لایروبی هم مانع تقدیر تلخ خلیج گرگان نیست
منتظر جدایی خلیج گرگان از خزر باشیم
دکتر عبدالمجید نادری
عضو هیأت علمی پژوهشگاه ملی اقیانوسشناسی و علوم جوی
مقاله پیش رو، حاوی دیدگاهی است که ناظر بر طبیعی بودن رسوب گذاری در خلیج گرگان و جدا شدن محتوم آن از دریای خزر است . این در حالی است که مقاله درج شده در صفحه 13 روز 30 بهمن ماه 1400(دیروز) بر ضرورت لایروبی سریع این خلیج تاکیدداشته است. در هر حال دیدگاهها در این باره متنوع است و روزنامه ایران از همه صاحبنظران برای طرح بحث های خود استقبال می کند.
دریای خزر در واقع یک دریاچه است که بهدلیل گستردگیاش بهعنوان دریا نامیده میشود. جدایی دریای خزر از آبهای آزاد موجب میشود تا این دریاچه عظیم، ویژگیهای منحصربهفردی داشته باشد. از جمله ویژگیهای خاص این دریا، نوسانات سریع و عظیم تراز آن است. البته نوسان تراز در همه دریاچههای جهان بهصورت فصلی و در بازههای میانمدت و بلندمدت (بسته به شرایط اقلیمی، بارش و تبخیر) رخ میدهد ولی از آنجا که دریای خزر بسیار گسترده است و یک دریاچه فرامرزی محسوب میشود، این نوسانات در دریای خزر میتواند گستره وسیعی از سواحل را تحت تأثیر قرار داده و تبعات حقوقی در سطوح ملی و بینالمللی نیز در پی داشته باشد.
یکی از تبعات طبیعی نوسانات دریای خزر تغییر ریخت سواحل، از جمله تالابهای ساحلی و خلیجهای آن است.دریای خزر دارای خلیجهای متعددی است که از جمله مهمترین آنها میتوان به خلیج گرگان در ایران، خلیج قرهبغاز و خلیج ترکمنباشی در ترکمنستان، خلیج قیزلار در آذربایجان، آستاراخان در روسیه و دهها خلیج کوچک و بزرگ دیگر در طول سواحل دریای خزر اشاره کرد. نحوه تشکیل این خلیجها بسیار متنوع است و دلایل زمینشناختی، اقیانوسشناختی و رسوبشناختی در پس آن قرار دارد.خلیج گرگان در ایران بهدلیل گسترش رسوبگذاری در امتداد ساحل و تشکیل زبانه ماسهای میانکاله تشکیل شده است. مطالعه مشترک صورت گرفته توسط پژوهشگاه ملی اقیانوسشناسی و علوم جوی دانشگاه تهران و دانشگاه دلفت هلند نشان میدهد که تشکیل زبانه ماسهای میانکاله و به تبع آن تشکیل خلیج گرگان از کمتر از 600سال پیش شروع شده است. این به آن معنی است که تا قبل از ، آن خلیج گرگان به شکل امروزی وجود نداشته است.
تولد و مرگ خلیجها در سواحل دریای خزر امر غریبی نیست و کاملاً به رخدادهای زمینشناختی و نوسانات تراز دریای خزر بستگی دارد. مثلاً، تا اوایل قرن بیستم در سواحل شرقی دریای خزر و در شمال گمیشان، خلیج بزرگی بهنام خلیج حسنقلی وجود داشت ولی امروزه این خلیج وجود خارجی ندارد.همچنین نقشههای قدیمی مربوط به قرن نوزدهم نشان میدهد که در غرب خلیج گرگان و ساری نیز خلیج نسبتاً گستردهای وجود داشته است که امروزه اثری از آن در این منطقه به چشم نمیخورد. دو عامل مهم در تولد و مرگ این خلیجها اثرگذار است: نخست میزان رسوبگذاری و دوم تغییرات تراز دریای خزر. رسوباتی که از خشکی به دریا آورده میشود توسط جریانهای ساحلی دریای خزر جابهجا میشود و تجمع آنها در امتداد ساحل، موجب جدا شدن بخشی از دریا و تشکیل خلیج میشود. عموماً تشکیل خلیجها در هنگام بالا آمدن تراز دریا رخ میدهد. با ادامه رسوبگذاری بتدریج مرز خلیجها مشخصتر و محدودتر میشود و ادامهرسوبگذاری تا بستهشدن خلیج ادامه مییابد. معمولاً بستهشدن خلیجها در هنگام پایین ایستایی تراز دریای خزر رخ میدهد. همانطور که باید زندگی کردن در کنار خطر زلزله یا زندگی کردن در کنار سایر مخاطرات طبیعی را یاد بگیریم، باید زندگی و سازگاری با نوسانات دریای خزر و تبعات آن را نیز فراگرفت. این موضوع بویژه با تغییرات اقلیمی جاری و در نتیجه نوسانات شدیدتر دریای خزر در آینده اهمیت بیشتری مییابد.خلیج گرگان دیر یا زود از دریای خزر جدا خواهد افتاد. حتی بالا آمدن تراز دریای خزر نیز بهدلیل آن که رسوبگذاری در امتداد میانکاله همچنان ادامه دارد نخواهد توانست کمکی به باز ماندن این خلیج کند. این پدیده برای بسیاری از خلیجهای دیرین دریای خزر نظیر خلیج حسنقلی و خلیج ساری رخ داده است.
این که خلیج گرگان چگونه و در چه زمانی کاملاً بسته خواهد شد نیازمند مطالعه و بررسیهای رسوبشناختی و مطالعه انتقال رسوب است. بسته شدن خلیج گرگان بهطور قطع دارای تبعات زیستمحیطی و انسانی گستردهای است که باید مورد توجه قرار گیرد و نحوه مقابله با آنها سرلوحه اقدامات آتی قرار گیرد. اقداماتی نظیر لایروبی ورودی خلیج گرگان که امروزه در حال انجام آن هستیم، گرچه میتواند فرصتی را برای اقدامات بعدی فراهم کند ولی اینگونه اقدامات، موقتی و هزینهبر هستند.
یادمان باشد که در گذشتهای نه چندان دور بنادری نظیر بندر گز و بندرترکمن از بنادر مهم دریای خزر بودند که در آنها تجارت نفت، پنبه و محصولات صنعتی با روسیه رونق داشت.
در گذشتهای دورتر و حدود هزار سال پیش بندر آبسکون مهمترین بندر دریای خزر در همین منطقه قرار داشت. امروزه اثری از بندر آبسکون نیست و بنادری مثل بندر کرانه (بندر گز) و بندر ترکمن جایگاهی در تجارت دریای خزر ندارند. با بسته شدن خلیج گرگان باید انتظار داشت که بنادری نظیر امیرآباد و تأسیساتی نظیر آنچه در نکا وجود دارد (خارج از محدوده خلیج) تحت تأثیر رسوبگذاری بیشتری قرار گیرند و احتمالاً کارایی خود را از دست دهند. همچنین، با بسته شدن خلیج گرگان، این محیط به یک محیط تالابی تقلیل خواهد یافت که بهدنبال آن عوارضی مانند تغییر پوشش گیاهی، تغییر کاربری اراضی و تبعات حقوقی آن و زمینه ایجاد بیماریهایی نظیر مالاریا و از این قبیل به وجود خواهد آمد. لذا، ضمن آنکه نیمنگاهی برای به تأخیر انداختن بسته شدن خلیج گرگان داریم، باید خود را برای تبعات بعدی آن آماده کنیم. بسته شدن خلیج گرگان صرفاً تهدید نیست و فرصتهایی را نیز فراهم میکند که از جمله آن، ایجاد یک اکوسیستم جدید است.
نحوه برنامهریزی برای استفاده از این اکوسیستم جدید نیازمند مطالعه و شناخت هر چه بیشتر این محیط است. در تمامی مطالعاتی که درباره دریای خزر صورت میگیرد باید ماهیت دریاچهای دریای خزر را در نظر داشت و دانست که نوسانات تراز دریای خزر و تبعات آن نظیر تشکیل و ازمیان رفتن خلیجها و تالابهای ساحلی جزئی از طبیعت این دریا است. آنچه مهم است این است که باید این نوسانات و تبعات آن را بهخوبی شناخت و کمترین آسیب ممکن از سوی انسان را به این ویژگی طبیعی دریای خزر وارد کرد.
با رأی مثبت اعضای شورای شهر در جلسه استیضاح
شهردار تبریز پس از 6 ماه برکنار شد
تبریز- «عباس رنجبر»، شهردار تبریز که شهریور ماه امسال توسط اعضای شورای اسلامی شهر به این سمت انتخاب شده بود، توسط آنان از کار برکنار شد. بهگزارشایرنا، در جلسه فوقالعاده روز شنبه شورای اسلامی شهر تبریز که به استیضاح شهردار اختصاص داشت، از مجموع ۱۳ عضو شورا تعداد ۹ نفر به این استیضاح رأی مثبت دادند تا شهردار این کلانشهر تنها پس از ۱۷۰ روز از سمت خود کنار برود. عدم ارائه برنامه جامع راهبردی در حوزه گردشگری، سرمایهگذاری و ایجاد درآمد پایدار شهری، عملکرد عمرانی بسیار ضعیف بهطوری که اکثر پروژههای مصوب بودجه راکد و متوقف بوده و هیچ تحرکی در پروژههای عمرانی مشاهده نمیشود، افزایش نارضایتی عمومی در ارتباط با خدمات شهری و محلهای مانند روشنایی، آسفالت اساسی و لکهگیری معابر و همچنین ترافیک شهری ناشی از پروژههای ناتمام، تعطیلی برنامههای فرهنگی، مذهبی و تبلیغی و تحقق کمتر از 10 در صدی بودجه مصوب فرهنگی اجتماعی، افت عملکردی و کاهش انگیزه خدمتی کارکنان شهرداری تبریز بهدلیل عزل و نصبهای گسترده، نامناسب مدیریتی و شورامحور نبودن شهردار و خودمحوری و یکجانبهگرایی در مدیریت شهری از جمله دلایل اعلامی استیضاح شهردار تبریز بود.شهردار تبریز در این جلسه با بیان اینکه هیچ اعتراضی به استیضاح خود ندارد، گفت: در این مدت در مقابل زیاده خواهیها و پولها ایستادهام، ۱۰۰ رحمت به شوراهای قبلی که افرادی را میآوردند و اعلام میکردند در جایی مشغول شوند، اما اعضای این شورا از من مدیرعامل میخواهند.رنجبر ادامه داد: درباره پروژههای عمرانی باید اعلام کنم که شش ماهه دوم هر سال فصل کاری نیست، بیایید با مردم روراست باشید. برکناری شهردار تبریز در فضای مجازی و بین مردم بازتابهای منفی گستردهای داشته است و شهروندان تبریز نسبت به این اقدام شورای اسلامی شهر انتقادات شدیدی ابراز داشتهاند.
آغاز مرمت بزرگترین مسجد تاریخی غرب کشور
بروجرد- مسجد امام خمینی(ره) بروجرد بهعنوان بزرگ ترین مسجد تاریخی غرب کشور روزگار چندان خوشی ندارد و حالا متولیان خبر از مرمت این مسجد تاریخی میدهند.
این مسجد که از آجرکاریها، گچبریها، کاشی کاریهای زیبا و منحصر به فردی بهره برده بهعنوان یکی از بناهای تاریخی شهر بروجرد همواره مورد توجه گردشگران بوده است. طرح و نقشه این بنا از مسجد امام تهران الگوبرداری شده است.
به گزارش مهر، سیدامین قاسمی مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی لرستان اظهار داشت: با توجه به اعتبارات اختصاص یافته سالانه یک فصل مرمت در قسمتهای مختلف بنا که نیازمند مرمت اضطراری است، انجام میشود.
وی افزود: در حال حاضر عملیات مرمت در قسمتهایی از بام و دیوارههای مسجد امام در حال انجام است.
قاسمی تصریح کرد: این مسجد به نوعی بزرگترین مسجد تاریخی غرب کشور است که دارای معماری منحصربهفرد بوده و وسعتی بیش از هشت هزار متر مربع دارد، مسجد مذکور دارای چهار ایوان بزرگ و اصلی است و در زمان ساخت، کاربری مسجد و مدرسه نیز داشته است.
انتقاد وکیل پرونده از حکم قضایی صادر شده
منع تعقیب متهمان حادثه تصادف اتوبوس خبرنگاران
زهرا کشوری
خبرنگار
بهدنبال صدور حکم منع تعقیب سه مدیر متهم به قصور و خطا در پرونده تصادف اتوبوس خبرنگاران، وکیل پرونده اتوبوس خبرنگاران محیط زیست خواستار ورود رئیس قوه قضائیه به این پرونده شد. آنطور که «محمد داسمه» وکیل پرونده اتوبوس خبرنگاران به «ایران» میگوید: «کمیسیون عالی تصادفات، کمیسیون ایمنی راهها، هیأت سه نفره فرماندهی پلیس راه استان آذربایجان غربی متشکل از فرمانده پلیس راه استان، رئیس پلیس بازرسی و رئیس اداره نظارت بر عملیات جادهای و سازمان حملونقل جادهای و پایانههای کشور 50 درصد تقصیر را متوجه مدیران سفر کرده بودند.» با وجود این بازپرس پرونده رأی به منع تعقیب سه مدیر خاطی میدهد. پیش از این براساس نظر دادگستری استان آذربایجان غربی، مدیرکل حفاظت محیط زیست استان، رئیس اداره کل حفاظت محیط زیست شهرستان ارومیه و دبیر استانی و منطقهای ستاد ملی احیای دریاچه ارومیه علاوه بر راننده به عنوان مقصران واژگونی اتوبوس خبرنگاران شناخته شدند. آنها مسئولان سفر مطبوعاتی هستند که هرگز به پایان نرسید. خبرنگاران مدعو با هدف تهیه گزارش از پروژه تونل انتقال آب زاب به دریاچه ارومیه به این سفر رفته بودند. نقص فنی اتوبوس، پنهانکاری راننده درباره نقص فنی اتوبوس، بیتوجهی نماینده ستاد احیای دریاچه ارومیه در اتوبوس به هشدارهای راننده، عدم بازرسی اتوبوس توسط پلیس راهنمایی و رانندگی و... در نهایت عواملی بودند که باعث شدند اتوبوس به محض ورود به جاده پر پیچ و خم و قدیمی پیرانشهر به نقده، واژگون و جامعه مطبوعاتی ایران را سوگوار کند. در زمان این تصادف تلخ «عیسی کلانتری» رئیس سازمان حفاظت محیط زیست بود. او و مسعود تجریشی رئیس ستاد ملی احیای دریاچه ارومیه هرگز حاضر به عذرخواهی و پذیرش قصور در این حادثه نشدند. بعد از تصادف مشخص شد که ستاد احیای دریاچه ارومیه و سازمان حفاظت محیط زیست بهعنوان متولیان سفر، اتوبوس را از شرکت سیمان اجاره کردهاند و سرنشینان آن بهعنوان کارگران این شرکت به پلیس راهنمایی و رانندگی معرفی شدند. بیشتر سرنشینان اتوبوس حامل خبرنگاران خانم بودند و این سؤال از سوی وکیل خبرنگاران در جلسات دادگاه مطرح شد که چطور پلیس راه با توجه به جنسیت سرنشینان قبول کرده که اتوبوس حامل کارگران شرکت سیمان است؟
در این حادثه تلخ ریحانه یاسینی خبرنگار و سردبیر ایرنا ۲۴ و مهشاد کریمی خبرنگار محیط زیست ایسنا جان باختند و ۱۸ خبرنگار مصدوم شدند. تازهترین رأی صادر شده (قرار منع تعقیب متهمان پرونده) هم به خبرنگاران بازمانده از حادثه و اولیای دم مهشاد و ریحانه و وکلای آنها اعلام نشد و یک روز پس از درز این خبر و اعتراض خبرنگاران در فضای مجازی رأی صادر شده به آنها ابلاغ میشود. پیش از این هم هیأت سه نفره کارشناسی بدون اطلاع وکلا یا گفتوگو با شکات به منطقه رفته و مدیران خاطی را مبرا از قصور دانسته بود. محمد داسمه میگوید: علی رغم اینکه قرار صادره در تاریخ هفدهم بهمن ماه سالجاری صادر شده برخلاف مقرره قانون آیین دادرسی کیفری حتی قرار نهایی صادره به وکیل و شکات ابلاغ نشده تا ظرف مهلت مقرر قانونی نسبت به آن اعتراض کنند. که پس از ارسال لایحه و پیگیریهای جدی شب پنجشنبه این قرار به من ابلاغ شد.
به گفته داسمه پرونده اتوبوس خبرنگاران پس از آنکه توسط دادسرای عمومی انقلاب و بازپرس نقده بهدلیل توجه اتهام به سه مدیرکل محیط زیست، دبیر ستاد احیای استانی و رئیس محیط زیست شهرستان ارومیه به دادستان عمومی انقلاب ارومیه ارجاع شد، بازپرس پرونده، نسبت به مدیرکل حفاظت محیط زیست استان آذربایجان غربی و رئیس اداره محیط زیست ارومیه قرار منع تعقیب صادر کرده و درباره اتهام دبیر استانی ستاد احیای دریاچه ارومیه نیز نفیاً و اثباتاً هیچ اظهارنظری نشده و بدین ترتیب چون تنها متهم این پرونده راننده اتوبوس باقی مانده است پرونده از صلاحیت رسیدگی در دادسرا خارج و برای تعیین تکلیف در باب صلاحیت به دادگاه تجدید نظر آذربایجان غربی ارسال شد. وی با تأکید بر اینکه قرار نهایی دادسرای عمومی و انقلاب، قرار قطعی نبوده و باید طبق ماده 270 قانون آیین دادرسی کیفری به ما ابلاغ میشد تا ظرف 10 روز نسبت به آن اعتراض میکردیم، میگوید: با این اتفاق نسبت به تهیه لوایح جداگانهای خطاب به بازپرس شعبه ششم دادسرای عمومی و انقلاب ارومیه و همچنین شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان غربی اقدام و ضمن اعتراض به این روند درخواست کردم که قرار نهایی به شکات و به من ابلاغ قانونی شود تا اقدامات قانونی بر اساس قانون آیین دادرسی کیفری نسبت به آن انجام شود. سرانجام با اعتراضات صورت گرفته در دقایق اولیه بامداد پنجشنبه این قرار ابلاغ شد. داسمه با تأکید بر اینکه نظر حقوقی اینجانب این است که بازپرس نمیتواند توأمان در یک قرار هم اظهارنظر ماهوی (قرار منع تعقیب) داشته باشد و هم شکلی (قرار عدم صلاحیت)، میگوید: اگر بازپرس ارومیه اعتقاد بر منع تعقیب نسبت به سه مدیر دارد، این قرار باید حسب ماده 270 به ما ابلاغ شود تا ما ظرف 10 روز در دادگاه کیفری 2 ارومیه اعتراضمان را ثبت کنیم و روند رسیدگی مجدداً شروع شود. وکیل خبرنگاران از رئیس بازرسی ویژه قوه قضائیه درخواست میکند که شخصاً بر پرونده اتوبوس خبرنگاران نظارت قضایی داشته باشد و گزارش مستقلی در این باره تهیه کند. او میگوید: «در صورتی که بازرسی ویژه قوه قضائیه درخواست احاله پرونده را برای دیوان عالی کشور بدهد، این پرونده میتواند در دادسرای عمومی و انقلاب و تهران مورد بررسی قضایی قرار گیرد.» پیش از این هم خبرنگاران حادثه دیده و وکلای دم ریحانه و مهشاد با توجه به محل سکونت اکثریت شکات خواستار بررسی پرونده در تهران شده بودند.