آیا «گردشگری سلامت» ایران معکوس میشود؟
آغوش باز عمان برای پزشکان ایرانی
زهرا کشوری
خبرنگار
آیا باید عمان را مقصد بعدی مهاجرت پرستاران و پزشکان ایرانی به حساب آورد؟ چندی پیش بود که تصویری از «سیدحسن قاضیزاده» وزیر اسبق وزارت بهداشت، درمان و آموزشی پزشکی در شبکههای اجتماعی منتشر شد که او را مؤسس مرکز چشمپزشکی نور در کشور عمان معرفی میکرد. انتشار این تصویر به واکنشهای سیاسی محدود شد اما شواهد نشان میدهد که مهاجرت پزشکان و پرستاران ایرانی به وزیر اسبق محدود نمیشود. «حسین مقدم» یکی از فعالان گردشگری در عمان در گفتوگو با «ایران» از برگزاری آزمون استخدامی پرستاری توسط آژانس گردشگری که در آن مشغول است، خبر میدهد. شرکتی که او از آن حرف میزند نمایندگی یکی از هتلهای چهار ستاره مسقط را به عهده دارد. پرستاران در قالب این تور هزینهای را پرداخت میکنند، به مسقط برده میشوند تا در آزمون شرکت کنند. به گفته او هزینه آزمون پرومتریک برای پرستاران، پزشکان و پیراپزشکانی که در این تور شرکت میکنند 2500 دلار است. این شرکت تنها شرکت فعال در حوزه استخدام پرستاران و پزشکان ایران نیست. جستوجو در فضای مجازی نشان میدهد که شرکتهای دیگری هم تورهای گردشگری سلامت و تجارت را برای مهاجرت پزشکان و پرستاران ایرانی به عمان پهن کردهاند؛ این خاصیت بازار است. مقدم بیش از هر چیزی درآمد بالا را دلیل مهاجرت پرستاران و پزشکان ایرانی به عمان میداند. هر «ریال» عمان در زمان نگارش این گزارش 71 هزار تومان است. حقوق پرستاران استخدامی از 400 ریال عمان شروع میشود. او میگوید: «ایرانیانی که اقامت عمان میگیرند بهراحتی میتوانند با کشورهای دیگر مراوده داشته باشند.» مسافران و مهاجران عمان تنها به پرستاران محدود نمیشود. کیفیت درمانی چشمپزشکی ایران هم یکی از دلایلی است که سالها است گردشگران سلامت را از کشورهای عربی به ایران میآورد. خورشید داغ و گرد و غبار، بیش از هر چیزی شهروندان کشورهای عربی را به بیماران ثابت مطبهای چشمپزشکی تبدیل کرده است. ایران به دلیل قرابتهای فرهنگی و دینی میتوانست و میتواند یکی از مقاصد گردشگران عرب از جمله عمانیها باشد. عمانیها هم قرابت دینی دارند هم خاطره خوشی از دفاع ایران از عمان در برابر شورش ظفار. مقصد آنها شیراز، تهران و مشهد است. آنها معمولاً پس از درمان و زیارت به استانهای شمالی میروند تا استراحت کنند. این گردشگران با توجه به اعتقاداتشان ایران را کشوری امن برای سفر خانوادگی میدانند. آنها به پزشکی ایران کاملاً اعتقاد دارند. سفر خانوادگی گردشگران سلامت نزدیک به دو هفته در ایران طول میکشد که به نفع بازار داخلی است. برخی کشورهای حاشیه خزر هم از گردشگران جدی سلامت ایران هستند که مقصد بیشتر آنها مشهد و تبریز است. اما حداقل شواهد در بازار عمان نشان میدهد روند گردشگری سلامت ایران دارد برعکس میشود. گردشگری سلامت ایران سالها است که در چنبره واسطهها است. صنعت گردشگری به واسطهها «حملهدار» میگوید. حملهدارها، بازار گردشگری ایران را با داشتن رقبای بزرگی چون روسیه، ترکیه و هند، بیش از دو دهه است که آزار میدهند. بیشتر از یک دهه پیش بود که مسأله به بهارستان هم کشید و نماینده سیستان و بلوچستان از گردشگران عربی سخن گفت که به مرز نرسیده، بخیه چشمهایشان باز میشود. حملهدارها یک شبکه را برای خود تعریف کردهاند و بیماران را از مرزها و فرودگاه به پزشکانی میسپارند که شرایط متناسبی را برای بیمار به وجود نمیآورند. گاهی اوقات یک راننده را تا مرز ایران و عراق هم میفرستند تا گردشگر را مستقیم به مراکز و محلهای طرف قرار داد خود ببرند.
«مهدی علیپور» فعال گردشگری در کشور عمان پیشتر در گفتوگو با «ایران» و از وزارت میراث فرهنگی خواسته بود از کارشکنی واسطهها و دلالان در حوزه عمان جلوگیری کرده و بازار عمان را ساماندهی کند. او از وجود حملهدارانی خبر میدهد که برای گردشگر سلامت از عمان در خانه مو کاشتهاند. علیپور این مسائل را باعث از دست رفتن اعتماد عمان به صنعت گردشگری سلامت ایران میداند. یکی از درخواستهای فعالان صنعت گردشگری از «عزتالله ضرغامی» وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در بدو ورود به عمارت آزادی حل معضل حملهداران بود. او ابتدا از حل آن خبر داد اما بعدها گفت مسأله پیچیدهتر از آن است که بتوان آن را در کوتاهمدت حل کرد.
تنها حملهدارها، گردشگری سلامت ایران را رنج نمیدهند. سه سال پیش 43 هزار گردشگر عمانی به ایران سفر کردهاند. این افزایش به دنبال لغو ویزای یکطرفه از سوی ایران برای اتباع عمانی اتفاق افتاد. آن زمان گردشگری بازار ایران اعتقاد داشتند و پیشبینی میکردند اگر برنامهها خوب پیش برود، تعداد گردشگران عمانی در سال ۹۸ به بالای ۶۰ هزار نفر خواهد رسید اما برنامهها خوب پیش نرفت.
نقص فنی هواپیماها، بینظمی پروازها و افزایش قیمت بلیتها باعث شد تا فعالان هشدار بدهند که شرایط دارد گردشگران عمانی را به سمت کشورهای رقیب چون ترکیه، هند و روسیه میراند. «مهدی علیپور» نایبرئیس کمیسیون سرمایهگذاری اتاق بازرگانی ایران در گفتوگو با «ایران» چارتر شدن پروازهای ایرانی به مقصد عمان را باعث بالا رفتن قیمت بلیت هواپیما و رویگردانی گردشگران عمانی از سفر به ایران دانست. حتی «ولیالله تیموری» معاون وقت گردشگری کشور هم در گفتوگو با «ایران» از نگرانی شدید وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی (سازمان سابق) میراث فرهنگی نسبت به از دست رفتن بازارهای خارجی به دلیل گرانی بلیتهای پروازی خبر داد.
«مهدی علیپور» ایران را مهمترین مقصد گردشگران عمانی میداند و میگوید: «بعد از ایران با فاصله زیاد، ترکیه مقصد دوم سفر عمانیها است.» با وجود این فاصله، علیپور و دیگر فعالان حوزه گردشگری سالها است که نسبت به رقابت شدید ترکیه، هند و روسیه برای جذب گردشگران عمانی هشدار میدهند. سال 98 تحریمها باعث شد فعالیت ایرلاینهای عمانی در ایران کم شود. فعالان اعتقاد داشتند که ایرلاینهای ایرانی میتوانند جای خالی ایرلاینهای عمانی را پر کنند اما گرانی قیمت بلیت ایرلاینهای ایرانی نگذاشت آنها با خیال راحت تورهای گردشگران را از عمان به ایران بیاورند. گردشگران عمانی به سفر نگاه اقتصادی دارند و سفر ارزان برای آنها یک امتیاز است. احمد خلیلی و علیپور احتمال میدادند گرانی ایرلاینهای ایرانی عمانی را به سمت ترکیه و روسیه سوق دهد. هند هم رقیب دیگری بود.
«مهدی علیپور» نایبرئیس کمیسیون سرمایهگذاری اتاق بازرگانی ایران، سال 98 وجود نقص فنی که گاهی در عرض سه روز دو بار به لغو پروازهای ایرانی منجر میشود را باعث خراب شدن امنیت ذهنی مسافران عمانی از پروازهای ایران دانسته بود. به گفته فعالان این بازار، حضور چارترکنندگان و افزایش قیمتها میتواند دلیل کافی برای رویگردانی عمانیها از سفر به ایران باشد. علیپور میگوید: «چون هواپیما را چارتر کردهاند، میتوانند هر قیمتی که دلشان خواست بدهند. پروازهای داخلی هیچ سر و سامانی ندارند.» به گفته او، گاهی پرواز مسقط به شیراز با ایرلاین ایرانی ۴ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان میشود در حالی که همان پرواز را سلام ایر (عمانی است) 2میلیون تومان میفروشد.
او میگوید: «توریست عمانی برای عمل جراحی زیبایی که برای یک ایرانی ۱۵ میلیون تومان هزینه دارد ۳۰ میلیون تومان پرداخت میکند. در بهترین هتلها هم اقامت میکند. وقتی هم از ایران میرود، چند چمدان سوغات میبرد.» علیپور از گردشگران عمانی سخن به میان میآورد که وقتی از ایران میروند تا ۵ کیلو زعفران سوغات با خود میبرند. عمانیها به صنایع دستی ایران هم علاقه زیادی دارند. علیپور میگوید: «چرا باید چنین گردشگرانی را در شرایط تحریم از دست داد؟» کمبود هتل و نامناسب بودن سیستم حمل و نقل از دیگر موانع حضور بیشتر گردشگران عمانی است. به نظر میرسد پیامدهای این وضعیت دارد خودش را در بازار گردشگری عمان نشان میدهد. از شواهد معلوم است که جامعه پزشکی قصد کرده است تا بیواسطه و دور از حملهدارانی که گردشگری سلامت ایران را مریض کردهاند، خدمات گردشگری را به عمان ببرد. نگاهی به آمار گردشگران ورودی به هند از عمان در حوزه چشمپزشکی، نشان میدهد واکنش جامعه پزشکی و صنعت توریسم سلامت ایران برای بردن خدمات پزشکی به بازار عمان به جای انتظار برای آمدن گردشگران عمانی کاملاً منطقی است. گردشگرانی که ممکن است زیر دست حریص حملهدارها آسیب ببینند. از سوی دیگر بخشی از این اتفاق، رفتار طبیعی و پیامدهای تجاری بازارهای پرمشتری است و در همه دنیا اتفاق میافتد اما اگر گردشگری سلامت ایران در داخل سامان نیابد، دست واسطهها کوتاه نشود، عمان بزودی مقصد بیشتر گردشگران سلامت ایران میشود و تنها به از دست رفتن گردشگران سلامت عمانی محدود نمیشود.
گردشگری پزشکی هند، چشم عمانیها را گرفت
آمارها نشان میدهد که گردشگری چشم پزشکی هند، بویژه ایالت کرالای هند چشم گردشگران عمانی و خاورمیانه را گرفته است. گردشگری چشم پزشکی بخش پر رونق گردشگری سلامت هند است. به گزارش خبرگزاری گردشگری سلامت ایران، هند 18 درصد بازار جهانی گردشگری را با ۱۹،۷ میلیارد دلار درآمد، در دست دارد. ایالت کرالا و عمان مثال بارز این صنعت رو به رشد هستند. 72 درصد از بیماران بیمارستان مریتا در شهر کالیکوت هند در زمان تأسیس، گردشگران عمانی هستند. مسئولان بیمارستان مریتا هم گفتهاند: «ما همچنین شاهد رشد ۲۵ تا ۳۰ درصدی تعداد بیمارانمان بهصورت ماهیانه از منطقه شورای همکاری خلیج فارس هستیم.» بیمارستان مریتا در شهر کالیکوت هند هرساله میزبان صدها گردشگر عمانی است که با اهداف پزشکی مسافرت کردهاند. جراحیهای الکتیو و نیمه الکتیو، یعنی جراحیهای غیرفوری که از قبل قابلیت برنامهریزی برایشان وجود دارد، بیشترین محبوبیت را برای بیماران عمانی دارند بویژه برای درمان استخوان و مفصل؛ نظیر تعویض زانو، جراحی ستون فقرات وجراحی قلب.
هند با تسهیلات مراقبتهای بهداشتی، زیرساختار عالی و هزینههای پایین درمان، گردشگران پزشکی را از عمان و منطقه خلیج فارس جذب میکند. آفریقا هم بازار هدف مناسبی برای پتانسیلهای گردشگری سلامت در هند است، بنابراین این کشور درحال تبدیل شدن به یک مقصد مطلوب برای درمانهای پزشکی برای عمانیها و مردم شورای همکاری خلیج فارس نیز است. بر اساس یک گزارش، از ژانویه ۲۰۱۳ تا آگوست همان سال بیش از ۶۰ هزار بیمار از عمان به هند سفر کردهاند تا به درمانهای باکیفیت این کشور دسترسی داشته باشند. تسهیلات ویزا، ارتباطات هوایی ارزان، موانع فرهنگی و زبانی کمتر، هزینههای ارزان مراقبت سلامت و وجود متخصصان ماهر از جمله عواملی است که هند را به یکی از مقاصد بسیار مطلوب مسافرت برای گردشگران عمانی و مردم GCC تبدیل میکند.
کرمان؛ سرزمین هزار و یک شب
کرمان سرزمین عجیبی است. کوچه به کوچهاش، خیابان به خیابانش، محله به محلهاش، روستا به روستایش و شهر به شهر برای شنیدن حرفها دارد. فقط به حوزه پنج هزار ساله هلیل رود محدود نمیشود. تنها شهر تاریخی اش «دقیانوس» بزرگترین شهر اسلامی دوره سلجوقی نیست. شگفت انگیزی تنها در تنوع آب و هوایی اش خلاصه نمیشود. از گرمای جیرفت تا سرمای دلفاردش فقط 25 دقیقه فاصله است. خودشان به این فاصله اعجاب انگیز میگویند:«از نخل تا یخ.» همزیستی زیبایی دارند درختان گرمسیری و سردسیریاش در کنار. کرمانیها در صنایع دستی هم حرفهای زیادی برای گفتن دارند. همین چنته پر هم باعث شد تا شهر راور با رشته قالی، قلعه گنج با حصیربافی و شهر بابک با فیروزه در فهرست ملی شهرهای صنایع دستی ایران ثبت شوند. پیشتر زنان دارستانی، گلیم شیرکی پیچ سیرجان را ثبت جهانی کردهاند و تازه، همه آنچه گفته شد؛ قطرهای است از اقیانوس. ارگ بم (بزرگترین سازه خشتی جهان)، روستای دستکند میمند با چندهزار سال قدمت، باغ زیبای شازده یا شاهزاده ماهان با ویژگیهای منحصر به فرد باغ و معماری عمارت آن، دشت کویر لوت که قدیمیترین درفش جهان از این کویر در منطقه شهداد به دست آمده و سه قنات «گوهرریز» جوپار در شهرستان کرمان، «اکبرآباد» و «قاسم آباد» در شهرستان بم و نیز روستای دارستان سیرجان و این شهرستان بهعنوان خاستگاه بافت گلیم شیرکی سیرجان از آثار ثبت جهانی استان کرمان به شمار میروند.
بناهای آباد گردد خراب ز باران و از تابش آفتاب
ملیحه مهدیآبادی
کارشناس حفاظت و مرمت آثار تاریخی
فردوسی شاعر بزرگ ایران همه آنچه قرار است در قالب این یادداشت گفته شود به شیرینی و روانی در یک بیت سروده است. برای همین یادداشت را با کلام او آغاز کردم. گاهی اوقات در برخورد با یک بنای ارزشمند تاریخی اولین سؤالی که از ذهن و خاطر بازدیدکنندگان میگذرد این است که چه عواملی باعث از بین رفتن بناهای تاریخی و فرهنگی میشود؟ یا چرا نگهداری از این آثار دشوار است؟ قبل از اینکه وارد این بحث شویم ارائه دو تعریف ضروری به نظر میرسد؛ بنا چیست و بناهای تاریخی کدامند؟ دهخدا در لغتنامهاش بنا را چنین تعریف میکند: (اسم) عمارت، ساختمان، هر نوع ساختمان که برای سکونت و استفاده انسان و حیوان و جا دادن اشیا بهکار رود. بنا در عربی به معنی آنچه که ساخته شده باشد و جمع آن، ابنیه است.
در تعریف بناهای تاریخی میتوان گفت: بناهای تاریخی، ساختمانهایی با محوطه یا چشمانداز فرهنگیاند که بهدلیل ارزشهای اجتماعی، فرهنگی، تاریخی، سیاسی، نظامی و... بهعنوان میراث فرهنگی نگهداری میشوند. مکانهای تاریخی معمولاً توسط قانون و نهادهای قانونی محافظت میشوند و بسیاری از آنها از اهمیت محلی، ملی یا جهانی برخوردارند.
وقتی از ساختمان حرف میزنیم یعنی مکانی که دارای پی است، پس روی زمین قرار دارد، اسکلتبندی دارد که بر پی استوار است و سقف و بام دارد، یعنی در معرض عوامل اقلیمی مثل باد و باران قرار دارد. این عوامل جوی متناسب با اقلیم ایران متفاوتند و تأثیر هرکدام از آنها در تخریب بناهای تاریخی بیشتر یا کمتر است. مثلاً در شمال عوامل جوی مؤثر در تخریب بناهای تاریخی؛ باران، برف و رطوبت است که خود عامل اصلی عوامل دیگری مثل رشد گیاهان روی بنا میشوند. رشد گیاهان موجب افزایش درز و ترکهای ساختمان میشود. درز و ترکها موجب نفوذ آب باران در بنا و نهایتاً تخریب آن میشود.
در مناطق کویری، سرد و گرم شدن بنا و طوفانهای شنی موجب تخریب سطحی بنا میشود که زمینه را برای نفوذ باران آماده میکند. منطقه خشک کویری عامل مهمی در رشد موریانهها است. موریانهها موجب فروریختن ناگهانی ساختمان میشوند. در مناطق کوهستانی اغلب از سنگ برای ساختوساز استفاده میشود. سرما و یخبندان موجب ترک خوردن و یخ بر شدن سنگها میشود و بنیان اثر را نابود میسازد. به این آسیبها میتوان زلزلهخیز بودن و سیلابی بودن ایران را نیز اضافه کرد که ما تحتعنوان حوادث غیرمترقبه میشناسیم.
چنانچه آسیبهای طبیعی را کنار بگذاریم، بلایایی که توسط انسان موجب تخریب آثار تاریخی میشود را میتوان در اثر عوامل انسانی مانند جنگ، سوداگری و منفعتطلبی مالکان، متخصصان و عدم شناخت نهادهای ذیربط در ارتباط با حفاظت آثار تاریخی دانست. عدم شناخت را میتوان در تصویب طرحهای توسعهای راهوشهرسازی، سدسازی و توسعه بیرویه شهرها دید.
تغییرات فرهنگی، اجتماعی و دگرگونیهای باوری و اعتقادی مرتبط با آثار تاریخی نیز میتواند سبب تخریب آثار تاریخی شود. هر کدام از این مؤلفههای مؤثر در تخریب محل بحث جداگانهای است که در یادداشتهای آتی در روزنامه «ایران» با شواهد و مدارک به آن پرداخته میشود.
خانه تکانی نوروز چقدر برای محیط زیست آلودگی میآورد؟
فرش پهن جریمهها برای قالیشویان
هستی بختیاری/ سال که به خانه تکانی میرسد؛ قالیشوییها بازارشان رونق میگیرد. هوای آلوده تهران و لایه خاکستری که هر روز از پنجرهها و روزنهها وارد خانهها میشود، هم شستن فرشها را به یکی از واجبات خانه تکانی سال نو تبدیل میکند. آلودگی قالیشویی ها هم مستقیم به جنوب تهران ریخته میشود؛ آلودهترین منطقه. آنطور که رئیس اداره محیط زیست ری هم میگوید: «جریمههای تعیین شده آنقدر نیست که صاحبان این صنعت را به نصب شبکه فاضلاب مجبور کند.» جریمهها کم و قیمت تمام شده شبکه فاضلاب بسیار زیاد است. براساس آنچه «علیرضا فاضلی» به خبرگزاری صداوسیما میگوید: «جریمه صاحب متخلف این واحدها بین یک تا دو میلیون تومان است.» هزینه نصب شبکه فاضلاب بین 100 تا یک میلیارد تومان است. بنابراین صاحب این صنایع میتوانند بارها تخلف و براحتی هم جریمه آن را پرداخت کنند تا در این تسلسل باطل هم آب از بین برود و هم محیط زیست آلودهتر شود.
وی قالیشوییها را جزو صنایع آببر میداند و میگوید: «خروجی آنها در صورت تصفیه نشدن هم آلایندگی است. محیط زیست بر اساس مواد ۱۱ و ۱۲ قانون حفاظت و بهسازی محیط زیست به واحدهای آلوده تذکر میدهد و آنها را به مراجع قضایی معرفی میکند.» براساس آمارها تاکنون ۱۴۰ واحد قالیشویی متخلف شناسایی شده و برای بیش از ۱۲۵ واحد پرونده تشکیل و برای برخی هم حکم حبس و جریمه نقدی صادر شده است. تاکنون ۱۳ واحد برای نصب شبکه تصفیه فاضلاب اقدام کردند و نزدیک به ۵۰ واحد هم بدون داشتن پروانه و فصلی فعالیت میکند.»
وی جرایم را بازدارنده نمیداند و میگوید: «واحدهای زیادی بعد از چندین بار اخطار از مراجع قضایی مجازات شدند اما به طور مثال واحدی که روزانه ۵۰۰ قالی میشوید و درآمد خوبی دارد با سابقه تخریب محیط زیست تنها دو میلیون تومان جریمه میشود و همچنان به تخلف خود ادامه میدهد.»
وی قیمت بالای شبکه تصفیه را دلیل اصلی عدم رغبت خرید آن توسط صاحبان واحدها برمی شمرد و میگوید: «هر دستگاه بین 100 تا یک میلیارد تومان هزینه دارد.»تقریباً در شستوشوی هر قالی و قالیچه حدود ۵۰۰ لیتر آب مصرف میشود. در صورت نصب شبکه تصفیه فاضلاب ۸۰ تا ۱۰۰ درصد آن قابل بازخوانی و استفاده مجدد است. جنوب تهران مقصد تمام فاضلاب شهر است. فاضلابی که مزارع سبزیجات را هم آبیاری میکند و سر سفره خیلی از پایتخت نشینان میآید تا سهمی تقریباً برابر برای همه شهروندان تهران داشته باشد.