ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رئیسجمهوری در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا:
امروز همه توان دولت برای خرید واکسن متمرکز است
رئیسجمهوری رعایت دقیق دستورالعملهای بهداشتی بویژه در ایام پیش رو و نزدیک شدن به عید نوروز را ضروری دانست و تأکید کرد که در روند مقابله با بیماری کرونا در کشور باید امکانات کنترلی و پایشی و تستهای تشخیصی کرونا افزایش داده شود و همزمان محدودیتها ادامه یابد. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دولت حسن روحانی روز شنبه در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا، بسرعت یافتن واکسیناسیون کادر درمانی و افراد دارای بیماریهای زمینهای در هفتههای پیش رو اشاره کرد و گفت: امروز همه توان دولت برای خرید واکسن متمرکز است و هر مقدار بتوانیم واکسن مورد نیاز را تهیه میکنیم. رئیسجمهوری در ادامه با تأکید بر ضرورت افزایش مراقبت از مرزها، به وضعیت استان خوزستان و تمرکز شهرهای قرمز کشور در این استان اشاره کرد و اظهار داشت: طبق گزارشی که در این جلسه ارائه شد، شمار تستها، بیماریابی و رهگیری بیماران در خوزستان افزایش یافته و محدودیتهایی نیز با هدف رسیدن به شرایط بهتر و جلوگیری از سرایت به دیگر استان ها اعمال شده است. رئیسجمهوری با بیان اینکه همه ما دلمان میخواهد عید را آرام و با برگزاری سنتهای مربوط به آن بگذرانیم، تصریح کرد: امسال لازم است بیشتر از پارسال مقررات بهداشتی را رعایت کنیم تا گرفتار موج چهارم کرونا نشویم. اگر پارسال فقط یک نوع ویروس شناسایی شده بود امروز گونههای جهشیافته ویروس نیز شناسایی شده که شرایط سختتری ایجاد کرده و لذا لازم است پروتکلهای بهداشتی با دقت بیشتری رعایت شوند.روحانی ادامه داد: اگر پارسال در چنین روزهایی همه بهدنبال تهیه ماسک بودند امروز این وضعیت برای واکسن به وجود آمده است. روحانی اضافه کرد: واکسیناسیون نیز در حال حاضر شرایط خاصی دارد؛ اولاً هنوز آثار واکسنها به طور دقیق مشخص نشده که کدام واکسن مؤثرتر است و تا چه زمان تأثیرش باقی میماند یا احیاناً عوارضی دارد یا نه؟ با وجود آنکه بعضیها از زدن واکسن پرهیز میکنند اما به هر حال راهی جز اجرای پروتکلها و در کنار آن واکسیناسیون نداریم.رئیسجمهوری تأکید کرد: ناچار هستیم محدودیتها را ادامه دهیم و احتمالاً ماه ها این وضعیت ادامه خواهد داشت و شاید کل سال آینده مجبور باشیم محدودیتها را رعایت کنیم و اقدامات تنبیهی نیز برای متخلفین اعمال شود.روحانی خاطرنشان کرد: دولت در کنار تلاشها برای اجرای دقیقتر پروتکلها و اقدامات تأمینی برای تهیه و انجام واکسیناسیون سعی میکند بستر الکترونیکی را برای ارائه خدمات به مردم هر چه بیشتر و سریعتر توسعه دهد. همچنین تا آنجا که در توان دولت باشد به اقدامات حمایتی از کسانی که از ناحیه محدودیتهای کسب و کار آسیب دیدهاند ادامه خواهیم داد.
در همین حال، سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا نیز گفت: امروز(9 اسفند) ۲۵۰هزار دوز واکسن سینوفارم (واکسن چینی) وارد کشور میشود و در آینده نزدیک واکسن های دیگر از جمله واکسن هندوستان وارد میشود. همچنین از سبد واکسیناسیون کووکس امروز یا فردا تاریخ ورود ۴.۲ میلیون دوز واکسن را اعلام خواهند کرد. علیرضا رئیسی از روند افزایشی بیماری در خوزستان و چهارمحال و بختیاری خبر داد و درباره برنامه واکسیناسیون علیه کووید۱۹ نیز گفت: در این دوره جدید افراد مقیم خانه سالمندان و افراد دارای معلولیت جسمی و ذهنی در مراکز نگهداری در سراسر کشور، جانبازان شیمیایی بالای ۵۰ درصد و بویژه جانبازان تنفسی و غسالها در آرامستانها واکسینه میشوند. علاوه بر آن باقی مانده پرسنل آی سی یو کرونا و بخشهای ویژه کرونا، بخشهای بستری کووید آزمایشگاههایی که آزمایش کووید انجام میدهند و همچنین مراکز منتخب کووید در بخش سرپایی و بهداشت و همچنین اورژانسهای بیمارستان جزو گروه جدید واکسیناسیون هستند. معاون بهداشت وزارت بهداشت درباره میزان رعایت پروتکلهای بهداشتی در کشور گفت: میزان رعایت پروتکلها را باید بشدت رصد و دقت کنیم و بالاتر ببریم. این چند هفته باقی مانده تا عید بشدت و با دقت رصد شود تا بتوانیم ایام نوروز آرامی را سپری کنیم. رئیسی درباره کنترل مرزهای کشور نیز گفت: در ارتباط با کنترل مرزها در ستاد بحث شد و قرار شد نیروهای جمعیت هلال احمر برای مراقبت مرزی به کمک نیروهای بهداشت بیایند. در حال حاضر مرزهای غربی کشور بسته شده و بشدت هم کنترل میشوند.
در همین حال، سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا نیز گفت: امروز(9 اسفند) ۲۵۰هزار دوز واکسن سینوفارم (واکسن چینی) وارد کشور میشود و در آینده نزدیک واکسن های دیگر از جمله واکسن هندوستان وارد میشود. همچنین از سبد واکسیناسیون کووکس امروز یا فردا تاریخ ورود ۴.۲ میلیون دوز واکسن را اعلام خواهند کرد. علیرضا رئیسی از روند افزایشی بیماری در خوزستان و چهارمحال و بختیاری خبر داد و درباره برنامه واکسیناسیون علیه کووید۱۹ نیز گفت: در این دوره جدید افراد مقیم خانه سالمندان و افراد دارای معلولیت جسمی و ذهنی در مراکز نگهداری در سراسر کشور، جانبازان شیمیایی بالای ۵۰ درصد و بویژه جانبازان تنفسی و غسالها در آرامستانها واکسینه میشوند. علاوه بر آن باقی مانده پرسنل آی سی یو کرونا و بخشهای ویژه کرونا، بخشهای بستری کووید آزمایشگاههایی که آزمایش کووید انجام میدهند و همچنین مراکز منتخب کووید در بخش سرپایی و بهداشت و همچنین اورژانسهای بیمارستان جزو گروه جدید واکسیناسیون هستند. معاون بهداشت وزارت بهداشت درباره میزان رعایت پروتکلهای بهداشتی در کشور گفت: میزان رعایت پروتکلها را باید بشدت رصد و دقت کنیم و بالاتر ببریم. این چند هفته باقی مانده تا عید بشدت و با دقت رصد شود تا بتوانیم ایام نوروز آرامی را سپری کنیم. رئیسی درباره کنترل مرزهای کشور نیز گفت: در ارتباط با کنترل مرزها در ستاد بحث شد و قرار شد نیروهای جمعیت هلال احمر برای مراقبت مرزی به کمک نیروهای بهداشت بیایند. در حال حاضر مرزهای غربی کشور بسته شده و بشدت هم کنترل میشوند.
با حضور جهانگیری انجام شد
افتتاح طرحهای اقتصادی در گلستان
معاون اول رئیس جمهوری گفت: وقتی به روستاهای کشور سفر میکنیم با وجود تحریمها و فشارهای ظالمانه امریکا، نشاط و شادابی و سرزندگی مشاهده میشود و مردم همگی در حال تلاش و فعالیت هستند.
روز گذشته که اسحاق جهانگیری برای افتتاح و بازدید از چند طرح در زمینههای عمرانی، صنعتی، کشاورزی و روستایی وارد استان گلستان شد از روستای عطاآباد گلستان به عنوان الگویی برای روستاهای کشور در امر اشتغالزایی یاد کرد و گفت: روستای عطاآباد با جمعیت ۵ هزار نفر حتی یک بیکار ندارد و به گونهای تدبیر و طراحی شده است که حتی از مناطق دیگر برای کار به این روستا میآیند.
وی در آیین بهرهبرداری از طرحهای تولیدی و اشتغالزایی روستایی استان گلستان، اظهار داشت: اقدامات وسیعی در کشور در سطح شهرها و روستاها در راستای عمران و آبادانی و توسعه در دست اجرا است و مردم منطقه براساس ظرفیتها و مزیتهای موجود، به کار و تلاش مشغول هستند.
بیکار صفر
وی با اشاره به گزارشهای ارائه شده از وضعیت روستای عطاآباد، خاطرنشان کرد: گزارشهای ارائه شده گویای این حقیقت است که مردم روستای عطاآباد از فرصتها و ظرفیتهای موجود بهترین استفاده را کردهاند به گونهای که حتی یک نفر در این روستا بیکار نیست.
جهانگیری با اشاره به بازدید چند سال پیش خود از روستایی در اطراف تهران، گفت: در آن روستا نیز مردم همگی مشغول حرفه مبل سازی بودند و در هر خانهای که وارد میشدیم، بخشی از خانه به کارگاه مبل سازی تبدیل شده بود.
وی همچنین با اشاره به سفر خود به استان کرمانشاه و بازدید از روستاهای استان، تصریح کرد: جوانان آن روستا با استفاده از ظرفیتهای موجود برای ساکنین اشتغال ایجاد کرده بودند و هیچ کس بیکار نبود.
مردم روستاها از نعمت آب، برق، راه و گاز برخوردارند
معاون اول رئیس جمهوری در ادامه با اشاره به برگزاری چند جلسه با موضوع آسیبهای اجتماعی که در حضور مقام معظم رهبری برگزار میشد، اظهار داشت: یکی از مباحث مطرح شده در این جلسات موضوع حاشیهنشینی و آسیبهای ناشی از آن بود.
وی با تأکید بر اینکه مردم روستاها از نعمت آب، برق، راه و گاز برخوردار هستند، گفت: در همین دولت تعداد روستاهای برخوردار از نعمت گاز از 14 هزار روستا به حدود 35 هزار روستا رسیده است و دغدغه اصلی امروز روستاها اشتغال و کار است.
تزریق منابع مالی از صندوق توسعه ملی
جهانگیری اظهار داشت: در جلسات آسیبهای اجتماعی از مقام معظم رهبری درخواست کردم که اجازه دهند 1.5 میلیارد دلار از منابع صندوق توسعه ملی برای اشتغالزایی در روستاها برداشت شود که خوشبختانه ایشان موافقت کردند و این منابع با نرخ سود پایین در اختیار روستاییان قرار گیرد.
معاون اول رئیس جمهوری ادامه داد: از محل همین منابع تاکنون 15 هزار میلیارد تومان تسهیلات روستایی به روستاییان پرداخت شده که منجر به 280 هزار فرصت شغلی شده است ضمن آنکه 7 هزار میلیارد تومان از این منابع هنوز باقی است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی معاون اول رئیس جمهوری، جهانگیری خطاب به همه جوانان و روستاییان کشور، گفت: همه میتوانند مانند مردم روستای عطاآباد همت کنند و از فرصتهای موجود برای اشتغالزایی استفاده کنند تا هیچ کس بیکار نباشد و دولت نیز در این مسیر حمایت خواهد کرد.
وی با اشاره به شرایط اقلیمی استان گلستان و حضور دریا و جنگل در این استان، خاطرنشان کرد: ظرفیتهای گردشگری استان گلستان شرایط مساعدی را فراهم کرده تا طبیعت زیبای این استان به عنوان یکی از مقاصد گردشگری مطرح باشد.
جهانگیری زمینهای حاصلخیز استان گلستان را از ظرفیتهای مهم بخش کشاورزی در این استان برشمرد و گفت: دولت در دوره ای تصمیم گرفت که 280 هزار هکتار از اراضی دشت حاصلخیز استان گلستان را زهکشی و ساماندهی کند که تاکنون 80 هزار هکتار از این طرح اجرا شده و 90 هزار هکتار نیز در دست اجرا است.
اینچه برون میتواند قطب بزرگ توسعهای کشور باشد
معاون اول رئیس جمهوری همچنین با اشاره به استعدادهای استان گلستان در بخش تجارت مرزی، افزود: استان گلستان مرز مشترک با کشور دوست، ترکمنستان دارد و جمهوری اسلامی ایران روابط خوبی با این کشور دارد البته گاهی موانعی پیش روی همکاریهای دو کشور وجود دارد که باید به سرعت برطرف شود.
وی افزود: در ابتدای دولت تدبیر و امید تصویب شد که منطقه اینچه برون در استان گلستان به منطقه آزاد تبدیل شود که این لایحه در مجلس شورای اسلامی مدت زیادی معطل ماند و پس از تصویب مجلس، به دلایلی به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارجاع شد که امیدوارم مجمع تشخیص این مصوبه را بسرعت نهایی کند، منطقه اینچه برون میتواند یک قطب بزرگ توسعهای باشد.
جهانگیری گفت: امکان خط ریلی که در همین منطقه ایجاد شده و میان استان گلستان، ترکمنستان و قزاقستان فعال است، امکان مهمی است که با حضور رؤسای جمهور این سه کشور افتتاح شد و اهمیت این مسیر ریلی تا حدی است که حتی میتواند ارتباط چین با غرب را برقرار کند.
احیای تالاب میانکاله و خلیج گرگان
معاون اول رئیس جمهوری در ادامه به ظرفیتهای استان گلستان در بخش صنعت و معدن اشاره کرد و افزود: یکی از اهداف این سفر بررسی طرحهای مهم در دست اجرا است تا در ماههای پایانی دولت موانع پیش رو برطرف و شاهد تکمیل این طرحها باشیم.
وی خلیج گرگان را از مهمترین موضوعات استان گلستان دانست و افزود: در جلسهای که درخصوص تالابهای کشور برگزار شده بود به پیشنهاد سازمان حفاظت محیط زیست برنامهای هفت ساله برای احیای تالاب میانکاله و خلیج گرگان تصویب شد که امیدوارم در این سفر مسائل و مشکلات پیش روی این موضوع مورد بررسی قرار گیرد.
مقاومسازی واحدهای مسکونی در روستاها
در این سفر معاون اول رئیس جمهوری 2 هزار و 500 واحد مسکن محرومین در ۶۴۸ روستای استان گلستان را افتتاح و کلید 80 هزارمین واحد مسکونی مقاوم سازی شده روستاهای استان گلستان را به مالک آن تقدیم کرد.
معاون اول رئیس جمهوری در حاشیه این مراسم در سخنانی در جمع مردم روستای پنج پیکر ضمن قدردانی از تلاشها و فعالیت مردم این روستا در حوزه بافت پارچه، گفت: علاوه بر کشاورزی و دامپروری در روستاها اقدامات جدیدی نظیر بافت پارچه بسیار پراهمیت است و دولت نیز تسهیلات مورد نیاز برای راهاندازی اینگونه فعالیتها را پرداخت خواهد کرد.
وی در ادامه با بیان اینکه اقدامات مهمی در روستاهای سراسر کشور برای مقاوم سازی واحدهای مسکونی انجام شده است، افزود: تاکنون بیش از 2 میلیون مسکن روستایی مقاومسازی و نوسازی شده و اینکه این روزها شنیده میشود که در فلان منطقه از کشور زلزله آمده اما تلفاتی نداشته است نتیجه همین مقاوم سازیها است.
دولت به آورده مالی طبقات ضعیف کمک کرد
جهانگیری همچنین با اشاره به اقدامات صورت گرفته در راستای تولید مسکن محرومین، گفت: بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و کمیته امداد امام خمینی(ره) در این زمینه پای کار آمدند و با کمک دولت میزان آورده طبقات ضعیف و محروم که خودشان قدرت بهسازی و نوسازی نداشتند، تأمین شد.
همچنین جهانگیری کارخانه تولید محصولات الیاف سیمانی در استان گلستان را مورد بهرهبرداری قرار داد. این کارخانه با هزینه 60 میلیارد تومان در زمینی به مساحت 3.5 هکتار راهاندازی شده و برای 55 نفر اشتغالزایی کرده است.
روز گذشته که اسحاق جهانگیری برای افتتاح و بازدید از چند طرح در زمینههای عمرانی، صنعتی، کشاورزی و روستایی وارد استان گلستان شد از روستای عطاآباد گلستان به عنوان الگویی برای روستاهای کشور در امر اشتغالزایی یاد کرد و گفت: روستای عطاآباد با جمعیت ۵ هزار نفر حتی یک بیکار ندارد و به گونهای تدبیر و طراحی شده است که حتی از مناطق دیگر برای کار به این روستا میآیند.
وی در آیین بهرهبرداری از طرحهای تولیدی و اشتغالزایی روستایی استان گلستان، اظهار داشت: اقدامات وسیعی در کشور در سطح شهرها و روستاها در راستای عمران و آبادانی و توسعه در دست اجرا است و مردم منطقه براساس ظرفیتها و مزیتهای موجود، به کار و تلاش مشغول هستند.
بیکار صفر
وی با اشاره به گزارشهای ارائه شده از وضعیت روستای عطاآباد، خاطرنشان کرد: گزارشهای ارائه شده گویای این حقیقت است که مردم روستای عطاآباد از فرصتها و ظرفیتهای موجود بهترین استفاده را کردهاند به گونهای که حتی یک نفر در این روستا بیکار نیست.
جهانگیری با اشاره به بازدید چند سال پیش خود از روستایی در اطراف تهران، گفت: در آن روستا نیز مردم همگی مشغول حرفه مبل سازی بودند و در هر خانهای که وارد میشدیم، بخشی از خانه به کارگاه مبل سازی تبدیل شده بود.
وی همچنین با اشاره به سفر خود به استان کرمانشاه و بازدید از روستاهای استان، تصریح کرد: جوانان آن روستا با استفاده از ظرفیتهای موجود برای ساکنین اشتغال ایجاد کرده بودند و هیچ کس بیکار نبود.
مردم روستاها از نعمت آب، برق، راه و گاز برخوردارند
معاون اول رئیس جمهوری در ادامه با اشاره به برگزاری چند جلسه با موضوع آسیبهای اجتماعی که در حضور مقام معظم رهبری برگزار میشد، اظهار داشت: یکی از مباحث مطرح شده در این جلسات موضوع حاشیهنشینی و آسیبهای ناشی از آن بود.
وی با تأکید بر اینکه مردم روستاها از نعمت آب، برق، راه و گاز برخوردار هستند، گفت: در همین دولت تعداد روستاهای برخوردار از نعمت گاز از 14 هزار روستا به حدود 35 هزار روستا رسیده است و دغدغه اصلی امروز روستاها اشتغال و کار است.
تزریق منابع مالی از صندوق توسعه ملی
جهانگیری اظهار داشت: در جلسات آسیبهای اجتماعی از مقام معظم رهبری درخواست کردم که اجازه دهند 1.5 میلیارد دلار از منابع صندوق توسعه ملی برای اشتغالزایی در روستاها برداشت شود که خوشبختانه ایشان موافقت کردند و این منابع با نرخ سود پایین در اختیار روستاییان قرار گیرد.
معاون اول رئیس جمهوری ادامه داد: از محل همین منابع تاکنون 15 هزار میلیارد تومان تسهیلات روستایی به روستاییان پرداخت شده که منجر به 280 هزار فرصت شغلی شده است ضمن آنکه 7 هزار میلیارد تومان از این منابع هنوز باقی است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی معاون اول رئیس جمهوری، جهانگیری خطاب به همه جوانان و روستاییان کشور، گفت: همه میتوانند مانند مردم روستای عطاآباد همت کنند و از فرصتهای موجود برای اشتغالزایی استفاده کنند تا هیچ کس بیکار نباشد و دولت نیز در این مسیر حمایت خواهد کرد.
وی با اشاره به شرایط اقلیمی استان گلستان و حضور دریا و جنگل در این استان، خاطرنشان کرد: ظرفیتهای گردشگری استان گلستان شرایط مساعدی را فراهم کرده تا طبیعت زیبای این استان به عنوان یکی از مقاصد گردشگری مطرح باشد.
جهانگیری زمینهای حاصلخیز استان گلستان را از ظرفیتهای مهم بخش کشاورزی در این استان برشمرد و گفت: دولت در دوره ای تصمیم گرفت که 280 هزار هکتار از اراضی دشت حاصلخیز استان گلستان را زهکشی و ساماندهی کند که تاکنون 80 هزار هکتار از این طرح اجرا شده و 90 هزار هکتار نیز در دست اجرا است.
اینچه برون میتواند قطب بزرگ توسعهای کشور باشد
معاون اول رئیس جمهوری همچنین با اشاره به استعدادهای استان گلستان در بخش تجارت مرزی، افزود: استان گلستان مرز مشترک با کشور دوست، ترکمنستان دارد و جمهوری اسلامی ایران روابط خوبی با این کشور دارد البته گاهی موانعی پیش روی همکاریهای دو کشور وجود دارد که باید به سرعت برطرف شود.
وی افزود: در ابتدای دولت تدبیر و امید تصویب شد که منطقه اینچه برون در استان گلستان به منطقه آزاد تبدیل شود که این لایحه در مجلس شورای اسلامی مدت زیادی معطل ماند و پس از تصویب مجلس، به دلایلی به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارجاع شد که امیدوارم مجمع تشخیص این مصوبه را بسرعت نهایی کند، منطقه اینچه برون میتواند یک قطب بزرگ توسعهای باشد.
جهانگیری گفت: امکان خط ریلی که در همین منطقه ایجاد شده و میان استان گلستان، ترکمنستان و قزاقستان فعال است، امکان مهمی است که با حضور رؤسای جمهور این سه کشور افتتاح شد و اهمیت این مسیر ریلی تا حدی است که حتی میتواند ارتباط چین با غرب را برقرار کند.
احیای تالاب میانکاله و خلیج گرگان
معاون اول رئیس جمهوری در ادامه به ظرفیتهای استان گلستان در بخش صنعت و معدن اشاره کرد و افزود: یکی از اهداف این سفر بررسی طرحهای مهم در دست اجرا است تا در ماههای پایانی دولت موانع پیش رو برطرف و شاهد تکمیل این طرحها باشیم.
وی خلیج گرگان را از مهمترین موضوعات استان گلستان دانست و افزود: در جلسهای که درخصوص تالابهای کشور برگزار شده بود به پیشنهاد سازمان حفاظت محیط زیست برنامهای هفت ساله برای احیای تالاب میانکاله و خلیج گرگان تصویب شد که امیدوارم در این سفر مسائل و مشکلات پیش روی این موضوع مورد بررسی قرار گیرد.
مقاومسازی واحدهای مسکونی در روستاها
در این سفر معاون اول رئیس جمهوری 2 هزار و 500 واحد مسکن محرومین در ۶۴۸ روستای استان گلستان را افتتاح و کلید 80 هزارمین واحد مسکونی مقاوم سازی شده روستاهای استان گلستان را به مالک آن تقدیم کرد.
معاون اول رئیس جمهوری در حاشیه این مراسم در سخنانی در جمع مردم روستای پنج پیکر ضمن قدردانی از تلاشها و فعالیت مردم این روستا در حوزه بافت پارچه، گفت: علاوه بر کشاورزی و دامپروری در روستاها اقدامات جدیدی نظیر بافت پارچه بسیار پراهمیت است و دولت نیز تسهیلات مورد نیاز برای راهاندازی اینگونه فعالیتها را پرداخت خواهد کرد.
وی در ادامه با بیان اینکه اقدامات مهمی در روستاهای سراسر کشور برای مقاوم سازی واحدهای مسکونی انجام شده است، افزود: تاکنون بیش از 2 میلیون مسکن روستایی مقاومسازی و نوسازی شده و اینکه این روزها شنیده میشود که در فلان منطقه از کشور زلزله آمده اما تلفاتی نداشته است نتیجه همین مقاوم سازیها است.
دولت به آورده مالی طبقات ضعیف کمک کرد
جهانگیری همچنین با اشاره به اقدامات صورت گرفته در راستای تولید مسکن محرومین، گفت: بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و کمیته امداد امام خمینی(ره) در این زمینه پای کار آمدند و با کمک دولت میزان آورده طبقات ضعیف و محروم که خودشان قدرت بهسازی و نوسازی نداشتند، تأمین شد.
همچنین جهانگیری کارخانه تولید محصولات الیاف سیمانی در استان گلستان را مورد بهرهبرداری قرار داد. این کارخانه با هزینه 60 میلیارد تومان در زمینی به مساحت 3.5 هکتار راهاندازی شده و برای 55 نفر اشتغالزایی کرده است.
فؤادحسین با حضور در تهران خبر داد
آغاز روند پرداخت بدهیهای عراق به ایران
گروه سیاسی/ «فؤاد حسین»، وزیر امور خارجه عراق روز گذشته برای دومین بار در کمتر از یک ماه گذشته به تهران سفر کرد و با شماری از مقامهای بلندپایه کشورمان دیدار و گفتوگو کرد. او پیشتر در بهمن ماه سال جاری نیز در رأس هیأتی دیپلماتیک به تهران سفر کرده و با محمدجواد ظریف، همتای ایرانی خود و رئیس جمهوری و دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران دیدار و گفتوگو کرده بود. این سفر در حالی صورت گرفته است که بروز تحولاتی در منطقه از جمله حملات اخیر به نمایندگی امریکا در عراق و ادعای انتساب این حملات به نیروهای نظامی ایران و همچنین روند بازپرداخت بدهیهای عراق به ایران از جمله موضوعات مورد بحث میان مقامهای تهران و بغداد است. این در حالی است که در ادامه این تحولات، امریکا چند روز پیش مناطقی را در خاک سوریه مورد حمله نظامی قرار داد و اعلام کرد که پیامی برای ایران بوده است. اگرچه مقامهای دیپلماتیک کشورمان به طور رسمی نقش ایران در هرگونه حمله علیه پایگاهها و مراکز امریکایی در خاک عراق را رد کردهاند با این حال به نظر میرسد که وزیر خارجه عراق با هدف تلاش برای تعدیل تحولات جاری در نقاطی از منطقه که میان ایران و امریکا درگیری وجود دارد، به تهران سفر کرده است. موضوع پرداخت بدهی مالی بغداد به تهران از دیگر مواردی است که فؤاد حسین با حضور خود در تهران از شروع روند آن خبر داده است. دراین رابطه پیش از این، عبدالناصر همتی، رئیس کل بانک مرکزی طی یک الی دو سال گذشته با هدف رایزنی درباره روند پرداخت بدهی عراق به این کشور سفر کرده بود و در دیدار با همتای عراقی خود خواستار اجرای قرارداد دو کشور درخصوص فروش گاز و برق ایران و نحوه وصول درآمد آن شده بود. اینک وزیر خارجه عراق در سفر به تهران از هموار شدن پرداخت این بدهیها به ایران خبر داده و گفته است که محورهای گفتوگو در این سفر درباره روابط دوجانبه، اوضاع منطقه و جلوگیری از تشدید اوضاع خواهد بود.
تعویق پرداخت بدهی به دلیل تحریم
فؤاد حسین در نخستین برنامه دیدارش با علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی دیدار کرد. وزیر خارجه عراق در این دیدار گفت که با تلاش مستمر حوزههای مالی و بانکی و دستگاههای اقتصادی ایران و عراق برخی از موانع مهم برداشته شده و بزودی بر اساس مدل مورد توافق دو کشور روند پرداخت بدهیها آغاز میشود. وی با اشاره به توافقات انجام شده بین مسئولان دو کشور برای تأدیه بدهی عراق به ایران که به دلیل تحریمهای خارجی به تعویق افتاده افزود: با تلاش مستمر حوزههای مالی و بانکی و دستگاههای اقتصادی ایران و عراق برخی از موانع مهم برداشته شده و بزودی بر اساس مدل مورد توافق دو کشور روند پرداخت بدهیها آغاز میشود.
شمخانی هم در این دیدار بر ضرورت همکاری و تشریک مساعی کشورهای منطقه برای کاهش تنش و انجام گفتوگوهای سازنده برای فروکش کردن بحرانهای موجود تأکید کرد و افزود: آرامش و امنیت امروز عراق حاصل اقتدار مرجعیت، تدبیر دولتمردان و مجاهدت حماسی نیروهای مسلح و گروههای مقاومت مردمی است و باید از آن حراست شود.
او با اشاره به تحرکات اخیر امریکا در عراق، تأخیر در اجرای قانون مصوب مجلس این کشور مبنی بر خروج نیروهای نظامی بیگانه از عراق را موجب افزایش تنش و تصاعد بحران در منطقه خواند.
دبیر شورای عالی امنیت ملی با بیان اینکه اقدامات اخیر امریکا برای تقویت و توسعه فعالیتهای تروریستی داعش در منطقه و حمله وحشیانه به نیروهای ضد تروریستی مقاومت، آغاز دور جدیدی از تروریسم سازمان یافته است، تصریح کرد: ایران و دیگر کشورهای ضد تروریسم اجازه نخواهند داد تروریسم تکفیری وابسته، بار دیگر در منطقه احیا شود. شمخانی همچنین با اشاره به وضعیت اسفبار مردم مظلوم یمن که نوعی نسل کشی را تداعی میکند، آمادگی کشورمان را برای همکاری در پایان دادن به جنگ ۴ ساله در این کشور اعلام کرد.
آمادگی بغداد برای توسعه همکاریها با تهران
وزیر خارجه عراق در ادامه برنامههای خود همچنین با حضور در محل وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران با محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه دیدار و گفتوگو کرد.
به گزارش ایسنا، در دیدار محمدجواد ظریف و فؤاد حسین ابعاد مختلف همکاریهای سیاسی، اقتصادی و تبادلات مرزی مورد بحث و گفتوگو قرار گرفت. ظریف در این دیدار اقدام خطرناک امریکا در حمله به نیروهای عراقی در مناطق مرزی عراق و سوریه را محکوم کرد و این حملات غیرقانونی را نقض حاکمیت کشور قلمداد نمود.
وزیر امور خارجه کشورمان برخی حملات و اتفاقات اخیر در داخل خاک عراق را مشکوک دانست که میتواند با هدف اختلال در روابط ایران و عراق و برهم زدن امنیت و ثبات این کشور طراحی شده باشد، وی افزود: ما بر ضرورت اقدام دولت عراق برای یافتن مسببین این حوادث تأکید داریم. وی با اشاره به مشکلاتی که برای تانکرهای حامل سوخت ایرانی در مرز تمرچین پیش آمده، ابراز امیدواری کرد با مساعدت مقامات عراقی مشکلات تردد تانکرها بین دو کشور حل و فصل گردد.
وزیر امور خارجه کشورمان فراهم شدن مقدمات آغاز ساخت و تکمیل خط آهن شلمچه - بصره را کمک به گسترش مناسبات تجاری بین دو کشور دانست و خواستار سرعت عمل مسئولان مربوطه دو کشور برای اجرایی شدن هرچه سریعتر این خط آهن شد.
فؤاد حسین وزیر امور خارجه عراق نیز در این ملاقات ضرورت مساعی دو طرف برای گسترش همهجانبه روابط را مورد تأکید قرار داد و آمادگی بغداد برای توسعه روابط را به اطلاع وزیر امور خارجه کشورمان رساند. وزیر امور خارجه عراق با اشاره به پیشرفتهای به دست آمده در مذاکرات بین دو کشور در زمینه دسترسی ایران به منابع مالی خود در عراق، بر آمادگی این کشور در جهت تسهیل دسترسی ایران به وجوه خود در این کشور تأکید کرد. فؤاد حسین همچنین گفت اطمینان میدهم بغداد اجازه سوءاستفاده از اتفاقات این کشور برای برهم زدن روابط عالی دو کشور را نخواهد داد. در این دیدار تحولات منطقهای نیز مورد بحث و گفتوگوی طرفین قرار گرفت.
تعویق پرداخت بدهی به دلیل تحریم
فؤاد حسین در نخستین برنامه دیدارش با علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی دیدار کرد. وزیر خارجه عراق در این دیدار گفت که با تلاش مستمر حوزههای مالی و بانکی و دستگاههای اقتصادی ایران و عراق برخی از موانع مهم برداشته شده و بزودی بر اساس مدل مورد توافق دو کشور روند پرداخت بدهیها آغاز میشود. وی با اشاره به توافقات انجام شده بین مسئولان دو کشور برای تأدیه بدهی عراق به ایران که به دلیل تحریمهای خارجی به تعویق افتاده افزود: با تلاش مستمر حوزههای مالی و بانکی و دستگاههای اقتصادی ایران و عراق برخی از موانع مهم برداشته شده و بزودی بر اساس مدل مورد توافق دو کشور روند پرداخت بدهیها آغاز میشود.
شمخانی هم در این دیدار بر ضرورت همکاری و تشریک مساعی کشورهای منطقه برای کاهش تنش و انجام گفتوگوهای سازنده برای فروکش کردن بحرانهای موجود تأکید کرد و افزود: آرامش و امنیت امروز عراق حاصل اقتدار مرجعیت، تدبیر دولتمردان و مجاهدت حماسی نیروهای مسلح و گروههای مقاومت مردمی است و باید از آن حراست شود.
او با اشاره به تحرکات اخیر امریکا در عراق، تأخیر در اجرای قانون مصوب مجلس این کشور مبنی بر خروج نیروهای نظامی بیگانه از عراق را موجب افزایش تنش و تصاعد بحران در منطقه خواند.
دبیر شورای عالی امنیت ملی با بیان اینکه اقدامات اخیر امریکا برای تقویت و توسعه فعالیتهای تروریستی داعش در منطقه و حمله وحشیانه به نیروهای ضد تروریستی مقاومت، آغاز دور جدیدی از تروریسم سازمان یافته است، تصریح کرد: ایران و دیگر کشورهای ضد تروریسم اجازه نخواهند داد تروریسم تکفیری وابسته، بار دیگر در منطقه احیا شود. شمخانی همچنین با اشاره به وضعیت اسفبار مردم مظلوم یمن که نوعی نسل کشی را تداعی میکند، آمادگی کشورمان را برای همکاری در پایان دادن به جنگ ۴ ساله در این کشور اعلام کرد.
آمادگی بغداد برای توسعه همکاریها با تهران
وزیر خارجه عراق در ادامه برنامههای خود همچنین با حضور در محل وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران با محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه دیدار و گفتوگو کرد.
به گزارش ایسنا، در دیدار محمدجواد ظریف و فؤاد حسین ابعاد مختلف همکاریهای سیاسی، اقتصادی و تبادلات مرزی مورد بحث و گفتوگو قرار گرفت. ظریف در این دیدار اقدام خطرناک امریکا در حمله به نیروهای عراقی در مناطق مرزی عراق و سوریه را محکوم کرد و این حملات غیرقانونی را نقض حاکمیت کشور قلمداد نمود.
وزیر امور خارجه کشورمان برخی حملات و اتفاقات اخیر در داخل خاک عراق را مشکوک دانست که میتواند با هدف اختلال در روابط ایران و عراق و برهم زدن امنیت و ثبات این کشور طراحی شده باشد، وی افزود: ما بر ضرورت اقدام دولت عراق برای یافتن مسببین این حوادث تأکید داریم. وی با اشاره به مشکلاتی که برای تانکرهای حامل سوخت ایرانی در مرز تمرچین پیش آمده، ابراز امیدواری کرد با مساعدت مقامات عراقی مشکلات تردد تانکرها بین دو کشور حل و فصل گردد.
وزیر امور خارجه کشورمان فراهم شدن مقدمات آغاز ساخت و تکمیل خط آهن شلمچه - بصره را کمک به گسترش مناسبات تجاری بین دو کشور دانست و خواستار سرعت عمل مسئولان مربوطه دو کشور برای اجرایی شدن هرچه سریعتر این خط آهن شد.
فؤاد حسین وزیر امور خارجه عراق نیز در این ملاقات ضرورت مساعی دو طرف برای گسترش همهجانبه روابط را مورد تأکید قرار داد و آمادگی بغداد برای توسعه روابط را به اطلاع وزیر امور خارجه کشورمان رساند. وزیر امور خارجه عراق با اشاره به پیشرفتهای به دست آمده در مذاکرات بین دو کشور در زمینه دسترسی ایران به منابع مالی خود در عراق، بر آمادگی این کشور در جهت تسهیل دسترسی ایران به وجوه خود در این کشور تأکید کرد. فؤاد حسین همچنین گفت اطمینان میدهم بغداد اجازه سوءاستفاده از اتفاقات این کشور برای برهم زدن روابط عالی دو کشور را نخواهد داد. در این دیدار تحولات منطقهای نیز مورد بحث و گفتوگوی طرفین قرار گرفت.
گزارش امریکا درباره قاتل خاشقجی
محمدبن سلمان ولیعهد عربستان آمر قتل جمال خاشقجی خوانده شد اما درلیست مجازات قرار نگرفت
زهره صفاری/ حدود دو سال پس از قتل «جمال خاشقجی»، روزنامه نگار منتقد سعودی، «محمد بن سلمان»، ولیعهد جوان عربستان در گزارش امنیتی 4 صفحهای دولت جدید امریکا بهعنوان متهم ردیف اول این جنایت فجیع معرفی شد. گزارشی که گرچه دور از انتظار نبود و هیچ مجازاتی را از سوی امریکا متوجه شاهزاده جوان سعودی نکرده اما از سوی وزارت خارجه عربستان کذب و بیاساس خوانده شده است. به گزارش «نیویورک تایمز»، این گزارش که تحت نظر تیمی اجرایی از سوی دولت «جو بایدن» و با هدایت سازمان سیای امریکا انجام شده است، با توجه به سلطه بن سلمان بر عربستان از سال 2017 و فضای خفقان و رعب انگیز عربستان تحت حاکمیت او، هیچ اقدامی به مراتب کوچکتر از این جنایت فجیع را بدون رضایت شاهزاده جوان سعودی قابل انجام ندانسته است. از طرفی مداخله مشاور اصلی و اعضای تیم حفاظت ولیعهد جوان در این جنایت، حمایت او از سرکوب منتقدان خارجی مانند «جمال خاشقجی» ستون نویس واشنگتن پست و از طرفی کنترل کامل بن سلمان بر ارگانهای امنیتی و اطلاعاتی عربستان، نشان میدهد که این جنایت با فرمان شاهزاده سعودی انجام شده است. از سوی دیگر بن سلمان، «خاشقجی» را بهعنوان تهدیدی برای سلطنت خود میدانسته و از هر گونه اقدامی برای ساکت کردن او حمایت می کرده است. به طوری که حتی پیشتر از جنایت سال 2018 نیز اقداماتی علیه او انجام شده اما بینتیجه مانده بود. اما با همه این دلایل به نوشته الجزیره، وزارت خارجه عربستان این اتهام را بیاساس خوانده و در واکنش به آن در بیانیهای نوشت: «عربستان به طور کامل این گزارش را کذب دانسته و مستندات آن را غیرقابل قبول میداند. این جنایت مغایر با قوانین و ارزشهای عربستان است و افرادی که در این قتل مشارکت داشتند شناسایی و محاکمه شدهاند. این روند از سوی خانواده «جمال خاشقجی» نیز مورد استقبال قرار گرفت.» گفته میشود دولت عربستان در سال 2019 با اهدای خانههای چند میلیون دلاری و تعیین حقوق ماهیانه برای 4 فرزند خاشقجی بهعنوان غرامت این جنایت رضایت آنها را گرفته است، بهطوری که «صلاح» یکی از پسران این روزنامه نگار نیز چندی بعد در توئیتی اعلام کرد خانواده او قاتلان پدرش را بخشیدهاند.
موضع منفعل امریکا
اما انتشار این گزارش آن هم پس از سالها پنهانکاری دولت «دونالد ترامپ»، به نظر نمیرسد تغییر محسوسی در رفتار امریکا در برابر خاندان سعودی ایجاد کند. چراکه دولت بایدن نگران از تبعات دیپلماتیک مجازات ولیعهد سعودی تنها تحریمهایی را علیه برخی مقامات امنیتی عربستان و عوامل دخیل در این جنایت اعلام کرد. به باور تحلیلگران دولت امریکا برای حفظ متحدان منطقهای خود و همچنین سوق نیافتن عربستان به سوی رقیب بزرگش چین، مجازات فردی را نادیده گرفته است. به نوشته «نیویورک تایمز»، در حالی که مجلس نمایندگان امریکا نیز از این گزارش استقبال کردهاند اما برخی دموکراتها مانند «آدام شف» رئیس کمیته امنیتی مجلس نمایندگان نیز همسو با دولت، تحریم فردی شاهزاده سعودی را قابل قبول نمیدانند: «راههای زیادی وجود دارد که میتواند بدون لطمه زدن به روابط دو کشور، افراد را مجازات کرد. اما نباید فراموش کرد که شاهزاده سعودی دستش به خون یک شهروند امریکایی و یک خبرنگار آلوده است که به نظر من بسیار قدرتمند است.» آنچه مسلم است سختگیرانهترین مجازاتی که امریکا برای عربستان اجرا کرده، به تحریم مسافرتی و دسترسیهای مالی مقامات ارشد دخیل در این پرونده شامل «احمد حسن محمد العسیری»، معاون رئیس اطلاعات عربستان و اعضای گروه ضربت عربستان محدود شده و 76 نفر از مقامات سعودی که علیه روزنامه نگاران، فعالان سیاسی و مخالفان اقداماتی داشتهاند، نیز در قالب «تحریم خاشقجی» با محدودیت صدور ویزا روبهرو شدهاند. «آنتونی بلینکن»، وزیر خارجه امریکا در این باره گفت: «روابط با عربستان به مراتب وسیعتر از هر متحد دیگری است و بن سلمان فراتر از یک شخص است. بنابراین اقدامات ما نباید روابط دو کشور را خدشه دار کند اما باید آن را هر چه بیشتر در راستای منافع و ارزشهای امریکا قرار دهد.» این در حالی است که به گزارش «یورونیوز»، جو بایدن رئیس جمهوری امریکا در گفتوگوی تلفنی با ملک سلمان، پادشاه عربستان گفته که قواعد در حال تغییر هستند. وی در گفت و گویی تصریح کرد که در روابط پادشاهی سعودی با ایالات متحده «جمعه و دوشنبه تغییرات مهمی را اعلام خواهیم کرد.» بایدن جمعه شب در گفتوگو با شبکه تلویزیونی یونیویژن افزود: «قصد داریم آنها را درباره نقض حقوق بشر مسئول بدانیم و مطمئن شویم اگر میخواهند مسأله را با ما حل کنند باید مسأله حقوق بشر را هم حل کنند و با موارد نقض به همان شیوهای که باید، برخورد کنند.»
انتقاد از امریکا
باوجود ستایشهای داخلی اطرافیان «جو بایدن»، اما تصمیم به رهایی بن سلمان از مجازات این جنایت از سوی گروههای حامی حقوق بشر مورد نقد قرار گرفت. گروه فعال حقوق بشری حامی «جمال خاشقجی» که با نام «اکنون دموکراسی برای جهان عرب» فعالیت دارند، از دولت «بایدن» خواستند دستکم اقدام به تحریم فردی و شرکتهای تحت نظارت او در سراسر جهان کنند؛ موضوعی که از سوی «باب منندز»، رئیس کمیته روابط خارجی سنا نیز مورد تأیید قرار گرفت: «ما باید کاری کنیم که امثال بن سلمان تبعات واقعی اقداماتشان را درک کنند و این پیام را به همه سران خودکامه جهان برسانیم.»
به گزارش یورو نیوز به نقل از یکی از مشاوران کنگره، دولت بایدن در حال بازتعریف روابط با ریاض برای تفکیک فروش تسلیحات تهاجمی و دفاعی است. با این حال «اگنس کامارد»، گزارشگر ویژه سازمان امنیت در تحقیقات قتل سال 2018 جمال خاشقجی اما از امریکا خواست عدالت را در این پرونده با تحریم بن سلمان برقرار کند. انصارالله یمن نیز به این امر واکنش نشان داد. به گزارش ایسنا به نقل از روسیا الیوم، محمد علی الحوثی، عضو شورای عالی سیاسی یمن و از رهبران برجسته انصارالله گفت: «سعودی قدمی را بدون اجازه امریکا برنمی دارد و بعید نیست که دولت ترامپ در قتل خاشقجی دخیل باشد.»
در همین حال برخی کشورهای عربی مانند کویت به انتشار این گزارش واکنش نشان داده و بر مخالفت قاطع خود بر هر آنچه به حاکمیت عربستان لطمه بزند تأکید کردند.
موضع منفعل امریکا
اما انتشار این گزارش آن هم پس از سالها پنهانکاری دولت «دونالد ترامپ»، به نظر نمیرسد تغییر محسوسی در رفتار امریکا در برابر خاندان سعودی ایجاد کند. چراکه دولت بایدن نگران از تبعات دیپلماتیک مجازات ولیعهد سعودی تنها تحریمهایی را علیه برخی مقامات امنیتی عربستان و عوامل دخیل در این جنایت اعلام کرد. به باور تحلیلگران دولت امریکا برای حفظ متحدان منطقهای خود و همچنین سوق نیافتن عربستان به سوی رقیب بزرگش چین، مجازات فردی را نادیده گرفته است. به نوشته «نیویورک تایمز»، در حالی که مجلس نمایندگان امریکا نیز از این گزارش استقبال کردهاند اما برخی دموکراتها مانند «آدام شف» رئیس کمیته امنیتی مجلس نمایندگان نیز همسو با دولت، تحریم فردی شاهزاده سعودی را قابل قبول نمیدانند: «راههای زیادی وجود دارد که میتواند بدون لطمه زدن به روابط دو کشور، افراد را مجازات کرد. اما نباید فراموش کرد که شاهزاده سعودی دستش به خون یک شهروند امریکایی و یک خبرنگار آلوده است که به نظر من بسیار قدرتمند است.» آنچه مسلم است سختگیرانهترین مجازاتی که امریکا برای عربستان اجرا کرده، به تحریم مسافرتی و دسترسیهای مالی مقامات ارشد دخیل در این پرونده شامل «احمد حسن محمد العسیری»، معاون رئیس اطلاعات عربستان و اعضای گروه ضربت عربستان محدود شده و 76 نفر از مقامات سعودی که علیه روزنامه نگاران، فعالان سیاسی و مخالفان اقداماتی داشتهاند، نیز در قالب «تحریم خاشقجی» با محدودیت صدور ویزا روبهرو شدهاند. «آنتونی بلینکن»، وزیر خارجه امریکا در این باره گفت: «روابط با عربستان به مراتب وسیعتر از هر متحد دیگری است و بن سلمان فراتر از یک شخص است. بنابراین اقدامات ما نباید روابط دو کشور را خدشه دار کند اما باید آن را هر چه بیشتر در راستای منافع و ارزشهای امریکا قرار دهد.» این در حالی است که به گزارش «یورونیوز»، جو بایدن رئیس جمهوری امریکا در گفتوگوی تلفنی با ملک سلمان، پادشاه عربستان گفته که قواعد در حال تغییر هستند. وی در گفت و گویی تصریح کرد که در روابط پادشاهی سعودی با ایالات متحده «جمعه و دوشنبه تغییرات مهمی را اعلام خواهیم کرد.» بایدن جمعه شب در گفتوگو با شبکه تلویزیونی یونیویژن افزود: «قصد داریم آنها را درباره نقض حقوق بشر مسئول بدانیم و مطمئن شویم اگر میخواهند مسأله را با ما حل کنند باید مسأله حقوق بشر را هم حل کنند و با موارد نقض به همان شیوهای که باید، برخورد کنند.»
انتقاد از امریکا
باوجود ستایشهای داخلی اطرافیان «جو بایدن»، اما تصمیم به رهایی بن سلمان از مجازات این جنایت از سوی گروههای حامی حقوق بشر مورد نقد قرار گرفت. گروه فعال حقوق بشری حامی «جمال خاشقجی» که با نام «اکنون دموکراسی برای جهان عرب» فعالیت دارند، از دولت «بایدن» خواستند دستکم اقدام به تحریم فردی و شرکتهای تحت نظارت او در سراسر جهان کنند؛ موضوعی که از سوی «باب منندز»، رئیس کمیته روابط خارجی سنا نیز مورد تأیید قرار گرفت: «ما باید کاری کنیم که امثال بن سلمان تبعات واقعی اقداماتشان را درک کنند و این پیام را به همه سران خودکامه جهان برسانیم.»
به گزارش یورو نیوز به نقل از یکی از مشاوران کنگره، دولت بایدن در حال بازتعریف روابط با ریاض برای تفکیک فروش تسلیحات تهاجمی و دفاعی است. با این حال «اگنس کامارد»، گزارشگر ویژه سازمان امنیت در تحقیقات قتل سال 2018 جمال خاشقجی اما از امریکا خواست عدالت را در این پرونده با تحریم بن سلمان برقرار کند. انصارالله یمن نیز به این امر واکنش نشان داد. به گزارش ایسنا به نقل از روسیا الیوم، محمد علی الحوثی، عضو شورای عالی سیاسی یمن و از رهبران برجسته انصارالله گفت: «سعودی قدمی را بدون اجازه امریکا برنمی دارد و بعید نیست که دولت ترامپ در قتل خاشقجی دخیل باشد.»
در همین حال برخی کشورهای عربی مانند کویت به انتشار این گزارش واکنش نشان داده و بر مخالفت قاطع خود بر هر آنچه به حاکمیت عربستان لطمه بزند تأکید کردند.
رئیس سازمان برنامه و بودجه عنوان کرد
دولت یک روز هم در پرداخت یارانه نقدی تأخیر نکرد
گروه اقتصادی/ «پرداخت یارانه نقدی به خانوارها در حال انجام است و واقعاً تعدادی از شهروندان به این درآمدها بسیار وابسته هستند؛ باید یارانه نقدی در یک روز خاص در ماه پرداخت شود و حتی نباید یارانه نقدی با یک روز تأخیر پرداخت شود.» محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه در صحن علنی مجلس این جمله را گفت و تأکید کرد که تحت هیچ شرایطی نباید تأخیر در پرداخت یارانهها اتفاق بیفتد.
چند وقتی است که دولت و مجلس برای بودجه 1400 در حال بحث و تبادل نظر هستند. روز گذشته یکی از مباحثی که اختلاف بین دو قوه ایجاد کرد، پیشنهاد حذف تنخواه یک درصدی دولت از بانک مرکزی به منظور جلوگیری از بینظمی مالی دولت بود.
برخی نمایندگان مجلس از جمله محسن دهنوی نماینده تهران در زمان بررسی بودجه 1400 اظهار داشتند که باید تنخواه یک درصدی از بانک مرکزی برداشته شود تا مبادا بی نظمی مالی صورت گیرد.
در این میــــــــــــــــان نوبخت به پیشنهاددهندگان با صراحت عنوان داشت که بدون تنخواه دولتهای بعدی امکان پرداخت یارانه را نخواهند داشت. قطعاً دولتهای آینده دچار مشکلات فراوانی میشوند اگر از این مجوز تنخواه استفاده نکنند کما اینکه طبق این مجوز باید دو ماه بعد تنخواه پرداخت شود، اگر این مجوز نباشد امکان پرداختها نیست. با این مجوز فرصتی داده میشود تا به وقت یارانه به محرومان داده شود.
معاون رئیس جمهوری با بیان اینکه دولت پیش از این از شورای عالی هماهنگی اقتصادی و با موافقت مقام معظم رهبری مجوز لازم را برای استفاده از اوراق و منابع مالی خزانه اخذ کرده است، گفت که این مجوز برای این منظور اخذ شد که یارانهها سر موقع و بی هیچ تأخیری پرداخت شود.اما تأکید نمایندگان بر این بوده که مجوز از مجلس گرفته شده و به سمت شورای دیگری برای اجازه قانونی نرویم.
نوبخت تأکید کرد که برای دادن نظم و پرداخت بموقع یارانه نقدی ما مجوز تنخواه را از مجلس میخواهیم چون اگر این اتفاق نیفتد، دولت بعدی دچار مشکل میشود.
علی قنبری، استاد دانشگاه تربیت مدرس درباره دریافت تنخواه دولت از بانک مرکزی با هدف پرداخت یارانهها به «ایران» گفت که سالیان متمادی است که میگویم پرداخت یارانه نقدی باید هدفمند شود و به افرادی تعلق بگیرد که در دهکهای پایین جامعه باشند اما با وجود تمام صحبتهای کارشناسی، دولت احمدینژاد این امر را شروع کرد و در دولت فعلی هم ادامه پیدا کرد، اگر گروههای هدف به درستی انتخاب شده بودند، اکنون مشکلی وجود نداشت و واقعاً نیاز نبود که دولت به دنبال استقراض از بانک مرکزی باشد.
او ادامه داد در شرایط فعلی که برای حذف دهکهای بالای جامعه از یارانه نقدی برنامهای وجود ندارد و از سوی دیگر نمیتوان دولت آینده را در مقابل یک بودجه مشکلدار گذاشت چارهای جز ادامه راههای گذشته نیست و دولت مجبور به گرفتن پول از بانک مرکزی است.
این استاد دانشگاه اظهار داشت که یکی از امیدواریهای ما این است که دولت بعدی موضوع هدفمندی یارانهها را ختم به خیر کند و اجازه ندهد که مسیر دولتهای گذشته طی شود، چرا که این امر بشدت برای اقتصادی که میخواهد از درآمدهای نفتی خود بکاهد مضر است؛ برای آنکه از دهکهای پایین جامعه حمایت شود راهکارهای خوبی وجود دارد.
به گزارش ایرنا، با وجود برخی مخالفتها در نهایت با رأی موافق ۵١ نماینده پیشنهاد یاد شده و مجوز تنخواه یک درصدی دولت از بانک مرکزی حفظ شد.
بر این اساس جزء یک بند الف تبصره ۱۴ ماده واحده لایحه بودجه، در اجرای قانون هدفمندکردن یارانهها مصوب ۱۵ دیماه ۸۸ با اصلاحات و الحاقات بعدی تمامی مندرج در این قانون به استثنای عوارض شهرداریها و دهیاریها، منابع حاصل از فروش آب و برق، حق بیمه مشترکین گاز طبیعی و عوارض گازرسانی به حساب سازمان هدفمندسازی یارانهها نزد خزانهداری کل کشور واریز میشود.
همچنین نمایندگان با تصویب جزء ۴ بند الف تبصره ۱۴، بانک مرکزی را موظف کردند برای پرداخت بموقع مصارف هدفمندی و براساس درخواست سازمان برنامه و بودجه کشور معادل یک درصد جمع مصارف جدول تبصره 14 را به صورت تنخواه در اختیار سازمان هدفمندسازی یارانهها قرار دهد. در این میان تنخواه مذکور باید حداکثر تا دو ماه پس از دریافت از محل منابع جدول مذکور تسویه شود. شرط استفاده مجدد از این تنخواه، تسویه تنخواه قبلی است.
این حکم مشمول تنخواه خزانهداری کل کشور نمیشود. سازمان برنامه و بودجه مکلف است در صورت کسری منابع یارانه نقدی منابع را از سایر محلها تأمین و به حساب سازمان هدفمندسازی یارانهها نزد خزانهداری واریز و حداکثر تا دو ماه پس از آن تسویه کند. شرط استفاده مجدد از این محل تسویه منابع قبلی است.
در بند دیگر تبصره ۱۴ لایحه بودجه که توسط نمایندگان تصویب شد نیز آمده است که منابع ارزی مندرج در بخش منابع جدول این تبصره با نرخ سامانه معاملات الکترونیکی تخصیص، تسعیر و مبادله به صورت کامل صرف مصارف جدول این تبصره میشود.
منابع ارزی در بخش منابع جدول این تبصره بلافاصله توسط وزارت نفت به حسابهای معرفی شده بانک مرکزی واریز و به محض وصول توسط بانک مرکزی به نرخ تسعیر و مستقیماً به حساب سازمان هدفمندی یارانهها نزد خزانهداری کل واریز میشود و به صورت کامل صرف مصارف جدول تبصره 14 میشود.
همچنین بر اساس مصوبه منابع مجلس مجموع منابع هدفمندی یارانهها در سال 1400 به 333 هزار میلیارد تومان رسید.
همچنین در جلسه روز گذشته بررسی بودجه 1400 نمایندگان مجلس با فروش اوراق از سوی سازمان هدفمندی یارانهها به عنوان یک شرکت دولتی جهت تأمین منابع مالی لازم برای پرداخت بموقع یارانهها مخالفت کردند. این درحالی است که به گفته نوبخت مجوز این اقدام پیش از این از شورای عالی هماهنگی اقتصادی اخذ شده بود.
در جریان بررسی تبصره 14ماده واحده لایحه بودجه، رئیس سازمان برنامه و بودجه در پاسخ به سؤال رئیس مجلس شورای اسلامی درباره زمان انتشار اوراق مالی اسلامی تأکید کرد که سررسید این اوراق در سالهای بعد فرا میرسد و شرکت دولتی سازمان هدفمندسازی مثل سایر شرکتها اوراق منتشر خواهد کرد که در سالهای بعد پرداخت میشود. البته دولت همچون شرکتهای دولتی هیچ تضمینی برای بازپرداخت آن نخواهد داشت.
نمایندگان مجلس در بررسی جزئیات لایحه بودجه ۱۴۰۰ با رأی موافق به بند د تبصره ۱۶، دولت را مکلف کردند از طریق خزانهداری کل کشور ماهانه معادل 2 درصد از یکدوازدهم هزینههای جاری شرکتهای دولتی، بانکها و مؤسسات انتفاعی وابسته به دولت مندرج در پیوست شماره (۳) این قانون که سودده و فاقد زیان انباشت طبق آخرین صورت مالی حسابرسی شده باشند به استثنای هزینههای استهلاک و هزینه عملیاتی بانک و بیمه را از حسابهای آنها برداشت و به حساب درآمد عمومی نزد خزانهداری کل کشور این قانون واریز کند.
سقف حقوق معاف از مالیات، ۴ میلیون تومان شد
نرخ مالیات بر درآمد حقوق کارکنان دولتی و غیردولتی اعم از حقوق و مزایا (به استثناء قضات) همچنین اعضای هیأت علمی (آموزشی و پژوهشی) شاغل و بازنشسته دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی مشخص شد.نمایندگان در نشست علنی دیروز مجلس شورای اسلامی در جریان بررسی بخش درآمدی لایحه بودجه سال ۱۴۰۰، با ردیف ۴ بند (الف) تبصره ۱۲ ماده واحده این لایحه موافقت کردند. براساس ردیف۴ این بند؛ سقف معافیت مالیاتی موضوع ماده(۸۴) قانون مالیاتهای مستقیم در سال ۱۴۰۰ مبلغ چهارصد و هشتاد میلیون(۴۸۰.۰۰۰.۰۰۰)ریال تعیین میشود./خانه ملت
شرکتهای بیمه مکلف به پرداخت ماهانه
۴ هزار میلیارد ریال به خزانه شدند
مجلس شورای اسلامی شرکتهای بیمه را مکلف کرد که مبلغ چهار هزار میلیارد ریال از اصل حق بیمه شخص ثالث دریافتی را بهصورت ماهانه به حساب درآمد عمومی نزد خزانهداری کل کشور واریز کنند.نمایندگان مجلس شورای اسلامی دیروز و در هشتمین جلسه رسیدگی به جزئیات لایحه بودجه ۱۴۰۰ با بند «الف» تبصره ۱۰ لایحه بودجه موافقت کردند.بر اساس بند(الف) تبصره ۱۰؛ شرکتهای بیمهای مکلفند مبلغ ۴ هزار میلیارد ریال از اصل حق بیمه شخص ثالث دریافتی را طی جدولی که براساس فروش بیمه (پرتفوی) هر یک از شرکتها تعیین و به تصویب شورایعالی بیمه میرسد بهصورت ماهانه به حساب درآمد عمومی ردیف ۱۶۰۱۱۱ جدول شماره (۵) این قانون نزد خزانهداری کل کشور واریز کنند.وجوه واریزی شرکتهای بیمه موضوع این بند بهعنوان هزینههای قابل قبول مالیاتی محسوب میشود./ایرنا
چند وقتی است که دولت و مجلس برای بودجه 1400 در حال بحث و تبادل نظر هستند. روز گذشته یکی از مباحثی که اختلاف بین دو قوه ایجاد کرد، پیشنهاد حذف تنخواه یک درصدی دولت از بانک مرکزی به منظور جلوگیری از بینظمی مالی دولت بود.
برخی نمایندگان مجلس از جمله محسن دهنوی نماینده تهران در زمان بررسی بودجه 1400 اظهار داشتند که باید تنخواه یک درصدی از بانک مرکزی برداشته شود تا مبادا بی نظمی مالی صورت گیرد.
در این میــــــــــــــــان نوبخت به پیشنهاددهندگان با صراحت عنوان داشت که بدون تنخواه دولتهای بعدی امکان پرداخت یارانه را نخواهند داشت. قطعاً دولتهای آینده دچار مشکلات فراوانی میشوند اگر از این مجوز تنخواه استفاده نکنند کما اینکه طبق این مجوز باید دو ماه بعد تنخواه پرداخت شود، اگر این مجوز نباشد امکان پرداختها نیست. با این مجوز فرصتی داده میشود تا به وقت یارانه به محرومان داده شود.
معاون رئیس جمهوری با بیان اینکه دولت پیش از این از شورای عالی هماهنگی اقتصادی و با موافقت مقام معظم رهبری مجوز لازم را برای استفاده از اوراق و منابع مالی خزانه اخذ کرده است، گفت که این مجوز برای این منظور اخذ شد که یارانهها سر موقع و بی هیچ تأخیری پرداخت شود.اما تأکید نمایندگان بر این بوده که مجوز از مجلس گرفته شده و به سمت شورای دیگری برای اجازه قانونی نرویم.
نوبخت تأکید کرد که برای دادن نظم و پرداخت بموقع یارانه نقدی ما مجوز تنخواه را از مجلس میخواهیم چون اگر این اتفاق نیفتد، دولت بعدی دچار مشکل میشود.
علی قنبری، استاد دانشگاه تربیت مدرس درباره دریافت تنخواه دولت از بانک مرکزی با هدف پرداخت یارانهها به «ایران» گفت که سالیان متمادی است که میگویم پرداخت یارانه نقدی باید هدفمند شود و به افرادی تعلق بگیرد که در دهکهای پایین جامعه باشند اما با وجود تمام صحبتهای کارشناسی، دولت احمدینژاد این امر را شروع کرد و در دولت فعلی هم ادامه پیدا کرد، اگر گروههای هدف به درستی انتخاب شده بودند، اکنون مشکلی وجود نداشت و واقعاً نیاز نبود که دولت به دنبال استقراض از بانک مرکزی باشد.
او ادامه داد در شرایط فعلی که برای حذف دهکهای بالای جامعه از یارانه نقدی برنامهای وجود ندارد و از سوی دیگر نمیتوان دولت آینده را در مقابل یک بودجه مشکلدار گذاشت چارهای جز ادامه راههای گذشته نیست و دولت مجبور به گرفتن پول از بانک مرکزی است.
این استاد دانشگاه اظهار داشت که یکی از امیدواریهای ما این است که دولت بعدی موضوع هدفمندی یارانهها را ختم به خیر کند و اجازه ندهد که مسیر دولتهای گذشته طی شود، چرا که این امر بشدت برای اقتصادی که میخواهد از درآمدهای نفتی خود بکاهد مضر است؛ برای آنکه از دهکهای پایین جامعه حمایت شود راهکارهای خوبی وجود دارد.
به گزارش ایرنا، با وجود برخی مخالفتها در نهایت با رأی موافق ۵١ نماینده پیشنهاد یاد شده و مجوز تنخواه یک درصدی دولت از بانک مرکزی حفظ شد.
بر این اساس جزء یک بند الف تبصره ۱۴ ماده واحده لایحه بودجه، در اجرای قانون هدفمندکردن یارانهها مصوب ۱۵ دیماه ۸۸ با اصلاحات و الحاقات بعدی تمامی مندرج در این قانون به استثنای عوارض شهرداریها و دهیاریها، منابع حاصل از فروش آب و برق، حق بیمه مشترکین گاز طبیعی و عوارض گازرسانی به حساب سازمان هدفمندسازی یارانهها نزد خزانهداری کل کشور واریز میشود.
همچنین نمایندگان با تصویب جزء ۴ بند الف تبصره ۱۴، بانک مرکزی را موظف کردند برای پرداخت بموقع مصارف هدفمندی و براساس درخواست سازمان برنامه و بودجه کشور معادل یک درصد جمع مصارف جدول تبصره 14 را به صورت تنخواه در اختیار سازمان هدفمندسازی یارانهها قرار دهد. در این میان تنخواه مذکور باید حداکثر تا دو ماه پس از دریافت از محل منابع جدول مذکور تسویه شود. شرط استفاده مجدد از این تنخواه، تسویه تنخواه قبلی است.
این حکم مشمول تنخواه خزانهداری کل کشور نمیشود. سازمان برنامه و بودجه مکلف است در صورت کسری منابع یارانه نقدی منابع را از سایر محلها تأمین و به حساب سازمان هدفمندسازی یارانهها نزد خزانهداری واریز و حداکثر تا دو ماه پس از آن تسویه کند. شرط استفاده مجدد از این محل تسویه منابع قبلی است.
در بند دیگر تبصره ۱۴ لایحه بودجه که توسط نمایندگان تصویب شد نیز آمده است که منابع ارزی مندرج در بخش منابع جدول این تبصره با نرخ سامانه معاملات الکترونیکی تخصیص، تسعیر و مبادله به صورت کامل صرف مصارف جدول این تبصره میشود.
منابع ارزی در بخش منابع جدول این تبصره بلافاصله توسط وزارت نفت به حسابهای معرفی شده بانک مرکزی واریز و به محض وصول توسط بانک مرکزی به نرخ تسعیر و مستقیماً به حساب سازمان هدفمندی یارانهها نزد خزانهداری کل واریز میشود و به صورت کامل صرف مصارف جدول تبصره 14 میشود.
همچنین بر اساس مصوبه منابع مجلس مجموع منابع هدفمندی یارانهها در سال 1400 به 333 هزار میلیارد تومان رسید.
همچنین در جلسه روز گذشته بررسی بودجه 1400 نمایندگان مجلس با فروش اوراق از سوی سازمان هدفمندی یارانهها به عنوان یک شرکت دولتی جهت تأمین منابع مالی لازم برای پرداخت بموقع یارانهها مخالفت کردند. این درحالی است که به گفته نوبخت مجوز این اقدام پیش از این از شورای عالی هماهنگی اقتصادی اخذ شده بود.
در جریان بررسی تبصره 14ماده واحده لایحه بودجه، رئیس سازمان برنامه و بودجه در پاسخ به سؤال رئیس مجلس شورای اسلامی درباره زمان انتشار اوراق مالی اسلامی تأکید کرد که سررسید این اوراق در سالهای بعد فرا میرسد و شرکت دولتی سازمان هدفمندسازی مثل سایر شرکتها اوراق منتشر خواهد کرد که در سالهای بعد پرداخت میشود. البته دولت همچون شرکتهای دولتی هیچ تضمینی برای بازپرداخت آن نخواهد داشت.
نمایندگان مجلس در بررسی جزئیات لایحه بودجه ۱۴۰۰ با رأی موافق به بند د تبصره ۱۶، دولت را مکلف کردند از طریق خزانهداری کل کشور ماهانه معادل 2 درصد از یکدوازدهم هزینههای جاری شرکتهای دولتی، بانکها و مؤسسات انتفاعی وابسته به دولت مندرج در پیوست شماره (۳) این قانون که سودده و فاقد زیان انباشت طبق آخرین صورت مالی حسابرسی شده باشند به استثنای هزینههای استهلاک و هزینه عملیاتی بانک و بیمه را از حسابهای آنها برداشت و به حساب درآمد عمومی نزد خزانهداری کل کشور این قانون واریز کند.
سقف حقوق معاف از مالیات، ۴ میلیون تومان شد
نرخ مالیات بر درآمد حقوق کارکنان دولتی و غیردولتی اعم از حقوق و مزایا (به استثناء قضات) همچنین اعضای هیأت علمی (آموزشی و پژوهشی) شاغل و بازنشسته دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی مشخص شد.نمایندگان در نشست علنی دیروز مجلس شورای اسلامی در جریان بررسی بخش درآمدی لایحه بودجه سال ۱۴۰۰، با ردیف ۴ بند (الف) تبصره ۱۲ ماده واحده این لایحه موافقت کردند. براساس ردیف۴ این بند؛ سقف معافیت مالیاتی موضوع ماده(۸۴) قانون مالیاتهای مستقیم در سال ۱۴۰۰ مبلغ چهارصد و هشتاد میلیون(۴۸۰.۰۰۰.۰۰۰)ریال تعیین میشود./خانه ملت
شرکتهای بیمه مکلف به پرداخت ماهانه
۴ هزار میلیارد ریال به خزانه شدند
مجلس شورای اسلامی شرکتهای بیمه را مکلف کرد که مبلغ چهار هزار میلیارد ریال از اصل حق بیمه شخص ثالث دریافتی را بهصورت ماهانه به حساب درآمد عمومی نزد خزانهداری کل کشور واریز کنند.نمایندگان مجلس شورای اسلامی دیروز و در هشتمین جلسه رسیدگی به جزئیات لایحه بودجه ۱۴۰۰ با بند «الف» تبصره ۱۰ لایحه بودجه موافقت کردند.بر اساس بند(الف) تبصره ۱۰؛ شرکتهای بیمهای مکلفند مبلغ ۴ هزار میلیارد ریال از اصل حق بیمه شخص ثالث دریافتی را طی جدولی که براساس فروش بیمه (پرتفوی) هر یک از شرکتها تعیین و به تصویب شورایعالی بیمه میرسد بهصورت ماهانه به حساب درآمد عمومی ردیف ۱۶۰۱۱۱ جدول شماره (۵) این قانون نزد خزانهداری کل کشور واریز کنند.وجوه واریزی شرکتهای بیمه موضوع این بند بهعنوان هزینههای قابل قبول مالیاتی محسوب میشود./ایرنا
احمد میدری از تجربه متفاوت صفویه و پهلوی در نسبت حکومت و گروههای مدنی میگوید
نیروهای اجتماعی برای توسعه با حاکمیت ائتلاف کنند
مرتضی گل پور
خبرنگار
در آستانه آغاز قرن جدید شمسی، مهمترین سؤال مطرح در جامعه ایرانی از این قرار است: برای آینده ایران و حل چالشهای آن چه سرنوشت یا راهی محتمل و متصور است؟ بازیگران سیاسی دو مسیر را روی میز میگذارند: اقتدارگرایی یا دموکراسی خواهی. اما احمد میدری راه سومی را پیش مینهد: ائتلاف و فراگیری سیاسی. مسأله دموکراسی خواهان یا حامیان اقتدارگرایی مشترک است؛ اینکه تجربه 40 سال گذشته نشان داد وضعیت فعلی نمیتواند مسائل کشور و مردم را حل کند، بنابراین
این وضعیت نه فقط قابل تداوم نیست، بلکه باید در عرصه سیاسی طرح تازهای درافکند. به باور این عده، ساخت و بافت سیاسی فعلی ایران، اغلب یا به تزاحم جریانهای سیاسی مقابل یکدیگر منجر میشود یا به تزاحم قوای سه گانه برابر هم و این هر دو، درنهایت نیروها، توان و ظرفیتهای حل مسأله در کشور را خنثی میکند. باوجود اشتراک در مسأله، راه حل پیشنهادی دو گرایش متفاوت است: عدهای بر دموکراسی حداکثری تأکید میکنند و دیگرانی هم اقتدارگرایی، در معنای یکپارچه شدن قوای حاکمیتی را راه حل تزاحم فعلی میدانند.
اما آنچه این دو نحله فکری و سیاسی به آن توجه ندارند، این واقعیت است که این دو رویکرد در برهههای مختلف تاریخی تجربه شده و ناکارآمدی خود را نشان دادهاند. ناکامی پروژه توسعه سیاسی حداکثری اصلاحات و عقیم ماندن اقتدارگرایی پهلویها دو واقعیتی است که کمتر مورد توجه قرار میگیرد. احمد میدری بر پایه این تجارب تاریخی، راه حل سومی ارائه میدهد که از قضا راه حل او خود محصول تجربهای تاریخی است: فراگیری سیاسی یا همان ائتلاف نیروهای اجتماعی و حاکمیت در عصر صفویه. به باور میدری، در تجربه عصر صفوی، میبینیم که ائتلاف قاطبه روحانیت شیعه با حاکمیت، به همراه توجه حاکمیت به سرمایه های ملی مانند شاهنامه، توانست تجربهای موفق در رونق کشور و حفظ کلیت و یکپارچگی سرزمینی ایران باشد؛ البته در چارچوب فکری و تحلیلی احمد میدری، ابتدا نیروهای سیاسی باید بیاموزند که با حداکثرسازی مطالبات راه به جایی نمیبرند و چه بسا، این حداکثرسازی زمینه ساز محدودیت کنشهای آنان هم بشود. درمقابل، با تعدیل مواضع و خواستها است که میتوان انتظار داشت منافع و غایات جریانهای اجتماعی و سیاسی و حاکمیت به یکدیگر نزدیکتر شود. میدری، این وظیفه را بیش از همه متوجه روشنفکران میداند و تأکید میکند که با تغییر رویکرد روشنفکران از مشروعیت زدایی به همکاری انتقادی است که میتوان زمینههای مناسبی برای ائتلاف فراهم کرد. به هر رو، به باور این استاد دانشگاه تربیت مدرس، اگر خواستار قوی شدن دولت، کارآمدترشدن بوروکراسی، افزایش توانایی حل مسأله، افزایش مشروعیت و مقبولیت و در نهایت توسعه و بهروزی ایران هستیم، همه طیفها و طرفها، باید بدانند که نخست؛ نیروی مقابل آنان هیچگاه حذف شدنی نیست و دوم اینکه چنین اهدافی با مشارکت همه بازیگران یا همان فراگیری سیاسی حاصل میشود. در غیر این صورت، تداوم بازی حذفی توانایی حل مسأله را کاهش می دهد و ظرفیتهای مادی و معنوی ایران برای دستیابی به کامیابی را محدود و محدودتر میکند. او کنار گذاشتن این دیدگاه را، نخستین گام برای شکلگیری فراگیری سیاسی میداند، فراگیری به مثابه زمینه و بستری برای بازی همه بازیگران عرصه اجتماع، سیاست، اقتصاد و قدرت ایران. پرسش و پاسخ مکتوب با این استاد دانشگاه را میخوانید.
تا انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال آینده، فرصت زیادی نمانده است. در همین رابطه و هرچه به انتخابات نزدیکتر میشویم، محافل گوناگون فکری و سیاسی به این موضوع و میزان شانس هر یک از جریانات سیاسی و امکان پیروزی هر کدام، میپردازند و از محسنات و معایب گفتمان های مختلف برای آینده پیش روی کشور می گویند. ارزیابی اولیه شما از ورود نظری به انتخابات چگونه است؟
می توان از اینجا شروع کرد که رئیس جمهوری میتواند مشکلات اقتصادی را حل کند که کارآمدی نظام را تقویت کند.
کارآمدی نظام علاوه بر یکپارچگی تصمیمهای سیاسی و اقتصادی و خروج از تحریم، نیازمند فراگیری سیاسی است و تا زمانی که فراگیری سیاسی ایجاد نشود سیاستهای اقتصادی قربانی صلاحدیدهای سیاسی است.
نکته بعدی اینکه فراگیری سیاسی نیازمند اصلاح در دکترین حکومتداری و تغییر در سنت روشنفکری به ارث رسیده از مشروطه است و از میان این دو، تغییر در سنت روشنفکری تقدم دارد.
پیشتر نیز وقتی شماری از روشنفکرانی که ناکامی و شکست مشروطه در تحقق اهدافش را تجربه کردند، درس نادرستی از شکست مشروطه گرفته شد. آنان با شناخت محدودی که از اروپا، ژاپن و روسیه داشتند، شعار «استبداد منور» را سر دادند. آنان از تلاش برای آزادی خسته شده بودند و برای فرار از هرجومرج، قحطی و جلوگیری از تجزیه ایران به استقبال شکل بیسابقهای از خودکامگی رفتند. جمعی از این روشنفکران که به «برلنیها» معروف بوده و نشریه «کاوه» را در آلمان منتشر میکردند، از یکسو تجربه ناکام مشروطه ایران را پسِ ذهن داشته و از سوی دیگر به کشورهای اروپایی سفر کرده و با تجارب کشورهایی نظیر ایتالیا و آلمان آشنایی داشتند. آنان به این باور رسیده بودند که جامعه ایران هنوز آمادگی استقرار یک حکومت مشروطه، دموکراتیک و مبتنی بر آزادیهای سیاسی ندارد، بلکه یک دیکتاتور مصلح مانند پتر کبیر میتواند کشور را در مسیر توسعه هدایت کند و بهمرور، آمادگی لازم را برای استقرار یک حکومت مشروطه در ایران فراهم آورد. افرادی چون سید حسن تقیزاده، احمد کسروی، مشفق کاظمی، فروغی، نصرت الدوله فیروز و بسیاری دیگر از چهرههایی که در زمره اولین حامیان فکری رضاخان قرار میگرفتند، بر این باور بودند که تز دیکتاتوری منور، تنها راه برون رفت کشور از فضای بیثباتی و بحران فروپاشی پس از مشروطه است. در این میان ملک الشعرای بهار آن وضعیت را بخوبی توصیف میکند:«... از آن واقعه هرجومرج مملکت... که هر دو ماه دولتی به روی کار میآمد و میافتاد، حزببازی، فحاشی، تهمت و ناسزاگویی... مخالفان هر چیز و هرکس رواج کاملی یافته بود و نتیجهاش ضعف حکومت مرکزی و قدرت یافتن راهزنان و یاغیان در اقصی نقاط کشور و هزاران مفاسد دیگر بود... معتقد شدم و در جریده نوبهار مکرر نوشتم که باید حکومت مقتدری به روی کار آید... دیکتاتور یا حکومت قوی و یا هرچه... در این فکر من تنها نبودم، این فکرِ طبقه بافکر و آشنا به وضعیات آن روز بود... همه این را میخواستند....»
اما این فرایند، در نهایت به چیزی منجر شد که میتوان آن را در دو خطای تاریخی دستهبندی کرد؛ یعنی خطای «حکومتداری جامعه ستیز» و «روشنفکری دولت ستیز.»
به این ترتیب جنابعالی، قائل به ریشههای تاریخی یا رسوب تجربههای تاریخی در شکلگیری این دو رویکرد هستید؟
دوره رضاشاه را میتوان به دو دوره تقسیم کرد؛ دوره نخست که نظام سیاسی، فراگیر با پایگاه اجتماعی و نخبگی بسیار گسترده است و از روحانیون تا روشنفکران و متفکران از او حمایت میکنند و دوره دوم که حکومتی محدود با پایگاه اجتماعی و نخبگی بسیار محدود است. این تغییر از حکومت فراگیر به حکومت محدود، در سمت حکومت، شکلگیری و سپس تثبیت «سنت حکومتداری جامعه ستیز» و در سمت روشنفکران، «سنت روشنفکری دولت ستیز» را در کشور ریشه دار ساخت. از سوی دیگر، به قدرت رسیدن رضاشاه با افزایش درآمد نفت همراه بود (در برخی از اسناد از 2 میلیون پوند به 90 میلیون پوند). این درآمد همراه با مجموعه مسائل دیگر مانند منازعات مختلف اقوام و سران گروههای مختلف و مشاهده قدرتهای اجتماعی نیروهایی مانند بازاریان و روحانیون، این قدرت مالی و اجتماعی را به رضاشاه داد که میتوان و باید تمام قدرتهای موجود را حذف کرد تا پایههای حکومت استوار باشد و مانند حکومت قاجار مضمحل نگردد. مطابق این رویکرد، اصناف، روحانیون، اشراف قاجار، رهبران ایلات و عشایر و همه احزاب سرکوب شدند و به این ترتیب حکومت فراگیر رضاشاه، بسرعت به حکومتی محدود تبدیل شد. رضاشاه میان ایران باستان و دینداری، تعارض ایجاد کرد و برخلاف سنت بسیاری از حکام ایرانی نه تنها با نهاد دین بلکه با اشکال مختلف نیروهای سازمان یافته جامعه درافتاد. از پذیرش تشکلهای جدید مانند احزاب و کارگران بشدت امتناع ورزید و بهدنبال تضعیف و حتی از بین بردنِ یکی از ریشهدارترین سنن تاریخی این کشور یعنی مذهب تشیع بود. به این ترتیب، میبینیم که رضاشاه توانست مسأله تمرکز قدرت را حل کرده و نوعی یکپارچگی سرزمینی را تحقق بخشد، اما این امر از خلال سرکوب و به سکوت کشاندن همه جریانات ایلی و عشایری در سرتاسر کشور ممکن شد؛ چراکه یکپارچگی سرزمینی لزوماً با از بین بردن نهادهای محلی و تضعیف نهادهای مستقل از حکومت تحقق نمییابد. اما رضاشاه و پسرش بسیاری از نهادهای واسط اجتماعی را از بین بردند. به همین دلایل آن حکومت نتوانست فراگیری سیاسی را ایجاد کند. این امر ناشی از این بود که در این سنت، تصور میشد که به یمن درآمد نفت و به کمک سیاستهای اداری و اقتصادی میتوان مشکلات را حل کرد و کشور را در مسیر توسعه قرار داد.
همان طور که برای حکومت محدود، به واقعیت تاریخی حکومت رضاشاه استفاده کردید، آیا میتوان برای آنچه فراگیری سیاسی خواندید هم تجربهای تاریخی را برشمرد؟ بویژه اینکه تاریخ معاصر ما بعد از مشروطه بهگونهای است که گویی ما همواره تجربههایی توأم با دشواری و محدودیتهای اجتماعی و سیاسی داشتهایم و بههمین دلیل، تحقق یک نظام سیاسی فراگیر امری غیرممکن یا غیرقابل باور بهنظر میرسد.
در اینجا ضروری است تا دو تجربه تاریخی متفاوت؛ یعنی صفویه و پهلوی را بررسی کنیم تا نتایج حاصله از هر دو را واکاوی کنیم، ضمن اینکه احتمالاً مقایسه حکومت پهلوی با حکومت صفوی میتواند مسأله فراگیری حکومت را توضیح دهد. برخی از پادشاهان صفوی توانستند حکومتی فراگیر ایجاد کنند به این تعبیر که از سویی نهاد روحانیت شیعه را سازماندهی کردند و از سوی دیگر شاهنامهخوانی را در هر محله ترویج کردند و توجه به شاهنامه بهعنوان سند هویت ملی ایران در دولت صفوی مورد توجه قرار گرفت. بهعلاوه، دولت صفوی ارامنه را نیز سازماندهی میکند تا بتواند نیروی بزرگ تجاری در برابر اروپاییان داشته باشد. فراگیری نظام سیاسی در عصر برخی از پادشاهان صفوی بهگونهای است که روحانیت شیعه و ارامنه را با هویت ایرانی در زیر یک چتر قرار میدهد. دین شیعه به حکومت رسمی ایران بدل میشود، اما در کنار آن، اقوام دیگر همچون ارامنه میتوانستند زیر چتر حکومت سازماندهی شوند و قدرت داشته باشند. اما در مقابل، تجربه حکومت محدود عصر پهلوی است که به لحاظ فرهنگی ایران را دو شقه میکند و نه تنها به سمت سازماندهی اقشار اجتماعی نمیرود بلکه نیروهای اجتماعی سازماندهی شده را تضعیف یا منحل میکند و در نهایت این حکومت محدود با بحران مشروعیت روبهرو میشود. به طور کلی حکومت محدود آنگونه که در دوره پهلوی ها تجربه شد با چند مشکل روبه رو شد. اولاً جریانهایی که از دایره قدرت بیرون میمانند، همواره تهدیدی علیه حکومت محسوب میشوند. هرقدر دایره نیروهای خارج از حکومت بزرگتر باشد تهدید هم جدیتر است. این خطر زمانی جدیتر است که نیروی خارج از حکومت بتواند با تکیه بر یک چارچوب فکری و ایدئولوژیک مخالفت خود را توجیه کند. به وضعیت حکومت پهلوی پس از کودتای 28 مرداد توجه کنید؛ نیروهایی که خارج از حکومت بودند حکومت را نامشروع ساختند زیرا حکومت برخاسته از یک کودتا با همکاری بیگانگان برسر کار آمده بود و با قانون اساسی کشور که شاه باید سلطنت و نه حکومت کند، ناسازگار بود. این مشروعیت زدایی از حکومت در نهایت به سقوط حکومت منجر شد، اما قبل از سقوط هم موجب عوام زدگی در سیاستهای اقتصادی و اداری و هم فساد گسترده شد. حکومت محدود و جامعه ستیز باید برای حفظ خود شبکه توزیع امتیازات درست کند که یا در قالب شبکههای سازمان یافته عمل خواهند کرد یا بهصورت کلی به اقشار گسترده امتیازات نادرست توزیع میشود آنچنانکه در دوره پهلوی روی داد. پیامد دیگر حکومت تجربه شده محدود پهلوی آسیب دیدن شایسته سالاری بود که دایره مدیران در آن بسیار محدود شد.
بنابر این شما تجربه دوره پهلوی را بر خلاف دوره صفویه ناکارآمد می دانید در تولید گفتمانی که بتواند بخش های زیادی از جامعه را زیر یک چتر درآورد؟
بله و بر همین اساس اگر بخواهیم بر گردیم به شرایط امروز جامعه باید گفت که نخستین مسأله این است که رئیس جمهوری بعدی باید به حکومت و مردم کمک کند تا حکومت به سمت فراگیری بیشتر حرکت کند. ین مسیر باید خوب درک شود. در انتخابات پیش رو، آن چیزی که میتواند تغییر ایجاد کند، انتخاب و حضور رئیس جمهوری است که بتواند فراگیری سیاسی ایجاد کند. زیرا اصلاح نظام اداری و کارآمدسازی سیستم نیازمند مشروعیت است و این مشروعیت فقط با یک چارچوب فکری که بتواند ایدئولوژیهای مختلف را در کنار یکدیگر قرار دهد، امکانپذیر است. الگوی چنین مدلی در تاریخ ایران نیز چنانچه پیشتر اشاره کردم، حکومت صفویه است. اگرچه هیچ الگوی تاریخی قابل تکرار نیست، اما درسی که نظامهای سیاسی و دولت مدرن به ما میدهند این است که برای بقای حکومت، باید افرادی که در چارچوب یک جغرافیای واحد زندگی میکنند، به بقای سیستم بیندیشند و به تثبیت و تداوم اقتدار حکومت، اعتقاد داشته باشند.
کما اینکه در دوره صفویه نیز وقتی که ایدئولوژی تشیع صفوی مطرح شد، اگر دیدگاه آن دسته از روحانیون مثل مقدس اردبیلی که اعتقاد به پرهیز از حضور در حکومت داشتند، حاکم میشد، حکومت صفوی نمیتوانست آن فراگیری سیاسی را ایجاد کند. در صورتی که تفکری که علمای لبنان با حکومت صفوی شکل دادند، این بود که میتوان در کنار حکومت بود و مذهب تشیع را قوام بخشید. امروزه هم ما به ایدئولوژیای از سوی روشنفکران نیاز داریم که بتواند در کنار حکومت بودن و اصلاح امور را توضیح دهد و این مرزبندیهای سیاسی بازتعریف شود. این حرکت هم نیازمند این است که از سویی، نگاه حکومت مانند حکومت صفوی به جریانهای فکری تغییر کند و از سوی دیگر، روشنفکران نیز نقششان را مورد بازبینی و بازتعریف قرار دهند. نظام و مردم به رئیس جمهوری نیاز دارند که بتواند بیشترین پایگاه اجتماعی را حول منافع جمعی ایجاد کند. ما به چنین رویکردی احتیاج داریم. قوام حکومت به این فراگیری گره خورده و تنها در صورت ایجاد چنین بستری است که میتوان مشکلات را حل کرد. دغدغه حکومت در هرکجای دنیا این است که بتواند بیشترین پشتوانه اجتماعی را داشته باشد و پشتوانه اجتماعی نیز با این چارچوب فکری تأمین خواهد شد.
اشاره های شما به دوران مشروطه آیا به معنای آن است که مشکلات امروز جامعه ما شبیه به آن دوره است؟
خوشبختانه تشابه اینچنین وجود ندارد. فرایندهای مختلف در جهان و ایران به ضعف دولتها منجر شده است، اما ماهیت دولت در شرایط کنونی با دوره پس از مشروطه به هیچ وجه قابل مقایسه نیست. مسأله فقدان یکپارچگی در تصمیمها است.
به هر حال برخی بر اقتدار دولت تاکید دارند برای عبور از مشکلات و البته بعضی هم از توانمند سازی دولت سخن می گویند.
اقتدار منهای مشروعیت به زور عریان میانجامد. اقتدار از «وبر» تاکنون یک معنا بیشتر ندارد: قدرت مشروع. قدرت بدون مشروعیت، زور است که آخر به عصیان میانجامد. مشروعیت، همانطور که گفته شد به فراگیری سیاسی نیازمند است یعنی با وجود همه نقدهایی که به حکومت دارند برای حفظ و ارتقای آن تلاش کنند. این فراگیری به ایدئولوژی نیاز دارد که همه ایرانیان را زیر چتر واحد ببرد. ایدئولوژی که محصول آن غیرخودی کردن بخشهای بزرگی از جامعه باشد ضربه جبرانناپذیر وارد میسازد. توانمندسازی حکومت و حل مشکل مردم در گرو افزایش مشروعیت نظام است.
شما اشاره کردید که «حکومتی میتواند پایدار وکارآمد باشد که به لحاظ ایدئولوژی فراگیر باشد. منظورم از فراگیری، این است که حکومت بتواند با جامعه متشکل و سازماندهی شده، تعامل کند و به توافقهایی برای پیشبرد امور، دست یابد.» چرا بر «فراگیری» تأکید میکنید، درحالی که برخی بر «دموکراسی» تأکید میکنند؟ تفاوت این دو چیست؟
سازمان یافتگی جامعه بر دموکراتیزاسیون مقدم است. مسأله فراگیری که بیشتر اصطلاح اقتصاددانان است (Inclusive Growth) یا همبستگی به اصطلاح جامعهشناسان در شکلهای مختلف سیاسی امکان پذیر است. بسیاری از نظامها با اشکال مختلف حکومتداری توانستهاند همه مردم را زیر یک چتر داشته باشند. دهه 60 و دهه 90 ایران را مقایسه کنید. آیا در واقعیت نهادهای سیاسی تغییر اساسی رخ داده است؟ انتخابات و نظارت استصوابی تقریباً همان است، تعریف خودی و غیرخودی عوض شده است. مسأله به فهم ما از «دموکراسی» و فرایند گذر به آن بر میگردد. سازمان یافتن مردم عین دموکراسی و مقدمه واجب آن است.
در اهمیت مسأله فراگیری یا ائتلاف میان نخبگان قدرت، به دو تجربه عصر صفویه و عصر رضاشاه اشاره کردید. تجربه صفویه چه مختصات مثبتی دارد که آن را برجسته می کنید؟
الگوی صفوی، توانمندسازی و همافزایی توأمان حکومت و جامعه است. باید این دو دوره مهم به صورت تطبیقی مطالعه شود. من تاریخ نمیدانم، اما میدانم در دوره صفویه بخش مهمی از نیروهایی که هنوز دارای سازمان اجتماعی هستند در آن دوره سازماندهی شدند. تجربه سازمان یافتن روحانیت شیعه در عصر صفوی سپس برخورد رضاشاه و پسرش با این سازمان بسیار آموزنده است. شکلگیری دستگاه روحانیت را اجازه دهید از یک متن با هم مرور کنیم:
با آغاز دوران 54 ساله سلطنت طهماسب دومین پادشاه صفوی (از 892 تا 955 شمسی هجری) ستیز میان شاه طهماسب و عثمانیها در این زمان یکی از عوامل اصلی سازمان یافتن روحانیت شیعه است. قبل از حکومت صفوی حدود سه قرن از تأسیس حکومت عثمانی گذشته بود و فرایند روالمند شدن نهاد دین را که در دولت صفوی بهتازگی آغاز شده بود، عثمانیها سپری کرده بودند؛ لذا نهاد دینی سنی در امپراطوری عثمانی جایگاه ثابت و مستقر و مشخصی داشت. مفتیان، شیخالاسلامها و فقهای سنی در کنار حکومت عثمانی بودند و در ارتباط متقابل میان این بخش دینی و بخش سیاسی میتوانستند از یکدیگر کسب مشروعیت کرده و از نهاد دین در خدمت سیاست استفاده کنند. طبعاً فتاوا و احکامی که از طرف سلاطین عثمانی علیه صفویان صادر میشد، از نظر مذهبی حکومت صفوی را در موضع ضعف قرار میداد؛ بنابراین، در واکنش به ستیزها و چالشهای عثمانی، دولت صفوی نیازمند آن بود که یک نهاد فقهی و دینی داشته باشد. با متصوفه و دراویش که هیچگونه آموزه و متنی نسبت به دین نداشتند، این کار امکانپذیر نبود. ضمن آنکه فشار خارجی تکوین یک نهاد رسمی دینی را ایجاب میکرد ( آقاجری، هاشم(1380)، کنش دین و دولت در ایران عصر صفوی. تهران: انتشارات باز، ص 21).
شاه طهماسب که به نظریه فقهی علما برای حکومتش نیازمند بود، با طرح مشارکت علما در دولت صفوی به ائتلافی با نهاد روحانیت شیعه دست زد. طهماسب با پذیرش این امر که فقیه جامعالشرایط یا به تعبیر آن روز «مجتهد الزمانی» در عصر غیبت تمام اختیارات امام معصوم را دارد و از روی مصلحت، قدرت سیاسی مشروع خود را به سلطان واگذار میکند، پادشاه، نایب مجتهد برای اداره کشور میشود، بدین ترتیب شاه طهماسب توانست هم به حکومت خود در دیدگاه فقهی شیعه مشروعیت ببخشد و هم روحانیت شیعه را بهعنوان یک نهاد قدرتمند اعتلا دهد ( رجبی دوانی، محمد حسین.( 1388). آرای فقیهان عصر صفوی درباره تعامل با حکومتها، فصلنامه تاریخ و تمدن اسلامی، سال 5، شماره 9، بهار و تابستان، ص 58). شاه طهماسب به محقق کرکی از مجتهدان لبنان که به ایران آمده بود گفت که «شما امروز نایب امام هستید، شایستهتر به مقام سلطنت هستید و من یکی از کارگزاران شمایم که اوامر و نواهی شما را به مرحله اجرا میگذارم» (صفتگل، منصور.(1381). ساختار نهاد و اندیشه دینی در ایران عصر صفوی، تهران: رسا، ص 156). این پیوند را «ائتلاف پیروز» میان نهاد سلطنت و نهاد روحانیت شیعه نامگذاری کردهاند که از یک جهت موجب تقویت نهاد سلطنت صفوی شد و از طرف دیگر، موجب تحکیم نهاد روحانیت شیعه نوپا گردید. با شکلگیری ائتلاف میان نهاد سلطنت و نهاد روحانیت شیعه، فقهای برجستهای مانند کرکی که از ظهور دولتی اثنی عشری شادمان بودند، دانش و نفوذ و تواناییهای فقهی و مذهبی خود را در اختیار دعاوی سیاسی- مذهبی دولت صفوی قرار دادند. این امر خود مستلزم پارهای تصمیمگیریهای جدید درباره نحوه رفتار با دولت جدید و احیاناً ارائه تفسیرهای جدید از متون ریشهدار و دیدگاههای سنتی جامعه علمی شیعی اثنی عشری، مخصوصاً در پیوند با مسأله حکومت و قدرت سیاسی بود (صفت گل، ص 153). هرچند که سلطنت صفوی از این امر منتفع شد، اما در واقع معاملهای برد- برد شکل گرفت. از این پس، شاه طهماسب بهعنوان حاکم عرف به همه امرا و استانداران و حاکمان شرع و عرف، دستور داد تا به آنچه محقق کرکی امر میکند بدون استثنا عمل کنند. محقق کرکی مختار شد به جهت هر یک از شهرهای ولایت ایران مرشد و معلم تعیین کرده، به هر ده و قصبه نیز و در هر مکانی به مناسبت مردم آن به زبان معلمان از طلبه علم عربی لسان یا فارسی و ترکی زبان فرستاده، مردم هر ناحیه را به لغت خودشان به دین و آیین شیعه راهنمایی نموده، حلال و حرام مذهب حق را به مردم بیاموزد (جعفریان، رسول.(1384). کاوشهای تازه در باب روزگار صفویان، قم: نشر ادیان، ص 929). این حکومت را با حکومت پهلوی مقایسه کنید که نه روحانیت و نه سایر نیروهای اجتماعی را سازماندهی نکرد بلکه همه نیروهای اجتماعی سازمان یافته را که در به قدرت رسیدن آن سهیم بودند، کنار گذاشت و سپس آنان را قلع و قمع کرد. آن حکومت یک امپراطوری را بنیانگذاری میکند و این یکی با نسیمی میافتد.
آیا میتوان با حذف گروههای اجتماعی، سامان سیاسی و دولت مقتدر ایجاد کرد؟ چراکه امروز شاهد یک دوقطبی در جامعه هستیم؛ عدهای قائل به حذف تشیع بهعنوان مذهب رسمی هستند و عدهای دیگر، همه دگراندیشان و دگرباشان را حذف شده میخواهند؟
دود تشکل زدایی از جامعه در نهایت به چشم حاکمیت میرود. یا بهعبارت دیگر حذف نیروهای سیاسی برای هر حکومتی شدنی است. حکومتها میتوانند نیروهای سیاسی را منزوی سازند، آنها را به زیرزمینی تبدیل کنند، منفعل سازند، ... اما هرگاه قدرت نیروهای سیاسی بیتشکل شوند و تشکل زدایی صورت گیرد امکان غافلگیری بیشتر میشود. تشکل نداشتن نیروهای اجتماعی حکومتها را غافلگیر میسازد.
اشاره کردید که ما «فاقد تجربه ائتلاف و همافزایی میان حکومت و جامعه بودهایم، دستکم مصادیق روشن و موفقی از آن را سراغ نداریم. به نحوی که سراسر تاریخ ما مشحون از تجربههای انشعاب و انشقاق است.» علت این امر و پیامدهای آن برای توسعه ما چه بود؟
من تصحیح کنم: هرگاه حکومتهای ایران با ثبات بودند ائتلافهای اجتماعی را شکل دادهاند. حکومتهایی که 200 سال یا بیشتر در ایران دوام داشتند درمییافتند که باید دهقانان، اصناف، روحانیون (موبدان زرتشت یا علمای اسلام)، صوفیان و قبایل را سازمان بدهند و با آنها ائتلاف کنند تا چرخ اقتصاد و سیاست بچرخد. رضاشاه و محمدرضاشاه از خامی و بیتجربگی با نهادهای مدنی در افتادند. اگر مانند ساسانیان، سامانیان، سلجوقیان و صفوی عمر بیشتری میداشتند در حکومتداری خود تجدید نظر میکردند. به قول آن لمبتن «اهل شمشیر» میدانستند بقای حکومت بر احترام «اهل قلم» و «اهل معامله» است. اهل قلم همان دیوانسالاران، علما و ادبا بودند و اهل معامله تجار و صنوف بودند. جابهجایی در اهل شمشیر با جنگ و تغییر در نظام سیاسی رخ میداد اما اهل قلم و اهل معامله عناصری نبودند که بسادگی بتوان آنها را ایجاد کرد. ائتلاف با آنها از ضرورتهای حکومتداری بود. در حکومت پهلوی است که نفت در رضاشاه این تصور را ایجاد کرد که میتوان کن فیکون کند. کن فیکون کرد اما خود را نیز بر باد داد. درآمد نفت دولتها را دچار یک توهم بزرگ ساخته است که بینیاز از تشکلهای مردمی هستند. در سنت رضاشاهی حاکم تصور میکند که با درآمد نفت میتواند مدیر، هنرمند، تاجر، علم، صنعتگر خلق کند. اینها هر یک از سازمان خود را دارند و منافع حاکم در گرو سازمان یافتن و احترام به آن هاست. بنابراین ضرورت ثبات و تداوم حکومتها، ایجاد ائتلافهای اجتماعی است و ائتلاف با اهل قلم و اهل معامله، از ضرورتهای حکومتداری است. مضاف بر این، نقطه آغاز ائتلاف، عبور جریان روشنفکری از دولت ستیزی است. برای ایجاد ائتلاف که لازمه حکومت و جامعه توانمند است باید هم در سنت حکومتداری تجدید نظر کنیم، هم در سنت روشنفکری. سنت حکومتداری باید به حکومت فراگیر تبدیل شود و سنت روشنفکری از دولت ستیزی به دولتسازی تغییر یابد. نقطه آغاز نیز تغییر در سنت روشنفکری است. شیوه اصلاح امور در سنت روشنفکری از اواخر قاجار تاکنون مشروعیت زدایی از حکومت بوده است که او را به سوی سرکوب روشنفکر برای حفظ بقای خود سوق داده است. این شیوه دموکراسی خواهی نادرست و بحران ساز بوده است. در این شیوه باید تجدید نظر کرد. توضیح یکی از اختلافهای اساسی میان اقتصاددانان نادرستی این شیوه دموکراسی خواهی را نشان میدهد. در میان اقتصاددانان گروهی هستند که حل بسیاری از مسائل اقتصادی را نیازمند دانشی بهنام علم اقتصاد تحول (Evolutionary Economics) میدانند. این اقتصاددانان معتقدند از مقایسه وضعیت کنونی با وضعیت ایده آل نمیتوانیم به قواعدی برای تحول دست یابیم. روش مرسوم اقتصاددانان مقایسه دو وضعیت ایستاست (comparative statics). مثلاً در وضعیت کنونی ما 15درصد بیکاری داریم و در وضعیت ایدهآل باید 3 درصد بیکار داشته باشیم. برای ایجاد هر واحد شغل مثلاً به دو واحد سرمایه احتیاج داریم و بنابراین برای این که از 15 درصد بیکاری به 3 درصد حرکت کنیم باید ایکس واحد سرمایهگذاری کنیم. این دیدگاه غیرتحولی در همه رشتهها وجود دارد. در مورد بحث ما یعنی دموکراسی، گفته میشود که دموکراسی یعنی انتخابات آزاد، قوه قضائیه مستقل، رسانههای آزاد... و حکومتی که این نهادها را به رسمیت نمیشناسد نامشروع است. پاسخ حکومت به این برچسب نامشروع بودن مشخص است؛ حذف و سرکوب. اگر تحول گرایانه نگاه کنیم باید بازی ای طراحی کنیم که جامعه در نهایت به آن نقطه مطلوب برسد، نه آن که بخواهیم نهادهای نقطه پایانی را در بستری متفاوت حُقنه کنیم. گامهای ممکن و مطلوب باید برداشته شود. سازمان یافتن نیروهای مردمی در ائتلاف با حکومت مسیر حل مشکل است.
اشاره کردید که «اصلاح نظام اداری و کارآمدسازی سیستم نیازمند مشروعیت است و این مشروعیت فقط با یک چارچوب فکری که بتواند ایدئولوژیهای مختلف را در کنار یکدیگر قرار دهد، امکانپذیر است.» منظور شما از کارآمدی و چارچوب فکری مورد اشاره چیست؟
کارآمدی را میتوان شرح لفظ داد مثلاً استفاده بهینه از ظرفیتها. کارآمدی نیازمند انتخاب بهترین مدیران است و لازمه تحقق آن همه افراد درون نظام محسوب شوند و گروههایی حداقل بهصورت دائمی غیرخودی محسوب نشوند. این دایره زمانی باز میشود که فراگیری سیاسی محقق شود.
خبرنگار
در آستانه آغاز قرن جدید شمسی، مهمترین سؤال مطرح در جامعه ایرانی از این قرار است: برای آینده ایران و حل چالشهای آن چه سرنوشت یا راهی محتمل و متصور است؟ بازیگران سیاسی دو مسیر را روی میز میگذارند: اقتدارگرایی یا دموکراسی خواهی. اما احمد میدری راه سومی را پیش مینهد: ائتلاف و فراگیری سیاسی. مسأله دموکراسی خواهان یا حامیان اقتدارگرایی مشترک است؛ اینکه تجربه 40 سال گذشته نشان داد وضعیت فعلی نمیتواند مسائل کشور و مردم را حل کند، بنابراین
این وضعیت نه فقط قابل تداوم نیست، بلکه باید در عرصه سیاسی طرح تازهای درافکند. به باور این عده، ساخت و بافت سیاسی فعلی ایران، اغلب یا به تزاحم جریانهای سیاسی مقابل یکدیگر منجر میشود یا به تزاحم قوای سه گانه برابر هم و این هر دو، درنهایت نیروها، توان و ظرفیتهای حل مسأله در کشور را خنثی میکند. باوجود اشتراک در مسأله، راه حل پیشنهادی دو گرایش متفاوت است: عدهای بر دموکراسی حداکثری تأکید میکنند و دیگرانی هم اقتدارگرایی، در معنای یکپارچه شدن قوای حاکمیتی را راه حل تزاحم فعلی میدانند.
اما آنچه این دو نحله فکری و سیاسی به آن توجه ندارند، این واقعیت است که این دو رویکرد در برهههای مختلف تاریخی تجربه شده و ناکارآمدی خود را نشان دادهاند. ناکامی پروژه توسعه سیاسی حداکثری اصلاحات و عقیم ماندن اقتدارگرایی پهلویها دو واقعیتی است که کمتر مورد توجه قرار میگیرد. احمد میدری بر پایه این تجارب تاریخی، راه حل سومی ارائه میدهد که از قضا راه حل او خود محصول تجربهای تاریخی است: فراگیری سیاسی یا همان ائتلاف نیروهای اجتماعی و حاکمیت در عصر صفویه. به باور میدری، در تجربه عصر صفوی، میبینیم که ائتلاف قاطبه روحانیت شیعه با حاکمیت، به همراه توجه حاکمیت به سرمایه های ملی مانند شاهنامه، توانست تجربهای موفق در رونق کشور و حفظ کلیت و یکپارچگی سرزمینی ایران باشد؛ البته در چارچوب فکری و تحلیلی احمد میدری، ابتدا نیروهای سیاسی باید بیاموزند که با حداکثرسازی مطالبات راه به جایی نمیبرند و چه بسا، این حداکثرسازی زمینه ساز محدودیت کنشهای آنان هم بشود. درمقابل، با تعدیل مواضع و خواستها است که میتوان انتظار داشت منافع و غایات جریانهای اجتماعی و سیاسی و حاکمیت به یکدیگر نزدیکتر شود. میدری، این وظیفه را بیش از همه متوجه روشنفکران میداند و تأکید میکند که با تغییر رویکرد روشنفکران از مشروعیت زدایی به همکاری انتقادی است که میتوان زمینههای مناسبی برای ائتلاف فراهم کرد. به هر رو، به باور این استاد دانشگاه تربیت مدرس، اگر خواستار قوی شدن دولت، کارآمدترشدن بوروکراسی، افزایش توانایی حل مسأله، افزایش مشروعیت و مقبولیت و در نهایت توسعه و بهروزی ایران هستیم، همه طیفها و طرفها، باید بدانند که نخست؛ نیروی مقابل آنان هیچگاه حذف شدنی نیست و دوم اینکه چنین اهدافی با مشارکت همه بازیگران یا همان فراگیری سیاسی حاصل میشود. در غیر این صورت، تداوم بازی حذفی توانایی حل مسأله را کاهش می دهد و ظرفیتهای مادی و معنوی ایران برای دستیابی به کامیابی را محدود و محدودتر میکند. او کنار گذاشتن این دیدگاه را، نخستین گام برای شکلگیری فراگیری سیاسی میداند، فراگیری به مثابه زمینه و بستری برای بازی همه بازیگران عرصه اجتماع، سیاست، اقتصاد و قدرت ایران. پرسش و پاسخ مکتوب با این استاد دانشگاه را میخوانید.
تا انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال آینده، فرصت زیادی نمانده است. در همین رابطه و هرچه به انتخابات نزدیکتر میشویم، محافل گوناگون فکری و سیاسی به این موضوع و میزان شانس هر یک از جریانات سیاسی و امکان پیروزی هر کدام، میپردازند و از محسنات و معایب گفتمان های مختلف برای آینده پیش روی کشور می گویند. ارزیابی اولیه شما از ورود نظری به انتخابات چگونه است؟
می توان از اینجا شروع کرد که رئیس جمهوری میتواند مشکلات اقتصادی را حل کند که کارآمدی نظام را تقویت کند.
کارآمدی نظام علاوه بر یکپارچگی تصمیمهای سیاسی و اقتصادی و خروج از تحریم، نیازمند فراگیری سیاسی است و تا زمانی که فراگیری سیاسی ایجاد نشود سیاستهای اقتصادی قربانی صلاحدیدهای سیاسی است.
نکته بعدی اینکه فراگیری سیاسی نیازمند اصلاح در دکترین حکومتداری و تغییر در سنت روشنفکری به ارث رسیده از مشروطه است و از میان این دو، تغییر در سنت روشنفکری تقدم دارد.
پیشتر نیز وقتی شماری از روشنفکرانی که ناکامی و شکست مشروطه در تحقق اهدافش را تجربه کردند، درس نادرستی از شکست مشروطه گرفته شد. آنان با شناخت محدودی که از اروپا، ژاپن و روسیه داشتند، شعار «استبداد منور» را سر دادند. آنان از تلاش برای آزادی خسته شده بودند و برای فرار از هرجومرج، قحطی و جلوگیری از تجزیه ایران به استقبال شکل بیسابقهای از خودکامگی رفتند. جمعی از این روشنفکران که به «برلنیها» معروف بوده و نشریه «کاوه» را در آلمان منتشر میکردند، از یکسو تجربه ناکام مشروطه ایران را پسِ ذهن داشته و از سوی دیگر به کشورهای اروپایی سفر کرده و با تجارب کشورهایی نظیر ایتالیا و آلمان آشنایی داشتند. آنان به این باور رسیده بودند که جامعه ایران هنوز آمادگی استقرار یک حکومت مشروطه، دموکراتیک و مبتنی بر آزادیهای سیاسی ندارد، بلکه یک دیکتاتور مصلح مانند پتر کبیر میتواند کشور را در مسیر توسعه هدایت کند و بهمرور، آمادگی لازم را برای استقرار یک حکومت مشروطه در ایران فراهم آورد. افرادی چون سید حسن تقیزاده، احمد کسروی، مشفق کاظمی، فروغی، نصرت الدوله فیروز و بسیاری دیگر از چهرههایی که در زمره اولین حامیان فکری رضاخان قرار میگرفتند، بر این باور بودند که تز دیکتاتوری منور، تنها راه برون رفت کشور از فضای بیثباتی و بحران فروپاشی پس از مشروطه است. در این میان ملک الشعرای بهار آن وضعیت را بخوبی توصیف میکند:«... از آن واقعه هرجومرج مملکت... که هر دو ماه دولتی به روی کار میآمد و میافتاد، حزببازی، فحاشی، تهمت و ناسزاگویی... مخالفان هر چیز و هرکس رواج کاملی یافته بود و نتیجهاش ضعف حکومت مرکزی و قدرت یافتن راهزنان و یاغیان در اقصی نقاط کشور و هزاران مفاسد دیگر بود... معتقد شدم و در جریده نوبهار مکرر نوشتم که باید حکومت مقتدری به روی کار آید... دیکتاتور یا حکومت قوی و یا هرچه... در این فکر من تنها نبودم، این فکرِ طبقه بافکر و آشنا به وضعیات آن روز بود... همه این را میخواستند....»
اما این فرایند، در نهایت به چیزی منجر شد که میتوان آن را در دو خطای تاریخی دستهبندی کرد؛ یعنی خطای «حکومتداری جامعه ستیز» و «روشنفکری دولت ستیز.»
به این ترتیب جنابعالی، قائل به ریشههای تاریخی یا رسوب تجربههای تاریخی در شکلگیری این دو رویکرد هستید؟
دوره رضاشاه را میتوان به دو دوره تقسیم کرد؛ دوره نخست که نظام سیاسی، فراگیر با پایگاه اجتماعی و نخبگی بسیار گسترده است و از روحانیون تا روشنفکران و متفکران از او حمایت میکنند و دوره دوم که حکومتی محدود با پایگاه اجتماعی و نخبگی بسیار محدود است. این تغییر از حکومت فراگیر به حکومت محدود، در سمت حکومت، شکلگیری و سپس تثبیت «سنت حکومتداری جامعه ستیز» و در سمت روشنفکران، «سنت روشنفکری دولت ستیز» را در کشور ریشه دار ساخت. از سوی دیگر، به قدرت رسیدن رضاشاه با افزایش درآمد نفت همراه بود (در برخی از اسناد از 2 میلیون پوند به 90 میلیون پوند). این درآمد همراه با مجموعه مسائل دیگر مانند منازعات مختلف اقوام و سران گروههای مختلف و مشاهده قدرتهای اجتماعی نیروهایی مانند بازاریان و روحانیون، این قدرت مالی و اجتماعی را به رضاشاه داد که میتوان و باید تمام قدرتهای موجود را حذف کرد تا پایههای حکومت استوار باشد و مانند حکومت قاجار مضمحل نگردد. مطابق این رویکرد، اصناف، روحانیون، اشراف قاجار، رهبران ایلات و عشایر و همه احزاب سرکوب شدند و به این ترتیب حکومت فراگیر رضاشاه، بسرعت به حکومتی محدود تبدیل شد. رضاشاه میان ایران باستان و دینداری، تعارض ایجاد کرد و برخلاف سنت بسیاری از حکام ایرانی نه تنها با نهاد دین بلکه با اشکال مختلف نیروهای سازمان یافته جامعه درافتاد. از پذیرش تشکلهای جدید مانند احزاب و کارگران بشدت امتناع ورزید و بهدنبال تضعیف و حتی از بین بردنِ یکی از ریشهدارترین سنن تاریخی این کشور یعنی مذهب تشیع بود. به این ترتیب، میبینیم که رضاشاه توانست مسأله تمرکز قدرت را حل کرده و نوعی یکپارچگی سرزمینی را تحقق بخشد، اما این امر از خلال سرکوب و به سکوت کشاندن همه جریانات ایلی و عشایری در سرتاسر کشور ممکن شد؛ چراکه یکپارچگی سرزمینی لزوماً با از بین بردن نهادهای محلی و تضعیف نهادهای مستقل از حکومت تحقق نمییابد. اما رضاشاه و پسرش بسیاری از نهادهای واسط اجتماعی را از بین بردند. به همین دلایل آن حکومت نتوانست فراگیری سیاسی را ایجاد کند. این امر ناشی از این بود که در این سنت، تصور میشد که به یمن درآمد نفت و به کمک سیاستهای اداری و اقتصادی میتوان مشکلات را حل کرد و کشور را در مسیر توسعه قرار داد.
همان طور که برای حکومت محدود، به واقعیت تاریخی حکومت رضاشاه استفاده کردید، آیا میتوان برای آنچه فراگیری سیاسی خواندید هم تجربهای تاریخی را برشمرد؟ بویژه اینکه تاریخ معاصر ما بعد از مشروطه بهگونهای است که گویی ما همواره تجربههایی توأم با دشواری و محدودیتهای اجتماعی و سیاسی داشتهایم و بههمین دلیل، تحقق یک نظام سیاسی فراگیر امری غیرممکن یا غیرقابل باور بهنظر میرسد.
در اینجا ضروری است تا دو تجربه تاریخی متفاوت؛ یعنی صفویه و پهلوی را بررسی کنیم تا نتایج حاصله از هر دو را واکاوی کنیم، ضمن اینکه احتمالاً مقایسه حکومت پهلوی با حکومت صفوی میتواند مسأله فراگیری حکومت را توضیح دهد. برخی از پادشاهان صفوی توانستند حکومتی فراگیر ایجاد کنند به این تعبیر که از سویی نهاد روحانیت شیعه را سازماندهی کردند و از سوی دیگر شاهنامهخوانی را در هر محله ترویج کردند و توجه به شاهنامه بهعنوان سند هویت ملی ایران در دولت صفوی مورد توجه قرار گرفت. بهعلاوه، دولت صفوی ارامنه را نیز سازماندهی میکند تا بتواند نیروی بزرگ تجاری در برابر اروپاییان داشته باشد. فراگیری نظام سیاسی در عصر برخی از پادشاهان صفوی بهگونهای است که روحانیت شیعه و ارامنه را با هویت ایرانی در زیر یک چتر قرار میدهد. دین شیعه به حکومت رسمی ایران بدل میشود، اما در کنار آن، اقوام دیگر همچون ارامنه میتوانستند زیر چتر حکومت سازماندهی شوند و قدرت داشته باشند. اما در مقابل، تجربه حکومت محدود عصر پهلوی است که به لحاظ فرهنگی ایران را دو شقه میکند و نه تنها به سمت سازماندهی اقشار اجتماعی نمیرود بلکه نیروهای اجتماعی سازماندهی شده را تضعیف یا منحل میکند و در نهایت این حکومت محدود با بحران مشروعیت روبهرو میشود. به طور کلی حکومت محدود آنگونه که در دوره پهلوی ها تجربه شد با چند مشکل روبه رو شد. اولاً جریانهایی که از دایره قدرت بیرون میمانند، همواره تهدیدی علیه حکومت محسوب میشوند. هرقدر دایره نیروهای خارج از حکومت بزرگتر باشد تهدید هم جدیتر است. این خطر زمانی جدیتر است که نیروی خارج از حکومت بتواند با تکیه بر یک چارچوب فکری و ایدئولوژیک مخالفت خود را توجیه کند. به وضعیت حکومت پهلوی پس از کودتای 28 مرداد توجه کنید؛ نیروهایی که خارج از حکومت بودند حکومت را نامشروع ساختند زیرا حکومت برخاسته از یک کودتا با همکاری بیگانگان برسر کار آمده بود و با قانون اساسی کشور که شاه باید سلطنت و نه حکومت کند، ناسازگار بود. این مشروعیت زدایی از حکومت در نهایت به سقوط حکومت منجر شد، اما قبل از سقوط هم موجب عوام زدگی در سیاستهای اقتصادی و اداری و هم فساد گسترده شد. حکومت محدود و جامعه ستیز باید برای حفظ خود شبکه توزیع امتیازات درست کند که یا در قالب شبکههای سازمان یافته عمل خواهند کرد یا بهصورت کلی به اقشار گسترده امتیازات نادرست توزیع میشود آنچنانکه در دوره پهلوی روی داد. پیامد دیگر حکومت تجربه شده محدود پهلوی آسیب دیدن شایسته سالاری بود که دایره مدیران در آن بسیار محدود شد.
بنابر این شما تجربه دوره پهلوی را بر خلاف دوره صفویه ناکارآمد می دانید در تولید گفتمانی که بتواند بخش های زیادی از جامعه را زیر یک چتر درآورد؟
بله و بر همین اساس اگر بخواهیم بر گردیم به شرایط امروز جامعه باید گفت که نخستین مسأله این است که رئیس جمهوری بعدی باید به حکومت و مردم کمک کند تا حکومت به سمت فراگیری بیشتر حرکت کند. ین مسیر باید خوب درک شود. در انتخابات پیش رو، آن چیزی که میتواند تغییر ایجاد کند، انتخاب و حضور رئیس جمهوری است که بتواند فراگیری سیاسی ایجاد کند. زیرا اصلاح نظام اداری و کارآمدسازی سیستم نیازمند مشروعیت است و این مشروعیت فقط با یک چارچوب فکری که بتواند ایدئولوژیهای مختلف را در کنار یکدیگر قرار دهد، امکانپذیر است. الگوی چنین مدلی در تاریخ ایران نیز چنانچه پیشتر اشاره کردم، حکومت صفویه است. اگرچه هیچ الگوی تاریخی قابل تکرار نیست، اما درسی که نظامهای سیاسی و دولت مدرن به ما میدهند این است که برای بقای حکومت، باید افرادی که در چارچوب یک جغرافیای واحد زندگی میکنند، به بقای سیستم بیندیشند و به تثبیت و تداوم اقتدار حکومت، اعتقاد داشته باشند.
کما اینکه در دوره صفویه نیز وقتی که ایدئولوژی تشیع صفوی مطرح شد، اگر دیدگاه آن دسته از روحانیون مثل مقدس اردبیلی که اعتقاد به پرهیز از حضور در حکومت داشتند، حاکم میشد، حکومت صفوی نمیتوانست آن فراگیری سیاسی را ایجاد کند. در صورتی که تفکری که علمای لبنان با حکومت صفوی شکل دادند، این بود که میتوان در کنار حکومت بود و مذهب تشیع را قوام بخشید. امروزه هم ما به ایدئولوژیای از سوی روشنفکران نیاز داریم که بتواند در کنار حکومت بودن و اصلاح امور را توضیح دهد و این مرزبندیهای سیاسی بازتعریف شود. این حرکت هم نیازمند این است که از سویی، نگاه حکومت مانند حکومت صفوی به جریانهای فکری تغییر کند و از سوی دیگر، روشنفکران نیز نقششان را مورد بازبینی و بازتعریف قرار دهند. نظام و مردم به رئیس جمهوری نیاز دارند که بتواند بیشترین پایگاه اجتماعی را حول منافع جمعی ایجاد کند. ما به چنین رویکردی احتیاج داریم. قوام حکومت به این فراگیری گره خورده و تنها در صورت ایجاد چنین بستری است که میتوان مشکلات را حل کرد. دغدغه حکومت در هرکجای دنیا این است که بتواند بیشترین پشتوانه اجتماعی را داشته باشد و پشتوانه اجتماعی نیز با این چارچوب فکری تأمین خواهد شد.
اشاره های شما به دوران مشروطه آیا به معنای آن است که مشکلات امروز جامعه ما شبیه به آن دوره است؟
خوشبختانه تشابه اینچنین وجود ندارد. فرایندهای مختلف در جهان و ایران به ضعف دولتها منجر شده است، اما ماهیت دولت در شرایط کنونی با دوره پس از مشروطه به هیچ وجه قابل مقایسه نیست. مسأله فقدان یکپارچگی در تصمیمها است.
به هر حال برخی بر اقتدار دولت تاکید دارند برای عبور از مشکلات و البته بعضی هم از توانمند سازی دولت سخن می گویند.
اقتدار منهای مشروعیت به زور عریان میانجامد. اقتدار از «وبر» تاکنون یک معنا بیشتر ندارد: قدرت مشروع. قدرت بدون مشروعیت، زور است که آخر به عصیان میانجامد. مشروعیت، همانطور که گفته شد به فراگیری سیاسی نیازمند است یعنی با وجود همه نقدهایی که به حکومت دارند برای حفظ و ارتقای آن تلاش کنند. این فراگیری به ایدئولوژی نیاز دارد که همه ایرانیان را زیر چتر واحد ببرد. ایدئولوژی که محصول آن غیرخودی کردن بخشهای بزرگی از جامعه باشد ضربه جبرانناپذیر وارد میسازد. توانمندسازی حکومت و حل مشکل مردم در گرو افزایش مشروعیت نظام است.
شما اشاره کردید که «حکومتی میتواند پایدار وکارآمد باشد که به لحاظ ایدئولوژی فراگیر باشد. منظورم از فراگیری، این است که حکومت بتواند با جامعه متشکل و سازماندهی شده، تعامل کند و به توافقهایی برای پیشبرد امور، دست یابد.» چرا بر «فراگیری» تأکید میکنید، درحالی که برخی بر «دموکراسی» تأکید میکنند؟ تفاوت این دو چیست؟
سازمان یافتگی جامعه بر دموکراتیزاسیون مقدم است. مسأله فراگیری که بیشتر اصطلاح اقتصاددانان است (Inclusive Growth) یا همبستگی به اصطلاح جامعهشناسان در شکلهای مختلف سیاسی امکان پذیر است. بسیاری از نظامها با اشکال مختلف حکومتداری توانستهاند همه مردم را زیر یک چتر داشته باشند. دهه 60 و دهه 90 ایران را مقایسه کنید. آیا در واقعیت نهادهای سیاسی تغییر اساسی رخ داده است؟ انتخابات و نظارت استصوابی تقریباً همان است، تعریف خودی و غیرخودی عوض شده است. مسأله به فهم ما از «دموکراسی» و فرایند گذر به آن بر میگردد. سازمان یافتن مردم عین دموکراسی و مقدمه واجب آن است.
در اهمیت مسأله فراگیری یا ائتلاف میان نخبگان قدرت، به دو تجربه عصر صفویه و عصر رضاشاه اشاره کردید. تجربه صفویه چه مختصات مثبتی دارد که آن را برجسته می کنید؟
الگوی صفوی، توانمندسازی و همافزایی توأمان حکومت و جامعه است. باید این دو دوره مهم به صورت تطبیقی مطالعه شود. من تاریخ نمیدانم، اما میدانم در دوره صفویه بخش مهمی از نیروهایی که هنوز دارای سازمان اجتماعی هستند در آن دوره سازماندهی شدند. تجربه سازمان یافتن روحانیت شیعه در عصر صفوی سپس برخورد رضاشاه و پسرش با این سازمان بسیار آموزنده است. شکلگیری دستگاه روحانیت را اجازه دهید از یک متن با هم مرور کنیم:
با آغاز دوران 54 ساله سلطنت طهماسب دومین پادشاه صفوی (از 892 تا 955 شمسی هجری) ستیز میان شاه طهماسب و عثمانیها در این زمان یکی از عوامل اصلی سازمان یافتن روحانیت شیعه است. قبل از حکومت صفوی حدود سه قرن از تأسیس حکومت عثمانی گذشته بود و فرایند روالمند شدن نهاد دین را که در دولت صفوی بهتازگی آغاز شده بود، عثمانیها سپری کرده بودند؛ لذا نهاد دینی سنی در امپراطوری عثمانی جایگاه ثابت و مستقر و مشخصی داشت. مفتیان، شیخالاسلامها و فقهای سنی در کنار حکومت عثمانی بودند و در ارتباط متقابل میان این بخش دینی و بخش سیاسی میتوانستند از یکدیگر کسب مشروعیت کرده و از نهاد دین در خدمت سیاست استفاده کنند. طبعاً فتاوا و احکامی که از طرف سلاطین عثمانی علیه صفویان صادر میشد، از نظر مذهبی حکومت صفوی را در موضع ضعف قرار میداد؛ بنابراین، در واکنش به ستیزها و چالشهای عثمانی، دولت صفوی نیازمند آن بود که یک نهاد فقهی و دینی داشته باشد. با متصوفه و دراویش که هیچگونه آموزه و متنی نسبت به دین نداشتند، این کار امکانپذیر نبود. ضمن آنکه فشار خارجی تکوین یک نهاد رسمی دینی را ایجاب میکرد ( آقاجری، هاشم(1380)، کنش دین و دولت در ایران عصر صفوی. تهران: انتشارات باز، ص 21).
شاه طهماسب که به نظریه فقهی علما برای حکومتش نیازمند بود، با طرح مشارکت علما در دولت صفوی به ائتلافی با نهاد روحانیت شیعه دست زد. طهماسب با پذیرش این امر که فقیه جامعالشرایط یا به تعبیر آن روز «مجتهد الزمانی» در عصر غیبت تمام اختیارات امام معصوم را دارد و از روی مصلحت، قدرت سیاسی مشروع خود را به سلطان واگذار میکند، پادشاه، نایب مجتهد برای اداره کشور میشود، بدین ترتیب شاه طهماسب توانست هم به حکومت خود در دیدگاه فقهی شیعه مشروعیت ببخشد و هم روحانیت شیعه را بهعنوان یک نهاد قدرتمند اعتلا دهد ( رجبی دوانی، محمد حسین.( 1388). آرای فقیهان عصر صفوی درباره تعامل با حکومتها، فصلنامه تاریخ و تمدن اسلامی، سال 5، شماره 9، بهار و تابستان، ص 58). شاه طهماسب به محقق کرکی از مجتهدان لبنان که به ایران آمده بود گفت که «شما امروز نایب امام هستید، شایستهتر به مقام سلطنت هستید و من یکی از کارگزاران شمایم که اوامر و نواهی شما را به مرحله اجرا میگذارم» (صفتگل، منصور.(1381). ساختار نهاد و اندیشه دینی در ایران عصر صفوی، تهران: رسا، ص 156). این پیوند را «ائتلاف پیروز» میان نهاد سلطنت و نهاد روحانیت شیعه نامگذاری کردهاند که از یک جهت موجب تقویت نهاد سلطنت صفوی شد و از طرف دیگر، موجب تحکیم نهاد روحانیت شیعه نوپا گردید. با شکلگیری ائتلاف میان نهاد سلطنت و نهاد روحانیت شیعه، فقهای برجستهای مانند کرکی که از ظهور دولتی اثنی عشری شادمان بودند، دانش و نفوذ و تواناییهای فقهی و مذهبی خود را در اختیار دعاوی سیاسی- مذهبی دولت صفوی قرار دادند. این امر خود مستلزم پارهای تصمیمگیریهای جدید درباره نحوه رفتار با دولت جدید و احیاناً ارائه تفسیرهای جدید از متون ریشهدار و دیدگاههای سنتی جامعه علمی شیعی اثنی عشری، مخصوصاً در پیوند با مسأله حکومت و قدرت سیاسی بود (صفت گل، ص 153). هرچند که سلطنت صفوی از این امر منتفع شد، اما در واقع معاملهای برد- برد شکل گرفت. از این پس، شاه طهماسب بهعنوان حاکم عرف به همه امرا و استانداران و حاکمان شرع و عرف، دستور داد تا به آنچه محقق کرکی امر میکند بدون استثنا عمل کنند. محقق کرکی مختار شد به جهت هر یک از شهرهای ولایت ایران مرشد و معلم تعیین کرده، به هر ده و قصبه نیز و در هر مکانی به مناسبت مردم آن به زبان معلمان از طلبه علم عربی لسان یا فارسی و ترکی زبان فرستاده، مردم هر ناحیه را به لغت خودشان به دین و آیین شیعه راهنمایی نموده، حلال و حرام مذهب حق را به مردم بیاموزد (جعفریان، رسول.(1384). کاوشهای تازه در باب روزگار صفویان، قم: نشر ادیان، ص 929). این حکومت را با حکومت پهلوی مقایسه کنید که نه روحانیت و نه سایر نیروهای اجتماعی را سازماندهی نکرد بلکه همه نیروهای اجتماعی سازمان یافته را که در به قدرت رسیدن آن سهیم بودند، کنار گذاشت و سپس آنان را قلع و قمع کرد. آن حکومت یک امپراطوری را بنیانگذاری میکند و این یکی با نسیمی میافتد.
آیا میتوان با حذف گروههای اجتماعی، سامان سیاسی و دولت مقتدر ایجاد کرد؟ چراکه امروز شاهد یک دوقطبی در جامعه هستیم؛ عدهای قائل به حذف تشیع بهعنوان مذهب رسمی هستند و عدهای دیگر، همه دگراندیشان و دگرباشان را حذف شده میخواهند؟
دود تشکل زدایی از جامعه در نهایت به چشم حاکمیت میرود. یا بهعبارت دیگر حذف نیروهای سیاسی برای هر حکومتی شدنی است. حکومتها میتوانند نیروهای سیاسی را منزوی سازند، آنها را به زیرزمینی تبدیل کنند، منفعل سازند، ... اما هرگاه قدرت نیروهای سیاسی بیتشکل شوند و تشکل زدایی صورت گیرد امکان غافلگیری بیشتر میشود. تشکل نداشتن نیروهای اجتماعی حکومتها را غافلگیر میسازد.
اشاره کردید که ما «فاقد تجربه ائتلاف و همافزایی میان حکومت و جامعه بودهایم، دستکم مصادیق روشن و موفقی از آن را سراغ نداریم. به نحوی که سراسر تاریخ ما مشحون از تجربههای انشعاب و انشقاق است.» علت این امر و پیامدهای آن برای توسعه ما چه بود؟
من تصحیح کنم: هرگاه حکومتهای ایران با ثبات بودند ائتلافهای اجتماعی را شکل دادهاند. حکومتهایی که 200 سال یا بیشتر در ایران دوام داشتند درمییافتند که باید دهقانان، اصناف، روحانیون (موبدان زرتشت یا علمای اسلام)، صوفیان و قبایل را سازمان بدهند و با آنها ائتلاف کنند تا چرخ اقتصاد و سیاست بچرخد. رضاشاه و محمدرضاشاه از خامی و بیتجربگی با نهادهای مدنی در افتادند. اگر مانند ساسانیان، سامانیان، سلجوقیان و صفوی عمر بیشتری میداشتند در حکومتداری خود تجدید نظر میکردند. به قول آن لمبتن «اهل شمشیر» میدانستند بقای حکومت بر احترام «اهل قلم» و «اهل معامله» است. اهل قلم همان دیوانسالاران، علما و ادبا بودند و اهل معامله تجار و صنوف بودند. جابهجایی در اهل شمشیر با جنگ و تغییر در نظام سیاسی رخ میداد اما اهل قلم و اهل معامله عناصری نبودند که بسادگی بتوان آنها را ایجاد کرد. ائتلاف با آنها از ضرورتهای حکومتداری بود. در حکومت پهلوی است که نفت در رضاشاه این تصور را ایجاد کرد که میتوان کن فیکون کند. کن فیکون کرد اما خود را نیز بر باد داد. درآمد نفت دولتها را دچار یک توهم بزرگ ساخته است که بینیاز از تشکلهای مردمی هستند. در سنت رضاشاهی حاکم تصور میکند که با درآمد نفت میتواند مدیر، هنرمند، تاجر، علم، صنعتگر خلق کند. اینها هر یک از سازمان خود را دارند و منافع حاکم در گرو سازمان یافتن و احترام به آن هاست. بنابراین ضرورت ثبات و تداوم حکومتها، ایجاد ائتلافهای اجتماعی است و ائتلاف با اهل قلم و اهل معامله، از ضرورتهای حکومتداری است. مضاف بر این، نقطه آغاز ائتلاف، عبور جریان روشنفکری از دولت ستیزی است. برای ایجاد ائتلاف که لازمه حکومت و جامعه توانمند است باید هم در سنت حکومتداری تجدید نظر کنیم، هم در سنت روشنفکری. سنت حکومتداری باید به حکومت فراگیر تبدیل شود و سنت روشنفکری از دولت ستیزی به دولتسازی تغییر یابد. نقطه آغاز نیز تغییر در سنت روشنفکری است. شیوه اصلاح امور در سنت روشنفکری از اواخر قاجار تاکنون مشروعیت زدایی از حکومت بوده است که او را به سوی سرکوب روشنفکر برای حفظ بقای خود سوق داده است. این شیوه دموکراسی خواهی نادرست و بحران ساز بوده است. در این شیوه باید تجدید نظر کرد. توضیح یکی از اختلافهای اساسی میان اقتصاددانان نادرستی این شیوه دموکراسی خواهی را نشان میدهد. در میان اقتصاددانان گروهی هستند که حل بسیاری از مسائل اقتصادی را نیازمند دانشی بهنام علم اقتصاد تحول (Evolutionary Economics) میدانند. این اقتصاددانان معتقدند از مقایسه وضعیت کنونی با وضعیت ایده آل نمیتوانیم به قواعدی برای تحول دست یابیم. روش مرسوم اقتصاددانان مقایسه دو وضعیت ایستاست (comparative statics). مثلاً در وضعیت کنونی ما 15درصد بیکاری داریم و در وضعیت ایدهآل باید 3 درصد بیکار داشته باشیم. برای ایجاد هر واحد شغل مثلاً به دو واحد سرمایه احتیاج داریم و بنابراین برای این که از 15 درصد بیکاری به 3 درصد حرکت کنیم باید ایکس واحد سرمایهگذاری کنیم. این دیدگاه غیرتحولی در همه رشتهها وجود دارد. در مورد بحث ما یعنی دموکراسی، گفته میشود که دموکراسی یعنی انتخابات آزاد، قوه قضائیه مستقل، رسانههای آزاد... و حکومتی که این نهادها را به رسمیت نمیشناسد نامشروع است. پاسخ حکومت به این برچسب نامشروع بودن مشخص است؛ حذف و سرکوب. اگر تحول گرایانه نگاه کنیم باید بازی ای طراحی کنیم که جامعه در نهایت به آن نقطه مطلوب برسد، نه آن که بخواهیم نهادهای نقطه پایانی را در بستری متفاوت حُقنه کنیم. گامهای ممکن و مطلوب باید برداشته شود. سازمان یافتن نیروهای مردمی در ائتلاف با حکومت مسیر حل مشکل است.
اشاره کردید که «اصلاح نظام اداری و کارآمدسازی سیستم نیازمند مشروعیت است و این مشروعیت فقط با یک چارچوب فکری که بتواند ایدئولوژیهای مختلف را در کنار یکدیگر قرار دهد، امکانپذیر است.» منظور شما از کارآمدی و چارچوب فکری مورد اشاره چیست؟
کارآمدی را میتوان شرح لفظ داد مثلاً استفاده بهینه از ظرفیتها. کارآمدی نیازمند انتخاب بهترین مدیران است و لازمه تحقق آن همه افراد درون نظام محسوب شوند و گروههایی حداقل بهصورت دائمی غیرخودی محسوب نشوند. این دایره زمانی باز میشود که فراگیری سیاسی محقق شود.
سال کرونایی شما چگونه گذشت؟
توقف زمان در اسفند 98
یوسف حیدری
گزارش نویس
زمان از یک جایی برای همه ما متوقف شد؛ اول اسفند 98. روزی که رسماً اعلام شد کرونا در خیابانهای شهر جولان میدهد. موجی از نگرانی و وحشت همه جا را فرا گرفت و همه نگران هم شدیم. کرونا آمده بود بگوید باید مدتی از هم دور باشیم؛ میهمانی، گردش و تفریح و مسافرت تعطیل شد و ما در خانه ماندیم. یک سال به همه ما سخت گذشت. بارها به تقویم نگاه انداختیم و از خودمان پرسیدیم این روزها کی تمام میشود؟ پرسشی که هنوز هر صبح که از خواب بیدار میشویم یقه ما را میگیرد.
به روزهای آخر سال نزدیک میشویم. سالی که گذشت برای همه تلخ بود. حدود 60 هزار نفر از هموطنانمان تسلیم کرونا شدند. این روزها کمتر کسی را پیدا میکنی که خودش یا یکی از اعضای خانواده و بستگانش اسیر کرونا نشده باشند. تعطیلات نوروز امسال برای خیلیها تفاوتی با سال قبل ندارد. در خانه میمانیم و همچنان منتظر روزهایی میشویم که کرونا دست از سر ما بردارد. احمد شهیدیان استاد ارتباطات معتقد است کرونا در این یک سال شرایط انسانی را سخت کرد: «زندگی من هم مثل خیلی از مردم در این یک سال تحت تأثیر کرونا قرار گرفت. تا قبل از شیوع این ویروس برای تجدید قوا سینما، کنسرت یا نمایشگاه میرفتم یا در دورهمیها و دیدار با دوستان خاطراتمان را مرور میکردیم. اما کرونا همه اینها را از ما گرفت. شرایط تدریس هم تحت تأثیر این ویروس قرار گرفت؛ تا قبل از این هیچ وقت تجربه تدریس آنلاین نداشتیم. تدریس و آموزشی که در کلاس و دیدار چهره به چهره با دانشجویان داریم هیچگاه در کلاسهای آنلاین محقق نمیشود و صرفاً به یک رفع تکلیف شباهت دارد.»
او درباره خانواده خود میگوید: «خانواده من هم مثل میلیونها خانواده دیگر تحت تأثیر این ویروس قرار گرفتند. زندگی آپارتمان نشینی و محبوس شدن در چاردیواریهای کوچک فرصت تحرک و شاد بودن را از بچهها گرفت و خیلی از تفریحات برای آنها ممنوع شد.»
به اعتقاد این استاد دانشگاه، کرونا با وجود همه تلخیها آموخت فرصت باهم بودن کوتاهتر از چیزی است که تصور میکنیم: «در این یک سالی که گذشت کرونا به ما یاد داد در شرایط بغرنج خیلی تنها هستیم. کرونا تلنگری بود برای همه ما که بدانیم اقتصاد و ارتباطات شکننده هستند و یک بحران میتواند روابط اجتماعی را هم تحت تأثیر قرار دهد. بعد از پایان کرونا باید این دوره و اتفاقات بهعنوان سرفصلهای درسی در دانشگاهها تدریس شود و پژوهشگران و جامعه شناسان به این موضوع بپردازند که چطور میتوانیم به روزگار قبل از کرونا بازگردیم.»
اسفند سال گذشته همه نگاهها به کادر درمان و پرستارانی بود که در صف اول مقابله با کرونا قرار داشتند. یک سال گذشته به آنها خیلی سخت گذشت؛ نه تعطیلات داشتند نه مرخصی. حالا هم با شیوع ویروس جهش یافته انگلیسی شرایط برای آنها سختتر از گذشته شده است. فاطمه پرستار یکی از بیمارستانهای قزوین است. او میگوید، این مدت بارها از خودم پرسیدهام چرا پرستاری را انتخاب کردم ولی باز یادم میآید که وظایف سنگینی دارم: «این یک سال برای کادر درمان و پرستاران به اندازه 10 سال گذشت. با شیوع کرونا بقیه دورکار شدند اما مرخصیهای ما لغو شد. من مثل بقیه همکارانم لحظه تحویل سال و همه ایام نوروز بیمارستان بودم. روحیه من و خیلی از همکارانم خسته است و هر بیماری که بستری میشود استرس میگیریم؛ مخصوصاً آنهایی که علائم دارند. البته نگرانی ما بیشتر به خاطر خانواده و پدر و مادرانی است که سن و سال بالایی دارند. وقتی شیفت هستیم نمیتوانیم چیزی بخوریم چون بخش آلوده است. بهار و تابستان آن قدر زیر گان و ماسک عرق ریختیم که خود من هفت کیلو وزن کم کردم. محیط کاری ما پراسترس و پرتنش است؛ بیماران از مرگ میترسند و خانوادهها نگرانند. باور کنید کادر درمان در یک سال گذشته زندگی نکرد و هر بار با شنیدن مرگ یک همکار استرس بدی به جان ما افتاد. پرستارانی که مبتلا میشوند یا به خاطر بیماری و خستگی زیاد استعلاجی میگیرند، ما باید جای آنها را پر کنیم و مسئولان بیمارستان میگویند نیرو نداریم. گاهی اوقات چند شب پشتسر هم شیفت میمانم. همین حالا یکی از پرستارها که مبتلا شده در آی سی یو بستری است و همه نگران او هستیم. همراهان بیمار هم دست به ناسزا گفتن خوبی دارند و حرفهای آنها بیشتر ما را خسته میکند. تلخیهای زیادی در این مدت دیدم. هر جا بقیه متوجه میشوند پرستار هستم از من فاصله میگیرند. البته این را هم بگویم که خیلیها تشکر و قدردانی هم میکنند. وقتی میبینم مردم مسافرت میروند واقعاً حسرت میخورم. من هم دلم مسافرت میخواهد و در این یک سال به جز مسیر بیمارستان و خانه جای دیگری نرفتهام. نوروز امسال هم در بیمارستان هستم و با این وضعیت تصور میکنم تا آذر سال بعد درگیر کرونا باشیم. امیدوارم زودتر با واکسیناسیون عمومی از این وضعیت نجات پیدا کنیم.»
آن قدر همه چیز به شکل عجیبی عوض شد که هنوز هم نمیتوانیم آن را باور کنیم. پریناز میگوید: برای من انگار از یک جا به بعد زمان متوقف شد. زندگی با ترس و نگرانی در کنار کلاسهای آنلاین دختر و پسرش روزهای سختی را برای او رقم زده است: «شرایط در این یک سال برای همه تقریباً یکسان بود. وقتی اتفاقات گذشته را مرور میکنم میبینم از اسفند پارسال تا الان به معنای واقعی زندگی نکردهایم و فقط زندهایم. هر روز باید کنار دختر و پسرم در کلاسهای آنلاین مدرسه مشارکت کنم. یعنی وظیفه آموزش و تدریس بچهها هم به وظایف مادران اضافه شده. در این مدت من و همسرم تلاش کردیم که آرامشمان را حفظ کنیم و اجازه ندهیم بچهها زیاد درگیر اخبار و سختیهای این روزها شوند. این مدت فیلم و سریال تماشا کردیم و میهمانی نرفتیم. هر سال عید نوروز مسافرت خارج از کشور میرفتیم و قرار بود نوروز امسال هم به خانه خواهرم در دوبی برویم ولی با این اوضاع ترجیح میدهیم دوباره در خانه بمانیم. فعلاً تنها دلخوشی ما این است که به کرونا مبتلا نشدهایم.»
کسانی که بیماری زمینهای دارند مشکلات و سختیها را بیشتر لمس میکنند. مسعود میگوید، ترس و نگرانی ما بیشتر از بقیه است و دائم در رسانهها میگویند دیابتیها اگر کرونا بگیرند وضعیتشان وخیم میشود. مسعود کارمند است و دیابت دارد. میگوید یک سال گذشته خیلی از کسانی که بیماری او را دارند مجبور شدند از جمع فاصله بگیرند: «به دلیل شرایطی که دارم باید بیشتر از بقیه رعایت کنم. به همین دلیل دورکار شدم و تا همین حالا ماههاست که در خانه ماندهام و همه زندگیام شده است چاردیواری اتاق. فشار روحی و روانی ماندن در خانه در کنار ترس و نگرانی مبتلا شدن در بیرون از خانه شرایط خیلی سختی به وجود میآورد. خوشبختانه با رعایت پروتکلهای بهداشتی تا امروز مبتلا نشدهام. هرچند کرونا از آن طرف هم باعث دوری و دوستی شد. بین همه فاصله انداخت و باعث شد دلتنگ هم و دلتنگ روزهایی باشیم که زندگی عادی داشتیم.»
علی تیرماه به کرونا مبتلا شد. او 12 روز در بیمارستان بستری بود. میگوید هرچقدر برای سلامتیمان و پیشگیری از کرونا هزینه کنیم ضرر نکردهایم که هیچ بلکه پسانداز هم هست: «ما جزو خانوادههایی بودیم که کرونا را از همان اول جدی گرفتیم. همسرم آذرماه سال قبل به آنفلوانزا مبتلا شد و نگران بودیم با توجه به وضعیتی که داشت به ویروس کرونا هم مبتلا شود. میهمانی و مسافرت را لغو کردیم و با دختر و پسرم در خانه ماندیم. اوضاع خوب پیش میرفت تا اینکه تیرماه در محل کارم مبتلا شدم. به خاطر اینکه سال قبل با رژیم سخت 35 کیلو وزن کم کرده و ضعیف شده بودم. در بیمارستان شهدای گمنام بستری شدم و 12 روز در آی سی یو خوابیدم. روزهای سختی بود؛ روزهایی که تنها به زنده ماندن فکر میکردم. خدا را شکر وضعیتام بهتر شد. همسرم هم مبتلا شد. در این مدت بچهها بیشتر از ما اذیت شدند. فرسودگی روحی در چهره خیلی از مردم مشهود است. البته به اعتقاد من اگر با رعایت پروتکلهای بهداشتی دوسال هم سخت بگذرد در برابر سالها زندگی بدون ترس و نگرانی میارزد.»
گزارش نویس
زمان از یک جایی برای همه ما متوقف شد؛ اول اسفند 98. روزی که رسماً اعلام شد کرونا در خیابانهای شهر جولان میدهد. موجی از نگرانی و وحشت همه جا را فرا گرفت و همه نگران هم شدیم. کرونا آمده بود بگوید باید مدتی از هم دور باشیم؛ میهمانی، گردش و تفریح و مسافرت تعطیل شد و ما در خانه ماندیم. یک سال به همه ما سخت گذشت. بارها به تقویم نگاه انداختیم و از خودمان پرسیدیم این روزها کی تمام میشود؟ پرسشی که هنوز هر صبح که از خواب بیدار میشویم یقه ما را میگیرد.
به روزهای آخر سال نزدیک میشویم. سالی که گذشت برای همه تلخ بود. حدود 60 هزار نفر از هموطنانمان تسلیم کرونا شدند. این روزها کمتر کسی را پیدا میکنی که خودش یا یکی از اعضای خانواده و بستگانش اسیر کرونا نشده باشند. تعطیلات نوروز امسال برای خیلیها تفاوتی با سال قبل ندارد. در خانه میمانیم و همچنان منتظر روزهایی میشویم که کرونا دست از سر ما بردارد. احمد شهیدیان استاد ارتباطات معتقد است کرونا در این یک سال شرایط انسانی را سخت کرد: «زندگی من هم مثل خیلی از مردم در این یک سال تحت تأثیر کرونا قرار گرفت. تا قبل از شیوع این ویروس برای تجدید قوا سینما، کنسرت یا نمایشگاه میرفتم یا در دورهمیها و دیدار با دوستان خاطراتمان را مرور میکردیم. اما کرونا همه اینها را از ما گرفت. شرایط تدریس هم تحت تأثیر این ویروس قرار گرفت؛ تا قبل از این هیچ وقت تجربه تدریس آنلاین نداشتیم. تدریس و آموزشی که در کلاس و دیدار چهره به چهره با دانشجویان داریم هیچگاه در کلاسهای آنلاین محقق نمیشود و صرفاً به یک رفع تکلیف شباهت دارد.»
او درباره خانواده خود میگوید: «خانواده من هم مثل میلیونها خانواده دیگر تحت تأثیر این ویروس قرار گرفتند. زندگی آپارتمان نشینی و محبوس شدن در چاردیواریهای کوچک فرصت تحرک و شاد بودن را از بچهها گرفت و خیلی از تفریحات برای آنها ممنوع شد.»
به اعتقاد این استاد دانشگاه، کرونا با وجود همه تلخیها آموخت فرصت باهم بودن کوتاهتر از چیزی است که تصور میکنیم: «در این یک سالی که گذشت کرونا به ما یاد داد در شرایط بغرنج خیلی تنها هستیم. کرونا تلنگری بود برای همه ما که بدانیم اقتصاد و ارتباطات شکننده هستند و یک بحران میتواند روابط اجتماعی را هم تحت تأثیر قرار دهد. بعد از پایان کرونا باید این دوره و اتفاقات بهعنوان سرفصلهای درسی در دانشگاهها تدریس شود و پژوهشگران و جامعه شناسان به این موضوع بپردازند که چطور میتوانیم به روزگار قبل از کرونا بازگردیم.»
اسفند سال گذشته همه نگاهها به کادر درمان و پرستارانی بود که در صف اول مقابله با کرونا قرار داشتند. یک سال گذشته به آنها خیلی سخت گذشت؛ نه تعطیلات داشتند نه مرخصی. حالا هم با شیوع ویروس جهش یافته انگلیسی شرایط برای آنها سختتر از گذشته شده است. فاطمه پرستار یکی از بیمارستانهای قزوین است. او میگوید، این مدت بارها از خودم پرسیدهام چرا پرستاری را انتخاب کردم ولی باز یادم میآید که وظایف سنگینی دارم: «این یک سال برای کادر درمان و پرستاران به اندازه 10 سال گذشت. با شیوع کرونا بقیه دورکار شدند اما مرخصیهای ما لغو شد. من مثل بقیه همکارانم لحظه تحویل سال و همه ایام نوروز بیمارستان بودم. روحیه من و خیلی از همکارانم خسته است و هر بیماری که بستری میشود استرس میگیریم؛ مخصوصاً آنهایی که علائم دارند. البته نگرانی ما بیشتر به خاطر خانواده و پدر و مادرانی است که سن و سال بالایی دارند. وقتی شیفت هستیم نمیتوانیم چیزی بخوریم چون بخش آلوده است. بهار و تابستان آن قدر زیر گان و ماسک عرق ریختیم که خود من هفت کیلو وزن کم کردم. محیط کاری ما پراسترس و پرتنش است؛ بیماران از مرگ میترسند و خانوادهها نگرانند. باور کنید کادر درمان در یک سال گذشته زندگی نکرد و هر بار با شنیدن مرگ یک همکار استرس بدی به جان ما افتاد. پرستارانی که مبتلا میشوند یا به خاطر بیماری و خستگی زیاد استعلاجی میگیرند، ما باید جای آنها را پر کنیم و مسئولان بیمارستان میگویند نیرو نداریم. گاهی اوقات چند شب پشتسر هم شیفت میمانم. همین حالا یکی از پرستارها که مبتلا شده در آی سی یو بستری است و همه نگران او هستیم. همراهان بیمار هم دست به ناسزا گفتن خوبی دارند و حرفهای آنها بیشتر ما را خسته میکند. تلخیهای زیادی در این مدت دیدم. هر جا بقیه متوجه میشوند پرستار هستم از من فاصله میگیرند. البته این را هم بگویم که خیلیها تشکر و قدردانی هم میکنند. وقتی میبینم مردم مسافرت میروند واقعاً حسرت میخورم. من هم دلم مسافرت میخواهد و در این یک سال به جز مسیر بیمارستان و خانه جای دیگری نرفتهام. نوروز امسال هم در بیمارستان هستم و با این وضعیت تصور میکنم تا آذر سال بعد درگیر کرونا باشیم. امیدوارم زودتر با واکسیناسیون عمومی از این وضعیت نجات پیدا کنیم.»
آن قدر همه چیز به شکل عجیبی عوض شد که هنوز هم نمیتوانیم آن را باور کنیم. پریناز میگوید: برای من انگار از یک جا به بعد زمان متوقف شد. زندگی با ترس و نگرانی در کنار کلاسهای آنلاین دختر و پسرش روزهای سختی را برای او رقم زده است: «شرایط در این یک سال برای همه تقریباً یکسان بود. وقتی اتفاقات گذشته را مرور میکنم میبینم از اسفند پارسال تا الان به معنای واقعی زندگی نکردهایم و فقط زندهایم. هر روز باید کنار دختر و پسرم در کلاسهای آنلاین مدرسه مشارکت کنم. یعنی وظیفه آموزش و تدریس بچهها هم به وظایف مادران اضافه شده. در این مدت من و همسرم تلاش کردیم که آرامشمان را حفظ کنیم و اجازه ندهیم بچهها زیاد درگیر اخبار و سختیهای این روزها شوند. این مدت فیلم و سریال تماشا کردیم و میهمانی نرفتیم. هر سال عید نوروز مسافرت خارج از کشور میرفتیم و قرار بود نوروز امسال هم به خانه خواهرم در دوبی برویم ولی با این اوضاع ترجیح میدهیم دوباره در خانه بمانیم. فعلاً تنها دلخوشی ما این است که به کرونا مبتلا نشدهایم.»
کسانی که بیماری زمینهای دارند مشکلات و سختیها را بیشتر لمس میکنند. مسعود میگوید، ترس و نگرانی ما بیشتر از بقیه است و دائم در رسانهها میگویند دیابتیها اگر کرونا بگیرند وضعیتشان وخیم میشود. مسعود کارمند است و دیابت دارد. میگوید یک سال گذشته خیلی از کسانی که بیماری او را دارند مجبور شدند از جمع فاصله بگیرند: «به دلیل شرایطی که دارم باید بیشتر از بقیه رعایت کنم. به همین دلیل دورکار شدم و تا همین حالا ماههاست که در خانه ماندهام و همه زندگیام شده است چاردیواری اتاق. فشار روحی و روانی ماندن در خانه در کنار ترس و نگرانی مبتلا شدن در بیرون از خانه شرایط خیلی سختی به وجود میآورد. خوشبختانه با رعایت پروتکلهای بهداشتی تا امروز مبتلا نشدهام. هرچند کرونا از آن طرف هم باعث دوری و دوستی شد. بین همه فاصله انداخت و باعث شد دلتنگ هم و دلتنگ روزهایی باشیم که زندگی عادی داشتیم.»
علی تیرماه به کرونا مبتلا شد. او 12 روز در بیمارستان بستری بود. میگوید هرچقدر برای سلامتیمان و پیشگیری از کرونا هزینه کنیم ضرر نکردهایم که هیچ بلکه پسانداز هم هست: «ما جزو خانوادههایی بودیم که کرونا را از همان اول جدی گرفتیم. همسرم آذرماه سال قبل به آنفلوانزا مبتلا شد و نگران بودیم با توجه به وضعیتی که داشت به ویروس کرونا هم مبتلا شود. میهمانی و مسافرت را لغو کردیم و با دختر و پسرم در خانه ماندیم. اوضاع خوب پیش میرفت تا اینکه تیرماه در محل کارم مبتلا شدم. به خاطر اینکه سال قبل با رژیم سخت 35 کیلو وزن کم کرده و ضعیف شده بودم. در بیمارستان شهدای گمنام بستری شدم و 12 روز در آی سی یو خوابیدم. روزهای سختی بود؛ روزهایی که تنها به زنده ماندن فکر میکردم. خدا را شکر وضعیتام بهتر شد. همسرم هم مبتلا شد. در این مدت بچهها بیشتر از ما اذیت شدند. فرسودگی روحی در چهره خیلی از مردم مشهود است. البته به اعتقاد من اگر با رعایت پروتکلهای بهداشتی دوسال هم سخت بگذرد در برابر سالها زندگی بدون ترس و نگرانی میارزد.»
چشم جهان به تاریخ گمشده اصفهان
«تپه اشرف» بزرگترین سایت موزه خاورمیانه میشود
حمیرا حیدریان
خبرنگار
«اهمیت دژ7 هزارساله یا همان تپه اشرف، بهحدی است که میتوان با آن تاریخ گمشده اصفهان را شناسایی کرد»؛ این گفتهای است که برای نخستین بار در سال 89 در زمان کاوش روی تپه اشرف مطرح شد.
کهن دژ یا تپه اشرف نام کتابخانهای بوده در دژی قدیمی بههمین نام در شهر جی سپاهان یا اصفهان کنونی، در کنار پل شهرستان که در کناره شمالی زایندهرود واقع شده است، در این کتابخانه بزرگ کتابهای فراوانی نگهداری میشده است.
سارویه(تپه اشرف) در حمله اعراب به ایران ویران شد و اکنون تنها بقایای آن بهصورت تپهای برجای مانده است که به نام «تپه اشرف»معروف است، این دژ دارای دالانهای متعددی بوده و به همین دلیل در ابتدای حمله اعراب کتابهای سارویه از دسترس محفوظ ماندند.
اکنون نشانههایی در کاوش این تپه به دست آمده است که تپه اشرف را اسرارآمیز میکند، آنقدر اسرارآمیز که حتی سایت موزه بریتانیا اخبار مفصلی از این تپه را ترجمه کرده است و شرقشناسان سراسر دنیا علاقه زیادی به رمزگشایی آن دارند.
اما طی سالهای اخیر آسیبهای اساسی به این تپه وارد شده است که روند این تخریبها همچنان ادامه دارد، اگرچه تپه اشرف با وسعتی در حدود 12 هکتار بنیانی صخرهای دارد اما تا سالهای دهه 1330 خورشیدی کشاورزان منطقه روی خاک محدودی که از آوار بناهای تپه برجای مانده بود به کشاورزی میپرداختند و در عکس هوایی که در سال 1335 برداشته شده، آثار کرتبندی روی تپه به چشم میخورد و هنوز نیز بهخاطر محصور نبودن تپه، باغهای اطراف و زمینهای چمن کاری شده پارک مجاور بتدریج راه خود را به حاشیه تپه باز میکنند.
ساختوساز واحدهای مسکونی در حریم تپه نیز موجب تردد افراد و خودروهای شخصی میشود که بتدریج سبب آسیبرسانی به تپه شدهاند. تپه اشرف در کنار راه قدیمی اصفهان – یزد قرار داشته است که این راه در سال 1372 خورشیدی تعریض شده و امروز بهنام خیابان مشتاق دوم شناخته میشود و همین کار سبب شد که قسمتهای گستردهای از سازههای تاریخی بخش شمالی تپه اشرف نابود شود.
تپه اشرف که بازماندهای از یک دژ دوران هخامنشیان است در آبان ماه سال 1375 به شماره 1770 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
7 دوره تاریخی در تپه اشرف
دکتر علیرضا جعفری زند سرپرست باستان شناسی تپه اشرف در گفتوگو با «ایران» گفت: تاکنون از اشرف، یگانه تپه باستانی شهر اصفهان، آثار و بقایای با ارزشی از دوران تاریخی ایران شامل هخامنشی، سلوکی، اشکانی، ساسانی، اسلامی و سدههای ۴ و ۵ و در نهایت ۱۲ هجری قمری کشف شده است.
پیش از این آثار تاریخی اصفهان را تنها با آثار دوران سلجوقی و صفوی میشناختند، یافتهها در تپه اشرف نشان داد که قدمت این شهر دستکم به پیش از اسلام میرسد و آثاری هم اولین بار از دوره اشکانی در نصف جهان کشف شد.
وی با اشاره به اهمیت بسیار بالای این تپه باستانی از لحاظ میراث تاریخی افزود: تپه اشرف که در قلب شهر قرار گرفته است دارای غنای بسیار زیاد فرهنگی و تاریخی بوده و میتوان گفت از پتانسیل بالایی برخوردار است که میراث و تاریخ نهفته اصفهان در آن جای دارد. از سال 1389 کار اکتشاف روی تپه اشرف را آغاز کردم و این اکتشافات در هفت فصل انجام گرفته است اما متأسفانه بهدلیل وجود مشکلات مالی بین این 7 فصل کاوش، فاصله زیادی افتاده است. در فصل 7 کاوش که در سالجاری صورت گرفت آثار باستانی بسیاری را توانستیم کشف کنیم که به جرأت میتوان گفت تاریخچه گمشده اصفهان را پیدا کردهایم.
وی با بیان اینکه تاریخ نهفته در قلب این تپه خود انقلابی در یافتههای تاریخی این خطه و کشور است، اظهار داشت: طی این سالها که به کار کاوش در این تپه مشغول بودهایم به یافتههایی دست پیدا کرده ایم که هر کدام یک پیشینه تاریخی باارزشی را با خود دارد که همین باعث شد برای ساماندهی این تپه که در وسط شهر و در معرض آسیب قرار گرفته است به ارگان های مختلف از جمله شهرداری تقاضا ارائه دهم که در نهایت چند روز پیش در این خصوص با شهرداری اصفهان تفاهمنامهای برای ساماندهی این تپه امضا شد. از آنجایی که ساماندهی این تپه با توجه به بودجه محدود میراث فرهنگی امکان پذیر نبود، شهرداری با امضای این تفاهمنامه در مسیر ساماندهی این منطقه تاریخی همراهی خواهد کرد.
این باستان شناس با تأکید بر اینکه تمام تلاش میراث فرهنگی، تبدیل این منطقه به سایت موزه است خاطرنشان کرد: در صورت ساماندهی و تبدیل این منطقه به سایت موزه، این سایت به لحاظ غنای تاریخی میتواند برترین سایت موزه در خاورمیانه باشد که برای محقق شدن این اتفاق تمام تلاش خود را خواهیم کرد. ضمن اینکه با ساماندهی و تبدیل شدن آن به سایت موزه میتواند به ثبت جهانی برسد.
راز گشایی از تاریخ پیش از اسلام اصفهان
جعفری زند به اکتشافات این تپه تاریخی اشاره کرد و افزود: طی 7 فصل کاوش در این تپه به آثاردوره هخامنشیان، سلوکی، اشکانیان و ساسانیان دست پیدا کردیم که از آن جمله به کشف گورستان اشکانیان، کارگاههای فلزکاری، قلعه باستانی دوره ساسانیان در شمال تپه و کاخ اشرف افغان در فصل 5 کاوش میتوان اشاره کرد.
وی با بیان اینکه تاکنون اکتشافات تاریخی در اصفهان بیشتر به دوره اسلامی باز میگردد، عنوان کرد: تاکنون بیشتر اکتشافات در اصفهان مربوط به دوره اسلامی بوده و پیشینه قبل از آن که بسیار حائز اهمیت است در این خطه چندان کشف نشده و در ابهام بود اما با کاوشهای انجام گرفته در این تپه دری به روی پیشینه و تاریخ گذشته این خطه باز شده است که نه تنها برای اصفهان و کشور بلکه برای کل جهان حائز اهمیت است تا جایی که بحث کاوشها در این تپه در رسانههای جهانی بازتاب گستردهای داشته است.
این مسئول با بیان اینکه ساماندهی و تبدیل این منطقه تاریخی نه تنها تحول عظیمی را درتاریخ اصفهان رقم خواهد زد بلکه بهعنوان مرکز گردشگری نیز میتواند جذابیت داشته باشد ،تصریح کرد:یکی از اهداف این تفاهمنامه که بین میراث فرهنگی و شهرداری اصفهان به امضا رسید، ایجاد سایتی است که میتواند با توجه به قرار گرفتن آن در نزدیکی زاینده رود و قلب شهر، بهعنوان مرکز گردشگری به حساب بیاید که خود در جذب توریست و اقتصاد گردشگری میتواند نقش داشته باشد.
جعفری زند در پاسخ به این سؤال که ازحفاریهای غیر مجاز در این تپه چگونه جلوگیری خواهد شد، گفت: با توجه به اینکه تپه در قلب شهر و در محل رفت و آمد شهروندان است و تردد بسیاری در طول روز انجام میشود انتظار میرفت که حفاری غیر مجازی صورت نگیرد، اما ما شاهد هستیم که متأسفانه این اتفاق افتاده و تخریب و آسیب به این فضا زده شده است که برای همین قرار است بر اساس تفاهمنامه هر چه زودتر این منطقه ساماندهی شود. اما نکته حائز اهمیت و مهمی که شاید بیشتر از حفاریهای غیر مجاز میتواند به این تپه آسیب بزند، وجود تأسیسات شهری از جمله لولههای آب، برق، گاز و... در این فضا است که به مراتب آسیب آن چند برابر حفاری غیر مجاز است چرا که به طور مثال اگر آبیاری فضای سبز در این منطقه انجام گیرد به این خاکها نفوذ پیدا کرده یا یکی از لولههای تأسیسات شهری دچار ترکیدگی شود قطعاً خسارت جبرانناپذیری به تاریخ این خطه و حتی پیشینه کشور خواهد زد که ضروری است در این خصوص اقدامات لازم انجام شود.
خبرنگار
«اهمیت دژ7 هزارساله یا همان تپه اشرف، بهحدی است که میتوان با آن تاریخ گمشده اصفهان را شناسایی کرد»؛ این گفتهای است که برای نخستین بار در سال 89 در زمان کاوش روی تپه اشرف مطرح شد.
کهن دژ یا تپه اشرف نام کتابخانهای بوده در دژی قدیمی بههمین نام در شهر جی سپاهان یا اصفهان کنونی، در کنار پل شهرستان که در کناره شمالی زایندهرود واقع شده است، در این کتابخانه بزرگ کتابهای فراوانی نگهداری میشده است.
سارویه(تپه اشرف) در حمله اعراب به ایران ویران شد و اکنون تنها بقایای آن بهصورت تپهای برجای مانده است که به نام «تپه اشرف»معروف است، این دژ دارای دالانهای متعددی بوده و به همین دلیل در ابتدای حمله اعراب کتابهای سارویه از دسترس محفوظ ماندند.
اکنون نشانههایی در کاوش این تپه به دست آمده است که تپه اشرف را اسرارآمیز میکند، آنقدر اسرارآمیز که حتی سایت موزه بریتانیا اخبار مفصلی از این تپه را ترجمه کرده است و شرقشناسان سراسر دنیا علاقه زیادی به رمزگشایی آن دارند.
اما طی سالهای اخیر آسیبهای اساسی به این تپه وارد شده است که روند این تخریبها همچنان ادامه دارد، اگرچه تپه اشرف با وسعتی در حدود 12 هکتار بنیانی صخرهای دارد اما تا سالهای دهه 1330 خورشیدی کشاورزان منطقه روی خاک محدودی که از آوار بناهای تپه برجای مانده بود به کشاورزی میپرداختند و در عکس هوایی که در سال 1335 برداشته شده، آثار کرتبندی روی تپه به چشم میخورد و هنوز نیز بهخاطر محصور نبودن تپه، باغهای اطراف و زمینهای چمن کاری شده پارک مجاور بتدریج راه خود را به حاشیه تپه باز میکنند.
ساختوساز واحدهای مسکونی در حریم تپه نیز موجب تردد افراد و خودروهای شخصی میشود که بتدریج سبب آسیبرسانی به تپه شدهاند. تپه اشرف در کنار راه قدیمی اصفهان – یزد قرار داشته است که این راه در سال 1372 خورشیدی تعریض شده و امروز بهنام خیابان مشتاق دوم شناخته میشود و همین کار سبب شد که قسمتهای گستردهای از سازههای تاریخی بخش شمالی تپه اشرف نابود شود.
تپه اشرف که بازماندهای از یک دژ دوران هخامنشیان است در آبان ماه سال 1375 به شماره 1770 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
7 دوره تاریخی در تپه اشرف
دکتر علیرضا جعفری زند سرپرست باستان شناسی تپه اشرف در گفتوگو با «ایران» گفت: تاکنون از اشرف، یگانه تپه باستانی شهر اصفهان، آثار و بقایای با ارزشی از دوران تاریخی ایران شامل هخامنشی، سلوکی، اشکانی، ساسانی، اسلامی و سدههای ۴ و ۵ و در نهایت ۱۲ هجری قمری کشف شده است.
پیش از این آثار تاریخی اصفهان را تنها با آثار دوران سلجوقی و صفوی میشناختند، یافتهها در تپه اشرف نشان داد که قدمت این شهر دستکم به پیش از اسلام میرسد و آثاری هم اولین بار از دوره اشکانی در نصف جهان کشف شد.
وی با اشاره به اهمیت بسیار بالای این تپه باستانی از لحاظ میراث تاریخی افزود: تپه اشرف که در قلب شهر قرار گرفته است دارای غنای بسیار زیاد فرهنگی و تاریخی بوده و میتوان گفت از پتانسیل بالایی برخوردار است که میراث و تاریخ نهفته اصفهان در آن جای دارد. از سال 1389 کار اکتشاف روی تپه اشرف را آغاز کردم و این اکتشافات در هفت فصل انجام گرفته است اما متأسفانه بهدلیل وجود مشکلات مالی بین این 7 فصل کاوش، فاصله زیادی افتاده است. در فصل 7 کاوش که در سالجاری صورت گرفت آثار باستانی بسیاری را توانستیم کشف کنیم که به جرأت میتوان گفت تاریخچه گمشده اصفهان را پیدا کردهایم.
وی با بیان اینکه تاریخ نهفته در قلب این تپه خود انقلابی در یافتههای تاریخی این خطه و کشور است، اظهار داشت: طی این سالها که به کار کاوش در این تپه مشغول بودهایم به یافتههایی دست پیدا کرده ایم که هر کدام یک پیشینه تاریخی باارزشی را با خود دارد که همین باعث شد برای ساماندهی این تپه که در وسط شهر و در معرض آسیب قرار گرفته است به ارگان های مختلف از جمله شهرداری تقاضا ارائه دهم که در نهایت چند روز پیش در این خصوص با شهرداری اصفهان تفاهمنامهای برای ساماندهی این تپه امضا شد. از آنجایی که ساماندهی این تپه با توجه به بودجه محدود میراث فرهنگی امکان پذیر نبود، شهرداری با امضای این تفاهمنامه در مسیر ساماندهی این منطقه تاریخی همراهی خواهد کرد.
این باستان شناس با تأکید بر اینکه تمام تلاش میراث فرهنگی، تبدیل این منطقه به سایت موزه است خاطرنشان کرد: در صورت ساماندهی و تبدیل این منطقه به سایت موزه، این سایت به لحاظ غنای تاریخی میتواند برترین سایت موزه در خاورمیانه باشد که برای محقق شدن این اتفاق تمام تلاش خود را خواهیم کرد. ضمن اینکه با ساماندهی و تبدیل شدن آن به سایت موزه میتواند به ثبت جهانی برسد.
راز گشایی از تاریخ پیش از اسلام اصفهان
جعفری زند به اکتشافات این تپه تاریخی اشاره کرد و افزود: طی 7 فصل کاوش در این تپه به آثاردوره هخامنشیان، سلوکی، اشکانیان و ساسانیان دست پیدا کردیم که از آن جمله به کشف گورستان اشکانیان، کارگاههای فلزکاری، قلعه باستانی دوره ساسانیان در شمال تپه و کاخ اشرف افغان در فصل 5 کاوش میتوان اشاره کرد.
وی با بیان اینکه تاکنون اکتشافات تاریخی در اصفهان بیشتر به دوره اسلامی باز میگردد، عنوان کرد: تاکنون بیشتر اکتشافات در اصفهان مربوط به دوره اسلامی بوده و پیشینه قبل از آن که بسیار حائز اهمیت است در این خطه چندان کشف نشده و در ابهام بود اما با کاوشهای انجام گرفته در این تپه دری به روی پیشینه و تاریخ گذشته این خطه باز شده است که نه تنها برای اصفهان و کشور بلکه برای کل جهان حائز اهمیت است تا جایی که بحث کاوشها در این تپه در رسانههای جهانی بازتاب گستردهای داشته است.
این مسئول با بیان اینکه ساماندهی و تبدیل این منطقه تاریخی نه تنها تحول عظیمی را درتاریخ اصفهان رقم خواهد زد بلکه بهعنوان مرکز گردشگری نیز میتواند جذابیت داشته باشد ،تصریح کرد:یکی از اهداف این تفاهمنامه که بین میراث فرهنگی و شهرداری اصفهان به امضا رسید، ایجاد سایتی است که میتواند با توجه به قرار گرفتن آن در نزدیکی زاینده رود و قلب شهر، بهعنوان مرکز گردشگری به حساب بیاید که خود در جذب توریست و اقتصاد گردشگری میتواند نقش داشته باشد.
جعفری زند در پاسخ به این سؤال که ازحفاریهای غیر مجاز در این تپه چگونه جلوگیری خواهد شد، گفت: با توجه به اینکه تپه در قلب شهر و در محل رفت و آمد شهروندان است و تردد بسیاری در طول روز انجام میشود انتظار میرفت که حفاری غیر مجازی صورت نگیرد، اما ما شاهد هستیم که متأسفانه این اتفاق افتاده و تخریب و آسیب به این فضا زده شده است که برای همین قرار است بر اساس تفاهمنامه هر چه زودتر این منطقه ساماندهی شود. اما نکته حائز اهمیت و مهمی که شاید بیشتر از حفاریهای غیر مجاز میتواند به این تپه آسیب بزند، وجود تأسیسات شهری از جمله لولههای آب، برق، گاز و... در این فضا است که به مراتب آسیب آن چند برابر حفاری غیر مجاز است چرا که به طور مثال اگر آبیاری فضای سبز در این منطقه انجام گیرد به این خاکها نفوذ پیدا کرده یا یکی از لولههای تأسیسات شهری دچار ترکیدگی شود قطعاً خسارت جبرانناپذیری به تاریخ این خطه و حتی پیشینه کشور خواهد زد که ضروری است در این خصوص اقدامات لازم انجام شود.
«ایران» از بهروزترین تحولات اقتصادی جهان گزارش میدهد
واکسن کرونا، قویترین محرک اقتصادی در 2021
عطیه لباف
خبرنگار
پس از همهگیری ویروس کرونا، اقتصاد جهان دچار یک انقباض ناگهانی شد. قرنطینه و تعطیلیها، کاهش ترددها و افت قابل توجه حجم تجارت جهانی و مسائلی از این دست، اقتصاد جهان را حتی کوچکتر از پیشبینیها در اوایل 2020 کرد. حالا متخصصان و تحلیلگران میگویند که با سرعت اندکی اقتصاد در مسیر بازیابی قرار گرفته و در 2021 مهمترین محرک اقتصادی واکسن کرونا خواهد بود.
ژانت یلن، وزیر خزانهداری امریکا نیز روز جمعه واکسنهای مؤثر بر کووید 19 را «قویترین محرک» اقتصاد جهانی توصیف کرده و آنطور که خبرگزاری آناتولی گزارش میدهد؛ او گفته است که «یک برنامه واکسیناسیون سریع و واقعاً جهانی قویترین محرکی است که میتوانیم برای اقتصاد جهانی فراهم کنیم.»
روز جمعه گروه G20، جلسه آنلاین داشتند و در این جلسه قدرتمندترین کشورهای جهان از لحاظ اقتصادی همگی تأکید داشتند که اگرچه اقتصاد جهان روند رو به رشدی را طی میکند اما برای ادامه یافتن آن باید توجه ویژهای به کشورهای ضعیفتر و ترویج سریع سیاست واکسیناسیون داشت و سیاستهای مالی و پولی برای حمایت از بهبود اقتصادی ادامهدار باشد.
احتمال رشد 5.5 درصدی تولید ناخالص داخلی جهان در 2021
اما اقتصاد جهان که ۴.۳ درصد در سال ۲۰۲۰ منقبض شد و یک سال سیاه و مبهم را پشت سر گذاشت، سالجاری میلادی را با چه شرایطی سپری میکند؟
کریستالینا جورجیوا، رئیس صندوق بینالمللی پول در این باره از احتمال رشد 5.5 درصدی تولید ناخالص داخلی جهان در سال 2021 میلادی خبر میدهد و بر اساس برآوردهای این صندوق میگوید که احتمالاً در 2022 نیز تولید ناخالص داخلی جهان 4.2 درصد رشد میکند. با این حال او معتقد است که در مقابل دوره قبل از همهگیری، درآمد سرانه تجمعی در اقتصادهای پیشرفته 13 درصد کاهش مییابد و در اقتصادهای کمدرآمد 18 درصد سقوط رخ خواهد داد. چین نیز که تنها اقتصاد پیروز 2020 با 2.3 درصد رشد مثبت بود در میان اقتصادهای نوظهور و در حال توسعه، 22 درصد افت درآمد را تجربه میکند. این درحالی است که دفتر آمار ملی چین، تولید ناخالص داخلی این کشور در ۲۰۲۱ را حدود ۸ درصد برآورد میکند و معتقد است که چین روند رو به رشدی را در پیش دارد.
آنطور که رویترز به نقل از رئیس صندوق بینالمللی پول مینویسد ویروس کرونا فقط شاخصهای اقتصادی جهان را تغییر نداده است. در این میان همگرایی اقتصادهای جهان نیز افت داشته و مدیرعامل صندوق بینالمللی پول از این مسأله به عنوان یک خطر بزرگ یاد میکند.
ایستگاه بعد، تحریک تقاضای مردمی
اکنون کشورهای توسعه یافته جهان در حال تحریک تقاضای مصرفکنندگان با بستههای حمایتی، در کنار تسریع واکسیناسیون هستند.
بلومبرگ مینویسد: در ایالات متحده بستههای حمایتی در حال افزایش است. بهطوری که درآمد امریکاییها در ژانویه 2021 افزایش یافت و اقتصاد در حال شارژ مجدد با شدیدترین پیشبرد هزینهای است. سرمایهگذاری تجاری در ایالات متحده در سال 2021 شروع کاملاً خوبی داشته و برخی از مشاغل نیز احیا شدهاند. ایالات متحده در بخش حمل و نقل بجز حمل و نقل هوایی روند سریع بازگشت به دوران پیش از بحران را سپری میکند.
اما در اروپا روند احیای اقتصاد کندتر از امریکاست. ترازنامه بانک مرکزی اروپا گسترش یافته اما در حالی که ایالات متحده برای تسریع در بهبودی و رهایی خود از بحران ویروس کرونا به سمت بسته محرک مالی میشتابد، اروپا به کندی در این مسیر حرکت میکند.
در آسیا کشورهایی مانند ژاپن و چین در حال آماده شدن برای دوران پس از کرونا هستند و از حالا برای افزایش هزینههای سوخت برنامهریزی میکنند. آنها انتظار دارند که قیمت نفت بزودی دچار یک شوک قیمتی شود. بلومبرگ پیشبینی میکند که کشورهایی که تورم بالا را هدف قرار دادهاند، بیشتر تحت تأثیر افزایش قیمت سوخت قرار خواهند گرفت. چین تمام مخازن ذخیرهسازی نفت خود را پر کرده و گفته میشود که اکنون ذخایر نفتی چین به حدود ۱۰۰ روز واردات این کشور رسیده و بیشتر این ذخایر با نفت ارزان میانه سال 2020 پر شده است.
در حال حاضر قیمت نفت خام از مرز 64 دلار در بشکه نیز عبور کرده و شرکت سوکار جمهوری آذربایجان پیشبینی میکند که قیمت شاخص برنت ظرف ۱۸ تا ۲۴ ماه آینده سه رقمی خواهد شد. بانک مرکزی امریکا نیز انتظار دارد قیمت نفت تا چند سال دیگر هم تحت تأثیر بهبود عوامل بنیادین و محرکهای مالی قرار داشته باشد و به بالای ۱۰۰ دلار در هر بشکه صعود کند. معامله گران بازارهای آتی نفت نیز احتمال میدهند که تا دسامبر سال ۲۰۲۲ نفت به ۱۰۰ دلار صعود کند.
اکنون قیمت نفت 3 برابر سقوط تاریخی ماه آوریل 2020 است و همین موضوع نیز فشار تورمی را در بازارهای در حال ظهور افزایش میدهد و پیشبینیها نشان میدهد که اکثر اقتصادها نیز از تورم ناشی از افزایش قیمت نفت در امان نخواهند بود.
بازیابی آهسته در جهان
دادههای بلومبرگ نشان میدهد که روند احیا، کند است. در رهایی از بحران کرونا ژاپن میان اقتصادهای پیشرفته پیشرو است و انگلیس عقبتر از همه است. پیشبینیها این بود که اقتصاد جهان حرکت V مانندی را در سال 2020 و 2021 داشته باشد؛ اما حالا مشخص شده که حرکت آن U شکل است. به این معنی که بعد از سقوط یک دوره طولانی را در قعر بحران گذرانده و حالا هم با سرعت کمی در حال احیاست.
در طول این مدت، کشورهایی با اقتصاد وابسته به گردشگری بیشترین لطمه را در یک سال اخیر خوردهاند. برای مثال فیلیپین و تایلند با بسته شدن فرودگاهها و هتلها بیشترین خسارت را متحمل شدند و حالا به دنبال راهی برای احیای این ظرفیت هستند.
به سبب همین وابستگی به اقتصاد گردشگری، طبق محاسبات بلومبرگ از 40 اقتصاد بزرگ جهان، فیلیپین، تایلند، مکزیک، اسپانیا و ایتالیا بیشترین خسارت خالص را در جهان تجربه کردهاند که بازگشتناپذیر است. اما بزرگترین سود در زمان رفع بیماری نیز برای این اقتصادها پیشبینی میشود. اما در نهایت همه چیز به سرعت توزیع واکسن در جهان بستگی دارد و 2021 سالی است که سرنوشتش را واکسن کرونا تعیین خواهد کرد.
خبرنگار
پس از همهگیری ویروس کرونا، اقتصاد جهان دچار یک انقباض ناگهانی شد. قرنطینه و تعطیلیها، کاهش ترددها و افت قابل توجه حجم تجارت جهانی و مسائلی از این دست، اقتصاد جهان را حتی کوچکتر از پیشبینیها در اوایل 2020 کرد. حالا متخصصان و تحلیلگران میگویند که با سرعت اندکی اقتصاد در مسیر بازیابی قرار گرفته و در 2021 مهمترین محرک اقتصادی واکسن کرونا خواهد بود.
ژانت یلن، وزیر خزانهداری امریکا نیز روز جمعه واکسنهای مؤثر بر کووید 19 را «قویترین محرک» اقتصاد جهانی توصیف کرده و آنطور که خبرگزاری آناتولی گزارش میدهد؛ او گفته است که «یک برنامه واکسیناسیون سریع و واقعاً جهانی قویترین محرکی است که میتوانیم برای اقتصاد جهانی فراهم کنیم.»
روز جمعه گروه G20، جلسه آنلاین داشتند و در این جلسه قدرتمندترین کشورهای جهان از لحاظ اقتصادی همگی تأکید داشتند که اگرچه اقتصاد جهان روند رو به رشدی را طی میکند اما برای ادامه یافتن آن باید توجه ویژهای به کشورهای ضعیفتر و ترویج سریع سیاست واکسیناسیون داشت و سیاستهای مالی و پولی برای حمایت از بهبود اقتصادی ادامهدار باشد.
احتمال رشد 5.5 درصدی تولید ناخالص داخلی جهان در 2021
اما اقتصاد جهان که ۴.۳ درصد در سال ۲۰۲۰ منقبض شد و یک سال سیاه و مبهم را پشت سر گذاشت، سالجاری میلادی را با چه شرایطی سپری میکند؟
کریستالینا جورجیوا، رئیس صندوق بینالمللی پول در این باره از احتمال رشد 5.5 درصدی تولید ناخالص داخلی جهان در سال 2021 میلادی خبر میدهد و بر اساس برآوردهای این صندوق میگوید که احتمالاً در 2022 نیز تولید ناخالص داخلی جهان 4.2 درصد رشد میکند. با این حال او معتقد است که در مقابل دوره قبل از همهگیری، درآمد سرانه تجمعی در اقتصادهای پیشرفته 13 درصد کاهش مییابد و در اقتصادهای کمدرآمد 18 درصد سقوط رخ خواهد داد. چین نیز که تنها اقتصاد پیروز 2020 با 2.3 درصد رشد مثبت بود در میان اقتصادهای نوظهور و در حال توسعه، 22 درصد افت درآمد را تجربه میکند. این درحالی است که دفتر آمار ملی چین، تولید ناخالص داخلی این کشور در ۲۰۲۱ را حدود ۸ درصد برآورد میکند و معتقد است که چین روند رو به رشدی را در پیش دارد.
آنطور که رویترز به نقل از رئیس صندوق بینالمللی پول مینویسد ویروس کرونا فقط شاخصهای اقتصادی جهان را تغییر نداده است. در این میان همگرایی اقتصادهای جهان نیز افت داشته و مدیرعامل صندوق بینالمللی پول از این مسأله به عنوان یک خطر بزرگ یاد میکند.
ایستگاه بعد، تحریک تقاضای مردمی
اکنون کشورهای توسعه یافته جهان در حال تحریک تقاضای مصرفکنندگان با بستههای حمایتی، در کنار تسریع واکسیناسیون هستند.
بلومبرگ مینویسد: در ایالات متحده بستههای حمایتی در حال افزایش است. بهطوری که درآمد امریکاییها در ژانویه 2021 افزایش یافت و اقتصاد در حال شارژ مجدد با شدیدترین پیشبرد هزینهای است. سرمایهگذاری تجاری در ایالات متحده در سال 2021 شروع کاملاً خوبی داشته و برخی از مشاغل نیز احیا شدهاند. ایالات متحده در بخش حمل و نقل بجز حمل و نقل هوایی روند سریع بازگشت به دوران پیش از بحران را سپری میکند.
اما در اروپا روند احیای اقتصاد کندتر از امریکاست. ترازنامه بانک مرکزی اروپا گسترش یافته اما در حالی که ایالات متحده برای تسریع در بهبودی و رهایی خود از بحران ویروس کرونا به سمت بسته محرک مالی میشتابد، اروپا به کندی در این مسیر حرکت میکند.
در آسیا کشورهایی مانند ژاپن و چین در حال آماده شدن برای دوران پس از کرونا هستند و از حالا برای افزایش هزینههای سوخت برنامهریزی میکنند. آنها انتظار دارند که قیمت نفت بزودی دچار یک شوک قیمتی شود. بلومبرگ پیشبینی میکند که کشورهایی که تورم بالا را هدف قرار دادهاند، بیشتر تحت تأثیر افزایش قیمت سوخت قرار خواهند گرفت. چین تمام مخازن ذخیرهسازی نفت خود را پر کرده و گفته میشود که اکنون ذخایر نفتی چین به حدود ۱۰۰ روز واردات این کشور رسیده و بیشتر این ذخایر با نفت ارزان میانه سال 2020 پر شده است.
در حال حاضر قیمت نفت خام از مرز 64 دلار در بشکه نیز عبور کرده و شرکت سوکار جمهوری آذربایجان پیشبینی میکند که قیمت شاخص برنت ظرف ۱۸ تا ۲۴ ماه آینده سه رقمی خواهد شد. بانک مرکزی امریکا نیز انتظار دارد قیمت نفت تا چند سال دیگر هم تحت تأثیر بهبود عوامل بنیادین و محرکهای مالی قرار داشته باشد و به بالای ۱۰۰ دلار در هر بشکه صعود کند. معامله گران بازارهای آتی نفت نیز احتمال میدهند که تا دسامبر سال ۲۰۲۲ نفت به ۱۰۰ دلار صعود کند.
اکنون قیمت نفت 3 برابر سقوط تاریخی ماه آوریل 2020 است و همین موضوع نیز فشار تورمی را در بازارهای در حال ظهور افزایش میدهد و پیشبینیها نشان میدهد که اکثر اقتصادها نیز از تورم ناشی از افزایش قیمت نفت در امان نخواهند بود.
بازیابی آهسته در جهان
دادههای بلومبرگ نشان میدهد که روند احیا، کند است. در رهایی از بحران کرونا ژاپن میان اقتصادهای پیشرفته پیشرو است و انگلیس عقبتر از همه است. پیشبینیها این بود که اقتصاد جهان حرکت V مانندی را در سال 2020 و 2021 داشته باشد؛ اما حالا مشخص شده که حرکت آن U شکل است. به این معنی که بعد از سقوط یک دوره طولانی را در قعر بحران گذرانده و حالا هم با سرعت کمی در حال احیاست.
در طول این مدت، کشورهایی با اقتصاد وابسته به گردشگری بیشترین لطمه را در یک سال اخیر خوردهاند. برای مثال فیلیپین و تایلند با بسته شدن فرودگاهها و هتلها بیشترین خسارت را متحمل شدند و حالا به دنبال راهی برای احیای این ظرفیت هستند.
به سبب همین وابستگی به اقتصاد گردشگری، طبق محاسبات بلومبرگ از 40 اقتصاد بزرگ جهان، فیلیپین، تایلند، مکزیک، اسپانیا و ایتالیا بیشترین خسارت خالص را در جهان تجربه کردهاند که بازگشتناپذیر است. اما بزرگترین سود در زمان رفع بیماری نیز برای این اقتصادها پیشبینی میشود. اما در نهایت همه چیز به سرعت توزیع واکسن در جهان بستگی دارد و 2021 سالی است که سرنوشتش را واکسن کرونا تعیین خواهد کرد.
اسماعیل حسین زهی، عضو هیأت رئیسه فراکسیون ورزش مجلس در گفتوگو با «ایران»:
دولت و مجلس هیچ دخالتی در انتخابات فدراسیون فوتبال ندارند
محمد محمدی سدهی / بالاخره روز موعود فرا رسید و فدراسیون فوتبال که بیش از یک سال است که با سرپرست اداره شده، امروز رئیس خود را میشناسد. علی کریمی، کیومرثهاشمی، مصطفی آجرلو و شهابالدین عزیزی خادم 4 کاندیدایی هستند که برای رسیدن به صندلی ریاست مهمترین و جنجالیترین فدراسیون ورزشی ایران با هم رقابت میکنند.
عضو هیأت رئیسه فراکسیون ورزش مجلس در آستانه برگزاری انتخابات به خبرنگار «ایران» گفت: «مهمترین موضوع برای همه شرکتکنندگان در انتخابات و علاوه بر آن مردم کشورمان، برگزاری سالم انتخابات است. بنابراین یکی از مهمترین دغدغههای مجلس و دولت برگزاری انتخابات سالم است و دستگاههای نظارتی مأمور هستند انتخابات به بهترین نحوممکن و به صورت سالم برگزار شود. این قول را میدهیم که شاهد انتخابات سالمی باشیم.» اسماعیل حسین زهی درخصوص برآورد خود از کاندیداها اظهار داشت: «انتخاب فرد شایسته بستگی به نظر مجمع فدراسیون فوتبال دارد. در بین کاندیداها علی کریمی حضور دارد که از جنس فوتبال است و میتواند به این رشته کمک کند. پیشکسوتان فوتبال نظر مثبتی روی این کاندیدا دارند چرا که او از مفاخر فوتبال کشورمان است. البته 3 کاندیدای دیگر هم در ورزش فعالیت داشتهاند و به عنوان مدیران فوتبالی کاملاً شناخته شدهاند. کیومرث هاشمی، مصطفی آجرلو و شهابالدین عزیزی سالها سابقه فعالیت در بخش مدیریت ورزش دارند و انتخاب هر کدام از اینها هم میتواند به فوتبال کمک کند. فوتبال ما در حال حاضر با مشکلات و چالشهای زیادی مواجه است و هر فردی که انتخاب میشود باید در وهله اول به رفع این مشکلات و چالشها بیندیشد.» این عضو هیأت رئیسه فراکسیون ورزش مجلس درخصوص شائبههایی که درخصوص دخالت وزارت ورزش در انتخابات وجود دارد، پاسخ داد: «با قاطعیت میگویم که دولت و مجلس هیچ گونه دخالتی در انتخابات ندارند و میخواهند که این انتخابات به صورت کاملاً آزاد برگزار شود. این تنها در حد حرف و سخن نیست و حقیقتاً در حال حاضر شاهد جو مثبت و خوبی هستیم. علاوه بر این به عنوان عضو کوچکی از مجلس شورای اسلامی از رسانهها تشکر میکنم که تنور انتخابات را گرم نگه داشتند. رسانهها هم همانند ما میخواهند فردی به عنوان رئیس انتخاب شود که بتواند به فوتبال کمک کند.»
او به صحبتهایی مبنی بر مهندسی انتخابات هم واکنش نشان داد: «مجمع فدراسیون فوتبال استقلال خوبی دارد و این موضوع میتواند مانع از مهندسی شدن انتخابات شود. البته ممکن است برخی کاندیداها برای رأی آوردن به هیأتهای استانی وعدههایی داده باشند که این موضوع غیرقانونی نیست. همیشه در انتخابات وعدههایی داده میشود و تأثیر زیادی در انتخاب یک فرد دارد.»
این عضو هیأت رئیسه فراکسیون ورزش مجلس در پاسخ به این سؤال که انتظار مجلس از رئیس آینده فدراسیون فوتبال چیست؟ افزود: «در حال حاضر یکی از خواستههای مجلس که مهمتر از همه است، صعود تیم ملی به جام جهانی است که امیدواریم این موضوع محقق شود. البته مجلس هم از رئیس جدید حمایت خواهد کرد تا مجدداً شاهد حضور تیم ملی در جام جهانی باشیم. یکی دیگر ازخواستههای ما از رئیس جدید فدراسیون این است که با مجلس و دولت تعامل داشته باشد و در واقع باید تعامل خوبی بین فدراسیون فوتبال و مجلس و دولت ایجاد شود. فوتبال درآمدزاست و میتواند از این نظر به رشتههای دیگر هم کمک کند. در بودجه سال 1400 درآمدهای فوتبال کاملا روشن و شفاف است و در این بودجه در بحث تبلیغات محیطی کاملاً تفکیک شده و این اولین موضوع در بحث بودجه فوتبال است.» او درخصوص حق پخش فوتبال و چالشهایی که فوتبال کشورمان در طول این سالها با آن مواجه بوده و هست، گفت: «در بودجه سال 1400 مشخص شده که چند درصد از درآمد تبلیغات محیطی به فوتبال برسد و چند درصد به صدا و سیما اختصاص مییابد. قرار شده پرداخت حق پخش توسط صدا و سیما به فدراسیون فوتبال قانون شود و صدا و سیما موظف شود حق پخش را پرداخت کند اگر این موضوع قانونی شود، صدا و سیما دیگر نمیتواند حق پخش را به فوتبال نپردازد. این موضوع حق فوتبال است و قطعاً مجلس تلاش خواهد کرد تا عملی شود.»
بــــرش
رئیس جدید فدراسیون فوتبال امروز مشخص میشود
گروه ورزشی/ مجمع انتخاباتی فدراسیون فوتبال ساعت 10 صبح امروز در سالن اجلاس سران برگزار میشود تا رئیس و اعضای هیأت رئیسه این فدراسیون به مدت ۴ سال تعیین شود. این مجمع انتخاباتی متشکل از ۸۹ عضو است که فقط ۸۷ عضو در مجمع حق رأی خواهند داشت و وزیر ورزش و معاون او هم در آن شرکت میکنند. به جز صندلی ریاست، باید تکلیف ۱۰ کرسی هیأت رئیسه هم مشخص شود. بعد از تعیین ریاست فدراسیون فوتبال، نوبت به رأیگیری برای 3 نامزد پیشنهادی رئیس جدید برای سمتهای نایب رئیس اول، دوم و سوم (بانوان) است. اعضای مجمع به نفرات معرفی شده رأی خواهند داد و کسی که ۵۰ درصد آرا را به دست آورد، میتواند همراه با رئیس جدید راهی ساختمان سئول شود. در ادامه حاضران برای سمتهای باقی مانده در هیأت رئیسه رأیگیری میکنند. از میان داوطلبان، 2 نفر از میان مدیران عامل باشگاهها، 2 نفر از میان رؤسای هیأتهای فوتبال و همین طور 3 نفر از میان کارشناسان انتخاب خواهد شد و نفراتی که در هر بخش بیشترین آرا را به دست بیاورند، راهی هیأت رئیسه میشوند که با توجه به تعدد نامزدها، احتمالاً آرا میان افراد مختلف تقسیم خواهد شد و رقابت سختتر از بخش ریاست است. به طور کلی ۶۹ نفر برای این انتخابات در سمتهای مختلف نامزد شدهاند که نهایتاً ۱۱ نفر برگزیده خواهند شد. فدراسیون همچنین پروتکلهای رسانهای را برای حضور افراد و نمایندگان رسانههای جمعی مشخص کرد که طی آن، ID کارتهای صادره به نام فرد تنها ملاک جهت ورود اهالی رسانه به داخل مجمع است. همچنین لایو اینستاگرامی، افراد و گروههای رسانهای ممنوع است. همچنین بلافاصله بعد از پایان مجمع، نشست خبری سکاندار جدید فدراسیون فوتبال در سالن کنفرانس شهید رضایینژاد برگزار خواهد شد.
عضو هیأت رئیسه فراکسیون ورزش مجلس در آستانه برگزاری انتخابات به خبرنگار «ایران» گفت: «مهمترین موضوع برای همه شرکتکنندگان در انتخابات و علاوه بر آن مردم کشورمان، برگزاری سالم انتخابات است. بنابراین یکی از مهمترین دغدغههای مجلس و دولت برگزاری انتخابات سالم است و دستگاههای نظارتی مأمور هستند انتخابات به بهترین نحوممکن و به صورت سالم برگزار شود. این قول را میدهیم که شاهد انتخابات سالمی باشیم.» اسماعیل حسین زهی درخصوص برآورد خود از کاندیداها اظهار داشت: «انتخاب فرد شایسته بستگی به نظر مجمع فدراسیون فوتبال دارد. در بین کاندیداها علی کریمی حضور دارد که از جنس فوتبال است و میتواند به این رشته کمک کند. پیشکسوتان فوتبال نظر مثبتی روی این کاندیدا دارند چرا که او از مفاخر فوتبال کشورمان است. البته 3 کاندیدای دیگر هم در ورزش فعالیت داشتهاند و به عنوان مدیران فوتبالی کاملاً شناخته شدهاند. کیومرث هاشمی، مصطفی آجرلو و شهابالدین عزیزی سالها سابقه فعالیت در بخش مدیریت ورزش دارند و انتخاب هر کدام از اینها هم میتواند به فوتبال کمک کند. فوتبال ما در حال حاضر با مشکلات و چالشهای زیادی مواجه است و هر فردی که انتخاب میشود باید در وهله اول به رفع این مشکلات و چالشها بیندیشد.» این عضو هیأت رئیسه فراکسیون ورزش مجلس درخصوص شائبههایی که درخصوص دخالت وزارت ورزش در انتخابات وجود دارد، پاسخ داد: «با قاطعیت میگویم که دولت و مجلس هیچ گونه دخالتی در انتخابات ندارند و میخواهند که این انتخابات به صورت کاملاً آزاد برگزار شود. این تنها در حد حرف و سخن نیست و حقیقتاً در حال حاضر شاهد جو مثبت و خوبی هستیم. علاوه بر این به عنوان عضو کوچکی از مجلس شورای اسلامی از رسانهها تشکر میکنم که تنور انتخابات را گرم نگه داشتند. رسانهها هم همانند ما میخواهند فردی به عنوان رئیس انتخاب شود که بتواند به فوتبال کمک کند.»
او به صحبتهایی مبنی بر مهندسی انتخابات هم واکنش نشان داد: «مجمع فدراسیون فوتبال استقلال خوبی دارد و این موضوع میتواند مانع از مهندسی شدن انتخابات شود. البته ممکن است برخی کاندیداها برای رأی آوردن به هیأتهای استانی وعدههایی داده باشند که این موضوع غیرقانونی نیست. همیشه در انتخابات وعدههایی داده میشود و تأثیر زیادی در انتخاب یک فرد دارد.»
این عضو هیأت رئیسه فراکسیون ورزش مجلس در پاسخ به این سؤال که انتظار مجلس از رئیس آینده فدراسیون فوتبال چیست؟ افزود: «در حال حاضر یکی از خواستههای مجلس که مهمتر از همه است، صعود تیم ملی به جام جهانی است که امیدواریم این موضوع محقق شود. البته مجلس هم از رئیس جدید حمایت خواهد کرد تا مجدداً شاهد حضور تیم ملی در جام جهانی باشیم. یکی دیگر ازخواستههای ما از رئیس جدید فدراسیون این است که با مجلس و دولت تعامل داشته باشد و در واقع باید تعامل خوبی بین فدراسیون فوتبال و مجلس و دولت ایجاد شود. فوتبال درآمدزاست و میتواند از این نظر به رشتههای دیگر هم کمک کند. در بودجه سال 1400 درآمدهای فوتبال کاملا روشن و شفاف است و در این بودجه در بحث تبلیغات محیطی کاملاً تفکیک شده و این اولین موضوع در بحث بودجه فوتبال است.» او درخصوص حق پخش فوتبال و چالشهایی که فوتبال کشورمان در طول این سالها با آن مواجه بوده و هست، گفت: «در بودجه سال 1400 مشخص شده که چند درصد از درآمد تبلیغات محیطی به فوتبال برسد و چند درصد به صدا و سیما اختصاص مییابد. قرار شده پرداخت حق پخش توسط صدا و سیما به فدراسیون فوتبال قانون شود و صدا و سیما موظف شود حق پخش را پرداخت کند اگر این موضوع قانونی شود، صدا و سیما دیگر نمیتواند حق پخش را به فوتبال نپردازد. این موضوع حق فوتبال است و قطعاً مجلس تلاش خواهد کرد تا عملی شود.»
بــــرش
رئیس جدید فدراسیون فوتبال امروز مشخص میشود
گروه ورزشی/ مجمع انتخاباتی فدراسیون فوتبال ساعت 10 صبح امروز در سالن اجلاس سران برگزار میشود تا رئیس و اعضای هیأت رئیسه این فدراسیون به مدت ۴ سال تعیین شود. این مجمع انتخاباتی متشکل از ۸۹ عضو است که فقط ۸۷ عضو در مجمع حق رأی خواهند داشت و وزیر ورزش و معاون او هم در آن شرکت میکنند. به جز صندلی ریاست، باید تکلیف ۱۰ کرسی هیأت رئیسه هم مشخص شود. بعد از تعیین ریاست فدراسیون فوتبال، نوبت به رأیگیری برای 3 نامزد پیشنهادی رئیس جدید برای سمتهای نایب رئیس اول، دوم و سوم (بانوان) است. اعضای مجمع به نفرات معرفی شده رأی خواهند داد و کسی که ۵۰ درصد آرا را به دست آورد، میتواند همراه با رئیس جدید راهی ساختمان سئول شود. در ادامه حاضران برای سمتهای باقی مانده در هیأت رئیسه رأیگیری میکنند. از میان داوطلبان، 2 نفر از میان مدیران عامل باشگاهها، 2 نفر از میان رؤسای هیأتهای فوتبال و همین طور 3 نفر از میان کارشناسان انتخاب خواهد شد و نفراتی که در هر بخش بیشترین آرا را به دست بیاورند، راهی هیأت رئیسه میشوند که با توجه به تعدد نامزدها، احتمالاً آرا میان افراد مختلف تقسیم خواهد شد و رقابت سختتر از بخش ریاست است. به طور کلی ۶۹ نفر برای این انتخابات در سمتهای مختلف نامزد شدهاند که نهایتاً ۱۱ نفر برگزیده خواهند شد. فدراسیون همچنین پروتکلهای رسانهای را برای حضور افراد و نمایندگان رسانههای جمعی مشخص کرد که طی آن، ID کارتهای صادره به نام فرد تنها ملاک جهت ورود اهالی رسانه به داخل مجمع است. همچنین لایو اینستاگرامی، افراد و گروههای رسانهای ممنوع است. همچنین بلافاصله بعد از پایان مجمع، نشست خبری سکاندار جدید فدراسیون فوتبال در سالن کنفرانس شهید رضایینژاد برگزار خواهد شد.
ضرورت تقویت کانال دیپلماسی میان تهران و بغداد
قاسم محبعلی
کارشناس مسائل خاورمیانه
«فؤاد حسین»، وزیر خارجه عراق در حالی برای دومیـــن بار در ماههای اخیر به تهران ســـفر کرده است که به نظر میرسد وقوع تحولاتی در منطقه، تقــویت کانـــالهـــای دیپلماسی میان تهران و بغداد را ضروری کرده است. حمله مشکوک به سرکنسولگری امریکا در عراق که برای چندمین بار در ماههای اخیر اتفاق افتاد، نشان از تداوم تلاشهایی دارد که با هدف متشنج نگه داشتن رابطه میان ایران و امریکا صورت میگیرد. علی رغم اینکه تصور میشد بعد از روی کار آمدن «جو بایدن» در امریکا زمینههایی برای کاهش تنش میان تهران و واشنگتن فراهم شود و بسیاری منتظر بودند که دیپلماسی مجدداً فعال شود و دو کشور درباره موضوعات مورد اختلاف با یکدیگر گفتوگو کنند اما بروز وقایعی در یک الی دو ماه اخیر روندی را خلاف آنچه پیشبینی میشد، حاکم کرد تا نگرانیها پیرامون تعمیق این درگیریها بویژه از سوی کشورهایی که در کانون این درگیریها هستند، افزایش یابد.
حملات اخیر به مراکز دیپلماتیک امریکا در عراق که ادعا شده از سوی گروههایی نزدیک به ایران صورت گرفته است، تاکنون از تسهیل تنشزدایی در دولت جدید امریکا ممانعت کرده است.
به وضوح پیداست که منافع ایران و امریکا در شرایط کنونی اقتضا نمیکند که تشنج بالا رود اما طبیعی است که بازیگران دیگری در سطوح مختلف در منطقه حضور دارند که قادر هستند وضعیت موجود را به هم ریخته و از تشنج میان تهران و واشنگتن سود ببرند. در سطح خرد بازیگرانی مانند داعش و گروههای تروریستی که در عراق و سوریه حضور دارند و در سطح بالاتر قدرتهای منطقهای و بینالملل هستند که علاقهای به آرام شدن فضای خاورمیانه ندارند چه بخش بزرگی از زمینه آرام شدن این فضا به بهبود مناسبات میان ایران و امریکا و تشنجزدایی میان دو کشور برمیگردد. در این راستا عربستان بیش از همه نگران روی کار آمدن «بایدن» در امریکاست زیرا حضور او روند سیاستهای امریکا در جنگ یمن را تغییر میدهد و با انتشار اسناد مبنی بر نقشآفرینی بن سلمان در کشته شدن جمال خاشقجی، روزنامهنگار سعودی، روابط امریکا و عربستان سمت و سوی دیگری خواهد یافت. به نظر میرسد در چنین شرایطی کاسته شدن اختلافات میان ایران و امریکا در درجه اول به ضرر کشورهایی همچون عربستان و سپس رژیم اسرائیل باشد.
بنابراین الزاماً جمهوری اسلامی در شرایط کنونی علاقهمند به بروز تنش جدیدی در منطقه نیست اما به نظر میرسد که گروههای زیرزمینی با استفاده از تابلوی دیگران اقداماتی را علیه منافع امریکا در منطقه انجام میدهند که باعث میشود پیکان چنین اقداماتی به سمت ایران نشانه رود. در این شرایط مقامهای ایران و کشورهای همسایه و مهمی چون عراق باید کانال دیپلماتیک خود را بیش از پیش تقویت و تماسهای خود را در عالیترین سطح ممکن حفظ کنند تا اقدامات مشکوکی که علیه منافع ایران و امریکا صورت میگیرد، باعث سوء تفاهم طرفین نگردد. مقامهای عراق هم مایل هستند که این کانالها فعالتر شود زیرا بالاخره دو طرف با صحبت و گفتوگو با یکدیگر میتوانند از نیات هم مطلع شوند و از این طریق به رفع تشنج کمک کنند.
کارشناس مسائل خاورمیانه
«فؤاد حسین»، وزیر خارجه عراق در حالی برای دومیـــن بار در ماههای اخیر به تهران ســـفر کرده است که به نظر میرسد وقوع تحولاتی در منطقه، تقــویت کانـــالهـــای دیپلماسی میان تهران و بغداد را ضروری کرده است. حمله مشکوک به سرکنسولگری امریکا در عراق که برای چندمین بار در ماههای اخیر اتفاق افتاد، نشان از تداوم تلاشهایی دارد که با هدف متشنج نگه داشتن رابطه میان ایران و امریکا صورت میگیرد. علی رغم اینکه تصور میشد بعد از روی کار آمدن «جو بایدن» در امریکا زمینههایی برای کاهش تنش میان تهران و واشنگتن فراهم شود و بسیاری منتظر بودند که دیپلماسی مجدداً فعال شود و دو کشور درباره موضوعات مورد اختلاف با یکدیگر گفتوگو کنند اما بروز وقایعی در یک الی دو ماه اخیر روندی را خلاف آنچه پیشبینی میشد، حاکم کرد تا نگرانیها پیرامون تعمیق این درگیریها بویژه از سوی کشورهایی که در کانون این درگیریها هستند، افزایش یابد.
حملات اخیر به مراکز دیپلماتیک امریکا در عراق که ادعا شده از سوی گروههایی نزدیک به ایران صورت گرفته است، تاکنون از تسهیل تنشزدایی در دولت جدید امریکا ممانعت کرده است.
به وضوح پیداست که منافع ایران و امریکا در شرایط کنونی اقتضا نمیکند که تشنج بالا رود اما طبیعی است که بازیگران دیگری در سطوح مختلف در منطقه حضور دارند که قادر هستند وضعیت موجود را به هم ریخته و از تشنج میان تهران و واشنگتن سود ببرند. در سطح خرد بازیگرانی مانند داعش و گروههای تروریستی که در عراق و سوریه حضور دارند و در سطح بالاتر قدرتهای منطقهای و بینالملل هستند که علاقهای به آرام شدن فضای خاورمیانه ندارند چه بخش بزرگی از زمینه آرام شدن این فضا به بهبود مناسبات میان ایران و امریکا و تشنجزدایی میان دو کشور برمیگردد. در این راستا عربستان بیش از همه نگران روی کار آمدن «بایدن» در امریکاست زیرا حضور او روند سیاستهای امریکا در جنگ یمن را تغییر میدهد و با انتشار اسناد مبنی بر نقشآفرینی بن سلمان در کشته شدن جمال خاشقجی، روزنامهنگار سعودی، روابط امریکا و عربستان سمت و سوی دیگری خواهد یافت. به نظر میرسد در چنین شرایطی کاسته شدن اختلافات میان ایران و امریکا در درجه اول به ضرر کشورهایی همچون عربستان و سپس رژیم اسرائیل باشد.
بنابراین الزاماً جمهوری اسلامی در شرایط کنونی علاقهمند به بروز تنش جدیدی در منطقه نیست اما به نظر میرسد که گروههای زیرزمینی با استفاده از تابلوی دیگران اقداماتی را علیه منافع امریکا در منطقه انجام میدهند که باعث میشود پیکان چنین اقداماتی به سمت ایران نشانه رود. در این شرایط مقامهای ایران و کشورهای همسایه و مهمی چون عراق باید کانال دیپلماتیک خود را بیش از پیش تقویت و تماسهای خود را در عالیترین سطح ممکن حفظ کنند تا اقدامات مشکوکی که علیه منافع ایران و امریکا صورت میگیرد، باعث سوء تفاهم طرفین نگردد. مقامهای عراق هم مایل هستند که این کانالها فعالتر شود زیرا بالاخره دو طرف با صحبت و گفتوگو با یکدیگر میتوانند از نیات هم مطلع شوند و از این طریق به رفع تشنج کمک کنند.
بازگشت کابوس «خاشقجی»
مصیب نعیمی
کارشناس مسائل منطقه
با گذشت بیش از دو سال از قتل «جمال قاشقجی»، روزنامهنگار عربستانی در کنسولگری عربستان در استانبول پرونده این جنایت توسط دولت بایدن گشوده شده و شخص محمدبن سلمان به عنوان متهم اصلی در قتل بازخواست میشود.
پس از وقوع این رویداد در 2 اکتبر 2018 و براساس گزارش امنیتی ترکیه، نحوه قتل و حضور گروه ترور از ریاض به ترکیه تحت پوشش مصونیت دیپلماتیک و متلاشی شدن جسد مقتول در فاضلاب کنسولگری عربستان مشخص بود که قتل «خاشقجی» با طراحی و حمایت مستقیم بالاترین مقام عربستان رخ داده و دولت ترکیه وعده داد که عاملان قتل را معرفی خواهد کرد اما از آنجا که دولت ترامپ در یک تفاهم پشتپرده از هرگونه پیگرد محمد بن سلمان ممانعت کرد، روند تحقیقات بدون اعلام نتیجه متوقف شد. اما با روی کار آمدن دولت «جو بایدن» در امریکا و ارتباط عضوی دموکرات ها با عموزادگان بن سلمان که هریک به نوعی متهم و در بند هستند، این پرونده گشوده شده و پیشبینی میشود جزئیات بیشتر این قتل با هدف تضعیف و برکناری محمدبن سلمان از قدرت منتشر شود.
این اقدام دولت بایدن هرگز به معنای مخاصمه با رژیم عربستان تلقی نمیشود چرا که در پشت پرده این اتهام زمزمه باجگیری مجدد از رژیم عربستان اوج گرفته است. از طرف دیگر همکاری و همراهی طولانی سران سابق عربستان اعم از فرزندان عبدالله و سلطان و نایف که عمدتاً توسط محمد بن سلمان بازداشت شدهاند، میتواند عامل اصلی مخالفت گروه بایدن با حاکم فعلی عربستان باشد و از طرف دیگر حمایت مالی سنگین محمدبن سلمان از ترامپ تا آخرین لحظه و به نحوی امید بستن به شکست بایدن در انتخابات عامل دیگری از مخالفت با ادامه تکروی ولیعهد عربستان است. قطعاً خواستههای دولت بایدن از ولیعهد عربستان به مسأله قتل قاشقجی بسنده نمیشود، بلکه بازگشت شرکای تجاری دموکراتها یعنی فرزندان عبدالله و نایف و سلطان و مهمتر از همه ولید بن طلال که علاوه بر امریکا در فرانسه نیز سرمایهگذاریهای کلان دارد، از مطالبات بعدی امریکا خواهد بود.
همچنین ضعف و ناتوانی رژیم فعلی عربستان در کاهش تنشهای خودساخته از جمله جنگ علیه یمن و از دست دادن اعتبار منطقهای و جهانی خود به عنوان یک کشور تأثیرگذار، طراحان امریکایی را به این باور رسانده که اگر فروپاشی داخلی در عربستان رخ دهد، اندک نفوذ باقیمانده امریکا در منطقه نیز با چالش مواجه خواهد شد.
لذا پیشبینی میشود که در برهه فعلی با گشودن پرونده خاشقجی، محمدبن سلمان را در تنگنا قرار دهند و در مرحله بعد زمامداران در بند بن سلمان آزاد و در حاکمیت مشارکت یابند و چنانچه بن سلمان دربرابر این خواسته مقاومت کند، به اتهام ارتکاب جنایت بینالمللی محاکمه و محکوم شود که در هر دو صورت آینده محمدبن سلمان به عنوان جانشین پدر در هالهای از ابهام قرار خواهد داشت، بخصوص اینکه وساطت برخی فرستادگان بن سلمان به امریکا با شکست مواجه شده است.
کارشناس مسائل منطقه
با گذشت بیش از دو سال از قتل «جمال قاشقجی»، روزنامهنگار عربستانی در کنسولگری عربستان در استانبول پرونده این جنایت توسط دولت بایدن گشوده شده و شخص محمدبن سلمان به عنوان متهم اصلی در قتل بازخواست میشود.
پس از وقوع این رویداد در 2 اکتبر 2018 و براساس گزارش امنیتی ترکیه، نحوه قتل و حضور گروه ترور از ریاض به ترکیه تحت پوشش مصونیت دیپلماتیک و متلاشی شدن جسد مقتول در فاضلاب کنسولگری عربستان مشخص بود که قتل «خاشقجی» با طراحی و حمایت مستقیم بالاترین مقام عربستان رخ داده و دولت ترکیه وعده داد که عاملان قتل را معرفی خواهد کرد اما از آنجا که دولت ترامپ در یک تفاهم پشتپرده از هرگونه پیگرد محمد بن سلمان ممانعت کرد، روند تحقیقات بدون اعلام نتیجه متوقف شد. اما با روی کار آمدن دولت «جو بایدن» در امریکا و ارتباط عضوی دموکرات ها با عموزادگان بن سلمان که هریک به نوعی متهم و در بند هستند، این پرونده گشوده شده و پیشبینی میشود جزئیات بیشتر این قتل با هدف تضعیف و برکناری محمدبن سلمان از قدرت منتشر شود.
این اقدام دولت بایدن هرگز به معنای مخاصمه با رژیم عربستان تلقی نمیشود چرا که در پشت پرده این اتهام زمزمه باجگیری مجدد از رژیم عربستان اوج گرفته است. از طرف دیگر همکاری و همراهی طولانی سران سابق عربستان اعم از فرزندان عبدالله و سلطان و نایف که عمدتاً توسط محمد بن سلمان بازداشت شدهاند، میتواند عامل اصلی مخالفت گروه بایدن با حاکم فعلی عربستان باشد و از طرف دیگر حمایت مالی سنگین محمدبن سلمان از ترامپ تا آخرین لحظه و به نحوی امید بستن به شکست بایدن در انتخابات عامل دیگری از مخالفت با ادامه تکروی ولیعهد عربستان است. قطعاً خواستههای دولت بایدن از ولیعهد عربستان به مسأله قتل قاشقجی بسنده نمیشود، بلکه بازگشت شرکای تجاری دموکراتها یعنی فرزندان عبدالله و نایف و سلطان و مهمتر از همه ولید بن طلال که علاوه بر امریکا در فرانسه نیز سرمایهگذاریهای کلان دارد، از مطالبات بعدی امریکا خواهد بود.
همچنین ضعف و ناتوانی رژیم فعلی عربستان در کاهش تنشهای خودساخته از جمله جنگ علیه یمن و از دست دادن اعتبار منطقهای و جهانی خود به عنوان یک کشور تأثیرگذار، طراحان امریکایی را به این باور رسانده که اگر فروپاشی داخلی در عربستان رخ دهد، اندک نفوذ باقیمانده امریکا در منطقه نیز با چالش مواجه خواهد شد.
لذا پیشبینی میشود که در برهه فعلی با گشودن پرونده خاشقجی، محمدبن سلمان را در تنگنا قرار دهند و در مرحله بعد زمامداران در بند بن سلمان آزاد و در حاکمیت مشارکت یابند و چنانچه بن سلمان دربرابر این خواسته مقاومت کند، به اتهام ارتکاب جنایت بینالمللی محاکمه و محکوم شود که در هر دو صورت آینده محمدبن سلمان به عنوان جانشین پدر در هالهای از ابهام قرار خواهد داشت، بخصوص اینکه وساطت برخی فرستادگان بن سلمان به امریکا با شکست مواجه شده است.
عادی انگاری شرایط بحران
اردشیر گراوند
جامعه شناس
حدود یکسال از شیوع بیماری کرونا در کشور میگذرد. بیماریای که در مدت زمانی کوتاه به یک بحران در جامعه تبدیل شد و پیامدهای ناگواری را برای بسیاری از شهروندان بهدنبال داشت. در این میان اما تغییر در سبک زندگی تک تک افراد جامعه در کنار زحمات کادر درمان توانست امکان مقابله با بیماری را افزایش دهد. نکته مهم و قابل توجه این است که متأسفانه در همه جوامع بشری، مردم به مرور زمان به شرایط بحران عادت میکنند و پس ازمدتی آن شرایط برایشان بیاهمیت میشود. این امر میتواند پیامدهای خطرناکی بهدنبال داشته باشد. از اینرو معتقدم در این برهه از زمان بهجای هراس افکنی که میتواند عواقب جبرانناپذیری داشته باشد باید با گفتوگوی عاقلانه مردم را به مشارکت در مدیریت بیماری دعوت کرد. وظیفه انجام این گفتوگوی عاقلانه برعهده نخبگان جامعه، صداوسیما و مطبوعات است. آنها میتوانند با اطلاعرسانی وافزایش آگاهی، شرایط تحمل و همکاری مردم برای مقابله با بیماری را افزایش دهند.
حقیقت این است که برای مقابله با بیماری باید سبک زندگی مردم تغییر کند. یعنی ارتباطات مدیریت شود و محدودیتها بیش از پیش جدی گرفته شود.
بخشی از این موضوع را میتوان با گفتوگوی عاقلانه به نتیجه رساند اما قسمت اعظم آن با اعمال محدودیتهای بیشتر امکان پذیر است.
بخصوص در زمان کنونی که در آستانه سال جدید قرار داریم برای مقابله با افزایش آمار مبتلایان و مرگ و میر در جامعه به ترکیبی از اجبار و تسهیل گری دولت نیاز داریم. من معتقدم باید محدودیتهایی از قبیل ساعات تردد، عدم مسافرت به شهرهای مسافر پذیر و ... افزایش یابد.
هم اکنون حمل نقل عمومی و برخی مکانهای عمومی مانند پارکها و بوستان ها شلوغ و پر تردد هستند. تردد در خیابانها برای خرید شب عید هم کم کم شروع شده است که میتواند به افزایش آمار مرگ و میر در جامعه منجر شود.
اما اگرهمانند سال گذشته برخی از مکانهای عمومی مانند پارکها و بوستانها تعطیل شود و ساعات منع تردد از ساعت 9 به 6 یا 7 شب کاهش یابد امکان ابتلای مردم به بیماری کرونا به مراتب کمتر خواهد شد چرا که تردد در خیابانها و برخورد افراد با یکدیگر کاهش خواهد یافت.
افزایش تعطیلات نوروزی البته با اعمال محدودیتهای بیشتر و دعوت مردم به ماندن در خانه و مدیریت ارتباطات میتواند گامی اساسی درمقابله با موج چهارم بیماری باشد. البته همیشه محدودیت با مقاومت مواجه می شود اما به مرور زمان این محدودیتها به عادت تبدیل میشوند و میتوانند جان مردم را نجات دهند. یک مثال ساده برای این موضوع بستن کمربند خودرو هنگام رانندگی است.
در ابتدای تصویب این قانون بسیاری از افراد جامعه مقاومت نشان میدادند و از بستن کمربند خودرو امتناع میکردند اما حالا کمتر کسی است که بدون بستن کمربند رانندگی کند.
در شرایط فعلی تنها مشارکت همه مردم جامعه میتواند امکان عبور از بیماری را فراهم آورد در غیر این صورت با شرایط سختی مواجه خواهیم بود.
جامعه شناس
حدود یکسال از شیوع بیماری کرونا در کشور میگذرد. بیماریای که در مدت زمانی کوتاه به یک بحران در جامعه تبدیل شد و پیامدهای ناگواری را برای بسیاری از شهروندان بهدنبال داشت. در این میان اما تغییر در سبک زندگی تک تک افراد جامعه در کنار زحمات کادر درمان توانست امکان مقابله با بیماری را افزایش دهد. نکته مهم و قابل توجه این است که متأسفانه در همه جوامع بشری، مردم به مرور زمان به شرایط بحران عادت میکنند و پس ازمدتی آن شرایط برایشان بیاهمیت میشود. این امر میتواند پیامدهای خطرناکی بهدنبال داشته باشد. از اینرو معتقدم در این برهه از زمان بهجای هراس افکنی که میتواند عواقب جبرانناپذیری داشته باشد باید با گفتوگوی عاقلانه مردم را به مشارکت در مدیریت بیماری دعوت کرد. وظیفه انجام این گفتوگوی عاقلانه برعهده نخبگان جامعه، صداوسیما و مطبوعات است. آنها میتوانند با اطلاعرسانی وافزایش آگاهی، شرایط تحمل و همکاری مردم برای مقابله با بیماری را افزایش دهند.
حقیقت این است که برای مقابله با بیماری باید سبک زندگی مردم تغییر کند. یعنی ارتباطات مدیریت شود و محدودیتها بیش از پیش جدی گرفته شود.
بخشی از این موضوع را میتوان با گفتوگوی عاقلانه به نتیجه رساند اما قسمت اعظم آن با اعمال محدودیتهای بیشتر امکان پذیر است.
بخصوص در زمان کنونی که در آستانه سال جدید قرار داریم برای مقابله با افزایش آمار مبتلایان و مرگ و میر در جامعه به ترکیبی از اجبار و تسهیل گری دولت نیاز داریم. من معتقدم باید محدودیتهایی از قبیل ساعات تردد، عدم مسافرت به شهرهای مسافر پذیر و ... افزایش یابد.
هم اکنون حمل نقل عمومی و برخی مکانهای عمومی مانند پارکها و بوستان ها شلوغ و پر تردد هستند. تردد در خیابانها برای خرید شب عید هم کم کم شروع شده است که میتواند به افزایش آمار مرگ و میر در جامعه منجر شود.
اما اگرهمانند سال گذشته برخی از مکانهای عمومی مانند پارکها و بوستانها تعطیل شود و ساعات منع تردد از ساعت 9 به 6 یا 7 شب کاهش یابد امکان ابتلای مردم به بیماری کرونا به مراتب کمتر خواهد شد چرا که تردد در خیابانها و برخورد افراد با یکدیگر کاهش خواهد یافت.
افزایش تعطیلات نوروزی البته با اعمال محدودیتهای بیشتر و دعوت مردم به ماندن در خانه و مدیریت ارتباطات میتواند گامی اساسی درمقابله با موج چهارم بیماری باشد. البته همیشه محدودیت با مقاومت مواجه می شود اما به مرور زمان این محدودیتها به عادت تبدیل میشوند و میتوانند جان مردم را نجات دهند. یک مثال ساده برای این موضوع بستن کمربند خودرو هنگام رانندگی است.
در ابتدای تصویب این قانون بسیاری از افراد جامعه مقاومت نشان میدادند و از بستن کمربند خودرو امتناع میکردند اما حالا کمتر کسی است که بدون بستن کمربند رانندگی کند.
در شرایط فعلی تنها مشارکت همه مردم جامعه میتواند امکان عبور از بیماری را فراهم آورد در غیر این صورت با شرایط سختی مواجه خواهیم بود.
سلام ایران
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را می شنویم و می خوانیم و بازگو میکنیم. با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
کارت ایثار سربازان دوران جنگ/ آقای دیدار از ساری: میخواستم در خصوص ایثارگرانی که سرباز وظیفه بودند، رئیس جمهوری یا هیأت دولت جواب بدهند که لایحهای در مجلس تصویب شده که هر کس بیش از 6 ماه در منطقه عملیاتی بوده برایش حق و حقوقی در نظر بگیرند.آیا توی این سالها هنوز برای این ایثارگران تصمیمی نگرفتهاند که حق و حقوقی پرداخت شود؟
عوارض تابلوی واحد صنفی/ علی کیانی: سال 97 دیوان عدالت اداری رأی صادر کرد که شهرداری حق گرفتن عوارض بابت واحدهای صنفی ندارد و سال 97 شهرداری این عوارض را نگرفت. سال 98 به خاطر مسائل کرونایی خبری نبود و الان برای کلیه واحدهای صنفی قبض عوارض صنفی در نظر گرفته شده با رقم های بسیار بالا و عوارض سال 98 را هم درآن لحاظ کردهاند. برای بنده که یک واحد 15 متری اجارهای برای لوازم یدکی در انتهای تهرانسر دارم، حدود 13 میلیون عوارض تابلو آمده در صورتی که هر ساله بابت عوارض پسماند، شهرداری و اتحادیه مبالغی پرداخت میکنم و حدود 8 میلیون مالیات میدهم.
تکمیل نشدن زیرگذر قائمشهر بعد از 14 سال/ آقای قربانی: مدت 14 سال است که زیر گذر 5 کیلومتری ورودی به قائمشهر روستای متون کلا هنوز تکمیل نشده و نماینده محترم مجلس هم در دوره قبل و هم دوره فعلی پیگیر بوده و قول تکمیل آن را دادهاند اما تاکنون تکمیل نشده و هرساله تعداد زیادی تصادفات شدید در این مسیر رخ میدهد. از مسئولان محترم راه و شهرسازی شهرستان قائمشهر تقاضای رسیدگی داریم.
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
کارت ایثار سربازان دوران جنگ/ آقای دیدار از ساری: میخواستم در خصوص ایثارگرانی که سرباز وظیفه بودند، رئیس جمهوری یا هیأت دولت جواب بدهند که لایحهای در مجلس تصویب شده که هر کس بیش از 6 ماه در منطقه عملیاتی بوده برایش حق و حقوقی در نظر بگیرند.آیا توی این سالها هنوز برای این ایثارگران تصمیمی نگرفتهاند که حق و حقوقی پرداخت شود؟
عوارض تابلوی واحد صنفی/ علی کیانی: سال 97 دیوان عدالت اداری رأی صادر کرد که شهرداری حق گرفتن عوارض بابت واحدهای صنفی ندارد و سال 97 شهرداری این عوارض را نگرفت. سال 98 به خاطر مسائل کرونایی خبری نبود و الان برای کلیه واحدهای صنفی قبض عوارض صنفی در نظر گرفته شده با رقم های بسیار بالا و عوارض سال 98 را هم درآن لحاظ کردهاند. برای بنده که یک واحد 15 متری اجارهای برای لوازم یدکی در انتهای تهرانسر دارم، حدود 13 میلیون عوارض تابلو آمده در صورتی که هر ساله بابت عوارض پسماند، شهرداری و اتحادیه مبالغی پرداخت میکنم و حدود 8 میلیون مالیات میدهم.
تکمیل نشدن زیرگذر قائمشهر بعد از 14 سال/ آقای قربانی: مدت 14 سال است که زیر گذر 5 کیلومتری ورودی به قائمشهر روستای متون کلا هنوز تکمیل نشده و نماینده محترم مجلس هم در دوره قبل و هم دوره فعلی پیگیر بوده و قول تکمیل آن را دادهاند اما تاکنون تکمیل نشده و هرساله تعداد زیادی تصادفات شدید در این مسیر رخ میدهد. از مسئولان محترم راه و شهرسازی شهرستان قائمشهر تقاضای رسیدگی داریم.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
# من - ماسک - میزنم
-
امروز همه توان دولت برای خرید واکسن متمرکز است
-
افتتاح طرحهای اقتصادی در گلستان
-
آغاز روند پرداخت بدهیهای عراق به ایران
-
گزارش امریکا درباره قاتل خاشقجی
-
دولت یک روز هم در پرداخت یارانه نقدی تأخیر نکرد
-
نیروهای اجتماعی برای توسعه با حاکمیت ائتلاف کنند
-
توقف زمان در اسفند 98
-
«تپه اشرف» بزرگترین سایت موزه خاورمیانه میشود
-
واکسن کرونا، قویترین محرک اقتصادی در 2021
-
دولت و مجلس هیچ دخالتی در انتخابات فدراسیون فوتبال ندارند
-
ضرورت تقویت کانال دیپلماسی میان تهران و بغداد
-
بازگشت کابوس «خاشقجی»
-
عادی انگاری شرایط بحران
-
سلام ایران
اخبارایران آنلاین