پیامبرخدا(ص):
خشنودى خدا در خشنودى پدر است و ناخشنودى خدا در ناخشنودى پدر.
الترغیب والترهیب: 3/322/30 منتخب میزان الحکمة: 614
محمد خزایی: تشکیل دوباره جلسات شورای عالی سینما با حضور رئیس جمهوری
شورایعالی سینما با تلاشها و پیگیریهای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی احیا میشود. اعمال سیاستهای متمرکز در حوزه سینمای ایران برای اجرا توسط تمام دستگاههای اجرایی و مراجع ذیربط در چارچوب الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت و آرمانهای بلند انقلاب اسلامی، پیشرفت همهجانبه کمی و کیفی توانمندیهای ملی در عرصه سینما، پیشرفت متوازن زیرساختهای سینمای ایران از جمله این اهداف است. همچنین تقویت مؤلفههای سینمای ملی و انقلابی بهعنوان یکی از عناصر هویت اسلامی ـ ایرانی، رونق اقتصاد سینما و توانمندسازی بخشهای غیردولتی فعال در حوزه سینما، حمایت و هدایت سینما در جهت تحقق اهداف کلان فرهنگی انقلاب اسلامی و منویات رهبری، ارتقای حضور اثرگذار و مشارکت سینمای ایران در عرصه بینالمللی، گسترش، تنظیم و ساماندهی بازار فیلم در راستای توسعه اقتصاد سینما و پاسخگویی به نیازها و مطالبات مخاطبان، افزایش کمی و ارتقای کیفی تولیدات سینما با توجه به مضامین، موضوعات و سوژههای ارزشمند، تقویت و ساماندهی آموزش و پژوهش سینمایی متناسب با رویکردها و جهتگیریهای پیشرفت و تعالی سینما و شنـاسایی و پرورش استعـدادهای جدید و تربیـت نیروهـای متخـصص و متـعهد به ارزشهای اسلامی ـ انقلابی در کشور از دیگر اهداف شورایعالی سینماست.
رئیس سازمان سینمایی کشور خبر از احیای شورایعالی سینما داد.
به بهانه سیوچهارمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان
رنگ واقعیت بر بوم خیال
علیرضا تابش
دبیر سیوچهارمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان
دوران کودکی، پیوندی ناگسستنی با دنیای خیال دارد. کودکان فارغ از هر مرز و محدودیتی، سرزمین خیالی خود را در گفتهها و نوشتهها و نقاشیها به والدین و معلمان و اطرافیانش معرفی کرده و طوری از آن دفاع میکنند که گویی سرزمین واقعی جایی است که آنها میگویند. بدون تعارف، ما به این نگاه ایمان داشتیم و داریم و به پشتوانه همین تصور دلنشین، شعار «سینما، سرزمین خیال» را برای سیوچهارمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان انتخاب کردیم.
بعد از مصایب کرونا و تأثیر هولناک آن بر شیوه زیست تمام انسانها بویژه کودکان و نوجوانان در دو سال اخیر، باور داشتیم که این قدرت سینماست که میتواند بار دیگر هم نشینی را برای قشر مهم جامعه یعنی کودکان زنده کند. سینما به مثابه هنری رؤیامحور، مکانی امن برای پذیرایی از ذهنهای کاوشگر کودکان و نوجوانانی است که خیال را در واقعیت جستوجو میکنند. برنامه ریزان جشنواره سیوچهارم در طول ماههای گذشته و در بخشهای مختلف سعی کردند با محوریت قرار دادن شعار امسال، از انتخاب فیلمها گرفته تا عناوین و مضامین کارگاههای آموزشی و شیوه تبلیغات و اطلاعرسانی، سهمی در واقعیت بخشی به سرزمینهای خیالی کودکان ایفا کنند؛ سرزمینهایی خیالی که در دوران کرونایی و محدودیتهایش خلق شده و بکر و دست نخورده بهنظر میآید.
در طول جشنواره کاش شریک لحظههایی بودید که ما شاهدش بودیم. ماسکها بر صورتها جا خوش کرده، چشمهای کودکان و پدران و مادرانشان به جای لبها میخندد، انتظار پشت دربهای سالنهای سینما برای ورود و... این گزارش اولین لحظه بود از آنچه که چشمهای ما دید و امیدوار شد. کودکان شهرهای میهنمان با لباسها و ماسکهای مزین به نقشهای محلی و بومی و قومی، از اصفهان و بیست و دو شهر دیگر در کنار هم و با رعایت تمام پروتکلهای بهداشتی، خانههای جشنواره را خانه خود حساب کرده و با لبخند و چشم بوسی از همدیگر استقبال میکردند. داوران کودک و نوجوان، نگاه هایشان را به پردههای نقرهای دوختند که حدود دو سال منتظر چشمان مهربان آنها بود.
ضیافت رنگ و نور، آغاز جشنی است برای کودکان و نوجوانان سرزمینی که چشمهایشان اندکی غبار گرفته است. غباری حاصل از غم از دست دادن بزرگ ترها، غبار رفتن قهرمانهایی همچون علی لندی، غبار اخباری بد و ناگوار از سراسر جهان...
کودکان و نوجوانان بار دیگر به سینما آمدند تا چشمانشان را با تصاویر بشویند. تصاویری از صلح، انسانیت، مهربانی، تکریم، اخلاق، احترام و... کودکان و نوجوانان بار دیگر به سینما آمدهاند تا قهرمان هایشان را پیدا کنند، داستانهایشان را بشنوند و سرنوشتها را رصد کنند.
من ۱۶ مهر نخستین روز جشنواره را آغاز یک پایان میدانم. پایانی بر بسته بودن سالنهای سینما، پایانی بر عدم حضور کودکان و خانوادههایشان در سینما و پایانی بر یک قهر ناخواسته. جشنواره سیوچهارم در خیال آشتی دادن دوباره کودکان و نوجوانان این مرز و بوم با سرزمین سینماست. خیالی از جنس واقعیت!
سیره رسول خدا-۹
ایجاد فرصت و میدانداری برای جوانان
اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
سیره و شیوه مناسب پیامبر اکرم(ص) بیشتر از همه، جوانان و اقشار ضعیف جامعه را به خود جذب میکرد. اگرچه دعوت اسلام عام بود و اختصاص به گروه و طبقه خاصی نداشت.
جوانان و افراد تهیدست جامعه با توجه به عدم تعلق دنیوی و غرور طبقاتی زودتر از دیگران طعم سخنان پرمغز رسول گرامی اسلام(ص) را میچشیدند و به آن میگرویدند. براساس روایت ابن سعد در الطبقات الکبری ایمان آورندگان نخستین، بیشتر ازقشر تهیدستان و جوانان بودند.
در انساب الاشراف روایتی است که به موجب آن، بزرگان قریش چندین بار از حضرت رسول(ص) به ابوطالب شکایت بردند و در بار آخر گفتند: «ای ابوطالب ما چندین بار پیش تو آمدیم تا درباره پسر برادرت با تو سخن بگوییم که دست از ما بازدارد و پدران و خدایان ما را به بدی یاد نکند و فرزندان، جوانان، بردگان و کنیزکان ما را از راه به در نبرد». این موضوع صرف نظر از بیان آمادگی بیشتر این افراد برای پذیرش دعوت و ترک سنتهای جاهلی، نشان میدهد که پیامبراکرم(ص) اهتمام وتلاش بیشتری برای جلب این گروه داشته است.
همین تهیدستان و جوانان بینام و نشان در مراحل بعد، از بزرگان اسلام و منشأ تحولات سرنوشت ساز شدند. برخی از آنان همچون عمار یاسر، صهیب بن سنان، بلال بن ریاح، جناب بن الارت، عامربن فهیره و ابوفکیهه در تاریخ اسلام درخشیدند و از چهرههای سرشناس شدند.
پیامبر اکرم(ص) پس از گرویدن این گروه به آیین اسلام از آنان برای کارهای بزرگ و مأموریتهای مهم استفاده میکردند. چنان که مصعب بن عمیر که جوانی نورسیده بود پس از پیمان عقبه اول برای تعلیم احکام و تبلیغ مضامین وحی به مدینه اعزام شد و با الهام از ایمان سرشار، توانست ضمن تبلیغ آیین اسلام میان افراد قبیله اوس وخزرج که کینه ودشمنی کهنه با یکدیگر داشتند، آشتی برقرار کند و آنان را در صف جماعت کنار هم بنشاند.
همچنین پیامبر اکرم(ص) در ابلاغ پیام دین اسلام خطاب به سران کشورها و بزرگان اقوام، از افراد جوان و تهیدست استفاده میکرد و آنان انصافاً با قدرت منطق و صلابت ایمان، پیام رسول خدا(ص)را به گوش پادشاهان میرساندند و نکته جالب توجه اینکه اسامی این افراد نیز در نامههایی که خطاب به سران کشورها نوشته میشد، قید میگردید.
به نقل از ابن هشام در سیره نبویه حاصل این روش موجب انفعال سران و بزرگان کشورها و اقوام بود و به جز قیصر روم و خسروپرویز پادشاه ایران بقیه تحت تأثیر پیام و پیام رسانان به دین حق گرویدند.
ما، واکسن کرونا و مرگ هنرمندان
محدثه واعظیپور
روزنامه نگار
در هفتههای اخیر با سرعت گرفتن روند واکسیناسیون، هرگاه خبری از درگذشت چهرهای منتشر شده، اغلب مردم بهدنبال این نکته بودهاند که او واکسن زده است یا نه. اگر واکسن زده، چند دوز به او تزریق شده و واکسن تزریق شده، ایرانی بوده یا وارداتی؟ این جنس کنجکاویها به رسانهها و پوشش خبر درگذشت افراد هم تسری پیدا کرده و به طور مشخص در فوت دو بازیگر خوب تلویزیون و سینما، فتحعلی اویسی و عزتالله مهرآوران در کنار انتشار خبر فوت، روی این موضوع تمرکز شده که این دو بازیگر واکسن زده بودند و در نهایت از دنیا رفتند.
اگر مردم، از طیفها و گروههای مختلف چنین کنجکاویهایی از خود نشان دهند، اگر هنوز بخش اندکی از جامعه در برابر واکسیناسیون گارد داشته باشند، یا شایعهها و پرت و پلاهایی غیرعلمی درباره تأثیر واکسن در آینده و سلامتی افراد را منتشر کرده یا گسترش دهند میتوان این رفتارهای اشتباه و غیرمنطقی را پای نادانی و غرق شدن در سیل اخبار و اطلاع رسانیهای نادرست نوشت. اما رسانههای رسمی چرا به چنین دیدگاهی دامن میزنند؟ چرا روی این موضوع تمرکز نمیشود که واکسیناسیون و رعایت پروتکلها در شرایط فعلی تنها راه بقا و سلامتی است؟ واکسیناسیون مثل هر پدیده درمانی دیگر، ممکن است تبعاتی داشته باشد. کرونا ویروسی مهلک، پیچیده و خطرناک است. بشر، فرصت مواجه شدن با آن را نداشته و هنوز در مرحله آزمون و خطاست. جامعه داغدار از دست دادنهایی است که در دو سال اخیر، بواسطه شیوع این ویروس رقم خورده و متأسفانه ادامه دارد. در بخش خبررسانی و انتشار اخبار، تمرکز کردن بر این که درگذشتگان، واکسن دریافت کردهاند و پس از آن جان باختهاند، چه فایدهای دارد؟ آن هم در شرایطی که اطلاع دقیقی از وضعیت سلامتی درگذشتگان، بیماریهای زمینهای و... نداریم و فقط بخشی از واقعیت را در قالب خبر با دیگران سهیم میشویم.
متأسفانه سیل اطلاعرسانی در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، جنس اطلاعرسانی در رسانههای رسمی را تحت تأثیر قرار داده است. پسند مردم، دیده شدن اخبار و لایک گرفتن کلید واژههایی است که بسیاری افراد به کار میبرند تا رفتار غیرعلمیشان را توجیه و تفسیر کنند. بخشی از کارکرد رسانه در شرایطی که ما با آن مواجهیم و در جامعهای که داغدار و مضطرب است، ایجاد حس امنیت و آرامش است. در روزهایی که با تند شدن روند واکسیناسیون، جامعه حس خوبی نسبت به آینده و رسیدن به ثبات و سلامت دارد، تأکید بر درگذشت افرادی که واکسن زدهاند نه تنها دردی درمان نمیکند بلکه بر موج نگرانیها و اضطرابها میافزاید. نباید واقعیت را پنهان کرد، اما با اصرار روی وجوه منفی و تکرار مکررات، حس اضطراب را به فردای نیامده اضافه خواهیم کرد.
گذر موسیقایی از «شمس جان»
رضا مهدوی
نوازنده و پژوهشگر
فضایی مه آلود و آکنده از وهم و خیال میان زمین و آسمان بودن در هشت شیار آلبوم «شمس جان» برگرفته از ذهنیت موسیقایی عماد توحیدی که پیشتر به نوازنده و مدرس دف شناخته شده بود و بعد با آلبومهای «کولی کوبی» و «ذوالجناح» و«قلندروار» دیگر گونه باشکوه معرفی شد، این بار نیز با مدد از آمبیانسِ(صدای محیط عمومی در ایجاد اتمسفر شنیداری برای فضاسازی دراینجا و نه تصویر و سینما) آنسامبل گونه و تخیل وارانه در پرسههای سه گانه مجموعهها سعی در وحدت رویه و تمبر پردازش گونه المان تصویرسازانه در گوش مخاطب است.البته با اضافه شدن دکلماسیون شاعر و ترانه سرای نوپرداز عبدالجبار کاکایی (برگرفته از شرح کوتاه حکایت پادشاه و کنیزک از دفتر اول مثنوی معنوی نسخه قونیه) و البته صدای گرم و نرم داوود آزاد سعی در تنوع و اعتبار بخشی دیگرگونه در فضای شنیداری توجه شده است.هر چند که توفیق اصلی متعلق به خواننده نامی خلاق از سر ذوق شده و کمتر موسیقی پردازی توانسته از کلیشههای آلبومهای قبلی خود رهایی یابد. در شیارهای(تراک) موسیقیها بعد و حجم متنابهی به گوش نمیرسد و با توجه به نوع ارائه موسیقایی که روایتگری است و تنیده در متن عرفانی، انتظار میرود ساختار و تونالیته هم درمحتوا (چینش دقیق خوانش متن از سوی راوی و هم ارکستره شدن سازها در قالب یا فرم) و هم درچفت و بست ارتباط عمودی و افقی به یک انسجامی برسد که شنونده را ترغیب به دریافت تمامی اثر در یک مجموعه کند. اساساً کار موسیقی با مفاهیم مولانا درک دقیق وعمیقی توأم با حماسه و تُندایی میطلبد که داوود آزاد گویی به میل خود تلاش افزونی داشته اما کارکرد این مجموعه او را میل به سوی دگر خواستهوار رهنمون میسازد و اینگونه شنیده میشود که موسیقی و صدا و روایت از یک جنس و مسیر طی طریق نمیکنند؟! امروزه فضای شنیداری هر لحظه دچار تغییر میشود و اصل فن موسیقی د رتداوم با زبان روز و تکنیک محتوا را جدای از ذائقهها نباید دید.
شمس جان
آهنگساز عماد توحیدی
خواننده داوود آزاد
ناشر حوزه هنری
سال 1398
همزمان با جشن پنجاه و ششمین سالروز تأسیس تماشاخانه سنگلج، با حضور جمعی از هنرمندان تئاتر و شماری از اهالی رسانه نهالی به یاد استاد زندهیاد سعدی افشار، هنرمند پیشکسوت نمایشهای سنتی در محوطه پارک شهر کاشته شد. هنر آنلاین گزارش تصویری از این شب منتشر کرده است.
مطالب فضای مجازی همچنان تحت تأثیر پیروزیهای غرورآفرین ورزشکاران ایران در عرصه جهانی است؛ از انتشار پیامهای تبریک گرفته تا ویدیو و تصاویری از خود ورزشکاران. اما صحبت درباره تازههای تولیدات فرهنگی- هنری همچنان جایگاهی جدی در صفحات اجتماعی هنرمندان و نویسندگان دارد. شادباش بابت سالروز فعالان این عرصهها، همچون محمدرضا شفیعی کدکنی که از آن جمله هستند.
شادباش به شفیعی کدکنی
روز گذشته بخشی از فضای مجازی به شادباشهای اهالی فرهنگ به محمدرضا شفیعی کدکنی اختصاص داشت؛ شاعر، استاد دانشگاه و نظریه پردازی که نقش مهمی در اعتلای ادبیات فارسی در دوره معاصر ایفا کرده است. اسدالله امرایی مترجم و روزنامهنگار یکی از این افراد است که به همین مناسبت نوشته:«شادباش به استاد شفیعی کدکنی و دوستداران ادب فارسی. نوزدهم مهرماه زادروز استاد یگانه محمدرضا شفیعی کدکنی، نویسنده و شاعر و پژوهشگر ادبیات فارسی است.» صفحه منتسب به خود استاد که بیشتر در حکم محلی برای اطلاعرسانی درباره کلاسها و انتشار اشعار و اظهارنظرهای شفیعی کدکنی است هم این روز را با قطعه شعری تبریک گفته: «جان پرور است قصه ارباب معرفت/ رمزی برو بپرس حدیثی بیا بگو»
چهرهها
مهدی حجوانی، نویسنده و پژوهشگر ادبی تصویری از پوستر سریال خاتون منتشر کرده و نوشته: «دیدن سریال خاتون را توصیه میکنم.» او در این نوشتهاش از برخی دیگر از سریالها گفته، سریالهایی همچون «قبله عالم»، «خوب، بد، جلف» و «هیولا» که همگی در شبکه نمایش خانگی پخش شدهاند و حجوانی شرایط آنها را به دلیل ضعف در فیلمنامهها ناامیدکننده خوانده است. حجوانی اما تماشای خاتون را به علاقهمندان توصیه کرده و گفته: «اگر از برخی صحنههای کشدار یا غلوآمیز بگذریم، داستان سریال تا به اینجا پرکشش است و با فضا و طبیعت شمال ایران، جذابیتش بیشتر شده.»
مهدی سلطانی هم تصاویری از خودش در سریال افرا را منتشر کرده و نوشته: «سریال افرا بالاخره بعد از سی و هشت قسمت با تمام کم و کاستیها، به مقتضای شرایط به پایان رسید. برخود میدانم که از همراهی، مهربانی و نقدها و نظراتتون سپاسگزار باشم.» البته در بخش دیگری از نوشتهاش توضیحاتی هم درباره برخی سؤالات درباره سریال و ماجراهای آن ارائه کرده است. پژمان بازغی هم تصاویری از سریال افرا را منتشر کرده و نوشته: «هر چه بخشندهتر بزرگتر، خداحافظ وحید، مرد باغیرت.»
رضا کیانیان تصویری از کشتیگیران کشورمان منتشر کرده و در توضیحات آن نیز نوشته: «آفرین بر کشتیگیران فرنگی کارمان که با چهار طلا و دو برنز، نایب قهرمانی جهان را به دست آوردند و دل مردم ایران را شاد کردند. تبریک به همه مردم ایران، تبریک به خانوادههای عزیزشان و تبریک به خودشان. آنها در شرایط کرونایی افسرده نشدند، با تمام وجود تمرین کردند و سرافراز شدند.»
مستانه مهاجر از پایان تدوین فیلم رخ خبر داده و نوشته: «تدوین فیلم رخ تمام شد. چقدر جذاب بود و هست که با این گروه عزیز و قدیمی کار کردم. گروهی که مفهوم عشق، دوستی و صمیمیت در لحظه به لحظه اش دیده میشه. منتظر اتفاقات خوبش هستیم.» او در پایان از این گفته که کار با علی اکبر صادقی در این فیلم برای خودش و دیگر بازیگران افتخار بزرگی است و لحظه شماری کرده که رخ اکران شود.
علی خدایی صفحات متعددی را از استوریهای خود بازنشر کرده، مطالبی که اغلب درباره زاینده رود هستند و به مناسبت روز نکوداشت زاینده رود با مضامینی همچون «زاینده رود را همیشه و کامل میخواهیم.» و « به امید روزی که روز زاینده رود را با شرایطی شبیه گذشته اش پاس بداریم.» این نویسنده ادبیات داستانی در یکی دیگر از استوریهای خود نمایش « سه مونولوگ برای پل»، کاری از گروه فارفان را پیشنهاد کرده، نمایشی که اجرای آن از هجدهم مهرماه شروع شده و تا دوم آبان هم ادامه خواهد داشت. اجرای این نمایش در عمارت تاریخی سعدی، تماشاخانه ماه انجام میشود.
تازههای نشر
ضیا قاسمی هم خبر از انتشار کتاب «وقتی موسی کشته شد» داد. او در صفحه خود نوشت: «وقتی شروع به نوشتنش کردم، هنوز طالبان هیچ شهری را تصرف نکرده بود. قصه، روایتی از دوران اول سلطه طالبان است. کوشش کردم آینهای بیندازم به آن دوران و البته با فلاشبکهایی به گذشتهتر از آن برای اشاره به ریشههای آن اتفاقات.» این کتاب توسط نشر چشمه
منتشر شده است.