جنــایت با حلوا، شال و داروی بی هوشی
گروه حوادث- کامران علمدهی/ یک زن و پنج مرد که به قصد تسویه حساب با مردی ثروتمند سناریوی قتل او را طراحی و اجرا کرده بودند در دادگاه کیفری تهران محاکمه شدند.
بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، شامگاه 17 اردیبهشت سال 99 دختر جوانی به نام سحر با پلیس تماس گرفت و گفت: 2 روز قبل تلفنی در حال صحبت با نامزدم مهران بودم که او به یکباره گفت بعداً با من تماس میگیرد و تلفن را بدون خداحافظی قطع کرد. بعد از آن دیگر به تلفنهایم جواب نداد به خانهاش رفتم اما با اینکه خودرواش در پارکینگ است در را باز نمیکند نگرانش هستم.
با اظهارات دختر جوان مأموران کلانتری 146 حکیمیه به خانه مهران رفتند و با هماهنگی قضایی وارد آپارتمان شدند، اما به محض ورود با جسد مهران در حالی مواجه شدند که دستهایش از پشت بسته شده و شالی دور گردنش گره خورده بود و به نظر میرسید که از خانه او سرقت هم شده است.
با اعلام خبر این جنایت به بازپرس جنایی و شروع تحقیقات برای دستگیری عاملان جنایت کارآگاهان به سراغ دوربینهای مداربسته محدوده خانه مقتول رفتند و پس از بررسی مشخص شد که 3 مرد جوان به همراه یک زن وارد خانه مقتول شدهاند. پس از مدتی هم هراسان از خانه خارج شده و سوار خودروشان محل را ترک کردهاند.
در ادامه تیم جنایی دریافتند مدتی است که مهران با مرد جوانی به نام سعید آشنا شده و باهم مشارکت کاری داشتهاند.
بدین ترتیب به دستور بازپرس شعبه هفتم دادسرای امور جنایی پایتخت، سعید بازداشت شد. او ابتدا منکر جنایت بود اما وقتی در مقابل مستندات قرار گرفت لب به اعتراف گشود و گفت قصدش کشتن مهران نبوده و قصد داشته با گرفتن سفته از او طلبش را پس بگیرد.
با دستگیری سایر متهمان و صدور کیفرخواست آنها در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شدند.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای جلسه دادگاه، مادر مقتول به جایگاه رفت و از قضات درخواست کرد تا متهمان به اشد مجازات محکوم شوند. او تأکید کرد که به هیچ عنوان حاضر به گذشت نیست.
در ادامه رضا 27 ساله به عنوان متهم ردیف اول که به اتهام مشارکت در قتل، مشارکت در اخذ سند به عنف، سرقت و حمل شوکر محاکمه میشد به جایگاه رفت و در دفاع از خودش گفت: من دانشجو هستم و فقط برای کمک به برادرم سعید با او همراه شدم. برادرم چندین میلیارد پول به مرحوم داده بود و مدرکی هم نداشت. بنابراین نمیتوانست پولش را پس بگیرد من قبول کردم تا با ورود به خانه مهران ابتدا دوستانه و اگر نشد با زور سفته را از او بگیرم. من اتهام قتل و صدمه بدنی به او را قبول ندارم و مرگ او تنها یک اتفاق و حادثه بود.
وی در ادامه افزود: من تنها کاری که انجام دادم این بود که وقتی دیدم مهران مقاومت و سروصدا میکند با شال دهانش را بستم و دو گره کور زدم و بعد هم با شال دیگری دستهایش را از پشت بستم و با کریم که پرستار یکی از بیمارستانها بود از او اثر انگشت گرفتیم. اما پس از دقایقی متوجه شدم که او دیگر مقاومت نمیکند و همان موقع به کریم گفتم که چرا حرکت نمیکند که پس از معاینه او گفت فکر میکنم فوت کرده است حتی اقدام به احیای قلبی تنفسی هم کرد اما فایده نداشت.
قاضی از رضا پرسید: شال را از کجا آورده بودی؟ چرا شوکر همراهت بود؟ اگر قصدتان گرفتن اثرانگشت برای سفته بوده چرا اموالش را سرقت کردید؟
متهم جواب داد: شالها را برادرم به من داد تا در صورت مقاومت از آن استفاده کنم. شوکر همراهم بود اما از آن استفاده نکردم. بعد از اینکه متوجه شدیم مهران فوت کرده احتمال دادیم که مدارکی از برادرم در داخل لپ تاپش باشد که لپ تاپ را برداشتم و تلفن همراهش را هم به این خاطر بردم که اگر زنده ماند نتواند با پلیس تماس بگیرد، که وقتی از خانهاش دور شدیم همه وسایل را به مسیل ابوذر انداختم.
پس از آن کریم -متهم ردیف دوم- به جایگاه رفت و گفت: من فقط اتهام مشارکت در اخذ سند به عنف را قبول دارم. قبل از ورود به آن خانه یک سرنگ داروی بیهوشی با خودم برده بودم تا در صورت مقاومت به او تزریق کنم. برای ورود به خانه مقتول خانم جوانی که همراه ما بود در خانه او را زد و به بهانه اینکه حلوای خیراتی آورده از مهران خواست در را باز کند وقتی در باز شد همدستمان قاسم که قوی هیکل بود در را فشار داد و ما وارد خانه شدیم. مقاومت اولیه مهران هم باعث شد که من در همان لحظات اولیه دارو را تزریق کردم. بعد از آن هم قاسم دستهایش را گرفت و رضا هم با شال دستهایش را بست و ما هم شروع به گرفتن اثر انگشت کردیم اما چون سروصدا میکرد رضا دهانش را با شال بست تا اینکه متوجه شدیم او حالش بد شده من هرکاری که میتوانستم برای احیای او انجام دادم اما فوت کرد.
قاضی در ادامه گفت: پزشکی قانونی اعلام کرده که مقتول بر اثر فشار بر شریان های حیاتی فوت کرده و شما آنقدر بر بدن او فشار وارد کرده اید که باعث شکستگی استخوان گردن او شده بود.پس از آن قاسم به عنوان متهم ردیف سوم به جایگاه رفت و گفت: من با موتور کار میکردم و فقط برای آن به خانه مهران رفتم که اجازه درگیری ندهم. برای این کارم هم 6 عدد ربع سکه طلا گرفته بودم.
به من گفته بودند که قرار است از کسی که پول گرفته و پس نمیدهد، سفته بگیریم واقعاً نمیدانستم که قرار است چه اتفاقی بیفتد. من فقط دستهای مهران را از پشت گرفتم که حرکت نکند.
بعد از آن سعید متهم بعدی به جایگاه رفت و عنوان کرد: مقتول در کار واردات و خرید و فروش تجهیزات پزشکی بود. من به او 6 میلیارد تومان پول نقد و 18 میلیارد تومان چک داده بودم تا با هم کار کنیم و فقط میخواستم پولم را پس بگیرم. من اتهام معاونت در قتل را قبول ندارم. من کلینیک پزشکی دارم و در چند بیمارستان هم به عنوان مشاور مالی مشغول به کار هستم. قصدمان کشتن مهران نبود. او از دوستانم بود. وقتی موضوع را با وکیلم مینا در میان گذاشتم، به این نتیجه رسیدیم که به بهانهای وارد خانهاش بشویم و با تهدید از او سفته بگیریم.
اظهارات خانم وکیل
در ادامه مینا به جایگاه رفت و گفت: من هیچ کدام از اتهامها را قبول ندارم و فقط برای بستن یک قرارداد حقوقی به آنجا رفتم و اصلاً هم در جریان ظرف حلوا نبودم و سعید در آخرین لحظه ظرف را به من داد و گفت که تنها راهی که میتوانیم وارد خانه مهران شویم، این است که او را به بهانه بردن ظرف حلوا فریب دهیم. قرار هم بود که پس از بسته شدن قرارداد 15 میلیون تومان بگیرم.
متهم بعدی هم به جایگاه رفت و اظهار کرد: اتهام من دادن پلاک خودرو به دوستانم بوده که آن پلاکها را 3 سال قبل از ماجرا در یک انبار ضایعاتی پیدا کردم. از پلاکها هیچ استفادهای نشد و اما من از کاری که داشتم، تعلیق شدم. من از ابتدا با صداقت رفتار کردم در حالی که میتوانستم منکر دادن پلاک خودرو بشوم.
پس از پایان اظهارات متهمان و وکلای آنها قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
پلیس در تعقیب کلاهبرداران یک و نیم میلیاردی
گروه حوادث/ اعضای یک باند که با جعل سند و فروش آپارتمان یک و نیم میلیارد تومانی کلاهبرداری کردهاند پس از چهار سال همچنان متواری هستند.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، سال 1397، فردی با مراجعه به پلیس از کلاهبرداری به شیوه فروش خانه خبر داد و گفت : فردی با اسناد و مدارک جعلی، خانهای را در غرب تهران به مبلغ یک و نیم میلیارد تومان به من فروخته اما بعد از مدتی متوجه شدم وی مالک خانه نبوده و اسناد جعلی است. پس از این شکایت رسیدگی به پرونده در دستور کار تیمی از کارآگاهان اداره سیزدهم پلیس آگاهی قرار گرفت. کارآگاهان در تحقیقات پی بردند، 3 متهم پس از جلب اعتماد خریدار، خانه مورد نظر را که صاحب اصلی آن در خارج از کشور بوده با جعل سند و مدارک هویتی به قیمت یک میلیارد و پانصد میلیون تومان فروخته و متواری شدهاند.
سرهنگ کارآگاه «علی ولیپور گودرزی» رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ با بیان اینکه تحقیقات برای دستگیری متهمان توسط کارآگاهان اداره سیزدهم پلیس آگاهی ادامه دارد، خاطرنشان کرد: به درخواست و مجوز بازپرس شعبه نهم دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه یک تهران، چهره متهمان برای شناسایی منتشر شود تا چنانچه شهروندان از مخفیگاه کلاهبرداران اطلاعی دارند با شماره تلفن های 51055434 و 51055613 اداره سیزدهم پلیس آگاهی پایتخت تماس بگیرند.
تهدیـــدهای زن خشن برای ازدواج با مرد متأهل
گروه حوادث / زن میانسال وقتی با پاسخ منفی مرد مورد علاقهاش برای ازدواج روبهرو شد با ربودن فرزند وی و اسیدپاشی روی خودروهایش او را تهدید کرد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، صبح روز گذشته مرد جوانی به دادسرای امور جنایی تهران رفت و از زنی شکایت کرد که با تهدید از او تقاضای ازدواج دارد. مرد جوان زمانی که در مقابل بازپرس محمد امین تقویان قرار گرفت، گفت: من کارشناس هستم و گاهی در برنامههای تلویزیونی شرکت میکنم. بواسطه شغلم افراد زیادی مرا میشناسند. مدتی قبل سوار بر خودروی پرایدم در حال عبور از خیابان بودم که خانم میانسالی را کنار خیابان دیدم. وی به تصور اینکه من مسافربر هستم مقابل خودروام دست بلند کرد. من هم با توجه به اینکه هوا گرم بود و در آن ساعت از روز تاکسی کم پیدا میشد او را سوار کردم.
او ادامه داد: چند دقیقهای که گذشت، زن میانسال نگاهی به من کرد و گفت شما همان کارشناس تلویزیونی هستید؟ وقتی تأیید کردم با خوشحالی خودش را معرفی کرد و گفت من در یک انجمن و گروه نیکوکاری فعالیت میکنم.بعد از من خواست که عضو خیریه آنها شوم و کمک کنم. من هم موافقت کردم و شماره تماس بین مان رد و بدل شد. فردای آن روز همان خانم با من تماس گرفت و خواست تا برای ملاقات او به یک رستوران بروم. مدتی که از این ماجرا گذشت وی به من ابراز علاقه کرد و بعد هم گفت با من ازدواج کن، اما از آنجا که من متأهل بودم و زن و بچه داشتم به او گفتم که من به همسر و زندگی مشترکم متعهد هستم و پیشنهادش را رد کردم.
کودکربایی
شاکی ادامه داد: بعد از آن روز ناگهان تهدیدهای زن میانسال شروع شد، او به من گفت یک نفر را اجیر کرده بود تا روزی که به رستوران رفته بودیم از من و خودش پنهانی عکس بگیرد و حتی صدایم را نیز ضبط کرده بود، بعد مرا تهدید کرد که اگر با او ازدواج نکنم صدا و عکس هایم را برای همسرم میفرستد. ابتدا به تهدیدهای او توجه نکردم اما زن میانسال در ادامه برای رسیدن به اهدافش این بار فردی را اجیر کرد تا پسر 12 سالهام را از مقابل مدرسه برباید. او عکسی از بچهام گرفت و برایم در فضای مجازی ارسال کرد و شرط آزادی بچهام را ازدواج با خودش اعلام کرد، البته قبل از شکایت به پلیس با تلاش فراوان و صحبت و خواهشهای من بعد از چند ساعت بچهام را رها کرد اما تهدیدهایش تمامی نداشت.
مرد جوان ادامه داد: مدتی بعد متوجه شدم روی خودروهایم اسید ریخته است. کارها و تهدیدهای این زن باعث شده که آبرویم پیش دوست و آشنا و خانوادهام برود و همسرم هم از این ماجرا باخبر شود، اما برای او کافی نیست و همچنان به کارهایش ادامه میدهد.
وی در رابطه با اینکه چرا بعد از مدتها اعلام شکایت کرده به بازپرس جنایی گفت: شکایت نکردم چون میترسیدم بلایی سر خودم و خانوادهام بیاورد. از طرفی چون من آدم معروفی هستم اگر تصاویرم با این زن در فضای مجازی منتشر میشد، آبرویم میرفت. من به قدری از او و افراد اجیر شده توسط او میترسیدم که حتی ربوده شدن فرزندم و آسیبهایی را که به من زده بود نیز گزارش نکردم تا بلایی سرم نیاورد. تا اینکه چند روز قبل برادرم از من پرسید چرا شکایت نمیکنم و وقتی علت را فهمید مرا تشویق کرد که راز تهدیدهای او را برملا کنم.با شکایت مرد جوان، بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی تهران دستور احضار زن میانسال و ادامه تحقیقات در این خصوص را صادر کرد.
کشف جسد کارگر ناپدید شده در سیل گرمسار
گروه حوادث/ جسد یکی از دو کارگر پیمانکار اداره منابع طبیعی و آبخیزداری که در پی وقوع سیلاب در ایوانکی شهرستان گرمسار، ناپدید شده بودند با تلاش امدادگران کشف شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، به دنبال وقوع سیلاب بر اثر بارندگیهایی که از روز شنبه در مناطق مختلف استان سمنان آغاز شده است، شامگاه یکشنبه دو کارگر پیمانکار اداره منابع طبیعی و آبخیزداری در محل کار خود در بخش ایوانکی شهرستان گرمسار دچار حادثه سیلاب شدند.به گفته کمال طاهریان، مدیرکل مدیریت بحران استانداری سمنان پنج نفر در استراحتگاه کارگران پیمانکار اداره منابع طبیعی و آبخیزداری حضور داشتند که با اطلاع از احتمال وقوع سیل سه نفر محل اسکان را ترک کردند و دو کارگر در این محل به دلایل نامشخص باقی ماندند که با وقوع سیل ناپدید شدند. یکی از کارگران ناپدید شده اهل کالپوش شهرستان میامی در استان سمنان و دیگری اهل خراسان شمالی است.درحالی که تیمهای امدادی، هلال احمر و بسیج با کمکگیری از امکانات سپاه به دنبال این دو نفر بودند، پیکر یکی از دو کارگر حدود 8 کیلومتر دورتر از محل استراحتگاه کارگران پیدا شد.محمد حمیدی، معاون هماهنگی امور عمرانی استاندار سمنان با بیان اینکه پیکر کشف شده متعلق به مرحوم میرزایی از اهالی کالپوش شهرستان میامی است، تأکید کرد: پیکر این کارگر شناسایی و تحویل مراجع ذیصلاح شد.
حمیدی با بیان اینکه اکیپ جستوجوی کوهستان از شهرستان مهدی شهر و دو اکیپ از آرادان نیز به منطقه اعزام شدند، گفت: تلاش برای یافتن فرد دوم ادامه دارد.
شهادت افسر پلیس در کرمانشاه
گروه حوادث/ افسر پلیس کلانتری ۱۵ شریعتی کرمانشاه در جریان درگیری با اراذل و اوباش مسلح به شهادت رسید.
سردار «علی اکبر جاویدان» فرمانده انتظامی استان کرمانشاه در تشریح این حادثه گفت: عصر روز شنبه هشتم مردادماه، پس از اعلام مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ مبنی بر حضور سه نفر از اراذل و اوباش شناسنامهدار مسلح در قهوهخانهای واقع در خیابان حداد عادل کرمانشاه، تیمی از مأموران کلانتری ۱۵ شریعتی راهی محل شدند. پس از حضور پلیس در محل، میان مأموران و اراذل و اوباش درگیری ایجاد شد و سروان «مهدی دامن باغ» مورد اصابت گلوله یکی از اراذل قرار گرفته و به درجه رفیع شهادت نائل آمد. در این درگیری همچنین یکی از سربازان وظیفه نیز زخمی و سریع به مراکز درمانی منتقل شد که خوشبختانه حال وی مساعد است. سردار جاویدان از دستگیری دو نفر از جمله عامل اصلی شهادت سروان شهید دامن باغ خبر داد و بیان داشت: تلاش برای دستگیری متهم سوم این درگیری با جدیت از سوی پلیس ادامه دارد.شهید «مهدی دامن باغ» متولد ۱۳۶۰ بود و از وی دو فرزند پسر و دختر به یادگار مانده است.
2 کشته و یک مصدوم بر اثر اصابت صاعقه
گروه حوادث/ اصابت صاعقه در خوزستان منجر به مرگ دو مرد و مصدوم شدن دختری جوان شد. بهروز فرجاللهی، فرماندار باغملک در اینباره گفت: فعالیت سامانه بارشی مانسون در باغملک و اصابت صاعقه به یک مرد در روستای سرحانی بخش میداود منجر به مرگ وی شد.
همچنین عارف شرهانی، مدیر روابط عمومی اورژانس پیش بیمارستانی و مدیریت حوادث دانشگاه علوم پزشکی اهواز نیز گفت: یک مرد در هفتکل خوزستان بر اثر اصابت صاعقه فوت کرد. این حادثه در ساعت ۱۹:۳۵ شنبه در روستای طوف شیرین گزارش شد و نیروهای امدادی اورژانس در محل حادثه حاضر شدند اما مرگ این فرد تأیید شد.ابراهیم سپاسزاده، بخشدار صیدون باغملک نیز از برخورد صاعقه به دختری جوان خبر داد و گفت: برخورد صاعقه با تلفن همراه یک دختر منجر به آسیب شدید به وی شد و او را روانه بیمارستان کرد. این دختر ۱۸ ساله هنگام استفاده از تلفن همراه دچار صاعقه شد.
وی افزود: این حادثه در روستای سرآسیاب اتفاق افتاد و فرد حادثه دیده در مرکز درمان صیدون احیا و برای ادامه درمان به باغملک اعزام شد.
سپاسزاده تأکید کرد: در هنگام رعد و برق تلفن همراه را از خود دور کنید.
حمله سگ ولگرد به مردی در دماوند
گروه حوادث/ رئیس شبکه بهداشت و درمان شهرستان دماوند از حمله یک سگ ولگرد به یک شهروند در دماوند خبر داد .
به گزارش خبرنگار ایرنا، حسن خیرخواه روز یکشنبه با اعلام این خبر اظهار داشت: حمله سگ ولگرد به شهروندی در شهرستان دماوند منجر به آسیب و سوراخ شدن جمجمه و خونریزی شدید سر و دست مصدوم شد.
وی ادامه داد: اقدامات پیشگیری از هاری و واکسیناسیون برای کلیه موارد حیوان گزیدگی در ستاد شبکه بهداشت و درمان شهرستان دماوند انجام گرفت.
درگیری خونین در کبابی
گروه حوادث/درگیری مسلحانه بین چند جوان در یک کبابی منجر به قتل دو نفر شد.سردار غلامرضا جعفری ، فرمانده انتظامی هرمزگان در تشریح این خبر گفت: ساعت 5 صبح پنجشنبه گذشته پنج پسر جوان به یک مغازه کبابی در چهارراه نخل ناخدا بندرعباس رفته بودند که هنگام سفارش غذا متوجه حضور چهار نفر شدند که از قبل با هم اختلاف و درگیری داشتند.
این افراد که مسلح بودند و بین ۲۶ تا ۲۷ سال سن داشتند و از اراذل و اوباش استان بودند پس از روبرو شدن با هم ، بر اثر اختلاف دیرینه با یکدیگر درگیر شدند. سردسته این گروهها پس از رودررو شدن و تهدید و درگیری لفظی، به سمت هم شلیک کردند. در این رابطه دو نفر کشته و ۳ نفر دستگیر شدند.
سردار جعفری بابیان اینکه قاتل در کمتر از ۴۸ ساعت دستگیر شد گفت: شناسایی و دستگیری دیگر عوامل این درگیری در دستور کار است.
راهزنی مأموران قلابی در جنوب تهران
گروه حوادث/ راهزنان مسلح که در پوشش مأمور قلابی بار خودروهای نیسان در جنوب تهران را سرقت میکردند دستگیر شدند.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، درپی وقوع سرقتهای مسلحانه از رانندگان خودروهای عبوری در جنوب تهران، رسیدگی به پرونده در دستورکار تیمی از کارآگاهان اداره یکم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت و در تحقیقات ابتدایی کارآگاهان مشخص شد، شش مرد تبهکار با جعل عنوان مأمور پلیس در جادههای کهریزک، حسن آباد و نورآباد خودروهای باری عبوری را که اغلب نیسان بودند متوقف کرده و پس از بستن دستان رانندگان، آنها را مورد ضرب و جرح قرار داده و در ادامه با تهدید سلاح کلت کمری، بار خودروها از قبیل پارچه، روغن صنعتی، مس، آلومینیوم و موادغذایی را سرقت کردهاند.
سرهنگ علی ولیپور گودرزی، رئیس پلیس آگاهی تهران با بیان اینکه متهمان از خودروهای بدون پلاک استفاده کرده بودند، گفت: مأموران با رصدهای اطلاعاتی موفق به شناسایی یکی از اعضای این باند خشن شده و درگام بعدی نیز متوجه شدند که این افراد با همین شگرد دست به سرقتهای مسلحانه دیگری در جادههای جنوبی تهران زدهاند. بنابراین هر شش سارق در یک خانه مجردی در جنوب تهران مورد شناسایی قرار گرفتند و با کسب مجوزهای لازم قضایی متهمان در یک عملیات پلیسی در مخفیگاهشان دستگیر و به مقر انتظامی منتقل شدند. همچنین در بازرسی از محل دستگیری آنان یک قبضه کلت کمری و تعدادی فشنگ کشف و ضبط شد.به گفته وی متهمان پس از انتقال به اداره یکم پلیس آگاهی به هشت فقره سرقت مسلحانه از نیسانهای عبوری در جنوب تهران اعتراف کردند. تحقیقات پلیس برای یافتن دیگر جرائم ارتکابی احتمالی از سوی این افراد ادامه دارد. متهمان نیز به همراه پرونده متشکله روانه دادسرا شدهاند.
آتش در ساختمان 10 طبقه مسکونی مهار شد
60 نفر در محاصره آتش و دود
گروه حوادث/ آتش گرفتن تابلوهای برق پشت بام یک ساختمان 10 طبقه باعث آش سوزی در این مجتمع مسکونی ۴۰ واحدی در خیابان ولیعصر(عج) تهران شد. سید جلال ملکی سخنگوی سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران با اشاره به این حادثه آتش سوزی گفت: ساعت ۸:۰۴ صبح یکشنبه این حادثه در خیابان ولیعصر (عج)، خیابان معیری به سامانه ۱۲۵ اعلام و در مدت زمان پنج دقیقه مأموران سه ایستگاه آتش نشانی به محل حادثه اعزام شدند. محل حادثه یک ساختمان مسکونی ۱۰ طبقه ۴۰ واحدی بود که در قسمت پشت بام چندین تابلو برق که در کنار هم قرار داشتند دچار آتش سوزی شده بود.ملکی با بیان اینکه دود حاصل از این آتش سوزی از طریق رایزرها و داکتها به طبقات راه یافته بود گفت: از طبقه پنجم به بالا دود بسیار غلیظی ساختمان را فرا گرفته بود که آتشنشانان همزمان با خاموش کردن آتش وارد عملیات نجات شدند و حدود ۶۰ نفر از ساکنان را به سلامت خارج کردند. این حادثه بدون مصدومیت مهار شد.