در شب عُرس مولانا این شناختنامه مثنوی را بخوانید
شب نشینی با شوقنامه جلال الدین
مثنوی معنوی مولوی بلخی را شوقنامه آدمیزادگان جدا افتاده از اصل دانستهاند، همانطورکه خواهرخوانده اش، شاهنامه فردوسی توسی را رزمنامه انسانهای پاک نهاد در نبرد با تیرگیها و تباهیها به شمار آوردهاند. این دو نامه فصیح خراسانی حماسههایی ماندگار در فرهنگ بشری هستند. شوقنامه شش جلدی جلالالدین با اینکه در حجم اعجاب آور 26هزار بیت تدوین شده اما اثری سیال و صمیمی است و با هیچ مخاطبی قلدری و غریبگی نمیکند؛ باطنی البته دیریاب و تودرتو دارد و جواهرات موروثی و موهوبی را دور از چشم اجنبی، لای گیسوان انبوهش جای داده اما چادر را چنان سفت نچسبیده که جمال ظاهر را از مخاطب معمول و متعارف دریغ کند. مثنوی از این جهت، کتابی عامه پسند و مردم فهم است که برای راه بردن به مقصود و مراد متعارفش حاجت به «کمک آموزشیها» نیست. معنای این حرف البته بیاعتنایی به دقت ورزیهای صیادان مروارید در کشف منظورها و مضمونهای متعالی اش هم نیست. با این همه، مثنوی هم همچون هر کتاب مفصل و مطولی نیاز به شناختنامههایی وفادار دارد تا هم در آموختن مبتدیان، چالاک باشد؛ هم متوسطان را بیبهره نگذارد و هم محققان و متخصصان را خشنود و خرسند بدارد. «در شناخت مثنوی معنوی» از دکتر مهدی سالاری نسب که با همت انتشارات فرهنگ معاصر به تازگی میهمان عرصه نشر شده است نمونهای مثالین برای چنین شناختنامههایی است. کتاب را که بخوانی خیال میکنی شمشیری چوبین است که مرد جنگی به کودکش داده تا تیغ کشیدن را تمرین کند و وقتی به میدان مثنوی پا گذاشت از مهابت معرکه خوف نکند و با مبارزه بیگانه نباشد. نه؛ استعاره را عوض کنم. کتاب را که بخوانی خیال میکنی نویسنده، خوشههای انگور معرفت را از شش باغ مثنوی چیده و در مشت خود فشرده تا یک شیشه شیره شفاف عمل بیاورد. «در شناخت مثنوی» مثل خود اثر مرجع، شش فصل دارد: فصل اول تاریخ شروع و پایان مثنوی را شرح میکند. فصل دوم به ساختار و موضوع ها و اعلام و چکیده دفاتر میپردازد. فصل سوم از سرچشمهها و بینشهای بنیادی حرف میزند. فصل چهارم سراغ زبان و سبک مثنوی میرود. فصل پنجم به شروح و واژه نامهها و گزیدهها و ترجمهها سرک میکشد و فصل ششم هم از نسخههای خطی و چاپی سخن میگوید. در شب عُرس مولانا، اگر بخت و اقبالی بود در باغهای ششگانه مثنوی انگورچینی کنید، اما اگر پای رفتن و گشتن نبود «در شناخت مثنوی» شیشه شهدی است که میشود به دست گرفت و چشید و نوشید و یاد شوقنامه جلالالدین را سبز کرد.
در شناخت مثنوی معنوی
مهدی سالاری نسب
فرهنگ معاصر
چاپ اول /تهران/ 1399
535 صفحه
در شناخت مثنوی معنوی
مهدی سالاری نسب
فرهنگ معاصر
چاپ اول /تهران/ 1399
535 صفحه
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه