گروه حوادث- مرجان همایونی/ باز نشدن چتر پرواز «محمد بزرگی» یکی از معروف‌ترین چتربازان کشور که قرار بود به‌مناسبت بزرگداشت شهدای آتش‌نشان پلاسکو با لباس آتش‌نشانان و از نردبان 58 متری آتش‌نشانی به پایین بپرد، مرگ تلخ وی را رقم زد.

ســـاعــــــت ۷ صبــــــح پنجشنبه 2 بهمن، محمد بزرگی 30 ساله به همراه همسرش و تعدادی از دوستانشان برای پروازی خاطره‌انگیز مقابل ایستگاه آتش‌نشانی اکباتان حاضر شدند. قرار بود محمد بار دیگر با پرشی حیرت‌انگیز افتخاری دیگر در کارنامه حرفه‌ای خود ثبت کند. اما این بار انگیزه و محل پرش محمد با تمام پروازهای قبلی‌اش
متفاوت بود.
مقابل ساختمان آتش‌نشانی فاز یک اکباتان نردبان آتش‌نشانی آماده بود تا محمد از آن به پایین بپرد و با چتر فرود آید. اولین بار نبود که این کار را انجام می‌داد و بیش از ۵ سالی می‌شد که چترش باز شده بود و روی زمین فرود آمده بود. اما این‌بار سرنوشت به گونه دیگری رقم خورد و چتر محمد باز نشد. او از فاصله 50 متری با سرعت سقوط کرد و به‌شدت مجروح شد سپس در بیمارستان جان باخت.
پریسا بختیاری، همسر محمد که هنوز در شوک این حادثه تلخ است در گفت‌و‌گو با «ایران» درباره حادثه چنین گفت: دو ماهی می‌شد که محمد تصمیم گرفته بود برای بزرگداشت شهدای پلاسکو در سالگرد این حادثه دست به چنین کاری بزند. البته اول قرار بود از ساختمان پلاسکو بپرد اما به ما مجوز ندادند. درنهایت موفق شدیم مجوز پرش از نردبان آتش‌نشانی را بگیریم.
۷ ثانیه تا مرگ
همسر محمد که خود نیز از چتربازان حرفه‌ای است ادامه داد: محمد می‌خواست از نردبان آتش‌نشانی و با لباس آتش‌نشانی به یاد شهدای پلاسکو و آتش‌نشان‌هایی که چهار سال قبل از این نردبان بالا رفتند و جانشان را برای نجات همشهریان خود از دست دادند، این کار را اجرا کنیم. درنهایت مجوز پرش از روبه‌روی ایستگاه آتش‌نشانی اکباتان به ما داده شد و ما برای تمام کارهایمان‌ مجوز گرفته بودیم و این کار به اصرار خودمان بود.
ساعت ۸:۳۰ دقیقه صبح را که نشان داد محمد روی نردبان آتش‌نشانی قرار گرفت. شمارش معکوس آغاز شد و بعد پرش، اما طناب چتر مشکل داشت و به جای باز شدن چتر دور بدنش پیچید و ۷ ثانیه طول کشید تا محمد با زمین برخورد کرد بدون آنکه طناب چترش باز شود.
پریسا بختیاری درباره علت حادثه می‌گوید: ما بارها و بارها و بارها تمرین کرده بودیم. محمد ارتفاعات کمتر از این را هم با چتر پریده بود. همه جوانب را بررسی کرده بودیم و از نظر فنی هیچ مشکلی نبود‌. احتمال وقوع این حادثه یک در میلیون بود که متأسفانه برای محمد رخ داد.
او ادامه می‌دهد: حتی سه روز قبل ما آخرین تمرین را انجام دادیم و هیچ مشکلی وجود نداشت. این حادثه برای ما واقعاً عجیب و باورنکردنی است. محمد مقابل چشمان وحشت‌زده من و دوستانش و همه حاضران در محل به زمین برخورد کرد. او را بلافاصله به بیمارستان صارم که در همان نزدیکی بود رساندیم اما همسرم جان باخت.
مسئولیت حادثه با خودمان است
همسر محمد با بیان اینکه هیچ نهاد و ارگانی در این ماجرا مقصر نیست، گفت: هیچ ارگان و نهادی در این ماجرا نقش نداشته و این پرش کاملاً با تصمیم شخصی خود ما بوده وهمه جا نیز این را اعلام کردیم که هیچ ارگانی در این ماجرا مقصر نیست. من و همسرم هر پروژه و پرشی را که بخواهیم آغاز کنیم فیلم تهیه می‌کنیم و در آخرین فیلم نیز این موضوع را گفتیم.
او ادامه می‌دهد: من و محمد ۶ سال قبل با هم ازدواج کردیم و زندگی خیلی شادی داشتیم و از این حادثه در شوک هستم. قرار بود فقط محمد پرش داشته باشد و با اینکه من خودم نیز چتربازم اما آن روز تصمیم نداشتم بپرم.
گزارش این حادثه مرگبار از سوی مأموران کلانتری ۱۳۵ آزادی ساعت ۱۱ صبح به بازپرس محمدجواد شفیعی اعلام شد و بازپرس شعبه پنجم دادسرای امور جنایی تهران دستور تحقیقات برای مشخص شدن علت حادثه را صادر کرد.
تصمیم شخصی برای پرواز
ابراهیم کریمی نایب رئیس انجمن ورزش‌های هوایی در این باره به ایسنا گفت: طراحی این پرواز یک کار شخصی بوده و ارتباطی با انجمن نداشته است‌. ما مجوزی در این خصوص صادر نکرده‌ بودیم.
وی در ادامه گفت: یک چترباز به‌طور شخصی می‌تواند از هر جایی بپرد. محمد بزرگی مجوزی برای انجام این مراسم از ما نگرفته است. البته اکنون مهمترین موضوع این است که یک چترباز خوب آن هم در سالگرد شهدای پلاسکو از بین ما رفته است که به خانواده ایشان تسلیت
عرض می‌کنیم.

گروه حوادث / حکم قصاص جوانی که در زندان مرتکب قتل شده بود از سوی قضات دیوان عالی کشور نقض شد تا بار دیگر پرونده‌اش در شعبه 4 دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی شود.
به‌ گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از سال گذشته با وقوع یک درگیری مرگبار جمعی در زندان رجایی شهر آغاز شد و بر اساس گزارش مأموران پلیس، دو نفر آغاز کننده اصلی درگیری بوده‌اند و در جریان آن یکی از آنها به‌نام خسرو به شدت مجروح شد و پس‌ از انتقال به بیمارستان فوت کرد.
در ادامه مشخص شد درگیری در یکی از بندهای زندان رخ داده است. پس‌ از آن فیلم‌های دوربین‌ها مورد بازبینی قرار گرفت که این تصاویر نشان می‌داد جوانی به‌نام پیام با جسم نوک تیزی خسرو را مجروح کرده است.
به این ترتیب پیام بازداشت شد. وی در این باره گفت: قبول دارم ضربه‌ای به خسرو زده‌ام اما مطمئن نیستم که ضربه من باعث مرگ او شده باشد. من و خسرو، هر دو از زندانی‌های قدیمی بودیم و بر سر وکیل بند شدن باهم اختلاف داشتیم. او مدام نوچه‌هایش را به سراغ من می‌فرستاد تا دعوا راه بیندازد و من از وکیل بند شدن، منصرف شوم حتی چندباری هم قصد داشت تا جانم را بگیرد. روز حادثه خسرو دوباره درگیری راه انداخت و چند نفری با تیزی با هم درگیر شدیم. به‌همین خاطر من تنها کسی نبودم که تیزی داشتم و ضربه زدم و ممکن است فرد دیگری عامل قتل او باشد.
با توجه به اعترافات متهم، کیفرخواست علیه او صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 4 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی به این پرونده ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست علیه متهم را خواند و خواستار مجازات متهم ردیف اول و 14 متهم دیگر پرونده شد.
در ادامه اولیای دم نیز خواستار مجازات متهم شدند و گفتند حاضر به گذشت نیستند.
پس‌ از آن متهم با تکرار ادعاهای قبلی‌اش گفت: خسرو دشمنان زیادی در زندان داشت و من تنها کسی نبودم که به او ضربه زدم. آن روز او با نوچه‌هایش به من حمله کرد و اگر از خودم دفاع نمی‌کردم شاید جانم را از دست می‌دادم. بجز من 15 – 10 نفر دیگر هم در آن درگیری بودند و همه آنها هم تیزی داشتند اما از هیچ کدام بازجویی نشد تا مشخص شود ضربه کشنده را چه کسی زده است.
سپس قاضی از متهم پرسید: به چه جرمی محکوم به حبس شدی که متهم گفت: چند سال قبل به اتهام قتل به قصاص محکوم شده بودم که خانواده‌ام توانستند از اولیای دم رضایت بگیرند و قرار بود بزودی از زندان آزاد شوم.
متهم در پاسخ به این سؤال که غیر از خودت چه کسانی با مقتول درگیر شدند، گفت: آن روز خسرو به‌خاطر نگاه چپ با چند نفر درگیر شده بود که این درگیری باعث شد تا چند زندانی دیگر هم وارد دعوا شوند.
پس ‌از متهم ردیف اول، سایر متهمان در جایگاه حاضر و مدعی شدند ضارب اصلی پیام است.
با توجه به مدارک موجود در پرونده، قضات تحقیقات بیشتر را لازم ندانستند و حکم به قصاص متهم دادند اما این رأی مورد اعتراض متهم و وکیل مدافع او قرار گرفت. به این ترتیب پرونده به دیوان عالی کشور رفت و قضات دیوان نیز رأی صادره را نقض کردند و خواستار تحقیقات بیشتر در این زمینه شدند. با نقض حکم، پرونده برای رسیدگی دوباره به شعبه 4 دادگاه کیفری استان تهران بازگردانده شد.

گروه حوادث / مرد جوان وقتی می‌خواست یک هزار و ۷۰۰ قرص متادون را به یکی از کشورهای اروپایی پست کند از سوی پلیس مبارزه با مواد مخدر تهران دستگیر شد.
به‌گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، در پی تماس حراست اداره پست یکی از مناطق تهران با مرکز فوریت‌های پلیسی 110 مبنی بر حضور جوانی که قصد ارسال بسته پستی مشکوکی را به کشورهای اروپایی دارد، تیمی از مأموران پایگاه هفتم پلیس مبارزه با مواد مخدر تهران بزرگ برای بررسی موضوع به نشانی اعلامی اعزام شدند. بررسی اولیه نشان داد محموله پستی حاوی تعداد زیادی قرص سفیدرنگ است که محموله برای بررسی دقیق‌تر به آزمایشگاه ارسال شد.
در تحقیقات پلیسی مشخص شد محموله پستی حاوی یک هزار و 700 قرص متادون است که متهم قصد داشته آنها را به وسیله پست به یکی از کشورهای اروپایی ارسال کند. سرهنگ عبدالوهاب حسنوند رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر تهران در این باره گفت: مأموران عملیات پایگاه هفتم این پلیس در ادامه تحقیقات پلیسی موفق شدند متهم را که در حال پرسه‌زنی در اطراف اداره پست بود دستگیر و وی را برای تحقیقات تکمیلی به پایگاه هفتم پلیس مبارزه با مواد مخدر پایتخت منتقل کنند.
پس‌از حضور متهم در پلیس آگاهی وی به جرم ارتکابی اعتراف کرد و پس از تشکیل پرونده در اختیار مرجع قضایی قرار گرفت.

گروه حوادث/ عذاب وجدان مرد میانسالی که شاهد یک جنایت بوده باعث شد تا وی بعد از 10 سال سکوت به پلیس مراجعه کند.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، اسفند سال ۸۹ زن میانسالی به پلیس رفت و از ناپدید شدن دخترش خبر داد و گفت: چند روزی است که از شقایق بی‌خبرهستم. مدتی قبل دخترم به عقد موقت مرد جوانی به‌ نام شایان درآمد و بعد از چند روز بی‌خبری وقتی به سراغ شایان رفتم او مدعی شد که از شقایق بی‌خبر است. نگران دخترم هستم و می‌ترسم برای او اتفاقی رخ داده باشد.
با شکایت زن میانسال تحقیقات برای یافتن شقایق آغاز شد. در نخستین گام تیم جنایی به سراغ شایان رفتند اما او گفت: شقایق برای فروش مواد مخدر به خانه یکی از دوستانم به نام بهروز رفت و دیگر برنگشت. از آنجایی که عادت داشت بی‌خبر از خانه خارج شود و گاهی هم به خانه مادرش می‌رفت با خودم گفتم احتمالاً به خانه مادرش رفته است.
کارآگاهان پلیس به سراغ بهروز رفتند اما مرد معتاد منکر دیدن زن جوان شد و گفت: قرار بود شقایق برایم مواد بیاورد اما بچه‌ام همان روز مریض شد و مجبور شدم او را به درمانگاه ببرم احتمالاً شقایق وقتی دیده من نیستم رفته است.
بدین ترتیب در حالی که هیچ رد و سرنخی از شقایق به‌دست نیامد، تحقیقات برای یافتن زن جوان ادامه یافت.
عذاب وجدان
در حالی که 10 سال از ناپدید شدن مرموز زن 22 ساله گذشته و هیچ ردی از او در دست نبود صبح سه‌شنبه هفته گذشته مردی به اداره آگاهی رفت و رازی را بر ملا کرد که رسیدگی به این پرونده وارد مرحله
تازه‌ای شد.
او گفت: 10 سال قبل من شاهد انتقال جسد یک زن بودم اما از ترس سکوت کرده و تا امروز حرفی نزدم ولی عذاب وجدان باعث شد که بعد از سال‌ها راز این قتل را برملا کنم.
او ادامه داد: من همسایه بهروز هستم، مرد میوه‌فروشی که اعتیاد به مواد مخدر دارد. اسفند سال ۸۹ داخل خانه بودم که متوجه سروصدایی از حیاط خانه همسایه شدم. از پنجره که نگاه کردم دیدم سه مرد در حال انتقال جسدی هستند که داخل پتو پیچیده بودند. پاهای جسد از پتو بیرون زده بود و من در یک لحظه موفق شدم صورت جنازه را که خونی بود ببینم. او را شناختم شقایق بود. آنها جسد را داخل وانت گذاشته و رفتند. چند ساعت بعد که برگشتند از صحبت هایشان فهمیدم که به روستایی در شرق کشور رفته بودند و به احتمال زیاد جسد را در آنجا دفن کرده‌اند.
این مرد ادامه داد: چند روز بعد پلیس به خانه بهروز آمد و او را بازداشت کردند فهمیدم به خاطر همان قتل بوده اما وقتی آزادش کردند من هم حرفی نزدم چون بهروز مرد شروری بود و من هم زن و بچه داشتم و دنبال دردسر نبودم.
به‌دنبال اظهارات مرد همسایه، به دستور بازپرس شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی تهران، بهروز بازداشت شد. اما مرد جوان منکر جنایت شد و ادعا کرد که از سرنوشت شقایق بی‌خبر است.
بازپرس مصطفی واحدی دستور انتقال متهم به اداره دهم پلیس آگاهی را صادر کرد. همچنین دستور داد تا تیم تحقیق راهی روستای محل دفن شقایق شوند و تحقیقات برای کشف جسد انجام شود.
گفت‌و‌گو با متهم
شقایق را از کجا می‌شناختی؟
آن موقع‌ها تریاک می‌کشیدم و شایان که در کار فروش مواد بود به همراه شقایق برایم چندباری مواد آورد.
در ناپدید شدن او نقشی نداشتی؟
نه اما همان موقع برادر شایان در محفلی گفته بود شقایق را او کشته است. او بازداشت شد اما مدتی بعد آزادش کردند چند سال بعد هم نمی‌دانم به چه دلیلی فوت کرد.
اما تو را دیده‌اند که جسدی را داخل وانت گذاشته‌ای؟
من وانت داشتم چون میوه فروش هستم اما من اصلاً آن روز شقایق را ندیده بودم.

واژگونی مرگبار اتوبوس کارگران صباباتری
گروه حوادث/ واژگونی اتوبوس کارگران کارخانه صباباتری در جاده سمنان- دامغان یک کشته و 15 مصدوم بر جا گذاشت. مجتبی خالدی، سخنگوی سازمان اورژانس کشور در این باره گفت:  ساعت ۶:۵۵  صبح پنجشنبه اتوبوس کارگران  صباباتری که در حال انتقال کارگران از قرچک به کارخانه بود در محور گرمسار به سمنان واژگون شد. این حادثه  به  اورژانس اطلاع داده شد که بلافاصله تکنیسین‌های اورژانس به محل اعزام شدند.  در این حادثه یک نفر جان باخت و 15 نفر نیز مصدوم شدند که حال یک مصدوم وخیم است.

کلاهبرداری 38 میلیاردی از تاجران بوشهری
گروه حوادث/مرد شیاد به بهانه فروش خودرو و کالاهای کمیاب به تاجران بوشهری 38 میلیارد تومان از آنها کلاهبرداری کرد.
سردار خلیل واعظی، فرمانده انتظامی استان بوشهر در این باره گفت: چندی قبل تعدادی از تاجران استان بوشهر با مراجعه به پلیس از کلاهبرداری‌های مردی خبر دادند که خود را سرمایه دار و صاحب کارخانه و شرکت معرفی کرده و به بهانه اینکه قرار است خودرو و اقلام خوراکی مانند برنج گران شود از آنها مبالغی بین 2 تا 5 میلیارد تومان گرفته تا این کالاها را به آنها واگذار کند ،اما پس از دریافت پول‌ها که حدود 38 میلیارد تومان بوده متواری شده است. با این شکایت‌ها بلافاصله تیم ویژه‌ای از کارآگاهان اداره جعل و کلاهبرداری پلیس آگاهی استان با اقدامات اطلاعاتی، عملیات خود را برای دستگیری متهم آغاز کردند و در تحقیقات میدانی و تخصصی کارآگاهان پلیس مشخص شد، متهم در بازار فعالیت و به خاطر اشرافی که در زمینه خرید و فروش کالا داشته همین امر سبب می‌شود تا براحتی متقاضیان را اغفال کند. مالباختگان نیز بدون تجربه و فقط به خاطر هیاهوی بازار در صدد خرید کالاهایی بودند که در بازار کمیاب شده و ارزش افزوده داشته باشد و به‌همین خاطر به وی اعتماد کرده و سرمایه خود را در اختیار این فرد قرار دادند.
این مقام انتظامی اظهار کرد: کارآگاهان پلیس آگاهی با به کارگیری شگردهای خاص پلیسی و رصدهای اطلاعاتی موفق شدند، مخفیگاه متهم را در شهر تهران شناسایی و طی یک عملیات ضربتی وی را در مخفیگاهش دستگیر کنند.

مرگ افسر راهور در واژگونی خودرو
گروه حوادث/ واژگونی خودروی سمند پلیس راهور حین گشت، مرگ افسر پلیس را رقم زد. به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، ساعت یک بامداد جمعه، خودروی سمند گشت راهور در محدوده بزرگراه تهران - کرج، زیر پل شیشه مینا واژگون شد. در این حادثه افسر گشت ستوان دوم عیسی گلباغی‌نژاد و سرباز راننده به بیمارستان فیاض بخش منتقل شدند اما ستوان دوم گلباغی‌نژاد بر اثر شدت جراحات فوت کرد و سربازی که بشدت مصدوم شده در بیمارستان تحت درمان قرار دارد.

414 کیلو تریاک در اتوبوس مسافربری
گروه حوادث/ پنج قاچاقچی که قصد داشتند در پوشش مسافر 414 کیلوگرم هروئین را با اتوبوس به‌ شمال کشور منتقل کنند دستگیر شدند.
سردار «ابراهیم قربان زاده»، جانشین فرمانده انتظامی استان خراسان رضوی در این باره گفت: مأموران مرکز عملیات ویژه پلیس مبارزه با مواد مخدر استان در اقدامی اطلاعاتی به سرنخ‌هایی از قاچاق محموله مواد افیونی به وسیله یک دستگاه خودروی اتوبوس مسافربری دست یافتند. پلیس پس از کنترل و مراقبت‌های پوششی، در اقدامی ضربتی اتوبوس مسافربری  را که از استان‌های شرقی به مقصد شمال کشور در حرکت بود در شهرستان «ششتمد» متوقف کرد. جانشین فرمانده انتظامی استان گفت: در این عملیات ۴۱۴ کیلو تریاک در بازرسی از اتوبوس مسافربری کشف و ۵ متهم دستگیر شدند و تحقیقات درباره این پرونده با دستورات تخصصی مقام قضایی ادامه دارد.

تعقیب و گریز خونین 2 سارق مسلح
گروه حوادث/عملیات تعقیب و گریز پلیس با ۲ سارق مسلح در علی‌آباد کتول استان گلستان با کشته شدن سارق و فرار همدستش به پایان رسید. سرهنگ الیاس تازیکه، فرمانده انتظامی علی آباد کتول در تشریح این خبر گفت: عصر چهارشنبه گذشته دو شرور سابقه‌دار سوار بر یک خودروی سرقتی از شرق گلستان به سمت غرب در حال حرکت بودند که در محدوده فاضل آباد با یک دستگاه خودرو تصادف کرده و خودرو خاموش شد. آنها برای فرار از صحنه حادثه با اسلحه وینچستر خشاب‌دار شروع به تیراندازی کرده و سبب رعب و وحشت در بین مردم شدند. سپس خودروهای عبوری را تهدید کرده تا به وسیله آنها از صحنه تصادف متواری شوند که سارقان یک خودرو را با زور از مالک آن گرفته و به سمت علی‌آباد فرار می‌کنند.
مأموران پلیس ۱۱۰ شهرستان با اطلاع از این حادثه در محل حاضر شده و به تعقیب آنها پرداختند که سارقان برای دستگیر نشدن در طول مسیر به سمت مأموران تیراندازی کرده و با ایجاد رعب و وحشت سعی در بازکردن مسیر خود داشتند اما زمانی که عرصه را بر خود تنگ دیدند از خودرو پیاده شده و اقدام به فرار کردند. مأموران به آنها اخطار دادند که خود را تسلیم کنند اما یکی از افراد شرور درگیری مسلحانه ایجاد می‌کند که در نهایت از ناحیه پا مورد اصابت گلوله پلیس قرار می‌گیرد اما همدست وی با استفاده از تاریکی شب فرار می‌کند.
وی اضافه کرد: متهم مجروح که فردی ۲۹ ساله با سوابق متعدد کیفری بود با وجود انتقال به بیمارستان علی‌آباد کتول به‌دلیل خونریزی زیاد جان باخت. تلاش برای دستگیری متهم فراری ادامه دارد.

آتش‌سوزی در بزرگترین شرکت تولیدکننده واکسن جهان در هند جان دست‌کم پنج نفر را گرفت. به‌گزارش شبکه خبری سی‌ان‌ان، بنابراعلام مقامات محلی هند، در‌پی‌ وقوع آتش‌سوزی در مؤسسه سرم هند (SII) که بزرگترین تولید کننده واکسن در جهان است دست‌کم پنج نفر جان خود را از دست دادند. شهردار شهر پونا گفت: پنج جسد که احتمال می‌رود متعلق به کارگران ساختمانی باشد از ساختمان شش طبقه بیرون کشیده شد و چهار نفر دیگر نجات پیدا کردند. مسئولان مؤسسه سرم هند اعلام کردند: این آتش‌سوزی مهار شده است و روند تولید واکسن کووید۱۹ را تحت تأثیر قرار نخواهد داد.
مؤسسه سرم هند با همکاری دانشگاه آکسفورد و شرکت آسترازنکا، واکسن کووی شیلد (Covishield) را تولید کرده است.