پنجاه و دومین مرحله از طرح رعد اجرا شد
سرقت دوربین پلیس برای خرید لباس
گروه حوادث/ ۶۳۴ سارق و مالخر در پنجاه ودومین طرح رعد پلیس پایتخت در حالی بازداشت شدند که آمارها از افزایش سرقتهای خرد در 9 ماه گذشته خبر میدهد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، صبح دیروز در حاشیه پنجاه و دومین مرحله از طرح رعد پلیس سردارحسین رحیمی، رئیس پلیس پایتخت، با اعلام این آمار گفت: امسال ۲ درصد در سرقتهای خرد و ۲.۷ درصد در کشف سرقتها افزایش داشتهایم. از مجموع ۶۳۴ سارق و مالخر دستگیر شده در این طرح ۱۳ درصد آنها موبایلقاپ هستند.همچنین ۳۲ باند شناسایی و بالغ بر هزار و ۸۹۷ فقره سرقت، ۴ قبضه سلاح جنگی و ۵۰ قبضه سلاح سرد و ۶۸ عدد فشنگ هم در این طرح کشف شد. ۲۶ محکوم متواری نیز دستگیر شدند و ارزش اموال سرقت مکشوفه ۱۶ میلیارد تومان تخمین زده میشود.
سرقت با کارت ساختگی
29 سال دارد و 10 سال از عمرش را پای بساط هروئین گذرانده است. 5 بار بازداشت شده و هر بار به یک شیوه و شگرد سرقتهایش را اجرا میکرد. آخرین بار که از زندان آزاد شد، شگردی جدید یاد گرفت و این بار سرقتهایش را با این شیوه اجرا کرد.
جدیدترین شیوه سرقتهایت چه بود؟
قوطیهای پلاستیکی مایع ظرفشویی را میبردیم و از آنها کارتهایی درست میکردم و در خانهها را باز کرده و وارد خانهها میشدم. کارتها را در محل زبانه قفل بین دو لنگه در میکشیدم و درهای ورودی ساختمانها باز میشد. بعد وارد خانهها میشدم و کفشهای جلوی در واحدها و دوچرخههای داخل پارکینگها را به سرقت میبردم. گاهی اوقات هم اگر واحدی درش باز بود وارد میشدم که اگر کسی داخل خانه نبود سرقت میکردم و اگر هم بود با فریاد صاحبخانه فرار میکردم.
چه خانههایی را برای سرقت انتخاب میکردی؟
هر خانهای که با کلید ساختگیام درهایش باز میشد.
این شگرد را از کجا یاد گرفتی؟
در زندان، آنجا هر آموزشی بخواهی میبینی، این مدل سرقت را هم از آنجا یاد گرفتم.
سرقت دوربینهای راهنمایی و رانندگی
اعضای یک باند دوربینهای کنترل سرقت راهنمایی و رانندگی را با پایههای آهنیاش سرقت میکردند. سرقتهایی که رأس ساعت 4 صبح رقم میخورد و بعد از اجرای نقشه، پایههای بریده شده دوربینها و دوربینها داخل وانتهای اجارهای قرار داده میشد و به مبالغی پایین به فروش میرفت. کیوان یکی از سه متهمی است که این سرقتها را انجام میداد.
سرقت را چطور انجام میدادید؟
با کمان اره پایه آهنی را میبریدم و داخل وانت کرایهای میگذاشتیم.
مگر دوربینها کار نمیکردند؟
ما دوربینهایی را انتخاب میکردیم که قطع یا خراب بودند. برای مشخص شدن این موضوع هم با سرعت زیاد از جلوی دوربین رد میشدیم اگر عکس میگرفتند که مشخص بود سالم هستند اما اگر عکس نمیگرفتند، آنها را برای سرقت انتخاب میکردیم.
چه شد که تصمیم به سرقت گرفتید؟
برای پول و مادیات. من عاشق پوشیدن لباسهای مارکدار هستم، از آنجایی که توانایی خرید آنها را نداشتم هر چه پول از سرقتها گیرم میآمد خرج لباسهای مارکدار میکردم.
از هر سرقت چقدر گیرت میآمد؟
حدود 300 هزار تومان. گرچه پول زیادی نبود اما به مغازههای دست دوم فروشی میدان گمرک میرفتم و لباسهای مارکدار دست دوم میخریدم.
افشای راز قتل راننده اینترنتی با اعترافات زن مسافر
گروه حوادث/ راز قتل مرموز راننده خودروی اینترنتی پشت فرمان خودرواش بعد از حدود یک ماه با اعترافات زن جوانی فاش شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران» ، صبح ۶ آذر امسال یکی از کارگران فضای سبز شهرداری با دیدن خودروی پرایدی که در کنار خیابان رها شده بود به موضوع مشکوک شد و پس از نزدیک شدن به خودرو ناگهان بدن خونین مرد جوانی را پشت فرمان دید که با طناب به صندلی بسته شده بود. وی با دیدن این صحنه بلافاصله به پلیس 110 خبر داد. دقایقی بعد مأموران کلانتری 133 شهرزیبا با حضور در محل تحقیقات خود را آغاز کردند. با اعلام موضوع به بازپرس مصطفی واحدی تیم بررسی صحنه جرم نیز راهی محل شدند. نخستین بررسیها نشان داد جسد متعلق به مرد 40 سالهای به نام بهرام بوده که با ضربات متعدد چاقو به شکم و قفسه سینه به قتل رسیده بود.در ادامه مشخص شد مقتول راننده تاکسی اینترنتی و همچنین در کار پخش شارژرهای گوشی تلفن همراه بوده است.
با بهدست آمدن هویت قربانی، خانواده او در شهرستان شناسایی شده و مادر مقتول مدعی بود که پسرش برای کار به تهران آمده و قرار بوده که با زن جوانی بهنام شراره ازدواج کند.
ردیابی گوشی سرقتی
از آنجا که عامل یا عاملان جنایت گوشی تلفن همراه مقتول را نیز به سرقت برده بودند، ردیابی تلفن همراه وی آغاز و مشخص شد گوشی سرقتی در اختیار نگهبان تعمیرگاهی در منطقه آزادی است. بدین ترتیب کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت راهی تعمیرگاه شده وبه تحقیق از نگهبان پرداختند اما وی مدعی شد چند روز قبل گوشی تلفن همراه را در خیابان پیدا کرده است.طبق اظهارات نگهبان تعمیرگاه، محلی که گوشی تلفن همراه پیدا شده بود در نزدیکی محل جنایت قرار داشت همچنین از سوی دیگر مشخص شد شراره که متأهل است نیز در محدوده صادقیه و چند کوچه پایینتر از محل جنایت زندگی میکند.
دستگیری زن جوان
در حالی که احتمال میرفت سرنخ کشف این معمای جنایی در دستان این زن 38 ساله باشد به دستور بازپرس شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی پایتخت، شراره به همراه همسر و برادر نوجوانش بازداشت شدند.
زن جوان زمانی که در مقابل بازپرس جنایی قرار گرفت خیلی زود به قتل اعتراف کرد و گفت: قتل را به تنهایی انجام دادم و شوهر و برادرم در این جنایت نقشی نداشتهاند، اما اظهارات ضد و نقیض زن جوان و مدارکی که به دست آمد احتمال اینکه وی هنگام جنایت همدست داشته باشد را پررنگ کرد. بدین ترتیب برادر نوجوان شراره به دادسرای اطفال فرستاده شد و زن جوان و همسرش برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار داده شدند.
گفتوگو با متهم اصلی
با مقتول چطور آشنا شدی؟
دو سال قبل بهعنوان مسافر سوار خودروی پرایدش شدم. همان موقع همسرم با من تماس گرفت و سر موضوعی جر و بحثمان شد، ما باهم اختلاف داشتیم و قرار بود که از هم جدا شویم. آن روز به قدری عصبانی بودم که سفره دلم را برای راننده باز کردم و همین موضوع باعث آشنایی شد.
پس چرا طلاق نگرفتی؟
موقعی که با بهرام آشنا شدم، میخواستم از همسرم جدا شوم، اما به خاطر وساطت و پادرمیانی فامیل مدام این موضوع به تعویق میافتاد تا اینکه حدود یک سال قبل متوجه شدم باردارم و وجود بچه مانعی شد برای جدایی از شوهرم.
خب چرا به ارتباطاتت با مقتول ادامه دادی؟
میخواستم این رابطه را تمام کنم اما او قبول نمیکرد. به او گفتم میخواهم به خاطر بچهای که در راه دارم یک فرصت دیگر به همسرم بدهم و زندگیام را از نو بسازم اما او قبول نمیکرد و اصرار داشت که به این رابطه ادامه دهیم.
شب حادثه چه اتفاقی افتاد؟
با هم قرار گذاشتیم تا آخرین صحبتها را انجام دهیم وقتی سوار ماشین او شدم خیلی خواهش و التماس کردم که دست از سر من بردارد. از او خواستم که به این رابطه پایان دهد اما بیفایده بود. از قبل چاقویی به همراه داشتم، از حرفهایش عصبانی شدم و با چاقو چندین ضربه به او زدم و فرار کردم. من این جنایت را به تنهایی انجام دادم و کسی همدستم نبود.
پایان تلخ پرونده قتل مقابل دانشگاه
گروه حوادث/ آخرین تلاشهای مرد زندانی که به جرم قتل همکارش به قصاص محکوم شده بود، پای چوبه دار و برای جلب رضایت اولیای دم بینتیجه ماند.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از شامگاه 22دی سال 98 همزمان با وقوع یک قتل مقابل دانشگاه امام صادق تهران آغاز شد. به گفته شاهدان مرد میانسال که نگهبان دانشگاه بود با یکی از همکارانش که مردی ۴۷ساله و مسئول تدارکات دانشگاه بود درگیر شده و با زدن میله آهنی به سرش وی را به قتل رسانده و فرار کرده بود.
گزارش این درگیری خونین بلافاصله به بازپرس کشیک قتل و تیم بررسی صحنه جرم اعلام شد.
کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت برای دستگیری متهم میانسال وارد عمل شده و ساعتی بعد او را در همان حوالی دستگیر کردند.
متهم 44 ساله در رابطه با انگیزهاش از این جنایت گفت: من حدود 20سال در دانشگاه کار میکردم و نگهبان بودم. مقتول مسئول تدارکات و مدیر بخش من بود. اما این اواخر خیلی مرا اذیت میکرد و با او اختلاف داشتم؛ هم اختلاف کاری و هم مالی. بارها از او خواستم که جایگاه کاری مرا تغییر بدهد اما او اهمیتی به خواسته من نمیداد. همه اینها باعث شد از او کینه به دل بگیرم. تا اینکه شب حادثه وقتی مقتول از محل کارش یعنی از دانشگاه خارج شد، من نیز بهدنبال او رفتم تا انتقامم را بگیرم. پیش از خارج شدن از محوطه دانشگاه، یک میلگرد که در اتاقک نگهبانی بود برداشتم. مقتول به خیابان رفت تا سوار خودرواش که مقابل دانشگاه پارک کرده بود بشود، اما پیش از سوارشدن به سمتش هجوم بردم. میان ما درگیری پیش آمد و با میلگرد ضربهای به سرش زدم که باعث شد جانش را از دست بدهد.
متهم در دادگاه پای میز محاکمه رفت و به دفاع از خود پرداخت. اما باتوجه به درخواست اولیای دم برای قصاص، اعتراف به جنایت و مدارک موجود در پرونده، قضات دادگاه کیفری استان تهران او را به قصاص محکوم کردند.
با تأیید حکم از سوی دیوانعالی کشور، پرونده برای اجرا به شعبه اول اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران ارسال شد. بهدنبال ارجاع پرونده، 4 جلسه صلح و سازش در دادسرا برگزار شد اما اولیای دم همچنان خواهان قصاص بودند.
به درخواست آنها چهارشنبه گذشته مرد محکوم برای اجرای حکم پای چوبه دار رفت اما بار دیگر قبل از اجرا، جلسهای برای صلح و سازش برگزار شد و با اشاره به اینکه وی در مدتی که در زندان بوده توبه کرده و متنبه شده سعی بر جلب رضایت خانواده مقتول داشتند اما آنها همچنان بر اجرای حکم اصرار کرده و در نهایت مرد اعدامی در حالی که با صدایی دلنشین به تلاوت سوره حمد پرداخته بود بالای سکوی اجرای حکم رفت و لحظاتی بعد پرونده این ماجرا با اعدام وی بسته شد.
5 ماه زندگی مخفیانه بعد از قتل کارمند شرکت
گروه حوادث/ مرد جوان که به خاطر علاقه به یک زن آرایشگر همسر وی را با شلیک 15 گلوله به قتل رسانده بود 5 ماه پس از این جنایت دستگیر شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، روز پانزدهم مرداد امسال دو مرد نقابدار با ورود به یک شرکت خصوصی دریکی از شهرستانهای غرب استان تهران یکی از کارمندان شرکت را به رگبار بسته و فرار کردند.
دقایقی بعد وقتی تیم جنایی در محل حادثه حاضر شد با جسد خونین مرد 32 ساله در حالی روبهرو شد که 15 پوکه فشنگ نیز در اطراف وی روی زمین افتاده بود.
تحقیقات پلیس از شاهدان حادثه آغاز شد. یکی از آنها به افسر پرونده گفت: نزدیک ظهر بود که یک موتورسوار با فرد دیگری که در ترکش سوار بود ناگهان وارد شرکت شده و از پشت شیشه همکارمان را هدف شلیک گلوله قرار دادند.
در ادامه تحقیقات کارآگاهان به سراغ همسر مقتول رفتند اما وی مدعی شد از علت این جنایت بیخبر است و شوهرش با کسی مشکل و اختلافی نداشته است. با این حال کارآگاهان در کنترل نامحسوس این زن دریافتند وی با مرد جوان غریبهای به نام سهیل در ارتباط است.
بدینترتیب زن جوان بازداشت شد و در نهایت لب به اعتراف گشود. وی که یک فرزند چهارساله دارد گفت: من با شوهرم خیلی اختلاف داشتم او به من بیتوجهی میکرد و فقط به ظاهر با هم در یک خانه زندگی میکردیم. من در یک آرایشگاه مشغول کار بودم و در فضای مجازی هم برای کارم تبلیغ میکردم تا اینکه با سهیل آشنا شدم و به هم علاقه پیدا کردیم میخواستم از شوهرم جدا شوم و با سهیل ازدواج کنم اما او طلاقم نمیداد. تا اینکه فهمیدم کسی شوهرم را کشته است اما من نمی دانم چه کسی این کار را کرده است.
با اعترافات این زن سرانجام سهیل هفته گذشته و 5 ماه پس از این جنایت دستگیر شد. این پسر 26 ساله در بازجوییها مدعی شد وقتی با این زن آشنا شده و فهمیده که شوهرش او را اذیت میکند با خریدن یک اسلحه به همراه یکی از دوستانش به محل کار شوهر این زن رفته و او را با شلیک گلوله کشته است. بعد از قتل نیز مدتی با وی در ارتباط تلفنی بوده تا اینکه کم کم این ارتباط نیز قطع شده است.
پس از پایان بازجوییها و اعتراف متهم به جنایتی که مرتکب شده است او روانه زندان شد تا زمان محاکمهاش فرا برسد.
نگاه کارشناس
فهیمه محمدیان/ کارشناس روانشناس بالینی
زنان برای وارد شدن به رابطه فرا زناشویی با دشواریهای بسیاری در بیرون و درون خود مواجه هستند اما وقتی چند عامل در کنار هم قرار گرفته و با هم تعامل میکنند افراد برای عبور از این خط قرمز مستعد شده و فقط یک رویداد ممکن است به صورت ماشه چکان عمل کرده و آنها را برای عبور از خط تشویق کند. در این پرونده شاهد این موضوع هستیم که ناکامیهای عاطفی بویژه احساس تنهایی و نادیده گرفته شدن، فقدان دریافت توجه کافی از سوی همسر، عدم مهارت در حل تعارضات زناشویی مؤثرترین عوامل در برقراری رابطه فرازناشویی است. همچنین اینترنت با توجه به فضای ناشناختهای که در اختیار کاربران قرار میدهد، از طریق شبکههای اجتماعی، افراد را به افشای صمیمانه مشکلات و معضلات زندگی زناشویی سوق میدهد و همین امر موجب برقراری ارتباطهای نزدیک و صمیمانه بین افراد شده و زمینه را برای گفتوگوهای عاطفی آماده میکند.
در خواست مادر و فرزندان برای قصاص پدر
گروه حوادث/مرد عصبانی که به قصد قتل، همسرش را با ضربههای قمه تا یک قدمی مرگ کشانده بود، با شکایت زن جوان و دو فرزندش پای میز محاکمه رفت.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از آذر سال گذشته با گزارش یک درگیری خانوادگی آغاز شد. پس از حضور مأموران مشخص شد که مردی به نام نادر با ضربههای قمه همسرش میترا را مورد ضرب و شتم قرار داده به طوری که وی دچار قطع عضو و به سرش آسیب جدی وارد شده است. نیروهای اورژانس میترا را که در کما بود به بیمارستان منتقل کردند سپس شوهرش بازداشت شد. وی در همان ابتدا به اتهامش اعتراف کرد و پس از تکمیل تحقیقات و اعتراف متهم، پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه دادگاه میترا و دو فرزندش با شکایت از متهم خواستار حکم اشد مجازات برای او شدند. همسر متهم به قضات گفت: وقتی دانشجو و کارمند بودم نادر به خواستگاریام آمد و با هزار قول و وعده خوشبختی باهم ازدواج کردیم بعد از مدتی باردار شدم اما او به یکباره رفتارهایش تغییر کرد به طوری که من در اواخر دوران بارداری با حالت قهر به خانه پدرم رفتم پس از تولد فرزندانم که دوقلو بودند او به خانه پدرم آمد و مرا به خانه برگرداند. فرزندانم 2 ماهه بودند که نادر با تهمت و افترا مدعی شد آنها فرزندانش نیستند. او بچهها را که نوزاد بودند شکنجه میکرد و به من میگفت اگر اعتراف نکنی، آنها را میکشم. وقتی موضوع را با برادرش در میان گذاشتم، او پادرمیانی کرد و مدتی هم وضع زندگیام خوب بود اما دوباره رفتار عجیب نادر شروع شد. چند سالی این وضع ادامه داشت تا اینکه روز حادثه با قمه به جانم افتاد و کاری کرد که سه ماه در کما بودم.
پس از آن پسر متهم به جایگاه رفت و در تأیید حرفهای مادرش گفت: در خیابان بودم که مادرم تماس گرفت و من بلافاصله به سمت خانه حرکت کردم اما 5 دقیقه دیر رسیدم و وقتی وارد خانه شدم مادرم در حال مرگ بود انگشتانش را قطع کرده بود آنقدر صحنه وحشتناکی بود که بعد از یکسال هنوز بدون قرص نمیتوانم بخوابم.
دختر متهم نیز عنوان کرد: پدرم مردی عصبانی بود و به هیچ کس رحم نمیکرد. در سال 94 بینی و دندههایم را شکست اما من شکایت نکردم اما حالا به خاطر رفتاری که با مادرم انجام داده و تا دم مرگ او را کشانده، از او شاکی و خواهان مجازات او هستم.پس از صحبتهای شاکیهای پرونده، وکیل آنها خاطرنشان کرد: صحنه جنایت نشان میدهد که متهم صرفاً برای قتل همسرش به خانه آمده بود و حالا هم تقاضای قصاص و دیه را داریم.
با توجه به اینکه در این جلسه متهم نتوانست از خودش دفاع کند، ادامه رسیدگی به این پرونده به جلسه دیگری موکول شد.
دستگیری عاملان قتل شهردار دهدز
گروه حوادث/ عاملان قتل شهردار دهدز از سوی مأموران انتظامی شهرستان ایذه دستگیر شدند.
یارمحمد رسالتی، دادستان ایذه دراینباره گفت: 4 متهم که با تیراندازی در یکی از خیابانهای این شهر باعث جان باختن شهردار دهدز شده بودند با تلاش شبانه روزی مأمورین نیروی انتظامی دستگیر و به مقامات قضایی معرفی شدند.به گفته دادستان ایذه دستگاه قضایی با مخلان امنیت جامعه برخورد صریح و قاطعی دارد.
حدود ساعت ۱۴ روز 19 دی مأموران نیروی انتظامی شهرستان ایذه در استان خوزستان در خیابان شهید قریشوندی در حال گشتزنی به خودرویی که حامل سارقان مسلح بود مشکوک شدند که پس از دستور ایست مأموران پلیس، افراد مسلح درون خودرو با مأموران نیروی انتظامی درگیر میشوند و در این درگیری تیراندازی از سوی طرفین صورت میگیرد. در پی این تیراندازی فرشاد نقدی، شهردار دهدز که در رستورانی در طرف دیگر خیابان حضور داشت بهطور تصادفی مورد اصابت گلوله قرار گرفت که پس از انتقال به بیمارستان جان خود را از دست داد.
برخورد مرگبار دو شناور در خمیر
گروه حوادث/در برخورد شناور صیادی با شناور دریابانی در محدوده اسکله پل از توابع شهرستان خمیر یک نفر کشته و یک نفر زخمی شدند.
میرهاشم خواستار، فرماندار بندر خمیر در تشریح این حادثه به ایرنا گفت: سهشنبه شب هنگام خروج شناور صیادی از توقفگاه بندرپل و ورود همزمان شناور دریانوردی برخورد شدیدی بین آنها رخ داد که یک نفر از شناور صیادی کشته و یک نفر از دریابانی هم زخمی شد.
وی ادامه داد: شناور صیادی به هنگام خروج از توقفگاه چراغ روشنایی نداشته و با شناور دریابانی در خارج از توقفگاه و در محدوده بندر پل خمیر برخورد کرده و این حادثه ناگوار رخ داده است.
تحقیقات برای بررسی علت اصلی حادثه ادامه دارد.
مرگ کارگر معدن در قم
گروه حوادث/ شش کارگر معدن شن و ماسه در روستای طینوج در بخش دستجرد استان قم حین انجام کار بر اثر گازگرفتگی کشته و مصدوم شدند.
به گزارش ایلنا، حوالی ساعت ۱۳:۲۴ روز سهشنبه ۲۱ دی شش کارگر در روستای طینوج (جهرود) در ۶۵ کیلومتری استان قم براثر انتشار گاز سمی کشته و مصدوم شدند.
«حمیدرضا باقری» رئیس مرکز حوادث و فوریتهای پزشکی قم در این باره به رسانهها گفته است: در این حادثه یک مرد ۳۳ ساله بر اثر مسمومیت شدید با گاز مونوکسیدکربن جان خود را از دست داد و ۵ کارگر دیگر مسموم شدهاند که یکی از آنها بدحال بوده و با اورژانس هوایی به مرکز درمانی منتقل شد.