سکوت مخوف در سازمان یا سکوت زمانی
بارها شاهد این بودیم در جلساتی که به منظور هماندیشی، دورهمی یا جشنهای سالانه در شرکتها یا سازمانها برگزار میشود به یکباره مدیر آن مجموعه از تمامی افراد سؤالی میپرسد!! آیا کسی از همکاران انتقاد یا پیشنهادی نسبت به مسائل شرکت دارد؟ در این مواقع معمولاً همه سرها را پایین میاندازند، لبخند پنهانی میزنند، با گوشی خود مشغول میشوند و به هم زل میزنند و سعی میکنند از نگاه مستقیم به مدیر خود اجتناب کنند؛ حتی از بین همکارانی که در محیطهای خصوصی بسیار سخنور و مسلط هستند هم در این موقع با وجود نگاه سنگین بقیه هیچ صدایی شنیده نمیشود. مدیر با دیدن این صحنه چند سناریو پیش خود میبیند. کارمندان من از تمامی شرایط راضی هستند و هیچ مشکلی در سازمان و شرکت من نیست.
-کارمندان من قدرت حرف زدن در جمع را ندارند.
-از ترس مدیران بالادستی خود امکان بروز مشکل را ندارند.
تمامی این سناریوها برای یک سازمان یا شرکت خطرناک بوده و مانند بمبی که هنوز خنثی نشده عمل میکند. سکوت کارمندان باعث عدم انتقال اطلاعات به مدیران میگردد و نتیجه آنکه هیچوقت مدیر به کم و کاستی مجموعه خود پی نمیبرد. برخی عوامل مؤثر برای سکوت کارمندان میتواند موارد زیر باشد.
-ترس از عواقب اظهارنظر یا انتقاد
-ترس از دست دادن پاداشها و تشویقهای آتی
-ترس از دست دادن اعتماد مدیر مستقیم
-ترس از دست دادن منصب و رتبه شغلی یا ترس از تمسخر و نگاه دیگران
-نا امیدی از بهبود و اصلاح شرایط سازمان.
کلید واژه این سکوت مخوف یک کلمه است ترس خروج از حاشیه امن.
پیامدهای این سکوت برای سازمان بسیار منفی میباشد، در اغلب موارد این سکوت باعث ایجاد نارضایتی در بین کارکنان، کاهش میزان تعلق و وابستگی آنان به سازمان، کاهش نوآوری و خلاقیت، کاهش سطح مشارکت در امور و در نتیجه منجر به کاهش توانایی سازمان در شناخت و اصلاح مشکلات و عدم دستیابی به اهداف سازمانی میگردد. مدیر موفق مدیری است که با ریشه ترس مقابله کند و بستری را فراهم آورد که کارمندان با در نظر گرفتن مقام و شأن یک مدیر همیشه بتوانند مشکلات مجموعه را به گوش مدیران برسانند و مطمئن باشند که نه تنها تنبیهی در کار نیست، بلکه ممکن است با تشویق و ارتقای شغلی هم مواجه بشود، ایجاد امنیت روانی و اعتماد میتواند راهحل مناسبی برای برون رفت از سکوت سازمانی باشد. از موارد اجرایی در این راستا میتوان به اقدامات ذیل اشاره نمود:
-اتخاذ تصمیمات به صورت گروهی، تشکیل و اهمیت به کارگروههای تخصصی و کمیتهها
-استقرار نظام پاداشدهی مناسب برای پیشنهادات و انتقادات با ارائه راهحل
-شناسایی توانمندیها و در نظر گرفتن روحیات افراد در واگذاری امور و وظایف
برگزاری دورههای آموزشی با موضوع ارتباط صحیح بین مدیران و کارکنان و ایجاد فرهنگ امنیت روانی.
پس مدیر موفق مدیری است که هیچوقت این سکوت مخوف را نادیده نگیرد و همیشه گوش شنوایی برای مجموعه خود باشد و از انتقادها و مشکلات پلی برای رسیدن به اهداف خود بسازد. مدیر موفق مدیری است که سرمایه انسانی و تفکرات مجموعه تحت نظارت خود را مهمترین سرمایهاش بداند و با اهمیت به ارتباط سازنده با کارکنان، باعث افزایش بهرهوری و بهطور کلی هموار نمودن مسیر رشد و تعالی سازمان گردد.
-کارمندان من قدرت حرف زدن در جمع را ندارند.
-از ترس مدیران بالادستی خود امکان بروز مشکل را ندارند.
تمامی این سناریوها برای یک سازمان یا شرکت خطرناک بوده و مانند بمبی که هنوز خنثی نشده عمل میکند. سکوت کارمندان باعث عدم انتقال اطلاعات به مدیران میگردد و نتیجه آنکه هیچوقت مدیر به کم و کاستی مجموعه خود پی نمیبرد. برخی عوامل مؤثر برای سکوت کارمندان میتواند موارد زیر باشد.
-ترس از عواقب اظهارنظر یا انتقاد
-ترس از دست دادن پاداشها و تشویقهای آتی
-ترس از دست دادن اعتماد مدیر مستقیم
-ترس از دست دادن منصب و رتبه شغلی یا ترس از تمسخر و نگاه دیگران
-نا امیدی از بهبود و اصلاح شرایط سازمان.
کلید واژه این سکوت مخوف یک کلمه است ترس خروج از حاشیه امن.
پیامدهای این سکوت برای سازمان بسیار منفی میباشد، در اغلب موارد این سکوت باعث ایجاد نارضایتی در بین کارکنان، کاهش میزان تعلق و وابستگی آنان به سازمان، کاهش نوآوری و خلاقیت، کاهش سطح مشارکت در امور و در نتیجه منجر به کاهش توانایی سازمان در شناخت و اصلاح مشکلات و عدم دستیابی به اهداف سازمانی میگردد. مدیر موفق مدیری است که با ریشه ترس مقابله کند و بستری را فراهم آورد که کارمندان با در نظر گرفتن مقام و شأن یک مدیر همیشه بتوانند مشکلات مجموعه را به گوش مدیران برسانند و مطمئن باشند که نه تنها تنبیهی در کار نیست، بلکه ممکن است با تشویق و ارتقای شغلی هم مواجه بشود، ایجاد امنیت روانی و اعتماد میتواند راهحل مناسبی برای برون رفت از سکوت سازمانی باشد. از موارد اجرایی در این راستا میتوان به اقدامات ذیل اشاره نمود:
-اتخاذ تصمیمات به صورت گروهی، تشکیل و اهمیت به کارگروههای تخصصی و کمیتهها
-استقرار نظام پاداشدهی مناسب برای پیشنهادات و انتقادات با ارائه راهحل
-شناسایی توانمندیها و در نظر گرفتن روحیات افراد در واگذاری امور و وظایف
برگزاری دورههای آموزشی با موضوع ارتباط صحیح بین مدیران و کارکنان و ایجاد فرهنگ امنیت روانی.
پس مدیر موفق مدیری است که هیچوقت این سکوت مخوف را نادیده نگیرد و همیشه گوش شنوایی برای مجموعه خود باشد و از انتقادها و مشکلات پلی برای رسیدن به اهداف خود بسازد. مدیر موفق مدیری است که سرمایه انسانی و تفکرات مجموعه تحت نظارت خود را مهمترین سرمایهاش بداند و با اهمیت به ارتباط سازنده با کارکنان، باعث افزایش بهرهوری و بهطور کلی هموار نمودن مسیر رشد و تعالی سازمان گردد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه