امام حسن(ع):
با مردم به‌گونه‌اى رفتار کن که دوست‌دارى با تو آنگونه رفتار کنند.
أعلام‌الدّین، ص‌۲۹۷

اردشیر کامکار: ‌به‌لحاظ آموزش و یادگیری تعداد نوازنده‌های جوان بیشتر شده و استقبال خوبی صورت می گیرد . اما اینکه فرصتی برای ارائه هنر این جوانان فراهم شود متأسفانه این موضوع به‌دست مافیای موسیقی است و آنها هستند که ذائقه موسیقایی مردم را تعیین می‌کنند که چه گوش بدهند. این در حالی است که باید سلیقه موسیقایی مردم را هدفمند و جهت دهی کرد و این ما هنرمندان هستیم  که برای انتخاب درست موسیقی آنها تصمیم می‌گیریم که  چه اثری گوش بدهند.
بخشی از گفته‌های نوازنده کمانچه و داور جشنواره موسیقی جوان با روابط عمومی پانزدهمین جشنواره ملی موسیقی جوان

ابراهیم اسماعیلی اراضی
شاعر و منتقد ادبی
بارها به این تجربه فکر کرده‌ام که معمولاً وقتی نام کسی از شناختگان را می‌شنویم، اولین تصویری که از او در ذهن ما شکل می‌گیرد، نزدیک‌ترین و موجزترین خوانش یا حتی قضاوت ما درباره اوست؛ درباره بودنش و نسبت‌اش با «من»ی که خود ما باشیم. و اولین تصویری که هر بار پس از شنیدن نام «بهمن رافعی بروجنی» در من تازه می‌شود، تصویر لبخند اوست؛ لبخندی عمیق و بسیط که انگار حکایت همه زمان‌ها و انسان‌ها در آن نهفته بود؛ لبخندی که هم مهر بود و هم حماسه، هم گله بود و هم استغنا، هم تماشا بود و هم گوشه‌گزینی و... همان لبخندی که سروده است «از دست عزیزان چه بگویم؟ گله‌ای نیست... / گر هم گله‌ای هست، دگر حوصله‌ای نیست». این لبخند، خیلی وقت‌ها لبخند استهزا هم بود و در شعرش همچنان هست، وقتی با کسانی سخن می‌گوید که دوست انسان نیستند؛ «فراز شاخه نشسته‌ست تا ببینندش»؛ لبخند تحیر هم هست وقتی با طبیعت، مواجه است و درخت و رود و آبشار و... را به گفت‌وگو می‌طلبد و لبخندهای دیگری هم هست... بسیار هست... اما شاید ویژه‌ترین این لبخندها برای شاگردانش که خیلی از آنها با واسطه و چه‌ بسا بدون این که خودشان بدانند از بودنش بهره برده‌اند لبخند معلمی اوست؛ لبخند یک معلم شاعر یا لبخند یک شاعر معلم؟ فرقی ندارد. او در هر لحظه از بودنش غرق نگاه بود و همچنان که می‌نگریست، می‌سرود و می‌آموخت، طوری که در هر لحظه باید منتظر بودی که مثل یک مربی نجات غریق، تو را در موقعیت سختی گرفتار کند و خودش هم با تو وسط گرداب بپرد؛ بی‌که بالاتر بنشیند و در قطعیتی پیش‌یافته، خودش را «بلد» تصور کند. برای همین بود که می‌گفت من عنوان «استاد» را دوست نمی‌دارم و برای همین هم بود که شوقی برای اسم‌بازی و خودنمایی نداشت. و چنین بود که لبخندش به شیواترین کرشمه، جاودانه شد. او از آیندگان است؛ به لبخندی همیشگی که می‌نگرد.

 اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
عبادت و بندگی صحیح آن است که آنچه خداوند به آن امر فرموده انجام شود، نه آنچه که هوای نفس ما به آن دل‌خوش دارد.
نماز و روزه و حج و جهاد که هرکدام عبادتی‌اند همراه با دشواری‌های خود، ملاک و معیار بندگی نیستند. بلکه مسائل دیگری نیز کناراین عبادت‌ها هست که آنها را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. چه بسا یک سجده باتوجه، از یک عمر عبادت بی‌توجه برتر باشد.
و چه بسا یک نماز همراه با خلوص از یک عمر عبادت همراه با عجب و ریا افضل باشد! بلکه‌ ای بسا ارتکاب یک بدی که انسان در نفس خود از انجام آن بدی احساس تنفر کند، بهتراز انجام یک عمرکار خوب باشد که انسان آنها را با عجب و ریا درآمیخته است. از همه مهمتر آنکه گریه‌های شبانه عابدان شب زنده‌دار تلاوت کننده کتاب خدا، درحالی که حق الناس برذمه داشته باشند، پشیزی ارزش نداشته و درقیامت هیچ به کار آنان نیاید.کمیل بن زیاد نخعی وقتی به عابد حروری می‌نگرد که درنیمه‌های شب به نماز ایستاده و با سوز و گداز آیات قرآن را تلاوت می‌کند، آهی کشیده و آرزو می‌کند که‌ ای کاش من مویی می‌بودم در بدن این مرد تا همواره کلام حزین قرآن را از او می‌شنیدم. امیرالمؤمنین علی(ع) او را از این آرزو نهی کرده و پس از مدتی که آن فرد درجنگ نهروان همراه خوارج شرکت کرده و کشته می‌شود به کمیل می‌فرماید؛ این، همان شخص است! کمیل از آنچه برزبانش جاری شده بوداستغفار می‌کند و امیرالمؤمنین چنین می‌فرماید: «نوم علی یقین خیرً من صلوة فی شک» خواب درحال یقین از نماز درحال شک برتر است.
روایت کلام دلنشین سرآمد عارفان عصرمان حاج محمداسماعیل دولابی دراین ارتباط حلاوت دیگری دارد. همو که دریچه‌ای به پهنای سپهر عرفان اسلامی گشود و انبوهی ازمعارف عرفانی که برخی یافته‌های خود بود را آموخت. پیر ما در عین حضور در متن زندگی روزمره، برای خود زندگینامه‌ای سالکانه رقم زد و اهل محبت و معرفت را پله پله تا خدا برد. ایشان در شرح و توصیف عبادت خالصانه می‌فرماید: «انشاءالله صابر باشید، هر وقت در تنگنا قرار گرفتید، خدا کمکتان می‌کند. خدا غفور است، بزرگ است، صانع است. بیشتر از خودمان ما را دوست دارد منتهی دوست دارد که ما دعا کنیم تا خودمان بهره ببریم. می‌گوید من کار خودم را می‌کنم، شما هم مرا یاری کنید، یعنی دعا کنید. خدا که یار نمی‌خواهد. یاری یعنی بیایید هم مسلک من بشوید. غفار باشید، ستار باشید. خداوند محتاج کسی نیست. او کارهای خوب انجام می‌دهد، شما هم اگر کارهای خوب انجام بدهید، خدا را یاری داده‌اید.
پیامبر خدا(ص) فرمود: بخوانید خدا را. یعنی دعا کنید. از خدا درخواست کنید، با خدا حرف بزنید. «ادعوالله» خدا را دعوت کنید، خدا ما را دعوت کرده، ما هم خدا را دعوت کنیم. «و انتم موقنون بالأجابه،» شما مؤمن هستید و ایمان دارید به اجابت خدا. یعنی خدا هم قبول کرده و به شما اجازه داده است که دعا کنید. از او بخواهید، دعوتش کنید و «انتم مؤقنون بالأجابه» دعایتان اجابت شده است که دعا می‌کنید. یعنی اجابت قبل از دعاست. یک وقت نگویید هرچه دعا می‌کنیم مستجاب نمی‌شود. اگر خدا نمی‌خواست شما نمی‌توانستید دعا کنید.
از آن طرفش را هم می‌گوید: اعلموا، باخبر باشید، ان‌الله لا یستجیب دعاء من قلبه غافل. دلی که غافل باشد دعایش مستجاب نمی‌شود. کلام را به خدا نمی‌رساند. خیلی شل صحبت می‌کند، قلبی که غافل است دعا نمی‌کند. نمی‌داند چه چیزی برایش خوب است، نمی‌داند چه چیزی بخواهد، اصلاً به ندانستن هم نمی‌رسد چون قلب غافل است و دل جای دیگر است. خدای مهربان هم وقتی دعا می‌کنیم و می‌گوییم خدایا این را بده، آن را بده، می‌فرماید گوشت کجاست، یعنی هوشت کجاست؟ حواس ممکن است جای دیگری باشد. حالا هوش هم هست، اما دل این طرف و آن طرف است. روایت می‌گوید آنکه دلش این طرف و آن طرف است، دعایش بالا نمی‌رود. گاهی دعا یک آسمان بیشتر بالا نمی‌رود. گاهی دو آسمان و سه یا چهار آسمان و متوقف می‌شود. مثل یک جرثقیل که باید درست کار گذاشته شود تا شیء را سالم به بالا برساند، دستگاه دل را هم باید قشنگ درست کرد تا دعا به مقصد برسد. پس اول روبه‌رویت را قشنگ خلوت کن. اگر بدهی به کسی‌داری بپرداز. اگر استغفار برای گناه‌داری استغفار کن، اول فکر کن. ببین اگر راه فرج دیگری داری، اگر کس دیگری هست که کارت را انجام دهد سراغ او برو. اما اگر دیدی هیچکس نیست، با ادب دستهایت را بالا بگیر و از خدای خودت چیز بخواه.»

آرمان رهگذر
تهیه کننده انیمیشن
کتاب معروف «اثر مرکب» نوشته دارن هاردی یکی از کتاب‌های محبوب من است که همواره به همه پیشنهاد می‌کنم که آن را مطالعه کنند؛ حتی خودم فصلی یک‌بار پک 10تایی این کتاب را تهیه می‌کنم و در استودیو می‌گذارم تا به همکارانی که در زندگی‌شان مشکلاتی دارند و نمی‌دانند آن را چطور حل کنند، هدیه بدهم.
مهم‌ترین مفهومی که در «اثر مرکب» مورد توجه قرار می‌گیرد، خلق عادت است. اینکه عادت‌ها چطور می‌توانند زندگی ما را تغییر بدهند. حال این عادت‌ها خوب باشند، یا بد. این کتاب به ما می‌گوید چطور انجام کاری یا رفتاری به شکل منظم  طی بازه زمانی موجب می‌شود تا در زندگی ما تبدیل به عادت شود؛ مثلاً اگر روزی 5 دقیقه مطالعه کنید، یک سال بعد نتیجه آن را خواهید گرفت. همین‌طور اگر روزی یک نخ سیگار بکشید، اثر آن را هم یک سال بعد خواهید دید. مهم این است که این رفتار یا عمل دائم تکرار شود.
به نظر من این کتاب برای همه کسانی که در مدیریت شخصی خودشان دچار مشکل هستند، مفید است. به آدم‌ها کمک می‌کند تا عادت‌های بد خود را ترک کنند و عادت‌های خوب را جایگزین کنند. «اثر مرکب» به زندگی من تاکنون بسیار کمک کرده است. این کتاب به من کمک کرده است تا بتوانم مطالعات بهتری داشته باشم، در برنامه‌ریزی مالی زندگی شخصی و استودیو هورخش به من کمک کرده است. شاید باورتان نشود ولی حتی در زندگی مشترک من هم تأثیرگذار بوده است. بدین شکل که شما هرچقدر هم که عاشق همدیگر باشید، زمانی که زیر یک سقف می‌روید باهم اختلافاتی پیدا می‌کنید. حل این اختلافات نیاز به صبوری و آرامش و نگاه مثبت دارد. من از «اثر مرکب» یاد گرفتم که نکات مثبت همسرم را در یک دفترچه یادداشت کنم و آخر هفته‌ها آن نکات را بررسی کنم. این تمرین به من کمک کرد تا در زمان بروز هر نوع اختلافی به یاد بیاورم که همسرم چقدر ویژگی‌ها و نکات مثبت دارد و همین نکته بود که باعث می‌شد تا آرام باشم و با صبوری کامل رفتار کنم. بنابراین می‌توانم بگویم که «اثر مرکب» در تمام وجوه زندگی من تأثیرگذار بوده است و پیشنهاد می‌کنم که همه این کتاب را حداقل یکبار مطالعه کنند.

شهره طاعتی
مددکار اجتماعی
هرمنطقه جغرافیایی دارای ویژگی‌های منحصر به فرد خودش است و در آن طایفه‌ها و اقوامی زندگی می‌کنند که به تناسب پیشینه تاریخی، آب و هوا و جغرافیای آنجا، دارای فرهنگ، زبان یا لهجه، رسم و رسوم و... هستند که از نیاکان خود به ارث برده‌اند.
شاخه‌های هنری در هر قوم و طایفه‌ای نشانه‌هایی از سبک زندگی و خرده فرهنگ‌ها و رسوم، معاشرت‌ها، باورهای عمومی، داد وستدهای آن قوم را به‌دنبال خود دارند. یکی از مسائل مهمی که موضوع مورد یادداشت امروز نیز هست، توجه به هنرهای بومی و محلی هر منطقه و شهر است که در لایه‌های زندگی روزمره آنچنان حل شده که خود افراد آن قوم ومنطقه نتایج به دست آمده از آن و خلق اثر هنری‌شان را به‌عنوان هنر نمی‌دانند.
 هنرهای بومی از سده‌های پیشین تا کنون در قالب صنایع دستی خودنمایی می‌کنند. شاید همه ما صنایع دستی هر منطقه را فقط شامل مواردی بدانیم که بتوانیم از آنها به‌مدت طولانی نگهداری کنیم، مانند فرش، گلیم، سبدهای بافته شده از حصیر و غیره اما با نگاهی عمیق‌تر و موشکافانه می‌توانیم در بخش خوراکی‌ها و غذا‌ها صنایع متنوع و بسیاری را ببینیم که ریشه در ذوق هنری افراد هر قوم دارد.
روش پخت غذاها، چاشنی‌های استفاده شده در آنها خود آثار هنری را خلق می‌کند که بیانگر سلیقه و سبک زندگی هر طایفه در اقلیم‌های مختلف است. نمونه زیبا از این دست را می‌توان پخت نان در مناطق جنوبی کشور بخصوص شهرهای استان هرمزگان مثال زد. در وهله اول و نگاهی اجمالی به این موضوع شاید فقط دیدن نانی است که به‌عنوان عصرانه یا میان‌وعده در بین مردمان بندر مرسوم است، ولی با کمی تحقیق و بررسی خانواده‌ها و حتی گشت و‌گذار در محله‌های قدیمی شهر می‌توان فهمید که همین پخت نان ساده در دل خود پیشینه فرهنگی و هنری غنی را جای داده است. در بندرعباس و شهرهای هرمزگان پخت نان توسط زنان و با وسایل بسیار اولیه انجام می‌شود. پخت نان یکی از راه‌های کسب درآمد برای بانوان در این منطقه است. ساحل دریا که بخش بزرگی از شهر را به خود اختصاص داده محلی است که زنان نان پز بندری بساط کسب و کار خود را با یک زیر‌انداز، اجاق گاز کوچک و مواد اولیه نان در کنار آن پهن می‌کنند. پخت نان نوعی از سبک زندگی هرمزگانی‌ها است که از قدیم الایام تا کنون آن را بخوبی حفظ کرده‌اند؛ زنان و دختران بندری در فصل پاییز و زمستان که هوای خنک مطلوبی دارد از زمان غروب آفتاب تا دم دمای صبح و طلوع خورشید در کنار دریا، با همان لباس‌های محلی که سراسر هنر دست خودشان است از شلوار بندری گرفته تا چادر‌های حریر گلابتون دوزی با زیور‌آلات خاص منطقه می‌نشینند و خمیر نان محلی را روی صفحه‌های فلزی بسیار ساده با هنرمندی تمام پهن می‌کنند. دستان نقش بسته از حنا با اشکال و نقوش محلی که هر کدام از آنها ریشه در باورهای محلی دارند زیبایی خاصی به فرایند پخت نان توسط آنها می‌دهد.
با این توصیف می‌توانیم بگوییم نان نیز مانند دیگر خوراکی‌ها و غذاها یکی از شاخه‌های مهم صنایع دستی است که در هر منطقه و شهر با توجه به سلیقه، آب و هوا، فرهنگ و غیره پخت می‌گردد.
نان به دست آمده در این شرایط در هرمزگان را می‌توان یک اثر هنری خطاب کرد زیرا علاوه بر فرایند تهیه و همچنین سبک متفاوت فروش آن، چاشنی‌های استفاده شده روی نان از نوعی ماهی محلی و خاک قرمز خوراکی جزیره هرمز به دست می‌آید که خود این موضوع محصول نهایی را از یک نان ساده تبدیل به یک اثر هنری می‌کند.
مردم هرمزگان نیز مانند دیگر مناطق ایران باوری مقدس‌گونه نسبت به نان و آرد به دست آمده از گندم دارند زیرا گندم رویش دانه‌های پر مهر از دل زمین است که به زندگی آنها برکت می‌دهد.

آیت‌الله العظمی سیستانی  پذیرای تعدادی از پزشکان و کادر اداری بنیاد بین‌المللی درمان تومورها و سرطان شناسی وارث وابسته به آستان‌قدس حسینی در کربلای مقدس و همچنین شماری از بیماران و کودکان مبتلا به سرطان به‌همراه خانواده‌هایشان بود.

۲۷۱ روز از ابتدای سال گذشته و به پایان آن ۹۴ روز مانده است و هنرمندان برخلاف روزهای ابتدای سال که نگران کرونا بودند این روزها از کارهای جدید می‌گویند

یاد او
امروز 25 آذرماه تولد بهرام شاه محمدلو کارگردان و بازیگر تئاتر و تلویزیون است. او که بیشتر به نام آقای حکایتی مشهور است، اولین کار حرفه‌ای خود را در سال 1347 به نام داش آکل در تلویزیون آغاز کرد.او متولد 1329 است. از فعالیت‌های هنری‌اش می‌توان به آثار تلویزیونی او در مجموعه آقای حکایتی و سریال گرگ‌‌ها در نقش هامون اشاره کرد.

چهره ها
تهمینه میلانی کارگردان سینما در صفحه خود با انتشار تصویر ساختمانی برای زنان و دختران بی‌سرپناه که تا شب یلدا قرار است آماده شود از مردم و خیرین تقاضای کمک کرد. او نوشته: «عهد کردیم شب یلدا که میاد درهای سرای گوهر رو به روی زن‌ها و دخترای بی‌سرپرستی که توی این شهر تنها و بی‌سرپناه موندن باز کنیم. دخترایی که درگیر آسیب‌های اجتماعی نشدن اما همین بی‌سرپناهی مقدمه‌ای برای آسیب دیدنشونه. برای رسیدن به این نیت به همراهی تک‌تک‌تون نیاز داریم تا تجهیز این خونه امن به پایان برسه و آماده پذیرش دختران سرزمینمون بشه. این چند شب باقی مونده تا یلدا هم پای تکمیل خونه دخترامون بایستیم.»
سیروان خسروی خواننده نیز با انتشار عکسی از قسمت دهم سریال حرفه‌ای که روز 24 آذرماه در شیراز اکران شده، نوشته: «در این اکران عمومی زانیار خسروی، ماهور الوند، سارا بهرامی، المیرا دهقانی، مرتضی تقی‌زاده و جمعی از عوامل حضور خواهند داشت.»

محمد رضا عرب تهیه کننده و کارگردان سینما در صفحه خود با انتشار عکسی از یک برنامه زنده که قرار است ساعت 21، 24 آذرماه در صفحه اینستاگرام انتشارات ققنوس با محوریت ادبیات ژانر و سینمای اقتباسی برگزار شود، نوشته: «تا به حال شده رمانی بخوانید و بعد با خود بگویید این داستان چقدر به درد فیلم شدن و سینما می‌خورد؟»

چه خبر
فیلم سینمایی «قهرمان» به کارگردانی اصغر فرهادی، برای دریافت بهترین فیلم خارجی در رویداد جوایز انجمن منتقدان هالیوود، نامزد شد. این نامزدی پس از اعلام نامزدهاى گلدن گلوب، انجمن منتقدان لاس‌وگاس، سن‌لوییس و شیکاگو پنجمین رویداد سینمایی به حساب می‌آید که این فیلم را در فهرست کاندیداهای بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان قرار می‌دهد. پیش از این نیز «قهرمان» برنده دو جایزه بهترین فیلمنامه و بهترین فیلم بین‌المللی از سوی هیأت ملی نقد امریکا شده بود. فیلم‌های «ماشین من را بران»، «فرار»، «دست خدا» و «بدترین آدم دنیا» دیگر کاندیداهای این بخش از سوى انجمن منتقدان هالیوود هستند.برندگان جوایز این رویداد مهم سینمایی امریکا، ۹ ژانویه معرفی خواهند شد. این خبر را امیر جدیدی بازیگر در صفحه خود منتشر کرده است.

فیلم سینمایی اتومبیل به کارگردانی علی میری رامشه و تهیه کنندگی علی عبدالعلی‌زاده که در سال 99 ساخته شد اکنون در حال اکران است. بهزاد عبدی آهنگساز این فیلم با انتشار این خبر در استوری خود از اکران این فیلم خبر داده است.

گالری شیرین با انتشار عکسی از اثر امیر علی صفیاری که نقاشی با ترکیب مواد روی آینه است، از نمایشگاه این هنرمند تجسمی با نام افسانه فارسی خبر داد که تا 30 آذر ماه ادامه خواهد داشت.

دنیای نشر
کتاب دوازده به علاوه یک گفت‌و‌گو‌های سعید کمالی دهقانی است با تعدادی از برجسته‌ترین نویسنده‌های جهان که توسط نشر افق به بازار کتاب عرضه شده است. در این کتاب با نویسندگانی چون ماریوبارگاس یوسا، ای. ال. دکتروف، جان بارت و... گفت‌و‌گو شده است.این خبر را نشر افق در صفحه مجازی خود منتشر کرده است.
رمان «بود و نبود» نوشته جواد خاوری که به تازگی با همکاری انتشارات تاک و انتشارات مقصودی منتشر شده، قرار است جلسه نقد و بررسی این کتاب، پنجشنبه 25 آذرماه در حوزه هنری ساعت 16 تا 18 برگزار شود. این خبر را علی‌الله سلیمی، نویسنده و منتقد ادبی در صفحه خود استوری کرده است.