خواستگار کینهجواعدام میشود
گروه حوادث: مرد جوان وقتی فهمید زن مورد علاقهاش با مرد دیگری ازدواج کرده، در اقدامی کینهجویانه به وی تعرض کرد اما قضات دادگاه او را مستحق اعدام دانستند. به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده با شکایت زن جوانی به نام گلناز که مدعی بود از سوی مردی به نام سیامک مورد تجاوز قرار گرفته است، آغاز شد. این زن که به همراه همسرش به اداره پلیس رفته بود، در توضیح ماجرا گفت: چند ماه قبل ازدواج کردم و پس از آن با همسرم برای کار به تهران آمدیم و در یک شرکت سرایدار شدیم. مدتی بعد سیامک که از همشهریها و خواستگار سابقم بود، با من تماس گرفت اما وقتی گفتم ازدواج کردهام و دیگر با من تماس نگیر، خیلی عصبانی شد. چند روز بعد سیامک دوباره با من تماس گرفت و مدعی شد که فردی از من فیلم و عکس گرفته و میخواهد در شهرستانمان منتشر کند. بعد هم گفت که من میتوانم کمکت کنم تا عکسها و فیلمهایت را بگیری. شاکی در ادامه افزود: از شنیدن این حرفها شوکه شدم اما چند روز بعد سیامک گفت عکسها را گرفته و میخواهد آن را به من تحویل دهد بعد چون میدانست که شوهرم در خانه نیست، مرا با زور به طبقه بالا برد و به من تجاوز کرد و بعد هم به سرعت فرار کرد و رفت. بعد از آن ترسیده بودم و نمیخواستم ماجرا را به همسرم بگویم. اما شرایط روحیام آنقدر بد بود که تصمیم گرفتم حقیقت را بگویم. با شکایت زن جوان، وی به پزشکی قانونی معرفی شد و کارشناسان تعرض به او را مورد تأیید قرار دادند. از سوی دیگر همسایهها نیز تأیید کردند سیامک با خشونت گلناز را به داخل خانهاش برده است. در ادامه سیامک شناسایی و دستگیر شد و پس از تکمیل تحقیقات پرونده به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده و محاکمه متهم غیرعلنی برگزار شد. در جلسه محاکمه شاکی خواهان اشد مجازات برای متهم شد. پس از آن متهم با انکار جرمش گفت: من چنین کاری انجام ندادم و شاکی دروغ میگوید.
اما قضات با توجه به تناقضگوییهای متهم، مدارک و شواهد پرونده وارد شور شدند و سیامک را به اعدام محکوم کردند.
شرط عجیب خانواده عروس برای دامـاد خلا فـکار
گروه حوادث: سارق سابقه دار برای ازدواج با دختر مورد علاقهاش مجبور شد شرط خانواده وی برای ادامه سرقتهایش را بپذیرد اما اموال سرقتی را به نیازمندان میبخشید.
بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، چندی قبل مرد جوانی گوشی تلفن همراهش از سوی دو مرد موتورسوار سرقت شد اما وقتی شاکی در حال فریاد و کمک خواهی بود ناگهان سارقان که در حال فرار بودند تعادلشان بهم خورد و با موتور به زمین افتادند. همزمان با این حادثه، مأموران گشت کلانتری که در حال عبور بودند، دو سارق گوشی قاپ را بازداشت کردند. در تحقیقات صورت گرفته مشخص شد که دو پسر جوان، سارقان حرفهای هستند و یکی از آنها 5 بار به اتهام سرقت و گوشی قاپی و زورگیری بازداشت شده است. اما هر بار پس از تحمل حبس و رد مال و سپردن وثیقه از زندان آزاد شده و سرقتها را از سر گرفته است. در بازرسی بدنی از دو متهم جوان نیز چندین گوشی تلفن همراه سرقتی کشف شد. به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت، متهمان در اختیار پلیس قرار گرفته و تحقیقات در رابطه با شناسایی مالباختگان و سایر جرایم احتمالی آنها ادامه دارد.
گفتوگو با سارق سابقه دار
از چه زمانی سرقتها را شروع کردی؟
سال 97 سرقتهایم را آغاز کردم، اوایل به قصد تفریح بود و هیجان اما بعد از مدتی عاشق دختری بهنام گلچهره شدم و میخواستم سرقت را کنار بگذارم اما به خاطر او مجبور شدم به سرقتهایم ادامه دهم.
یعنی او از تو میخواست سرقت کنی؟ نه خانوادهاش در کارهای خلاف بودند وقتی به خواستگاری گلچهره رفتم خانوادهاش شرطی برای ازدواج ما گذاشتند که باعث شد به کارهای خلافم ادامه دهم.
چه شرطی برای ازدواج گذاشتند؟ آنها همه سابقه دار و خلافکار بودند و شرطشان این بود که دامادشان هم باید سابقه دار و خلافکار باشد. من هم به کارهای خلافم ادامه دادم از این راه هم پول بهدست میآوردم و هم در میان متهمان و خلافکاران اسم و رسمی برای خودم دست و پا کرده بودم. بهخاطر خالکوبی عقابی که دارم به عقاب شیطانی معروف شدهام.
با اموال سرقتی چه میکردی؟ وسایل دزدی را میفروختم و گاهی اوقات پولهایی را که از این راه بهدست میآوردم به معتادان یا کارتن خوابها و افراد نیازمند میدادم. همیشه عاشق کارتون رابین هود بودم و مثل او رفتار میکردم.
سقوط درخت، جان زن 30 ساله را گرفت
گروه حوادث: زن جوان که همراه دو کودکش در حال عبور از پارکی در کرج بودند بهعلت وزش شدید باد و سقوط درخت روی سرش جان باخت. سرهنگ محمد معظمی گودرزی، معاون هماهنگ کننده فرمانده انتظامی البرز در این باره گفت: عصر پنجشنبه مأموران پلیس 110 در تماس شهروندان از سقوط یک درخت در پارک تاجیکستان کرج روی یک مادر و دو فرزندش باخبر شدند. بلافاصله مأموران کلانتری ۱۱ «مرکزی» برای بررسی موضوع به محل حادثه اعزام شدند و در نخستین بررسیها دریافتند بهدلیل وزش شدید باد یک اصله درخت در میدان توحید روبهروی شهرداری کرج روی یک مادر 30 ساله و دو فرزندش سقوط کرده که متأسفانه این حادثه منجر به فوت این خانم شده و دو کودکش مجروح شدهاند.
گروه حوادث: یکی از پاکبانان شهرداری کرمانشاه پس از پیدا کردن یک گلوله جنگی و اطلاع به پلیس، از انفجار آن و وقوع یک حادثه پیشگیری کرد.
سرهنگ «علیرضا دلیری» فرمانده انتظامی شهرستان کرمانشاه به ایرنا گفت: پس از اعلام مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ مبنی بر پیدا شدن یک گلوله جنگی در ایستگاه اول شهرک تعاون جنب مسجد حضرت ابوالفضل(ع) تیمی از مأموران کلانتری ۱۹ طاقبستان به محل اعزام شدند. پس از حضور مأموران در محل یکی از پاکبانان شهرداری به نام «حسین کرمی» به آنها گفت در حال نظافت محل بوده که با شیء مشکوکی شبیه گلوله برخورد کرده است. سرهنگ دلیری تصریح کرد: مأموران با راهنمایی این پاکبان مشاهده کردند که شیء مشکوک یک عدد گلوله «مینی کاتیوشا» عمل نکرده و باقی مانده از دوران دفاع مقدس است که به سرعت با تیم چک و خنثیسازی ارتش، هماهنگیهای لازم برای انتقال آن انجام شد.
کلاهبرداری 400 میلیون تومانی از فروشگاه های اینترنتی
گروه حوادث: مرد شیاد که به بهانه جذب مشتری از مدیر فروشگاههای مجازی 400 میلیون تومان کلاهبرداری کرده بود از سوی پلیس فتا دستگیر شد.
بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، مردی با مراجعه به پلیس فتا گفت: من از فروشندگان کفش و کتانی در تهران هستم با توجه به شیوع کرونا فعالیت خود را به شکل فروش مجازی کالا افزایش دادم و بههمین خاطر بهدنبال تبلیغات گسترده و افزایش دنبال کنندگان صفحه اینستاگرامی فروشگاهم بودم که با فردی در فضای مجازی آشنا شدم.این فرد مدعی بود که میتواند تعداد فالورهای فروشگاهم را افزایش دهد. من هم به او اعتماد کردم و برای شروع کار 20 میلیون تومان به حسابش واریز کردم، اما او وقتی پول را برداشت کرد دیگر به تلفن هایم جواب نداد.
سرهنگ «داوود معظمی گودرزی» رئیس پلیس فتا در تشریح این خبر گفت: پس از این شکایت و با شروع بررسیهای تخصصی هویت متهم شناسایی و پس از هماهنگیهای قضایی، وی در مخفیگاهش در یکی از شهرهای اطراف تهران دستگیر شد؛ در ادامه تحقیقات پلیسی متهم به ۳۰ فقره کلاهبرداری به همین شیوه از مدیران فروشگاههای اینترنتی به ارزش 400 میلیون تومان اعتراف کرد و کارشناسان پلیس فتا تعدادی از مال باختگان را شناسایی کردند.
سرقت کارت های سوخت از اداره پست
گروه حوادث: مرد جوان که در یکی از ادارههای پست تهران کار میکرد کارت سوخت خودروها را به جای تحویل به مالک در جایگاههای پمپ بنزین میفروخت. بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، چندی قبل مردی با مراجعه به پلیس گفت: پس از تعویض پلاک خودروام منتظر دریافت کارت سوخت بودم اما با گذشت چند ماه کارت سوخت به دستم نرسید. وقتی به اداره پست رفتم تا پیگیر ماجرا باشم در آنجا رسیدی به من نشان دادند و گفتند شما کارت سوخت خود را تحویل گرفته اید و رسید را امضا کردهاید. این در حالی بود که من هیچ کارتی نگرفته بودم و حالا برای شکایت آمدهام. سرهنگ کارآگاه «احمد نجفی» ، معاون مبارزه با سرقتهای خاص پلیس آگاهی پایتخت، در تشریح این خبر گفت: وقتی پرونده با موضوع سرقت «کارت سوخت» از شعبه دوم بازپرسی دادسرای ناحیه ۳۴ تهران به اداره هفدهم پلیس آگاهی فرستاده شد بلافاصله کارآگاهان با بررسی وضعیت کارت سوخت شاکی دریافتند کارت مورد نظر در یکی از جایگاههای سوخت تهران در حال استفاده است. بنابراین به جایگاه پمپ بنزین رفته و مسئول جایگاه بازداشت شد. پس از انتقال وی به اداره آگاهی در بازجوییها گفت: شخصی بهنام بهزاد که در یکی از مناطق پست مشغول بهکار است کارتهای سوخت را برایمان میآورد و با فروش سهمیه بنزین آنها پول حاصله را بین خودمان تقسیم میکنیم.
این مقام انتظامی عنوان کرد: کارآگاهان با انجام اقدامات پلیسی و با هماهنگی بازپرس پرونده، بهزاد را شناسایی و دستگیر کردند که در بازرسی از مخفیگاه وی ۱۰ عدد کارت سوخت دیگر نیز کشف شد و متهم به همراه اموال مکشوفه به اداره هفدهم این پلیس انتقال یافت. بهزاد پس از انتقال به پلیس آگاهی اظهار کرد، من با جعل رسید مالکان، کارت سوخت آنها را سرقت میکردم و به جایگاه دار پمپ بنزین میدادم و سوخت سهمیهای را به خودروهای دیگر میفروختیم.
قصاص مجازات قتل عمه
گروه حوادث: پسرجوان که به قصد سرقت طلاهای عمه پدرش وی را به قتل رسانده بود به قصاص محکوم شد. بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، این جنایت عصر بیست و ششم اردیبهشت سال ۹۹ اتفاق افتاد و زن 79ساله به قتل رسید. پسر مقتول که جسد مادرش را پیدا کرده بود به پلیس گفت:از آنجا که مادرم به تنهایی در خانهاش زندگی میکرد و بیمار بود در خانهاش دوربین مداربسته کار گذاشته بودم تا همیشه او را ببینم. روز حادثه متوجه شدم دوربین مداربسته خاموش شده است. با مادرم تماس گرفتم اما پاسخ نداد. به همین خاطر سراسیمه به آنجا رفتم و با جسد او روبهرو شدم. طلاهای مادرم سرقت شده و گمان میکنم یک آشنا او را کشته است.
مأموران پلیس با شروع تحقیقات دریافتند قتل به دست یکی از بستگان مقتول رخ داده و این پسر 23 ساله به بهانه تحویل بستههای معیشتی به خانه این زن که عمه پدرش بوده رفت و آمد داشته است و آخرین بار وی از خانه این زن خارج شده است.وقتی متهم دستگیر شد و در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد نخست فرزندان قربانی برای وی درخواست قصاص کردند،سپس متهم در حالی که سرش را پایین انداخته بود گفت: وضع مالی بدی داشتم و 10 میلیون تومان به صاحب کارم بدهکار بودم. میدانستم عمه پدرم طلا دارد و تصمیم به سرقت گرفتم روز حادثه به بهانه تحویل بسته معیشتی به خانهاش رفتم .من واقعاً قصد قتل نداشتم و فقط به خاطر نیاز شدید مالی وسوسه شدم. الان هم پشیمان هستم و تقاضای بخشش دارم. پس از پایان جلسه قضات،متهم را به قصاص محکوم کردند.