«ایران» از تکاپوی روزهای آخر مذاکرهکنندگان هستهای1+4 در وین گزارش میدهد
ایستگاه پایانی
تأکید دبیر شورایعالی امنیت ملی بر مختصات توافق احتمالی درحالی است که به نظر میرسد شمارش معکوس برای تعیینتکلیف گفتوگوهای وین آغاز شده است
تردیدی وجود ندارد که عدم توجه کافی برای پرانتزهای خالی باقیمانده سبب میشود بار دیگر درب برجام بر پاشنه قبلی بچرخد
کنگره و سنای امریکا «قانون مقابله با دشمنان امریکا از طریق تحریمها» موسوم به قانون «کاتسا» را تصویب کردند که با امضای ترامپ به یک قانون لازمالاجرا تبدیل شد
نامگذاری سپاه بهعنوان یک سازمان تروریستی، نقطه اوج سیاست ضد ایرانی امریکا در قالب تحریمهای «کاتسا» بود
گروه سیاسی/ تجربه تلخ بدعهدی امریکا، دستیابی به یک توافق قابل اتکا، متوازن و پایدار را به یک ضرورت مهم برای ایران تبدیل کرده است. این فحوای سخنان مهمی بود که علی شمخانی، دبیر شورایعالی امنیت ملی کشورمان روز گذشته در یک نشست ویژه با شماری از نمایندگان مجلس شورای اسلامی مطرح کرد. شمخانی در این نشست که بیتردید علت آن ورود مذاکرات به حساسترین مرحله است، با تأکید بر ضرورت حل سریع چند موضوع باقیمانده در مذاکرات که هنوز پیرامون آن توافقی حاصل نشده است، تأکید کرد: «راهبرد اصلی کشور در کنار تلاش برای رفع تحریمها، تمرکز بر ایجاد سازوکارهای بیاثر کردن ابزار تحریم است و خوشبختانه در این زمینه اقدامات بسیار خوبی انجام شده است.» تأکید دبیر شورایعالی امنیت ملی بر مختصات توافق احتمالی درحالی است که به نظر میرسد شمارش معکوس برای تعیینتکلیف گفتوگوهای وین آغاز شده و فرصت کمی برای کشورهای طرف مقابل باقی مانده تا اینبار فرصتسوزی نکنند و قدر فرصت را بدانند؛ این درحالی است که طرفین رسماً اعلام کردهاند توافقات مهمی حاصل شده اما برخی مسائل نیز باقی مانده است.
چند موضوع کم تعداد اما بسیار مهم
با افزوده شدن بر حساسیت مذاکرات، برخی محافل غربی با القای به شکست رسیدن گفتوگوهای جاری، جنگ روانی در وین را به بالاترین سطح ممکن به جریان انداختهاند. این گروهها میکوشند با روایتهای نادرست و یکجانبه و نیز تحلیلهای ناآگاهانه و بعضاً مغرضانه جدال دیپلماتیک وین را به سود امریکا و شرکای اروپاییاش تحتتأثیر قرار دهند. این روایتهای متناقض درحالی میان شبکههای اجتماعی دست به دست میشود که یک منبع دیپلماتیک در وین در گفتوگو با روزنامه «ایران»، ادعای شکست در مذاکرات را رد کرد و گفت: «برخلاف ادعایی که در شبکههای اجتماعی منتشر شده است، مذاکرات به هیچوجه با شکست و بنبست مواجه نشده است.» این منبع دیپلماتیک افزود: «سهشنبه شب تا پاسی از شب و همچنین صبح چهارشنبه نیز جلسات مفصلی میان هیأت ایرانی و طرفهای مقابل برگزار شده و هنوز هم بحثهای فشردهای در مورد چند موضوع کم تعداد اما بسیار مهم در جریان است.»
چه موضوعاتی باقی مانده است؟
منابع دیپلماتیک درحالی از باقی ماندن چند موضوع در مذاکرات جاری سخن میگویند که ناظران بر لزوم تمرکز ویژه به دو شرط مهم تهران درقبال رفع تحریمها مطابق برجام، یعنی راستیآزمایی و تضمین امریکا مبنی برخودداری از تکرار عهدشکنی پیرامون توافق، تأکید ویژهای دارند. بدونشک نادیده گرفتن و کمرنگ شدن اهمیت هر یک از این مطالبات، پیامدهایی را در پی خواهد داشت که اثر مستقیم آن، مناسبات اقتصادی ایران در عرصه بینالمللی را نشانه خواهد گرفت. پیشتر پیشبینی میشد که کشورهای مقابل در جریان مذاکرات جاری با پررنگ جلوه دادن یک مطالبه بکوشند سایر خواستههای ایران را نادیده بگیرند اما تردیدی وجود ندارد که عدم توجه کافی برای پرانتزهای خالی باقیمانده سبب میشود بار دیگر درب برجام بر پاشنه قبلی بچرخد و تحقق منافع و مصالح کشور را با تردید مواجه سازد.
تجربه؛ امضای کاغذی تضمین نیست
خاطره نهچندان خوشایند اجرای توافق هستهای در دوره باراک اوباما، رئیسجمهور پیشین امریکا، اهمیت پرداختن به موضوع راستیآزمایی را دوچندان میسازد؛ جایی که اوباما اگرچه روی کاغذ، فرمان رفع تحریمها را امضا کرد اما فاصله معنادار این فرمان با آنچه در صحنه واقعیت رخ نمود و به کارگیری همه ابزارهای اقتصادی، سیاسی و حقوقی از سوی امریکا برای حفظ ساختار تحریم و جلوگیری از انتفاع اقتصادی ایران، نشان داد که صرف اکتفا به یک امضا نمیتواند خواسته غایی کشورمان را محقق سازد.
از دیگر خواستههای تهران که انتظار میرود دولت امریکا برای آن تدبیر قابلتوجهی اندیشیده باشد، ارائه راهکارهایی است که مانع از تکرار خروج یکجانبه از توافق احتمالی شود. پیشتر «جو بایدن»، رئیسجمهور امریکا ادعا کرده بود که در صورت احیای توافق هستهای، این دولت به آن وفادار خواهد ماند اما نمیتواند درباره سایر دولتهای احتمالی بعد از خود تضمینی به ایران بدهد؛ ادعایی که «بایدن» بر مبنای آن کوشیده مسئولیت هر خطای احتمالی از سوی دولتهای بعدی را از دوش خود بردارد و تهران را با پیشامدهای احتمالی تنها بگذارد.
شاید جانکلام این بحث در این سخن «میخائیل اولیانف»، نماینده روسیه در مذاکرات خلاصه شود که در پاسخ به ادعاهای «ریچارد گلدبرگ»، تحلیلگر امریکایی که خواستار برخورد دولت امریکا با نقشآفرینی منطقهای ایران شده بود، گفت: «بعضیها نمیخواهند از شکست سیاست فشارحداکثری درس بگیرند. ایرانیها کاملاً حق دارند که تضمینهایی را درخصوص عدم تکرار این ماجراجویی فاجعهبار (خروج امریکا از برجام) بخواهند.»
لزوم رفع تحریمهای «کاتسا»
راستیآزمایی و ارائه ضمانتهای قابل اتکا متناظر با موضوع رفع تحریمهای مطرح است که امریکا پیشتر در قالب توافق هستهای و نیز به بهانههای دیگر علیه ایران به تصویب رسانده است. ترامپ پس از خروج از توافق هستهای، علاوه بر بازگرداندن تحریمهای برجامی بهرغم تعهداتی که کشورش در قالب این توافق پذیرا شده بود، مجموعه تحریمهای جدیدی را به تصویب رساند که میکوشید با بهرهگیری از آنها اهداف اعلامی خود یعنی فروپاشی اقتصاد ایران را به مرحله اجرا درآورد. در امتداد اجرای این سیاست بود که کنگره و سنای امریکا «قانون مقابله با دشمنان امریکا از طریق تحریمها» موسوم به قانون «کاتسا» را تصویب کردند که با امضای ترامپ به یک قانون لازمالاجرا تبدیل شد. این درحالی بود که در بخشی از این قانون، امریکا بدون اتکا به مدارک قابل استناد، ایران را متهم به داشتن فعالیتهای هستهای نظامی میکرد؛ اتهامی که پیشتر واهی بودن آن در قالب پرونده «پیامدی» به اثبات رسیده بود. با این وجود امریکا با نادیده گرفتن این پیشینه، تحریمهای مضاعفی را نسبت به برنامه موشکی ایران که تنها در قالب دکترین دفاعیاش جریان داشت، به تصویب رساند. نامگذاری نیروی نظامی سپاه بهعنوان یک سازمان تروریستی، نقطه اوج سیاست ضد ایرانی امریکا در قالب تحریمهای «کاتسا» بود؛ جایی که این کشور نیروی نظامی رسمی یک کشور را رسماً تروریست نامید. از این رو قابل انتظار است که ایران در شرایطی که امریکا برای خود چارهای جز بازگشت به برجام نمیبیند، رفع این دسته از تحریمهای مغایر با برجام را نیز در قالب اصلیترین خواسته خود پیگیری کند.
هشتگ پایان مذاکره
دو پیام توئیتری «استفانی القاق»، مذاکرهکننده ارشد انگلیس در مذاکرات وین و «فیلیپ اررا»، مدیرکل امور سیاسی و مسائل امنیتی وزارت خارجه فرانسه با هشتگ «مرحله پایانی مذاکرات وین» که روز گذشته منتشر شد، نشان داد که دیپلماتها روزهای واپسین را در وین سپری میکنند. لحظاتی سرنوشتساز که بر میزان حساسیتها افزوده است. در همین حال «اردوپوینت اولاف شولتز»، صدراعظم آلمان که روز گذشته برای دیدار با مقامات رژیمصهیونیستی به فلسطین اشغالی سفر کرده بود، با بیان اینکه آنچه میخواهیم این است که در وین توافقی حاصل شود، افزود: «اکنون زمان تصمیمگیری فرارسیده است. این کار نباید بیش از این به تعویق بیفتد و نمیتواند هم بیش از این به تعویق بیفتد.»
از سوی دیگر«رافائل گروسی»، مدیرکل آژانس بینالمللی اتمی هم در گفتوگو با خبرنگاران ابراز خوشبینی کرد که میتوان در زمینه مسائل مهم پادمانی با ایران به پیشرفت دست یافت. او در زمینه سفر به تهران گفت که احتمال هرچیزی وجود دارد.
اهمیت بسته شدن پروندههای ادعایی
ابراز خوشبینی مدیرکل آژانس از پیشرفت احتمالی در روند همکاری با ایران از آن جهت حائزاهمیت است که ایران از کشورهای مذاکرهکننده خواسته هر توافق احتمالی پیرامون برجام باید با بسته شدن پرونده ادعاهای سیاسی علیه ایران همراه باشد. این خواسته به اندازهای اهمیت داشت که رئیسجمهور کشورمان آن را در گفتوگوی اخیرش با «امانوئل مکرون»، همتای فرانسویاش مطرح کرد. از این رو یکی دیگر از موضوعات باقیمانده روی میز به این مهم اختصاص یافته و ضرورت ورود آژانس به این پرونده را پیش آورده است.
«ایران» از اهمیت اعتراف رسانههای غربی درباره افزایش صادرات نفت ایران نسبت به پیش از برجام، گزارش میدهد
وقتی «راهحل»، خارج از مذاکره بود
گروه سیاسی/ خبر افزایش صادرات نفتی ایران به چین بهعنوان بزرگترین واردکننده نفت جهان نسبت به دوره پیش از تحریمها در حالی طی روزهای گذشته از سوی خبرگزاری امریکایی رویترز منتشر شد که مذاکرات احیای توافق هستهای در وین به مراحل سرنوشتساز خود رسیده است.
مذاکراتی که گرچه در بطن خود هدف رفع تحریمهای امریکایی را جستوجو میکند اما نگاهی به واقعیات جاری و خبرهایی که از استمرار فروش نفت ایران حکایت میکند، یادآور آن است که کشورمان با وجود تلاش برای لغو همه تحریمهای برجامی و فرابرجامی در مذاکرات جاری وین، توانسته تیزی حربه اقتصادی امریکا در زمینه فروش نفت را با اتکا به یافتن راهکارهای قابل اجرا، عملاً بیاثر کند. چه آنکه تبدیل ایران از واردکننده بنزین به صادرکننده آن و ساخت بزرگترین پالایشگاه میعانات گازی دنیا در اوج تحریمها نیز نشان داد که کارکرد راهبرد «بیاثر کردن تحریمها» نسبت به راهبرد «لغو تحریمها»، نتایج غیرقابل مقایسهای برای کشور به همراه داشته باشد.
افتضاح در راهبرد تحریمی
امریکا بعد از خروج یکجانبه از برجام، کوشید نفت ایران را که اصلیترین منبع درآمد آن به شمار میآمد، هدف قرار دهد و به اذعان رسمی مقامات خود، قصد داشت آن را به صفر برساند و به طور کامل از بازارهای جهانی حذف کند. اما آمار صادرات نفتی ایران در ماههای اخیر نشان داده که امریکا تا چه اندازه در تحقق هدف غایی خود با ناکامی روبهرو شده است. چه آنکه چند ماه پیشتر و قبل از انتشار خبر اخیر رویترز، سازمان کشورهای صادرکننده نفت موسوم به «اوپک»، در گزارشی که مردادماه گذشته منتشر کرد، از رشد چشمگیر قیمتهای جهانی نفت، از جمله نفت ایران در ۷ ماهه سالجاری میلادی خبر داده و اعلام کرد که صادرات نفت ایران نیز 2 برابر شده است.
به این ترتیب تحریمهای امریکایی در حالی کاهش چشمگیر صادرات نفت ایران را دنبال میکرد که ایران در مواجهه با آن، رویکردی در پیش گرفت که بر مبنای آن از یک سو کوشید با یافتن راهکارهای جدید، نفت خود را به دست مشتریان اصلی آسیاییاش برساند و از سوی دیگر با طراحی یک اقتصاد بدون نفت، همه انگارههای ذهنی سیاستمداران غربی را برای فروریختن پایههای اقتصادی کشور بر هم بزند. امری که عملاً یک اهرم مؤثر برای کمک به اقتصاد در حال مبارزه با کارزار به اصطلاح فشار حداکثری امریکا را برای تهران فراهم کرد.
روغن ریخته «رفع تحریم نفتی»؟
این چنین بود که وقتی مذاکرات احیای برجام با آغاز به کار دولت سیزدهم کلید خورد، دیگر این ایران نبود که باید برای تعیین تکلیف زودهنگام مذاکرات عجله به خرج میداد. اگرچه هیأت ایرانی لغو فوری تحریمها را برای قرار دادن مناسبات مالی کشورمان در مسیر عادی خود در دستور کار خود قرار داد، اما این خواسته اینک به پشتوانه تدابیر پیشگفته، بیشترین احتمال را برای برآورده شدن پیدا کرده است. خاصه آنکه دیگر این واقعیت محرز شده که امریکا حداکثر تحریمهای ممکن را برای ایجاد فشار بر ایران به خدمت گرفته و تاکنون حاصلی جز شکست و اجبار برای بازگشت به توافق هستهای نیافته است. از اینرو افزایش بیسابقه صادرات نفت و توسعه سیاست غیرنفتی ایران از آن دست گزارههایی است که دولت امریکا باید در فرایند چانهزنیهای حساس وین از ذهن خود دور نگه ندارد؛ چه آنکه دبیر شورایعالی امنیت ملی کشورمان نیز در اثنای این مذاکرات خطاب به طرفهای غربی عنوان کرد که فروش نفت ایران و بازگشت پول آن به شرایط مناسب و غیرقابل بازگشتی رسیده است. نمیشود برای امتیازگیری، قول رفع تحریمی را داد که بیاثر شده است و از همین رو نشان داد که روغن ریخته «رفع تحریم نفتی» دیگر نه خریدار دارد و نه بهعنوان امتیاز در مذاکرات لحاظ میشود.