ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پیشبینی سخنگوی دولت از آینده برجام:
قطعاً مسیر گفتوگو را میرویم
علی ربیعی که در آستانه بیستویکمین سال تأسیس خبرگزاری دانشجویان ایران در این خبرگزاری حاضر شد با مدیران و خبرنگاران این رسانه دیدار کرد.
ربیعی شاید برای نخستینبار از ابتدای شکلگیری دولتهای یازدهم و دوازدهم به برخی مسائلی که در ارتباط با ترکیب معروف به «امنیتی» مهمترین تصمیمگیران این دو دولت مطرح میشود پاسخ داد. وی در پاسخ به این پرسش که آیا آنچه درباره امنیتی بودن رویکرد دولت در قبال مسائل گفته میشود به دلیل حضور افرادی باسابقه امنیتی در دولت است؟ اظهار کرد: این اصلاً درست نیست و یک نتیجهگیری غلط از یک موضوع است. شما وقتی میگویید آدمهایی که سابقه امنیتی دارند انگار هرکس با این سابقه باشد حتماً دیدگاه امنیتی دارد. اما در عین حال آدمهایی را میشناسیم که اصلاً سابقه امنیتی ندارند اما دیدشان امنیتی است. مهم تفکر افراد است نه سابقه آنها.
ربیعی با اشاره به حضور همه جناحهای سیاسی در دولت و لزوم حرکت به سمت دموکراسی حزبی گفت: همه باید تلاش کنیم به سمت نظام چند حزبی پیش برویم. جناح راهکار نیست. کسی از جناح برنامه نخواهد خواست و جناح در برابر مشکلات و بیبرنامگیها پاسخگو نیست. باید موانع ساختاری سر راه تحزب را برداریم. وقتی ساختار حزبی وجود نداشته باشد افراد به سمت کارهای جناحی میروند. وی در پاسخ به این پرسش که نظر دولت درباره پیگیری برجام چیست؟ تصریح کرد: سال 1399 و شرایط بینالمللی پیش آمده بعد از پیروزیهای ما در سازمان ملل و شکست ترامپیزم شرایط خوبی را برای منافع ملی ایجاد کرده که اگر از آن استفاده کنیم در آینده آثار بهتری از خود نشان خواهد داد. عدهای فکر نکنند که میتوانند یک برش از تاریخ را کنار بگذارند با این فرض که جناح متبوعشان در آینده بتواند این کار را ادامه دهد. من صراحتاً میگویم که این طرز تفکر جفا به نسلهای بعدی است. تحولات سیاسی و بینالمللی و فرصتهای آن در سالهای ۹۹ و ۱۴۰۰ لااقل بر یک یا دو نسل آتی اثر خواهند گذاشت.
سخنگوی دولت ادامه داد: همه ما در تمام سطوح باید با هماهنگی و همکاری بیشتری نقش خود را ایفا کنیم تا منافع ملی ما محقق شود. سیاستگذاری سلبی به ما کمکی نمیکند. ممکن است عدهای تصورشان این باشد که با تصمیماتشان به دولت کمک میکنند و یا برخی هم این رفتارها را چوب لای چرخ دولت گذاشتن تلقی کنند؛ اما من نمیخواهم فعلاً هیچ قضاوتی بکنم. وی در پاسخ به این پرسش که دورنمای برجام چه خواهد بود؛ گفت: من فکر میکنم قطعاً مسیر گفتوگو را میرویم. خوشبختانه همه جناحها بر برجام تأکید میکنند و کسی آن را تکذیب نکرده است. آنهایی که روزی مخالفت میکردند خودشان پیشرو مذاکره خواهند بود. ربیعی تصریح کرد: هیچ دولتی در دنیا بدون ساختارهای قوی اقتصادی داخلی و بالا آوردن ظرفیتهای داخلیاش نمیتواند رشد کند. از سوی دیگر بدون ظرفیتهای اجتماعی قوی و بدون تعامل با دنیا نمیتوان رشد کرد. به علاوه اینها نیازمند یک مشروعیت و انسجام بالا هستیم. در واقع شکلی از دموکراسیهای مدرن باید شکل بگیرند.
موضوع تعامل با دنیا را نباید تبدیل به نزاع کنیم تا کشور وارد مسیرهای مشکلزا میشود. ویخاطر نشان کرد: بعضیها با تصور غلط از جهان میگویند در امور سیاسی و اقتصادی به دنیا چهکار دارید؛ با همسایهها کار کنید. ما برای انتقال پولمان از همین کشورهای همسایه به خاطر فشار امریکا به مشکلهای زیادی خوردیم.
وی با تأکید بر اشکالات ساختاری و تاریخی اقتصاد ایران تأکید کرد: درست است که بخش مدیریت ما ضعفهایی داشته است اما تحریمها و فشارهای اقتصادی آثار جدی داشتهاند. مثلاً عدهای میگویند مگر مرغ به تحریم وابسته است که دچار نوسان قیمتی شده است.
85 درصد صنعت مرغداری به ارز وابسته است؛ وقتی بموقع ارز تأمین نمیشود تا نهاده وارد کشور شود، آثارش تا دو سال در این صنعت باقی میماند. ربیعی تصریح کرد: وقتی از ضرورت تشکیل وزارت بازرگانی در دوران تحریم گفتیم عدهای آن را سیاسی دانستند. مشکل بزرگ این است که همه امور را سیاسی میبینیم. تفکیک وزارتخانهها هم سیاسی شده است.
مسی و رونالدو امشب در لیگ قهرمانان اروپا برابر هم قرار میگیرند
دوئل برای اثبات بهترین بازیکن تاریخ
حامد جیرودی
خبرنگار
هفته ششم و پایانی مرحله گروهی لیگ قهرمانان اروپا امشب با برگزاری 8 دیدار آغاز میشود. در گروه E و از ساعت 23:30 چلسی به مصاف کراسنودار میرود و رن با سویا دیدار میکند. در این گروه، چلسی با 13 امتیاز و سویا با 10 امتیاز اول و دوم هستند و صعود خود را قطعی کردهاند و دیدارهای امشب برایشان تشریفاتی است. در گروه F و از ساعت 21:25 زنیت میزبان بورسیا دورتموند است و لاتزیو با کلوب بروژ بازی میکند. در این گروه به غیر از زنیت که با یک امتیاز حذف شده، رقابت برای صعود پابرجاست چرا که بورسیا دورتموند با 10، لاتزیو با 9 و کلوب بروژ با 7 امتیاز در ردههای اول تا سوم هستند و هر 3 تیم شانس رفتن به مرحله بعد حتی بهعنوان صدرنشین را دارند. نکتهای که در خصوص زنیت وجود دارد، اینکه سردار آزمون در بازی شنبه این تیم در لیگ برتر روسیه برابر اورال درخشید و علاوه بر هتتریک، یک پاس گل داد و یک پنالتی هم برای تیمش گرفت تا نشان دهد که آمادگی لازم را بهدست آورده و احتمالاً امشب در ترکیب زنیت قرار میگیرد. او در بازی هفته قبل تیمش در لیگ قهرمانان برابر کلوب بروژ هم گل زد که بهدلیل آفساید مردود اعلام شد و حالا باید دید که برابر زنبورهای وحشی چه عملکردی خواهد داشت.
در گروه G و در بازیهای همزمان از ساعت 23:30 دیناموکیف اوکراین و فرانس واروش مجارستان مقابل هم قرار میگیرند و در حساسترین بازی امشب نیز بارسلونا در ورزشگاه نیوکمپ پذیرای یوونتوس است. در این گروه بارسا با 15 و یووه با 12 امتیاز بهعنوان تیمهای اول و دوم صعود خود را قطعی کردهاند اما جدال دو غول بزرگ فوتبال اروپا تحت هر شرایطی دیدنی خواهد بود. خصوصاً اینکه دو فوق ستاره فوتبال جهان یعنی لیونل مسی و کریستیانو رونالدو یک بار دیگر و پس از سال 2018 برابر هم قرار میگیرند. در بازی رفت، آبی و اناری پوشان در حالی میزبان خود را در تورین 2-0 با گلهای عثمان دمبله و مسی (پنالتی) شکست دادند که در آن بازی رونالدو بهدلیل مبتلا بودن به ویروس کرونا در قرنطینه بود و به میدان نرفت. پس از پیروزی کاتالانها در آن مسابقه، حساب توئیتر باشگاه بارسلونا با کنایه به بازی مسی برای یوونتوسیها نوشت: «خوشحالیم که امشب توانستید بهترین بازیکن تاریخ فوتبال را در زمینتان ببینید.» باشگاه یوونتوس هم در جواب این توئیت نوشت: «شما احتمالاً در دیکشنری اشتباهی جستوجو کردید، ما بهترین بازیکن واقعی تاریخ را برای شما به نیوکمپ میآوریم!» تا به این ترتیب کریخوانی بین بهتر بودن مسی یا رونالدو داغ شود. مسی در 2 دیدار قبلی بارسلونا در لیگ قهرمانان اروپا به خواست رونالد کومان استراحت کرد و به میدان نرفت ولی رونالدو برابر فرانس واروش و دیناموکیف بازی و گلزنی هم کرد. این 2 ستاره بزرگ تاریخ فوتبال جهان، سالها در لالیگای اسپانیا و الکلاسیکو وقتی رونالدو در رئال مادرید حضور داشت، مقابل هم قرار گرفتند و پیش از آن رونالدو با پیراهن منچستریونایتد مقابل مسی قرار گرفته بود. حالا یوونتوس سومین تیمی است که کریس باید همراه آن مقابل لئو بازی کند. پیش از این ۳۵ مرتبه شاهد دوئلهای مسی و رونالدو بودهایم. مسی ۱۶ بازی را برده و رونالدو در ۱۰ بازی پیروز شده است. ۹ دیداری که این دو بازیکن در آن حضور داشتهاند هم مساوی شده. عدد ۲۲ مقابل تعداد گلهای لئو به ثبت رسیده و کریس ۱۹ گل زده است. حالا این مسابقه اولین دیداری خواهد بود که آنها در مرحله گروهی لیگ قهرمانان اروپا به ملاقات هم میروند. البته حال و روز بارسلونا و یوونتوس هم با یکدیگر متفاوت است. بارسا شنبه در هفته دوازدهم لالیگا 2-1 مغلوب کادیز شد ولی یووه در هفته دهم سری A 2-1 بولونیا را برد و حالا باید دید شاگردان آندره آ پیرلو میتوانند انتقام شکست بازی رفت را بگیرند یا خیر؟
در بازیهای گروه H و از ساعت 23:30، پاریسن ژرمن به مصاف باشاک شهیر میرود و لایپزیش هم با منچستریونایتد مسابقه میدهد. در این گروه هم رقابت بسیار داغ است. چرا که به غیر از تیم ترکیهای که با 3 امتیاز در رده آخر قرار دارد و حذف شده، منچستریونایتد، پاریسنژرمن و لایپزیش هر 3 با 9 امتیاز و به ترتیب با تفاضل گل در ردههای اول تا سوم هستند و برای صدرنشینی و صعود تلاش میکنند.
خبرنگار
هفته ششم و پایانی مرحله گروهی لیگ قهرمانان اروپا امشب با برگزاری 8 دیدار آغاز میشود. در گروه E و از ساعت 23:30 چلسی به مصاف کراسنودار میرود و رن با سویا دیدار میکند. در این گروه، چلسی با 13 امتیاز و سویا با 10 امتیاز اول و دوم هستند و صعود خود را قطعی کردهاند و دیدارهای امشب برایشان تشریفاتی است. در گروه F و از ساعت 21:25 زنیت میزبان بورسیا دورتموند است و لاتزیو با کلوب بروژ بازی میکند. در این گروه به غیر از زنیت که با یک امتیاز حذف شده، رقابت برای صعود پابرجاست چرا که بورسیا دورتموند با 10، لاتزیو با 9 و کلوب بروژ با 7 امتیاز در ردههای اول تا سوم هستند و هر 3 تیم شانس رفتن به مرحله بعد حتی بهعنوان صدرنشین را دارند. نکتهای که در خصوص زنیت وجود دارد، اینکه سردار آزمون در بازی شنبه این تیم در لیگ برتر روسیه برابر اورال درخشید و علاوه بر هتتریک، یک پاس گل داد و یک پنالتی هم برای تیمش گرفت تا نشان دهد که آمادگی لازم را بهدست آورده و احتمالاً امشب در ترکیب زنیت قرار میگیرد. او در بازی هفته قبل تیمش در لیگ قهرمانان برابر کلوب بروژ هم گل زد که بهدلیل آفساید مردود اعلام شد و حالا باید دید که برابر زنبورهای وحشی چه عملکردی خواهد داشت.
در گروه G و در بازیهای همزمان از ساعت 23:30 دیناموکیف اوکراین و فرانس واروش مجارستان مقابل هم قرار میگیرند و در حساسترین بازی امشب نیز بارسلونا در ورزشگاه نیوکمپ پذیرای یوونتوس است. در این گروه بارسا با 15 و یووه با 12 امتیاز بهعنوان تیمهای اول و دوم صعود خود را قطعی کردهاند اما جدال دو غول بزرگ فوتبال اروپا تحت هر شرایطی دیدنی خواهد بود. خصوصاً اینکه دو فوق ستاره فوتبال جهان یعنی لیونل مسی و کریستیانو رونالدو یک بار دیگر و پس از سال 2018 برابر هم قرار میگیرند. در بازی رفت، آبی و اناری پوشان در حالی میزبان خود را در تورین 2-0 با گلهای عثمان دمبله و مسی (پنالتی) شکست دادند که در آن بازی رونالدو بهدلیل مبتلا بودن به ویروس کرونا در قرنطینه بود و به میدان نرفت. پس از پیروزی کاتالانها در آن مسابقه، حساب توئیتر باشگاه بارسلونا با کنایه به بازی مسی برای یوونتوسیها نوشت: «خوشحالیم که امشب توانستید بهترین بازیکن تاریخ فوتبال را در زمینتان ببینید.» باشگاه یوونتوس هم در جواب این توئیت نوشت: «شما احتمالاً در دیکشنری اشتباهی جستوجو کردید، ما بهترین بازیکن واقعی تاریخ را برای شما به نیوکمپ میآوریم!» تا به این ترتیب کریخوانی بین بهتر بودن مسی یا رونالدو داغ شود. مسی در 2 دیدار قبلی بارسلونا در لیگ قهرمانان اروپا به خواست رونالد کومان استراحت کرد و به میدان نرفت ولی رونالدو برابر فرانس واروش و دیناموکیف بازی و گلزنی هم کرد. این 2 ستاره بزرگ تاریخ فوتبال جهان، سالها در لالیگای اسپانیا و الکلاسیکو وقتی رونالدو در رئال مادرید حضور داشت، مقابل هم قرار گرفتند و پیش از آن رونالدو با پیراهن منچستریونایتد مقابل مسی قرار گرفته بود. حالا یوونتوس سومین تیمی است که کریس باید همراه آن مقابل لئو بازی کند. پیش از این ۳۵ مرتبه شاهد دوئلهای مسی و رونالدو بودهایم. مسی ۱۶ بازی را برده و رونالدو در ۱۰ بازی پیروز شده است. ۹ دیداری که این دو بازیکن در آن حضور داشتهاند هم مساوی شده. عدد ۲۲ مقابل تعداد گلهای لئو به ثبت رسیده و کریس ۱۹ گل زده است. حالا این مسابقه اولین دیداری خواهد بود که آنها در مرحله گروهی لیگ قهرمانان اروپا به ملاقات هم میروند. البته حال و روز بارسلونا و یوونتوس هم با یکدیگر متفاوت است. بارسا شنبه در هفته دوازدهم لالیگا 2-1 مغلوب کادیز شد ولی یووه در هفته دهم سری A 2-1 بولونیا را برد و حالا باید دید شاگردان آندره آ پیرلو میتوانند انتقام شکست بازی رفت را بگیرند یا خیر؟
در بازیهای گروه H و از ساعت 23:30، پاریسن ژرمن به مصاف باشاک شهیر میرود و لایپزیش هم با منچستریونایتد مسابقه میدهد. در این گروه هم رقابت بسیار داغ است. چرا که به غیر از تیم ترکیهای که با 3 امتیاز در رده آخر قرار دارد و حذف شده، منچستریونایتد، پاریسنژرمن و لایپزیش هر 3 با 9 امتیاز و به ترتیب با تفاضل گل در ردههای اول تا سوم هستند و برای صدرنشینی و صعود تلاش میکنند.
معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان برنامه و بودجه درگفتوگو با «ایران» تشریح کرد
پیام سیاسی بودجه 1400 به جهان
- باید مستی و مستوری کنیم
-تلاش دولت این است که عدالت اجتماعی را محقق کند
-اگر صادرات نفت به این میزان محقق نشود، در داخل پیش فروش میشود
-دولت به جای کلنگ زنی ترجیح داد طرحهای نیمه تمام را تکمیل کند
-رئیس جمهوری مرد صلح و گفت وگواست اما اگر در جایی ببیند طرف مقابل دست به شمشیر برده، شمشیر میکشد
-شرایط به گونهای است که میتوانیم تحریمها را بشکنیم
-طرح جدید مجلس برای این نبود که تحریمها تشدید شود
منصور بيطرف - سياوش رضايي
پس از ماهها و پایان فصل تدوین بودجه، ساختمان قدیمی سازمان برنامه و بودجه درمیدان بهارستان به شرایط عادی بازگشته است و هرچند تا زمان تصویب آن درمجلس راه درازی باقی است، اما فرصت مناسبی برای گفتوگو با محمدباقر نوبخت معاون رئیسجمهوری و رئیس این سازمان است. برهمین اساس در یک عصر پاییزی در طبقه نهم این ساختمان میهمان رئیس سازمان شدیم تا به تمام ابهامات و پرسشهایی که درباره لایحه 1400 مطرح شده پاسخ دهد. گرچه در روزهای اخیر نوبخت در برنامههای مختلف و متعددی جزئیات لایحه بودجه سال آینده را تشریح کرده است، ولی یک گفتوگوی صریح بهتر میتواند به پرسشهای بسیار درباره این سند مالی پاسخ دهد. آخرین لایحه بودجه دولت دوازدهم در روز 12 آذرماه درحالی راهی مجلس شد که با انتقادات بسیاری مواجه است. به اعتقاد منتقدان بسیاری از اعداد و ارقام آن خوش بینانه است و رشد بالای آن نسبت به بودجه امسال جای سؤال دارد. بخشهای مختلف این لایحه از درآمدهای نفتی گرفته تا فروش اوراق و مالیات با اما و اگرهای زیادی از سوی نمایندگان مجلس یازدهم روبهرو شده است. برخی آن را بودجه رؤیاها نام گذاشتهاند و برخی دیگر از همان ابتدا خواستار رد کلیات آن شدهاند. اما محمدباقر نوبخت درگفتوگوی یک و نیم ساعته خود با «ایران» برای تمام این نقدها پاسخهای روشنی دارد.
101 سال از نظام بودجهریزی کشور میگذرد و این نظام در طول این سالها بخصوص پس از جنگ تحولات زیادی داشته است. اما در سالهای اخیر بودجه تفاوتهای بارزی نسبت به گذشته پیدا کرده و دراین میان لایحه بودجه 1400 متفاوتتر از همه بسته شده است. شما دراین سالها برای بودجهریزی با چه مصائب و مشکلاتی روبهرو بوده اید؟
با وجودی که بودجهریزی عملیاتی از سال 1380 مطرح شده است، اما اقدامات کافی برای اجرای آن انجام نشده بود به طوری که از سال 1392 روش بودجهریزی مبتنی بر عملکرد را در دولت یازدهم به طور جدی ادامه دادیم که هم اکنون کامل شده است. تمام دستگاههای اجرایی برای دریافت اعتبار جاری یا عمرانی باید در ابتدا مشخص کنند که آیا این برنامه در حیطه وظایف آنها قرار دارد و بهصورت دقیق چه اقدامات مشخصی را قصد دارند اجرا کنند.
دراین روش بهصورت جزئی قیمت تمام شده فعالیتهای دستگاههای اجرایی مشخص شده است. برای مثال وزارت آموزش و پرورش براساس تعداد دانشآموزانی که در هر سال آموزش میدهد بودجه دریافت میکند که قیمت تمام شده آن نیز با شاخصهای دقیق تعیین شده است. بدین ترتیب تمام دستگاهها حتی دستگاههایی که فعالیتهای کیفی انجام میدهند با این حساب قیمت تمام شده، بودجه دریافت میکنند. براین اساس بودجه برای هر سال بر مبنای صفر تدوین میشود به این معنا که دستگاهها باید برای هر سال مستندات خود را ارائه کنند و این گونه نیست که بودجه سال قبل آنها با درصدی از رشد تخصیص داده شود.
بنابراین بودجه بهصورت سه ماهه به دستگاهها پرداخت میشود که باید برای دریافت بودجه سه ماهه دوم اهداف تعیین شده در سه ماهه اول را محقق کنند. درپایان سه ماهه نخست عملکرد دستگاهها مورد بررسی قرار میگیرد و طبق این روش درصورت تحقق اهداف، بودجه سه ماهه دوم پرداخت خواهد شد.
اما مشکل این است که درصورتی که دستگاهها اهداف تعیین شده را عملیاتی نکنند، سازمان برنامه و بودجه امکان این را ندارد که بودجه یک دستگاه را پرداخت نکند. درواقع مهمترین مشکل در اجرای بودجهریزی عملیاتی نبود ضمانت اجراست. بندی تحت عنوان «و» در خزانهداری کل کشور داریم که در اولویت باید حقوق کارکنان پرداخت شود و این درحالی است که ممکن است بخشی از پرسنل یک دستگاه وظایف خود را اجرا نکرده باشند، اما امکان حذف بودجه وجود ندارد. البته با وجود این مشکل بزرگ دیگر مانند گذشته بودجه دستگاهها براساس چانه زنی و افزایش سالانه پرداخت نمیشود.
این مشکلی است که در طول سالهای قبل هم وجود داشته است. سؤال مشخص من درخصوص لایحه بودجه 1400 این است که این بودجه تحت تأثیر افزایش شدید قیمت ارز، کالاها و هزینهها قرار داشته است. از سوی دیگر همچنان با محدودیتهای تحریم مواجه هستیم. این مشکلات را در لایحه بودجه سال آینده چگونه برطرف میکنید؟
بزرگترین مشکل برای تدوین لایحه بودجه سال آینده، قطعیتها و عدم قطعیت هاست. انتظار این است که پیشبینیها درست باشد. طبق ماده اول قانون محاسبات، بودجه برنامهای مشتمل بر پیشبینی منابع، برآورد مصارف برای امور مختلف و دسترسی به اهداف تعیین شده است و بنابراین کل بودجههای سنواتی یک پیشبینی است.
حال سؤال این است که آیا این پیشبینی برای محقق شدن، نیازمند یک ثبات نیست؟ متأسفانه در شرایط فعلی دارای این ثبات نیستیم. دراین شرایط که دچار تحریم هستیم اینکه چقدر موفق شویم که برای مثال محمولههای نفتی خود را ازمعابر دریایی گوناگون که از بالا توسط پهپادها رهگیری و رصد میشود را به مقصد برسانیم و در نهایت در وضعیت تحریم بانکی، پول آن را به کشور برگردانیم، اهمیت زیادی دارد. بانک مرکزی نیز باید ارزی که دریافت میکند به ریال تبدیل کند. بنابراین هم اکنون بشدت دچار شرایط عدم قطعیت هستیم و به دشواری عمل میکنیم.
در هشت ماهه اول سال جاری براساس گزارش خزانهداری کل کشور، 50 هزار میلیارد تومان از منابعی که در قانون بودجه پیشبینی شده بود محقق نشد. براین اساس به اندازه 50 هزار میلیارد تومان باید از بودجه دستگاهها کاهش میدادیم. دراین مدت 31 هزار میلیارد تومان از بودجهای که میان دستگاهها تقسیم شده بود را صرفهجویی کردیم. مابقی آن نیز از محل تنخواهی که طبق قانون برای استفاده دولت پیشبینی شده است، تأمین کردیم. البته طبق قانون در سالجاری دولت اجازه استفاده از 39 هزار میلیارد تومان از تنخواه بانک مرکزی نزد خزانهداری کل را دارد که خوشبختانه از این مبلغ تنها 19 هزار میلیارد تومان استفاده کردهایم و همچنان 20 هزار میلیارد تومان آن استفاده نشده و درواقع صرفهجویی شده است.
اما در شرایطی که بهدلیل مشکلات اقتصادی سفره مردم کوچکتر شده است، کاهش بودجه دستگاهها و صرفهجویی نباید روی دریافتی کارکنان تأثیر بگذارد و موجب کاهش حقوق کارکنان و بازنشستگان شود. دراین زمینه یک سیاست توأمان داریم، برای صرفهجویی به هیچ عنوان سراغ اعتباراتی که با سفره کارکنان و بازنشستگان که بخشی از جمعیت کشور را تشکیل میدهند، نمیرویم و حتی در شرایط صرفهجویی اعتبارات این بخشها را نیز افزایش میدهیم و از محلهای دیگر این صرفهجویی انجام میشود.
بههمین جهت درحالی که در هشت ماهه امسال 31 هزار میلیارد تومان صرفهجویی داشتیم، بودجه هزینهای 35 درصد نسبت به سال قبل بیشتر شد. از همین محل نیز 53 درصد به پرداختی کارکنان افزوده شده است. درواقع باید «مستی و مستوری» کنیم، یعنی هم صرفهجویی کنیم و هم آنچه سهم مردم است کاهش نیابد.
درهمین راستا از سال گذشته تاکنون 50 درصد به امتیازات فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری اضافه شد. در فروردین ماه امسال نیز 15 درصد به حقوق سالانه کارکنان افزوده شد. ضمن اینکه حقوق بازنشستگان نیزبا اجرای طرح همسانسازی ترمیم شد.
با توجه به مشکلات اقتصادی زیادی که مردم با آن مواجه هستند، سیاست دولت در نحوه صرفهجویی هزینهها کمکی به مردم کرده است؟
طی روزهای اخیر، مرکز آمار ایران گزارش رشد اقتصادی فصل تابستان امسال را منتشر کرد. دراین گزارش میزان رشد مصرف خصوصی و دولتی نیز اعلام شده است. طی دورههای گذشته همواره هزینه مصرف خصوصی با افت همراه بوده است بهطوری که در بهار سال 98 این نرخ منفی 9.6 درصد بود یعنی اینکه مردم بهدلیل کاهش قدرت خرید 9.6 درصد کمتر از بهار سال 97 مصرف کردهاند. این گزارش نشان میدهد با این سیاستی که ما درپیش گرفتیم برخلاف سالهای گذشته که هم مصرف بخش خصوصی و هم دولتی رو به کاهش بود، از شش ماه ابتدایی امسال، بویژه در تابستان دولت 12.2 درصد رشد مثبت در مصرف داشته است و به تبع آن مصرف خصوصی نیز به منفی 6 دهم درصد رسید. هرچند هنوز این نرخ منفی است اما جلو رشد بسیار منفی آن گرفته شده است. بدین ترتیب افزایش حقوق و پرداختی به کارکنان اثر خود را دراین بخش نشان داده است.
در بخش دولتی نیز درهشت ماهه امسال 52 هزار میلیارد تومان برای طرحهای عمرانی پرداخت شده است. درحالی که در سالهای گذشته به پیمانکاران طرحهای عمرانی اسناد خزانه واگذار میشد که باید آن را نقد میکردند، در سالجاری دولت خود این اسناد را در بورس نقد کرد و بهصورت نقدی به پیمانکاران پرداختی انجام شد. این 52 هزار میلیارد تومان که برای طرحهای عمرانی پرداخت شده، نسبت به مدت مشابه سال قبل 65 درصد افزایش یافته است که حتی اگر نرخ تورم را هم از آن خارج کنیم همچنان عدد بزرگی است.
برهمین اساس، افزایش پرداختی اعتبارات عمرانی نیز باعث شد تا 5.4 درصد سرمایهگذاری بخش ساختمان افزایش یابد. هرچند سرمایهگذاری در ماشینآلات بهعنوان شق دوم سرمایهگذاری منفی است. این باعث شد تا درمجموع تشکیل سرمایه ثابت 1.4 درصد مثبت شود. مجموع این تغییرات باعث شد تا نرخ رشد اقتصادی کشور در تابستان هم مثبت شود، هرچند این نرخ مثبت تنها 2 دهم درصد است، ولی نسبت به فصول قبل بهبود قابل توجهی داشته است. به طوری که در بهار امسال نرخ رشد اقتصادی منفی 4.1درصد، زمستان سال قبل منفی 5.8 و تابستان سال قبل منفی 10.1 درصد بوده است که بهبود آن به مثبت 2 دهم درصد علامت خوبی است. این نشان میدهد حتی با اعتبارات محدود نیز اگر هوشمندانه عمل کنیم، میتوان کارهای بزرگی انجام داد.
اما همچنان با شرایط نرمال فاصله زیادی داریم؟
با وجود تمام تلاشهایی که صورت گرفته و رشد منفی این بخشها کمتر شده است، اما همانگونه که اشاره شد بهدلیل رشد شدید نرخ ارز و مشکلاتی که تحریم و محاصره اقتصادی برای کشور ایجاد کرده همچنان در شرایط عادی قرار نداریم.
برخی بهگونهای از دولت انتظار دارند و خواهان بهبود چنین شاخصهایی هستند که گویی شرایط کشور کاملاً عادی و بدون محدودیت است. اما واقعیت این است که مشکلات تحریم بشدت روی درآمدهای ارزی بانک مرکزی نیز تأثیر گذاشته است. برهمین اساس میزان ارزی که برای تأمین برخی از کالاهای اساسی مانند نهادههای دام و طیور در سالجاری تخصیص داده شد کمتر از سال قبل است، اما بانک مرکزی نیز بهدلیل محدودیتها چاره دیگری ندارد.
بههر روی در شرایطی قرار داریم که طرف مقابل قصد داشت با اعمال فشار و محدودیتها باعث نارضایتی مردم و توقف چرخهای اقتصاد کشور شود، اما با اجرای این سیاستها توانستیم، مانع تحقق اهداف آنها شویم. همانگونه که اشاره شد، هرچند با محدودیتهای زیادی همراه هستیم اما درکنار افزایش حقوق شاغلان با اجرای همسانسازی توانستیم بخشی از افزایش هزینههایی که بر دوش بازنشستگان است را تا حدودی جبران کنیم.
یعنی درجهت تحقق عدالت اجتماعی گام برمیدارید؟
تمام تلاش دولت این است که عدالت اجتماعی را محقق کند. درهمین راستا پرداخت به خانوارهای تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی بیش از 5 برابر شده است. نگاهی به این موضوع که بودجه 841 هزار میلیارد تومانی پیشبینی شده برای سال آینده برای چه بخشهایی و چگونه هزینه خواهد شد، خود گویای همه چیز است. درمجموع هزینهها دارای 10 امر است. بیشترین سهم از بودجه درمیان این امور دهگانه مربوط به امور رفاه اجتماعی و بعد از آن آموزش و پژوهش، سپس دفاعی - امنیتی و سلامت است.
این سهمبندی، اراده و اهداف دولت را نشان میدهد. دراین سالها توجه به عدالت اجتماعی بوده است در بخشهایی هم که کم بوده منابع دراختیار نداشتهایم، ولی با این حال بیشترین سهم را به امر رفاهی و حقوق دادهایم. هماکنون صدهزار واحد مسکونی در سیستان و بلوچستان، جنوب کرمان، خراسان جنوبی، چهارمحال و بختیاری و... برای کپرنشینان و محرومان در حال احداث هستیم که 25 هزار واحد آن تحویل و بقیه تا پایان سال و بهار سال آینده تحویل میشود.
انتقاداتی از سوی مجلس درباره کسری بودجه و نبود نگاه عدالت اجتماعی به لایحه بودجه سال آینده مطرح شده است بهطوری که میزان کسری بودجه در سال آینده به میزان قابل توجهی نسبت به سال قبل افزایش یافته است. برای این انتقادات چه پاسخی دارید؟
درابتدا باید گفت، لایحه بودجه 1400 بدون کسری بسته شده وکسری بودجه صفر است، اما تراز عملیاتی منفی است یعنی درآمدها و هزینههای ما ناتراز است.
برای لایحه سال آینده 841 هزارمیلیارد تومان منابع درنظر گرفته ایم، اما امکان ندارد که مجلس این رقم را افزایش ندهد. ممکن است که گفته شود این رقم زیاد است اما این مباحث بهدلیل نبود اطلاعات و وقوف کامل نسبت به بودجه است.
باید دید که این پول بین 10 امور بودجهای چگونه توزیع شده است. از این بودجه بیشترین سهم با 168 هزار میلیارد تومان متعلق به امور اجتماعی و رفاهی است که شامل بازنشستگان، کمیته امداد، بهزیستی، بیمه و... است. اگر کسی بتواند از این رقم کم بکند به معنای بیتجربگی ماست. اعتبارات تمام این بخشها مانند کمیته امداد و بهزیستی و صندوق بازنشستگی بر اساس استدلالهای متقن تخصیص داده شده و بهدلیل کمبود منابع حتی به میزان کافی نیز نبوده است.
فصل دیگری که بیشترین سهم را از بودجه عمومی دارد، آموزش و پژوهش (به صورت عمده حقوق فرهنگیان) است که اگرمجلس بتواند از این فصل، رقمی کم کند باید یک مدال بر سینه آن آویخت. پس از آن امور دفاعی و امنیتی است که اصلاً نمیتوان به آن ورود کرد. مسئولان این بخش بحق، استدلال میکنند که در شرایط فعلی که کشور با تهدیدهای مختلفی مواجه است باید اعتبار کافی داشته باشند، اما با شرمندگی اعلام میکنیم که بیش از این امکان افزایش نیست. چهارمین بخش هم سلامت است که در دوران شیوع کرونا به افزایش کادر درمانی بشدت نیاز است. برای این منظور مجوز استخدام 30 هزار نفر به وزارت بهداشت داده شده اما این درحالی است که تقاضای وزارت بهداشت استخدام 100 هزار نیروی جدید است.
تمام این اعتبارات تحت چنین شرایطی بسته شده است. این بخشها تک به تک و جزء به جزء براساس قیمت تمام شده فعالیتها محاسبه شده است. گفتن اینکه بودجه زیاد است ساده است ولی عملی کردن کاهش آن ممکن نیست.
مگر برای مجلس محترم منع قانونی وجود دارد که ارقام بودجه را کاهش دهد، چرا که دولت تنها پیشبینیهای خود را به مجلس تقدیم میکند. دولت در لایحه سال آینده 317 هزار میلیارد تومان درآمد، 225 هزار میلیارد تومان واگذاری داراییهای سرمایهای و 298 هزار میلیارد تومان واگذاری داراییهای مالی پیشبینی کرده است. اما نه تنها این مجلس که هیچ مجلسی نمیتواند بودجه این بخشها را کاهش دهد. شخص من که پیش از این در کمیسیون برنامه و بودجه مجلس فعالیت میکردم همواره نسبت به بالا بودن و غیرمتعادل بودن بودجه پیشنهادی دولت انتقاد میکردیم، اما درنهایت بودجه توسط مجلس با افزایش به تصویب میرسید.
از سوی دیگر، سازمان برنامه و بودجه علاوه بر تدوین بودجه وظیفه تخصیص و اجرای آن را هم برعهده دارد و بنابراین آن را مدیریت میکند. «چو دخلت نیست، خرج آهستهتر کن». تمام این اعداد پیش بینی است و اگر محقق نشد و کمتر شد به همان میزان از هزینهها میکاهیم. در هشت سالی که در سازمان برنامه و بودجه فعال هستم، در هیچ سالی بودجه با کسری اجرا نشد به این معنا که در پایان مصارف و منابع با هم تراز و تنخواه بانک مرکزی نیز تسویه میشد. امسال و سال آینده نیز به همین روال کار را دنبال میکنیم و از این ناحیه مشکلی وجود ندارد. ضمن اینکه درکنار مدیریت اجرا، تجربه سالهای قبل هم به ما در تدوین یک بودجه متعادل کمک کرده است.
پاسخ شما به نقدهایی که درخصوص نبود عدالت اجتماعی در تدوین بودجه مطرح شده است، چیست؟
انتقاداتی که درخصوص نبود عدالت اجتماعی در لایحه سال آینده مطرح میشود نیز عمدتاً بهدلیل کم اطلاعی است، وگرنه عمده افراد براساس دلسوزی این نقدها را مطرح میکنند. همانگونه که اشاره شد نحوه تقسیم بودجه میان امور دهگانه نشان میدهد که دولت بهدنبال عدالت اجتماعی است. علاوه براین، 16 هزار میلیارد تومان با تمام مشکلات و کاستیها در لایحه 1400 برای کاهش فقر مطلق در بودجه سال آینده تخصیص داده شده است.
دولت به راحتی میتوانست به جای پیشبینی فروش روزانه 2.3 میلیون بشکه، بودجه خود را با صادرات یک میلیون بشکه در روز ببندد. برای این کار تنها با افزایش نرخ تسعیر ارز همان درآمد کسب میشد. درحالی که دولت نرخ تسعیر ارز را 11 هزار و 500 تومان درنظر گرفته، میتوانست این رقم را به 20 یا 22 هزار تومان افزایش دهد. اما دولت قصد ندارد ارزش پول ملی بیش از این کاهش یابد. این اعداد و ارقام اگر ضربدر 20 هزار تومان شود، تمام هزینهها پوشش داده میشد.
در لایحه سال آینده، بودجه کل 20 درصد و بودجه عمومی 47 درصد رشد داشته است. علت اصلی این رشد، افزایش نرخ ارز بوده است؟
بله، بخش عمده این رشد بهدلیل رشد نرخ ارز بوده است و بخش دیگر به فعالیت برخی از شرکتهای دولتی مربوط میشود. البته برداشت عموم از شرکت دولتی با واقعیت تطبیق ندارد. چرا که بسیاری از این دستگاهها که تحت عنوان شرکت دولتی آمده است نباید بهعنوان شرکت تلقی شود. شرکتی که بیشترین کمک دولتی را دریافت میکند، سازمان صداوسیماست بهطوری که 60 درصد از کل کمکهای دولت را بهخود اختصاص میدهد. این سازمان بهعنوان شرکت محسوب میشود، اما آیا میتوان توقع سودآوری از آن داشت.
البته درلایحه 1400 بودجه صداوسیما با رشد بالایی هم همراه بوده است؟
بخش عمده این افزایش برای حقوق و دستمزد کارکنان این سازمان است. هرچند کارکنان این سازمان کارمند دولت نیستند، اما به هر روی دولت خود را موظف میداند به این سازمان کمک کند.
وضعیت سایر شرکتهای دولتی چگونه است؟
یکی دیگر از شرکتهای دولتی، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است. آیا میتوان از این کانون با توجه به مأموریتهای آن انتظار سود داشت. شرکت دیگری که در لیست شرکتهای دولتی قرار دارد، بازرگانی دولتی ایران است که تنها وظیفه آن واردات و تأمین کالاهای اساسی است. همچنین شرکتهای آب و فاضلاب روستایی، شرکت راهآهن و... که بهدلیل تکالیف قانونی محوله به آنها اجازه افزایش و آزادسازی قیمت خدمات خود را ندارند و در لیست شرکتهای دولتی قرار دارند و به همین دلیل زیانده هستند. البته حدود 10 شرکت بزرگ مانند شرکت نفت، گاز و... در لیست شرکتهای دولتی هستند که بار اصلی درآمدزایی را در میان شرکتهای دولتی برعهده دارند. وگرنه سایر شرکتهای دولتی بهدلیل وظایف عمدتاً حاکمیتی که به آنها محول شده سودآور نیستند و توان پرداخت مالیات هم ندارند.
طی روزهای اخیر درباره اتکای بودجه به درآمدهای نفتی انتقادات زیادی مطرح شده است. اعداد لایحه بودجه سال آینده نشان میدهد که وابستگی بودجه به نفت به 23 درصد رسیده است. درکنار مباحث اقتصادی، صادرات روزانه 2.3 میلیون بشکه نفت چه پیام سیاسی بههمراه دارد؟
میزان وابستگی بودجه به نفت نسبت به سالهای گذشته که به 50 درصد میرسید، عدد پایینی است. همانگونه که اشاره کردید این اعداد، یک پیام سیاسی نیز برای سایر کشورها دارد و آن این است که تحدید و تحریم فروش نفت ظالمانه است. در سالهای اخیردرگیریهایی با دولت امریکا داشتیم که اعتقاد داریم این محدودیتها باید برداشته شود.
درهمین راستا، مجلس در قالب طرح «اقدام راهبردی برای لغو تحریم»، خواستار لغو تمام تحریمها در مدت کوتاهی شده است. براین اساس مجلس هم باید این انتظار را داشته باشد که دولت نیز دراین راستا گام بردارد و سهم خود را طلب کند. علاوه براین، ایران در سازمان اوپک برای صادرات نفت سهمیهای دارد که باید از آن صیانت کرد. نمیتوان این سهمیه را به عربستان و دیگر کشورها بخشید چرا که اگر این سهمیه به سایر کشورها برسد، بازپسگیری آن هم بسیار دشوار خواهد بود.
در سالهای نه چندان دور صادرات نفت ایران روزانه 2.8 میلیون بشکه بوده که صادرات 2.3 میلیون بشکه عدد بزرگی نیست و قابل تحقق است. ضمن این که رئیسجمهوری تأکید کردهاند که معادل ریالی یک میلیون بشکه از این رقم باید برای توسعه زیربناها و برنامههای حمایتی از مردم تخصیص داده شود. به هر روی پس از سه سال سختی که مردم تحمل کردهاند، نمیتوان گفت که گشایش منتفی است و افزایش فروش نفت حق ایران است.
برخی منتقدان اعتقاد دارند که امکان فروش این میزان نفت وجود ندارد؟
بله ممکن است برخی بگویند که امکان فروش این میزان نفت وجود ندارد. درصورتی که این امکان هم فراهم نشود، طبق برنامهریزی صورت گرفته از طریق پیش فروش نفت در داخل این عدد محقق خواهد شد. دراین راستا میتوان در قالب یک صندوق ETF قابل معامله و فروش واحدهای آن به مردم یا انتشار و فروش اوراق از نقدینگی انبوهی که در کشور وجود دارد، استفاده کرد. درمجموع این باعث نمیشود که ما جا بمانیم. ما یک درآمد 317 هزار میلیارد تومانی در بودجه سال آینده داریم که ممکن است تحقق پیدا کند یا نکند. حتی در صورت تحقق نسبت به هزینههای 648 هزار میلیارد تومانی نیاز داریم که بخشی از داراییهای خود را بفروشیم یا در قالب داراییهای سرمایهای نفت میفروشیم یا در قالب داراییهای مالی اوراق به فروش میرسانیم. هرچه نتوانیم نفت بفروشیم با فروش اوراق آن را جبران میکنیم و اگر فروش نفت محقق شود، اوراق کمتری فروخته میشود. درهمین راستا رهبر معظم انقلاب نیز تأکید فرمودهاند که بهترین راهکار تأمین کسری بودجه فروش اوراق و سهام شرکتهای دولتی است.
درخصوص فروش اوراق، درصورتی که مردم استقبال نکنند بانکها موظفند اوراق را خریداری کنند که تبعات منفی برای شبکه بانکی و اقتصاد ملی دارد؟
هم مردم و هم بانکها اوراق را خریداری میکنند.ضمن این که هر سال علاوه بر اوراقی که میفروشیم، اوراق سررسید شده سالهای قبل را هم دریافت میکنیم. امسال سه قلم داریم؛ یک قلم هزینهای است که بالغ بر600 هزار میلیارد تومان مربوط به حقوق است. دوم مربوط به طرحهای عمرانی با 104 هزار میلیارد تومان میشود و قلم سوم، تملک داراییهای مالی است. درمجموع اوراقی که از سالهای قبل سررسیده شده بیش از 100 هزار میلیارد تومان اصل اوراق و 50 هزار میلیارد تومان سود آن است. بدین ترتیب اینگونه نیست که اوراقهای منتشر شده مدام روی هم انباشته شود چرا که هر سال دولت بخشی از اوراق سالهای قبل را بازخرید میکند.
انتشار و فروش این حجم از اوراق برای دولتهای بعدی مشکل ایجاد نمیکند؟
برخی میگویند که دولت برای دولتهای آینده بدهی ایجاد کرده است، اما باید پرسید که چه میزان درآمد و سرمایهگذاری برای دولتهای آینده از محل همین اوراق ایجاد شده است. تکمیل پنج راهآهن بزرگ کشور شامل راهآهن همدان، کرمانشاه، ارومیه، گیلان و تبریز از محل همین اوراق انجام شده است که منافع اقتصادی بزرگی در سالهای آینده برای کشور به همراه خواهد داشت. هرچه اجرای طرحهای اینچنینی به تأخیر بیفتد، ضمن افزایش هزینهها، عدم النفع زیادی نیز به همراه دارد.
دولت حداکثر 22 درصد سود به اوراق پرداخت میکند در صورتی که اگر از طریق فروش اوراق این طرحها اجرا نمیشد، به مراتب بیش از سودی که پرداخت میشود، هزینههای بیشتری برای کشور داشت.
ابتکاری که این دولت در شرایط تحریم و دست خالی، برای اجرای طرحهای عمرانی انجام داد به طوری که هر پنجشنبه که تعدادی طرح به بهرهبرداری میرسد، منافع زیادی برای کشور ایجاد می کند. با این ابتکارهم امنیت کشور حفظ شد و هم از نظر اقتصادی صرفه بزرگی ایجاد شد. وگرنه باید بهدلیل نداشتن پول دست روی دست میگذاشتیم و کسی هم نمیتوانست ما را توبیخ کند، اما ریسک کردیم و با ابتکار طرحهای مهمی را تکمیل و به بهرهبرداری رساندیم و پول فروش اوراق را به سرمایه تبدیل کردیم که این پول به راهآهن، آزادراه و... تبدیل شد. در شرایط تحریم و با فروش اوراق، بزرگترین تونل کشور در آزادراه تهران- شمال به مرحله نهایی رسیده است.
برخلاف روال دورههای قبل، دولت بهجای شروع و کلنگ زنی طرحهای عمرانی جدید بهنام خود، ترجیح داد که طرحهای نیمه تمام دولتهای قبل را که هنگام کلنگ زنی روی آنها تبلیغات زیادی هم شده بود، تکمیل و به بهرهبرداری برساند. دراین زمینه تأکید شخص رئیسجمهوری بر پرهیز از شروع طرحهای جدید و اتمام طرحهای نیمه تمام قبلی، البته براساس اولویتبندی است که با مشورت مسئولان محلی اولویتبندی شدهاند.
در زمان مقتضی تمام مستندات مربوط به آثار مثبت انتشار اوراق را منتشر خواهیم کرد. دولت در شرایط سخت تحریم با این سیاست توانست طرحهای خود را نیز اجرا کند.
درسالجاری بهدلیل رونق بالای بازار سرمایه، دولت به راحتی توانست اوراق خود را در این بازار به فروش برساند، اما در سال آینده ممکن است چنین رونقی در بورس نداشته باشیم. دراین صورت دولت چگونه میتواند اوراق خود را بفروشد؟
لزوماً، اوراق تنها از طریق بورس فروخته نمیشود. بسته به شرایط هم میتوان اوراق را در بورس و هم خارج از این بازار به فروش رساند. در این زمینه مشکلی وجود ندارد. البته معتقدیم که اگر سهام یا اوراق جدیدی از سوی دولت عرضه شود، خود باعث رونق بازار خواهد شد. چرا که اوراق دولتی جزو کم ریسکترین اوراق است که با سود قابل قبولی عرضه میشود و به همین دلیل مردم و سرمایهگذاران نیز از آن استقبال میکنند.
خوشبختانه در طول سالهای قبل پرداخت اصل و سود اوراق دولتی حتی یک روز نکول و تأخیر نداشته است و همواره چند روز زودتر از سررسید، اصل و فرع اوراق پرداخت شده است. اوراق مانند حقوق کارکنان دولت در اولویت خزانهداری کل برای پرداخت قرار دارد. به این معنا که درابتدا حقوق و بدهی مربوط به اوراق پرداخت میشود و سپس سایر موارد در دستور کار خزانهداری کل قرار میگیرد.
در سال آینده دولت با افزایش صادرات نفت این پیام را به دنیا مخابره کرد که شرایط تغییر خواهد کرد. شما بهعنوان مدیری که هشت سال در دولت در تدوین برنامه و بودجه فعال بوده اید، سال 1400 را چگونه پیشبینی میکنید؟ این در شرایطی است که سال آینده بهدلایل مختلفی از جمله برگزاری انتخابات ریاست جمهوری کشور و همچنین تغییراتی که در فضای بینالملل ایجاد خواهد شد، سال ویژهای نیز است؟
زمانی است که براساس مبانی نظری صحبت میکنیم و گاه براساس تجربه و مبانی عملی سخن میگوییم. بهنظر میرسد برای پاسخ به این پرسش باید از تجربه سالهای گذشته استفاده کرد. دراین زمینه طرح چند پرسش اهمیت دارد.
آیا میتوان انتظار داشت که نرخ ارز طی چندین سال ثابت باقی بماند؟ آیا میشود به جای جهش قیمتی فعلی، نرخ تورم کشور کاهنده و تک رقمی شود؟ آیا میتوان نرخ رشد اقتصادی از 2 دهم مثبت فصل تابستان امسال، دو رقمی شود و به 14 درصد برسد؟ این شرایطی که در این پرسشها مطرح شد، شرایط رؤیایی است که در شرایط فعلی میتوان تصور کرد. این درحالی است که درهمین چند سال قبل و در دولت یازدهم همه این موارد را تجربه کردیم.
اما سؤال اصلی این است که درچه وضعیتی دولت یازدهم توانست به این دستاوردها برسد و در کنار تک رقمی کردن تورم، رشد اقتصادی دو رقمی را محقق و نرخ ارز را برای سالها ثابت نگه دارد؟ اگر ثبات سیاسی و اقتصادی وجود داشته باشد و اقتصاد ایران با این همه ریسک و محدودیت مواجه نباشد و از تحریم خارج شود به طور قطع میتوان یک بار دیگر به تمام این آرزوها دست یافت.
سؤال بعدی این است که آیا میتوان امید داشت که تحریمها لغو شود؟ یک پاسخ میتواند این باشد که خیر، امکان لغو تحریم در سال آینده وجود ندارد و شرایط به همین نحو ادامه مییابد. ما در همین شرایط تحریم نیز میتوانیم ادامه دهیم. مگر در سه سال گذشته که شدیدترین و بیسابقهترین تحریمها بر کشور اعمال شد، مقاومت نکردیم؟ کدام یک از مسئولان دولتی پرچم سفید بالا برد؟ از همین دولتمرد و رئیسجمهوری کشور که دنبال کننده مسیرهای دیپلماتیک است، مگر تندترین مواضع را در برابر امریکا و اروپا ندیدیم؟ رئیسجمهوری همان فرد است وهیچ تغییری نکرده است ولی به مقتضای شرایط راه گفتوگو را درپیش گرفت. اما همین کسی که مرد صلح و گفتوگوست، اگر درجایی ببیند طرف مقابل دست به شمشیر برده است، شمشیر میکشد.
ما نشان دادیم، همه کسانی که به مبانی و اصول پایبند هستند، زمانی که شرایط ایجاب کند و ببینیم که سنجیدهترین راهکار مقاومت است، همان موضع تند را دنبال و مقاومت میکنیم. کدام یک از اعضای دولت دراین مدت خلاف این رویه گام برداشته است. درحالی که رئیسجمهوری امریکا بارها و بارها خواستار مذاکره و گفتوگو با رئیسجمهوری کشورمان شده بود، اما رئیس دولت به این خواسته پاسخ مثبت نداد. درحالی که اگر بهدنبال مذاکره بود، شرایط آن فراهم بود اما منافع ملی کشور را د رنظر گرفت.
آن طورکه گفته میشود مذاکره، به این معنا نیست که ما تشنه مذاکره هستیم و اگر شرایط ایجاب کند با دنیا هم دست به یقه میشویم که تاکنون هم شدهایم.
اما در نهایت، هر زد و خوردی باید به انتها برسد. البته اگر نیاز باشد 80 سال هم مقاومت میکنیم، اما به هر روی جنگ ایران و عراق نیز پس از هشت سال به پایان رسید. هرجا هم امکان این وجود داشته باشد که منافع ملی کشور را از راه دیگری تأمین کرد، میتوان آن راه را دنبال کرد.
بنابراین همانگونه که اشاره شد، وجود شرایط باثبات، نبود تحریم و مناسباتی که میان ایران و سایر کشورها وجود داشت، باعث شد تا در دولت یازدهم دستاوردهای بزرگی هم در اقتصاد داشته باشیم. حال باید دید که اساساً میتوان یک بار دیگر چنین شرایطی را فراهم کرد و آیا چشماندازی برای آن وجود دارد؟ به اعتقاد من، چشمانداز آن وجود دارد و امکان تجربه دوباره این شرایط هم هست. هماکنون همه اعتقاد دارند که شرایط کشور و فضای بینالمللی بهگونهای است که میتوانیم تحریمها را بشکنیم. حتی مجلس محترم نیز با همین دیدگاه معتقد است که اگر بهطرف مقابل فشار وارد کند، میتوان ظرف دو ماه تحریمها را شکست. مجلس در طرح جدید خود به دنبال این نبوده که تحریمها تشدید شود، حرف منطقی خود را که خواست مردم هم هست در قالب این طرح مطرح کرده است. برهمین اساس به نظر من همانگونه که مردم خواهان رفع و لغو تحریمها هستند، نمایندگان مجلس نیز دراین راستا گام برداشتهاند.
با تمام این اوصاف، باید گفت که چشم انداز و شرایطی که تحریم برداشته شود و به دستاوردها و آمارهای دولت یازدهم بازگردیم، وجود دارد و من در این زمینه امیدوارم. حتی اگر تحریمها هم لغو نشود و شرایط بههمین روال ادامه یابد میتوانیم این شرایط را مدیریت کنیم، همانگونه که در سالهای اخیر مدیریت کردهایم. شرایط در سال آینده که بدتر از امسال نخواهد شد و بهتر هم خواهد شد.
پس به نوعی «مستی و مستوری» تبدیل به «مشتاقی و مهجوری» میشود؟
بله همینطور است. ما مشتاق رفع موانع پیش روی کشور و مردم هستیم. اما با حفظ اصول و نه به هر قیمتی. کما این که در تمام این سالها با حفظ عزتمندی دراین راه تلاش شد. بههر صورت دیپلماسی هم کاربردی دارد. یک بار نشان داد که قادر است موانع را بردارد و مؤثر باشد و بازهم میتوان از آن استفاده کرد. معتقدم که برای سال 1400 مردم عزیز میتوانند چشم انداز روشنتر و بهتری پیش روی خود داشته باشند.
برای ریاست جمهوری سال آینده نامزد میشوید؟
من برای بازگشت به دانشگاه لحظه شماری میکنم.
خانهنشینی تمایل مردم به نگهداری حیوانات خانگی را بیشتر کرده است
دوستان زبان بسته قرنطینه
مریم طالشی
گزارش نویس
تنهایی بد دردی است، این را کسانی میفهمند که تنها بودهاند. تنهایی نه به معنای انزوا و دور ماندن خودخواسته از جمع، بلکه به معنای مطلق تنهایی و تنها ماندنی که نه به میل و رضایت، که از سر اجبار باشد.
«مادر من قبلاً هم تنها بود. از وقتی پدرم فوت کرده همیشه تنها بوده مگر وقتهایی که ما بچهها به او سر میزدیم. الان خیلی بیشتر از قبل تنهاست چون به خاطر کرونا دیگر نمیتوانیم دور هم جمع شویم، البته دور هم جمع شدنی هم نبود چندان، چون دو تا برادرم مهاجرت کردهاند و فقط من ماندهام و خانوادهام که ماهم میترسیم خانه مادر برویم و دیدارها به همان چند دقیقه جلوی در محدود میشود. به خاطر همین به ذهنم رسید برای مادر یک سرگرمی ایجاد کنم. برایش طوطی خریدم. اولش شاکی شد و گفت این را میخواهم چه کار. اصلاً نمیگذاشت از در ببرمش داخل. میگفت برشدار برو، من حوصله ندارم. گفتم بگذار حالا دو روز بماند. خلاصه با اصرار گذاشت بماند به شرط اینکه دو سه روز بعد بروم دنبالش. دو روز گذشت اما خبری از مادرم نشد. با شناختی که از او داشتم میدانستم باید زنگ بزند و بگوید بیا این را ببر و همین که نگفت، امیدوارکننده بود. خلاصه که سرتان را درد نیاورم، الان مادرم کاملاً راضی است و به پرنده عادت کرده و خیلی روحیهاش بهتر شده. میگوید فکر میکنم این هم یکی از بچههایم است.»
این مادر تنها کسی نیست که در این ایام به مدد حیوان خانگی، تنهاییاش تسکین پیدا کرده است. به گفته رشید عابدینی، فروشنده لوازم جانبی حیوانات خانگی، در این مدت، مراجعه برای خرید غذای حیوانات و لوازم جانبی بیشتر شده و اتفاقاً تعداد زیادی از آنها سالمندان هستند.
«الان با توجه به شرایط قرنطینه، نگهداری از حیوانات خانگی به کمک کسانی میآید که تنها هستند. بعضی میآیند اینجا و معلوم است هیچ سابقهای در نگهداری از حیوانات خانگی ندارند و در این مدت به این کار روی آوردهاند. البته در هر دورهای افراد جدیدی به این جرگه اضافه میشوند ولی کسانی را که در این مدت به نگهداری حیوانات خانگی علاقهمند شدهاند، میتوان به کرونا ربط داد. چیزی که من دیدهام این است که تمایل به نگهداری پرنده و گربه بیشتر است. سگ هم هست اما چون بیرون بردن و گرداندن نیاز دارد، شاید خیلی برای این دوره مناسب نباشد.»
فقط سالمندان نیستند که در خانه تنها ماندهاند. سارای 29 ساله 3 سال است ازدواج کرده. او به عنوان اپراتور یک شرکت کامپیوتری مشغول به کار است اما به خاطر کرونا چند ماهی میشود به صورت شیفتی دورکاری میکند. همسرش، بهیار است و در اورژانس کار میکند: «من آدمی هستم که اصلاً طاقت تنها ماندن ندارم. از وقتی هم که ازدواج کردهام، هر وقت همسرم شب کشیک بود، میرفتم خانه مادرم میماندم. خودم هم سر کار میرفتم و به هرحال مشغول بودم. خانهنشینی خیلی اعصابم را به هم ریخته بود چون دیگر نمیتوانستم دائم هم خانه مادرم بروم و در خانه حبس شده بودم. یک روز همسرم با یک بچه گربه به خانه آمد. گفت مال دوستم است البته دروغ میگفت چون من وسواس تمیزی دارم و همان وقت هم خیلی غر زدم که این را زودتر ببر. کل خانه را روزنامه پهن کرده بودم و کار خانهام چند برابر شده بود. خلاصه که بعد از چند روز گفت این را برای خودت گرفتهام. راستش خیلی عصبانی شدم و گفتم همین چند روز هم به زور نگهش داشتم اما از یک طرف دلم به حال بچه گربه میسوخت چون خیلی کوچک بود و وقتی پیش دامپزشک بردیم هم گفت این بیرون دوام نمیآورد. برای همین دیگر نتوانستم رهایش کنم. حتی یک بار تصمیم گرفتیم واگذارش کنیم اما شنیدم که بعضیها این بچه گربهها را میگیرند و میاندازند جلوی سگ شکاریشان که پاره پارهاش کند یا برای سرگرمی حیوان خانگی دیگرشان میبرند. اینها را که شنیدم دیگر اصلاً راضی نشدم از خانه برود. الان آنقدر به این گربه کوچولو وابسته شدهایم که انگار فرزند خودمان است. خیلی هم شیرین است و با وجودش اصلاً تنهایی را حس نمیکنم. روحیهام هم بهتر شده و احساس نشاط بیشتری دارم.»
امیرعباس سیف، مدیر مرکز دامپزشکی حیوانات هم در این باره حرفهای جالب توجهی دارد: «تعداد مراجعان ما الان روزی 5، 6 تا نسبت به قبل بیشتر شده. دامپزشکی اولین جایی است که مردم بعد از خریدن حیوانات خانگی به آنجا مراجعه میکنند و به همین دلیل میشود اینطور نتیجهگیری کرد که نسبت به دوره قبل از کرونا تمایل مردم به نگهداری از حیوانات خانگی اندکی بیشتر شده و دلیلش هم بیشتر همان تنهایی و کلافگی ناشی از در خانه ماندن است. خیلیها هستند که برای بچههایشان حیوان خانگی میگیرند چون الان که بچهها خصوصاً بیشتر با گوشی تلفن و فضای مجازی مشغول هستند، حیوانات خانگی میتوانند آنها را از این فضا کمی دور کنند و تأثیرات مثبتی در روحیهشان داشته باشد. بچههایی که وظیفه نگهداری از حیوانات خانگی بهشان محول میشود، مسئولیت پذیریشان بیشتر میشود و این چیزی است که حتی در مهدکودکها به والدین توصیه میشود. مشاوران کودک هم چنین توصیهای دارند خصوصاً برای بچههایی که وقت زیادی را پای بازیهای کامپیوتری میگذرانند چون این بچهها عموماً روحیه خشن پیدا میکنند و نگهداری از حیوانات خانگی کمکشان میکند که هم از آن فضای بازیهای کامپیوتری فاصله بگیرند و هم خلق و خویشان آرام تر شود. همچنین نگهداری از حیوانات خانگی صمیمیت بین اعضای خانواده را هم بیشتر میکند اما باید توجه داشت که مراقبت درستی از این حیوانات شود و هیچ وقت فراموش نکنیم که این حیوانات، موجودات زنده و آفریده پروردگار هستند.»
سیف سودمندی حیوانات خانگی برای سالمندان را حتی بیشتر از فایده آن برای کودکان میداند و ادامه میدهد: «خیلی از افراد مسن تنها زندگی میکنند چون فرزندانشان بزرگ شدهاند و از خانه رفتهاند و در این دوران هم به هرحال دید و بازدیدها کمتر شده. نگهداری از حیوانات خانگی، حس تنهایی را در این افراد کم میکند و برایشان بسیار سودمند است. وقتی کسی نیست که با او حرف بزنند، مینشینند و با پرنده یا گربه و سگشان صحبت میکنند و از طرف دیگر وظیفهای که برای نگهداری از او حس میکنند، به آنها این حس را میدهد که کسی به مراقبتشان نیازمند است و همین هم حس اضطراب ناشی از تنهایی و بیمشغله بودنشان را از بین میبرد.»
کرونا تنهایی آدمها را نمایانتر کرده است. به عبارتی بهمان یادآوری کرد و این واقعیت را پیش رویمان آورد که در نهایت همه تنهاییم. این وسط شاید خیلی هم نباید دست و پا بزنیم و به فکر پر کردن تنهایی باشیم. بگذاریم در جانمان ته نشین شود. با تنهایی به صلح برسیم. البته که کار راحتی نیست. این روزها موجودات بیگناه خدا دارند جای خالی عزیزان دور را برای برخی پر میکنند. مونس روزهای کرونایی شدهاند و همدم تنهایی آدمها.
گزارش نویس
تنهایی بد دردی است، این را کسانی میفهمند که تنها بودهاند. تنهایی نه به معنای انزوا و دور ماندن خودخواسته از جمع، بلکه به معنای مطلق تنهایی و تنها ماندنی که نه به میل و رضایت، که از سر اجبار باشد.
«مادر من قبلاً هم تنها بود. از وقتی پدرم فوت کرده همیشه تنها بوده مگر وقتهایی که ما بچهها به او سر میزدیم. الان خیلی بیشتر از قبل تنهاست چون به خاطر کرونا دیگر نمیتوانیم دور هم جمع شویم، البته دور هم جمع شدنی هم نبود چندان، چون دو تا برادرم مهاجرت کردهاند و فقط من ماندهام و خانوادهام که ماهم میترسیم خانه مادر برویم و دیدارها به همان چند دقیقه جلوی در محدود میشود. به خاطر همین به ذهنم رسید برای مادر یک سرگرمی ایجاد کنم. برایش طوطی خریدم. اولش شاکی شد و گفت این را میخواهم چه کار. اصلاً نمیگذاشت از در ببرمش داخل. میگفت برشدار برو، من حوصله ندارم. گفتم بگذار حالا دو روز بماند. خلاصه با اصرار گذاشت بماند به شرط اینکه دو سه روز بعد بروم دنبالش. دو روز گذشت اما خبری از مادرم نشد. با شناختی که از او داشتم میدانستم باید زنگ بزند و بگوید بیا این را ببر و همین که نگفت، امیدوارکننده بود. خلاصه که سرتان را درد نیاورم، الان مادرم کاملاً راضی است و به پرنده عادت کرده و خیلی روحیهاش بهتر شده. میگوید فکر میکنم این هم یکی از بچههایم است.»
این مادر تنها کسی نیست که در این ایام به مدد حیوان خانگی، تنهاییاش تسکین پیدا کرده است. به گفته رشید عابدینی، فروشنده لوازم جانبی حیوانات خانگی، در این مدت، مراجعه برای خرید غذای حیوانات و لوازم جانبی بیشتر شده و اتفاقاً تعداد زیادی از آنها سالمندان هستند.
«الان با توجه به شرایط قرنطینه، نگهداری از حیوانات خانگی به کمک کسانی میآید که تنها هستند. بعضی میآیند اینجا و معلوم است هیچ سابقهای در نگهداری از حیوانات خانگی ندارند و در این مدت به این کار روی آوردهاند. البته در هر دورهای افراد جدیدی به این جرگه اضافه میشوند ولی کسانی را که در این مدت به نگهداری حیوانات خانگی علاقهمند شدهاند، میتوان به کرونا ربط داد. چیزی که من دیدهام این است که تمایل به نگهداری پرنده و گربه بیشتر است. سگ هم هست اما چون بیرون بردن و گرداندن نیاز دارد، شاید خیلی برای این دوره مناسب نباشد.»
فقط سالمندان نیستند که در خانه تنها ماندهاند. سارای 29 ساله 3 سال است ازدواج کرده. او به عنوان اپراتور یک شرکت کامپیوتری مشغول به کار است اما به خاطر کرونا چند ماهی میشود به صورت شیفتی دورکاری میکند. همسرش، بهیار است و در اورژانس کار میکند: «من آدمی هستم که اصلاً طاقت تنها ماندن ندارم. از وقتی هم که ازدواج کردهام، هر وقت همسرم شب کشیک بود، میرفتم خانه مادرم میماندم. خودم هم سر کار میرفتم و به هرحال مشغول بودم. خانهنشینی خیلی اعصابم را به هم ریخته بود چون دیگر نمیتوانستم دائم هم خانه مادرم بروم و در خانه حبس شده بودم. یک روز همسرم با یک بچه گربه به خانه آمد. گفت مال دوستم است البته دروغ میگفت چون من وسواس تمیزی دارم و همان وقت هم خیلی غر زدم که این را زودتر ببر. کل خانه را روزنامه پهن کرده بودم و کار خانهام چند برابر شده بود. خلاصه که بعد از چند روز گفت این را برای خودت گرفتهام. راستش خیلی عصبانی شدم و گفتم همین چند روز هم به زور نگهش داشتم اما از یک طرف دلم به حال بچه گربه میسوخت چون خیلی کوچک بود و وقتی پیش دامپزشک بردیم هم گفت این بیرون دوام نمیآورد. برای همین دیگر نتوانستم رهایش کنم. حتی یک بار تصمیم گرفتیم واگذارش کنیم اما شنیدم که بعضیها این بچه گربهها را میگیرند و میاندازند جلوی سگ شکاریشان که پاره پارهاش کند یا برای سرگرمی حیوان خانگی دیگرشان میبرند. اینها را که شنیدم دیگر اصلاً راضی نشدم از خانه برود. الان آنقدر به این گربه کوچولو وابسته شدهایم که انگار فرزند خودمان است. خیلی هم شیرین است و با وجودش اصلاً تنهایی را حس نمیکنم. روحیهام هم بهتر شده و احساس نشاط بیشتری دارم.»
امیرعباس سیف، مدیر مرکز دامپزشکی حیوانات هم در این باره حرفهای جالب توجهی دارد: «تعداد مراجعان ما الان روزی 5، 6 تا نسبت به قبل بیشتر شده. دامپزشکی اولین جایی است که مردم بعد از خریدن حیوانات خانگی به آنجا مراجعه میکنند و به همین دلیل میشود اینطور نتیجهگیری کرد که نسبت به دوره قبل از کرونا تمایل مردم به نگهداری از حیوانات خانگی اندکی بیشتر شده و دلیلش هم بیشتر همان تنهایی و کلافگی ناشی از در خانه ماندن است. خیلیها هستند که برای بچههایشان حیوان خانگی میگیرند چون الان که بچهها خصوصاً بیشتر با گوشی تلفن و فضای مجازی مشغول هستند، حیوانات خانگی میتوانند آنها را از این فضا کمی دور کنند و تأثیرات مثبتی در روحیهشان داشته باشد. بچههایی که وظیفه نگهداری از حیوانات خانگی بهشان محول میشود، مسئولیت پذیریشان بیشتر میشود و این چیزی است که حتی در مهدکودکها به والدین توصیه میشود. مشاوران کودک هم چنین توصیهای دارند خصوصاً برای بچههایی که وقت زیادی را پای بازیهای کامپیوتری میگذرانند چون این بچهها عموماً روحیه خشن پیدا میکنند و نگهداری از حیوانات خانگی کمکشان میکند که هم از آن فضای بازیهای کامپیوتری فاصله بگیرند و هم خلق و خویشان آرام تر شود. همچنین نگهداری از حیوانات خانگی صمیمیت بین اعضای خانواده را هم بیشتر میکند اما باید توجه داشت که مراقبت درستی از این حیوانات شود و هیچ وقت فراموش نکنیم که این حیوانات، موجودات زنده و آفریده پروردگار هستند.»
سیف سودمندی حیوانات خانگی برای سالمندان را حتی بیشتر از فایده آن برای کودکان میداند و ادامه میدهد: «خیلی از افراد مسن تنها زندگی میکنند چون فرزندانشان بزرگ شدهاند و از خانه رفتهاند و در این دوران هم به هرحال دید و بازدیدها کمتر شده. نگهداری از حیوانات خانگی، حس تنهایی را در این افراد کم میکند و برایشان بسیار سودمند است. وقتی کسی نیست که با او حرف بزنند، مینشینند و با پرنده یا گربه و سگشان صحبت میکنند و از طرف دیگر وظیفهای که برای نگهداری از او حس میکنند، به آنها این حس را میدهد که کسی به مراقبتشان نیازمند است و همین هم حس اضطراب ناشی از تنهایی و بیمشغله بودنشان را از بین میبرد.»
کرونا تنهایی آدمها را نمایانتر کرده است. به عبارتی بهمان یادآوری کرد و این واقعیت را پیش رویمان آورد که در نهایت همه تنهاییم. این وسط شاید خیلی هم نباید دست و پا بزنیم و به فکر پر کردن تنهایی باشیم. بگذاریم در جانمان ته نشین شود. با تنهایی به صلح برسیم. البته که کار راحتی نیست. این روزها موجودات بیگناه خدا دارند جای خالی عزیزان دور را برای برخی پر میکنند. مونس روزهای کرونایی شدهاند و همدم تنهایی آدمها.
معاون اول رئیس جمهوری از ارسال لایحه به بهارستان خبر داد
عزم دولت برای بستن پرونده وقف منابع طبیعی و جنگلها
زهرا کشوری - خبرنگار/ اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهوری در توئیتی از ارسال یک لایحه به مجلس خبر داد. معاون اول رئیسجمهوری در این توئیت انفال را قابل وقف نمیداند و مینویسد: «بیشاز هزار پرونده اختلافی بین سازمان جنگلها و محیط زیست با اوقاف وجود دارد. مراتع دماوند و آقمشهد یکی از آنهاست. لایحهای برای حل این مشکل در دولت تصویب و به مجلس ارائه شده است. جنگلها و محیط زیست ملک مشاع همه ایرانیان و ضامن بین نسلی است؛ از آن نمیگذریم.»
مسعود منصور رئیس سازمان جنگلها، منابع طبیعی و آبخیزداری به «ایران» میگوید: «اگر لایحه ارسالی به بهارستان رأی مثبت مجلس نشینها و شورای نگهبان را بگیرد، تمام اراضی مرتعی و جنگلهای احیا شده، اراضی ملی اعلام و برای همیشه از شمول وقف خارج میشوند.»
لایحهای که از سوی دولت به بهارستان رفت باید از مجلس به شورای نگهبان برود تا قانون برای همیشه وضعیت اراضی جنگلی مرتعی مورد اختلاف سازمان اوقاف را مشخص کند. در حال حاضر قانونی وجود دارد که براساس آن جنگلهای احیا شده پیش از تاریخ ۱۶ اسفند سال ۱۳۶۵ میتوانند در وقف بمانند.
براساس آمارهای مسعود منصور، یک میلیون هکتار از اراضی جنگلی و مرتعی سابقه وقف دارند. مجموع جنگلهای ایران از هیرکانی، تورانی و زاگرسی ۷ درصد از جغرافیای ایران را تشکیل می دهد. این هفت درصد هم با بحرانهای زیادی رو به رو است. طرحهای توسعهای در طول دهههای گذشته بخشهای زیادی از جنگلها را تخریب کرده است. بیماری و آفات هم به جان این لکههای سبز افتاده است.
خشکسالی نیز آنها را تهدید میکند. آتشسوزیها نیز هر ساله از بهار تا پاییز عرصههای مرتعی و جنگلی را تهدید میکند. از بین رفتن پوشش جنگلی به افزایش سیلاب و فرسایش خاک منجر شده است. جنگلها چون سدی در برابر سیلابها رفتار میکنند. شکنندگی و آسیب پذیر شدن پوشش جنگلی باعث شده تا ۵۵ میلیون ایرانی از سوی سیلابهای شدید تهدید شوند.
جنگلها، ریه زمین محسوب میشوند
براساس آخرین آمار مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع، وسعت رویشگاههای جنگلی ایران حدود 12 میلیون هکتار و سرانه هر ایرانی از جنگل، کمتر از دو دهم هکتار است. این میزان یک چهارم سرانه جهانی میشود؛ بنابراین باید توجه ما به حفظ رویشگاههای جنگلی، 4 برابر توجه جهانی باشد. تصویب قانونی که بتواند جنگلها را از شمول وقف خارج سازد یکی از گامهای مهم حفاظت از عرصههای کوچک جنگلی سرزمین خشک و نیمه خشک ایران است.
مسعود منصور میگوید: «برخی اراضی ملی سابقه وقف و ادعای وقفیت دارند. این معضل باید حل شود که بالاخره وقف بمانند یا اراضی ملی اعلام شوند. قانون فعلی در تبصره ۶ قانون الحاقی دو تبصره به قانون میگوید، اراضی ملی شامل وقف نمیشوند مگر اراضیای که قبل از تاریخ ۱۶ اسفند سال ۱۳۶۵ احیا شده باشند. بنابراین سازمان جنگلها براساس این تبصره و آیین نامه دولت، وضعیت اراضی را تعیین می کرد.» اومی گوید: «الان این لایحه به مجلس رفته است تا تبصره و قانون موجود را اصلاح کند و اصالت را به اراضی ملی بدهد.»
تدوین لایحه جدید دولت بهدنبال ورود رسانهها به موضوع وقف کوه دماوند و ۶۵۰۰ هکتار از جنگلهای باستانی آقمشهد ساری تدوین شد. وقف کوه دماوند که نماد ملی جغرافیای ایران است به واکنش افکار عمومی منجر شد.
همزمان پرونده وقف بخش زیادی از یکی از باستانیترین جنگلهای جهان؛ هیرکانی، اخبار منابع طبیعی را در صدر اخبار محیط زیست رسانههای فارسی زبان نشاند. جنگلهای هیرکانی تنها دو درصد از وسعت ایران را تشکیل میدهند. ۳۱۰ هزار هکتار از این جنگلها سال ۹۸ در فهرست جهانی یونسکو قرار گرفت. وسعت جنگلهای هیرکانی دو میلیون هکتار است.
منصور با تأکید بر اینکه همه اراضی جنگلی و مرتعی، ملی هستند، درباره جنگلهای آق مشهد میگوید: «این جنگلها براساس همین قانون موجود هم خارج از وقف هستند.»
او تأکید میکند: «حتی اگر جنگلهای هیرکانی آق مشهد قبل از اسفند ۱۳۶۵ احیا شده باشند باز هم نمیتوانند شامل وقف باشند.» او کوه دماوند را هم قابل وقف نمیداند و میگوید: «حتی اگر لایحه ارسالی دولت به مجلس هم به قانون تبدیل نشود براساس تبصره ۶ قانون الحاقی دو تبصره قانون و آیین نامه دولت در سال ۹۶ هم اراضی آق مشهد ملی میشوند.»
جهانگیری بهگفته منصور پیشاز این در جلسهای، از سازمان جنگلها و اوقاف می خواهد براساس قوانین موجود، جنگلهای آقمشهد را ملی اعلام کنند اما اوقاف نمیپذیرد.
رئیس سازمان جنگلها میگوید: «اگر سازمان اوقاف همکاری میکرد، وضعیت کوه دماوند و جنگل هیرکانی آقمشهد ملی و اراضی روستایی و کشاورزی هم مشخص میشد.»
او درباره کوه دماوند میگوید: «سند ملی ۲۵۰۰ هکتار از کوه دماوند صادر شده است. باقی اراضی هم با همکاری سازمان ثبت و اسناد، سند میخورد.» او میگوید: «باوجود همکاری همیشگی سازمان اوقاف در ملی شدن اراضی جنگلی و مرتعی، در مسأله آقمشهد این همکاری دیده نمیشود.» منصور احتمال میدهد جنگلهای آق مشهد با کمک قوه قضائیه پیش از تبدیل شدن لایحه تازه دولت به قانون، سند ملی بخورد و از وقف خارج شود.
اگر مجلسیها لایحه جدید دولت را تصویب کنند و شورای نگهبان هم آن را تأیید کند، بیش از یک هزار پرونده اختلافی منابع طبیعی و محیط زیست با اوقاف به نفع اراضی ملی بسته میشود.
مسعود منصور رئیس سازمان جنگلها، منابع طبیعی و آبخیزداری به «ایران» میگوید: «اگر لایحه ارسالی به بهارستان رأی مثبت مجلس نشینها و شورای نگهبان را بگیرد، تمام اراضی مرتعی و جنگلهای احیا شده، اراضی ملی اعلام و برای همیشه از شمول وقف خارج میشوند.»
لایحهای که از سوی دولت به بهارستان رفت باید از مجلس به شورای نگهبان برود تا قانون برای همیشه وضعیت اراضی جنگلی مرتعی مورد اختلاف سازمان اوقاف را مشخص کند. در حال حاضر قانونی وجود دارد که براساس آن جنگلهای احیا شده پیش از تاریخ ۱۶ اسفند سال ۱۳۶۵ میتوانند در وقف بمانند.
براساس آمارهای مسعود منصور، یک میلیون هکتار از اراضی جنگلی و مرتعی سابقه وقف دارند. مجموع جنگلهای ایران از هیرکانی، تورانی و زاگرسی ۷ درصد از جغرافیای ایران را تشکیل می دهد. این هفت درصد هم با بحرانهای زیادی رو به رو است. طرحهای توسعهای در طول دهههای گذشته بخشهای زیادی از جنگلها را تخریب کرده است. بیماری و آفات هم به جان این لکههای سبز افتاده است.
خشکسالی نیز آنها را تهدید میکند. آتشسوزیها نیز هر ساله از بهار تا پاییز عرصههای مرتعی و جنگلی را تهدید میکند. از بین رفتن پوشش جنگلی به افزایش سیلاب و فرسایش خاک منجر شده است. جنگلها چون سدی در برابر سیلابها رفتار میکنند. شکنندگی و آسیب پذیر شدن پوشش جنگلی باعث شده تا ۵۵ میلیون ایرانی از سوی سیلابهای شدید تهدید شوند.
جنگلها، ریه زمین محسوب میشوند
براساس آخرین آمار مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع، وسعت رویشگاههای جنگلی ایران حدود 12 میلیون هکتار و سرانه هر ایرانی از جنگل، کمتر از دو دهم هکتار است. این میزان یک چهارم سرانه جهانی میشود؛ بنابراین باید توجه ما به حفظ رویشگاههای جنگلی، 4 برابر توجه جهانی باشد. تصویب قانونی که بتواند جنگلها را از شمول وقف خارج سازد یکی از گامهای مهم حفاظت از عرصههای کوچک جنگلی سرزمین خشک و نیمه خشک ایران است.
مسعود منصور میگوید: «برخی اراضی ملی سابقه وقف و ادعای وقفیت دارند. این معضل باید حل شود که بالاخره وقف بمانند یا اراضی ملی اعلام شوند. قانون فعلی در تبصره ۶ قانون الحاقی دو تبصره به قانون میگوید، اراضی ملی شامل وقف نمیشوند مگر اراضیای که قبل از تاریخ ۱۶ اسفند سال ۱۳۶۵ احیا شده باشند. بنابراین سازمان جنگلها براساس این تبصره و آیین نامه دولت، وضعیت اراضی را تعیین می کرد.» اومی گوید: «الان این لایحه به مجلس رفته است تا تبصره و قانون موجود را اصلاح کند و اصالت را به اراضی ملی بدهد.»
تدوین لایحه جدید دولت بهدنبال ورود رسانهها به موضوع وقف کوه دماوند و ۶۵۰۰ هکتار از جنگلهای باستانی آقمشهد ساری تدوین شد. وقف کوه دماوند که نماد ملی جغرافیای ایران است به واکنش افکار عمومی منجر شد.
همزمان پرونده وقف بخش زیادی از یکی از باستانیترین جنگلهای جهان؛ هیرکانی، اخبار منابع طبیعی را در صدر اخبار محیط زیست رسانههای فارسی زبان نشاند. جنگلهای هیرکانی تنها دو درصد از وسعت ایران را تشکیل میدهند. ۳۱۰ هزار هکتار از این جنگلها سال ۹۸ در فهرست جهانی یونسکو قرار گرفت. وسعت جنگلهای هیرکانی دو میلیون هکتار است.
منصور با تأکید بر اینکه همه اراضی جنگلی و مرتعی، ملی هستند، درباره جنگلهای آق مشهد میگوید: «این جنگلها براساس همین قانون موجود هم خارج از وقف هستند.»
او تأکید میکند: «حتی اگر جنگلهای هیرکانی آق مشهد قبل از اسفند ۱۳۶۵ احیا شده باشند باز هم نمیتوانند شامل وقف باشند.» او کوه دماوند را هم قابل وقف نمیداند و میگوید: «حتی اگر لایحه ارسالی دولت به مجلس هم به قانون تبدیل نشود براساس تبصره ۶ قانون الحاقی دو تبصره قانون و آیین نامه دولت در سال ۹۶ هم اراضی آق مشهد ملی میشوند.»
جهانگیری بهگفته منصور پیشاز این در جلسهای، از سازمان جنگلها و اوقاف می خواهد براساس قوانین موجود، جنگلهای آقمشهد را ملی اعلام کنند اما اوقاف نمیپذیرد.
رئیس سازمان جنگلها میگوید: «اگر سازمان اوقاف همکاری میکرد، وضعیت کوه دماوند و جنگل هیرکانی آقمشهد ملی و اراضی روستایی و کشاورزی هم مشخص میشد.»
او درباره کوه دماوند میگوید: «سند ملی ۲۵۰۰ هکتار از کوه دماوند صادر شده است. باقی اراضی هم با همکاری سازمان ثبت و اسناد، سند میخورد.» او میگوید: «باوجود همکاری همیشگی سازمان اوقاف در ملی شدن اراضی جنگلی و مرتعی، در مسأله آقمشهد این همکاری دیده نمیشود.» منصور احتمال میدهد جنگلهای آق مشهد با کمک قوه قضائیه پیش از تبدیل شدن لایحه تازه دولت به قانون، سند ملی بخورد و از وقف خارج شود.
اگر مجلسیها لایحه جدید دولت را تصویب کنند و شورای نگهبان هم آن را تأیید کند، بیش از یک هزار پرونده اختلافی منابع طبیعی و محیط زیست با اوقاف به نفع اراضی ملی بسته میشود.
عرف در نشست هم اندیشی دبیران کل احزاب و گروههای سیاسی:
همه برای افزایش مشارکت باید احساس مسئولیت کنیم
معاون وزیر کشور با تأکید بر اینکه همه باید برای ارتقای مشارکت سیاسی در کشور احساس مسئولیت کنیم، گفت: در حال حاضر ۱۲۰ حزب مجوز دار در کشور در حال فعالیت است و فعالیت این احزاب میتواند بر افزایش مشارکت در انتخابات مؤثر باشد و به انتخابات تنوع و زیبایی خاصی بخشد.
بهگزارش پایگاه اطلاعرسانی وزارت کشور، جمال عرف معاون سیاسی وزیر کشور و رئیس کمیسیون ماده ۱۰ احزاب در نشست هم اندیشی مدیران کل احزاب و گروههای سیاسی بر اهمیت مشارکت مردم در انتخابات ۱۴۰۰ تأکید کرد و گفت: انتخابات ۱۴۰۰، انتخاب رئیس جمهوری آینده کشور است و طبیعی است که هر چه میزان مشارکت بالا باشد، اقتدار نظام در داخل و صحنه بینالمللی تقویت میشود. بهگفته وی استفاده از خرد جمعی و دیدگاههای مختلف امری مهم است و امروز باید همه برای ارتقای مشارکت سیاسی در کشور احساس مسئولیت کنیم. رئیس ستاد انتخابات کشور در ادامه صحبتهای خود با اشاره اینکه استحکام و پایداری نظام جمهوری اسلامی در حضور و مشارکت بالای مردم در صحنهها بوده است؛ گفت: در آستانه انتخابات سراسری ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی شهر و روستا در خرداد ماه سال آینده قرار داریم و باید تمام تلاش و دغدغه مان، برگزاری انتخاباتی قانونی، سالم و با مشارکت بالا باشد. عرف تصریح کرد: باید احساس اطمینان را برای مردم عزیزمان در جهت رعایت پروتکلهای بهداشتی و مسأله سلامتی برای حضور در پای صندوقهای رأی ایجاد کنیم. وی اظهار داشت: وزارت کشور آمادگی بالایی برای اخذ نظرات سازنده و جدید در مسأله برگزاری انتخابات در شرایط کرونایی دارد و در این خصوص فراخوان ویژهای هم از سوی روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارتخانه منتشر شده است.
آنطور که حسین کمالی، دبیرکل حزب اسلامی کار درباره این نشست به روزنامه «ایران» گفت: اکثریت حاضران در این نشست بر اهمیت انتخابات 1400 تأکید داشتند و بر همین مبنا بر رقابت آزاد، قانونی و عادلانه برای زمینهسازی مشارکت بیشتر مردم تأکید کردند. وی افزود: حاضران کم و بیش بر این نکته اتفاق نظر داشتند که حضور سلایق مختلف میتواند باعث حضور جدیتر مردم در پای صندوق رأی شود. ضمن اینکه مسأله مورد اشاره دیگر هم ضرورت داشتن نگاه ملی به انتخابات خصوصاً توسط دستگاههای جریانساز و تعیین کنندهای مانند صدا و سیما بود. وی گفت: این تذکر که برای انتخابات 1400 کشور نیازمند فضایی رقابتی و شاداب است و زمینهسازی چنین فضایی باید توسط دستگاههای مختلف در مراحل بررسی صلاحیتها لحاظ گردد، به دفعات تکرار شد. به گفته حسین کمالی با توجه به مسأله کرونا پیشنهاداتی نیز در این جلسه درباره بهکارگیری شیوههای جدید رأیگیری مانند رأیگیری مجازی یا توجه جدیتر به برگزاری انتخابات الکترونیک مطرح شد. دبیرکل حزب اسلامی کار گفت: وزارت کشور این پیشنهادات را دریافت کرد اما درباره اینکه اینها چقدر قابل اجرا شدن هستند، بحثی صورت نگرفت.
گفتوگو با معاون درمان ستاد فرماندهی مقابله با کرونای تهران
ناقضان قرنطینه پایتخت را به رنگ قرمز در میآورند!
فریبا خاناحمدی
خبرنگار
اعمال مقررات تعطیلات کرونایی در دو هفته گذشته نه تنها در تهران بلکه در 97 شهر دیگر کشور منجر به خلوت شدن نسبی بیمارستانها و کاهش موارد بستری در مراکز درمانی شده است. البته در تهران آنطور که اعضای ستاد ملی مقابله با کرونا و فرمانده عملیات مقابله با کرونا هر روز بدان تأکید میکنند وضعیتی کماکان شکننده حاکم است. این در حالی است که دکتر علیرضا زالی آماری داده است که 73 درصد مبتلایان به کرونا در تهران قرنطینه را نقض کردهاند؛ عددی که وضعیت را دستکم در تهران بحرانی نشان میدهد. با این شرایط و بازگشت به کار صاحبان مشاغل گروه دوم و نیمی از کارمندان به ادارات
به نظر میرسد جمعیتی به خیابانها کشانده شدهاند که با شکستن قرنطینه میتوانند تعداد بسیار زیادی از افراد را آلوده کنند. با معاون درمان فرمانده ستاد عملیات مدیریت بیماری کرونا در پایتخت درباره تبعات حد بالای شکستن قرنطینه از سوی مبتلایان به ویروس کرونا و برنامههای این ستاد برای پیشگیری از بازگشت تهران به وضعیت قرمز گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
آقای دکتر! چند روز پیش فرمانده عملیات مقابله با کرونا در پایتخت اعلام کرد؛ 73درصد کرونا مثبتها اصول قرنطینه را نقض میکنند و در شهر در حال تردد هستند. این مسأله نشان میدهد که طرح ردیابی مبتلایان از طریق تلفن همراه هنوز برای مردم جا نیفتاده و تصور عمومی بر این است که کسی پیگیرشان نیست و شناسایی نمیشوند. بفرمایید نتایج ردیابی مبتلایان به کجا رسیده و این افراد عمدتاً کدام گروه از مبتلایان به ویروس کرونا هستند؟
مطالعات ما نشان میدهد اینها عمدتاً ناقلان بیعلامت هستند یا افرادی که در دوره کمون بیماریاند یعنی ویروس وارد بدن شان شده اما هنوز بیماریزایی ایجاد نشده است. ببینید ناقلین بیعلامت یا حاملهای سالم بیشترین خطر را در کنترل اپیدمی دارند. وضعیت موجود نشان میدهد 55 درصد انتقال بیماری عمدتاً از سوی کسانی اتفاق میافتد که هنوز علائم بیماری در آنها ظاهر نشده ولی قابلیت بیمار کردن دارند. اینها گروههای کثیری هستند که بدون علامتاند و باید به یک شکلی شناسایی شوند. در واقع این گروه کسانیاند که «کلوزکانتکت» یا تماس نزدیک با فرد آلوده و بیمار داشتهاند. برای همین است که در بحث کنترل اپیدمی صرفاً نباید افراد تست مثبت را مبنا قرار دهیم باید از کسانی که تماس نزدیک داشتند تست بگیریم و تمام آنها را تا زمانی که بیماری خلافش ثابت نشده تحت مراقبت قرار دهیم و رفتوآمدهایشان را رصد کنیم.
براساس ردیابیهای تلفن همراه مشخص شده که این 73 درصد جمعیت مبتلایان پروتکلها را نادیده میگیرند و به عبارتی شرایط قرنطینه را نقض میکنند در کدام نواحی شهر تردد داشتهاند؟
این افراد که درصد زیادی از مبتلایان را هم تشکیل میدهند عمدتاً در همه جای شهر پخش هستند اما در نواحی جنوبی و حاشیه شهر تهران بیشتر پراکنده بودند. افراد بیشتر بر اساس موبایلها ردیابی میشوند و چون شماره تلفنهای همراه بر اساس آدرس محل سکونت است و محل کار نیست لزوماً این نقاطی که در آنها آلودگی اعلام شده معمولاً خیلی ارتباط مستقیمی با محل زندگیشان ندارد. برای مثال فردی که کسبه بازار است و در منطقه بازار کار میکند ممکن است آدرس منزلش منطقه 4 باشد اینجا نمیتوانیم بگوییم این افراد در کدام نقطه شهر تردد دارند. لزوماً آدرس محل کار و محل سکونت افراد با هم ارتباط مستقیمی ندارند که بگوییم در کدام نقطه شهر ترددشان بیشتر بوده است.
به نظر میرسد تردد این حجم از افرادی که شرایط قرنطینه را نقض میکنند نتایج مربوط به اعمال محدودیتهای هوشمند را در هر دو فاز اول و دوم با مشکل مواجه میکنند و طبیعتاً در بازه زمانی کوتاهتری شهر به وضعیت قرمز برمیگردد. آیا ستاد فرماندهی عملیات مقابله با کرونا در پایتخت برنامهای برای شناسایی و قرنطینه این افراد در دستور کار دارد؟
مطالعات ما در تهران نشان میدهد هر فردی که به بیماری آلوده باشد، میتواند هفت نفر را که اغلب افراد نزدیک به فرد در منزل و یا محل کار هستند آلوده کند. که اصطلاحاً به آن کلوز کانتکت یا تماس نزدیک با فرد آلوده میگوییم. برای همین باید هفت تا ۱۰ نفر از اطرافیان فردی که کرونا مثبت است ردیابی شوند. البته تردد کلوزکانتکتها عمدتاً زمانی خیلی خطرناک میشود که پروتکلها و فاصله اجتماعی را رعایت نکنند. احتمال خطر آلودگی بویژه در مشاغلی که در تماس مستقیم با ارباب رجوع هستند و در شغلهای خدماتی کار میکنند، بیشتر است. بیشترین و مهمترین مسأله این قضیه این افراد هستند. در اجرای طرح شهید سلیمانی نیز بحث بر سر همین است. ما طرح را در شبکههای بهداشت اطراف تهران شروع کردیم برای مثال یکی از نقاط پرتردد افراد کرونا مثبت بدون علامت یا علامت دار در شهرستان منطقه بهارستان است که البته جمعیت فوقالعاده زیادی دارد. وجود 500 هزار جمعیت در این شهرستان معنی و مفهومش این است که کانتکت تریسینگ یا ردیابی بیمارانی که کلوز کانتکت داشتهاند ولی بیعلامت هستند باید بهطور جدی دنبال شود. در قسمت دوم طرح شهید سلیمانی بحث حمایتی مطرح است. یعنی افرادی که امکان قرنطینه ندارند بعد از تشخیص علائم در هتلها و میهمانسراها جایگاهی برایشان درنظر گرفته میشود که مستقر شوند و عملاً در حوزه بهداشت ردیابی میشوند. به این شکل که در روزهای مشخصی با این افراد که یا تستشان مثبت بوده یا تماس نزدیک با فرد بیمار داشتهاند، تماس گرفته میشود و به آنها تذکر و راهنمایی و آموزشهای لازم داده میشود.
مردم از کجا مطلع شوند که در ادارهجات، بانکها، وسایل حملونقل عمومی و بهطور کلی هنگام تردد در سطح شهر کسی ناقل ویروس کرونا است. آیا امکان شناسایی این افراد در نقاط پرتجمع شهر وجود دارد؟
نمیتوان برنامهریزی دقیقی داشت. تردد این افراد مشکل اساسی است و از سوی افراد عادی قابل ردیابی نیست و اینگونه نیست که توسط افراد دیگر شناسایی شوند. قبلاً بحث شناسایی افراد کرونا مثبت از طریق کارت ملی در اتوبرسرانی، مترو و حتی بانکها مطرح شد اما عملیاتی شدنش سخت است. به هر حال زیرساختها محدود است.
تهران از اول هفته به رنگ نارنجی تغییر رنگ داده است اما به نظر میرسد با توجه به بازگشاییها و با روند فعلی تردد نزدیک به 80 درصد مبتلایان در سطح شهر این تغییر رنگ تداوم چندانی نخواهد داشت. آیا نقض قرنطینه، تهران را کماکان به حال سابق یعنی قرمز برمیگرداند؟
ببینید، مشکل اساسی بحث زیرساخت اقتصادی است. مسائل معیشتی مردم مهم است کسی که پدر یا نانآور خانواده است چندان امکان قرنطینه شدن و شرایط برایش مهیا نیست. این بزرگترین مسأله ما است برای این افراد باید بستههای حمایت و معیشتی تهیه شود یکی از اهداف گروههای جهادی در طرح شهید سلیمانی حمایت از افرادی است که به دلایل معیشتی مجبور به نقض قرنطینه میشوند. البته هر چه این افراد در شهر تردد کنند ناوگان شهری تعداد زیادی افراد مبتلا به ویروس را جابهجا میکند و این روی روند کنترل اپیدمی تأثیر میگذارد و همین روند مثبت کاهش موارد بستری و فوتیها را که در هفته اخیر داشتیم ممکن است به چالش بکشد. در واقع اگر کرونا مثبتیها به دستورالعملها و هشدارها توجه نکنند و در شهر مخفیانه تردد کنند احتمال اینکه تهران به رنگ قرمز برگردد وجود دارد.
برخیها فکر میکنند چون بازگشاییها انجام شده شرایط به حالت عادی برگشته است. شرایط به گونهای است احتمال اینکه افراد آلوده یا حامل سالم در اجتماعات حضور پیدا کنند و افراد را آلوده کنند زیاد است. با توجه به بازگشاییها چه برنامهای برای تردد این افراد در سطح شهر در نظر گرفته شده است؟
در طرح شهید سلیمانی مجراهایی برای این افراد مدنظر است. یعنی کسانی که کلوز کانتکت دارند اجازه حضور در اجتماعات به آنها داده نشود. برای مثال ما در طرح پایلوت که در منطقه 18 تهران انجام دادیم با استفاده از گرفتن شرح حال ارتباط با بیمار کرونایی و خوداظهاری افراد توانستیم 250 نفر از این حاملهای سالم را شناسایی کنیم که نتیجه تست 95 نفرشان مثبت شد این نشان میدهد سطح آلودگی خیلی بالا است و طبیعتاً تردد این افراد در سطح شهر میتواند وضعیت قرمز را به تهران برگرداند. قاعدتاً دوباره روال به حالت سابق برمیگردد. این افراد بعد از شناسایی قرنطینه میشوند و از طریق تلفن وضعیتشان پیگیری میشود. زیرساخت و انتقال این افراد برای قرنطینه این هفته انجام میشود. از طرفی برای اینکه رنگ نارنجی در تهران تداوم داشته باشد هر کسی که علامتدار میشود بعد از انجام تست طی دو هفته مراقبت خانگی قرنطینه میشود. همچنین تمام افراد در تماس نزدیک با مبتلایان تست مثبت کرونا یک روز در میان رصد میشوند تا در اجتماعات ظاهر نشوند همچنین قرار است به فاصله سه روز از این افراد تست گرفته شود چون ممکن است زمان انجام تست نتیجه منفی کاذب باشد و ویروس در بدن مستقر نشود بنابراین زمان انجام تست از کلوز کانتکتها خیلی مهم است و باید از عدم ابتلای آنها به ویروس مطمئن شویم. عملاً اگر بتوانیم تمرکزمان را روی کسانی که کانون ابتلا هستند یا به شکلی با مبتلایان تست مثبت در تماس بوده شناسایی کنیم میتوانیم جامعه را مصون نگه داریم.
شرایط قرنطینه که بدان اشاره کردید ضمانت اجرایی دارد و آیا اقدامات سلبی برای کسانی که قرنطینه را نقض میکنند در نظر گرفته شده است؟
متأسفانه اقدامات سلبی برای این افراد وجود ندارد. این افراد وقتی شناسایی میشوند چنانچه امکان قرنطنیه در منزل را نداشته باشند به هتلها یا اقامتگاهها منتقل میشوند و در این حالت رصد به شکل جدی صورت خواهد گرفت و از طریق سامانههایی ردیابی میشوند.
شما بحث فرهنگسازی و آموزش افراد جامعه را درباره علت دور نزدن شرایط قرنطینه چطور ارزیابی میکنید؟
مردم باید بدانند این مسأله حق شخصی نیست و نوعی ورود به حریم اجتماعی و رفتار ضد اجتماعی تلقی میشود به نظرم روی این مسأله کم کار شده است. هنوز باور به مسئولیت اجتماعی در برخی از افراد جامعه ضعیف است البته سهم آن دسته از افرادی که به دلیل معیشت مجبور به نقض قرنطینه میشوند از این گروهها جدا است. اهمیت قرنطینه در فرد مبتلا کاملاً مشخص است. زنجیره انتقال ویروس را کم میکند دوم وقتی فرد قرنطینه میشود فعالیت روتین بدنیاش کمتر شده و این باعث میشود سطح ایمنی فرد مختل نشود. مردم باید بدانند در جاهایی که فرد ناقل قرنطینه نمیشود لود یا حجم ویروسی که به فرد دیگر منتقل میشود زیاد است به هر حال هر رفتاری که مطابق با پروتکل نباشد مشکلاتی را ایجاد میکند. البته در ادارات و دانشگاهها و اماکن رسمی اداری بجز اماکن خدماتی پروتکلها رعایت میشود، ورودیها کنترل میشود جلسات با فاصلهگذاری اجتماعی تشکیل میشود اما از همه اینها مهمتر مسأله عمده به رفتار افراد در خانوار و نشستهای صمیمانه در خانوارها برمیگردد. باید فرهنگسازی در این حوزه بیشتر انجام شود بخشی از اینها مربوط به آموزش است و بخشی دیگر تأثیرگذاری آموزشها است. ما میبینیم افراد تا زمانی که اطرافیانشان درگیر کرونا نشدهاند و عزیزانشان فوت نکردهاند کاملاً رفتارهای بهداشتی را نادیده میگیرند و این بیمبالاتی در این گروه از افراد مسأله جدی ما است.
پرداخت مقرری بیمه بیکاری کرونا به یک میلیون و ۴۹ هزار نفر
معاون اداره کل امور بیمهشدگان سازمان تأمین اجتماعی از پرداخت مقرری بیمه بیکاری دوره شیوع بیماری کرونا برای یک میلیون و ۴۹ هزار نفر- ماه در کشور خبر داد.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، «محمد بایندریان» افزود: مقرری بیمه بیکاری ۹۱ هزار نفر - ماه هنوز پرداخت نشده و دلیل آن هم تأمین نشدن منابع است. وی اظهار کرد: متأسفانه در اثر شیوع کرونا در کشور بسیاری از کسبوکارها تعطیل و تعداد زیادی از کارگران از کار بیکار شدند.
معاون اداره کل امور بیمهشدگان سازمان تأمین اجتماعی گفت: طبق قانون بیمه بیکاری مصوب سال ۱۳۶۹ افراد از روزی که بیکار میشوند یک ماه فرصت دارند درخواست مقرری بیمه بیکاری خود را به ادارات کار سراسر کشور اعلام کنند.
وی با اشاره به ثبتنام بیش از ۷۵۰ هزار نفر در این سامانه گفت: منابع صندوق بیمه بیکاری کفاف پرداخت این شرایط خاص را نداشت حتی برای پرداخت شرایط عادی هم با مشکل مواجه است.
معاون اداره کل امور بیمهشدگان سازمان تأمین اجتماعی افزود: این موضوع به دولت منعکس شد و رئیسجمهوری دستور تخصیص پنج هزار میلیارد تومان از محل منابع صندوق توسعه ملی را داد که قرار شد به صندوق بیمه بیکاری اختصاص یابد.
پیروزی قاطع «مادورو» شکست اپوزیسیون
سوسیالیستها با کسب اکثریت کرسیهای مجلس ملی ونزوئلا، پیروز قاطع انتخابات شد
زهره صفاری/ انتخابات پارلمانی ونزوئلا در سایه بایکوت اپوزیسیونها، پیروزی قاطعانهای را برای حزب متبوع «نیکولاس مادورو» به ارمغان آورد و سوسیالیستها را با بیش از 67 درصد کرسیها، صاحب اکثریت مجلس کرد.
بهگزارش شبکه خبری «الجزیره»، نتایج بهدست آمده از انتخابات یکشنبه، آخرین پایگاه سیاسی اپوزیسیونها را نیز در کنترل رئیس جمهوری ونزوئلا و حزب چپ سوسیالیست درآورد. بهگفته ناظران گرچه شماری از اعضای اپوزیسیون با شکستن بایکوت در انتخابات مشارکت کردند اما نتایج اولیه از تصاحب کمتر از 20 درصد 277 کرسی مجلس برای آنها حکایت دارد؛ نتیجهای که میتواند به زیان «خوان گوایدو» و حزب راستگرا تمام شود.
«نیکولاس مادورو» پساز اعلام این نتایج در پیامی تلویزیونی خطاب به مردم ونزوئلا گفت: «ما با کسب اکثریت آرای مردم ونزوئلا برای ارتقای مجلس ملی به میدان میآییم. این پیروزیای بزرگ و نشانهای در راستای دموکراسی بود.»
در انتخابات پارلمانی ونزوئلا و در شرایطی که این کشور بهدلیل تحریمها و تورم صعودی در بحران اقتصادی و سیاسی شدید به سر میبرد، حدود 14 هزار نامزد از بیش از 100 حزب برای ورود به مجلس ملی مشارکت کردند.
اما با توجه به ممانعت ناظران اروپایی، انتخابات بدون نظارت بینالمللی برگزار شد.
براساس آخرین گزارشها، تورم این کشور از نوامبر 2019 به 4 هزار درصد رسیده و با فرار بسیاری از شهروندان ونزوئلایی، این کشور پس از سوریه بیشترین آمار مهاجران را بهنام خود ثبت کرده است.
تبعات تلخ و شیرین
در حالی که «خوان گوایدو» رهبر اپوزیسیونهای ونزوئلا و رئیس فعلی مجلس ملی این کشور از دو سال قبل با کمک حامیان خارجیاش بویژه امریکا پروسه برکناری «نیکولاس مادورو» را کلید زده و حتی ریاست جمهوریاش توسط 60 کشور نیز بهرسمیت شناخته شد اما بایکوت این انتخابات ضربهای اساسی بر نفوذ او وارد آورد.
به نوشته «سیانان»، تحلیلگران بر این باورند که نتیجه این رأیگیری با هر کیفیتی، مشروعیت «مادورو» برای انجام قراردادهای تجاری و سرمایهگذاری با بسیاری از کشورها را که از تحریمهای امریکایی هراسی ندارند فراهم میآورد.
در سوی مقابل وضعیت چندان بر وفق مراد «گوایدو» نیست. او که پیشتر نیز انتخابات را متقلبانه خوانده و آن را تحریم کرده بود، پس از این انتخابات در حالی که تا خروج از مجلس ملی حدود یک ماه فرصت دارد در پیامی ویدیویی مردم را به مشارکت در رفراندومی دعوت کرد تا سرنوشت حاکمیت ونزوئلا و آینده حضور مادورو را مشخص کنند: «من نمیتوانم قول یک معجزه را بدهم اما ما هر کاری برای پیروزی انجام خواهیم داد.»
به نوشته «آسوشیتدپرس»، آنچه اعضای اپوزیسیون را در مسیر تحریم انتخابات قرار داد، رأی دادگاه عالی برای برکناری رهبر سه حزب مخالف از جمله گوایدو بود؛ موضوعی که به تعبیر اپوزیسیونها برای تسهیل پیروزی «مادورو» در انتخابات انجام شده بود.
با این حال گرچه مشارکت 31 درصدی در انتخابات یکشنبه رقم بالایی را نشان نمیداد اما نظرسنجیها از ناامیدی مردم نسبت به سیاستهای «گوایدو» حکایت دارد اما اوهمچنان با تکرار اتهامات به دولت ونزوئلا امیدوار به تغییر است: «واقعیت هرگز پنهان نمیماند. بسیاری از مردم ونزوئلا به این تقلب اذعان دارند.»
با وجود همه این حواشی، انتخابات پارلمانی ونزوئلا بدون حاشیه خاصی در کاراکاس و دیگر شهرهای ونزوئلا برگزار شد. شرایطی که «مادورو» شب انتخابات هشدار آن را نیز داده بود: «افرادی در حال طراحی توطئه هستند و میخواهند ارتش را نیز به میدان بیاورند. اما ما به انتخابات آری میگوییم و به جنگ و کشتار نه.»
در همین حال «انریکه کاپریلس»، نامزد دو دوره ریاست جمهوری و از منتقدان «مادورو» و «گوایدو» با انتقاد از حواشی اخیر گفت: «اپوزیسیونها هیچ برنامهای ندارند. چرا که یک تغییر بدون راهکارهای مناسب امکانپذیر نیست. بنابراین لازم است آنها بعد از همه این شکستها، فکری اساسی و واقعی داشته باشند و راه را برای حرکت رو به جلو بازکنند.»
نظرسنجیهای اخیر نشان میدهد بحران اقتصادی و سیاسی ونزوئلا، نارضایتی از دولت فعلی و اپوزیسیون غالب را افزایش داده است و در حال حاضر نه مادورو و نه گوایدو محبوبیت سابق را در کشورشان ندارند و نیاز به بازنگری در سیاستهایشان دارند.
موضع جهانی
به باور تحلیلگران «واشنگتن پست»، در حالی که کشورهایی مانند روسیه، چین و کوبا در فهرست حامیان «مادورو» قرار گرفتهاند اما همچنان امریکا و 50 کشور دیگر با حمایت از «گوایدو»، او را کماکان رئیس جمهور مشروع ونزوئلا میدانند. آنچه از اظهارات رئیس جمهور منتخب امریکا برمی آید او نیز مانند سلفش علاقهای به تغییر سیاستهای امریکا در قبال ونزوئلا ندارد.
به طوری که علاوه بر مقامات دولت ترامپ، مشاوران «بایدن» نیز عنوان کردهاند که حتی پساز انتخابات بر مواضع خود در قبال ونزوئلا پایبند میمانند.
بهگزارش «نیویورک تایمز»، «مایک پمپئو» وزیر خارجه امریکا در توئیتی این انتخابات را «متقلبانه و شرمآور» توصیف کرد و نوشت: «نتایج این انتخابات خواست مردم ونزوئلا نبود.»
اما این واکنش از سوی دولت ونزوئلا پاسخ داده شد و به نوشته ایسنا بهنقل از اسپوتنیک «خورخه آریزا»، وزیر خارجه ونزوئلا در توئیتی نوشت: «تلاشهای واشنگتن برای نفوذ سیاسی در ونزوئلا شکست خورده است. در اینجا یک زامبی حرف زده است! او همانند رئیسش دونالد ترامپ که مدعی تقلب در انتخابات ریاست جمهوری سوم نوامبر امریکا است عمل کرده اما باید این شکست را بپذیرید. امیدواریم بزودی دیپلماسی خارجی کاخ سفید تغییر کند.»
با وجود این بسیاری از ناظران معتقدند شرایط فعلی ونزوئلا میتواند در سیاستهای آتی جهان نسبت به اپوزیسیونها تأثیرگذار بوده و جایگاه آنها را کمرنگتر کند.
گفتوگوبا محمد حسین عماد، مجسمهساز
بوم، اصلیترین چشمه هنرمند است
ندا انتظامی
دبیر گروه فرهنگی
در دوران تعطیلی هنر به دلیل ویروس کرونا شاهد یک اتفاق خوب در حوزه تجسمی هستیم. نمایشگاه « حجمهای محمد حسین عماد» با عنوان «شعاع» در گالری آریانا برگزار میشود. در این نمایشگاه 10 اثر از آثار این هنرمند نمایش داده میشود که به همت گالری آریاناپلاس به همراه گالری اثر، برپا شده است. «محمد حسین عماد» مجسمه ساز معاصر ایرانی است. اولین نمایشگاه انفرادی او در سال ۱۳۷۲ برپا شد. او در کارنامه هنری خود نمایشگاههای انفرادی و گروهی در ایران و کشورهای خارجی را دارد. برگزیده دوسالانه چهارم مجسمهسازی معاصر ایران (۱۳۸۴)، مجسمهساز برگزیده شد و تندیس دوسالانه چهارم مجسمهسازی معاصر ایران، دیپلم افتخار دوسالانه پنجم مجسمهسازی معاصربخشی از جوایز اوست. محمدحسین عماد، یکی از اعضای انجمن مجسمهسازان ایران است. از مجسمههای شهری محمدحسین عماد، میتوان به «یادمان بهشتی» نصب شده در میدان دانشگاه شهید بهشتی، تهران و همینطور مجسمه «وزیر» که در پارک گفتوگوی تهران نصب شده اشاره کرد. عماد همچنین ۳ سردیس از محمود حسابی در شهرهای تهران (میدان تجریش)، اراک و بوشهر ساخته و نصب کرده است. این نمایشگاه روز یکشنبه شانزدهم آذرماه تا دوازدهم دیماه (به مدت یک ماه) در گالری آریاناپلاس برپاست. از ویژگی کارهای این هنرمند خود آموخته عمدتاً مینیمال و ذهنی بودن آثار اوست.
در مجسمه سازی و حجم چه مفاهیمی قابل گفتن و به نوعی قابل ارائه است که در نقاشی و مدیومهای دیگر هنری قابل ارائه نیست؟ میخواهم از زبان حجم و کارکردش بگویید؟
شاید فضای ملموس در مجسمه سازی خیلی بیشتر و قابل دستیابی باشد ؛ یعنی فضای واقعی که بتوان در آن و دور یک مجسمه حرکت کرد. این خیلی با نقاشی ومدیومهای دیگر حتی فرق دارد. فضای دو بعدی، سه بعدی یا حتی داخل و دور یک حجم رفتن امکانی است که مجسمه به ما میدهد. همین هست که یک مقدار مجسمهسازی را به معماری نزدیک میکند و فکر میکنم فرق شاخص آن با دیگر مدیومهای هنری همین باشد.
گفته بودید که نقاشی و بعد از آن مجسمهسازی را به شکل خودآموخته شروع کردید و با خواندن کتاب یارشاطر با عنوان نقاشی نوین و بعدها شیوه طراحی محسن وزیری مقدم با هنر غرب یا بهتر بگوییم مدرن همروزگارتان آشنا شدید. آیا در اراک زادگاه شما فضا به نوعی نبود که آموزشگاه باشد و دورهای نزد کسی بروید و حضوری به هنر بپردازید؟
در زادگاهم کلاسهای آموزشی به آن صورت نبود. آن زمان در حد یک یا دو مغازهای بود که نقاشیهای تزئینی کار میکردند و همان جا به فروش میرساندند. اما کار هنری به صورت جدی اتفاق نمیافتاد حالا نه فقط در آنجا.خاطرم هست کتابی در زمینه هنرهای تجسمی به آن صورت هم در آن زمان نداشتیم. همانطور هم که قبلاً توضیح دادم حدود سالهای ۶۰-۷۰ کتابهایی را انتشارات بهار در مورد هنرهای تجسمی چاپ میکرد و عربعلی شروه ترجمه میکرد و کارگاه هنر هم چند جلدی در زمینه مجسمهسازی . البته همان مغازهای که کار تزئینی انجام میداد خیلی خوب و جالب بود، خیلی موارد و تکنیکهای نقاشی را آن موقع نمیدانستم و از آنجا به سمتش گرایش پیدا کردم. اما خیلی از مشاغلی که الان ازبین رفته در دوران کودکی عمیقاً در من تأثیر میگذاشت؛ مثلا آهنگریهایی که وسایل کشاورزی و دامداری میساختند در اراک زیاد بود و در مسیر میدیدم. کم کم زمانی که مجسمه را شروع کردم این حجمها و مسیر و روش ساختشان برایم جالب بود.
چقدر محیط زیست فرد و بوم یک هنرمند میتواند در جهت دهی به افکار و آثارش مؤثر باشد؟ آن فضای کودکی شما در اراک و همجواریتان با بازار اراک که میتوانستید مشاغل مختلف و معماری ایرانی را ببینید و لمس کنید چقدر به شما ایده داد و در کارهایتان فکر میکنید اثرگذار بوده است؟
به نظرم اصل ماجرا بوم است و بسیار اثرگذار. این زادبوم است که اصلی ترین چشمه خلاقیت هنرمند است. البته که باید اذعان کرد تأثیرات فضای جهانی و حرکت جهانی هم بر روی انسان مهم است. اما بوم شاید تأثیر بیشتری دارد و چیزی که سالها بعد برای من پیش آمد و ناخودآگاه کشیده شدم از سنت به مدرن همین تأثیر بوم بود و اهمیت پیدا کرد. چیزهایی که در محیطم بود و تطبیق اینها با اتفاقاتی که در جهان رخ می دهد. این ها به مطالعه و کارکردن احتیاج دارد. آن موقع متوجه شدم که احساس نیاز میکنم به چیزی که باید در محیط ما و در کار من اضافه شود؛ یعنی فهمیدن فضای مدرنی که در جهان در حال اتفاق افتادن بود.
آن موقع دریچه آشنایی شما با فضای مدرن همان کتابها و آموزش غیررسمی بود که از طریق مطالعه فرا میگرفتید یا مجراهای دیگری برای تأثیر گرفتن و آموختن بود؟
کتابهایی که از موریس اشر ترجمه شده بود و البته معدود کتابهایی از این دست و تمرینهایی که داشت. من تمرینها را خیلی با دقت از کتابها انجام میدادم و شاید الان هم تمرینهایی که انجام میدادم را داشته باشم. فکر می کردم اینها را باید یاد بگیرم. علاوه بر این من سالهای حدود 70-1360 مواقعی که به تهران میآمدم اولین جایی که میرفتم موزه معاصر بود تا کارها و آثار تجسمی را ببینم. بعد برای خرید کتاب نزدیک دانشگاه میرفتم و آن موقع آگاه نبودم به کتابها و اینکه چه چیزهایی باید بخرم اما از عنوان کتابها حس میکردم به آن نیاز دارم و منابعی که در کتاب معرفی می شد و سؤال برانگیز بود. مجموعاً همه این موارد باعث شد تا جهتگیریهایی داشته باشم و به نوعی دریچهای برایم باز بشود تا با هنر زمانه آشنا شوم.
باید خلاقیت جان بگیرد
هنرمند نمی تواند بدون دانش و آگاهی باشد و مطالعه چه درون رشته و چه خارج از رشته تخصصی که بدان مشغول هستید،ضرورت است. اما زمانی تأثیرگذار است که انسان با خلاقیت خود، اثری را بوجود میآورد که محصول مستقیم دانش نیست، بلکه محصول کنار گذاشتن همه چیز هست، حتی کنار گذاشتن مبانی و تئوری است. یعنی د انش در جان آدمی رسوخ باید بکند و بعد خود کنار برود و بگذارد خلاقیت جان بگیرد و اثر را به وجود بیاورد. آنها باید غیرمستقیم بر اثر مؤثر باشند. چون اگر قرار باشد ما با یک مبانی بخواهیم اثر هنری بوجود بیاوریم و با آگاهی و مبانی عمداً بخواهیم کاری را انجام دهیم، یک کار تصنعی میشود. مبانی و آگاهی، اطلاعات و دانش بنظر من در هنرمند رسوب کرده و اینگونه نیست که استفاده مستقیم شود.
فناوری، موفقیت واکسن «کرونا» در نژادهای مختلف را زیر سؤال برد
میترا جلیلی
خبرنگار
با شیوع کرونا تلاشها برای ساخت واکسن در جهان آغاز شد و این بار متخصصان حوزه فناوری با کمک هوش مصنوعی، الگوریتمها و ماشینهای یادگیری، مدل سازیهای پیشرفته کامپیوتری، واقعیت افزوده و... به بازوی توانمندی برای محققان حوزه زیستی و پزشکی تبدیل شدند. با کمک کمپانیهای بزرگ واکسن کرونا در مدت زمانی بسیار کوتاهتر از تصور پزشکان به فاز سوم آزمایشهای کلینیکی وارد شد و حالا هم خبر میرسد که قرار است بزودی در بریتانیا واکسیناسیون گسترده علیه کووید 19 انجام شود. با وجود خوش بینیها نسبت به تأثیر بالای این واکسنها، تازهترین گزارش مؤسسهMIT که یکی از بازیگران اصلی در حوزه ساخت واکسن محسوب میشود، نشان میدهد برخی نژادها ممکن است از این واکسن تأثیر کمتری بگیرند که این یک ضعف بزرگ به شمار میرود.
روی دیگر سکه واکسن
دولت بریتانیا در حال آماده شدن برای انجام واکسیناسیون شهروندان این کشور با واکسن فایزر-بایونتک است و پیشبینی میشود که الیزابت دوم ملکه بریتانیا و همسرش جزو نخستین گروههایی باشند که به آنها واکسن تزریق میشود. نخستین مرحله این واکسیناسیون از امروز (۱۸ آذر) با تزریق واکسن به افراد بالای ۸۰ سال، کادر درمانی حاضر در خط مقدم مقابله با کووید-۱۹ و افراد ساکن در خانههاي سالمندان انجام میشود.سایر افراد مسن و آسیب پذیر در مرحله بعدی واکسیناسیون قرار دارند و بقیه افراد هم بر اساس سن برای واکسیناسیون طبقهبندی میشوند. اما با وجود توجه فراوان به واکسنهای موفق کووید- 19 همچون مدرنا و فایزر، برخی متخصصان سلامت درباره اثرگذاری بالای این واکسنها شک و تردید دارند. گفته میشود این واکسنها برای همه جمعیتهای جهان تا 95 درصد ایمنی در برابر کرونا ایجاد میکنند در حالی که متخصصان آزمایشگاه علوم کامپیوتر و هوش مصنوعی (CSAIL) در مؤسسه MIT نظر دیگری دارند و تحقیقات آنها روی دیگر این سکه را نشان میدهد.
طبق گزارش Zdnet، این تحقیقات نشان میدهد تأثیر این واکسن به عوامل و فاکتورهای زیادی وابسته است که از جمله آنها میتوان به نژاد فرد اشاره کرد که البته در ساخت این واکسنها به این موضوع هیچ توجهی نشده است و همین امر میتواند موفقیت این واکسنها را تا حدودی شکننده سازد. گفته میشود واکسنهای مدرنا، فایزر، AstraZeneca و... که قرار است ویروس کووید-19 را در جهان به دام بیندازند و مانع تاخت و تاز بیشتر آن شوند والبته اکنون در فاز سوم تحقیقات کلینیکی قرار دارند، شاید نتوانند بر افراد سیاهپوست یا آسیایی- امریکاییهای ساکن در امریکا به اندازه مردم سفید پوست این کشور تأثیرگذار باشند. این، نتیجه یک تحقیق در مؤسسه تکنولوژی ماساچوست(MIT) است که در مجله Cell Systems منتشر شده است.«دیوید کی گیفورد» یکی از نویسندگان این گزارش که درواقع بهعنوان مهندس ارشد در(CSAIL) آزمایشگاه علوم کامپیوتر و هوش مصنوعیMIT فعالیت دارد به همراه دیگر نویسندگان این گزارش یعنی Ge Liu و براندون کارتر، دو دانشجوی دکترای فعال در CSAIL تأکید کردهاند که در تحقیقات خود از مدلهای کامپیوتری هوشمند و بسیار دقیق استفاده کردهاند و با کمک مدلهای یادگیری ماشینی برای پیشبینی بر اساس اطلاعات و دیتای بیمار و مدلهای پروتئین موجود در سیستم ایمنی آنها، تلاش کردند تا تخمین بزنند که این واکسنها تا چه حد میتوانند بر افراد با ژنتیکهای متفاوت تأثیرگذار باشند و از آنها در برابر کووید- 19 محافظت کنند.
لزوم ایجاد تنوع در پپتیدهای واکسن ها
برای درک این موضوع که اصولاً واکسنها چگونه از بدن محافظت میکنند و ژنتیک چه تأثیری میتواند بر این ایمنی زایی داشته باشد، بهتر است نگاهی به مکانیسم مقابله بدن با یک ویروس داشته باشیم. وقتی یک ارگانیسم زنده ازجمله ویروس یا باکتری یا یک رشته کوتاه متشکل از 8 تا 25 آمینواسید که پپتید نامیده میشوند وارد بدن میشود، به سطح سلولهای بدن میچسبند و گلبولهای سفیدTشکل این سلولها را سیگنالی برای حمله به بدن شناسایی میکنند. حالا مراحل مبارزه با این ذرات خارجی و نابود کردن این سلولهای آلوده آغاز میشود. این، دقیقاً مدلی است که سیستم ایمنی بدن کار میکند و واکسنها این مراحل را با استفاده از یک بخش از ویروس که به طور خاص مهندسی شده است تا پاسخ ایمنی بدن را تحریک کند، تقلید کردهاند.
گیفورد و تیم همراهش در تازهترین تحقیق خود نشان دادهاند که واکسنهای معروفی همچون مدرنا، فایزر وAstraZeneca دقیقاً همان ضعفی را دارند که محققان در مدلسازی رایانهای خود پیشبینی کرده بودند. همه این واکسنها از بخشی از ویروس بهنام پروتئین Spike یا پروتئینS استفاده کردهاند و عملاً از بخشی از این پروتئین با نام Receptor Binding Domain )RBD) برای تحریک سیستم ایمنی بدن استفاده کردهاند. بنابراین تمرکز بر یک بخش خاص از پپتیدهای ویروس، ضعف عمده و اصلی این واکسنها به شمار میرود. این محققان با کمک هوش مصنوعی و سیستمهای ماشین یادگیری نمونههای مختلف واکسنها را مدلسازی کردند و در نهایت باز هم تأکید کردند که نبود تنوع پپتیدها منجر به ناکامی و شکست این واکسنها در پوشش سلامت همه مردم جهان با ژنتیکهای مختلف خواهد شد. این محققان معتقدند سازندگان واکسن باید در آزمایشات بالینی خود به تنوع ژنتیکی مردم جهان توجه داشته باشند وگرنه نمیتوانند بخش زیادی از جمعیت کره زمین را زیر پوشش سلامت در برابر کووید- 19 خود قرار دهند. پیش از این نیز گیفورد و تیم همراهش در گزارش تابستانی خود هشدار داده بودند که عدم استفاده کافی از بخشهای مختلف ویروس در ساخت واکسن، میتواند شکافهایی را در پوشش سلامت جمعیت ایجاد کند و عملاً برخی افراد با وجود تزریق واکسن، ایمنی کمتری نسبت به بقیه پیدا کنند. دلیل این موضوع نیز این است که مردم رسپتورها یا گیرندههای سلولی متفاوت و همچنین نسخههای مختلفی از ژن ها دارند. درواقع رسپتورها یا گیرندههای سلولی بدن افراد به برخی از پپتیدهای ویروسی متصل میشوند.
این تیم دریافتند در میان افراد سفیدپوست تعداد افرادی که به این واکسن پاسخ مناسبی ندهند به کمتر از نیم درصد میرسد اما این رقم برای آسیاییها یا سیاهپوستها به 10درصد میرسد که رقم قابل تأملی به شمار میرود. به بیان دیگر برخی نژادها نسبت به این واکسن کمتر تأثیر میگیرند که این موضوع نگرانکننده است. به گفته گیفورد، در طول همه گیرى، اختلافات نژادى موجود و نابرابرىهاى بهداشتى شدت یافته و برجسته شده است و ویروس به طور نامتناسبى بر جوامع سیاهپوست و اسپانیایی تبار تأثیر میگذارد. اگر یک واکسن برای گروههای اقلیت اثرگذاری کمتری داشته باشد، تنها شکافهایی را که در حال حاضر وجود دارد افزایش میدهد.
پروژههای فناورانه MIT
در مؤسسه MIT با استفاده از متدهای هوش مصنوعی و ماشینهای یادگیری بسیار پیشرفته، واکسنهایی مشابه مدرنا و فایزر مدلسازی شد. درواقع فعالان حوزه فناوری MIT تلاش کردند تا نشان دهند واکسنهای ساخته شده تا چه حد میتوانند در گروههای جمعیتی مختلف با ریشههای ژنتیکی متفاوت، پاسخ ایمنی را در بدن فرد تحریک کنند. این پروژه در ادامه پروژه قبلی مؤسسه پژوهشی MIT رقم خورد که تلاش داشت با استفاده از هوش مصنوعی به طراحی واکسن پیشرفته کرونا بپردازد. این مؤسسه در ماه ژوئیه 2020 سیستم ماشین یادگیری با نام OptiVax را توسعه داد که پپتیدهایی را انتخاب میکند که پیشبینی میشود جمعیت بیشتری را میتوانند زیر پوشش واکسن قرار دهند و بهترین ایمنی توسط این فناوری تشخیص داده شود. در این تحقیق جدید علاوه بر OptiVax و پیشبینی میزان تحریک پاسخ ایمنی بدن به واکسن از فناوری EvalVax هم استفاده شده است تا پاسخ ایمنی بدن به بیوشیمی گروههای جمعیتی را بر اساس وضعیت اجداد قومی یا ژنتیکی ترسیم کند. مکانیسم واکسن هم در این تحقیقات توسط برنامههای کامپیوتری بسیار دقیق مدلسازی شده است.مطالعات فناورانه این گروه از محققان نشان میدهد اگر از 5 تا 20 پپتید اضافی در این واکسنها استفاده شود، میزان موفقیت این واکسنها به منظور محافظت از مردم در برابر کرونا میتواند تا 100 درصد برسد. این تیم تحقیقی نشان داده که افزودن 5 تا 10 پپتید اضافی به یک دوز خاص میتواند اثر بخشی واکسن را تقریباً 100 درصد در کل جمعیت بیمار بهبود بخشد. البته زددی نت هنوز موفق نشده که نظر سازندگان و دستاندرکاران ساخت واکسنهای فایزر، مدرنا و AstrZeneca را در این باره کسب کند ولی به محض پاسخ آنها این نظرات را منعکس خواهد کرد.
پایان هفته پنجم با اولین باخت گل گهر و اولین برد آلومینیوم
استقلال در چاه نفت!
گروه ورزشی / هفته پنجم لیگ برتر فوتبال دیروز با برگزاری 5 دیدار خاتمه یافت. البته در این هفته باید دیدار نساجی- پرسپولیس هم برگزار میشد که به تعویق افتاد. در بازیهای دیروز که با درخواست فیفا با یک دقیقه سکوت جهت درگذشت دیهگو مارادونا انجام شد، دیدار حساس تراکتور و فولاد در ورزشگاه شهید سردار قاسم سلیمانی تبریز با تساوی بدون گل خاتمه یافت تا تقابل شاگردان علیرضا منصوریان و جواد نکونام برندهای نداشته باشد. در این دیدار منصوریان و نکونام از داور کارت زرد گرفتند و نیمکتهای دو تیم هم بارها با یکدیگر درگیر شدند. همچنین بازی سایپا و مس رفسنجان هم بدون گل به پایان رسید. گلگهر در ورزشگاه امام علی(ع) سیرجان 2-1 مغلوب میهمان خود پیکان شد تا شاگردان امیر قلعهنویی که در صدر جدول بودند، اولین شکست خود را در لیگ بیستم متحمل شوند. در این بازی، حسین پورامینی (3) و علیرضا حقیقی دروازهبان گلگهر (7 - گل به خودی) برای پیکان گلزنی کردند و گادوین منشا (31) برای گلگهر گل زد تا 5 گله شود و به صدر جدول گلزنان برود اما نتوانست از شکست تیمش جلوگیری کند. آلومینیوم در ورزشگاه امام خمینی(ره) اراک در دیداری پرگل ماشینسازی را 4-1 شکست داد تا شاگردان رسول خطیبی هم اولین برد خود در لیگ برتر را جشن بگیرند و هم بالاخره موفق به گلزنی شوند. حامد پاکدل (23 و53) و سعید باقرپسند (58 و74) برای آلومینیوم دبل کردند و فرزاد محمدی (86)برای ماشینسازی گل زد.
در آخرین بازی این هفته استقلال و صنعت نفت آبادان در ورزشگاه آزادی و در هوای بارانی تهران برابر هم قرار گرفتند. آبیپوشان در حالی به میدان رفتند که پیش از بازی خبر رسید بابک مرادی هافبک استقلال پس از شکایت باشگاه ماشینسازی و بررسی کمیته وضعیت، 4 ماه از فوتبال محروم شده است. در غیاب وریا غفوری که آسیب دیده و در روز نیمکتنشینی سیدحسین حسینی، استقلال با کاپیتانی فرشید باقری وارد زمین شد. در نیمه اول شاهد بازی کم افتوخیزی بودیم و تلاش بازیکنان دو تیم بخصوص شاگردان محمود فکری که چند حمله تدارک دیدند، ثمری نداشت اما در نیمه دوم حملات آبیها نتیجه داد و پاس مهدی قایدی دقیقه 50 توسط احمد موسوی تبدیل به گل شد. دقیقه 74 طالب ریکانی توپ را وارد دروازه محمدرشید مظاهری کرد اما کمکداور آن را آفساید اعلام کرد و براساس تصاویر تلویزیونی تصمیمی مشکوک گرفت. با این حال نفتیها دقیقه 82 به گل تساوی دست یافتند. ارسال کرنر توسط حسن بیت سعید و ضربه محمد طیبی مدافع پیشتاخته نفتیها را به هدفشان رساند. در هر حال بازی 1-1 به پایان رسید و استقلال دومین تساوی پیدرپی خود را متحمل شد. با نتایج این هفته، گلگهر با 10 امتیاز در صدر ماند و استقلال با 8 امتیاز و یک بازی بیشتر پشت سر پرسپولیس 8 امتیازی در رده سوم ایستاد.
ارزیابی مرتضی رحیمی، سفیر پیشین ایران در عمان و یمن از تحولات پیش روی خاورمیانه
ایران حضور کشورهای منطقه در مذاکرات برجامی را نمیپذیرد
مریم سالاری
خبرنگار دیپلماسی
انتظار میرود که با مشخص شدن نتیجه انتخابات ریاست جمهوری امریکا دولت «جو بایدن» و رهبران دموکرات کنگره به دنبال بازنگری کاملی در روابط امریکا با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس باشند. سیاستی که از همین حالا متحدان عربی واشنگتن را به تکاپوی اقداماتی انداخته که دامنه آن، تلاش برای گسترش دایره ائتلاف اسرائیل با کشورهای عربی و بسیج برای مشارکت در جنگها یا اقدامات تروریستی علیه ایران را شامل میشود. مرتضی رحیمی، سفیر سابق ایران در «عمان» و «یمن» در گفتوگو با روزنامه ایران به بررسی روند تحولاتی که این روزها در خاورمیانه میگذرد، پرداخته است.
قابل انتظار بود که پیروزی «جو بایدن» چندان نمیتوانست خوشایند متحدان عربی امریکا در منطقه خاورمیانه باشد. آنها این نتیجه را به معنای تنها ماندن در زمین بازی خاورمیانه میدانند. تحولات جاری منطقه خاورمیانه تا چه اندازه متأثر از این نگرانی است؟
در روزهای بعد از انتخابات ریاست جمهوری امریکا شاهد بودیم که ترامپ برای پذیرش نتیجه و شکست خود آمادگی نداشت اما روند اقدامات ناکامی که برای اثبات پیروزی خود طی کرد و توصیه مراکز قدرت به او برای پذیرش شکست باعث شده است که بتدریج زمینه برای عملیاتی شدن فرآیند انتقال قدرت و روی کار آمدن «بایدن» فراهم شود.
بیتردید این نتیجه برای کشورهای عربی منطقه که تاکنون سرمایهگذاری هنگفتی برای پیروزی ترامپ انجام دادهاند و اهداف و برنامههای خود را با سناریوی پیروزی او طراحی کرده بودند، بسیار نگرانکننده است. بویژه که «بایدن» در خلال رقابتهای انتخاباتیاش مواضع روشنی را در رابطه با سیاستهای منطقهای خود اعلام کرده است. پیش از آن دولت ترامپ از عربستان در جنگ یمن و ترور جمال خاشقجی، روزنامهنگار سعودی حمایت کرده بود اما انتظار میرود که با توجه به اعلام قبلی «بایدن»، دولت او محورهای روابط امریکا و عربستان را دوباره بررسی کند و احتمالاً مواضعی تندتر در قبال رهبران عربستان داشته باشد. این مسأله در حالی است که یکی از مهمترین وعدههای رئیس جمهور منتخب امریکا بازگشت به برجام است. توافقی که خروج ترامپ از آن، همپیمانان عربی امریکا را بسیار خشنود کرد و حالا طبیعی است که آنها از همین حالا با نگرانی روند تحولات را رصد کنند و دست به اقداماتی بزنند و خواستههایی را مطرح کنند که وضعیت متزلزل کنونیشان را پیچیدهتر نکند و فشارها را تا اندازهای از روی خود بردارند.
خواستههایی مانند پیشنهاد عربستان و امارات برای پیوستن به مذاکرات احتمالی ایران با 1+5؟
بله؛ تحولات پیرامون ایران در دوره ترامپ به دلیل خروج امریکا از برجام و کمپین فشار حداکثری که با مشارکت کشورهای عربی همپیمان امریکا اتفاق افتاد، در مسیر خواستههای این دسته از کشورهای منطقه بود و طبیعی است که با حضور «بایدن» ممکن است ورق برگردد و برجام بار دیگر احیا شود. بنابراین این نگرانی باعث میشود که کشورهای عربی به رهبری عربستان پیشنهاد پیوستن به مذاکراتی را مطرح کنند که احتمال میدهند بزودی ممکن است آغاز شود. این پیشنهاد از یکسو نشاندهنده آغاز مذاکراتی دیگر و دور ماندن آنها از این رویداد دیپلماتیک است و هم نشانه سنگاندازی آنهاست. بهطور مسلم ایران آمادگی پذیرش چنین اقدامی را نخواهد داشت و حتی اگر مذاکرات هم بدون اما و اگر امریکا و بدون پیش شرطی آغاز شود، حضور کشور دیگری از منطقه باعث ایجاد چالش در روند این گفتوگوها خواهد بود. به هر حال علاوه بر اعراب، کشورهای دیگری مانند ژاپن هم خواهان حضور در گفتوگوهای احتمالی با ایران هستند اما این تمایل لزوماً نمیتواند به تقویت مذاکرات منتهی شود.
ما به موازات این تحولات، شاهد تداوم رویکرد فشار از سوی دولت ترامپ در ماههای پایانی دوره مسئولیت او هستیم که به نظر میرسد با اتکای بیشتر به کشورهای عربی منطقه صورت میگیرد. ارزیابی شما از روند جاری چیست؟
بعد از انتخابات، دولت ترامپ اقدامات خود را برای پیشبرد اهدافش علیه ایران و حمایت از اسرائیل افزایش داد. سفر اخیر «مایک پمپئو»، وزیر خارجه امریکا به منطقه و تلاش برای نزدیکتر کردن روابط کشورهای عربی با رژیم اسرائیل را باید در این چارچوب مورد ارزیابی قرار داد. این سفر در پی عادیسازی رسمی روابط کشورهایی مانند امارات و بحرین با رژیم اسرائیل صورت گرفته است و تلاش میشود که این اتفاق درخصوص رابطه دیگر کشورهای عربی با اسرائیل هم تکرار شود. این در حالی است که زمزمههای عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل هم شنیده میشود. چنانکه اخیراً سفر محرمانه یک مقام بلندپایه اسرائیل به عربستان که در راستای ترغیب ریاض برای اعلام رسمی روابط با رژیم صهیونیستی صورت گرفت، افشا شد. اگرچه این تلاشها قبلاً هم انجام شده بود اما به دلایل مختلف ادامه پیدا نکرد و عربستان از اینکه تلاشهای پنهان برای نزدیک کردن ریاض به اسرائیل افشا شده است مقداری عصبانی است و لذا سفر جدیدی که قرار بود یک مقام امنیتی اسرائیلی به عربستان داشته باشد عملاً انجام نشد.
چقدر محتمل است این اتفاق روی دهد؟ آیا عربستان این اقدام را با هدف تقویت قدرت خود در رقابت با ایران میبیند؟
بهطور مسلم یکی از انگیزههای اصلی حمایت امریکا از عادیسازی روابط اسرائیل و اعراب، تحکیم جایگاه منطقهای خود و جلوگیری از همسویی و شکلگیری یک نظام همکاری در کشورهای منطقه است. نقش اسرائیل در 70 سال گذشته نسبت به مناسباتی که با کل کشورهای منطقه داشته در سمت و سوی چنین هدفی بوده است و با روند تحولات جدید هم همین سمت و سو را خواهد داشت. امریکا تلاش میکند این عادیسازی اتفاق بیفتد ولی به نظر میرسد که این روند در نهایت با چالشی در منطقه و در داخل خود کشورهای عربی و در مرزهای اسرائیل روبهرو میشود. الان حتی در خود کشورهای عربی و کشوری مانند عربستان هم نسبت به روند عادیسازی رابطه با رژیم اسرائیل، صدای اعتراض شنیده میشود. برخی در عربستان میگویند که عادیسازی رابطه با رژیم صهیونیستی فقط با تشکیل دولت مستقل فلسطینی امکانپذیر خواهد بود اما این خواسته خلاف نظر اسرائیل است که میخواهد همه سرزمینهای فلسطینی را به اراضی اشغالی منضم کند حال آنکه این مسأله مورد قبول کشورهای عربی و حتی عربستان نیست لذا به رغم همه اقداماتی که انجام شده احتمال به چالش کشیده شدن تلاش برای رابطه با اسرائیل در کشورهای عربی نسبت به موضوع فلسطین وجود دارد و این روند نمیتواند ادامه پیدا کند.
به نظر میرسد که درمیانه چنین تحولاتی عربستان و قطر با تلاشهای میانجیگرانه دولت امریکا در حال رسیدن به توافقی برای پایان دادن به بحران میان خود هستند که بیش از 3 سال از آغاز آن میگذرد. هدف عربستان از تلاش برای کاهش شکاف میان خود و قطر ذیل شرایط جدید منطقه چگونه ارزیابی میشود؟ آیا دور کردن اعراب نزدیک به ایران مد نظر است؟
آنچه در خلال سه سال گذشته و در بحبوحه صفبندی منطقهای اعراب علیه قطر اتفاق افتاد، این بود که ایران بهطور روشن از هرگونه شکاف میان کشورهای منطقه دوری و تأکید کرد خواستار همبستگی منطقهای است و اختلافات میان اعراب را به نفع خود نمیبیند. چنانکه موضع آقای ظریف هم از این تحولات نشاندهنده آن بود که ایران از حل مشکلات منطقه استقبال کرده است. اگر حل شدن اختلافات کشورهای عربی به رهبری عربستان با قطر مشروط به ایجاد جبههای جدید در منطقه علیه ایران نباشد، از میان رفتن این شکاف میتواند به همگراییای منتهی شود که ایران همواره بر ایجاد آن اصرار داشته است در غیر این صورت، تلاش برای نزدیک کردن قطر که روابط نزدیکی با ایران دارد، به محور سعودی، بحران رابطه در میان کشورهای منطقه را از وضعیت کنونی پیچیدهتر خواهد کرد.
اخیراً روسیه به منظور پیشبرد طرح ایجاد نظام امنیت جمعی در منطقه خلیج فارس، درخواست برگزاری مذاکراتی را داده که قدرتهای بزرگ از جمله اعضای 1+5 هم در آن مشارکت داشته باشند و این در حالی است که ایران، پیشتر ایدههای متعددی را با هدف پیگیری طرح صلح در منطقه با حضور خود کشورهای این حوزه پیشنهاد داده که چندان مورد استقبال قرار نگرفته است. آیا با توجه به تأثیر و تأثراتی که انتخابات امریکا بر رویکرد شماری از متحدان منطقهاش دارد، همچنان مشارکت کشورهای خارج از منطقه میتواند راهکار مؤثری برای حل مشکلات خاورمیانه داشته باشد؟
در میان کشورهای حوزه خاورمیانه، ایران از معدود کشورهایی بوده است که هیچ وقت از مداخله و نقشآفرینی قدرتهای خارجی در بحث امنیت و همکاریهای منطقهای استقبال نکرده و همواره معتقد بوده کشورهای منطقه، امنیت خود را با کمک و همکاری همدیگر تأمین کنند و بنابراین ایران حضور قدرتهای خارجی را از علل اولیه ناامنی در منطقه میداند.
تلاشهای اخیر ایران برای ایجاد فهم مشترک در کشورهای منطقه از واقعیات جاری و زیانهایی بوده که تاکنون از حضور قدرتهای فرامنطقهای وارد شده است. تا زمانی که این فهم در خود بازیگران منطقه ایجاد نشود زمینه برای گفتوگو فراهم نمیشود. روند تحولات جاری در منطقه که از سوی کشورهای عربی مشاهده میشود نشان میدهد که بزودی امکان پیگیری طرحهای همکاری جمهوری اسلامی وجود ندارد. در همین چارچوب هم پیشنهادات مشابه از سوی کشورهای دیگر مانند روسیه که حضور ایران را در این گفتوگوها ضروری میداند، چندان اقبالی نخواهد یافت. به نظر میرسد که کشورهای منطقه اکنون آمادگی پاسخ دادن به طرحهای ایران را ندارند علاوه بر اینکه قدرتهای فرامنطقهای که منافع مشروع و نامشروعی در منطقه دنبال میکنند بسادگی اجازه نمیدهند که این همکاری درونمنطقهای تحقق یابد و کشورهای منطقه بتوانند با همدیگر در کنار هم به سامان برسند این تدبیر ملتها و قدرتهای منطقه است که باید جلوی این روند را بگیرند.
یعنی در حقیقت درک مشترک مبنی بر ضرورت همزیستی مسالمتآمیز کشورهای منطقه هنوز شکل نگرفته است که عملکرد کشورها را در آن چارچوب پیش ببرد. حال آنکه برای رسیدن به چنین درک مشترکی در عین دشواری مسیر نباید از حرکت باز ایستاد بلکه باید تلاشهای دیپلماتیک پنهان و آشکار کشورمان برای دست یافتن به این هدف را دوچندان کرد و رایزنی با کشورهای منطقه را افزایش داد و آنها را نسبت به ضرورت و اهمیت این درک مشترک در رقم خوردن آیندهای بهتر برای ملت ها و دولتهای منطقه توجیه کرد.
پیامدهای تضعیف تفکیک قوا
رسول منتجب نیا
دبیرکل حزب جمهوریت
فــلســـفه تشـــــکــیل نظامهای ســـیاســـی ایجاد نظم و انضباط در کشورها و جلوگیری از بروز هرج و مرج است؛ در طول تاریخ عقلا به این نتیجه رسیدند که در کشور باید حکومتی تشکیل شود تا افراد با تکیه بر رأی و نظر مردم انتخاب شوند که هم مدافع حقوق مردم بوده و هم از بروز بینظمی و بیقانونی جلوگیری شود. در جمهوری اسلامی ایران که یکی از نظامهای مترقی جهان محسوب میشود، معیار عمل هر فرد حقیقی و حقوقی قانون اساسی است. قانون اساسی میثاق ملی است، اما نه یک امر نمادین، بلکه سازوکاری که طی آن، هم قوانین عادی تصویب میشوند و هم در آن نحوه فعالیت آحاد جامعه و نهادها، سازمانها و قوا مشخص شده است. بههمین دلیل یکی از وظایف شورای نگهبان، تطبیق مصوبات مجلس با قانون اساسی است تا همه امور در طول زمان درچارچوب این میثاق، نظم و نسق یابد. یکی از افتخارات جمهوری اسلامی که در اصل 57 قانون اساسی بر آن تصریح شده، تفکیک و استقلال قوا از یکدیگر است. مطابق این رویه، وظیفه مجلس قانونگذاری و نظارت است و حق دخالت در امور اجرایی و قضایی ندارد. وظیفه قوه مجریه نیز اجرا است و حق قانونگذاری یا قضاوت ندارد. قوه قضائیه نیز باید به داوری و تعقیب مجرمان پرداخته و حق ندارد در امور اجرایی یا قانونگذاری دخالت کند.
همچنین طبق بند 2 اصل 110 قانون اساسی، ولایت امر، ناظر بر قوا و هماهنگ کننده آنها است و از طریق سه قوه اعمال ولایت میکند.
مطابق اصل 72 نیز مجلس شورای اسلامی در عموم مسائل میتواند قانون وضع کند و براساس اصل 76 حق تحقیق و تفحص را در همه امور کشور دارد، البته این حق، نه حق یک نماینده، بلکه حق مجلس است. در کنار این اصول مترقی، اصل 113 عالیترین مقام رسمی کشور بعد از مقام رهبری را رئیس جمهوری تعیین کرده است. مطابق قانون اساسی، رئیس جمهوری مسئول اجرای قانون اساسی و رئیس قوه مجریه است. دولت زیر نظر رئیس جمهوری است و وزرا صرفاً باید از او فرمان گرفته و نمیتوانند بهصورت مستقل با قوای دیگر در تماس باشند یا از دستورات آنها تبعیت کنند.
البته مفهوم «مسئول اجرای قانون اساسی» همواره در کشور ما مبهم بوده است. پس از گذشت 40 سال از انقلاب، هنوز مشخص نیست که مراد از این مفهوم چیست و مشخص نیست که اگر دستگاه قضایی یا قانونگذاری از قانون اساسی تخلف کردند، رئیس جمهوری چگونه میتواند جلوی این تخلف را بگیرد. باوجود این، طبق اصول 125 و 126 قانون اساسی، مسئولیت امور برنامه و بودجه و رفاهی کشور برعهده رئیس جمهوری است. در اصل 176 نیز حدود فعالیت شورای عالی امنیت ملی بهعنوان نهاد تعیین کننده سیاستهای امنیتی و هماهنگی فعالیتهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی مشخص شده است که ریاست این شورا نیز برعهده رئیس جمهوری است. مصوبات این شورا پس از تصویب باید به تأیید مقام رهبری برسد.
اصول برشمرده از قانون اساسی، اجمالی است از وظایف و اختیارات رئیس جمهوری. باوجود این متأسفانه شاهد مداخلات غیرقانونی در وظایف سایر قوا، از جمله قوه مجریه هستیم، بهعنوان مثال در گذشته برخی تصور میکردند مجمع تشخیص مصلحت نظام قوه چهارمی در جمهوری اسلامی است. این مسأله با اعتراض ما مواجه و تأکید شد که بیش از سه قوه نداریم و مجمع تشخیص حق قانونگذاری ندارد. وظیفه این نهاد حل مسائل بغرنج کشور یا داوری میان مجلس و شورای نگهبان است.
اما در سالهای بعد، شاهد بودیم که در کنار دولت با وظایف سنگین و تصریح شده اش، نهادهای دیگری هم تشکیل شدهاند که کار و برنامه خود را در برخی از امور مشخصاً دولتی تعریف کردهاند، بهعنوان مثال، مدیریت سیاست خارجی بر عهده دولت و وزارت خارجه است، اما نهادهایی هستند که با فعالیت در سیاست خارجی، گاهی متضاد سیاستهای این وزارتخانه عمل میکنند. این امر باعث شده تا هم مردم و هم ناظران بینالمللی، رفتارهای متضادی را در حوزه سیاست خارجی مشاهده کنند. این دوگانگی در حوزه اقتصادی هم مشاهده میشود. مطابق قانون اساسی مدیریت اقتصاد بر عهده دولت است و مردم نیز انتقادهای خود را متوجه این قوه میدانند، اما نهادهای دیگری هم در فرآیندهای اقتصادی مداخله میکنند، بدون اینکه به نهادی پاسخگو باشند یا مردم بتوانند از آنان پاسخی مطالبه کنند.
این مغایرتها و مداخلهها، در وهله نخست با فلسفه وجودی نظام مغایرت دارد، زیرا ایجاد نظام سیاسی بهمعنی مشخص شدن دایره عمل هر فرد و نهادی است؛ اما نه تنها این تداخلها دیده میشود، این مسأله به قدری گسترش یافته است که اساساً موجب تضعیف نظام خواهد شد. بهعبارت دیگر، ناظران داخلی یا خارجی، این امور را بهمعنای بیقانونی و ضعف اداره کشور تعبیر میکنند. بنابراین در نهایت این امر به تضعیف دولت منجر شده و باعث کاستن از اقتدار قانونی این نهاد خواهد شد؛ مهمتر این که نباید این اظهارات را صرفاً به معنای حمایت از دولت روحانی تعبیر کرد، بلکه هر دولتی که باشد، چه روحانی باشد یا فرد دیگر، باید از اقتدار قانونی آن صیانت کرد. اما در کشور ما، گویی نه دولت، بلکه دولتهای مختلف یا دولت در دولت وجود دارد که اساساً خلاف مصلحت جامعه، خلاف قانون اساسی و تضعیف کننده اقتدار جمهوری اسلامی است، زیرا اگر مردم در هر انتخابات، دولت مطلوب خود را برگزینند، اما در عمل نهادهای دیگر در کار دولت مداخله کنند، هم از توان پاسخگویی دولت به مطالبات ملت کاسته شده و هم باعث بروز هرج و مرج اداری در کشور میشود. بههمین دلیل دلسوزان نظام و انقلاب اسلامی بارها تذکر دادهاند که فعالیت دولتهای درون دولت یا دولتهای درون نظام، باید تعدیل شده و ضمن رفتار براساس قانون اساسی، کارها به عهده دولت رسمی جمهوری اسلامی ایران گذاشته شود؛ نه فقط هر نهادی صرفاً به وظایف خود بپردازد، بلکه مطابق اصل تفکیک قوا، حتی قوه مجریه هم نباید در امور مجلس دخالت کرده و قانونگذاری کند یا مانند قوه قضائیه، به داوری و قضاوت بپردازد.
اما شاهد هستیم که اصل تفکیک قوا خدشه دار شده و هرچه به پایان عمر دولت نزدیکتر میشویم این خدشه، شدیدتر و جدیتر میشود. این رویه نه فقط در پایان عمر این دولت، بلکه در ماههای پایانی اغلب دولتها دیده شده است. برعموم دلسوزان نظام و انقلاب، واجب است تا نسبت به این رفتارها و رویکردهای فراقانونی که باعث تضعیف جمهوری اسلامی و قانون اساسی مترقی آن میشود، هشدار بدهند. همگان، اعم از دولت، قوای دیگر و نهادها و اشخاص و حتی آحاد ملت باید توجه داشته باشند که مسأله، نه امروز این دولت یا شخص حقوقی و حقیقی، بلکه فردای جمهوری اسلامی است؛ اگر هر فرد در هر جایگاهی، صرفاً بالندگی نظام جمهوری اسلامی در طولانی مدت را مد نظر قرار دهد، به رفتاری روی نخواهد آورد که برای دستیابی به اهداف سیاسی کوتاه مدت، در درازمدت باعث تضعیف سازوکارهای اساسی کشور شود.
دبیرکل حزب جمهوریت
فــلســـفه تشـــــکــیل نظامهای ســـیاســـی ایجاد نظم و انضباط در کشورها و جلوگیری از بروز هرج و مرج است؛ در طول تاریخ عقلا به این نتیجه رسیدند که در کشور باید حکومتی تشکیل شود تا افراد با تکیه بر رأی و نظر مردم انتخاب شوند که هم مدافع حقوق مردم بوده و هم از بروز بینظمی و بیقانونی جلوگیری شود. در جمهوری اسلامی ایران که یکی از نظامهای مترقی جهان محسوب میشود، معیار عمل هر فرد حقیقی و حقوقی قانون اساسی است. قانون اساسی میثاق ملی است، اما نه یک امر نمادین، بلکه سازوکاری که طی آن، هم قوانین عادی تصویب میشوند و هم در آن نحوه فعالیت آحاد جامعه و نهادها، سازمانها و قوا مشخص شده است. بههمین دلیل یکی از وظایف شورای نگهبان، تطبیق مصوبات مجلس با قانون اساسی است تا همه امور در طول زمان درچارچوب این میثاق، نظم و نسق یابد. یکی از افتخارات جمهوری اسلامی که در اصل 57 قانون اساسی بر آن تصریح شده، تفکیک و استقلال قوا از یکدیگر است. مطابق این رویه، وظیفه مجلس قانونگذاری و نظارت است و حق دخالت در امور اجرایی و قضایی ندارد. وظیفه قوه مجریه نیز اجرا است و حق قانونگذاری یا قضاوت ندارد. قوه قضائیه نیز باید به داوری و تعقیب مجرمان پرداخته و حق ندارد در امور اجرایی یا قانونگذاری دخالت کند.
همچنین طبق بند 2 اصل 110 قانون اساسی، ولایت امر، ناظر بر قوا و هماهنگ کننده آنها است و از طریق سه قوه اعمال ولایت میکند.
مطابق اصل 72 نیز مجلس شورای اسلامی در عموم مسائل میتواند قانون وضع کند و براساس اصل 76 حق تحقیق و تفحص را در همه امور کشور دارد، البته این حق، نه حق یک نماینده، بلکه حق مجلس است. در کنار این اصول مترقی، اصل 113 عالیترین مقام رسمی کشور بعد از مقام رهبری را رئیس جمهوری تعیین کرده است. مطابق قانون اساسی، رئیس جمهوری مسئول اجرای قانون اساسی و رئیس قوه مجریه است. دولت زیر نظر رئیس جمهوری است و وزرا صرفاً باید از او فرمان گرفته و نمیتوانند بهصورت مستقل با قوای دیگر در تماس باشند یا از دستورات آنها تبعیت کنند.
البته مفهوم «مسئول اجرای قانون اساسی» همواره در کشور ما مبهم بوده است. پس از گذشت 40 سال از انقلاب، هنوز مشخص نیست که مراد از این مفهوم چیست و مشخص نیست که اگر دستگاه قضایی یا قانونگذاری از قانون اساسی تخلف کردند، رئیس جمهوری چگونه میتواند جلوی این تخلف را بگیرد. باوجود این، طبق اصول 125 و 126 قانون اساسی، مسئولیت امور برنامه و بودجه و رفاهی کشور برعهده رئیس جمهوری است. در اصل 176 نیز حدود فعالیت شورای عالی امنیت ملی بهعنوان نهاد تعیین کننده سیاستهای امنیتی و هماهنگی فعالیتهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی مشخص شده است که ریاست این شورا نیز برعهده رئیس جمهوری است. مصوبات این شورا پس از تصویب باید به تأیید مقام رهبری برسد.
اصول برشمرده از قانون اساسی، اجمالی است از وظایف و اختیارات رئیس جمهوری. باوجود این متأسفانه شاهد مداخلات غیرقانونی در وظایف سایر قوا، از جمله قوه مجریه هستیم، بهعنوان مثال در گذشته برخی تصور میکردند مجمع تشخیص مصلحت نظام قوه چهارمی در جمهوری اسلامی است. این مسأله با اعتراض ما مواجه و تأکید شد که بیش از سه قوه نداریم و مجمع تشخیص حق قانونگذاری ندارد. وظیفه این نهاد حل مسائل بغرنج کشور یا داوری میان مجلس و شورای نگهبان است.
اما در سالهای بعد، شاهد بودیم که در کنار دولت با وظایف سنگین و تصریح شده اش، نهادهای دیگری هم تشکیل شدهاند که کار و برنامه خود را در برخی از امور مشخصاً دولتی تعریف کردهاند، بهعنوان مثال، مدیریت سیاست خارجی بر عهده دولت و وزارت خارجه است، اما نهادهایی هستند که با فعالیت در سیاست خارجی، گاهی متضاد سیاستهای این وزارتخانه عمل میکنند. این امر باعث شده تا هم مردم و هم ناظران بینالمللی، رفتارهای متضادی را در حوزه سیاست خارجی مشاهده کنند. این دوگانگی در حوزه اقتصادی هم مشاهده میشود. مطابق قانون اساسی مدیریت اقتصاد بر عهده دولت است و مردم نیز انتقادهای خود را متوجه این قوه میدانند، اما نهادهای دیگری هم در فرآیندهای اقتصادی مداخله میکنند، بدون اینکه به نهادی پاسخگو باشند یا مردم بتوانند از آنان پاسخی مطالبه کنند.
این مغایرتها و مداخلهها، در وهله نخست با فلسفه وجودی نظام مغایرت دارد، زیرا ایجاد نظام سیاسی بهمعنی مشخص شدن دایره عمل هر فرد و نهادی است؛ اما نه تنها این تداخلها دیده میشود، این مسأله به قدری گسترش یافته است که اساساً موجب تضعیف نظام خواهد شد. بهعبارت دیگر، ناظران داخلی یا خارجی، این امور را بهمعنای بیقانونی و ضعف اداره کشور تعبیر میکنند. بنابراین در نهایت این امر به تضعیف دولت منجر شده و باعث کاستن از اقتدار قانونی این نهاد خواهد شد؛ مهمتر این که نباید این اظهارات را صرفاً به معنای حمایت از دولت روحانی تعبیر کرد، بلکه هر دولتی که باشد، چه روحانی باشد یا فرد دیگر، باید از اقتدار قانونی آن صیانت کرد. اما در کشور ما، گویی نه دولت، بلکه دولتهای مختلف یا دولت در دولت وجود دارد که اساساً خلاف مصلحت جامعه، خلاف قانون اساسی و تضعیف کننده اقتدار جمهوری اسلامی است، زیرا اگر مردم در هر انتخابات، دولت مطلوب خود را برگزینند، اما در عمل نهادهای دیگر در کار دولت مداخله کنند، هم از توان پاسخگویی دولت به مطالبات ملت کاسته شده و هم باعث بروز هرج و مرج اداری در کشور میشود. بههمین دلیل دلسوزان نظام و انقلاب اسلامی بارها تذکر دادهاند که فعالیت دولتهای درون دولت یا دولتهای درون نظام، باید تعدیل شده و ضمن رفتار براساس قانون اساسی، کارها به عهده دولت رسمی جمهوری اسلامی ایران گذاشته شود؛ نه فقط هر نهادی صرفاً به وظایف خود بپردازد، بلکه مطابق اصل تفکیک قوا، حتی قوه مجریه هم نباید در امور مجلس دخالت کرده و قانونگذاری کند یا مانند قوه قضائیه، به داوری و قضاوت بپردازد.
اما شاهد هستیم که اصل تفکیک قوا خدشه دار شده و هرچه به پایان عمر دولت نزدیکتر میشویم این خدشه، شدیدتر و جدیتر میشود. این رویه نه فقط در پایان عمر این دولت، بلکه در ماههای پایانی اغلب دولتها دیده شده است. برعموم دلسوزان نظام و انقلاب، واجب است تا نسبت به این رفتارها و رویکردهای فراقانونی که باعث تضعیف جمهوری اسلامی و قانون اساسی مترقی آن میشود، هشدار بدهند. همگان، اعم از دولت، قوای دیگر و نهادها و اشخاص و حتی آحاد ملت باید توجه داشته باشند که مسأله، نه امروز این دولت یا شخص حقوقی و حقیقی، بلکه فردای جمهوری اسلامی است؛ اگر هر فرد در هر جایگاهی، صرفاً بالندگی نظام جمهوری اسلامی در طولانی مدت را مد نظر قرار دهد، به رفتاری روی نخواهد آورد که برای دستیابی به اهداف سیاسی کوتاه مدت، در درازمدت باعث تضعیف سازوکارهای اساسی کشور شود.
طراحی محیط و مسئولیت اجتماعی
مجید صفارینیا
استاد روانشناسی اجتماعی
مســـئولیتپـــــذیری یکـــی از مؤلفــــههای جــــامــــعهپســــندی است که خود دارای پنج مؤلفه است. یکی از این مؤلفهها همدلی و باور به جهان عادل است. یکی دیگر از مؤلفهها از منظر دیگران دیدن است و دیگری نیز خودمداری و خودشیفتگی پایین است و در نهایت مسئولیتپذیری اجتماعی. طبیعتاً اگر ما در سیستم آموزشی خود مفاهیمی مثل جامعهپسندی از دوران کودکی با تأکید بر مؤلفه مسئولیتپذیری اجتماعی، خودتنظیمی یا خویشتنداری را به دانشآموزان آموزش دهیم بهطور قطع امروز با افرادی مسئولیتپذیر، خویشتندار و خودمراقبت روبهرو خواهیم بودیم. متأسفانه مطالعات ما نشان میدهد که چیزی در حدود ۵۰ درصد از مردم نگران مبتلا شدن به بیماری کرونا نیستند که ابعاد مختلف زیستی، روانی و اجتماعی میتواند در این بیتفاوتی مردم یا عدم نگرانی آنها نقش داشته باشد. عواملی از ابعاد شخصیت افراد مثل: عزت نفس، خود تنظیمی، نگرش و باورهای سلامت، رواننژندی و برونگرایی از جمله عواملی هستند که جنبه روانی دارند و هرکدام این عوامل ممکن است باعث شود تا افراد خیلی به سلامت خود توجه و از آن مراقبت نکنند. از طرفی عوامل فردی مثل: سن، جنس، تحصیلات، شغل و میزان شناخت و آگاهی باعث میشود که افراد پروتکلهای بهداشتی را به درستی رعایت نکنند چرا که عوامل زیستی مثل فرآیند تکاملی باعث میشود تا به رفتارهایی عادت کنیم که جنبه ناخودآگاهی برای ما دارند و تفکر خودکار باعث میشود که رعایت پروتکلها را فراموش کنیم یا جدی نگیریم. به هرحال انسانها یک ماهیت زیستی و غریزی هم دارند اینکه علاقهای به ماندن در منزل از خود نشان نمیدهند و...
در حوزه اجتماعی هم با توجه به شرایط اقتصادی و وضعیت بحرانهای مالی که در کشور حاکم هست و همچنین طراحی محیط یعنی مدیریتی که در واقع باید در محیط توسط مدیران شهری و حکمرانی انجام شود ممکن است از جمله عواملی باشند که در واقع در بعد اجتماعی تأثیرگذار باشند. مثلاً مناسک و فرهنگ ما، آداب و رسوم ما و دید و بازدیدهای ما در کنار عواملی که قبلاً ذکر شد عواملی هستند که در حیطه اجتماعی میتوانند در حس مسئولیتپذیری اجتماعی افراد ممانعت ایجاد کنند.
بنابراین در بعد اجتماعی وظیفه حکمرانی این است که نسبت به طراحی محیط اقدام کند مثلاً جریمه کردن، تعطیل کردن مشاغل یا استفاده از شیفتهای کاری و حتی اجباری کردن استفاده از ماسک میتواند در کنترل شرایط موجود تأثیرگذار باشد، البته باید سیستمهای حمایتی هم در این طراحی محیط در نظرگرفته شود تا مردم بتوانند نیازهای خود را تأمین یا خدمات لازم را دریافت کنند.درواقع منابع اقتصادی کافی برای تعیین نیازهای مالی مردم وجود داشته باشد.
استاد روانشناسی اجتماعی
مســـئولیتپـــــذیری یکـــی از مؤلفــــههای جــــامــــعهپســــندی است که خود دارای پنج مؤلفه است. یکی از این مؤلفهها همدلی و باور به جهان عادل است. یکی دیگر از مؤلفهها از منظر دیگران دیدن است و دیگری نیز خودمداری و خودشیفتگی پایین است و در نهایت مسئولیتپذیری اجتماعی. طبیعتاً اگر ما در سیستم آموزشی خود مفاهیمی مثل جامعهپسندی از دوران کودکی با تأکید بر مؤلفه مسئولیتپذیری اجتماعی، خودتنظیمی یا خویشتنداری را به دانشآموزان آموزش دهیم بهطور قطع امروز با افرادی مسئولیتپذیر، خویشتندار و خودمراقبت روبهرو خواهیم بودیم. متأسفانه مطالعات ما نشان میدهد که چیزی در حدود ۵۰ درصد از مردم نگران مبتلا شدن به بیماری کرونا نیستند که ابعاد مختلف زیستی، روانی و اجتماعی میتواند در این بیتفاوتی مردم یا عدم نگرانی آنها نقش داشته باشد. عواملی از ابعاد شخصیت افراد مثل: عزت نفس، خود تنظیمی، نگرش و باورهای سلامت، رواننژندی و برونگرایی از جمله عواملی هستند که جنبه روانی دارند و هرکدام این عوامل ممکن است باعث شود تا افراد خیلی به سلامت خود توجه و از آن مراقبت نکنند. از طرفی عوامل فردی مثل: سن، جنس، تحصیلات، شغل و میزان شناخت و آگاهی باعث میشود که افراد پروتکلهای بهداشتی را به درستی رعایت نکنند چرا که عوامل زیستی مثل فرآیند تکاملی باعث میشود تا به رفتارهایی عادت کنیم که جنبه ناخودآگاهی برای ما دارند و تفکر خودکار باعث میشود که رعایت پروتکلها را فراموش کنیم یا جدی نگیریم. به هرحال انسانها یک ماهیت زیستی و غریزی هم دارند اینکه علاقهای به ماندن در منزل از خود نشان نمیدهند و...
در حوزه اجتماعی هم با توجه به شرایط اقتصادی و وضعیت بحرانهای مالی که در کشور حاکم هست و همچنین طراحی محیط یعنی مدیریتی که در واقع باید در محیط توسط مدیران شهری و حکمرانی انجام شود ممکن است از جمله عواملی باشند که در واقع در بعد اجتماعی تأثیرگذار باشند. مثلاً مناسک و فرهنگ ما، آداب و رسوم ما و دید و بازدیدهای ما در کنار عواملی که قبلاً ذکر شد عواملی هستند که در حیطه اجتماعی میتوانند در حس مسئولیتپذیری اجتماعی افراد ممانعت ایجاد کنند.
بنابراین در بعد اجتماعی وظیفه حکمرانی این است که نسبت به طراحی محیط اقدام کند مثلاً جریمه کردن، تعطیل کردن مشاغل یا استفاده از شیفتهای کاری و حتی اجباری کردن استفاده از ماسک میتواند در کنترل شرایط موجود تأثیرگذار باشد، البته باید سیستمهای حمایتی هم در این طراحی محیط در نظرگرفته شود تا مردم بتوانند نیازهای خود را تأمین یا خدمات لازم را دریافت کنند.درواقع منابع اقتصادی کافی برای تعیین نیازهای مالی مردم وجود داشته باشد.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
قطعاً مسیر گفتوگو را میرویم
-
# من - ماسک - میزنم
-
دوئل برای اثبات بهترین بازیکن تاریخ
-
پیام سیاسی بودجه 1400 به جهان
-
دوستان زبان بسته قرنطینه
-
عزم دولت برای بستن پرونده وقف منابع طبیعی و جنگلها
-
همه برای افزایش مشارکت باید احساس مسئولیت کنیم
-
ناقضان قرنطینه پایتخت را به رنگ قرمز در میآورند!
-
پرداخت مقرری بیمه بیکاری کرونا به یک میلیون و ۴۹ هزار نفر
-
پیروزی قاطع «مادورو» شکست اپوزیسیون
-
بوم، اصلیترین چشمه هنرمند است
-
فناوری، موفقیت واکسن «کرونا» در نژادهای مختلف را زیر سؤال برد
-
استقلال در چاه نفت!
-
ایران حضور کشورهای منطقه در مذاکرات برجامی را نمیپذیرد
-
پیامدهای تضعیف تفکیک قوا
-
طراحی محیط و مسئولیت اجتماعی
اخبارایران آنلاین