بازخوانی پرونده منافقین در همدستی با صدام در جنگ خیانت کارانه

مرصاد کمینگاه غرور



اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
این روزها سالگرد عملیات مرصاد است. این عملیات از جنبه‌های گوناگون قابل بررسی و ارزیابی است. هنگامی که ساعت ۲ بعد از ظهر بیست‌و‌هفتم تیرماه ۱۳۶۷ رادیو تهران در خبری غیرمنتظره اعلام کرد؛ ایران قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفته است، جنگ به نحو غیرمنتظره‌ای گسترش یافت. این وضعیت تا روز ۲۹ مرداد ۱۳۶۷ که آتش بس به‌صورت رسمی میان ایران و عراق آغاز شد - حدود یک ماه – به‌طول انجامید که عملیات نظامی «فروغ جاویدان»(عملیات خائنانه) بزرگترین تحرک نظامی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و متعاقب آن عملیات پدافندی مرصاد ازجمله آنها است.  

بر اساس منابع نظامی، از اواخر سال ۱۳۶۴ تا اوایل سال ۱۳۶۶ تشکیلات منافقین ۱۰۴ مورد اقدام نظامی علیه مواضع نیروهای جمهوری اسلامی ایران انجام داد که اغلب ایذایی بود. اواخر خرداد ۱۳۶۶، تشکیلات رجوی، تشکیل «ارتش آزادیبخش ملی» را اعلام کرد. از این زمان عملیات‌ نظامی این سازمان علیه مدافعان در برابر ارتش متجاوز عراق، گسترش بیشتری یافت، تا آنجا که براساس منابع نظامی، طی چهار ماه پس از تشکیل ارتش آزادیبخش، ۸۴ عملیات کوچک توسط این سازمان جهت تضعیف جبهه خودی و حمایت از دشمن بعثی انجام گرفت. تحرکات نظامی منافقین در سال پایانی جنگ اوج گرفت. اولین اقدام نظامی بزرگ گروه رجوی با کمک ارتش عراق در18 فروردین 1367 به‌ نام عملیات «آفتاب» صورت گرفت که در جریان این عملیات، به دلیل غافلگیر شدن نیروهای گردان ۳۰۷ ژاندارمری و یگان‌هایی از لشکر ۷۷ خراسان ۴۵۰ نفراز رزمندگان ارتش اسیر و تعدادی تانک و نفربر به دست عوامل دشمن افتاد. دو ماه بعد، در تاریخ ۲۸ خرداد ۱۳۶۷ عملیات دیگری توسط گروه رجوی با حمایت ارتش عراق انجام گرفت که تا عمق دو کیلومتری پیش آمده و شهر مهران به اشغال آنان درآمد.
این عملیات با تحولات چشمگیر دیگری در وضعیت جنگ، ازجمله حمله گسترده عراق با پشتوانه تسلیحات پیشرفته اعطایی قدرت‌های بزرگ، درگیری‌های نیروی دریایی ایران و امریکا و هدف قرار گرفتن یک هواپیمای مسافری ایران از سوی یک ناو امریکایی که منجر به شهادت ۲۹۰ مسافر آن شد نیز همراه بود که می‌توانست برپیچیدگی اوضاع  بیفزاید. سه روز بعد از اعلام پذیرش قطعنامه از سوی ایران ،منافقین عملیات خائنانه را که برای دوماه بعد تدارک دیده بود به اجرا در آورد و با حمایت ارتش عراق عزم پایتخت کرد؛ عملیاتی که از دیدگاه ناظران بی‌طرف نظامی، بزرگترین شکست نظامی منافقین و بن‌بست راهکار نظامی در پیشبرد اهداف براندازانه بود، زیرا هدف عملیات خائنانه، تسخیر تهران و براندازی جمهوری اسلامی بود. مسعود رجوی در شب عملیات، پیش‌بینی کرده بود که نیروهای تحت امرش ظرف ۴۸ ساعت به تهران خواهند رسید.
 رجوی تمام توان خود را در این حمله به کار گرفت تا به هدف خود دست یابد. وی که از سال‌ها قبل مترصد وارد آوردن ضربه‌ای کاری بر پیکر نظام جمهوری اسلامی بود از پی این تحلیل که شرایط داخلی ایران مساعد نبوده و نظام سیاسی در اثر جنگ و فشار‌های اقتصادی، بین‌المللی، سیاسی و اجتماعی در ضعیف‌ترین موقعیت قرار دارد تصمیم خود را به اجرا درآورد. پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط ایران و الزامات بین‌المللی قطعنامه برای طرفین، عامل دیگری بود که رهبری منافقین را وادار به تصمیم عجولانه کرد، چرا که طرفین درگیر درجنگ در آستانه ورود به شرایط جدید پس از جنگ بودند؛ درصورت آتش‌بس میان دو کشور، دیگر فرصتی برای رجوی باقی نمی‌ماند تا وارد خاک ایران شود.
بر همین اساس مسعود رجوی توانست صدام را متقاعد کند که قبل از بسته شدن کامل مرز‌ها و اجرای قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل، به وی اجازه‌ دهد تا مسئولیت انجام آخرین عملیات علیه خاک ایران به او داده شود و به موازات این اقدامات به‌سرعت تمامی هوادارانش در سراسر دنیا را فرا خواند تا هرچه زودتر خود را به عراق برسانند. رجوی درنشستی با شرکت نیرو‌های عمل کننده در عملیات خائنانه نقشه‌های تدارک شده برای عملیات را نشان داد، حتی محل اقامت خود را ( در تهران) نیز مشخص کرد. وی مدعی شد که مردم به‌محض ورود نیروهای ما به ایران به یاریمان خواهند شتافت.
عملیات خائنانه از صبح  دوشنبه سوم مرداد ۱۳۶۷ آغاز شد. نیروهای منافقین از مرز خسروی وارد خاک ایران شدند و با کمک ارتش عراق تا شب خود را به اسلام آباد رساندند.فردای آن روز حرکت به سمت کرمانشاه را آغاز کردند، اما در ظاهر به‌دلیل ترافیک ایجاد شده در جاده اسلام آباد به کرمانشاه، حرکت نیروهای رجوی کند و نهایتاً در سی‌ و چهار کیلومتری کرمانشاه و در گردنه «چهارزبر» در کمین نیروهای ارتش و سپاه پاسداران قرار گرفته و منهدم شدند، به‌طوری که صدها تن از نیروهای منافقین کشته و مابقی مجبور به فرار شدند.
نیروهای منافقین در عملیات خائنانه برغم بهره‌گیری از ۲۵ تیپ و حمایت و پشتیبانی تسلیحاتی و هوایی ارتش عراق و همراهی در ورود به عمق خاک ایران، شکست سختی خوردند. عراق برای کاستن از حجم رویارویی نیرو‌های خودی با نفرات رجوی در غرب، اقدام به تکی وسیع در خرمشهر وهجوم و آتش سنگین در منطقه سرپل و صالح‌آباد و تصرف آنها کرد که می‌توانست کار نیروهای رجوی را تسهیل کند، اما این دست اقدامات هم نفعی به حال نیروهای رجوی نداشت و آنان مفتضحانه‌ حقارت شکست را پذیرفتند، اگر چه تشکیلات رجوی در دفاع از عملیات خائنانه آن را «پاسخی سیاسی» به پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران شناسانده و گفتند: «هدف مسئولان از پذیرش قطعنامه قبل از هر چیز اجرای آتش بس و بسته شدن مرزها بود تا نیروهای ارتش آزادیبخش ملی، امکان ورود به خاک ایران را پیدا نکنند.» و اجرای عملیات از طرف منافقین برای آن بود که «حساب جنگ آزادیبخش  از حساب درگیری ایران با عراق جدا شود» و معنای عملیات خائنانه اعلام همین موضع سیاسی بود. از این‌رو اجرای عملیات می‌بایست تابع الزام‌های سیاسی باشد، نه تابع ملاحظات نظامی. یعنی می‌بایست به فوریت و به هر قیمت صورت بگیرد!»
در این میان ناظران سیاسی معتقدند صدام برای خلاصی از شر منافقین در فضا و مناسبات پس از آتش بس چنین دامی را برای آنان گسترد و از جلسه فوری صدام با رجوی بلافاصله پس از قبول قطعنامه از سوی ایران، در حضور سرلشکر البراک تکریتی رئیس سرویس‌های امنیتی عراق و سپهبد صابر الدوری یکی از افسران نزدیک به صدام، به‌عنوان قرینه یاد می‌کنند.
در این جلسه صدام از رجوی می‌خواهد تا در تدارک حمله‌ای به ایران باشد و رهبر بلند پرواز منافقین نیز به صدام قول می‌دهد که ظرف چند ساعت نیروهایش وارد همدان در 250 کیلومتری تهران شوند و از آنجا با استقبال مردم وارد تهران شوند.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7685/8/582874/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها