ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
فیلمهای بدون پروانه ساخت فراخوانده شدند
محمد خزایی:کلیه کسانی که بدون پروانه ساخت فیلمسازی مبادرت به تولید فیلم سینمایی کردهاند تا ۳۰ اردیبهشت ماه جاری فرصت دارند ضمن اعلام کتبی دلایل این اقدام درخواست رسیدگی به پروندهشان را کتباً به معاونت ارزشیابی و نظارت سازمان ارائه کنند. از ابتدای ورودم به سازمان سینمایی و طی ملاقاتهای متعددی که با افراد مختلف و اصناف سینمایی داشتم، متوجه شدم که تعدادی از فیلمسازان به دلایلی همچون تعطیلی شوراهای فیلمسازی در زمان تغییر و تحول و استقرار دولت سیزدهم، عدم توافق با اتحادیه تهیهکنندگان جهت مجوز تهیهکنندگی و سایر دلایل متأسفانه اقدام به تولید فیلم سینمایی کردند که بدیهی است این امر در تضاد و مغایرت کامل با آییننامه و دستورالعملهای اجرایی تولید و نمایش آثار سینمایی سازمان بوده است و موجب از بین رفتن سرمایه و زحمت عوامل فیلمسازی خواهد شد.
بخشی از سخنان رئیس سازمان سینمایی در گفتوگو با روابط عمومی سازمان سینمایی
بازیهای دیجیتال؛ بزرگترین بازار دانشبنیان و اشتغالآفرین ایران
سید صادق پژمان
مدیرعامل بنیاد ملی بازیهای رایانهای
امسال از سوی رهبر فرزانه انقلاب اسلامی بهعنوان سال «تولید؛ دانشبنیان، اشتغالآفرین» نامگذاری و بر اساس این هدفگذاری، مقرر شده که ظرفیتهای اقتصادی و زیرساختی کشور به سمت شکوفایی صنایع و بازارهایی جهت گیرند که مبتنی بر دانش رشد کرده و منجر به اشتغال پایدار شوند.
برابر تعریف ارائه شده در آییننامه تشخیص شرکتها و مؤسسات دانشبنیان، «شرکتهای دانشبنیان، مؤسسات خصوصی یا تعاونی هستند که به منظور افزایش علم و ثروت، توسعه اقتصادی بر پایه دانش و تحقق اهداف علمی و اقتصادی در راستای گسترش اختراع و نوآوری و در نهایت تجاریسازی نتایج تحقیق و توسعه (شامل طراحی و تولید کالا و خدمات) در حوزه فناوریهای برتر و با ارزش افزوده فراوان (بویژه در تولید نرمافزارهای مربوط) تشکیل میشوند» و شاید تأکید بر همین یک نکته مهم که چه نوع از شرکت و محتوایی دانشبنیان است و کدام فعالیت اقتصادی را شامل میشود، بتواند تا حدود زیادی ریلگذاری برای تحقق شعار سال را به انجام برساند.در این راستا و همانگونه که در مقدمه سند ملی توسعه فناوریهای فرهنگی و نرم (ابلاغ شده در تیرماه 1400) نیز ذکر شده، فناوریهای فرهنگی و نرم، ظرفیتی برای تولید بیش از دو هزار و 250 میلیارد دلار ارزش اقتصادی و بیش از 30 میلیون شغل مستقیم در این حوزه را دارند و از این حیث، جزو پایدارترین بخشهای اقتصادی محسوب میشوند. در میان بخشهای مختلف صنایع فرهنگی، صنعت بازیهای دیجیتال با حدود بیش از 200 میلیارد دلار درآمد سالانه و 3 میلیارد نفر مخاطب در سراسر جهان، از برجستهترین حوزههای پیوندزننده فناوری، فرهنگ، رسانه و اقتصاد محسوب میشود.به عبارتی اگر در یک روند معکوس، بخواهیم به سراغ زمینههایی از اقتصاد برویم که مخاطب یا بازار قابل توجهی داشته، بازده اقتصادی آن برای یک سرمایهگذار حوزه فناوریهای نو قابل توجه باشد، زنجیره ارزشش مستقیماً از نهاد علم و دانش تأثیر بپذیرد و در عین حال برای اشتغالزایی با هزینه پایین و پایداری بالا زمینهسازی کند، باید به صنعت-رسانه-هنر بازیهای دیجیتال نظر داشته باشیم.
این در حالی است که ظرفیت بالای بازیهای دیجیتال همراستا با جهان، در کشور ما نیز قابل ردیابی است. بر اساس برآوردهای پژوهشی قابل اتکا، تا پایان سال 1398 در ایران بیش از 32 میلیون نفر مخاطب بازیهای دیجیتال بودهاند که سالانه 4300 میلیارد تومان را برای خرید نرمافزار و سختافزار آن هزینه کردهاند. این اعداد البته تا پیش از همهگیری کرونا محاسبه شدهاند و بر اساس مطالعات جدیدتر، نرخ افزایش تعداد بازیکنان و هزینهکرد آنها در دوره کرونا به طرز چشمگیری افزایش یافته است.علاوهبر این، صنعت بازیهای دیجیتال، در کنار دانشبنیان بودن (به معنای دقیق کلمه)، اشتغالزایی و وجود یک بازار آماده و تشنه دریافت خدمات جدید، نیاز به تأسیس مراکز هزینهبر و سرمایهگذاریهای زیرساختی پرخرج ندارند، دوستدار محیط زیست بوده و از قابلیت صادرات تحریمگریز برخوردار هستند.
اهمیت مسأله زمانی صدچندان میشود که بدانیم عدم ورود کشور به این عرصه دانشبنیان، به خاطر تأثیر بسیار این زیستبوم بر مقوله فرهنگی-اخلاقی پرورش نسلهای آینده، بنیانهای اجتماعی آتی را تهدید میکند.بنابراین حیاتی است که با برجستهسازی این ضرورتها، توجه سیاستگذاران و مسئولان را به این بخش راهبردی و حساس معطوف کرد تا با شکلدهی به یک نظام نوآوری سازمانیافته، از بازی به مثابه یک پیشران قدرت نرم و یک عامل فرهنگی-اقتصادی گفتمانساز، تعالیبخش و تمدنساز بهره برد.
در این زمینه لازم است در راستای تحقق اهداف کمی و کیفی سند توسعه فناوریهای فرهنگی و نرم به منظور جهش زیستبوم، ارتقای نمانام (نام تجاری) و نفوذ محصولات بومی در عرصههای ملی و فراملی، ضمن تنظیم برنامههای سیاستی دقیق، همتی مضاعف برای هدایت و حمایت از مسیرهایی صورت گیرد که علاوهبر بهینهسازی وضعیت کنونی، از طریق بهبود شرایط تجاریسازی، تسهیل ورود سرمایهگذاران و تخصیص اعتبارات کافی، منجر به افزایش سهم بازیهای ایرانی از بازار داخل و خارج شده و اشتغال پایدار را تضمین کنند.این منظومه سیاستگذاری نیاز به بستههایی دارد که بدون شتابزدگی و تضییع منابع تشویقی، به تحولات واقعی و پایدار منجر شود. در این مسیر البته مأموریت دستگاه حکمرانی، بیش از آوردههای مالی، کمک به گردش اطلاعات به نحوی درست، شفاف و عادلانه است تا بتوان به طورمستمر با پایش گلوگاهها، نظام مسائل را احصا و برای حل چالشهای موجود، تصمیماتی چابک، بهروز و مؤثر اتخاذ کرد.اگرچه در جهان پیچیده امروز، فهم مسائل، ارائه راهکارهای دقیق و پیادهسازی تصمیمات نمیتواند در انزوا و صرفاً با مداخله سیاستگذار صورت پذیرد، بلکه موفقیت در این مسیر، در گرو مشارکت همهجانبه ذینفعان در چرخه تصمیمگیری و افزایش گفتوگوها و تعاملات میان بخشهای مختلف، به گونهای همافزا و اثربخش است.
مدیرعامل بنیاد ملی بازیهای رایانهای
امسال از سوی رهبر فرزانه انقلاب اسلامی بهعنوان سال «تولید؛ دانشبنیان، اشتغالآفرین» نامگذاری و بر اساس این هدفگذاری، مقرر شده که ظرفیتهای اقتصادی و زیرساختی کشور به سمت شکوفایی صنایع و بازارهایی جهت گیرند که مبتنی بر دانش رشد کرده و منجر به اشتغال پایدار شوند.
برابر تعریف ارائه شده در آییننامه تشخیص شرکتها و مؤسسات دانشبنیان، «شرکتهای دانشبنیان، مؤسسات خصوصی یا تعاونی هستند که به منظور افزایش علم و ثروت، توسعه اقتصادی بر پایه دانش و تحقق اهداف علمی و اقتصادی در راستای گسترش اختراع و نوآوری و در نهایت تجاریسازی نتایج تحقیق و توسعه (شامل طراحی و تولید کالا و خدمات) در حوزه فناوریهای برتر و با ارزش افزوده فراوان (بویژه در تولید نرمافزارهای مربوط) تشکیل میشوند» و شاید تأکید بر همین یک نکته مهم که چه نوع از شرکت و محتوایی دانشبنیان است و کدام فعالیت اقتصادی را شامل میشود، بتواند تا حدود زیادی ریلگذاری برای تحقق شعار سال را به انجام برساند.در این راستا و همانگونه که در مقدمه سند ملی توسعه فناوریهای فرهنگی و نرم (ابلاغ شده در تیرماه 1400) نیز ذکر شده، فناوریهای فرهنگی و نرم، ظرفیتی برای تولید بیش از دو هزار و 250 میلیارد دلار ارزش اقتصادی و بیش از 30 میلیون شغل مستقیم در این حوزه را دارند و از این حیث، جزو پایدارترین بخشهای اقتصادی محسوب میشوند. در میان بخشهای مختلف صنایع فرهنگی، صنعت بازیهای دیجیتال با حدود بیش از 200 میلیارد دلار درآمد سالانه و 3 میلیارد نفر مخاطب در سراسر جهان، از برجستهترین حوزههای پیوندزننده فناوری، فرهنگ، رسانه و اقتصاد محسوب میشود.به عبارتی اگر در یک روند معکوس، بخواهیم به سراغ زمینههایی از اقتصاد برویم که مخاطب یا بازار قابل توجهی داشته، بازده اقتصادی آن برای یک سرمایهگذار حوزه فناوریهای نو قابل توجه باشد، زنجیره ارزشش مستقیماً از نهاد علم و دانش تأثیر بپذیرد و در عین حال برای اشتغالزایی با هزینه پایین و پایداری بالا زمینهسازی کند، باید به صنعت-رسانه-هنر بازیهای دیجیتال نظر داشته باشیم.
این در حالی است که ظرفیت بالای بازیهای دیجیتال همراستا با جهان، در کشور ما نیز قابل ردیابی است. بر اساس برآوردهای پژوهشی قابل اتکا، تا پایان سال 1398 در ایران بیش از 32 میلیون نفر مخاطب بازیهای دیجیتال بودهاند که سالانه 4300 میلیارد تومان را برای خرید نرمافزار و سختافزار آن هزینه کردهاند. این اعداد البته تا پیش از همهگیری کرونا محاسبه شدهاند و بر اساس مطالعات جدیدتر، نرخ افزایش تعداد بازیکنان و هزینهکرد آنها در دوره کرونا به طرز چشمگیری افزایش یافته است.علاوهبر این، صنعت بازیهای دیجیتال، در کنار دانشبنیان بودن (به معنای دقیق کلمه)، اشتغالزایی و وجود یک بازار آماده و تشنه دریافت خدمات جدید، نیاز به تأسیس مراکز هزینهبر و سرمایهگذاریهای زیرساختی پرخرج ندارند، دوستدار محیط زیست بوده و از قابلیت صادرات تحریمگریز برخوردار هستند.
اهمیت مسأله زمانی صدچندان میشود که بدانیم عدم ورود کشور به این عرصه دانشبنیان، به خاطر تأثیر بسیار این زیستبوم بر مقوله فرهنگی-اخلاقی پرورش نسلهای آینده، بنیانهای اجتماعی آتی را تهدید میکند.بنابراین حیاتی است که با برجستهسازی این ضرورتها، توجه سیاستگذاران و مسئولان را به این بخش راهبردی و حساس معطوف کرد تا با شکلدهی به یک نظام نوآوری سازمانیافته، از بازی به مثابه یک پیشران قدرت نرم و یک عامل فرهنگی-اقتصادی گفتمانساز، تعالیبخش و تمدنساز بهره برد.
در این زمینه لازم است در راستای تحقق اهداف کمی و کیفی سند توسعه فناوریهای فرهنگی و نرم به منظور جهش زیستبوم، ارتقای نمانام (نام تجاری) و نفوذ محصولات بومی در عرصههای ملی و فراملی، ضمن تنظیم برنامههای سیاستی دقیق، همتی مضاعف برای هدایت و حمایت از مسیرهایی صورت گیرد که علاوهبر بهینهسازی وضعیت کنونی، از طریق بهبود شرایط تجاریسازی، تسهیل ورود سرمایهگذاران و تخصیص اعتبارات کافی، منجر به افزایش سهم بازیهای ایرانی از بازار داخل و خارج شده و اشتغال پایدار را تضمین کنند.این منظومه سیاستگذاری نیاز به بستههایی دارد که بدون شتابزدگی و تضییع منابع تشویقی، به تحولات واقعی و پایدار منجر شود. در این مسیر البته مأموریت دستگاه حکمرانی، بیش از آوردههای مالی، کمک به گردش اطلاعات به نحوی درست، شفاف و عادلانه است تا بتوان به طورمستمر با پایش گلوگاهها، نظام مسائل را احصا و برای حل چالشهای موجود، تصمیماتی چابک، بهروز و مؤثر اتخاذ کرد.اگرچه در جهان پیچیده امروز، فهم مسائل، ارائه راهکارهای دقیق و پیادهسازی تصمیمات نمیتواند در انزوا و صرفاً با مداخله سیاستگذار صورت پذیرد، بلکه موفقیت در این مسیر، در گرو مشارکت همهجانبه ذینفعان در چرخه تصمیمگیری و افزایش گفتوگوها و تعاملات میان بخشهای مختلف، به گونهای همافزا و اثربخش است.
از هوش تا استعداد؛ مهارتهای والد بودن /2
فرزندم چه استعدادی دارد؟
آزاده سهرابی
روانشناس
فرزندم چه استعدادی دارد؟ کشف این استعداد، هدایت و راهبری فرزندان در آن مسیر بسیار اهمیت دارد. یک تصور اشتباه که در شماره قبل به آن پرداختیم این بود که والدین تصور کنند ضریب هوشی یا همان IQ متضمن خوشبختی کودکان است؛ این همان دامی است که کودکان را از پیشدبستانی تا کنکور دنبال میکند. شناخت انواع هوش و استعداد کودکان که توسط گاردنر معرفی شد امروزه دید وسیعتری را میتواند به والدین بدهد. والدین و مربیان و معلمان میتوانند با دقت در علایق کودکان براحتی این استعدادها را شناسایی کنند. مثلاً اگر کودک شما میتواند با دیدن یک تصویر دوبعدی روی کاغذ با لگوهایی که در اختیار دارد آن تصویر را به صورت سهبعدی بسازد، میتوانید بفهمید که او در هوش تصویری و فضایی سرآمد است. عموم این کودکان در ساختن پازل، درک نمودار و شکلها، ساختن وسایل و تفسیر تصاویر مهارت دارند. آنها از خواندن و نوشتن لذت میبرند و به نقاشی علاقه نشان میدهند. این کودکان در هنرهای تجسمی در رشتههای مهندسی و حتی برای مخترع یا معمار شدن استعداد زیادی دارند.
کودکانی هم هستند که اصطلاحاً به آنها میگویند بلبل زبان! کودکانی که دایره لغات وسیعی دارند و براحتی میتوانند احساسات و فکر خود را بیان کنند، قصهبافی کنند و حافظه خوبی هم دارند. آنها هم عموماً از خواندن و نوشتن لذت میبرند. شاید این کودکان طبق گفته گاردنر در آینده وکلای خوبی شوند. آنها میتوانند معلم و روزنامهنگار و حتی سیاستمداران قابلی شوند چون هوش کلامی و زبانی سرآمدی دارند.
از میان هوشهای چندگانه گاردنر، هوش منطقی تقریباً معادلی برای همان هوشی است که در ذهن اکثر مردم وجود دارد. قابلیت تحلیل منطقی مسائل، درک معادلات ریاضی و تقسیمبندی دارند و طبقهبندی اطلاعات برای آنها براحتی انجام میشود. در حل مسأله مهارت زیادی دارند و به آزمایشهای علمی علاقه نشان میدهند. پژوهشگران، ریاضیدانها و دانشمندان خوبی از دل این سرآمدها بیرون میآیند.
اما کودکانی را که هوش جسمی و حرکتی دارند و ورزشکاران، آتشنشانها و صنعتگرها و حتی بازیگران قابلی میشوند، چگونه بشناسیم؟ این کودکان بر بدن خود مسلط و مدام در حال جنبوجوش هستند. آنها در فعالیتهای بدنی خوب عمل میکنند و در هماهنگی چشم و دست مهارت بالایی نشان میدهند. آنها کودکانی هستند که حتی از سن خیلی کوچک در تقلید کردن استاد هستند.
کودکانی که بسیار به لحن گفتار افراد حساس هستند و براحتی از روی صدا میتوانند افراد را تشخیص دهند، میتوانند ریتم را درک کنند و دارای هوش موسیقایی هستند.
اما دو هوش برونفردی و درونفردی را هم گاردنر معرفی کرد که تا حدی با درونگرایی و برونگرایی که روانشناس دیگر یعنی یونگ مطرح کرد، نزدیک است. حتماً کودکانی را دیدهاید که خیلی راحت میتوانند خواسته دیگران را درک کنند و در تعامل با همسنوسالها و بزرگترها به گونهای عمل میکنند که گاهی دیگران را شگفتزده میکنند. این کودکان هوش هیجانی بالایی هم دارند و در ارتباط کلامی و غیرکلامی بسیار قوی هستند. خود را سریع در گروه جدید وفق میدهند. این کودکان اگر بدرستی شناسایی و هدایت شوند روانشناسان و فیلسوفان خوبی میشوند. حتی آنها در مقام یک فروشنده میتوانند بسیار متقاعدکننده باشند. سیاستمدار بودن هم از گزینههایی است که میتوانند به سمتش بروند.
اما درونگراها یا کسانی که هوش درونفردی دارند بیشتر احساسات و انگیزههای خود را درک میکنند. این کودکان پشتکار بسیار خوبی از خود نشان میدهند. تخیلهای قوی دارند و دوست دارند تواناییهای خود را در معرض دید دیگران بگذارند. آنها نظریهپردازان و مشاوران و حتی تاجران بسیار موفقی میشوند.
منجمان، مدافعان محیط زیست و مزرعهداران موفق اما از کودکی احتمالاً مشخص بوده است که هوش طبیعتگرای بالایی دارند. کودکانی که دوست دارند بیشتر وقت خود را با گل و خاک بازی کنند یا در طبیعت باشند. بیشتر به کشف محیط علاقه دارند تا بازی با وسایل و خیلی سریع نسبت به تغییرات اطراف واکنش نشان میدهند.
شاید در این لیست نامی از پزشک و جراح نباشد. این برای آن است که کلیشه ذهنی خود را بشکنیم که فرزندانمان همیشه قرار است با قرار گرفتن در چنین مشاغلی سرآمد باشند. در دنیا ثابت شده است کارآفرین بودن و حضور در یک رشته که فرد در آن مستعد است میتواند موفقیت و حتی درآمد آن فرد را گارانتی کند. در واقع در دنیای استعدادیابی امروز میگویند یک مکانیک درجه یک بودن بهتر از یک پزشک درجه سه بودن است!
روانشناس
فرزندم چه استعدادی دارد؟ کشف این استعداد، هدایت و راهبری فرزندان در آن مسیر بسیار اهمیت دارد. یک تصور اشتباه که در شماره قبل به آن پرداختیم این بود که والدین تصور کنند ضریب هوشی یا همان IQ متضمن خوشبختی کودکان است؛ این همان دامی است که کودکان را از پیشدبستانی تا کنکور دنبال میکند. شناخت انواع هوش و استعداد کودکان که توسط گاردنر معرفی شد امروزه دید وسیعتری را میتواند به والدین بدهد. والدین و مربیان و معلمان میتوانند با دقت در علایق کودکان براحتی این استعدادها را شناسایی کنند. مثلاً اگر کودک شما میتواند با دیدن یک تصویر دوبعدی روی کاغذ با لگوهایی که در اختیار دارد آن تصویر را به صورت سهبعدی بسازد، میتوانید بفهمید که او در هوش تصویری و فضایی سرآمد است. عموم این کودکان در ساختن پازل، درک نمودار و شکلها، ساختن وسایل و تفسیر تصاویر مهارت دارند. آنها از خواندن و نوشتن لذت میبرند و به نقاشی علاقه نشان میدهند. این کودکان در هنرهای تجسمی در رشتههای مهندسی و حتی برای مخترع یا معمار شدن استعداد زیادی دارند.
کودکانی هم هستند که اصطلاحاً به آنها میگویند بلبل زبان! کودکانی که دایره لغات وسیعی دارند و براحتی میتوانند احساسات و فکر خود را بیان کنند، قصهبافی کنند و حافظه خوبی هم دارند. آنها هم عموماً از خواندن و نوشتن لذت میبرند. شاید این کودکان طبق گفته گاردنر در آینده وکلای خوبی شوند. آنها میتوانند معلم و روزنامهنگار و حتی سیاستمداران قابلی شوند چون هوش کلامی و زبانی سرآمدی دارند.
از میان هوشهای چندگانه گاردنر، هوش منطقی تقریباً معادلی برای همان هوشی است که در ذهن اکثر مردم وجود دارد. قابلیت تحلیل منطقی مسائل، درک معادلات ریاضی و تقسیمبندی دارند و طبقهبندی اطلاعات برای آنها براحتی انجام میشود. در حل مسأله مهارت زیادی دارند و به آزمایشهای علمی علاقه نشان میدهند. پژوهشگران، ریاضیدانها و دانشمندان خوبی از دل این سرآمدها بیرون میآیند.
اما کودکانی را که هوش جسمی و حرکتی دارند و ورزشکاران، آتشنشانها و صنعتگرها و حتی بازیگران قابلی میشوند، چگونه بشناسیم؟ این کودکان بر بدن خود مسلط و مدام در حال جنبوجوش هستند. آنها در فعالیتهای بدنی خوب عمل میکنند و در هماهنگی چشم و دست مهارت بالایی نشان میدهند. آنها کودکانی هستند که حتی از سن خیلی کوچک در تقلید کردن استاد هستند.
کودکانی که بسیار به لحن گفتار افراد حساس هستند و براحتی از روی صدا میتوانند افراد را تشخیص دهند، میتوانند ریتم را درک کنند و دارای هوش موسیقایی هستند.
اما دو هوش برونفردی و درونفردی را هم گاردنر معرفی کرد که تا حدی با درونگرایی و برونگرایی که روانشناس دیگر یعنی یونگ مطرح کرد، نزدیک است. حتماً کودکانی را دیدهاید که خیلی راحت میتوانند خواسته دیگران را درک کنند و در تعامل با همسنوسالها و بزرگترها به گونهای عمل میکنند که گاهی دیگران را شگفتزده میکنند. این کودکان هوش هیجانی بالایی هم دارند و در ارتباط کلامی و غیرکلامی بسیار قوی هستند. خود را سریع در گروه جدید وفق میدهند. این کودکان اگر بدرستی شناسایی و هدایت شوند روانشناسان و فیلسوفان خوبی میشوند. حتی آنها در مقام یک فروشنده میتوانند بسیار متقاعدکننده باشند. سیاستمدار بودن هم از گزینههایی است که میتوانند به سمتش بروند.
اما درونگراها یا کسانی که هوش درونفردی دارند بیشتر احساسات و انگیزههای خود را درک میکنند. این کودکان پشتکار بسیار خوبی از خود نشان میدهند. تخیلهای قوی دارند و دوست دارند تواناییهای خود را در معرض دید دیگران بگذارند. آنها نظریهپردازان و مشاوران و حتی تاجران بسیار موفقی میشوند.
منجمان، مدافعان محیط زیست و مزرعهداران موفق اما از کودکی احتمالاً مشخص بوده است که هوش طبیعتگرای بالایی دارند. کودکانی که دوست دارند بیشتر وقت خود را با گل و خاک بازی کنند یا در طبیعت باشند. بیشتر به کشف محیط علاقه دارند تا بازی با وسایل و خیلی سریع نسبت به تغییرات اطراف واکنش نشان میدهند.
شاید در این لیست نامی از پزشک و جراح نباشد. این برای آن است که کلیشه ذهنی خود را بشکنیم که فرزندانمان همیشه قرار است با قرار گرفتن در چنین مشاغلی سرآمد باشند. در دنیا ثابت شده است کارآفرین بودن و حضور در یک رشته که فرد در آن مستعد است میتواند موفقیت و حتی درآمد آن فرد را گارانتی کند. در واقع در دنیای استعدادیابی امروز میگویند یک مکانیک درجه یک بودن بهتر از یک پزشک درجه سه بودن است!
ترسیم نتهای موسیقی در خطوط موازی
رضا مهدوی
موسیقی پژوه و نوازنده سنتور
مجموعه «تنیده درخطوط موازی» زاییده ذهن خلاق علی قمصری است که در ابتدای فعالیتهای پرشور و مستمر و در راه رسیدن به بیان شخصی که هنوز به شهرتی مثل امروز دست نیافته بود در زخمه نواختن برساز تار و نیز ملودیپردازی (همچنان عدهای اهل فن اختلاف سلیقه دارند به نامگذاری آهنگسازی به موازات فرهنگ مغرب زمین...!) تلاش میکرد به تفاوتهایی متمایز از استادان و همدورهایهای خود دست یازد. هرچند در این آلبوم با شنیدن قطعاتی چون: «نیم عریان»، «خیز خار»، «دور سو» ، «رقص چمباتمه»، «درآمد کرشمه»، «فراق»، «آسوده» و «روشن و ناخوانا» عیان است که درگیر و مجذوب دو شیوه مضراب نوازی حسین علیزاده و محسن نفر است. هرچند که در اپیزود دوم تمبر شخصیاش مشهود میشود. تکنیک وافر توأمان با فرهنگ و شعور در زخمه نوازی از ویژگیهای علی قمصری است که نه فقط برروی صحنه که مخاطب خود را مسحور تداوم جمله بندیهای سخت و فلسفی و آکروباتیک میکند بلکه در آهنگسازی هایش که در ایران و خارج اجرا و در آلبومهایی هم منتشر شده حاکی از یک روح پرتلاطم جستوجو گری است که مدام نوپویی را فریاد میزند...نام مجموعه «تنیده در خطوط موازی» که عنوانی هوشمندانه است برای این آلبوم، گویای سه محتوای اپیزود اول و دوم و سوم است در موازات شکلگیری نغمهها در تداوم مفهومی متکثر از زیبا شناختی موسیقی قدیم و جدید... انتخاب شایسته از« ملودی بم کمان» با همراهی برادر هنرمندش مصباح، فضای شنیداری شنونده را متوجه بافت و شکل طراحی شده از آیینهای رنگارنگ اقلیمهای فلات ایران می کند اما با طعم زبان معیار فارسی که در موسیقی ردیف دستگاهی از هرگوشه و نغمه به زیبایی فرازهایی بیرون میکشد و تناسبسازی میکند در بسط و گسترش ملودیک همراه با تصویرسازی در عینیت بخشی برای تفهیم بهتر قطعههای اجرا شده که کاملاً بینیاز از هر کلام و شعر و ترانهایاند. ناگفته نماند که ساختار تکنوازیها یا دونوازیها مشکلترین بخش اجرایی موسیقی در تمامی مللها است. اینکه نوازندهای توانمند باشد و تمام ذهنیت خود را مصروف بداههپردازی و یا ملودیسازی در قامت آهنگسازی کند آنچنان که بدون بهرهبرداری از صدادهی دیگر سازها (که میتوانند گویای بهتری از کل اثر برای شنیدن و لذت بردن بیشتر باشند). علی قمصری خوشبختانه توأمان برخوردار از ضمیر ذهن خود آگاه و ناخودآگاهی است که نقل به مضمون فکرنو با پنجهها و مضراب فِرزش در خدمت توسعه موسیقی ایرانی، پیشروانه به فکر آیندهای نه چندان دور موسیقی ایرانی است که جانانه و استوار مدارانه ثبت و ضبط میکند هر آنچه را که تشخیص میدهد میتواند نخهایی باشد الوان تا رسیدن به طنابی مستحکم در قامت رنگین کمان.
تنیده در خطوط موازی
علی قمصری و مصباح قمصری
ناشر: نقطه تعریف
سال: 1388
موسیقی پژوه و نوازنده سنتور
مجموعه «تنیده درخطوط موازی» زاییده ذهن خلاق علی قمصری است که در ابتدای فعالیتهای پرشور و مستمر و در راه رسیدن به بیان شخصی که هنوز به شهرتی مثل امروز دست نیافته بود در زخمه نواختن برساز تار و نیز ملودیپردازی (همچنان عدهای اهل فن اختلاف سلیقه دارند به نامگذاری آهنگسازی به موازات فرهنگ مغرب زمین...!) تلاش میکرد به تفاوتهایی متمایز از استادان و همدورهایهای خود دست یازد. هرچند در این آلبوم با شنیدن قطعاتی چون: «نیم عریان»، «خیز خار»، «دور سو» ، «رقص چمباتمه»، «درآمد کرشمه»، «فراق»، «آسوده» و «روشن و ناخوانا» عیان است که درگیر و مجذوب دو شیوه مضراب نوازی حسین علیزاده و محسن نفر است. هرچند که در اپیزود دوم تمبر شخصیاش مشهود میشود. تکنیک وافر توأمان با فرهنگ و شعور در زخمه نوازی از ویژگیهای علی قمصری است که نه فقط برروی صحنه که مخاطب خود را مسحور تداوم جمله بندیهای سخت و فلسفی و آکروباتیک میکند بلکه در آهنگسازی هایش که در ایران و خارج اجرا و در آلبومهایی هم منتشر شده حاکی از یک روح پرتلاطم جستوجو گری است که مدام نوپویی را فریاد میزند...نام مجموعه «تنیده در خطوط موازی» که عنوانی هوشمندانه است برای این آلبوم، گویای سه محتوای اپیزود اول و دوم و سوم است در موازات شکلگیری نغمهها در تداوم مفهومی متکثر از زیبا شناختی موسیقی قدیم و جدید... انتخاب شایسته از« ملودی بم کمان» با همراهی برادر هنرمندش مصباح، فضای شنیداری شنونده را متوجه بافت و شکل طراحی شده از آیینهای رنگارنگ اقلیمهای فلات ایران می کند اما با طعم زبان معیار فارسی که در موسیقی ردیف دستگاهی از هرگوشه و نغمه به زیبایی فرازهایی بیرون میکشد و تناسبسازی میکند در بسط و گسترش ملودیک همراه با تصویرسازی در عینیت بخشی برای تفهیم بهتر قطعههای اجرا شده که کاملاً بینیاز از هر کلام و شعر و ترانهایاند. ناگفته نماند که ساختار تکنوازیها یا دونوازیها مشکلترین بخش اجرایی موسیقی در تمامی مللها است. اینکه نوازندهای توانمند باشد و تمام ذهنیت خود را مصروف بداههپردازی و یا ملودیسازی در قامت آهنگسازی کند آنچنان که بدون بهرهبرداری از صدادهی دیگر سازها (که میتوانند گویای بهتری از کل اثر برای شنیدن و لذت بردن بیشتر باشند). علی قمصری خوشبختانه توأمان برخوردار از ضمیر ذهن خود آگاه و ناخودآگاهی است که نقل به مضمون فکرنو با پنجهها و مضراب فِرزش در خدمت توسعه موسیقی ایرانی، پیشروانه به فکر آیندهای نه چندان دور موسیقی ایرانی است که جانانه و استوار مدارانه ثبت و ضبط میکند هر آنچه را که تشخیص میدهد میتواند نخهایی باشد الوان تا رسیدن به طنابی مستحکم در قامت رنگین کمان.
تنیده در خطوط موازی
علی قمصری و مصباح قمصری
ناشر: نقطه تعریف
سال: 1388
مروری بر شلختهنویسی در فضای مجازی و آسیبهای آن
فارسی را چه شده است؟
مسعود مشیدی
زبانشناس
در سالهای اخیر با فراگیرشدن فضای مجازی و استفاده از ابزارهای جدید ارتباطی، شکل نوشتاری این زبان بویژه در بین نسل جوان در معرض تغییرات ناخوشایند و نگرانکنندهای قرار گرفته است. البته تأثیر فضای مجازی بر سبک نوشتار، مختص زبان فارسی نیست. در دنیای امروز، ظهور و بروز تکنولوژیهای جدید از یکسو و نیاز به انتقال سریع اطلاعات از سوی دیگر پدیدهای است که شکل نوشتاری همه زبانها را دستخوش تغییر کرده و زبان فارسی نیز از این قاعده مستثنی نیست. استفاده از علائم اختصاری، کوتهنوشتها و کاربرد ایموجیها (شکلکها) نمونه بارزی از این تغییرات زبانی هستند. در عصر کنونی، استفاده از صفحه کلید به جای قلم نه تنها خوشنویسی زبان فارسی را به حاشیه رانده بلکه شکل املایی، انشایی و حتی دستوری این زبان را در معرض خطر جدی قرار داده است. امروزه غیر از مباحث درسی، کمتر نوجوانی را میتوان یافت که با قلم چیزی بنویسد. همه نوشتهها و یادداشتها به مدد صفحه کلید و با سرعت بالا انجام میشود و به نظر میرسد دیگر هدف و اولویت نوشتن، زیبانویسی یا نگارش درست کلمات نیست بلکه هدف، رساندن پیام و سریع دیده شدن است. رو آوردن نسل جدید به سرعت بیشتر در انتقال مفاهیم، بیحوصلگی در رعایت اصول نگارش، سهلانگاری در رعایت علائم سجاوندی، استفاده از برخی کوتهنوشتها بدون رعایت ملاحظات زبانشناختی و گاهی نگارش غلط و عامدانه یک کلمه به جهت جلب توجه بیشتر میتواند در طولانیمدت ساختار زبان را تغییر داده و آن را با مشکل مواجه سازد. بهطور مثال تصور کنید اگر در میلیونها پیام مختلفی که روزانه به زبان فارسی در میان کاربران فضای مجازی رد و بدل میشود، یک گونه نوشتاری جدید کمکم شکل بگیرد و کاربران بطور مکرر از آن استفاده کنند و نهایتاً آنگونه نوشتاری در جامعه نهادینه شود، آنگاه چه تغییراتی در رسمالخط زبان فارسی اتفاق خواهد افتاد. بخشی از مشکلاتی که بسیار هم دربارهشان صحبت شده از طریق نهادهای دولتی بویژه آموزش و پرورش، دانشگاهها، فرهنگستان و رسانه قابل حل است. این نهادها میتوانند با افزایش آگاهی مردم نسبت به ضرورت درستنویسی و معایب غلطنویسی در فضای مجازی، روند لطمه به این میراث ارزشمند ملی را کاهش دهند. خوشبختانه اقدام خوشایندی که طی چند سال اخیر از طرف برخی شرکتهای دانشگاهی صورت گرفته آن است که نرمافزارهایی تولید کردهاند که علاوه بر تبدیل گفتار فارسی به متن نوشتاری صحیح، تا حدی قابلیت اصلاح خودکار انواع صورتهای دستوری و نگارشی زبان فارسی را نیز دارا میباشد. این شرکتها میتوانند با طراحی و ارتقای نرمافزارهای خطایاب، ضریب خطای نوشتاری را در انواع پیامرسانها به حداقل ممکن برسانند. اما علاوه بر تلاشهای دولت و نهادهای دولتی، وظیفه اصلی به دوش مردم است که به عنوان متولیان و صاحبان اصلی زبان فارسی در حفظ و حراست از آن بکوشند و این میراث معنوی ارزشمند را برای نسلهای آینده پاسبانی کنند. بیشک خط فارسی ظرف ظریف انتقال تمدن، فرهنگ و معارف مکتوب ما برای نسلهای آینده است و پاسداری از این گنجینه و سرمایه مشترک ملی یک وظیفه همگانی است، از اینرو نباید نسبت به هر آنچه که باعث تخریب و زوال آن میشود، بیاعتنا بود.
زبانشناس
در سالهای اخیر با فراگیرشدن فضای مجازی و استفاده از ابزارهای جدید ارتباطی، شکل نوشتاری این زبان بویژه در بین نسل جوان در معرض تغییرات ناخوشایند و نگرانکنندهای قرار گرفته است. البته تأثیر فضای مجازی بر سبک نوشتار، مختص زبان فارسی نیست. در دنیای امروز، ظهور و بروز تکنولوژیهای جدید از یکسو و نیاز به انتقال سریع اطلاعات از سوی دیگر پدیدهای است که شکل نوشتاری همه زبانها را دستخوش تغییر کرده و زبان فارسی نیز از این قاعده مستثنی نیست. استفاده از علائم اختصاری، کوتهنوشتها و کاربرد ایموجیها (شکلکها) نمونه بارزی از این تغییرات زبانی هستند. در عصر کنونی، استفاده از صفحه کلید به جای قلم نه تنها خوشنویسی زبان فارسی را به حاشیه رانده بلکه شکل املایی، انشایی و حتی دستوری این زبان را در معرض خطر جدی قرار داده است. امروزه غیر از مباحث درسی، کمتر نوجوانی را میتوان یافت که با قلم چیزی بنویسد. همه نوشتهها و یادداشتها به مدد صفحه کلید و با سرعت بالا انجام میشود و به نظر میرسد دیگر هدف و اولویت نوشتن، زیبانویسی یا نگارش درست کلمات نیست بلکه هدف، رساندن پیام و سریع دیده شدن است. رو آوردن نسل جدید به سرعت بیشتر در انتقال مفاهیم، بیحوصلگی در رعایت اصول نگارش، سهلانگاری در رعایت علائم سجاوندی، استفاده از برخی کوتهنوشتها بدون رعایت ملاحظات زبانشناختی و گاهی نگارش غلط و عامدانه یک کلمه به جهت جلب توجه بیشتر میتواند در طولانیمدت ساختار زبان را تغییر داده و آن را با مشکل مواجه سازد. بهطور مثال تصور کنید اگر در میلیونها پیام مختلفی که روزانه به زبان فارسی در میان کاربران فضای مجازی رد و بدل میشود، یک گونه نوشتاری جدید کمکم شکل بگیرد و کاربران بطور مکرر از آن استفاده کنند و نهایتاً آنگونه نوشتاری در جامعه نهادینه شود، آنگاه چه تغییراتی در رسمالخط زبان فارسی اتفاق خواهد افتاد. بخشی از مشکلاتی که بسیار هم دربارهشان صحبت شده از طریق نهادهای دولتی بویژه آموزش و پرورش، دانشگاهها، فرهنگستان و رسانه قابل حل است. این نهادها میتوانند با افزایش آگاهی مردم نسبت به ضرورت درستنویسی و معایب غلطنویسی در فضای مجازی، روند لطمه به این میراث ارزشمند ملی را کاهش دهند. خوشبختانه اقدام خوشایندی که طی چند سال اخیر از طرف برخی شرکتهای دانشگاهی صورت گرفته آن است که نرمافزارهایی تولید کردهاند که علاوه بر تبدیل گفتار فارسی به متن نوشتاری صحیح، تا حدی قابلیت اصلاح خودکار انواع صورتهای دستوری و نگارشی زبان فارسی را نیز دارا میباشد. این شرکتها میتوانند با طراحی و ارتقای نرمافزارهای خطایاب، ضریب خطای نوشتاری را در انواع پیامرسانها به حداقل ممکن برسانند. اما علاوه بر تلاشهای دولت و نهادهای دولتی، وظیفه اصلی به دوش مردم است که به عنوان متولیان و صاحبان اصلی زبان فارسی در حفظ و حراست از آن بکوشند و این میراث معنوی ارزشمند را برای نسلهای آینده پاسبانی کنند. بیشک خط فارسی ظرف ظریف انتقال تمدن، فرهنگ و معارف مکتوب ما برای نسلهای آینده است و پاسداری از این گنجینه و سرمایه مشترک ملی یک وظیفه همگانی است، از اینرو نباید نسبت به هر آنچه که باعث تخریب و زوال آن میشود، بیاعتنا بود.
عکس نوشت
خبرگزاری صداوسیما گزارشی تصویری از جشن بیلگردانی منتشر کرده است. این جشن در منطقه نیمور در محلات برگزار و از جشنهای باستانی و پهلوانی محسوب میشود و به اعتقاد مردم منطقه «نیمور» این آیین به برکت و فراوانی آب در فصل بهار کمک میکند.
هنرمندان در فضای مجازی
فضای مجازی اصحاب فرهنگ و هنر بیشتر به کارهایشان اختصاص دارد و دعوت از مخاطبانشان برای دیدن آثارشان برپرده سینما یا در گالریها. برخی از هنرمندان هم با انتشار تصاویر و کلیپ فیلمهای سینمایی گذشته یاد و نام پیشکسوتان عرصه سینما را گرامی داشتهاند.
مردی به شرفه
به مناسبت روز بازیگر احترام برومند مجری تلویزیون و بازیگر بخشی از فیلم سینمایی شیلات را در صفحه خود منتشر کرده و درباره آن نوشته است: «فیلم سینمایى شیلات، یکهزار و سیصد و شصت و دو، کارگردان زندهیاد رضا میرلوحى، فیلمبردار زندهیاد جمشید الوندى. نگاهى به فهرست بازیگران کردم، دیدم تقریباً هیچکدام از آن عزیزان در بین ما نیستند، داوود رشیدى، مهین شهابى، احمدقدکچیان، کیومرث ملکمطیعى، جلال پیشواییان، حسین ملکى، على شعاعى، روحشان شاد، یادشان ماندگار، این جمله فیلم را خیلى دوست دارم (مردى به مشت و لگد نیست به شرفه).
چهرهها
کارن همایونفر موسیقیدان و آهنگساز در صفحه خود با انتشار عکسی از خود در برنامه عصر جدید درباره این برنامه نوشت: «از خدا پنهان نیست از شما چه پنهان که سیزده شبانهروز ضبط برنامه با همه سختیها و زحماتی که تکتک بچههای عصر جدید کشیدن جزو بهترین روزهای خاطرات کل زندگیمه. همه زحمتهایی که حتی فکرشم نمیکنید روی دوش احسان و گروه درجه یک عصر جدید بود.»
پوریا رحیمی سام بازیگر سینما و تلویزیون در صفحه خود با انتشار عکسی از خود از گروه سریال «خسوف» تشکر و قدردانی کرده است: «الهی شکر قدردانی و سپاسم از گروه نازنین سریال «خسوف»، از مازیار میری و همایون اسعدیان و تمام همکاران عزیزم. از تمام شما مخاطبان عزیز و بزرگوار، برای تمام لطفتان و نقدهایتان و نگاه عزیزتان. عذرم را بپذیرید اگر نتوانستم پاسخ تکتک مهربانیهایتان را بدهم. بر من تمام کاستیهایم را ببخشید که بر بسیاری از آنها آگاهم وکماکان عهدم با خود و شما: بهترین کار من، کار بعدی من است.»
پویا آریانپور نقاش و مدرس هنر در صفحه خود با انتشار پوستر نمایشگاهی با عنوان «بربادرفته» از برگزاری این نمایشگاه خبر داده است: «استودیو پویا آریانپور» با همکاری «پروژههای هنری مریم مجد» و «گالری دستان» برگزار میکند. نمایش «بربادرفته» از پویا آریانپوربا کیوریتوری مریم مجد در کارخانه قند کهریزک برگزار میشود. این نمایش روز جمعه، شانزدهم اردیبهشت ۱۴۰۱ افتتاح و تا ۲۰ خرداد ادامه خواهد داشت.»
نیما فلاح بازیگر سینما و تلویزیون در صفحه خود با انتشار عکسی از خود و همسرش جملهای از کتاب قدرت درون اثر راندا برن نوشت: «زندگی اتفاقی نیست، بلکه پاسخی در برابر بخششها و دادههای شماست؛ زندگی صدا و آهنگ خودتان است. هر بعدی از زندگیتان بازتاب نیت و افکار شماست. شما خالق زندگی خودتان هستید.»
امیر جدیدی بازیگر سینما در صفحه خود با انتشار عکسی از بازی خود در فیلم روز صفر به کارگردانی و تهیه کنندگی سعید ملکان و نویسندگی سعید ملکان و بهرام توکلی از دوستداران سینما دعوت کرده تا این فیلم را در سینماهای سراسر کشور ببینند.
دیگه چه خبر
لیلی گلستان گالری دار در صفحه مجازی خود با انتشار عکسی از مجسمه مریم خلیفه علاقهمندان به هنر تجسمی را به دیدن این نمایشگاه دعوت کرده است. او نوشته: «امروز صبح مجسمهها را چیدیم و وای عجب حظ بصری بردم. خیلی وقت بود که از یک اثر هنری این قدر لذت نبرده بودم. زیبا و پر از حس دیدن نمایشگاه مجسمههای مریم خلیفه را از دست ندهید. این نمایشگاه از 16 تا 28 اردیبهشت ماه برای بازدید عموم در گالری گلستان دایر است.»
مؤسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان در صفحه خود خبر از ثبتنام کارگاه «ادبیات کودکان و کتابهای تصویری» داد. در این صفحه آمده: «کارگاه از 25 اردیبهشت آغاز میشود. در این کارگاه با تفاوتهای متن ادبی و غیر ادبی، ادبیات کودک و ویژگیها و کارکردهای آن و چند گونه از ادبیات کودک و نوجوان به شیوه تعاملی آشنا میشوید، عناصر داستان را میشناسید و... این کارگاه شامل سه بخش و دو نشست آنلاین است که در سامانه آموزش آنلاین آموزک در دسترس قرار میگیرند.»
مردی به شرفه
به مناسبت روز بازیگر احترام برومند مجری تلویزیون و بازیگر بخشی از فیلم سینمایی شیلات را در صفحه خود منتشر کرده و درباره آن نوشته است: «فیلم سینمایى شیلات، یکهزار و سیصد و شصت و دو، کارگردان زندهیاد رضا میرلوحى، فیلمبردار زندهیاد جمشید الوندى. نگاهى به فهرست بازیگران کردم، دیدم تقریباً هیچکدام از آن عزیزان در بین ما نیستند، داوود رشیدى، مهین شهابى، احمدقدکچیان، کیومرث ملکمطیعى، جلال پیشواییان، حسین ملکى، على شعاعى، روحشان شاد، یادشان ماندگار، این جمله فیلم را خیلى دوست دارم (مردى به مشت و لگد نیست به شرفه).
چهرهها
کارن همایونفر موسیقیدان و آهنگساز در صفحه خود با انتشار عکسی از خود در برنامه عصر جدید درباره این برنامه نوشت: «از خدا پنهان نیست از شما چه پنهان که سیزده شبانهروز ضبط برنامه با همه سختیها و زحماتی که تکتک بچههای عصر جدید کشیدن جزو بهترین روزهای خاطرات کل زندگیمه. همه زحمتهایی که حتی فکرشم نمیکنید روی دوش احسان و گروه درجه یک عصر جدید بود.»
پوریا رحیمی سام بازیگر سینما و تلویزیون در صفحه خود با انتشار عکسی از خود از گروه سریال «خسوف» تشکر و قدردانی کرده است: «الهی شکر قدردانی و سپاسم از گروه نازنین سریال «خسوف»، از مازیار میری و همایون اسعدیان و تمام همکاران عزیزم. از تمام شما مخاطبان عزیز و بزرگوار، برای تمام لطفتان و نقدهایتان و نگاه عزیزتان. عذرم را بپذیرید اگر نتوانستم پاسخ تکتک مهربانیهایتان را بدهم. بر من تمام کاستیهایم را ببخشید که بر بسیاری از آنها آگاهم وکماکان عهدم با خود و شما: بهترین کار من، کار بعدی من است.»
پویا آریانپور نقاش و مدرس هنر در صفحه خود با انتشار پوستر نمایشگاهی با عنوان «بربادرفته» از برگزاری این نمایشگاه خبر داده است: «استودیو پویا آریانپور» با همکاری «پروژههای هنری مریم مجد» و «گالری دستان» برگزار میکند. نمایش «بربادرفته» از پویا آریانپوربا کیوریتوری مریم مجد در کارخانه قند کهریزک برگزار میشود. این نمایش روز جمعه، شانزدهم اردیبهشت ۱۴۰۱ افتتاح و تا ۲۰ خرداد ادامه خواهد داشت.»
نیما فلاح بازیگر سینما و تلویزیون در صفحه خود با انتشار عکسی از خود و همسرش جملهای از کتاب قدرت درون اثر راندا برن نوشت: «زندگی اتفاقی نیست، بلکه پاسخی در برابر بخششها و دادههای شماست؛ زندگی صدا و آهنگ خودتان است. هر بعدی از زندگیتان بازتاب نیت و افکار شماست. شما خالق زندگی خودتان هستید.»
امیر جدیدی بازیگر سینما در صفحه خود با انتشار عکسی از بازی خود در فیلم روز صفر به کارگردانی و تهیه کنندگی سعید ملکان و نویسندگی سعید ملکان و بهرام توکلی از دوستداران سینما دعوت کرده تا این فیلم را در سینماهای سراسر کشور ببینند.
دیگه چه خبر
لیلی گلستان گالری دار در صفحه مجازی خود با انتشار عکسی از مجسمه مریم خلیفه علاقهمندان به هنر تجسمی را به دیدن این نمایشگاه دعوت کرده است. او نوشته: «امروز صبح مجسمهها را چیدیم و وای عجب حظ بصری بردم. خیلی وقت بود که از یک اثر هنری این قدر لذت نبرده بودم. زیبا و پر از حس دیدن نمایشگاه مجسمههای مریم خلیفه را از دست ندهید. این نمایشگاه از 16 تا 28 اردیبهشت ماه برای بازدید عموم در گالری گلستان دایر است.»
مؤسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان در صفحه خود خبر از ثبتنام کارگاه «ادبیات کودکان و کتابهای تصویری» داد. در این صفحه آمده: «کارگاه از 25 اردیبهشت آغاز میشود. در این کارگاه با تفاوتهای متن ادبی و غیر ادبی، ادبیات کودک و ویژگیها و کارکردهای آن و چند گونه از ادبیات کودک و نوجوان به شیوه تعاملی آشنا میشوید، عناصر داستان را میشناسید و... این کارگاه شامل سه بخش و دو نشست آنلاین است که در سامانه آموزش آنلاین آموزک در دسترس قرار میگیرند.»
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
فیلمهای بدون پروانه ساخت فراخوانده شدند
-
بازیهای دیجیتال؛ بزرگترین بازار دانشبنیان و اشتغالآفرین ایران
-
فرزندم چه استعدادی دارد؟
-
ترسیم نتهای موسیقی در خطوط موازی
-
فارسی را چه شده است؟
-
عکس نوشت
-
هنرمندان در فضای مجازی
اخبارایران آنلاین