ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
حضرت محمد(ص): خداوند دوست دارد که هرگاه یکی از شما کاری انجام میدهد آن را استوار و درست به سامان رساند.
کنزالعمّال، ح ۹۱۲۸
کنزالعمّال، ح ۹۱۲۸
کیانوش عیاری: مهم رضایت تماشاگر است
شناخت چندانی از شبکههای نمایش خانگی ندارم ،اما فکر میکنم یکسری اتفاقاتی در حال افتادن است و این خوب است. راجع به خودم هم نمیدانم چون من دنبال این هستم که فیلم سینمایی بسازم. از سال ۹۵ فیلم نساختهام و متأسفانه الان سینما در رکود است، بههمین دلیل افرادی که میخواهند زندگی و کار کنند، بهسمت این مدیومها میروند و کار انجام میدهند. ایرادی هم ندارد، اگر مردم خوششان بیاید، چه فرقی دارد که در سالن سینما کاری را ببینند یا صفحه تلویزیون خانه شان. چه در یک قسمت دو ساعته ببینند و چه در ۵۰ قسمت ۴۰ دقیقه ای؛ مهم رضایت تماشاگر است.
بخشی از صحبتهای کارگردان سریال «87 متر» در آستانه پخش سریال جدید خود با ایسنا
دردانه موسیقی ایران
کیوان ساکت
آهنگساز و نوازنده تار و سهتار
17 شهریور به سال 1395، سالگرد آسمانی شدن یکی از بزرگان موسیقی ایران استاد فرهنگ شریف است و 18 شهریور 1358 سالگرد درگذشت استاد بزرگ موسیقی ایران و هنرمند برجسته تار استاد علینقی وزیری است و چه تقارن شگفتانگیزی.
استاد فرهنگ شریف را همگان میشناسند، بویژه اهالی موسیقی و ارادت خاصی به ایشان داشتند. نامش فرهنگ بود و نام فامیلیاش شریف و باید بگویم این دو نام بهدرستی و بحق شایسته چنین مردی نازنین است، بزرگمردی که در رفتار و منش، آداب سخن گفتن و پوشیدن لباس با فرهنگ و همچنین در ارتباط با هنرمندان و دوستانش و نیز مردم بسیار بسیار شریف بود و بسیار خوشحالم این افتخار را داشتهام که بارها و بارها در منزلشان به دیدار و دستبوسیشان بروم.
آخرین باری را که به دیدارشان رفتم خوب به یاد دارم؛ به اتفاق یکی از دوستانم بود و برای نشان دادن کتاب ردیف به منزلشان رفتیم. آن روز و در مدت زمانی که همجوارشان بودیم به فراخور حوصله ایشان و به درخواست استاد شریف بخشها و گوشههایی از این کتاب را نواختم و مدتی بعد استاد با دستان لرزان و خسته خود چند خطی را در مقدمه این کتاب به نگارش درآوردند.
نوازندگی فرهنگ شریف را همگان میشناسند، اما آنچه که حائز اهمیت است اینکه در زمانی که همه – البته بهغیر از استاد علینقی وزیری- به گونهای یکسان تار مینواختند، استادان فرهنگ شریف، علیاکبر شهنازی و لطفالله مجد دریچهای دیگر از نوازندگی را به علاقهمندان این ساز گشودند و هنوز که هنوز است طرفداران بسیاری دارد، به گونهای که نغمههای ساز شریف بیش از 60 سال است که با روح مردم عجین بوده و است و جزو حافظه تاریخی و عاطفی مردم این سرزمین شده است.
شیوه نوازندگی او که به شیریننوازی شهرت داشت متفاوت با دیگر نوازندگان تار است و به لحاظ تکنیکی اینگونه باید گفت؛ آن زمان قدما از یکسری تکنیکها بهره نمیگرفتند، بهطور مثال با سرانیدن انگشت بر پرده، ساز را به صدا درمیآوردند یا از مالشها یا نالههای افقی و عمودی گوناگون استفاده میکردند، البته مضراب نواختن استاد شریف کمی متفاوتتر از نوازندگی متداول دیگر تارنوازان بود و قدری عقبتر مضراب مینواختند و صدایی که از آن برمیخاست کمی نرمتر و ملیحتر بود و این یکی از ویژگیهای نوازندگی استاد شریف بود. همچنین استفاده از آرپژهای گوناگون در ابتدای آهنگها و قطعهها نیز در ملیحتر نواختن ساز تأثیرگذار بود. درواقع با شنیدن و توجه بر نوازندگی ساز بزرگان قدیم متوجه خواهید شد صدای سازشان پر طمطراقتر و قویتر از دیگر نوازندگان است، البته باید بگویم آمدن میکروفن به ایران در بهوجود آمدن سبکهای موسیقی بیتأثیر نبوده بلکه اگر میکروفن نبود استاد شریف هم شاید به ناچار پا روی دلش میگذاشت و این ظرافتها را پنهان میکرد و بروز نمیداد به این دلیل که سازی بنوازد که شنوندههای انتهای سالن هم صدای آن را بشنوند؛ درواقع نقش تکنولوژی در سلیقه نوازندگان پس از خودش بیتأثیر نبوده است، هرچه هست سخن گفتن ازاستاد فرهنگ شریف و شیوه نوازندگی او به همین چند سطر خلاصه نمیشود و نام و هنرش همیشه ماندگار و جاویدان است ،چرا که فرهنگ شریف دردانهای در سبک نوازی خودشان در موسیقی ایران بود.
منابع نهضت عاشورا-26
العقد الفرید، متنی درخدمت تحریف تاریخ کربلا
اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
از جمله کسانی از متقدمین که به تاریخ عاشورا پرداخته و پیرامون این روز تاریخی و حوادث قبل و بعد آن گزارشگری کرده «احمد بن محمد ابن عبد ربِّه» (246-328ق) ادیب ومورخ عرب زبان اندلسی، از اهالی قرطبه است. وی حادثه کربلا را در کتاب مشهور خود «العقدالفرید» آورده. کتابی در تاریخ، اخبار و حکایات که گزارشهای آن در ارتباط با تاریخ اندلس حائز اهمیت زیادی است، زیرا برخی را خود مؤلف شاهد آنها بوده و برخی از حوادث دیگر بهدلیل آنکه منابع آن دوره از دست رفته، اطلاعاتی منحصربه فرد پیرامون تاریخ حضور اسلام درغرب میباشد. این کتاب از جایگاه ادبی نیز برخوردار بوده و به عنوان اثری ادبی از سوی مراکز آموزشی عرب زبان مورد توجه است. به گونهای که مجموعههای بزرگ ادبی که پس از العقد الفرید پدید آمدهاند، عموماً از این کتاب فراوان بهره بردهاند. این به موازات شهرت کم نظیر خود هموار منتقدان سرسختی نیز داشته است. قلفاظ شاعر معاصر ابن عبد ربه با طعنه نامگذاری کتاب وی به العقد الفرید (سینه ریز بیمانند) را مورد ریشخند قرار داده و آن را «حبل التّوم» (رشته سیربدبو) نامیده است. العقد الفرید به تقلید از «عیون الاخبار» تألیف ابن قتیبه نگارش یافته و مندرجات و ترتیب و عناوین ابواب آن آشکارا برگرفته از کتاب ابن قتیبه است. هدف از نگارش این به گفته مؤلف در سرآغاز کتاب آن بوده که؛ «مجموعهای از معارف و آداب مشرق زمین را در اختیار نسل جوان مغرب زمین قرار دهد.» این کتاب در عین حال شامل بخشهایی مربوط به تاریخ اندلس و شاعران اندلسی نیز میباشد. تألیف العقد الفرید زمانی بسیار بهطول انجامیده و پیوسته مطالب و مندرجات بخشهای تنظیم یافته آن مورد افزایش و کاهش و بازنویسی قرار داشته است.
ابن عبد ربه، همانند ابن قتیبه، سر آن داشته تا کتابش از گزند کهنگی در امان ماند و عامه مردم از آن بهرهمند شوند و در سفر و حضر آن را فرو نگذارند، از این رو به مختصرنویسی روی آورده و اسناد روایات و حکایات خود را حذف کرده است. همچنین در همین جهت از نقل برخی موضوعات تاریخی که از اهمیت زیادی داشته دوری جسته و در عوض از آوردن داستانهای مورد پسند عموم، حتی شوخیهای زننده و تعبیرات مستهجن ابایی نداشتهاست.
ابن عبد ربّه دارای شخصیتی ضد شیعی بوده و شیعیان را رافضی دانسته و به آنان تهمتها و بدگوییهای زیادی روا داشته است. وی در کتاب خود العقد الفرید ضمن بیان حوادث سال 61 هجری قمری به حادثه کربلا پرداخته و به شیوه کوتاهنویسی 10 صفحه از کتاب خود را بیشتر به این واقعه تاریخساز اختصاص نداده و کمترین اشارهای نیز به جزئیات نکرده و تقریباً به اطلاعات دایرةالمعارفی بسنده کرده است. اما دربخش معرفی عقاید شیعیان شبهات و اتهامات بسیاری را مطرح و نقل کرده است، تا آنجا که شیعیان را یهود امت نامیده که مسلمانان آنان را دشمن میپندارند.
او روایت خود از حادثه کربلا را از مقتل «قاسم بن سلام هروی» با واسطه «علی بن عبدالعزیز» نقل کرده که این مقتل امروز در دست نمیباشد.
نکته قابل توجه در کتاب «العقد الفرید» ابن عبد ربّه اینکه وی از اخبار مورخان و مقتلنویسانی بهره برده است که ثقه نبوده و اغلب گمناماند. وی گزارش خود از حادثه کربلا را از مقتل قاسم بن سلام هروی که به واسطه شخصی به نام علی بن عبدالعزیز نقل کرده است. سپس از افرادی همانند زبیر بن بکار، ضحاک بن عثمان خزاعی و حسن بصری اخباری را آورده است. از جمله گزارشهای خلاف ابن عبد ربّه که از قاسم بن سلام نقل کرده، جریان دیدار امام حسین(ع) با عبدالله بن مطیع در راه مکه است. وقتی که وی از حضرت سؤال میکند کجا میروی؟ آن حضرت میفرماید: «به عراق، چون از سوی آنان بیش از یکبار برایم نامه (دعوت) آمده است»! در حالی که دعوت عراقیان، چند روز پس از اقامت حضرت در مکه بوده است.
دبیر گروه پایداری
از جمله کسانی از متقدمین که به تاریخ عاشورا پرداخته و پیرامون این روز تاریخی و حوادث قبل و بعد آن گزارشگری کرده «احمد بن محمد ابن عبد ربِّه» (246-328ق) ادیب ومورخ عرب زبان اندلسی، از اهالی قرطبه است. وی حادثه کربلا را در کتاب مشهور خود «العقدالفرید» آورده. کتابی در تاریخ، اخبار و حکایات که گزارشهای آن در ارتباط با تاریخ اندلس حائز اهمیت زیادی است، زیرا برخی را خود مؤلف شاهد آنها بوده و برخی از حوادث دیگر بهدلیل آنکه منابع آن دوره از دست رفته، اطلاعاتی منحصربه فرد پیرامون تاریخ حضور اسلام درغرب میباشد. این کتاب از جایگاه ادبی نیز برخوردار بوده و به عنوان اثری ادبی از سوی مراکز آموزشی عرب زبان مورد توجه است. به گونهای که مجموعههای بزرگ ادبی که پس از العقد الفرید پدید آمدهاند، عموماً از این کتاب فراوان بهره بردهاند. این به موازات شهرت کم نظیر خود هموار منتقدان سرسختی نیز داشته است. قلفاظ شاعر معاصر ابن عبد ربه با طعنه نامگذاری کتاب وی به العقد الفرید (سینه ریز بیمانند) را مورد ریشخند قرار داده و آن را «حبل التّوم» (رشته سیربدبو) نامیده است. العقد الفرید به تقلید از «عیون الاخبار» تألیف ابن قتیبه نگارش یافته و مندرجات و ترتیب و عناوین ابواب آن آشکارا برگرفته از کتاب ابن قتیبه است. هدف از نگارش این به گفته مؤلف در سرآغاز کتاب آن بوده که؛ «مجموعهای از معارف و آداب مشرق زمین را در اختیار نسل جوان مغرب زمین قرار دهد.» این کتاب در عین حال شامل بخشهایی مربوط به تاریخ اندلس و شاعران اندلسی نیز میباشد. تألیف العقد الفرید زمانی بسیار بهطول انجامیده و پیوسته مطالب و مندرجات بخشهای تنظیم یافته آن مورد افزایش و کاهش و بازنویسی قرار داشته است.
ابن عبد ربه، همانند ابن قتیبه، سر آن داشته تا کتابش از گزند کهنگی در امان ماند و عامه مردم از آن بهرهمند شوند و در سفر و حضر آن را فرو نگذارند، از این رو به مختصرنویسی روی آورده و اسناد روایات و حکایات خود را حذف کرده است. همچنین در همین جهت از نقل برخی موضوعات تاریخی که از اهمیت زیادی داشته دوری جسته و در عوض از آوردن داستانهای مورد پسند عموم، حتی شوخیهای زننده و تعبیرات مستهجن ابایی نداشتهاست.
ابن عبد ربّه دارای شخصیتی ضد شیعی بوده و شیعیان را رافضی دانسته و به آنان تهمتها و بدگوییهای زیادی روا داشته است. وی در کتاب خود العقد الفرید ضمن بیان حوادث سال 61 هجری قمری به حادثه کربلا پرداخته و به شیوه کوتاهنویسی 10 صفحه از کتاب خود را بیشتر به این واقعه تاریخساز اختصاص نداده و کمترین اشارهای نیز به جزئیات نکرده و تقریباً به اطلاعات دایرةالمعارفی بسنده کرده است. اما دربخش معرفی عقاید شیعیان شبهات و اتهامات بسیاری را مطرح و نقل کرده است، تا آنجا که شیعیان را یهود امت نامیده که مسلمانان آنان را دشمن میپندارند.
او روایت خود از حادثه کربلا را از مقتل «قاسم بن سلام هروی» با واسطه «علی بن عبدالعزیز» نقل کرده که این مقتل امروز در دست نمیباشد.
نکته قابل توجه در کتاب «العقد الفرید» ابن عبد ربّه اینکه وی از اخبار مورخان و مقتلنویسانی بهره برده است که ثقه نبوده و اغلب گمناماند. وی گزارش خود از حادثه کربلا را از مقتل قاسم بن سلام هروی که به واسطه شخصی به نام علی بن عبدالعزیز نقل کرده است. سپس از افرادی همانند زبیر بن بکار، ضحاک بن عثمان خزاعی و حسن بصری اخباری را آورده است. از جمله گزارشهای خلاف ابن عبد ربّه که از قاسم بن سلام نقل کرده، جریان دیدار امام حسین(ع) با عبدالله بن مطیع در راه مکه است. وقتی که وی از حضرت سؤال میکند کجا میروی؟ آن حضرت میفرماید: «به عراق، چون از سوی آنان بیش از یکبار برایم نامه (دعوت) آمده است»! در حالی که دعوت عراقیان، چند روز پس از اقامت حضرت در مکه بوده است.
هنرمندان در فضای مجازی
هنرمندان در فضای مجازی بجز معرفی آثارشان باز هم با وضعیت فعلی افغانستان همدردی میکنند. از دیگر خبرهای دنیای مجازی هنرمندان تبریک تولد سارا پسیانی و نیز بحث روز واکسن هنرمندان مطرح است.
چهرهها
تینا پاکروان که این روزها سریال خاتون را در شبکه نمایش خانگی دارد، با انتشار عکسی در صفحه اینستاگرام خود از هنروران گیلان تمجید کرد و نوشت: «یکی از معضلات سینمای ایران جدی نگرفتن هنروران است نه فیلمسازان برای درست بازی کردن آنها وقتی میگذارند و نه خودشان اکثراً انگیزهای برای دیده شدن و بازیگری دارند. در گیلان صحنههای مربوط به لهستانیها تمام نگاه من به این مسأله را تغییر داد. همگی با عشق و پر از انگیزه بازیگری آمده بودند و به من انگیزه میدادند که بیشتر و بیشتر به آنها بپردازم. از هنرور تبدیل شدند به بازیگران فرعی. همراه بودند در باران در دریا با وجود کرونا زیر سقف اتاقکی کوچک که ۱۰۰ نفر با هم بودیم. با عشقی که در من و همه گروه به ایشان متقابل بود. آنها تک تک امکان تبدیل شدن به یک بازیگر خوب را دارند.»
سجاد افشاریان نیز در صفحه خود آنونس تئاتر «هرکسى یا روز میمیرد یا شب، من شبانهروز» را به نمایش گذاشته است و از گرفتن مجوز آن سخن گفته است. تئاتری که در سال 98 در پردیس تئاتر شهرزاد اجرا شده است. او نوشت: «تئاتر سبکى از زندگى است، من زندگیم را در تئاتر پیدا و در آن زندگى کردم، تا به امروز هر آنچه که بود و نبود و هست و نیست مرا شکل داده تئاتر بوده، مثلاً نام و هویت خیابانها، حقیقتِ انسانها، دوست داشتنها، تلاش براى نور شدن یا به سرعت نور به سمت تعالى در حرکت بودن یا بهتر بگویم انسان بهتر و به درد خور یا به درد برخورنده بودن به تمامى با تئاتر برایم معنا و مرا معنا مى کند.»
صدیق جمالی کارگردان تئاتر عکس خود را هنگام زدن واکسن منتشر و از کادر درمان تشکر کرده است: «قدردان زحمات طاقت فرسای کادر درمان هستم. امروز به صورت اتقافی خلوتترین محل واکسیناسیون جهان را پیدا کردم.»
محسن شریفیان هم عکسی از نیانبان نوازی خود را با دیگران به انتشار گذاشت و نوشت: «روزگار سرد! میدانی «دل» من از چه سوخت؟ هر که را در شهر دیدم «هیزم» تر میفروخت!
فقط این ساز خبر از دل من دارد. دیگر آغوش من جاى او نیست که او مرا در آغوش مى گیرد و اینگونه مهر سکوت مىشکند! از حال من فقط این ساز خبر دارد.»
رویداد هنری
صفحه رسمی مجله بخارا با انتشار عکسی یکصد ونود هفتمین نشست از سلسله جلسات صبح پنجشنبه مجله بخارا را به دیدار و گفت و گو با نجیب بارور ، شاعر نامدار افغانستان اختصاص داده است.
این نشست به صورت مجازی در کتابفروشی فرهنگان قریب با حضور شاعر، یامان حکمت، مسعود عرفانیان و علی دهباشی در ساعت 9:30 صبح پنجشنبه هجدهم شهریور۱۴۰۰ برگزار میشود.
تازههای نشر
کتاب چ که بخش کودک و نوجوان نشر چشمه است در صفحه خود خبر داده است که دو کتاب مجموعه یک قصه و دو قصه که شامل «یک گرگ و سه بزغاله» به نویسندگی عذرا جوزانی و «حسنی و ننه حسنی و درخت سیب» به نویسندگی معصومه یزدانی برنده جایزه ویژه مهدی آذری یزدی شدهاند. این جشنواره نخستین جشنواره ملی بازآفرینی متون کلاسیک فارسی کودکان و نوجوانان است.
نشر و کتابفروشی پنجره از بخشی از کتاب «به مملکتتون خدمت کنید» اثر محمدعلی مجتهدی را منتشر کرده است: «چهل سال تمام، نمیگویم به مملکتم خدمت کردم، چرخ پنجم مؤسساتی بودم که در رأسش بودم. خدمت را آقایان دیگر میکردند. بنده، ببخشید، بیکاره بودم، توی دبیرستان البرز، مخصوصاً، من تو اتاقم بیکاره بودم. آن 300 نفر معلم بودند که این دانشآموزان را هدایت کردند، نه من. من تدریس نمیکردم. آن 300 نفر معلم اینها را هدایت کردند. من فقط مراقب آن بودم که این دانشآموزان که به من سپرده شدهاند کسی به اینها خیانت نکند. خیانت به مفهوم اینکه درس کم به اینها بدهد و یا اینکه خدای نکرده اخلاقشان را فاسد کند.»
با هنر اعتماد به نفس کسب کن
شهره طاعتی
مددکار اجتماعی
با یک سؤال مبحث امروز را شروع میکنیم. رابطه هنر با احساس کارآمدی و اعتماد به نفس چگونه شکل میگیرد؟ اعتماد به نفس به این معنی است که فرد توانمندی و تواناییهای خود را میشناسد و میداند با کسب مهارتها و شناخت بیشتر میتواند پتانسیلهای خود را از بالقوه به بالفعل تبدیل کند. باتوجه به این تعریف، فرد هنرمند با تشخیص و شناخت توانمندیهای خود و با بکارگیری ارکان شناختی درصدد تقویت مهارتهای عملی برمی آید. او با استفاده از ابزارهای مورد نیاز به خلق اثر هنری که از قبل در ذهن خود آن را ترسیم کرده میپردازد. تکرار خلق آثار هنری به مرور زمان کارآمدی فرد و همچنین مهارتهای رفتاری را در آن شاخه هنری تقویت میکند.
هرکدام از اقسام هنر میتواند در ارتقای سطح کارآمدی افراد کمک بسیار کند. چه بسیار کودکانی که به دلایل مختلف، منزوی، کم حرف و گوشه گیر هستند. توانایی صحبت کردن در جمع را ندارند. همین کودکان وقتی به توانمندیهای درونیشان توجه و تمرکز شده و علاقهمندی خود را پیگیری کردهاند، احساس نشاط و رضایت مندی درونی از خود به آنها دست داده است زیرا بخش کارآمدی آنها تقویت شده و راه خود را در ابراز وجود یافتهاند و پس از مدتی میبینیم که همان کودکان با ارائه آثار هنری خود از انزوا و گوشهگیری بیرون آمده و میتوانند در جمع موسیقی بنوازند یا آواز بخوانند یا در توضیح تابلوهای نقاشی خود براحتی با دیگران ارتباط برقرار کنند. این افراد شاید در دیگر مهارتهای رفتاری دارای ضعف باشند ولی در بخش دیگری کاملاً روی اعتماد به نفسشان کار کرده و در سطح مناسبی قرار گرفتهاند.
در این باره با شرح کوتاهی از زندگی یک نوجوان نمونه ای عینی از این مطلب را عنوان میکنیم: پسر نوجوان چهارده ساله ای که بهدلیل زندگی در یک خانواده کم برخوردار از بسیاری امکانات آموزشی و رفاهی به دور مانده بود و به همین دلیل دایره دوستانش بسیار محدود و کوچک بود اعتماد به نفس پایین و خجالتی بودن او را از معاشرت با دیگران به دور نگه داشته بود و پسر داستان ما بعد از آشنایی با تعدادی از مددکاران در یک مؤسسه حمایتی و پس از گذراندن دورههایی و به دست آوردن درک درستی از خود و هویتش، به هنر موسیقی علاقه نشان داد و بهدنبال ابراز وجود و حضور خود از طریق موسیقی و آواز خواندن رفت. او آرامش خود را در هنر یافت و توانست در این عرصه خود را نمایان کند. او بواسطه آزاد کردن صدایش که سالهاست بهخاطر سرزنشهای اجتماع و افراد دوروبرش در سینه مانده بود، توانست بغض چهارده ساله را بشکند و در مقابل دیگران خواسته خود را بیان کند، آواز بخواند و ساز بنوازد. پسر داستان ما راه زیادی برای آموختن دارد ولی گامهای نخست و سخت این راه را مرهون هنر است، هنری که دریچه ای به روی دنیایی پر از امید و آرزو برای او باز کرده است.
مددکار اجتماعی
با یک سؤال مبحث امروز را شروع میکنیم. رابطه هنر با احساس کارآمدی و اعتماد به نفس چگونه شکل میگیرد؟ اعتماد به نفس به این معنی است که فرد توانمندی و تواناییهای خود را میشناسد و میداند با کسب مهارتها و شناخت بیشتر میتواند پتانسیلهای خود را از بالقوه به بالفعل تبدیل کند. باتوجه به این تعریف، فرد هنرمند با تشخیص و شناخت توانمندیهای خود و با بکارگیری ارکان شناختی درصدد تقویت مهارتهای عملی برمی آید. او با استفاده از ابزارهای مورد نیاز به خلق اثر هنری که از قبل در ذهن خود آن را ترسیم کرده میپردازد. تکرار خلق آثار هنری به مرور زمان کارآمدی فرد و همچنین مهارتهای رفتاری را در آن شاخه هنری تقویت میکند.
هرکدام از اقسام هنر میتواند در ارتقای سطح کارآمدی افراد کمک بسیار کند. چه بسیار کودکانی که به دلایل مختلف، منزوی، کم حرف و گوشه گیر هستند. توانایی صحبت کردن در جمع را ندارند. همین کودکان وقتی به توانمندیهای درونیشان توجه و تمرکز شده و علاقهمندی خود را پیگیری کردهاند، احساس نشاط و رضایت مندی درونی از خود به آنها دست داده است زیرا بخش کارآمدی آنها تقویت شده و راه خود را در ابراز وجود یافتهاند و پس از مدتی میبینیم که همان کودکان با ارائه آثار هنری خود از انزوا و گوشهگیری بیرون آمده و میتوانند در جمع موسیقی بنوازند یا آواز بخوانند یا در توضیح تابلوهای نقاشی خود براحتی با دیگران ارتباط برقرار کنند. این افراد شاید در دیگر مهارتهای رفتاری دارای ضعف باشند ولی در بخش دیگری کاملاً روی اعتماد به نفسشان کار کرده و در سطح مناسبی قرار گرفتهاند.
در این باره با شرح کوتاهی از زندگی یک نوجوان نمونه ای عینی از این مطلب را عنوان میکنیم: پسر نوجوان چهارده ساله ای که بهدلیل زندگی در یک خانواده کم برخوردار از بسیاری امکانات آموزشی و رفاهی به دور مانده بود و به همین دلیل دایره دوستانش بسیار محدود و کوچک بود اعتماد به نفس پایین و خجالتی بودن او را از معاشرت با دیگران به دور نگه داشته بود و پسر داستان ما بعد از آشنایی با تعدادی از مددکاران در یک مؤسسه حمایتی و پس از گذراندن دورههایی و به دست آوردن درک درستی از خود و هویتش، به هنر موسیقی علاقه نشان داد و بهدنبال ابراز وجود و حضور خود از طریق موسیقی و آواز خواندن رفت. او آرامش خود را در هنر یافت و توانست در این عرصه خود را نمایان کند. او بواسطه آزاد کردن صدایش که سالهاست بهخاطر سرزنشهای اجتماع و افراد دوروبرش در سینه مانده بود، توانست بغض چهارده ساله را بشکند و در مقابل دیگران خواسته خود را بیان کند، آواز بخواند و ساز بنوازد. پسر داستان ما راه زیادی برای آموختن دارد ولی گامهای نخست و سخت این راه را مرهون هنر است، هنری که دریچه ای به روی دنیایی پر از امید و آرزو برای او باز کرده است.
لذتهایی که بیخ چنگتان است
امرالله احمدجو
نویسنده و فیلمساز
میدانم طبق رسم معمول بسته پیشنهادی فرهنگی باید خواندن، دیدن، شنیدن یا تماشای آثار فرهنگی را مطرح کنم اما اجازه دهید به جای توصیه به تماشای فیلم خاص، پیشنهاد متفاوتی داشته باشم. سفارش میکنم این بار به جای دیدن چند فیلم، آثار و کارنامه کاری یک فیلمساز مطرح را مرور کنید. وقت بگذارید و تمام آثار یک کارگردان را ببینید و جهان فکری یک فیلمساز را بشناسید. حداقل یک کارگردان خوب را خوب بشناسید. اگر قرار به انتخاب باشد، گزینه من تماشای آثار استنلی کوبریک است. کوبریک فیلمساز متفکری است، استاد این حوزه است و همه فیلمهایش عالی است. برخی کارهایش از جمله «ادیسه فضایی» در حد پیشگویی است. هراس و هوس، بوسه قاتل، کشتن، راههای افتخار، اسپارتاکوس، بری لیندون، لولیتا، دکتر استرنج لاو، غلاف تمامفلزی، ادیسه فضایی، چشمان کاملاً بسته، پرتقال کوکی، درخشش و ... همه را ببینید و برای تعطیلات پایان هفته یک فستیوال کامل سینمایی داشته باشید؛ فستیوالی که به لحاظ موضوعی تنوع دارد، هم سرگرم کننده است و هم معنادار.
اگر قرار باشد در حوزه کتاب پیشنهادی داشته باشم احتمالاً به لیست بلند بالایی خواهم رسید اما برای این روزها یک توصیه ضروری دارم؛ کتاب «غلط ننویسیم» ابوالحسن نجفی را حتماً بخوانید. اصلاً به عنوان یک کتاب بالینی همراه خود داشته باشید تا برای نامه نوشتن یا حتی نیاز امروز فضای مجازی یک کامنت گذاشتن، جملاتتان درست باشد و از غلطهای معمول پاک شود. حتماً یک دور دیوان حافظ را نه به عنوان فال دوره کنید. آثار سعدی را بخوانید و اگر خیلی همتتان بلندتر است، بروید سراغ مولانا و مثنوی و دیوان شمس و مقالات شمس را بخوانید. با ادبیات کهن خودمان آشنا شوید، هم حظ بردن است و هم معرفتاندوزی است. بروید سراغ همه این لذتهایی که بیخ چنگتان است و فراموش کردهاید.
برای حوزه موسیقی هم همین درخواست را دارم. به جای موسیقیهای دم دستی حتی برای یک بار هم که شده آثار پرویز مشکاتیان، حسین علیزاده و تمام بزرگان را دوره کنید. وقت بگذارید، مجال بدهید و این لطف را در حق خودتان کنید تا ذهنتان با فرهنگ خودمان آشنا شود.
نویسنده و فیلمساز
میدانم طبق رسم معمول بسته پیشنهادی فرهنگی باید خواندن، دیدن، شنیدن یا تماشای آثار فرهنگی را مطرح کنم اما اجازه دهید به جای توصیه به تماشای فیلم خاص، پیشنهاد متفاوتی داشته باشم. سفارش میکنم این بار به جای دیدن چند فیلم، آثار و کارنامه کاری یک فیلمساز مطرح را مرور کنید. وقت بگذارید و تمام آثار یک کارگردان را ببینید و جهان فکری یک فیلمساز را بشناسید. حداقل یک کارگردان خوب را خوب بشناسید. اگر قرار به انتخاب باشد، گزینه من تماشای آثار استنلی کوبریک است. کوبریک فیلمساز متفکری است، استاد این حوزه است و همه فیلمهایش عالی است. برخی کارهایش از جمله «ادیسه فضایی» در حد پیشگویی است. هراس و هوس، بوسه قاتل، کشتن، راههای افتخار، اسپارتاکوس، بری لیندون، لولیتا، دکتر استرنج لاو، غلاف تمامفلزی، ادیسه فضایی، چشمان کاملاً بسته، پرتقال کوکی، درخشش و ... همه را ببینید و برای تعطیلات پایان هفته یک فستیوال کامل سینمایی داشته باشید؛ فستیوالی که به لحاظ موضوعی تنوع دارد، هم سرگرم کننده است و هم معنادار.
اگر قرار باشد در حوزه کتاب پیشنهادی داشته باشم احتمالاً به لیست بلند بالایی خواهم رسید اما برای این روزها یک توصیه ضروری دارم؛ کتاب «غلط ننویسیم» ابوالحسن نجفی را حتماً بخوانید. اصلاً به عنوان یک کتاب بالینی همراه خود داشته باشید تا برای نامه نوشتن یا حتی نیاز امروز فضای مجازی یک کامنت گذاشتن، جملاتتان درست باشد و از غلطهای معمول پاک شود. حتماً یک دور دیوان حافظ را نه به عنوان فال دوره کنید. آثار سعدی را بخوانید و اگر خیلی همتتان بلندتر است، بروید سراغ مولانا و مثنوی و دیوان شمس و مقالات شمس را بخوانید. با ادبیات کهن خودمان آشنا شوید، هم حظ بردن است و هم معرفتاندوزی است. بروید سراغ همه این لذتهایی که بیخ چنگتان است و فراموش کردهاید.
برای حوزه موسیقی هم همین درخواست را دارم. به جای موسیقیهای دم دستی حتی برای یک بار هم که شده آثار پرویز مشکاتیان، حسین علیزاده و تمام بزرگان را دوره کنید. وقت بگذارید، مجال بدهید و این لطف را در حق خودتان کنید تا ذهنتان با فرهنگ خودمان آشنا شود.
عکس نوشت
خبرگزاری میراث آریا گزارش تصویری از بازار اراک منتشر کرده است. این بازار آخرین اثر معماری ایرانی است که در زمان فتحعلی شاه قاجار در سال 1228 هجری قمری در بافت مرکزی سلطان آباد(نام قدیم اراک) قرار دارد. این بازار ۱۰ آبان ۱۳۵۵ با شماره ثبت ۱۲۸۵ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
کیانوش عیاری: مهم رضایت تماشاگر است
-
دردانه موسیقی ایران
-
العقد الفرید، متنی درخدمت تحریف تاریخ کربلا
-
هنرمندان در فضای مجازی
-
با هنر اعتماد به نفس کسب کن
-
لذتهایی که بیخ چنگتان است
-
عکس نوشت
اخبارایران آنلاین