نسخه Pdf
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
عباس ملکی، استاد دانشگاه صنعتی شریف در گفتوگو با «ایران»:
نفت ایران برای بازارهای جهانی مهم است
ایران با فرض قیمت 100 دلار در بشکه برای نفت خام و همینطور صادرات روزانه 1.5 میلیون بشکهای، میتواند حدود 50 میلیارد دلار در یک سال درآمد نفتی داشته باشد
عطیه لباف
خبرنگار
قیمت نفت خام در نوک قله 8 سال اخیر است و سیگنالهای قیمتی نیز از ادامه دار بودن این روند خبر میدهد. اما وضعیت فعلی بازار نفت بویژه برای مصرف کنندگان انرژی بحرانی محسوب میشود و در این شرایط، ظرفیت اضافه تولید نفت خام برای تعادل بخشی به بازار اهمیت ویژهای دارد. به بیانی دیگر، نیاز به تولیدکنندگانی است که در صورت افزایش بیشتر تقاضا توان پاسخگویی به مازاد تقاضای انرژی را داشته باشند و مانع از برهم خوردن تعادل بازار شوند. در این زمینه، عباس ملکی دیپلمات و عضو هیأت علمی دانشگاه صنعتی شریف میگوید که یکی از معدود تولیدکنندگان نفت جهان که ظرفیت اضافه تولید نفت خام دارد، ایران است و به همین خاطر، اکنون نفت ایران برای بازار جهانی اهمیت خاصی دارد. او در این گفتوگو، به عوامل افزایش قیمت نفت، روند آتی آن و همینطور جایگاه ایران در بازار جهانی نفت خام میپردازد.
قیمت نفت خام مرز 90 دلار برای هر بشکه را رد کرده است. از نظر شما چه عواملی باعث افزایش قیمت نفت خام و صعود به قله 7 سال اخیر شده است؟
آن چیزی که در بازار نفت اتفاق میافتد، نشان از یک بحران اساسی دارد. اکثر سناریوهایی که توسط مؤسسات مطالعات انرژی و شرکتهای بینالمللی نفت برای آینده مطرح شده، این است که تقاضا در حال افزایش است. علل این افزایش نیز موارد متعددی است.
نخست اینکه جهان از بخش مربوط به بیماری کووید 19 و شیوع آن و قرنطینه بیرون آمده و اکثر پیشبینیها این است که جهان این دوره را گذرانده و سویههای جدید بیماری کرونا به اندازه شروع بیماری مرگ بار نیستند. بنابراین اگر بیماری کووید 19 بتواند مهار شود معنای آن این است که اقتصاد دوباره به فعالیت میافتد. البته اقتصاد برخی از کشورها در دوره کرونا هم رشد داشته است از جمله جمهوری خلق چین. حالا در امریکا هم رشد اقتصادی و اشتغال بیشتر شده و برای پیدا کردن نیروی کار الان رقابت عجیبی در ایالات متحده است. اگرچه در کنار آن تورم هم بالا رفته است؛ بخصوص برای مواد غذایی و ملک. لذا نخستین موضوع، رشد اقتصاد جهانی است که دادههای اقتصادی اکثر کشورها نشان میدهد در حال بهتر شدن است. بخصوص این که در ابتدای سال 2022 حتی در اروپا هم ما این را مشاهده میکنیم.
نکته دوم این است که بازار انرژی یک بازار سرمایه بر است و سرمایه زیادی میخواهد که انرژی به شکل پایدار در اختیار ما باشد. در سالهای بعد از 2015 بتدریج سیاستگذاری جهان به سمت این رفت که انرژیهای پاک جایگزین انرژیهای فسیلی شود. بتدریج سیاسگذارهای کشورها هم دستورات، آیین نامهها و مصوباتی را تصویب کردند که نهایتاً به اینجا رسید که هر گونه سرمایهگذاری جدید در سوختهای فسیلی اگر بخواهد توسط بانکهای توسعهای مانند بانک جهانی و بانک توسعه اروپا و بانک توسعه آسیایی انجام شود، ممنوع است. بنابراین هر گونه سرمایهگذاری در سوختهای فسیلی توسط بانکها ممنوع شد.
این باعث شد که سرمایهگذاری به وضوح در سوختهای فسیلی بخصوص نفت خام کمتر شود و بتدریج اکتشاف و استخراج سوخت فسیلی از منابع جدید کاهش یابد و به این ترتیب توسعه صنعت نفت در جهان قبل از سال 2020 و بیماری کووید 19 دچار بحران شده بود. بنابراین عامل، دلیل دوم این است که سرمایهگذاری در بخشهای نفت و گاز کمتر شد و این باعث شد که عرضه نفت خام و آینده آن به حالت عدم قطعیت برسد. البته اکنون عرضه نفت خام کم نیست و حدود 97.5 میلیون بشکه در روز تولید میشود اما آینده این تولید و رفتن به بالای 100 میلیون بشکه در روز هنوز در هالهای از ابهام است و فعالان انرژی با عدم قطعیتها و ریسکهای متعددی در بازار انرژیهای فسیلی مواجهاند.
اتحادیه اروپا برای این کار کلک مرغابی زده است. به جای بیان اینکه بگوید سرمایهگذاری در منابع فسیلی امکان پذیر و جایزاست، اعلام کرده که انرژیهای هستهای و گاز طبیعی جزء انرژیهای سبز و پاک هستند و بانکها میتوانند در این زمینه سرمایهگذاری کنند.
نکته سوم اینکه مسائل مربوط به انرژیهای تجدیدپذیر هم کم نیست. در سال 2020 میزان بادی که در اروپا وزیدن گرفته، نصف باد وزیده در سال 2019 است و این مسأله تولید انرژی بادی را تحت تأثیر قرار داده است. مواردی از این دست در انواع دیگر انرژیهای تجدیدپذیر نیز دیده میشود و نشان میدهد که به آن صورت نمیتوان به انرژیهای تجدیدپذیر متکی شد. اما سوختهای فسیلی پایداری دارند و برای تولید برق در لحظه میتوان سوخت مصرفی را به سوخت دیگر تغییر داد و از سوخت جایگزین استفاده کرد. این امکان در استفاده از انرژی تجدیدپذیر همچنان مورد سؤال است که مجموع این عوامل موجب افزایش قیمت نفت شدهاند.
به نظر شما قیمت نفت به بیش از 100 دلار در بشکه میرسد؟
قیمت نفت قابل پیشبینی دقیق نیست. از سال 1850 تا به امروز هیچ کدام از پیشبینیهای قیمت نفت دقیق نبوده است چراکه قیمت نفت به دلایل متعددی بستگی دارد و همه عوامل قابل پیشبینی نیستند. از عوامل ساختاری، فنی و اقتصادی گرفته تا عوامل ژئوپلیتیک، سیاست و روابط خارجی، همه در قیمت نفت اثر دارند. به این ترتیب حتی شرکتهای بزرگ و مؤسسات پیشبینی کننده قیمت نیز با خطا مواجهاند.
البته اگرچه نمیتوان قیمت را پیشبینی کرد اما به نظر میرسد که قیمت نفت همچنان صعودی است. این اتفاق به دلایلی که گفته شد، یعنی رشد تقاضا، کمبود عرضه و مسأله ناپایداری در انرژیهای تجدیدپذیر در حال رقم خوردن است ولی اینکه در عمل چه اتفاقی میافتد، نیازمند صبر است.
برخی از تحلیلگران معتقدند که قیمت بالای نفت در زمانی که ایران توان جذب سرمایه خارجی را ندارد، نه تنها به نفع کشور نیست بلکه به مفهوم پیروزی رقبا و سایر تولیدکنندگان در جذب سرمایه است. نظر شما چیست؟
افزایش قیمت نفت در کوتاه مدت به نفع دولت است و به هر حال ممکن است که با افزایش درآمدهای نفتی، دولت پس از پرداخت هزینههای جاری برای هزینههای عمرانی هم اعتباری در نظر بگیرد. البته پژوهشهای انجام شده نشان میدهد که وقتی قیمت نفت بالا میرود، دولتها چاق میشوند و اقدام به استخدام نیروی انسانی میکنند که در نهایت هزینههای دولت بالاتر میرود.
با این حال اگر دولت عقلایی رفتار کند و بتواند پول درآمدهای نفتی را از بودجه جدا کرده و مانند نروژ و امارات از محل درآمدهای نفتی فقط برای سرمایهگذاری این منابع را تخصیص بدهد، برای ایران نیز این افزایش قیمت نفت فایده خواهد داشت. در غیر این صورت، افزایش قیمت نفت بیشتر به نفع تولیدکنندگان دیگر خواهد شد.
درآمدهای نفتی امسال چقدر خواهد بود؟ گزارش نیم سال نخست بانک مرکزی از رسیدن درآمدهای نفتی به 18 میلیارد دلار در 6 ماه اول سال خبر میدهد. به نظرتان امسال درآمدهای نفتی از 36 میلیارد دلار عبور میکند؟
به دلیل تحریم امکان اینکه برآورد کنیم امسال ایران دقیقاً چه مقدار درآمد نفتی خواهد داشت، ممکن نیست. نکته دوم اینکه باید دید چه مواردی بهعنوان درآمدهای نفتی در نظر گرفته میشود. طبق تعریف گزارش بانک مرکزی، موارد متعددی از نفت خام تا فرآوردههای نفتی بهعنوان درآمد نفتی عنوان شده است. اما به طور کلی اگر درآمد نفتی را شامل نفت خام و میعانات گازی بدانیم، برای سال آتی با فرض قیمت 100 دلار در بشکه برای نفت خام و همینطور صادرات روزانه 1.5 میلیون بشکهای، ایران میتواند حدود 50 میلیارد دلار در یک سال درآمد نفتی داشته باشد. البته با توجه به متغیر بودن قیمت در طول سال و همینطور میزان فروش، این اعداد تنها یک فرض و ظرفیت است و دقیق نیست. در همین حال، صادرات گاز که یکی از گزینههای محاسباتی بانک مرکزی برای برآورد درآمدهای نفتی است، آنقدر کم است که تأثیر قابل ملاحظهای روی ارقام اعلامی ندارد. البته یکی از سؤالات نیز همین است که چرا یکی از 3 تولید کننده بزرگ گاز طبیعی جهان چنین شرایطی دارد؟ حتی روی صادرات گاز نیز تحریم آنقدر نمیتوانست تأثیرگذار باشد. لذا مسئولان در وزارت نفت باید یک بار دیگر روی راهبردهای کلی تمرکز و تجدیدنظر کنند. اگرچه این کار تنها به وزارت نفت مربوط نیست و کل حاکمیت باید به آن بپردازد.
از اینرو، الان بیش از هر زمان دیگری باید نسبت به انرژیهای فسیلی که در دنیا علیه آنها گزارش، پیشبینی و اظهاراتی میشود، حساس باشیم و اتفاقاً باید آن را در اولویت بگذاریم و روی این بخش بیشتر کار کنیم. این مسأله بارها گفته شده است و امیدواریم که دولت به آن توجه کند.
بهعنوان سؤال آخر! دنیا بیشتر به نفت ایران نیاز دارد یا گاز؟ اصلاً نفت ایران چقدر برای بازارهای جهانی اهمیت دارد؟
نفت ایران رقم قابل توجهی نیست همانطور که اکنون از صادرات 1.5 الی 2 میلیون بشکه در روز صحبت میکنیم. اما یک مثال میزنم. فرض کنید که برای انتخاباتی دو کاندیدا داریم و یکی از آنها 35 درصد رأی آورده است و دیگری 37 درصد. هر کدام از اینها که بخواهند دولت تشکیل دهند نیاز به احزاب کوچک با 3-2 درصد رأی دارند. اینجاست که این احزاب کوچک تعیین کننده میشوند. این طور نیست که چون رقم ناچیز است، کم اهمیت باشند. مثلاً در مورد دریای خزر نیز چنین است. دریای خزر 3 درصد از ذخایر نفتی جهان را دارد اما خلیج فارس 65 درصد از ذخایر را به خود اختصاص میدهد. اما در همین حال دریای خزر به دلایلی از جمله اینکه خارج از محوطه ژئوپلیتیک خاورمیانه است، مهم میشود.
در مورد نفت ایران نیز، این نفت به دو دلیل مهم است. اول اینکه تاکنون نبوده و حالا وارد بازار میشود و دوم اینکه برای بازار نفت ظرفیت اضافه خیلی مهم است. اتفاقاً اکنون یکی از دورههایی است که اکثر تولیدکنندگان از جمله عربستان سعودی این ظرفیت را ندارند. عربستان در سالهای قبل تا 4 میلیون بشکه در روز ظرفیت اضافه داشت. برای همین، این 2 میلیون بشکه ظرفیت صادرات نفت ایران مهم میشود؛ چراکه بالقوه است و هر لحظه میتواند وارد بازار شود. این نخستین نکتهای است که نفت ایران را مهم میکند.
نکته دوم اینکه نفت ایران به سبب دسترسیهایی که بازارهای مصرف -از اروپا تا آسیای شرقی و آفریقا- دارد و همینطور دسترسی ایران به دو دریا در شمال و جنوب، موقعیت ویژهای در زمینه عرضه دارد. بنابراین سیاستگذاریها در زمینه انرژی باید با در نظر گرفتن این موارد باشد.
اضافه بر این، اگر تولید نفت ایران افزایش یابد، میتوان به تدریج صادرات گاز طبیعی را هم تقویت کرد. صادرات گاز مسألهای است که از آن غفلت شده و باید مورد توجه قرار بگیرد. حتی لازم است، وزارت نفت مطالعه عمیقی انجام دهد که برای ایران آیا ظرفیت صادرات گاز به کشوری نظیر چین وجود دارد یا خیر. باید روی موضوع صادرات گاز طبیعی تمرکز ویژه داشت.
خبرنگار
قیمت نفت خام در نوک قله 8 سال اخیر است و سیگنالهای قیمتی نیز از ادامه دار بودن این روند خبر میدهد. اما وضعیت فعلی بازار نفت بویژه برای مصرف کنندگان انرژی بحرانی محسوب میشود و در این شرایط، ظرفیت اضافه تولید نفت خام برای تعادل بخشی به بازار اهمیت ویژهای دارد. به بیانی دیگر، نیاز به تولیدکنندگانی است که در صورت افزایش بیشتر تقاضا توان پاسخگویی به مازاد تقاضای انرژی را داشته باشند و مانع از برهم خوردن تعادل بازار شوند. در این زمینه، عباس ملکی دیپلمات و عضو هیأت علمی دانشگاه صنعتی شریف میگوید که یکی از معدود تولیدکنندگان نفت جهان که ظرفیت اضافه تولید نفت خام دارد، ایران است و به همین خاطر، اکنون نفت ایران برای بازار جهانی اهمیت خاصی دارد. او در این گفتوگو، به عوامل افزایش قیمت نفت، روند آتی آن و همینطور جایگاه ایران در بازار جهانی نفت خام میپردازد.
قیمت نفت خام مرز 90 دلار برای هر بشکه را رد کرده است. از نظر شما چه عواملی باعث افزایش قیمت نفت خام و صعود به قله 7 سال اخیر شده است؟
آن چیزی که در بازار نفت اتفاق میافتد، نشان از یک بحران اساسی دارد. اکثر سناریوهایی که توسط مؤسسات مطالعات انرژی و شرکتهای بینالمللی نفت برای آینده مطرح شده، این است که تقاضا در حال افزایش است. علل این افزایش نیز موارد متعددی است.
نخست اینکه جهان از بخش مربوط به بیماری کووید 19 و شیوع آن و قرنطینه بیرون آمده و اکثر پیشبینیها این است که جهان این دوره را گذرانده و سویههای جدید بیماری کرونا به اندازه شروع بیماری مرگ بار نیستند. بنابراین اگر بیماری کووید 19 بتواند مهار شود معنای آن این است که اقتصاد دوباره به فعالیت میافتد. البته اقتصاد برخی از کشورها در دوره کرونا هم رشد داشته است از جمله جمهوری خلق چین. حالا در امریکا هم رشد اقتصادی و اشتغال بیشتر شده و برای پیدا کردن نیروی کار الان رقابت عجیبی در ایالات متحده است. اگرچه در کنار آن تورم هم بالا رفته است؛ بخصوص برای مواد غذایی و ملک. لذا نخستین موضوع، رشد اقتصاد جهانی است که دادههای اقتصادی اکثر کشورها نشان میدهد در حال بهتر شدن است. بخصوص این که در ابتدای سال 2022 حتی در اروپا هم ما این را مشاهده میکنیم.
نکته دوم این است که بازار انرژی یک بازار سرمایه بر است و سرمایه زیادی میخواهد که انرژی به شکل پایدار در اختیار ما باشد. در سالهای بعد از 2015 بتدریج سیاستگذاری جهان به سمت این رفت که انرژیهای پاک جایگزین انرژیهای فسیلی شود. بتدریج سیاسگذارهای کشورها هم دستورات، آیین نامهها و مصوباتی را تصویب کردند که نهایتاً به اینجا رسید که هر گونه سرمایهگذاری جدید در سوختهای فسیلی اگر بخواهد توسط بانکهای توسعهای مانند بانک جهانی و بانک توسعه اروپا و بانک توسعه آسیایی انجام شود، ممنوع است. بنابراین هر گونه سرمایهگذاری در سوختهای فسیلی توسط بانکها ممنوع شد.
این باعث شد که سرمایهگذاری به وضوح در سوختهای فسیلی بخصوص نفت خام کمتر شود و بتدریج اکتشاف و استخراج سوخت فسیلی از منابع جدید کاهش یابد و به این ترتیب توسعه صنعت نفت در جهان قبل از سال 2020 و بیماری کووید 19 دچار بحران شده بود. بنابراین عامل، دلیل دوم این است که سرمایهگذاری در بخشهای نفت و گاز کمتر شد و این باعث شد که عرضه نفت خام و آینده آن به حالت عدم قطعیت برسد. البته اکنون عرضه نفت خام کم نیست و حدود 97.5 میلیون بشکه در روز تولید میشود اما آینده این تولید و رفتن به بالای 100 میلیون بشکه در روز هنوز در هالهای از ابهام است و فعالان انرژی با عدم قطعیتها و ریسکهای متعددی در بازار انرژیهای فسیلی مواجهاند.
اتحادیه اروپا برای این کار کلک مرغابی زده است. به جای بیان اینکه بگوید سرمایهگذاری در منابع فسیلی امکان پذیر و جایزاست، اعلام کرده که انرژیهای هستهای و گاز طبیعی جزء انرژیهای سبز و پاک هستند و بانکها میتوانند در این زمینه سرمایهگذاری کنند.
نکته سوم اینکه مسائل مربوط به انرژیهای تجدیدپذیر هم کم نیست. در سال 2020 میزان بادی که در اروپا وزیدن گرفته، نصف باد وزیده در سال 2019 است و این مسأله تولید انرژی بادی را تحت تأثیر قرار داده است. مواردی از این دست در انواع دیگر انرژیهای تجدیدپذیر نیز دیده میشود و نشان میدهد که به آن صورت نمیتوان به انرژیهای تجدیدپذیر متکی شد. اما سوختهای فسیلی پایداری دارند و برای تولید برق در لحظه میتوان سوخت مصرفی را به سوخت دیگر تغییر داد و از سوخت جایگزین استفاده کرد. این امکان در استفاده از انرژی تجدیدپذیر همچنان مورد سؤال است که مجموع این عوامل موجب افزایش قیمت نفت شدهاند.
به نظر شما قیمت نفت به بیش از 100 دلار در بشکه میرسد؟
قیمت نفت قابل پیشبینی دقیق نیست. از سال 1850 تا به امروز هیچ کدام از پیشبینیهای قیمت نفت دقیق نبوده است چراکه قیمت نفت به دلایل متعددی بستگی دارد و همه عوامل قابل پیشبینی نیستند. از عوامل ساختاری، فنی و اقتصادی گرفته تا عوامل ژئوپلیتیک، سیاست و روابط خارجی، همه در قیمت نفت اثر دارند. به این ترتیب حتی شرکتهای بزرگ و مؤسسات پیشبینی کننده قیمت نیز با خطا مواجهاند.
البته اگرچه نمیتوان قیمت را پیشبینی کرد اما به نظر میرسد که قیمت نفت همچنان صعودی است. این اتفاق به دلایلی که گفته شد، یعنی رشد تقاضا، کمبود عرضه و مسأله ناپایداری در انرژیهای تجدیدپذیر در حال رقم خوردن است ولی اینکه در عمل چه اتفاقی میافتد، نیازمند صبر است.
برخی از تحلیلگران معتقدند که قیمت بالای نفت در زمانی که ایران توان جذب سرمایه خارجی را ندارد، نه تنها به نفع کشور نیست بلکه به مفهوم پیروزی رقبا و سایر تولیدکنندگان در جذب سرمایه است. نظر شما چیست؟
افزایش قیمت نفت در کوتاه مدت به نفع دولت است و به هر حال ممکن است که با افزایش درآمدهای نفتی، دولت پس از پرداخت هزینههای جاری برای هزینههای عمرانی هم اعتباری در نظر بگیرد. البته پژوهشهای انجام شده نشان میدهد که وقتی قیمت نفت بالا میرود، دولتها چاق میشوند و اقدام به استخدام نیروی انسانی میکنند که در نهایت هزینههای دولت بالاتر میرود.
با این حال اگر دولت عقلایی رفتار کند و بتواند پول درآمدهای نفتی را از بودجه جدا کرده و مانند نروژ و امارات از محل درآمدهای نفتی فقط برای سرمایهگذاری این منابع را تخصیص بدهد، برای ایران نیز این افزایش قیمت نفت فایده خواهد داشت. در غیر این صورت، افزایش قیمت نفت بیشتر به نفع تولیدکنندگان دیگر خواهد شد.
درآمدهای نفتی امسال چقدر خواهد بود؟ گزارش نیم سال نخست بانک مرکزی از رسیدن درآمدهای نفتی به 18 میلیارد دلار در 6 ماه اول سال خبر میدهد. به نظرتان امسال درآمدهای نفتی از 36 میلیارد دلار عبور میکند؟
به دلیل تحریم امکان اینکه برآورد کنیم امسال ایران دقیقاً چه مقدار درآمد نفتی خواهد داشت، ممکن نیست. نکته دوم اینکه باید دید چه مواردی بهعنوان درآمدهای نفتی در نظر گرفته میشود. طبق تعریف گزارش بانک مرکزی، موارد متعددی از نفت خام تا فرآوردههای نفتی بهعنوان درآمد نفتی عنوان شده است. اما به طور کلی اگر درآمد نفتی را شامل نفت خام و میعانات گازی بدانیم، برای سال آتی با فرض قیمت 100 دلار در بشکه برای نفت خام و همینطور صادرات روزانه 1.5 میلیون بشکهای، ایران میتواند حدود 50 میلیارد دلار در یک سال درآمد نفتی داشته باشد. البته با توجه به متغیر بودن قیمت در طول سال و همینطور میزان فروش، این اعداد تنها یک فرض و ظرفیت است و دقیق نیست. در همین حال، صادرات گاز که یکی از گزینههای محاسباتی بانک مرکزی برای برآورد درآمدهای نفتی است، آنقدر کم است که تأثیر قابل ملاحظهای روی ارقام اعلامی ندارد. البته یکی از سؤالات نیز همین است که چرا یکی از 3 تولید کننده بزرگ گاز طبیعی جهان چنین شرایطی دارد؟ حتی روی صادرات گاز نیز تحریم آنقدر نمیتوانست تأثیرگذار باشد. لذا مسئولان در وزارت نفت باید یک بار دیگر روی راهبردهای کلی تمرکز و تجدیدنظر کنند. اگرچه این کار تنها به وزارت نفت مربوط نیست و کل حاکمیت باید به آن بپردازد.
از اینرو، الان بیش از هر زمان دیگری باید نسبت به انرژیهای فسیلی که در دنیا علیه آنها گزارش، پیشبینی و اظهاراتی میشود، حساس باشیم و اتفاقاً باید آن را در اولویت بگذاریم و روی این بخش بیشتر کار کنیم. این مسأله بارها گفته شده است و امیدواریم که دولت به آن توجه کند.
بهعنوان سؤال آخر! دنیا بیشتر به نفت ایران نیاز دارد یا گاز؟ اصلاً نفت ایران چقدر برای بازارهای جهانی اهمیت دارد؟
نفت ایران رقم قابل توجهی نیست همانطور که اکنون از صادرات 1.5 الی 2 میلیون بشکه در روز صحبت میکنیم. اما یک مثال میزنم. فرض کنید که برای انتخاباتی دو کاندیدا داریم و یکی از آنها 35 درصد رأی آورده است و دیگری 37 درصد. هر کدام از اینها که بخواهند دولت تشکیل دهند نیاز به احزاب کوچک با 3-2 درصد رأی دارند. اینجاست که این احزاب کوچک تعیین کننده میشوند. این طور نیست که چون رقم ناچیز است، کم اهمیت باشند. مثلاً در مورد دریای خزر نیز چنین است. دریای خزر 3 درصد از ذخایر نفتی جهان را دارد اما خلیج فارس 65 درصد از ذخایر را به خود اختصاص میدهد. اما در همین حال دریای خزر به دلایلی از جمله اینکه خارج از محوطه ژئوپلیتیک خاورمیانه است، مهم میشود.
در مورد نفت ایران نیز، این نفت به دو دلیل مهم است. اول اینکه تاکنون نبوده و حالا وارد بازار میشود و دوم اینکه برای بازار نفت ظرفیت اضافه خیلی مهم است. اتفاقاً اکنون یکی از دورههایی است که اکثر تولیدکنندگان از جمله عربستان سعودی این ظرفیت را ندارند. عربستان در سالهای قبل تا 4 میلیون بشکه در روز ظرفیت اضافه داشت. برای همین، این 2 میلیون بشکه ظرفیت صادرات نفت ایران مهم میشود؛ چراکه بالقوه است و هر لحظه میتواند وارد بازار شود. این نخستین نکتهای است که نفت ایران را مهم میکند.
نکته دوم اینکه نفت ایران به سبب دسترسیهایی که بازارهای مصرف -از اروپا تا آسیای شرقی و آفریقا- دارد و همینطور دسترسی ایران به دو دریا در شمال و جنوب، موقعیت ویژهای در زمینه عرضه دارد. بنابراین سیاستگذاریها در زمینه انرژی باید با در نظر گرفتن این موارد باشد.
اضافه بر این، اگر تولید نفت ایران افزایش یابد، میتوان به تدریج صادرات گاز طبیعی را هم تقویت کرد. صادرات گاز مسألهای است که از آن غفلت شده و باید مورد توجه قرار بگیرد. حتی لازم است، وزارت نفت مطالعه عمیقی انجام دهد که برای ایران آیا ظرفیت صادرات گاز به کشوری نظیر چین وجود دارد یا خیر. باید روی موضوع صادرات گاز طبیعی تمرکز ویژه داشت.
بازخوانی گزارش رویترز از تحریم هایی که خنثی شد
افزایش صادرات نفت ایران، حتی بدون توافق وین
گروه اقتصادی/ صادرات نفت ایران به بالاترین سطح از زمان تحریم رسیده است و آن طور که مقامات کشور و منابع ثانویه بازار جهانی نفت خام گزارش میدهند، صادرات نفت خام کشور از یک میلیون بشکه در روز نیز عبور کرده و تمام منابع ارزی حاصل از این صادرات نیز به کشور بازمیگردد. خبرگزاری رویترز در این رابطه به نقل از ناظران و فعالان بازار نفت مینویسد: «ایران توانسته است با استفاده از شرایط جدید فروش نفت خود را افزایش دهد و اخیرا صادرات نفت ایران برای اولین بار از زمان خروج ایالات متحده از برجام در سال ۲۰۱۸ به بیش از یک میلیون بشکه رسید. بخش عمده صادرات نفت ایران راهی چین شده است. اگرچه دولت جو بایدن گفته است که در مورد لغو تحریمهای نفتی موجود علیه ایران به چین هشدار داده است.»
کارشناسان و تحلیلگران بازار نفت تحریمهای امریکا را شکست خورده میدانند و معتقدند که اعلام رسمی آمار واردات نفت از سوی گمرک چین در ماه ژانویه نشان دهنده بن بست تحریمهای امریکاست. چراکه دیگر مشتریان نفت ایران رسماً نقض محدود تحریمهای امریکا را در پیش گرفتهاند.
در همین حال، سه شرکت بینالمللی رهگیری جریان تجارت نفت جهان شامل Petro-Logistics، SVB International و Vortexa Analytics نیز افزایش چشمگیر صادرات نفت ایران در ماههای اخیر را تأیید میکنند و به عنوان منابع ثانویه عنوان میکنند که صادرات نفت ایران از یک میلیون بشکه در روز عبور کرده است.
مدتی است که مقامات و مسئولان کشور نیز افزایش صادرات نفت ایران به بیش از یک میلیون بشکه در روز را تایید میکنند. به طوری که در روزهای اخیر سعید جلیلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفت وگوی ویژه خبری صداوسیما بیان کرد: «دموکراتهای امریکا میگفتند تحریمهای فلج کننده را برای ایران دنبال میکنیم و ترامپ هم فشار حداکثری را مطرح کرد. تحریمهای امریکا از جنس ثانویه است و هر کشوری که با ایران قصد مراوده اقتصادی داشت نیز تحریم میشد. ایران اکنون یک میلیون و۲۰۰ هزار بشکه نفت میفروشد و پول آن را هم میگیرد و کارمزد این فروش هم بسیار کمتر از قبل تحریم هاست.»
این میزان از صادرات نفت ایران طی سالهای اخیر –پس از تحریم امریکا- بی سابقه است و نشان میدهد که دیپلماسی فعال دولت سیزدهم و همین طور عطش بازار برای نفت ایران منجر به شکست تحریمهای امریکا شده است. در گزارشهای اخیر بانک مرکزی و گمرک ایران نیز این مسأله نمایان است. به طوری که براساس نماگرهای اقتصادی در نیمسال نخست ۱۴۰۰ که اخیراً بانک مرکزی آن را منتشر کرد، صادرات نفتی (نفت خام، فرآوردههای نفتی، گاز طبیعی، مایعات و میعانات گازی) ۱۱۸ درصد و صادرات غیرنفتی ۵۰ درصد افزایش داشته است. به این ترتیب که صادرات نفتی در نیمه نخست سال ۱۳۹۹ معادل ۸ میلیارد و ۵۵۸ میلیون دلار بوده و در نیمه نخست ۱۴۰۰ این عدد ۱۸ میلیارد و ۶۷۷ میلیون دلار شده و صادرات غیرنفتی نیز از ۱۱ میلیارد و ۵۷۲ میلیون دلار به ۱۷ میلیارد و ۴۳۱ میلیون دلار رسیده است. در همین حال، گمرک ایران نیز درآمد صادرات غیرنفتی کشور را ۳۸ میلیارد و ۷۶۳ میلیون دلار برای ۱۰ ماه نخست سال اعلام میکند که نسبت بهمدت مشابه سال گذشته رشد ۳۸ درصدی داشته است و نشان میدهد تحریمها در زمینه صادرات غیرنفتی نیز تا اندازهای اثر خود را از دست داده است. این نشان میدهد که اقتصاد ایران با توافق وین و یا بودن توافق وین، راه رهایی از تحریمها و خنثیسازی آن را پیدا کرده است.
ضرورت بازگشت ایران به بازار نفت
در همین رابطه، مدیریت امور اوپک و روابط با مجامع انرژی وزارت نفت از ناتوانی اوپکپلاس در پایبندی به تعهدها گزارش میدهد و مینویسد: به نظر میرسد عربستان و امارات متحده عربی تنها کشورهایی هستند که دارای ظرفیت مازاد تولید نفت خام خواهند بود. بر اساس برآورد انرژی اینتلیجنس این دو کشور در مجموع دارای ظرفیت مازاد ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه در روز هستند که میتواند طی ۳۰ روز به این سقف برسد و آن را برای ۹۰ روز بهصورت پایدار حفظ کند. با اینکه برخی منابع معتقدند ظرفیت مازاد موجود در بازار که عمدتاً از سوی عربستان نگهداری میشود، برای تأمین تقاضای نفت در سال ۲۰۲۲ کافی است باید به این موضوع توجه داشت که کاهش ظرفیت مازاد تولید همزمان با سطوح بسیار پایین ذخیرهسازی نفت، بازار نفت را بشدت شکننده و در برابر هرگونه تکانه عرضه و تقاضا ناپایدار میکند. افزایش بسیار محدود ظرفیت تولید عربستان و امارات در سال ۲۰۲۳ به میزان ۶۰۰ و ۲۵۰ هزار بشکه در روز در شرایط انتظار تداوم رشد تقاضای نفت در کوتاهمدت بخوبی ضرورت سرمایهگذاری بیشتر در بخش بالادستی نفت برای تقویت ظرفیت تولید نفت خام در جهان را یادآور میشود.
با آنکه از سال ۲۰۱۱ تا سال ۲۰۲۱ شاهد دو تکانه منفی قیمت نفت در سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۲۰ بودهایم، میانگین قیمت نفت برنت در این دهه برابر ۷۵ دلار برای هر بشکه بوده است. این قیمتهای بهطور نسبی بالای نفت، سیگنال مناسبی را به بیشتر کشورهای نفتی برای سرمایهگذاری در بخش بالادستی نداده و بخش اعظم درآمدهای صادرات نفت این کشورها برای مخارج جاری و سرمایهای غیرنفتی تخصیص یافته است. ۱۳ عضو از ۲۳ عضو اوپک پلاس در یک دهه گذشته با کاهش تولید نفت مواجه شدهاند. ونزوئلا، نیجریه، آنگولا و الجزایر در دسامبر ۲۰۲۱ دارای تولید نفت خام تجمعی ۳ میلیون و ۲۷۰ هزار بشکه در روز کمتر در مقایسه با دسامبر ۲۰۱۱ هستند. ظرفیت تولید این کشورها در دهه ۱۹۹۰ و در شرایطی که میانگین قیمت نفت برنت برابر ۱۸ دلار در هر بشکه بود ایجاد شده، اما از دهه ۲۰۰۰ روند کاهش تولید و افت ظرفیت تولید این کشورها آغاز شده و تا سال ۲۰۲۱ ادامه داشته است. این شرایط ضمن نشان دادن ضرورت افزایش سرمایهگذاری در بخش بالادستی نفت، اهمیت بازگشت ایران بهعنوان یک صادرکننده مهم به بازار نفت را نشان میدهد. بیتردید اضافه شدن ایران به بازار نفت به توازن بازار نفت و مهار قیمتهای نفت کمک شایان توجهی خواهد کرد.
بــــرش
بازار جهانی نفت تحت فشار کمبود عرضه
پس از گزارش آژانس بینالمللی انرژی درباره کمبود عرضه نفت خام در جهان در سال جاری، قیمت نفت بیش از 3 درصد افزایش یافت، به طوری که روز جمعه (آخرین روز معاملاتی هفته)، بهای معاملات آتی نفت برنت به بیش از 94 دلار در هر بشکه رسید. آژانس بینالمللی انرژی اعلام کرد که اگر کشورهای دارای ظرفیت اضافه تولید مانند عربستان سعودی، امارات متحده عربی، ایران و ونزوئلا نفت خام بیشتری تولید کنند، میتوانند به آرام کردن بازارهای بیثبات نفت کمک کنند اما ائتلاف اوپک پلاس در ژانویه ۹۰۰ هزار بشکه در روز کمتر از هدف تولید کرده است. آژانس بینالمللی انرژی همچنین پیشبینی تقاضای خود در سال ۲۰۲۲ را بر اساس بازنگری در دادههای تاریخی ۸۰۰ هزار بشکه در روز افزایش داد. انتظار میرود تقاضای جهانی در سال جاری ۳.۲ میلیون بشکه در روز افزایش یابد و به رکورد ۱۰۰.۶ میلیون بشکه در روز برسد. تحلیلگران بازار می گویند که در صورت موفقیتآمیز بودن مذاکرات هستهای و رفع تحریمهای امریکا علیه صادرات نفت ایران، ایران همچنین میتواند ۱.۳ میلیون بشکه در روز به بازار اضافه کند.
کارشناسان و تحلیلگران بازار نفت تحریمهای امریکا را شکست خورده میدانند و معتقدند که اعلام رسمی آمار واردات نفت از سوی گمرک چین در ماه ژانویه نشان دهنده بن بست تحریمهای امریکاست. چراکه دیگر مشتریان نفت ایران رسماً نقض محدود تحریمهای امریکا را در پیش گرفتهاند.
در همین حال، سه شرکت بینالمللی رهگیری جریان تجارت نفت جهان شامل Petro-Logistics، SVB International و Vortexa Analytics نیز افزایش چشمگیر صادرات نفت ایران در ماههای اخیر را تأیید میکنند و به عنوان منابع ثانویه عنوان میکنند که صادرات نفت ایران از یک میلیون بشکه در روز عبور کرده است.
مدتی است که مقامات و مسئولان کشور نیز افزایش صادرات نفت ایران به بیش از یک میلیون بشکه در روز را تایید میکنند. به طوری که در روزهای اخیر سعید جلیلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفت وگوی ویژه خبری صداوسیما بیان کرد: «دموکراتهای امریکا میگفتند تحریمهای فلج کننده را برای ایران دنبال میکنیم و ترامپ هم فشار حداکثری را مطرح کرد. تحریمهای امریکا از جنس ثانویه است و هر کشوری که با ایران قصد مراوده اقتصادی داشت نیز تحریم میشد. ایران اکنون یک میلیون و۲۰۰ هزار بشکه نفت میفروشد و پول آن را هم میگیرد و کارمزد این فروش هم بسیار کمتر از قبل تحریم هاست.»
این میزان از صادرات نفت ایران طی سالهای اخیر –پس از تحریم امریکا- بی سابقه است و نشان میدهد که دیپلماسی فعال دولت سیزدهم و همین طور عطش بازار برای نفت ایران منجر به شکست تحریمهای امریکا شده است. در گزارشهای اخیر بانک مرکزی و گمرک ایران نیز این مسأله نمایان است. به طوری که براساس نماگرهای اقتصادی در نیمسال نخست ۱۴۰۰ که اخیراً بانک مرکزی آن را منتشر کرد، صادرات نفتی (نفت خام، فرآوردههای نفتی، گاز طبیعی، مایعات و میعانات گازی) ۱۱۸ درصد و صادرات غیرنفتی ۵۰ درصد افزایش داشته است. به این ترتیب که صادرات نفتی در نیمه نخست سال ۱۳۹۹ معادل ۸ میلیارد و ۵۵۸ میلیون دلار بوده و در نیمه نخست ۱۴۰۰ این عدد ۱۸ میلیارد و ۶۷۷ میلیون دلار شده و صادرات غیرنفتی نیز از ۱۱ میلیارد و ۵۷۲ میلیون دلار به ۱۷ میلیارد و ۴۳۱ میلیون دلار رسیده است. در همین حال، گمرک ایران نیز درآمد صادرات غیرنفتی کشور را ۳۸ میلیارد و ۷۶۳ میلیون دلار برای ۱۰ ماه نخست سال اعلام میکند که نسبت بهمدت مشابه سال گذشته رشد ۳۸ درصدی داشته است و نشان میدهد تحریمها در زمینه صادرات غیرنفتی نیز تا اندازهای اثر خود را از دست داده است. این نشان میدهد که اقتصاد ایران با توافق وین و یا بودن توافق وین، راه رهایی از تحریمها و خنثیسازی آن را پیدا کرده است.
ضرورت بازگشت ایران به بازار نفت
در همین رابطه، مدیریت امور اوپک و روابط با مجامع انرژی وزارت نفت از ناتوانی اوپکپلاس در پایبندی به تعهدها گزارش میدهد و مینویسد: به نظر میرسد عربستان و امارات متحده عربی تنها کشورهایی هستند که دارای ظرفیت مازاد تولید نفت خام خواهند بود. بر اساس برآورد انرژی اینتلیجنس این دو کشور در مجموع دارای ظرفیت مازاد ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه در روز هستند که میتواند طی ۳۰ روز به این سقف برسد و آن را برای ۹۰ روز بهصورت پایدار حفظ کند. با اینکه برخی منابع معتقدند ظرفیت مازاد موجود در بازار که عمدتاً از سوی عربستان نگهداری میشود، برای تأمین تقاضای نفت در سال ۲۰۲۲ کافی است باید به این موضوع توجه داشت که کاهش ظرفیت مازاد تولید همزمان با سطوح بسیار پایین ذخیرهسازی نفت، بازار نفت را بشدت شکننده و در برابر هرگونه تکانه عرضه و تقاضا ناپایدار میکند. افزایش بسیار محدود ظرفیت تولید عربستان و امارات در سال ۲۰۲۳ به میزان ۶۰۰ و ۲۵۰ هزار بشکه در روز در شرایط انتظار تداوم رشد تقاضای نفت در کوتاهمدت بخوبی ضرورت سرمایهگذاری بیشتر در بخش بالادستی نفت برای تقویت ظرفیت تولید نفت خام در جهان را یادآور میشود.
با آنکه از سال ۲۰۱۱ تا سال ۲۰۲۱ شاهد دو تکانه منفی قیمت نفت در سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۲۰ بودهایم، میانگین قیمت نفت برنت در این دهه برابر ۷۵ دلار برای هر بشکه بوده است. این قیمتهای بهطور نسبی بالای نفت، سیگنال مناسبی را به بیشتر کشورهای نفتی برای سرمایهگذاری در بخش بالادستی نداده و بخش اعظم درآمدهای صادرات نفت این کشورها برای مخارج جاری و سرمایهای غیرنفتی تخصیص یافته است. ۱۳ عضو از ۲۳ عضو اوپک پلاس در یک دهه گذشته با کاهش تولید نفت مواجه شدهاند. ونزوئلا، نیجریه، آنگولا و الجزایر در دسامبر ۲۰۲۱ دارای تولید نفت خام تجمعی ۳ میلیون و ۲۷۰ هزار بشکه در روز کمتر در مقایسه با دسامبر ۲۰۱۱ هستند. ظرفیت تولید این کشورها در دهه ۱۹۹۰ و در شرایطی که میانگین قیمت نفت برنت برابر ۱۸ دلار در هر بشکه بود ایجاد شده، اما از دهه ۲۰۰۰ روند کاهش تولید و افت ظرفیت تولید این کشورها آغاز شده و تا سال ۲۰۲۱ ادامه داشته است. این شرایط ضمن نشان دادن ضرورت افزایش سرمایهگذاری در بخش بالادستی نفت، اهمیت بازگشت ایران بهعنوان یک صادرکننده مهم به بازار نفت را نشان میدهد. بیتردید اضافه شدن ایران به بازار نفت به توازن بازار نفت و مهار قیمتهای نفت کمک شایان توجهی خواهد کرد.
بــــرش
بازار جهانی نفت تحت فشار کمبود عرضه
پس از گزارش آژانس بینالمللی انرژی درباره کمبود عرضه نفت خام در جهان در سال جاری، قیمت نفت بیش از 3 درصد افزایش یافت، به طوری که روز جمعه (آخرین روز معاملاتی هفته)، بهای معاملات آتی نفت برنت به بیش از 94 دلار در هر بشکه رسید. آژانس بینالمللی انرژی اعلام کرد که اگر کشورهای دارای ظرفیت اضافه تولید مانند عربستان سعودی، امارات متحده عربی، ایران و ونزوئلا نفت خام بیشتری تولید کنند، میتوانند به آرام کردن بازارهای بیثبات نفت کمک کنند اما ائتلاف اوپک پلاس در ژانویه ۹۰۰ هزار بشکه در روز کمتر از هدف تولید کرده است. آژانس بینالمللی انرژی همچنین پیشبینی تقاضای خود در سال ۲۰۲۲ را بر اساس بازنگری در دادههای تاریخی ۸۰۰ هزار بشکه در روز افزایش داد. انتظار میرود تقاضای جهانی در سال جاری ۳.۲ میلیون بشکه در روز افزایش یابد و به رکورد ۱۰۰.۶ میلیون بشکه در روز برسد. تحلیلگران بازار می گویند که در صورت موفقیتآمیز بودن مذاکرات هستهای و رفع تحریمهای امریکا علیه صادرات نفت ایران، ایران همچنین میتواند ۱.۳ میلیون بشکه در روز به بازار اضافه کند.
آمایش سرزمین و مدیریت مصرف آب و انرژی
امیرفرید مجتهدی
کارشناس ارشد آب
آمایش سرزمین، ارزیابی نظاممند عوامل طبیعی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی است به منظور یافتن راهی برای تشویق و کمک به جامعه بهرهبرداران در انتخاب گزینههای مناسب برای افزایش پایداری توان سرزمین ارزیابی جامعی که در جهت برآورد نیازهای جامعه صورت می گیرد. به بیان سادهتر توزیع متوازن و هماهنگ جغرافیایی کلیه فعالیتهای اقتصادی -اجتماعی در پهنه سرزمینی نسبت به قابلیتها و منابع طبیعی و انسانی را آمایش سرزمین میگویند.
بهطور اختصار در برنامه آمایش سرزمین هر کشور اهداف برنامه توسعه از جهت صنعت، شهرنشینی با توجه به منابع و مصارف و زیرساختگاههای کشور از جمله معادن، آب ، دریا و دسترسیها برنامهریزی و تدوین میشود و حکمرانی نهاد حاکمیت بر این اساس انجام میگردد. براساس آخرین سرشماری میزان جمعیت شهرنشینی 74درصد بوده است که این افزایش جمعیت روند رو به رشد از سال 55 که 4/31 درصد بوده را نشان میدهد. تمرکز جمعیت از روستاها و شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ و جمعیت به حدود 84 میلیون نفر رسیده است.
افزایش جمعیت و توسعه شهرنشینی سبب افزایش تقاضا برای آب و انرژی بهصورت متمرکز در بخشهایی از کشور شده است. کشور ایران دارای شرایط آب و هوای متنوع و سرزمینی در ناحیه گرم وخشک است. بخش شمال کشور دارای آب و هوای مرطوب همراه با بارندگی است و بخش غرب و شمال غرب دارای ناحیهای کوهستانی و بخش مرکز و جنوب و جنوب شرق بخش گرم و خشک این سرزمین هستند.
نگاه تاریخی در طول زمان به بوم شناسی و فرهنگ زندگی مردم نشان میدهد که چطور مردمان این سرزمین خود را با شرایط آب و هوایی و خشکسالی عادت دادهاند. بهطوری که قدیمیترین سازههای تاریخی در فلات مرکزی از جمله سد کریت، سد کبار و قناتها در یزد را میتوان از جمله نمونههای بارز نگهداشت آب برشمرد. در نواحی کوهپایهای شاهد قناتهای قدیمی و چشمهها بودیم که منابع تأمین آب بودهاند.
درخصوص مصرف برق و سیستمهای سرمایشی در ایران، مردمان قدیم فلات مرکزی از بادگیرها برای سرمایش در تابستان استفاده میکردند. در دهههای گذشته در مناطق مرکزی و کوهپایهای کولر آبی و در نواحی ساحلی کولر گازی مورد استفاده قرار میگرفت. با گسترش جمعیت و رشد تکنولوژی و نبود برنامه اجرایی آمایش سرزمین ورود اسپلیتها و داکت اسپیلت ها به عنوان سیستم سرمایش و گرمایش پرمصرف و شیک به جای سیستمهای سنتی سبب افزایش مصرف انرژی گردید. بهطوری که کولرهای آبی در دور کند 500 کیلو وات در ساعت انرژی مصرف میکنند و این امر در مورد داکت اسپیلت به 3000 کیلو وات در ساعت میرسد. افزایش جمعیت و به تبع آن ساختوساز و تخریب بناهای قدیمی و ایجاد ساختمانهای بلند و کوچک و اینکه در مناطق کوهستانی و کوهپایهای سیستم سرمایش به ناگاه از کولر آبی به گازی و اسپیلت تغییر یافت. این خود گواه حجم بالای مصرف انرژی را بالا و ضرورت احداث نیروگاههای گازی و سیکل ترکیبی بیشتری را در اطراف شهرهای بزرگ خواستار شد. تولید انرژی و مصرف آن سبب افزایش آلایندهها برای شهرها را دارد.
از طرفی جمعیت نیاز به منابع آبی بیشتری را دارد که امکان تأمین آن از چشمه و قنات نیست و باید آبهای سطحی توسط سدها برای شرب مهار شود یا استفاده از منابع زیرزمینی و برداشت از چاهها بیشتر شد که سبب فروکش سطح آب زیرزمینی شده است. منابع آب دریا نیز در کشورمان به تازگی به عنوان راهکار جدید اضافه شدهاند.
در بخش مدیریت مصرف میتوان به در نظر گرفتن حجم آب مصرفی برای یک شهر را ثابت در نظر گرفت. در این حالت میزان منابع و مصارف مشخص است و لذا امکان توسعه نامتوازن شهری توسط نهادهای ذیربط نمیتواند صورت پذیرد. همچنین در بخش انرژی نیز سازمانهای شهری و استانی هر استان که عبارت است از شهرداری، فرمانداری، استانداری و نظام مهندسی باید در مورد منابع مصرف آب و برق و تجهیزات سرمایش و گرمایشی با توجه به نیاز الگو هر منطقه آب و هوایی اقدام کنند. از ارائه مجوزهای ساختوساز فراتر از نیاز آبی و انرژی جلوگیری کنند و در صورت ارائه مجوز سیستمهای سرمایشی و گرمایشی با نگاه به برنامه آمایش سرزمین بومیسازی کنند و اجازه تنوع طلبی در ساختار شهری را ندهند. البته وزارت نیرو به عنوان نهاد متولی در بخش آب و انرژی میتواند در صورت داشتن ظرفیتهای قابل اطمینان با تغییر تعرفهها بخصوص در بخش انرژی حداقل برای مصرف و هزینه انرژی، تکنولوژیهای روز ارائه نماید. در این صورت نهاد حاکمیتی در هر شهر میتواند میزان آب و برق را مدیریت کند. در این حالت، از توسعه ناپایدار در زیرساختها میتوان جلوگیری کرد.
کارشناس ارشد آب
آمایش سرزمین، ارزیابی نظاممند عوامل طبیعی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی است به منظور یافتن راهی برای تشویق و کمک به جامعه بهرهبرداران در انتخاب گزینههای مناسب برای افزایش پایداری توان سرزمین ارزیابی جامعی که در جهت برآورد نیازهای جامعه صورت می گیرد. به بیان سادهتر توزیع متوازن و هماهنگ جغرافیایی کلیه فعالیتهای اقتصادی -اجتماعی در پهنه سرزمینی نسبت به قابلیتها و منابع طبیعی و انسانی را آمایش سرزمین میگویند.
بهطور اختصار در برنامه آمایش سرزمین هر کشور اهداف برنامه توسعه از جهت صنعت، شهرنشینی با توجه به منابع و مصارف و زیرساختگاههای کشور از جمله معادن، آب ، دریا و دسترسیها برنامهریزی و تدوین میشود و حکمرانی نهاد حاکمیت بر این اساس انجام میگردد. براساس آخرین سرشماری میزان جمعیت شهرنشینی 74درصد بوده است که این افزایش جمعیت روند رو به رشد از سال 55 که 4/31 درصد بوده را نشان میدهد. تمرکز جمعیت از روستاها و شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ و جمعیت به حدود 84 میلیون نفر رسیده است.
افزایش جمعیت و توسعه شهرنشینی سبب افزایش تقاضا برای آب و انرژی بهصورت متمرکز در بخشهایی از کشور شده است. کشور ایران دارای شرایط آب و هوای متنوع و سرزمینی در ناحیه گرم وخشک است. بخش شمال کشور دارای آب و هوای مرطوب همراه با بارندگی است و بخش غرب و شمال غرب دارای ناحیهای کوهستانی و بخش مرکز و جنوب و جنوب شرق بخش گرم و خشک این سرزمین هستند.
نگاه تاریخی در طول زمان به بوم شناسی و فرهنگ زندگی مردم نشان میدهد که چطور مردمان این سرزمین خود را با شرایط آب و هوایی و خشکسالی عادت دادهاند. بهطوری که قدیمیترین سازههای تاریخی در فلات مرکزی از جمله سد کریت، سد کبار و قناتها در یزد را میتوان از جمله نمونههای بارز نگهداشت آب برشمرد. در نواحی کوهپایهای شاهد قناتهای قدیمی و چشمهها بودیم که منابع تأمین آب بودهاند.
درخصوص مصرف برق و سیستمهای سرمایشی در ایران، مردمان قدیم فلات مرکزی از بادگیرها برای سرمایش در تابستان استفاده میکردند. در دهههای گذشته در مناطق مرکزی و کوهپایهای کولر آبی و در نواحی ساحلی کولر گازی مورد استفاده قرار میگرفت. با گسترش جمعیت و رشد تکنولوژی و نبود برنامه اجرایی آمایش سرزمین ورود اسپلیتها و داکت اسپیلت ها به عنوان سیستم سرمایش و گرمایش پرمصرف و شیک به جای سیستمهای سنتی سبب افزایش مصرف انرژی گردید. بهطوری که کولرهای آبی در دور کند 500 کیلو وات در ساعت انرژی مصرف میکنند و این امر در مورد داکت اسپیلت به 3000 کیلو وات در ساعت میرسد. افزایش جمعیت و به تبع آن ساختوساز و تخریب بناهای قدیمی و ایجاد ساختمانهای بلند و کوچک و اینکه در مناطق کوهستانی و کوهپایهای سیستم سرمایش به ناگاه از کولر آبی به گازی و اسپیلت تغییر یافت. این خود گواه حجم بالای مصرف انرژی را بالا و ضرورت احداث نیروگاههای گازی و سیکل ترکیبی بیشتری را در اطراف شهرهای بزرگ خواستار شد. تولید انرژی و مصرف آن سبب افزایش آلایندهها برای شهرها را دارد.
از طرفی جمعیت نیاز به منابع آبی بیشتری را دارد که امکان تأمین آن از چشمه و قنات نیست و باید آبهای سطحی توسط سدها برای شرب مهار شود یا استفاده از منابع زیرزمینی و برداشت از چاهها بیشتر شد که سبب فروکش سطح آب زیرزمینی شده است. منابع آب دریا نیز در کشورمان به تازگی به عنوان راهکار جدید اضافه شدهاند.
در بخش مدیریت مصرف میتوان به در نظر گرفتن حجم آب مصرفی برای یک شهر را ثابت در نظر گرفت. در این حالت میزان منابع و مصارف مشخص است و لذا امکان توسعه نامتوازن شهری توسط نهادهای ذیربط نمیتواند صورت پذیرد. همچنین در بخش انرژی نیز سازمانهای شهری و استانی هر استان که عبارت است از شهرداری، فرمانداری، استانداری و نظام مهندسی باید در مورد منابع مصرف آب و برق و تجهیزات سرمایش و گرمایشی با توجه به نیاز الگو هر منطقه آب و هوایی اقدام کنند. از ارائه مجوزهای ساختوساز فراتر از نیاز آبی و انرژی جلوگیری کنند و در صورت ارائه مجوز سیستمهای سرمایشی و گرمایشی با نگاه به برنامه آمایش سرزمین بومیسازی کنند و اجازه تنوع طلبی در ساختار شهری را ندهند. البته وزارت نیرو به عنوان نهاد متولی در بخش آب و انرژی میتواند در صورت داشتن ظرفیتهای قابل اطمینان با تغییر تعرفهها بخصوص در بخش انرژی حداقل برای مصرف و هزینه انرژی، تکنولوژیهای روز ارائه نماید. در این صورت نهاد حاکمیتی در هر شهر میتواند میزان آب و برق را مدیریت کند. در این حالت، از توسعه ناپایدار در زیرساختها میتوان جلوگیری کرد.
خبرخوان
نوسازی و تقویت ناوگان سوخترسان جادهای کلید خورد
تفاهمنامه نوسازی و تقویت ناوگان سوخترسانی جادهای مابین شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی، بانک ملت، شرکت ماموت و رخش خودرو امضا شد.
به گزارش شانا، با این تفاهمنامه میان شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی و بانک ملت با حضور جلیل سالاری، مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی، کرامت ویسکرمی، مدیرعامل شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی و رضا دولتآبادی، مدیرعامل بانک ملت، نوسازی ۴ هزار نفتکش ناوگان حملونقل فرآوردههای نفتی در کشور تأمین مالی میشود. با اجرایی شدن این تفاهمنامه که طی آن، بانک ملت متعهد میشود برای نوسازی هر دستگاه کشنده تا ۳.۵ میلیارد تومان تسهیلات پرداخت کند، حدود ۴ هزار دستگاه نفتکش حمل فرآورده در کشور نوسازی و تحویل شرکتهای پیمانکار خواهد شد. روزآمد کردن ناوگان انتقال فرآورده در زنجیره تأمین و توزیع فرآورده کشور بهعنوان یکی از مهمترین برنامههای شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی در دستور کار قرار گرفته است. هماکنون حدود ۶۵ درصد فرآورده مورد نیاز بخش نیروگاهی با نفتکش ارسال و حمل میشود و حدود ۱۲ هزار نفتکش در زنجیره توزیع فرآورده فعالیت میکنند که نوسازی این ناوگان، نقش مهمی در تسهیل و بهروزرسانی فرآیندهای این عملیات، افزایش ضریب ایمنی و استانداردهای زیستمحیطی ایفا خواهد کرد.
۷۵ درصد مشترکان زیر الگوی مصرف منطقه برق مصرف میکنند
سخنگوی صنعت برق گفت: طرح افزایش تعرفه برق برای مشترکان پرمصرف از ابتدای بهمن ماه سال جاری در کل کشور اجرا شد و تعرفه این دسته از مشترکان به صورت پلکانی افزایشی و تا نزدیک به قیمت تمام شده را پرداخت خواهند کرد، پیشبینی شده در این طرح برای مشترکانی که میزان مصرف آنها زیر الگوی کممصرفی است، مشوقهایی لحاظ شود.
مصطفی رجبیمشهدی با بیان اینکه ۷۵ درصد مشترکان زیر الگوی مصرف منطقه قرار دارند و ۲۵ درصد که حدود 7میلیون مشترک را شامل میشود، جزو مشترکان پرمصرف هستند، گفت: البته در مناطق مختلف پراکندگیها متفاوت است، در مجموع این دسته از مشترکان که بیش از حد مصرف منطقه، مصرف دارند شامل حال این طرح خواهند شد.
تفاهمنامه نوسازی و تقویت ناوگان سوخترسانی جادهای مابین شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی، بانک ملت، شرکت ماموت و رخش خودرو امضا شد.
به گزارش شانا، با این تفاهمنامه میان شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی و بانک ملت با حضور جلیل سالاری، مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی، کرامت ویسکرمی، مدیرعامل شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی و رضا دولتآبادی، مدیرعامل بانک ملت، نوسازی ۴ هزار نفتکش ناوگان حملونقل فرآوردههای نفتی در کشور تأمین مالی میشود. با اجرایی شدن این تفاهمنامه که طی آن، بانک ملت متعهد میشود برای نوسازی هر دستگاه کشنده تا ۳.۵ میلیارد تومان تسهیلات پرداخت کند، حدود ۴ هزار دستگاه نفتکش حمل فرآورده در کشور نوسازی و تحویل شرکتهای پیمانکار خواهد شد. روزآمد کردن ناوگان انتقال فرآورده در زنجیره تأمین و توزیع فرآورده کشور بهعنوان یکی از مهمترین برنامههای شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی در دستور کار قرار گرفته است. هماکنون حدود ۶۵ درصد فرآورده مورد نیاز بخش نیروگاهی با نفتکش ارسال و حمل میشود و حدود ۱۲ هزار نفتکش در زنجیره توزیع فرآورده فعالیت میکنند که نوسازی این ناوگان، نقش مهمی در تسهیل و بهروزرسانی فرآیندهای این عملیات، افزایش ضریب ایمنی و استانداردهای زیستمحیطی ایفا خواهد کرد.
۷۵ درصد مشترکان زیر الگوی مصرف منطقه برق مصرف میکنند
سخنگوی صنعت برق گفت: طرح افزایش تعرفه برق برای مشترکان پرمصرف از ابتدای بهمن ماه سال جاری در کل کشور اجرا شد و تعرفه این دسته از مشترکان به صورت پلکانی افزایشی و تا نزدیک به قیمت تمام شده را پرداخت خواهند کرد، پیشبینی شده در این طرح برای مشترکانی که میزان مصرف آنها زیر الگوی کممصرفی است، مشوقهایی لحاظ شود.
مصطفی رجبیمشهدی با بیان اینکه ۷۵ درصد مشترکان زیر الگوی مصرف منطقه قرار دارند و ۲۵ درصد که حدود 7میلیون مشترک را شامل میشود، جزو مشترکان پرمصرف هستند، گفت: البته در مناطق مختلف پراکندگیها متفاوت است، در مجموع این دسته از مشترکان که بیش از حد مصرف منطقه، مصرف دارند شامل حال این طرح خواهند شد.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
نفت ایران برای بازارهای جهانی مهم است
-
افزایش صادرات نفت ایران، حتی بدون توافق وین
-
آمایش سرزمین و مدیریت مصرف آب و انرژی
-
خبرخوان
اخبارایران آنلاین