حال و هوای خرید و تعمیر کیف مدرسه در اولین سال تحصیلی حضوری بعد از کرونا
آشتی دوباره کیف و کتاب
مریم طالشی
گزارشنویس
دختربچه یک کوله پشتی صورتی با جیب بزرگ را که روی آن طرح اسب شاخدار خندانی حک شده به مادرش نشان میدهد. مادر دستی روی کوله میکشد و آن را ورانداز میکند. به نظر خیلی باب میلش نیست با این حال قیمت را سؤال میکند و بعد از شنیدن دیگر کاملاً منصرف میشود، تشکر میکند و دست بچه را میگیرد و از مغازه بیرون میرود.
کوله پشتی صورتی کوچک 450 هزار تومان قیمت دارد که به نظر زیاد است اما آنطور که صاحب مغازه میگوید قیمتها همین است و رنج قیمت کیف و کولهها از 400، 500 هزار تومان شروع میشود و تا یک میلیون و خردهای میرسد. برخی اجناس هم وارداتی هستند و جنس ایرانی هم هست و تنوع خوبی در بازار وجود دارد. خیابان منوچهری جایی است که از قدیم نزدیک بازگشایی مدارس حال و هوایی متفاوت پیدا میکند. فروشگاههای کوچک و بزرگ این خیابان این روزها کیفها و کوله پشتیهای رنگارنگ را به مشتریانی عرضه میکنند که در تکاپوی آمادهسازی شروع سال تحصیلی جدید هستند.
امسال اما شرایط کمی متفاوت است. دانشآموزانی که سال تحصیلی گذشته را مجازی آغاز کردند، امسال قرار است به روال همیشه همراه با آغاز مهر سر کلاسها حاضر شوند و برای همین دوباره نیاز دارند ابزار مورد نیاز را مثل قبل مهیا کنند؛ ابزاری که بعضیهایشان در زمان کرونا خیلی مورد مصرفی نداشت، مثلاً همین کیف. وقتی قرار است در خانه ماند و مجازی درس خواند، چرا باید به فکر تهیه کیف و کوله برای جابهجایی نوشت افزار بود؟!
محسن صادقی، فروشنده کیف هم این را تأیید میکند:«از وقتی که کرونا شد دیگر بازارهای کیف خراب شد. امسال نسبت به سالهای قبل خرید کم شده است طوری که الان که نزدیک مهر است روزی یکی دو قلم بیشتر نمیفروشیم. از وقتی کرونا آمد مردم دیگر کیف نخریدند چون بچهها در خانه درس میخواندند و اصلاً نیازی به خرید کیف نبود. بیشتر اجناس کیففروشها هم در انبارها نو ماند. همین الان هم مغازهها خیلی دست به عصا برخورد و فکر میکنند نکند مدرسهها دوباره غیرحضوری شود و اجناس روی دستشان بماند.
خیلیها همان کیفهایی را که قبل از کرونا خریدهاند هنوز استفاده نکردهاند و کاملاً نو مانده پس همانها را استفاده میکنند و نیازی به خرید کیف جدید نمیبینند. قبلاً مرسوم بود که مردم هر سال برای بچههایشان کیف میخریدند اما الان قدرت خرید مردم پایینتر آمده و از طرفی هم کرونا باعث شده که معادلات تغییر کند. برای همین کمتر خرید میکنند و شاید دو سه سال یک بار کیف و کوله مدرسه بخرند. البته در گروه سنی ابتدایی بچهها ذوق خرید برای مدرسه و خصوصاً کیف خریدن دارند و خانوادهها هم خرید میکنند اما سنین بالاتر لزوماً این ذوق و شوق را ندارند و از همان وسایل قدیمی استفاده میکنند. قدیم اینطوری نبود و حتی اگر کیف سال پیششان هم نو بود باز کیف جدید میخرند اما الان خود بچهها هم چندان علاقهای به این کار ندارند و حتی خانوادههایی که دستشان به دهانشان میرسد، حتماً کیف جدید برای سال جدید نمیخرند. کلاسهای آنلاین هم باعث شد که بچهها دیگر چندان ذوق و شوق مدرسه را نداشته باشند.»
خرید کیف برای مدرسه یک طرف ماجراست و تعمیر کیفهای قدیمی هم سمت دیگر داستان سال جدید. مغازههای تعمیراتی این راسته هم این روزها به نسبت سرشان شلوغ است و تعداد کیفهایی که برای تعمیر به آنها سپرده میشود، بیشتر از هر وقت سال است.
محمد ترازی، تعمیرکننده کیف از بچگی این کار را انجام میدهد و شغل پدرش هم همین بوده است. پشت سرش کوهی از چمدانهای کهنه روی هم تلنبار شدهاند؛ چمدانهای رنگی که هرکدام برای خودشان داستانی دارند و لابد چه سفرها رفتهاند و چه سرد و گرمها چشیدهاند. پر رفتهاند و خالی برگشتهاند، خالی رفتهاند و پر برگشتهاند. سوغات جابهجا کردهاند و چشمهای منتظر را به خود خیره نگه داشتهاند. لذت تماشای برق نگاه کودکی مشتاق برای گرفتن هدیهای را تجربه کردهاند و اگر زبان داشتند چه داستانهایی میگفتند از این همه سفر. حالا هم که آردشان را بیخته و الکشان را آویختهاند، اینجا کنج دل هم نشستهاند تا برخی دستی به سر و رویشان کشیده شود و دوباره راهی شوند و برخی بمانند و نظارهگر خاموش گذر روزها در دکان قدیمی باشند.
آقای ترازی کیف ساز مشغول تعمیر زیپ یک کیف رودوشی عسلی است. این روزهای منتهی به مهر سرش کمی شلوغتر شده و این روال طبیعی کارش است اما امسال تعداد مشتریهای متقاضی تعمیر کیف کمی به نسبت قبل بیشتر شده است. او میگوید: «مراجعه کننده برای تعمیر کیف زیاد است. هم گرانی است و هم بعضیها شاید فکر میکنند که کمتر مصرف کنند و لوازم قدیمی را بیخود دور نیندازند. این روزها آنقدر کیف و کوله مدرسه گران شده که خیلیها میگویند همان چیزی را که دارم آنقدر استفاده کنم که دیگر کاملاً غیرقابل استفاده شود و بعد آن را دور بیندازم. الان هزینه تعمیر از 20، 30 هزار تومان شروع میشود و نهایتاً برای کیف یا کولهای که نیاز به کارهای اساسی دارد 180 هزار تومان است برای همین میصرفد که همان اجناس قدیمی را تعمیر کنند چون الان یک کوله معمولی 600، 700 هزار تومان است و قیمتها بالاست. البته هر سال نزدیک مهر که میشود مراجعه برای تعمیر کیف و کوله پشتی هم زیاد میشود. الان خیلیها هستند که یک کیف جنس خوب دارند که قدیمی هم شده اما چون اجناس قدیمی معمولی با کیفیتتر هستند، ترجیح میدهند همان را تعمیر کنند چون میدانند برایشان بهتر کار میکند.» بیرون یک دکان کوچک دیگر تابلویی روی زمین قرار داده شده که روی آن با حرف درشت نوشته شده «تعمیر انواع کیف، ساک و چمدان» و کسی را که دنبال تعمیر کیف باشد به داخل راهنمایی میکند. مرد میانسال مشغول تعمیر یک چمدان سرمهای است که زهوار دررفته و از کار افتاده به نظر میرسد اما مرد مترصد است تا حسابی نونوارش کند.
بندهای برزنتی پشت سرش روی دیوار آویزان شدهاند. یکی را قیمت میکنم، 80 هزار تومان است. میگوید: «این خرید قدیم است. آلمانی است. نمونهاش دیگر پیدا نمیشود. این بندهای جدید دو ماه استفاده شود، از بغل شروع میکند به ریش ریش شدن. جنسهای قدیمی بهترند. بیشتر هم کار میکنند. به قول معروف عمری است. الان هم یراقی که تولید میشود با کیفیت نیست. زیپ و یراق معمولاً از چین وارد میشود. ایران سرزیپ هم میزند که کیفیتش بد نیست اما به هرحال جنسهای قدیمی همچنان مرغوب ترند و مردم هم میدانند برای همین دنبال یراق قدیمی هستند. بعضیها مثلاً یک کیف قدیمی داشتهاند که خراب و پاره شده و فقط سگک فلزی آن سالم است که همان را نگه میدارند تا شاید برای یک کیف دیگر استفاده شود. گاهی چیزهایی برایم میآورند که تعجب میکنم و میپرسم این مال چه زمانی است؟ طرف میگوید مثلاً مال پدرم بوده یا پدربزرگم. همان جنسهای قدیمی را الان جوانها بیشتر میپسندند و مد روز هم هست مخصوصاً کیفهای چرم کهنه که جلوه خوبی دارد و به اصطلاح دارای اصالت است.»
به گفته او، تعمیر اساسی یک کیف چیزی بین دو تا سه روز با توجه به حجم کار این روزها زمان میبرد و برای همین بهتر است اگر کیف مورد مصرف مدرسه یا دانشگاه است هرچه زودتر برای تعمیرش اقدام کنند.
آدم فکر میکند اگر با کیف قدیمی مادربزرگ یا پدربزرگش به دانشگاه برود، چه اتفاق جالب و عجیبی روی خواهد داد؛ چیزی مثل انتقال احساسات از گذشته تا حال که شاید در روح اشیا وجود داشته باشد. البته منظور از روح اشیا، آنیماتیسم یا جاندارپنداری نیست بلکه بیشتر همان حسی است که از اشیا منتقل میشود مثلاً غذا خوردن در ظرفی که اجدادمان در آن غذا میخوردهاند و روزگارشان دیگر گذشته و آنها رفتهاند و اشیا به جا ماندهاند.