ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
عکس نوشت
نماهنگ «مادر آب» اثری از گروه سرود فجر جاوید به همت کانون فرهنگی هنری غدیر یزد و تهیه شده در ستاد هماهنگی کانونهای فرهنگی هنری مساجد استان یزد به مناسبت ایام شهادت حضرت زهرا(س) منتشر شد./فارس
تأملی بر کتاب«خطبه حضرت زهرا(س): خطبه فدکیه» ترجمه محمدمهدی رضایی
خطبه ای که سند جاودان شیعه است
علیالله سلیمی
نویسنده و منتقد ادبی
در میان بانوان قدسی عالم، نام حضرت فاطمه زهرا(س) چون نگین درخشانی است که دوازده امام بزرگوار شیعه (علیهم السلام) از نسل ایشان هستند و مطابق روایات سوره و آیاتی از قرآن کریم مانند سوره کوثر، سوره انسان، آیه تطهیر و آیه مودت در حق آن حضرت(س) و همسر و فرزندانش نازل شده و دوستی و دشمنی با ایشان، به منزله دوستی و دشمنی با پیامبر(ص) است. زندگی دنیایی حضرت زهرا(س) کوتاه اما پربار بود و در این مدت، ایشان اتفاقهای زیادی را تجربه کردند که یکی از آنها، ماجرای فدک است؛ جریانی که ظالم و غاصب بودن حکومتهای بنیامیه و بنیعباس را فاش میکرد و بهعنوان نقطه ضعف مهم دستگاه خلافت در برابر خاندان پیامبر(ص) بهحساب میآمد. درباره ماجرای فدک، آثار و کتابهای زیادی منتشر شده که یکی از جدیدترین و جامعترین آنها، «خطبه حضرت زهرا(س): خطبه فدکیه» ترجمه محمدمهدی رضایی است که نهاد نمایندگی رهبر معظم انقلاب در دانشگاهها، دفتر نشر معارف منتشر کرده است. مطالب این کتاب در دو بخش تنظیم شده است؛ نخست: نکاتی کوتاه درباره سابقه تاریخی فدک و انگیزهها و عوامل و چگونگی غصب آن و دوم: متن کامل خطبه فدکیه(غدیر ثانی) همراه با ترجمه آن. نویسنده در مقدمه اثر، یادآوری کرده که ماجرای فدک، ماجرای غمانگیزی است که در بین شیعیان همواره بهعنوان یکی از نمادهای ستم بر اهل بیت پیامبر(ص) و بویژه حضرت زهرا(س) مورد توجه بوده است. موضوع اختلاف حضرت زهرا(س) و خلفا و انگیزه هر کدام از آنها در ورود به این مبارزه، موضوعی کاملاً سیاسی است و اختلاف بر سر فدک، نه اختلافی درباره مالکیت آن، که مبارزهای سیاسی بین حضرت زهرا(س) و دستگاه حاکم است که پس از آن نیز بین خلفای بعدی و اهل بیت پیامبر اکرم(ص) ادامه داشته است. در واقع شواهد تاریخی انگیزههای هر دو طرف را در وارد شدن به این رقابت، انگیزههای سیاسی میداند و تأکید میکند که دستگاه حاکم، بخوبی فهمیده بود که مبارزه حضرت برای میراث یا هبه یا بخشش نبوده، بلکه یک مبارزه سیاسی و در واقع دادخواستی است برای احیای حق همسر بزرگوار و بیهمتایش که از مقام طبیعی و حق مسلمش در دنیای اسلام کنار گذاشته شده بودند. آنچه حضرت زهرا(س) را وادار به انقلاب کرد، حکومت غصب شده و سیادت از دست رفته و بزرگواری و مجد و عظمت غارت شده بود و اعاده مالکیت فدک موضوعی فرعی به شمار میآمد. به همین دلیل در روایات، حدود واقعی فدک، حدود خلافت و حکومت اسلامی بیان شده است. از همین روست که حضرت زهرا(س) میفرمایند:«آری! فدک در دست ما بود، فدک به مفهوم گسترده آن، یعنی آنچه را که آسمان بدان سایه افکنده بود، پس عدهای بدان رشک بردند و گروهی از آن گذشتند.» و در جای دیگر پس از حمد و ثنای الهی و درود بر رسول اکرم(ص) و ذکر کمالات حضرت علی(ع)، خلیفه و اطرافیان او را از عدالت خداوند بیم میدهند و به آنان میگویند: «اکنون این شتر شیرده خلافت را بگیرید و ببرید و به ناحق غصب کنید؛ اما بدانید که پای شتر خلافت و فدک مجروح است و پشت وی زخم و غبار و ننگ آن تا همیشه باقی است.» و به این ترتیب دادخواهی از آنان را به خداوند واگذار میکند. نویسنده در بخش سابقه تاریخی فدک و انگیزهها و عوامل و چگونگی غصب آن، با استناد به منابع معتبر، به شرح این موضوع میپردازد و در بخش متن کامل خطبه فدکیه(غدیر ثانی)، ترجمه سلیس و روان را همراه متن اصلی آورده و در پایان توضیح داده که این خطبه را شماری از علمای بزرگ شیعه و اهل سنت، همچون احمدبن ابی طاهر، معروف به ابن طیفور در «بلاغات النساء»، ابن ابی الحدید در «شرح نهج البلاغه»، سیدمرتضی در «الشافی»، احمد بن علی بن ابی طالب طبرسی در «الاحتجاج» و... نقل کردهاند. ترجمه حاضر، با توجه به متن موجود در«الاحتجاج» چاپ بیروت-1421 ه.ق صورت گرفته است.
نویسنده و منتقد ادبی
در میان بانوان قدسی عالم، نام حضرت فاطمه زهرا(س) چون نگین درخشانی است که دوازده امام بزرگوار شیعه (علیهم السلام) از نسل ایشان هستند و مطابق روایات سوره و آیاتی از قرآن کریم مانند سوره کوثر، سوره انسان، آیه تطهیر و آیه مودت در حق آن حضرت(س) و همسر و فرزندانش نازل شده و دوستی و دشمنی با ایشان، به منزله دوستی و دشمنی با پیامبر(ص) است. زندگی دنیایی حضرت زهرا(س) کوتاه اما پربار بود و در این مدت، ایشان اتفاقهای زیادی را تجربه کردند که یکی از آنها، ماجرای فدک است؛ جریانی که ظالم و غاصب بودن حکومتهای بنیامیه و بنیعباس را فاش میکرد و بهعنوان نقطه ضعف مهم دستگاه خلافت در برابر خاندان پیامبر(ص) بهحساب میآمد. درباره ماجرای فدک، آثار و کتابهای زیادی منتشر شده که یکی از جدیدترین و جامعترین آنها، «خطبه حضرت زهرا(س): خطبه فدکیه» ترجمه محمدمهدی رضایی است که نهاد نمایندگی رهبر معظم انقلاب در دانشگاهها، دفتر نشر معارف منتشر کرده است. مطالب این کتاب در دو بخش تنظیم شده است؛ نخست: نکاتی کوتاه درباره سابقه تاریخی فدک و انگیزهها و عوامل و چگونگی غصب آن و دوم: متن کامل خطبه فدکیه(غدیر ثانی) همراه با ترجمه آن. نویسنده در مقدمه اثر، یادآوری کرده که ماجرای فدک، ماجرای غمانگیزی است که در بین شیعیان همواره بهعنوان یکی از نمادهای ستم بر اهل بیت پیامبر(ص) و بویژه حضرت زهرا(س) مورد توجه بوده است. موضوع اختلاف حضرت زهرا(س) و خلفا و انگیزه هر کدام از آنها در ورود به این مبارزه، موضوعی کاملاً سیاسی است و اختلاف بر سر فدک، نه اختلافی درباره مالکیت آن، که مبارزهای سیاسی بین حضرت زهرا(س) و دستگاه حاکم است که پس از آن نیز بین خلفای بعدی و اهل بیت پیامبر اکرم(ص) ادامه داشته است. در واقع شواهد تاریخی انگیزههای هر دو طرف را در وارد شدن به این رقابت، انگیزههای سیاسی میداند و تأکید میکند که دستگاه حاکم، بخوبی فهمیده بود که مبارزه حضرت برای میراث یا هبه یا بخشش نبوده، بلکه یک مبارزه سیاسی و در واقع دادخواستی است برای احیای حق همسر بزرگوار و بیهمتایش که از مقام طبیعی و حق مسلمش در دنیای اسلام کنار گذاشته شده بودند. آنچه حضرت زهرا(س) را وادار به انقلاب کرد، حکومت غصب شده و سیادت از دست رفته و بزرگواری و مجد و عظمت غارت شده بود و اعاده مالکیت فدک موضوعی فرعی به شمار میآمد. به همین دلیل در روایات، حدود واقعی فدک، حدود خلافت و حکومت اسلامی بیان شده است. از همین روست که حضرت زهرا(س) میفرمایند:«آری! فدک در دست ما بود، فدک به مفهوم گسترده آن، یعنی آنچه را که آسمان بدان سایه افکنده بود، پس عدهای بدان رشک بردند و گروهی از آن گذشتند.» و در جای دیگر پس از حمد و ثنای الهی و درود بر رسول اکرم(ص) و ذکر کمالات حضرت علی(ع)، خلیفه و اطرافیان او را از عدالت خداوند بیم میدهند و به آنان میگویند: «اکنون این شتر شیرده خلافت را بگیرید و ببرید و به ناحق غصب کنید؛ اما بدانید که پای شتر خلافت و فدک مجروح است و پشت وی زخم و غبار و ننگ آن تا همیشه باقی است.» و به این ترتیب دادخواهی از آنان را به خداوند واگذار میکند. نویسنده در بخش سابقه تاریخی فدک و انگیزهها و عوامل و چگونگی غصب آن، با استناد به منابع معتبر، به شرح این موضوع میپردازد و در بخش متن کامل خطبه فدکیه(غدیر ثانی)، ترجمه سلیس و روان را همراه متن اصلی آورده و در پایان توضیح داده که این خطبه را شماری از علمای بزرگ شیعه و اهل سنت، همچون احمدبن ابی طاهر، معروف به ابن طیفور در «بلاغات النساء»، ابن ابی الحدید در «شرح نهج البلاغه»، سیدمرتضی در «الشافی»، احمد بن علی بن ابی طالب طبرسی در «الاحتجاج» و... نقل کردهاند. ترجمه حاضر، با توجه به متن موجود در«الاحتجاج» چاپ بیروت-1421 ه.ق صورت گرفته است.
کشتی پهلو گرفته در غم
احسان سالمی
نویسنده
شهادت حضرت زهرا(س) مصیبتیست که تا قیامت قلب هر شیعه را آزار میدهد و دل او را میسوزاند. مصیبت بزرگی که سرآغاز دیگر مصایب تاریخ شیعه بوده واست و تا همیشه تاریخ در خاطره همگان باقی خواهد ماند، البته این موضوع دلیل بر این نمیشود که نویسندگان و هنرمندان و صاحبان ذوق و قلم به سراغ ثبت و ضبط دقیق این حادثه در حافظه تاریخی شیعه نروند، موضوعی که تاکنون اتفاق افتاده است و نمونه بارز آن فقر منابع مناسب در رابطه با این ماجرا در ادبیات داستانی کشورمان بهعنوان پایگاه شیعیان جهان است. حادثهای به این عظمت آنقدر زوایای پیدا و پنهان دارد که پرداختن به آنها و به تصور کشیدنشان در بیش از هزاران کتاب بگنجد.
«کشتی پهلو گرفته» از معدود آثار داستانی است که در این حوزه تألیف شده است و تاکنون بیرقیب بوده است، هرچند که این بیرقیب ماندن دلیل دیگری نیز دارد که آن قوت قلم سیدمهدی شجاعی نویسنده آن و تسلط خوب او بر منابع و کتاب های تاریخی مرتبط با حضرت زهرا(س) و زندگانی ایشان است.
این کتاب نامه غم و سوگواری است؛ مطالب آن مفید و نسبتاً مختصر است که در ۱۶۰ صفحه نوشته شده و ۱۴ فصل دارد. این کتاب به زندگی حضرت فاطمه از ابتدای تولد تا شهادت آن حضرت میپردازد. این کتاب روایتکنندگان متعدد دارد. هرکدام از فصلهای کتاب را یکی از وابستگان و آشنایان حضرت فاطمه نقل میکند که گویا با آن حضرت درد دل میکنند و حین آن اطلاعاتی از زندگی حضرت را به ما میگویند. این اطلاعات منحصر به زندگی حضرت فاطمه نمیشود و در کنار آنها، نویسنده، گریزی میزند به ظلمهایی که به کل خاندان اهل بیت (ع ) و پنج تن آل عبا روا شد. راویان فصلهای متعدد کتاب عبارتند از: فصل اول حضرت محمد(ص)، فصل دوم حضرت خدیجه(س)، فصل سوم خود حضرت زهرا(س)، فصل چهارم حضرت علی(ع)، فصل پنجم امام حسن(ع)، فصل ششم امام حسین(ع)، فصل هفتم مجدداً حضرت زهرا(س)، فصل هشتم حضرت زینب(س)، فصل نهم فضّه، فصل دهم حضرت ام کلثوم(س)، فصل یازدهم اسماء، فصل دوازدهم برای بار سوم حضرت فاطمه(س)، فصل سیزدهم مجدداً حضرت امیرالمؤمنین(ع) و فصل چهاردهم از زبان آسمان. رویکرد نویسنده توجه به مظلومیت حضرت زهرا و شهادت آن حضرت بوده و این اتفاق باعث شده کتاب بهصورت روضهای گویا و خواندنی دربیاید که هر فاطمیه بتوان آن را خواند و اشک ریخت. کشتی پهلو گرفته را شاهکارمهدی شجاعی میدانند، برای اولین بار نشر جوان در سال ۶۹ چاپ کرد، سپس انتشارات مدرسه ناشرش شد. با تأسیس انتشارات کتاب نیستان نشر کتاب را این انتشارات برعهده گرفت که تاکنون ادامه دارد. این کتاب در سال ۹۷ به چاپ ۵۱ رسید، هرچند در شناسنامه کتاب آن را جزو ادبیات نوجوان دستهبندی کردهاند، لحن و محتوایش برای بزرگسالان نیز مناسب است.
نویسنده: سید مهدی شجاعی
تاریخ چاپ: 1400
تعداد صفحات: 152 / نوبت چاپ: پنجاه و هفتم
نویسنده
شهادت حضرت زهرا(س) مصیبتیست که تا قیامت قلب هر شیعه را آزار میدهد و دل او را میسوزاند. مصیبت بزرگی که سرآغاز دیگر مصایب تاریخ شیعه بوده واست و تا همیشه تاریخ در خاطره همگان باقی خواهد ماند، البته این موضوع دلیل بر این نمیشود که نویسندگان و هنرمندان و صاحبان ذوق و قلم به سراغ ثبت و ضبط دقیق این حادثه در حافظه تاریخی شیعه نروند، موضوعی که تاکنون اتفاق افتاده است و نمونه بارز آن فقر منابع مناسب در رابطه با این ماجرا در ادبیات داستانی کشورمان بهعنوان پایگاه شیعیان جهان است. حادثهای به این عظمت آنقدر زوایای پیدا و پنهان دارد که پرداختن به آنها و به تصور کشیدنشان در بیش از هزاران کتاب بگنجد.
«کشتی پهلو گرفته» از معدود آثار داستانی است که در این حوزه تألیف شده است و تاکنون بیرقیب بوده است، هرچند که این بیرقیب ماندن دلیل دیگری نیز دارد که آن قوت قلم سیدمهدی شجاعی نویسنده آن و تسلط خوب او بر منابع و کتاب های تاریخی مرتبط با حضرت زهرا(س) و زندگانی ایشان است.
این کتاب نامه غم و سوگواری است؛ مطالب آن مفید و نسبتاً مختصر است که در ۱۶۰ صفحه نوشته شده و ۱۴ فصل دارد. این کتاب به زندگی حضرت فاطمه از ابتدای تولد تا شهادت آن حضرت میپردازد. این کتاب روایتکنندگان متعدد دارد. هرکدام از فصلهای کتاب را یکی از وابستگان و آشنایان حضرت فاطمه نقل میکند که گویا با آن حضرت درد دل میکنند و حین آن اطلاعاتی از زندگی حضرت را به ما میگویند. این اطلاعات منحصر به زندگی حضرت فاطمه نمیشود و در کنار آنها، نویسنده، گریزی میزند به ظلمهایی که به کل خاندان اهل بیت (ع ) و پنج تن آل عبا روا شد. راویان فصلهای متعدد کتاب عبارتند از: فصل اول حضرت محمد(ص)، فصل دوم حضرت خدیجه(س)، فصل سوم خود حضرت زهرا(س)، فصل چهارم حضرت علی(ع)، فصل پنجم امام حسن(ع)، فصل ششم امام حسین(ع)، فصل هفتم مجدداً حضرت زهرا(س)، فصل هشتم حضرت زینب(س)، فصل نهم فضّه، فصل دهم حضرت ام کلثوم(س)، فصل یازدهم اسماء، فصل دوازدهم برای بار سوم حضرت فاطمه(س)، فصل سیزدهم مجدداً حضرت امیرالمؤمنین(ع) و فصل چهاردهم از زبان آسمان. رویکرد نویسنده توجه به مظلومیت حضرت زهرا و شهادت آن حضرت بوده و این اتفاق باعث شده کتاب بهصورت روضهای گویا و خواندنی دربیاید که هر فاطمیه بتوان آن را خواند و اشک ریخت. کشتی پهلو گرفته را شاهکارمهدی شجاعی میدانند، برای اولین بار نشر جوان در سال ۶۹ چاپ کرد، سپس انتشارات مدرسه ناشرش شد. با تأسیس انتشارات کتاب نیستان نشر کتاب را این انتشارات برعهده گرفت که تاکنون ادامه دارد. این کتاب در سال ۹۷ به چاپ ۵۱ رسید، هرچند در شناسنامه کتاب آن را جزو ادبیات نوجوان دستهبندی کردهاند، لحن و محتوایش برای بزرگسالان نیز مناسب است.
نویسنده: سید مهدی شجاعی
تاریخ چاپ: 1400
تعداد صفحات: 152 / نوبت چاپ: پنجاه و هفتم
به بهانه درگذشت «عطاءالله امیدوار» هنرمند نقاش، عکاس و معمار ایرانی
امیدوار و پرتکاپو در زندگی و هنر
رضا بیانی
منتقد
عطاءالله امیدوار سال ۱۳۲۵ در شهر بافت استان کرمان متولد شد. تحصیلات ابتدایی خود را در شهر بافت و تحصیلات دوره متوسطه را در کرمان و پس از آن در مدرسه دارالفنون تهران به پایان برد و پس از آن هم راهی فرانسه شد و در نهایت از دانشکده معماری بوزار فرانسه با درجه دکترا فارغالتحصیل شد. نیمه دیگر زندگی هنری امیدوار اما همنشینی و دوستی با ساز و آواز و نغمه و نوا بود. امیدوار از کودکی استعداد خواندن داشت و تا یکقدمی اجرا برای برنامه گلها هم پیش رفت اما گرفتاریهای شرکت در کنکور این فرصت را از او گرفت. امیدوار در بخش زندگی موسیقایی - که در نقاشیها و معماریهایش هم نمودی روشن دارد- شاگردی دو تن از استادان تراز اول موسیقی ایران را تجربه کرد. او سال ۱۳۵۲ با استاد «حاج سعید میرزا هرمزی» آشنا شد و از او درس تار و سه تار گرفت و کمی بعد «سلیمان خان امیرقاسمی» به او آواز و ردیفهای آوازی آموخت. عطاءالله امیدوار شخصیتی جستوجوگر، پیگیر و با پشتکار بود که برای بیان دغدغهها و جهانبینیاش نه فقط موسیقی و معماری که از سینما هم کمک گرفت. فیلمهای کوتاهی که او ساخت بخشی از زندگی حرفهای و شغلی او بود. شاید ردپایی از این موفقیتهای امیدوار را بتوان در نگاه دیگران نسبت به او یافت و دید؛ به طوری که «عباس کیارستمی» فیلمساز مطرح کشورمان آثار سینمایی امیدوار را بهروز میداند و معتقد است: «آنهایی که آثار امیدوار را نمیخواهند بفهمند درست همچون کسانی هستند که در گذشته صنعت چاپ را نمیفهمیدند.» «نصرتالله کریمی» کارگردان فقید سینمای ایران هم میگفت: «امیدوار را نزدیک به 40 سال است که میشناسم. به نظر من او غیر از معمار و شهرساز بودن یک موسیقیدان توانای اصیل ایرانی و یک نقاش است. او در عکاسی و سینما نیز نوآور و خلاق و به مرتبه ساختارشکنی دست یافته است و به مفهوم عمیق کلمه یک عارف است که دل و زبانش یکی مینماید.» فرنگیها هم همیشه تحسینگر امیدوار بودهاند. مثلاً «دراگو» نقاش و آرشیتکت ایتالیایی آثار او را بهروز و مناسب هزاره سوم میشمارد و «اسکیپین اوزا» مجسمهساز سوئدی، آفرینههای او را فوق تصور میداند و کسانی مانند پروفسور «بمون» استاد برجسته بوزارو دانشکده معماری گراند پاله و تولبیاک کارهای امیدوار را آثاری ایرانی میدانست که باید در جهان مطرح شوند. در زمینه معماری مرکز همایشهای بینالمللی صدا و سیما از کارهای معروف امیدوار به حساب میآید که محل کار سفیر امارات متحده عربی در تهران، پاویون تشریفاتی مقبره بنیانگذار فقید انقلاب اسلامی، طراحی سالنهای مؤسسه مطالعات بهرهوری و منابع انسانی را میتوان به آن افزود. او همچنین در مسابقات معماری بسیاری نیز شرکت داشته که از بین آنها میتوان به توسعه حرم امام رضا(ع)، موزه بزرگ مصر و... اشاره کرد. حالا جای تأسف و اندوه فراوان دارد که بگوییم این هنرمند نقاش، عکاس و معمار از دنیا رفته و از او آثاری به جا مانده که هنر اصیلش را به تاریخ سنجاق خواهد کرد.
منتقد
عطاءالله امیدوار سال ۱۳۲۵ در شهر بافت استان کرمان متولد شد. تحصیلات ابتدایی خود را در شهر بافت و تحصیلات دوره متوسطه را در کرمان و پس از آن در مدرسه دارالفنون تهران به پایان برد و پس از آن هم راهی فرانسه شد و در نهایت از دانشکده معماری بوزار فرانسه با درجه دکترا فارغالتحصیل شد. نیمه دیگر زندگی هنری امیدوار اما همنشینی و دوستی با ساز و آواز و نغمه و نوا بود. امیدوار از کودکی استعداد خواندن داشت و تا یکقدمی اجرا برای برنامه گلها هم پیش رفت اما گرفتاریهای شرکت در کنکور این فرصت را از او گرفت. امیدوار در بخش زندگی موسیقایی - که در نقاشیها و معماریهایش هم نمودی روشن دارد- شاگردی دو تن از استادان تراز اول موسیقی ایران را تجربه کرد. او سال ۱۳۵۲ با استاد «حاج سعید میرزا هرمزی» آشنا شد و از او درس تار و سه تار گرفت و کمی بعد «سلیمان خان امیرقاسمی» به او آواز و ردیفهای آوازی آموخت. عطاءالله امیدوار شخصیتی جستوجوگر، پیگیر و با پشتکار بود که برای بیان دغدغهها و جهانبینیاش نه فقط موسیقی و معماری که از سینما هم کمک گرفت. فیلمهای کوتاهی که او ساخت بخشی از زندگی حرفهای و شغلی او بود. شاید ردپایی از این موفقیتهای امیدوار را بتوان در نگاه دیگران نسبت به او یافت و دید؛ به طوری که «عباس کیارستمی» فیلمساز مطرح کشورمان آثار سینمایی امیدوار را بهروز میداند و معتقد است: «آنهایی که آثار امیدوار را نمیخواهند بفهمند درست همچون کسانی هستند که در گذشته صنعت چاپ را نمیفهمیدند.» «نصرتالله کریمی» کارگردان فقید سینمای ایران هم میگفت: «امیدوار را نزدیک به 40 سال است که میشناسم. به نظر من او غیر از معمار و شهرساز بودن یک موسیقیدان توانای اصیل ایرانی و یک نقاش است. او در عکاسی و سینما نیز نوآور و خلاق و به مرتبه ساختارشکنی دست یافته است و به مفهوم عمیق کلمه یک عارف است که دل و زبانش یکی مینماید.» فرنگیها هم همیشه تحسینگر امیدوار بودهاند. مثلاً «دراگو» نقاش و آرشیتکت ایتالیایی آثار او را بهروز و مناسب هزاره سوم میشمارد و «اسکیپین اوزا» مجسمهساز سوئدی، آفرینههای او را فوق تصور میداند و کسانی مانند پروفسور «بمون» استاد برجسته بوزارو دانشکده معماری گراند پاله و تولبیاک کارهای امیدوار را آثاری ایرانی میدانست که باید در جهان مطرح شوند. در زمینه معماری مرکز همایشهای بینالمللی صدا و سیما از کارهای معروف امیدوار به حساب میآید که محل کار سفیر امارات متحده عربی در تهران، پاویون تشریفاتی مقبره بنیانگذار فقید انقلاب اسلامی، طراحی سالنهای مؤسسه مطالعات بهرهوری و منابع انسانی را میتوان به آن افزود. او همچنین در مسابقات معماری بسیاری نیز شرکت داشته که از بین آنها میتوان به توسعه حرم امام رضا(ع)، موزه بزرگ مصر و... اشاره کرد. حالا جای تأسف و اندوه فراوان دارد که بگوییم این هنرمند نقاش، عکاس و معمار از دنیا رفته و از او آثاری به جا مانده که هنر اصیلش را به تاریخ سنجاق خواهد کرد.
هنرمندان در فضای مجازی
سالروز دیگری از شهادت حضرت فاطمه (س) از بانوان قدسی عالم رسیده؛ بانویی که در جهان اسلام از جایگاه خاصی برخوردار است و البته برای شیعیان بیشتر. اتفاقی دینی-تاریخی که چند روزی است در جای جای کشورمان رد پای پررنگی از آن دیده میشود؛ از کوچه و خیابانهایی که با پارچههای مشکی رخت عزا برتن کردهاند تا مطالبی که بخشی از فضای مجازی را به خود اختصاص داده است.
#هشتگ یا زهرا
در این بین میتوان سری به هشتگهایی که با عنوانهایی همچون «#یا_زهرا» درج شدهاند زد تا مطالبی خواندنی در این رابطه یافت. یکی از صفحاتی که ادمین آن، با مطالب دینی و احادیث از دنبالکنندگان صفحهاش میزبانی میکند تصویری از حضرت آیتالله بهجت منتشر کرده با این عنوان که: «همه اولاد فاطمه(س) اند.» در ادامهاش نیز نقل قولی از وی آمده: «تمام شیعیان به منزله اولاد فاطمه (س) هستند، ولی خدا میداند که چه کارهایی میکنیم که شاید سبب شود آن حضرت از ما و کار ما ناراضی شود. در محضر بهجت /جلد 1/ ص 183» در صفحه دیگری با همین هشتگ «#یا_زهرا» گفتهای از حضرت علی (ع) آمده با این مضمون: «هرگاه فاطمه (س) را میدیدم، تمام غم و غصههایم برطرف میشد. کشف الغمة فی معرفة الائمة/ص 363» در صفحه دیگری اشعاری در مدح حضرت فاطمه آمده که از جملهشان این شعر است: «ما گوشهنشینان غم فاطمهایم/ محتاج عطا و کرم فاطمهایم/ عمریست که از داغ غمش سوختهایم/ دلسوخته عمر کم فاطمهایم» که البته اسمی از سراینده آن نیامده و جست وجوی نام شاعر با خودتان.
فضای مجازی و پاسخ سؤالاتی برای جوانترها
تدفین شبانه حضرت فاطمه(س) از آن ماجراهایی است که بنابر متقضیات صورت گرفت؛ اتفاقی که شاید چرایی آن برای مخاطبان کم سن و سال و بویژه نوجوانان سؤال باشد. در این رابطه بازهم میتوان به نقلقولی از آیتالله بهجت رجوع کرد که در این رابطه گفته: «علت تأکید حضرت زهرا(س) در این وصیت مهم خود به علی علیه السلام که: (من را شبانه دفن کن!) برای اعلام جدایی و نارضایتی از دستگاه حاکمه و طبل مخالفتی بود که صدای آن تا روز قیامت برای مسلمان و کافر ثابت و باقی است.در محضر بهجت/ جلد 1/ ص131»
ویژه برنامهای برای گرامیداشت بانوی دو عالم
چند روزی است که شاهد برپایی تئاترواره «ببخشید؛ زیاد میشه» هستیم. بر اساس حکمت مطرح شده در خطبه فدک، بهترین راه زنده نگاه داشتن میراث فاطمی، یاد گرفتن و انتشار اندیشه این بانوی بزرگ است و مراسم مذکور که با همت گروه فرهنگی هنری میراث با هدف ترویج فرهنگ فاطمی در حال برگزاری است که به همین علت میزبانی علاقهمندان را به عهده دارد. این تئاترواره از دوشنبه سیزدهم دی ماه شروع شده و تا جمعه همین هفته، برابر با 17 دی ماه در سالن کوشک باغ هنر ادامه خواهد داشت. این برنامه در دو سانس ساعت ۱۹ و ۲۱ و پنجشنبه و جمعه سانس ویژه ساعت ۱۷، ۱۹ و ۲۰ برگزار میشود. برای شرکت در این برنامه تنها 20 هزارتومان به ازای هر نفر دریافت میشود که صرف امور خیریه خواهد شد. در این شبها طی برپایی ویژه برنامههایی همچون تئاتر، نواهای دلنشین، سخنرانی انگیزشی، آموزش مهارتهای زندگی، افتتاحیه یک پویش و معرفی چند کسب و کار لحظاتی جذاب برای شرکت کنندگان ایجاد شود.
شب شعر فاطمی
شب شعر فاطمی با عنوان (آستان مهر) هم برنامه دیگری است که شب گذشته برپا شد، این ویژه نامه به همت حوزه هنری و همزمان با ایام فاطمیه میزبان علاقهمندان بود؛ مراسمی که در ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)، مصادف با سالروز شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی برگزار شد. از جمله شاعران حاضر، آن طور که پیشتر نام آنان منتشر شده بود میتوان به یوسفعلی میرشکاک، سعید حدادیان، علی محمد مؤدب، مرتضی امیری اسفندقه و عبدالجبار کاکایی اشاره کرد.
قطعهای به مناسبت شهادت حضرت فاطمه(س)
علی لهراسبی از جمله خوانندگانی است که قطعهای به مناسبت سالروز شهادت حضرت فاطمه(س) آماده کرده است. این کار که «مادرانه» نام دارد، سال ها پیش تولید شده و محصول مرکز آوای انقلاب اسلامی (مأوا) است؛ ترانه این قطعه از روزبه بمانی، ملودی هم کار «فؤاد غفاری» و تنظیم را هم هومن نامداری برعهده داشته است. این روزها این ترانه در فضای مجازی بازنشر میشود.
کتابی خواندنی برای کودکان
«حضرت فاطمه (س)» از مجموعه 14 قصه 14 معصوم دربردارنده داستانهایی برای کودکان دبستانی است، داستانهایی که به همت حسین فتاحی، نویسنده با سابقه کودک و نوجوان و از سوی نشر قدیانی روانه کتابفروشیها شده است. از مهمترین ویژگیهای این کتاب میتوان به قلم شیوا و سادهنویسی فتاحی اشاره کرد. محمدرضا دادگر تصویرگری این داستانها را برعهده داشته، از دیگر نکات مثبت کتاب حضرت فاطمه(س) میتوان به تلاش نویسنده برای تألیف آثار دینی- تاریخی آن هم بر اساس مستندات تاریخی و پژوهشی اشاره کرد، تلاشی که در نتیجهاش خانوادهها میتوانند با خیالی آسوده دست به خرید کتاب مذکور بزنند. آنطور که در شناسنامه کتاب آمده، این داستانها مناسب دبستانیها هستند، با این حال والدینی که فرزندان خود را به قصه شنیدن عادت دادهاند هم میتوانند آنها را برای کودکان کمتر از این سن هم بخوانند و اگر جایی نیاز بود خود دست به سادهسازی مضامینش بزنند.
#هشتگ یا زهرا
در این بین میتوان سری به هشتگهایی که با عنوانهایی همچون «#یا_زهرا» درج شدهاند زد تا مطالبی خواندنی در این رابطه یافت. یکی از صفحاتی که ادمین آن، با مطالب دینی و احادیث از دنبالکنندگان صفحهاش میزبانی میکند تصویری از حضرت آیتالله بهجت منتشر کرده با این عنوان که: «همه اولاد فاطمه(س) اند.» در ادامهاش نیز نقل قولی از وی آمده: «تمام شیعیان به منزله اولاد فاطمه (س) هستند، ولی خدا میداند که چه کارهایی میکنیم که شاید سبب شود آن حضرت از ما و کار ما ناراضی شود. در محضر بهجت /جلد 1/ ص 183» در صفحه دیگری با همین هشتگ «#یا_زهرا» گفتهای از حضرت علی (ع) آمده با این مضمون: «هرگاه فاطمه (س) را میدیدم، تمام غم و غصههایم برطرف میشد. کشف الغمة فی معرفة الائمة/ص 363» در صفحه دیگری اشعاری در مدح حضرت فاطمه آمده که از جملهشان این شعر است: «ما گوشهنشینان غم فاطمهایم/ محتاج عطا و کرم فاطمهایم/ عمریست که از داغ غمش سوختهایم/ دلسوخته عمر کم فاطمهایم» که البته اسمی از سراینده آن نیامده و جست وجوی نام شاعر با خودتان.
فضای مجازی و پاسخ سؤالاتی برای جوانترها
تدفین شبانه حضرت فاطمه(س) از آن ماجراهایی است که بنابر متقضیات صورت گرفت؛ اتفاقی که شاید چرایی آن برای مخاطبان کم سن و سال و بویژه نوجوانان سؤال باشد. در این رابطه بازهم میتوان به نقلقولی از آیتالله بهجت رجوع کرد که در این رابطه گفته: «علت تأکید حضرت زهرا(س) در این وصیت مهم خود به علی علیه السلام که: (من را شبانه دفن کن!) برای اعلام جدایی و نارضایتی از دستگاه حاکمه و طبل مخالفتی بود که صدای آن تا روز قیامت برای مسلمان و کافر ثابت و باقی است.در محضر بهجت/ جلد 1/ ص131»
ویژه برنامهای برای گرامیداشت بانوی دو عالم
چند روزی است که شاهد برپایی تئاترواره «ببخشید؛ زیاد میشه» هستیم. بر اساس حکمت مطرح شده در خطبه فدک، بهترین راه زنده نگاه داشتن میراث فاطمی، یاد گرفتن و انتشار اندیشه این بانوی بزرگ است و مراسم مذکور که با همت گروه فرهنگی هنری میراث با هدف ترویج فرهنگ فاطمی در حال برگزاری است که به همین علت میزبانی علاقهمندان را به عهده دارد. این تئاترواره از دوشنبه سیزدهم دی ماه شروع شده و تا جمعه همین هفته، برابر با 17 دی ماه در سالن کوشک باغ هنر ادامه خواهد داشت. این برنامه در دو سانس ساعت ۱۹ و ۲۱ و پنجشنبه و جمعه سانس ویژه ساعت ۱۷، ۱۹ و ۲۰ برگزار میشود. برای شرکت در این برنامه تنها 20 هزارتومان به ازای هر نفر دریافت میشود که صرف امور خیریه خواهد شد. در این شبها طی برپایی ویژه برنامههایی همچون تئاتر، نواهای دلنشین، سخنرانی انگیزشی، آموزش مهارتهای زندگی، افتتاحیه یک پویش و معرفی چند کسب و کار لحظاتی جذاب برای شرکت کنندگان ایجاد شود.
شب شعر فاطمی
شب شعر فاطمی با عنوان (آستان مهر) هم برنامه دیگری است که شب گذشته برپا شد، این ویژه نامه به همت حوزه هنری و همزمان با ایام فاطمیه میزبان علاقهمندان بود؛ مراسمی که در ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)، مصادف با سالروز شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی برگزار شد. از جمله شاعران حاضر، آن طور که پیشتر نام آنان منتشر شده بود میتوان به یوسفعلی میرشکاک، سعید حدادیان، علی محمد مؤدب، مرتضی امیری اسفندقه و عبدالجبار کاکایی اشاره کرد.
قطعهای به مناسبت شهادت حضرت فاطمه(س)
علی لهراسبی از جمله خوانندگانی است که قطعهای به مناسبت سالروز شهادت حضرت فاطمه(س) آماده کرده است. این کار که «مادرانه» نام دارد، سال ها پیش تولید شده و محصول مرکز آوای انقلاب اسلامی (مأوا) است؛ ترانه این قطعه از روزبه بمانی، ملودی هم کار «فؤاد غفاری» و تنظیم را هم هومن نامداری برعهده داشته است. این روزها این ترانه در فضای مجازی بازنشر میشود.
کتابی خواندنی برای کودکان
«حضرت فاطمه (س)» از مجموعه 14 قصه 14 معصوم دربردارنده داستانهایی برای کودکان دبستانی است، داستانهایی که به همت حسین فتاحی، نویسنده با سابقه کودک و نوجوان و از سوی نشر قدیانی روانه کتابفروشیها شده است. از مهمترین ویژگیهای این کتاب میتوان به قلم شیوا و سادهنویسی فتاحی اشاره کرد. محمدرضا دادگر تصویرگری این داستانها را برعهده داشته، از دیگر نکات مثبت کتاب حضرت فاطمه(س) میتوان به تلاش نویسنده برای تألیف آثار دینی- تاریخی آن هم بر اساس مستندات تاریخی و پژوهشی اشاره کرد، تلاشی که در نتیجهاش خانوادهها میتوانند با خیالی آسوده دست به خرید کتاب مذکور بزنند. آنطور که در شناسنامه کتاب آمده، این داستانها مناسب دبستانیها هستند، با این حال والدینی که فرزندان خود را به قصه شنیدن عادت دادهاند هم میتوانند آنها را برای کودکان کمتر از این سن هم بخوانند و اگر جایی نیاز بود خود دست به سادهسازی مضامینش بزنند.
تئاتر را باید با فرهنگ بومی ممزوج کرد
سیدعظیم موسوی
کارگردان و پژوهشگر تئاتر
یکی از مسائلی که در حوزه نمایشهای آیینی و سنتی، با هر رویکرد و بحثی، کمتر مورد توجه قرار میگیرد و اتفاقاً بیش از هر چیزی لازم است و پیشبرنده، بحث آموزش و در وهله دوم بسترسازیها و کار مدام است. کمبود و خلأ در این زمینه باعث میشود که ما نتوانیم پیشرفت ملموسی در این حوزه از هنرهای نمایشی داشته باشیم و اگر جشنوارهای هم برگزار میشود، متأسفانه بهدلیل نبود این زیرساختهای لازم، جشنوارهای نیست که خروجیهای مهم و مثبتی داشته باشد. در واقع وقتی سیستم آموزشی نباشد و تمرکز جدی روی مقولههای نمایشهای ایرانی در خور توجه آکادمیک قرار نگیرد وضع به همین منوال خواهد بود. خیلیها میخواهند تقصیر را به گردن هنرمند بیندازند و بگویند اگر ضعفی در این زمینه وجود دارد از کمکاری هنرمندان است اما این درست نیست، هنرمند بهتنهایی و بدون بودجه و محل تمرین و امکانات ساده چگونه میتواند یکتنه چنین کار مهمی را به سرانجام برساند؟ اتفاقاً به نظر من کسانی در این امر بهصورت مستقیم تأثیرگذار هستند که دستی بر آتش ایجاد و زمینهسازی بسترها دارند و از آنها باید انتظار داشت که در کنار هنرمند باشند و به او کمک کنند که در پروسهای نه کوتاه مدت، مسیر را طی کند و به منزلی برسد. هر موضوعی که فکرش را کنیم زیر لوای همین آموزش معنی میشود و این آموزش است که میتواند نه فقط هنرمندان بلکه منتقدان را هم آگاهتر از چیزی کند که امروز هستند. ما باید تاریخ و تمدن و هنر سرزمین خودمان را بخوبی بشناسیم تا بتوانیم از ظرفیتهای آن استفاده کنیم و چنین کار مهمی با یک ترم کلاس به دست نمیآید. اگر نگاهی به جشنوارههای تئاتر در سراسر دنیا بیندازیم، آنطور که تجربه به من نشان داده، آنها مشتاق دیدن و شنیدن کارهایی هستند که از فرهنگهای مختلف و آیینهای متفاوت دورهم آمده و میگویند اگر قرار باشد مثلاً ایرانیها شبیه انگلیسیها نمایشی روی صحنه ببرند، خود انگلیسیها این کار را بهتر از دیگران انجام خواهند داد. آنها میدانند که مثلاً در کشور ما آیینها چطور از جغرافیایی به جغرافیا و بومی دیگر متفاوت است و تشنه دیدن و شنیدن این ظرفیتها هستند. طی سالهای اخیر من و دوستان معدود دیگری، هر چه در جیب داشتیم، وسط گذاشتیم و به روستاهای مختلف سفر کردیم و این آیینها و سنتها را ثبت و ضبط و بعد آنها را با هم مقایسه کردیم و کار پژوهش و تحقیق را پیش بردیم تا بتوانیم از آنها در متون نمایشی امروزی استفاده کنیم. اما این بهتنهایی و یکتنه امکانپذیر نیست و راهبهجایی، حداقل آنطور که ایدهآل و مد نظر است، نمیبرد. یکی دیگر از مشکلاتی که ما عموماً با آن مواجه هستیم تغییرات مدیریتی است. مثلاً یک روزگاری با دوستان شورایی در سنگلج تشکیل دادیم و گفتیم این تماشاخانه فقط مختص نمایشهای ایرانی باشد و به همین دلیل هم، شاخصهای نمایشهای ایرانی مشخص شد و کار پیش رفت. اما بعد از مدتی مدیر عوض شد و کل آن نقشه راهی که ما چیده بودیم به مشکل خورد. این نمونهای از چالشهایی است که وجود دارد و آسیبزننده است. کار، کار سترگی است که باید نگاهی طولانی مدت و ریشهدار پشت آن باشد تا به جایی برسد؛ وگرنه ما باز مدام برمیگردیم سر خانه اول و هر چه به پشت نگاه میکنیم میبینیم هنوز جز چند کار محدود شاخص، مصداقی برای معرفی تمام و کمال نمایشهای ایرانی نداریم. اگر میخواهیم تئاتر در کشور ما استخواندارتر و پختهتر شود، ناگزیریم که آن را با فرهنگ بومی خودمان ممزوج کنیم و غیر از این بعید است بتوان موفقیتی حاصل کرد.
کارگردان و پژوهشگر تئاتر
یکی از مسائلی که در حوزه نمایشهای آیینی و سنتی، با هر رویکرد و بحثی، کمتر مورد توجه قرار میگیرد و اتفاقاً بیش از هر چیزی لازم است و پیشبرنده، بحث آموزش و در وهله دوم بسترسازیها و کار مدام است. کمبود و خلأ در این زمینه باعث میشود که ما نتوانیم پیشرفت ملموسی در این حوزه از هنرهای نمایشی داشته باشیم و اگر جشنوارهای هم برگزار میشود، متأسفانه بهدلیل نبود این زیرساختهای لازم، جشنوارهای نیست که خروجیهای مهم و مثبتی داشته باشد. در واقع وقتی سیستم آموزشی نباشد و تمرکز جدی روی مقولههای نمایشهای ایرانی در خور توجه آکادمیک قرار نگیرد وضع به همین منوال خواهد بود. خیلیها میخواهند تقصیر را به گردن هنرمند بیندازند و بگویند اگر ضعفی در این زمینه وجود دارد از کمکاری هنرمندان است اما این درست نیست، هنرمند بهتنهایی و بدون بودجه و محل تمرین و امکانات ساده چگونه میتواند یکتنه چنین کار مهمی را به سرانجام برساند؟ اتفاقاً به نظر من کسانی در این امر بهصورت مستقیم تأثیرگذار هستند که دستی بر آتش ایجاد و زمینهسازی بسترها دارند و از آنها باید انتظار داشت که در کنار هنرمند باشند و به او کمک کنند که در پروسهای نه کوتاه مدت، مسیر را طی کند و به منزلی برسد. هر موضوعی که فکرش را کنیم زیر لوای همین آموزش معنی میشود و این آموزش است که میتواند نه فقط هنرمندان بلکه منتقدان را هم آگاهتر از چیزی کند که امروز هستند. ما باید تاریخ و تمدن و هنر سرزمین خودمان را بخوبی بشناسیم تا بتوانیم از ظرفیتهای آن استفاده کنیم و چنین کار مهمی با یک ترم کلاس به دست نمیآید. اگر نگاهی به جشنوارههای تئاتر در سراسر دنیا بیندازیم، آنطور که تجربه به من نشان داده، آنها مشتاق دیدن و شنیدن کارهایی هستند که از فرهنگهای مختلف و آیینهای متفاوت دورهم آمده و میگویند اگر قرار باشد مثلاً ایرانیها شبیه انگلیسیها نمایشی روی صحنه ببرند، خود انگلیسیها این کار را بهتر از دیگران انجام خواهند داد. آنها میدانند که مثلاً در کشور ما آیینها چطور از جغرافیایی به جغرافیا و بومی دیگر متفاوت است و تشنه دیدن و شنیدن این ظرفیتها هستند. طی سالهای اخیر من و دوستان معدود دیگری، هر چه در جیب داشتیم، وسط گذاشتیم و به روستاهای مختلف سفر کردیم و این آیینها و سنتها را ثبت و ضبط و بعد آنها را با هم مقایسه کردیم و کار پژوهش و تحقیق را پیش بردیم تا بتوانیم از آنها در متون نمایشی امروزی استفاده کنیم. اما این بهتنهایی و یکتنه امکانپذیر نیست و راهبهجایی، حداقل آنطور که ایدهآل و مد نظر است، نمیبرد. یکی دیگر از مشکلاتی که ما عموماً با آن مواجه هستیم تغییرات مدیریتی است. مثلاً یک روزگاری با دوستان شورایی در سنگلج تشکیل دادیم و گفتیم این تماشاخانه فقط مختص نمایشهای ایرانی باشد و به همین دلیل هم، شاخصهای نمایشهای ایرانی مشخص شد و کار پیش رفت. اما بعد از مدتی مدیر عوض شد و کل آن نقشه راهی که ما چیده بودیم به مشکل خورد. این نمونهای از چالشهایی است که وجود دارد و آسیبزننده است. کار، کار سترگی است که باید نگاهی طولانی مدت و ریشهدار پشت آن باشد تا به جایی برسد؛ وگرنه ما باز مدام برمیگردیم سر خانه اول و هر چه به پشت نگاه میکنیم میبینیم هنوز جز چند کار محدود شاخص، مصداقی برای معرفی تمام و کمال نمایشهای ایرانی نداریم. اگر میخواهیم تئاتر در کشور ما استخواندارتر و پختهتر شود، ناگزیریم که آن را با فرهنگ بومی خودمان ممزوج کنیم و غیر از این بعید است بتوان موفقیتی حاصل کرد.
آنچه او داشت از اسلام و قرآن و تعالیم وحیانی بود
محمود شالویی: تاریخ سیاسی اسلام و تاریخ این مرزوبوم، تاریخ شجاعتها و حماسههای بزرگمردانی است که نمونههایی مانند آنها بسادگی یافت نمیشود اما در این میان حاج قاسم چیز دیگری است. حاج قاسم سلیمانی نهتنها برای ایرانیان بلکه برای جهانیان یک مکتب است و برای همه ما الگویی است ساخته شده از سنتهای پیامبر اسلام. آنچه او داشت از اسلام و قرآن و تعالیم وحیانی بود.
بخشی از گفتههای مدیرکل حوزه وزارتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در مراسم افتتاحیه ادای دین هنرمندان به شهید حاج قاسم سلیمانی در برنامه «سرو ایرانی».
بخشی از گفتههای مدیرکل حوزه وزارتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در مراسم افتتاحیه ادای دین هنرمندان به شهید حاج قاسم سلیمانی در برنامه «سرو ایرانی».
سخن روز
پیامبر اکرم(ص): (فاطمه) اولین کسی از اهل بیتم است که به من ملحق می شود. پس بر من وارد خواهد شد، محزون، مکروب، مغموم، مقتول.
فرائد السمطین ج 2، ص 34
فرائد السمطین ج 2، ص 34
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
عکس نوشت
-
خطبه ای که سند جاودان شیعه است
-
کشتی پهلو گرفته در غم
-
امیدوار و پرتکاپو در زندگی و هنر
-
هنرمندان در فضای مجازی
-
تئاتر را باید با فرهنگ بومی ممزوج کرد
-
آنچه او داشت از اسلام و قرآن و تعالیم وحیانی بود
-
سخن روز
اخبارایران آنلاین