محمد حنیف داستان نویس و پژوهشگر ادبیات داستانی در گفت وگو با «ایران»:

نشر دفاع مقدس، کارنامه ای پربار و پر افتخار دارد




مرجان قندی
خبرنگار
جنگ تحمیلی فصلی سرشار از اتفاقات و حوادث تأثیرگذار و البته پردامنه درتاریخ کشورمان است که  جنبه‌های مختلف زندگی مردم ایران را تحت تأثیر قرار داده است. این جنگ به‌دلیل دفاع جانانه مردم ایران ارزش‌های بسیاری آفرید و دفاع مقدس نامیده شد. چرا که نماد دفاع مردم ایران از آرمان‌ها و حراست از مرزهای جغرافیایی وشرف ملی بود. ویژگی‌های این جنگ به مرور فرهنگی راخلق کرد که خاص بود. آنقدر خاص که به ادبیات ویژه نیازمند شد. ادبیاتی که این توانایی را داشته باشد که رازهای نهفته درجوهره آن را بیان کند. ادبیات توانمندی که حال و هوای جبهه‌ها، اسرار شب حمله، راز و نیاز رزمنده‌ها با معبود خود قبل از شهادت و... را شرح دهد. هنرمندان و نویسندگان چه آنان که خود به‌عنوان رزمنده در جبهه‌ها بودند و چه آنانی که به هردلیلی در جبهه‌ها حضور نداشتند، اما با قلم و هنر خود به روایت ایثارگری رزمندگان پرداختند، نخستین کسانی بودند که با خلق آثاری درخور، نهال گونه‌ای ادبی را با عنوان ادبیات پایداری غرس کردند. نویسندگانی که اکنون در زمره پیشکسوتان این گونه ادبی هستند. دکتر محمد حنیف، نویسنده و پژوهشگر ادبی ازجمله این نویسندگان است. او که سال هاست علاوه بر نوشتن چند رمان که برای برخی از آنها برنده جایزه بهترین کتاب سال دفاع مقدس هم شده است چندسالی است بر موضوع آسیب شناسی ادبیات دفاع مقدس متمرکز است، در خصوص ادبیات پایداری می‌گوید: «هرچه ابعاد جنگ ما گسترده‌تر شد به موازات شدت گرفتن خشم دشمنان ما، قوت ادبی و فرهنگی آثار ما هم پررنگ‌تر شد و هرچه دفاع ما طولانی‌تر شد، بر رشته‌ها و موضوعات آفرینش‌ها افزوده شد.» با این داستان نویس و پژوهشگر ادبیات داستانی دفاع مقدس به بررسی نشر کتاب‌هایی با موضوع جنگ تحمیلی پرداخته‌ایم که حاصل آن پیش رویتان قرار دارد.
درچهلمین سالگرد آغاز جنگ تحمیلی، روند و عملکرد تولید و نشر کتاب حوزه دفاع مقدس را چطور ارزیابی می‌کنید؟
 جنگ و دفاع مقدس مثل دیگر گونه‌های داستان‌نویسی تابع شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه است. از این‌رو نوع نوشتن و نگاه نویسندگان در دوره جنگ با دوره بعد از آن متفاوت است. ما هرچه از جنگ فاصله گرفتیم نوع قلم نویسندگان درباره جنگ تحت تأثیر مسائل مختلف اجتماعی و سیاسی قرار گرفته و متفاوت با دوره جنگ شد. در سال‌های جنگ تحمیلی آثار قابل توجهی انتشار یافت که بعد از جنگ نیزاین روند با نوساناتی روبه روبوده است.بعد ازجنگ البته یک دوره با حجم زیاد آثاری روبه‌رو شدیم که مضمون و درون مایه اکثر آنها حماسه سرایی و شعار برای نشان دادن حوادث جنگ بود و نویسندگان آن بیش ازآنکه در پی نشان دادن مشکلات جنگ باشند به حماسه و شعارگویی التفات داشتند. با وجود این در این دوره آثار قابل توجهی هم تولید شده است که آنها چنین نبودند. آثاری همانند «زمین سوخته» نوشته احمد محمود که به‌عنوان اولین رمان جنگ اثر درخوری با این ویژگی بود. ادبیات جنگ به مرور که زندگی به سمت آرامش، پیشرفت، تطابق، سازندگی وشعارهایی که روح زمانه دردهه‌های بعد را شکل می‌داد رفت وتفاوت پیدا ‌کرد. مثلاً روایت عشق‌هایی که در سال‌های اول جنگ در کتاب‌ها بود معمولاً درباره عشق‌های آسمانی بود. اما کم کم روایت‌ها به سمت عشق‌های زمینی رفت، تک صدایی تبدیل به چند صدایی و چند لایه‌ای شد و به مرور در کارهای دیگری بخصوص آثار قاسمعلی فراست، محمدرضا بایرامی، مجید قیصری و... آن لایه‌های پنهان عوارض جنگ نشان داده شد. همچنین هرچه از پایان جنگ فاصله گرفتیم داستان‌ها از نظر عناصر تغییراتی داشتند. این تغییرات را بخصوص در آثار نوجوانان شاهد هستیم که از واقع‌گرایی به سمت داستان‌هایی فانتزی می‌رویم که این موضوع در بسیاری از آثار اتفاق افتاد. دریک نگاه کلی می‌بینیم که آثارتولید شده ابتدا دارای سادگی و تکرارهستند اما هرچه به جلو می‌آییم کانون روایت و همچنین زاویه دید در آثار نویسندگان متنوع می‌شود. تمایل به پیوند خطی در سال‌های اولیه جنگ به مروردرسال‌های بعد از جنگ تبدیل به استفاده از پیوندهای فردی و پیچیده تر می شود. زبان ساده جایش را به پند می‌دهد. مثلاً «گردان قاطرچی ها» داوود امیریان، «بچه‌های کارون» احمد دهقان، «مگیل» محسن مطلق، آثاری هستند که زبان طنز را در ادبیات جنگ به کار برده‌اند. همچنین شخصیت‌ها در داستان‌ها آرام آرام از وجه سیاه و سفید به سمت خاکستری می‌روند، این ویژگی به طور ویژه در کتاب «هرس» نسیم مرعشی دیده می‌شود و ما در این اثر، تنهایی زن و مصیبتی را که زن در جنگ دچارآن می‌شود کاملاً مشاهده می‌کنیم. مقایسه هویت شخصیت‌های رمان «زمین ‌سوخته» با داستان‌های «سرود مردان آفتاب» غلامرضا عیدان، «شطرنج با ماشین قیامت» حبیب احمدزاده، «نشانه‌های صبح» ابراهیم حسن‌بیگی و حتی «پل معلق» محمدرضا بایرامی، نشان می‌دهد که چه تفاوتی از نظر هویت شخصیت‌ها میان نمونه‌های فوق وجود دارد و چگونه هر یک از داستان‌ها می‌توانند با توجه به عناصر در طیف‌های مختلف داستان جنگ قرار بگیرند. همه اینها خلاصه‌ای از تغییرات مضمون و درونمایه ادبیات جنگ و پایداری از ابتدا تا حال است.
 به لحاظ کمی و کیفی چه نمره‌ای به تولید و نشر ادبیات پایداری می‌دهید؟
 اول باید به نکته‌ای اشاره کنم؛ ما در حوزه تولید و نشر آثار دفاع مقدس پیش‌تر شاهد بودیم که فقط ناشرانی چاپ کتاب‌های این حوزه را انجام می‌دادند که دولتی یا نیمه دولتی بودند یا از سوی نهادی حمایت می‌شدند. اما در یک دهه اخیر ما شاهد هستیم بسیاری از ناشران به طور مستقل و خصوصی و قوی وارد این عرصه شدند. به همین دلیل اگر از نظر کمی بخواهیم حساب کنیم به نظرم می‌آید که به نسبت سال‌های گذشته گرایش به نوشتن از جنگ آرام‌آرام کاهش پیدا کرده است. اما راجع به جنگ همچنان آثاری تولید می‌شود. با این حال به نظر من از نظر کمیت، تعداد آثار مناسب و نمره نشر آثار در این حوزه قابل قبول است. از نظر محتوای آثار هم باید بگویم آثار برجسته منتشر شده کم نداریم، به همین دلیل من فکر می‌کنم اگر بخواهیم به نویسندگان جنگ و دفاع مقدس نمره بدهیم باید به برخی نمره بسیار خوبی بدهیم. از میان نویسندگان قدیمی‌تر «علی اصغر شیرزادی» و در سال‌های  اخیر«محمداسماعیل حاجی علیان» جزو نویسندگانی هستند که در حوزه دفاع مقدس نمره بسیار خوبی می‌گیرند. در کل می‌توانم بگویم که ادبیات محلی و اقلیمی بسیار افول پیدا کرده اما ادبیات بازاری و عامه‌پسند رشد داشته است. رشد ادبیات داستانی جنگ به اندازه ادبیات بازاری است و با توجه به محدودیت‌هایی که از نظر پژوهشی و مسائل دیگر در این حوزه وجود دارد به نظر من روند، روند رو به رشدی بوده است.
اولین نویسندگانی که در این حوزه دست به قلم شدند و رمان و داستان نوشتند چه کسانی بودند و کدام آثار بود؟
اولین شعر یا داستان واره جنگ را میثاق امیر فجر نوشت. همچنین قاضی ربیحاوی سال 59 و در اولین ماه های آغاز جنگ تحمیلی اولین داستان کوتاه درباره جنگ را با عنوان «شبی که دود جنگ در آسمان دهکده دیده شد» نوشت. اسماعیل فصیح با «زمستان ۶۲» و«ثریا در اغما»، محسن مخملباف با «باغ بلور»، تقی مدرسی با «آداب زیارت»، یعقوب آژند با «خانه سفید»، غلامرضا عیدان با «سرود مردان آفتاب»، جواد مجابی با «شب ملخ»، ابراهیم حسن بیگی با «ریشه در اعماق»، حسن بنی عامری با «گنجشک‌ها بهشت را می‌فهمند»، مهدی سحابی با «ناگهان سیلاب»، علیرضا شیرزادی با «هلال پنهان» و... جزو نویسندگانی بودند که موفق شدند اولین آثار برجسته جنگ و دفاع مقدس را بنویسند.
با توجه به اینکه آثار برجسته‌ای در این حوزه منتشر شده که ظرفیت ترجمه را داشته‌اند، چرا کمتر شاهد آثار ترجمه شده با موضوع دفاع مقدس هستیم؟
متأسفانه مسئولان و متولیان فرهنگی ما در زمینه ترجمه نه تنها ترجمه آثار دفاع مقدس بلکه در حوزه‌های دیگر هم خیلی کم کار می‌کنند. چون نگاه درستی به این عرصه وجودندارد. من به‌عنوان یک نویسنده که آثارم در جشنواره‌های مختلف برگزیده شده انتظار دارم مسئولان همان‌طور که در دوره‌های مختلف جشنواره‌های ادبی قول می‌دهند، از ترجمه آثار برگزیده و برجسته حمایت کنند. اما متأسفانه این کار انجام نشده و نمی‌شود. موضوع دیگری که در این زمینه وجود دارد این است که چون حوزه کتاب، حوزه پولسازی نیست، آخرین اطلاعات مربوط به این حوزه خیلی دیر به کشور ما می‌رسد. درصورتی که اطلاعات و اخبار نرم افزارهای کامپیوتری و موبایل خیلی زود اطلاع‌رسانی و وارد بازار می‌شود، چون پول ساز است. ما همیشه برای ترجمه آثار برجسته‌ای که از نظر محتوا می‌تواند جریان ساز باشد، عقب هستیم. مگر در موارد خاص مثل آثاری که جایزه نوبل می‌گیرند. مشکل دیگر انعکاس پیدا نکردن اخبار جشنواره‌های ادبی در رسانه‌های غیر ایرانی است که این وظیفه مسئولان فرهنگی ما در کشورهای دیگر است که تاکنون چندان به آن پرداخته نشده است.


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7443/15/554483/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها