ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دور نما
دیلی صباح (ترکیه):
دولت ترکیه رمضان قدیروف، رهبر چچن را متهم کرده که با به راه انداختن یک گروه جاسوسی در ترکیه قصد شناسایی و کشتن مردی به اسم عبدالحکیم را داشتهاند که هم مخالف قدیروف است و هم گروهی را در سوریه علیه دولت اسد رهبری میکند. آنکارا مدعی است این تیم جاسوسی را شناسایی و منهدم کرده است.
پاکستان تودی (پاکستان):
گذرگاه چمن اسپین بولدک، گذرگاه اصلی پاکستان و افغانستان بعد از نزدیک به یک ماه بازگشایی شد. مسدود شدن این گذرگاه توسط طالبان نه تنها باعث خسارت سنگینی به تاجرانی شد که در این مرز فعالیت داشتند که بهخاطر مسدود شدن راه صادرات انار افغانستان ضرر اقتصادی بزرگی به این کشور وارد میکرد.
چاینا دیلی (چین):
براساس مطالعات شورای بازرگانی امریکا و چین، برخلاف همه کش و قوسها در روابط بین دو طرف، پکن طی سال 2020 بزرگترین شریک تجاری امریکا بوده و واردات آن از این کشور تقریباً 18 درصد افزایش داشته است. این افزایش که بیشتر متکی به صادرات کالاهای حوزه کشاورزی بوده تأثیر زیادی بر اشتغالزایی در امریکا دارد.
دولت ترکیه رمضان قدیروف، رهبر چچن را متهم کرده که با به راه انداختن یک گروه جاسوسی در ترکیه قصد شناسایی و کشتن مردی به اسم عبدالحکیم را داشتهاند که هم مخالف قدیروف است و هم گروهی را در سوریه علیه دولت اسد رهبری میکند. آنکارا مدعی است این تیم جاسوسی را شناسایی و منهدم کرده است.
پاکستان تودی (پاکستان):
گذرگاه چمن اسپین بولدک، گذرگاه اصلی پاکستان و افغانستان بعد از نزدیک به یک ماه بازگشایی شد. مسدود شدن این گذرگاه توسط طالبان نه تنها باعث خسارت سنگینی به تاجرانی شد که در این مرز فعالیت داشتند که بهخاطر مسدود شدن راه صادرات انار افغانستان ضرر اقتصادی بزرگی به این کشور وارد میکرد.
چاینا دیلی (چین):
براساس مطالعات شورای بازرگانی امریکا و چین، برخلاف همه کش و قوسها در روابط بین دو طرف، پکن طی سال 2020 بزرگترین شریک تجاری امریکا بوده و واردات آن از این کشور تقریباً 18 درصد افزایش داشته است. این افزایش که بیشتر متکی به صادرات کالاهای حوزه کشاورزی بوده تأثیر زیادی بر اشتغالزایی در امریکا دارد.
شکست دموکراتها در نخستین آزمون انتخاباتی «بایدن»
زهره صفاری/ پیروزی نامزد جمهوریخواهان در انتخابات فرمانداری ویرجینیا که از دیدگاه بسیاری از کارشناسان نخستین شکست «جو بایدن» و رفراندومی برای عملکرد او در آستانه یکساله شدن ریاست جمهوریاش در امریکا به شمار میرود، نه تنها آزمونی جدی برای کاخ سفید بود که خطر قدرت گرفتن قرمزهای جمهوریخواه در انتخابات 2022 کنگره را نیز پررنگتر از گذشته نشان داد.
به گزارش «سی ان ان»، «تری مک اولیف» دموکرات که در فاصله سالهای 2014 تا 2018 فرماندار ویرجینیا بود در شرایطی صحنه رقابت را به «گلن یانگکین»، تاجر ثروتمند 54 ساله جمهوریخواه واگذار کرد که نه تنها رقیبش سابقه سیاسی نداشت، بلکه کمتر از یک سال قبل «جو بایدن» توانسته بود در انتخابات ریاست جمهوری، گوی رقابت را از «دونالد ترامپ» جمهوریخواه برباید و با پیشتازی میلیمتری دموکراتها در کنگره، قدرت امریکا را در همه ابعاد در اختیار آبیها قرار دهد.
ویرجینیا و نیوجرسی دو ایالتی که در انتخابات اخیر فرمانداریها از سلطه دموکراتها خارج شدهاند، در طول تاریخ انتخابات فرمانداریهای خود همواره فرمانداری از حزب مخالف رئیس جمهوری داشتند. «مک اولیف» این الگو را شکست و در نخستین دوره حضورش در فرمانداریها توانست همزمان با «باراک اوباما» دموکرات بر سر کار آید. «فیل مورفی» فرماندار نیوجرسی نیز در حالی شکست در برابر «جک چتارلی» جمهوریخواه را پذیرفت که با توجه به کارنامه خوبش در مدیریت همهگیری کرونا امید زیادی به انتخاب دوباره داشت. اما این اتفاق رقم نخورد تا دومین ایالت حامی بایدن، صحنه و میدان را در اختیار رقیب جمهوریخواه دولت بگذارند.
به باور کارشناسان «نیویورک تایمز»، نخستین آزمون «بایدن» در زمانی انجام شد که همچنان تبعات همهگیری کرونا، تورم و گرانی و... رأیدهندگان امریکایی را به خشم آورده بود و بسیاری از نظرسنجیها نارضایتی از سیاستهای «جو بایدن» و قرار گرفتن دولت در مسیری اشتباه را نشان میداد. «مک اولیف» که تا لحظه آخر شمارش آرا همچنان شکست را پذیرا نبود، بارها با تأکید بر اینکه پیروزی «یانگکین» در ویرجینیا، مسیر بازگشت «دونالد ترامپ» به کاخ سفید در سال 2024 را هموار میکند، سعی کرد ورق را به سود خود برگرداند اما نتایج نهایی نشان داد کاهش محبوبیت «بایدن» تا 43 درصد در این ایالت، نتوانست دموکراتها را در این همه پرسی در کنار افزایش تورم، ریتم کند احیای اقتصادی و... پیروز نگه دارد.
در مقابل «گلن یانگکین» با تمرکز بر مسائل اقتصادی، آموزش و تحصیل و ساز و کار مهار کرونا از جمله اجباری نبودن ماسک و واکسن، توجه رأیدهندگان را به سوی خود جلب کرد و نخستین جمهوریخواهی شد که از سال 2009 بر کرسی فرمانداری ویرجینیا تکیه میزند. به نوشته «الجزیره»، جنگ دو کاندیدای ویرجینیا نبرد سیاسی فرهنگی بود و «یانگکین» با آگاهی از میزان توجه خانوادههای ویرجینیایی به تحصیل فرزندانشان، در حالی بر مسائل مربوط به زنان، آموزش و تحصیل و ابراز نظر خانواده درباره برنامه آموزشی مدارس تأکید کرد که «اولیف» همواره بر عدم دخالت خانوادهها در امور مدارس تأکید داشت.
«یانگکین» به رغم تلاش رقیبش هرگز خود را پشت «دونالد ترامپ» قرار نداد اما در حالی که به وضوح ادعای «ترامپ» برای تقلب در انتخابات را تأیید نکرد، با اظهاراتی دوپهلو، بر گفتههای رئیس جمهوری سابق صحه گذاشت و انتقاد دموکراتها را برانگیخت. او اعلام کرد: «پیروزی بایدن مشروع بود اما ماشینهای شمارش آرا باید بررسی شود.» همین حمایت پنهان کافی بود تا «دونالد ترامپ» نیز پس از پیروزی او، رضایتمندانه بیانیهای صادر کند: «جنبش «امریکا را دوباره بزرگ کنیم» (MAGA) حالا قدرتمندتر و بزرگتر از گذشته شده است.»
درسهای ویرجینیا برای بایدن
کارشناسان «نیویورک تایمز» بر این باورند دوئل نامزدهای دموکرات و جمهوریخواه در ویرجینیا نشان داد که مردم امریکا شرایط را براساس کیفیت پیشرفت روزانه در حوزههای اقتصادی و پاندمی ارزیابی میکنند؛ مسائلی که دموکراتها چندان توفیقی در آنها نداشتند. از نتایج دیگر این انتخابات برای دولت «بایدن» این بود که دست کم آنها دریافتند که به رغم خروج «ترامپ» از جایگاه اول کشور، دیگر مانند 5 سال اخیر حمایت قشر تحصیلکرده واجد رأی را ندارند که این امر آن هم در برهه فعلی و در فاصله نه چندان طولانی تا انتخابات مهم کنگره میتواند صحنه سیاسی امریکا را برای مقامات فعلی کاخ سفید بسیار دشوار سازد.
در حال حاضر به نظر میرسد این موفقیت جمهوریخواهان، مسیر و راه جمهوریخواهان دیگر را برای انتخابات میان دورهای سال آینده روشن کرده است. چراکه دست کم نتایج انتخابات ویرجینیا به جمهوریخواهان ثابت کرد که «دونالد ترامپ» دیگر یک مسأله پیچیده و حل نشدنی نیست و میتواند شرایط را بازگرداند.
آخرین باری که یک جمهوریخواه فرمانداری ویرجینیا را در سال 2009 به دست گرفت در زمان «باراک اوباما» بود که پیروزی او مقدمه پیشتازی جمهوریخواهان در سنا و مجلس نمایندگان و در پی آن برهم خوردن تعادل قدرت میان کاخ سفید و کنگره بود. این همان سناریویی است که دموکراتها نگران تکرار آن در سال 2022 هستند مگر اینکه «جو بایدن» بتواند بار دیگر اعتماد رأیدهندگان را به دست آورد.
به گزارش «سی ان ان»، «تری مک اولیف» دموکرات که در فاصله سالهای 2014 تا 2018 فرماندار ویرجینیا بود در شرایطی صحنه رقابت را به «گلن یانگکین»، تاجر ثروتمند 54 ساله جمهوریخواه واگذار کرد که نه تنها رقیبش سابقه سیاسی نداشت، بلکه کمتر از یک سال قبل «جو بایدن» توانسته بود در انتخابات ریاست جمهوری، گوی رقابت را از «دونالد ترامپ» جمهوریخواه برباید و با پیشتازی میلیمتری دموکراتها در کنگره، قدرت امریکا را در همه ابعاد در اختیار آبیها قرار دهد.
ویرجینیا و نیوجرسی دو ایالتی که در انتخابات اخیر فرمانداریها از سلطه دموکراتها خارج شدهاند، در طول تاریخ انتخابات فرمانداریهای خود همواره فرمانداری از حزب مخالف رئیس جمهوری داشتند. «مک اولیف» این الگو را شکست و در نخستین دوره حضورش در فرمانداریها توانست همزمان با «باراک اوباما» دموکرات بر سر کار آید. «فیل مورفی» فرماندار نیوجرسی نیز در حالی شکست در برابر «جک چتارلی» جمهوریخواه را پذیرفت که با توجه به کارنامه خوبش در مدیریت همهگیری کرونا امید زیادی به انتخاب دوباره داشت. اما این اتفاق رقم نخورد تا دومین ایالت حامی بایدن، صحنه و میدان را در اختیار رقیب جمهوریخواه دولت بگذارند.
به باور کارشناسان «نیویورک تایمز»، نخستین آزمون «بایدن» در زمانی انجام شد که همچنان تبعات همهگیری کرونا، تورم و گرانی و... رأیدهندگان امریکایی را به خشم آورده بود و بسیاری از نظرسنجیها نارضایتی از سیاستهای «جو بایدن» و قرار گرفتن دولت در مسیری اشتباه را نشان میداد. «مک اولیف» که تا لحظه آخر شمارش آرا همچنان شکست را پذیرا نبود، بارها با تأکید بر اینکه پیروزی «یانگکین» در ویرجینیا، مسیر بازگشت «دونالد ترامپ» به کاخ سفید در سال 2024 را هموار میکند، سعی کرد ورق را به سود خود برگرداند اما نتایج نهایی نشان داد کاهش محبوبیت «بایدن» تا 43 درصد در این ایالت، نتوانست دموکراتها را در این همه پرسی در کنار افزایش تورم، ریتم کند احیای اقتصادی و... پیروز نگه دارد.
در مقابل «گلن یانگکین» با تمرکز بر مسائل اقتصادی، آموزش و تحصیل و ساز و کار مهار کرونا از جمله اجباری نبودن ماسک و واکسن، توجه رأیدهندگان را به سوی خود جلب کرد و نخستین جمهوریخواهی شد که از سال 2009 بر کرسی فرمانداری ویرجینیا تکیه میزند. به نوشته «الجزیره»، جنگ دو کاندیدای ویرجینیا نبرد سیاسی فرهنگی بود و «یانگکین» با آگاهی از میزان توجه خانوادههای ویرجینیایی به تحصیل فرزندانشان، در حالی بر مسائل مربوط به زنان، آموزش و تحصیل و ابراز نظر خانواده درباره برنامه آموزشی مدارس تأکید کرد که «اولیف» همواره بر عدم دخالت خانوادهها در امور مدارس تأکید داشت.
«یانگکین» به رغم تلاش رقیبش هرگز خود را پشت «دونالد ترامپ» قرار نداد اما در حالی که به وضوح ادعای «ترامپ» برای تقلب در انتخابات را تأیید نکرد، با اظهاراتی دوپهلو، بر گفتههای رئیس جمهوری سابق صحه گذاشت و انتقاد دموکراتها را برانگیخت. او اعلام کرد: «پیروزی بایدن مشروع بود اما ماشینهای شمارش آرا باید بررسی شود.» همین حمایت پنهان کافی بود تا «دونالد ترامپ» نیز پس از پیروزی او، رضایتمندانه بیانیهای صادر کند: «جنبش «امریکا را دوباره بزرگ کنیم» (MAGA) حالا قدرتمندتر و بزرگتر از گذشته شده است.»
درسهای ویرجینیا برای بایدن
کارشناسان «نیویورک تایمز» بر این باورند دوئل نامزدهای دموکرات و جمهوریخواه در ویرجینیا نشان داد که مردم امریکا شرایط را براساس کیفیت پیشرفت روزانه در حوزههای اقتصادی و پاندمی ارزیابی میکنند؛ مسائلی که دموکراتها چندان توفیقی در آنها نداشتند. از نتایج دیگر این انتخابات برای دولت «بایدن» این بود که دست کم آنها دریافتند که به رغم خروج «ترامپ» از جایگاه اول کشور، دیگر مانند 5 سال اخیر حمایت قشر تحصیلکرده واجد رأی را ندارند که این امر آن هم در برهه فعلی و در فاصله نه چندان طولانی تا انتخابات مهم کنگره میتواند صحنه سیاسی امریکا را برای مقامات فعلی کاخ سفید بسیار دشوار سازد.
در حال حاضر به نظر میرسد این موفقیت جمهوریخواهان، مسیر و راه جمهوریخواهان دیگر را برای انتخابات میان دورهای سال آینده روشن کرده است. چراکه دست کم نتایج انتخابات ویرجینیا به جمهوریخواهان ثابت کرد که «دونالد ترامپ» دیگر یک مسأله پیچیده و حل نشدنی نیست و میتواند شرایط را بازگرداند.
آخرین باری که یک جمهوریخواه فرمانداری ویرجینیا را در سال 2009 به دست گرفت در زمان «باراک اوباما» بود که پیروزی او مقدمه پیشتازی جمهوریخواهان در سنا و مجلس نمایندگان و در پی آن برهم خوردن تعادل قدرت میان کاخ سفید و کنگره بود. این همان سناریویی است که دموکراتها نگران تکرار آن در سال 2022 هستند مگر اینکه «جو بایدن» بتواند بار دیگر اعتماد رأیدهندگان را به دست آورد.
رئیس «سیا» دست خالی از مسکو بازگشت
«عقاب» و «خرس» در تکاپوی گذار از تنش
بنفشه غلامی/ «ویلیام برنز»، رئیس سازمان اطلاعات مرکزی امریکا (سیا) که روز سهشنبه وارد مسکو شده بود، دیروز به سفر خود به عنوان چهارمین مقام ارشد امریکایی که در 10 ماه ریاست جمهوری «جو بایدن» به روسیه رفته است، این کشور را ترک کرد.
به گزارش خبرگزاری «تاس»، «برنز» در آغاز سفر خود با «نیکلای پاتروشف»، دبیر شورای امنیت ملی روسیه دیدار کرد. در این دیدار طرفین درباره روابط روسیه و امریکا مذاکره کردند. با این حال این خبرگزاری روسی اطلاعات بیشتری درباره این دیدار و نتایج آن منتشر نکرد. در ویدیوی کوتاهی که از شروع این جلسه در رسانههای روسی منتشر شد نیز مخاطبان تنها شاهد خوشامدگویی «پاتروشف» به «برنز» بودند.
با این حال «نیویورک تایمز» که تأکید کرده سفر «برنز» به روسیه به درخواست «جو بایدن» انجام شده، خبر داد، سخنگوی سفارت امریکا در مسکواعلام کرده، دو طرف درباره طیفی از مسائل مهم برای کشور مذاکره کردهاند اما بنابراین گزارش به نظر میرسد، این دیدار نیز همانند سه دیدار قبلی که بین مقامات ارشد امریکا و روسیه از ماه ژوئن تا کنون انجام شده، نتیجه خاصی در بر نداشته است.
با این حال این مذاکرات حول چند محور اصلی بود که نخستین آنها مسأله امنیت سایبری بود. امریکا پیشتر اسامی و جزئیات مربوط به هویت چند هکر را که واشنگتن مدعی است از روسیه به امریکا و نهادهای آن حمله میکنند، به روسیه داده و هنوز منتظر است ببیند آیا این اطلاعات منجر به دستگیری این افراد میشود یا خیر. کره شمالی، افغانستان و تغییرات جوی دیگر مسائلی بودند که مورد مذاکره قرار گرفتند. پرونده هستهای ایران و از سرگیری مذاکرات با تهران نیز از دیگر مسائلی بود که در نقطه تمرکز مذاکرات «برنز» و «پاتروشف» قرار داشت.
این دیدار در حالی انجام شد که ماه گذشته «ولادیمیر پوتین»، رئیس جمهوری روسیه با تمجید از کاخ سفید و علاقه آن به از سرگیری روابط گفته بود: «موضوعاتی که در مورد آنها با هم به توافق رسیدهایم، زیاد نیست اما به نظر میرسد در مسیر درستی قرار داریم.» همین جمله کوتاه حاکی از آن است که همانطور که «بایدن» بارها تأکید کرده: «امریکا و روسیه میتوانند همزمان با رقابت جهانی، از همکاری با یکدیگر در حوزههایی که منافع متقابل دارند، برخوردار شوند»، «پوتین» نیز خواهان بهبود روابط با امریکا است.
طوری که شماری از مقامات روسیه چندین بار از احتمال دومین دیدار رؤسای جمهوری دو کشور تا پیش از پایان سال 2021 سخن گفتهاند. البته هنوز کاخ سفید نسبت به وقوع چنین دیداری اظهار نظر نکرده است.
«برنز» که از سال 2005 تا 2008 سفیر امریکا در روسیه بوده، در آغاز بهار 2021 از سوی «بایدن» به عنوان مدیر سیا منصوب شد. او نه فقط با تجربهترین دیپلمات امریکایی در امور روسیه بلکه نخستین دیپلمات حرفهای تاریخ امریکا است که بر کرسی ریاست سیا نشسته است. از همین رو بعد از سفرهای ناموفق سه مقام ارشد امریکایی به روسیه، تصور میشد سفر وی به مسکو بتواند نتیجه دلخواه امریکا را به همراه داشته باشد. اما با توجه به دامنه گسترده اختلافات بین دو کشور، «برنز» که طبیعتاً عصای جادویی ندارد، نتوانست به نتیجه دلخواه دست یابد. با این حال همین گامهای تدریجی طرفین، این امیدواری را برای بسیاری به همراه داشته که امریکا اگر هنوز نتوانسته بر چالشها با چین فایق آید، حداقل به رقابتی سالم با روسیه دست یابد.
به گزارش «سیبیاس»، در این بین اروپاییها چندان خشنود به نظر نمیرسند و احساس میکنند، امریکا نسبت به ترسها و نگرانیهای آنان از روسیه بیتفاوت است و در مقابل توان خود را صرف رویارویی با چینی میکند که اروپاییها خطر بالفعلی را از سوی آن احساس نمیکنند. بویژه که «برنز» در شرایطی به روسیه سفر کرد که چند روز قبل تصاویری ماهوارهای از واحدهای زرهی ارتش روسیه شامل سربازان و توپخانه آن منتشر شد که در نزدیکی مرز اوکراین مستقر شده بودند. یعنی درست در نقطهای که اروپا نگرانی بسیاری بابت آن احساس میکند.
به گزارش خبرگزاری «تاس»، «برنز» در آغاز سفر خود با «نیکلای پاتروشف»، دبیر شورای امنیت ملی روسیه دیدار کرد. در این دیدار طرفین درباره روابط روسیه و امریکا مذاکره کردند. با این حال این خبرگزاری روسی اطلاعات بیشتری درباره این دیدار و نتایج آن منتشر نکرد. در ویدیوی کوتاهی که از شروع این جلسه در رسانههای روسی منتشر شد نیز مخاطبان تنها شاهد خوشامدگویی «پاتروشف» به «برنز» بودند.
با این حال «نیویورک تایمز» که تأکید کرده سفر «برنز» به روسیه به درخواست «جو بایدن» انجام شده، خبر داد، سخنگوی سفارت امریکا در مسکواعلام کرده، دو طرف درباره طیفی از مسائل مهم برای کشور مذاکره کردهاند اما بنابراین گزارش به نظر میرسد، این دیدار نیز همانند سه دیدار قبلی که بین مقامات ارشد امریکا و روسیه از ماه ژوئن تا کنون انجام شده، نتیجه خاصی در بر نداشته است.
با این حال این مذاکرات حول چند محور اصلی بود که نخستین آنها مسأله امنیت سایبری بود. امریکا پیشتر اسامی و جزئیات مربوط به هویت چند هکر را که واشنگتن مدعی است از روسیه به امریکا و نهادهای آن حمله میکنند، به روسیه داده و هنوز منتظر است ببیند آیا این اطلاعات منجر به دستگیری این افراد میشود یا خیر. کره شمالی، افغانستان و تغییرات جوی دیگر مسائلی بودند که مورد مذاکره قرار گرفتند. پرونده هستهای ایران و از سرگیری مذاکرات با تهران نیز از دیگر مسائلی بود که در نقطه تمرکز مذاکرات «برنز» و «پاتروشف» قرار داشت.
این دیدار در حالی انجام شد که ماه گذشته «ولادیمیر پوتین»، رئیس جمهوری روسیه با تمجید از کاخ سفید و علاقه آن به از سرگیری روابط گفته بود: «موضوعاتی که در مورد آنها با هم به توافق رسیدهایم، زیاد نیست اما به نظر میرسد در مسیر درستی قرار داریم.» همین جمله کوتاه حاکی از آن است که همانطور که «بایدن» بارها تأکید کرده: «امریکا و روسیه میتوانند همزمان با رقابت جهانی، از همکاری با یکدیگر در حوزههایی که منافع متقابل دارند، برخوردار شوند»، «پوتین» نیز خواهان بهبود روابط با امریکا است.
طوری که شماری از مقامات روسیه چندین بار از احتمال دومین دیدار رؤسای جمهوری دو کشور تا پیش از پایان سال 2021 سخن گفتهاند. البته هنوز کاخ سفید نسبت به وقوع چنین دیداری اظهار نظر نکرده است.
«برنز» که از سال 2005 تا 2008 سفیر امریکا در روسیه بوده، در آغاز بهار 2021 از سوی «بایدن» به عنوان مدیر سیا منصوب شد. او نه فقط با تجربهترین دیپلمات امریکایی در امور روسیه بلکه نخستین دیپلمات حرفهای تاریخ امریکا است که بر کرسی ریاست سیا نشسته است. از همین رو بعد از سفرهای ناموفق سه مقام ارشد امریکایی به روسیه، تصور میشد سفر وی به مسکو بتواند نتیجه دلخواه امریکا را به همراه داشته باشد. اما با توجه به دامنه گسترده اختلافات بین دو کشور، «برنز» که طبیعتاً عصای جادویی ندارد، نتوانست به نتیجه دلخواه دست یابد. با این حال همین گامهای تدریجی طرفین، این امیدواری را برای بسیاری به همراه داشته که امریکا اگر هنوز نتوانسته بر چالشها با چین فایق آید، حداقل به رقابتی سالم با روسیه دست یابد.
به گزارش «سیبیاس»، در این بین اروپاییها چندان خشنود به نظر نمیرسند و احساس میکنند، امریکا نسبت به ترسها و نگرانیهای آنان از روسیه بیتفاوت است و در مقابل توان خود را صرف رویارویی با چینی میکند که اروپاییها خطر بالفعلی را از سوی آن احساس نمیکنند. بویژه که «برنز» در شرایطی به روسیه سفر کرد که چند روز قبل تصاویری ماهوارهای از واحدهای زرهی ارتش روسیه شامل سربازان و توپخانه آن منتشر شد که در نزدیکی مرز اوکراین مستقر شده بودند. یعنی درست در نقطهای که اروپا نگرانی بسیاری بابت آن احساس میکند.
خشم جهانی از حمله داعش به بیمارستانی در کابل
تعدادی از کشورها و سازمانهای بینالمللی حمله تروریستی روز سهشنبه به بیمارستان ارتش در کابل را که گروه تروریستی داعش مسئولیت آن را به عهده گرفت، جنایت علیه بشریت دانستند و آن را محکوم کردند. بهگزارش ایرنا، وزارت امورخارجه جمهوری اسلامی ایران ،نخستین کشوری بود که با ابراز همدردی با خانواده قربانیان، حمله تروریستی به بیمارستان ۴۰۰ تختخوابی ارتش را در کابل محکوم کرد.
دفتر سیاسی سازمان ملل متحد در کابل (یوناما) نیز با محکوم کردن این حمله، هدف قرار دادن غیر نظامیان را وحشتناک دانست و تأکید کرد: «این دست حملات نقض حقوق بشر و قوانین بینالمللی است و عاملان باید پاسخگو باشند.» وزارت امور خارجه ترکیه نیز حمله تروریستی به بیمارستان سردارمحمد داوودخان در افغانستان را محکوم کرد.
دفتر سازمان بهداشت جهانی در افغانستان نیز با تسلیت به خانوادههای قربانیان این حمله در توئیتی نوشت مراکز بهداشتی و درمانی نباید هدف حمله قرار گیرند.
در داخل افغانستان نیز حامد کرزای رئیس جمهوری سابق افغانستان این حمله را جنایت ضد بشری دانست و آن را ادامه توطئه علیه افغانستان خواند و برای نجات این کشور از این توطئهها بر درک درست وضعیت و تقویت هر چه بیشتر اتحاد و اتفاق ملی تأکید کرده است.عبدالله عبدالله نیز در صفحه فیس بوک خود عاملان این حملات را دشمنان انسانیت خواند.
دفتر سیاسی سازمان ملل متحد در کابل (یوناما) نیز با محکوم کردن این حمله، هدف قرار دادن غیر نظامیان را وحشتناک دانست و تأکید کرد: «این دست حملات نقض حقوق بشر و قوانین بینالمللی است و عاملان باید پاسخگو باشند.» وزارت امور خارجه ترکیه نیز حمله تروریستی به بیمارستان سردارمحمد داوودخان در افغانستان را محکوم کرد.
دفتر سازمان بهداشت جهانی در افغانستان نیز با تسلیت به خانوادههای قربانیان این حمله در توئیتی نوشت مراکز بهداشتی و درمانی نباید هدف حمله قرار گیرند.
در داخل افغانستان نیز حامد کرزای رئیس جمهوری سابق افغانستان این حمله را جنایت ضد بشری دانست و آن را ادامه توطئه علیه افغانستان خواند و برای نجات این کشور از این توطئهها بر درک درست وضعیت و تقویت هر چه بیشتر اتحاد و اتفاق ملی تأکید کرده است.عبدالله عبدالله نیز در صفحه فیس بوک خود عاملان این حملات را دشمنان انسانیت خواند.
صفآرایی انگلیس و فرانسه علیه یکدیگر
دوئلی مضر برای تمامی غرب
گیدئون راچمن، تحلیلگر
مترجم: وصال روحانی
در هفتهای بهسر میبریم که بوریس جانسون به عنوان نخستوزیر انگلیس میکوشد حامیانی هر چه بیشتر برای نهضت تلطیف وضع آب و هوایی جهان و مقابله با عوارضی مانند گرمایش فزاینده و خطیر کره خاکی بیابد اما تشدید رویارویی اخیرش با فرانسه به مرحلهای رسیده که احتمال دارد بر تلاش و پروسه فوق سایه بیندازد.
اگر اکنون برخورد منافع و مصالح بریتانیا با فرانسه بر سر مسائل دریایی و ارسال محمولههای معیشتی و اقتصادی در سطح دریاها است، شرایط دو کشور و حجم تقابلشان به حدی رسیده که میتوان ادعا کرد ابعادی جهانی و تأثیرگذاری بینالمللی پیدا کرده و برای سایرین نیز خطرساز شده است.
بریتانیا در سالهای اخیر کوشش تلخ و پر دردسری برای جدایی از اتحادیه اروپا داشت و اگرچه به جدایی منجر شد اما ضررهای اجتماعی و اقتصادی آشکاری را در دل ساختار حکومتی بریتانیا برجای نهاد و مردم این کشور را هم شاکی و متضرر کرد. شاید جانسون احساس کند در پی اجلاس اخیر حزبش (حزب محافظهکار بریتانیا) شرایط بهتر و جایگاه محکمتری نسبت به دو سه سال پرتلاطم اخیر خود دارد اما امروز بیش از هر زمانی میتوان نارضایتی عمومی را بابت جدایی از اتحادیه اروپا نزد مردم این کشور حس کرد. کافی است زمستان پیشرو پررنجتر از گذشته باشد و بهای حاملهای انرژی بیشتر شود تا جانسون ببیند چطور مردم انگلیس این امور را محصول مستقیم برگزیت میانگارند. در این میان تقابل انگلیس با فرانسه و دوئل مستقیم جانسون با مکرون میتواند شرایط منفی موجود را غیرقابل تحملتر کند. فرانسه تصریح کرده که در پی نامهربانیهای دولت لندن، سرعت حرکت کشتیهای باربری بریتانیا در سطح دریاهای فیمابین را کاهش خواهد داد. این شاید کمکی به حال جانسون باشد که بتواند به مردم انگلیس بگوید هرگونه قصوری در تأمین مایحتاج زمستانی آنها نه محصول برگزیت بلکه منتج از بدکرداری فرانسویها است.
البته مکرون نیز اوضاع نامساعدی را در فرانسه میگذراند و در حالی مهیای دوره جدید انتخابات ریاست جمهوری این کشور در بهار سال آینده میشود که همه احزاب در یک نکته اتفاق نظر و حرفی مشترک دارند و آن، عدم صلاحیت مکرون برای ابقا در کاخ الیزه است. توافقنامه چندی پیش «اوکاس» هم که بین سه کشور استرالیا، امریکا و بریتانیا امضا و جاری شد، به فرانسویها «برخورده» است زیرا در محاسبات اولیه سهم خود را در آن توافقنامه امنیتی، اقتصادی، سیاسی حتمی میدانستند. با این حال ابعاد دوئل مکرون و جانسون میتواند بسیار فراتر از حیطههای فرانسه و انگلیس باشد و ابعادی به وسعت تمامی اروپا بیابد و حتی آثار منفیاش در امریکای شمالی و کل جبهه غرب هم حس شود. بن جودا یکی از اعضای ارشد اندیشکده آتلانتیک که از قضا صاحب تابعیت هر دو کشور بریتانیا و فرانسه است، اظهار میدارد: «به نفع هر دو کشور و البته اکثر نقاط اروپا است که آنها دست از این ستیزهای بینتیجه بردارند و با تشکیل کارگروههای لازم هم مجادلات سیاسی خود را کاهش بدهند و هم طی مسیر در راههای دریایی را که برای رساندن محمولههای خود به مقاصد مورد نظر است، تسهیل و این مسیرها را ایمنسازی کنند.» با این حال هیچ تمایلی از سوی پایتختهای فوق برای ترمیم روابط مخدوش دو کشور مشاهده نمیشود و پیتر ریکتز، سفیر پیشین انگلیس در فرانسه پیشبینی کرده که تا زمان آتشبس سیاسی- اجتماعی بین آنها حداقل سه چهار سال فاصله وجود دارد و سر جانسون و مکرون داغتر از آن است که بتوانند به تأملی عمیقتر از قبل در این زمینه بپردازند. توماس رایت، کارشناس انستیتوی سیاسی بروکینگز هم حرف آخر را در این زمینه زده و این نظریه را ارائه داده است: «خودخواهیهای جانسون و مکرون به گونهای است که انگلیس و فرانسه را به همان شکل که ژاپن و کره جنوبی در شرق آسیا دائماً در حال مجادله با هم هستند، به ستیزهجویی با یکدیگر وا داشته است. آنها کشورهای مشابهی هستند که هر دو مایلند فقط تفاوتهای اندک خود با یکدیگر را ببینند و نه تشابههای پرشمارتر خود را.» منبع: Financial Times
مترجم: وصال روحانی
در هفتهای بهسر میبریم که بوریس جانسون به عنوان نخستوزیر انگلیس میکوشد حامیانی هر چه بیشتر برای نهضت تلطیف وضع آب و هوایی جهان و مقابله با عوارضی مانند گرمایش فزاینده و خطیر کره خاکی بیابد اما تشدید رویارویی اخیرش با فرانسه به مرحلهای رسیده که احتمال دارد بر تلاش و پروسه فوق سایه بیندازد.
اگر اکنون برخورد منافع و مصالح بریتانیا با فرانسه بر سر مسائل دریایی و ارسال محمولههای معیشتی و اقتصادی در سطح دریاها است، شرایط دو کشور و حجم تقابلشان به حدی رسیده که میتوان ادعا کرد ابعادی جهانی و تأثیرگذاری بینالمللی پیدا کرده و برای سایرین نیز خطرساز شده است.
بریتانیا در سالهای اخیر کوشش تلخ و پر دردسری برای جدایی از اتحادیه اروپا داشت و اگرچه به جدایی منجر شد اما ضررهای اجتماعی و اقتصادی آشکاری را در دل ساختار حکومتی بریتانیا برجای نهاد و مردم این کشور را هم شاکی و متضرر کرد. شاید جانسون احساس کند در پی اجلاس اخیر حزبش (حزب محافظهکار بریتانیا) شرایط بهتر و جایگاه محکمتری نسبت به دو سه سال پرتلاطم اخیر خود دارد اما امروز بیش از هر زمانی میتوان نارضایتی عمومی را بابت جدایی از اتحادیه اروپا نزد مردم این کشور حس کرد. کافی است زمستان پیشرو پررنجتر از گذشته باشد و بهای حاملهای انرژی بیشتر شود تا جانسون ببیند چطور مردم انگلیس این امور را محصول مستقیم برگزیت میانگارند. در این میان تقابل انگلیس با فرانسه و دوئل مستقیم جانسون با مکرون میتواند شرایط منفی موجود را غیرقابل تحملتر کند. فرانسه تصریح کرده که در پی نامهربانیهای دولت لندن، سرعت حرکت کشتیهای باربری بریتانیا در سطح دریاهای فیمابین را کاهش خواهد داد. این شاید کمکی به حال جانسون باشد که بتواند به مردم انگلیس بگوید هرگونه قصوری در تأمین مایحتاج زمستانی آنها نه محصول برگزیت بلکه منتج از بدکرداری فرانسویها است.
البته مکرون نیز اوضاع نامساعدی را در فرانسه میگذراند و در حالی مهیای دوره جدید انتخابات ریاست جمهوری این کشور در بهار سال آینده میشود که همه احزاب در یک نکته اتفاق نظر و حرفی مشترک دارند و آن، عدم صلاحیت مکرون برای ابقا در کاخ الیزه است. توافقنامه چندی پیش «اوکاس» هم که بین سه کشور استرالیا، امریکا و بریتانیا امضا و جاری شد، به فرانسویها «برخورده» است زیرا در محاسبات اولیه سهم خود را در آن توافقنامه امنیتی، اقتصادی، سیاسی حتمی میدانستند. با این حال ابعاد دوئل مکرون و جانسون میتواند بسیار فراتر از حیطههای فرانسه و انگلیس باشد و ابعادی به وسعت تمامی اروپا بیابد و حتی آثار منفیاش در امریکای شمالی و کل جبهه غرب هم حس شود. بن جودا یکی از اعضای ارشد اندیشکده آتلانتیک که از قضا صاحب تابعیت هر دو کشور بریتانیا و فرانسه است، اظهار میدارد: «به نفع هر دو کشور و البته اکثر نقاط اروپا است که آنها دست از این ستیزهای بینتیجه بردارند و با تشکیل کارگروههای لازم هم مجادلات سیاسی خود را کاهش بدهند و هم طی مسیر در راههای دریایی را که برای رساندن محمولههای خود به مقاصد مورد نظر است، تسهیل و این مسیرها را ایمنسازی کنند.» با این حال هیچ تمایلی از سوی پایتختهای فوق برای ترمیم روابط مخدوش دو کشور مشاهده نمیشود و پیتر ریکتز، سفیر پیشین انگلیس در فرانسه پیشبینی کرده که تا زمان آتشبس سیاسی- اجتماعی بین آنها حداقل سه چهار سال فاصله وجود دارد و سر جانسون و مکرون داغتر از آن است که بتوانند به تأملی عمیقتر از قبل در این زمینه بپردازند. توماس رایت، کارشناس انستیتوی سیاسی بروکینگز هم حرف آخر را در این زمینه زده و این نظریه را ارائه داده است: «خودخواهیهای جانسون و مکرون به گونهای است که انگلیس و فرانسه را به همان شکل که ژاپن و کره جنوبی در شرق آسیا دائماً در حال مجادله با هم هستند، به ستیزهجویی با یکدیگر وا داشته است. آنها کشورهای مشابهی هستند که هر دو مایلند فقط تفاوتهای اندک خود با یکدیگر را ببینند و نه تشابههای پرشمارتر خود را.» منبع: Financial Times
خاطرات یک دیپلمات
روایت گمشده
فاروق الشرع / وزیر خارجه سابق سوریه
مترجم: حسین جابری انصاری
دلنگرانیهای کلینتون
همچون خشنودی مشترک امریکا و سوریه از برگزاری کنفرانس مادرید در دو سال پیش، اینک نگرانی مشترکی شکل گرفته بود که زمینه ساز آن تلاش عرفات برای کاهش نقش کلینتون از طریق نزدیک شدن بیشتر با اسرائیلیها و اعتماد به آنها برای پیشبرد روند صلح بود. رئیسجمهوری کلینتون دو نامه یکی در تاریخ ۴ سپتامبر ۱۹۹۳ - پیش از توافق اسلو - و دیگری بلافاصله پس از آن - در تاریخ ۲ دسامبر ۱۹۹۳ - برای رئیسجمهوری اسد ارسال کرد. کلینتون همچنین در تماس تلفنی با اسد، با اعلام تعهد خود نسبت به پیشبرد روند سوری مذاکرات، ابراز امیدواری کرد سوریه گروههای فلسطینی مخالف توافق اسلو را مهار کند. رئیسجمهوری اسد این درخواست کلینتون را نپذیرفت و آن را موضوعی درون فلسطینی دانست که بر اساس نظرات و ملاحظات خود فلسطینیها انجام میشود. زیرا باور اسد این بود که زمینههای توجیه پذیر چندگانهای از دید ساختار سیاسی داخلی فلسطین، برای شکلگیری این مخالفتها و معارضه قدرتمند در برابر ابوعمار وجود دارد.
روند مذاکرات اسرائیل با سوریه پس از توافق اسلو بهطور کامل متوقف شد. اظهارات رابین مبنی بر اینکه افکار عمومی اسرائیل نمیتواند دو توافق همزمان صلح با سوریه و فلسطینیها را در یک زمان گوارش کند، نیز به این توقف مذاکرات، عمق بیشتری داد. اظهاراتی که این احساس را در ما برانگیخت که در برابر کوشش اسرائیل برای شانه خالی کردن کامل از ادامه روند مذاکرات با سوریه قرار گرفتهایم.
رئیسجمهوری اسد در آن شرایط، اعصاب خود را به خوبی کنترل میکرد اما از آنچه اتفاق افتاده بود بشدت کینه به دل گرفته بود. مشکل روانی و سیاسی اسد - اگر این تعبیر درست باشد - با تاکتیکها و توافقهای دیگران نبود، بلکه با عهدشکنی و عدم پایبندی به تعهدات در جهان سیاست بود که نسبت به آن رواداری نداشت. این را هم بیفزایم که اسد خود در تاکتیک، زبردست و از اهمیت پناه آوردن گاه به گاه به آن غافل نبود. اما از راست کرداری بالایی برخوردار بود و تاکتیکها را در چهارچوب یک راهبرد آشکار به کار میگرفت که با چشمان تیزبین و آینده بینی که داشت به خطا نمیرفت. در دیدار
۲۲ سپتامبر ۱۹۹۳ رئیسجمهوری اسد از قاهره برای ملاقات با حسنی مبارک رئیسجمهوری مصر، او را همراهی کردم. این دیدار، آغاز دوبارهای بر دیدارهای اینچنینی پس از امضای توافق اسلو بود.
روزنامه الاخبار قاهره در آستانه دیدار ما از مصر گفتوگویی با رئیسجمهوری منتشر کرد که اسد در آن جملات مشهور خود را که در ملاقات ۵ سپتامبر به عرفات گفته بود، باز گفت و افزود توافق اسلو با زیاد کردن شکافها «صدمه بیشتری به صحنه فلسطین وارد کرد» و بر اساس آن «همه چیز در اختیار اسرائیل میماند و چندان چیزی به فلسطینیها داده نمیشود». این جملات که اسد آن را به صراحت در گفتوگو با الاخبار بیان کرده بود، برای مبارک حامی توافق اسلو، تند تلقی میشد. حکومت کلینتون در این شرایط کوشید تحرکی انجام دهد، یا لااقل چنین نشان دهد که در تلاش است بر زخمهای ایجاد شده در سوریه، مرهم بگذارد. ما نیز راه صلح را برگزیده بودیم و مخالفتی با تحرک آنها نداشتیم، اما تاریخ کشورمان به ما اجازه نمیداد، در برابر اسرائیل سر خم کنیم. آن هنگام در نشستهای مجمع عمومی سازمان ملل متحد که معمولاً در سپتامبر هر سال برگزار میشود، شرکت کردم و با تأکید بر موضع سوریه مبنی بر تلاش در مسیر «صلح شرافتمندانه برای ما و دیگران»، درباره توافق اسلو گفتم: «صدور حکم تاریخی درباره این توافقنامه، مسئولیت ملت فلسطین و رهبران آن است».
همچنین برای اطمینان خاطر همه افزودم: «هیچکس گمان ندارد که سوریه این توافق را با مشکل مواجه کند، زیرا نیازی به این کار ندارد و سرنوشت [ناموفق] توافق قابل پیشبینی است، اما در همان حال لازم است هیچکس از سوریه انتظار نداشته باشد مانع انتقاد فلسطینیها از این توافق شود». بلافاصله پس از توافق اسلو، گروههای فلسطینی دهگانه شامل جبهه خلق و جبهه دموکراتیک برای آزادی فلسطین - از مهمترین گروههای سازمان آزادیبخش فلسطین - با این توافق مخالفت کرده، آن را محکوم کردند. ما نیز هیچ نوع محدودیتی برای فعالیت گروههای فلسطینی مخالف اسلو ایجاد نکردیم و دمشق در عمل، به یکی از مراکز اصلی محکوم ساختن و «رسوا کردن ابعاد توافق» تبدیل شد. به نظر میرسد که امریکاییها از این اظهارات من چنین برداشت کردند که ما میخواهیم با این پوشش که مانع اظهارنظر هیچکس علیه توافق اسلو نمیشویم، تهاجمی را علیه آن آغاز کنیم. امریکاییها اگر به نفعشان باشد نه تنها چشمان خود را به روی سرکوب منتقدان میبندند، بلکه در چنین وضعیتهایی به بهانه مبارزه با تروریسم، سرکوب منتقدان را تشویق هم میکنند. مبارزه با تروریسمی که اسرائیل [هم پیمان آنها]، آن را اولویت نخست سیاستهای خود میداند. هر چه بود، کریستوفر در این چارچوب و در واپسین روزهای سپتامبر ۱۹۹۳، با من تماس گرفت و اطلاع داد رابین مذاکرات را با سوریه، حدود دو ماه دیگر از سر میگیرد و این موضوع را اعلام خواهد کرد. احساس من این بود که تیم وزارت خارجه امریکا در بهترین فرض میکوشد رشوهای سیاسی به ما بدهد، یا تنها دل ما را خوش کند.
نشست با کریستوفر در واشنگتن
کریستوفر در نخستین روزهای اکتبر ۱۹۹۳ مرا برای دیداری با خود در تاریخ ۶ اکتبر به واشنگتن دعوت کرد. همچنین توافق کردیم وزیر خارجه امریکا پس از آن، در روزهای نخست نوامبر دیداری از منطقه داشته باشد. رئیسجمهوری اسد در پرتو این دعوت، مرا برای ملاقات با رئیسجمهوری مبارک در ۱۶ اکتبر ۱۹۹۳ به قاهره فرستاد. در این ملاقات گفتوگوهای خود با امریکاییها در واشنگتن را به مبارک اطلاع دادم و اینکه کریستوفر تعهد ایالات متحده را نسبت به روند صلح سوری - اسرائیلی اعلام کرده است. همچنین سرنوشت هماهنگی رو به افول میان فلسطینیها و کشورهای همجوار فلسطین نیز یکی از مهمترین موضوعات گفتوگوی سوریه و مصر بود.
حمله موشکی رژیم صهیونیستی به ریف دمشق
تلویزیون دولتی سوریه از حمله موشکی ارتش رژیم صهیونیستی به منطقهای در ریف دمشق خبر داد. به گزارش ایسنا به نقل از خبرگزاری رسمی سوریه «سانا» یک منبع نظامی اعلام کرد: «حدود ساعت ۱۲:۵۶ بامداد چهارشنبه (به وقت محلی)، دشمن اسرائیلی با چند موشک از سمت شمال فلسطین اشغالی منطقهای در ریف دمشق را هدف قرار داد که منجر به خسارات مادی شد.» به گزارش فارس جنگندههای رژیم صهیونیستی بهصورت متناوب با استفاده از حریمهوایی لبنان یا از طریق بلندیهای اشغالی جولان به سمت اهدافی در شرق و شمال غرب سوریه حملات موشکی انجام میدهند. از جمله ظهر روز شنبه نیز، جنگندههای رژیم صهیونیستی تیپ ۹۴ در منطقه الدیماس و دیگر مناطق حومه دمشق را هدف قرار دادند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
دور نما
-
شکست دموکراتها در نخستین آزمون انتخاباتی «بایدن»
-
«عقاب» و «خرس» در تکاپوی گذار از تنش
-
خشم جهانی از حمله داعش به بیمارستانی در کابل
-
دوئلی مضر برای تمامی غرب
-
روایت گمشده
-
حمله موشکی رژیم صهیونیستی به ریف دمشق
اخبارایران آنلاین