ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
امام علی (ع):
خداوند سبحان محمد پیامبر خود را فرستاد تا وعده خویش را به انجام رساند و سلسله نبوتش را کامل کند.
نهجالبلاغه، خطبه ۱.
بچهها در خلال کارهای سینمایی و تلویزیونی روش زندگی را یاد میگیرند
شبنم قلیخانی: همیشه خاطرات کودکی خودم را مرور میکنم و به یاد میآورم سریالهایی که زمان کودکیام از تلویزیون پخش میشد، چقدر برایم جذاب بود. مثلاً میتوانم از محله بروبیا نام بیاورم و بازیگران آن روزها خاطرات بچگی ما را ساختند. من هم بهعنوان یک بازیگر فکر میکنم، بخشی از تعهد و وظیفهام در قبال جامعهام همین است که برای نسل بعدی خاطرات خوب بسازم. چه بهتر که آدم بهعنوان یک بازیگر، موقعیتی برایش پیش بیاید که بتواند در کار کودک، بازی کند و این کار کودک بتواند خاطره خوبی برای نسل بعدیمان بسازد. کارهای کودک هستند که بچهها را برای یک زندگی آماده میکنند. این آثار تلویزیونی و سینمایی آینده بچهها را میسازند. آنها با این کارها یاد میگیرند که چگونه زندگی و تلاش کنند؛ تصمیم بگیرند و خطر کنند. آنقدر که کار بزرگسال زحمت و هزینه دارد همان مقدار هم باید برای کار کودکان وقت و انرژی گذاشته شود تا نسل آینده برای یک زندگی بسیار خوب و جهانی روشن مهیا شود.
بخشی از گفتههای این بازیگر سینما و تلویزیون در ایرنا
بعثت زمینه ساز تحول درونی افراد
اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
بعثت پیامبر اسلام یکی از وقایع مهم تاریخ بشریت است که نشانههای اهمیت و عظمت آن از همان ابتدا در تغییر رذایل اخلاقی میان اعراب شبهجزیره عربستان به فضایل انسانی به وضوح دیده شد. حضرت محمد(ص) در محیطی به نبوت مبعوث شد که مردمان آن دیار به انواع آلودگیهای اعتقادی و اخلاقی مبتلا بودند وامکانات ظاهری برای تبلیغ و پیشبرد دعوت رسالت اسلام برای پیامبر نوظهور نه تنها مهیا نبود بلکه با کارشکنیها ومخالفتهای گسترده و وسیعی از سوی جامعه شبه جزیره عربستان نیز روبه رو بود. با وجود این رسالت محمدی(ص) توانست درکوتاه زمانی بسیاری از عادات زشت و ناپسند را از جامعه اعراب آن روز زدوده و به جای آنها روشها و رفتار پسندیده و خویهای ارزشمند انسانی را جایگزین کند.
امیرالمؤمنین علی(ع) ضمن خطبهای دوران قبل از بعثت پیامبر اسلام را اینگونه توصیف میکند: «خداوند پیامبر(ص) را زمانی فرستاد که مردم در حیرت و گمراهی سرگردان بودند و در جهل و فساد غوطهور، هوی و هوسهای سرکش آنان را به سوی خود جذب کرده، تکبر و خودخواهی از مسیرحق دورشان ساخته و جهل و نادانی آنان را سبک مغز بار آورده بود و در کارهای خود مضطرب و حیران و به جهل و نادانی مبتلا بودند. در این مقطع پیامبر اسلام(ص) درنصیحت و دلسوزی برای آنان کوشش کرد و آنان را به راه راست رهنمون شد و به سوی حکمت و دانش و موعظه نیکو دعوت کرد. (نهج البلاغه، ترجمه فیض الاسلام، خطبه 94، 282)
مردم شبه جزیره عربستان به دلایل گمراهی و اعتیاد به فساد با رسالت اسلامی هماهنگ نبوده و موانع بسیاری برسر راه دعوت رسول خدا(ص) ایجاد کرده و به شکلهای مختلف کارشکنی میکردند. ضرب و زجر و شکنجه و اقدام به قتل ایمانآورندگان به اسلام و تهمت و نسبتهای ناروا به مسلمانان، بهانهجویی و محاصره اقتصادی و حصر در شعب ابی طالب و آوارگی و جنگ افروزی علیه گروندگان به آیین اسلام، نمونهای از رفتار آن روز اعراب شبه جزیره با جمعیت مسلمان بود. با وجود این رسالت نبوی از شهر مکه فراتر رفته و زندگی فردی و اجتماعی مردمان بسیاری از کره ارض را تحت تأثیر قرار داد. درمقایسه اوضاع فرهنگی جوامع انسانی بویژه جامعه بدوی اعراب شبه جزیره، قبل از بعثت با بعد از آن و تغییرات شگرفی که در میان آنان بهوجود آمد، میتوان از این تحول بهعنوان یک معجزه بزرگ یاد کرد و بعد از قرآن کریم آن را مهمترین و پردامنهترین معجزه رسول گرامی اسلام(ص) دانست؛ موضوعی که حضرت محمد(ص) خود نیز بدان اشاره میکند. آن هنگامی که چهل نفر از یهود نزد آن حضرت آمدند و با ایشان پیرامون رسالت و نبوت او به مناظره با پیامبر پرداختند. رسول اکرم(ص) بهعنوان یکی از نشانههای مأموریت الهی خویش به این موضوع اشاره کرده و میفرماید: «خداوند متعال به من امتیازاتی داده که به سایر پیامبران عطا نکرده است. نوح در میان قوم خود به پا خاست و ایشان را نهصد سال دعوت به رسالت خویش کرد. اما جز گروه اندکی به ایشان ایمان نیاوردند، حال آنکه در دوران کوتاه عمر من گروه زیادی دعوتم را پذیرفتند و از من پیروی کردند.به قدری که در دوران طولانی عمر نوح به او نگرویدند.» (بحارالأنوار، ج16/320)
این موضوع نشان از ظرفیتهای شریعت خاتم داشته و معرف اساس دعوت رسول گرامی اسلام(ص) که قادر بر دگرگونی خصلتهای درونی انسان است. این دعوت بر ایمان به خداوند یکتا و عقیده به روز رستاخیز و تلاش برای راهیابی به مراحل رشد معنوی و کمال انسانی در طول حیات دنیایی استوار است. از این رو میتوان بعثت پیامبر اسلام(ص) را زمینهساز تحول درونی افراد به شمار آورد. تحولی که از مردمی خشن و نادان که دختران خود را تنها به جرم دخترزاده شدن زنده به گور میکردند، مردمانی دارای عواطفی زنده و قوی با روحیه الفت و دوستی با یکدیگر ساخت. تا آنجا که در شرایط سخت، دیگری را برخود ترجیح داده و آماده ایثار و از خودگذشتگی بودند. اینگونه بود که مردمی خودخواه، برتری طلب، پیرو تمایلات و خواستههای بدون حد و مرز خود که چنان افسارگسیخته رفتار میکردند که هیچ قانون و انضباط اجتماعی نزد آنان ارزش و اعتبار نداشت و هرج و مرج همه جا حکمفرما بوده و منطق زور امنیت را از جامعه سلب کرده بود، با معجزه بعثت و ایمان و تقوای الهی در خلوت و جلوت وادار به تبعیت از صلاحدیدهای عقل، انصاف و وجدان شده و تن به نظم و انتظام در شکل قانون و مقررات اجتماعی دادند.
دبیر گروه پایداری
بعثت پیامبر اسلام یکی از وقایع مهم تاریخ بشریت است که نشانههای اهمیت و عظمت آن از همان ابتدا در تغییر رذایل اخلاقی میان اعراب شبهجزیره عربستان به فضایل انسانی به وضوح دیده شد. حضرت محمد(ص) در محیطی به نبوت مبعوث شد که مردمان آن دیار به انواع آلودگیهای اعتقادی و اخلاقی مبتلا بودند وامکانات ظاهری برای تبلیغ و پیشبرد دعوت رسالت اسلام برای پیامبر نوظهور نه تنها مهیا نبود بلکه با کارشکنیها ومخالفتهای گسترده و وسیعی از سوی جامعه شبه جزیره عربستان نیز روبه رو بود. با وجود این رسالت محمدی(ص) توانست درکوتاه زمانی بسیاری از عادات زشت و ناپسند را از جامعه اعراب آن روز زدوده و به جای آنها روشها و رفتار پسندیده و خویهای ارزشمند انسانی را جایگزین کند.
امیرالمؤمنین علی(ع) ضمن خطبهای دوران قبل از بعثت پیامبر اسلام را اینگونه توصیف میکند: «خداوند پیامبر(ص) را زمانی فرستاد که مردم در حیرت و گمراهی سرگردان بودند و در جهل و فساد غوطهور، هوی و هوسهای سرکش آنان را به سوی خود جذب کرده، تکبر و خودخواهی از مسیرحق دورشان ساخته و جهل و نادانی آنان را سبک مغز بار آورده بود و در کارهای خود مضطرب و حیران و به جهل و نادانی مبتلا بودند. در این مقطع پیامبر اسلام(ص) درنصیحت و دلسوزی برای آنان کوشش کرد و آنان را به راه راست رهنمون شد و به سوی حکمت و دانش و موعظه نیکو دعوت کرد. (نهج البلاغه، ترجمه فیض الاسلام، خطبه 94، 282)
مردم شبه جزیره عربستان به دلایل گمراهی و اعتیاد به فساد با رسالت اسلامی هماهنگ نبوده و موانع بسیاری برسر راه دعوت رسول خدا(ص) ایجاد کرده و به شکلهای مختلف کارشکنی میکردند. ضرب و زجر و شکنجه و اقدام به قتل ایمانآورندگان به اسلام و تهمت و نسبتهای ناروا به مسلمانان، بهانهجویی و محاصره اقتصادی و حصر در شعب ابی طالب و آوارگی و جنگ افروزی علیه گروندگان به آیین اسلام، نمونهای از رفتار آن روز اعراب شبه جزیره با جمعیت مسلمان بود. با وجود این رسالت نبوی از شهر مکه فراتر رفته و زندگی فردی و اجتماعی مردمان بسیاری از کره ارض را تحت تأثیر قرار داد. درمقایسه اوضاع فرهنگی جوامع انسانی بویژه جامعه بدوی اعراب شبه جزیره، قبل از بعثت با بعد از آن و تغییرات شگرفی که در میان آنان بهوجود آمد، میتوان از این تحول بهعنوان یک معجزه بزرگ یاد کرد و بعد از قرآن کریم آن را مهمترین و پردامنهترین معجزه رسول گرامی اسلام(ص) دانست؛ موضوعی که حضرت محمد(ص) خود نیز بدان اشاره میکند. آن هنگامی که چهل نفر از یهود نزد آن حضرت آمدند و با ایشان پیرامون رسالت و نبوت او به مناظره با پیامبر پرداختند. رسول اکرم(ص) بهعنوان یکی از نشانههای مأموریت الهی خویش به این موضوع اشاره کرده و میفرماید: «خداوند متعال به من امتیازاتی داده که به سایر پیامبران عطا نکرده است. نوح در میان قوم خود به پا خاست و ایشان را نهصد سال دعوت به رسالت خویش کرد. اما جز گروه اندکی به ایشان ایمان نیاوردند، حال آنکه در دوران کوتاه عمر من گروه زیادی دعوتم را پذیرفتند و از من پیروی کردند.به قدری که در دوران طولانی عمر نوح به او نگرویدند.» (بحارالأنوار، ج16/320)
این موضوع نشان از ظرفیتهای شریعت خاتم داشته و معرف اساس دعوت رسول گرامی اسلام(ص) که قادر بر دگرگونی خصلتهای درونی انسان است. این دعوت بر ایمان به خداوند یکتا و عقیده به روز رستاخیز و تلاش برای راهیابی به مراحل رشد معنوی و کمال انسانی در طول حیات دنیایی استوار است. از این رو میتوان بعثت پیامبر اسلام(ص) را زمینهساز تحول درونی افراد به شمار آورد. تحولی که از مردمی خشن و نادان که دختران خود را تنها به جرم دخترزاده شدن زنده به گور میکردند، مردمانی دارای عواطفی زنده و قوی با روحیه الفت و دوستی با یکدیگر ساخت. تا آنجا که در شرایط سخت، دیگری را برخود ترجیح داده و آماده ایثار و از خودگذشتگی بودند. اینگونه بود که مردمی خودخواه، برتری طلب، پیرو تمایلات و خواستههای بدون حد و مرز خود که چنان افسارگسیخته رفتار میکردند که هیچ قانون و انضباط اجتماعی نزد آنان ارزش و اعتبار نداشت و هرج و مرج همه جا حکمفرما بوده و منطق زور امنیت را از جامعه سلب کرده بود، با معجزه بعثت و ایمان و تقوای الهی در خلوت و جلوت وادار به تبعیت از صلاحدیدهای عقل، انصاف و وجدان شده و تن به نظم و انتظام در شکل قانون و مقررات اجتماعی دادند.
آموزش خط قرمزها!
زهره نیلی
روزنامهنگار
پرسشهای بسیاری در ذهن پدر و مادرها وجود دارد؛ اینکه از چه سنی با دخترم درباره تغییرات بدنش صحبت کنم؟ به دختر یا پسر کوچک خود درباره شکلگیری، رشد و تولد خواهر یا برادر تازهاش چه بگویم و پرسشهای بسیار دیگری که گاهی خانوادهها از پاسخ به آن درمیمانند. بگذریم که پدر و مادرهایی هم هستند که چشم امیدشان را به مدرسه میدوزند که کاری بکند و با بچهها از جنسیت و موضوعات مربوط به آن بگوید.
جنسیت، موضوع مهمی است که آدمها را از زمان تولد تا آخر عمر رها نمیکند و کار اصلی پدر و مادرها این است که اطلاعات لازم در این زمینه را در اختیار فرزندان خود بگذارند و این وابسته به آشنایی خانوادهها با مراحل رشد جنسی کودکان و چگونگی برخورد مناسب و سازنده با نیازها و ویژگیهای روانشناسی و زیستشناسی آنهاست. این عوامل است که میتواند سلامت جنسی کودکان را در مراحل بعدی تأمین کند.
آموزشهای زودرس، شتابزده و ناشیانه مسائل جنسی به بچهها، همان اندازه آسیبزاست که اگر این آموزشها با تأخیر، پنهانسازی یا نادیده گرفتن همراه باشد. حالا اگر این احساس طبیعی به شکل سالم و درست هدایت شود، سازههای اصلی بهداشت روانی از نظر ارضای متعادل غرایز جنسی در دوره نوجوانی را شکل میدهد و لازمه رسیدن به این مرحله، برقراری روابط سالم بین پدر و مادرها و بچههاست.
آموختن مهارتهای ارتباطی به برقراری روابط سالم بین والدین و فرزندان کمک میکند. پس اگر پدر و مادرها بتوانند مسائل مربوط به جنسیت را با فرزند خود در میان بگذارند و یک فضای مناسب و دوستانه برای گفتوگو فراهم آورند، میتوانند امیدوار باشند که دختر یا پسرشان، دوران بلوغ را به سلامت و با کمترین تنش پشت سر میگذارد.
کتاب «کلیدهای آموزش و مراقبت از سلامت جنسی در کودکان و نوجوانان»، پدر و مادرها را با مراحل رشد جنسی فرزندان خود آشنا میکند و به پرسشهای گوناگون آنها پاسخ میدهد. در این کتاب به آمیزش جنسی، بلوغ و ویژگیهای آن، مهارتهای فردی، رفتار جنسی و کنجکاویهای جنسی، خودارضایی، سلامت جنسی و پیشگیری از سوءاستفادههای جنسی و بیماریهای مقاربتی و دشواریهای تربیت فرزند اشاره شده است.
دکتر کریستال دفریناس نویسنده و سارا رئیسیطوسی مترجم این کتاب است.
کتاب «کلیدهای آموزش و مراقبت از سلامت جنسی در کودکان و نوجوانان»، یکی از عنوانهای مجموعه «کلیدهای تربیت کودکان و نوجوانان» است که از سوی انتشارات صابرین در اختیار پدر و مادرها قرار گرفته است. هر کدام از کتابهای این مجموعه به یک موضوع مستقل چون «آمادگی برای زایمان، نقش پدر در تربیت کودک، پرورش کودک تیزهوش و...» میپردازند.
روزنامهنگار
پرسشهای بسیاری در ذهن پدر و مادرها وجود دارد؛ اینکه از چه سنی با دخترم درباره تغییرات بدنش صحبت کنم؟ به دختر یا پسر کوچک خود درباره شکلگیری، رشد و تولد خواهر یا برادر تازهاش چه بگویم و پرسشهای بسیار دیگری که گاهی خانوادهها از پاسخ به آن درمیمانند. بگذریم که پدر و مادرهایی هم هستند که چشم امیدشان را به مدرسه میدوزند که کاری بکند و با بچهها از جنسیت و موضوعات مربوط به آن بگوید.
جنسیت، موضوع مهمی است که آدمها را از زمان تولد تا آخر عمر رها نمیکند و کار اصلی پدر و مادرها این است که اطلاعات لازم در این زمینه را در اختیار فرزندان خود بگذارند و این وابسته به آشنایی خانوادهها با مراحل رشد جنسی کودکان و چگونگی برخورد مناسب و سازنده با نیازها و ویژگیهای روانشناسی و زیستشناسی آنهاست. این عوامل است که میتواند سلامت جنسی کودکان را در مراحل بعدی تأمین کند.
آموزشهای زودرس، شتابزده و ناشیانه مسائل جنسی به بچهها، همان اندازه آسیبزاست که اگر این آموزشها با تأخیر، پنهانسازی یا نادیده گرفتن همراه باشد. حالا اگر این احساس طبیعی به شکل سالم و درست هدایت شود، سازههای اصلی بهداشت روانی از نظر ارضای متعادل غرایز جنسی در دوره نوجوانی را شکل میدهد و لازمه رسیدن به این مرحله، برقراری روابط سالم بین پدر و مادرها و بچههاست.
آموختن مهارتهای ارتباطی به برقراری روابط سالم بین والدین و فرزندان کمک میکند. پس اگر پدر و مادرها بتوانند مسائل مربوط به جنسیت را با فرزند خود در میان بگذارند و یک فضای مناسب و دوستانه برای گفتوگو فراهم آورند، میتوانند امیدوار باشند که دختر یا پسرشان، دوران بلوغ را به سلامت و با کمترین تنش پشت سر میگذارد.
کتاب «کلیدهای آموزش و مراقبت از سلامت جنسی در کودکان و نوجوانان»، پدر و مادرها را با مراحل رشد جنسی فرزندان خود آشنا میکند و به پرسشهای گوناگون آنها پاسخ میدهد. در این کتاب به آمیزش جنسی، بلوغ و ویژگیهای آن، مهارتهای فردی، رفتار جنسی و کنجکاویهای جنسی، خودارضایی، سلامت جنسی و پیشگیری از سوءاستفادههای جنسی و بیماریهای مقاربتی و دشواریهای تربیت فرزند اشاره شده است.
دکتر کریستال دفریناس نویسنده و سارا رئیسیطوسی مترجم این کتاب است.
کتاب «کلیدهای آموزش و مراقبت از سلامت جنسی در کودکان و نوجوانان»، یکی از عنوانهای مجموعه «کلیدهای تربیت کودکان و نوجوانان» است که از سوی انتشارات صابرین در اختیار پدر و مادرها قرار گرفته است. هر کدام از کتابهای این مجموعه به یک موضوع مستقل چون «آمادگی برای زایمان، نقش پدر در تربیت کودک، پرورش کودک تیزهوش و...» میپردازند.
سرزمین اوزان در موسیقی ایران
به یاد امیر بیداریان 1374- 1311
میرعلیرضا
میرعلی نقی
پژوهشگر تاریخ موسیقی ایران
برای آنهایی که امیر بیداریان را از نزدیک دیدهاند هنرمندی فراموش ناشدنی است. امید میرود برای تاریخ موسیقی هم فراموش ناشدنی بماند. هر چند طنین دلنشین ضربهها بر تنبک او درحافظه موسیقی ایران با آلبومهای «ریتم به زبان نوت» و «گنجینه وزنها» به همراه 2جلد کتاب آموزشی جاودانه خواهد ماند.
امیر بیداریان در سالهای پیش از انقلاب، هنرمندی پرآوازه و نام آشنا بود. بخشی از فضای صوتی فیلمهای ایرانی با صدای تنبک او معنای حقیقی خود را پیدا کرد: زیر بازارچه؛ حسن کچل، سعد و سعید و بسیاری دیگر... همچنین بسیاری از برنامههای رادیویی و ضبطهای خصوصی همراه با تکنوازان و خوانندگان بزرگ آن دوران در رادیو و تلویزیون ملی. در آن زمان تمبک هنوز در مقام حقیقی و موقعیت درست خود بود و به ورطه بیحاصل آکروبات بازی؛ ریتم محوری انتزاعی؛ اصرار بیجا برای تکنوازی و توهم ملودیسازی نیفتاده بود و تمبکنوازان نسل بعد از استاد حسین تهرانی؛ رشد کرده بر پایه آموزشهای کلاسیک مکتب او؛ خرده ابتکارات و شیرینیهای مخصوص خود را در نواختن تمبک به ارمغان آورده بودند. امیر بیداریان نیز از آن گروه و آن نسل بود، در کنار شغل رسمیاش که همانا افسر نیروی هوایی بود. عرصههای متنوعی را هم تجربه کرد: شیوه زورخانهای؛ مکتب استاد تهرانی؛ کار در رادیو و تلویزیون و سینما؛ کار روی صحنه با خوانندگان مشهور روز؛ آموزش خصوصی و تدریس هنرستانی؛ که این آخری به برکت رفاقت و همیاریاش با رضا مهدوی جوان سنتورنوازی در هنرستان موسیقی سوره وابسته به حوزه هنری به همت او در ابتدای دهه 70 فراهم شد. در حقیقت وی تجدید حیات هنری و اجتماعی خود در 15سال آخرعمر را یکسره مدیون رفاقت رضا مهدوی بود و یگانه آلبوم منتشر شدهاش را هم با یکدیگر ساختند: آذر کیمیا. 2مجموعه شنیداری «ریتم به زبان نت» و «گنجینه وزنها» نیز از یادگارهای بیداریان است که در حال حاضر نایابند. این آلبومها برگرفته از ریتمهای ساده با دست راست و چپ سیستم سه خطی به سبک و سیاق زندهیاد استاد حسین تهرانی است. ریتمهای ساده، ترکیبی و لَنگ (12قطعه در نوار ریتم به زبان نوت) و (78قطعه در نوار گنجینه وزنها) برگرفته از ریتمهای ضربی سنتی و قطعات محلی ایرانی به همراه توضیحات کافی، روایتگر پیشینه درست از آغاز آموزش و فرهنگ شنیداری ساز تمبک در موسیقی ایرانی است که لاجرم تمام تنبکنوازان نسل نو هم از آن آشنایی داشته باشند.
زندهیاد امیر بیداریان زود از این زندگی رفت و در ۱۲ اسفند ۱۳۷۴ درگذشت. هنوز رهاوردهای خوب و ناگفتهای داشت برای هنرجویان مشتاقش. در آموزش ریتم به کودکان مبتلا به سندروم داون به نکات سازندهای رسیده بود و تازه داشت جایگاه مطلوبش را در همگانی کردن این ساز مهم در موسیقی ایرانی فراهم میکرد. وجودش مثالی زنده بود از یک تهرانی قدیمی و بامعرفت و محبت و سخاوت و سادگی و معلمی کاردان. سازش هم حالی داشت و همیشه به دل مینشست چه در محافل خصوصی و چه در روی صحنهها و استودیوها. نمادی بود از زندگی شاد و بیدغدغهای که دیر بهدست آمد و زود برفت. برای ما و دوستدارانش و شاگردانی که راه او را همچنان ادامه میدهند: ویشتاسب خسروی تهرانی، خشایار پاریا، کیانوش ارمگان، سیاوش صفری و پیمان قدیری فراموش ناشدنی است. یادش گرامی!
ریتم به زبان نوت و گنجینه وزنها
تنبک: امیر بیداریان
ناشران: حوزه هنری و ایران صدا
میرعلی نقی
پژوهشگر تاریخ موسیقی ایران
برای آنهایی که امیر بیداریان را از نزدیک دیدهاند هنرمندی فراموش ناشدنی است. امید میرود برای تاریخ موسیقی هم فراموش ناشدنی بماند. هر چند طنین دلنشین ضربهها بر تنبک او درحافظه موسیقی ایران با آلبومهای «ریتم به زبان نوت» و «گنجینه وزنها» به همراه 2جلد کتاب آموزشی جاودانه خواهد ماند.
امیر بیداریان در سالهای پیش از انقلاب، هنرمندی پرآوازه و نام آشنا بود. بخشی از فضای صوتی فیلمهای ایرانی با صدای تنبک او معنای حقیقی خود را پیدا کرد: زیر بازارچه؛ حسن کچل، سعد و سعید و بسیاری دیگر... همچنین بسیاری از برنامههای رادیویی و ضبطهای خصوصی همراه با تکنوازان و خوانندگان بزرگ آن دوران در رادیو و تلویزیون ملی. در آن زمان تمبک هنوز در مقام حقیقی و موقعیت درست خود بود و به ورطه بیحاصل آکروبات بازی؛ ریتم محوری انتزاعی؛ اصرار بیجا برای تکنوازی و توهم ملودیسازی نیفتاده بود و تمبکنوازان نسل بعد از استاد حسین تهرانی؛ رشد کرده بر پایه آموزشهای کلاسیک مکتب او؛ خرده ابتکارات و شیرینیهای مخصوص خود را در نواختن تمبک به ارمغان آورده بودند. امیر بیداریان نیز از آن گروه و آن نسل بود، در کنار شغل رسمیاش که همانا افسر نیروی هوایی بود. عرصههای متنوعی را هم تجربه کرد: شیوه زورخانهای؛ مکتب استاد تهرانی؛ کار در رادیو و تلویزیون و سینما؛ کار روی صحنه با خوانندگان مشهور روز؛ آموزش خصوصی و تدریس هنرستانی؛ که این آخری به برکت رفاقت و همیاریاش با رضا مهدوی جوان سنتورنوازی در هنرستان موسیقی سوره وابسته به حوزه هنری به همت او در ابتدای دهه 70 فراهم شد. در حقیقت وی تجدید حیات هنری و اجتماعی خود در 15سال آخرعمر را یکسره مدیون رفاقت رضا مهدوی بود و یگانه آلبوم منتشر شدهاش را هم با یکدیگر ساختند: آذر کیمیا. 2مجموعه شنیداری «ریتم به زبان نت» و «گنجینه وزنها» نیز از یادگارهای بیداریان است که در حال حاضر نایابند. این آلبومها برگرفته از ریتمهای ساده با دست راست و چپ سیستم سه خطی به سبک و سیاق زندهیاد استاد حسین تهرانی است. ریتمهای ساده، ترکیبی و لَنگ (12قطعه در نوار ریتم به زبان نوت) و (78قطعه در نوار گنجینه وزنها) برگرفته از ریتمهای ضربی سنتی و قطعات محلی ایرانی به همراه توضیحات کافی، روایتگر پیشینه درست از آغاز آموزش و فرهنگ شنیداری ساز تمبک در موسیقی ایرانی است که لاجرم تمام تنبکنوازان نسل نو هم از آن آشنایی داشته باشند.
زندهیاد امیر بیداریان زود از این زندگی رفت و در ۱۲ اسفند ۱۳۷۴ درگذشت. هنوز رهاوردهای خوب و ناگفتهای داشت برای هنرجویان مشتاقش. در آموزش ریتم به کودکان مبتلا به سندروم داون به نکات سازندهای رسیده بود و تازه داشت جایگاه مطلوبش را در همگانی کردن این ساز مهم در موسیقی ایرانی فراهم میکرد. وجودش مثالی زنده بود از یک تهرانی قدیمی و بامعرفت و محبت و سخاوت و سادگی و معلمی کاردان. سازش هم حالی داشت و همیشه به دل مینشست چه در محافل خصوصی و چه در روی صحنهها و استودیوها. نمادی بود از زندگی شاد و بیدغدغهای که دیر بهدست آمد و زود برفت. برای ما و دوستدارانش و شاگردانی که راه او را همچنان ادامه میدهند: ویشتاسب خسروی تهرانی، خشایار پاریا، کیانوش ارمگان، سیاوش صفری و پیمان قدیری فراموش ناشدنی است. یادش گرامی!
ریتم به زبان نوت و گنجینه وزنها
تنبک: امیر بیداریان
ناشران: حوزه هنری و ایران صدا
خروج از کلیشههای زندگی/3
باور کنیم کلیشهها محدودکننده هستند!
آزاده سهرابی
روانشناس
زمانی یک کارگردان روسی یک آزمایشی انجام داد تا نشان دهد چگونه میشود با تغییر فرضها، استنباط آدمها را تغییر داد. این آزمایش «اثر کولچوف» نام گرفت. خیلی ساده یک بازیگر که میتوانست چهرهای بدون حالت هیجانی خاصی (خنثی) را نشان بدهد در سه فیلم کوتاه حضور یکسانی داشت اما در فیلم اول پیش از نمایش این بازیگر، تصاویری از زنی مرده، در فیلم دوم یک بشقاب سوپ و در فیلم سوم یک دختر در حال بازی را نمایش داد و تفسیر تماشاگران از حالت چهره بازیگر را خواستند که گروه اول بازیگر را غمگین، گروه دوم متفکر و گروه سوم او را خوشحال میدیدند.
اگر آن تصاویر اولیه را کلیشههای ذهنی بدانیم، آن وقت بیشتر برایمان ملموس است که ما چگونه تحت تأثیر این کلیشههای ذهنی دست به تفسیر میزنیم. گاهی این کلیشهها اجتماعی و گاه فردی و اسنادهای درونی ماست که شاید گمراه کنندهترین این اسنادهای درونی را بتوان «اسناد خدمت به خود» نامید.
بیایید این فرض را در نظر بگیرید زن و شوهری بدون آنکه نوبتبندی کرده باشند، امورات زندگی مثل رسیدگی به تکالیف فرزندان یا حتی آشپزی و یا هزینههای زندگی را میپردازند. آنها به صورت روتین این کار را میکنند و مشکلی هم ندارند. اما شاید اگر یکبار قرار باشد، یکی از طرفین گلایه کند که طرف مقابل فلان مسئولیت را بیشتر بهعهده بگیرد، آن فرد با خود بگوید من که 70 درصد مواقع دارم این کار را میکنم، مثلاً 70 درصد مواقع نوشتن تکالیف فرزندم با من است یا... حال اگر از طرف مقابل بپرسید تو فکر میکنی چقدر از این کار را تو انجام میدهی، او هم احتمالاً عددی نزدیک به آن 70 درصد را بگوید. شاید بسیاری از چالشها نیز از همینجا آغاز میشود که عموماً ما این کلیشه ذهنی را داریم که برآورد اشتباهی از رفتارهای خود داریم. «اسناد خدمت به خود» هم داریم یعنی میل به اینکه نتیجه مثبت یک کار را به خودمان و نتیجه منفی را به دیگری نسبت میدهیم. دیدهاید اگر بچهای باهوش باشد پدر و مادر اصرار دارند او را شبیه خودشان معرفی کنند و اگر مثلاً بچه پرخاشگری باشد، مسئولیت آن را به عهده نمیگیرند؟
در حوزه اجتماعی هم این کلیشهای را که بسیار روی تفسیر ما از واقعیت اثر میگذارد، شاید به قول دیوید مایرز، روان شناس اجتماعی بتوان در موضوع «پدیده هم رأیی کاذب» شناسایی کرد. انگار ما یک اجبار درونی داریم که باعث میشود فهم ما از جهان شبیه فهم جمعی ما در بیاید. اگر همه در فضای مجازی با دیدن یک عکس یا یک تکه گفته یا نوشته شروع به نشان دادن یک واکنش میکنند، ما نیز فهممان همان میشود که آنها میگویند. برای همین شاید اولین واکنشها تأثیرگذارترینها باشند و بحث هدایت افکار عمومی هم از همین جا شروع شود. حتی شاید فرصت نکنیم از خودمان بپرسیم داستان آن عکس، قبل و بعدش چه بوده! ما یک تصویر داریم بدون کمترین دادهای – بازیگر خنثی- اما کلیشههای ذهنی که شامل باورهای پیشین، هم رأیی با نظر جمعی و... ما را به واکنشی وا میدارد که شاید نسبتی با پیام آن عکس یا پیام آن تکه سخن و... نداشته باشد.
موضوع این است که کلیشههای ذهنی در همه لحظههای زندگی ما میتواند جاری باشد و گاه به شکل وسیعتری به یک کلیشه اجتماعی یا فرهنگی تبدیل شود و حتی پشت آن استدلالهایی بیاید که آن را قویتر کند اما موضوع این است کلیشهها دید ما را نسبت به تحقیق و تفسیر آزادانه و عاقلانه محدود میکند. موضوع کلیشهها را نباید با باورها اشتباه گرفت. کلیشهها عمدتاً در حوزههایی جای میگیرد که منجر به قضاوت ما درباره خودمان و دیگری میشود که اگر آن کلیشه را کنار بگذاریم دیگر آن تفسیر از اعتبار خارج میشود. اما باور چیزی است که ما را معرفی میکند و ارزشهای زندگی ما را میسازد و از آن ماست! همین الان شما میتوانید به دنبال این باور بروید که طرفدار کلیشههای زندگی شوید یا خارج از کلیشهها به دنیای پیرامونتان نگاه کنید!
روانشناس
زمانی یک کارگردان روسی یک آزمایشی انجام داد تا نشان دهد چگونه میشود با تغییر فرضها، استنباط آدمها را تغییر داد. این آزمایش «اثر کولچوف» نام گرفت. خیلی ساده یک بازیگر که میتوانست چهرهای بدون حالت هیجانی خاصی (خنثی) را نشان بدهد در سه فیلم کوتاه حضور یکسانی داشت اما در فیلم اول پیش از نمایش این بازیگر، تصاویری از زنی مرده، در فیلم دوم یک بشقاب سوپ و در فیلم سوم یک دختر در حال بازی را نمایش داد و تفسیر تماشاگران از حالت چهره بازیگر را خواستند که گروه اول بازیگر را غمگین، گروه دوم متفکر و گروه سوم او را خوشحال میدیدند.
اگر آن تصاویر اولیه را کلیشههای ذهنی بدانیم، آن وقت بیشتر برایمان ملموس است که ما چگونه تحت تأثیر این کلیشههای ذهنی دست به تفسیر میزنیم. گاهی این کلیشهها اجتماعی و گاه فردی و اسنادهای درونی ماست که شاید گمراه کنندهترین این اسنادهای درونی را بتوان «اسناد خدمت به خود» نامید.
بیایید این فرض را در نظر بگیرید زن و شوهری بدون آنکه نوبتبندی کرده باشند، امورات زندگی مثل رسیدگی به تکالیف فرزندان یا حتی آشپزی و یا هزینههای زندگی را میپردازند. آنها به صورت روتین این کار را میکنند و مشکلی هم ندارند. اما شاید اگر یکبار قرار باشد، یکی از طرفین گلایه کند که طرف مقابل فلان مسئولیت را بیشتر بهعهده بگیرد، آن فرد با خود بگوید من که 70 درصد مواقع دارم این کار را میکنم، مثلاً 70 درصد مواقع نوشتن تکالیف فرزندم با من است یا... حال اگر از طرف مقابل بپرسید تو فکر میکنی چقدر از این کار را تو انجام میدهی، او هم احتمالاً عددی نزدیک به آن 70 درصد را بگوید. شاید بسیاری از چالشها نیز از همینجا آغاز میشود که عموماً ما این کلیشه ذهنی را داریم که برآورد اشتباهی از رفتارهای خود داریم. «اسناد خدمت به خود» هم داریم یعنی میل به اینکه نتیجه مثبت یک کار را به خودمان و نتیجه منفی را به دیگری نسبت میدهیم. دیدهاید اگر بچهای باهوش باشد پدر و مادر اصرار دارند او را شبیه خودشان معرفی کنند و اگر مثلاً بچه پرخاشگری باشد، مسئولیت آن را به عهده نمیگیرند؟
در حوزه اجتماعی هم این کلیشهای را که بسیار روی تفسیر ما از واقعیت اثر میگذارد، شاید به قول دیوید مایرز، روان شناس اجتماعی بتوان در موضوع «پدیده هم رأیی کاذب» شناسایی کرد. انگار ما یک اجبار درونی داریم که باعث میشود فهم ما از جهان شبیه فهم جمعی ما در بیاید. اگر همه در فضای مجازی با دیدن یک عکس یا یک تکه گفته یا نوشته شروع به نشان دادن یک واکنش میکنند، ما نیز فهممان همان میشود که آنها میگویند. برای همین شاید اولین واکنشها تأثیرگذارترینها باشند و بحث هدایت افکار عمومی هم از همین جا شروع شود. حتی شاید فرصت نکنیم از خودمان بپرسیم داستان آن عکس، قبل و بعدش چه بوده! ما یک تصویر داریم بدون کمترین دادهای – بازیگر خنثی- اما کلیشههای ذهنی که شامل باورهای پیشین، هم رأیی با نظر جمعی و... ما را به واکنشی وا میدارد که شاید نسبتی با پیام آن عکس یا پیام آن تکه سخن و... نداشته باشد.
موضوع این است که کلیشههای ذهنی در همه لحظههای زندگی ما میتواند جاری باشد و گاه به شکل وسیعتری به یک کلیشه اجتماعی یا فرهنگی تبدیل شود و حتی پشت آن استدلالهایی بیاید که آن را قویتر کند اما موضوع این است کلیشهها دید ما را نسبت به تحقیق و تفسیر آزادانه و عاقلانه محدود میکند. موضوع کلیشهها را نباید با باورها اشتباه گرفت. کلیشهها عمدتاً در حوزههایی جای میگیرد که منجر به قضاوت ما درباره خودمان و دیگری میشود که اگر آن کلیشه را کنار بگذاریم دیگر آن تفسیر از اعتبار خارج میشود. اما باور چیزی است که ما را معرفی میکند و ارزشهای زندگی ما را میسازد و از آن ماست! همین الان شما میتوانید به دنبال این باور بروید که طرفدار کلیشههای زندگی شوید یا خارج از کلیشهها به دنیای پیرامونتان نگاه کنید!
عکس نوشت
گاهی رد پای فرهنگ و هنر بر قامت عرصههایی خودنمایی میکند که به ظاهر حیطههای متفاوتی هستند، از مصداقهای اخیر آن میتوان به برپایی دومین فستیوال کشوری اسبان اصیل ایرانی اشاره کرد که در شهرستان جم استان بوشهر برگزار شد. برخی شرکتکنندگان با پوشش خاص منطقهای که نماینده آن محسوب میشوند ظاهر شده بودند./ تسنیم
هنرمندان در فضای مجازی
فضای مجازی به فرصتی برای معرفی آثار تازه هنرمندان و توصیه به تماشای آنان تبدیل شده است. اهالی فرهنگ و هنر روز گذشته در این فضا آثار دوستان و همکارانشان را به مخاطبان معرفی کردند.
چهره ها
گلاره عباسی خبر چاپ دوم کتاب «قبل از مردن چشمهات رو ببند» را استوری کرده است. پژمان تیمورتاش کارگردان فیلم «مفتآباد» نویسنده این کتاب است. فیلمی که به نوعی از همین رمان برآمده است. «قبل از مردن چشمهات رو ببند» که توسط انتشارات چشمه منتشر شده قصه جوانی زخم خورده و شخصیتهایی فرعی است که هر کدام در مواجهه با خشونتی که در محله به آن دچارند واکنش نشان میدهند.
کاظم دانشی که امسال با فیلم «علفزار» حضوری درخشان در جشنواره فیلم فجر داشت، نمایش «حوالی هفت و هفت دقیقه پاییز» را معرفی کرده است. این نمایش به نویسندگی و کارگردانی علی اصغری از 14 اسفندماه در دو سانس 18 و 20:30 در عمارت سیمرغ روی صحنه میرود. کامبیز دیرباز، نسیم ادبی، حسین پورکریمی و مرجان مؤمنی بازیگران این نمایش هستند.
کیهان کلهر سالروز تولد بهمن رجبی نوازنده صاحب سبک و مدرس تنبک را تبریک گفته و نوشته: «زادروز هنرمند و آموزگار شریف «استاد بهمن رجبی» بر فرهنگدوستان، خاصه علاقهمندان ساز تنبک و مکتب این معلم گرانقدر به فرخی و فرخندگی و سپاس برای عمری تدریس و تلاش بیچشمداشت و ادعای این بزرگمرد.»
سعید روستایی ویدیویی از حضورش در چهل و هفتمین مراسم سزار را منتشر کرده است. این فیلمساز با «متری شیش و نیم» در شاخه بهترین فیلم خارجی اسکار سینمای فرانسه کاندیدا شده بود. برگزیدگان این دوره از جوایز سزار 6 اسفندماه معرفی شدند و در نهایت فیلم «پدر» موفق به کسب جایزه بهترین فیلم خارجی شد.
مجید اسطیری داستان نویس ایرانی همزمان با سالروز شهادت حضرت امام موسی کاظم (ع) خواندن کتاب «جشن همگانی» مجید قیصری را توصیه کرده است. او نوشته: «شما را دعوت میکنم به خواندن یکی از بهترین داستانهایی که درباره آن حضرت نوشته شده است. داستان بر اساس یکی از روایات ذکر شده در کتاب منتهی الآمال درباره زندگی امام کاظم (ع) است و البته فرم داستان چنان جذاب و بورخسی است که برای هر مخاطب جدی ادبیات داستانی بسیار لذتبخش خواهد بود. داستان «موسای دیگر» اولین داستان از مجموعه «جشن همگانی» نوشته نویسنده خوب هم روزگار ما مجید قیصری است.»
دیگه چه خبر
مسعود شامی و میلاد خرم که بیش از یک دهه است در حوزههایی نظیر کارگردانی، بازیگری، نویسندگی و تولید فعالیت میکنند در تازهترین فعالیت مشترکشان نمایش «ترقب» را روی صحنه بردهاند. نمایش «ترقب» از پنجم تا بیست و پنجم اسفند ساعت 19:30 در سالن قشقایی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه میرود و مهناز میرزایی، سایه کبیری و مائده جلالی در آن بازی میکنند. این خبر را مسعود سلامی در صفحه اینستاگرامش به اشتراک گذاشته است.
نمایشگاه ظروف شیشهای کاربردی آثار مریم زندی از ششم اسفندماه در گالری گلستان برپا است. لیلی گلستان علاقهمندان را به تماشای این آثار دعوت کرده است. برای دیدن این آثار میتوانید تا هجدهم اسفندماه روزهای جمعه تا چهارشنبه ۴ تا ۸ بعد از ظهر به این نمایشگاه مراجعه کنید.
سریال 250 قسمتی «برف بیصدا میبارد» که از آن بهعنوان طولانیترین سریال تلویزیونی یاد میشود، هر شب ساعت ۲۰:۴۵ از شبکه سه سیما روی آنتن میرود. شایسته ایرانی با انتشار تصویری از حضورش در این سریال خبر داده است. این سریال به تهیه کنندگی محمدرضا شفیعی در سه فصل و در دهههای ۶۰-۷۰- و ۹۰ روایت میشود. در فصل اول این سریال به کارگردانی پوریا آذربایجانی، فرهاد آییش، آتیلا پسیانی، ثریا قاسمی، الیکا عبدالرزاقی، پوریا پورسرخ، مائده طهماسبی، پاشا رستمی، پوریا شکیبایی، پانتهآ سیروس، مریم شیرازی، مینا وحید، فریبا متخصص، امید روحانی و... بازی کردهاند.
تازههای نشر
رمان «بیپایان» نوشته بلقیس سلیمانی از سوی انتشارات چشمه روانه بازار کتاب شد. در صفحه اینستاگرام این انتشارات درباره این کتاب آمده است: «بلقیس سلیمانی در این رمان مانند بسیاری از آثار قبلیاش روح تاریخ را احضار میکند. این بار در روایتش درونمایهای پلیسی و معمایی نیز وجود دارد که داستان را سرشار از هیجان میکند. سلیمانی در «بیپایان» شخصیت زن خود را در موقعیتی مرموز و انباشته از خشم، کدورت و افسانه هولآور قرار میدهد که میخواهد او را زنده به گور کند.»
چهره ها
گلاره عباسی خبر چاپ دوم کتاب «قبل از مردن چشمهات رو ببند» را استوری کرده است. پژمان تیمورتاش کارگردان فیلم «مفتآباد» نویسنده این کتاب است. فیلمی که به نوعی از همین رمان برآمده است. «قبل از مردن چشمهات رو ببند» که توسط انتشارات چشمه منتشر شده قصه جوانی زخم خورده و شخصیتهایی فرعی است که هر کدام در مواجهه با خشونتی که در محله به آن دچارند واکنش نشان میدهند.
کاظم دانشی که امسال با فیلم «علفزار» حضوری درخشان در جشنواره فیلم فجر داشت، نمایش «حوالی هفت و هفت دقیقه پاییز» را معرفی کرده است. این نمایش به نویسندگی و کارگردانی علی اصغری از 14 اسفندماه در دو سانس 18 و 20:30 در عمارت سیمرغ روی صحنه میرود. کامبیز دیرباز، نسیم ادبی، حسین پورکریمی و مرجان مؤمنی بازیگران این نمایش هستند.
کیهان کلهر سالروز تولد بهمن رجبی نوازنده صاحب سبک و مدرس تنبک را تبریک گفته و نوشته: «زادروز هنرمند و آموزگار شریف «استاد بهمن رجبی» بر فرهنگدوستان، خاصه علاقهمندان ساز تنبک و مکتب این معلم گرانقدر به فرخی و فرخندگی و سپاس برای عمری تدریس و تلاش بیچشمداشت و ادعای این بزرگمرد.»
سعید روستایی ویدیویی از حضورش در چهل و هفتمین مراسم سزار را منتشر کرده است. این فیلمساز با «متری شیش و نیم» در شاخه بهترین فیلم خارجی اسکار سینمای فرانسه کاندیدا شده بود. برگزیدگان این دوره از جوایز سزار 6 اسفندماه معرفی شدند و در نهایت فیلم «پدر» موفق به کسب جایزه بهترین فیلم خارجی شد.
مجید اسطیری داستان نویس ایرانی همزمان با سالروز شهادت حضرت امام موسی کاظم (ع) خواندن کتاب «جشن همگانی» مجید قیصری را توصیه کرده است. او نوشته: «شما را دعوت میکنم به خواندن یکی از بهترین داستانهایی که درباره آن حضرت نوشته شده است. داستان بر اساس یکی از روایات ذکر شده در کتاب منتهی الآمال درباره زندگی امام کاظم (ع) است و البته فرم داستان چنان جذاب و بورخسی است که برای هر مخاطب جدی ادبیات داستانی بسیار لذتبخش خواهد بود. داستان «موسای دیگر» اولین داستان از مجموعه «جشن همگانی» نوشته نویسنده خوب هم روزگار ما مجید قیصری است.»
دیگه چه خبر
مسعود شامی و میلاد خرم که بیش از یک دهه است در حوزههایی نظیر کارگردانی، بازیگری، نویسندگی و تولید فعالیت میکنند در تازهترین فعالیت مشترکشان نمایش «ترقب» را روی صحنه بردهاند. نمایش «ترقب» از پنجم تا بیست و پنجم اسفند ساعت 19:30 در سالن قشقایی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه میرود و مهناز میرزایی، سایه کبیری و مائده جلالی در آن بازی میکنند. این خبر را مسعود سلامی در صفحه اینستاگرامش به اشتراک گذاشته است.
نمایشگاه ظروف شیشهای کاربردی آثار مریم زندی از ششم اسفندماه در گالری گلستان برپا است. لیلی گلستان علاقهمندان را به تماشای این آثار دعوت کرده است. برای دیدن این آثار میتوانید تا هجدهم اسفندماه روزهای جمعه تا چهارشنبه ۴ تا ۸ بعد از ظهر به این نمایشگاه مراجعه کنید.
سریال 250 قسمتی «برف بیصدا میبارد» که از آن بهعنوان طولانیترین سریال تلویزیونی یاد میشود، هر شب ساعت ۲۰:۴۵ از شبکه سه سیما روی آنتن میرود. شایسته ایرانی با انتشار تصویری از حضورش در این سریال خبر داده است. این سریال به تهیه کنندگی محمدرضا شفیعی در سه فصل و در دهههای ۶۰-۷۰- و ۹۰ روایت میشود. در فصل اول این سریال به کارگردانی پوریا آذربایجانی، فرهاد آییش، آتیلا پسیانی، ثریا قاسمی، الیکا عبدالرزاقی، پوریا پورسرخ، مائده طهماسبی، پاشا رستمی، پوریا شکیبایی، پانتهآ سیروس، مریم شیرازی، مینا وحید، فریبا متخصص، امید روحانی و... بازی کردهاند.
تازههای نشر
رمان «بیپایان» نوشته بلقیس سلیمانی از سوی انتشارات چشمه روانه بازار کتاب شد. در صفحه اینستاگرام این انتشارات درباره این کتاب آمده است: «بلقیس سلیمانی در این رمان مانند بسیاری از آثار قبلیاش روح تاریخ را احضار میکند. این بار در روایتش درونمایهای پلیسی و معمایی نیز وجود دارد که داستان را سرشار از هیجان میکند. سلیمانی در «بیپایان» شخصیت زن خود را در موقعیتی مرموز و انباشته از خشم، کدورت و افسانه هولآور قرار میدهد که میخواهد او را زنده به گور کند.»
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
بچهها در خلال کارهای سینمایی و تلویزیونی روش زندگی را یاد میگیرند
-
بعثت زمینه ساز تحول درونی افراد
-
آموزش خط قرمزها!
-
سرزمین اوزان در موسیقی ایران
-
باور کنیم کلیشهها محدودکننده هستند!
-
عکس نوشت
-
هنرمندان در فضای مجازی
اخبارایران آنلاین