ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
امام علی علیه السلام میفرماید:
زبان، همچون درّندهاى است که اگر آزاد باشد زخم و جراحت (سختى به جسم و ایمان) خواهد زد.
شرح نهجالبلاغه ابن عبده: ج 3، ص 165
زبان، همچون درّندهاى است که اگر آزاد باشد زخم و جراحت (سختى به جسم و ایمان) خواهد زد.
شرح نهجالبلاغه ابن عبده: ج 3، ص 165
هنرمندان در فضای مجازی
چهرهها
علی رویینتن نویسنده و کارگردان سینما در پست اینستاگرامی ضمن انتشار عکسی از پهلوان حسن یزدانی، در واکنش به شکست او دربرابر تیلور نوشت: عهدی که با تو بستیم هرگز شکستنی نیست. پهلوان حسن یزدانی. یادت باشد ما مردم ایرانیم، مدال ورنگ مدال تو ارزشت را برایمان مشخص نمیکند. تو خود طلای ایرانی. رنگ مدالت مهم نیست. سرت را بالا بگیر و به خودت ببال. هر باختن بازندگی نیست و هر برد برندگی.» علی شادمان هم که این روزها در سریال «یاغی» در نقش یک کشتیگیر ظاهر میشود هم در یک استوری از این قهرمان کشتی تجلیل کرد.
جواد عزتی بازیگر سینما که این روزها فیلم «دوزیست» را هم در اکران دارد عکسی از مجید طالبی عکاس این فیلم سینمایی منتشر کرد. طالبی در توضیح این عکسی که از عزتی در مقابل دوربین «دوزیست» گرفته، نوشت: «آدمی به مرور آرام میگیرد، بزرگ میشود، بالغ میشود و پای اشتباههایش میایستد آنها را به گردن دیگران نمیاندازد و دنبال مقصر نمیگردد. گذشتهاش را قبول میکند نادیدهاش نمیگیرد و اجازه میدهد هر چیزی که بوده در همان گذشته بماند.
آدمی از یک جایی به بعد میفهمد که از حالا باید آیندهاش را از نـو بسازد اما به نوعی دیگر میفهمد که زندگی یک موهبت است، یک غنیمت است، یک نعمت است و نباید آن را فدای آدمهای بیمقدار کرد! اصلاً از یک جایی به بعد حال آدم خودش خوب میشود.»
محسن کیایی بازیگر پر کار سینمای ایران که این روزها با سریال «بیگناه» میهمان خانههای علاقهمندانش شده، در چند استوری اینستاگرامی از قسمت چهارم این سریال نوشت و ویدیوهایی از آن منتشر کرد. این سریال در ژانر خانوادگی و درام است و کارگردانی آن را مهران احمدی بهعهده دارد و سرپرست نویسندگاناش هم محسن کیایی است. از بازیگران این سریال میتوان به محسن کیایی، ویشکا آسایش، شبنم مقدمی، مسعود رایگان، مهرانه مهینترابی، ابوالفضل امیری، نوید لایقی مقدم، رؤیا تیموریان، آتیلا پسیانی، مهران احمدی، ماهور الوند، نسرین نصرتی و هدیه بازوند اشاره کرد.
اهل کلمه
اسدالله امرایی، مترجم سرشناس ایرانی در اینستاگرامش کتاب تازهای از مجموعه ترجمههایش معرفی کرده است. امرایی در توضیح این کتاب نوشته: «گرایشهای نو در داستان کوتاه کوتاه. انتشارات نورتناند نورتن چندسالی است که به داستانهای بسیار کوتاه نویسندگان جهان پرداخته. توفیقی دست داده که برخی را ترجمه و تقدیم خوانندگان علاقهمند کنم. داستاننما یکی از این مجموعههاست که به تازگی در نشر گویا منتشر شده است. لیدیا دیویس نویسنده امریکایی که داستانهایش جوایز متعدد برده داستانهایی دارد که گاه در حد یکی دو جمله است. در این مجموعه، داستانهایی میخوانید که نویسندگان مشهور و مقبولی مثل استیون دان، جیمز فری، هاجین، جویس کرول اوتس و پیتر اشتراب کارهای مفصلتر هم دارند، نوشتهاند. در کنار نویسندگانی که اولین کارهایشان منتشر میشود و داستانشان از اسم و عنوان کوتاهتر است. داستاننما گاهی حرف دل ما را میزند و در زمانه ما غافلگیرمان میکند. درباره مفهوم عمیقتر هر یک از داستانهای این مجموعه مجال قلمفرسایی هست، اما بگذاریم داستانها خود بگویند، مثل همه آثار داستانی خوب.»
رسول رخشا شاعر معاصر در سوگ یدالله رؤیایی شاعر شعر حجم که چند روز پیش در پاریس از دنیا رفت، نوشت: «حالا دیگر نشستهام به رؤیا، به تمنای رؤیا، رؤیا برای رؤیا. نشستهام و خیره شدهام به امضاهای حرف، به شلاقهای به صورتم از شعر و باید بگویم از او به سکوت. خیره شدهام به سخن از او به آرامی، به سخن از او به آزادی، از فکر عبور در به تنهایی و میافتم به سنگهای ساییده شده به قبر و باز می نشینم به خیرگی و ترسیم ریسمانِ بیشکلی از به دوست داشتن و بعد زود میرسم به از عاشق و از عارفانه گفتنش و زودترش ساکت میشوم و خجل، از غرق خویش لابه لای چهرههای حرفهایش. بغض دریده، میدرد گریبان گرفته را. میگیرمش و لب بر لب میاندازم و دندانم را پنهانی فشرده میکنم برهم و سفیدی میبینم و غرق میشوم در انتهای سفر سیاه چشم او که غیابش احضار است کلمات شکل را و شکل کلمات را و او مسیح زنده شدن سطرهای زیبایی لابه لای لابدهای مرگ عنقریباش است و هنوز هست که به وقت زنده بودن یاد داد و گفت: «دیر میآیی تو ای مسافر اعماق.» مظفر رؤیایی، برادر یدالله رؤیایی هم در پستی اینستاگرامی اعلام کرد: «به آگاهی اهالی فرهنگ و هنر و علاقهمندان به یدالله رؤیایی میرسانم که برادرم اختیار چاپ و نشر آثار منتشر شده یا منتشر نشده خود را از جمله اشعار، کتابها، مقالهها، یادداشتها و... را به هر شیوهای اعم از چاپ نخست، چاپ مجدد، افست و... بهصورت کاغذی یا مجازی در اختیار هیچ ناشر، مؤسسه مطبوعاتی، اشخاص حقیقی و حقوقی قرار نداده و این امکان فقط در اختیار خانواده است.»
علی رویینتن نویسنده و کارگردان سینما در پست اینستاگرامی ضمن انتشار عکسی از پهلوان حسن یزدانی، در واکنش به شکست او دربرابر تیلور نوشت: عهدی که با تو بستیم هرگز شکستنی نیست. پهلوان حسن یزدانی. یادت باشد ما مردم ایرانیم، مدال ورنگ مدال تو ارزشت را برایمان مشخص نمیکند. تو خود طلای ایرانی. رنگ مدالت مهم نیست. سرت را بالا بگیر و به خودت ببال. هر باختن بازندگی نیست و هر برد برندگی.» علی شادمان هم که این روزها در سریال «یاغی» در نقش یک کشتیگیر ظاهر میشود هم در یک استوری از این قهرمان کشتی تجلیل کرد.
جواد عزتی بازیگر سینما که این روزها فیلم «دوزیست» را هم در اکران دارد عکسی از مجید طالبی عکاس این فیلم سینمایی منتشر کرد. طالبی در توضیح این عکسی که از عزتی در مقابل دوربین «دوزیست» گرفته، نوشت: «آدمی به مرور آرام میگیرد، بزرگ میشود، بالغ میشود و پای اشتباههایش میایستد آنها را به گردن دیگران نمیاندازد و دنبال مقصر نمیگردد. گذشتهاش را قبول میکند نادیدهاش نمیگیرد و اجازه میدهد هر چیزی که بوده در همان گذشته بماند.
آدمی از یک جایی به بعد میفهمد که از حالا باید آیندهاش را از نـو بسازد اما به نوعی دیگر میفهمد که زندگی یک موهبت است، یک غنیمت است، یک نعمت است و نباید آن را فدای آدمهای بیمقدار کرد! اصلاً از یک جایی به بعد حال آدم خودش خوب میشود.»
محسن کیایی بازیگر پر کار سینمای ایران که این روزها با سریال «بیگناه» میهمان خانههای علاقهمندانش شده، در چند استوری اینستاگرامی از قسمت چهارم این سریال نوشت و ویدیوهایی از آن منتشر کرد. این سریال در ژانر خانوادگی و درام است و کارگردانی آن را مهران احمدی بهعهده دارد و سرپرست نویسندگاناش هم محسن کیایی است. از بازیگران این سریال میتوان به محسن کیایی، ویشکا آسایش، شبنم مقدمی، مسعود رایگان، مهرانه مهینترابی، ابوالفضل امیری، نوید لایقی مقدم، رؤیا تیموریان، آتیلا پسیانی، مهران احمدی، ماهور الوند، نسرین نصرتی و هدیه بازوند اشاره کرد.
اهل کلمه
اسدالله امرایی، مترجم سرشناس ایرانی در اینستاگرامش کتاب تازهای از مجموعه ترجمههایش معرفی کرده است. امرایی در توضیح این کتاب نوشته: «گرایشهای نو در داستان کوتاه کوتاه. انتشارات نورتناند نورتن چندسالی است که به داستانهای بسیار کوتاه نویسندگان جهان پرداخته. توفیقی دست داده که برخی را ترجمه و تقدیم خوانندگان علاقهمند کنم. داستاننما یکی از این مجموعههاست که به تازگی در نشر گویا منتشر شده است. لیدیا دیویس نویسنده امریکایی که داستانهایش جوایز متعدد برده داستانهایی دارد که گاه در حد یکی دو جمله است. در این مجموعه، داستانهایی میخوانید که نویسندگان مشهور و مقبولی مثل استیون دان، جیمز فری، هاجین، جویس کرول اوتس و پیتر اشتراب کارهای مفصلتر هم دارند، نوشتهاند. در کنار نویسندگانی که اولین کارهایشان منتشر میشود و داستانشان از اسم و عنوان کوتاهتر است. داستاننما گاهی حرف دل ما را میزند و در زمانه ما غافلگیرمان میکند. درباره مفهوم عمیقتر هر یک از داستانهای این مجموعه مجال قلمفرسایی هست، اما بگذاریم داستانها خود بگویند، مثل همه آثار داستانی خوب.»
رسول رخشا شاعر معاصر در سوگ یدالله رؤیایی شاعر شعر حجم که چند روز پیش در پاریس از دنیا رفت، نوشت: «حالا دیگر نشستهام به رؤیا، به تمنای رؤیا، رؤیا برای رؤیا. نشستهام و خیره شدهام به امضاهای حرف، به شلاقهای به صورتم از شعر و باید بگویم از او به سکوت. خیره شدهام به سخن از او به آرامی، به سخن از او به آزادی، از فکر عبور در به تنهایی و میافتم به سنگهای ساییده شده به قبر و باز می نشینم به خیرگی و ترسیم ریسمانِ بیشکلی از به دوست داشتن و بعد زود میرسم به از عاشق و از عارفانه گفتنش و زودترش ساکت میشوم و خجل، از غرق خویش لابه لای چهرههای حرفهایش. بغض دریده، میدرد گریبان گرفته را. میگیرمش و لب بر لب میاندازم و دندانم را پنهانی فشرده میکنم برهم و سفیدی میبینم و غرق میشوم در انتهای سفر سیاه چشم او که غیابش احضار است کلمات شکل را و شکل کلمات را و او مسیح زنده شدن سطرهای زیبایی لابه لای لابدهای مرگ عنقریباش است و هنوز هست که به وقت زنده بودن یاد داد و گفت: «دیر میآیی تو ای مسافر اعماق.» مظفر رؤیایی، برادر یدالله رؤیایی هم در پستی اینستاگرامی اعلام کرد: «به آگاهی اهالی فرهنگ و هنر و علاقهمندان به یدالله رؤیایی میرسانم که برادرم اختیار چاپ و نشر آثار منتشر شده یا منتشر نشده خود را از جمله اشعار، کتابها، مقالهها، یادداشتها و... را به هر شیوهای اعم از چاپ نخست، چاپ مجدد، افست و... بهصورت کاغذی یا مجازی در اختیار هیچ ناشر، مؤسسه مطبوعاتی، اشخاص حقیقی و حقوقی قرار نداده و این امکان فقط در اختیار خانواده است.»
دیوان کامل اشعارم بزودی منتشر میشود
بهاءالدین خرمشاهی: دیوان کامل اشعار من به احتمال بسیار تا یکی دو هفته دیگر به همت نشر نگاه منتشر شود. این کتاب ۶۰ سال شاعری من را در برمیگیرد، یعنی از سال ۱۳۴۰ تا شعرهای آبان ۱۴۰۰. این اشعار همه قالبها را شامل میشوند؛ از قالبهای کلاسیک نظیر غزل، مثنوی، رباعی، قصیده و… گرفته تا آثار نیمایی و سپید. اشعار طنز من هم در این کتاب ارائه شده است. «شیوه شیوایی» نیز کتاب تازه دیگری از من است که احتمالاً هفته آینده با همکاری نشر نگاه توزیع میشود. این کتاب شامل نقد آثار ۲۳ شاعر معاصرِ نیمایی است. در این نوشته به کسانی پرداختهام که فقط نیماییسرا هستند و فیالمثل به سراغ آثار کسانی که هم نیمایی میسرایند و هم غزل نرفتهام. افزون بر این به تازگی چاپ سوم کتاب زندگینامه خودنوشت من با عنوان «فرار از فلسفه: زندگینامه خودنوشت فرهنگی» هم منتشر شده است. چاپ اول این کتاب را انتشارات جامی در سال ۱۳۷۷ منتشر کرده بود و چاپ دوم آن را که با ویراست جدیدی همراه شده حدود یک ماه پیش نشر قطره روانه کتابفروشیها کرد.
به بهانه یک سالگی طرح «اکران حقیقت»
راه حلی برای یک کمبود تاریخی
محمد حمیدی مقدم
مدیر عامل مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی
عرضه، توزیع و نمایش مستندها یکی از دغدغههای دیرین و همیشگی اهالی سینمای مستند بوده است. برگزاری جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» یک فرصت بزرگ برای معرفی بضاعت سینمای مستند به مخاطبانی بیش از آنان که در این حوزه فعالند، است اما با همه امتیازها و اعتبار «سینماحقیقت»، ماجرای اکران و دیده شدن آثار باارزش سینمای مستند ایران دغدغهای جدی بود. اجرای طرح «اکران حقیقت» از تابستان گذشته و تمرکز بر نمایش آنلاین مستندهای تولید شده در مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی گامی بزرگ و جدی برای گسترش مخاطبان سینمای مستند و عمومی کردن این آثار بود. شیوع ویروس کرونا در سالهای اخیر، شکل و نحوه فیلم دیدن را تغییر داده است و اکران آنلاین، بویژه برای آثاری که مخاطب خاص دارند، یک تمهید مناسب برای حفظ ارتباط مخاطبان با آثار هنری تصویری است. «اکران حقیقت» برای دو مرحله طراحی شده است. نخست اکران آنلاین و دانشگاهی آثاری که در مرکز تهیه شدهاند و دوم، حمایت و همراهی در اکران آنلاین و دانشگاهی مستندهایی که خارج از مرکز تولید شدهاند اما با معیارهای کیفی مرکز، همخوانی دارند. مرکز گسترش، مایل است به هر شکل، زمینه دیده شدن آثار مستند را فراهم کند و باعث خرسندی است که در عرضه و اکران مستند، مانند تولید، همراه مستندسازان باشد. از تابستان گذشته تا امروز، 15 مستند در قالب این طرح، اکران آنلاین شده است. تعدادی از این آثار در محافل دانشگاهی و آموزشی شهرهای دیگر روی پرده رفته و به نظر میرسد تحقق عدالت نمایشی بهعنوان یکی از مهمترین اهداف و اولویتهای وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس محترم سازمان سینمایی تا اندازهای محقق شده است. تجربه یک سال اخیر، نشان میدهد که سینمای مستند برای پیوند با جامعه، نیازمند عناصر مختلف است. لزوم آموزش به فیلمسازان، کشف استعدادهای تازه نفس بویژه جوانانی که خارج از پایتخت زندگی میکنند و بهرهمند شدن از گنجینههای فرهنگی ایران زمین، میتواند به غنای آثار بینجامد. سینمای مستند ایران به شهادت آثاری که در سالهای اخیر در مرکز و دیگر نهادها و سازمانهای متولی ساخت مستند تولید شده، زنده و با طراوت است و آنچه تا امروز تولید شده و به شبکههای تلویزیونی، جشنوارهها، پلتفرمها یا پرده سینما راه یافته، متنوع و رنگارنگ است. برای دیده شدن این آثار و ورود به بازارهای جهانی برنامهریزی جدی لازم است. اهتمام مرکز گسترش، در حوزه مستند و پویانمایی، فراتر از دیده شدن در جشنوارهها بهعنوان یک امتیاز است، تلاش برای ورود به بازارهای منطقه و کشورهایی که با ما اشتراک فرهنگی، مذهبی و زبانی دارند، در همه حوزهها ضرورتی جدی است. «اکران حقیقت» میتواند در بخش بعدی با انتشار گسترده برای مخاطب جهانی، دایره مخاطبان این آثار را گسترش مضاعف دهد.
مدیر عامل مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی
عرضه، توزیع و نمایش مستندها یکی از دغدغههای دیرین و همیشگی اهالی سینمای مستند بوده است. برگزاری جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» یک فرصت بزرگ برای معرفی بضاعت سینمای مستند به مخاطبانی بیش از آنان که در این حوزه فعالند، است اما با همه امتیازها و اعتبار «سینماحقیقت»، ماجرای اکران و دیده شدن آثار باارزش سینمای مستند ایران دغدغهای جدی بود. اجرای طرح «اکران حقیقت» از تابستان گذشته و تمرکز بر نمایش آنلاین مستندهای تولید شده در مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی گامی بزرگ و جدی برای گسترش مخاطبان سینمای مستند و عمومی کردن این آثار بود. شیوع ویروس کرونا در سالهای اخیر، شکل و نحوه فیلم دیدن را تغییر داده است و اکران آنلاین، بویژه برای آثاری که مخاطب خاص دارند، یک تمهید مناسب برای حفظ ارتباط مخاطبان با آثار هنری تصویری است. «اکران حقیقت» برای دو مرحله طراحی شده است. نخست اکران آنلاین و دانشگاهی آثاری که در مرکز تهیه شدهاند و دوم، حمایت و همراهی در اکران آنلاین و دانشگاهی مستندهایی که خارج از مرکز تولید شدهاند اما با معیارهای کیفی مرکز، همخوانی دارند. مرکز گسترش، مایل است به هر شکل، زمینه دیده شدن آثار مستند را فراهم کند و باعث خرسندی است که در عرضه و اکران مستند، مانند تولید، همراه مستندسازان باشد. از تابستان گذشته تا امروز، 15 مستند در قالب این طرح، اکران آنلاین شده است. تعدادی از این آثار در محافل دانشگاهی و آموزشی شهرهای دیگر روی پرده رفته و به نظر میرسد تحقق عدالت نمایشی بهعنوان یکی از مهمترین اهداف و اولویتهای وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس محترم سازمان سینمایی تا اندازهای محقق شده است. تجربه یک سال اخیر، نشان میدهد که سینمای مستند برای پیوند با جامعه، نیازمند عناصر مختلف است. لزوم آموزش به فیلمسازان، کشف استعدادهای تازه نفس بویژه جوانانی که خارج از پایتخت زندگی میکنند و بهرهمند شدن از گنجینههای فرهنگی ایران زمین، میتواند به غنای آثار بینجامد. سینمای مستند ایران به شهادت آثاری که در سالهای اخیر در مرکز و دیگر نهادها و سازمانهای متولی ساخت مستند تولید شده، زنده و با طراوت است و آنچه تا امروز تولید شده و به شبکههای تلویزیونی، جشنوارهها، پلتفرمها یا پرده سینما راه یافته، متنوع و رنگارنگ است. برای دیده شدن این آثار و ورود به بازارهای جهانی برنامهریزی جدی لازم است. اهتمام مرکز گسترش، در حوزه مستند و پویانمایی، فراتر از دیده شدن در جشنوارهها بهعنوان یک امتیاز است، تلاش برای ورود به بازارهای منطقه و کشورهایی که با ما اشتراک فرهنگی، مذهبی و زبانی دارند، در همه حوزهها ضرورتی جدی است. «اکران حقیقت» میتواند در بخش بعدی با انتشار گسترده برای مخاطب جهانی، دایره مخاطبان این آثار را گسترش مضاعف دهد.
سفر به سرزمین رؤیاها
محدثه واعظیپور
روزنامهنگار
سینمای کودک پس از پیروزی انقلاب، بیشترین رشد و بالندگی را در دهه شصت و اوایل دهه هفتاد داشت. سیاستهای حمایتی از این سینما، تنها بخش تولید و اکران را شامل نمیشد و در بخش کشف استعداد بسیار موفق بود. نسل مهمی از سینماگران فعال در سینمای کودک آن سالها (بهعنوان نمونه فرشته طائرپور، کامبوزیا پرتوی، کیومرث پوراحمد، مرضیه برومند و...) بهترین آثار مربوط به حوزه کودک و نوجوان را در آن مقطع تولید کردند. خورشید آسمان سینمای کودک سالهاست غروب کرده و برگزاری جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان هم هرگز نتوانسته به رونق این سینما به شکل واقعی کمک کند. فیلم کودک، زمینه حضور فیلمسازانی اغلب کم استعداد بوده که برای ورود به دنیای فیلمسازی نیازمند فضا و شرایطی بودهاند که فیلمسازی برای کودکان و جشنواره کودک این بستر را فراهم میکرده است. کارگردانهایی که با یک یا دو فیلم عطای سینمای کودک را به لقایش بخشیده و معمولاً به سینمای تجاری پیوستهاند. شور و شوق و تعصبی که نسلی از فیلمسازان برای کار در این حوزه داشتند، در نسل بعد کمتر دیده میشود و به همین دلیل کودکان و نوجوانان و خانوادهها در این سالها به تماشای فیلمهای خارجی که ارزان و سریع به دستشان میرسد عادت کردهاند.
«پسر دلفینی» که این روزها اکران شده و مخاطب بالایی هم دارد، از معدود آثاری است که توانسته بخشی از مخاطبان این سینما را به سالنها بیاورد. جدا از تیم حرفهای تهیه و تولید فیلم و تبلیغات گسترده (بویژه حمایت تلویزیون از این انیمیشن سینمایی) آنچه باعث شده «پسر دلفینی» اثری جذاب و تماشایی باشد، استاندارد بودن آن است. جریان تولید انیمیشنهای سینمایی در یک دهه اخیر تلاش بسیاری برای ورود به بازار داشته و آثار مختلفی با مضامین و رویکردهای متفاوت ساخته شده تا این گونه محبوب در جهان، در ایران هم پرفروش و پرمخاطب باشد. بجز مواردی اندک، نمیتوان گفت انیمیشنهای سینمایی در رقابت با جریان اصلی در جذب مخاطب موفق بودهاند.
فروش «پسر دلفینی» در آشفته بازار اکران و خالی بودن سالنها، امیدوارکننده است. فیلم، قصهای آشنا و روان دارد که با ویژگیهای بومی پیوند خورده، استفاده از موسیقی و ترانه به فیلم حس و حال و گرما داده و طراحی و اجرای انیمیشن، کم ایراد است. «پسر دلفینی» رشد ساخت انیمیشن سینمایی در ایران را نوید میدهد و نشان میدهد مسیر دشواری که در این سالها با قدرت و تمرکز بیشتر طی شده، به نتایج قابل توجهی انجامیده است. «پسر دلفینی» مضمون امید، مبارزه برای رسیدن به هدف و عشق به خانواده را در قالب داستانی قهرمانی و پرتعلیق، برای مخاطبش زنده میکند و به او یادآور میشود که برای رها شدن از تلخیها، باید تلاش کرد. اگرچه این مضامین و رویکردها در تعداد بیشماری از انیمیشنهای موفق و پربیننده خارجی (از جمله کوکو) وجود دارند اما «پسر دلفینی» نشانهها و عناصری دارد که فیلم را برای مخاطب کودک و نوجوان ایرانی، آشناتر و ایرانیتر کرده است.
در سالهای پس از کرونا، وضعیت استقبال از فیلمهای ایرانی در سینماها مأیوس کننده بوده است، «پسر دلفینی» جدا از امتیازهایش به آشتی کودکان با سینما کمک کرده است.
روزنامهنگار
سینمای کودک پس از پیروزی انقلاب، بیشترین رشد و بالندگی را در دهه شصت و اوایل دهه هفتاد داشت. سیاستهای حمایتی از این سینما، تنها بخش تولید و اکران را شامل نمیشد و در بخش کشف استعداد بسیار موفق بود. نسل مهمی از سینماگران فعال در سینمای کودک آن سالها (بهعنوان نمونه فرشته طائرپور، کامبوزیا پرتوی، کیومرث پوراحمد، مرضیه برومند و...) بهترین آثار مربوط به حوزه کودک و نوجوان را در آن مقطع تولید کردند. خورشید آسمان سینمای کودک سالهاست غروب کرده و برگزاری جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان هم هرگز نتوانسته به رونق این سینما به شکل واقعی کمک کند. فیلم کودک، زمینه حضور فیلمسازانی اغلب کم استعداد بوده که برای ورود به دنیای فیلمسازی نیازمند فضا و شرایطی بودهاند که فیلمسازی برای کودکان و جشنواره کودک این بستر را فراهم میکرده است. کارگردانهایی که با یک یا دو فیلم عطای سینمای کودک را به لقایش بخشیده و معمولاً به سینمای تجاری پیوستهاند. شور و شوق و تعصبی که نسلی از فیلمسازان برای کار در این حوزه داشتند، در نسل بعد کمتر دیده میشود و به همین دلیل کودکان و نوجوانان و خانوادهها در این سالها به تماشای فیلمهای خارجی که ارزان و سریع به دستشان میرسد عادت کردهاند.
«پسر دلفینی» که این روزها اکران شده و مخاطب بالایی هم دارد، از معدود آثاری است که توانسته بخشی از مخاطبان این سینما را به سالنها بیاورد. جدا از تیم حرفهای تهیه و تولید فیلم و تبلیغات گسترده (بویژه حمایت تلویزیون از این انیمیشن سینمایی) آنچه باعث شده «پسر دلفینی» اثری جذاب و تماشایی باشد، استاندارد بودن آن است. جریان تولید انیمیشنهای سینمایی در یک دهه اخیر تلاش بسیاری برای ورود به بازار داشته و آثار مختلفی با مضامین و رویکردهای متفاوت ساخته شده تا این گونه محبوب در جهان، در ایران هم پرفروش و پرمخاطب باشد. بجز مواردی اندک، نمیتوان گفت انیمیشنهای سینمایی در رقابت با جریان اصلی در جذب مخاطب موفق بودهاند.
فروش «پسر دلفینی» در آشفته بازار اکران و خالی بودن سالنها، امیدوارکننده است. فیلم، قصهای آشنا و روان دارد که با ویژگیهای بومی پیوند خورده، استفاده از موسیقی و ترانه به فیلم حس و حال و گرما داده و طراحی و اجرای انیمیشن، کم ایراد است. «پسر دلفینی» رشد ساخت انیمیشن سینمایی در ایران را نوید میدهد و نشان میدهد مسیر دشواری که در این سالها با قدرت و تمرکز بیشتر طی شده، به نتایج قابل توجهی انجامیده است. «پسر دلفینی» مضمون امید، مبارزه برای رسیدن به هدف و عشق به خانواده را در قالب داستانی قهرمانی و پرتعلیق، برای مخاطبش زنده میکند و به او یادآور میشود که برای رها شدن از تلخیها، باید تلاش کرد. اگرچه این مضامین و رویکردها در تعداد بیشماری از انیمیشنهای موفق و پربیننده خارجی (از جمله کوکو) وجود دارند اما «پسر دلفینی» نشانهها و عناصری دارد که فیلم را برای مخاطب کودک و نوجوان ایرانی، آشناتر و ایرانیتر کرده است.
در سالهای پس از کرونا، وضعیت استقبال از فیلمهای ایرانی در سینماها مأیوس کننده بوده است، «پسر دلفینی» جدا از امتیازهایش به آشتی کودکان با سینما کمک کرده است.
جهان امروز و کتابخانههای دیجیتال
علی مسلمی
پژوهشگر
همه میدانیم که کتابخانهها در حال تغییر هستند. کتابخانههای دیجیتال، پدیده جدیدی هستند که طی دهههای اخیر با آن آشنا شدهایم و طی سالهای اخیر نیز وسعت و ارزش این کتابخانهها افزایش یافته است. در عین حال، دسترسی تازه و جدیدی در کشورهای مختلف به منابع دیجیتالی بسیار ارزشمند مهیا شده که ویکیپدیا نمونهای از آن است. چالش پیشروی متخصصان کتابخانهها و نیز کاربران کتابخانههای عمومی و فهم و درک آن، این است که ماهیت این کتابخانههای دیجیتالی چیست و چگونه میتوان به بهترین نحو آنها را عملیاتی کرد و به کار برد؛ اما با وجود تحولات گسترده و وسیع طی 10 سال گذشته در زمینه کتابخانههای دیجیتال، کتابهای بسیار اندکی در زمینه مدیریت اقتصادی و مالی کتابخانههای دیجیتالی، عملیات و خدمات آنها به نگارش درآمدهاند. هدف «کتابچه راهنمای اقتصاد کتابخانه دیجیتال» هم پُر کردن همین شکاف و فراهم کردن یک کتاب راهنما برای تمامی افرادی است که با توسعه و مدیریت کتابخانههای دیجیتالی سروکار دارند. این کتاب دارای 4 فصل و 14 مورد پژوهشی جدید است. فصل اول به بررسی اجمالی اقتصاد کتابخانههای دیجیتال میپردازد و حوزههای اصلی آن را توصیف میکند. در ابتدا تعاریف اصطلاح «کتابخانه دیجیتال» بررسی شده و در ادامه ادبیات تحقیق و آثار جدید در این حوزه ارزیابی میشوند. در این فصل همچنین موضوعات مهمی در نظر گرفته میشوند که با وجوه مختلف کتابخانههای دیجیتال ارتباط دارند نظیر پایداری، مدلهای اقتصادی، طرحهای شغلی و تخصیص منابع و تصمیمگیری مقتصدانه. فصل دوم، مسأله و موضوع محوری در توسعه و مدیریت کتابخانه دیجیتالی را کندوکاو میکند یعنی موضوع پایداری. نویسندگان در این فصل، این واژه را تعریف میکنند. سپس اصول و رویکرد پایدار را در پژوهشهای خود، ادبیات تحقیق و مورد پژوهشیها مورد توجه قرار میدهند. موضوع فصل سوم، انواع گوناگون مدلهای اقتصادی است که برای کتابخانه دیجیتال مهم هستند. منظور از این مدلها، حرفه، هزینه، سرمایهگذاری و قیمتگذاری است. هدف این فصل، گردآوری نتایج فصلها و مورد پژوهشیهای قبل و ارائه تصویر گستردهتر از مدیریت اقتصاد کتابخانههای دیجیتال در عمل است. در فصل چهارم، یکی از نویسندگان این کتاب تحلیلی از مورد پژوهشیهایی ارائه میدهد که بخش پایانی این کتاب را شکل میدهد. او کتابخانههای دیجیتالی را در بافت و زمینه تاریخی، محیطی، سیاسی و اقتصادیشان قرار میدهد. علاوه بر این، بر همکاری و مشارکت تأکید میکند. همچنین به مدلهای نشر دیجیتالی جدید و جنبههای اقتصادی آن به طور خاص اشاره میشود. علاوه بر این، اهمیت رویکرد پایدار در تمامی بخشها و در سراسر مورد پژوهشیها آشکار میشود. نویسنده در پایان این فصل و کتاب، مؤلفههای کلیدی موفقیتهای احتمالی را فهرست میکند.
«راهنمای اقتصاد کتابخانه دیجیتال»
نویسندگان: وندی ایوانز و دیوید بیکر
نشر کندوس
284 صفحه
سال انتشار: 2022
پژوهشگر
همه میدانیم که کتابخانهها در حال تغییر هستند. کتابخانههای دیجیتال، پدیده جدیدی هستند که طی دهههای اخیر با آن آشنا شدهایم و طی سالهای اخیر نیز وسعت و ارزش این کتابخانهها افزایش یافته است. در عین حال، دسترسی تازه و جدیدی در کشورهای مختلف به منابع دیجیتالی بسیار ارزشمند مهیا شده که ویکیپدیا نمونهای از آن است. چالش پیشروی متخصصان کتابخانهها و نیز کاربران کتابخانههای عمومی و فهم و درک آن، این است که ماهیت این کتابخانههای دیجیتالی چیست و چگونه میتوان به بهترین نحو آنها را عملیاتی کرد و به کار برد؛ اما با وجود تحولات گسترده و وسیع طی 10 سال گذشته در زمینه کتابخانههای دیجیتال، کتابهای بسیار اندکی در زمینه مدیریت اقتصادی و مالی کتابخانههای دیجیتالی، عملیات و خدمات آنها به نگارش درآمدهاند. هدف «کتابچه راهنمای اقتصاد کتابخانه دیجیتال» هم پُر کردن همین شکاف و فراهم کردن یک کتاب راهنما برای تمامی افرادی است که با توسعه و مدیریت کتابخانههای دیجیتالی سروکار دارند. این کتاب دارای 4 فصل و 14 مورد پژوهشی جدید است. فصل اول به بررسی اجمالی اقتصاد کتابخانههای دیجیتال میپردازد و حوزههای اصلی آن را توصیف میکند. در ابتدا تعاریف اصطلاح «کتابخانه دیجیتال» بررسی شده و در ادامه ادبیات تحقیق و آثار جدید در این حوزه ارزیابی میشوند. در این فصل همچنین موضوعات مهمی در نظر گرفته میشوند که با وجوه مختلف کتابخانههای دیجیتال ارتباط دارند نظیر پایداری، مدلهای اقتصادی، طرحهای شغلی و تخصیص منابع و تصمیمگیری مقتصدانه. فصل دوم، مسأله و موضوع محوری در توسعه و مدیریت کتابخانه دیجیتالی را کندوکاو میکند یعنی موضوع پایداری. نویسندگان در این فصل، این واژه را تعریف میکنند. سپس اصول و رویکرد پایدار را در پژوهشهای خود، ادبیات تحقیق و مورد پژوهشیها مورد توجه قرار میدهند. موضوع فصل سوم، انواع گوناگون مدلهای اقتصادی است که برای کتابخانه دیجیتال مهم هستند. منظور از این مدلها، حرفه، هزینه، سرمایهگذاری و قیمتگذاری است. هدف این فصل، گردآوری نتایج فصلها و مورد پژوهشیهای قبل و ارائه تصویر گستردهتر از مدیریت اقتصاد کتابخانههای دیجیتال در عمل است. در فصل چهارم، یکی از نویسندگان این کتاب تحلیلی از مورد پژوهشیهایی ارائه میدهد که بخش پایانی این کتاب را شکل میدهد. او کتابخانههای دیجیتالی را در بافت و زمینه تاریخی، محیطی، سیاسی و اقتصادیشان قرار میدهد. علاوه بر این، بر همکاری و مشارکت تأکید میکند. همچنین به مدلهای نشر دیجیتالی جدید و جنبههای اقتصادی آن به طور خاص اشاره میشود. علاوه بر این، اهمیت رویکرد پایدار در تمامی بخشها و در سراسر مورد پژوهشیها آشکار میشود. نویسنده در پایان این فصل و کتاب، مؤلفههای کلیدی موفقیتهای احتمالی را فهرست میکند.
«راهنمای اقتصاد کتابخانه دیجیتال»
نویسندگان: وندی ایوانز و دیوید بیکر
نشر کندوس
284 صفحه
سال انتشار: 2022
دنیای مدرن و سبک زندگی مینیمالیستی
دکتر مصطفی آبروشن
جامعهشناس
مینیمالیسم سبک نوینی از زندگی است که اساس آن بر پایه سادگی و دوری از هر گونه پیچیدگی بنیان گذاشته شده است. این مکتب در حوزه اجتماعی یک سبک از تفکر و زندگی است که ما را از انواع استرس و وابستگیهای اطرافمان رها میکند. مینیمالیسم پــــاســــخـــی منــــــطــــقی و متقاعدکننده به شلوغیهای دور و برمان است و مینیمالیست کسی است که از تعلقات مادی غیر ضروری که آرامش نسبیاش را به مخاطره میاندازد پرهیز میکند و روی موضوعات مهم زندگی تمرکز میکند. این تفکر معتقد است که برای یک زندگی خوب و رضایت بخش، داشتن حداقلهایی که پاسخ گوی نیازهای اساسی انسان است کفایت میکند در واقع افرادی که سبک زندگیشان را سادهسازی میکنند خود را خوشبختتر احساس میکنند زیرا تعلق خاطر کمتر و آزادی عمل بیشتری دارند. مینیمالیستها با پرورش قناعت در زندگی از خودشان انسانهای بهتری میسازند زیرا حذف وابستگی به اشیا، پیش زمینه شادی و رهایی است.
فلسفه مینیمالیسم سالهاست که در اروپا و امریکا شکل گرفته است. این سبک از زندگی که «سادگی» و «در دسترس بودن» از شاخصههای مهم آن است پاسخی به مصرفگرایی فزاینده و مفری برای فشارها و انتظارات اجتماعی است زیرا نسخه مصرفگرایانه، زندگی ما را دچار بحرانهای فردی و اجتماعی کرده است. زندگی مینیمالیستی میتواند یک سبک منحصر به فرد برای هر شخصی باشد. این بدین معناست که ساده زیستی یک نسخه تکراری و یکسان برای همه نیست بلکه هر کسی میتواند با توجه به شرایط زندگی و نیازهای واقعیاش، نوع خاصی از سبک مینیمال را تجربه کند. نکته در خور توجه اینکه، سادهگرایی به معنای حذف زوائد زندگی است اما میتوان در جنبههای خاصی از زندگی این الگو را به کار نبست. در واقع زندگی مینیمالیستی قابلیت شخصیسازی و سیالیت دارد.
برخی از ما به ظاهر با تفکر مینیمالیستی موافقیم و ساده زیستی عدهای را تحسین و نشانه اخلاق شایستهاش تلقی میکنیم اما به شکل بیمار گونهای به خانههای مجلل، اتومبیل گرانقیمت و کالاهای شیک و تجملی چشم داریم بهطوری که برای نمایش یک زندگی لوکس و به ظاهر متقاعد کننده، عمر خود را با خریدهای قسطی پیش فروش میکنیم.
دنیای امروزی پر از وابستگیهای وسوسه انگیز و متنوع است اما امکان انتخاب محدود در میان مطلوبیتهای بیشمار، افکارمان را پریشان و آرامشمان را سلب کرده است. میل به داشتن کالاهای نمایشی و تجملگرایی آنقدر در تار و پود مناسبات اجتماعی عجین شده که افراد برای خوش آمد دیگران و چشم و هم چشمی، همه تعهدات اخلاقی و انسانی را به فراموشی میسپارند.
به نظر میرسد مدرنیته با وجود مزایای مادی فراوانی که برای بشر داشته است اما زندگی ما را کمی پیچیده و آزادی عمل را از ما سلب کرده است. لذا پیشنهاد یک زندگی ساده، غیر وابسته و مینیمال، برای فرار از مطلوبیتهای گستردهای که در آن گرفتار شدهایم، متقاعدکننده خواهد بود.
جامعهشناس
مینیمالیسم سبک نوینی از زندگی است که اساس آن بر پایه سادگی و دوری از هر گونه پیچیدگی بنیان گذاشته شده است. این مکتب در حوزه اجتماعی یک سبک از تفکر و زندگی است که ما را از انواع استرس و وابستگیهای اطرافمان رها میکند. مینیمالیسم پــــاســــخـــی منــــــطــــقی و متقاعدکننده به شلوغیهای دور و برمان است و مینیمالیست کسی است که از تعلقات مادی غیر ضروری که آرامش نسبیاش را به مخاطره میاندازد پرهیز میکند و روی موضوعات مهم زندگی تمرکز میکند. این تفکر معتقد است که برای یک زندگی خوب و رضایت بخش، داشتن حداقلهایی که پاسخ گوی نیازهای اساسی انسان است کفایت میکند در واقع افرادی که سبک زندگیشان را سادهسازی میکنند خود را خوشبختتر احساس میکنند زیرا تعلق خاطر کمتر و آزادی عمل بیشتری دارند. مینیمالیستها با پرورش قناعت در زندگی از خودشان انسانهای بهتری میسازند زیرا حذف وابستگی به اشیا، پیش زمینه شادی و رهایی است.
فلسفه مینیمالیسم سالهاست که در اروپا و امریکا شکل گرفته است. این سبک از زندگی که «سادگی» و «در دسترس بودن» از شاخصههای مهم آن است پاسخی به مصرفگرایی فزاینده و مفری برای فشارها و انتظارات اجتماعی است زیرا نسخه مصرفگرایانه، زندگی ما را دچار بحرانهای فردی و اجتماعی کرده است. زندگی مینیمالیستی میتواند یک سبک منحصر به فرد برای هر شخصی باشد. این بدین معناست که ساده زیستی یک نسخه تکراری و یکسان برای همه نیست بلکه هر کسی میتواند با توجه به شرایط زندگی و نیازهای واقعیاش، نوع خاصی از سبک مینیمال را تجربه کند. نکته در خور توجه اینکه، سادهگرایی به معنای حذف زوائد زندگی است اما میتوان در جنبههای خاصی از زندگی این الگو را به کار نبست. در واقع زندگی مینیمالیستی قابلیت شخصیسازی و سیالیت دارد.
برخی از ما به ظاهر با تفکر مینیمالیستی موافقیم و ساده زیستی عدهای را تحسین و نشانه اخلاق شایستهاش تلقی میکنیم اما به شکل بیمار گونهای به خانههای مجلل، اتومبیل گرانقیمت و کالاهای شیک و تجملی چشم داریم بهطوری که برای نمایش یک زندگی لوکس و به ظاهر متقاعد کننده، عمر خود را با خریدهای قسطی پیش فروش میکنیم.
دنیای امروزی پر از وابستگیهای وسوسه انگیز و متنوع است اما امکان انتخاب محدود در میان مطلوبیتهای بیشمار، افکارمان را پریشان و آرامشمان را سلب کرده است. میل به داشتن کالاهای نمایشی و تجملگرایی آنقدر در تار و پود مناسبات اجتماعی عجین شده که افراد برای خوش آمد دیگران و چشم و هم چشمی، همه تعهدات اخلاقی و انسانی را به فراموشی میسپارند.
به نظر میرسد مدرنیته با وجود مزایای مادی فراوانی که برای بشر داشته است اما زندگی ما را کمی پیچیده و آزادی عمل را از ما سلب کرده است. لذا پیشنهاد یک زندگی ساده، غیر وابسته و مینیمال، برای فرار از مطلوبیتهای گستردهای که در آن گرفتار شدهایم، متقاعدکننده خواهد بود.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
هنرمندان در فضای مجازی
-
دیوان کامل اشعارم بزودی منتشر میشود
-
راه حلی برای یک کمبود تاریخی
-
سفر به سرزمین رؤیاها
-
جهان امروز و کتابخانههای دیجیتال
-
دنیای مدرن و سبک زندگی مینیمالیستی
-
عکس نوشت
اخبارایران آنلاین