شاهدی که بعد از 7 سال راز قتل را برملا کرد
گروه حوادث/
مرد جوانی که مدعی است 7 سال قبل شاهد یک جنایت بوده به خاطر عذاب وجدان به اداره پلیس رفت و باعث شد پروندهای که بسته شده بود، دوباره تحت رسیدگی قرار گیرد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، چند روز قبل مرد جوانی قدم به یکی از کلانتریهای دزفول گذاشت و وقتی مقابل افسر نگهبان نشست با صدایی لرزان گفت: «7 سال است که صدای فریادهای مرد جوان در گوشم میپیچد و یک لحظه رهایم نکرده است. من شاهد قتل او بودم اما نتوانستم کمکش کنم.»
مرد جوان ادامه داد: بهمن سال 93 بود، آن زمان 19 سال بیشتر نداشتم اما با اینکه سالها از آن ماجرا گذشته، بخوبی همه ماجرا را به یاد دارم. آن روز تنها از خانه خواهرم برمی گشتم که کنار کانال آب دزفول چند مرد را دیدم که با جوانی درگیر شده بودند. دو نفر از آنها پس از ضرب و شتم وی محل را ترک کردند، اما یکی از مردان خشن که فرهاد نام داشت در محل ماند و مرد جوان را در حالی که کمک میخواست و فریاد میزد به داخل کانال آب انداخت. پسر جوان فریاد میزد و میگفت شنا بلد نیست.
شاهد این جنایت گفت: آن زمان با دیدن صحنه قتل؛ تصمیم گرفتم که موضوع را به پلیس خبر دهم اما از فرهاد که به نظر مرد شرور و خطرناکی بود ترسیدم. او بدون توجه به التماسهای مرد جوان آنقدر صبر کرد تا وی غرق شد. در تمام این سالها، صدای کمک خواستنهای مقتول در ذهنم میپیچد. کابوسهایم در این سالها ادامه داشت تا اینکه ماجرا را به همسرم و خانوادهام گفتم، آنها هم وقتی متوجه شدند که من شاهد یک جنایت بودم، از من خواستند که موضوع را با اینکه سالها از آن گذشته به پلیس خبر دهم.
جسدی در کانال
بدنبال اظهارات مرد جوان، کارآگاهان پلیس آگاهی شهرستان دزفول وارد عمل شده و به بررسی پروندههای سال 93 پرداختند. در بررسیها، آنها با پرونده مرد جوانی بهنام حسین مواجه شدند که خبر ناپدید شدن وی در بهمن سال 93 از سوی خانوادهاش اعلام شده بود.
خانواده حسین در تحقیقات اعلام کرده بودند: پسرمان متأهل و دارای دو فرزند بود، یک ماه قبل از ناپدید شدنش، مردی بهنام فرهاد بیدلیل او را در خیابان کتک زده بود. زمانی که از ماجرا باخبر شدیم، از او خواستیم که شکایت کند. حدود یک ماه بعد از این درگیری بود که حسین در مسیر رفتن به خانه مادرش، ناپدید شد.
طبق اسناد موجود در پرونده، یک هفته بعد از ناپدید شدن حسین، جسد او داخل کانال آبی کشف شده بود. جسد برای مشخص شدن علت مرگ به پزشکی قانونی منتقل شده و متخصصان علت مرگ را خفگی اعلام کرده بودند اما آثار ضرب و جرح روی بدن او نیز در صورتجلسه پزشکی قانونی نوشته شده بود.
با کشف جسد مرد جوان، کارآگاهان پلیس آگاهی دزفول در تحقیقات میدانی مطلع شدند که حسین همان روز با فرهاد و چند مرد جوان دیگری که دو نفر از آنها پسر عموهای فرهاد بودند، درگیر شده است.
با بهدست آمدن این سرنخ، تحقیقات برای دستگیری متهمان ادامه یافت و دو پسر عموی فرهاد بازداشت شدند. متهمان که خود را در دام پلیس میدیدند، به ضرب و شتم حسین اعتراف کردند و گفتند روز حادثه به درخواست فرهاد راه را بر حسین سد کرده و او را کتک زده بودند حتی با تخته سنگی به سر وی زده و او که خونین روی زمین افتاد، فرار کردند اما فرهاد و حسین باهم ماندند و از بقیه ماجرا خبری ندارند. با اعتراف پسر عموها، در نهایت فرهاد نیز بازداشت شد اما مرد جوان گفت: پسر عموهایم دروغ میگویند و من هیچ نقشی در ضرب و جرح حسین نداشتم چه برسد به اینکه او را به قتل رسانده باشم.
حبس و تبعید
باتوجه به انکار متهم اصلی پرونده و اظهارات ضد و نقیض پسر عموها، از آنجایی که مدرکی بر قتل حسین وجود نداشت متهمان به اتهام ضرب و جرح حسین در دادگاه پای میز محاکمه رفته و دادگاه نیز حکم بر حبس، تبعید و پرداخت دیه بابت ضرب و جرح حسین داده بود و متهمان پس از تحمل مجازات آزاد شده بودند.
دستگیری در تهران
حالا با گذشت 7 سال از این جنایت و باتوجه به اظهارات تنها شاهد ماجرا و در کنار هم قرار گرفتن مدارکی که در تحقیقات بهدست آمده بود، احتمال قتل حسین پررنگ شد. بدین ترتیب پس از هماهنگیهای قضایی کارآگاهان برای دستگیری فرهاد وارد عمل شدند. اما بررسیها نشان میداد مرد جوان پس از آزادی دزفول را ترک کرده و کسی از او و محل زندگی جدیدش خبری ندارد.
با این حال تحقیقات ادامه یافت تا اینکه مشخص شد فرهاد پس از آزادی به پایتخت آمده و در شرق تهران زندگی میکند. با بهدست آمدن این سرنخ مأموران راهی تهران شده و پس از هماهنگیهای قضایی با بازپرس حبیب الله صادقی، فرهاد را در خانهاش بازداشت کردند.
وی برای تحقیقات ابتدایی به دادسرای امور جنایی پایتخت منتقل شد اما زمانی که در مقابل بازپرس شعبه چهارم قرار گرفت، با انکار موضوع قتل گفت: بعد از تحمل محکومیتم به همراه خانوادهام به تهران آمدم و در بازار تره بار مشغول کار شدم. من در غرق شدن حسین هیچ نقشی ندارم. این مرد هم اگر راست میگفت چرا همان 7 سال قبل به پلیس حرفی نزده است؟
بدین ترتیب از آنجایی که محل حادثه در دزفول بود، پرونده به دستور بازپرس جنایی و با قرار عدم صلاحیت برای رسیدگی به دادسرای دزفول ارسال شد تا تحقیقات در این رابطه ادامه یابد.
شلیک مرگبار پدر به پسر معتاد
گروه حوادث/ مرد میانسال که قصد داشت قتل پسرش را خودکشی نشان دهد در تحقیقات پلیسی لو رفت.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، اوایل دی امسال مردی میانسال با پلیس تماس گرفت و در حالی که گریه میکرد از خودکشی پسر 21 سالهاش خبر داد.
دقایقی بعد تیمی از مأموران پلیس به محل حادثه که ساختمانی نیمه ساز در ساوجبلاغ بود رفتند و با جسد خونین پسر جوان در حالی روبهرو شدند که با شلیک گلوله جان باخته بود.
پدر 46 ساله این پسر که بسیار مضطرب و پریشان بود به مأموران گفت: من در کار ساختوساز خانه هستم، امروز پسرم به من زنگ زد و گفت به ساختمانی که در حال ساختش بودیم رفته و بهدلیل اینکه از مشکلات زندگی خسته شده قصد خودکشی دارد خیلی سعی کردم او را منصرف کنم اما نشد بعد با عجله خودم را به اینجا رساندم و دیدم پسرم با شلیک گلوله خودش را کشته است.
بازپرس کشیک قتل که خودش در محل حضور داشت دستور داد جسد برای معاینه به پزشکی قانونی منتقل شود. در ادامه گزارش پزشکی قانونی نشان میداد پسر جوان در اثر شلیک یک گلوله به ناحیه پهلو جان باخته است. با این گزارش و با توجه به اظهارات مرد میانسال تیم جنایی به موضوع مشکوک شدند و در ادامه تحقیقات دریافتند این پدر و پسر از مدتها قبل با هم اختلاف شدید داشتهاند. بنابراین دستور بازجویی دقیقتر از مرد میانسال صادر شد که وی سرانجام لب به اعتراف گشود.
متهم در تشریح این جنایت تلخ گفت: چند سالی بود که پسرم معتاد شده و باعث آزار من و خانواده بود، رفتارهایش باعث شده بود که بین دوست و فامیل و آشنا سرافکنده باشیم خیلی تلاش کردم او را ترک دهم و وادارش کنم از رفتارهای نامناسبش دست بردارد اما فایده نداشت تا اینکه روز حادثه دوباره در ساختمان نیمه ساز با هم درگیر شدیم و من با اسلحه شکاری که از قبل داشتم یک گلوله به او شلیک کردم.
به دنبال اعتراف این متهم او به اتهام قتل عمد بازداشت و به زندان منتقل شد.
دختر 10 ساله قربانی تصادف با قطار
گروه حوادث: برخورد قطار باری با یک خودروی وانت در ورامین منجر به مرگ دختر 10 ساله شد. به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، حدود ساعت 8 صبح شنبه تصادف قطار محلی پیشوا (ورامین - تهران) با یک دستگاه خودروی وانت که 7 سرنشین افغانستانی داشت منجر به مصدوم شدن آنها شد اما پس از انتقال مجروحان به بیمارستان یک دختر 10 ساله بر اثر شدت جراحات وارده جان باخت. مجتبی خالدی، سخنگوی سازمان اورژانس کشور در این باره گفت: ساعت ۷ و ۴۵ دقیقه صبح شنبه تصادف قطار محلی پیشوا - ورامین - تهران، در محل راهبر قطار در تقاطع دهستان باغخواص با یک دستگاه خودروی وانت به اورژانس کشور اطلاع داده شد. امدادگران پس از حضور در محل به کمک مصدومان رفته و هر 7 مصدوم این حادثه را به بیمارستان ۱۵ خرداد منتقل کردند اما دختر 10 ساله که بشدت مجروح شده بود در بیمارستان جان باخت. علیرضا ابراهیمی مدیر بحران شهرستان ورامین صبح دیروز شنبه ۹ بهمن ماه در جمع خبرنگاران خاطرنشان کرد: عوامل امدادی شهرستان ورامین با اطلاع از وقوع حادثه برخورد قطار با یک دستگاه وانت بار در تقاطع موسوم به باغخواص به محل اعزام شدند و نسبت به ایمنسازی منطقه اقدام کردند. وی افزود: در این حادثه قطار از خط خارج نشده و حرکت قطارها روی ریلها بهصورت عادی ادامه دارد. نبود گذرگاه مناسب برای تردد خودروها و عابران و ایمنسازی حریم ریلهای عبوری برای قطار از مهمترین دلایل تصادفهای مرگبار قطار با خودرو و عابران است.
جنایت به خاطر 5/ 2 میلیون تومان
گروه حوادث: جوانی که متهم است به خاطر دو و نیم میلیون تومان دوستش را به قتل رسانده، در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد. به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از تیرماه سال 99 با گزارش یک درگیری در یکی از مناطق جنوبی پایتخت آغاز شد. در ادامه فرد مصدوم توسط عوامل اورژانس به بیمارستان منتقل اما ساعاتی بعد تسلیم مرگ شد.
پس از حضور مأموران پلیس و در تحقیقات اولیه مشخص شد، متهم صاحب یک سوپرمارکت است که به خاطر اختلاف مالی مرتکب قتل و پس از آن هم متواری شده است. پیگیری پلیس برای بازداشت متهم نشان داد که وی به یکی از شهرهای شمالی کشور رفته و در نهایت یک ماه و نیم پس از ماجرا دستگیر و به تهران منتقل شد. متهم پس از حضور در پلیس آگاهی به درگیری منجر به قتل اعتراف کرد و گفت: چند وقت پیش مقتول مبلغ 2 و نیم میلیون تومان از پدرم قرض گرفته بود و آن شب در حالی که مشروب خورده بودم از او خواستم تا بدهیاش را برگرداند که او به من حمله کرد و من هم برای دفاع از خودم با کاردی که داخل مغازهام بود ضربهای به او زدم، من قصدی برای کشتن حمید نداشتم.
با تکمیل تحقیقات، پرونده به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در جلسه رسیدگی به این پرونده ابتدا کیفرخواست علیه متهم قرائت و پس از آن دستور معاون قوه قضائیه به نیابت از فرزندان صغیر مقتول مبنی بر دریافت سهم دیه خوانده شد. در ادامه مادر مقتول به عنوان ولی دم به جایگاه رفت و خواستار صدور حکم قصاص شد. پس از آن متهم به جایگاه رفت و با پذیرش اتهامش گفت: مقتول را از سالها پیش میشناختم. شب حادثه فقط میخواستم طلب پدرم را بگیرم که او با لحن تندی جوابم را داد و گفت پول را از پدرت گرفتم و به تو ارتباطی ندارد و دخالت نکن. اما من عصبانی شدم و در نهایت کار به درگیری کشید اما من قصدی برای کشتن او نداشتم. حتی او به یکباره با چاقویی که در کمرش بود به من حمله کرد و من هم برای دفاع از خودم با چاقو او را زدم. البته همان طور که در بازجوییها هم گفتم آن شب مست بودم وگرنه شاید این اتفاق نمیافتاد.
قاضی از متهم پرسید: شما با چه لحنی درخواست گرفتن طلبت را کردی؟
متهم جواب داد: خیلی محترمانه از او خواستم پولی را که قرض کرده ، بازگرداند.
قاضی گفت: چطور وقتی خواستی ضربه را بزنی در حالت مستی بودی اما برای درخواستت محترمانه برخورد کردی. اگر در حالت مستی بودی که نمیتوانستی لحن صحبتت را هم مدیریت کنی؟
بعد از متهم، وکیل وی به جایگاه رفت و عنوان کرد: موکل من قصدی برای قتل نداشته است. از طرفی ما در تلاش هستیم تا رضایت اولیای دم را جلب کنیم و در این مسیر هم قدمهایی برداشتهایم و امید داریم تا این پرونده به سازش ختم شود. از این رو از قضات خواهشمندم تا جلسه دیگری را به این پرونده اختصاص دهند. پس از آن متهم دوباره به جایگاه رفت و در پاسخ به سؤال قاضی که آیا در صورت رضایت حاضر به پرداخت دیه به فرزندان صغیر مقتول هستی؟ گفت: بله
در پایان جلسه، قضات دادگاه درخواست وکیل متهم را برای برگزاری جلسه دیگری درخصوص این پرونده اعلام کردند.
فروش خانه 154 میلیاردی با اسناد جعلی
گروه حوادث: مردان شیاد که با جعل اسناد خانه 154 میلیارد تومانی را فروخته بودند از کشور فرار کردند.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، مدتی قبل فردی به پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ رفت و مدعی شد که مردی در ملک پدریاش ساکن شده و مدعی است که اسناد این ملک را نیز در اختیار دارد اما با انجام تحقیقات مشخص شد که این ملک با سند جعلی به فروش رفته است.
در ادامه با کسب این اطلاعات تیمی از مأموران پلیس آگاهی رسیدگی به موضوع را در دستور کار خود قرار داده و متوجه شدند که فرد متصرف با پرداخت ۱۵۴ میلیارد تومان و در حضور دو معرف در یکی از دفاتر اسناد رسمی حاضر شده و اقدام به خرید این ملک کرده و از جعلی بودن آن اطلاع نداشته است. بنابراین تحقیقات برای شناسایی و دستگیری جاعل یا جاعلان در دستورکار مأموران قرار گرفت.
در بررسیهای انجام شده مشخص شد که ساختمان از طریق اسناد جعلی به خریدار فعلی منتقل شده است. بر همین اساس مأموران اقدامات خود را برای شناسایی دو معرف آغاز کردند که در جریان آن متوجه شدند یکی از این افراد پس از دریافت حق کمیسیون از خریدار به یکی از کشورهای همسایه رفته و متواری شده است.
همزمان تحقیقات ادامه پیدا کرد و در شاخه دیگری از آن فروشنده پلاک ثبتی نیز مورد شناسایی قرار گرفته و پس از هماهنگی با مقام قضایی در مخفیگاهش واقع در خیابان دزاشیب دستگیر و به مقر پلیس منتقل شد. این فرد در جریان بازجوییها اعلام کرد که برادرش با سوءاستفاده از هویت وی، کلاهبرداری کرده و پس از دریافت پول از کشور متواری شده است. در ادامه یکی دیگر از متهمان این پرونده نیز مورد شناسایی قرار گرفته و دستگیر شد اما دو عضو دیگر این باند همچنان متواری هستند که تلاش برای دستگیری آنان در حال انجام است.
سرهنگ دالوند رئیس پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ با تأیید این خبر اعلام کرد که دو متهم دستگیر شده با پرونده متشکله روانه زندان شدهاند و تحقیقات و پیگیریها برای کشف زوایای پنهان پرونده و دستگیری دو متهم فراری همچنان ادامه دارد.
آگهی فروش فرش ابریشمی سارقان را لو داد
گروه حوادث: دو مرد و یک زن سارق که به بهانه خرید فرش ابریشمی 7 میلیارد ریالی از مالک مغازه زورگیری کرده بودند، دستگیر شدند.
سرهنگ «محمد قاسم طرهانی» جانشین پلیس پیشگیری تهران در تشریح این خبر گفت: روز پنجشنبه هشتم بهمن خبر زورگیری 2 مرد و یک زن از مغازه فرشفروشی در محله قیطریه به پلیس اعلام و بلافاصله تیمی از مأموران کلانتری شهرک قدس به محل سرقت اعزام شد ولی سارقان بسرعت محدوده مغازه را ترک کرده و امکان دستگیری متهمان بلافاصله پس از سرقت ممکن نشد. با این حال تحقیقات ادامه یافت تا اینکه در بررسیهای پلیسی مشخص شد که آگهی فروش یک تخته فرش ابریشمی که شباهت زیادی با فرش سرقت شده دارد در یکی از سایتهای اینترنتی آگهی شده است. بنابراین با شناسایی هویت و مخفیگاه فروشنده فرش، با هماهنگیهای قضایی، متهم دستگیر و فرش مسروقه از مخفیگاه وی کشف شد. این مقام انتظامی با بیان اینکه در ادامه تحقیقات پلیسی سایر همدستان متهم نیز دستگیر شدند، اضافه کرد: کارشناسان ارزش ریالی اموال سرقتی را 7 میلیارد و 500 میلیون ریال اعلام کردند. به گفته سرهنگ «طرهانی» کشف سایر جرایم احتمالی متهمان ادامه دارد.
دعوای «گنده لات ها» در پارک دانشجو
گروه حوادث: چهار شرور که در محوطه مجموعه تئاتر شهر با ایجاد درگیری و ضرب و جرح باعث ناامنی شده بودند، از سوی پلیس دستگیر شدند.
سرهنگ جلیل موقوفهای، رئیس پلیس پیشگیری تهران بزرگ با تشریح جزئیات این درگیری در پارک دانشجو گفت: روز جمعه دو گروه از افراد شرور در محوطه پارک دانشجو با هم درگیری کلامی پیدا کردند که دقایقی بعد با بالاگرفتن نزاع کلامی، کار به درگیری فیزیکی کشیده شد و در همین حین این افراد از چاقو و تیزی برای درگیری استفاده کردند.
وی با بیان اینکه بلافاصله مأموران پلیس ۱۱۰ و کلانتری در محل حاضر شدند، افزود: با حضور مأموران این افراد متواری شده و پا به فرار گذاشتند که در همان محل یکی از این افراد که دچار جراحت نیز شده بود، دستگیر شد. ساعاتی بعد سه نفر دیگر از افراد حاضر در این درگیری نیز شناسایی و دستگیر شدند که دو نفر اصلی از دو گروه درگیرشده نیز جزو دستگیر شدگان هستند.
موقوفهای با بیان اینکه تحقیقات برای شناسایی و دستگیری دیگر افراد حاضر در این درگیری در حال انجام است، به ایسنا گفت: سه نفر از چهار متهم دستگیر شده دچار آسیب دیدگی شده بودند که به مراکز درمانی منتقل شدند اما آسیب دیدگی و جراحت آنان سنگین نبود.
وی درباره دلیل و انگیزه این نزاع نیز اظهار کرد: تحقیقات و بازجوییهایی انجام شده حاکی از آن است که اعضای حاضر در این نزاع دو گروه بودند که در پارک دانشجو حضور داشته و اصطلاحاً ادعای «گنده لاتی» داشتند. این افراد با یکدیگر کلکل کرده و درگیری آنان بالا گرفته که البته مدت زمان این درگیری در حد چند دقیقه بوده و بلافاصله با حضور مأموران درگیری خاتمه یافت.
تعقیب و گریز در ارتفاعات برای دستگیری سوداگران مرگ
گروه حوادث: فرمانده انتظامی سیستان و بلوچستان از دستگیری چهار قاچاقچی مسلح و کشف ۵۹۰ کیلو و ۸۰۰ گرم موادمخدر در درگیری مسلحانه پلیس با اعضای باند قاچاق مواد مخدر در شهرستانهای شمالی استان خبر داد.
سردار احمد طاهری در تشریح این عملیات به ایرنا گفت: پلیس مبارزه با موادمخدر استان و شهرستانهای شمالی سیستان و بلوچستان به سرنخهایی از انتقال محموله مواد مخدر از محورهای شمالی استان به حوزه مرکزی شهرستان زاهدان و سپس انتقال آن به عمق کشور دست یافتند. بنابراین تیمهای عملیات ویژه پلیس مبارزه با مواد مخدر استان و تکاوران انتظامی در شهرستانهای شمالی پس از چند روز کار گسترده اطلاعاتی با رصد منطقه، قاچاقچیان مسلح را که با ۲ دستگاه خودروی پژو پارس و یک دستگاه پژو ۴۰۵ در حال جابهجایی مواد افیونی در یکی از محورهای فرعی شمال استان به سمت مرکز بودند، شناسایی و تحت رصد اطلاعاتی خود قرار دادند.
فرمانده انتظامی سیستان و بلوچستان تصریح کرد: سوداگران مرگ به محض ورود به منطقه با مشاهده مأموران، با عوامل انتظامی درگیر و پس از مواجه شدن با آتش پرحجم تکاوران پلیس مجبور به رها کردن خودروها و فرار به سمت ارتفاعات شدند.
وی خاطرنشان کرد: با عکسالعمل سریع تکاوران پلیس و طی عملیات تعقیب و گریز چهار نفر از قاچاقچیان دستگیر و در بازرسی از خودروهای توقیفی و متعاقب آن از محل دپو و مخفیگاه آنان ۵۹۰ کیلو و ۸۰۰ گرم موادمخدر شامل ۳۰۷ کیلو و ۴۰۰ گرم تریاک، ۱۲۷ کیلوگرم شیشه، ۴۲ کیلوگرم هروئین، ۶۲کیلو و۴۰۰ گرم حشیش و ۵۲ کیلوگرم کراک به همراه سه قبضه سلاح کلاش و مقادیری مهمات جنگی کشف شد.
وی با اشاره به اینکه قاچاقچیان دستگیر شده به مراجع قضایی معرفی شدند، تصریح کرد: مواد مخدر خط قرمز پلیس سیستان و بلوچستان است، سوداگران مرگ مطمئن باشند فعالیت آنان به طور قطع تحت رصد انتظامی است و چنانچه فعالیت و تحرکی در این زمینه انجام دهند، منتظر برخورد قاطع و سخت پلیس و تکاوران استان باشند.
سوختن پسر جوان در آتش مغازه لوازم پزشکی
گروه حوادث: آتشسوزی در فروشگاه تجهیزات و لوازم پزشکی در جنوب تهران یک کشته بر جا گذاشت.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، ساعت ۴:۵۹ صبح شنبه خبر این حادثه آتشسوزی در خیابان فداییان اسلام نرسیده به میدان شهر ری نبش خیابان پیل قوش به سامانه ۱۲۵ اعلام شد و در مدت زمان کمتر از چهار دقیقه مأموران سه ایستگاه آتشنشانی به همراه خودروهای پشتیبانی به محل حادثه اعزام شدند.
سید جلال ملکی، سخنگوی سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران در تشریح این حادثه گفت: با حضور آتشنشانان مشاهده شد در طبقه همکف یک ساختمان 2 طبقه و در یک مغازه ۵۰ متری عرضه تجهیزات پزشکی آتشسوزی گستردهای رخ داده، به گونهای که شعلههای آتش از ساختمان بیرون میزد. نخستین بررسیها نشان میداد یک نفر داخل مغازه حضور داشته که گرفتار آتش شده است اما از آنجا که کرکره مغازه پایین و درها بسته بود عملیات آتشنشانان از همان بیرون مغازه آغاز شد و پس از شکستن قفل در کرکرهای آتشنشانان به کانون اصلی آتش رسیدند. پس از دقایقی این حریق گسترده مهار شد اما آتشنشانان جسد سوخته یک جوان ۱۹ ساله تبعه کشور افغانستان را که در میان شعلههای آتش جان باخته بود بیرون کشیدند.
وی با بیان اینکه آتشسوزی به طبقه بالایی این ساختمان نیز سرایت کرده بود گفت: طبقه بالایی ساختمان یک مهدکودک بود که البته در زمان وقوع حادثه این مهدکودک تعطیل بود.علت این حادثه از سوی کارشناسان آتشنشانی در دست بررسی است و بزودی اعلام میشود.