نسخه Pdf
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محمدقاسم فروغی دبیر علمی نوزدهمین دوره انتخاب بهترین کتاب سال دفاع مقدس در گفتوگو با «ایران»:
جشنواره کتاب سال دفاع مقدس در ایستگاه آخر
مرجان قندی
خبرنگار
نوزدهمین دوسالانه انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس اسفندماه جاری برگزار و آثار برتر این دوره معرفی خواهند شد. درپی فراخوان دبیرخانه نوزدهمین دوره انتخاب بهترین کتاب سال دفاع مقدس در تیر ماه گذشته آثار منتشره درسالهای ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ دراین حوزه جهت ارزیابی و داوری به دبیر خانه ارسال شد و هیأت داوران با شعار این دوره از جشنواره «حفظ هویت ملی و انتخاب آثار فاخر» بلافاصله کار بررسی آثار رسیده را آغاز کرد. انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس در زمینههای مختلف، با هدف ارج نهادن به تلاش فعالان عرصه فرهنگ و ادب پایداری وحمایت از نشر فرهنگ دفاع مقدس و مقاومت، همچنین تقدیر از پدید آورندگان آثار مکتوب با موضوع «اقتدار» و «عزت ملی» و تبیین مباحث نظری ادبیات دفاع مقدس و مقاومت بینالملل اسلامی هر دو سال یک بار برگزار میشود. مسئولیت دبیر علمی این رویداد مهم برعهده محمدقاسم فروغی جهرمی گذاشته شده است که سابقه طولانی در داوری و دبیری رویدادهای ادبی ازجمله انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس را دارد. برای اطلاع از کم و کیف نوزدهمین دوسالانه انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس و نحوه برگزاری این دوره، «ایران» گفتوگویی با ایشان انجام داده است که شرح آن را در ادامه میخوانید.
در این دوره از جشنواره چند عنوان کتاب جهت داوری به دبیرخانه رسیده و در مقایسه با دورههای قبل به لحاظ کمی و کیفی چه تفاوتهایی دارد؟
انتخاب کتاب سال دفاع مقدس جریان مستمری است که سرچشمه آن بیپایان و مسیر آن با فراز و فرودهای بسیاری همراه بوده است. در هر دوره تلاشهایی صورت میگیرد تا بنا به مقتضیات و نیازهایی که برای هر زمینه وجود دارد، آثار انتخاب و معرفی شوند. ممکن است در دورهای برحسب نیاز ژانرهای؛ «زندگینامه»، «خاطره» یا «داستان کوتاه» مورد توجه باشد و در دورهای دیگر تأکید بر «زندگینامه داستانی»، «شعر»، «رمان» و یا «دست نوشتهها» باشد. بنابراین این فراز و فرودها نه از بابت کم شدن انگیزه یا بیتوجهی به اصل موضوع است، بلکه با سیاستگذاریهای مشوقانه سعی بر تولید بهتر و بیشتر توسط پدیدآورندگان است.این روند در طول دورههای برگزاری کتاب سال دفاع مقدس اعمال شده و میشود. از جهت کمی گاهی مجموع آثار دریافتی به هزار عنوان هم نرسیده و سالهایی بیشتر بوده است. درسالهای اخیر جشنواره با ارسال بیش از یک هزار و 500 عنوان کتاب مورد استقبال قرار گرفته است که با توجه به شرایط خاص کشور در دوران کرونا و کمبودهای ناشی از تحریم، میزان قابل توجهی است. اگرچه با تأکید رهبری برای صد برابر شدن تولید کتاب در این حوزه هنوز فاصله بسیاری وجود دارد. روند رو به رشد تعداد آثار شرکت داده شده در نوزدهمین دوره کتاب سال دفاع مقدس، حکایت از توجه ناشران و نویسندگان به این حوزه برای خلق اثر دارد. در این دوره بیش از ۳ هزار و ۵۰۰ عنوان کتاب در ۲۰زمینه به دبیرخانه جشنواره ارسال و مورد بررسی و داوری قرار گرفت. در این جا لازم به ذکر است که دربخش مستند تعداد عناوین، نسبت به دوره قبل افزایش خوبی داشته و در گروه هنر متأسفانه تعداد آثار کاهش داشته است.
ملاک و معیار برای انتخاب بهترین کتاب سال دفاع مقدس از سوی داوران جشنواره برآمده از چه الگویی است و هدفگذاری دبیرخانه در این جهت از چه سمت و سویی پیروی میکند؟
جشنواره هر دوره هدفگذاریهای خود در آن دوره را با طرح چند شعار بروز میدهد. «هویت ملی و انتخاب اثر فاخر» شعارهای محوری دوره نوزدهم است که به نوعی رویکرد جشنواره در این دوره را نشان میدهد. کما اینکه در دوره هفدهم «پاسداشت ثروت ملی» ودر دوره هجدهم «انتخاب اثر شاخص» شعار آنها بود. در این دوره نیز جمع کامل شده شعارهای دو دوره قبل بهعنوان شعار جشنواره تعیین و اعلام شد. بنابراین داوران میبایست با مدنظر قراردادن شعار و مؤلفههای آن کار داوری را انجام دهند.لذا برای تعیین شعار برای هر دوره نشستهای متعددی با حضور کارشناسان برگزار شده واعلام میشود تا کار داوری با محوریت آن شعار شکل گیرد. البته هدف از برگزاری این نشستها و برگزاری اصل جشنواره همگی در جهت تکریم و تجلیل از پدیدآورندگان عرصه کتاب دفاع مقدس است. ما معتقدیم با این اقدامات؛ نیازها و ضرورتهای عرضه نشر فرهنگ دفاع مقدس به نحو مؤثری سامان یافته و مسائلی همچون تأثیرگذاری برکمیت و کیفیت آثار تولیدی، همسطحسازی زمینهها وموضوعات به دست آمده و توجه به مسائل حاشیهای عرصه نشرکتاب دفاع مقدس، همانند؛ کتابداری، تقویت نقد و منتقد، پیدایش نویسنده پرکار، تقویت روحیه پژوهشگری و ایجاد کتابخانههای فعال تخصصی با این موضوع نیز خود به خود تقویت میشوند. ایجاد همافزایی و همگرایی در میان ناشران و عوامل دست اندر کار تولید آثار مکتوب دفاع مقدس از دیگر اهداف جشنواره است که همواره مسئولانه پیگیری شده است. لازم میدانم یادآور شوم که این نوع کار با این حجم، کیفیت و حساسیت در نوع خود در کشور بینظیر است، چرا که با برکاتی که این کار از ماحصل ۱۸ دوره قبل داشته و با بهرهمندی از نظرات و دیدگاههای صاحبان فکر و اندیشه و ایجاد شبکه فعال در موضوع کتاب دفاع مقدس همچنین بهوجود آوردن حساسیتهای مؤثر، خود بهعنوان یک فعالیت استاندارد میتواند مورد الگو برای سایر دستگاههای فرهنگی قرار گیرد.
شعار«هویت ملی و انتخاب اثر فاخر» که شعاراین دوره از جشنواره انتخاب بهترین کتاب سال دفاع مقدس اعلام شده با چه رویکردی انتخاب شده است؟
هر کاراصولی بایستی با هدفگذاری و با رویکردی درخور توجه همراه باشد تا تلاشها به ثمر رسیده و بهره دهد. اینکه فکر کنیم تعدادی کتاب جمع میشود، بعد از بین آنها کتابی انتخاب میشود! تفکر درستی نیست. وتلقی ای نادرست است. بویژه آنکه چون عرصه دفاع مقدس یک حوزه معرفتی و معنایی است، اگر روال تعیین چشم اندازرا در نظر نگیریم به اصل موضوع جفا شده است. جفا در حق رزمندگان، ایثارگران، شهدا و همه کسانی که در دفاع مقدس به تعالی میاندیشیدند و برای اهداف بلند دینی، انسانی و ملی هستی خود را فدا کردند. بنابراین هرفعالیتی درحوزه دفاع مقدس بایستی چشماندازی محتوایی را دنبال کند. از اینرو هر کتابی که برای دوره هشت ساله جنگ عراق علیه ایران نوشته میشود، گرچه کاری قابل تکریم است اما اگر به جنبههای موفق و باورها و ارزشهای نهفته در دفاع مقدس اشاره نداشته باشد، مسلماً از عرصه معنایی دفاع مقدس خارج خواهد بود.
ما باید عرصهها را تفکیک کنیم، بار معنایی را درک کنیم، آموزهها را اعتبار ببخشیم، رزمنده، ایثارگر و جانباز را در اقتدار فرهنگیاش ببینیم، روحیه قدسی و ملکوتی رزمندگان را از یاد نبریم، اشارات عرفانی و سوز و گدازهای شبانه آنان نباید فراموش شود، خلوتها و شب بیداریها، راز و نیازآنان بایستی در کارهای تولیدی دیده شوند. این ضرورتها و ویژگیها ایجاب میکند که ما به مؤلفهها و محورهایی در کار بیندیشیم که اساس و قوام وجودی ملت ما را شکل میدهد. بنابراین شعار «هویت ملی» برگرفته از تأکیدات رهبر معظم است که در سالهای متمادی بر آن اصرار کرده و تأکید دارند: «تولیدات دفاع مقدس تقویت پایههای انقلاب است، تقویت هویت ملی است.» و در جای دیگری میگویند: «همه دنیای استکبار جمع شدند تا این هویت را انکار کنند...» بنابراین اصل و اساس فعالیتهای تولیدی بویژه کتاب در موضوع دفاع مقدس باید توجه به «هویت ملی» باشد که پایه و رکن فرهنگی و اعتباری ملت ما در همیشه تاریخ خواهد بود. البته ناگفته نگذاریم که برای رفع سوءتفاهمهای برخی عزیزان، رهبری درخصوص هویت ملی به سه مؤلفه مهم: «تاریخ، اسلام و انقلاب اسلامی» اشاره دارند که باید بهعنوان عمق هویتی ما در مورد این سه مؤلفه گفتمانسازی شود. همچنین ایشان بر تولید آثار فاخر نیز اشاره داشتهاند. این است که «انتخاب آثار فاخر» نیز جزو اصول داوری این دوره قرار گرفت و داوران با رعایت این موارد کارشان را به انجام رساندند.
معرفی برگزیدگان نوزدهمین دوره انتخاب کتاب دفاع مقدس چه زمانی وبا توجه به شرایط کرونایی به چه نحوی برگزار خواهد شد؟
طبق برنامهریزیهای انجام شده قرار است دریکی از روزهای نیمه اول اسفند ماه امسال مراسم معرفی آثار برتر برگزار شود. البته اگر شرایط و موقعیت کرونایی اجازه دهد. ما در این دوره تلاش داریم تا به انتخاب اثر فاخر برسیم. ممکن است در برخی از موضوعات به این هدف نائل نشویم، اما اگر کیفیت کار در حد قابل قبولی باشد، شاید کتابهایی را با عنوان آثار شایسته تقدیر اعلام کنیم. همچنین ممکن است بهدلیل شرایط کرونایی آثار برتر بتدریج و به مرور زمان در هر بخش و گروه تعیین و اعلام شوند. در مورد جوایز هم در حال رایزنی هستیم که تا حد امکان سطح جوایز را افزایش دهیم. این امر بستگی به اهتمام و تلاش آقای بایرامی رئیس سازمان ادبیات و تاریخ بنیاد حفظ آثار دارد که این روزها سخت پیگیر این موضوع است. امیدواریم درنتیجه تلاشهای ایشان سطح جوایز و تقدیرها افزایش یافته و درخور توجه باشد.
آیا در نوبت برگزاری جشنواره تغییری پیشبینی نشده است؟
چرا، از سال آینده دوره دو سالانه بهصورت هرساله برگزار خواهد شد تا بتوانیم اهداف فرهنگی از این جشنوارهها را بهتر دنبال نماییم.
خبرنگار
نوزدهمین دوسالانه انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس اسفندماه جاری برگزار و آثار برتر این دوره معرفی خواهند شد. درپی فراخوان دبیرخانه نوزدهمین دوره انتخاب بهترین کتاب سال دفاع مقدس در تیر ماه گذشته آثار منتشره درسالهای ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ دراین حوزه جهت ارزیابی و داوری به دبیر خانه ارسال شد و هیأت داوران با شعار این دوره از جشنواره «حفظ هویت ملی و انتخاب آثار فاخر» بلافاصله کار بررسی آثار رسیده را آغاز کرد. انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس در زمینههای مختلف، با هدف ارج نهادن به تلاش فعالان عرصه فرهنگ و ادب پایداری وحمایت از نشر فرهنگ دفاع مقدس و مقاومت، همچنین تقدیر از پدید آورندگان آثار مکتوب با موضوع «اقتدار» و «عزت ملی» و تبیین مباحث نظری ادبیات دفاع مقدس و مقاومت بینالملل اسلامی هر دو سال یک بار برگزار میشود. مسئولیت دبیر علمی این رویداد مهم برعهده محمدقاسم فروغی جهرمی گذاشته شده است که سابقه طولانی در داوری و دبیری رویدادهای ادبی ازجمله انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس را دارد. برای اطلاع از کم و کیف نوزدهمین دوسالانه انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس و نحوه برگزاری این دوره، «ایران» گفتوگویی با ایشان انجام داده است که شرح آن را در ادامه میخوانید.
در این دوره از جشنواره چند عنوان کتاب جهت داوری به دبیرخانه رسیده و در مقایسه با دورههای قبل به لحاظ کمی و کیفی چه تفاوتهایی دارد؟
انتخاب کتاب سال دفاع مقدس جریان مستمری است که سرچشمه آن بیپایان و مسیر آن با فراز و فرودهای بسیاری همراه بوده است. در هر دوره تلاشهایی صورت میگیرد تا بنا به مقتضیات و نیازهایی که برای هر زمینه وجود دارد، آثار انتخاب و معرفی شوند. ممکن است در دورهای برحسب نیاز ژانرهای؛ «زندگینامه»، «خاطره» یا «داستان کوتاه» مورد توجه باشد و در دورهای دیگر تأکید بر «زندگینامه داستانی»، «شعر»، «رمان» و یا «دست نوشتهها» باشد. بنابراین این فراز و فرودها نه از بابت کم شدن انگیزه یا بیتوجهی به اصل موضوع است، بلکه با سیاستگذاریهای مشوقانه سعی بر تولید بهتر و بیشتر توسط پدیدآورندگان است.این روند در طول دورههای برگزاری کتاب سال دفاع مقدس اعمال شده و میشود. از جهت کمی گاهی مجموع آثار دریافتی به هزار عنوان هم نرسیده و سالهایی بیشتر بوده است. درسالهای اخیر جشنواره با ارسال بیش از یک هزار و 500 عنوان کتاب مورد استقبال قرار گرفته است که با توجه به شرایط خاص کشور در دوران کرونا و کمبودهای ناشی از تحریم، میزان قابل توجهی است. اگرچه با تأکید رهبری برای صد برابر شدن تولید کتاب در این حوزه هنوز فاصله بسیاری وجود دارد. روند رو به رشد تعداد آثار شرکت داده شده در نوزدهمین دوره کتاب سال دفاع مقدس، حکایت از توجه ناشران و نویسندگان به این حوزه برای خلق اثر دارد. در این دوره بیش از ۳ هزار و ۵۰۰ عنوان کتاب در ۲۰زمینه به دبیرخانه جشنواره ارسال و مورد بررسی و داوری قرار گرفت. در این جا لازم به ذکر است که دربخش مستند تعداد عناوین، نسبت به دوره قبل افزایش خوبی داشته و در گروه هنر متأسفانه تعداد آثار کاهش داشته است.
ملاک و معیار برای انتخاب بهترین کتاب سال دفاع مقدس از سوی داوران جشنواره برآمده از چه الگویی است و هدفگذاری دبیرخانه در این جهت از چه سمت و سویی پیروی میکند؟
جشنواره هر دوره هدفگذاریهای خود در آن دوره را با طرح چند شعار بروز میدهد. «هویت ملی و انتخاب اثر فاخر» شعارهای محوری دوره نوزدهم است که به نوعی رویکرد جشنواره در این دوره را نشان میدهد. کما اینکه در دوره هفدهم «پاسداشت ثروت ملی» ودر دوره هجدهم «انتخاب اثر شاخص» شعار آنها بود. در این دوره نیز جمع کامل شده شعارهای دو دوره قبل بهعنوان شعار جشنواره تعیین و اعلام شد. بنابراین داوران میبایست با مدنظر قراردادن شعار و مؤلفههای آن کار داوری را انجام دهند.لذا برای تعیین شعار برای هر دوره نشستهای متعددی با حضور کارشناسان برگزار شده واعلام میشود تا کار داوری با محوریت آن شعار شکل گیرد. البته هدف از برگزاری این نشستها و برگزاری اصل جشنواره همگی در جهت تکریم و تجلیل از پدیدآورندگان عرصه کتاب دفاع مقدس است. ما معتقدیم با این اقدامات؛ نیازها و ضرورتهای عرضه نشر فرهنگ دفاع مقدس به نحو مؤثری سامان یافته و مسائلی همچون تأثیرگذاری برکمیت و کیفیت آثار تولیدی، همسطحسازی زمینهها وموضوعات به دست آمده و توجه به مسائل حاشیهای عرصه نشرکتاب دفاع مقدس، همانند؛ کتابداری، تقویت نقد و منتقد، پیدایش نویسنده پرکار، تقویت روحیه پژوهشگری و ایجاد کتابخانههای فعال تخصصی با این موضوع نیز خود به خود تقویت میشوند. ایجاد همافزایی و همگرایی در میان ناشران و عوامل دست اندر کار تولید آثار مکتوب دفاع مقدس از دیگر اهداف جشنواره است که همواره مسئولانه پیگیری شده است. لازم میدانم یادآور شوم که این نوع کار با این حجم، کیفیت و حساسیت در نوع خود در کشور بینظیر است، چرا که با برکاتی که این کار از ماحصل ۱۸ دوره قبل داشته و با بهرهمندی از نظرات و دیدگاههای صاحبان فکر و اندیشه و ایجاد شبکه فعال در موضوع کتاب دفاع مقدس همچنین بهوجود آوردن حساسیتهای مؤثر، خود بهعنوان یک فعالیت استاندارد میتواند مورد الگو برای سایر دستگاههای فرهنگی قرار گیرد.
شعار«هویت ملی و انتخاب اثر فاخر» که شعاراین دوره از جشنواره انتخاب بهترین کتاب سال دفاع مقدس اعلام شده با چه رویکردی انتخاب شده است؟
هر کاراصولی بایستی با هدفگذاری و با رویکردی درخور توجه همراه باشد تا تلاشها به ثمر رسیده و بهره دهد. اینکه فکر کنیم تعدادی کتاب جمع میشود، بعد از بین آنها کتابی انتخاب میشود! تفکر درستی نیست. وتلقی ای نادرست است. بویژه آنکه چون عرصه دفاع مقدس یک حوزه معرفتی و معنایی است، اگر روال تعیین چشم اندازرا در نظر نگیریم به اصل موضوع جفا شده است. جفا در حق رزمندگان، ایثارگران، شهدا و همه کسانی که در دفاع مقدس به تعالی میاندیشیدند و برای اهداف بلند دینی، انسانی و ملی هستی خود را فدا کردند. بنابراین هرفعالیتی درحوزه دفاع مقدس بایستی چشماندازی محتوایی را دنبال کند. از اینرو هر کتابی که برای دوره هشت ساله جنگ عراق علیه ایران نوشته میشود، گرچه کاری قابل تکریم است اما اگر به جنبههای موفق و باورها و ارزشهای نهفته در دفاع مقدس اشاره نداشته باشد، مسلماً از عرصه معنایی دفاع مقدس خارج خواهد بود.
ما باید عرصهها را تفکیک کنیم، بار معنایی را درک کنیم، آموزهها را اعتبار ببخشیم، رزمنده، ایثارگر و جانباز را در اقتدار فرهنگیاش ببینیم، روحیه قدسی و ملکوتی رزمندگان را از یاد نبریم، اشارات عرفانی و سوز و گدازهای شبانه آنان نباید فراموش شود، خلوتها و شب بیداریها، راز و نیازآنان بایستی در کارهای تولیدی دیده شوند. این ضرورتها و ویژگیها ایجاب میکند که ما به مؤلفهها و محورهایی در کار بیندیشیم که اساس و قوام وجودی ملت ما را شکل میدهد. بنابراین شعار «هویت ملی» برگرفته از تأکیدات رهبر معظم است که در سالهای متمادی بر آن اصرار کرده و تأکید دارند: «تولیدات دفاع مقدس تقویت پایههای انقلاب است، تقویت هویت ملی است.» و در جای دیگری میگویند: «همه دنیای استکبار جمع شدند تا این هویت را انکار کنند...» بنابراین اصل و اساس فعالیتهای تولیدی بویژه کتاب در موضوع دفاع مقدس باید توجه به «هویت ملی» باشد که پایه و رکن فرهنگی و اعتباری ملت ما در همیشه تاریخ خواهد بود. البته ناگفته نگذاریم که برای رفع سوءتفاهمهای برخی عزیزان، رهبری درخصوص هویت ملی به سه مؤلفه مهم: «تاریخ، اسلام و انقلاب اسلامی» اشاره دارند که باید بهعنوان عمق هویتی ما در مورد این سه مؤلفه گفتمانسازی شود. همچنین ایشان بر تولید آثار فاخر نیز اشاره داشتهاند. این است که «انتخاب آثار فاخر» نیز جزو اصول داوری این دوره قرار گرفت و داوران با رعایت این موارد کارشان را به انجام رساندند.
معرفی برگزیدگان نوزدهمین دوره انتخاب کتاب دفاع مقدس چه زمانی وبا توجه به شرایط کرونایی به چه نحوی برگزار خواهد شد؟
طبق برنامهریزیهای انجام شده قرار است دریکی از روزهای نیمه اول اسفند ماه امسال مراسم معرفی آثار برتر برگزار شود. البته اگر شرایط و موقعیت کرونایی اجازه دهد. ما در این دوره تلاش داریم تا به انتخاب اثر فاخر برسیم. ممکن است در برخی از موضوعات به این هدف نائل نشویم، اما اگر کیفیت کار در حد قابل قبولی باشد، شاید کتابهایی را با عنوان آثار شایسته تقدیر اعلام کنیم. همچنین ممکن است بهدلیل شرایط کرونایی آثار برتر بتدریج و به مرور زمان در هر بخش و گروه تعیین و اعلام شوند. در مورد جوایز هم در حال رایزنی هستیم که تا حد امکان سطح جوایز را افزایش دهیم. این امر بستگی به اهتمام و تلاش آقای بایرامی رئیس سازمان ادبیات و تاریخ بنیاد حفظ آثار دارد که این روزها سخت پیگیر این موضوع است. امیدواریم درنتیجه تلاشهای ایشان سطح جوایز و تقدیرها افزایش یافته و درخور توجه باشد.
آیا در نوبت برگزاری جشنواره تغییری پیشبینی نشده است؟
چرا، از سال آینده دوره دو سالانه بهصورت هرساله برگزار خواهد شد تا بتوانیم اهداف فرهنگی از این جشنوارهها را بهتر دنبال نماییم.
یادکردی از طلبه شهید محمدعلی محمدی
مهتاب گمنام
سمیه مظاهری
خبرنگار
طلبه شهید محمدعلی محمدی، چهرهای ملکوتی و روحی پاک و بیآلایش داشت؛ برای خودش قبر کنده بود و شبها در آن عبادت میکرد؛ گویی میدانست که پیکر زخم خوردهاش قرار است سالها جایی دور از خانه و کاشانه بیقرار بماند. منطقه زیر آتش مستقیم دشمن بود که شهید شد به همین خاطر نتوانستند پیکر او و تخریبچی شهید «حمیدرضا قربانی» را به عقب بازگردانند. شهید محمدعلی محمدی 18 اسفند 1363 هنگام شناسایی مواضع دشمن در منطقه سومار و جایی موسوم به «کانی شیخ» بر اثر انفجار مین به شهادت رسید. سردار شهید علی خوش لفظ، دوست صمیمی او که کمی عقبتر به کمین نشسته بود؛ شاهد این صحنه بود، اما نتوانست به او کمک کند زیرا سایر نیروهای اطلاعات که در همان حوالی حضور داشتند به خطر میافتادند. پیکر غرق در خون محمدعلی در منطقه سومار ماند تا اینکه سال 1378 در عملیات تفحص، شناسایی شد و رجعت کرد و در گلزار شهدای همدان آرام گرفت.علی خوش لفظ را خیلیها میشناسند؛ راوی کتاب «وقتی مهتاب گم شد»، اما «مهتاب» سالهاست که پشت پرده مانده است؛ غربتی عجیب که بر مظلومیت او افزوده است. شاید چون گمنامی، منش «محمدعلی» بود و همه کارهایش را خالصانه انجام میداد؛ حتی در عکسهای به جای مانده از روزهای جنگ هم جای خالی او دیده میشود.مهتاب گمنام قصه حمید حسام، عزیزدردانه و تک پسر خانواده بود و به همه گفته بود که در جبهه، کار فرهنگی میکند تا خیالشان راحت باشد در حالیکه نیروی اطلاعات و شناسایی بود و با سردار شهید علی چیت سازیان، نابغه اطلاعات، عملیات جنگ کار میکرد.طلبه شهید محمدعلی محمدی فرزند سلیمان و پروانه 27 خرداد 1343 در سنندج به دنیا آمد. پدر و مادرش اصالتا اهل بیجار و هر دو پرستار بودند و یک سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی به همدان مهاجرت کردند.این مهاجرت نقطه عطفی در زندگی محمدعلی بود و شخصیت انقلابی او از همان زمان شکل گرفت. در دبیرستان به کمک دوستانش، اتحادیه انجمنهای اسلامی را راهاندازی کرد و شبانه روز برای مقابله با شبهه افکنی گروههای مخالف با انقلاب تلاش میکرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، لباس طلبگی بر تن کرده و همزمان با تحصیل در حوزه علمیه تهران و قم در جبهه نبرد حضور یافت.
هرگز ندیدم گناهی از او سر بزند
حجتالاسلام حمید ملکی، قائم مقام مدیر حوزههای علمیه در امور استانها او را این طور روایت میکند: «از وقتی وارد دبیرستان امام خمینی(ره) همدان شدیم تا زمان رفتن به حوزه و حضور در جبهه همیشه دوست صمیمی هم بودیم. دوران تحصیل ما مصادف با رواج اندیشههای انحرافی و شبهات فکری در جامعه بود و من و محمدعلی به همراه جمع دیگری از هم مدرسهایها، شبانه روز در انجمن اسلامی دانشآموزان تلاش میکردیم.
وقتی پسر دایی دوستم از موضوع نپذیرفتن ما در مدرسه علمیه قم باخبر شد و اشتیاق ما را به پوشیدن لباس طلبگی دید، گفت دوستی دارد که همه کاره مدرسه آقای مجتهدی در تهران است. ما را به درب منزل او برد و به یکباره ورق برگشت و آن فرد وقتی از سوابق کارهای فرهنگی و انقلابی ما باخبر شد، گفت: «شما از همین الان طلبه ما هستید.» مشکل خدمت سربازی و تعیین حجره هم بلافاصله حل شد. همزمان با تحصیل در حوزه بهعنوان نیروی داوطلب در جبهه نبرد شرکت کرده و هر موقع عملیات بود، سردار شهید سعید اسلامیان از فرماندهان سپاه استان همدان خبرمان میکرد که برای اعزام به جبهه برگردیم. وقتی دوستمان نادر فتحی به شهادت رسید، قلبمان به درد آمد و به سردار اسلامیان گفتیم: «دیگر طاقت نداریم به حوزه برگردیم و هر وقت جنگ شد به منطقه بیاییم؛ میخواهیم چند وقتی اینجا باشیم.» او هم ما را به سردار شهید علی چیت سازیان، فرمانده واحد اطلاعات، عملیات لشکر 32 انصار معرفی کرد. پس از مدتی برای ادامه تحصیل به قم برگشتم، اما محمدعلی در جبهه ماند. او و شهید علی خوش لفظ که از دوران دبیرستان با هم دوست بودند در واحد اطلاعات بار دیگر به هم پیوسته و صمیمیتشان با یکدیگر بیشتر شد.شهید محمدعلی محمدی، جوانی نجیب، مهربان و مؤدب بود و در یک کلمه میتوان او را «تالی تلو» معصوم (شبیه معصوم) دانست زیرا در تمام دوران دوستیمان از دبیرستان گرفته تا حوزه علمیه و سپس حضور در جبهه؛ هرگز ندیدم گناهی از او سر بزند.
فردی اجتماعی بود
فریوش محمدی، خواهر شهید محمدعلی محمدی هم درباره برادرش میگوید: «هیچ وقت فرصت نشد او را کامل ببینیم چون همیشه در جبهه بود و زمانی هم که به مرخصی میآمد به مناطق محروم رسیدگی میکرد. کمک به دیگران و صله رحم با اقوام و آشنایان از کارهای همیشگی اش بود و همه او را بهعنوان فردی اجتماعی میشناختند. اخلاص برادرم تا اندازهای بود که به ما نگفته بود که نیروی رزمی است و ما فکر میکردیم که در جبهه کار فرهنگی میکند.
همرزمانش تعریف میکنند که گاهی بلندگوها را برای پخش اذان یا سایر موارد تنظیم میکرده و وقتی به او میگویند که این کار وظیفه تو نیست؛ میگفت: «دارم کار فرهنگی میکنم که به خانوادهام دروغ نگفته باشم.»
جستوجو برای یافتن محرومان
خلیل قبادی، داماد خانواده شهید محمدی هم او را این طور روایت میکند: «محمدعلی فردی صد درصد مطیع ولایت بود تا جایی که هر وقت از تلویزیون، سخنرانی امام خمینی(ره) پخش میشد به دقت نکات مهم آن را در دفترچهای یادداشت میکرد. بدون اغراق باید گفت؛ هر صفتی درباره مؤمنان و صالحان آمده در وجود محمدعلی متجلی بود و به معنای واقعی کلمه مردم دار بود.
یادم هست وقتی یک بار از جبهه به مرخصی آمده بود؛ مرا سوار موتورسیکلتش کرد و به حاشیه شهر همدان و منطقه محروم «دیزَج» برد. از میوه فروشی مقداری میوه خرید و تا آخر آن منطقه رفت تا به خانه یک پیرزن نابینا رسید. سقف خانهشان چکه میکرد و حیاط پر از رختخوابهای خیسی بود که برای خشک شدن پهن کرده بودند. محمدعلی پرسید: «آقا سید کجاست؟» پیرزن پاسخ داد: «رفته شهرداری تا اگر بتواند سهمیه قیر بگیرد که سقف خانه را مرمت کنیم.» تازه بعد از آن فهمیدم؛ آقا سید هم مثل همسرش نابیناست. در جبهه نبرد حضور فعال داشت، اما از ما پنهان میکرد تا جایی که یک بار وقتی بهشدت مجروح شده و او را به بیمارستان نیروی هوایی در تهران انتقال داده بودند به ما خبر نداده بود. وقتی موضوع را فهمیدیم به سراغش رفتیم. دستها و صورتش کاملاً سوخته بود و حال خوبی نداشت، اما گفت: «حالم خوب است؛ چرا آمدید و به زحمت افتادید؟» وقتی مرخص شد و به همدان آمد؛ چند روزی ماند اما پیش از اینکه بهبود یابد به جبهه برگشت. در منطقه عملیاتی «حاج عمران» برای خودش قبر کنده و در آن عبادت میکرد و به گفته دوستانش گاهی آن قدر غرق در مناجات میشد که از اطرافش بیخبر میشد تا جایی که یکبار ترکش به کلاهخودش خورده و خون از سرش جاری شده، اما متوجه نشده بود.»
شبی که مهتاب گم شد
قبادی درباره چگونگی شهادت محمدعلی محمدی میگوید: «اسفند 1363 در آستانه آغاز عملیات «بَدر» با همرزمانش منطقه و مواضع دشمن را شناسایی میکنند. محمدعلی یک بار منطقه را شناسایی کرده بود، اما برای اینکه مطمئن شود؛ اصرار میکند که دوباره باید برود.بار دوم که با گروه برای شناسایی منطقه میرود؛ هر 200 تا 300 متر دو نفر از رزمندگان به کمین مینشینند و در کمین آخر هم دوست صمیمیاش شهید علی خوش لفظ مستقر میشود.محمدعلی به علی خوش لفظ میگوید: «ساعت 8 شب است و هوا تاریک است. اگر تا بالا آمدن مهتاب برگشتیم که با هم برمیگردیم وگرنه شما بروید تا ما بیاییم.»سپس خودش و حمیدرضا قربانی از نیروهای گردان تخریب برای شناسایی منطقه پیش میروند. حضور تخریبچی برای خنثی کردن موانع و مینهای سر راه بوده است.دو ساعتی میگذرد و خبری از محمدعلی و حمیدرضا نمیشود و شهید خوش لفظ نگران و مضطرب به انتظار مینشیند زیرا مهتاب کم کم داشت پدیدار میشد.ناگهان صدای انفجار و سپس شلیک گلوله به گوشش میرسد و زیر نور مهتاب، پیکر مجروح محمدعلی را میبیند که روی زمین افتاده و نیروهای عراقی به سمت آنها شلیک میکنند.تحمل این صحنه برایش بسیار سخت بوده، اما نمیتوانسته جان بقیه نیروهای همراه خود را به خطر بیندازد.شبهای بعد همراه با سردار شهید چیت سازیان فرمانده واحد اطلاعات برای بازگرداندن پیکر او تلاش میکند، اما موفق نمیشود زیرا دشمن، پیکر این شهید را بهعنوان تله روی بلندی گذاشته بود تا رزمندگان را به دام اندازد.بعدها که منطقه سومار به دست رزمندگان میافتد برای جستوجوی پیکر محمدعلی تلاش میکنند، اما خبری نمیشود تا 15 سال بعد که در عملیات جستوجوی پیکر شهدا پیدا شد.البته پیکر شهید حمیدرضا قربانی 6 ماه پس از شهادتش پیدا میشود. او وقتی مجروح شده و موج انفجار هوش و حواسش را گرفته بود؛ بیاختیار به جای اینکه به عقب برگردد بهطور افقی حرکت کرده و جایی دورتر روی زمین میافتد. چند ماه بعد وقتی نیروهای ارتش در آن منطقه مستقر میشوند بهطور اتفاقی، پیکرش را پیدا میکنند.»
خبرنگار
طلبه شهید محمدعلی محمدی، چهرهای ملکوتی و روحی پاک و بیآلایش داشت؛ برای خودش قبر کنده بود و شبها در آن عبادت میکرد؛ گویی میدانست که پیکر زخم خوردهاش قرار است سالها جایی دور از خانه و کاشانه بیقرار بماند. منطقه زیر آتش مستقیم دشمن بود که شهید شد به همین خاطر نتوانستند پیکر او و تخریبچی شهید «حمیدرضا قربانی» را به عقب بازگردانند. شهید محمدعلی محمدی 18 اسفند 1363 هنگام شناسایی مواضع دشمن در منطقه سومار و جایی موسوم به «کانی شیخ» بر اثر انفجار مین به شهادت رسید. سردار شهید علی خوش لفظ، دوست صمیمی او که کمی عقبتر به کمین نشسته بود؛ شاهد این صحنه بود، اما نتوانست به او کمک کند زیرا سایر نیروهای اطلاعات که در همان حوالی حضور داشتند به خطر میافتادند. پیکر غرق در خون محمدعلی در منطقه سومار ماند تا اینکه سال 1378 در عملیات تفحص، شناسایی شد و رجعت کرد و در گلزار شهدای همدان آرام گرفت.علی خوش لفظ را خیلیها میشناسند؛ راوی کتاب «وقتی مهتاب گم شد»، اما «مهتاب» سالهاست که پشت پرده مانده است؛ غربتی عجیب که بر مظلومیت او افزوده است. شاید چون گمنامی، منش «محمدعلی» بود و همه کارهایش را خالصانه انجام میداد؛ حتی در عکسهای به جای مانده از روزهای جنگ هم جای خالی او دیده میشود.مهتاب گمنام قصه حمید حسام، عزیزدردانه و تک پسر خانواده بود و به همه گفته بود که در جبهه، کار فرهنگی میکند تا خیالشان راحت باشد در حالیکه نیروی اطلاعات و شناسایی بود و با سردار شهید علی چیت سازیان، نابغه اطلاعات، عملیات جنگ کار میکرد.طلبه شهید محمدعلی محمدی فرزند سلیمان و پروانه 27 خرداد 1343 در سنندج به دنیا آمد. پدر و مادرش اصالتا اهل بیجار و هر دو پرستار بودند و یک سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی به همدان مهاجرت کردند.این مهاجرت نقطه عطفی در زندگی محمدعلی بود و شخصیت انقلابی او از همان زمان شکل گرفت. در دبیرستان به کمک دوستانش، اتحادیه انجمنهای اسلامی را راهاندازی کرد و شبانه روز برای مقابله با شبهه افکنی گروههای مخالف با انقلاب تلاش میکرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، لباس طلبگی بر تن کرده و همزمان با تحصیل در حوزه علمیه تهران و قم در جبهه نبرد حضور یافت.
هرگز ندیدم گناهی از او سر بزند
حجتالاسلام حمید ملکی، قائم مقام مدیر حوزههای علمیه در امور استانها او را این طور روایت میکند: «از وقتی وارد دبیرستان امام خمینی(ره) همدان شدیم تا زمان رفتن به حوزه و حضور در جبهه همیشه دوست صمیمی هم بودیم. دوران تحصیل ما مصادف با رواج اندیشههای انحرافی و شبهات فکری در جامعه بود و من و محمدعلی به همراه جمع دیگری از هم مدرسهایها، شبانه روز در انجمن اسلامی دانشآموزان تلاش میکردیم.
وقتی پسر دایی دوستم از موضوع نپذیرفتن ما در مدرسه علمیه قم باخبر شد و اشتیاق ما را به پوشیدن لباس طلبگی دید، گفت دوستی دارد که همه کاره مدرسه آقای مجتهدی در تهران است. ما را به درب منزل او برد و به یکباره ورق برگشت و آن فرد وقتی از سوابق کارهای فرهنگی و انقلابی ما باخبر شد، گفت: «شما از همین الان طلبه ما هستید.» مشکل خدمت سربازی و تعیین حجره هم بلافاصله حل شد. همزمان با تحصیل در حوزه بهعنوان نیروی داوطلب در جبهه نبرد شرکت کرده و هر موقع عملیات بود، سردار شهید سعید اسلامیان از فرماندهان سپاه استان همدان خبرمان میکرد که برای اعزام به جبهه برگردیم. وقتی دوستمان نادر فتحی به شهادت رسید، قلبمان به درد آمد و به سردار اسلامیان گفتیم: «دیگر طاقت نداریم به حوزه برگردیم و هر وقت جنگ شد به منطقه بیاییم؛ میخواهیم چند وقتی اینجا باشیم.» او هم ما را به سردار شهید علی چیت سازیان، فرمانده واحد اطلاعات، عملیات لشکر 32 انصار معرفی کرد. پس از مدتی برای ادامه تحصیل به قم برگشتم، اما محمدعلی در جبهه ماند. او و شهید علی خوش لفظ که از دوران دبیرستان با هم دوست بودند در واحد اطلاعات بار دیگر به هم پیوسته و صمیمیتشان با یکدیگر بیشتر شد.شهید محمدعلی محمدی، جوانی نجیب، مهربان و مؤدب بود و در یک کلمه میتوان او را «تالی تلو» معصوم (شبیه معصوم) دانست زیرا در تمام دوران دوستیمان از دبیرستان گرفته تا حوزه علمیه و سپس حضور در جبهه؛ هرگز ندیدم گناهی از او سر بزند.
فردی اجتماعی بود
فریوش محمدی، خواهر شهید محمدعلی محمدی هم درباره برادرش میگوید: «هیچ وقت فرصت نشد او را کامل ببینیم چون همیشه در جبهه بود و زمانی هم که به مرخصی میآمد به مناطق محروم رسیدگی میکرد. کمک به دیگران و صله رحم با اقوام و آشنایان از کارهای همیشگی اش بود و همه او را بهعنوان فردی اجتماعی میشناختند. اخلاص برادرم تا اندازهای بود که به ما نگفته بود که نیروی رزمی است و ما فکر میکردیم که در جبهه کار فرهنگی میکند.
همرزمانش تعریف میکنند که گاهی بلندگوها را برای پخش اذان یا سایر موارد تنظیم میکرده و وقتی به او میگویند که این کار وظیفه تو نیست؛ میگفت: «دارم کار فرهنگی میکنم که به خانوادهام دروغ نگفته باشم.»
جستوجو برای یافتن محرومان
خلیل قبادی، داماد خانواده شهید محمدی هم او را این طور روایت میکند: «محمدعلی فردی صد درصد مطیع ولایت بود تا جایی که هر وقت از تلویزیون، سخنرانی امام خمینی(ره) پخش میشد به دقت نکات مهم آن را در دفترچهای یادداشت میکرد. بدون اغراق باید گفت؛ هر صفتی درباره مؤمنان و صالحان آمده در وجود محمدعلی متجلی بود و به معنای واقعی کلمه مردم دار بود.
یادم هست وقتی یک بار از جبهه به مرخصی آمده بود؛ مرا سوار موتورسیکلتش کرد و به حاشیه شهر همدان و منطقه محروم «دیزَج» برد. از میوه فروشی مقداری میوه خرید و تا آخر آن منطقه رفت تا به خانه یک پیرزن نابینا رسید. سقف خانهشان چکه میکرد و حیاط پر از رختخوابهای خیسی بود که برای خشک شدن پهن کرده بودند. محمدعلی پرسید: «آقا سید کجاست؟» پیرزن پاسخ داد: «رفته شهرداری تا اگر بتواند سهمیه قیر بگیرد که سقف خانه را مرمت کنیم.» تازه بعد از آن فهمیدم؛ آقا سید هم مثل همسرش نابیناست. در جبهه نبرد حضور فعال داشت، اما از ما پنهان میکرد تا جایی که یک بار وقتی بهشدت مجروح شده و او را به بیمارستان نیروی هوایی در تهران انتقال داده بودند به ما خبر نداده بود. وقتی موضوع را فهمیدیم به سراغش رفتیم. دستها و صورتش کاملاً سوخته بود و حال خوبی نداشت، اما گفت: «حالم خوب است؛ چرا آمدید و به زحمت افتادید؟» وقتی مرخص شد و به همدان آمد؛ چند روزی ماند اما پیش از اینکه بهبود یابد به جبهه برگشت. در منطقه عملیاتی «حاج عمران» برای خودش قبر کنده و در آن عبادت میکرد و به گفته دوستانش گاهی آن قدر غرق در مناجات میشد که از اطرافش بیخبر میشد تا جایی که یکبار ترکش به کلاهخودش خورده و خون از سرش جاری شده، اما متوجه نشده بود.»
شبی که مهتاب گم شد
قبادی درباره چگونگی شهادت محمدعلی محمدی میگوید: «اسفند 1363 در آستانه آغاز عملیات «بَدر» با همرزمانش منطقه و مواضع دشمن را شناسایی میکنند. محمدعلی یک بار منطقه را شناسایی کرده بود، اما برای اینکه مطمئن شود؛ اصرار میکند که دوباره باید برود.بار دوم که با گروه برای شناسایی منطقه میرود؛ هر 200 تا 300 متر دو نفر از رزمندگان به کمین مینشینند و در کمین آخر هم دوست صمیمیاش شهید علی خوش لفظ مستقر میشود.محمدعلی به علی خوش لفظ میگوید: «ساعت 8 شب است و هوا تاریک است. اگر تا بالا آمدن مهتاب برگشتیم که با هم برمیگردیم وگرنه شما بروید تا ما بیاییم.»سپس خودش و حمیدرضا قربانی از نیروهای گردان تخریب برای شناسایی منطقه پیش میروند. حضور تخریبچی برای خنثی کردن موانع و مینهای سر راه بوده است.دو ساعتی میگذرد و خبری از محمدعلی و حمیدرضا نمیشود و شهید خوش لفظ نگران و مضطرب به انتظار مینشیند زیرا مهتاب کم کم داشت پدیدار میشد.ناگهان صدای انفجار و سپس شلیک گلوله به گوشش میرسد و زیر نور مهتاب، پیکر مجروح محمدعلی را میبیند که روی زمین افتاده و نیروهای عراقی به سمت آنها شلیک میکنند.تحمل این صحنه برایش بسیار سخت بوده، اما نمیتوانسته جان بقیه نیروهای همراه خود را به خطر بیندازد.شبهای بعد همراه با سردار شهید چیت سازیان فرمانده واحد اطلاعات برای بازگرداندن پیکر او تلاش میکند، اما موفق نمیشود زیرا دشمن، پیکر این شهید را بهعنوان تله روی بلندی گذاشته بود تا رزمندگان را به دام اندازد.بعدها که منطقه سومار به دست رزمندگان میافتد برای جستوجوی پیکر محمدعلی تلاش میکنند، اما خبری نمیشود تا 15 سال بعد که در عملیات جستوجوی پیکر شهدا پیدا شد.البته پیکر شهید حمیدرضا قربانی 6 ماه پس از شهادتش پیدا میشود. او وقتی مجروح شده و موج انفجار هوش و حواسش را گرفته بود؛ بیاختیار به جای اینکه به عقب برگردد بهطور افقی حرکت کرده و جایی دورتر روی زمین میافتد. چند ماه بعد وقتی نیروهای ارتش در آن منطقه مستقر میشوند بهطور اتفاقی، پیکرش را پیدا میکنند.»
جنگی که بود، جنگی که هست
وحید جلیلی
نویسنده
آن روزها که دسته دسته تابوت برادران ما از جبهه برمیگشت؛ ضد انقلابهای مذهبی در خیمههای نخوت خود زیارت عاشورا و دعای توسل و ندبه را بهانه کرده بودند و در پایان هر روضه و گریه و توسل خویش کسانی را نفرین میکردند که مانع ظهور آقا شدهاند. کسانی را که دین را از خلوص و معنویت و نزاهت خود دور کرده و به شائبه سیاست و دنیاطلبی آلودهاند. کسانی را که حاضر نیستند قبول کنند حکومت قبل از ظهور آقا باطل است.
آن روزها که در جبهه هر زیارت عاشورا مقدمه عملیاتی بود که خون قلب بسیجیها را به خود میخواند، ضد انقلابهای مذهبی هزار هزار بار ذکر گفتند و توسل پیدا کردند و اشک ریختند و خون از دماغ هیچ کدامشان نیامد.
ضد انقلابهای مذهبی دوست داشتند برای حسینی گریه کنند که به تاریخ پیوسته است و به حماسهای دخیل ببندند که تمام شده باشد.
حسین زنده برای آنها خطرناک بود. همانگونه که برای اهل کوفه. ممکن بود از حنجره چنین حسینی هر لحظه ندای «هل من ناصر ینصرنی» فوران کند.
و این روزها چه بسیار ضدانقلابهای انقلابی که میخواهند همان بلایی را که ضدانقلابهای مذهبی بر سر بزرگترین حماسه تاریخ آوردند در مورد پژواک ایرانی آن که «هشت سال دفاع مقدس» مینامندش تکرار کنند. میخواهند در سوگ «جنگی که بود»، «جنگی که هست» را بپوشانند و بفراموشانند.
حاضرند - تا دلتان بخواهد- برای «جنگی که بود» نوحهسرایی کنند و به یاد شهدایش اشک بریزند به شرط آنکه در همان تاریخ و جغرافیا باقی بماند و پایش را از گلیمش درازتر نکند.جنگی دوستداشتنی که میتوان از آن خاطرههای راست و دروغ تعریف کرد، میتوان برایش جلوی انواع و اقسام دوربینها و میکروفنها آه کشید. جنگی برای صلح. جنگی برای دفاع از وطن. جنگی در تراز جنگ ویتنام یا کره یا کوبا یا...«هر روز ما در جنگ برکتی داشتهایم که در همه صحنهها از آن بهره جستهایم.ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر کردهایم. ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت کردهایم. ما در جنگ پرده از چهره تزویر جهانخواران کنار زدیم.ما در جنگ دوستان و دشمنانمان را شناختهایم. ما در جنگ به این نتیجه رسیدهایم که باید روی پای خودمان بایستیم. ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شکستیم. ما در جنگ ریشههای پربار انقلاب اسلامیمان را محکم کردیم.ما در جنگ حسن برادری و وطندوستی را در نهاد یکایک مردمان بارور کردیم. ما در جنگ به مردم جهان و خصوصاً مردم منطقه نشان دادیم که بر ضد تمامی قدرتها و ابرقدرتها سالیان سال میتوان مبارزه کرد.«و از همه اینها» مهمتر استمرار روح اسلام انقلابی در پرتو جنگ تحقق یافت.»1
«اسلام انقلابی» که امام مهمترین برکت جنگش میداند چیست؟ و چه جایگاهی در مجموعه برنامهها و مراسم هفته دفاع مقدس و مناسبتهای مشابه دارد؟
به احترام خون شهدا خواهرم حجابت، برادرم نگاهت و دیگر هیچ!شده است که در کنار دهها هزار تابلو و پوستر و پلاکارد و دیوارنویسی و... که چنین شعاری را در خود جای دادهاند حتی یکبار ببینید که مخاطبان را برای ارزش و آرمان دیگری به خون شهدا قسم داده باشند؟مثل اینکه:
به احترام خون شهدا بیتالمال را غارت نکنید.به احترام خون شهدا کوخنشینها را دریابید.به احترام خون شهدا در برخورد با مفسدین اقتصادی این همه استخاره نکنید.به احترام خون شهدا مبارزه با فقر و فساد و تبعیض را به رسمیت بشناسید.به احترام خون شهدا اسلام ناب را لگدکوب متحجرین و مقدسمآبان نکنید.
به احترام خون شهدا «سرمایهداری + 17 رکعت» را اسلام انقلاب معرفی نکنید.به احترام خون شهدا....
برگزاری مراسم خنثی و یادبودهای نوستالژیک برای هشت سال جهاد جانانه فرزندان خمینی به چه نتیجهای در گسترش رفتار علوی، مبارزه با فقر و فساد و تبعیض، رسیدگی به محرومان و مستضعفان و کاهش اختلاف طبقاتی و... انجامیده است؟اصلاً قرار بوده است که چنین رویکردی در کار فرهنگی برای دفاع مقدس غالب شود یا برعکس قرار بر این است که به جامعه یادآوری کنیم که میتوان از شهدا حرف زد و اهل مبارزه هم نبود.آیا در عمل باید به ملت تفهیم کرد که نسبت شهادت و عدالتخواهی تباین است و این دو مفهوم در قاموس اسلام ناب امریکایی هیچ ربطی با هم ندارند و قرار نیست بعد از هر یاد و ذکری از شهدا موتور آرمانخواهی در جامعه جا بگیرد و با استناد به سلوک و سیره شهدا و بسیجیان واقعی دست مطالبه مردم یقه اصحاب قدرت را برای وفا به عدالت در عرصههای فردی و اجتماعی بچسبد و چرخه ثروت، قدرت را با مشکل مواجه کند؟قرار نیست تجربه دفاع مقدس تکرار شود. قرار نیست مفهوم و پیام و آرمان عاشورا در زیر آتش گلوله و در میدان جنگی نابرابر بازخوانی شود و به آن انفجار نورانی 8 ساله برسد.قرار نیست مفهوم و پیام و آرمان دفاع مقدس در میدان جنگ فقروغنا، جنگ پابرهنهها و مرفهین بیدرد مرور شود و به نتایج خطرناک و حرکتآفرین برسد.قرار نیست کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا باشد و هر زمینی و هر زمینهای کار حسینی بطلبد.
جنگ هشت ساله نمرده است که برایش مجلس ختم بگیریم.جنگ هشت ساله شهید شد و شهید زنده است.و خون شهید در همه رگ های جامعه جاری است. اگر چشم بگشاییم و اگر گوش بسپاریم به آن که گفت: «امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار، جنگ پابرهنهها و مرفهین بیدرد شروع شده است.»
نویسنده
آن روزها که دسته دسته تابوت برادران ما از جبهه برمیگشت؛ ضد انقلابهای مذهبی در خیمههای نخوت خود زیارت عاشورا و دعای توسل و ندبه را بهانه کرده بودند و در پایان هر روضه و گریه و توسل خویش کسانی را نفرین میکردند که مانع ظهور آقا شدهاند. کسانی را که دین را از خلوص و معنویت و نزاهت خود دور کرده و به شائبه سیاست و دنیاطلبی آلودهاند. کسانی را که حاضر نیستند قبول کنند حکومت قبل از ظهور آقا باطل است.
آن روزها که در جبهه هر زیارت عاشورا مقدمه عملیاتی بود که خون قلب بسیجیها را به خود میخواند، ضد انقلابهای مذهبی هزار هزار بار ذکر گفتند و توسل پیدا کردند و اشک ریختند و خون از دماغ هیچ کدامشان نیامد.
ضد انقلابهای مذهبی دوست داشتند برای حسینی گریه کنند که به تاریخ پیوسته است و به حماسهای دخیل ببندند که تمام شده باشد.
حسین زنده برای آنها خطرناک بود. همانگونه که برای اهل کوفه. ممکن بود از حنجره چنین حسینی هر لحظه ندای «هل من ناصر ینصرنی» فوران کند.
و این روزها چه بسیار ضدانقلابهای انقلابی که میخواهند همان بلایی را که ضدانقلابهای مذهبی بر سر بزرگترین حماسه تاریخ آوردند در مورد پژواک ایرانی آن که «هشت سال دفاع مقدس» مینامندش تکرار کنند. میخواهند در سوگ «جنگی که بود»، «جنگی که هست» را بپوشانند و بفراموشانند.
حاضرند - تا دلتان بخواهد- برای «جنگی که بود» نوحهسرایی کنند و به یاد شهدایش اشک بریزند به شرط آنکه در همان تاریخ و جغرافیا باقی بماند و پایش را از گلیمش درازتر نکند.جنگی دوستداشتنی که میتوان از آن خاطرههای راست و دروغ تعریف کرد، میتوان برایش جلوی انواع و اقسام دوربینها و میکروفنها آه کشید. جنگی برای صلح. جنگی برای دفاع از وطن. جنگی در تراز جنگ ویتنام یا کره یا کوبا یا...«هر روز ما در جنگ برکتی داشتهایم که در همه صحنهها از آن بهره جستهایم.ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر کردهایم. ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت کردهایم. ما در جنگ پرده از چهره تزویر جهانخواران کنار زدیم.ما در جنگ دوستان و دشمنانمان را شناختهایم. ما در جنگ به این نتیجه رسیدهایم که باید روی پای خودمان بایستیم. ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شکستیم. ما در جنگ ریشههای پربار انقلاب اسلامیمان را محکم کردیم.ما در جنگ حسن برادری و وطندوستی را در نهاد یکایک مردمان بارور کردیم. ما در جنگ به مردم جهان و خصوصاً مردم منطقه نشان دادیم که بر ضد تمامی قدرتها و ابرقدرتها سالیان سال میتوان مبارزه کرد.«و از همه اینها» مهمتر استمرار روح اسلام انقلابی در پرتو جنگ تحقق یافت.»1
«اسلام انقلابی» که امام مهمترین برکت جنگش میداند چیست؟ و چه جایگاهی در مجموعه برنامهها و مراسم هفته دفاع مقدس و مناسبتهای مشابه دارد؟
به احترام خون شهدا خواهرم حجابت، برادرم نگاهت و دیگر هیچ!شده است که در کنار دهها هزار تابلو و پوستر و پلاکارد و دیوارنویسی و... که چنین شعاری را در خود جای دادهاند حتی یکبار ببینید که مخاطبان را برای ارزش و آرمان دیگری به خون شهدا قسم داده باشند؟مثل اینکه:
به احترام خون شهدا بیتالمال را غارت نکنید.به احترام خون شهدا کوخنشینها را دریابید.به احترام خون شهدا در برخورد با مفسدین اقتصادی این همه استخاره نکنید.به احترام خون شهدا مبارزه با فقر و فساد و تبعیض را به رسمیت بشناسید.به احترام خون شهدا اسلام ناب را لگدکوب متحجرین و مقدسمآبان نکنید.
به احترام خون شهدا «سرمایهداری + 17 رکعت» را اسلام انقلاب معرفی نکنید.به احترام خون شهدا....
برگزاری مراسم خنثی و یادبودهای نوستالژیک برای هشت سال جهاد جانانه فرزندان خمینی به چه نتیجهای در گسترش رفتار علوی، مبارزه با فقر و فساد و تبعیض، رسیدگی به محرومان و مستضعفان و کاهش اختلاف طبقاتی و... انجامیده است؟اصلاً قرار بوده است که چنین رویکردی در کار فرهنگی برای دفاع مقدس غالب شود یا برعکس قرار بر این است که به جامعه یادآوری کنیم که میتوان از شهدا حرف زد و اهل مبارزه هم نبود.آیا در عمل باید به ملت تفهیم کرد که نسبت شهادت و عدالتخواهی تباین است و این دو مفهوم در قاموس اسلام ناب امریکایی هیچ ربطی با هم ندارند و قرار نیست بعد از هر یاد و ذکری از شهدا موتور آرمانخواهی در جامعه جا بگیرد و با استناد به سلوک و سیره شهدا و بسیجیان واقعی دست مطالبه مردم یقه اصحاب قدرت را برای وفا به عدالت در عرصههای فردی و اجتماعی بچسبد و چرخه ثروت، قدرت را با مشکل مواجه کند؟قرار نیست تجربه دفاع مقدس تکرار شود. قرار نیست مفهوم و پیام و آرمان عاشورا در زیر آتش گلوله و در میدان جنگی نابرابر بازخوانی شود و به آن انفجار نورانی 8 ساله برسد.قرار نیست مفهوم و پیام و آرمان دفاع مقدس در میدان جنگ فقروغنا، جنگ پابرهنهها و مرفهین بیدرد مرور شود و به نتایج خطرناک و حرکتآفرین برسد.قرار نیست کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا باشد و هر زمینی و هر زمینهای کار حسینی بطلبد.
جنگ هشت ساله نمرده است که برایش مجلس ختم بگیریم.جنگ هشت ساله شهید شد و شهید زنده است.و خون شهید در همه رگ های جامعه جاری است. اگر چشم بگشاییم و اگر گوش بسپاریم به آن که گفت: «امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار، جنگ پابرهنهها و مرفهین بیدرد شروع شده است.»
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
جشنواره کتاب سال دفاع مقدس در ایستگاه آخر
-
مهتاب گمنام
-
جنگی که بود، جنگی که هست
اخبارایران آنلاین