اخبــــــــــار

مرگ معدنچی در عمق 290 متری

گروه حوادث: یکی از کارگران معدن منگنز قم که بر اثر ریزش بخشی از معدن زیر آوار محبوس شده بود در حالی پس از حدود 7 ساعت بیرون کشیده شد که جان باخته بود. محمد حسن قوسیان مقدم، سخنگوی جمعیت هلال احمر درباره جزئیات این حادثه گفت: «ساعت ۱۲:۰۳ ظهر پنجشنبه 30 بهمن گزارشی مبنی بر ریزش معدن منگنز در روستای ونارچ در استان قم به مرکز کنترل و هماهنگی عملیات هلال‌احمر استان قم ارسال شد که بلافاصله ستاد مدیریت بحران تشکیل و تیم ارزیاب از پایگاه امداد و نجات کهک به محل حادثه اعزام شدند. پس از رسیدن تیم نجات و ارزیابی اولیه گفته می‌شد سه کارگر در زیر آوار محبوس شدند. بنابراین تیم‌های واکنش سریع و سگ‌های زنده یاب نیز راهی محل شدند.»
در ادامه بررسی‌ها مشخص شد در این اتفاق که در عمق ۲۹۰ متری از سطح زمین رخ داده یکی از کارگران معدنچی به‌نام «عدالت شیری» حین جابه‌جا کردن سنگ‌های معدنی با لودر مخصوص در داخل تونل گرفتار شده است. بنابراین ۸ نفر از عوامل امداد و نجات معدن به همراه تعدادی دیگر از گروه‌های امدادی منطقه و شهرستان مشغول آواربرداری در بخش حادثه دیده تونل شدند و سرانجام جسد این کارگر از زیر آوار بیرون کشیده شد.
مهدی فراهانی، سخنگوی مرکز مدیریت حوادث و فوریت‌های پزشکی قم از پایان عملیات امداد و نجات در ساعت ۱۹ عصر پنجشنبه خبر داد و گفت: در این حادثه جسد یک‌نفر که زیر آوار محبوس شده بود، پس از عملیات رهاسازی چند ساعته خارج شد.
کارگر فوت شده به‌ نام عدالت شیری ۱۹ سال سابقه کار تحت مسئولیت مستقیم شرکت منگنز ایران را داشت. وی متأهل و اهل و ساکن شهر قم بود.
حمید کریمی، سخنگوی سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی شهرداری قم نیز در این باره گفت: ظهر پنجشنبه گزارشی مبنی بر ریزش آوار در عمق 290 متری معدن منگنز دریافت شد و بلافاصله عوامل آتش‌نشانی با سه خودرو و بیش از 20 آتش‌نشان به محل حادثه اعزام شدند. کار آواربرداری و عملیات بی‌خطرسازی محل حادثه برای رهاسازی کارگر محبوس شده از همان لحظات نخست آغاز و پس از چند ساعت جسد کارگر جان باخته بیرون کشیده شد. براساس گزارش روابط عمومی جمعیت هلال احمر استان قم، 27 بهمن یعنی سه روز قبل از حادثه ریزش معدن در این محدوده مانور فرضی ریزش معدن برگزار شده بود. هادی سلیمی، معاون امداد و نجات جمعیت هلال احمر استان قم گفته بود: مانور فرضی ریزش معدن منگنز در روستای ونارچ با هدف ارتقای عملکرد تیم واکنش سریع برگزار شد. با توجه به موقعیت و حادثه‌خیز بودن استان و همچنین به‌دلیل وجود معدن مهم منگنز و نیروهای مشغول به کار در این معدن در بخش کهک، نیروهای امدادی هلال احمر استان از جمله تیم واکنش سریع می‌بایست در حالت آماده باشند تا بتوانند در حوادث احتمالی بهترین عملکرد را داشته باشند.


دختر سردشتی در آتش چراغ نفتی سوخت

گروه حوادث / دختر نوجوان سردشتی که با آتش چراغ نفتی سوخته بود پس از دو روز جان باخت. ناصر یوسفی، بخشدار بخش مرکزی سردشت با اعلام این خبر به ایرنا گفت: دختر ۱۷ ساله سردشتی در روستای گلینه که هنگام  پرکردن مخزن چراغ نفتی به خاطر بی‌احتیاطی اش نفت را روی لباس و بخشی از چراغ ریخته بود هنگام روشن کردن آن شعله‌ور شد. این دختر نوجوان از ترس آتش فرار می‌کند که این امر باعث شعله‌ور شدن بیشتر آتش و سوختگی شدید وی می‌شود. در این حادثه وی دچار سوختگی 80 درصدی شده بود که به یکی از بیمارستان‌های تبریز منتقل شد اما پس از ۲ روز جدال با مرگ جانش را از دست داد.


متهم  به اسیدپاشی در دادگاه:
نمی خواستم برادرم  را بکشم

گروه حوادث / مرد جوان که متهم به اسیدپاشی مرگبار روی برادرش است، در جلسه دادگاه منکر اتهام خود شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از تیر سال گذشته با شکایت زن جوانی که مدعی بود همسرش توسط برادرش به قتل رسیده، آغاز شد. این زن در تشریح ماجرا گفت: چند سالی بود که همسرم با برادرش اختلاف داشت اما فکر نمی‌کردم مشکل‌شان تا این اندازه باشد که شوهرم را به قتل برساند. حدود 20 روز قبل همسرم اکبر، قربانی اسیدپاشی برادرش شد و او را به بیمارستان برده بودند سوختگی‌اش بسیار شدید بود تا اینکه پس از 3 هفته  فوت کرد. البته اگر اکبر زنده می‌ماند، من شکایتی نمی‌کردم چون یک اختلاف خانوادگی بود اما حالا که او فوت شده من نگران خودم و آینده بچه 6 ساله‌ام هستم. پس از شکایت این زن، برادرشوهرش به نام اصغر بازداشت شد. اما منکر اسیدپاشی شد و ادعا کرد که زن برادرش دروغ گفته است. در ادامه مأموران مرد رنگ فروشی را که به اصغر اسید فروخته بود، شناسایی کردند. مرد رنگ فروش به مأموران گفت: چند هفته قبل از حادثه اصغر مقدار کمی اسید از من خرید و نمی‌دانستم برای چه کاری می‌خواهد تا اینکه آن روز متوجه شدم برادرش با اسید سوخته است.
وقتی اصغر در برابر مستندات و یافته‌های مأموران قرار گرفت، قبول کرد که با برادرش درگیری داشته اما اینبار ادعا کرد در ابتدا برادرش اکبر با اسید به او حمله کرده و بعد در میانه درگیری اسید روی خودش ریخته است. وی در ادامه گفت: اکبر با وانتش در مقابل مغازه میوه‌فروشی من میوه می‌فروخت. سر این موضوع با هم اختلاف داشتیم چند بار از او خواستم تا جای دیگری کار کند. آخرین بار به او گفتم اگر یک بار دیگر وانتش را مقابل مغازه من بگذارد، با او برخورد می‌کنم که کارمان به درگیری فیزیکی کشید.
متهم درباره اینکه چطور شد برادرش با اسید سوخت، گفت: نمی‌دانم، چون من اسید نپاشیدم. شاید برادرم خودش روی خودش اسید پاشیده باشد. روز حادثه هم اگر من فرار نکرده بودم خودم قربانی اسیدپاشی می‌شدم. اینکه شاهدان می‌گویند دیده‌اند ما با هم درگیر شدیم درست است، اما من اسید نپاشیدم. با این حال متهم نتوانست توضیح دهد برادرش چطور به کمر خودش اسید پاشیده و پشتش کاملاً سوخته است. به این ترتیب با توجه به مدارک به دست آمده کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. از آنجایی که تنها ولی دم این پرونده فرزند صغیر مقتول بود و ولی قهری نیز نداشت رئیس قوه قضائیه به جای او خواستار قصاص متهم شد. پس از آن متهم به جایگاه رفت و گفت: قبول دارم با برادرم درگیر شدم و قبلاً هم او را تهدید به مرگ کرده بودم. اما  ظرف اسید دست او بود و اکبر می‌خواست آن را روی من بریزد و وقتی درگیری میان ما بالا گرفت، من برای دفاع از خودم محتویات ظرف را به سمت او پاشیدم. ولی نمی‌دانستم ظرف پلاستیکی حاوی اسید است. من هرگز راضی به مرگ برادرم و یتیم شدن فرزندش نبودم. با پایان جلسه، هیأت قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.