صفحات
شماره هشت هزار و چهارصد و هفده - ۱۵ اسفند ۱۴۰۲
روزنامه ایران - شماره هشت هزار و چهارصد و هفده - ۱۵ اسفند ۱۴۰۲ - صفحه ۱۵

سهم شهروندان در پوست‌اندازی شهرها

کوچه تکانی

حمیده امینی‌فرد
خبرنگار

 این روزها سرمای غافلگیرانه اسفند ماه، بهانه پررنگی شده تا سروکله ترافیک‌های زودرس مورد انتظار فعلاً با کمی تأخیر ظاهر شود. تکاپوی خریدهای نوروزی هم که همیشه پای ثابت ترددهای اسفندماه بود، حالا جای خودش را به درگیری‌های مالی آخر سالی داده که معلوم نیست در سال جدید چه خواب‌هایی برایمان دیده است.
با این همه اسفند ماه همیشه محبوب‌ترین و پرطرفدارترین ماه برای بیشتر ما بوده است؛ ماهی که پایانش به یک شروع بهاری دل‌انگیز وصل می‌شود که ظاهراً قرار است همه کاستی‌های این ور سال‌مان را جبران کند. اسفندماه البته یک فرصت طلایی پیش روی همه کلانشهرهاست؛ شهرهای بزرگی که این روزها در صدر مشکلاتشان، ترافیک و آلودگی هوا خودنمایی می‌کند و اگر از شهروندانشان پرسیده شود، برای سال جدید از شهرهای نو چه می‌خواهند؟ قطعاً جواب‌شان حل گره بازنشدنی ترافیک و تنفس هوای تازه‌ای است که به برکت برف و باران این چند هفته تا حدودی طعمش را چشیده‌اند! اگرچه بخش پر رنگی از برنامه‌ریزی‌های شهری روی دوش مدیران شهری است، اما شهروندان مسئولیت‌پذیرهم می‌توانند در پوست‌اندازی شهرها در آستانه سال جدید به جمع کمپین‌های استقبال از نوروز بپیوندند تا ظاهر شهرشان هم شبیه خانه‌هایشان از نو تازه شود. آنها حتی می‌توانند با برنامه‌ریزی برای ترددهای پایان سال، الگوی تکراری ترافیکی این روزها را هم به نفع خودشان تغییر دهند...
پیاده‌روی عیدانه
«خودروهای شخصی را کنار بگذاریم و بیشتر پیاده‌روی کنیم.» این تقاضای شهری است که می‌داند حجم ترددها و عبور و مرورهای ضروری و غیرضروری بویژه در روزهای پایانی سال وبال گردن شهروندانش خواهد شد. آمارهای ترافیکی اعلام می‌کند که در آستانه سال جدید 30 تا 40 درصد بر حجم ترددها در شهری مانند تهران افزوده می‌شود. شما تصور کنید ما در پایتخت شاهد 23 میلیون سفر روزانه‌ایم و جالب اینکه فقط حدود 13 درصد آن با حمل‌ونقل عمومی انجام می‌شود که بیشترین سهم آن هم به حمل‌ونقل ریلی اختصاص دارد. با این حساب و کتاب‌ها حجم ترددها با مترو و اتوبوس شاید به 3 میلیون سفر هم  نرسد. حتی اگر ظرفیت اتوبوسرانی و مترو هم اضافه شود، تا زمانی که میل به استفاده از خودروی شخصی کاسته نشود، نمی‌توان امیدوار بود که تغییر جدی در الگوی سفرهای آخر سال ایجاد شود. بویژه اینکه اغلب ما به قصد خرید ترجیح می‌دهیم تا از خودروی شخصی استفاده کنیم و همین کار را برای ترددهای ضروری مثل رفتن به سرکار سخت‌تر می‌کند. برای همین هم وقتی از برخی‌ها سؤال می‌کنید از اسفندماه چه خاطره‌ای دارید، صرفاً ترافیک‌های آزاردهنده و خیابان‌ها و معابر شلوغ و پرازدحام را به یاد می‌آورند که باعث می‌شود خلوتی تهران در نوروز را با هیچ سفر سیاحتی عوض نکنند! در حالی که هوای مطبوع پایان سال که البته این روزها به برف و باران گره خورده، می‌تواند فرصت حظ بردن از خریدهای اندک ما حتی از دستفروشان خیابانی را دوچندان کند.

بساط‌های پر جنب و جوش
«به بازارچه‌های بهاری سر بزنید.» اگرچه پایتخت‌نشین‌ها این روزها با شهری مواجهند که تازه بساط  رنگ‌آمیزی جداول و نونوار شدن سال جدید را شروع کرده، اما خیلی‌ها زودتر از برنامه‌ریزی‌های همیشگی به سراغ رونق بخشیدن به کسب و کارهای عیدانه خود رفته‌اند. دور و برتان را که خوب برانداز کنید، از بوی گل‌های نرگس خیابانی که سرمست شدید، تازه مشام‌تان به بوی سنبل‌ها آشنا می‌شود؛ سنبل‌هایی که البته امسال سردی هوا پایشان را کمی دیرتر به بساط مغازه‌دارها باز کرده است. شرکت در بازارچه‌های نوروزی بویژه آن دسته‌ای که به تولیدات و محصولات روستایی و عشایری اختصاص دارد، مثل شیرینی‌های خانگی، از ویژگی‌های شهری است که در آستانه سال جدید، شهروندانش را به جنب و جوش بیشتر دعوت می‌کند. بساط دستفروشی‌ها بویژه آنها که با رنگ و لعاب و طرح و بویشان، میادین خاکستری شلوغ را در نزدیکی‌های عید، حال و هوای تازه‌ای می‌بخشند، مثال همان نشاط اجتماعی در دسترسی است که می‌تواند به چهره زمخت و مردانه شهرها کمی لطافت دهد. شهرداری‌ها هم البته با شناخت شهروندانشان، با انتخاب مسیرهای بساط گستری و افزایش ساعت کاری دستفروشان به این تحرک دوست‌داشتنی دامن می‌زنند. خیلی‌ها در این روزها بازدید از بساط‌های دستفروشی که ماهی قرمز و سنبل از المان‌های جدا نشدنی‌شان هستند را به هر مرکز خرید لوکس و بی‌روحی ترجیح می‌دهند. برای آنها آمدن بهار بیش از آن که یک تغییر فصل تکراری باشد، یک اتفاق تازه برای تغییر حال و احوال‌شان است. این دسته معمولاً مشتری ثابت بساط‌هایی هستند که هر لحظه از ترکیب رنگ‌های شاد و بهاری به وجد می‌آیند.

کوچه ما، خانه ما
«برای تمیزی و زیبایی کوچه‌هایمان دست به کار شویم.» ما در همین شهر ریشه کرده‌ایم؛ شهری که خاطراتمان با کوچه‌هایش عجین شده است. نزدیکی‌های عید اما گاهی فراموش می‌کنیم که در زیبایی کوچه‌هایش سهیم شویم. برای همین باغچه‌های خانه‌هایمان را رنگ و رو می‌بخشیم، اما از منظره حیاط‌ مان که رو به کوچه‌ای باز می‌شود که بوی گند زباله و آشغال‌های لبالب پر شده، حالمان را دگرگون می‌کند، غافل می‌شویم... گاهی حتی در این تصویر تهوع‌آور شریک می‌شویم و هر آنچه داشته و نداشته و دورریختنی و درب و داغان است را دقیقاً در سطل‌های زباله‌ای می‌ریزیم که به خیال‌مان سهم ما از دیدنشان اندک است! این روزها به اطرافتان بیشتر دقت کنید، نگاهتان را از خانه‌تکانی چهاردیواری‌تان به چند کوچه و خیابان آن طرف‌تر بدوزید، گاهی یک اتفاق ساده مثل کاشتن گل در گلدان‌های رها شده در بن‌بست کوچه‌ها می‌تواند یک شادی جمعی برای ساکنان آن کوچه خلق کند. شادی‌های شهروندی را از همدیگر دریغ نکنیم...

به بی‌نظمی دامن نزنید
 «پنجره خانه‌هایمان رو به کدام شهر باز می‌شود؟» آن زمان که با کاغذهای مچاله شده به جان شیشه‌های کثیف خانه‌تان افتاده‌اید، با خودتان مدام این سؤال را تکرار کنید. یادتان باشد که این پنجره طرف دیگری هم دارد. شهرتان را در تمیزی خانه‌هایتان شریک کنید. نظم مناظر شهری از بالکن خانه‌هایتان آغاز می‌شود...این بار که خرت و پرت‌هایتان را در بالکن خانه‌هایتان رها کردید، خودتان را جای غریبه‌ای بگذارید که کمی دورتر ایستاده و می‌خواهد از شهری لذت ببرد که ساکنانش بی‌توجه به مناظرعمومی، خودخواهانه به این بی‌نظمی دامن زده‌اند...
ما گاهی به این شهر، یک شادی دسته جمعی بدهکاریم. حتی اگر بوی کهنگی و فرسودگی‌اش مشام‌مان را آزرده یا شلوغی و ازدحام کلافه‌کننده‌اش بارها خلق‌مان را تنگ کرده باشد، اما اسفند ماه که می‌رسد، همین تازگی دیوارها و رنگ‌آمیزی نصف و نیمه خیابان‌هایش یادمان می‌اندازد که این شهر آنچنان که تصور می‌شد، زشت و بدقواره نیست...شهرهای ما برای خلق شادی به شهروندان شاد نیاز دارند و البته بخشی از این شادی از جنب و جوش و هیاهوی این روزها نشأت می‌گیرد. قدرت نشاط‌آوری جمعی حتی با ساده‌ترین و کم هزینه‌ترین کارها در آستانه سال جدید را دست‌کم نگیریم!
 

بــــرش

بساط دستفروشی‌ها بویژه آنها که با رنگ و لعاب و طرح و بویشان، میادین خاکستری شلوغ را در نزدیکی‌های عید
حال و هوای تازه‌ای می‌بخشند، مثال همان نشاط اجتماعی در دسترسی است که می‌تواند
به چهره زمخت شهرها کمی لطافت دهد. شهردار‌ی‌ها هم البته با شناخت شهروندانشان
با انتخاب مسیرهای بساط گستری و افزایش ساعت کاری دستفروشان به این  تحرک دوست‌داشتنی دامن می‌زنند

 

جستجو
آرشیو تاریخی