خاطرات 453 روز حضور در کاخ سفید
اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد
طوفان قتل خاشقچی
از کلی پرسیدم: «فکر میکنی اگر تو بروی اوضاع بهتر میشود؟ دستکم تا بعد از انتخابات صبر کن. اگر اکنون استعفا بدهی کل انتخابات بر باد خواهد رفت.» با ناراحتی پاسخ داد: «شاید این طوری بهتر باشد.» بنابراین گفتم: «هر تصمیمی که بگیری برای من قابل احترام است اما بدان قدرت گرفتن افرادی همچون الیزابت وارن و برنی سندرز نکته مثبتی ندارد.»
پاسخ داد: «میخواهم به شهر آرلینگتون (تگزاس) بروم»؛ تصور میکنم قصد داشت بر سر مزار پسرش برود که در جنگ افغانستان کشته شده بود. او عادت داشت در شرایط سخت این کار را انجام دهد. ما این را میدانستیم زیرا اغلب اتفاق میافتاد.
اتاق روزولت را به قصد دفتر کلی ترک کردم. پمپئو قبل از این که با رسانهها درباره خاشقچی مصاحبه کند، هنوز آنجا منتظر بود. بعد از مصاحبه با خبرنگاران، من و پمپئو در دفترم درباره این که بعد از رفتن کلی چه اقدامی باید انجام دهیم، صحبت کردیم. این موضوع غمانگیز بود. پمپئو گفت: «متیس (وزیر دفاع) همیشه در خارج از کشور است، معاون رئیس جمهوری در «می سی سی پی» مشغول مذاکره درباره آزادیهای مذهبی است و تنها کاری که منوچین به آن فکر میکند جلوگیری از انتقادها علیه خودش است.» پمپئو در حالی که از رفتن کلی نگران بهنظر میرسید، افزود «فقط من میمانم و تو. اگر ترامپ میخواهد بداند جنگجویان واقعی چه کسانی هستند، فقط کافی است نگاهی به اطرافش بیندازد (منظورش خودش و من بودیم) و البته کلی هم بخشی از گروه جنگجویان است.» با این دیدگاه او موافق بودم. پمپئو که درک میکرد همه این مسائل تا چه اندازه بد و ناخوشایند است، گفت «همه اینها میتواند در نهایت بازی دونالد، ایوانکا و جرد باشد.» همزمان با همه این اتفاقات، یک روز بعداز ظهر، طرح یک صفحهای خود درباره مهاجرت را به ترامپ نشان دادم. آن را بهطور کامل خواند و گفت با آن موافق است، اما افزود: «می دانی که بیشتر این کارها را نمیتوانم تا بعد از انتخابات انجام دهم»، پاسخ دادم، میفهم. پرسید که آیا میتواند این طرح یک صفحهای را پیش خود نگه دارد، بعد آن را تا کرد و در جیب کتش گذاشت. حالا توپ در زمین او بود و به نظر من، همان جا هم باقی ماند.
موضوع مهاجرت عمدتاً بدون حضور من پیش میرفت. من پیشنهادهای خود را داده بودم که اگر کامل اجرا میشدند، ممکن بود مؤثر باشند، البته عکس این هم ممکن بود اتفاق بیفتد. در نهایت هم ترامپ بخشهایی از آن را استفاده کرد؛ اما به شیوه خاص خود و در زمانی که دوست داشت. البته خصوصیت ترامپ همین بود. مسائل مهاجرتی افتان و خیزان پیش میرفت بدون این که سیاست منسجمی درباره آن طراحی و اجرا شود.
*********
در جریان مناقشه بر سر مهاجرت، خبر غیرمنتظره ناپدیدشدن و ترور جمال خاشقچی روزنامه نگار ناراضی سعودی در کنسولگری عربستان در استانبول منتشر شد. نحوه مدیریت قتل خاشقچی توسط ترامپ در تضاد کامل با روند عادی تصمیم گیریهای او بود.
کوشنر هشتم اکتبر از من پرسید چطور باید به طوفان ناشی از قتل خاشقچی که روزبهروز نیز بر شدت آن افزوده میشد، واکنش نشان دهیم. توصیه من این بود که سعودیها فوراً حقایق را – هرچه که هست- اعلام کنند. کوشنر موافق من بود و ما روز بعد با محمدبن سلمان ولیعهد عربستان صحبت و به او تأکید کردیم که این مسأله تا چه اندازه جدی است. من از ولیعهد عربستان خواستم دقیقاً بررسی کند چه اتفاقی برای خاشقچی رخ داده و گزارشی را قبل از این که ذهنیت مردم خراب شود، منتشر کند. پمپئو نیز بعداً این نکته را به او گوشزد کرد. من همچنین پیشنهاد دادم که سفیر عربستان در واشنگتن را به ریاض بفرستیم تا حقایق را کشف کند و به ما گزارش بدهد. این کاری غیرمعمول بود اما سفیر، برادر جوانتر ولیعهد عربستان بود و میتوانست بیواسطه و مستقیم فضای داغی را که پس از این اتفاق در واشنگتن ایجاد شده بود به محمد بن سلمان منتقل کند.
اما ترامپ برخلاف بسیاری از مسائل دیگر، اساساً پیشاپیش تصمیم خود را درباره نحوه واکنش نشان دادن به قتل خاشقچی گرفته بود و در مصاحبهای ضبط شده با برنامه «60 دقیقه» شبکه تلویزیونی «سیبیاس» که قرار بود آخر هفته پخش شود، تأکید کرد که قصد ندارد فروش سلاح به عربستان سعودی را متوقف کند. روز شنبه و پس از استقبال از «اندرو برانسون» کشیش امریکایی که بعد از آزادی از ترکیه برای دیدار با ترامپ به کاخ سفید آمده بود، پیشنهاد کردم پمپئو به عربستان برود و از اعزام مقامی در سطح پایینتر جلوگیری شود. پمپئو و ترامپ هر دو این پیشنهاد را پسندیدند. در این صورت هیچ کس نمیتوانست بگوید مسأله قتل خاشقچی برای ما جدی نبوده است. ترامپ 15 اکتبر این پیشنهاد را با ملک سلمان پادشاه عربستان در میان گذاشت و او هم گفت که از سفر پمپئو استقبال میکند. ترامپ از سوی رسانههای امریکایی تحت فشار بود اما این فشارها بهطور غیرمنتظرهای بهجای این که باعث کاهش حمایت او از پادشاهی سعودی شود، به حمایت قویتر و علنیتر او از عربستان منجر شد. سفر عجلهای پمپئو فرصتی را ایجاد میکرد تا سعودیها وقت بیشتری برای کشف حقایق داشته باشند اما ترامپ منتظر نماند. سعودیها متعاقب این امر روایت خود را از اتفاقی که رخ داده بود، منتشر و برخی از مقامهای ارشد را برکنار کردند. گزارش سعودیها، اکثر تحلیلگران را قانع نکرد اما نشان داد سعودیها قصد تغییر این روایت را ندارند. در این اثنا، ترامپ از طریق توئیتها و بیانیههایش از روایت سعودیها درباره قتل خاشقچی حمایت کرد و هرگز نسبت به اتحاد عربستان- امریکا بهطور اعم و توافق فروش هنگفت سلاح به عربستان به طور اخص که پیشتر درباره آن مذاکره شده بود، ابراز تردید نکرد. همزمان با خشم شدید رسانهها، ترامپ تصمیم گرفت بیانیهای قاطع در حمایت از محمد بن سلمان صادر کند که آن را به پمپئو دیکته کرد. متن این بیانیه بشدت ضعیف و بیکیفیت بود و حتی این خطر را داشت که اگر تغییری در حقیقت ماجرا ایجاد شود، به شخص ترامپ لطمه وارد کند. ویرایش و ایجاد برخی تغییرات در متن برای جلوگیری یا کاستن از خطر چنین آسیبی کار سختی نبود، اما پمپئو هیچ گونه تغییری را نپذیرفت و حتی حاضر نشد انتشار این بیانیه را برای بررسیهای بیشتر یک روز به تأخیر بیندازد. پمپئو گفت: «او (ترامپ) این بیانیه را خواسته است و من هم آن را صادر میکنم.» این پاسخ، خصلت «بله قربان گویی و موافقت بیچون و چرای» پمپئو را نشان میداد. روز بعد، یعنی 20 نوامبر که اتفاقاً با روز تولد من هم مصادف بود، ترامپ میخواست تلفنی با بن سلمان صحبت کند و به او بگوید بیانیه حاضر است. ترامپ گفت: «ما لطف بزرگی به او میکنیم.» منظور ترامپ این بود که «بن سلمان چه این کار (قتل خاشقچی) را کرده باشد و چه نکرده باشد، ما کنار عربستان ایستادهایم.»
ما این مسأله را بررسی کردیم که آیا ترامپ شخصاً بیانیه را از تریبون کاخ سفید قرائت کند یا فقط متن بیانیه را منتشر کنیم. ترامپ گفت: «اگر من بیانیه را شخصاً بخوانم این موضوع توجهات را از مسأله ایوانکا دور میکند. (مسأله ایوانکا به انتشار گزارشهای متعدد درباره استفاده گسترده او از ایمیل شخصی اش در ارتباطات دولتی اشاره داشت، کاخ سفید تلاش میکرد توضیح دهد که موضوع ایوانکا با استفاده گسترده هیلاری کلینتون وزیر خارجه پیشین امریکا و نامزد دموکراتها در انتخابات 2016 از ایمیلهای شخصی اش برای رسیدگی به امور دولتی تفاوت فاحشی دارد). ترامپ با لحنی گلهمند گفت «خدا لعنت کند، چرا او (ایوانکا) تلفنش را عوض نکرد؟ بهخاطر یک تلفن چه افتضاحی به بار آمد» بعد رو به پمپئو کرد و به نشانه موافقتش با تماس تلفنی او با ولیعهد عربستان، گفت: «به او بگویید کاری که برایش انجام دادم، باورکردنی نیست. بعد نظر ولیعهد را بپرسید تا ببینیم چه تصمیمی باید بگیریم.»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه