نسخه Pdf

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

چگونه تحریمهای فلج کننده اوباما و فشار حداکثری ترامپ به شکست مفتضحانه رسید؟
دکتر امیرحسین ثابتی
پژوهشگر سیاسی
جمهوری اسلامی ایران چهل و سومین سالگرد پیروزی خود را نیز با حضور آحاد مردم جشن گرفت. اما مختصات صحنه امروز چیست؟ بعد از 43 سال فشار، تحریم و دشمنیهای غربیها و بخصوص امریکا، ایران امروز در چه موقعیتی قرار دارد و آینده چگونه خواهد بود؟
چهار سال قبل جان بولتون مشاور وقت رئیس جمهور امریکا رسماً اعلام کرد که «ایرانیها نمیتوانند 40 سالگی انقلاب خود را جشن بگیرند.» منظور او واضح بود. بولتون اعتقاد داشت که کار جمهوری اسلامی ایران تمام است و بعد از تحریمهای فلجکننده امریکا علیه ایران که در دوره اوباما آغاز شد، این بار فشار حداکثری ترامپ کار جمهوری اسلامی ایران را تمام خواهد کرد.
این فقط نظر شخصی بولتون نبود، آرشیو رسانههای غربی در همین چند سال گذشته نشان میدهد که این گزاره «باور» بسیاری از غربیها درباره سرنوشت جمهوری اسلامی ایران بود که این بار دیگر کار تمام است و تحریمهای فلجکننده و فشارهای حداکثری علیه ایران -از اوباما تا ترامپ- باعث فروپاشی جمهوری اسلامی خواهد شد. آنها به قدری به این گزاره مطمئن بودند که حتی از بیان آن در رسانهها نیز ابایی نداشتند.
فشارهای امریکا در دهه اخیر باعث مشکلات مالی و معیشتی متعددی برای مردم ایران شد اما امریکاییها را به هدف اصلیشان نرساند. هدف اصلی آنها همانطور که بارها و بارها نیز توسط مقامات امریکایی اعلام شده است «فروپاشی جمهوری اسلامی ایران» بود. هرچند برخی از امریکاییها یک پله پایینتر از فروپاشی جمهوری اسلامی، «تغییر رفتار ایران» را نیز از اهداف اصلی تحریمها بیان میکردند و سوگمندانه باید گفت که در دولت قبل در عرصه هستهای تا حدی این اتفاق رخ داد اما امروز در پایان سال 1400 در این عرصه نیز ورق به نفع ایران برگشته و ایران در عرصه هستهای نیز مسیری را طی میکند که خواست امریکاییها نقطه مقابل آن است و دیگر خبری از تغییر رفتار ایران نیست.
پس از تجربه تلخ برجام که منجر به تضعیف توانمندیها و زیرساختهای هستهای ایران و همزمان افزایش تحریمها علیه ایران شد، امروز ایران در مسیر جدیدی پا گذاشته است. گذشت زمان به نفع ایران است و سانتریفیوژها و مواد غنی شده ایران روز به روز افزایش مییابد اما در مقابل، امریکاییها عملاً ابزار بیشتری برای اعمال تحریم و فشار علیه جمهوری اسلامی ایران ندارند. این نه ادعای مخالفان امریکا یا مقامات رسمی جمهوری اسلامی ایران بلکه اعتراف صریح و تاریخی مقامات امریکایی است. از جمله ند پرایس سخنگوی کاخ سفید که حدود دو هفته قبل در نشست خبری خویش اعلام کرد: «واقعیت این است که دولت قبلی واشنگتن برای ما مجموعهای از گزینههای وحشتناک باقی گذاشت. کارزار فشار حداکثری (علیه ایران) یک شکست مفتضحانه بود و هرآنچه در آن وعده داده شده بود، خلافش اتفاق افتاد.»
این البته تنها اعتراف امریکاییها نسبت به بی نتیجه بودن فشار حداکثری علیه ایران نیست. دقیقاً چند روز پس از سخنان سخنگوی کاخ سفید، کریس مورفی سناتور امریکایی نیز در توئیتی اعلام کرد: «ایالات متحده از تحریمهای فشار حداکثری علیه ایران چیزی به دست نیاورد. در حقیقت همه چیز بدتر شد.»
چرا امریکاییها صراحتاً اعلام میکنند که در پروژههای تحریمها و فشارهای حداکثری علیه ایران شکست خوردهاند؟ پاسخ روشن است. علیرغم گذشت یک دهه از تحریمهای فلجکننده اوباما و پس از آن فشار حداکثری ترامپ علیه ایران، جمهوری اسلامی فرو نپاشید و اصلیترین هدف امریکاییها محقق نشد. اما علاوه بر آن، در خردادماه 1400 اتفاق مهمی رخ داد که حتی اهداف فرعیتر امریکاییها مثل «تغییر رفتار ایران» نیز به نتیجه نرسید. زیرا تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم در ایران، بخشی از اندیشکدهها و جامعه نخبگانی امریکاییها بسیار امیدوار بودند که در انتخابات 1400 ایران، همچنان جریان سیاسی نزدیک به دولت روحانی پیروز انتخابات شود تا از طریق مذاکره و همزمان فشار حداکثری، زمینه امتیازگیری از ایران فراهم باشد. در واقع امریکاییها آماده بودند تا بتوانند با تحمیل برجام 2، برجام 3 و... پروژه «تغییر رفتار ایران» را ادامه دهند و اگر با برجام 1 این اتفاق در حوزه صنعت هستهای رخ داد، با برجامهای بعدی این اتفاق را در سایر حوزهها مانند توان نظامی و دفاعی ایران، رفتار منطقهای ایران و... پیگیری کنند اما عدم استقبال مردم ایران از چهرههای منتسب به جریان غربگرا در انتخابات و رأی بالای آیتالله رئیسی نشان داد که اراده مردم اینبار بر طی مسیر دیگری است.
اما چه اتفاقاتی در شش ماه گذشته و دوره آغاز به کار دولت جدید رخ داده که باعث شده تا امریکاییها به صراحت اعلام کنند کمپین فشار حداکثری علیه ایران با یک شکست مفتضحانه روبهرو شده؟
اول آنکه دیگر در میان دولتمردان ایران سخنی از اشتیاق برای پذیرش برجام 2 و 3 نیست و مهمتر از آن اینکه در عمل نیز اداره کشور به برجام گره نخورده است. در ماههای گذشته ایران توانست معضل واردات واکسن به کشور را که تا همین چند ماه پیش به برجام و FATF گره زده میشد حل کند، همزمان بدون برجام و FATF به عضویت سازمان همکاری شانگهای درآید و فروش نفت خود را نیز به عدد قابل توجه نزدیک به یک و نیم میلیون بشکه در روز برساند. در واقع در شرایطی که امریکاییها اعلام کرده بودند فروش نفت ایران را به صفر خواهند رساند اما ایران امروز نه تنها نزدیک به یک و نیم میلیون بشکه نفت خویش را «به قیمت روز» میفروشد، بلکه پول آن را نیز وارد کشور میکند و به گفته سعید جلیلی نماینده رهبر انقلاب در شورای عالی امنیت ملی کارمزد بسیار کمتری در مقایسه با دورهای که برجام اجرا میشد، میپردازد. همزمان اجرای سند همکاری 25 ساله با چین، سفر موفق رئیس جمهور به روسیه و انعقاد برخی تفاهمهای اقتصادی- تجاری و آغاز عملیات اجرایی 48 پروژه بزرگ صنعتی در کشور به ارزش 500 هزار میلیارد تومان نشان از آن دارد که نه تنها فروپاشی جمهوری اسلامی در اثر تحریمهای امریکا یک خیالبافی بود، بلکه تغییر رفتار ایران در اثر فشارهای حداکثری دیگر گزینه در دسترسی برای امریکاییها نخواهد بود.
مجموع این موفقیتها به خوبی آشکار میکند که چرا امروز امریکاییها بیش از هر زمان دیگری بر شکست پروژه تحریمهای حداکثری معترف هستند و از سوی دیگر بر تعیین زمان و ضربالاجل برای به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای پافشاری میکنند. زیرا آنچه با گذشت زمان در حال رخ دادن است، پیشرفت برنامه هستهای ایران و کم اثر شدن تحریمهای امریکاست و اساساً نقطه پایان تحریمهای امریکا نه با مذاکره و توافق بلکه با کماثر شدن آنها در عرصه واقعیت است. این نکتهای بسیار مهم و راهبردی است که ریچارد نفیو طراح تحریمهای علیه ایران در دولت اوباما در گفتوگو با بی بی سی در ژوئن 2019 نسبت به آن هشدار داده بود که اساساً دیگر جایی برای تحریم بیشتر علیه ایران وجود ندارد چون تمام تحریمهای مؤثر علیه ایران تا امروز اجرا شده است: «تحریمهایی که امروز (در دولت ترامپ) علیه ایران اعمال میشود تحریمهایی هستند که در گذشته (در دولت اوباما) هم اعمال شده بودند و این نکته خاصی را درباره دولت ترامپ میرساند و اینکه بیش از این نهادها و شرکتها و افرادی نیستند که بتوان آنها را تحریم کرد. اصلاً دیگر جایی نمانده که در ایران تحریم نشده باشد.»
با این اوصاف بدیهی است که امریکاییها دیگر امکانی برای اعمال فشار بیشتر و تحریمهای حداکثری علیه ایران ندارند زیرا هر آنچه را تاکنون میتوانستند، انجام دادند. این یک واقعیت راهبردی است که اگر امروز امریکاییها میتوانستند فشار و تحریم بیشتری علیه ایران اعمال کنند حتماً این کار را میکردند کمااینکه مجموع تحریمهایی که آنها تا به امروز علیه ایران انجام دادهاند بیشتر از مجموع تحریمهایی بوده که تاکنون علیه روسیه، ترکیه، سوریه، عراق، کره شمالی، ونزوئلا و چند کشور دیگر اعمال کردهاند. این اعتراف بسیاری از امریکاییها از جمله ریچارد نفیو است که «در طول تاریخ هیچ کشوری مانند ایران این حجم از تحریم و فشار را به خود ندیده است» و حتی کشوری مثل سوریه که در سالهای گذشته بارها و بارها خاک آن مورد تعرض گروههای تکفیری و کشورهای غربی قرار گرفت نیز هیچگاه «بانک مرکزی»اش مورد تحریم قرار نگرفت.
آینده چگونه خواهد بود؟ بی تردید غرب و بخصوص امریکاییها تحت هیچ شرایطی حاضر نیستند در جنگ اقتصادی تمام عیار علیه ملت ایران، از تحریمها که ابزار اصلی و سلاح آنها در این جنگ است دست بکشند و چنین امتیازی را با مذاکره به هیچ کشوری از جمله ایران نخواهند داد، بلکه تنها زمانی عقبنشینی خواهند کرد که به «ادامه بی اثر شدن تحریمها» مطمئن شوند. روندی که به نظر میرسد آغاز شده و انشاءلله با ادامه مقاومت ملت ایران ثمرات آن روشن خواهد شد. در این میان مسئولان نیز طبیعتاً باید با اصرار و پافشاری بر حفاظت از منافع ملی، ثمره مقاومت ملت ایران را به بهترین نحو ممکن برداشت کنند تا در آینده امریکا مجبور به صرف نظر از ابزار تحریم و فشار شود و از کارآمدی آن برای همیشه قطع امید کند.
پژوهشگر سیاسی
جمهوری اسلامی ایران چهل و سومین سالگرد پیروزی خود را نیز با حضور آحاد مردم جشن گرفت. اما مختصات صحنه امروز چیست؟ بعد از 43 سال فشار، تحریم و دشمنیهای غربیها و بخصوص امریکا، ایران امروز در چه موقعیتی قرار دارد و آینده چگونه خواهد بود؟
چهار سال قبل جان بولتون مشاور وقت رئیس جمهور امریکا رسماً اعلام کرد که «ایرانیها نمیتوانند 40 سالگی انقلاب خود را جشن بگیرند.» منظور او واضح بود. بولتون اعتقاد داشت که کار جمهوری اسلامی ایران تمام است و بعد از تحریمهای فلجکننده امریکا علیه ایران که در دوره اوباما آغاز شد، این بار فشار حداکثری ترامپ کار جمهوری اسلامی ایران را تمام خواهد کرد.
این فقط نظر شخصی بولتون نبود، آرشیو رسانههای غربی در همین چند سال گذشته نشان میدهد که این گزاره «باور» بسیاری از غربیها درباره سرنوشت جمهوری اسلامی ایران بود که این بار دیگر کار تمام است و تحریمهای فلجکننده و فشارهای حداکثری علیه ایران -از اوباما تا ترامپ- باعث فروپاشی جمهوری اسلامی خواهد شد. آنها به قدری به این گزاره مطمئن بودند که حتی از بیان آن در رسانهها نیز ابایی نداشتند.
فشارهای امریکا در دهه اخیر باعث مشکلات مالی و معیشتی متعددی برای مردم ایران شد اما امریکاییها را به هدف اصلیشان نرساند. هدف اصلی آنها همانطور که بارها و بارها نیز توسط مقامات امریکایی اعلام شده است «فروپاشی جمهوری اسلامی ایران» بود. هرچند برخی از امریکاییها یک پله پایینتر از فروپاشی جمهوری اسلامی، «تغییر رفتار ایران» را نیز از اهداف اصلی تحریمها بیان میکردند و سوگمندانه باید گفت که در دولت قبل در عرصه هستهای تا حدی این اتفاق رخ داد اما امروز در پایان سال 1400 در این عرصه نیز ورق به نفع ایران برگشته و ایران در عرصه هستهای نیز مسیری را طی میکند که خواست امریکاییها نقطه مقابل آن است و دیگر خبری از تغییر رفتار ایران نیست.
پس از تجربه تلخ برجام که منجر به تضعیف توانمندیها و زیرساختهای هستهای ایران و همزمان افزایش تحریمها علیه ایران شد، امروز ایران در مسیر جدیدی پا گذاشته است. گذشت زمان به نفع ایران است و سانتریفیوژها و مواد غنی شده ایران روز به روز افزایش مییابد اما در مقابل، امریکاییها عملاً ابزار بیشتری برای اعمال تحریم و فشار علیه جمهوری اسلامی ایران ندارند. این نه ادعای مخالفان امریکا یا مقامات رسمی جمهوری اسلامی ایران بلکه اعتراف صریح و تاریخی مقامات امریکایی است. از جمله ند پرایس سخنگوی کاخ سفید که حدود دو هفته قبل در نشست خبری خویش اعلام کرد: «واقعیت این است که دولت قبلی واشنگتن برای ما مجموعهای از گزینههای وحشتناک باقی گذاشت. کارزار فشار حداکثری (علیه ایران) یک شکست مفتضحانه بود و هرآنچه در آن وعده داده شده بود، خلافش اتفاق افتاد.»
این البته تنها اعتراف امریکاییها نسبت به بی نتیجه بودن فشار حداکثری علیه ایران نیست. دقیقاً چند روز پس از سخنان سخنگوی کاخ سفید، کریس مورفی سناتور امریکایی نیز در توئیتی اعلام کرد: «ایالات متحده از تحریمهای فشار حداکثری علیه ایران چیزی به دست نیاورد. در حقیقت همه چیز بدتر شد.»
چرا امریکاییها صراحتاً اعلام میکنند که در پروژههای تحریمها و فشارهای حداکثری علیه ایران شکست خوردهاند؟ پاسخ روشن است. علیرغم گذشت یک دهه از تحریمهای فلجکننده اوباما و پس از آن فشار حداکثری ترامپ علیه ایران، جمهوری اسلامی فرو نپاشید و اصلیترین هدف امریکاییها محقق نشد. اما علاوه بر آن، در خردادماه 1400 اتفاق مهمی رخ داد که حتی اهداف فرعیتر امریکاییها مثل «تغییر رفتار ایران» نیز به نتیجه نرسید. زیرا تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم در ایران، بخشی از اندیشکدهها و جامعه نخبگانی امریکاییها بسیار امیدوار بودند که در انتخابات 1400 ایران، همچنان جریان سیاسی نزدیک به دولت روحانی پیروز انتخابات شود تا از طریق مذاکره و همزمان فشار حداکثری، زمینه امتیازگیری از ایران فراهم باشد. در واقع امریکاییها آماده بودند تا بتوانند با تحمیل برجام 2، برجام 3 و... پروژه «تغییر رفتار ایران» را ادامه دهند و اگر با برجام 1 این اتفاق در حوزه صنعت هستهای رخ داد، با برجامهای بعدی این اتفاق را در سایر حوزهها مانند توان نظامی و دفاعی ایران، رفتار منطقهای ایران و... پیگیری کنند اما عدم استقبال مردم ایران از چهرههای منتسب به جریان غربگرا در انتخابات و رأی بالای آیتالله رئیسی نشان داد که اراده مردم اینبار بر طی مسیر دیگری است.
اما چه اتفاقاتی در شش ماه گذشته و دوره آغاز به کار دولت جدید رخ داده که باعث شده تا امریکاییها به صراحت اعلام کنند کمپین فشار حداکثری علیه ایران با یک شکست مفتضحانه روبهرو شده؟
اول آنکه دیگر در میان دولتمردان ایران سخنی از اشتیاق برای پذیرش برجام 2 و 3 نیست و مهمتر از آن اینکه در عمل نیز اداره کشور به برجام گره نخورده است. در ماههای گذشته ایران توانست معضل واردات واکسن به کشور را که تا همین چند ماه پیش به برجام و FATF گره زده میشد حل کند، همزمان بدون برجام و FATF به عضویت سازمان همکاری شانگهای درآید و فروش نفت خود را نیز به عدد قابل توجه نزدیک به یک و نیم میلیون بشکه در روز برساند. در واقع در شرایطی که امریکاییها اعلام کرده بودند فروش نفت ایران را به صفر خواهند رساند اما ایران امروز نه تنها نزدیک به یک و نیم میلیون بشکه نفت خویش را «به قیمت روز» میفروشد، بلکه پول آن را نیز وارد کشور میکند و به گفته سعید جلیلی نماینده رهبر انقلاب در شورای عالی امنیت ملی کارمزد بسیار کمتری در مقایسه با دورهای که برجام اجرا میشد، میپردازد. همزمان اجرای سند همکاری 25 ساله با چین، سفر موفق رئیس جمهور به روسیه و انعقاد برخی تفاهمهای اقتصادی- تجاری و آغاز عملیات اجرایی 48 پروژه بزرگ صنعتی در کشور به ارزش 500 هزار میلیارد تومان نشان از آن دارد که نه تنها فروپاشی جمهوری اسلامی در اثر تحریمهای امریکا یک خیالبافی بود، بلکه تغییر رفتار ایران در اثر فشارهای حداکثری دیگر گزینه در دسترسی برای امریکاییها نخواهد بود.
مجموع این موفقیتها به خوبی آشکار میکند که چرا امروز امریکاییها بیش از هر زمان دیگری بر شکست پروژه تحریمهای حداکثری معترف هستند و از سوی دیگر بر تعیین زمان و ضربالاجل برای به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای پافشاری میکنند. زیرا آنچه با گذشت زمان در حال رخ دادن است، پیشرفت برنامه هستهای ایران و کم اثر شدن تحریمهای امریکاست و اساساً نقطه پایان تحریمهای امریکا نه با مذاکره و توافق بلکه با کماثر شدن آنها در عرصه واقعیت است. این نکتهای بسیار مهم و راهبردی است که ریچارد نفیو طراح تحریمهای علیه ایران در دولت اوباما در گفتوگو با بی بی سی در ژوئن 2019 نسبت به آن هشدار داده بود که اساساً دیگر جایی برای تحریم بیشتر علیه ایران وجود ندارد چون تمام تحریمهای مؤثر علیه ایران تا امروز اجرا شده است: «تحریمهایی که امروز (در دولت ترامپ) علیه ایران اعمال میشود تحریمهایی هستند که در گذشته (در دولت اوباما) هم اعمال شده بودند و این نکته خاصی را درباره دولت ترامپ میرساند و اینکه بیش از این نهادها و شرکتها و افرادی نیستند که بتوان آنها را تحریم کرد. اصلاً دیگر جایی نمانده که در ایران تحریم نشده باشد.»
با این اوصاف بدیهی است که امریکاییها دیگر امکانی برای اعمال فشار بیشتر و تحریمهای حداکثری علیه ایران ندارند زیرا هر آنچه را تاکنون میتوانستند، انجام دادند. این یک واقعیت راهبردی است که اگر امروز امریکاییها میتوانستند فشار و تحریم بیشتری علیه ایران اعمال کنند حتماً این کار را میکردند کمااینکه مجموع تحریمهایی که آنها تا به امروز علیه ایران انجام دادهاند بیشتر از مجموع تحریمهایی بوده که تاکنون علیه روسیه، ترکیه، سوریه، عراق، کره شمالی، ونزوئلا و چند کشور دیگر اعمال کردهاند. این اعتراف بسیاری از امریکاییها از جمله ریچارد نفیو است که «در طول تاریخ هیچ کشوری مانند ایران این حجم از تحریم و فشار را به خود ندیده است» و حتی کشوری مثل سوریه که در سالهای گذشته بارها و بارها خاک آن مورد تعرض گروههای تکفیری و کشورهای غربی قرار گرفت نیز هیچگاه «بانک مرکزی»اش مورد تحریم قرار نگرفت.
آینده چگونه خواهد بود؟ بی تردید غرب و بخصوص امریکاییها تحت هیچ شرایطی حاضر نیستند در جنگ اقتصادی تمام عیار علیه ملت ایران، از تحریمها که ابزار اصلی و سلاح آنها در این جنگ است دست بکشند و چنین امتیازی را با مذاکره به هیچ کشوری از جمله ایران نخواهند داد، بلکه تنها زمانی عقبنشینی خواهند کرد که به «ادامه بی اثر شدن تحریمها» مطمئن شوند. روندی که به نظر میرسد آغاز شده و انشاءلله با ادامه مقاومت ملت ایران ثمرات آن روشن خواهد شد. در این میان مسئولان نیز طبیعتاً باید با اصرار و پافشاری بر حفاظت از منافع ملی، ثمره مقاومت ملت ایران را به بهترین نحو ممکن برداشت کنند تا در آینده امریکا مجبور به صرف نظر از ابزار تحریم و فشار شود و از کارآمدی آن برای همیشه قطع امید کند.

«شفافیت» بر لبه پرتگاه؟
گروه سیاسی/ رأی به طرح شفافیت، آزمون بزرگ پیش روی نمایندگان مجلس یازدهم است، با این حال در شرایطی که بر اساس آخرین اخبار منتشر شده تعداد نمایندگان خواستار تسریع در روند تصویب آن به 102 نفر رسیده است، طرح شفافیت آرای نمایندگان و عملکرد آنان در مخاطره خارج شدن از دستور کار قرار دارد.
این طرح برای تصویب به رأی موافق دستکم دو سوم نمایندگان نیازمند است و به گزارش تسنیم، بر اساس آنچه سمیه محمودی سخنگوی کمیسیون تدوین آییننامه داخلی مجلس روز شنبه درباره آخرین وضعیت طرح شفافیت آرای نمایندگان گفته است: در صورتی که طرح شفافیت آرا مجدداً از سوی نمایندگان رد شود، طرح بهطور کلی از دستور کار مجلس خارج میشود.
نخستین بار فوریت طرح شفافیت آرا شهریور 97 در مجلس دهم در صحن علنی مطرح شد و برخلاف مدعای اکثریت اصلاحطلب و اعتدالگرای آن مجلس در دفاع از شفافیت با 108 رأی مخالف نتوانست موافقت آن مجلس با فوریتش را به دست بیاورد و برای تصویب به روال عادی به کمیسیون امور داخلی ارجاع شد. در مجلس یازدهم هم اگرچه این طرح یکی از اولین طرحهایی بود که به کمیسیون تدوین آییننامه داخلی مجلس بهعنوان کمیسیون تخصصی ارجاع شد، اما نتیجه رأی گیری برای تصویب کلیات آن در صحن علنی مجلس چیزی بیشتر از 153 رأی موافق از مجموع 234 رأی نبود و از آنجا که تصویب کلیات طرح به دوسوم آرا نیاز داشت برای بررسی بیشتر و تغییر یکبار دیگر به کمیسیون آییننامه داخلی بازفرستاده شد. 102 نماینده مجلس در حالی در نامهای به محمدباقر قالیباف خواستار آن شدهاند که کلیات طرح شفافیت آرا یک بار دیگر و به صورت دو شوری به رأی گذاشته شود که براساس ماده 130 آییننامه داخلی مجلس میتوان طرحی را که از دستورکار خارج شده با امضای تنها 50 نماینده دوباره در دستورکار قرار داد. اما در صورتی که طرح شفافیت آرا مجدداً از سوی نمایندگان رد شود، طرح بهطور کلی از دستور کار مجلس خارج میشود.
پیشنهاد رئیس کمیسیون فرهنگی
روز گذشته مرتضی آقاتهرانی از نمایندگان موافق طرح نیز در توئیتی به این احتمال اشاره داشت و نوشت: «طرح شفافیت نیازمند دو سوم آراست. متأسفانه ممکن است اینقدر رأی مثبت نداشته باشیم. برای حل این مسأله، پیشنهادم این است: شفافیتِ در «رأی به طرح شفافیت» که نیازمند 50 درصد+1 رأی هست را تصویب کنیم، تا کسانی که به طرح شفافیت رأی منفی میدهند مشخص باشد که چه کسانی هستند.»
به اعتبار این توئیت راهکار نماینده مردم تهران در مجلس این است که پیش از آنکه طرح شفافیت در مخاطره خارج شدن از دستور کار مجلس قرار بگیرد با اخذ رأی از نمایندگان درباره شفافیت وضعیت نهایی آن مشخص شود و در صورت نیاز نمایندگان مدافع طرح برای همراه کردن دیدگاه مخالفان با خود زمان بیشتری در اختیار داشته باشند.
با این وجود تا همین جای کار رجوعی به آرا نمایندگانی که در صف مخالفان و موافقان طرح ایستادهاند نمایی کلی از مباحثاتی را که پیرامون آن همچنان مطرح است و نمایندگان برای قانع کردن یکدیگر باید به آن پاسخ بدهند مشخص مینماید؛ مواضع متفاوتی که روزنامه ایران سعی کرد در تماس با علی خضریان، سید محمود نبویان، علیرضا بیگی و الیاس نادران آن را به بحث بگذارد.
شفافیت مجلس برای مطالبه شفافیت
علی خضریان از جمله نمایندگانی است که نامه اخیر به محمدباقر قالیباف رئیس مجلس را در راستای تسریع تصویب طرح شفافیت امضا کرده است. او در دفاع از طرح شفافیت تأکید دارد که مجلس به عنوان نهادی که مسئولیت نظارت بر دیگر نهادهای حاکمیتی را برعهده دارد باید شفافیت را از خود آغاز کند و در غیر این صورت در به ثمر رساندن خواست شفافیت که یکی از شعارهای اصلی نمایندگان در جریان انتخابات مجلس بوده موفق نخواهد بود. او درباره چرایی تأکید نمایندگان امضاکننده نامه بر ضرورت شفافیت آرا نمایندگان اظهار داشت: شفافیت یکی از پایههای اساسی برای حاکم شدن عدالت و آزادی در جامعه و مبارزه با فساد است. ما نمیتوانیم از همه مسئولین انتظار داشته باشیم که تقوای الهی داشته باشند، اما شفافیت سبب میشود که نظارت اجتماعی بر عموم مسئولان و از جمله نمایندگان تقویت شود و ما از همین منظر بر ضرورت شفافیت آرا نمایندگان تأکید داریم.
خضریان با اشاره به نگرانی موجود مبنی بر احتمال رأی نیاوردن طرح، ایده استمزاج از نمایندگان برای رأیگیری شفاف درباره آن را راه حل مؤثری برای به تصویب رسیدن طرح شفافیت دانسته و به «ایران» گفت: ما در نامه به رئیس مجلس با استناد به ماده 123 آیین نامه داخلی که تصریح دارد هرگاه حداقل 10 نفر از نمایندگان خواستار رأیگیری علنی شوند بدون بحث نسبت بهدرخواست ودر صورت تصویب اصل موضوع بطور علنی به رأی گذاشته میشود؛ از ریاست مجلس خواستهایم که رأیگیری درباره کلیات طرح شفافیت به صورت علنی برگزار شود. این نماینده مجلس با بیان اینکه استمزاج علنی درباره شفاف بودن این رأیگیری که نیازمند اکثریت نسبی (نیمی از آرا به علاوه یک) است به احتمال زیاد رأی خواهد آورد، پیشبینی کرد که همین پیش زمینه سبب افزایش احتمال تصویب طرح شود و در غیر این صورت دستکم مردم با فهرست مخالفان شفافیت در مجلس آشنا شوند و این حق مردم است که بدانند موکل آنان در مجلس چه رأیی داده است.
مخالفان نگران تهدید حریت نمایندگان
در گفتوگو با سید محمود نبویان دلایل احتمالی نمایندگان مخالف طرح شفافیت را جویا شدیم. نبویان که سال گذشته و در جریان رأی به کلیات طرح ابتدا در زمره مخالفان بود اما در نهایت به گفته خود به کلیات طرح رأی موافق داده است، نامه در خواست تسریع در تصویب طرح شفافیت را امضا نکرده اما تأکید دارد که در صف مخالفان شفافیت نایستاده است. او با بیان اینکه برخلاف اخبار منتشر شده نمیتوان نظر نهایی مجلس نسبت به این طرح را پیشبینی کرد، درباره استدلال مخالفان به «ایران» گفت: بحث شفافیت از موضوعات ضروری است که هیچ کس در دفاع از آن تردیدی ندارد. با این حال طرح فعلی برای به تصویب رسیدن نیازمند برخی تغییرات است.
نبویان در این باره با تأکید بر اینکه هیچ کس مخالف ضرورت شفافیت مواردی همچون عملکرد مالی نمایندگان، سفرهای آنها و نظایر این موارد که در طرح آمده نیست، افزود: آنچه ما با آن مخالفیم شفافیت بدون قید و شرط آرای نمایندگان است و اگر در این مورد قیودی پیشبینی شود اکثر نمایندگان موافقت میکنند. نبویان در ادامه تصریح کرد: معتقدم شفافیت آرا میتواند حریت رأی نمایندگان را تهدید کند. چنانکه در مواردی همچون تصویب برجام یا رأی به ایجاد مناطق آزاد جدید شاهد بودهایم. گاهی نمایندگان بر اساس کار کارشناسی انجام شده نسبت به موضوعی رأی مخالف دارند اما در صورت علنی بودن آرا فشار و جو رسانهای که ایجاد میشود یا در مورد نمایندگان شهرهای کوچک نگرانی از تأثیر موافقت یا مخالفت بر رأیشان در دوره بعدی انتخابات میتواند رأی آنها را تحت تأثیر قرار دهد.
این نگرانی نبویان را به عنوان بخشی از آرا مخالفان با علی خضریان نماینده مدافع طرح شفافیت به پرسش گذاشتیم. خضریان معتقد است اینکه نمایندگان به جای طرح چنین نگرانیهایی باید دلایل رأی مخالف یا موافق خود را به مردم توضیح دهند و باید چنان مبنای کارشناسی برای آرا خود داشته باشند که بتوانند در مقابل افکار عمومی از موضعی که گرفتهاند دفاع کنند.
علیرضا بیگی نماینده مردم تبریز در مجلس شورای اسلامی نیز در گفتوگو با «ایران» پیش بینی کرد که احتمال اینکه طرح شفافیت بتواند موافقت دو سوم نمایندگان مجلس را به دست بیاورد ضعیف است و پیشنهاد مرتضی آقاتهرانی مبنی بر اینکه ابتدا شفافیتِ رأی گیری در «رأی به طرح شفافیت» به رأی گذاشته شود را راهکاری مؤثر برای افزایش احتمال رأی آوری طرح شفافیت قلمداد کرد. بیگی نیز معتقد است تا زمانی که مجلس خود تن به شفافیت ندهد نمیتواند خواست خود مبنی بر شفافیت دیگر نهادها و در نتیجه ایفای احسن وظیفه نظارتی خود را به خوبی استیفا کند.
الیاس نادران که سال گذشته در مخالفت با تصویب کلیات طرح شفافیت نطق کرده بود و به باور برخی از دیگر نمایندگان، یکی از افراد مؤثر در رأی نیاوردن به حساب میآمد، کسی است که نامش در زمره 102 امضای نامه به رئیس مجلس منتشر شده است. با این حال پاسخ او به خبرنگار «ایران» برای طرح این پرسش که دلیل تغییر نظر از آن مخالفت تا این همراهی چیست این بود که قصدی برای گفتوگو با رسانهها ندارد.
این طرح برای تصویب به رأی موافق دستکم دو سوم نمایندگان نیازمند است و به گزارش تسنیم، بر اساس آنچه سمیه محمودی سخنگوی کمیسیون تدوین آییننامه داخلی مجلس روز شنبه درباره آخرین وضعیت طرح شفافیت آرای نمایندگان گفته است: در صورتی که طرح شفافیت آرا مجدداً از سوی نمایندگان رد شود، طرح بهطور کلی از دستور کار مجلس خارج میشود.
نخستین بار فوریت طرح شفافیت آرا شهریور 97 در مجلس دهم در صحن علنی مطرح شد و برخلاف مدعای اکثریت اصلاحطلب و اعتدالگرای آن مجلس در دفاع از شفافیت با 108 رأی مخالف نتوانست موافقت آن مجلس با فوریتش را به دست بیاورد و برای تصویب به روال عادی به کمیسیون امور داخلی ارجاع شد. در مجلس یازدهم هم اگرچه این طرح یکی از اولین طرحهایی بود که به کمیسیون تدوین آییننامه داخلی مجلس بهعنوان کمیسیون تخصصی ارجاع شد، اما نتیجه رأی گیری برای تصویب کلیات آن در صحن علنی مجلس چیزی بیشتر از 153 رأی موافق از مجموع 234 رأی نبود و از آنجا که تصویب کلیات طرح به دوسوم آرا نیاز داشت برای بررسی بیشتر و تغییر یکبار دیگر به کمیسیون آییننامه داخلی بازفرستاده شد. 102 نماینده مجلس در حالی در نامهای به محمدباقر قالیباف خواستار آن شدهاند که کلیات طرح شفافیت آرا یک بار دیگر و به صورت دو شوری به رأی گذاشته شود که براساس ماده 130 آییننامه داخلی مجلس میتوان طرحی را که از دستورکار خارج شده با امضای تنها 50 نماینده دوباره در دستورکار قرار داد. اما در صورتی که طرح شفافیت آرا مجدداً از سوی نمایندگان رد شود، طرح بهطور کلی از دستور کار مجلس خارج میشود.
پیشنهاد رئیس کمیسیون فرهنگی
روز گذشته مرتضی آقاتهرانی از نمایندگان موافق طرح نیز در توئیتی به این احتمال اشاره داشت و نوشت: «طرح شفافیت نیازمند دو سوم آراست. متأسفانه ممکن است اینقدر رأی مثبت نداشته باشیم. برای حل این مسأله، پیشنهادم این است: شفافیتِ در «رأی به طرح شفافیت» که نیازمند 50 درصد+1 رأی هست را تصویب کنیم، تا کسانی که به طرح شفافیت رأی منفی میدهند مشخص باشد که چه کسانی هستند.»
به اعتبار این توئیت راهکار نماینده مردم تهران در مجلس این است که پیش از آنکه طرح شفافیت در مخاطره خارج شدن از دستور کار مجلس قرار بگیرد با اخذ رأی از نمایندگان درباره شفافیت وضعیت نهایی آن مشخص شود و در صورت نیاز نمایندگان مدافع طرح برای همراه کردن دیدگاه مخالفان با خود زمان بیشتری در اختیار داشته باشند.
با این وجود تا همین جای کار رجوعی به آرا نمایندگانی که در صف مخالفان و موافقان طرح ایستادهاند نمایی کلی از مباحثاتی را که پیرامون آن همچنان مطرح است و نمایندگان برای قانع کردن یکدیگر باید به آن پاسخ بدهند مشخص مینماید؛ مواضع متفاوتی که روزنامه ایران سعی کرد در تماس با علی خضریان، سید محمود نبویان، علیرضا بیگی و الیاس نادران آن را به بحث بگذارد.
شفافیت مجلس برای مطالبه شفافیت
علی خضریان از جمله نمایندگانی است که نامه اخیر به محمدباقر قالیباف رئیس مجلس را در راستای تسریع تصویب طرح شفافیت امضا کرده است. او در دفاع از طرح شفافیت تأکید دارد که مجلس به عنوان نهادی که مسئولیت نظارت بر دیگر نهادهای حاکمیتی را برعهده دارد باید شفافیت را از خود آغاز کند و در غیر این صورت در به ثمر رساندن خواست شفافیت که یکی از شعارهای اصلی نمایندگان در جریان انتخابات مجلس بوده موفق نخواهد بود. او درباره چرایی تأکید نمایندگان امضاکننده نامه بر ضرورت شفافیت آرا نمایندگان اظهار داشت: شفافیت یکی از پایههای اساسی برای حاکم شدن عدالت و آزادی در جامعه و مبارزه با فساد است. ما نمیتوانیم از همه مسئولین انتظار داشته باشیم که تقوای الهی داشته باشند، اما شفافیت سبب میشود که نظارت اجتماعی بر عموم مسئولان و از جمله نمایندگان تقویت شود و ما از همین منظر بر ضرورت شفافیت آرا نمایندگان تأکید داریم.
خضریان با اشاره به نگرانی موجود مبنی بر احتمال رأی نیاوردن طرح، ایده استمزاج از نمایندگان برای رأیگیری شفاف درباره آن را راه حل مؤثری برای به تصویب رسیدن طرح شفافیت دانسته و به «ایران» گفت: ما در نامه به رئیس مجلس با استناد به ماده 123 آیین نامه داخلی که تصریح دارد هرگاه حداقل 10 نفر از نمایندگان خواستار رأیگیری علنی شوند بدون بحث نسبت بهدرخواست ودر صورت تصویب اصل موضوع بطور علنی به رأی گذاشته میشود؛ از ریاست مجلس خواستهایم که رأیگیری درباره کلیات طرح شفافیت به صورت علنی برگزار شود. این نماینده مجلس با بیان اینکه استمزاج علنی درباره شفاف بودن این رأیگیری که نیازمند اکثریت نسبی (نیمی از آرا به علاوه یک) است به احتمال زیاد رأی خواهد آورد، پیشبینی کرد که همین پیش زمینه سبب افزایش احتمال تصویب طرح شود و در غیر این صورت دستکم مردم با فهرست مخالفان شفافیت در مجلس آشنا شوند و این حق مردم است که بدانند موکل آنان در مجلس چه رأیی داده است.
مخالفان نگران تهدید حریت نمایندگان
در گفتوگو با سید محمود نبویان دلایل احتمالی نمایندگان مخالف طرح شفافیت را جویا شدیم. نبویان که سال گذشته و در جریان رأی به کلیات طرح ابتدا در زمره مخالفان بود اما در نهایت به گفته خود به کلیات طرح رأی موافق داده است، نامه در خواست تسریع در تصویب طرح شفافیت را امضا نکرده اما تأکید دارد که در صف مخالفان شفافیت نایستاده است. او با بیان اینکه برخلاف اخبار منتشر شده نمیتوان نظر نهایی مجلس نسبت به این طرح را پیشبینی کرد، درباره استدلال مخالفان به «ایران» گفت: بحث شفافیت از موضوعات ضروری است که هیچ کس در دفاع از آن تردیدی ندارد. با این حال طرح فعلی برای به تصویب رسیدن نیازمند برخی تغییرات است.
نبویان در این باره با تأکید بر اینکه هیچ کس مخالف ضرورت شفافیت مواردی همچون عملکرد مالی نمایندگان، سفرهای آنها و نظایر این موارد که در طرح آمده نیست، افزود: آنچه ما با آن مخالفیم شفافیت بدون قید و شرط آرای نمایندگان است و اگر در این مورد قیودی پیشبینی شود اکثر نمایندگان موافقت میکنند. نبویان در ادامه تصریح کرد: معتقدم شفافیت آرا میتواند حریت رأی نمایندگان را تهدید کند. چنانکه در مواردی همچون تصویب برجام یا رأی به ایجاد مناطق آزاد جدید شاهد بودهایم. گاهی نمایندگان بر اساس کار کارشناسی انجام شده نسبت به موضوعی رأی مخالف دارند اما در صورت علنی بودن آرا فشار و جو رسانهای که ایجاد میشود یا در مورد نمایندگان شهرهای کوچک نگرانی از تأثیر موافقت یا مخالفت بر رأیشان در دوره بعدی انتخابات میتواند رأی آنها را تحت تأثیر قرار دهد.
این نگرانی نبویان را به عنوان بخشی از آرا مخالفان با علی خضریان نماینده مدافع طرح شفافیت به پرسش گذاشتیم. خضریان معتقد است اینکه نمایندگان به جای طرح چنین نگرانیهایی باید دلایل رأی مخالف یا موافق خود را به مردم توضیح دهند و باید چنان مبنای کارشناسی برای آرا خود داشته باشند که بتوانند در مقابل افکار عمومی از موضعی که گرفتهاند دفاع کنند.
علیرضا بیگی نماینده مردم تبریز در مجلس شورای اسلامی نیز در گفتوگو با «ایران» پیش بینی کرد که احتمال اینکه طرح شفافیت بتواند موافقت دو سوم نمایندگان مجلس را به دست بیاورد ضعیف است و پیشنهاد مرتضی آقاتهرانی مبنی بر اینکه ابتدا شفافیتِ رأی گیری در «رأی به طرح شفافیت» به رأی گذاشته شود را راهکاری مؤثر برای افزایش احتمال رأی آوری طرح شفافیت قلمداد کرد. بیگی نیز معتقد است تا زمانی که مجلس خود تن به شفافیت ندهد نمیتواند خواست خود مبنی بر شفافیت دیگر نهادها و در نتیجه ایفای احسن وظیفه نظارتی خود را به خوبی استیفا کند.
الیاس نادران که سال گذشته در مخالفت با تصویب کلیات طرح شفافیت نطق کرده بود و به باور برخی از دیگر نمایندگان، یکی از افراد مؤثر در رأی نیاوردن به حساب میآمد، کسی است که نامش در زمره 102 امضای نامه به رئیس مجلس منتشر شده است. با این حال پاسخ او به خبرنگار «ایران» برای طرح این پرسش که دلیل تغییر نظر از آن مخالفت تا این همراهی چیست این بود که قصدی برای گفتوگو با رسانهها ندارد.

اخبــــار
انتشار پیام رهبر معظم انقلاب به تولیدکنندگان نوشتافزار ایرانی
حضرت آیتالله خامنهای در پیامی با ابراز خرسندی از اقدام افتخار آفرین تولیدکنندگان نوشتافزار ایرانی، تولید با کیفیت این محصول را برای هر کشوری مایه افتخار دانستند. متن پیام رهبر انقلاب که صبح روز گذشته در آیین پاسداشت جریان نوشتافزار ایرانی اسلامی منتشر شد به این شرح است:
بسمالله الرّحمن الرّحیم
نوشتافزار، در شمار کالاهای حیاتی برای امروز و فردای هر کشور است. تولید باکیفیت آن نیز برای کشور تولیدکننده، مایه افتخار است. از اینکه مجموعههایی در کشور ما بر این اقدام افتخارآفرین همت گماشته و گامهای موفقیتآمیز برداشتهاند، خرسندم و پایداری آنان در این راه را از خداوند متعال مسألت میکنم. توفیقاتتان مستدام باد انشاءالله.
سیدعلی خامنهای
۰۸/۱۱/1400
عیدی کارکنان و بازنشستگان دولت 6/ 1 میلیون تومان شد
هیأت دولت میزان عیدی پایان سال کارکنان دستگاههای اجرایی را «یک میلیون و ۶۰۰ هزار تومان» تعیین کرد. براساس مصوبه جلسه عصر دیروز هیأت وزیران که به ریاست محمد مخبر معاون اول رئیسجمهور برگزار شد، به دستگاههای اجرایی، نیروهای مسلح، وزارت اطلاعات و سازمان انرژی اتمی ایران اجازه داده شد به کارمندان خود (اعم از رسمی، ثابت، پیمانی، خرید خدمت، قراردادی و موقت) و اعضای هیأت علمی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و تحقیقاتی و قضات که بطور تمام وقت اشتغال به کار دارند (به استثنای کارگران شاغل در کارگاههای مشمول قانون کار)، مبلغ ثابت ۱۶ میلیون ریال به نسبت مدت خدمت تمام وقت در سال ۱۴۰۰ به عنوان پاداش آخر سال (عیدی) در بهمن ماه سالجاری از محل بودجه مصوب دستگاههای اجرایی پرداخت کنند. علاوه بر این، میزان پرداخت پاداش آخر سال (عیدی) بازنشستگان، مستمریبگیران، حقوق وظیفه از کارافتادگی، حقوق وظیفه وراث مستخدمین متوفای مشمول صندوق بازنشستگی کشوری، سازمان تأمین اجتماعی، نیروهای مسلح و سایر صندوقهای بازنشستگی و نیز شهدا و جانبازان از کار افتاده کلی نیز به مبلغ ثابت ۱۶ میلیون ریال حسب مورد از محل بودجه مصوب صندوق بازنشستگی یا دستگاه اجرایی ذیربط قابل پرداخت است. به مشمولین این تصویبنامه که بر اساس قوانین و مقررات مربوط از کمک هزینه عائلهمندی و اولاد برخوردار هستند، علاوه بر مبلغ عیدی موضوع مصوبه، در راستای حمایت از خانواده مبالغی به شرح زیر توسط مرجع پرداختکننده عیدی پرداخت میشود:
- بابت همسر مبلغ ثابت ۴ میلیون ریال
- بابت هر فرزند تحت تکفل مبلغ ثابت یک میلیون و ۵۰۰ هزار ریال
مأموریت اژهای به مرکز وکلا، کارشناسان و مشاورین قوهقضائیه:
از هزینههای دادرسی کاسته شود
رئیس قوهقضائیه در جلسه دیروز مسئولان عالی قوهقضائیه، به معضلات فرایند کارشناسی اشاره کرد و گفت: گزارشات متعارض کارشناسی پیرامون یک موضوع واحد، ایجاد رانت در موضوع پروندههای ارجاعی به کارشناسان، کمبود مستندات در پرونده ارجاعی به کارشناسی و پذیرش همزمان پروندههای ارجاعی توسط یک کارشناس، بخشی از آسیبهای این فرایند است. به گزارش مرکز رسانه قوهقضائیه، حجتالاسلام محسنیاژهای، نقش کارشناسی را در تحقق عدالت بسیار حائزاهمیت دانست و گفت: بسیاری از آرای قضایی مبتنی بر نظریههای کارشناسی است؛ لذا امر کارشناسی نیز به اندازه قضاوت و داوری خطیر است. رئیس عدلیه به مرکز وکلا و کارشناسان مأموریت داد هر چه سریعتر در راستای ساماندهی فرایند و سازوکار امر کارشناسی در پروندههای قضایی و شفاف شدن فرایندهای کارشناسی، اقدام عملی و جامعی داشته باشند. رئیس دستگاه قضا به مرکز وکلا و کارشناسان هم مأموریت داد در راستای کاهش هزینههای دادرسی، وکالت و کارشناسی رسمی برای عموم مردم بویژه اقشار کمبضاعت اقدام و تلاش کنند. اژهای با تأکید بر اینکه باید به سمتی حرکت کنیم که هزینههای دادرسی، وکالت و کارشناسی رسمی برای عموم مردم بویژه اقشار کمبضاعت کاهش یابد، گفت: مجموع هزینههای دادرسی در دعاوی حقوقی و کیفری زیاد است؛ بعضاً برخی افراد بهسبب بضاعت مالی محدود از گرفتن وکیل یا درخواست کارشناسی خودداری میکنند و ممکن است این امر در احقاق حق آنها تأثیر منفی بگذارد، لذا ضرورت دارد تا هر میزان که امکان دارد از هزینههای دادرسی، اخذ وکیل و درخواست کارشناسی کاسته شود.
بهادری جهرمی از نقش شبکههای فارسیزبان خارجنشین سخن گفت
تکمیل پروژههای فشارعلیه مردم توسط رسانههای بیگانه
گروه سیاسی/ علی بهادری جهرمی سخنگوی دولت در گفتوگو با خبرگزاری فارس، با اشاره به مفاهیم دیکتاتوری رسانهای، اظهار داشت: استفاده از زور و سلطه برای پیشبرد اهداف تنها محدود به فضای نظامی یا سیاسی نیست. در حوزه رسانه هم همین گونه است. برخی مراکز قدرت و ثروت نه تنها با استفاده از ابزار رسانه این قدرت و ثروت خود را حفظ و تقویت میکنند که حتی در حوزه رسانه هم اجازه ورود واقعی به سایر نگاهها و تفکرات را نمیدهند. وی ادامه داد: حدود ۳۰۰ شبکه تصویری و صوتی و اینترنتی فارسیزبان در خارج با بودجه و حمایت کشورهایی که هیچ شهروند فارسی زبانی ندارند مدیریت میشود. روشن است که وجه اشتراک فعالیت گسترده این رسانهها، اهداف و منافعی است که از سوی گردانندگان آنها تعیین میشود و در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مسیری را که مطلوب حامیان آنهاست هموار میکنند یا مانع ظهور و بروز نگاههای مقابل یا رقیب میشوند. سخنگوی دولت گفت: انبوه شبکههای مجازی هم که در سالهای اخیر از سوی کاربرانی در همین کشورها مشغول فعالیت شدهاند، در کنار اقدامات متعدد غیررسانهای مثل تحریمهای اقتصادی و دشمنیها و خرابکاریهای گسترده، کمککار دیکتاتوری رسانهای به حساب میآیند. وی در ادامه بیان داشت: تعویض مطالبات دارای اولویت با امور حاشیهای، نتیجهای است که بر اثر بیتوجهی به این راهبرد پیچیده دشمن حاصل میشود. وی با اشاره به راهکار برونرفت از این فضا، گفت: همانطور که رهبر معظم انقلاب به روشنی مسیر را نشان دادند، مقابله با چنین وضعیتی علاوه بر کار جهادی، نیازمند به راه انداختن نهضت روشنگری و تبیین درست دستاوردهاست.
حضرت آیتالله خامنهای در پیامی با ابراز خرسندی از اقدام افتخار آفرین تولیدکنندگان نوشتافزار ایرانی، تولید با کیفیت این محصول را برای هر کشوری مایه افتخار دانستند. متن پیام رهبر انقلاب که صبح روز گذشته در آیین پاسداشت جریان نوشتافزار ایرانی اسلامی منتشر شد به این شرح است:
بسمالله الرّحمن الرّحیم
نوشتافزار، در شمار کالاهای حیاتی برای امروز و فردای هر کشور است. تولید باکیفیت آن نیز برای کشور تولیدکننده، مایه افتخار است. از اینکه مجموعههایی در کشور ما بر این اقدام افتخارآفرین همت گماشته و گامهای موفقیتآمیز برداشتهاند، خرسندم و پایداری آنان در این راه را از خداوند متعال مسألت میکنم. توفیقاتتان مستدام باد انشاءالله.
سیدعلی خامنهای
۰۸/۱۱/1400
عیدی کارکنان و بازنشستگان دولت 6/ 1 میلیون تومان شد
هیأت دولت میزان عیدی پایان سال کارکنان دستگاههای اجرایی را «یک میلیون و ۶۰۰ هزار تومان» تعیین کرد. براساس مصوبه جلسه عصر دیروز هیأت وزیران که به ریاست محمد مخبر معاون اول رئیسجمهور برگزار شد، به دستگاههای اجرایی، نیروهای مسلح، وزارت اطلاعات و سازمان انرژی اتمی ایران اجازه داده شد به کارمندان خود (اعم از رسمی، ثابت، پیمانی، خرید خدمت، قراردادی و موقت) و اعضای هیأت علمی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و تحقیقاتی و قضات که بطور تمام وقت اشتغال به کار دارند (به استثنای کارگران شاغل در کارگاههای مشمول قانون کار)، مبلغ ثابت ۱۶ میلیون ریال به نسبت مدت خدمت تمام وقت در سال ۱۴۰۰ به عنوان پاداش آخر سال (عیدی) در بهمن ماه سالجاری از محل بودجه مصوب دستگاههای اجرایی پرداخت کنند. علاوه بر این، میزان پرداخت پاداش آخر سال (عیدی) بازنشستگان، مستمریبگیران، حقوق وظیفه از کارافتادگی، حقوق وظیفه وراث مستخدمین متوفای مشمول صندوق بازنشستگی کشوری، سازمان تأمین اجتماعی، نیروهای مسلح و سایر صندوقهای بازنشستگی و نیز شهدا و جانبازان از کار افتاده کلی نیز به مبلغ ثابت ۱۶ میلیون ریال حسب مورد از محل بودجه مصوب صندوق بازنشستگی یا دستگاه اجرایی ذیربط قابل پرداخت است. به مشمولین این تصویبنامه که بر اساس قوانین و مقررات مربوط از کمک هزینه عائلهمندی و اولاد برخوردار هستند، علاوه بر مبلغ عیدی موضوع مصوبه، در راستای حمایت از خانواده مبالغی به شرح زیر توسط مرجع پرداختکننده عیدی پرداخت میشود:
- بابت همسر مبلغ ثابت ۴ میلیون ریال
- بابت هر فرزند تحت تکفل مبلغ ثابت یک میلیون و ۵۰۰ هزار ریال
مأموریت اژهای به مرکز وکلا، کارشناسان و مشاورین قوهقضائیه:
از هزینههای دادرسی کاسته شود
رئیس قوهقضائیه در جلسه دیروز مسئولان عالی قوهقضائیه، به معضلات فرایند کارشناسی اشاره کرد و گفت: گزارشات متعارض کارشناسی پیرامون یک موضوع واحد، ایجاد رانت در موضوع پروندههای ارجاعی به کارشناسان، کمبود مستندات در پرونده ارجاعی به کارشناسی و پذیرش همزمان پروندههای ارجاعی توسط یک کارشناس، بخشی از آسیبهای این فرایند است. به گزارش مرکز رسانه قوهقضائیه، حجتالاسلام محسنیاژهای، نقش کارشناسی را در تحقق عدالت بسیار حائزاهمیت دانست و گفت: بسیاری از آرای قضایی مبتنی بر نظریههای کارشناسی است؛ لذا امر کارشناسی نیز به اندازه قضاوت و داوری خطیر است. رئیس عدلیه به مرکز وکلا و کارشناسان مأموریت داد هر چه سریعتر در راستای ساماندهی فرایند و سازوکار امر کارشناسی در پروندههای قضایی و شفاف شدن فرایندهای کارشناسی، اقدام عملی و جامعی داشته باشند. رئیس دستگاه قضا به مرکز وکلا و کارشناسان هم مأموریت داد در راستای کاهش هزینههای دادرسی، وکالت و کارشناسی رسمی برای عموم مردم بویژه اقشار کمبضاعت اقدام و تلاش کنند. اژهای با تأکید بر اینکه باید به سمتی حرکت کنیم که هزینههای دادرسی، وکالت و کارشناسی رسمی برای عموم مردم بویژه اقشار کمبضاعت کاهش یابد، گفت: مجموع هزینههای دادرسی در دعاوی حقوقی و کیفری زیاد است؛ بعضاً برخی افراد بهسبب بضاعت مالی محدود از گرفتن وکیل یا درخواست کارشناسی خودداری میکنند و ممکن است این امر در احقاق حق آنها تأثیر منفی بگذارد، لذا ضرورت دارد تا هر میزان که امکان دارد از هزینههای دادرسی، اخذ وکیل و درخواست کارشناسی کاسته شود.
بهادری جهرمی از نقش شبکههای فارسیزبان خارجنشین سخن گفت
تکمیل پروژههای فشارعلیه مردم توسط رسانههای بیگانه
گروه سیاسی/ علی بهادری جهرمی سخنگوی دولت در گفتوگو با خبرگزاری فارس، با اشاره به مفاهیم دیکتاتوری رسانهای، اظهار داشت: استفاده از زور و سلطه برای پیشبرد اهداف تنها محدود به فضای نظامی یا سیاسی نیست. در حوزه رسانه هم همین گونه است. برخی مراکز قدرت و ثروت نه تنها با استفاده از ابزار رسانه این قدرت و ثروت خود را حفظ و تقویت میکنند که حتی در حوزه رسانه هم اجازه ورود واقعی به سایر نگاهها و تفکرات را نمیدهند. وی ادامه داد: حدود ۳۰۰ شبکه تصویری و صوتی و اینترنتی فارسیزبان در خارج با بودجه و حمایت کشورهایی که هیچ شهروند فارسی زبانی ندارند مدیریت میشود. روشن است که وجه اشتراک فعالیت گسترده این رسانهها، اهداف و منافعی است که از سوی گردانندگان آنها تعیین میشود و در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مسیری را که مطلوب حامیان آنهاست هموار میکنند یا مانع ظهور و بروز نگاههای مقابل یا رقیب میشوند. سخنگوی دولت گفت: انبوه شبکههای مجازی هم که در سالهای اخیر از سوی کاربرانی در همین کشورها مشغول فعالیت شدهاند، در کنار اقدامات متعدد غیررسانهای مثل تحریمهای اقتصادی و دشمنیها و خرابکاریهای گسترده، کمککار دیکتاتوری رسانهای به حساب میآیند. وی در ادامه بیان داشت: تعویض مطالبات دارای اولویت با امور حاشیهای، نتیجهای است که بر اثر بیتوجهی به این راهبرد پیچیده دشمن حاصل میشود. وی با اشاره به راهکار برونرفت از این فضا، گفت: همانطور که رهبر معظم انقلاب به روشنی مسیر را نشان دادند، مقابله با چنین وضعیتی علاوه بر کار جهادی، نیازمند به راه انداختن نهضت روشنگری و تبیین درست دستاوردهاست.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
چگونه تحریمهای فلج کننده اوباما و فشار حداکثری ترامپ به شکست مفتضحانه رسید؟
-
«شفافیت» بر لبه پرتگاه؟
-
اخبــــار

اخبارایران آنلاین