ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعطیلی آپارات گیم پس از یک هفته اختلاف به تعویق افتاد
پایان یک کشمکش و آغاز دوران تازه
فرهنگی/ جدال رسانهای و کشمکش یک هفته ای بر سر تهدید به تعطیلی «آپارات گیم» از سوی مالک و مؤسس این سرویس شامگاه جمعه با انتشار اطلاعیه مرکز ملی فضای مجازی و پس از آن روابط عمومی هلدینگ صبا به پایان رسید. مرکز ملی فضای مجازی ضمن تأکید بر حمایت از بسترهای تولید و نشر محتوا و سکوهای داخلی، اعلام کرد که این موضوع در کمیسیون عالی تنظیم مقررات فضای مجازی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. ساعاتی بعد نوبت به آپارات رسید و این رسانه هم ضمن موافقت با به تعویق انداختن تعطیلی آپارات گیم، اعلام کرد که این سرویس همچنان به فعالیت خود ادامه میدهد.
تعطیلی آپارات گیم و آغاز جدال رسانهای
سهشنبه هفته گذشته و در نیمه شهریورماه بود که محمدجواد شکوری مقدم، بنیانگذار و مدیرعامل شرکت فناوران ایدهپرداز (آپارات و فیلیمو) با انتشار ویدئویی خبر از تعطیلی سرویس «آپارات گیم» داد؛ یعنی همان رسانه نوپای بی رقیب در ایران که کاربران تجربه انجام بازیهای رایانهای را به صورت زنده با عموم مخاطبان به اشتراک میگذارند. آپارات گیم از سال 96 ذیل این سایت راهاندازی شده و طبق اخبار در یک سال گذشته برای ۷۱ هزار گیم استریمر و نزدیک به ۲.۴ میلیون مخاطب محتوای آنلاین، گیم تولید کرده است. شکوری مقدم در پیام ویدیویی فشارهای ساترا و صدا و سیما در امر تنظیمگری این سرویس را به عنوان مهمترین عامل تعطیلی آن عنوان کرد و در ادامه با تأکید بر موضع «ما از مهاجرت کاربران و نخبگان به مهاجرت خدمات و سرویسها و شرکتها رسیدهایم»، از انتقال خدمات سرویس آپارات گیم به یک پلتفرم عربی در آیندهای نزدیک خبر داد. این اتفاقات در حالی رخ میداد که او در ماههای اخیر، نسبت به اصلاحات صورت گرفته توسط ساترا روی سریالهای پلتفرم فیلیمو نیز اعتراض کرده و این پلتفرم در بیانیهای رسمی وجاهت قانونی و همچنین نحوه اعمال نظارت ساترا بر شبکه نمایش خانگی را زیر سؤال برده بود. همزمانی این تصمیم، شائبههایی مبنی بر سوق دادن افکار عمومی از حاشیههای ایجاد شده بر سر فیلیمو به سوی آپارات را مطرح کرد. از سوی دیگر مخالفان این تعطیلی از لزوم پاسخ به نیاز مخاطبان این سرویس بویژه قشر نوجوان جامعه و کوچ کاربران به سمت جایگزینهای خارجی فیلتر شده و بدون نظارت گفتند و از سوی دیگر برخی از معترضان به رفتار مالک آپارات از انتخاب مسیر تعطیلی به جای اصلاح برخی ایرادات و نفس اعتراض رسانهای که خود مولود انحصاری است که نه تنها رقیب خارجی بلکه رقیب داخلی نیز در آن جای ندارد، گلایه کردند. در این میان صاحبنظران این حوزه از نگرانی نسبت به حذف اعتماد برای سرمایهگذاری در پلتفرمهای داخلی گفتند و لازمه تضمین این اعتماد را شفافیت خطوط قرمز و خطمشیهای اعمال شده بر این پلتفرمها اعلام کردند.
آتشبس موقت
پس از یک هفته جدال و بحث عموماً رسانهای و در روز وعده داده شده از سوی مالک آپارات برای خاموشی همیشگی سرویس آپارات گیم در ایران؛ اما پرچمهای سفید صلح به صورت موقت برافراشته و اعلام شد تعطیلی آپارات گیم به تعویق افتاده است. شب جمعه هجدهم شهریورماه روابطعمومی مرکز ملی فضای مجازی با انتشار اطلاعیهای از آپارات خواست تا حقوق کاربران را رعایت کند و فعالیت سرویس آپارات گیم را بر مدار قانون ارائه دهد. روابط عمومی مرکز ملی فضای مجازی، تأکید کرد که مرکز ملی فضای مجازی در سال مزین به شعار تولید دانش بنیان، ضمن تأکید بر التزام به سند راهبردی فضای مجازی و پرهیز از اتخاذ تصمیمات خارج از این راهبرد کلان، از همگان میخواهد به حمایت از بسترهای تولید و نشر محتوا و سکوهای داخلی بپردازند. در ادامه این اطلاعیه آمده: «همچنین با تأکید بر اصل نظارت دقیق بر انتشار محتوا و لزوم پایبندی به قوانین اصرار دارد تا شرکت صبا ایده ارائه دهنده سرویس آپارات گیم جهت حفظ حقوق عامه کاربران فضای مجازی تا زمان بررسی موضوعات اختلافی و حصول نتیجه، تصمیم خود برای تعطیلی این سرویس را به تعویق انداخته و به خدمت رسانی به کاربران تداوم بخشد.»اندکی پس از این اطلاعیه آپارات هم با انتشار اطلاعیهای اعلام کرد که تا زمان تصمیمگیری کمیسیون عالی تنظیم مقررات فضای مجازی به کار خود ادامه میدهد: «در پی اطلاعیه اخیر مرکز ملی فضای مجازی و اصرار این مرکز درخصوص به تعویق انداختن تصمیم تعطیلی سرویس آپارات گیم تا زمان حصول نتیجه و رسیدگی به اختلاف تنظیمگری در حوزه پخش زنده کاربر محور، این سرویس همچنان به فعالیت خود ادامه میدهد. آپارات گیم به دلیل اتهامهای غیرحرفهای رسانهای ناشی از رویکرد سنتی، ابهام در نهاد رگولاتوری و عدم درک صحیح از پدیدههای نوظهور، تصمیم به تعطیلی این سرویس گرفته بود؛ اما در صورت اصلاح و بهروزرسانی قوانین تنظیمگری در حوزه پخش زنده کاربر محور، همچنان قادر به ادامه فعالیت خواهد بود.» البته پیش از این دو اطلاعیه، ساترا نیز روز پنجشنبه در اطلاعیهای مشابه اما با ادبیاتی متفاوت بر سه اصل اساسی «حمایت از دانشبنیانها»، همعرض «احترام به قوانین و امنیت فرهنگی» و «رعایت حقوق کاربران فعلی» تأکید کرده بود. با توجه به مؤلفههای تکرار شونده در هر سه بیانیه انتظار میرود این بحث و جدل یک هفتهای مقدمهای برای شروع دوران تازه فعالیت استریمینگهای بیشتر در ایران باشد؛ رسانهای که همدوش با حمایت از دانشبنیانها و جلب اعتماد آنها به رعایت حقوق کاربران و احترام به امنیت فرهنگی نیاز دارد.
تعطیلی آپارات گیم و آغاز جدال رسانهای
سهشنبه هفته گذشته و در نیمه شهریورماه بود که محمدجواد شکوری مقدم، بنیانگذار و مدیرعامل شرکت فناوران ایدهپرداز (آپارات و فیلیمو) با انتشار ویدئویی خبر از تعطیلی سرویس «آپارات گیم» داد؛ یعنی همان رسانه نوپای بی رقیب در ایران که کاربران تجربه انجام بازیهای رایانهای را به صورت زنده با عموم مخاطبان به اشتراک میگذارند. آپارات گیم از سال 96 ذیل این سایت راهاندازی شده و طبق اخبار در یک سال گذشته برای ۷۱ هزار گیم استریمر و نزدیک به ۲.۴ میلیون مخاطب محتوای آنلاین، گیم تولید کرده است. شکوری مقدم در پیام ویدیویی فشارهای ساترا و صدا و سیما در امر تنظیمگری این سرویس را به عنوان مهمترین عامل تعطیلی آن عنوان کرد و در ادامه با تأکید بر موضع «ما از مهاجرت کاربران و نخبگان به مهاجرت خدمات و سرویسها و شرکتها رسیدهایم»، از انتقال خدمات سرویس آپارات گیم به یک پلتفرم عربی در آیندهای نزدیک خبر داد. این اتفاقات در حالی رخ میداد که او در ماههای اخیر، نسبت به اصلاحات صورت گرفته توسط ساترا روی سریالهای پلتفرم فیلیمو نیز اعتراض کرده و این پلتفرم در بیانیهای رسمی وجاهت قانونی و همچنین نحوه اعمال نظارت ساترا بر شبکه نمایش خانگی را زیر سؤال برده بود. همزمانی این تصمیم، شائبههایی مبنی بر سوق دادن افکار عمومی از حاشیههای ایجاد شده بر سر فیلیمو به سوی آپارات را مطرح کرد. از سوی دیگر مخالفان این تعطیلی از لزوم پاسخ به نیاز مخاطبان این سرویس بویژه قشر نوجوان جامعه و کوچ کاربران به سمت جایگزینهای خارجی فیلتر شده و بدون نظارت گفتند و از سوی دیگر برخی از معترضان به رفتار مالک آپارات از انتخاب مسیر تعطیلی به جای اصلاح برخی ایرادات و نفس اعتراض رسانهای که خود مولود انحصاری است که نه تنها رقیب خارجی بلکه رقیب داخلی نیز در آن جای ندارد، گلایه کردند. در این میان صاحبنظران این حوزه از نگرانی نسبت به حذف اعتماد برای سرمایهگذاری در پلتفرمهای داخلی گفتند و لازمه تضمین این اعتماد را شفافیت خطوط قرمز و خطمشیهای اعمال شده بر این پلتفرمها اعلام کردند.
آتشبس موقت
پس از یک هفته جدال و بحث عموماً رسانهای و در روز وعده داده شده از سوی مالک آپارات برای خاموشی همیشگی سرویس آپارات گیم در ایران؛ اما پرچمهای سفید صلح به صورت موقت برافراشته و اعلام شد تعطیلی آپارات گیم به تعویق افتاده است. شب جمعه هجدهم شهریورماه روابطعمومی مرکز ملی فضای مجازی با انتشار اطلاعیهای از آپارات خواست تا حقوق کاربران را رعایت کند و فعالیت سرویس آپارات گیم را بر مدار قانون ارائه دهد. روابط عمومی مرکز ملی فضای مجازی، تأکید کرد که مرکز ملی فضای مجازی در سال مزین به شعار تولید دانش بنیان، ضمن تأکید بر التزام به سند راهبردی فضای مجازی و پرهیز از اتخاذ تصمیمات خارج از این راهبرد کلان، از همگان میخواهد به حمایت از بسترهای تولید و نشر محتوا و سکوهای داخلی بپردازند. در ادامه این اطلاعیه آمده: «همچنین با تأکید بر اصل نظارت دقیق بر انتشار محتوا و لزوم پایبندی به قوانین اصرار دارد تا شرکت صبا ایده ارائه دهنده سرویس آپارات گیم جهت حفظ حقوق عامه کاربران فضای مجازی تا زمان بررسی موضوعات اختلافی و حصول نتیجه، تصمیم خود برای تعطیلی این سرویس را به تعویق انداخته و به خدمت رسانی به کاربران تداوم بخشد.»اندکی پس از این اطلاعیه آپارات هم با انتشار اطلاعیهای اعلام کرد که تا زمان تصمیمگیری کمیسیون عالی تنظیم مقررات فضای مجازی به کار خود ادامه میدهد: «در پی اطلاعیه اخیر مرکز ملی فضای مجازی و اصرار این مرکز درخصوص به تعویق انداختن تصمیم تعطیلی سرویس آپارات گیم تا زمان حصول نتیجه و رسیدگی به اختلاف تنظیمگری در حوزه پخش زنده کاربر محور، این سرویس همچنان به فعالیت خود ادامه میدهد. آپارات گیم به دلیل اتهامهای غیرحرفهای رسانهای ناشی از رویکرد سنتی، ابهام در نهاد رگولاتوری و عدم درک صحیح از پدیدههای نوظهور، تصمیم به تعطیلی این سرویس گرفته بود؛ اما در صورت اصلاح و بهروزرسانی قوانین تنظیمگری در حوزه پخش زنده کاربر محور، همچنان قادر به ادامه فعالیت خواهد بود.» البته پیش از این دو اطلاعیه، ساترا نیز روز پنجشنبه در اطلاعیهای مشابه اما با ادبیاتی متفاوت بر سه اصل اساسی «حمایت از دانشبنیانها»، همعرض «احترام به قوانین و امنیت فرهنگی» و «رعایت حقوق کاربران فعلی» تأکید کرده بود. با توجه به مؤلفههای تکرار شونده در هر سه بیانیه انتظار میرود این بحث و جدل یک هفتهای مقدمهای برای شروع دوران تازه فعالیت استریمینگهای بیشتر در ایران باشد؛ رسانهای که همدوش با حمایت از دانشبنیانها و جلب اعتماد آنها به رعایت حقوق کاربران و احترام به امنیت فرهنگی نیاز دارد.
گپوگفت «ایران» با اکبر صحرایی به بهانه انتشار چاپ هفتم کتاب «عزیز جهان»
ماجرای نابغهای که وطنش را به آسایش نفروخت
مریم شهبازی/ اکبر صحرایی از آن دست نویسندگانی است که عمده نوشتههای وی برهه خاصی از تاریخ را نشانه رفته؛ داستانها و رمانهایی برآمده از سالهای وقوع انقلاب و از طرفی مرتبط با جنگ تحمیلی و دلاوریهای رزمندگان. با این حال در میان کتابهای این نویسنده ادبیات داستانی و پژوهشگر تاریخ، آثار متفاوتی هم جا خوش کرده؛ «عزیز جهان» عنوان یکی از نوشتههای این نویسنده است که زندگینامه پزشک نابغه شیرازی را شامل میشود. این کتاب که به تازگی چاپ هفتم آن از سوی انتشارات «کتابستان معرفت» روانه کتابفروشیها شده پیرامون زندگی حرفهای و شخصی پروفسور عبدالعزیز خضری، از مفاخر پزشکی سرزمینمان است. نکات بیشتر درباره این کتاب و ضرورت تألیف چنین آثاری را در گپوگفت امروزمان با نویسنده «عزیز جهان» میخوانید.
آقای صحرایی «عزیز جهان» در میان آثار تألیفی شما کتاب متفاوتی است، آن هم در شرایطی که طی چند دهه فعالیت مستمرتان در حوزه ادبیات، اغلب کتابهایی پیرامون دفاع مقدس و انقلاب نوشتهاید. چطور شد سراغ زندگی چهرهای علمی رفتید؟
ماجرای تألیف این کتاب به یک پیشنهاد درباره پروفسور عبدالعزیز خضری از مفاخر علمی کشورمان در رشته اورولوژی بازمیگردد، پزشکی که همسر ایشان، خانم جهان توکلی هم متخصص بیهوشی هستند. وی یکی از نوابغ پزشکی کشورمان و البته ساکن شیراز است. اطلاعات و نکات جالب توجهی در این رابطه به نقل از دوستان دانشگاه علومپزشکی شیراز شنیدم و زندگی شخصی و حرفهای ایشان را از جهات مختلفی جالب توجه یافتم.
این پیشنهاد از سوی دانشگاه علوم پزشکی شیراز مطرح شد؟
بله، گفتند ایشان از نوابغ پزشکی ساکن شیراز هستند، چهرهای که از قضا سنوسال بالایی هم دارد و چیزی نمانده که اعلام بازنشستگی کند. از من برای تألیف زندگینامه وی درخواست کردند و گفتند برای انتشار آن نیز خودشان حمایت خواهند کرد.
گویا یکی از دلایل طرح این پیشنهاد به فعالیتهای ایشان در کسوت یک پزشک نیکوکار بازمیگردد.
اتفاقاً آنان بر این مسأله تأکید داشتند و گفتند طی سالهای گذشته تفکر حاکم بر دانشجویان رشته پزشکی بیش از تمرکز بر نگاههای انساندوستانه، سمتوسویی مادیگرایانه پیدا کرده است. البته نه اینکه همه پزشکان جوان را اینچنین بدانند اما خب معتقد بودند با انتشار چنین کتابهایی میتوان برای نسل جوان الگوسازی کرد. پروفسور خضری تا به امروز که چیزی نمانده 90 ساله بشود حتی یک عمل شخصی و در ازای دریافت دستمزدهای آنچنانی انجام نداده و فقط به خدمترسانی اکتفا کرده و حدود 20 هزار جراحی در بیمارستانهای دولتی انجام داده است.
اما نگفتید چطور شد تألیف این کتاب را پذیرفتید؟
همان ابتدا که قبول نکردم، وقتی پیشنهاد تألیف کتاب طرح شد خودم هم دست به بررسی زدم، حتی پای گفتههای دوستان و همکاران ایشان نشستم. در آن زمان پروفسور خضری در کنار برخی مسئولیتهای اجرایی، در جایگاه استادتمام هم به تدریس پزشکان جوان مشغول بود. وی نهتنها در شهر شیراز، بلکه در استان فارس چهره سرشناسی به شمار میآید. وقتی ویژگیهای شخصیتی این پزشک را منطبق با مسائلی یافتم که در دنیای کتاب و ادبیات به نوعی درصدد انعکاس آنها هستم، پذیرفتم. در همان جستوجوهای کوتاه به نکات جالبی درباره پروفسور خضری دست پیدا کردم، حتی فهمیدم وی از هموطنان اهل تسنن و شافعی مذهب است. شافعی مذهبها قرابت زیادی با شیعیان دارند و احترام بسیاری برای ائمه قائل هستند. اینها علاقهام را برای شروع کار بیشتر کرد. در نهایت پای جلسهای حضوری با خودش رفتم، در همان برخورد نخست متوجه شدم مردی بسیار افتادهحال و از طرفی متین و بااخلاق است؛ ویژگیهایی که مشابه آن را همسرش نیز داشت. بعد از آن در همکاری با دانشگاه علوم پزشکی شیراز، مصاحبهها و از سویی تحقیقهای شخصیام آغاز شد. طی حدود 6 ماه گفتوگوهایی با پروفسور خضری در منزل وی انجام دادم.
این گفتوگوها تنها مبتنی بر مسیری بود که در زندگی حرفهای ایشان طی شده است؟
نه، راستش مسیر گفتوگوها به گونهای پیش رفت که مخاطب در مطالعه این کتاب، با چگونگی مسیری که پزشکی در استان فارس و حتی به نوعی در کشورمان طی کرده بویژه اورولوژی که بعدها از جراحی تفکیک شده و رشتهای مجزا میشود هم روبهرو خواهد شد. دکتر خضری هشتادوهشت سال سن دارد و بر همین اساس تاریخچه بخشی از پزشکی را در کشورمان دیده و آن را لمس کرده است. ایشان از دوره حکیمباشیها وارد این ماجرا و قصه شده است. حتی سال تولدش نیز با وقوع اتفاقات تاریخی کشورمان گره خورده، سال 1313 زمانی است که رضاشاه تبعید میشود.
چقدر زمان صرف تحقیقات، انجام گفتوگوها و از طرفی تألیف این کتاب شده است؟
حدود 3 سال. اگر میخواستم کاری دمدستی تحویل بدهم با کمتر از 6 ماه هم سروته آن جمع میشد، اما کار نویسنده این است که از جزئیات غافل نشود. وقتی بحث زندگینامه یا پرداخت به ماجرایی واقعی مطرح است نویسنده باید سراغ وقایع تاریخی، اجتماعی و حتی سیاسی و فرهنگی مرتبط با زمانهای موردنظر هم برود. بهعنوان نمونه وقتی پروفسور خضری تأکید داشت فلان روز، فلان جا رفته و دست به اقدامی مهم در زمینه شغلیاش زده، من سراغ مطالعه تمام وقایع در دسترس روز مذکور رفتم تا ببینم در آن تاریخ چه وقایعی رخ داده است. ذکر این موارد منجر به تصویرسازی دقیقتری میشود. وقتی روز آخر، کتاب را برای گرفتن تأیید نهایی انتشار پیش ایشان بردم، پروفسور خضری اظهار شگفتی کرد، اینکه برخی نکات مندرج در کتاب را نگفته اما همه آنها رخ داده بودند.
شما در کنار انجام این گفتوگوها پژوهش جدی هم انجام دادهاید، آنهم در شرایطی که بنا بر تألیف زندگینامهای به نقل از مصاحبهشونده بوده است. اطلاعات خودتان را چطور به متن وارد کردید تا خللی به گفتههای پروفسور خضری وارد نکند؟
من چیزی اضافه نکردم، فقط سراغ بخشهای ناگفته و به نوعی نقاط خالی رفتم. بگذارید بازهم نمونهای را بگویم. پیش از انقلاب ایشان فارغالتحصیل شده و برای دریافت فوقتخصص خود عازم انگلستان میشود تا آنجا رشته اورولوژی بخواند. در همان دوران، انقلاب در کشورمان آغاز شده و به تبع آن اتفاقاتی در شیراز و سایر شهرها در حال وقوع بوده است. خب مصاحبهشونده که همه اینها را طی گفتوگو به یاد نمیآورد، تنها شاید بگوید من در بحبوحه وقوع انقلاب از ایران رفتم. اینجا وظیفه یک پژوهشگر و نویسنده است که در راستای تکمیل گفتههای مصاحبهشونده گام بردارد.
پس فقط در جایگاه مصاحبهگر و نویسنده در تألیف این کتاب ایفای نقش نکردهاید و به نوعی به تکمیل حافظه ایشان در بازگویی ماجراها هم پرداختهاید؟
بله و این یکی از تفاوتهای نویسندهای است که به طور حرفهای دست به تألیف زندگینامه میزند. در غیر این صورت ما با آثاری برخاسته از همان کارخانههای نویسندهسازی روبهرو میشویم که برخی سازمانهای دولتی و حتی انتشاراتیها راه انداختهاند؛ آثاری که اغلب شبیه به هم و از طرفی سطح متوسط رو به ضعیف دارند. شاید برخی بگویند در شرایط فعلی اختصاص این همه زمان و تلاش تنها برای یک کتاب معقول نیست، اما حداقل من نوعی، وقتی بازخوردهای مخاطبان را دریافت میکنم خستگی کار را فراموش میکنم. در حال حاضر کتاب به سرعت به چاپهای بعدی رسیده و به تازگی ناشر، چاپ هفتم کتاب را برای من فرستاده است.
در این کتاب تأکیدتان بیشتر به حرفه پروفسور خضری بوده یا برای وجوه شخصی زندگی ایشان هم جایی قائل شدهاید؟
اتفاقاً یکی از نکات قابل توجه در این کتاب را میتوان در رابطه عاشقانه وی با همسرش، بازگویی مسائلی از محیط خانواده و حتی دشواریهایی دانست که این دو در سالهای زندگیشان طی کرده بودند. مطالعه وجوه زندگی پروفسور خضری بر جذابیت خود کتاب و از طرفی مسیری که در حرفهاش پشتسر گذاشته، میافزاید. البته در این کتاب تنها سختیهای زندگی کاری و شخصی وی پیشروی مخاطب قرار نگرفته، بلکه حتی شیرینیهای زندگی وی هم با خوانندگان به اشتراک گذاشته شده است.
چرا «عزیز جهان»؟
خب چرایی این انتخاب از چند بابت است؛ مهمترین دلیل آن را میتوان در زندگی حرفهای ایشان و نوع مواجههاش با بیماران دید که هرگز دنبال کسب ثروت نبوده و به قول قدیمیها عزیز دو عالم شده است. نکته جالب توجه دیگر همخوانی نام کتاب با اسامی پروفسور خضری و همسرش است؛ اسم ایشان عبدالعزیز و نام همسرش نیز جهان است.
اگر قالب نوشتاری کتاب به داستان نزدیکتر میشد در جذب مخاطبان جوان موفقتر عمل نمیکرد؟
الان هم شیوه نوشتاری کتاب چندان دور از حال و هوای ادبیات داستانی نیست، منتهی تأکید داشتم مخاطب بداند که «عزیز جهان» یک زندگینامه واقعی است. وقتی نام رمان بر کتابی درج شود، بخشی از اعتماد خواننده ماجرای کتاب از دست میرود و من خواهان چنین اتفاقی نبودم.
طی سالهای اخیر شاهد وقوع اتفاق خوبی در عرصه کتاب هستیم، اینکه نویسندگان و ناشران اهمیت بیشتری برای انتشار آثاری مبتنی بر زندگی چهرههای علمی شاخص در حوزههای مختلف قائل هستند؛ این تغییر را نشأت گرفته از چه دلایلی میدانید؟
در زمانه فعلی بیش از هر زمان دیگری به انتشار آثاری که هم الگوساز باشند و هم جوانان را به آینده امیدوار کنند نیاز داریم. شما زندگی پروفسور خضری را که بخوانید، گذشته از موفقیتهایی که کسب کرده و تأثیری که به نوبه خود بر سیر علمی پزشکی در کشورمان گذاشته، با فردی وطندوست روبهرو میشوید. بگذارید به نکتهای اشاره کنم، در همان بحبوحهای که تحصیلات تکمیلی ایشان برای دریافت تخصص در انگلستان تمام میشود انقلاب در کشورمان به وقوع پیوسته بوده که به وی پیشنهاد میدهند در انگلستان بماند، حتی تأکید میکنند کار و درآمد خوبی هم برای او مهیا خواهد بود، اما با آنکه میدانستند بازگشتش به کشور بنا بر شرایط آن روزها سختیهای بسیاری برای خود و خانوادهاش رقم خواهد زد، بازمیگردد. او خدمت به هموطنان خود را به ماندن در راحتی ترجیح میدهد. در اوج انقلاب به شیراز سفر میکند و میماند. خواندن اینها حس وطندوستی را بیشازپیش در نسل جوان تقویت میکند و به آنان نشان میدهد میتوان ماند، با سختیها روبهرو شد و آینده را از آن خود ساخت.
آقای صحرایی «عزیز جهان» در میان آثار تألیفی شما کتاب متفاوتی است، آن هم در شرایطی که طی چند دهه فعالیت مستمرتان در حوزه ادبیات، اغلب کتابهایی پیرامون دفاع مقدس و انقلاب نوشتهاید. چطور شد سراغ زندگی چهرهای علمی رفتید؟
ماجرای تألیف این کتاب به یک پیشنهاد درباره پروفسور عبدالعزیز خضری از مفاخر علمی کشورمان در رشته اورولوژی بازمیگردد، پزشکی که همسر ایشان، خانم جهان توکلی هم متخصص بیهوشی هستند. وی یکی از نوابغ پزشکی کشورمان و البته ساکن شیراز است. اطلاعات و نکات جالب توجهی در این رابطه به نقل از دوستان دانشگاه علومپزشکی شیراز شنیدم و زندگی شخصی و حرفهای ایشان را از جهات مختلفی جالب توجه یافتم.
این پیشنهاد از سوی دانشگاه علوم پزشکی شیراز مطرح شد؟
بله، گفتند ایشان از نوابغ پزشکی ساکن شیراز هستند، چهرهای که از قضا سنوسال بالایی هم دارد و چیزی نمانده که اعلام بازنشستگی کند. از من برای تألیف زندگینامه وی درخواست کردند و گفتند برای انتشار آن نیز خودشان حمایت خواهند کرد.
گویا یکی از دلایل طرح این پیشنهاد به فعالیتهای ایشان در کسوت یک پزشک نیکوکار بازمیگردد.
اتفاقاً آنان بر این مسأله تأکید داشتند و گفتند طی سالهای گذشته تفکر حاکم بر دانشجویان رشته پزشکی بیش از تمرکز بر نگاههای انساندوستانه، سمتوسویی مادیگرایانه پیدا کرده است. البته نه اینکه همه پزشکان جوان را اینچنین بدانند اما خب معتقد بودند با انتشار چنین کتابهایی میتوان برای نسل جوان الگوسازی کرد. پروفسور خضری تا به امروز که چیزی نمانده 90 ساله بشود حتی یک عمل شخصی و در ازای دریافت دستمزدهای آنچنانی انجام نداده و فقط به خدمترسانی اکتفا کرده و حدود 20 هزار جراحی در بیمارستانهای دولتی انجام داده است.
اما نگفتید چطور شد تألیف این کتاب را پذیرفتید؟
همان ابتدا که قبول نکردم، وقتی پیشنهاد تألیف کتاب طرح شد خودم هم دست به بررسی زدم، حتی پای گفتههای دوستان و همکاران ایشان نشستم. در آن زمان پروفسور خضری در کنار برخی مسئولیتهای اجرایی، در جایگاه استادتمام هم به تدریس پزشکان جوان مشغول بود. وی نهتنها در شهر شیراز، بلکه در استان فارس چهره سرشناسی به شمار میآید. وقتی ویژگیهای شخصیتی این پزشک را منطبق با مسائلی یافتم که در دنیای کتاب و ادبیات به نوعی درصدد انعکاس آنها هستم، پذیرفتم. در همان جستوجوهای کوتاه به نکات جالبی درباره پروفسور خضری دست پیدا کردم، حتی فهمیدم وی از هموطنان اهل تسنن و شافعی مذهب است. شافعی مذهبها قرابت زیادی با شیعیان دارند و احترام بسیاری برای ائمه قائل هستند. اینها علاقهام را برای شروع کار بیشتر کرد. در نهایت پای جلسهای حضوری با خودش رفتم، در همان برخورد نخست متوجه شدم مردی بسیار افتادهحال و از طرفی متین و بااخلاق است؛ ویژگیهایی که مشابه آن را همسرش نیز داشت. بعد از آن در همکاری با دانشگاه علوم پزشکی شیراز، مصاحبهها و از سویی تحقیقهای شخصیام آغاز شد. طی حدود 6 ماه گفتوگوهایی با پروفسور خضری در منزل وی انجام دادم.
این گفتوگوها تنها مبتنی بر مسیری بود که در زندگی حرفهای ایشان طی شده است؟
نه، راستش مسیر گفتوگوها به گونهای پیش رفت که مخاطب در مطالعه این کتاب، با چگونگی مسیری که پزشکی در استان فارس و حتی به نوعی در کشورمان طی کرده بویژه اورولوژی که بعدها از جراحی تفکیک شده و رشتهای مجزا میشود هم روبهرو خواهد شد. دکتر خضری هشتادوهشت سال سن دارد و بر همین اساس تاریخچه بخشی از پزشکی را در کشورمان دیده و آن را لمس کرده است. ایشان از دوره حکیمباشیها وارد این ماجرا و قصه شده است. حتی سال تولدش نیز با وقوع اتفاقات تاریخی کشورمان گره خورده، سال 1313 زمانی است که رضاشاه تبعید میشود.
چقدر زمان صرف تحقیقات، انجام گفتوگوها و از طرفی تألیف این کتاب شده است؟
حدود 3 سال. اگر میخواستم کاری دمدستی تحویل بدهم با کمتر از 6 ماه هم سروته آن جمع میشد، اما کار نویسنده این است که از جزئیات غافل نشود. وقتی بحث زندگینامه یا پرداخت به ماجرایی واقعی مطرح است نویسنده باید سراغ وقایع تاریخی، اجتماعی و حتی سیاسی و فرهنگی مرتبط با زمانهای موردنظر هم برود. بهعنوان نمونه وقتی پروفسور خضری تأکید داشت فلان روز، فلان جا رفته و دست به اقدامی مهم در زمینه شغلیاش زده، من سراغ مطالعه تمام وقایع در دسترس روز مذکور رفتم تا ببینم در آن تاریخ چه وقایعی رخ داده است. ذکر این موارد منجر به تصویرسازی دقیقتری میشود. وقتی روز آخر، کتاب را برای گرفتن تأیید نهایی انتشار پیش ایشان بردم، پروفسور خضری اظهار شگفتی کرد، اینکه برخی نکات مندرج در کتاب را نگفته اما همه آنها رخ داده بودند.
شما در کنار انجام این گفتوگوها پژوهش جدی هم انجام دادهاید، آنهم در شرایطی که بنا بر تألیف زندگینامهای به نقل از مصاحبهشونده بوده است. اطلاعات خودتان را چطور به متن وارد کردید تا خللی به گفتههای پروفسور خضری وارد نکند؟
من چیزی اضافه نکردم، فقط سراغ بخشهای ناگفته و به نوعی نقاط خالی رفتم. بگذارید بازهم نمونهای را بگویم. پیش از انقلاب ایشان فارغالتحصیل شده و برای دریافت فوقتخصص خود عازم انگلستان میشود تا آنجا رشته اورولوژی بخواند. در همان دوران، انقلاب در کشورمان آغاز شده و به تبع آن اتفاقاتی در شیراز و سایر شهرها در حال وقوع بوده است. خب مصاحبهشونده که همه اینها را طی گفتوگو به یاد نمیآورد، تنها شاید بگوید من در بحبوحه وقوع انقلاب از ایران رفتم. اینجا وظیفه یک پژوهشگر و نویسنده است که در راستای تکمیل گفتههای مصاحبهشونده گام بردارد.
پس فقط در جایگاه مصاحبهگر و نویسنده در تألیف این کتاب ایفای نقش نکردهاید و به نوعی به تکمیل حافظه ایشان در بازگویی ماجراها هم پرداختهاید؟
بله و این یکی از تفاوتهای نویسندهای است که به طور حرفهای دست به تألیف زندگینامه میزند. در غیر این صورت ما با آثاری برخاسته از همان کارخانههای نویسندهسازی روبهرو میشویم که برخی سازمانهای دولتی و حتی انتشاراتیها راه انداختهاند؛ آثاری که اغلب شبیه به هم و از طرفی سطح متوسط رو به ضعیف دارند. شاید برخی بگویند در شرایط فعلی اختصاص این همه زمان و تلاش تنها برای یک کتاب معقول نیست، اما حداقل من نوعی، وقتی بازخوردهای مخاطبان را دریافت میکنم خستگی کار را فراموش میکنم. در حال حاضر کتاب به سرعت به چاپهای بعدی رسیده و به تازگی ناشر، چاپ هفتم کتاب را برای من فرستاده است.
در این کتاب تأکیدتان بیشتر به حرفه پروفسور خضری بوده یا برای وجوه شخصی زندگی ایشان هم جایی قائل شدهاید؟
اتفاقاً یکی از نکات قابل توجه در این کتاب را میتوان در رابطه عاشقانه وی با همسرش، بازگویی مسائلی از محیط خانواده و حتی دشواریهایی دانست که این دو در سالهای زندگیشان طی کرده بودند. مطالعه وجوه زندگی پروفسور خضری بر جذابیت خود کتاب و از طرفی مسیری که در حرفهاش پشتسر گذاشته، میافزاید. البته در این کتاب تنها سختیهای زندگی کاری و شخصی وی پیشروی مخاطب قرار نگرفته، بلکه حتی شیرینیهای زندگی وی هم با خوانندگان به اشتراک گذاشته شده است.
چرا «عزیز جهان»؟
خب چرایی این انتخاب از چند بابت است؛ مهمترین دلیل آن را میتوان در زندگی حرفهای ایشان و نوع مواجههاش با بیماران دید که هرگز دنبال کسب ثروت نبوده و به قول قدیمیها عزیز دو عالم شده است. نکته جالب توجه دیگر همخوانی نام کتاب با اسامی پروفسور خضری و همسرش است؛ اسم ایشان عبدالعزیز و نام همسرش نیز جهان است.
اگر قالب نوشتاری کتاب به داستان نزدیکتر میشد در جذب مخاطبان جوان موفقتر عمل نمیکرد؟
الان هم شیوه نوشتاری کتاب چندان دور از حال و هوای ادبیات داستانی نیست، منتهی تأکید داشتم مخاطب بداند که «عزیز جهان» یک زندگینامه واقعی است. وقتی نام رمان بر کتابی درج شود، بخشی از اعتماد خواننده ماجرای کتاب از دست میرود و من خواهان چنین اتفاقی نبودم.
طی سالهای اخیر شاهد وقوع اتفاق خوبی در عرصه کتاب هستیم، اینکه نویسندگان و ناشران اهمیت بیشتری برای انتشار آثاری مبتنی بر زندگی چهرههای علمی شاخص در حوزههای مختلف قائل هستند؛ این تغییر را نشأت گرفته از چه دلایلی میدانید؟
در زمانه فعلی بیش از هر زمان دیگری به انتشار آثاری که هم الگوساز باشند و هم جوانان را به آینده امیدوار کنند نیاز داریم. شما زندگی پروفسور خضری را که بخوانید، گذشته از موفقیتهایی که کسب کرده و تأثیری که به نوبه خود بر سیر علمی پزشکی در کشورمان گذاشته، با فردی وطندوست روبهرو میشوید. بگذارید به نکتهای اشاره کنم، در همان بحبوحهای که تحصیلات تکمیلی ایشان برای دریافت تخصص در انگلستان تمام میشود انقلاب در کشورمان به وقوع پیوسته بوده که به وی پیشنهاد میدهند در انگلستان بماند، حتی تأکید میکنند کار و درآمد خوبی هم برای او مهیا خواهد بود، اما با آنکه میدانستند بازگشتش به کشور بنا بر شرایط آن روزها سختیهای بسیاری برای خود و خانوادهاش رقم خواهد زد، بازمیگردد. او خدمت به هموطنان خود را به ماندن در راحتی ترجیح میدهد. در اوج انقلاب به شیراز سفر میکند و میماند. خواندن اینها حس وطندوستی را بیشازپیش در نسل جوان تقویت میکند و به آنان نشان میدهد میتوان ماند، با سختیها روبهرو شد و آینده را از آن خود ساخت.
اجراهای تئاتر مقاومت در پیاده روی اربعین آغاز شد
نخستین روز از اجراهای تئاتر مقاومت با اجرای 16 نمایش آیینی، تعزیه، نقالی و پرده خوانی و خیابانی به زبانهای فارسی، عربی، ترکی و انگلیسی بعدازظهر روز جمعه هجدهم شهریور در نقاط مختلف مسیر پیادهروی اربعین آغاز شد.سیدوحید فخرموسوی، دبیر هجدهمین جشنواره بینالمللی تئاتر مقاومت با اعلام خبر آغاز اجراهای بخش بینالملل این جشنواره در مسیر پیاده روی اربعین حسینی گفت: این اجراها که با توجه به آیینهای سوگواری نواحی مختلف کشور در این مسیر نورانی حضور دارند، توانستهاند با مخاطبان کشورهای مختلف ارتباط خوبی بگیرند. پنج نمایش از آثار رویداد نمایشی زخم عتیق آثار کودک و نوجوان هستند که به صورت دو زبانه عربی و فارسی اجرا میشوند، کودکانی که بخش مهمی از این مسیر را حضور دارند و نیاز است که در کنار تجربه فراموش نشدنی اربعین حسینی آثار محتوا محور نمایشی را نیز تماشا کنند؛ آثاری که بواقع برایشان فراموش نشدنی است.فخر موسوی در ادامه با اشاره به شرایط اجرا در کشور عراق به ستاد خبری هجدهمین جشنواره بینالمللی تئاتر مقاومت گفت: در این مدت که کاروان تئاتر «زخم عتیق» در کشور عراق و مسیر پیاده روی حضور دارند، برادران عراقی در کنار پذیرایی و خادمی مخلصانه و برادرانه، در امور فنی و تخصصی و ایجاد شرایط بهتر اجرای آثار نیز در کنارمان بودهاند.دبیر جشنواره تئاتر مقاومت در پایان تأکید کرد: تمام تلاش ما این است که در کنار بهرهمندی از فضای معنوی پیادهروی اربعین حسینی، آنچه از دستمان به عنوان هنرمندان تئاتر برای خدمت به زائران امام حسین(ع) بر میآید انجام دهیم و آن هم اجرای تئاترهای عاشورایی است. ایستادگی و مقاومت ما بزرگترین درسی است که از عاشورا گرفتهایم و ما نیز پیرو خط سرخ حسینی هستیم.برای نخستین بار در بخش بینالملل جشنواره تئاتر مقاومت، رویداد آیینهای نمایشی «زخم عتیق» مصادف با اربعین حسینی در کشور عراق برگزار میشود. این رویداد با حضور گروههای نمایشی در شهرهای نجف اشرف، کربلای معلی، حله و مسیر پیاده روی اربعین برگزار خواهد شد که اتکای آن بر بازتاب آیینهای سوگواری از اقوام مختلف ایرانی و چند گروه خارجی در قالب نمایش و تئاتر است. این اجراها در روزهای آینده هم به کار خود ادامه میدهند.
هجدهمین جشنواره بینالمللی تئاتر مقاومت به همت انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس بنیاد فرهنگی روایت فتح و با دبیری سید وحید فخر موسوی در بازه زمانی شهریور تا آذر 1401، در گستره ایران و کشورهای اسلامی برگزار میشود.
هجدهمین جشنواره بینالمللی تئاتر مقاومت به همت انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس بنیاد فرهنگی روایت فتح و با دبیری سید وحید فخر موسوی در بازه زمانی شهریور تا آذر 1401، در گستره ایران و کشورهای اسلامی برگزار میشود.
اخبار
افتتاح نمایشگاه «فریمهای خاطره» در روز ملی سینما
عکسهای پشتصحنه از فیلمهای کوتاه ۲۱ فیلمساز در نمایشگاه «فریمهای خاطره» در معرض دید عموم قرار میگیرد. نمایشگاه عکس فریمهای خاطره به مناسبت روز ملی سینما؛ ۲۱ شهریور، از ۲۰ تا ۲۵ شهریور در فضای باز موزه سینما برپا میشود و علاقهمندان به سینما میتوانند ۲۱ فریم عکس خاطرهانگیز از پشتصحنه فیلمهای کوتاه ۲۱ سینماگر مطرح سینمای ایران را تماشا کنند. در این نمایشگاه که به همت آژانس عکس ایران برگزار میشود، نماهایی از پشت صحنه فیلمهای کوتاه کارگردانهایی همچون مهدی جعفری، داریوش یاری، شهرام مکری، وحید موسائیان، رهبر قنبری، ساعد نیکذات، بهرام توکلی، تورج اصلانی، نیما جاویدی، ارسلان امیری، آیدا پناهنده، آرمان فیاض، مسعود امینی تیرانی، کاوه مظاهری، امید شمس، عادل تبریزی، آرین وزیردفتری، سالم صلواتی، بهرام و بهمن ارک، محمدرضا خردمندان و کاظم دانشی در معرض دید علاقهمندان قرار میگیرد./ روابط عمومی
افتتاح فصل هنری ترکیه با علی رهبری
ارکستر سمفونیک دولتی شهر استانبول ترکیه برای چندمینبار علی رهبری آهنگساز و رهبر بینالمللی ایرانی را برای اجرای کنسرت افتتاحیه فصل هنری این شهر دعوت کرده است. این کنسرت از مهمترین کنسرتهای فصل هنری به شمار میآید. علی رهبری بیش از ۲۵ سال بهصورت مداوم با این ارکستر همکاری داشته است. این کنسرت روز جمعه (۱۵ مهر) در مرکز فرهنگی آتاتورک و در سالن اُپرای استانبول برگزار خواهد شد. در این کنسرت آثاری از جمال رشید ری، پیوتر ایلیچ چایکوفسکی و آنتونین لئوپلد دوُرژاک اجرا خواهد شد. سولیست این کنسرت کریل تروسو سولیست نامدار ویولن اهل روسیه است. تروسو برنده چندین مسابقه بینالمللی ویولن بوده و با اکثر رهبران و ارکسترهای جهان کنسرت داشته است. علی رهبری آخرین بار چهارم خردادماه سال ۱۳۹۸ به دعوت ارکستر سمفونیک دولتی استانبول به مناسبت کنسرت ویژه اختتامیه فصل هنری این شهر با این ارکستر در تالار کنگره لطفی کردار روی صحنه رفت./ایرنا
توقف ساخت سریال «تاج»
ساخت فصل ششم و پایانی سریال «تاج» پس از مرگ ملکه الیزابت که یکی از شخصیتهای اصلی این سریال بود، متوقف شد. سامانه نمایش آنلاین نتفلیکس اعلام کرد که تولید سریال «تاج» را به نشانه احترام برای درگذشت ملکه الیزابت که روز پنجشنبه در سن ۹۶ سالگی پس از ۷۰ سال سلطنت درگذشت، به حالت تعلیق درآورده و فیلمبرداری در روز تشییع ملکه نیز متوقف خواهد بود. کلر فوی برای ایفای نقش ملکه الیزابت در سریال «تاج» تاکنون برنده دو جایزه امی و یک گلدن گلوب شده است. اولیویا کولمن در فصل سوم و چهارم این نقش را بر عهده گرفت و ایملدا استونتون نیز در فصل پنجم نقش الیزابت را بازی خواهد کرد که قرار است در ماه نوامبر در نتفلیکس پخش شود. پیشبینی میشود فصل جدید سریال «تاج» به رویدادهای اوایل و اواسط دهه ۱۹۹۰ از جمله طلاق شاهزاده چارلز و پرنسس دایانا بپردازد./ ایسنا
موکبهای نهاد کتابخانههای عمومی
در خدمت زائران سیدالشهدا(ع)
اداراتکل کتابخانههای عمومی استانهای ایلام، خوزستان و کرمانشاه با برپایی شش موکب در مناطق مرزی خود با کشور عراق، اقدام به ارائه خدمات فرهنگی کتابمحور کردهاند. در موکبهای این استانها، برنامههای فرهنگی شامل برگزاری پویش «اول کتاب عشق نامش حسین بود» و برگزاری برنامههایی برای کودکان و نوجوانان از جمله قصه گویی، شعرخوانی، پردهخوانی، مسابقه نقاشی، اوریگامی، اجرای طرح سلام بر حسین(ع)، بازیهای فکری، عکس یادگاری، جمع خوانی نوجوانان، نمایش نماهنگ، موشنگرافی و انیمیشنهای متناسب با اربعین و نمایشگاه کتابهای عاشورایی است. ثبتنام رایگان در کتابخانههای عمومی کشور و فراهم آوردن امکان اسکان زائران در سالن مطالعه کتابخانههایی که در مسیرهای منتهی به مرز قرار دارند، از دیگر خدمات ارائه در این موکبها هستند. همچنین فایلهای کتابهای صوتی منتخب و پادکستهای برگزیده شعرا و دبیران محافل ادبی نهاد کتابخانههای عمومی کشور بهعنوان توشه راه زائر منتشر و در اختیار زائران قرار میگیرد.
قدردانی مدیرعامل صندوق اعتباری هنر از پرستویی
مجید پوراحمدی مدیرعامل صندوق اعتباری هنر روز پنجشنبه ۱۷ شهریور در دیدار با پرویز پرستویی هنرمند سینما و تئاتر، به پاس مشارکت و مسئولیتپذیری این هنرمند در قبال جامعه فرهنگ و هنر کشور از وی قدردانی کرد. پوراحمدی در این دیدار ضمن قدردانی از فعالیتهای اجتماعی پرویز پرستویی طی سالهای اخیر بخصوص در حل مشکلات اهالی فرهنگ و هنر گفت: صندوق از این پس افتخار این را خواهد داشت تا با همراهی آقای پرستویی در راستای حل دغدغههای هنرمندان خصوصاً پیشکسوتان این عرصه گام بردارد. مدیرعامل صندوق اعتباری هنر در بخش دیگر این دیدار با اشاره به نقش تأثیرگذار پرستویی در روایت قهرمانی علمدار حماسه عاشورا افزود: بدون تردید رسالت هنرمند، بیداری مردم است و هنرمندان ایرانی متعهدانه در این راه نقشی بسزا ایفا میکنند؛ نقشی که با فرهنگ مقاومت، ایثار و عدالت طلبی همراه شده است. در پایان این دیدار، پرویز پرستویی از اعضای نامدار صندوق اعتباری هنر، ضمن بازدید از بخشهای مختلف صندوق در جریان روند امور و اقدامات قرار گرفت. در این دیدار رسول خادم کشتی گیر پیشکسوت و قهرمان جهان و احمد مقیمی مشاور فرهنگی و اجتماعی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مناطق محروم هم حضور داشتند./ مهر
عکسهای پشتصحنه از فیلمهای کوتاه ۲۱ فیلمساز در نمایشگاه «فریمهای خاطره» در معرض دید عموم قرار میگیرد. نمایشگاه عکس فریمهای خاطره به مناسبت روز ملی سینما؛ ۲۱ شهریور، از ۲۰ تا ۲۵ شهریور در فضای باز موزه سینما برپا میشود و علاقهمندان به سینما میتوانند ۲۱ فریم عکس خاطرهانگیز از پشتصحنه فیلمهای کوتاه ۲۱ سینماگر مطرح سینمای ایران را تماشا کنند. در این نمایشگاه که به همت آژانس عکس ایران برگزار میشود، نماهایی از پشت صحنه فیلمهای کوتاه کارگردانهایی همچون مهدی جعفری، داریوش یاری، شهرام مکری، وحید موسائیان، رهبر قنبری، ساعد نیکذات، بهرام توکلی، تورج اصلانی، نیما جاویدی، ارسلان امیری، آیدا پناهنده، آرمان فیاض، مسعود امینی تیرانی، کاوه مظاهری، امید شمس، عادل تبریزی، آرین وزیردفتری، سالم صلواتی، بهرام و بهمن ارک، محمدرضا خردمندان و کاظم دانشی در معرض دید علاقهمندان قرار میگیرد./ روابط عمومی
افتتاح فصل هنری ترکیه با علی رهبری
ارکستر سمفونیک دولتی شهر استانبول ترکیه برای چندمینبار علی رهبری آهنگساز و رهبر بینالمللی ایرانی را برای اجرای کنسرت افتتاحیه فصل هنری این شهر دعوت کرده است. این کنسرت از مهمترین کنسرتهای فصل هنری به شمار میآید. علی رهبری بیش از ۲۵ سال بهصورت مداوم با این ارکستر همکاری داشته است. این کنسرت روز جمعه (۱۵ مهر) در مرکز فرهنگی آتاتورک و در سالن اُپرای استانبول برگزار خواهد شد. در این کنسرت آثاری از جمال رشید ری، پیوتر ایلیچ چایکوفسکی و آنتونین لئوپلد دوُرژاک اجرا خواهد شد. سولیست این کنسرت کریل تروسو سولیست نامدار ویولن اهل روسیه است. تروسو برنده چندین مسابقه بینالمللی ویولن بوده و با اکثر رهبران و ارکسترهای جهان کنسرت داشته است. علی رهبری آخرین بار چهارم خردادماه سال ۱۳۹۸ به دعوت ارکستر سمفونیک دولتی استانبول به مناسبت کنسرت ویژه اختتامیه فصل هنری این شهر با این ارکستر در تالار کنگره لطفی کردار روی صحنه رفت./ایرنا
توقف ساخت سریال «تاج»
ساخت فصل ششم و پایانی سریال «تاج» پس از مرگ ملکه الیزابت که یکی از شخصیتهای اصلی این سریال بود، متوقف شد. سامانه نمایش آنلاین نتفلیکس اعلام کرد که تولید سریال «تاج» را به نشانه احترام برای درگذشت ملکه الیزابت که روز پنجشنبه در سن ۹۶ سالگی پس از ۷۰ سال سلطنت درگذشت، به حالت تعلیق درآورده و فیلمبرداری در روز تشییع ملکه نیز متوقف خواهد بود. کلر فوی برای ایفای نقش ملکه الیزابت در سریال «تاج» تاکنون برنده دو جایزه امی و یک گلدن گلوب شده است. اولیویا کولمن در فصل سوم و چهارم این نقش را بر عهده گرفت و ایملدا استونتون نیز در فصل پنجم نقش الیزابت را بازی خواهد کرد که قرار است در ماه نوامبر در نتفلیکس پخش شود. پیشبینی میشود فصل جدید سریال «تاج» به رویدادهای اوایل و اواسط دهه ۱۹۹۰ از جمله طلاق شاهزاده چارلز و پرنسس دایانا بپردازد./ ایسنا
موکبهای نهاد کتابخانههای عمومی
در خدمت زائران سیدالشهدا(ع)
اداراتکل کتابخانههای عمومی استانهای ایلام، خوزستان و کرمانشاه با برپایی شش موکب در مناطق مرزی خود با کشور عراق، اقدام به ارائه خدمات فرهنگی کتابمحور کردهاند. در موکبهای این استانها، برنامههای فرهنگی شامل برگزاری پویش «اول کتاب عشق نامش حسین بود» و برگزاری برنامههایی برای کودکان و نوجوانان از جمله قصه گویی، شعرخوانی، پردهخوانی، مسابقه نقاشی، اوریگامی، اجرای طرح سلام بر حسین(ع)، بازیهای فکری، عکس یادگاری، جمع خوانی نوجوانان، نمایش نماهنگ، موشنگرافی و انیمیشنهای متناسب با اربعین و نمایشگاه کتابهای عاشورایی است. ثبتنام رایگان در کتابخانههای عمومی کشور و فراهم آوردن امکان اسکان زائران در سالن مطالعه کتابخانههایی که در مسیرهای منتهی به مرز قرار دارند، از دیگر خدمات ارائه در این موکبها هستند. همچنین فایلهای کتابهای صوتی منتخب و پادکستهای برگزیده شعرا و دبیران محافل ادبی نهاد کتابخانههای عمومی کشور بهعنوان توشه راه زائر منتشر و در اختیار زائران قرار میگیرد.
قدردانی مدیرعامل صندوق اعتباری هنر از پرستویی
مجید پوراحمدی مدیرعامل صندوق اعتباری هنر روز پنجشنبه ۱۷ شهریور در دیدار با پرویز پرستویی هنرمند سینما و تئاتر، به پاس مشارکت و مسئولیتپذیری این هنرمند در قبال جامعه فرهنگ و هنر کشور از وی قدردانی کرد. پوراحمدی در این دیدار ضمن قدردانی از فعالیتهای اجتماعی پرویز پرستویی طی سالهای اخیر بخصوص در حل مشکلات اهالی فرهنگ و هنر گفت: صندوق از این پس افتخار این را خواهد داشت تا با همراهی آقای پرستویی در راستای حل دغدغههای هنرمندان خصوصاً پیشکسوتان این عرصه گام بردارد. مدیرعامل صندوق اعتباری هنر در بخش دیگر این دیدار با اشاره به نقش تأثیرگذار پرستویی در روایت قهرمانی علمدار حماسه عاشورا افزود: بدون تردید رسالت هنرمند، بیداری مردم است و هنرمندان ایرانی متعهدانه در این راه نقشی بسزا ایفا میکنند؛ نقشی که با فرهنگ مقاومت، ایثار و عدالت طلبی همراه شده است. در پایان این دیدار، پرویز پرستویی از اعضای نامدار صندوق اعتباری هنر، ضمن بازدید از بخشهای مختلف صندوق در جریان روند امور و اقدامات قرار گرفت. در این دیدار رسول خادم کشتی گیر پیشکسوت و قهرمان جهان و احمد مقیمی مشاور فرهنگی و اجتماعی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مناطق محروم هم حضور داشتند./ مهر
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
پایان یک کشمکش و آغاز دوران تازه
-
ماجرای نابغهای که وطنش را به آسایش نفروخت
-
اجراهای تئاتر مقاومت در پیاده روی اربعین آغاز شد
-
اخبار
اخبارایران آنلاین