندوزی افزود: تنظیم رویههای قانونی و سیاستگذاری بهمنظور خروج دولت از بنگاهداری و تمرکز بیشتر بر اهداف سیاستگذاری، اتفاق مبارک دیگری بود که در زمینه گسترش مالکیت عموم مردم رخ داد. در این زمینه باید توانمندی بخش خصوصی افزایش یابد تا بار مالی دولت و مدیریت ناکارآمد بر شرکتهای دولتی اصلاح شود. در این صورت، در مجموع رشد و رقابتپذیری اقتصاد افزایش مییابد.
وی در ادامه به رشد ارزش بازار سرمایه در ۱۵ سال گذشته اشاره کرد و ادامه داد: در این بین، توان بازار سرمایه ارتقا یافته و اعتراف میکنم دولت در توانمندسازی خصوصیسازی و اهلیت سنجی و واگذاری بدون فساد، کارنامه قابل قبولی نداشته است.
وزیر امور اقتصادی و دارایی تصریح کرد: امروز و در این نشست تلاش کردیم که تمام شرکتهای واگذار شده دولت در سالهای گذشته مورد بازخوانی قرار بگیرند. مجموعه شاخصهای اقتصادی و عملکردی آنها پیش و پس از واگذاری مدنظر سیاستگذاران باشد و با بهرهگیری از تلاش ۲۵ سال گذشته و تجارب خارجی بتوانیم به تغییر مسیر آینده اقتصاد ایران با عبرتآموزی از گذشته ادامه دهیم. به نظر میرسد ریل گذشته وافی برای سیاستگذار نبوده و اگر میخواهیم در نقطه دیگری بایستیم باید مسیر پیشرو را تغییر دهیم. وی تأکید کرد: امروز اعتماد اندکی در واگذاریهای دولتی وجود دارد؛ باید توجه داشت که تنها اعمال حقوق مالکانه دولت کافی نیست، زیرا قبل از واگذاری بنگاهها، نه بنگاهها بهرهور شدند و نه اینکه پس از واگذاریها رصد و پایشی صورت میگیرد. در حقیقت یک نوع رهاشدگی دیده میشود. گویا صرف تغییر مالکیت از دولت به بخش غیردولتی مانند عصای جادویی عمل کند، در حالی که بهرهوری و کارآمدی در بنگاههای واگذار شده افزایش نیافته است، بنابراین باید در روند واگذاریها تجدید نظر شود. خاندوزی گفت: امیدواریم سیاستگذاران برای اهداف خودشان ابزارها و مسیرهای بهینهتری انتخاب کنند. ما در قوه مجریه قانون بودجه را اجرا میکنیم اما از منظر سیاستگذاری باید در قوانین بودجه تجدیدنظر شود.
وزیر اقتصاد تصریح کرد: با هدف رفع دغدغه مقام معظم رهبری در زمینه اجرای قانون اصل ۴۴، پیشنویس لایحه اصلاح قانون اصل ۴۴ نیز آماده ارائه به کمیسیون اقتصادی دولت شده که پس از بررسی در صحن دولت هم لایحه بهصورت نهایی به مجلس ارسال خواهد شد. وی ابراز داشت: مدیران بخش عمومی و دولتی باید تصمیمات بهینهای اتخاذ کنند تا سلامت بیشتری در بنگاههای عمومی حاکم شود و در این مسیر هم آماده هستیم که صورتهای مالی مانند گذشته در سامانه کدال منتشر شود و به منظر همه صاحبنظران برسد که گامی در مسیر شرکتداری دولت خواهد بود.
انتشار صورتهای مالی شرکتهای نهادهای عمومی برای اولین بار
وزیر امور اقتصادی و دارایی از افتتاح سامانه شفافیت اطلاعات شرکتهای واگذار شده و انتشار صورتهای مالی شرکتهای نهادهای عمومی غیردولتی برای اولین بار خبر داد. خاندوزی در توئیتی نوشت: «دیروز در حاشیه نشست ارزیابی دو دهه خصوصیسازی، با حضور رئیسجمهور محترم، سامانه شفافیت اطلاعات واگذاریهای پیشین افتتاح شد. فردا در سالگرد ابلاغ سیاستهای کلی اصل ۴۴ نیز صورتهای مالی شرکتهای ذیل نهادهای عمومی غیردولتی را برای اولین بار در کدال شفاف خواهیم کرد.»
۲۰ سال خصوصیسازی نیاز به آسیب شناسی دارد
در این همایش رئیس سازمان خصوصیسازی با بیان اینکه خصوصیسازی طی ۸ مرحله نیاز به تحول دارد، گفت: نتایج رویداد خصوصیسازی میتواند چراغ راه آینده باشد.
حسین قربانزاده، اظهار کرد: قصه پرغصه واگذاری داراییهای دولت و خصوصیسازی روایتهای مختلفی داشته و برای تحول در این مسیر نیاز به آسیبشناسی و نگاه جامع به گذشته داریم تا بررسی شود چه آثار مثبت یا آثار زیانباری در نحوه واگذاریها در دو دهه قبل بوده و از الان به بعد چه باید کرد. وی ادامه داد: این رویداد تشخیص آسیبها و کیفیت و نحوه مداخله سیاستگذار در این فرایند و عملکرد خریداران است که در نشستهای تخصصی با حضور کارشناسان داخلی و خارجی برگزار میشود. رئیس سازمان خصوصیسازی با تأکید بر اینکه این رویداد یک نمایش نیست، گفت: نحوه واگذاری، فرایند واگذاری و دلایل توفیق یا عدم توفیق همه شرکتهایی که طول ۲۰ سال گذشته واگذار شدهاند، در این رویداد بررسی میشود و یک راهنما برای آینده مسیر واگذاری داراییهای دولت خواهد بود. قربانزاده با بیان اینکه سند تحول دولت که توسط شخص رئیس جمهور ابلاغ شده، چراغ راه ما برای آغاز این مسیر است، گفت: برای این رویداد حدود ۴ ماه زحمت کشیده شده است. ما در این کشور به خیزش خلق ارزش نیاز داریم که اگر رخ ندهد، هیچ اتفاق دیگری نمیتواند ما را به سطحی از کارآیی برساند که مطمئن باشیم در همه ارکان اقتصاد در مسیر درست حرکت میکنیم. معاون وزیر اقتصاد ادامه داد: ۸ مرحله خصوصیسازی شامل «انتخاب بنگاه، آماده سازی، ارزش گذاری، بازاریابی مناسب، نوع واگذاری که تفکیک مالکیت از مدیریت میتواند یکی از راهکارهای آن باشد، انعقاد قرارداد و حذف شروط تحمیلی به خریدار، نظارت درست و شایسته و حل و فصل درست اختلافات حقوقی» همگی نیاز به تحول دارند.
رد دیون با خصوصیسازی همخوانی ندارد
رئیس اتاق بازرگانی ایران، اصلاح نشدن مسیر و نگاه بودجهای را بزرگترین مشکل خصوصیسازی دانست و گفت: رد دیون نسبتی با خصوصیسازی ندارد و خصوصیسازی به حساب نمیآید.
غلامحسین شافعی در نخستین رویداد بینالمللی خصوصیسازی در اقتصاد ایران، به سیاستهای اصل ۴۴ اشاره کرد و افزود: نتیجه اقدامات انجام شده این است که امروزه بخشهای مختلف مانند بخش خصوصی، تعاونی، دولت و مجلس از روند خصوصیسازی ناراضی هستند و درواقع هم خریدار و هم فروشنده ناراضی است. رئیس اتاق بازرگانی ایران تصریح کرد: هدف سیاستهای ابلاغ شده، شتاب به سمت رشد اقتصاد ملی، بهرهوری منابع انسانی، گسترش مالکیت در سطح عموم، ارتقای بنگاهها و افزایش سهم بخشهای خصوصی و تعاونی در اقتصاد ملی و… بود، اما ارزیابیهای انجام شده و همچنین گزارش مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد به اهداف درنظر گرفته شده نزدیک نشدیم.
وی با بیان اینکه به جای آنکه خصوصیسازی به سمت اقتصاد مولد حرکت کند، روندی معکوس در پیش گرفته است، گفت: اصلاح نشدن مسیر، ما را به جای مناسبی هدایت نمیکند، بزرگترین مشکل موجود، نگاه بودجهای به خصوصیسازی است. در این مسیر، رد دیون نسبتی با خصوصیسازی ندارد و خصوصیسازی به حساب نمیآید. وی گفت: وقتی یک واحد مشکل دار به تأمین اجتماعی واگذار میشود در واقع از یک جیب به جیب دیگر است و گرفتاری را بیشتر میکند.
سیاستهای خصوصی سازی به اصلاح نیاز دارد
در نخستین رویداد بینالمللی خصوصیسازی در اقتصاد ایران، دبیر ستاد راهبردی تحول و مسئول رصد و پایش سند تحول دولت نیز، گفت: دولت معتقد است باید میدانهای اقتصادی را به صاحبان آن یعنی مردم واگذار کند و الگوی تحول اقتصادی کشور براساس راهبری هوشمند است. اسماعیل سقاب اصفهانی، با اشاره به اینکه در فرایند خصوصیسازی مشکل و اختلال وجود دارد و به یک چرخش جدی نیاز است، گفت: با ریلگذاری قبلی، امکان ندارد اهداف و سیاستهای اصل ۴۴ محقق شود. واگذاریهای ما دستوری و در فضای غیر رقابتی انجام شده و باید این مسیر را مسدود کنیم. وی با بیان اینکه قرار بود بار مدیریتی دولت را کم کنیم، نه اینکه سرمایه را از دست دولت دربیاوریم، افزود: در سند تحول تأکید شده، مالکیتها باید زماندار و مشروط باشد. باید سرمایه را تبدیل کنیم نه تخریب و خصوصیسازی باید محل تأمین منابع توسعهای و زیر ساختی کشور باشد. سند تحول دولت کتابی برای ویترین دولت نیست، برنامه عمل دولت است. دولت سازوکارهای مشخصی دارد.
مراسم رونمایی کتاب «ستارههای سوخته» به روایت «گلعلی بابایی» برگزار شد
روزنوشتهایی از دل معرکه جنگ
مریم شهبازی/ همکاری دو نفره در تألیف کتاب از آن اتفاقاتی است که در عرصه ادبیات بهندرت شاهد تداوم آن هستیم، هر چند که «گلعلی بابایی» رزمنده و نویسنده دفاع مقدس و «حسین بهزاد» از نویسندگان و پژوهشگران جنگ، طی 20 سال گذشته خلاف این مسأله را ثابت کردهاند. «ستارههای سوخته» نتیجه تازهترین همکاری این دو نویسنده، روانه کتابفروشیها شده است.
همراهی بیست ساله رزمنده و نویسنده دفاع مقدس
آخرین روزهای برپایی بخش حضوری سیوسومین دوره نمایشگاه کتاب تهران با رونمایی دیگری از تازههای انتشارات «مؤسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران» همراه شد. «ستارههای سوخته» روزنوشتهای جنگی «گلعلی بابایی» است که به اهتمام «حسین بهزاد» در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است. گلعلی بابایی، نویسنده روزنوشتهای مذکور در این مراسم رونمایی که عصر جمعه به میزبانی سرای اهل قلم برگزار شد، گفت: «بخشی از یادداشتهای این کتاب اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 منتشر شده بود، با این حال تعدادی از آنها هم مغفول مانده بود. حدود 8 سال قبل این نوشتهها با استقبال حسین بهزاد روبهرو شد و مرا به تجمیع و انتشار آنها ترغیب کرد، قبول نکردم تا این که سال گذشته دوباره بحث آن را پیش کشید و گفت که خودش تجمیع و تدوین آنها را انجام میدهد.»
به گفته بابایی، نگارش این یادداشتها از دیماه 61 آغاز شده و تا شهریورماه 67 ادامه یافته است، بخشی از کتاب شامل یادداشتهای روزنوشت و بقیه هم نوشتههای مناسبتی هستند. او دوستی با حسین بهزاد را از افتخارات زندگی حرفهای خود در عرصه کتاب خواند و برای ادامه این همکاری اظهار امیدواری کرد.
محمدعلی صمدی نویسنده و پژوهشگر حوزه دفاع مقدس، دیگر سخنران این مراسم به ذکر نکاتی درباره همکاری 20 ساله این دو نفر اکتفا کرد و گفت: «کارهای مشترک در زمینه ادبیات از آن اتفاقاتی است که اگر رخ بدهد هم دوام ندارد، از همین بابت شکلگیری این دوستی میان بابایی و بهزاد را از اتفاقات مبارک حوزه کتاب میدانم، همکاری سودمندی که از اواخر دهه 70 شروع شده و با وجود تفاوتهای شخصیتی میان این دو همچنان نیز ادامه دارد.»
توجه به تداوم این همکاری در زمینه انتشار کارهای مشترک از جمله مسائلی بود که در این مراسم حاضران بارها بر آن تأکید کردند. صمدی یکی دیگر از مصداقهای انگشتشمار چنین همکاریهایی را در دوستی مرتضی سرهنگی و هدایتالله بهبودی دانست که حاصل آن نیز انتشار آثاری ماندگار در زمینه دفاع مقدس و ادبیات پایداری است. صمدی با اشاره به این که سالها قبل نسخهای از روزنوشتهای این کتاب را خوانده بود، افزود: «مطالعه دوباره این روزنوشتها آن هم به قلم فردی همچون بابایی که همواره بر سادهنویسی و از سویی ادامه آرمانهای خود و همنسلانش درباره جنگ و انقلاب تأکید دارد، خواننده را به سالهای دفاع مقدس و ادبیات گفتاری خاص بچههای جنگ میبرد، جملات ماندگاری همچون خداحافظ ای همه خوبان، خداحافظ ای شهیدان و...»
اهمیت انتشار بیکموکاست روزنوشتها
این نویسنده و پژوهشگر حوزه دفاع مقدس ضمن تأکید بر این که نمیتوان منکر سلیقه و نیاز نسل جوان در چگونگی نوشتار کتابها شد، اما تصریح کرد، آثار جنگی را نمیتوان با ادبیات فانتزی پیش روی مخاطبی که هیچ درکی از آن روزها و سالها ندارد، گذاشت.
جواد کلاته عربی دیگر نویسنده و پژوهشگر ادبی حاضر در این مراسم که مدیریت انتشارات «مؤسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران» را هم برعهده دارد با اشاره به چرایی اهمیت روزنوشتها از وقایعی نظیر جنگ گفت: «برای پاسخ به این سؤال به تجربه سالها قبل خودم از علاقهمندی به مطالعه آثار عرفا و اهالی معرفت اشاره میکنم که تأثیر زیادی در افزایش اشتیاقم برای مطالعه این آثار داشت. به عقیده من انتشار زندگینامه و روزنوشتهای اینچنین نقش جلوبرنده بسیاری دارند.»
او در بخش دیگری از گفتههای خود به کتاب «ستارههای سوخته» اشاره کرد و ادامه داد: «وقتی سال گذشته این یادداشتها به دستم رسید نخستین نکتهای که به ذهنم خطور کرد توجه به سیر تکاملی در تفکر و نوشتار گلعلی بابایی بود. این که ببینم نویسنده آثاری نظیر «کوهستان آتش» هماکنون چطور سراغ نوشتن رفته است. مطالعه این کتاب راهی برای اطلاع از مسیری است که نویسنده کتاب طی 30-40 سال از زندگیاش رفته است.»
کلاته با اشاره به مراسمی که چند سال قبل برای بزرگداشت گلعلی بابایی برگزار شده بود، سخنی از زندهیاد «نادر طالبزاده» را بازگو کرد و گفت: «همانطور که دیگران هم گفتند، همکاری بابایی و بهزاد در زمینه کتاب از عجایبی است که بهندرت مصداقهایی از آن را دیدهایم. اغلب قادر نیستند از یک جایی به بعد با نگاهها و سلیقههای کاری یکدیگر کنار بیایند اما این همکاری میتواند الگوی خوبی برای نویسندگان و محققان جوان باشد.» مدیر انتشارات «مؤسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران» در پایان اهمیت روزنوشتها را در انتشار بیکم و کاست آنها دانست و گفت که این نوشتهها راهی برای اطلاع مستقیم ما از وقایعی مانند جنگ به شمار میآیند، درست برخلاف فیلمها و سریالها که حقایق را با واسطه به دستمان میرسانند.
گفتنی است که زمان کار سیوسومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در بخش فروش مجازی تا ساعت ۲۴ روز دوم خرداد تمدید شده اما بخش حضوری آن روز گذشته، سیو یکم اردیبهشت ماه پایان یافت.
همراهی بیست ساله رزمنده و نویسنده دفاع مقدس
آخرین روزهای برپایی بخش حضوری سیوسومین دوره نمایشگاه کتاب تهران با رونمایی دیگری از تازههای انتشارات «مؤسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران» همراه شد. «ستارههای سوخته» روزنوشتهای جنگی «گلعلی بابایی» است که به اهتمام «حسین بهزاد» در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است. گلعلی بابایی، نویسنده روزنوشتهای مذکور در این مراسم رونمایی که عصر جمعه به میزبانی سرای اهل قلم برگزار شد، گفت: «بخشی از یادداشتهای این کتاب اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 منتشر شده بود، با این حال تعدادی از آنها هم مغفول مانده بود. حدود 8 سال قبل این نوشتهها با استقبال حسین بهزاد روبهرو شد و مرا به تجمیع و انتشار آنها ترغیب کرد، قبول نکردم تا این که سال گذشته دوباره بحث آن را پیش کشید و گفت که خودش تجمیع و تدوین آنها را انجام میدهد.»
به گفته بابایی، نگارش این یادداشتها از دیماه 61 آغاز شده و تا شهریورماه 67 ادامه یافته است، بخشی از کتاب شامل یادداشتهای روزنوشت و بقیه هم نوشتههای مناسبتی هستند. او دوستی با حسین بهزاد را از افتخارات زندگی حرفهای خود در عرصه کتاب خواند و برای ادامه این همکاری اظهار امیدواری کرد.
محمدعلی صمدی نویسنده و پژوهشگر حوزه دفاع مقدس، دیگر سخنران این مراسم به ذکر نکاتی درباره همکاری 20 ساله این دو نفر اکتفا کرد و گفت: «کارهای مشترک در زمینه ادبیات از آن اتفاقاتی است که اگر رخ بدهد هم دوام ندارد، از همین بابت شکلگیری این دوستی میان بابایی و بهزاد را از اتفاقات مبارک حوزه کتاب میدانم، همکاری سودمندی که از اواخر دهه 70 شروع شده و با وجود تفاوتهای شخصیتی میان این دو همچنان نیز ادامه دارد.»
توجه به تداوم این همکاری در زمینه انتشار کارهای مشترک از جمله مسائلی بود که در این مراسم حاضران بارها بر آن تأکید کردند. صمدی یکی دیگر از مصداقهای انگشتشمار چنین همکاریهایی را در دوستی مرتضی سرهنگی و هدایتالله بهبودی دانست که حاصل آن نیز انتشار آثاری ماندگار در زمینه دفاع مقدس و ادبیات پایداری است. صمدی با اشاره به این که سالها قبل نسخهای از روزنوشتهای این کتاب را خوانده بود، افزود: «مطالعه دوباره این روزنوشتها آن هم به قلم فردی همچون بابایی که همواره بر سادهنویسی و از سویی ادامه آرمانهای خود و همنسلانش درباره جنگ و انقلاب تأکید دارد، خواننده را به سالهای دفاع مقدس و ادبیات گفتاری خاص بچههای جنگ میبرد، جملات ماندگاری همچون خداحافظ ای همه خوبان، خداحافظ ای شهیدان و...»
اهمیت انتشار بیکموکاست روزنوشتها
این نویسنده و پژوهشگر حوزه دفاع مقدس ضمن تأکید بر این که نمیتوان منکر سلیقه و نیاز نسل جوان در چگونگی نوشتار کتابها شد، اما تصریح کرد، آثار جنگی را نمیتوان با ادبیات فانتزی پیش روی مخاطبی که هیچ درکی از آن روزها و سالها ندارد، گذاشت.
جواد کلاته عربی دیگر نویسنده و پژوهشگر ادبی حاضر در این مراسم که مدیریت انتشارات «مؤسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران» را هم برعهده دارد با اشاره به چرایی اهمیت روزنوشتها از وقایعی نظیر جنگ گفت: «برای پاسخ به این سؤال به تجربه سالها قبل خودم از علاقهمندی به مطالعه آثار عرفا و اهالی معرفت اشاره میکنم که تأثیر زیادی در افزایش اشتیاقم برای مطالعه این آثار داشت. به عقیده من انتشار زندگینامه و روزنوشتهای اینچنین نقش جلوبرنده بسیاری دارند.»
او در بخش دیگری از گفتههای خود به کتاب «ستارههای سوخته» اشاره کرد و ادامه داد: «وقتی سال گذشته این یادداشتها به دستم رسید نخستین نکتهای که به ذهنم خطور کرد توجه به سیر تکاملی در تفکر و نوشتار گلعلی بابایی بود. این که ببینم نویسنده آثاری نظیر «کوهستان آتش» هماکنون چطور سراغ نوشتن رفته است. مطالعه این کتاب راهی برای اطلاع از مسیری است که نویسنده کتاب طی 30-40 سال از زندگیاش رفته است.»
کلاته با اشاره به مراسمی که چند سال قبل برای بزرگداشت گلعلی بابایی برگزار شده بود، سخنی از زندهیاد «نادر طالبزاده» را بازگو کرد و گفت: «همانطور که دیگران هم گفتند، همکاری بابایی و بهزاد در زمینه کتاب از عجایبی است که بهندرت مصداقهایی از آن را دیدهایم. اغلب قادر نیستند از یک جایی به بعد با نگاهها و سلیقههای کاری یکدیگر کنار بیایند اما این همکاری میتواند الگوی خوبی برای نویسندگان و محققان جوان باشد.» مدیر انتشارات «مؤسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران» در پایان اهمیت روزنوشتها را در انتشار بیکم و کاست آنها دانست و گفت که این نوشتهها راهی برای اطلاع مستقیم ما از وقایعی مانند جنگ به شمار میآیند، درست برخلاف فیلمها و سریالها که حقایق را با واسطه به دستمان میرسانند.
گفتنی است که زمان کار سیوسومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در بخش فروش مجازی تا ساعت ۲۴ روز دوم خرداد تمدید شده اما بخش حضوری آن روز گذشته، سیو یکم اردیبهشت ماه پایان یافت.
تجلیل از خنیاگران موسیقی اقوام ایران
مراسم اختتامیه دومین جشنواره ملی موسیقی و آیینهای اقوام ایرانی در حالی در شیراز به پایان رسید که دبیر علمی این دوره از جشنواره خبر از ایجاد دبیرخانه دائمی این جشنواره در این شهر داد.دامون شش بلوکی در آیین اختتامیه این جشنواره که شامگاه جمعه 30 اردیبهشت ماه در تالار حافظ برگزار شد، گفت: بدیهی است ساز و کار چنین جشنوارههایی، نیازمند زیرساختهای پژوهشی و تجارب گسترده در حوزههای مختلف است. اتفاقی که در شهر علم و ادب شیراز و سومین حرم اهل بیت عصمت و طهارت(ع) رقم خورد که آن را به فال نیک میگیریم...
عکس: رضا قادری / ایرنا
عکس: رضا قادری / ایرنا
آیت الله رئیسی در آخرین روز از برگزاری سی و سومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از بخشهای مختلف آن بازدید کرد
غرفه به غرفه با اهالی کتاب
سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری در آخرین روز از برگزاری سی و سومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران از بخشهای مختلف آن بازدید کرد. به گزارش باشگاه خبرنگاران در بازدید رئیس جمهور از نمایشگاه کتاب در مصلای امام خمینی (ره)، ناشران و فعالان حوزه نشر در خصوص دغدغههای حوزه کتاب با رئیس جمهور گفت و گو کردند. سیوسومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از بیستویکم اردیبهشت آغاز شد و تا دیروز (سیویکم اردیبهشتماه) در دو بخش حضوری در مصلای امام خمینی(ره) و مجازی در سامانه مؤسسه خانه کتاب و ادبیات ایران، برقرار بود.
157 مصوبه دولت ارمغان سفر آذربایجان غربی
سفر یک روزه رئیسجمهور و هیأت دولت به استان آذربایجان غربی، با توجه به بررسیهای کارشناسی انجام شده در پیش از سفر، دستاوردهای مهمی برای حوزههای مختلف استان داشت که 157 مصوبه در جلسه شورای اداری، بخشی از آنها است. رئیسجمهور همچنین با اشاره به موقعیت مرزی آذربایجان غربی و مجاورت با سه کشور همسایه، به استاندار دستور داد با هماهنگی وزارت امور خارجه در راستای تسهیل مراودات و تعاملات با شهرهای مجاور در کشورهای همسایه گام بردارد. آیتالله رئیسی در این زمینه تأکید کرد که تشکیل یک کمیته مشترک بین ایران و این سه کشور میتواند ارتباطات مرزی را بیش از پیش تسهیل کند. اولویت بومیگزینی در جذب نیروی انسانی در استان، رفع نقاط حادثهخیز در جادهها و تخصیص حق مالکانه معادن به صندوقهای توسعه استانی از دیگر نکات مورد تأکید آیتالله رئیسی در این نشست بود.
رئیسجمهور در دیدار اقشار مردم استان بر ضرورت احیای دریاچه ارومیه تأکید و اعلام کرد که دولت قصد دارد اقدامات به ثمر نرسیده در این زمینه را به سرانجام برساند. دیدار با فعالان اقتصادی و جمعی از خانوادههای شهدای استان نیز از دیگر برنامههای سفر آیتالله رئیسی به آذربایجان غربی بود.
157 مصوبه دولت ارمغان سفر آذربایجان غربی
سفر یک روزه رئیسجمهور و هیأت دولت به استان آذربایجان غربی، با توجه به بررسیهای کارشناسی انجام شده در پیش از سفر، دستاوردهای مهمی برای حوزههای مختلف استان داشت که 157 مصوبه در جلسه شورای اداری، بخشی از آنها است. رئیسجمهور همچنین با اشاره به موقعیت مرزی آذربایجان غربی و مجاورت با سه کشور همسایه، به استاندار دستور داد با هماهنگی وزارت امور خارجه در راستای تسهیل مراودات و تعاملات با شهرهای مجاور در کشورهای همسایه گام بردارد. آیتالله رئیسی در این زمینه تأکید کرد که تشکیل یک کمیته مشترک بین ایران و این سه کشور میتواند ارتباطات مرزی را بیش از پیش تسهیل کند. اولویت بومیگزینی در جذب نیروی انسانی در استان، رفع نقاط حادثهخیز در جادهها و تخصیص حق مالکانه معادن به صندوقهای توسعه استانی از دیگر نکات مورد تأکید آیتالله رئیسی در این نشست بود.
رئیسجمهور در دیدار اقشار مردم استان بر ضرورت احیای دریاچه ارومیه تأکید و اعلام کرد که دولت قصد دارد اقدامات به ثمر نرسیده در این زمینه را به سرانجام برساند. دیدار با فعالان اقتصادی و جمعی از خانوادههای شهدای استان نیز از دیگر برنامههای سفر آیتالله رئیسی به آذربایجان غربی بود.
رئیس جمهور فردا در رأس هیأتی بلندپایه راهی عمان میشود
گروه سیاسی/ سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور فردا به دعوت رسمی «هیثم بن طارق آل سعید» سلطان عمان در رأس هیأتی بلندپایه به این کشور سفر میکند.
این نخستین سفر رئیسی به عمان از زمان آغاز به کار و همچنین اولین دیدار رئیس جمهور اسلامی ایران و سلطان عمان است. چه آنکه پس از درگذشت سلطان قابوس، سلطان فقید این کشور دیداری در این سطح میان دو کشور صورت نگرفته است. روابط دیپلماتیک با پادشاهی عمان، یکی از شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس از اهمیت ویژهای برای جمهوری اسلامی ایران برخوردار است. رفت و آمد مکرر مقامات عمانی به ایران نیز از رویکرد مثبت متقابل مسقط نسبت به تهران حکایت دارد، چراکه حاکمیت سیاست توازن در روابط خارجی و اهتمام دو کشور به توسعه روابط دوجانبه و مهار مشکلات و بحرانهای موجود و قرار گرفتن آن در مسیر توسعه انجامیده است. عمان در بین کشورهای شورای همکاری خلیج فارس هم ذیل پیگیری سیاست مبتنی بر تدبیر در رابطه با مسائل منطقهای و رابطه با پیشبرد اهداف همکاری با ایران و هم از منظر پیشینه تاریخی که محصول دیروز و امروز نیست، نقش مهم و تعیین کنندهای دارد.
پیامدهای دیدار مهم سران دو کشور
فارغ از وجه پیوندهای موجود دو کشور در عرصه سیاسی، ایران و عمان که تنگه استراتژیک هرمز در بین آنها قرار گرفته است براساس تفاهمنامههای موجود، خود را به همکاری مشترک با یکدیگر در مواجهه با هرگونه اخلال یا خرابکاری که امنیت دو کشور را به خطر اندازد، متعهد میدانند. حسین نوشآبادی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با استراتژیک خواندن رابطه ایران و عمان تأکید کرده است که گفتوگوی مقامهای بلندپایه این دو کشور درباره مدیریت مشترک در تنگه هرمز به عنوان مهمترین شاهراه کشتیرانی، حمل و نقل و انرژی جهان میتواند اهمیت بسیار بسزایی در تحقق منافع ایران و عمان و همچنین سایر کشورها داشته باشد.
ابعاد موافقتنامههای احتمالی
در همین چهارچوب یکی از مهمترین زمینههای همکاری تهران و مسقط در زمینه ترانزیت و حمل و نقل مطرح است و از همین طریق همکاریهای تجاری و اقتصادی افزایش یافته است. به گفته رضا نجفی، سفیر ایران در عمان در همین زمینه ساختارهای حقوقی و قراردادی قابل ملاحظهای در روابط دو کشور و همچنین میان ایران و عمان و سایر کشورهای منطقه به وجود آمده که از مهمترین آن، کریدور حمل و نقلی موسوم به موافقتنامه عشق آباد است که میان عمان، ایران، ترکمنستان و ازبکستان منعقد شده است. توجه به ظرفیت حمل و نقل میان دو کشور ذیل شرایط نوظهور در حوزه همسایگان شمالی ایران و تحولات فیمابین روسیه و اوکراین اهمیتی دوچندان یافته است. همچنین مسیر همکاریهای اقتصادی در سال گذشته رکورد جدیدی در حجم مبادلات تجاری ایران و عمان را تجربه کرده است چنان که که برای اولین بار حجم مبادلات تجاری در سال گذشته به یک میلیارد و 350 میلیون دلار رسید و رشد بالایی را در مقایسه با قبل تجربه کرد.
سفر وزیر نفت به عمان
ذیل چنین تجربهای در روابط دو کشور، رایزنیهای سیاسی و منطقهای و امضای چند سند همکاری اقتصادی و امنیتی از جمله موضوعات مهم در دستور کار رئیسی در سفر یک روزه خود به عمان است. پیش از این، جواد اوجی، وزیر نفت و انرژی کشورمان با همراهی هیأتی به مسقط سفر کرده است. اوجی در این سفر با وزیر انرژی و معادن عمان ملاقات و درخصوص توسعه همکاری دوکشور در زمینه انرژی و پروژههای مشترک گفتوگو کرد. همچنین در آستانه سفر رئیس جمهوری کشورمان به عمان، علیرضا پیمانپاک، معاون وزیر و رئیس کل سازمان توسعه تجارت ایران هفته گذشته در رأس هیأتی بلندپایه تجاری و بازاریابی متشکل از ۳۰ شرکت خصوصی، نمایندگان سازمان بنادر و صندوق ضمانت صادرات به عمان سفر کرد و با مدیرکل تجارت وزارت صنایع، بازرگانی و توسعه سرمایهگذاری سلطنت عمان دیدار کرد.
این نخستین سفر رئیسی به عمان از زمان آغاز به کار و همچنین اولین دیدار رئیس جمهور اسلامی ایران و سلطان عمان است. چه آنکه پس از درگذشت سلطان قابوس، سلطان فقید این کشور دیداری در این سطح میان دو کشور صورت نگرفته است. روابط دیپلماتیک با پادشاهی عمان، یکی از شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس از اهمیت ویژهای برای جمهوری اسلامی ایران برخوردار است. رفت و آمد مکرر مقامات عمانی به ایران نیز از رویکرد مثبت متقابل مسقط نسبت به تهران حکایت دارد، چراکه حاکمیت سیاست توازن در روابط خارجی و اهتمام دو کشور به توسعه روابط دوجانبه و مهار مشکلات و بحرانهای موجود و قرار گرفتن آن در مسیر توسعه انجامیده است. عمان در بین کشورهای شورای همکاری خلیج فارس هم ذیل پیگیری سیاست مبتنی بر تدبیر در رابطه با مسائل منطقهای و رابطه با پیشبرد اهداف همکاری با ایران و هم از منظر پیشینه تاریخی که محصول دیروز و امروز نیست، نقش مهم و تعیین کنندهای دارد.
پیامدهای دیدار مهم سران دو کشور
فارغ از وجه پیوندهای موجود دو کشور در عرصه سیاسی، ایران و عمان که تنگه استراتژیک هرمز در بین آنها قرار گرفته است براساس تفاهمنامههای موجود، خود را به همکاری مشترک با یکدیگر در مواجهه با هرگونه اخلال یا خرابکاری که امنیت دو کشور را به خطر اندازد، متعهد میدانند. حسین نوشآبادی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با استراتژیک خواندن رابطه ایران و عمان تأکید کرده است که گفتوگوی مقامهای بلندپایه این دو کشور درباره مدیریت مشترک در تنگه هرمز به عنوان مهمترین شاهراه کشتیرانی، حمل و نقل و انرژی جهان میتواند اهمیت بسیار بسزایی در تحقق منافع ایران و عمان و همچنین سایر کشورها داشته باشد.
ابعاد موافقتنامههای احتمالی
در همین چهارچوب یکی از مهمترین زمینههای همکاری تهران و مسقط در زمینه ترانزیت و حمل و نقل مطرح است و از همین طریق همکاریهای تجاری و اقتصادی افزایش یافته است. به گفته رضا نجفی، سفیر ایران در عمان در همین زمینه ساختارهای حقوقی و قراردادی قابل ملاحظهای در روابط دو کشور و همچنین میان ایران و عمان و سایر کشورهای منطقه به وجود آمده که از مهمترین آن، کریدور حمل و نقلی موسوم به موافقتنامه عشق آباد است که میان عمان، ایران، ترکمنستان و ازبکستان منعقد شده است. توجه به ظرفیت حمل و نقل میان دو کشور ذیل شرایط نوظهور در حوزه همسایگان شمالی ایران و تحولات فیمابین روسیه و اوکراین اهمیتی دوچندان یافته است. همچنین مسیر همکاریهای اقتصادی در سال گذشته رکورد جدیدی در حجم مبادلات تجاری ایران و عمان را تجربه کرده است چنان که که برای اولین بار حجم مبادلات تجاری در سال گذشته به یک میلیارد و 350 میلیون دلار رسید و رشد بالایی را در مقایسه با قبل تجربه کرد.
سفر وزیر نفت به عمان
ذیل چنین تجربهای در روابط دو کشور، رایزنیهای سیاسی و منطقهای و امضای چند سند همکاری اقتصادی و امنیتی از جمله موضوعات مهم در دستور کار رئیسی در سفر یک روزه خود به عمان است. پیش از این، جواد اوجی، وزیر نفت و انرژی کشورمان با همراهی هیأتی به مسقط سفر کرده است. اوجی در این سفر با وزیر انرژی و معادن عمان ملاقات و درخصوص توسعه همکاری دوکشور در زمینه انرژی و پروژههای مشترک گفتوگو کرد. همچنین در آستانه سفر رئیس جمهوری کشورمان به عمان، علیرضا پیمانپاک، معاون وزیر و رئیس کل سازمان توسعه تجارت ایران هفته گذشته در رأس هیأتی بلندپایه تجاری و بازاریابی متشکل از ۳۰ شرکت خصوصی، نمایندگان سازمان بنادر و صندوق ضمانت صادرات به عمان سفر کرد و با مدیرکل تجارت وزارت صنایع، بازرگانی و توسعه سرمایهگذاری سلطنت عمان دیدار کرد.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
کاظمی: بهخاطرعشق وعلاقه در ورزش ماندهام
-
میهمانان «ایران»
-
فساد در خصوصیسازی را اصلاح میکنیم
-
عقد قرارداد محرمانه نیم میلیارد یورویی با یک شرکت خارجی
-
حقوق سربازان 115 درصد افزایش یافت
-
ضریب جینی به کمترین سطح پس از انقلاب میرسد
-
نفسهای آخر
-
حقابه دریاچه ارومیه سهم سدها و کشاورزان
-
خروج ارز دارو از کشور فاجعه بود
-
انتقامگیری به سبک پوتین
-
خصوصیسازی تغییر ریل میدهد
-
روزنوشتهایی از دل معرکه جنگ
-
تجلیل از خنیاگران موسیقی اقوام ایران
-
غرفه به غرفه با اهالی کتاب
-
رئیس جمهور فردا در رأس هیأتی بلندپایه راهی عمان میشود
اخبارایران آنلاین