«ایران» از اذعان مجدد امریکا به شکست در مقابل ایران و نیاز این کشور به توافق با تهران گزارش میدهد
اعتراف دوباره به شکست فشار حداکثری
کریس مورفی: سیاست امریکا در قبال ایران شکست مفتضحانهای خورد؛ تحریمها به طرز شرمآوری بی اثر بوده و چارهای جز توافق با تهران نمانده است
گروه سیاسی/ صف اعتراف به شکست سیاستهای امریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران هر روز طولانیتر میشود. این بار کریس مورفی، سناتور مشهور امریکایی نه تنها به این شکست اذعان کرده است که حتی از نیاز امریکا به توافق با تهران گفته است.
کریس مورفی، عضو مجلس سنای امریکا روز جمعه در یادداشتی برای مجله تایم بار دیگر از سیاست دولت پیشین امریکا در خروج از برجام انتقاد کرد و نوشت، شکستهای ایجادشده در اثر این رویکرد چارهای غیر از توافق با ایران برای «جو بایدن» باقی نگذاشته است.سناتور امریکایی در این مقاله یادآوری کرده که رئیس جمهور سابق امریکا درحالی از برجام خارج شد که «ایران به وعدههایش پایبند مانده بود، بخشهای زیادی از برنامه هستهای خودش را محدود کرده و به بازرسها اجازه ورود داده بود.»مورفی سپس با اشاره به مذاکرات جاری در وین مینویسد: «دولت بایدن در تلاش بوده ایران را به میز مذاکره برگرداند، اما ایران به دلیل آنکه پیشتر زیر پایش خالی شده کاملاً بیمیل است.»
او با بیان اینکه «پابرجا بودن سیاست ترامپ در قبال ایران برای یک ماه یا یک سال دیگر دیوانگی است» خاطرنشان کرده است: «بنابراین الان وقت آن است که تیم مذاکرهکننده بایدن امتیازهای هوشمندانه اما ضروری لازم را بدهد تا اجرای نسخهای از توافق هستهای اوباما را از سر بگیرد.» او در ادامه نوشته است: «توافق جدید ممکن است با توجه به تکیهگاههایی که ما در دوران ترامپ از دست دادهایم همانند توافق اوباما نباشد، اما توافقی با ایران که موجب افزایش زمان گریز این کشور شده و اجازه دهد بازرسیها از سر گرفته شود دنیا را به مکانی امنتر تبدیل خواهد کرد!»
کریس مورفی خطاب به کسانی که مخالف برداشته شدن تحریمهای وضعشده در دوران ترامپ علیه ایران هستند هم نوشته که این تحریمها هیچ اثری نداشتهاند. او مینویسد: «خطاب به آنهایی که مخالف کاهش تحریمهای ترامپ جهت حصول توافق جدید هستند باید گفت که امریکا هیچ نفعی از حفظ این تحریمها به دست نیاورده است. تحریمهای ترامپ به طرز شرمآوری بیاثر بودند.»پیشتر از مورفی نیز دولت جو بایدن به شکست سیاست موسوم به «فشار حداکثری» که دولت پیشین امریکا علیه ایران به کار گرفت، اعتراف کرده بود. سخنگوی وزارت خارجه امریکا در ارتباط با نتایج معکوس سیاست فشار حداکثری امریکا علیه ایران گفته بود: ترامپ وعده داده بود که با کارزار فشار حداکثری در برنامه هستهای ایران وقفه ایجاد کند که این نتیجه معکوس داشت و موفق به تحقق این هدف نشد.
ند پرایس کارزار «فشار حداکثری» امریکا علیه جمهوری اسلامی ایران را یک «شکست فاحش» توصیف کرده و گفته بود «دولت امریکا وعده داده بود که با اعمال فشار حداکثری به جمهوری اسلامی، جامعه بینالملل را علیه ایران متحد کند که این گونه نشد و عکس تمامی این موارد محقق شد. برخلاف آنچه ترامپ وعده داده بود، هماکنون، ما یک برنامه هستهای ایران را به ارث بردهایم که رو به جلو میتازد و در معرض نظام راستیآزمایی و نظارت قرار ندارد.»
بی اثر شدن ابزارهای فشار امریکا
تحریم به عنوان ابزار کنترلی امریکا برای تحت فشار قرار دادن کشورهای مستقل کارویژه خود را در مقابل جمهوری اسلامی ایران و مردم از دست داده است. این در حالی است که تحریمها آخرین تیر در خشاب ماشین ایرانستیزی امریکا بوده است و این کشور با بی اثر شدن آن دیگر سلاحی برای مقابله با تهران ندارد. در دولت دونالد ترامپ امریکاییها تلاش داشتند تا گزینه حمله نظامی و جنگ را به عنوان آخرین اقدام این کشور و گزینه جدی روی میز مورد توجه افکارعمومی قرار دهند و با «شبح جنگ» و «ترساندن ترسوها» به تغییر رفتار ایران و عقب نشینی کشورمان دست بزنند، اما این اهرم فشار با پیگیری سیاست «نه جنگ میشود نه مذاکره میکنیم» رسماً شکست خورد. در روزهای اخیر جان بولتون که در دولت سابق امریکا مشاور امنیت ملی کاخ سفید بود هم اعتراف کرد که تهدید به استفاده از گزینه نظامی توسط امریکا یک تهدید توخالی و پوچ است. وی معتقد است دولت کنونی امریکا در نهایت ضعف و سستی قرار دارد و حاضر است در مقابل ایران هر کاری انجام دهد.این صحبتهای مقامات امریکایی نشان میدهد، مسئولان کنونی و سابق این کشور در هر چه که اختلاف داشته باشند درخصوص این موضوع که در راهبردهایشان در مقابل مردم ایران شکست خورده اند، اتفاق نظر دارند.
چرایی نیاز امریکا به توافق
اما چرا کریس مورفی به این واقعیت اشاره میکند که امریکای بایدن چارهای جز توافق با تهران ندارد؟ این مسأله دو دلیل عمده سیاسی و اقتصادی برای امریکا دارد؛ از نظر سیاسی، مقامات امریکایی اکنون با این واقعیت روبهرو شدهاند که علی رغم وعدههای
پی در پی درخصوص به صفر رساندن میزان فروش نفت کشورمان، جمهوری اسلامی روزانه بیش از یک میلیون بشکه نفت صادر میکند و درآمد حاصل از آن را وارد کشور میکند. علاوه بر فروش نفت در شرایط تحریم، ایران با کشورهای همسایه و متحدین خود از جمله چین و روسیه وارد مبادلات و تجارتهای قابل تأملی شده است. خبر اجرایی شدن سند همکاری 25 ساله و توافقات متعدد ایران و روسیه در زمینههای مختلف و همچنین توسعه همکاریها با همسایگان از جمله مسائلی است که به سرعت در حال خنثیسازی تحریمهاست. بنابراین امریکاییها میدانند که ادامه راهبرد فشار حداکثری عملاً فاقد وجاهت و مطلوبیت برای این کشور است و ادامه پیدا کردن آن ثمری نخواهد داشت.
نیاز واشنگتن به کاهش قیمت نفت
با افزایش قیمت نفت به بالاتر از 90 دلار و افزایش تنشها درخصوص منازعه اوکراین، احتمال میرود که قیمت انرژی همچنان صعودی باشد. تورم امریکا نیز که از سال 1982 تاکنون بیسابقه بوده، به چالشی بزرگ برای دولت بایدن تبدیل شده است. با توجه به در پیش بودن انتخابات کنگره نیز بایدن نیاز دارد تا یک دستاورد را برای خود معرفی کند. از آنجایی که انرژی سهم مهمی در تورم در امریکا دارد، ورود نفت بیشتر ایران به بازار جهانی میتواند در کاهش قیمت نفت و کنترل تورم در امریکا نقش داشته باشد. به عنوان مثال در تاریخ 30 نوامبر 2021 (9 آذر 1400) چاینادیلی، روزنامه دولتی کشور چین، در گزارش خود به این نکته اشاره کرد که: «لغو تحریمها علیه ایران میتواند به کاهش تنشها بین ایالات متحده و جمهوری اسلامی ایران کمک کند و حتی همکاری ایران را بر سر قیمتهای جهانی نفت خام جلب کند، زیرا امریکا اکنون مشتاق است با کاهش قیمت نفت خام، تورم جدی خود را مهار کند.» یا خبرگزاری والاستریت ژورنال نیز در تاریخ 19 ژانویه 2022 (29 دی 1400) در مطلبی به انگیزه بایدن برای توافق با ایران پرداخت و نوشت: «هر توافقی با ایران، صرف نظر از اینکه چقدر ضعیف باشد، توجیه کافی برای دولت بایدن به منظور عقبگرد تحریمها، بویژه صنعت نفت ایران فراهم میکند. اگر این اتفاق بیفتد، نفت خام ایران به بازار سرازیر میشود، عرضه موجود بالا میرود و قیمت نهایی نفت (و در نتیجه محصولات تصفیهشده مانند بنزین) کاهش مییابد و این به نوبه خود حداقل مقداری از فشار تورمی و اقتصادی را که بایدن در داخل با آن مواجه است کاهش خواهد داد.» همه این مسائل نشان میدهد که امروز امریکا نیاز به یک توافق با تهران دارد و البته اگر میخواهد به مزایای حاصل از آن دست یابد، باید توازن تعهدات را در نظر گرفته و با رفع مؤثر و کامل تحریمها به جای نمایش لغو تحریم، تضمین و راستیآزمایی شرایط را برای توافق آماده کند.
همزمان با مذاکرات وین، اختلافات داخلی امریکاییها درباره ایران بالا گرفته است
بیچارگی دموکرات ها، دستپاچگی جمهوری خواهان
گروه سیاسی/ در شرایطی که مذاکرات کشورهای ایران و 1+4 در وین به مراحل حساس و تعیینکننده خود نزدیک شده است، شماری از قانونگذاران امریکایی با هدف کارشکنی مسیر مذاکرات، طرح وعده ایجاد «بانک سوخت هستهای» را با هدف متوقف کردن غنیسازی بومی ایران مطرح کردهاند.از جمله طراحان پشت پرده این طرح هم کسی نیست جز «باب مندز» با همراهی «لیندسی گراهام»، سناتور ارشد جمهوریخواه که سابقه خصومت آنها و تلاششان برای هدایت کنگره امریکا به سمت و سوی طراحی سیاستهای ضد ایران بر کسی پوشیده نیست. بنابر گزارشی که کمیته روابط خارجی سنا منتشر کرده است این دو سناتور از طرح خود با این ادعا که میخواهند از وقوع یک مسابقه تسلیحاتی بیثباتکننده در خاورمیانه جلوگیری کنند، رونمایی کردهاند. این طرح با الگوبرداری از طرح بانک سوخت هستهای معرفی شده توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی ارائه شده است و ادعا دارد یک مخزن منطقهای سوخت هستهای ایجاد میکند و به توسعه تجاری انرژی هستهای در سراسر منطقه منجر میشود و در عین حال نیاز به برنامههای هستهای داخلی خطرآفرین و بیثباتکننده را از بین میبرد.
در این طرح ادعایی در صورتی که ایران وارد توافقی شود که از برنامه غنیسازی بومی خود صرفنظر کند، امریکا باید برای کاهش و تخفیف تحریمها علیه ایران اقداماتی فراتر از موارد مندرج در برجام در نظر بگیرد. اقداماتی که باید شامل لغو برخی از تحریمهای اولیه و اصلی علیه ایران باشد. این طرح، دولت امریکا را موظف میکند که سیاستی اتخاذ کند که بر مبنای آن، هر کشوری در خاورمیانه چنانچه روند غنیسازی اورانیوم را متوقف کند، میتواند به بانک سوخت دسترسی داشته باشد.
آن گونه که از مواضع سناتورهای امریکایی برمیآید، برای آنها مهم نیست طرح ادعاییشان تا چه اندازه با متن خود برجام و پیمانهای چندجانبه بینالمللی مغایرت داشته باشد؛ همان قدر که بتوانند سقلمهای به مذاکرات و توافق هستهای بزنند، کافی است تا از رهگذرش گردی بر خاطر تلاشهای دیپلماتیک بنشیند.
هر چند انتظار نمیرود این دو نماینده سلوکی متفاوت از دیگر مقامهای دولت امریکا داشته باشند؛ اما گاه به نظر میآید آنها حتی نسبت به حق بنیادین ایران مبنی بر انجام حق غنیسازی هیچ اطلاعی ندارند و در نگاهی خوشبینانه به نظر میرسد واقعیتهای کشور خود و شرایطی که دولت امریکا را ناگزیر به بازگشت به مذاکرات کرد، نادیده میگیرند. در پرداختن به این طرح موهوم یادآوری دو نکته حائز اهمیت است؛ از یک سو حق غنیسازی ایران در چهارچوب استفاده از انرژی صلحآمیز هستهای که همه فرایند چرخه سوخت از جمله غنیسازی اورانیوم را در برمیگیرد، از جمله مفاد مصرح در معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای موسوم به «ان پی تی» به شمار میآید و اساساً گفتوگو درباره آن در هیچ مذاکره بینالمللی موضوعیت ندارد. این در حالی است که وقتی ایران به موجب برجام پذیرفت سطح غنیسازی خود را پایینتر از 5 درصد نگاه دارد و در ازای آن امریکا همه تحریمهای هستهای را بردارد، آژانس بینالمللی انرژی اتمی در 17 گزارش متوالی به پایبندی ایران مهر تأیید زد و این همه در حالی بود که دولتمردان امریکا همان موقع سخت در تلاش برای بازگرداندن تحریمهای برجامی و تصویب تحریمهای دیگر با بهانههای کذایی بودند.
نادیدهانگاری واقعیات
وجه دیگر طرح قانونگذاران امریکایی، ادعایی است که در تلاش برای ممانعت از رقابتهای تسلیحاتی مطرح کردهاند. این در حالی است که آنها کوچکترین اشاره ای به رژیم صهیونیستی که هرگز عضویت در هیچ یک از سازوکارهای کنترل تسلیحات و خلع سلاح را نپذیرفته است، نکردهاند؛ یعنی در شرایطی که ایران عضو رسمی پادمان هستهای به شمار میآید و روند فعالیتهای هستهایاش همواره صلحآمیز بوده است، مقامهای صهیونیستی به رغم بهرهمندی از سلاح هستهای با ممانعت از پیوستن به توافقنامه منع تولید و تکثیر تسلیحات هستهای، تاکنون در هیچ یک از تأسیسات هستهای خود را به روی بازرسان آژانس نگشودهاند. این در حالی است که ذیل پیوند تنگاتنگ «واشنگتن» و «تلآویو» قابل انتظار بود که رویکرد غیر قابل دفاع رژیم صهیونیستی در عدم الحاق و عدم پایبندی به هنجارها و استانداردهای بینالمللی در حوزه عدم اشاعه سلاحهای هستهای و خلع سلاح از سوی مسئولان امریکایی نادیده گرفته شود.
از سوی دیگر مقامهای امریکایی در حالی از ایجاد بانک سوخت و تأمین نیازهای کشورهای منطقه خاورمیانه سخن به میان آوردهاند که واقعیات گذشته که در متن مذاکرات سالهای دور میان ایران و کشورهای غربی پیرامون روند فعالیتهای هستهای ایران رخ داد، به بوته فراموشی سپرده شده است. سعید جلیلی، رئیس اسبق مذاکرات ایران با تروئیکای اروپایی پیش از این در اشاره به تجربه خود از مذاکرات هستهای به نیاز ایران به سوخت 20 درصد اشاره میکند و میگوید: «در آن دوره به سوخت ۲۰ درصد نیاز داشتیم، ولی آژانس بینالمللی انرژی اتمی سنگاندازی میکرد. بنده در مذاکرات گفتم که اگر این سوخت را به ما ندهید، خودمان تولید میکنیم. غربیها خندیدند، ولی ما پیش از دور بعدی مذاکرات این سوخت را تولید کردیم و معادله عوض شد.»
این اشاره، یادآوری کارشکنیهایی است که کشورهای منظومه غرب بارها در خلال مذاکرات با ایران از خود به منصه ظهور گذاشتند.
حالا در شرایطی که تهران، خود را متعهد به پیگیری مذاکرات با کشورهای بزرگ جهان میداند، به نظر میرسد قانونگذاران امریکایی باید نگران رژیمی باشند که به گزارش نشریه «نشنال اینترست» زرادخانه هستهای آن یکی از مخفیترین موضوعاتی است که در جامعه بینالملل وجود دارد.
برش
یک منبع آگاه درگفت وگو با خبرنگار «ایران» درباره بسته جدید پیشنهادی گفت
هشتمین دور مذاکرات ایران و کشورهای 1+4 روز گذشته در حالی ادامه پیدا کرد که مهدی صفری، معاون دیپلماسی اقتصادی وزارت امور خارجه ایران برای حضور در این گفتوگوها وارد وین شد. به گزارش اختصاصی «ایران» از وین، در همین چهارچوب علی باقری، رئیس هیأت ایرانی با «میخاییل اولیانوف»، نماینده روسیه در مذاکرات دیدار کرد و از سوی دیگر کارگروههای کارشناسی در نشستهای فشردهای به تبادل نظر و بررسی موضوعات در دستور کار پرداختند.
همچنین به گزارش ایرنا، وانگ کوان نماینده چین در مذاکرات عصر شنبه پیش از ورود به هتل کوبورگ به خبرنگاران گفت: همه اتفاق نظر داریم که به مرحله نهایی رسیدهایم بویژه اینکه همکاران ایرانی بسته نهایی خود را ارائه دادند. در همین زمینه یک منبع مطلع به خبرنگار روزنامه ایران در وین پیرامون بسته جدید پیشنهادی گفت: تبادل پیشنهادهای بین طرفین امری معمول در هر مذاکرهای است و از ابتدای مذاکرات نیز ایران پیشنهادات متعددی به طرفهای مقابل ارائه کرده و طرفهای دیگر را هم به ارائه پیشنهادات و ابتکارات جدید تشویق کرده است. به گفته این منبع آگاه، گفتوگوها در مورد موضوعات باقیمانده ادامه دارد.
«میخائیل اولیانوف»، نماینده روسیه در مذاکرات نیز در توئیتی با اشاره به دیدار خود با باقری اعلام کرد که درباره جزئیات پیش رو در مذاکرات وین با او به گفتوگو نشسته است. «اولیانوف» همچنین در خبری دیگر به دیدارش با «رابرت مالی»، نماینده ویژه امریکا در امور ایران اشاره کرد و افزود با این مقام امریکایی درباره بحثبرانگیزترین مسائلی صحبت کرده که باید در مذاکرات وین حل شود. از سوی دیگر علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان نیز در توئیتی که روز گذشته منتشر کرد، به مواضع اخیر امریکا مبنی بر آماده بودن همه گزینهها روی میز کنایه زد و تصریح کرد: «گزینههایی که هرگز از روی میز برداشته نمیشوند: حضور باشکوه ایرانیان در مراسم حمایت از نظام اسلامی، حفظ و تقویت ظرفیتهای صلحآمیز هستهای و توانمندیهای دفاعی ایران، سیاستهای منطقهای امنیتآفرین جمهوری اسلامی.»
برخورد جبلی با عوامل قطع پخش زنده مداحی مطیعی
خبر اول اینکه، پس از ایجاد وقفه در میان سرودخوانی انتقادی میثم مطیعی در مراسم 22 بهمن امسال از سوی صداوسیما، باقری از مجریهای رسانه ملی در توئیتی نوشت: تصمیم به قطع شعرخوانی میثم مطیعی در روز ۲۲ بهمن تصمیم شخصی یکی از مدیران میانی بوده و دستور پخش ادامه این شعرخوانی را دکتر جبلی شخصاً صادر کرده است. این طور که گفتهاند، رئیس سازمان از قطع برنامه بشدت شاکی شده و با مدیر مربوطه با تندی برخورد کرده است.
روند پرشتاب آزادسازی بستر رودخانه کرج
خبر دیگر اینکه، صبح دیروز ساختمانهای متعلق به بنیاد شهید و امور ایثارگران، وزارت کشور، وزارت راهوشهرسازی و ناجا که در بستر رودخانه کرج قرار داشت، از سوی مسئولان قضایی تخریب شد.
به گزارش مرکز رسانهای قوهقضائیه، رئیس کل دادگستری البرز در این باره با بیان اینکه به دستگاههای حاکمیتی و نظامی تا ۲۵ بهمنماه فرصت داده شده است تا نسبت به تخلیه ساختمانها اقدام کنند، گفت: بعد از این تاریخ دستگاه قضا نسبت به دستگاههایی که به هشدارها عمل نکردهاند، اعمال قانون میکند.
فاضلی هریکندی همچنین با اشاره به شناسایی نقاطی که امکان ساخت منطقه تفریحی برای عموم مردم وجود دارد، گفت: با توجه به مصوبات کمیته تخصصی آزادسازی حاشیه رودخانه کرج، اراضی ای که تاکنون در فاصله بین پل حامی تا آبگیر بیلقان آزادسازی شدهاند دراختیار شهرداری کرج قرار داده شده تا نسبت به ساخت تفرجگاه و استراحتگاه ساحلی در آنها برای عموم مردم اقدام شود.
نام «خیبرشکن» را به خاطر بسپارید
دست آخر اینکه، تحلیلگر سیاسی سرشناس جهان عرب با اشاره به سه موشک بویژه موشک ایرانی «خیبرشکن» میگوید که این تحول معادلات منطقه را تغییر خواهد داد.
به گزارش فارس، «عبدالباری عطوان»، سردبیر «رأی الیوم» (چاپ لندن) در جدیدترین تحلیل خود میگوید که منطقه در آستانه تغییر قرار دارد و معادلات تغییر خواهد کرد. عطوان به موشک ایرانی اشاره کرد و گفت: «موشک اول، ایرانی است؛ «خیبرشکن». دو روز پیش از آن پرده برداشتند و به مناسبت چهل و سومین سالروز انقلاب ایران آن را شلیک کردند. بُرد موشک خیبرشکن هزار و 450 کیلومتر است یعنی به عبارتی این موشک به قلب تلآویو میرسد. این پیام ایران به اسرائیل و ایالات متحده امریکا است.»
وی در ادامه با گریز به موشک اول، بیان کرد: «انتخاب کلمه خیبر و کلمه خیبرشکن بسیار بادقت و حسابشده صورت گرفته است. خیبر شهر یهودیان در نزدیکی مدینه منوره بود. این شهر همواره بخش زیادی از تاریخ منطقه را به خود اختصاص داده است به زمانی که پیامبر (ص) تصمیم گرفت دو دین در مدینه نباشد یا دو دین در خاک مقدس نباشد از این رو انتخاب خیبرشکن و نامگذاری موشک با این نام معنای بسیاری دارد و یک پیام قوی و بیسابقه است. این نام را به خوبی به ذهن بسپارید.» عطوان افزود: «ایران هم اکنون به چهارمین قدرت موشکی جهان مبدل شده است.»