ساکنان اصلی بافت تاریخی شهر یزد کوچ میکنند
بادگیرها در حاشیه
کارشناسان خواستار ارائه تسهیلات برای بازگشت نسل جوان یزدی به بافت قدیمی نخستین شهر تاریخی ایران در یونسکو شدند
شادی کابیانی
خبرنگار
توجه به فعالیتهای عمرانی و احیا و مرمت کالبد بافت تاریخی یزد موضوعی است که پس از ثبت جهانی آن سرعت گرفت، اما آنچه که در مرمت خانهها و بافت تاریخی یزد مغفول ماند، عدم توجه به لزوم سکونت ساکنان اصلی این بافت است. نبود زیرساختهای لازم، امکانات شهری و توسعهای، امنیت، نظافت، ترافیک، وسعت خانههای داخل بافت، نبود سیستم حمل ونقل عمومی و… دست به دست هم داده است تا ساکنان اصلی که نحوه زندگی کردن در بافت را بلدند، مهاجرت کنند و جای خود را به افراد غیربومی، مهاجران و اتباع بدهند، سکونتی که چالشهای زیادی را به جهت حفاظت از کالبد و مسائل اجتماعی به همراه خواهد داشت.
ساکنان اصیل بافت تاریخی یزد
محسن عباسی هرفته، مدیر پایگاه میراث جهانی یزد در گفتوگو با «ایران» معتقد است بهترین وضعیت برای بافت تاریخی یزد زمانی محقق میشود که ساکنین اصیل در بافت زندگی کنند تا علاوه بر اینکه کالبد بافت حفاظت میشود، فرهنگ و زندگی متناسب با آن کالبد هم تداوم پیدا کند.
او اعتقاد دارد وقتی غریبهها، داخل بافتهای تاریخی ساکن میشوند با خودشان فرهنگ و سبک زندگی دیگری میآورند و حتی کالبد را به شکل دیگری مورد استفاده قرار میدهند و اینها همه آسیبهای جدی محسوب میشود.
مهدی صادق احمدی، استادیار دانشگاه یزد و کارشناس مرمت و احیاگر بناهای تاریخی یزد نیز در گفتوگو با «ایران» زنده بودن هر بافت تاریخی را منوط به جاری بودن زندگی اصیل در آن دانست و اظهار داشت: شهر یزد براساس دو معیار اساسی یونسکو به ثبت جهانی رسید که یکی از آنها مستقیماً به زنده بودن در شهر ارتباط دارد. او حفظ بافت را مشروط به حفظ زندگی زنده آن میداند و میگوید: نباید این موضوع را فراموش کنیم که شرایط زندگی تغییر پیدا کرده و نباید انتظار داشت امروز یک خانواده چهارنفره در خانهای که پیشترها محل سکونت خانوادههایی پرجمعیت همراه با خدم و حشم بوده، زندگی کند.
احمدی خانههای بزرگ را مناسب تغییرکاربری به تأسیسات گردشگری میداند و میگوید: اما نمیتوانیم یک شهر تاریخی را پر از هتل، رستوران و کافیشاپ تصور کنیم، چون دیگر این شهر تاریخی زنده نیست، کالبدی توخالی و نمایشی برای توریستها است.
استاد دانشگاه یزد با اشاره به اینکه عمده احیاها و مرمت در بافت تاریخی یزد به سمت تأسیسات گردشگری رفته است، گفت: اگر بتوانیم به سمتی برویم که ساکنانی که اهلیت و شناخت دارند و ارزشهای بنای تاریخی را میدانند بتوانند در این خانهها زندگی کنند بسیار مطلوب است. هدفگذاری مطلوب برنامهریزان شهر تاریخی مثل مسئولین، دول و نهادهای غیردولتی که دغدغه حفظ بافت تاریخی دارند، همانند اوقاف یا نهادهایی که باید شکل بگیرند همانند نهاد خیریهای برای احیای بافت تاریخی یزد باید این باشد که به دنبال سود نباشند و به دنبال تقویت زندگی باشند.
او معتقد است به جای پرداخت وام به تأسیسات گردشگری باید نسل جدیدی را که به ریشه و میراث خود بازگشتهاند به سکونت در این بافتها ترغیب کنیم.
احمدی به همافزایی سکونت با موضوع گردشگری اشاره میکند و میگوید: اگر ما بیش از حد به موضوعی توجه کنیم آن موضوع به ضد خودش عمل میکند، محلههایی در یزد وجود دارند که ساکنان محلی آن به دلیل زیاد شدن تأسیسات گردشگری و پیامدهای آن از جمله رفت و آمد زیاد، مزاحمتهای مختلف و … تغییر مکان دادهاند.
صادق احمدی با اشاره به مغفول ماندن و توجه نکردن به پژوهش و مسائل اجتماعی و فرهنگی میگوید: عمدهترین فعالیتها در کشور ما در حوزه عمرانی است غافل از اینکه بخش عمده سرمایهگذاریها باید در علوم اجتماعی انجام شود. باید روی نسلی که مدرسه میروند و بعضیها در بافت و بعضی در خارج از بافت زندگی میکنند سرمایهگذاری شود که ارزش میراثشان را بدانند و تداومبخش زندگی پدران خود باشند، البته کارهای زیربنایی بسیار مهم است.
حضور افراد غیربومی و اتباع
مرمتگر و کارشناس احیای بناهای تاریخی یزد حضور اتباع و افراد غیربومی را چالشی بزرگ برای بافت تاریخی یزد میداند و میگوید: البته شاید بسیاری از اتباع و افراد غیربومی، زندگی کردن در بافت تاریخی را بهتر از بافت مدرن بدانند اما تعداد زیادی از آنها نیز ممکن است بزهکار باشند و مشکلات اجتماعی داشته باشند که بافت یکدست محلات را از بین میبرند.
او به محلهای در یزد اشاره میکند که پیوستگی اجتماعی مردم اجازه نمیدهد غیربومی در آن محله زندگی کنند و در مقابل محلاتی هم هستند که ممکن است بزه اجتماعی در آنها به دلیل حضور افراد غیربومی زیاد باشد.
به گفته صادق احمدی سکونت در برخی نقاط بافت تاریخی به لحاظ اجاره مسکن برای بسیاری از اتباع خارجی و حتی اقشار ایرانی مهاجر و غیرمهاجر ارزان و کم است و همین ارزان بودن سبب ساکن شدن اقشار مختلف از جمله معتاد و بزهکار هم شده است. او لزوم ساماندهی آنها را همراهی همه سازمانها و نهادهای مرتبط میداند و با اشاره به تقویت جامعه محلی به عنوان راهحل برونرفت از مسائل اجتماعی در بافت تاریخی میگوید: باید پروژههای حفاظت اجتماعی و پروژههای بافت اجتماعی در کنار حفاظت کالبدی برای محدوده تاریخی شهر یزد تعریف شود، متخصصان روی مسائل مختلف از جمله اقتصاد محلات، توسعه صنایعدستی در محلات کار کنند تا افرادی که در این محلات زندگی میکنند به زندگی در این بافت و محلات تاریخی امیدوار بشوند.
ارزان بودن و گران بودن املاک
محسن عباسیهرفته، مدیر پایگاه جهانی یزد نیز با اظهار نگرانی از حضور افراد غیربومی و غیراصیل در بافت تاریخی یزد میگوید: وقتی ساکنان اصیل بافت تاریخی به تدریج از بافت خارج میشوند در اکثر موارد جای آنها را کسانی میگیرند که صلاحیت و اهلیت لازم را برای زندگی در این بخش فاخر شهر ندارند. این کاربران نو رسیده توان و ظرفیت تداوم زندگی در یک بافت زنده تاریخی را ندارند چون متعلق به دنیای دیگری هستند.
عباسی با اشاره به اینکه در جایگزینی ساکنان اصلی با غریبهها دو مشکل اساسی وجود دارد، میگوید: مشکل نخست حضور افراطی گردشگران به جای محلیهاست. این معضل مربوط به محدودههایی است که غلظت فعالیتهای گردشگری در آنها بیش از حد افزایش پیدا کرده و به همین دلیل هم قیمت املاک و اجاره آنها افزایش بیرویه یافته است؛ در این مناطق دیگر زندگی کردن برای مردم عادی بهصرفه نیست و مزاحمتهای گردشگران هم مزید علت است تا مردم خانههای خود را بفروشند یا به کاربرهای گردشگری اجاره بدهند.
او مشکل دوم را به حاشیههای بافت تاریخی مربوط میداند و میگوید: این محلهها از ابنیه متروکه و بیسامانی رنج میبرند و نتیجه آن که به دلیل حضور اتباع، اقشار کم درآمد و افراد سطح فرهنگی پایین، معدود ساکنین اصیلشان هم از این منطقه رخت برمیبندند. پایین بودن قیمت مسکن باعث شده پای اقشار سطح پایین به این محلات باز شود و معضلات فرهنگی و اجتماعی باعث شود مردم اصیل به دلیل نگرانی از تربیت فرزندان و کاهش امنیت، کمبود امکانات و وضعیت نابسامان عمرانی، این محلهها را ترک کنند.
عباسیهرفته با اشاره به استفاده از تجربیات مدیریت شهری در بافتهای تاریخی پیشرو جهانی، مثال میزند که در شهر لیون فرانسه طی یک برنامهریزی دراز مدت، بافت تاریخی نامناسب آنجا مرمت و ساماندهی و نهایتاً در فهرست میراث جهانی ثبت شده و سرمایهگذاران برای پروژههای گردشگری جذب شدهاند. او میگوید: زمانی که آنها احساس کردند گردشگرپذیری از حد خود خارج شده است، برای جلوگیری از خروج ساکنان اصیل، مدیریت شهری، سیاست خرید خانهها، اجاره آنها و تخصیص یارانه برای سکونت اقشار فرهنگی و فرهیخته کمدرآمد را در پیش گرفتند تا هزینه زندگی در بافت را کاهش دهند و از گران شدن بیش از حد بافت بکاهند و با این جنس سیاستها، تعادل را برای تداوم سکونت در شهر برقرار کردند.
عباسی با اشاره به اینکه تبدیل یزد به بافت موزهای از یک سو و متروکه و رها شدن آن از سوی دیگر به اندازه سکونت طبقهای که اهلیت زندگی در بافت تاریخی را ندارند و کوچ ساکنین اصیل خطرناک است، متذکر میشود: ما باید با بهرهمندی از تجربیات جهانی و دانش بومی، امکان حضور حداکثری سکونت خانوادههای اصیل را فراهم آوریم.
لزوم برنامهریزی برای ارتقای سطح فرهنگی اتباع
عباسیهرفته به حضور اتباع بیگانه به عنوان یکی از مشکلات بافت تاریخی اشاره میکند و توضیح میدهد: اتباع بیگانه به سبب مشکلات و معضلاتی که برای ساکنان اصلی فراهم کرده، آنها را دلزده میکنند و سبب رفتنشان از بافت میشوند. او میگوید: ما درباره حضور اتباع بیگانه سیاست انفعالی در پیش گرفتهایم و نتوانستهایم روی اتباع تأثیر بگذاریم و برعکس آنها توانستهاند جامعه محلی که در آن زندگی میکنند را دستخوش تغییرات اجتماعی و فرهنگی منفی کنند.
او خروج اتباع از بافت تاریخی را آخرین گزینه میداند و میگوید: خالی بودن بافت و متروکه شدن آن میتواند تبعات نامیمون و حتی بدتری از حضور اتباع داشته باشد.
عباسیهرفته اعتقاد دارد: باید همانند دنیای توسعهیافته با مهاجران و اتباع برخورد کنیم، آنها با سیاستهای ایجابی تلاش کردهاند، فرهنگ مهاجران را ارتقا بدهند و با فرهنگ اصیل محلی متناسب کنند. در بسیاری از شهرهای تاریخی دنیا درصد مهاجرین ساکن بالاست ولی با فرهنگسازی و همراهسازی غریبهها با فرهنگ عمومی شهر، مشکلی جدی از این بابت وجود ندارد.
عباسیهرفته در پایان، سکونت را رکن حفاظت از شهرهای زنده تاریخی معرفی و اظهار امیدواری میکند: زندگی فاخر و اصیل یزدیها در بافت تاریخی کماکان ادامه داشته باشد و تقویت شود؛ در کنار آن گردشگری پایدار میتواند به تقویت این زندگی کمک کند.