زورگیــــری از نوجوانان برای عقدهگشایی
گروه حوادث / مرد شرور که از نوجوانان در بوستانهای شهر زورگیری و سرقت میکرد پس از دستگیری مدعی شد چون در کودکی مورد زورگیری قرار گرفته برای انتقام دست به این سرقتها میزده است.
به گزارش خبرنگار حوادث«ایران»، چند روز قبل پسر نوجوانی به نام امیر با پلیس تماس گرفت و گفت: در پارک با دوستانم در حال بازی بودم که مرد جوانی به من نزدیک شد و به بهانهای مرا به گوشهای کشاند. او فیلمی را در تلفن همراهش نشان داد که یک دختر و پسر در حال حرف زدن بودند اما مرد ناشناس به من گفت که این پسر تو هستی و مزاحم دختر برادرم شدهای. هر چه توضیح دادم که اشتباه میکند و این فرد من نیستم و اصلاً برادرزاده او را نمیشناسم او اصرار داشت که من هستم و بعد هم شروع به کتک زدن من و ناسزاگویی کرد. در حالی که سعی داشتم خودم را از دستش نجات دهم او ناگهان گوشی تلفن همراهم را با زور از من گرفت و فرار کرد.
با شکایت پسر نوجوان تحقیقات برای سارق گوشی تلفن همراه آغاز شد و در ادامه مأموران با شکایتهای مشابه دیگری مواجه شدند. طبق اظهارات شاکیها که تمامی آنها پسران نوجوان بودند، زمانی که آنها در پارک بودهاند مردی ناشناس راه را بر آنان سد کرده و با نشان دادن یک فیلم و ترفند اینکه برای دختری از بستگانش ایجاد مزاحمت کردهاند، اقدام به سرقت گوشی تلفن همراه و پولهای همراه آنها کرده بود.
بررسیها برای دستگیری سارق جوان ادامه داشت تا اینکه امیر، پسر نوجوانی که چند روز قبل مورد خفتگیری قرار گرفته بود با پلیس تماس گرفت و گفت: همان مردی که مدتی قبل گوشی تلفن همراهم را سرقت کرده بود، امروز در پارک بود و دوباره با همان شیوه میخواست از من سرقت کند که شروع به سر و صدا کردم. با سر و صدای من افرادی که در پارک بودند به کمکم آمده و مانع فرار مرد جوان شدند.
بهدنبال این تماس، مأموران راهی پارک مورد نظر شده و متهم را دستگیر کردند. در تحقیقات و بازجویی از متهم، وی گفت: زمانی که پسر کوچکی بودم، در یکی از پارکهای شهر مردی مرا با زور به گوشهای از پارک کشاند و کتک زد بعد هم هر چه پول به همراه داشتم و دوچرخهام را سرقت کرد، او مرا خیلی اذیت کرد. بعد از رهایی از دست مرد جوان، ماجرا را به خانوادهام گفتم اما آنها حرفهای مرا باور نکردند.
او ادامه داد: در تمام این مدت به دنبال مردی بودم که مرا اذیت کرد. به خاطر آسیبی که او به من رساند، دچار افسردگی و مشکلات روحی شدم حتی ترک تحصیل کردم و بعد هم دوستی با افراد ناباب مرا به کارهای خلاف کشاند. در این مدت انواع و اقسام سرقتها را انجام دادم و مدتی است تصمیم گرفتم به همان شیوهای که از من سرقت شد از نوجوانان سرقت کنم. نمیدانم شاید با این کار میخواستم انتقام بگیرم و عقده کودکیام را با این روش فراموش کنم.
با اظهارات متهم، تحقیقات دررابطه با شناسایی سایر شاکیها ادامه دارد.
پلیس پایتخت در تعقیب 2 قاتل فراری
گروه حوادث/ قتل زن میانسال در خانهاش و درگیری خونین بین دو جوان در جنوب تهران دو جنایتی بود که در پایتخت رقم خورد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، نخستین جنایت ساعت 6:30 عصر سهشنبه 6اردیبهشت از سوی مأموران کلانتری 160 خزانه به بازپرس ساسان غلامی اعلام و مشخص شد زن میانسالی در خانهاش به قتل رسیده است.
به دنبال اعلام این خبر، بازپرس کشیک قتل دادسرای امور جنایی پایتخت به همراه تیم بررسی صحنه جرم راهی محل حادثه که طبقه دوم خانهای قدیمی بود، شدند. جسد زن میانسال در راه پلههای طبقه دوم که به پشتبام منتهی میشد، زیر مقدار زیادی وسیله مخفی شده بود.
با توجه به آثار کبودی روی گردن مقتول، پزشکی قانونی علت قتل را خفگی اعلام کرد و این در حالی بود که از زمان مرگ چند ساعتی میگذشت.
بررسیها نشان میداد که مقتول دو پسر 17 و 18ساله و یک دختر 14ساله دارد که فرزندانش در زمان جنایت خانه نبودند. از سویی شوهر مقتول نیز در کارواش کار میکرده و بیشتر مواقع برای ناهار به خانه میآمده است.
یکی از فرزندان مقتول در تحقیقات گفت: حدود ساعت 4عصر بود که به خانه آمدیم. طبقه اول خانهای که در آن ساکن هستیم تولیدی لباس است و ما در طبقه دوم زندگی میکنیم. وقتی به خانه آمدیم، هر چه مادرم را صدا زدیم کسی جواب نداد. از آنجا که او هر وقت میخواست از خانه بیرون برود به ما خبر میداد، نبودنش در خانه برایمان عجیب بود. از زن جوانی که صاحب تولیدی بود سراغ مادرم را گرفتم اما او مدعی شد که بیخبر است.
دختر مقتول ادامه داد: دوباره به طبقه بالا رفته و این بار شماره تلفن همراه مادرم را گرفتیم. صدای زنگ تلفن را از راهپلههایی که منتهی به پشتبام میشد شنیدیم، خودمان را به آنجا رساندیم اما از مادرم خبری نبود فقط صدای زنگ تلفنش را میشنیدیم، خوب که دقت کردیم متوجه شدیم که صدا از زیر وسایلی میآید که در آنجا چیده شده بود، وسایل را که کنار زدیم با جسد مادرم مواجه شدیم.
زن جوان که صاحب تولیدی و همسایه قربانی بود در تحقیقات گفت: ساعت حدود 12و نیم بود که صدای درگیری و مشاجره زن همسایه با همسرش را شنیدم اما از آنجایی که آنها همیشه باهم اختلاف و درگیری داشتند، توجهی نکردم.
در تحقیقات صورت گرفته، مشخص شد که همسر مقتول بعد از اینکه ظهر از کارواش به خانه آمده دیگر به محل کارش برنگشته است. با توجه به اختلافات قدیمی که آنها باهم داشتند و از آنجایی که بررسیها نشان میداد جنایت از سوی فردی آشنا رخ داده است، احتمال همسرکشی مطرح شد. به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران، جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات برای دستگیری همسر مقتول ادامه دارد.
درگیری مرگبار خیابانی
دومین جنایت ساعت 12شب 6اردیبهشت، از سوی مأموران کلانتری 149 امامزاده حسن به بازپرس ساسان غلامی اعلام شد. وقتی تیم جنایی به محل حادثه رفتند در بررسی مشخص شد پسر جوانی پس از درگیری با هممحلهای خود به قتل رسیده است. مأموران به تحقیق از دوست قاتل پرداختند که وی گفت: پدرام - متهم به قتل - با مجید هممحلی بودند اما مدام با هم اختلاف داشتند و درگیر میشدند . آنها با هم کریخوانی داشته و رابطهشان اصلاً خوب نبود و برای هم خط ونشان میکشیدند. شب حادثه به همراه پدرام در حال عبور از خیابان بودم که مجید از سوپرمارکتی بیرون آمد و دوباره دعوا و کریخوانیهای آنها شروع شد. پدرام یک لحظه عصبانی شد و با چاقو ضربهای به او زد. وقتی مقتول روی زمین افتاد، از محل متواری شدیم و نمیدانم پدرام کجا فرار کرد.
با اظهارات پسر جوان، به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی پایتخت، تحقیقات برای دستگیری متهم فراری ادامه دارد.
مرگ یک کارتن خواب در کانال آب کرج
گروه حوادث/ سه کارتن خواب که هنگام آبگیری و انتقال آب کرج به مشکین دشت داخل کانال گرفتار شده بودند در حالی بیرون کشیده شدند که یکی از آنها جان باخته بود.
محمدرضا فلاحنژاد، مدیر کل مدیریت بحران استانداری البرز در این باره به ایرنا گفت: این کارتن خوابها به هنگام آبگیری و انتقال آب در داخل کانال بودند که بلافاصله امدادگران به کمک آنان شتافتند.
وی با تکذیب فوت سه نفر در کانال انتقال آب کرج به مشکین دشت در فضای مجازی گفت: با تلاش امدادگران ۲ مرد کارتن خواب در این کانال نجات داده شدند.
شهرداریهای کرج، فردیس و مشکین دشت بر اساس شرح وظایف خود در حال گشتزنی در اطراف این کانال بودند که پس از نجات ۲ کارتن خواب با جسد یک کارتن خواب دیگر مواجه شدند.
برخی شبکههای اجتماعی خبر از حادثه سقوط و مرگ سه نفر در کانال انتقال آب کرج به مشکین دشت داده شد که صحت ندارد.
نجات 4 زن و مرد از ارتفاعات توچال
گروه حوادث / چهار زن و مرد کوهنورد که بهدلیل گم شدن در ارتفاعات توچال دچار حادثه شده بودند در عملیات 13ساعته امدادگران آتشنشانی نجات یافتند.
جلال ملکی، سخنگوی سازمان آتشنشانی شهرداری تهران درباره جزئیات این حادثه گفت: حدود ساعت ۲۰:۳۰ سهشنبه در پی تماس با سامانه ۱۲۵ سازمان آتشنشانی شهرداری تهران، یک مورد حادثه ناپدید شدن 4کوهنورد در ارتفاعات توچال اطلاع داده شد که بلافاصله گروه امدادونجات مستقر در محله ولنجک به محل حادثه اعزام شدند. از آنجا که در آن ساعت تلهکابین خاموش بود اما با همکاری عوامل و مدیریت تلهکابین توچال، آتشنشانان سوار بر تلهکابین شدند تا خود را به نقطه موردنظر برسانند.
درحالی که تلاش برای یافتن موقعیت مکانی این افراد ادامه داشت، در تماسی مشخص شد که افراد در نقطه دیگری گرفتار هستند و موقعیت مکانی خود را به اشتباه بیان کرده بودند، در همین حین تلهکابین با درخواست آتشنشانان متوقف شد و آنان با پیاده شدن از تلهکابین، باقی مسیر را پای پیاده به جستوجوی افراد پرداختند.
سخنگوی سازمان آتشنشانی شهرداری تهران تصریح کرد: پس از حدود چهار ساعت جستوجو با پای پیاده، سرانجام امدادگران در محدوده «دره مری» افراد حادثه دیده را که دو مرد ۳۵ و ۷۰ساله و دو خانم ۳۰ تا ۴۰ساله بودند و در موقعیت بسیار خطرناکی در مجاورت دره قرار داشتند و هر لحظه امکان سقوط آنان وجود داشت، پیدا کردند. همزمان بارش تگرگ و سرمای هوا نیز در این منطقه وجود داشت که همین موضوع عملیات آتشنشانان را با دشواریهایی روبهرو کرده بود.
ملکی تأکید کرد: سرمای هوا و خستگی، مشکلاتی برایشان ایجاد کرده بود که در این شرایط هر چهار نفر با هدایت آتشنشانان به ایستگاه پنج توچال منتقل شدند و تا صبح در این منطقه ماندند و دو نفر از آتشنشانان نیز برای انجام مراقبت بیشتر و کمک به آنان در کنار این افراد مستقر و سرانجام صبح چهارشنبه به پایین منتقل شدند.
وی در توصیهای به شهروندان گفت: هنگام صعود به ارتفاعات حتماً باید از مسیر مشخص و اصلی رفتوآمد انجام شود، همچنین بازگشت از کوه و حتی صعود را نباید در ساعات تاریکی انجام داد و افرادی که به کوه میروند لازم است زمان بازگشت خود را مدیریت کنند تا با تاریکی هوا همزمان نشود.
کلاهبرداری سایبری به بهانه روز معلم
گروه حوادث / رئیس مرکز تشخیص و پیشگیری از جرایم سایبری پلیس فتا نسبت به احتمال کلاهبرداری از شهروندان و بخصوص معلمان، دانشآموزان و خانوادههایشان به بهانه خرید یا تبریک روز معلم هشدار داد.
سرهنگ علیمحمد رجبی با اشاره به نزدیک شدن روز معلم به ایسنا گفت: کلاهبرداران سایبری از هر فرصتی برای سوءاستفاده و رسیدن به مقاصد شوم خود و کلاهبرداری و اخاذی از شهروندان اقدام میکنند، در حال حاضر نیز با نزدیک شدن به روز معلم ممکن است این افراد بخواهند به روشهای مختلف اقدام به کلاهبرداری یا سوءاستفاده از اطلاعات کاربران فضای مجازی کنند که این مورد بیشتر شامل معلمان، دانشآموزان و خانواده دانشآموزان میشود.
وی ادامه داد: در مورد دانشآموزان یا خانوادههایشان ممکن است این افراد با تبلیغات خرید اینترنتی هدیه روز معلم و نظایر آن مواجه شوند، در این خصوص لازم است که دقت داشته باشند، در صورت خرید اینترنتی به اصالت فروشگاه اینترنتی و نماد اعتماد الکترونیک آن توجه و از اعتماد به دیگر فروشگاهها خودداری کنند، چرا که ممکن است این فروشگاهها آنان را به صفحات جعلی و فیشینگ هدایت کرده و نسبت به خالی کردن حساب آنان اقدام کنند. یا حتی پس از خرید هیچ محصولی برایشان ارسال نشده یا محصول ارسال شده با آنچه که سفارش داده بودند مغایرت داشته باشد.
همچنین برای انجام خریدهای اینترنتی لازم است کاربران آدرس فروشگاه اینترنتی مورد نظر را تایپ کرده و از رفتن به لینکهایی که در شبکههای اجتماعی یا سایتهای دیگر ارائه شده است، خودداری کنند، چرا که ممکن است افراد سودجو سایتهای مشابه را برای کلاهبرداری ایجاد کرده باشند.
رجبی به معلمان نیز هشدار داد و گفت: در این ایام ممکن است با سیل پیامهای تبریک مواجه شوند، توصیه پلیس فتا این است که از بازکردن لینکهای ناشناس که ممکن است در زیر پیامهای تبریک آمده باشد خودداری کنند.
همچنین فریب برخی تبلیغات در مورد بسته اینترنت و هدیه و... به مناسبت روز معلم در شبکههای اجتماعی و پیامرسانها را نخورده و چنین مواردی را حتماً از سایتهای اصلی آن پیگیری کنند. ممکن است این لینکها آلوده به بدافزار بوده و با ورود به آن تلفن همراه یا رایانه معلمان دچار اخلال و مشکل شود.
معمای قتل مرموز استاد دانشگاه
گروه حوادث / همزمان با کشف جسد یک استاد دانشگاه در زمینهای کشاورزی روستایی در گلستان، تیم جنایی استان تحقیقات خود را برای شناسایی قاتل آغاز کرد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، صبح چهارشنبه زن جوانی با مراجعه به پلیس از ناپدید شدن همسر 41 سالهاش خبر داد و گفت: شوهرم استاد و عضو هیأت علمی دانشگاه استان گلستان است. او سهشنبه شب با خودرواش از خانه خارج شد اما دیگر برنگشت.
سرهنگ مجتبی مروتی، رئیس پلیس آگاهی گلستان در تشریح این خبر گفت: پس از این شکایت تحقیقات برای یافتن مرد جوان آغاز شد اما حدود ساعت 11 صبح بود که خبر رسید جسدی داخل یک خودرو در زمینهای کشاورزی روستای کلاه جان قاجار گرگان پیدا شده است. با اعلام این خبر بلافاصله تیم جنایی راهی محل شده و در نخستین تحقیقات مشخص شد جسد متعلق به همان استاد دانشگاه است که با ضربههای چاقو داخل خودرواش به قتل رسیده است.
رئیس پلیس آگاهی گلستان با بیان اینکه مقتول اهل یزد بوده اما به عنوان هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی گلستان، در شهر گرگان زندگی و مشغول کار بوده افزود: این فرد با سلاح سرد به قتل رسیده که پس از انتقال جسد به پزشکی قانونی تلاش برای شناسایی عاملان این جنایت و انگیزه آنها ادامه دارد.
گروه حوادث / هوای خنک صبح و نسیم ملایمی که عطر اقاقیها و گلهای بهاری را در فضا پراکنده میکرد هنوز جای خود را به گرمای نیمروزی و دود ناشی از ترافیک خودروها نداده بود. پیاده روها کم کم از حضور رهگذرانی پر میشد که بیتوجه به صدای گنجشکها و عطر شامهنواز گلها هر یک با عجله به دنبال کاری روانه بودند. در این میان محوطه دادگاه خانواده نیز شاهد ازدحام مردان و زنانی بود که به خیال خودشان به آخر خط زندگی مشترک رسیده بودند.
در طبقه اول دادگاه زوج جوانی ایستاده بودند که با دیدن سر و وضعشان تصور میکردی برای حضور در یک مراسم عروسی آمدهاند. دختر جوان که بسیار شیک و امروزی بود ناگهان شروع به فریاد زدن کرد و گفت: تو مرا به خاطر پول خواستی وگرنه دوست داشتن و عشق و عاشقی دروغ بود. همسرش با صدایی آهسته از او خواست آرام باشد و مدام میگفت مرسده جان آرام باش آبرویمان رفت اما دختر جوان بیتوجه به صحبتهای همسرش مدام گریه میکرد و میگفت: تو به من دروغ گفتی تو به خاطر اینکه من ارثیه پدریام را نگرفتم کتکم زدی من دیگه نمیتوانم با تو زندگی کنم همه این مشکلات هم به خاطر مادرت است که مدام تو را تحریک میکند.
پسر جوان گفت: اگر من گفتم ارث پدریات را بگیر چون حقت است باید بگیری.در حالی که بگومگو بین زوج جوان ادامه داشت، مدیر دفتر قاضی از اتاق بیرون آمد و با صدای بلند اعلام کرد شماره پرونده... که ساعت ۹ و نیم جلسه رسیدگی داشتن به دفتر اعلام حضور کنند...
قاضی در حال مطالعه پرونده بود و به محض ورود، مرسده روی صندلی نشست و با بغض گفت: آقای قاضی مادرشوهرم میخواهد زندگی ما را به هم بزند آنها دنبال پولهای پدر من بودند این آقا که همسر من است در کمال ناباوری و بی حرمتی در حالی که هنوز یک ماه از فوت پدر من نگذشته به خاطر حرف مادرش مرا کتک زده که برو ارثیه پدریات را بگیر. بعد چنان هقهق کنان زیر گریه زد که حالش بد شد.قاضی با نگاهی به مرسده و حال روحی او گفت: دخترم فکر کنم حالت خوب نیست عصبی و ناراحت هستی آرام باش و اجازه بده از همسرت سؤال کنم که ماجرا چیست؟
قاضی رو به محسن کرد و گفت توضیح بده ببینم چه اتفاقی افتاده؟ محسن هم نفس عمیقی کشید و گفت حاج آقا من و خانمم فامیل هستیم برخلاف برخی جوانان امروزی ما به روش سنتی ازدواج کردیم. چون مرسده دختر خوب و خوش اخلاقی بود، با هم به تفاهم رسیدیم اما بعد از ازدواج فهمیدم او بسیار حساس و زودرنج است.
جناب قاضی من الان وضعیت مالی خوبی ندارم وقتی پدر مرسده فوت کرد چون وضع مالی خوبی داشت فکر کردم حالا که یک ماه از فوتش گذشته او میتواند با گرفتن ارثیهاش کمکی به وضعیت زندگی ما کند. اما بعد از گفتن این حرف او شروع به داد و فریاد کرد و حالا هم برای طلاق آمده است.
در همین لحظه زن جوان با ناراحتی گفت: محسن لطفاً ساکت باش اصلاً به تو چه ربطی داره که راجع به مسائل خصوصی من و خانوادهام تصمیمگیری میکنی البته میدانم تو خودت چنین شخصیتی نداری مادرت به تو یاد داده است. در دوران عقد هم یکی دو بار مادرش حرفهایی زده و باعث دعوای من و محسن شده بود ولی من توجه نکرده بودم محسن اصلاً مرد زندگی نیست هر چه مادرش میگوید بدون چون و چرا قبول میکند.
محسن گفت: آقای قاضی من اشتباه کردم الان هم از همسرم عذرخواهی و از او خواهش میکنم مرا ببخشد و سر خانه و زندگیمان برگردیم.
مرسده با ناراحتی گفت: در این یک سال گذشته متوجه شدم تو دهنبین هستی و هر چه مادرت بگوید، همان است.
مردجوان که با شنیدن این حرف عصبانی شده بود گفت: اینقدر پای مادر مرا وسط نکش مادرم هیچ دخالتی در زندگی ما نکرده است اتفاقاً آنقدری که مادر و خواهر و خانواده تو در زندگی ما دخالت میکنند مادر من هیچ وقت چنین کاری نکرده است. آقای قاضی من هر وقت از سر کار آمدم همسرم خانه مادر و خالهاش بود حاج آقا من چیکار کنم با کی درد دل کنم مجبور بودم برم خونه مادرم و با اون حرف بزنم.
پس از چند دقیقهای قاضی رو به محسن کرد و گفت: عزیزان من چرا اینقدر درگیر مسائل حاشیهای هستین همین اول زندگی چرا زندگی رو تبدیل به میدان جنگ کردین مرسده که اشکهای صورتش را پاک کرده بود با نگاهی به حلقه درون دستش گفت حاج آقا من زندگیام را دوست دارم شوهرم را دوست دارم اما به شرطی که با من کنار بیاید و دیگر به حرفهای مادرش و دخالتهای او توجه نکند.با شنیدن این حرف مرد جوان ناگهان از جای خود بلند شد و گفت: توهین و بی احترامی هم حدی دارد حالا که این جوری شد تو باید با من کنار بیایی. اصلاً به جای اینکه ماهی چند میلیون تومان اجاره خانه بدهیم، به خانه مادرم میرویم و در آپارتمان طبقه بالای خانه آنها زندگی میکنیم وگرنه طلاقت میدهم.همین حرفها باعث شد دوباره جنجال و تنش بین مرسده و محسن بالا بگیرد. قاضی که با این رفتارها متوجه عمق فاجعه در زندگی مشترک زوج جوان شده بود، گفت: به جای این لجبازیهای بچهگانه ۲ ماه مستمر به واحد مشاوره بروید اگر مشکلتان حل نشد و نظر مشاور خانواده هم بر جدایی بود آن وقت حکم طلاق را صادر میکنم فعلاً بیایید این صورتجلسه را امضا کنید نوبت رسیدگی بعدی است.
امیرحسین صفدری/ کارشناس حوزه خانواده
این روزها دخالتهای بیجای اطرافیان، نبود بلوغ کافی برای ازدواج و استقلال مالی و شخصیتی باعث شده زوجهای جوان خیلی زود به طلاق رو بیاورند.در این پرونده مشاهده میکنید این زوج جوان به جای اینکه خودشان مشکلاتشان را حل کنند، پای دیگران را به زندگی مشترک باز کردند که این بزرگترین اشتباه آنها بوده است.همچنین محسن نباید چشمش به دنبال دارایی پدر مرسده باشد چرا که این یک موضوع کاملاً شخصی است او باید بداند در زندگی مشترک فقط باید با همسرش مشورت کند و به نظر و خواسته او احترام بگذارد نه اینکه هر چه مادرش بگوید بدون تفکر و بی چون و چرا بپذیرد و در مقابل مرسده هم باید برای زندگی مشترک خودش بیشتر وقت بگذارد و اولویت خود را زندگی مشترک بداند و با عشق زندگی را حفظ کند.
محسن و مرسده و دیگر زوجهای جوان باید بدانند که راجع به مسائل خصوصی زندگی مشترک ابتدا خود زوجین باید تصمیمگیری کنند و در صورتی که نتوانستند تصمیم مناسبی بگیرند از یک مشاور خانواده کمک گرفته و در آخر با خانوادهها مشورت کنند و از آنها فقط نظر مشورتی بخواهند از طرفی باید بدانند بحث و توهین، اوضاع زندگی زناشویی را خرابتر میکند.
حوادث جهان
11 کشته در مراسم حمل مجسمه هندوها
برخورد ارابه حامل مجسمه خدای هندو با سیم برق در هند منجر به مرگ 11 نفر از جمله دو کودک شد.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما از دهلی نو، این حادثه صبح چهارشنبه در ناحیه تانجاوور در ایالت تامیل نادو در جنوب هند در حالی رخ داد که در مراسم راهپیمایی هندوها که سالانه برگزار میشود و هزاران نفر از هندوهای منطقه در این مراسم شرکت میکنند ناگهان مجسمه روی ارابه یک معبد هندو با یک کابل انتقال برق برخورد کرد و بر اثر اتصالی برق یازده نفر جان باختند و پانزده نفر دیگر نیز زخمی شدند.پلیس اعلام کرد در بین جانباختگان دو کودک به چشم میخورد. زخمیها به بیمارستان انتقال داده شدهاند.