ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پیام فرمانده معظم کل قوا در پی بازگشت ناوگروه ۷۵ نیروی دریایی از دریانوردی پهنه اطلس:
بازگشت مقتدرانه و عزتآفرین از این مأموریت خطیر را تبریک میگویم
حضرت آیتالله خامنهای با تبریک بازگشت مقتدرانه و عزتآفرین ناوگروه ۷۵ نیروی دریایی ارتش از مأموریت تاریخساز دریانوردی پهنه اقیانوس اطلس، از فرمانده و یکایک کارکنان آن قدردانی کردند. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، متن پیام فرمانده معظم کل قوا که به امیر سرلشکر موسوی فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران ابلاغ شد، به این شرح است.
بسمه تعالی
بازگشت مقتدرانه و عزتآفرین ناوگروه ۷۵ نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران از مأموریت خطیر دریانوردی پهنه اقیانوس اطلس را که برای اولین بار در تاریخ دریانوردی کشور انجام شده است، تبریک میگویم.
امروز بحمدالله ارتش جمهوری اسلامی ایران با کارکنان بصیر، غیور و خستگیناپذیر خود در صحنه حاضر است و آماده مجاهدت در راستای اهداف بلند انقلاب شکوهمند اسلامی است. این توانمندیها را حفظ کنید و ارتقا دهید. مراتب تشکر و قدردانی اینجانب را به فرمانده و یکایک کارکنان عزیز ناوگروه و دستاندرکاران برسانید.
بسمه تعالی
بازگشت مقتدرانه و عزتآفرین ناوگروه ۷۵ نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران از مأموریت خطیر دریانوردی پهنه اقیانوس اطلس را که برای اولین بار در تاریخ دریانوردی کشور انجام شده است، تبریک میگویم.
امروز بحمدالله ارتش جمهوری اسلامی ایران با کارکنان بصیر، غیور و خستگیناپذیر خود در صحنه حاضر است و آماده مجاهدت در راستای اهداف بلند انقلاب شکوهمند اسلامی است. این توانمندیها را حفظ کنید و ارتقا دهید. مراتب تشکر و قدردانی اینجانب را به فرمانده و یکایک کارکنان عزیز ناوگروه و دستاندرکاران برسانید.
گفتوگوی «ایران» با احمد اسماعیلپور، بازیکن با تجربه تیم ملی پیش از آغاز جام جهانی:
بهترین نسل فوتسال هستیم
محمد محمدی سدهی / هشتمین دوره مسابقات جام جهانی فوتسال از امروز (یکشنبه) در لیتوانی آغاز میشود و تیم ملی فوتسال کشورمان در گروه F با تیمهای آرژانتین، صربستان و امریکا همگروه است. فوتسال ایران به عنوان یکی از مدعیان اصلی مسابقات تاکنون به افتخارات فردی و تیمی زیادی در قاره آسیا دست یافته که مهمترین آن، ۱۲ بار قهرمانی در جام ملتهای آسیاست. البته افتخارات فوتسال تنها محدود به آسیا نیست چرا که شاگردان محمد ناظمالشریعه در دوره گذشته جام جهانی ۲۰۱۶ برای نخستین بار در رتبه سوم جهان قرار گرفتند که این بهترین دستاورد یک تیم آسیایی در این رقابتها به حساب میآید.
احمد اسماعیلپور، بازیکن با تجربه تیم ملی فوتسال درخصوص شرایط تیم ملی برای آغاز مسابقات جام جهانی 2021 این گونه با خبرنگار «ایران» صحبت کرد: «شرایط بدی را پشت سر نگذاشتیم. ما تمریناتمان را انجام دادیم و امیدواریم که در بازی اول با صربستان نتیجه خوبی بگیریم و با بهترین نتیجه از گروه مان صعود کنیم. تیم ملی مدتها بود که بازی نداشت و این طبیعی بود که من و سایر بازیکنان در آغاز اردوها خیلی آماده نباشیم. امیدوارم بتوانیم دل مردم را شاد و نتایجی را که دلخواه مردم است، کسب کنیم.» او اظهار داشت: «این درست که تیم ملی برای حضور در جام جهانی 7 بازی تدارکاتی انجام داد اما ما بازی تدارکاتی با تیم های بزرگ نداشتیم. ما برای حضور در لیتوانی به یکی، دو بازی با تیمهای درجه یک دنیا نیاز داشتیم. ما دوره گذشته هم این مشکل را داشتیم و بدون بازی سخت وارد کوران مسابقات شدیم اما خوشبختانه دوره گذشته در مرحله گروهی همه چیز خوب پیش رفت و در مسابقات به آمادگی رسیدیم.»
اسماعیلپور با انتقاد از محقق نشدن وعده مسئولان برای برگزاری بازیهای دوستانه با تیمهای قدرتمند دنیا، افزود: «بچهها به این وعدهها عادت کردهاند اما به هر حال برنامههای آماده سازی تیم ملی فوتسال به دلیل تغییرات در رأس فدراسیون و ریاست آن با تغییراتی همراه بود و این موضوع باعث شد تا این اتفاق برای تیم نیفتد. به هر حال چند بازی تدارکاتی برگزار کردیم و امیدواریم که همه چیز برای ما در لیتوانی خوب پیش برود و بتوانیم مرحله به مرحله بالا برویم.» این بازیکن تیم ملی فوتسال درخصوص رقابت ایران با تیمهای آرژانتین، صربستان و امریکا در مرحله نخست مسابقات گفت: «به نظرم بازی با آرژانتین و امریکا برای ما مشکل نباشد. البته آرژانتین قهرمان دوره قبل است و طبیعتاً به تکرار این عنوان فکر میکند اما بازی اول ما با صربستان حیاتی است و امیدواریم که در بازی با این تیم دچار مشکل نشویم. صربستان تیم تازه وارد است و شناخت چندان زیادی از این تیم نداریم اما امیدواریم با برد کارمان را آغاز کنیم. فکر میکنم که سختترین قرعه را برای حضور در جمع 4 تیم پایانی خواهیم داشت.» او در خصوص شانس ایران برای تکرار عنوان سومی و حتی کسب عناوین بهتر این گونه صحبت کرد: «در دوره گذشته هیچ کس فکرش را نمیکرد که برزیل را شکست دهیم و به جمع 4 تیم پایانی راه یابیم. نگاهها به تیم ملی فوتسال ایران تغییر کرده و این موضوع هم کارمان را سخت میکند چرا که تیمها با تمام توان خود به مصاف ما میآیند. البته این موضوع از طرفی باعث ترس تیمهای دیگر میشود. باید با تمرکز بالا کار را آغاز کنیم و به مراحل بالاتر بیندیشیم.»
این بازیکن گلزن تیم ملی درخصوص تجربه بالای بازیکنان تیم ملی بیان داشت: «نمی شود تیم را به یکباره جوان کرد. میانگین سنی تیم ملی 32 سال است و این سن بالایی نیست. باید ببینیم شرایط لیگمان چگونه است و در لیگ چه بازیکنانی حضور دارند و شرایط جوانگرایی در لیگ چگونه است. اگر بازیکن جوان خوبی در لیگ باشد قطعاً سرمربی به تیم ملی دعوت میکند. در حال حاضر اکثر تیمهای حاضر در جام جهانی میانگین سنی شان همین است و همه تجربه کافی را برای حضور در این دوره از مسابقات جام جهانی دارند. همه تیمها آماده هستند.» اسماعیلپور افزود: «میانگین سنی تیم ملی بالا نیست و ما با استفاده از این تحربه میتوانیم در این مسابقات به جایگاه خوبی برسیم. با این تجربه مشکلی برای حضور در جمع 4 تیم پایانی جام جهانی نداریم. بهترین نسل فوتسال هستیم و این نسل بهترین فرصت را برای کسب عناوین در مسابقات مهم جهانی دارد. بازیکنانی با تجربه که یا لژیونر هستند یا در تیمهای خود در لیگ برتر جزو بهترینها به حساب میآیند.» او که در دوره گذشته مسابقات به عنوان ارزشمند سومین بازیکن برتر مسابقات انتخاب شد، در پاسخ به این سؤال که آیا با وجود بالاتر رفتن تجربهاش این اتفاق تکرار خواهد شد، گفت: «هدف تمامی بازیکنان موفقیت تیم است و آن افتخار را به کمک تمامی بازیکنان تیم ملی به دست آوردم. هدف تیم ملی حضور در جمع 4 تیم پایانی و پس از آن کسب بهترین نتیجه است. امیدواریم همه مردم برای رسیدن به این هدف، ما را دعا کنند و ما بتوانیم در این شرایط سخت دل مردم را شاد کنیم.»
احمد اسماعیلپور، بازیکن با تجربه تیم ملی فوتسال درخصوص شرایط تیم ملی برای آغاز مسابقات جام جهانی 2021 این گونه با خبرنگار «ایران» صحبت کرد: «شرایط بدی را پشت سر نگذاشتیم. ما تمریناتمان را انجام دادیم و امیدواریم که در بازی اول با صربستان نتیجه خوبی بگیریم و با بهترین نتیجه از گروه مان صعود کنیم. تیم ملی مدتها بود که بازی نداشت و این طبیعی بود که من و سایر بازیکنان در آغاز اردوها خیلی آماده نباشیم. امیدوارم بتوانیم دل مردم را شاد و نتایجی را که دلخواه مردم است، کسب کنیم.» او اظهار داشت: «این درست که تیم ملی برای حضور در جام جهانی 7 بازی تدارکاتی انجام داد اما ما بازی تدارکاتی با تیم های بزرگ نداشتیم. ما برای حضور در لیتوانی به یکی، دو بازی با تیمهای درجه یک دنیا نیاز داشتیم. ما دوره گذشته هم این مشکل را داشتیم و بدون بازی سخت وارد کوران مسابقات شدیم اما خوشبختانه دوره گذشته در مرحله گروهی همه چیز خوب پیش رفت و در مسابقات به آمادگی رسیدیم.»
اسماعیلپور با انتقاد از محقق نشدن وعده مسئولان برای برگزاری بازیهای دوستانه با تیمهای قدرتمند دنیا، افزود: «بچهها به این وعدهها عادت کردهاند اما به هر حال برنامههای آماده سازی تیم ملی فوتسال به دلیل تغییرات در رأس فدراسیون و ریاست آن با تغییراتی همراه بود و این موضوع باعث شد تا این اتفاق برای تیم نیفتد. به هر حال چند بازی تدارکاتی برگزار کردیم و امیدواریم که همه چیز برای ما در لیتوانی خوب پیش برود و بتوانیم مرحله به مرحله بالا برویم.» این بازیکن تیم ملی فوتسال درخصوص رقابت ایران با تیمهای آرژانتین، صربستان و امریکا در مرحله نخست مسابقات گفت: «به نظرم بازی با آرژانتین و امریکا برای ما مشکل نباشد. البته آرژانتین قهرمان دوره قبل است و طبیعتاً به تکرار این عنوان فکر میکند اما بازی اول ما با صربستان حیاتی است و امیدواریم که در بازی با این تیم دچار مشکل نشویم. صربستان تیم تازه وارد است و شناخت چندان زیادی از این تیم نداریم اما امیدواریم با برد کارمان را آغاز کنیم. فکر میکنم که سختترین قرعه را برای حضور در جمع 4 تیم پایانی خواهیم داشت.» او در خصوص شانس ایران برای تکرار عنوان سومی و حتی کسب عناوین بهتر این گونه صحبت کرد: «در دوره گذشته هیچ کس فکرش را نمیکرد که برزیل را شکست دهیم و به جمع 4 تیم پایانی راه یابیم. نگاهها به تیم ملی فوتسال ایران تغییر کرده و این موضوع هم کارمان را سخت میکند چرا که تیمها با تمام توان خود به مصاف ما میآیند. البته این موضوع از طرفی باعث ترس تیمهای دیگر میشود. باید با تمرکز بالا کار را آغاز کنیم و به مراحل بالاتر بیندیشیم.»
این بازیکن گلزن تیم ملی درخصوص تجربه بالای بازیکنان تیم ملی بیان داشت: «نمی شود تیم را به یکباره جوان کرد. میانگین سنی تیم ملی 32 سال است و این سن بالایی نیست. باید ببینیم شرایط لیگمان چگونه است و در لیگ چه بازیکنانی حضور دارند و شرایط جوانگرایی در لیگ چگونه است. اگر بازیکن جوان خوبی در لیگ باشد قطعاً سرمربی به تیم ملی دعوت میکند. در حال حاضر اکثر تیمهای حاضر در جام جهانی میانگین سنی شان همین است و همه تجربه کافی را برای حضور در این دوره از مسابقات جام جهانی دارند. همه تیمها آماده هستند.» اسماعیلپور افزود: «میانگین سنی تیم ملی بالا نیست و ما با استفاده از این تحربه میتوانیم در این مسابقات به جایگاه خوبی برسیم. با این تجربه مشکلی برای حضور در جمع 4 تیم پایانی جام جهانی نداریم. بهترین نسل فوتسال هستیم و این نسل بهترین فرصت را برای کسب عناوین در مسابقات مهم جهانی دارد. بازیکنانی با تجربه که یا لژیونر هستند یا در تیمهای خود در لیگ برتر جزو بهترینها به حساب میآیند.» او که در دوره گذشته مسابقات به عنوان ارزشمند سومین بازیکن برتر مسابقات انتخاب شد، در پاسخ به این سؤال که آیا با وجود بالاتر رفتن تجربهاش این اتفاق تکرار خواهد شد، گفت: «هدف تمامی بازیکنان موفقیت تیم است و آن افتخار را به کمک تمامی بازیکنان تیم ملی به دست آوردم. هدف تیم ملی حضور در جمع 4 تیم پایانی و پس از آن کسب بهترین نتیجه است. امیدواریم همه مردم برای رسیدن به این هدف، ما را دعا کنند و ما بتوانیم در این شرایط سخت دل مردم را شاد کنیم.»
2 میهمان خارجی در تهران
الکاظمی نخست وزیر عراق و مدیرکل آژانس انرژی اتمی در تهران خواهند بود
گروه سیاسی/ تهران امروز میزبان دو مقام خارجی است؛ مصطفی الکاظمی نخستوزیر عراق و رافائل گروسی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی امروز برای رایزنیهای دیپلماتیک به ایران میآیند. نخستوزیر عراق قرار است با مقامات کشورمان و از جمله آیتالله سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری دیدار و گفتوگو کند. سفر الکاظمی در راستای تحکیم روابط دوستانه دو کشور خواهد بود. آنگونه که برخی منابع عراقی گفتهاند مسائل مختلفی از روابط دوجانبه و منطقهای از جمله تبادل انرژی، روابط تهران- ریاض و چگونگی ورود زائران اربعین به عراق محورهای اصلی رایزنیهای نخستوزیر عراق با سید ابراهیم رئیسی خواهد بود. میهمان دیگری که امروز در تهران حاضر خواهد بود، رافائل گروسی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی است که گزارش اخیر او درباره فعالیتهای هستهای ایران برخی ابهامها را ایجاد کرده است. در همین زمینه برخی کشورهای اروپایی از بحث درباره برنامه ایران در نشست شورای حکام که از 22 شهریور ماه شروع میشود و احتمال تصویب قطعنامه علیه ایران خبر داده بودند. روسیه البته پیشاپیش مخالفت خود با چنین اقدامی را اعلام کرده و ایران هم هشدار داده که آژانس باید استقلال خود را حفظ کند. گروسی حالا به تهران سفر کرده تا با محمد اسلامی رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان دیدار و گفتوگو کند. توافق قبلی بین سازمان انرژی اتمی کشورمان با آژانس درباره کیفیت نظارتهای بازرسان آژانس و تکلیف محتوای دوربینهای نظارتی آژانس در تأسیسات هستهای ایران در شرایط بلاتکلیفی به سر میبرد و انتظار میرود اسلامی و گروسی در این باره هم گفتوگوهایی داشته باشند.
مهمترین اهداف سفر مصطفی الکاظمی به تهران
خبر اول اینکه،یک منبع نزدیک به نخستوزیر عراق در آستانه سفر الکاظمی به تهران، اهداف این سفر را اعلام کرد.
به گزارش ایسنا به نقل از الفرات نیوز، مصطفی الکاظمی، نخستوزیر عراق قرار است امروز سفری به تهران داشته باشد و با مقامات کشورمان از جمله رئیس جمهوری دیدار کند.یک منبع نزدیک به الکاظمی گفت که در این سفر اولین دیدار ابراهیم رئیسی، رئیسجمهوری ایران با نخستوزیر عراق انجام خواهد شد و مسأله تبادل انرژی میان دو کشور، امنیت و پرونده روابط میان ایران و عربستان مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
وی با اشاره به دیدارهای غیر علنی انجام شده میان ایران و عربستان در عراق و موفقیت این کشور در برگزاری نشست بغداد و حضور دیپلماتهایی از دو کشور گفت: با توجه به تلاشهای عراق برای میانجیگری میان تهران و ریاض، در دیدار الکاظمی و رئیسی درخصوص روابط متشنج میان دوطرف رایزنی خواهد شد.این منبع همچنین تأکید کرد: انتظار میرود که مسأله دادن ویزا به زوار ایرانی نیز بررسی شود.
مهمترین اهداف سفر مصطفی الکاظمی به تهران
خبر اول اینکه،یک منبع نزدیک به نخستوزیر عراق در آستانه سفر الکاظمی به تهران، اهداف این سفر را اعلام کرد.
به گزارش ایسنا به نقل از الفرات نیوز، مصطفی الکاظمی، نخستوزیر عراق قرار است امروز سفری به تهران داشته باشد و با مقامات کشورمان از جمله رئیس جمهوری دیدار کند.یک منبع نزدیک به الکاظمی گفت که در این سفر اولین دیدار ابراهیم رئیسی، رئیسجمهوری ایران با نخستوزیر عراق انجام خواهد شد و مسأله تبادل انرژی میان دو کشور، امنیت و پرونده روابط میان ایران و عربستان مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
وی با اشاره به دیدارهای غیر علنی انجام شده میان ایران و عربستان در عراق و موفقیت این کشور در برگزاری نشست بغداد و حضور دیپلماتهایی از دو کشور گفت: با توجه به تلاشهای عراق برای میانجیگری میان تهران و ریاض، در دیدار الکاظمی و رئیسی درخصوص روابط متشنج میان دوطرف رایزنی خواهد شد.این منبع همچنین تأکید کرد: انتظار میرود که مسأله دادن ویزا به زوار ایرانی نیز بررسی شود.
وزارت کشور آرزوی افزایش اختیارات استانداران را عملی میکند
احکام ویژه برای استانداران
رئیس جمهوری: تفویض اختیارات به استانها از سیاستهای دولت است
گروه سیاسی/ تمرکززدایی و افزایش اختیارات استانها وعدهای است که دستکم طی نزدیک به یک دهه گذشته بارها از سوی مقامات اجرایی مطرح شده و البته همواره موافقان و مخالفان خاص خود را داشته است. مواضع اخیر آیتالله سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهوری درباره تعیین استانداران ویژه برای استانهای محروم کشور تا آنجا که بتوانند در جلسات هیأت دولت حضور داشته باشند و در نتیجه بتوانند در تصمیمگیریها به نفع این استانهای محروم تأثیر بگذارند و نیز سخنان احمد وحیدی وزیر کشور درباره نحوه تعیین استانداران و ویژگیهای مورد توجه در انتخاب آنها و نیز حمایت ویژه دولت از استانداران از جمله مستنداتی است که نشان میدهد باید در دولت سیزدهم منتظر وقوع تحولی جدی در سطح نقشآفرینی مدیران استانی باشیم.
نخستین قدم برای افزایش اختیارات استانداران در دولت نهم با قرار دادن مدیریت و برنامهریزی استانها به زیرمجموعه استانداریها برداشته شد. اما این اقدام بیش از هرچیز تحت تأثیر تصمیم انحلال سازمان مدیریت و برنامهریزی از سوی رئیس جمهوری وقت قرار گرفت و در نتیجه بیش از حمایت با انتقاد و مخالفت مواجه شد.
پس از آن اگر چه موضوع افزایش اختیارات استانداران بارها از سوی حسن روحانی رئیس جمهوری پیشین نیز مورد تأکید قرار گرفت و به گفته عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور وقت در دولت یازدهم و دوازدهم بیش از 80 مورد اختیارات از سطح ملی گرفته و به استانداران و دستگاههای اجرایی واگذار شد و اگر چه بخش قابل توجهی از نمایندگان مجلس دهم نیز با این اقدام موافقت داشتند اما طرحهای پیشنهادیشان برای تمرکززدایی از مجموعه مدیریتی کشور و در نظر گرفتن اختیارات ویژه برای استانداران در حوزههای اقتصادی صنعت، معدن و تجارت، معطل ماند و سروشکلی قانونی نیافت.
این در حالی بود که طی همین سالها در پس زمینه بسیاری از مشکلات و بحرانهای رخ داده در استانهای مختلف تأثیر ناکارآمدی برخی استانداران در مدیریت مسائل و فقدان پاسخگویی قانع کننده به مشکلات قابل چشمپوشی نبود. حال آنکه تصور میشد با حضور استانداران توانمندتر و برخورداری شان از اختیارات بیشتر بتوان عملکرد بهتری را در مدیریت منابع در جهت رفع مشکلات پیریزی کرد.
اختیار تصمیم برای توسعه
براساس قانون 6 مادهای موجود، استانداران گرچه به عنوان نماینده عالی دولت در محل مأموریت وظایف متعددی همچون اجرای سیاست عمومی دولت، بازرسی از سازمانها و ادارات، حفظ نظم و امنیت عمومی استان، نظارت بر تأمین ارزاق و مایحتاج عمومی و حسن اجرای پروژههای عمرانی استان متبوع خود را برعهده دارند اما از حیث اختیار تصمیمگیری در مواجهه با مشکلات و حل مسائل به نحو قابل توجهی وابسته به وزرای مربوطه در هر حوزه تعریف شدهاند و اغلب باید همان تصمیمی را اجرایی کنند که کیلومترها دورتر در پایتخت گرفته شده است. علاوه بر آنکه نگاه به وظایف استانداران بیش از هرچیز سویهای اداری، سیاسی و امنیتی دارد و از اهمیت دادن به تأثیراتی که آنها میتوانند در حوزههایی همچون اقتصاد، محیط زیست و در یک کلام توسعه داشته باشند اما در نظر گرفتن پیشنیازهای این وظایف در انتخاب استانداران کمتر نشانی در آن یافت میشود.
بر این اساس به نظر میرسد آنچه به عنوان «استان محوری در اداره کشور» و افزایش اختیارات استانداران مطرح میشود را در عالیترین وجه خود باید در نقش آفرینی استانداران در تعیین اولویتها، برنامهریزی، بودجهریزی و توزیع منابع مالی در سطح استان به عنوان زیرمجموعه برنامه و بودجه کلان کشور تلقی کرد. اینکه استانداران بتوانند متناسب با رخدادهای پیشبینی نشده تصمیمات مقتضی اتخاذ کنند و در مواجهه با مسائلی که نیازمند پاسخهای فوری است در پیچ و خم مراتب بوروکراتیک مضمحل نشود؛ اختیاراتی که طبیعتاً باید ذیل دو عنصر مهم پاسخگویی و نظارت اعمال شوند. نمونه محدود چنین تفویض اختیاری را در دوران همهگیری کرونا و در نقش استانداریها از جمله در اعمال محدودیتهای کرونایی شاهد بودهایم.
تعیین استانداران ویژه
اما در حد وسیعتر تحقق چنین تغییری را میتوان در سخنان رئیس جمهوری و رویکرد او به نقش استانداران در توسعه استانها و بهطور ویژه تغییر وضعیت استانهای محروم جستوجو کرد.
سید ابراهیم رئیسی که در نخستین هفتههای آغاز به کار دولت سیزدهم سفر به سه استان خوزستان، سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی در دستور کارش بود، در جلسه شورای اداری استان خوزستان رویکرد خود به نقش مدیران استانی را در این جملات تبیین کرد که «تعریف یک برنامه کوتاه مدت برای رفع مشکلات ضروری است و مدیران استان باید پیشبینی کنند که چه اقداماتی باید انجام دهیم تا هرچه سریعتر مشکلات استان حل شود و در این راه مدیران باید کار را با جدیت دنبال کنند و به نامه نگاری با مرکز بسنده نکنند».
رئیسی پس از آن در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا اعلام کرد که «تمرکززدایی و تفویض اختیارات به استانها از سیاستهای قطعی دولت سیزدهم است» و دولت در موضوع مقابله با شیوع کرونا نیز از تفویض اختیار به ستادهای استانی استقبال میکند.
او در جریان سفر به سیستان و بلوچستان نیز اعلام کرد: «مقرر کردهایم برای حل مشکلات استانهای محروم، اختیارات و امتیازاتی به استاندار تفویض شود تا بتوان مشکلات این استانها را با فوریت و سرعت بیشتری حل و فصل کرد و سیستان و بلوچستان جزو همین استانها است». رئیسی در فرصتی دیگر در آن سفر نگاه خود به اهمیت استفاده از نیروهای بومی در سطح مدیریت استانی برای بهبود و توسعه اقتصادی استان را اینگونه تبیین کرد: «یکی از ظرفیتهای خوب استان ظرفیت نیروی انسانی است و مدیران و مسئولان دولتی بهرهگیری بهتر از این ظرفیت را حتماً مدنظر قرار خواهند داد، چرا که نیروهای بومی انگیزه بیشتری برای فعالیت در مسیر آبادانی استان خود دارند».
رئیس جمهوری پیرو همین سفرهای استانی بود که اعلام کرد: «در استانهایی که مشکل خاص دارند، استانداران ویژه انتخاب خواهند شد تا با اختیارات ویژه بتوانند به صورت نوبهای مسائل استان را در زمانهای کوتاه با حضور در هیأت دولت مطرح و پیگیری کنند و رفع محرومیت در استانهایی مانند خوزستان و سیستان و بلوچستان در اولویت اقدامات همه دولتمردان خواهد بود».
وعدهای که تا این لحظه با تعیین صادق خلیلیان به عنوان استاندار ویژه خوزستان تحقق یافته است؛ ویژه بودنی که در توئیت روز جمعه 18 شهریور احمد وحیدی وزیر کشور اینگونه تبیین شد: «استاندار جدید خوزستان، استاندار ویژه است که علاوه بر اختیار حضور در جلسات دولتی و ارتباط مستقیم با کابینه دولت، از امکانات ویژهای برای اهداف توسعه و پیشرفت خوزستان برخوردار خواهد بود». او همچنین در جریان آیین معارفه استاندار جدید خوزستان گفت: «در ویژه بودن استاندار خوزستان عمل مهم است. این عمل حمایت و پشتیبانی ویژهای است که دولت از استاندار خوزستان خواهد داشت، همچنین اقدامات ویژهای است که استاندار باید در راستای حل مشکلات خوزستان انجام دهد».
تغییر در شیوه انتخاب استانداران
براساس رویکرد استان محوری در اداره کشور تعیین استانداران اگر بیش از انتخاب وزرا حائزاهمیت نباشد کمتر از آن نیست. در زمینه گزینش و انتصاب استانداران نیز رویه بر این بوده که آنها با پیشنهاد وزارت کشور و رأی هیأت دولت به مسئولیت برسند. جز آنکه در یک یا دو استان نظر استصوابی از نماینده ولی فقیه در استان گرفته میشد؛ در دیگر موارد گفتوگو با نمایندگان استانی جنبه اطلاع دادن و مشورت صرف داشت. بر این اساس گلایههای همیشگی از حاکم بودن نگاه سیاسی به این انتخابها، انتخاب استانداران غیربومی و ناآشنا به مسائل استان و نیز بهرهگیری از این جایگاه به مثابه ابزار توزیع رانت در میان جریانهای قدرت یافته، برقرار بوده است.
با این حال نشانگان پذیرش واقعی ضرورت افزایش اختیار استانداران و تغییر در نحوه انتخاب آنها را به عنوان مدیران اجرایی و استراتژیک و نه سیاسی و نمادین میتوان در موضعگیریهای وزیر کشور و تغییری که در شیوه انتخاب استانداران طرحریزی شده، پیگیری کرد.
برای نخستین بار وزارت کشور به عنوان اصلیترین متولی انتخاب استانداران با اخذ نظر مساعد رئیسجمهوری مکانیسمی را طراحی کرده که بیشباهت به معرفی وزرا به مجلس و گرفتن رأی اعتماد از نمایندگان نیست. بر اساس این راهبرد فرم و پرسشنامهای در اختیار مجمع نمایندگان هر استان در مجلس شورای اسلامی قرار گرفته و از آنان خواسته شده ضمن بیان مشکلات و مسائل استان خود، با در نظر گرفتن ملاکهای مورد نظر وزارت کشور و راهبرد دولت سیزدهم، چهرههای شاخص و مستعد این مسئولیت خطیر را به وزارت کشور معرفی کنند. در این شیوه همچنین نمایندگان از میان چهرههای معرفی شده به فهرستی از افرادی که برای برعهده گرفتن مسئولیت شایسته میدانند رأی میدهند و با رأی خود به عنوان بازوی مشورتی وزارت کشور عمل میکنند. شیوهای که با استقبال بسیاری از نمایندگان مجلس مواجه شده و باید امیدوار بود به شایستهگزینی استانداران منتهی شود و از اعمال نگاههای سیاسی و جناحی محفوظ بماند و نافی استقلال استانداران از ذینفوذان سیاسی نشود.
همچنان که احمد وحیدی وزیر کشور در یکی از نخستین موضعگیریهای خود در این باره تأکید کرد: «استاندار نباید وامدار هیچ گروه و حزب و فردی باشد، بلکه باید تنها خود را متعهد به راهبردها و برنامههای بالادستی نظام بداند» و«استانداری محل اعمال سلایق شخصی و سیاسی نیست؛ دستگاه اداری باید در خدمت مردم باشد. اگر استاندار و بقیه مسئولان خود را خدمتگزار مردم ندانند از درجه اعتبار ساقط هستند». او همچنین استانداران را مسئول ایجاد امنیت و رشد اقتصادی و اجتماعی پایدار در استان تحت مسئولیتشان دانست و گفت: « در حال حاضر اختیارات استانداران کم است؛ باید اختیارات را درست تعریف کنیم و بودجهها تا حد لازم بهصورت استانی و شرایط استان تهیه شود. از استاندار باید بخواهیم که برنامهها را اجرا کند و به استاندار بگوییم در مدت مسئولیت خود با این اختیار و بودجه باید مشکلات مشخصشده استان را مرتفع کند.»
وحیدی همچنین در برابر رویههای گذشته که بر اساس آن استانداری انتخاب میشد که نه تنها بومی نبود که حتی در استان محل خدمت خود سکنی نداشت و در نتیجه با مسائل استان و مشکلات مبتلا به مردم به نسبت کمتری درآمیخته میشد، گفت: «مدیر پروازی نمیتواند به وظایفش عمل کند. مدیر پروازی اصلاً مورد تأیید نیست و انتخاب مدیر پروازی توهین به ملت است».
به نظر میآید آنچه میتواند رویکرد تمرکززدایی و افزایش اختیارات استانداران از سوی دولت سیزدهم را تقویت کند، حمایت مجلس شورای اسلامی از آن از طریق تدوین یا اصلاح قوانین است، امری که موضعگیری برخی نمایندگان از امکان طرح آن نشان دارد. چنانکه رئیس کمیسیون امور داخلی کشور و شوراهای مجلس در سخنانی با بیان اینکه «با توجه به شرایط ویژه اقلیمی و فرهنگ بومی هر استان، واگذاری اختیارات از سطح وزارتخانهها به استانداران میتواند منجر به توسعه استانها شود» از این تغییر استقبال کرده و با اینکه یادآورشد «در حال حاضر دستورالعملهایی برای فرمانداری ویژه وجود دارد اما مبنای قانونی برای استانداران ویژه نداریم»، گفت: «با این حال هیچ منع قانونی برای واگذاری برخی اختیارات به استانداران وجود ندارد و اتفاقاً تمرکززدایی یکی از تصمیمات خوب دولت است».
به این ترتیب به نظر میرسد در آرایش درخت سایه گستر دولت همانقدر که میتوان از هرس شاخ و برگهای اضافه به مثابه «کاهش تصدیگری» دفاع کرد باید به رویکرد دولت برای تقویت شاخههای نحیف مدیریت استانی خود و تبدیل آنها به بازوهای کارآمد در خدمت توسعه، محرومیتزدایی و حل مشکلات مردمان شهرهای دور از مرکز امیدوار بود، موضوعی که به نظر میرسد دولت سیزدهم عزم جزمی برای واگذاری اختیارات بیشتر به استانها برای تحقق توسعه استان محور دارد.
نخستین قدم برای افزایش اختیارات استانداران در دولت نهم با قرار دادن مدیریت و برنامهریزی استانها به زیرمجموعه استانداریها برداشته شد. اما این اقدام بیش از هرچیز تحت تأثیر تصمیم انحلال سازمان مدیریت و برنامهریزی از سوی رئیس جمهوری وقت قرار گرفت و در نتیجه بیش از حمایت با انتقاد و مخالفت مواجه شد.
پس از آن اگر چه موضوع افزایش اختیارات استانداران بارها از سوی حسن روحانی رئیس جمهوری پیشین نیز مورد تأکید قرار گرفت و به گفته عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور وقت در دولت یازدهم و دوازدهم بیش از 80 مورد اختیارات از سطح ملی گرفته و به استانداران و دستگاههای اجرایی واگذار شد و اگر چه بخش قابل توجهی از نمایندگان مجلس دهم نیز با این اقدام موافقت داشتند اما طرحهای پیشنهادیشان برای تمرکززدایی از مجموعه مدیریتی کشور و در نظر گرفتن اختیارات ویژه برای استانداران در حوزههای اقتصادی صنعت، معدن و تجارت، معطل ماند و سروشکلی قانونی نیافت.
این در حالی بود که طی همین سالها در پس زمینه بسیاری از مشکلات و بحرانهای رخ داده در استانهای مختلف تأثیر ناکارآمدی برخی استانداران در مدیریت مسائل و فقدان پاسخگویی قانع کننده به مشکلات قابل چشمپوشی نبود. حال آنکه تصور میشد با حضور استانداران توانمندتر و برخورداری شان از اختیارات بیشتر بتوان عملکرد بهتری را در مدیریت منابع در جهت رفع مشکلات پیریزی کرد.
اختیار تصمیم برای توسعه
براساس قانون 6 مادهای موجود، استانداران گرچه به عنوان نماینده عالی دولت در محل مأموریت وظایف متعددی همچون اجرای سیاست عمومی دولت، بازرسی از سازمانها و ادارات، حفظ نظم و امنیت عمومی استان، نظارت بر تأمین ارزاق و مایحتاج عمومی و حسن اجرای پروژههای عمرانی استان متبوع خود را برعهده دارند اما از حیث اختیار تصمیمگیری در مواجهه با مشکلات و حل مسائل به نحو قابل توجهی وابسته به وزرای مربوطه در هر حوزه تعریف شدهاند و اغلب باید همان تصمیمی را اجرایی کنند که کیلومترها دورتر در پایتخت گرفته شده است. علاوه بر آنکه نگاه به وظایف استانداران بیش از هرچیز سویهای اداری، سیاسی و امنیتی دارد و از اهمیت دادن به تأثیراتی که آنها میتوانند در حوزههایی همچون اقتصاد، محیط زیست و در یک کلام توسعه داشته باشند اما در نظر گرفتن پیشنیازهای این وظایف در انتخاب استانداران کمتر نشانی در آن یافت میشود.
بر این اساس به نظر میرسد آنچه به عنوان «استان محوری در اداره کشور» و افزایش اختیارات استانداران مطرح میشود را در عالیترین وجه خود باید در نقش آفرینی استانداران در تعیین اولویتها، برنامهریزی، بودجهریزی و توزیع منابع مالی در سطح استان به عنوان زیرمجموعه برنامه و بودجه کلان کشور تلقی کرد. اینکه استانداران بتوانند متناسب با رخدادهای پیشبینی نشده تصمیمات مقتضی اتخاذ کنند و در مواجهه با مسائلی که نیازمند پاسخهای فوری است در پیچ و خم مراتب بوروکراتیک مضمحل نشود؛ اختیاراتی که طبیعتاً باید ذیل دو عنصر مهم پاسخگویی و نظارت اعمال شوند. نمونه محدود چنین تفویض اختیاری را در دوران همهگیری کرونا و در نقش استانداریها از جمله در اعمال محدودیتهای کرونایی شاهد بودهایم.
تعیین استانداران ویژه
اما در حد وسیعتر تحقق چنین تغییری را میتوان در سخنان رئیس جمهوری و رویکرد او به نقش استانداران در توسعه استانها و بهطور ویژه تغییر وضعیت استانهای محروم جستوجو کرد.
سید ابراهیم رئیسی که در نخستین هفتههای آغاز به کار دولت سیزدهم سفر به سه استان خوزستان، سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی در دستور کارش بود، در جلسه شورای اداری استان خوزستان رویکرد خود به نقش مدیران استانی را در این جملات تبیین کرد که «تعریف یک برنامه کوتاه مدت برای رفع مشکلات ضروری است و مدیران استان باید پیشبینی کنند که چه اقداماتی باید انجام دهیم تا هرچه سریعتر مشکلات استان حل شود و در این راه مدیران باید کار را با جدیت دنبال کنند و به نامه نگاری با مرکز بسنده نکنند».
رئیسی پس از آن در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا اعلام کرد که «تمرکززدایی و تفویض اختیارات به استانها از سیاستهای قطعی دولت سیزدهم است» و دولت در موضوع مقابله با شیوع کرونا نیز از تفویض اختیار به ستادهای استانی استقبال میکند.
او در جریان سفر به سیستان و بلوچستان نیز اعلام کرد: «مقرر کردهایم برای حل مشکلات استانهای محروم، اختیارات و امتیازاتی به استاندار تفویض شود تا بتوان مشکلات این استانها را با فوریت و سرعت بیشتری حل و فصل کرد و سیستان و بلوچستان جزو همین استانها است». رئیسی در فرصتی دیگر در آن سفر نگاه خود به اهمیت استفاده از نیروهای بومی در سطح مدیریت استانی برای بهبود و توسعه اقتصادی استان را اینگونه تبیین کرد: «یکی از ظرفیتهای خوب استان ظرفیت نیروی انسانی است و مدیران و مسئولان دولتی بهرهگیری بهتر از این ظرفیت را حتماً مدنظر قرار خواهند داد، چرا که نیروهای بومی انگیزه بیشتری برای فعالیت در مسیر آبادانی استان خود دارند».
رئیس جمهوری پیرو همین سفرهای استانی بود که اعلام کرد: «در استانهایی که مشکل خاص دارند، استانداران ویژه انتخاب خواهند شد تا با اختیارات ویژه بتوانند به صورت نوبهای مسائل استان را در زمانهای کوتاه با حضور در هیأت دولت مطرح و پیگیری کنند و رفع محرومیت در استانهایی مانند خوزستان و سیستان و بلوچستان در اولویت اقدامات همه دولتمردان خواهد بود».
وعدهای که تا این لحظه با تعیین صادق خلیلیان به عنوان استاندار ویژه خوزستان تحقق یافته است؛ ویژه بودنی که در توئیت روز جمعه 18 شهریور احمد وحیدی وزیر کشور اینگونه تبیین شد: «استاندار جدید خوزستان، استاندار ویژه است که علاوه بر اختیار حضور در جلسات دولتی و ارتباط مستقیم با کابینه دولت، از امکانات ویژهای برای اهداف توسعه و پیشرفت خوزستان برخوردار خواهد بود». او همچنین در جریان آیین معارفه استاندار جدید خوزستان گفت: «در ویژه بودن استاندار خوزستان عمل مهم است. این عمل حمایت و پشتیبانی ویژهای است که دولت از استاندار خوزستان خواهد داشت، همچنین اقدامات ویژهای است که استاندار باید در راستای حل مشکلات خوزستان انجام دهد».
تغییر در شیوه انتخاب استانداران
براساس رویکرد استان محوری در اداره کشور تعیین استانداران اگر بیش از انتخاب وزرا حائزاهمیت نباشد کمتر از آن نیست. در زمینه گزینش و انتصاب استانداران نیز رویه بر این بوده که آنها با پیشنهاد وزارت کشور و رأی هیأت دولت به مسئولیت برسند. جز آنکه در یک یا دو استان نظر استصوابی از نماینده ولی فقیه در استان گرفته میشد؛ در دیگر موارد گفتوگو با نمایندگان استانی جنبه اطلاع دادن و مشورت صرف داشت. بر این اساس گلایههای همیشگی از حاکم بودن نگاه سیاسی به این انتخابها، انتخاب استانداران غیربومی و ناآشنا به مسائل استان و نیز بهرهگیری از این جایگاه به مثابه ابزار توزیع رانت در میان جریانهای قدرت یافته، برقرار بوده است.
با این حال نشانگان پذیرش واقعی ضرورت افزایش اختیار استانداران و تغییر در نحوه انتخاب آنها را به عنوان مدیران اجرایی و استراتژیک و نه سیاسی و نمادین میتوان در موضعگیریهای وزیر کشور و تغییری که در شیوه انتخاب استانداران طرحریزی شده، پیگیری کرد.
برای نخستین بار وزارت کشور به عنوان اصلیترین متولی انتخاب استانداران با اخذ نظر مساعد رئیسجمهوری مکانیسمی را طراحی کرده که بیشباهت به معرفی وزرا به مجلس و گرفتن رأی اعتماد از نمایندگان نیست. بر اساس این راهبرد فرم و پرسشنامهای در اختیار مجمع نمایندگان هر استان در مجلس شورای اسلامی قرار گرفته و از آنان خواسته شده ضمن بیان مشکلات و مسائل استان خود، با در نظر گرفتن ملاکهای مورد نظر وزارت کشور و راهبرد دولت سیزدهم، چهرههای شاخص و مستعد این مسئولیت خطیر را به وزارت کشور معرفی کنند. در این شیوه همچنین نمایندگان از میان چهرههای معرفی شده به فهرستی از افرادی که برای برعهده گرفتن مسئولیت شایسته میدانند رأی میدهند و با رأی خود به عنوان بازوی مشورتی وزارت کشور عمل میکنند. شیوهای که با استقبال بسیاری از نمایندگان مجلس مواجه شده و باید امیدوار بود به شایستهگزینی استانداران منتهی شود و از اعمال نگاههای سیاسی و جناحی محفوظ بماند و نافی استقلال استانداران از ذینفوذان سیاسی نشود.
همچنان که احمد وحیدی وزیر کشور در یکی از نخستین موضعگیریهای خود در این باره تأکید کرد: «استاندار نباید وامدار هیچ گروه و حزب و فردی باشد، بلکه باید تنها خود را متعهد به راهبردها و برنامههای بالادستی نظام بداند» و«استانداری محل اعمال سلایق شخصی و سیاسی نیست؛ دستگاه اداری باید در خدمت مردم باشد. اگر استاندار و بقیه مسئولان خود را خدمتگزار مردم ندانند از درجه اعتبار ساقط هستند». او همچنین استانداران را مسئول ایجاد امنیت و رشد اقتصادی و اجتماعی پایدار در استان تحت مسئولیتشان دانست و گفت: « در حال حاضر اختیارات استانداران کم است؛ باید اختیارات را درست تعریف کنیم و بودجهها تا حد لازم بهصورت استانی و شرایط استان تهیه شود. از استاندار باید بخواهیم که برنامهها را اجرا کند و به استاندار بگوییم در مدت مسئولیت خود با این اختیار و بودجه باید مشکلات مشخصشده استان را مرتفع کند.»
وحیدی همچنین در برابر رویههای گذشته که بر اساس آن استانداری انتخاب میشد که نه تنها بومی نبود که حتی در استان محل خدمت خود سکنی نداشت و در نتیجه با مسائل استان و مشکلات مبتلا به مردم به نسبت کمتری درآمیخته میشد، گفت: «مدیر پروازی نمیتواند به وظایفش عمل کند. مدیر پروازی اصلاً مورد تأیید نیست و انتخاب مدیر پروازی توهین به ملت است».
به نظر میآید آنچه میتواند رویکرد تمرکززدایی و افزایش اختیارات استانداران از سوی دولت سیزدهم را تقویت کند، حمایت مجلس شورای اسلامی از آن از طریق تدوین یا اصلاح قوانین است، امری که موضعگیری برخی نمایندگان از امکان طرح آن نشان دارد. چنانکه رئیس کمیسیون امور داخلی کشور و شوراهای مجلس در سخنانی با بیان اینکه «با توجه به شرایط ویژه اقلیمی و فرهنگ بومی هر استان، واگذاری اختیارات از سطح وزارتخانهها به استانداران میتواند منجر به توسعه استانها شود» از این تغییر استقبال کرده و با اینکه یادآورشد «در حال حاضر دستورالعملهایی برای فرمانداری ویژه وجود دارد اما مبنای قانونی برای استانداران ویژه نداریم»، گفت: «با این حال هیچ منع قانونی برای واگذاری برخی اختیارات به استانداران وجود ندارد و اتفاقاً تمرکززدایی یکی از تصمیمات خوب دولت است».
به این ترتیب به نظر میرسد در آرایش درخت سایه گستر دولت همانقدر که میتوان از هرس شاخ و برگهای اضافه به مثابه «کاهش تصدیگری» دفاع کرد باید به رویکرد دولت برای تقویت شاخههای نحیف مدیریت استانی خود و تبدیل آنها به بازوهای کارآمد در خدمت توسعه، محرومیتزدایی و حل مشکلات مردمان شهرهای دور از مرکز امیدوار بود، موضوعی که به نظر میرسد دولت سیزدهم عزم جزمی برای واگذاری اختیارات بیشتر به استانها برای تحقق توسعه استان محور دارد.
رئیس جمهوری در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا مطرح کرد
تلاش برای افزایش آمار روزانه واکسیناسیون به ۲ میلیون نفر
رئیسجمهوری دیروز در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا با بیان اینکه به لطف خدا گامهای تحولی خوبی در حوزه مقابله با بیماری برداشته شده است، گفت: اولین گام تحولی در حوزه ساخت واکسن برداشته شده و علاوه بر ارائه مجوز به واکسن فخرا، خطوط تولید واکسنهای برکت و رازی نیز ارتقا و توسعه یافته است.
بهگزارش ایسنا، آیتالله رئیسی با اشاره به اینکه درصدور مجوز توزیع و استفاده از واکسنهای ساخت داخل تسریع شده اما بههیچ وجه دقت تحت تأثیر سرعت قرار نگرفته است، افزود: در مجموع تولید واکسن داخلی پیشرفت بسیار خوبی داشته و این روند تا رسیدن روند ساخت واکسن به حد کفایت نیاز داخلی تداوم خواهد داشت.
وی همچنین نزدیک شدن آمار واردات واکسن به مرز ۵۰ میلیون دوز را گام تحولی و مثبت دیگر در عرصه مقابله با کرونا عنوان و اظهار کرد: افزایش آمار واردات و همزمان افزایش آمار واکسیناسیون روزانه تا حدود زیادی باعث ایجاد آرامش و رفع نگرانیهای مردم شده و امیدواریم واکسیناسیون روزانه بزودی آمار ۲ میلیون نفر در روز را پشت سر بگذارد. رئیسجمهوری همچنین از اجرای موفق طرح بهروز شده غربالگری (شهید سلیمانی) قدردانی و تصریح کرد: مجموع این گامها و اقدامات تحولی زمینهساز بازگشایی مدارس و مراکز علمی و همچنین گشایش و رونق در کسب و کارها خواهد بود. به طور طبیعی تداوم عقبماندگیهای آموزشی و محدودیتهای موجود برای کسب و کارها باعث نگرانی مردم هستند و امیدواریم لوازم ضروری این بازگشاییها که اصلیترین آنها رسیدن واکسیناسیون به حد نصاب است، هرچه سریعتر فراهم شود.
رئیسجمهوری تأکید کرد: البته تحت هر شرایطی و حتی پس از به حد نصاب رسیدن آمار افراد واکسینه شده، الزام همگانی به رعایت اصول بهداشتی مؤثرترین اقدام در کنار واکسیناسیون برای صیانت از مردم در برابر ویروس کووید ۱۹ است. همه مردم باید دولت را در اجرای دقیق و کامل شیوهنامههای بهداشتی یاری کنند. قرارگاه عملیاتی ستاد ملی مبارزه با کرونا هم باید در دوره جدید، تمام تلاش خود را برای اجرای حداکثری پروتکلها به کار بگیرد و دبیرخانه ستاد نیز فعالتر از گذشته به رصد تحولات و ارائه گزارشهای دقیق بپردازد. وی خاطرنشان کرد: بهتر است گزارشهای ارائه شده به ستاد از سوی بخشهای مختلف درباره کاهش یا افزایش ابتلا یا موارد فوتی، همراه دلایل چرایی این افزایش و کاهش مطرح شوند. رئیسجمهوری درادامه گفت: بهمنظور مدیریت افکارعمومی در مواجهه با شیوع کرونا و رفع نگرانیهای بیمورد، بهتر است با نظارت وزارت بهداشت نشستهای علمی و کارشناسی در صدا و سیما برگزار شود و دیدگاهها و نظرات مختلف در این جلسات ارائه شده و به بحث و بررسی دقیق گذاشته شوند.
رئیسجمهوری همچنین با اشاره به نزدیک شدن به اربعین حضرت اباعبدالله الحسین(ع) اظهار داشت: مذاکرات با طرف عراقی درحال انجام است تا با اولویت صیانت از جان عاشقان و زائران خاندان عصمت و طهارت، این مراسم به بهترین شکل ممکن برگزار شود.
بهگزارش ایسنا، آیتالله رئیسی با اشاره به اینکه درصدور مجوز توزیع و استفاده از واکسنهای ساخت داخل تسریع شده اما بههیچ وجه دقت تحت تأثیر سرعت قرار نگرفته است، افزود: در مجموع تولید واکسن داخلی پیشرفت بسیار خوبی داشته و این روند تا رسیدن روند ساخت واکسن به حد کفایت نیاز داخلی تداوم خواهد داشت.
وی همچنین نزدیک شدن آمار واردات واکسن به مرز ۵۰ میلیون دوز را گام تحولی و مثبت دیگر در عرصه مقابله با کرونا عنوان و اظهار کرد: افزایش آمار واردات و همزمان افزایش آمار واکسیناسیون روزانه تا حدود زیادی باعث ایجاد آرامش و رفع نگرانیهای مردم شده و امیدواریم واکسیناسیون روزانه بزودی آمار ۲ میلیون نفر در روز را پشت سر بگذارد. رئیسجمهوری همچنین از اجرای موفق طرح بهروز شده غربالگری (شهید سلیمانی) قدردانی و تصریح کرد: مجموع این گامها و اقدامات تحولی زمینهساز بازگشایی مدارس و مراکز علمی و همچنین گشایش و رونق در کسب و کارها خواهد بود. به طور طبیعی تداوم عقبماندگیهای آموزشی و محدودیتهای موجود برای کسب و کارها باعث نگرانی مردم هستند و امیدواریم لوازم ضروری این بازگشاییها که اصلیترین آنها رسیدن واکسیناسیون به حد نصاب است، هرچه سریعتر فراهم شود.
رئیسجمهوری تأکید کرد: البته تحت هر شرایطی و حتی پس از به حد نصاب رسیدن آمار افراد واکسینه شده، الزام همگانی به رعایت اصول بهداشتی مؤثرترین اقدام در کنار واکسیناسیون برای صیانت از مردم در برابر ویروس کووید ۱۹ است. همه مردم باید دولت را در اجرای دقیق و کامل شیوهنامههای بهداشتی یاری کنند. قرارگاه عملیاتی ستاد ملی مبارزه با کرونا هم باید در دوره جدید، تمام تلاش خود را برای اجرای حداکثری پروتکلها به کار بگیرد و دبیرخانه ستاد نیز فعالتر از گذشته به رصد تحولات و ارائه گزارشهای دقیق بپردازد. وی خاطرنشان کرد: بهتر است گزارشهای ارائه شده به ستاد از سوی بخشهای مختلف درباره کاهش یا افزایش ابتلا یا موارد فوتی، همراه دلایل چرایی این افزایش و کاهش مطرح شوند. رئیسجمهوری درادامه گفت: بهمنظور مدیریت افکارعمومی در مواجهه با شیوع کرونا و رفع نگرانیهای بیمورد، بهتر است با نظارت وزارت بهداشت نشستهای علمی و کارشناسی در صدا و سیما برگزار شود و دیدگاهها و نظرات مختلف در این جلسات ارائه شده و به بحث و بررسی دقیق گذاشته شوند.
رئیسجمهوری همچنین با اشاره به نزدیک شدن به اربعین حضرت اباعبدالله الحسین(ع) اظهار داشت: مذاکرات با طرف عراقی درحال انجام است تا با اولویت صیانت از جان عاشقان و زائران خاندان عصمت و طهارت، این مراسم به بهترین شکل ممکن برگزار شود.
«فرم «ج» سبزها» فراخوانده شدند
خانه اولیها برای مسکن ثبتنام کنند
سهیلا یادگاری
خبرنگار
با توجه به برنامه ساخت یک میلیون مسکن در سال، خانه اولیها، کسانی که مسکن به نام آنها ثبت نشده است و یا افرادی که فرم ج آنها سبز است، میتوانند برای مسکن ثبتنام کنند.
«فرم ج سبز» بیش از یک دهه است که در حوزه مسکن و ساختوساز و همزمان با شروع طرح مسکن مهر رواج پیدا کرده است. افرادی که از تسهیلات دولتی مسکن استفاده کردهاند یا مسکن به نام آنها ثبت است فرم ج سبز ندارند و فرم ج آنها قرمز است. بنابراین در فراخوان از شهروندان برای ثبت نام در سامانههای مسکن، در طرحهایی که دولت ارائه میدهد، مانند مسکن مهر یا طرح ملی مسکن فقط کسانی که فرم ج آنها سبز است میتوانند ثبتنام کنند.
فراخوان دوباره
روز جمعه گذشته، رستم قاسمی، وزیر راه و شهرسازی، اعلام کرد که «تمام افرادی که مسکن اولی هستند و فرم جیم آنان قرمز نشده، نسبت به ثبتنام در سامانه طرح ملی مسکن اقدام کنند.»
محمود محمودزاده، معاون وزیر راه و شهرسازی درخصوص ثبت نام جدید برای مسکن گفت: «این ثبتنام در قالب طرح اقدام ملی و طرح جهش تولید مسکن برای ساخت سالانه یک میلیون مسکن است. کسانی که نیاز به مسکن دارند و تاکنون اقدام به ثبتنام در سامانه مسکن ملی نکردهاند میتوانند در ثبتنام جدید شرکت کنند.»
محمودزاده افزود: «صفحهای برای ثبتنام متقاضیان مسکن طراحی شده است که بزودی باز و متقاضیان فاقد مسکن میتوانند در این سامانه ثبت نام کنند. جزئیات ثبتنام جدید در حال تدوین است که آن هم بزودی اعلام میشود.»
معاون وزیرراه و شهرسازی افزود: «در ثبت نام جدید برای مسکن محدودیتی نداریم و تمام کسانی که فاقد مسکن هستند میتوانند در این طرح نامنویسی کنند.»
به گفته محمودزاده، «در قالب طرح اقدام ملی در حال حاضر 534 هزار واحد در حال ساخت است که با ثبت نامهای جدید، تولید مسکن در قالب طرح اقدام ملی و طرح ساخت سالانه یک میلیون مسکن ادامه پیدا میکند.»
درخواست از شهروندان فاقد مسکن برای ثبت نام
آنطور که وزیر راه و شهرسازی نیز اظهار داشته براساس طرح جهش تولید مسکن و ساخت یک میلیون مسکن در سال اجرا میشود. با قانون جدید جهش و رونق مسکن که توسط مجلس مصوب شده به دولت اجازه داده شده که در این طرح زمین، وام و کمکهای مناسب به مردم ارائه شود تا صاحبخانه شوند. البته قرار نیست یک میلیون مسکن را دولت به تنهایی بسازد. در این طرح بخش خصوصی و سازمانها و نهادهای دیگر مانند بنیاد مسکن هم مشارکت خواهند داشت.
سالانه در کشور حدود ۳۰۰ هزار واحد مسکونی برای اقشار بالای درآمدی احداث میشود که با سرمایه خود آنهاست و آن قشر نیازی به کمک و تسهیلات دولتی ندارند. اقشار متوسط نیازمند حمایت دولت و استفاده از تسهیلات و سایر حمایتها هستند. اقشار کمدرآمد و ضعیف نیز به حمایتهای ویژه دولت نیاز دارند تا مسکن آنها تأمین شود زیرا خود توان انجام آن را ندارند و دولت با برنامههای حمایتی ویژه برای دهکهای پایین مسکن میسازد.
ساخت 400 هزار واحد توسط بنیاد مسکن
در طرح سالانه ساخت یک میلیون مسکن، قرار است بنیاد مسکن مشارکت داشته باشد. بنیاد مسکن ۲۰۰ هزار واحد روستایی و ۲۰۰ هزار واحد مسکن را در شهرهای زیر۱۰۰ هزار نفر میسازد. بر این اساس مجموعاً سالانه ۴۰۰ هزار واحد از طرح ساخت یک میلیونی مسکن دولت سیزدهم برعهده بنیاد مسکن گذاشته شده است. بنیاد مسکن همچنین اعلام کرده که در توافق با وزیر راه و شهرسازی، اگر در شهرهای بالای 100 هزار نفر نیاز به کمک باشد، بنیاد مسکن برای ساخت مسکن آن شهرها هم آمادگی دارد.
ساختوساز در بافتهای فرسوده
بخش دیگری از برنامه سالانه ساخت یک میلیون مسکن، نوسازی بافتهای فرسوده در قالب این طرح است. نوسازی بافتهای فرسوده چند سالی است که دنبال میشود و نوسازی 100 هزار واحد در این طرح دیده شده است. اما کمبود منابع مهمترین دلیل توقف یا اجرای کند این برنامه است. اما معاون مسکن و ساختمان وزیر راه و شهرسازی گفت: «مشوقهایی برای ساختوساز در بافت داخلی شهرها بویژه برای مالکان بافتهای فرسوده و دهکهای میاندرآمدی و کمدرآمدی مطرح است. در نخستین جلسه شورای عالی مسکن موضوع مشوقهای ساختوساز در بافتهای فرسوده که بررسی و تدوین شده، طرح میشود تا بعد از اخذ نظر و تأیید شورای عالی مسکن، اعلام عمومی شود.»
ساخت مسکن با حمایت دولت
در طرحهای ساخت مسکن برای اقشار کمدرآمد، تخفیفها و مشوقهای دولتی شامل طرحهای حمایتی مسکن از جمله طرح اقدام ملی و جهش تولید میشود. در حال حاضر دو طرح اصلی ساخت مسکن، طرح اقدام ملی مسکن و طرح جهش تولید مسکن است.
طرح اقدام ملی مسکن طرحی است که در دو سال و نیم پایانی دولت دوازدهم برنامهریزی و اجرایی شد که براساس آن طرح، تولید ۴۰۰ هزار واحد مسکونی در برنامه قرار گرفت. همچنین طرح جهش تولید مسکن از جمله طرحهای دولت سیزدهم است که با مصوبه مجلس مقرر شده است تا در چهارسال دولت سیزدهم چهار میلیون واحد مسکونی احداث و تحویل متقاضیان واقعی مسکن بشود.
قانون جهش تولید و طرح اقدام ملی جزو طرحهای حمایتی دولت در حوزه مسکن محسوب و در راستای سیاست تولید مستمر مسکن برنامهریزی و اجرا میشود. بر اساس قانون طرح جامع مسکن، تمامی طرحهای حمایتی مسکن مشمول مشوقها و تخفیفهای دولتی هستند. دولت اعلام کرده که برای اجرای طرح جهش تولید مسکن علاوه بر ارائه راهکارهای تأمین زمین و تسهیلات مالی، در قالب قانون بودجه ۱۴۰۰ نیز پیشبینیهایی شده است.
معاون مسکن و ساختمان وزیر راه و شهرسازی با اشاره به موضوع تأمین زمین برای ساخت مسکن حمایتی گفت: برای تأمین زمین، نیاز به زمین در تمام شهرها محاسبه شده و در اختیار استانها قرار گرفته تا نسبت به تأمین زمین برای چهار سال دولت سیزدهم اقدام کنند. این کار بدین منظور انجام شد تا شروع عملیات اجرایی احداث مسکن، معطل تأمین زمین نماند.
در قانون تأکید شده که زمینهای داخل محدوده شهر و مناسب تولید مسکن به اضافه اراضی واقع در حریم تحت اختیار منابع طبیعی در مدت زمان ۲ ماه به وزارت راه و شهرسازی برای تولید انبوه مسکن، منتقل شود. همچنین برای تسهیل ساختوساز، پرداخت تسهیلات درنظر گرفته شده است. بر این اساس، سیستم بانکی مکلف شده تا ۳۶۰ هزار میلیارد تومان به بخش مسکن تخصیص بدهد و ۱۹ بانک خصوصی و دولتی مکلف به پرداخت آن هستند.
مصالح ارزانقیمت هم راهکار دیگری برای تسریع ساختوساز مسکن حمایتی با هزینه پایین است. براساس برنامه دولت، با مشارکت وزارت راه و شهرسازی و وزارت صمت پیشنهاداتی در دست بررسی است تا مصالح با پایینترین قیمت ممکن در اختیار پروژهها قرار بگیرد. به گفته معاون مسکن و ساختمان وزیر راه و شهرسازی، «بخشی از پیشنهادهای ارائه شده شامل فراهم آوردن امکان تهیه مصالح به شکل مستقیم از بورس، پیشخرید مصالح با تأمین نقدینگی در بخش صنعت و بهرهمندی از بازار سرمایه است تا از این طریق، مصالح با قیمت مناسبتر برای دهکهای میاندرآمد و کمدرآمد تأمین شود.»
محمودزاده خاطرنشان کرد: «نقش دولت در ساختوساز تنها بسترسازی برای تولید مسکن است. سیاست بزرگ دولت تولید مستمر و انبوه مسکن است. هر امتیازی که دولت بتواند برای مسکن حمایتی مصوب کند به تمامی پروژهها از جمله طرح اقدام ملی و جهش تولید مسکن، تعلق میگیرد.
افزایش تسهیلات خرید
علاوه بر برنامه ساخت و تولید مسکن، که این برنامه برای تأمین مسکن اقشار کمدرآمد است، برنامه دیگری که دولت دنبال میکند افزایش تسهیلات خرید مسکن است. در نخستین گام، هفته گذشته وام مسکن جوانان از 400 میلیون به یک میلیارد تومان افزایش یافت. پیش از این وام مسکن روستایی به ۱۰۰میلیون تومان و وام ساخت مسکن به ۴۵۰میلیون تومان افزایش یافته بود. همچنین بانک مسکن به شورای پول و اعتبار پیشنهاد داده تا وام خرید مسکن از محل اوراق تسه به ۵۰۰میلیون تومان افزایش یابد. این رقم در حال حاضر ۲۴۰میلیون تومان است که ۴۰میلیون تومان از آن تسهیلات جعاله است. در طرح پیشنهادی وام خرید ۵۰۰میلیون تومانی مسکن، رقم جعاله مسکن ۱۰۰میلیون تومان درنظر گرفته شده است. در حال حاضر، وام خرید مسکن تسه در مراکز استانها و شهرهای بالاتر از ۲۰۰ هزار نفر جمعیت برای زوجین ۱۶۰میلیون تومان و در سایر شهرها ۱۲۰میلیون تومان است.
خبرنگار
با توجه به برنامه ساخت یک میلیون مسکن در سال، خانه اولیها، کسانی که مسکن به نام آنها ثبت نشده است و یا افرادی که فرم ج آنها سبز است، میتوانند برای مسکن ثبتنام کنند.
«فرم ج سبز» بیش از یک دهه است که در حوزه مسکن و ساختوساز و همزمان با شروع طرح مسکن مهر رواج پیدا کرده است. افرادی که از تسهیلات دولتی مسکن استفاده کردهاند یا مسکن به نام آنها ثبت است فرم ج سبز ندارند و فرم ج آنها قرمز است. بنابراین در فراخوان از شهروندان برای ثبت نام در سامانههای مسکن، در طرحهایی که دولت ارائه میدهد، مانند مسکن مهر یا طرح ملی مسکن فقط کسانی که فرم ج آنها سبز است میتوانند ثبتنام کنند.
فراخوان دوباره
روز جمعه گذشته، رستم قاسمی، وزیر راه و شهرسازی، اعلام کرد که «تمام افرادی که مسکن اولی هستند و فرم جیم آنان قرمز نشده، نسبت به ثبتنام در سامانه طرح ملی مسکن اقدام کنند.»
محمود محمودزاده، معاون وزیر راه و شهرسازی درخصوص ثبت نام جدید برای مسکن گفت: «این ثبتنام در قالب طرح اقدام ملی و طرح جهش تولید مسکن برای ساخت سالانه یک میلیون مسکن است. کسانی که نیاز به مسکن دارند و تاکنون اقدام به ثبتنام در سامانه مسکن ملی نکردهاند میتوانند در ثبتنام جدید شرکت کنند.»
محمودزاده افزود: «صفحهای برای ثبتنام متقاضیان مسکن طراحی شده است که بزودی باز و متقاضیان فاقد مسکن میتوانند در این سامانه ثبت نام کنند. جزئیات ثبتنام جدید در حال تدوین است که آن هم بزودی اعلام میشود.»
معاون وزیرراه و شهرسازی افزود: «در ثبت نام جدید برای مسکن محدودیتی نداریم و تمام کسانی که فاقد مسکن هستند میتوانند در این طرح نامنویسی کنند.»
به گفته محمودزاده، «در قالب طرح اقدام ملی در حال حاضر 534 هزار واحد در حال ساخت است که با ثبت نامهای جدید، تولید مسکن در قالب طرح اقدام ملی و طرح ساخت سالانه یک میلیون مسکن ادامه پیدا میکند.»
درخواست از شهروندان فاقد مسکن برای ثبت نام
آنطور که وزیر راه و شهرسازی نیز اظهار داشته براساس طرح جهش تولید مسکن و ساخت یک میلیون مسکن در سال اجرا میشود. با قانون جدید جهش و رونق مسکن که توسط مجلس مصوب شده به دولت اجازه داده شده که در این طرح زمین، وام و کمکهای مناسب به مردم ارائه شود تا صاحبخانه شوند. البته قرار نیست یک میلیون مسکن را دولت به تنهایی بسازد. در این طرح بخش خصوصی و سازمانها و نهادهای دیگر مانند بنیاد مسکن هم مشارکت خواهند داشت.
سالانه در کشور حدود ۳۰۰ هزار واحد مسکونی برای اقشار بالای درآمدی احداث میشود که با سرمایه خود آنهاست و آن قشر نیازی به کمک و تسهیلات دولتی ندارند. اقشار متوسط نیازمند حمایت دولت و استفاده از تسهیلات و سایر حمایتها هستند. اقشار کمدرآمد و ضعیف نیز به حمایتهای ویژه دولت نیاز دارند تا مسکن آنها تأمین شود زیرا خود توان انجام آن را ندارند و دولت با برنامههای حمایتی ویژه برای دهکهای پایین مسکن میسازد.
ساخت 400 هزار واحد توسط بنیاد مسکن
در طرح سالانه ساخت یک میلیون مسکن، قرار است بنیاد مسکن مشارکت داشته باشد. بنیاد مسکن ۲۰۰ هزار واحد روستایی و ۲۰۰ هزار واحد مسکن را در شهرهای زیر۱۰۰ هزار نفر میسازد. بر این اساس مجموعاً سالانه ۴۰۰ هزار واحد از طرح ساخت یک میلیونی مسکن دولت سیزدهم برعهده بنیاد مسکن گذاشته شده است. بنیاد مسکن همچنین اعلام کرده که در توافق با وزیر راه و شهرسازی، اگر در شهرهای بالای 100 هزار نفر نیاز به کمک باشد، بنیاد مسکن برای ساخت مسکن آن شهرها هم آمادگی دارد.
ساختوساز در بافتهای فرسوده
بخش دیگری از برنامه سالانه ساخت یک میلیون مسکن، نوسازی بافتهای فرسوده در قالب این طرح است. نوسازی بافتهای فرسوده چند سالی است که دنبال میشود و نوسازی 100 هزار واحد در این طرح دیده شده است. اما کمبود منابع مهمترین دلیل توقف یا اجرای کند این برنامه است. اما معاون مسکن و ساختمان وزیر راه و شهرسازی گفت: «مشوقهایی برای ساختوساز در بافت داخلی شهرها بویژه برای مالکان بافتهای فرسوده و دهکهای میاندرآمدی و کمدرآمدی مطرح است. در نخستین جلسه شورای عالی مسکن موضوع مشوقهای ساختوساز در بافتهای فرسوده که بررسی و تدوین شده، طرح میشود تا بعد از اخذ نظر و تأیید شورای عالی مسکن، اعلام عمومی شود.»
ساخت مسکن با حمایت دولت
در طرحهای ساخت مسکن برای اقشار کمدرآمد، تخفیفها و مشوقهای دولتی شامل طرحهای حمایتی مسکن از جمله طرح اقدام ملی و جهش تولید میشود. در حال حاضر دو طرح اصلی ساخت مسکن، طرح اقدام ملی مسکن و طرح جهش تولید مسکن است.
طرح اقدام ملی مسکن طرحی است که در دو سال و نیم پایانی دولت دوازدهم برنامهریزی و اجرایی شد که براساس آن طرح، تولید ۴۰۰ هزار واحد مسکونی در برنامه قرار گرفت. همچنین طرح جهش تولید مسکن از جمله طرحهای دولت سیزدهم است که با مصوبه مجلس مقرر شده است تا در چهارسال دولت سیزدهم چهار میلیون واحد مسکونی احداث و تحویل متقاضیان واقعی مسکن بشود.
قانون جهش تولید و طرح اقدام ملی جزو طرحهای حمایتی دولت در حوزه مسکن محسوب و در راستای سیاست تولید مستمر مسکن برنامهریزی و اجرا میشود. بر اساس قانون طرح جامع مسکن، تمامی طرحهای حمایتی مسکن مشمول مشوقها و تخفیفهای دولتی هستند. دولت اعلام کرده که برای اجرای طرح جهش تولید مسکن علاوه بر ارائه راهکارهای تأمین زمین و تسهیلات مالی، در قالب قانون بودجه ۱۴۰۰ نیز پیشبینیهایی شده است.
معاون مسکن و ساختمان وزیر راه و شهرسازی با اشاره به موضوع تأمین زمین برای ساخت مسکن حمایتی گفت: برای تأمین زمین، نیاز به زمین در تمام شهرها محاسبه شده و در اختیار استانها قرار گرفته تا نسبت به تأمین زمین برای چهار سال دولت سیزدهم اقدام کنند. این کار بدین منظور انجام شد تا شروع عملیات اجرایی احداث مسکن، معطل تأمین زمین نماند.
در قانون تأکید شده که زمینهای داخل محدوده شهر و مناسب تولید مسکن به اضافه اراضی واقع در حریم تحت اختیار منابع طبیعی در مدت زمان ۲ ماه به وزارت راه و شهرسازی برای تولید انبوه مسکن، منتقل شود. همچنین برای تسهیل ساختوساز، پرداخت تسهیلات درنظر گرفته شده است. بر این اساس، سیستم بانکی مکلف شده تا ۳۶۰ هزار میلیارد تومان به بخش مسکن تخصیص بدهد و ۱۹ بانک خصوصی و دولتی مکلف به پرداخت آن هستند.
مصالح ارزانقیمت هم راهکار دیگری برای تسریع ساختوساز مسکن حمایتی با هزینه پایین است. براساس برنامه دولت، با مشارکت وزارت راه و شهرسازی و وزارت صمت پیشنهاداتی در دست بررسی است تا مصالح با پایینترین قیمت ممکن در اختیار پروژهها قرار بگیرد. به گفته معاون مسکن و ساختمان وزیر راه و شهرسازی، «بخشی از پیشنهادهای ارائه شده شامل فراهم آوردن امکان تهیه مصالح به شکل مستقیم از بورس، پیشخرید مصالح با تأمین نقدینگی در بخش صنعت و بهرهمندی از بازار سرمایه است تا از این طریق، مصالح با قیمت مناسبتر برای دهکهای میاندرآمد و کمدرآمد تأمین شود.»
محمودزاده خاطرنشان کرد: «نقش دولت در ساختوساز تنها بسترسازی برای تولید مسکن است. سیاست بزرگ دولت تولید مستمر و انبوه مسکن است. هر امتیازی که دولت بتواند برای مسکن حمایتی مصوب کند به تمامی پروژهها از جمله طرح اقدام ملی و جهش تولید مسکن، تعلق میگیرد.
افزایش تسهیلات خرید
علاوه بر برنامه ساخت و تولید مسکن، که این برنامه برای تأمین مسکن اقشار کمدرآمد است، برنامه دیگری که دولت دنبال میکند افزایش تسهیلات خرید مسکن است. در نخستین گام، هفته گذشته وام مسکن جوانان از 400 میلیون به یک میلیارد تومان افزایش یافت. پیش از این وام مسکن روستایی به ۱۰۰میلیون تومان و وام ساخت مسکن به ۴۵۰میلیون تومان افزایش یافته بود. همچنین بانک مسکن به شورای پول و اعتبار پیشنهاد داده تا وام خرید مسکن از محل اوراق تسه به ۵۰۰میلیون تومان افزایش یابد. این رقم در حال حاضر ۲۴۰میلیون تومان است که ۴۰میلیون تومان از آن تسهیلات جعاله است. در طرح پیشنهادی وام خرید ۵۰۰میلیون تومانی مسکن، رقم جعاله مسکن ۱۰۰میلیون تومان درنظر گرفته شده است. در حال حاضر، وام خرید مسکن تسه در مراکز استانها و شهرهای بالاتر از ۲۰۰ هزار نفر جمعیت برای زوجین ۱۶۰میلیون تومان و در سایر شهرها ۱۲۰میلیون تومان است.
سینمایی که سوگوار فرزندانش است
با یادداشتهایی از ابوالحسن داوودی، احمد آرام، بهزاد فراهانی و مسعود سخاوت دوست
رضا صائمی
منتقد
امسال روز ملی سینما را نمیتوان جشن گرفت که سینمای ایران بیش از یکسال است که سوگوار فرزندان خود است فقط به این نامها نگاه نکنید: خسرو سینایی، پرویز پورحسینی، اکبرعالمی، کامبوزیا پرتوی، چنگیز جلیلوند، کریم اکبری مبارکه، حجتالله نجفپور، خسرو پایاب، همایون رضا عطاردی، علی انصاریان، علی سلیمانی، فرشته طائرپور، علیرضا فتحی و...نامهای معتبر و افراد صاحبنام در حوزههای مختلف سینما که آنها را در یک سال و اندی گذشته بهدلیل کرونا از دست دادیم. اگرچه غم از دست دادن عزیزان در هرجای دنیا سخت و طاقت فرسا است و خسرانی برای جامعه محسوب میشود، اما از دست دادن آنهایی که سرمایه فکری و فرهنگی یک جامعه محسوب میشوند، این خسران را دو چندان میکند. اهل هنر و ادب که عمری را در راه آموختن صرف کردهاند و میوه آموختههای خود را در اختیار جامعه میگذارند، از این دست هستند؛ افرادی که قهر کرونا نسلها را از ثمره تلاشهایشان محروم میکند. بدون شک جان هر انسانی عزیز است و از دست رفتن هر انسانی میتواند یک خسران بزرگ دستکم برای خانوادهاش باشد اما هنرمندان به خانواده بزرگتری تعلق دارند و با مرگ آنها هم تعداد بیشتری از آدم ها و حتی آن هنر ممکن است یتیم شود.نقش برخی از هنرمندان در حوزهای که کار میکنند و تأثیرگذاری و جریانسازی آنها بر حرفه خود به حدی است که گاهی مرگ آنها موجب توقف یا اختلال در فرایند و روند آن حرفه و هنر میشود. مرگهایی که جای خالی عمیق و عظیمی برجای میگذارد و گاه جبرانش را بسیار سخت و دشوار میکند. در گذشته اغلب هنرمندان به سن کهولت میرسیدند یا گاهی مثل پوپک گلدره بر اثر تصادف جان خود را از دست میدادند اما کرونا بسیاری از هنرمندان جوان و میانسال را هم از ما گرفت. هنرمندانی که بجز غم فقدان شان، هنری را که در آن مشغول بودند هم سوگوار کرده و گاه به تراژدی غیر قابل جبرانی بدل کرد. در این میان البته برخی علل دیگر که آن هم ریشه در یک بیماری داشت موجب مرگ برخی از هنرمندان شد مثل سیروس گرجستانی و ماهچهره خلیلی وبرخی نیز مثل ارشا اقدسی بر اثر حادثه بر سر صحنه بدلکاری از دست رفتند.
فارغ از خسارت های ناشی از مرگ و میر هنرمندان، کرونا فرایند تولید اثر هنری و کار هنرمندانه را هم دچار مشکل و اختلال کرد و گزافه نیست که بگوییم در هیچ دورهای از تاریخ هنر در رشتههای مختلف بویژه هنرهای جمعی مثل سینما چنین وضعیت بغرنجی را تجربه نکرده بودیم. در واقع در کنار مرگ و از دست دادنها باید خود بیماری و عوارض و پیامدهای مخرب آن بر هنرمندان و البته بیکاری و تهدید شدن اوضاع معیشتی آنها را هم اضافه کرد تا تصویر دقیقتری از تراژدی کرونا به دست آورد. متأسفانه در یک سال و اندی گذشته هنر و هنرمندان قربانی این ویروس وحشی شدند و مصیبتهای بزرگی را برای جامعه هنری و مردم ایران که همیشه هنر دوست بودند، رقم زدند. سرمایههای هنری و فرهنگی و اجتماعی که در یک مسیر دشوار حاصل شده گاه با چند روز ابتلا و درگیری با این بیماری از دست رفتند. با این همه باز همین هنر و هنرمندان هستند که میتوانند با وجود دردمند بودن با تکیه بر هنر خود کمی از رنج جامعه بکاهند. بسیاری از آنها نیز سعی کردند چنین کنند. شاید امروز بیش از هر زمانی به حضور هنر و وجود هنرمندان نیاز داریم که به قول نیچه اگر هنر نبود، واقعیت ما را میکشت! با این همه هنرمند برای خلق خلاقانه خود باید جانی داشته باشد تا اثر ماندگار بر جان بیافریند. روز ملی سینما میتواند بهانهای باشد برای یادآوری اینکه سینماگران ما بیش از هر چیز در شرایط کنونی به امنیت جانی نیاز دارند. سینمایی که برای واکسینه کردن جامعه از طریق هنر نمایش به هنرمندانی نیاز دارد که نسبت به ویروس کرونا واکسینه شوند تا هر روز شاهد مرگ یکی از آنها نباشیم. مرگ هر یک از آنها کم شدن از سرمایه فرهنگی و هنری کشور است. از سوی دیگر سینمای ایران برای تداوم حیات خود به تولید نیاز دارد و تولید در شرایط ناامن جانی یک ریسک بزرگ است. در واقع واکسینه کردن سینماگران کمک به تداوم فرایند تولید از طریق ایمنسازی محیط کاری و حرفهای هم است و برای اینکه بتوانیم دستکم سال آینده در روز ملی سینما برای سینما و سینماگران ایرانی جشن بگیریم و شاد باشیم باید واکسیناسیون آنها را به اتمام رساند. سینمای ایران امروز بیمار است. هم در تولید و فروش دچار بحران شده و هم سلامت سینماگرانش بهخطر افتاده است. شاید به جرأت بتوان گفت بزرگترین نیاز سینمای ایران در حال حاضر سلامت است. سرش سلامت باد.
در جستوجوی راهی برای ارتباط
ابوالحسن داوودی
فیلمساز
قبل از انقلاب و از همان دوره جوانی، سینما را تنها روش ارتباطی تأثیرگذار میدانستم. تفکرم در حال شکلگیری بود و دنبال راه ارتباطی بین آنچه در ذهنم شکل میگیرد با جامعه بودم. از نگاه من سینما، روشی بود که میتوانست برای این ارتباطگیری جواب بدهد؛ بهترین ابزار فرهنگی برای برقراری ارتباط با مخاطب. بر همین اساس از همان ایامی که بحث انتخاب رشته برای تحصیلات عالی برای هر کسی مهم میشود همپای آن سینما هم مهم و مهمتر میشد. سینما اولین رشتهای بود که انتخاب کردم و توانستم ادامه بدهم. با وجود محدودیتها، همچنان معتقدم سینما از مهمترین روشهای ارتباطی تأثیرگذار است که فیلمساز میتواند در مناسبات جامعه، رفتار آدمها و اصولاً ساز و کار جریانی داشته باشد که اعتقاد دارد سیر جامعه باید در آن باشد. تمام اینها را میشود در فیلمها پروراند، با مخاطب به اشتراک گذاشت و به شرط بیان درست از این طریق تأثیرگذار شد. در روز ملی سینما آرزویم این است در مسیر جابهجایی متولیان کثیری که هر روز جا به جا میشوند و تغییر میکنند، ساز و کار سینما به نظم و ترتیبی برسد که عین گوشت قربانی بین نقطه نظرات سیاسی دست به دست نشود. سینما شکلی پیدا کند که رابطهاش با مردم رابطهای مستقیم و بیواسطه باشد.
با عشق به میهن فیلم میسازم
بهزاد فراهانی
بازیگر و کارگردان
من با فضای فیلمسازی و... بههیچ عنوان ناآشنا نیستم و بهعنوان مثال اولین سناریوی خودم را سال 1347 نوشتم یا سال 1348 آقای کیمیایی برای اولین بار یکی از فیلمنامههای من یعنی «سفرسنگ» را ساخت و کارگردانی کرد. پس حضورم در سینما، حضوری قدیمی است. کارگردانی کردن و حضورم در سینما چیز تازهای نیست. فیلمنامه زیاد نوشتم در زمانی که نام ممنوع بود و نمیشد که شامل این نوشتنها شود و کارهای بسیار دیگری که ساخته شد و به دلایلی نام من در تیتراژها و... نیامد. همه آنها که مرا میشناسند میدانند سینما، تئاتر و حوزههای هنری از این دست چقدر برای من اهمیت دارد و بهنوعی مردم و مواضع اندیشگی شخصی و هنری من را که بسیار منطبق بر هم هستند، میشناسند و چون این شناخت وجود دارد این آگاهی هم وجود دارد که وارد هر داستانی نمیشوم. مثلاً درباره فیلم خودم که مراحل ساخت آن تمام شده و کارهای پایانیاش را طی میکند، باید بگویم که ماجرای نوشتن و ساختن این فیلم برای من این طور اتفاق افتاد که سال 1380 زمانی که ناو «اینترپرایز» به خلیج فارس آمد و ایرانیها را تهدید کرد و... مسائلی به وجود آورد که گفتنش به تفصیل میکشد. همان زمان دوست عزیزی به من گفت رفیقی دارد که یک کت و شلوار برای آقای کاسترو دوخته و... دیدم عجب داستان جذابی. دوسال طول کشید تا این سناریو را نوشتم و رفتم برای ساخت اما پول نداشتم. عزیزانی پیدا شدند و کمک کردند و توانستیم سرمایه جذب کنیم و حالا کار به مراحل پایانی نزدیک میشود و بزودی درباره اکرانش همفکری خواهیم کرد. پس همه میدانند که من در شصت سالی که کار تلویزیون، تئاتر و رادیو کردم براساس اندیشه و موازین خودم پیش رفتم و چیزهای دیگر هرگز برایم مهم نبود. مهم این بود که کاری انجام دهم که برآمده از ذهن و زبان و اعتقاد خودم باشد. «میهمانی از کارائیب - شبی با کاسترو» هم یک عاشقانه ملی است و درباره میهنم. این کاری است که از من برمیآید و انجام میدهم حال دنیا و دیگران چه میگویند و چه موضعی نسبت به آن خواهند داشت نه مسأله من است و نه کاری به آن دارم. اینها همه از عشق به میهن میآید و سینمای این کشور هم جزئی لاینفک از این عشق و میهن است. جالب است که بدانید دوستان و همکاران من در این پروژه آنقدر به من لطف داشتند که مثلاً هیچ آرتیستی دستمزد مرسومش را از من نگرفت و بیشتر هزینه ایاب و ذهاب و خورد و خوراک بود و... همه اینها بهانهای شد تا در این فرصت روز سینما را به تمامی همکارانم، مخصوصاً کسانی که دیده نمیشوند و جلوی دوربین حضور ندارند اما همیشه کمکحال ما هستند و به ما احساس امنیت میدهند، تبریک و خسته نباشید بگویم.
برخی از آشتی سینما و ادبیات میترسند!
احمد آرام
نویسنده و مدرس داستاننویسی
برخی فیلمسازان کندذهن از تلفیق سینما و ادبیات وحشت دارند زیرا قادر نیستند مفاهیم عمیق زندگی را از درون ادبیات بیرون بکشند و آنها را در راستای بصری کردن رنجهای بشری به معرض تماشا بگذارند . اختلافات زبانی و فرهنگی این جور فیلمسازان، با ادبیات، مانع ارتباط آن دو با یکدیگر میشود. معلوم است که ماحصل خلق چنین آثاری ترویج روشهای روبنایی ساخت فیلم در جهت احیای گیشههای تجاری است. در این گونه سینمایی، آفرینش، یک دنیای حسی مستقل مد نظر نیست. سینمایی که تکیه بر ادبیات دارد میتواند شیوه مطلقِ دیدن را گسترش دهد؛ البته این بار «دیدنِ» سینمایی باید غالب آید بر«دیدنِ» ادبی. «دیدن» در سینمایی که ادبیات را میشناسد به نگاه متهورانهای مبدل میشود تا با ماهیتِ حیات انسان پیوند بخورد. و این چه سودی برای سینما دارد، هنگامی که مصائب اجتماعی در کنار دستگاه سینمایی قرار میگیرد؟صد البته که از درون ادبیات و سینما یک بده بستان هنری و ادبی صورت میپذیرد که با گذار از چنین اندیشهای سینما با زبان جدیدی گشوده میگردد . تکنولوژی و ادبیات، هر دو به طور جداگانه موقعیت اجتماعی انسان را تعریف میکنند. اگر عمل «دیدن» را تا حدی وابسته به تکنولوژی ای بدانیم که ادراک ما را حین مشاهده وسعت میبخشد، همانا ادبیات از پیش بر این ادراک مسلط بوده است. آنچه که روبر برگسون در «یادداشتهایی برسینماتوگراف» بر آن تأکید کرده است. از همین روی زمانی که برسون به سمت رمانهای «ژرژبرنانوس» یا «تولستوی» میرود به طور یقین میداند باید به ادبیات هر دو آنها خیانت کند تا سینمایی اندیشمند خلق شود. بدون شک این «سینماتوگراف» جهل و نادانی را از بدنه سینما جدا میکند. برگسون بارها گفته است که اگر من با برنانوس احساس نزدیکی نداشتم فیلم «موشت» را نمیساختم. «برگسون» با شناخت عمیقی که از ادبیات معاصر داشت، دیدگاه مرگ اندیشی برنانوس را یک جور جهان بینی عمیق او نسبت به تکنولوژی معاصر میدانست و همین «مرگ آگاهی» ویژگی فوقالعادهای در پس زمینه آثارش پدید آورد. این قدرت فرافکنی در آثاری که وابسته به ادراک ادبی است به تمرکز تصویر سینمایی اشاره دارد؛ چرا که از پس چنین تمرکزی «تاریخ مصرف» قادر نیست یک فیلم اجتماعی را به سایه بفرستد. سینمایی که به ادبیات متکی است ماندگاری خود را در تحول «زبان سینما» ای میداند که قادر باشد زیبایی شناسی متن را بصری کند. معلوم است که در این میان تنها ادبیات است که میتواند همگام و همراه با سینمای معاصر گام بردارد.
سینما پرسش است
مسعود سخاوت دوست
آهنگسازو موسیقیدان
سینما پرسش است. پرسشی که در ذات خود بهدنبال پاسخ نیست. این گزاره پارادوکسیکال جذابیت زیستن در جهانی اعجاب انگیز را برای آنان که اصالت را همواره برای پرسش لحاظ میکنند دو چندان میکند. در این جهان حتی دروغها نیز میتوانند به زیست خود بهصورت مسالمتآمیز با حقایق ادامه دهند. شاید این جمله برای افلاطون خوشایند نباشد چراکه جهان او جایی برای دروغها ندارد. او همواره اشاره میکند که «شاعران بسیار دروغ میگویند.» و همین امر او را مجاب کرد که شاعران را عملاً سرکوب واز مدینه فاضله خویش اخراج کند. حال اگر افلاطون با سینما مواجه شود، شاید بگویید که «سینما بسیار پرسش میکند».پرسشهایی که برایش گران تمام خواهد شد بخصوص آنگاه که ساحت بنیادین ارزشهای بشری را مورد پرسش قرار می دهد و پاسخی نمیدهد. گفتنی است در سینما گاهی در تجربهای غم انگیز بارها با شخصیتی به جهت تفکر و منش همذات پنداری کردهایم و در نهایت در قتل عامهای اخلاقی او شریک شدهایم حال آنکه پیشتر او را و طبعاً خود را فرزانه انگاشتهایم. ارزشهایی که ناگاه به جنگ خود میشتابند و شیپور جنگ را سینما برای آنان مینوازد. بهعبارتی بهتر «آنکه ندیده است آن دستی را که نوازش کنان- میکشد، زندگی را خوب نگریسته است.»چگونه؟ تنها با یک پرسش. پرسشی که استلزام به پاسخ را در نهاد خود ندارد.این جادوی سینما است. سینما به مثابه یک سیستم بازنمایی پیشرفته پرسشهایی پیش میکشد در باب اینکه ناخودآگاه از چه راه هایی شیوههای دیدن و لذت مستتر در نگاه کردن را ساختار میدهد. لذتی که کشف حقیقت را برای هر جویندهای ممکن و حقایق متباین را در نهایت سازگاری با یکدیگر سازمان میبخشد... این جادوی سینماست. برای هر حقیقتی ضرورتاً میتوان نقیضی آورد.یک فیلم نمیتواند نقیض فیلم دیگر باشد. پس امکان ندارد که سینما منبع قسمی از حقایق باشد بلکه خود حقیقت ساز است. در اینجاست که«پرسش» از حقیقت شکل دیگری مییابد. در اینجاست که «پرسش» خود حقیقت میشود. «سینما، حقایق متباین سازگار را در خویش میپروراند.» این گزاره بهظاهر قابل قبول و منطقی است اما در باطن خویش فوج عظیمی از گزارههای پارادوکسیکال را پنهان کرده است... این اعجاز است. پرسشی که حیث التفاتی ندارد. پرسشی که پرسشگر را مجاب میکند که پاسخ است. سینما پرسش است.
منتقد
امسال روز ملی سینما را نمیتوان جشن گرفت که سینمای ایران بیش از یکسال است که سوگوار فرزندان خود است فقط به این نامها نگاه نکنید: خسرو سینایی، پرویز پورحسینی، اکبرعالمی، کامبوزیا پرتوی، چنگیز جلیلوند، کریم اکبری مبارکه، حجتالله نجفپور، خسرو پایاب، همایون رضا عطاردی، علی انصاریان، علی سلیمانی، فرشته طائرپور، علیرضا فتحی و...نامهای معتبر و افراد صاحبنام در حوزههای مختلف سینما که آنها را در یک سال و اندی گذشته بهدلیل کرونا از دست دادیم. اگرچه غم از دست دادن عزیزان در هرجای دنیا سخت و طاقت فرسا است و خسرانی برای جامعه محسوب میشود، اما از دست دادن آنهایی که سرمایه فکری و فرهنگی یک جامعه محسوب میشوند، این خسران را دو چندان میکند. اهل هنر و ادب که عمری را در راه آموختن صرف کردهاند و میوه آموختههای خود را در اختیار جامعه میگذارند، از این دست هستند؛ افرادی که قهر کرونا نسلها را از ثمره تلاشهایشان محروم میکند. بدون شک جان هر انسانی عزیز است و از دست رفتن هر انسانی میتواند یک خسران بزرگ دستکم برای خانوادهاش باشد اما هنرمندان به خانواده بزرگتری تعلق دارند و با مرگ آنها هم تعداد بیشتری از آدم ها و حتی آن هنر ممکن است یتیم شود.نقش برخی از هنرمندان در حوزهای که کار میکنند و تأثیرگذاری و جریانسازی آنها بر حرفه خود به حدی است که گاهی مرگ آنها موجب توقف یا اختلال در فرایند و روند آن حرفه و هنر میشود. مرگهایی که جای خالی عمیق و عظیمی برجای میگذارد و گاه جبرانش را بسیار سخت و دشوار میکند. در گذشته اغلب هنرمندان به سن کهولت میرسیدند یا گاهی مثل پوپک گلدره بر اثر تصادف جان خود را از دست میدادند اما کرونا بسیاری از هنرمندان جوان و میانسال را هم از ما گرفت. هنرمندانی که بجز غم فقدان شان، هنری را که در آن مشغول بودند هم سوگوار کرده و گاه به تراژدی غیر قابل جبرانی بدل کرد. در این میان البته برخی علل دیگر که آن هم ریشه در یک بیماری داشت موجب مرگ برخی از هنرمندان شد مثل سیروس گرجستانی و ماهچهره خلیلی وبرخی نیز مثل ارشا اقدسی بر اثر حادثه بر سر صحنه بدلکاری از دست رفتند.
فارغ از خسارت های ناشی از مرگ و میر هنرمندان، کرونا فرایند تولید اثر هنری و کار هنرمندانه را هم دچار مشکل و اختلال کرد و گزافه نیست که بگوییم در هیچ دورهای از تاریخ هنر در رشتههای مختلف بویژه هنرهای جمعی مثل سینما چنین وضعیت بغرنجی را تجربه نکرده بودیم. در واقع در کنار مرگ و از دست دادنها باید خود بیماری و عوارض و پیامدهای مخرب آن بر هنرمندان و البته بیکاری و تهدید شدن اوضاع معیشتی آنها را هم اضافه کرد تا تصویر دقیقتری از تراژدی کرونا به دست آورد. متأسفانه در یک سال و اندی گذشته هنر و هنرمندان قربانی این ویروس وحشی شدند و مصیبتهای بزرگی را برای جامعه هنری و مردم ایران که همیشه هنر دوست بودند، رقم زدند. سرمایههای هنری و فرهنگی و اجتماعی که در یک مسیر دشوار حاصل شده گاه با چند روز ابتلا و درگیری با این بیماری از دست رفتند. با این همه باز همین هنر و هنرمندان هستند که میتوانند با وجود دردمند بودن با تکیه بر هنر خود کمی از رنج جامعه بکاهند. بسیاری از آنها نیز سعی کردند چنین کنند. شاید امروز بیش از هر زمانی به حضور هنر و وجود هنرمندان نیاز داریم که به قول نیچه اگر هنر نبود، واقعیت ما را میکشت! با این همه هنرمند برای خلق خلاقانه خود باید جانی داشته باشد تا اثر ماندگار بر جان بیافریند. روز ملی سینما میتواند بهانهای باشد برای یادآوری اینکه سینماگران ما بیش از هر چیز در شرایط کنونی به امنیت جانی نیاز دارند. سینمایی که برای واکسینه کردن جامعه از طریق هنر نمایش به هنرمندانی نیاز دارد که نسبت به ویروس کرونا واکسینه شوند تا هر روز شاهد مرگ یکی از آنها نباشیم. مرگ هر یک از آنها کم شدن از سرمایه فرهنگی و هنری کشور است. از سوی دیگر سینمای ایران برای تداوم حیات خود به تولید نیاز دارد و تولید در شرایط ناامن جانی یک ریسک بزرگ است. در واقع واکسینه کردن سینماگران کمک به تداوم فرایند تولید از طریق ایمنسازی محیط کاری و حرفهای هم است و برای اینکه بتوانیم دستکم سال آینده در روز ملی سینما برای سینما و سینماگران ایرانی جشن بگیریم و شاد باشیم باید واکسیناسیون آنها را به اتمام رساند. سینمای ایران امروز بیمار است. هم در تولید و فروش دچار بحران شده و هم سلامت سینماگرانش بهخطر افتاده است. شاید به جرأت بتوان گفت بزرگترین نیاز سینمای ایران در حال حاضر سلامت است. سرش سلامت باد.
در جستوجوی راهی برای ارتباط
ابوالحسن داوودی
فیلمساز
قبل از انقلاب و از همان دوره جوانی، سینما را تنها روش ارتباطی تأثیرگذار میدانستم. تفکرم در حال شکلگیری بود و دنبال راه ارتباطی بین آنچه در ذهنم شکل میگیرد با جامعه بودم. از نگاه من سینما، روشی بود که میتوانست برای این ارتباطگیری جواب بدهد؛ بهترین ابزار فرهنگی برای برقراری ارتباط با مخاطب. بر همین اساس از همان ایامی که بحث انتخاب رشته برای تحصیلات عالی برای هر کسی مهم میشود همپای آن سینما هم مهم و مهمتر میشد. سینما اولین رشتهای بود که انتخاب کردم و توانستم ادامه بدهم. با وجود محدودیتها، همچنان معتقدم سینما از مهمترین روشهای ارتباطی تأثیرگذار است که فیلمساز میتواند در مناسبات جامعه، رفتار آدمها و اصولاً ساز و کار جریانی داشته باشد که اعتقاد دارد سیر جامعه باید در آن باشد. تمام اینها را میشود در فیلمها پروراند، با مخاطب به اشتراک گذاشت و به شرط بیان درست از این طریق تأثیرگذار شد. در روز ملی سینما آرزویم این است در مسیر جابهجایی متولیان کثیری که هر روز جا به جا میشوند و تغییر میکنند، ساز و کار سینما به نظم و ترتیبی برسد که عین گوشت قربانی بین نقطه نظرات سیاسی دست به دست نشود. سینما شکلی پیدا کند که رابطهاش با مردم رابطهای مستقیم و بیواسطه باشد.
با عشق به میهن فیلم میسازم
بهزاد فراهانی
بازیگر و کارگردان
من با فضای فیلمسازی و... بههیچ عنوان ناآشنا نیستم و بهعنوان مثال اولین سناریوی خودم را سال 1347 نوشتم یا سال 1348 آقای کیمیایی برای اولین بار یکی از فیلمنامههای من یعنی «سفرسنگ» را ساخت و کارگردانی کرد. پس حضورم در سینما، حضوری قدیمی است. کارگردانی کردن و حضورم در سینما چیز تازهای نیست. فیلمنامه زیاد نوشتم در زمانی که نام ممنوع بود و نمیشد که شامل این نوشتنها شود و کارهای بسیار دیگری که ساخته شد و به دلایلی نام من در تیتراژها و... نیامد. همه آنها که مرا میشناسند میدانند سینما، تئاتر و حوزههای هنری از این دست چقدر برای من اهمیت دارد و بهنوعی مردم و مواضع اندیشگی شخصی و هنری من را که بسیار منطبق بر هم هستند، میشناسند و چون این شناخت وجود دارد این آگاهی هم وجود دارد که وارد هر داستانی نمیشوم. مثلاً درباره فیلم خودم که مراحل ساخت آن تمام شده و کارهای پایانیاش را طی میکند، باید بگویم که ماجرای نوشتن و ساختن این فیلم برای من این طور اتفاق افتاد که سال 1380 زمانی که ناو «اینترپرایز» به خلیج فارس آمد و ایرانیها را تهدید کرد و... مسائلی به وجود آورد که گفتنش به تفصیل میکشد. همان زمان دوست عزیزی به من گفت رفیقی دارد که یک کت و شلوار برای آقای کاسترو دوخته و... دیدم عجب داستان جذابی. دوسال طول کشید تا این سناریو را نوشتم و رفتم برای ساخت اما پول نداشتم. عزیزانی پیدا شدند و کمک کردند و توانستیم سرمایه جذب کنیم و حالا کار به مراحل پایانی نزدیک میشود و بزودی درباره اکرانش همفکری خواهیم کرد. پس همه میدانند که من در شصت سالی که کار تلویزیون، تئاتر و رادیو کردم براساس اندیشه و موازین خودم پیش رفتم و چیزهای دیگر هرگز برایم مهم نبود. مهم این بود که کاری انجام دهم که برآمده از ذهن و زبان و اعتقاد خودم باشد. «میهمانی از کارائیب - شبی با کاسترو» هم یک عاشقانه ملی است و درباره میهنم. این کاری است که از من برمیآید و انجام میدهم حال دنیا و دیگران چه میگویند و چه موضعی نسبت به آن خواهند داشت نه مسأله من است و نه کاری به آن دارم. اینها همه از عشق به میهن میآید و سینمای این کشور هم جزئی لاینفک از این عشق و میهن است. جالب است که بدانید دوستان و همکاران من در این پروژه آنقدر به من لطف داشتند که مثلاً هیچ آرتیستی دستمزد مرسومش را از من نگرفت و بیشتر هزینه ایاب و ذهاب و خورد و خوراک بود و... همه اینها بهانهای شد تا در این فرصت روز سینما را به تمامی همکارانم، مخصوصاً کسانی که دیده نمیشوند و جلوی دوربین حضور ندارند اما همیشه کمکحال ما هستند و به ما احساس امنیت میدهند، تبریک و خسته نباشید بگویم.
برخی از آشتی سینما و ادبیات میترسند!
احمد آرام
نویسنده و مدرس داستاننویسی
برخی فیلمسازان کندذهن از تلفیق سینما و ادبیات وحشت دارند زیرا قادر نیستند مفاهیم عمیق زندگی را از درون ادبیات بیرون بکشند و آنها را در راستای بصری کردن رنجهای بشری به معرض تماشا بگذارند . اختلافات زبانی و فرهنگی این جور فیلمسازان، با ادبیات، مانع ارتباط آن دو با یکدیگر میشود. معلوم است که ماحصل خلق چنین آثاری ترویج روشهای روبنایی ساخت فیلم در جهت احیای گیشههای تجاری است. در این گونه سینمایی، آفرینش، یک دنیای حسی مستقل مد نظر نیست. سینمایی که تکیه بر ادبیات دارد میتواند شیوه مطلقِ دیدن را گسترش دهد؛ البته این بار «دیدنِ» سینمایی باید غالب آید بر«دیدنِ» ادبی. «دیدن» در سینمایی که ادبیات را میشناسد به نگاه متهورانهای مبدل میشود تا با ماهیتِ حیات انسان پیوند بخورد. و این چه سودی برای سینما دارد، هنگامی که مصائب اجتماعی در کنار دستگاه سینمایی قرار میگیرد؟صد البته که از درون ادبیات و سینما یک بده بستان هنری و ادبی صورت میپذیرد که با گذار از چنین اندیشهای سینما با زبان جدیدی گشوده میگردد . تکنولوژی و ادبیات، هر دو به طور جداگانه موقعیت اجتماعی انسان را تعریف میکنند. اگر عمل «دیدن» را تا حدی وابسته به تکنولوژی ای بدانیم که ادراک ما را حین مشاهده وسعت میبخشد، همانا ادبیات از پیش بر این ادراک مسلط بوده است. آنچه که روبر برگسون در «یادداشتهایی برسینماتوگراف» بر آن تأکید کرده است. از همین روی زمانی که برسون به سمت رمانهای «ژرژبرنانوس» یا «تولستوی» میرود به طور یقین میداند باید به ادبیات هر دو آنها خیانت کند تا سینمایی اندیشمند خلق شود. بدون شک این «سینماتوگراف» جهل و نادانی را از بدنه سینما جدا میکند. برگسون بارها گفته است که اگر من با برنانوس احساس نزدیکی نداشتم فیلم «موشت» را نمیساختم. «برگسون» با شناخت عمیقی که از ادبیات معاصر داشت، دیدگاه مرگ اندیشی برنانوس را یک جور جهان بینی عمیق او نسبت به تکنولوژی معاصر میدانست و همین «مرگ آگاهی» ویژگی فوقالعادهای در پس زمینه آثارش پدید آورد. این قدرت فرافکنی در آثاری که وابسته به ادراک ادبی است به تمرکز تصویر سینمایی اشاره دارد؛ چرا که از پس چنین تمرکزی «تاریخ مصرف» قادر نیست یک فیلم اجتماعی را به سایه بفرستد. سینمایی که به ادبیات متکی است ماندگاری خود را در تحول «زبان سینما» ای میداند که قادر باشد زیبایی شناسی متن را بصری کند. معلوم است که در این میان تنها ادبیات است که میتواند همگام و همراه با سینمای معاصر گام بردارد.
سینما پرسش است
مسعود سخاوت دوست
آهنگسازو موسیقیدان
سینما پرسش است. پرسشی که در ذات خود بهدنبال پاسخ نیست. این گزاره پارادوکسیکال جذابیت زیستن در جهانی اعجاب انگیز را برای آنان که اصالت را همواره برای پرسش لحاظ میکنند دو چندان میکند. در این جهان حتی دروغها نیز میتوانند به زیست خود بهصورت مسالمتآمیز با حقایق ادامه دهند. شاید این جمله برای افلاطون خوشایند نباشد چراکه جهان او جایی برای دروغها ندارد. او همواره اشاره میکند که «شاعران بسیار دروغ میگویند.» و همین امر او را مجاب کرد که شاعران را عملاً سرکوب واز مدینه فاضله خویش اخراج کند. حال اگر افلاطون با سینما مواجه شود، شاید بگویید که «سینما بسیار پرسش میکند».پرسشهایی که برایش گران تمام خواهد شد بخصوص آنگاه که ساحت بنیادین ارزشهای بشری را مورد پرسش قرار می دهد و پاسخی نمیدهد. گفتنی است در سینما گاهی در تجربهای غم انگیز بارها با شخصیتی به جهت تفکر و منش همذات پنداری کردهایم و در نهایت در قتل عامهای اخلاقی او شریک شدهایم حال آنکه پیشتر او را و طبعاً خود را فرزانه انگاشتهایم. ارزشهایی که ناگاه به جنگ خود میشتابند و شیپور جنگ را سینما برای آنان مینوازد. بهعبارتی بهتر «آنکه ندیده است آن دستی را که نوازش کنان- میکشد، زندگی را خوب نگریسته است.»چگونه؟ تنها با یک پرسش. پرسشی که استلزام به پاسخ را در نهاد خود ندارد.این جادوی سینما است. سینما به مثابه یک سیستم بازنمایی پیشرفته پرسشهایی پیش میکشد در باب اینکه ناخودآگاه از چه راه هایی شیوههای دیدن و لذت مستتر در نگاه کردن را ساختار میدهد. لذتی که کشف حقیقت را برای هر جویندهای ممکن و حقایق متباین را در نهایت سازگاری با یکدیگر سازمان میبخشد... این جادوی سینماست. برای هر حقیقتی ضرورتاً میتوان نقیضی آورد.یک فیلم نمیتواند نقیض فیلم دیگر باشد. پس امکان ندارد که سینما منبع قسمی از حقایق باشد بلکه خود حقیقت ساز است. در اینجاست که«پرسش» از حقیقت شکل دیگری مییابد. در اینجاست که «پرسش» خود حقیقت میشود. «سینما، حقایق متباین سازگار را در خویش میپروراند.» این گزاره بهظاهر قابل قبول و منطقی است اما در باطن خویش فوج عظیمی از گزارههای پارادوکسیکال را پنهان کرده است... این اعجاز است. پرسشی که حیث التفاتی ندارد. پرسشی که پرسشگر را مجاب میکند که پاسخ است. سینما پرسش است.
گفت وگوی «ایران» با رؤسای چند دانشگاه درباره بازگشایی دانشگاهها درپاییز
آموزش دانشجویان پس از واکسیناسیون
هدی هاشمی
خبرنگار
«دلمان برای رفتن به دانشگاه تنگ شده است. از همان دوران دبیرستان شنیدیم که دوران دانشجویی، دوران طلایی و شیرینی است و دیگر هم تکرار نمیشود. اما همین روزگار شیرین و خوش جوانی را دو سالی هست که از دست داده ایم و برای ما تلخ شده. کاش شرایط ایمن شود و بتوانیم به کلاسهای درس برگردیم. کاش بتوانیم روزهای خوب دانشجویی را تجربه کنیم.»
این حسرتهای رفتن به محیط دانشگاهی حالا نه فقط خواسته دانشجویان بلکه اولویت اصلی رؤسای دانشگاهها هم هست. برای همین مسئولان وزارت علوم تصمیم گرفتند که کار واکسیناسیون دانشجویان را هر چه زودتر تمام کنند تا بتوانند درهای دانشگاه را به روی تمامی دانشجویان باز کنند. چندی پیش وزیر علوم نیز به بازگشایی دانشگاهها اشاره کرد و گفت: «پس از اتمام واکسیناسیون تمامی دانشجویان درخصوص بازگشایی دانشگاهها تصمیمگیری خواهد شد. البته بازگشایی دانشگاهها دغدغه مهم مسئولان وزارت بهداشت هم هست. مدیران این وزارتخانه ضمن زمانبندیهای لازم برای واکسیناسیون دانشجویان، بارها اعلام کردند که میخواهند دانشجویان کلاسها را بهصورت حضوری دنبال کنند.»
دکتر حقدوست معاون آموزشی وزارت بهداشت درباره آخرین تصمیم واکسیناسیون دانشجویان میگوید: «طبق برنامه زمانبندی قبلی، قرار بود واکسیناسیون یکسوم باقی مانده و عمده دانشجویان دیگر دانشگاهها تا نیمه آبان ماه تکمیل شود که خوشبختانه با حمایت جدی ستاد ملی مقابله با کرونا امیدواریم با همکاری وزارت علوم تا نیمه مهرماه یا حداکثر پایان مهرماه واکسیناسیون دانشجویان کشور به اتمام برسد.»
افت یادگیری در کلاسهای مجازی
سایه احمدنیا دانشجوی سال دوم رشته معماری دانشگاه تهران است. او که تا امروز نه دانشگاه رفته و نه با استاد و همکلاسیهایش ارتباط حضوری برقرار کرده است، میگوید: «از دانشگاه پیامک داشتم که برای واکسیناسیون ثبتنام کنم. خیلی خوشحال شدم. این هفته واکسن را دریافت میکنم و منتظرم ببینم که کلاسها حضوری میشود، واقعاً تمرکز کردن در کلاسهای حضوری خیلی بهتر از مجازی است. در این دو ترم هیچ چیزی از دانشگاه نفهمیدم، واقعاً از این وضعیت آموزش خسته شدم. البته هنوز وضعیت تحصیلیمان هم روشن نشده و دانشگاه ما را بلاتکلیف گذاشته است. یک روز میگویند این ترم مجازی است. روز دیگر میگویند از 15 آبان کلاسها حضوری است و برخی وقتها هم اعلام میکنند ممکن است فقط امتحانات حضوری باشد.»
در کنار دانشجویان دولتی، دانشگاه آزاد هم اعلام کرده است که واکسیناسیون دانشجویانش را در ۱۰۰ پایگاه واکسیناسیون این دانشگاه و همچنین پایگاههای وزارت بهداشت انجام میدهد.
فاطمه رضایی دانشجوی سال سوم رشته تربیت بدنی دانشگاه آزاد است.
ترم یک دانشگاه را که خواند، شیوع بیماری کرونا در کشور دانشگاهها را هم تعطیل کرد. او میگوید : «دلم میخواهد دانشگاه باز شود. در کلاسهای مجازی سطح یادگیری پایین است و خودم از دانشگاه و درس هیچ چیزی نفهمیدم. ترم یک تازه داشتم دوست و رفیق پیدا میکردم که آموزشها غیرحضوری شد. دو روز پیش برایمان پیامک آمد که میتوانیم برای واکسن ثبت نام کنیم. سریع ثبت نامم را انجام دادم.امیدوارم کلاسها حداقل از آبان ماه حضوری شود.»
تصمیمگیری برای آموزشهای حضوری
مسئولان وزارت علوم اعلام کردهاند که دیگر نباید آموزش حضوری را به تعویق انداخت. آنها گفتهاند، اگر واکسیناسیون انجام شود و ستاد مقابله با کرونا هم اجازه دهد درهای دانشگاه به روی دانشجویان باز خواهد شد. محمود فتوحی رئیس دانشگاه شریف، درباره بازگشایی این دانشگاه و شرایط واکسیناسیون دانشجویان میگوید: «کار واکسیناسیون دانشجویان تا هفته آینده تمام میشود. 10 هزار دانشجو را واکسینه کردیم. البته 60 درصد دانشجویان دانشگاه شهرستانی هستند.ما اطلاعات دانشجویان را به وزارت بهداشت دادهایم و آنها هم در سامانه سلامت ثبت کردند. دانشجویان شهرستانی باید واکسن را در شهر خودشان دریافت کنند. ما برنامهریزیها را انجام دادیم تا دانشجویان در دانشگاه واکسن بزنند.
احتمالاً دوز دوم را در مهرماه تزریق میکنیم. اولویتمان هم دانشجویان تحصیلات تکمیلی و دانشجویان مقیم در خوابگاههاست. البته هنوز دانشجویان کارشناسی را واکسینه نکردهایم. طبق برنامه قرار است دانشجویان کارشناسی این هفته واکسن را دریافت کنند. درباره بازگشایی دانشگاهها هم ستاد باید تصمیم بگیرد. البته فکر میکنم از آبان ماه دانشجویان تحصیلات تکمیلی به صورت حضوری در کلاس درس باشند.»
احمد معتمدی رئیس دانشگاه امیرکبیر، هم با اشاره به واکسینه شدن دانشجویان این دانشگاه میگوید: «یک هفته است که واکسینه کردن دانشجویان را آغاز کردیم. البته این اجازه به ما داده شد که خانواده استادان و کارمندان را هم واکسینه کنیم. بعد از خانواده پرسنل دانشگاه ما در نظر داریم خانواده دانشجویان را واکسینه کنیم. اگر ستاد مقابله با کرونا اجازه دهد پیشبینی میکنم از آبان ماه دانشگاهها را به صورت نیمه حضوری و فعالتر از سال قبل بازگشایی کنیم.»
محمدتقی احمدی رئیس دانشگاه تربیت مدرس نیز خبر داد که واکسیناسیون دانشجویان را از مرداد ماه آغاز کردهاند و حالا بسیاری از دانشجویان تحصیلات تکمیلی در دانشگاه رفتوآمد دارند: «برخی از نخبگان دانشگاه تربیت مدرس در تولید واکسن برکت مشارکت داشتند برای همین ما از مرداد ماه شروع به واکسیناسیون دانشجویانمان کردیم و دانشجویان تحصیلات تکمیلی برای انجام پروژههای دانشگاهی به دانشگاه میآیند. برای سال تحصیلی جدید هم اگر ستاد اجازه بدهد ما کلاسها را با رعایت پروتکلهای بهداشتی حضوری برگزار خواهیم کرد.»
خبرنگار
«دلمان برای رفتن به دانشگاه تنگ شده است. از همان دوران دبیرستان شنیدیم که دوران دانشجویی، دوران طلایی و شیرینی است و دیگر هم تکرار نمیشود. اما همین روزگار شیرین و خوش جوانی را دو سالی هست که از دست داده ایم و برای ما تلخ شده. کاش شرایط ایمن شود و بتوانیم به کلاسهای درس برگردیم. کاش بتوانیم روزهای خوب دانشجویی را تجربه کنیم.»
این حسرتهای رفتن به محیط دانشگاهی حالا نه فقط خواسته دانشجویان بلکه اولویت اصلی رؤسای دانشگاهها هم هست. برای همین مسئولان وزارت علوم تصمیم گرفتند که کار واکسیناسیون دانشجویان را هر چه زودتر تمام کنند تا بتوانند درهای دانشگاه را به روی تمامی دانشجویان باز کنند. چندی پیش وزیر علوم نیز به بازگشایی دانشگاهها اشاره کرد و گفت: «پس از اتمام واکسیناسیون تمامی دانشجویان درخصوص بازگشایی دانشگاهها تصمیمگیری خواهد شد. البته بازگشایی دانشگاهها دغدغه مهم مسئولان وزارت بهداشت هم هست. مدیران این وزارتخانه ضمن زمانبندیهای لازم برای واکسیناسیون دانشجویان، بارها اعلام کردند که میخواهند دانشجویان کلاسها را بهصورت حضوری دنبال کنند.»
دکتر حقدوست معاون آموزشی وزارت بهداشت درباره آخرین تصمیم واکسیناسیون دانشجویان میگوید: «طبق برنامه زمانبندی قبلی، قرار بود واکسیناسیون یکسوم باقی مانده و عمده دانشجویان دیگر دانشگاهها تا نیمه آبان ماه تکمیل شود که خوشبختانه با حمایت جدی ستاد ملی مقابله با کرونا امیدواریم با همکاری وزارت علوم تا نیمه مهرماه یا حداکثر پایان مهرماه واکسیناسیون دانشجویان کشور به اتمام برسد.»
افت یادگیری در کلاسهای مجازی
سایه احمدنیا دانشجوی سال دوم رشته معماری دانشگاه تهران است. او که تا امروز نه دانشگاه رفته و نه با استاد و همکلاسیهایش ارتباط حضوری برقرار کرده است، میگوید: «از دانشگاه پیامک داشتم که برای واکسیناسیون ثبتنام کنم. خیلی خوشحال شدم. این هفته واکسن را دریافت میکنم و منتظرم ببینم که کلاسها حضوری میشود، واقعاً تمرکز کردن در کلاسهای حضوری خیلی بهتر از مجازی است. در این دو ترم هیچ چیزی از دانشگاه نفهمیدم، واقعاً از این وضعیت آموزش خسته شدم. البته هنوز وضعیت تحصیلیمان هم روشن نشده و دانشگاه ما را بلاتکلیف گذاشته است. یک روز میگویند این ترم مجازی است. روز دیگر میگویند از 15 آبان کلاسها حضوری است و برخی وقتها هم اعلام میکنند ممکن است فقط امتحانات حضوری باشد.»
در کنار دانشجویان دولتی، دانشگاه آزاد هم اعلام کرده است که واکسیناسیون دانشجویانش را در ۱۰۰ پایگاه واکسیناسیون این دانشگاه و همچنین پایگاههای وزارت بهداشت انجام میدهد.
فاطمه رضایی دانشجوی سال سوم رشته تربیت بدنی دانشگاه آزاد است.
ترم یک دانشگاه را که خواند، شیوع بیماری کرونا در کشور دانشگاهها را هم تعطیل کرد. او میگوید : «دلم میخواهد دانشگاه باز شود. در کلاسهای مجازی سطح یادگیری پایین است و خودم از دانشگاه و درس هیچ چیزی نفهمیدم. ترم یک تازه داشتم دوست و رفیق پیدا میکردم که آموزشها غیرحضوری شد. دو روز پیش برایمان پیامک آمد که میتوانیم برای واکسن ثبت نام کنیم. سریع ثبت نامم را انجام دادم.امیدوارم کلاسها حداقل از آبان ماه حضوری شود.»
تصمیمگیری برای آموزشهای حضوری
مسئولان وزارت علوم اعلام کردهاند که دیگر نباید آموزش حضوری را به تعویق انداخت. آنها گفتهاند، اگر واکسیناسیون انجام شود و ستاد مقابله با کرونا هم اجازه دهد درهای دانشگاه به روی دانشجویان باز خواهد شد. محمود فتوحی رئیس دانشگاه شریف، درباره بازگشایی این دانشگاه و شرایط واکسیناسیون دانشجویان میگوید: «کار واکسیناسیون دانشجویان تا هفته آینده تمام میشود. 10 هزار دانشجو را واکسینه کردیم. البته 60 درصد دانشجویان دانشگاه شهرستانی هستند.ما اطلاعات دانشجویان را به وزارت بهداشت دادهایم و آنها هم در سامانه سلامت ثبت کردند. دانشجویان شهرستانی باید واکسن را در شهر خودشان دریافت کنند. ما برنامهریزیها را انجام دادیم تا دانشجویان در دانشگاه واکسن بزنند.
احتمالاً دوز دوم را در مهرماه تزریق میکنیم. اولویتمان هم دانشجویان تحصیلات تکمیلی و دانشجویان مقیم در خوابگاههاست. البته هنوز دانشجویان کارشناسی را واکسینه نکردهایم. طبق برنامه قرار است دانشجویان کارشناسی این هفته واکسن را دریافت کنند. درباره بازگشایی دانشگاهها هم ستاد باید تصمیم بگیرد. البته فکر میکنم از آبان ماه دانشجویان تحصیلات تکمیلی به صورت حضوری در کلاس درس باشند.»
احمد معتمدی رئیس دانشگاه امیرکبیر، هم با اشاره به واکسینه شدن دانشجویان این دانشگاه میگوید: «یک هفته است که واکسینه کردن دانشجویان را آغاز کردیم. البته این اجازه به ما داده شد که خانواده استادان و کارمندان را هم واکسینه کنیم. بعد از خانواده پرسنل دانشگاه ما در نظر داریم خانواده دانشجویان را واکسینه کنیم. اگر ستاد مقابله با کرونا اجازه دهد پیشبینی میکنم از آبان ماه دانشگاهها را به صورت نیمه حضوری و فعالتر از سال قبل بازگشایی کنیم.»
محمدتقی احمدی رئیس دانشگاه تربیت مدرس نیز خبر داد که واکسیناسیون دانشجویان را از مرداد ماه آغاز کردهاند و حالا بسیاری از دانشجویان تحصیلات تکمیلی در دانشگاه رفتوآمد دارند: «برخی از نخبگان دانشگاه تربیت مدرس در تولید واکسن برکت مشارکت داشتند برای همین ما از مرداد ماه شروع به واکسیناسیون دانشجویانمان کردیم و دانشجویان تحصیلات تکمیلی برای انجام پروژههای دانشگاهی به دانشگاه میآیند. برای سال تحصیلی جدید هم اگر ستاد اجازه بدهد ما کلاسها را با رعایت پروتکلهای بهداشتی حضوری برگزار خواهیم کرد.»
گروههای فلسطینی در حمایت از اسرا دعوت به اتحادی کم سابقه کردند
فراخوان اعتصاب در سرزمینهای اشغالی
گروه جهان/ دستگیری 4 اسیر از 6 اسیر فلسطینی که با فرار از زندان جلبوع، توان امنیتی رژیم صهیونیستی را به استهزا گرفته بودند، نه تنها باعث اوجگیری تنشها در نوار غزه شد که گروههای فلسطینی را بر آن داشت، در فراخوانی مشترک از همه فلسطینیان بخواهند در اتحادی کم سابقه دست به اعتصاب گسترده علیه رژیم صهیونیستی بزنند.به گزارش سایت شبکه خبری «الجزیره»، پلیس رژیم صهیونیستی روز شنبه اعلام کرد، عصر جمعه دو نفر از اسرای فراری از زندان جلبوع و صبح شنبه دو نفر دیگر از آنان را دستگیر کرده است. بنابراین گزارش پلیس رژیم صهیونیستی عصر جمعه «محمود عبدالله العارضه» و «یعقوب القادری» را دستگیر کردند. صبح شنبه نیز «زکریا زبیدی» و «محمد العارضه» در یک پایانه کامیون در جنوب شهر ناصره در شمال سرزمینهای اشغالی فلسطین دستگیر شدند.
دستگیری دوباره زبیدی برای رژیم صهیونیستی اهمیتی ویژه داشت. زبیدی که مرد شماره دو انتفاضه فلسطین در آغاز دهه 2000 بود و تا سال 2019 که دستگیر شد، حملات زیادی را علیه رژیم صهیونیستی انجام داده بود. پلیس رژیم صهیونیستی مدعی شده است، ساکنان محلی هر دو شهر، مکان اسرای فراری را لو دادهاند.
رژیم صهیونیستی اعلام کرده، تمام توان خود را صرف دستگیری دو اسیر فراری دیگر خواهد کرد. با این حال حتی اگر آنان نیز دستگیر شوند، ضربهای که این 6 اسیر به پیکر امنیتی رژیم صهیونیستی وارد کردند، زخمی نیست که این رژیم بتواند بسادگی آن را فراموش کند. صبح دیروز در پی دستگیری این اسرا، فلسطینیان ساکن، جنین غزه، رام الله، بیت لحم ودیگر مناطق فلسطینی به خیابانها رفته و در حمایت از این اسرا شعارداده و خواهان آزادی آنان شدند.
این اعتراضها به درگیری با نظامیان رژیم صهیونیستی منجر شد که به گزارش ایرنا در شدیدترین این درگیریها که در نابلس رخ داد 174 فلسطینی به ضرب گلوله و گاز اشک آور زخمی شده و آسیب دیدند. به جز تظاهرات عصر جمعه، پیش از دستگیری 4 اسیر فلسطینی توسط پلیس رژیم صهیونیستی، فلسطینیان ساکن قدس و کرانه غربی در حمایت از اسرای فراری و همه اسرای در بند رژیم صهیونیستی، اقدام به برپایی تظاهراتی صلحآمیز کردند. به گزارش «الجزیره»، شرکت کنندگان در این تظاهرات به خبرنگار این شبکه خبری گفتهاند که «اسرای فلسطینی، میهنپرستانی هستند که برای کشور خود و آزادی مبارزه کردهاند. آنان جنایتکار نیستند اما با آنها مانند جنایتکار رفتار میشود. فلسطینیها اگر سلاح به دست گیرند، تروریست خطاب میشوند اما وقتی سلاح زمین میگذارند و مقاومت پیشه میکنند، اسرائیل آنها را میکشد و اسیر میکند. ما حتی حق اعتراض مسالمتآمیز هم نداریم. پس چه باید بکنیم؟» عصر جمعه، ساعتی پس از این اعتراضها جنبش جهاد اسلامی فلسطین در نوار غزه نیز که 5 اسیر از اسرایی که هفته پیش از زندان جلبوع گریختند، از اعضای آن بودند، در حمایت از اسرای فلسطینی اقدام به پرتاب موشکهایی به سمت اراضی اشغالی فلسطین کرد. شهرک صهیونیستی اشکول، یکی از مکانهایی بود که هدف 10 موشک پرتاب شده توسط جنبش جهاد اسلامی قرار گرفت. به گزارش «دیلی تلگراف»، پس از این حملات ارتش رژیم صهیونیستی نیز شبانه اقدام به بمباران مواضع حماس در غزه کرد.
به گزارش «ایرنا»، حماس نیز صبح دیروز به این حملات واکنش نشان داد. «حازم قاسم» سخنگوی حماس گفت: «این حمله ادامه تجاوزات رژیم صهیونیستی علیه ملت فلسطین است.» وی همچنین با اشاره به شهادت «حازم الجولانی» پزشک جوان فلسطینی که به بهانه تلاش برای حمله با سلاح سرد، به ضرب گلوله نیروهای رژیم اشغالگر در بخش قدیمی قدس اشغالی زخمی و سپس بهدلیل شدت جراحت وارده به شهادت رسید، گفت: «این تعرض رژیم اسرائیل در واقع بخشی از تعرضات صهیونیستها علیه فلسطینیان کرانه باختری و داخل اراضی اشغالی است.»
در همین حال صبح دیروز نیز جوانان فلسطینی یک فروند پهپاد ارتش رژیم صهیونیستی را که در جست و جوی دو اسیر فراری دیگر، بر فراز غرب رامالله به پرواز در آمده بود، هدف قرار داده و سرنگون کردند. همزمان گروههای فلسطینی هم با صدور فراخوانی خواستار اعتصاب سراسری و برگزاری اعتراضات گسترده در سراسر سرزمینهای اشغالی شدند. در این فراخوان از همه فلسطینیان ساکن کرانه باختری، غزه و حتی داخل اراضی اشغالی خواسته شده تا در این اعتصاب سراسری شرکت کنند.
دستگیری دوباره زبیدی برای رژیم صهیونیستی اهمیتی ویژه داشت. زبیدی که مرد شماره دو انتفاضه فلسطین در آغاز دهه 2000 بود و تا سال 2019 که دستگیر شد، حملات زیادی را علیه رژیم صهیونیستی انجام داده بود. پلیس رژیم صهیونیستی مدعی شده است، ساکنان محلی هر دو شهر، مکان اسرای فراری را لو دادهاند.
رژیم صهیونیستی اعلام کرده، تمام توان خود را صرف دستگیری دو اسیر فراری دیگر خواهد کرد. با این حال حتی اگر آنان نیز دستگیر شوند، ضربهای که این 6 اسیر به پیکر امنیتی رژیم صهیونیستی وارد کردند، زخمی نیست که این رژیم بتواند بسادگی آن را فراموش کند. صبح دیروز در پی دستگیری این اسرا، فلسطینیان ساکن، جنین غزه، رام الله، بیت لحم ودیگر مناطق فلسطینی به خیابانها رفته و در حمایت از این اسرا شعارداده و خواهان آزادی آنان شدند.
این اعتراضها به درگیری با نظامیان رژیم صهیونیستی منجر شد که به گزارش ایرنا در شدیدترین این درگیریها که در نابلس رخ داد 174 فلسطینی به ضرب گلوله و گاز اشک آور زخمی شده و آسیب دیدند. به جز تظاهرات عصر جمعه، پیش از دستگیری 4 اسیر فلسطینی توسط پلیس رژیم صهیونیستی، فلسطینیان ساکن قدس و کرانه غربی در حمایت از اسرای فراری و همه اسرای در بند رژیم صهیونیستی، اقدام به برپایی تظاهراتی صلحآمیز کردند. به گزارش «الجزیره»، شرکت کنندگان در این تظاهرات به خبرنگار این شبکه خبری گفتهاند که «اسرای فلسطینی، میهنپرستانی هستند که برای کشور خود و آزادی مبارزه کردهاند. آنان جنایتکار نیستند اما با آنها مانند جنایتکار رفتار میشود. فلسطینیها اگر سلاح به دست گیرند، تروریست خطاب میشوند اما وقتی سلاح زمین میگذارند و مقاومت پیشه میکنند، اسرائیل آنها را میکشد و اسیر میکند. ما حتی حق اعتراض مسالمتآمیز هم نداریم. پس چه باید بکنیم؟» عصر جمعه، ساعتی پس از این اعتراضها جنبش جهاد اسلامی فلسطین در نوار غزه نیز که 5 اسیر از اسرایی که هفته پیش از زندان جلبوع گریختند، از اعضای آن بودند، در حمایت از اسرای فلسطینی اقدام به پرتاب موشکهایی به سمت اراضی اشغالی فلسطین کرد. شهرک صهیونیستی اشکول، یکی از مکانهایی بود که هدف 10 موشک پرتاب شده توسط جنبش جهاد اسلامی قرار گرفت. به گزارش «دیلی تلگراف»، پس از این حملات ارتش رژیم صهیونیستی نیز شبانه اقدام به بمباران مواضع حماس در غزه کرد.
به گزارش «ایرنا»، حماس نیز صبح دیروز به این حملات واکنش نشان داد. «حازم قاسم» سخنگوی حماس گفت: «این حمله ادامه تجاوزات رژیم صهیونیستی علیه ملت فلسطین است.» وی همچنین با اشاره به شهادت «حازم الجولانی» پزشک جوان فلسطینی که به بهانه تلاش برای حمله با سلاح سرد، به ضرب گلوله نیروهای رژیم اشغالگر در بخش قدیمی قدس اشغالی زخمی و سپس بهدلیل شدت جراحت وارده به شهادت رسید، گفت: «این تعرض رژیم اسرائیل در واقع بخشی از تعرضات صهیونیستها علیه فلسطینیان کرانه باختری و داخل اراضی اشغالی است.»
در همین حال صبح دیروز نیز جوانان فلسطینی یک فروند پهپاد ارتش رژیم صهیونیستی را که در جست و جوی دو اسیر فراری دیگر، بر فراز غرب رامالله به پرواز در آمده بود، هدف قرار داده و سرنگون کردند. همزمان گروههای فلسطینی هم با صدور فراخوانی خواستار اعتصاب سراسری و برگزاری اعتراضات گسترده در سراسر سرزمینهای اشغالی شدند. در این فراخوان از همه فلسطینیان ساکن کرانه باختری، غزه و حتی داخل اراضی اشغالی خواسته شده تا در این اعتصاب سراسری شرکت کنند.
با دورکاری و رشد کاربران اپ های شبکه های اجتماعی
تماس تصویری در دوران «کرونا» جراحیهای زیبایی را افزایش داد
میثم لطفی
خبرنگار
تأثیرات ناشی از خیره شدن به چهره خود حین تماسهای ویدیویی در اپلیکیشنهای موبایلی مخصوص کنفرانسهای کاری که بعد از همهگیری ویروس کرونا بسیار محبوب شدند باعث شده تا تصور ما نسبت به تصویر صورت خودمان خراب شود و احساس رضایتمندی کمتری نسبت به خودمان داشته باشیم. این خبر نتیجه حاصل از یک مطالعه روانشناسی گسترده است که نشان میدهد ابزارهای موبایلی مخصوص دورکاری و تماسهای تصویری که در جریان قرنطینه خانگی طی دو سال گذشته بسیار فراگیر شدند، برای نخستین بار این فرصت را فراهم کردند که انسان ساعتها تصویر ویدیویی صورت خود را مشاهده کند و در نهایت تصور او نسبت به خودش عوض شود. «شادی کوروش» از استادان دانشگاه پزشکی هاروارد این هفته برای نخستین بار اختلال مذکور را معرفی کرد و توضیح داد این پدیده که با نام «بدشکلی زوم» شناخته میشود، در جریان همهگیری ویروس کرونا و افزایش برقراری تماسهای تصویری در فضای مجازی ایجاد شده و در کل باعث شده است میزان رضایتمندی مردم از خودشان کاهش یابد.
رضایتمندی شخصی مجازی
اوایل سال 2020 میلادی که کرونا تقریباً همه کشورهای جهان را درگیر کرده بود بسیاری از شرکتهای بزرگ از کارمندان خود درخواست کردند با دورکاری و انجام وظایف شغلی از داخل منزل، جلو شیوع هرچه بیشتر این ویروس را بگیرند. این اتفاق باعث شد محبوبیت اپلیکیشنهای مخصوص برقراری تماسهای تصویری و کنفرانسهای ویدیویی افزایش یابد و در همین راستا اپلیکیشن زوم که دسامبر 2019 تنها 10 میلیون کاربر ماهانه داشت، ماه گذشته اعلام کرد که میانگین تعداد کاربران فعال آن از 500 میلیون نفر هم فراتر رفته است و این افراد طی یک سال گذشته از طریق این اپلیکیشن 3.3 تریلیون دقیقه تماس برقرار کردهاند. اپلیکیشن تیمز مایکروسافت که کارایی مشابه دارد نیز هر ماه بیش از 150 میلیون کاربر را تحت پوشش قرار میدهد و تعداد مشترکان آن طی یک سال گذشته رشد 900 درصدی را تجربه کرده است. این اعداد و ارقام نشان میدهد که کاربران جهانی در دوران پساکرونا هم همچنان دورکاری در دنیای مجازی را ترجیح میدهند و اپلیکیشنهای ویدیویی را اولویت اصلی خود برای برقراری ارتباط با دیگران میدانند. اما دکتر کوروش از این اتفاق رضایت چندانی ندارد. او این هفته طی مصاحبهای گفت: «از ابتدا این نگرانی وجود داشت که زمان صرف شده در دوربینها تأثیرات منفی بر ادراک آنها از ظاهرشان برجا بگذارد.»
او کنفرانسهای مجازی از طریق دوربین تلفن همراه را به قرار گرفتن طولانی مدت در مقابل آیینه تشبیه میکند و بر این باور است که در این فضای مجازی کاربران به بازتاب واقعی خود نگاه نمیکنند و در اصل متوجه نمیشوند که این یک آیینه مخدوش شده است. او میگوید، عواملی مانند زاویه دوربین و میزان نزدیکی کاربر به لنز باعث میشود افراد در تصاویر مجازی با ظاهر واقعی خود مواجه نشوند. کوروش در آغاز همهگیری ویروس کرونا در انواع مشاورههایی که ارائه میکرد با نوعی الگوی عجیب مواجه شد که بین مردم رواج پیدا کرده بود. او در این خصوص گفت: «در شرایطی که مردم تشویق میشدند برای جلوگیری از شیوع هرچه بیشتر ویروس کرونا اپلیکیشنهای مجازی و ابزارهای موبایلی را مورد استفاده قرار دهند، میزان تمایل آنها برای انجام جراحیهای زیبایی هم افزایش یافت.»
دانشگاه هاروارد در یک بررسی مجزا نشان داده بود که در جریان همهگیری ویروس کرونا میزان درخواست مردم برای انجام جراحیهای زیبایی به شکل غیرمعمول بیشتر شده است. او خاطرنشان کرد که درخواستهای خاص برای انجام عمل زیبایی بینی یا صاف کردن چروکهای پیشانی از شایعترین مواردی بود که همزمان با شیوع گسترده ویروس کرونا و افزایش وابستگی به اپلیکیشنهای مجازی بیشتر شد. کوروش در ادامه توضیح داد: «مردم از افتادگی پوست در قسمت تحتانی صورت و گردن شکایت داشتند. ما میپرسیدیم آیا این بهدلیل نگاه کردن طولانی بهصورت خود هنگام برقراری تماسهای تصویری است که از زاویههای مختلف، چهره خود را مشاهده میکنند و البته در بسیاری از موارد مراجعه کنندگان توضیح دادند که علت اصلی تمایل آنها به انجام عمل زیبایی همین بوده است.» لازم به ذکر است که در ماه مارس سالجاری میلادی جراحان پلاستیک انگلیسی اعلام کردند میزان مراجعه به آنها برای انجام عملهای زیبایی رشد 70 درصدی داشته است.کوروش و گروه او به طور عمیقتر به بررسی این موضوع پرداختهاند تا دریابند که چطور دوربینهای مخصوص گوشیهای هوشمند و رایانههای لوحی میتوانند تصاویر مربوط به صورت کاربران را مخدوش کنند تا در نهایت میزان رضایتمندی آنها از چهره واقعیشان کاهش یابد. او در ادامه اظهار داشت: «زمانی که از فاصله نزدیک عکس میگیرید، بیشتر در معرض تحریف تصویر هستید. ما با آزمایش روی یک دوربین جلو گوشی هوشمند متوجه شدیم که هر چه بیشتر به لنز دوربین نزدیک باشیم، اعوجاج تصویر بیشتر خواهد بود و این اتفاق در حالی صورت میگیرد که تمایل کاربران امروزی به گرفتن عکس سلفی یا نشستن در فاصله کم از دوربین لپ تاپ بیشتر شده است.»
عوارض دورکاری
هم اکنون که شرایط ناشی از انتشار ویروس عالم گیر کرونا بهتر شده است بسیاری از گروههای تحقیقاتی، وضعیت مردم در این بازه زمانی حدود دو سال را مورد بررسی قرار دادهاند. تعداد زیادی از کارشناسان به این نتیجه رسیدند که تماسهای ویدیویی روزانه باعث شده است استرس و خستگی مفرط در افرادی که دورکاری میکنند بیشتر شود و ماهها پس از انجام جلسات، سخنرانیها، همایشها و گردهماییهای مجازی بهدلیل رعایت فاصله اجتماعی هم اکنون با گروههای وسیع کارمندانی مواجه هستیم که اصطلاحا با پدیده موسوم به «خستگی تماس ویدیویی» مواجه شدهاند و در اثر تعاملات مکرر و طولانی با همکاران یا همکلاسیان مجازی، در نوعی انزوا یا خستگی مفرط روانی به سر میبرند.
دکتر «ایرنه مانزلا» از دانشگاه پلایموث انگلیس اعلام کرد که بررسیهای اولیه این نوع عارضه روانی روی افرادی را که در طول روز بیش از 5 ساعت با اپلیکیشنهای ویدیویی در ارتباط بودند، تأیید میکند و نشان میدهد که ارتباط به شکل ویدیویی بیشتر از ارتباطات متنی یا صوتی مبتنی بر دنیای مجازی روی مغز انسان تأثیر میگذارد. «لیبی ساندر» از محققان دانشگاه کوئینزلند استرالیا نیز در این خصوص توضیح داد که هیچ کس دوست ندارد برای مدت طولانی به چهره خود نگاه کند و این اتفاق که در جریان برقراری کنفرانسهای ویدیویی برای گروه وسیعی از افراد رخ داده است، آنها را با نوعی اختلال مواجه کرده است.
کارشناسان بر این باورند که سرخوردگی فزاینده ناشی از کنفرانسهای ویدیویی طولانی و هر روزه ممکن است چالشهای گستردهتری را در شرایط قرنطینه برای افراد ایجاد کند. در این راستا، یک نظرسنجی که به تازگی توسط مؤسسه گالوپ انجام شده است نشان میدهد از مجموع افرادی که طی یک سال گذشته دورکاری میکردند 60 درصد آنها احساس نگرانی میکنند و 45 درصد آنها توضیح دادند که بحران کرونا و خانه نشینی طولانی به سلامت روانی آنها و اعضای خانواده آسیب رسانده است. در مجموع از آنجایی که ویروس کرونا هنوز ریشهکن نشده است و بسیاری از کشورها بهصورت گسترده با آن درگیر هستند، شرایط دورکاری همچنان ادامه دارد و محققان بهدنبال روشهای مختلف هستند تا از این طریق بتوانند عوارض ناشی از دورکاری و استفاده مکرر از اپلیکیشنهای ویدیویی را کمتر کنند.
خبرنگار
تأثیرات ناشی از خیره شدن به چهره خود حین تماسهای ویدیویی در اپلیکیشنهای موبایلی مخصوص کنفرانسهای کاری که بعد از همهگیری ویروس کرونا بسیار محبوب شدند باعث شده تا تصور ما نسبت به تصویر صورت خودمان خراب شود و احساس رضایتمندی کمتری نسبت به خودمان داشته باشیم. این خبر نتیجه حاصل از یک مطالعه روانشناسی گسترده است که نشان میدهد ابزارهای موبایلی مخصوص دورکاری و تماسهای تصویری که در جریان قرنطینه خانگی طی دو سال گذشته بسیار فراگیر شدند، برای نخستین بار این فرصت را فراهم کردند که انسان ساعتها تصویر ویدیویی صورت خود را مشاهده کند و در نهایت تصور او نسبت به خودش عوض شود. «شادی کوروش» از استادان دانشگاه پزشکی هاروارد این هفته برای نخستین بار اختلال مذکور را معرفی کرد و توضیح داد این پدیده که با نام «بدشکلی زوم» شناخته میشود، در جریان همهگیری ویروس کرونا و افزایش برقراری تماسهای تصویری در فضای مجازی ایجاد شده و در کل باعث شده است میزان رضایتمندی مردم از خودشان کاهش یابد.
رضایتمندی شخصی مجازی
اوایل سال 2020 میلادی که کرونا تقریباً همه کشورهای جهان را درگیر کرده بود بسیاری از شرکتهای بزرگ از کارمندان خود درخواست کردند با دورکاری و انجام وظایف شغلی از داخل منزل، جلو شیوع هرچه بیشتر این ویروس را بگیرند. این اتفاق باعث شد محبوبیت اپلیکیشنهای مخصوص برقراری تماسهای تصویری و کنفرانسهای ویدیویی افزایش یابد و در همین راستا اپلیکیشن زوم که دسامبر 2019 تنها 10 میلیون کاربر ماهانه داشت، ماه گذشته اعلام کرد که میانگین تعداد کاربران فعال آن از 500 میلیون نفر هم فراتر رفته است و این افراد طی یک سال گذشته از طریق این اپلیکیشن 3.3 تریلیون دقیقه تماس برقرار کردهاند. اپلیکیشن تیمز مایکروسافت که کارایی مشابه دارد نیز هر ماه بیش از 150 میلیون کاربر را تحت پوشش قرار میدهد و تعداد مشترکان آن طی یک سال گذشته رشد 900 درصدی را تجربه کرده است. این اعداد و ارقام نشان میدهد که کاربران جهانی در دوران پساکرونا هم همچنان دورکاری در دنیای مجازی را ترجیح میدهند و اپلیکیشنهای ویدیویی را اولویت اصلی خود برای برقراری ارتباط با دیگران میدانند. اما دکتر کوروش از این اتفاق رضایت چندانی ندارد. او این هفته طی مصاحبهای گفت: «از ابتدا این نگرانی وجود داشت که زمان صرف شده در دوربینها تأثیرات منفی بر ادراک آنها از ظاهرشان برجا بگذارد.»
او کنفرانسهای مجازی از طریق دوربین تلفن همراه را به قرار گرفتن طولانی مدت در مقابل آیینه تشبیه میکند و بر این باور است که در این فضای مجازی کاربران به بازتاب واقعی خود نگاه نمیکنند و در اصل متوجه نمیشوند که این یک آیینه مخدوش شده است. او میگوید، عواملی مانند زاویه دوربین و میزان نزدیکی کاربر به لنز باعث میشود افراد در تصاویر مجازی با ظاهر واقعی خود مواجه نشوند. کوروش در آغاز همهگیری ویروس کرونا در انواع مشاورههایی که ارائه میکرد با نوعی الگوی عجیب مواجه شد که بین مردم رواج پیدا کرده بود. او در این خصوص گفت: «در شرایطی که مردم تشویق میشدند برای جلوگیری از شیوع هرچه بیشتر ویروس کرونا اپلیکیشنهای مجازی و ابزارهای موبایلی را مورد استفاده قرار دهند، میزان تمایل آنها برای انجام جراحیهای زیبایی هم افزایش یافت.»
دانشگاه هاروارد در یک بررسی مجزا نشان داده بود که در جریان همهگیری ویروس کرونا میزان درخواست مردم برای انجام جراحیهای زیبایی به شکل غیرمعمول بیشتر شده است. او خاطرنشان کرد که درخواستهای خاص برای انجام عمل زیبایی بینی یا صاف کردن چروکهای پیشانی از شایعترین مواردی بود که همزمان با شیوع گسترده ویروس کرونا و افزایش وابستگی به اپلیکیشنهای مجازی بیشتر شد. کوروش در ادامه توضیح داد: «مردم از افتادگی پوست در قسمت تحتانی صورت و گردن شکایت داشتند. ما میپرسیدیم آیا این بهدلیل نگاه کردن طولانی بهصورت خود هنگام برقراری تماسهای تصویری است که از زاویههای مختلف، چهره خود را مشاهده میکنند و البته در بسیاری از موارد مراجعه کنندگان توضیح دادند که علت اصلی تمایل آنها به انجام عمل زیبایی همین بوده است.» لازم به ذکر است که در ماه مارس سالجاری میلادی جراحان پلاستیک انگلیسی اعلام کردند میزان مراجعه به آنها برای انجام عملهای زیبایی رشد 70 درصدی داشته است.کوروش و گروه او به طور عمیقتر به بررسی این موضوع پرداختهاند تا دریابند که چطور دوربینهای مخصوص گوشیهای هوشمند و رایانههای لوحی میتوانند تصاویر مربوط به صورت کاربران را مخدوش کنند تا در نهایت میزان رضایتمندی آنها از چهره واقعیشان کاهش یابد. او در ادامه اظهار داشت: «زمانی که از فاصله نزدیک عکس میگیرید، بیشتر در معرض تحریف تصویر هستید. ما با آزمایش روی یک دوربین جلو گوشی هوشمند متوجه شدیم که هر چه بیشتر به لنز دوربین نزدیک باشیم، اعوجاج تصویر بیشتر خواهد بود و این اتفاق در حالی صورت میگیرد که تمایل کاربران امروزی به گرفتن عکس سلفی یا نشستن در فاصله کم از دوربین لپ تاپ بیشتر شده است.»
عوارض دورکاری
هم اکنون که شرایط ناشی از انتشار ویروس عالم گیر کرونا بهتر شده است بسیاری از گروههای تحقیقاتی، وضعیت مردم در این بازه زمانی حدود دو سال را مورد بررسی قرار دادهاند. تعداد زیادی از کارشناسان به این نتیجه رسیدند که تماسهای ویدیویی روزانه باعث شده است استرس و خستگی مفرط در افرادی که دورکاری میکنند بیشتر شود و ماهها پس از انجام جلسات، سخنرانیها، همایشها و گردهماییهای مجازی بهدلیل رعایت فاصله اجتماعی هم اکنون با گروههای وسیع کارمندانی مواجه هستیم که اصطلاحا با پدیده موسوم به «خستگی تماس ویدیویی» مواجه شدهاند و در اثر تعاملات مکرر و طولانی با همکاران یا همکلاسیان مجازی، در نوعی انزوا یا خستگی مفرط روانی به سر میبرند.
دکتر «ایرنه مانزلا» از دانشگاه پلایموث انگلیس اعلام کرد که بررسیهای اولیه این نوع عارضه روانی روی افرادی را که در طول روز بیش از 5 ساعت با اپلیکیشنهای ویدیویی در ارتباط بودند، تأیید میکند و نشان میدهد که ارتباط به شکل ویدیویی بیشتر از ارتباطات متنی یا صوتی مبتنی بر دنیای مجازی روی مغز انسان تأثیر میگذارد. «لیبی ساندر» از محققان دانشگاه کوئینزلند استرالیا نیز در این خصوص توضیح داد که هیچ کس دوست ندارد برای مدت طولانی به چهره خود نگاه کند و این اتفاق که در جریان برقراری کنفرانسهای ویدیویی برای گروه وسیعی از افراد رخ داده است، آنها را با نوعی اختلال مواجه کرده است.
کارشناسان بر این باورند که سرخوردگی فزاینده ناشی از کنفرانسهای ویدیویی طولانی و هر روزه ممکن است چالشهای گستردهتری را در شرایط قرنطینه برای افراد ایجاد کند. در این راستا، یک نظرسنجی که به تازگی توسط مؤسسه گالوپ انجام شده است نشان میدهد از مجموع افرادی که طی یک سال گذشته دورکاری میکردند 60 درصد آنها احساس نگرانی میکنند و 45 درصد آنها توضیح دادند که بحران کرونا و خانه نشینی طولانی به سلامت روانی آنها و اعضای خانواده آسیب رسانده است. در مجموع از آنجایی که ویروس کرونا هنوز ریشهکن نشده است و بسیاری از کشورها بهصورت گسترده با آن درگیر هستند، شرایط دورکاری همچنان ادامه دارد و محققان بهدنبال روشهای مختلف هستند تا از این طریق بتوانند عوارض ناشی از دورکاری و استفاده مکرر از اپلیکیشنهای ویدیویی را کمتر کنند.
با واکسیناسیون ۹۶ درصدی معلمان
قزوین به استقبال سال تحصیلی فارغ از کرونا میرود
قزوین - کوروس سلیمانی: در ماههای گذشته شاهد شدت گرفتن بیماری کرونا در کشور بودیم و بیشتر شهرها در حالت قرمز بودند، استان قزوین هم از این جمله بود اما با مدیریت مسئولان و همکاری مردم خوشبختانه همهگیری آن با یک شیب ملایم سیر نزولی به خود گرفته است. از سوی دیگر در آستانه آغاز سال تحصیلی جدید، استان قزوین با پیشتازی در واکسیناسیون معلمان، خود را برای سال تحصیلی جدید به دور از پیامدها و عوارض تلخ کرونا آماده میکند.
قزوین رکورددار واکسیناسیون فرهنگیان
حسنعلی اصغری، مدیر کل آموزش و پرورش استان قزوین درباره واکسیناسیون فرهنگیان این استان به خبرنگار «ایران» گفت: ما در این زمینه با آمار قابل توجهی از سایر استانها جلوتر هستیم؛ مطابق آمار ۱۸ هزار و ۲۷۱ نفر کادر فرهنگی استان قزوین را تشکیل میدهند که از این تعداد ۱۷ هزار و ۴۱۱ نفر واکسینه شدهاند و این با همکاری دانشگاه علوم پزشکی اتفاق افتاد و اگر بخواهیم میانگین این عدد را به دست بیاوریم حدود ۹۶ درصد فرهنگیان استان واکسینه شدهاند و این در حالی است که هم اکنون در کشور این رقم به ۵۴ درصد رسیده و استان قزوین با اختلاف قابل توجهی پیشتاز است و حتی استان دوم ۲۰ درصد آمار پایینتری نسبت به ما دارد.
وی درباره زمان بازگشایی مدارس اظهار داشت: یکی از موضوعات مطرح شده بازگشایی مدارس است که هفته گذشته (سهشنبه) در جلسه شورای تأمین استان مطرح شد. ما معتقدیم در این زمینه نباید یک تصمیم واحد اتخاذ و به کل کشور و حتی کل استان تعمیم داده شود. باید اقتضایی و به تبع شرایط هر منطقه تصمیم خاص خودش گرفته شود. بنابراین اگر بحثی بهنام مدیریت اقتضایی و حرکت به سمت نظام آموزشی غیرمتمرکز و مدرسه محوری وجود دارد، هم اکنون این امکان را در فضای مدرسه و مناطق مختلف جغرافیایی پیاده کنیم. در استان قزوین ۱۰۲ روستا پوشش اینترنت ندارند پس امکان اینکه در این مناطق آموزش مجازی ارائه دهیم وجود ندارد بنابراین باید بهدنبال راهی برای آموزش حضوری باشیم.
اصغری در ادامه افزود: بهعنوان مثال ۵۴۸ مدرسه داریم که زیر ۵۰ نفر دانشآموز دارند یا ۱۳ مدرسه داریم که با یک دانشآموز و یک معلم تشکیل میشود اگر همه اینها را کنار هم بگذاریم متوجه میشویم که به اقتضای هر منطقه باید متفاوت تصمیم بگیریم و عمل کنیم. لذا تأکید من این بود و بنا داریم در شورای آموزش و پرورش این موضوع را مصوب کنیم. البته برای برقراری کلاسهای حضوری اولویت در روستاهایی است که پوشش اینترنت ندارند. پس از آن بتدریج مدارسی که تا ۵۰ دانشآموز دارند به این شرط که هیچ کلاسی بالای ۱۰ نفر نباشد بازگشایی شوند و در شهرهای پرجمعیت هم ترجیح بر این است که کلاسها حداکثر در حوزه رفع اشکال برگزار شود و اصل تدریس در فضای مجازی و از طریق شبکه شاد پیش برود. لذا رویکرد بازگشایی مدارس یک رویکرد ترکیبی است تا تأثیر منفی بر سلامت دانشآموزان و کادر فرهنگی نداشته باشد.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا برنامهای برای واکسیناسیون دانشآموزان هم وجود دارد، گفت: تاکنون واکسنهایی که تولید شدهاند و در کشور ما وجود دارد کارایی آن برای افراد زیر ۱۸ سال تأیید نشده است، بنابراین در حال حاضر این فضا فراهم نیست.
مدیر کل آموزش و پرورش استان قزوین در پایان گفت: برای ما اولویت سلامت دانشآموزان و کادر فرهنگی است و در این مسیر جامعه باید به این نتیجه برسد که بسته بودن مدارس میتواند آثار منفی فراوانی بر جسم و روان دانشآموزان داشته باشد. لذا در همه دنیا هم این ریسک پذیرفته شده که در عین حال که در هر حال تبعاتی دارد اما تبعات منفی بسته بودن مدارس تا حدی بالاست که می توانیم این ریسک را بپذیریم. البته در نظر داریم با رعایت پروتکلهای بهداشتی بتوانیم بتدریج مدارس را باز کنیم و این امر نیاز به اقناع و همکاری مردم دارد و اطمینانشان افزایش پیدا کند. یکی از بحثهای جدی در این زمینه استفاده از ظرفیت انجمن اولیا و مربیان و همچنین ارکان مدارس مانند شورای معلمان است تا بتوانند تصمیم بگیرند و به سمت یک نظام آموزشی غیرمتمرکز که در آن بحث مدیریت مدرسه محور است جایگاه خود را پیدا کند حرکت کنیم و ما هم از آنها حمایت میکنیم تا هم رضایت اولیا و معلمان و در عین حال اهداف نظام تعلیم و تربیت هم محقق شود. در این میان اگر بهدنبال تربیت تمام ساحتی هستیم باید بپذیریم که در فضای مجازی این اتفاق نخواهد افتاد و در ۱۹ ماه گذشته با توجه به پاندمی کرونا کیفیت آموزش تحت تأثیر قرار گرفته و نگران افت تحصیلی دانشآموزان هستیم. امیدواریم با نگاه جامعه و افزایش تعداد افراد واکسینه شده ضریب امنیت را بالا ببریم و مدارس به طور کامل بازگشایی شود و همه کمبودها و نواقص سالهای گذشته را جبران کنیم. نکته آخر اینکه اولویت ما در بازگشایی مدارس کلاسهای پایه اول و دوم ابتدایی است چون برای این گروه امکان کمتری وجود دارد که از فضای مجازی استفاده کنند و نیاز دارند که تعامل بیشتری با معلم داشته باشند.
سیر نزولی بستریهای کرونایی در قزوین
از سوی دیگر قدرتالله مهدیخانی، مدیر کل مدیریت بحران استان قزوین درباره شرایط همهگیری کرونا در این استان به خبرنگار «ایران» گفت: خوشبختانه بیماری کرونا سیر نزولی پیدا کرده، البته این به معنای این نیست که اوضاع خوب شده است. امیدواریم با همکاری همه مردم و رعایت پروتکلهای بهداشتی روند نزولی سریعتر شود و بتوانیم با کمترین آسیب این بحران را پشت سر بگذاریم. هم اکنون ورودیهای بیمارستانها به نسبت هفته گذشته کمتر شده است، هفته گذشته بالای ۹۰۰ نفر بستری داشتیم که این آمار به ۷۶۱ نفر کاهش پیدا کرده است. پذیرشها هم بالای ۲۰۰ نفر در روز بود که به ۱۹۰ رسیده است. البته آمار فوتیها همچنان بالاست به طوری که دوشنبه گذشته ۱۳ نفر فوتی داشتیم. در بحث تستهای مثبت هم ۴ رقمی شده بودیم که در آخرین آمار به ۵۹۲ نفر رسیده است.
وی با بیان اینکه واکسن طبق برنامه در اختیارمان قرار میگیرد، اظهار داشت: در حوزه واکسن اقدامات خوبی را شاهد هستیم و کمبود نداریم. حتی بهدلیل داشتن واکسن زیاد بهدنبال افزایش مراکز تزریق هم در شهر قزوین و هم سایر شهرستانها بودیم. در مراکزی که داشتیم کانترهای تزریق را هم افزایش دادیم تا روند واکسیناسیون سرعت بیشتری بگیرد. گرچه هم اکنون هم جزو استانهای پیشتاز در این زمینه هستیم.
مهدیخانی درباره انتقادهایی که نسبت به تجمع در مراکز واکسیناسیون وجود دارد، گفت: این تجمعات بیشتر بهدلیل همراهانی است که افراد با خود میآورند. البته یک بخشی از سالمندان وجود دارند که نیاز به همراه دارند اما اکثر قریب به اتفاق مراجعهکنندگان نیاز به همراه ندارند و تصمیم بر این شد که جلو همراهان گرفته شود و خوشبختانه با مدیریت نیروی انتظامی این مشکل تا حد زیادی کاهش یافته است.
مدیرکل مدیریت بحران استان قزوین، کمبود کپسولهای اکسیژن در این استان را نیز شایعه دانست و افزود: از ابتدای شیوع بیماری کرونا تا این لحظه هیچ کمبودی در این زمینه وجود نداشته و حتی به بیمارانی که در منزل بستری هستند اکسیژن داده میشود و بهدلیل اینکه شرکتهای زیادی در بحث تولید اکسیژن در سطح استان وجود دارد هیچ کمبودی نداشتهایم و حتی صادر کننده به استانهای دیگر هم بودهایم.
وی با اشاره به برخورد با کارمندانی که از تزریق واکسن امتناع میکنند، گفت: خوشبختانه اعتماد مردم در قزوین نسبت به واکسن وجود دارد و استقبال شده است. همه کارمندان واجد شرایط باید واکسن بزنند و چنانچه کسانی واکسن نزنند تخلف محسوب میشود و به آن رسیدگی میشود.
مهدیخانی با بیان اینکه در جلسات ستاد مبارزه با کرونا در استان، هدفگذاری کردهایم تا پایان آبان ماه همه افراد بالای ۱۸ سال را واکسینه کنیم، ادامه داد: جامعه هدف استان چیزی در حدود یک میلیون نفر است و تاکنون به ۳۸۰ هزار نفر واکسن تزریق شده است و با اضافه شدن مراکز جدید روزانه به ۲۰ هزار تزریق هم خواهیم رسید و با احتساب دوز دوم قطعاً رسیدن به هدفگذاری پیشبینی شده دور از دسترس نیست.
قزوین رکورددار واکسیناسیون فرهنگیان
حسنعلی اصغری، مدیر کل آموزش و پرورش استان قزوین درباره واکسیناسیون فرهنگیان این استان به خبرنگار «ایران» گفت: ما در این زمینه با آمار قابل توجهی از سایر استانها جلوتر هستیم؛ مطابق آمار ۱۸ هزار و ۲۷۱ نفر کادر فرهنگی استان قزوین را تشکیل میدهند که از این تعداد ۱۷ هزار و ۴۱۱ نفر واکسینه شدهاند و این با همکاری دانشگاه علوم پزشکی اتفاق افتاد و اگر بخواهیم میانگین این عدد را به دست بیاوریم حدود ۹۶ درصد فرهنگیان استان واکسینه شدهاند و این در حالی است که هم اکنون در کشور این رقم به ۵۴ درصد رسیده و استان قزوین با اختلاف قابل توجهی پیشتاز است و حتی استان دوم ۲۰ درصد آمار پایینتری نسبت به ما دارد.
وی درباره زمان بازگشایی مدارس اظهار داشت: یکی از موضوعات مطرح شده بازگشایی مدارس است که هفته گذشته (سهشنبه) در جلسه شورای تأمین استان مطرح شد. ما معتقدیم در این زمینه نباید یک تصمیم واحد اتخاذ و به کل کشور و حتی کل استان تعمیم داده شود. باید اقتضایی و به تبع شرایط هر منطقه تصمیم خاص خودش گرفته شود. بنابراین اگر بحثی بهنام مدیریت اقتضایی و حرکت به سمت نظام آموزشی غیرمتمرکز و مدرسه محوری وجود دارد، هم اکنون این امکان را در فضای مدرسه و مناطق مختلف جغرافیایی پیاده کنیم. در استان قزوین ۱۰۲ روستا پوشش اینترنت ندارند پس امکان اینکه در این مناطق آموزش مجازی ارائه دهیم وجود ندارد بنابراین باید بهدنبال راهی برای آموزش حضوری باشیم.
اصغری در ادامه افزود: بهعنوان مثال ۵۴۸ مدرسه داریم که زیر ۵۰ نفر دانشآموز دارند یا ۱۳ مدرسه داریم که با یک دانشآموز و یک معلم تشکیل میشود اگر همه اینها را کنار هم بگذاریم متوجه میشویم که به اقتضای هر منطقه باید متفاوت تصمیم بگیریم و عمل کنیم. لذا تأکید من این بود و بنا داریم در شورای آموزش و پرورش این موضوع را مصوب کنیم. البته برای برقراری کلاسهای حضوری اولویت در روستاهایی است که پوشش اینترنت ندارند. پس از آن بتدریج مدارسی که تا ۵۰ دانشآموز دارند به این شرط که هیچ کلاسی بالای ۱۰ نفر نباشد بازگشایی شوند و در شهرهای پرجمعیت هم ترجیح بر این است که کلاسها حداکثر در حوزه رفع اشکال برگزار شود و اصل تدریس در فضای مجازی و از طریق شبکه شاد پیش برود. لذا رویکرد بازگشایی مدارس یک رویکرد ترکیبی است تا تأثیر منفی بر سلامت دانشآموزان و کادر فرهنگی نداشته باشد.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا برنامهای برای واکسیناسیون دانشآموزان هم وجود دارد، گفت: تاکنون واکسنهایی که تولید شدهاند و در کشور ما وجود دارد کارایی آن برای افراد زیر ۱۸ سال تأیید نشده است، بنابراین در حال حاضر این فضا فراهم نیست.
مدیر کل آموزش و پرورش استان قزوین در پایان گفت: برای ما اولویت سلامت دانشآموزان و کادر فرهنگی است و در این مسیر جامعه باید به این نتیجه برسد که بسته بودن مدارس میتواند آثار منفی فراوانی بر جسم و روان دانشآموزان داشته باشد. لذا در همه دنیا هم این ریسک پذیرفته شده که در عین حال که در هر حال تبعاتی دارد اما تبعات منفی بسته بودن مدارس تا حدی بالاست که می توانیم این ریسک را بپذیریم. البته در نظر داریم با رعایت پروتکلهای بهداشتی بتوانیم بتدریج مدارس را باز کنیم و این امر نیاز به اقناع و همکاری مردم دارد و اطمینانشان افزایش پیدا کند. یکی از بحثهای جدی در این زمینه استفاده از ظرفیت انجمن اولیا و مربیان و همچنین ارکان مدارس مانند شورای معلمان است تا بتوانند تصمیم بگیرند و به سمت یک نظام آموزشی غیرمتمرکز که در آن بحث مدیریت مدرسه محور است جایگاه خود را پیدا کند حرکت کنیم و ما هم از آنها حمایت میکنیم تا هم رضایت اولیا و معلمان و در عین حال اهداف نظام تعلیم و تربیت هم محقق شود. در این میان اگر بهدنبال تربیت تمام ساحتی هستیم باید بپذیریم که در فضای مجازی این اتفاق نخواهد افتاد و در ۱۹ ماه گذشته با توجه به پاندمی کرونا کیفیت آموزش تحت تأثیر قرار گرفته و نگران افت تحصیلی دانشآموزان هستیم. امیدواریم با نگاه جامعه و افزایش تعداد افراد واکسینه شده ضریب امنیت را بالا ببریم و مدارس به طور کامل بازگشایی شود و همه کمبودها و نواقص سالهای گذشته را جبران کنیم. نکته آخر اینکه اولویت ما در بازگشایی مدارس کلاسهای پایه اول و دوم ابتدایی است چون برای این گروه امکان کمتری وجود دارد که از فضای مجازی استفاده کنند و نیاز دارند که تعامل بیشتری با معلم داشته باشند.
سیر نزولی بستریهای کرونایی در قزوین
از سوی دیگر قدرتالله مهدیخانی، مدیر کل مدیریت بحران استان قزوین درباره شرایط همهگیری کرونا در این استان به خبرنگار «ایران» گفت: خوشبختانه بیماری کرونا سیر نزولی پیدا کرده، البته این به معنای این نیست که اوضاع خوب شده است. امیدواریم با همکاری همه مردم و رعایت پروتکلهای بهداشتی روند نزولی سریعتر شود و بتوانیم با کمترین آسیب این بحران را پشت سر بگذاریم. هم اکنون ورودیهای بیمارستانها به نسبت هفته گذشته کمتر شده است، هفته گذشته بالای ۹۰۰ نفر بستری داشتیم که این آمار به ۷۶۱ نفر کاهش پیدا کرده است. پذیرشها هم بالای ۲۰۰ نفر در روز بود که به ۱۹۰ رسیده است. البته آمار فوتیها همچنان بالاست به طوری که دوشنبه گذشته ۱۳ نفر فوتی داشتیم. در بحث تستهای مثبت هم ۴ رقمی شده بودیم که در آخرین آمار به ۵۹۲ نفر رسیده است.
وی با بیان اینکه واکسن طبق برنامه در اختیارمان قرار میگیرد، اظهار داشت: در حوزه واکسن اقدامات خوبی را شاهد هستیم و کمبود نداریم. حتی بهدلیل داشتن واکسن زیاد بهدنبال افزایش مراکز تزریق هم در شهر قزوین و هم سایر شهرستانها بودیم. در مراکزی که داشتیم کانترهای تزریق را هم افزایش دادیم تا روند واکسیناسیون سرعت بیشتری بگیرد. گرچه هم اکنون هم جزو استانهای پیشتاز در این زمینه هستیم.
مهدیخانی درباره انتقادهایی که نسبت به تجمع در مراکز واکسیناسیون وجود دارد، گفت: این تجمعات بیشتر بهدلیل همراهانی است که افراد با خود میآورند. البته یک بخشی از سالمندان وجود دارند که نیاز به همراه دارند اما اکثر قریب به اتفاق مراجعهکنندگان نیاز به همراه ندارند و تصمیم بر این شد که جلو همراهان گرفته شود و خوشبختانه با مدیریت نیروی انتظامی این مشکل تا حد زیادی کاهش یافته است.
مدیرکل مدیریت بحران استان قزوین، کمبود کپسولهای اکسیژن در این استان را نیز شایعه دانست و افزود: از ابتدای شیوع بیماری کرونا تا این لحظه هیچ کمبودی در این زمینه وجود نداشته و حتی به بیمارانی که در منزل بستری هستند اکسیژن داده میشود و بهدلیل اینکه شرکتهای زیادی در بحث تولید اکسیژن در سطح استان وجود دارد هیچ کمبودی نداشتهایم و حتی صادر کننده به استانهای دیگر هم بودهایم.
وی با اشاره به برخورد با کارمندانی که از تزریق واکسن امتناع میکنند، گفت: خوشبختانه اعتماد مردم در قزوین نسبت به واکسن وجود دارد و استقبال شده است. همه کارمندان واجد شرایط باید واکسن بزنند و چنانچه کسانی واکسن نزنند تخلف محسوب میشود و به آن رسیدگی میشود.
مهدیخانی با بیان اینکه در جلسات ستاد مبارزه با کرونا در استان، هدفگذاری کردهایم تا پایان آبان ماه همه افراد بالای ۱۸ سال را واکسینه کنیم، ادامه داد: جامعه هدف استان چیزی در حدود یک میلیون نفر است و تاکنون به ۳۸۰ هزار نفر واکسن تزریق شده است و با اضافه شدن مراکز جدید روزانه به ۲۰ هزار تزریق هم خواهیم رسید و با احتساب دوز دوم قطعاً رسیدن به هدفگذاری پیشبینی شده دور از دسترس نیست.
چالش های خیران برای تهیه نوشتافزار دانش آموزان مناطق محروم
کلاس مجازی هم مداد میخواهد
مریم طالشی
گزارش نویس
تا قبل از آمدن کرونا، هرسال همین وقتها بود که شادی شروع سال تحصیلی جدید میان کودکان تقسیم میشد؛ چه آنها که از توان مالی مناسب برخوردار بودند و چه کودکان مناطق کم برخوردار. کرونا اما علاوه بر تمام مشکلاتی که پیش آورد، نیازهای دانشآموزان کم برخوردار را هم بیشتر کرد. اگر تا پیش از این میشد نیازهایشان را تنها با تهیه لوازم التحریر و تجهیز مدارس پوشش داد، با مجازی شدن آموزش، نیازهای دیگری هم به آن اضافه شد که توان و همت بیشتری را طلب میکند. این نیازهای مضاعف، خیران فعال در زمینه آموزش کودکان را هم با چالشهای بیشتری مواجه کرده است.
مونا معافی، فعال اجتماعی در این باره میگوید:«اولین مشکل ما این است که در مناطق مرزی موبایل اصلاً آنتن نمیدهد و شرایط زندگی آدمها طوری نیست که بچهها بتوانند از تبلت استفاده کنند بخصوص مناطق مرزی خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان که امکان استفاده از موبایل وجود ندارد و خیلی از بچهها به خاطر این موضوع فرصت درس خواندن را از دست میدهند. خانوادهها که توان مالی ندارند و مگر خیرین چقدر میتوانند تبلت تهیه کنند؛ پارسال جاهایی که تبلت تهیه کردیم و دادیم، موبایل آنتن داشت و توان برقراری ارتباط امکان پذیر بود اما متأسفانه در خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان این امکان خیلی ضعیف میشود. دوستانی که آنجا معلم هستند، پارسال بچهها را براساس پایههای درسیشان تفکیک کردند و در فضاهای باز به بچهها آموزش دادند. بچهها در بیابان و در فضای باز در گروههای سه، چهار نفری مینشستند و درس میخواندند. پارسال ما توانستیم کیف و نوشت افزار برای بچهها تهیه کنیم و بفرستیم. تقریباً هزار تا بچه را در مناطق محروم کرمان، همدان و حمیدیه خوزستان تحت پوشش قرار دادیم اما متأسفانه امسال هرچقدر فراخوان میدهیم برای کمک و هرچه توضیح میدهیم، مردم میگویند بچهها که امسال مدرسه نمیروند و مدارس آنلاین است، پس نوشت افزار میخواهند برای چه و من باید این را مدام تکرار کنم که آموزش آنلاین مال شهرهای بزرگ است و جاهایی که امکان استفاده از موبایل وجود دارد درثانی اگر آنلاین هم باشد، بالاخره بچه میخواهد - و باید- بنویسد. امسال با این مشکل مواجه هستیم و من این را دارم مدام تکرار میکنم که کلاس حتی اگر آنلاین هم باشد بچه نیاز دارد که بنویسد و تا ننویسد مشکلی حل نمیشود آن هم مناطقی که ما تحت پوشش گرفتهایم که بچهها نه تبلت دارند و نه گوشی هوشمند. بچه که نمیتواند کف دستش بنویسد. متأسفانه امسال مشارکت ها خیلی پایین بود هزینه لوازم التحریر هم خیلی گران است و از آن طرف مردم شرایط اقتصادی خودشان خوب نیست و توان ندارند که بتوانند سر هر موضوعی کمک کنند؛ حتی ما گفتیم نوشت افزار دسته دومی که بشود از آن استفاده کرد به ما بدهند اما مشارکتها خیلی پایین و ضعیف است و دلیلش هم این است که فکر میکنند مدارس آنلاین است و نیازی نیست در صورتی که نمیگویند در مناطق محروم که بچهها حتی تلویزیون ندارند که شبکه آموزش نگاه کنند باید چه کار کنند. یکی از بچهها میگفت به ما خودکار و قلم و کاغذ بدهید من خودم به بچههای کوچکتر درس میدهم، هم به خواهر و برادر کوچکتر از خودم و هم بچههای روستایمان.»
اعظم حاج یوسفی، مدیر مؤسسه خیریه در زمینه آموزش کودکان کار و کودکان مناطق محروم هم در این باره میگوید:«شیوع کرونا در کشور ما متأسفانه باعث کاهش عدالت آموزشی بخصوص در مناطق محروم شده است. با تعطیل شدن آموزش حضوری آموزش مجازی جایگزین شده که این آموزش مشکلات زیادی را پدید آورده و حتی گاهی باعث سردرگمی بین دانشآموزان و خانوادههای آنها شده است. خانوادهها بین آموزش مجازی و آموزش حضوری به هر حال آموزش مجازی را برای حفظ سلامت فرزندانشان انتخاب کردند اما متأسفانه این موضوع هم بهدلیل ناکافی بودن زیرساختها باعث شد که دانشآموزان مناطق محروم لطمات زیادی بخورند و حتی گاهی به ترک تحصیل دانشآموزان در مناطق محروم انجامید. مؤسسات خیریه و خیرین در این راستا با مشکلات زیادی روبهرو هستند. خانوادههای ساکن در مناطق محروم حتی در تأمین هزینههای خورد و خوراک فرزندانشان مشکل دارند حالا تصور کنید که چگونه میتوانند این امکانات و ملزومات آموزشی رایانهای را برای فرزندانشان تهیه کنند؟ اگر با هزار بدبختی و با کمک مؤسسات خیریه این ملزومات فراهم شود با سرعت نامناسب اینترنت چه کار باید بکنند؟ به هر حال آنچه واضح است این است که این شرایط باعث ناامیدی دانشآموزان و والدین آنها خواهد شد و چه بسا به افزایش نرخ ترک تحصیل در دوران کرونا منجر شود. مؤسسات خیریه هم این روزها درگیر مشکلات متعددی هستند که بیکاری ناشی از کرونا و نیاز خانوادههای تحت پوشش به مواد غذایی و لوازم بهداشتی و نیز شهریه مدارس، مشکلات مؤسسات را بیشتر کردهاند. از سوی دیگر خود خیرین هم درگیر شرایط بد اقتصادی هستند در نتیجه مؤسسات خیریه نیز خودشان در بحرانهای جدی قرار دارند. در هرصورت ما امیدواریم دولت جدید با فراهم ساختن زیرساختهای لازم در زمینه تحصیل این نوع از کودکان بتوانند به حل این مشکلات بپردازد.»
مجید احمدی نیا، آموزگار و فعال اجتماعی هم در این رابطه حرفهای جالب توجهی دارد: «اولین چالش ما گرانی لوازم التحریر است. هر روز قیمت لوازم التحریر دارد تغییر میکند. من پارسال که برای هزار کودک افغانستانی لوازمالتحریر میخواستم تهیه کنم جاهای مختلف تماس گرفتم و خوب امسال قیمتها خیلی بالا رفته و مؤسسات بزرگ و ثبت شده که فعالیت میکنند توانستهاند با جاهای بزرگ کمپین مشترک راه بیندازند و لوازم التحریر را با تخفیف از مؤسسات بزرگ بگیرند. به این شکل قسمتی از لوازم التحریر بچهها تهیه میشود اما مسأله این است که خانوادههای فقیر تعدادشان آنقدر زیاد است که با ۵۰۰ تا و هزارتا پک لوازم التحریر نمیشود کاری کرد.
از طرفی در این سالها آنقدر کمکهای شخصی گرفته شده و معلوم نشده چه شده و آنقدر شیوه جذب کمک و هزینه کردن در خیلی موارد غیر شفاف بوده و مردم پولی که دادند معلوم نشده چه شده که دیگر خیلی راحت اعتماد نمیکنند. مثلاً فراخوانی که برای سیستان و بلوچستان گذاشتم حتی یک ریال هم جمع نشد یعنی هیچکس هیچ کمکی نکرد. یک مسأله را هم که باید بگویم این است که من خودم در سیستان و بلوچستان شاهد بودم خانوادهای که وضع مالی خوبی داشت برای بچههایش لوازم التحریر نمیخرید و میگفت حالا صبر میکنیم خیرین میآورند. در نتیجه توزیع لوازم التحریر هم باید درست صورت بگیرد و بین افراد نیازمند توزیع شود. نکته دیگر این است که بیشتر خیرین بهخاطر مشکلات مالی مجبور میشوند جنسهای ارزان بخرند، دفترهای ارزان و بیکیفیت خودکارهای ارزان و خود این مصیبتی است. شما دارید کار داوطلبانه و خیرخواهانه میکنید اما نمیتوانید وسیله خوب و با کیفیت تهیه کنید، یا مثلاً در پکیجها دوتا خودکار به دانشآموز میدهند که باید کل سال همان را استفاده کند. بخشی از این توزیع لوازم التحریر هم بهصورت نمایش درآمده یعنی فقط میگویند ما داریم پکیج لوازم التحریر میدهیم. ما خودمان پارسال حساب کردیم که مثلاً یک دانشآموز در ماه چند خودکار مصرف میکند یا اینکه دانشآموز از پایه چندم به بعد پرگار و گونیا میخواهد. ما به همه اینها فکر کردیم اما متأسفانه فرهنگ کار بیبرنامه کردن بر نیروهای داوطلب و نیکوکار هم حاکم شده که خودش باعث توزیع نامناسب کمکها میشود.»
گزارش نویس
تا قبل از آمدن کرونا، هرسال همین وقتها بود که شادی شروع سال تحصیلی جدید میان کودکان تقسیم میشد؛ چه آنها که از توان مالی مناسب برخوردار بودند و چه کودکان مناطق کم برخوردار. کرونا اما علاوه بر تمام مشکلاتی که پیش آورد، نیازهای دانشآموزان کم برخوردار را هم بیشتر کرد. اگر تا پیش از این میشد نیازهایشان را تنها با تهیه لوازم التحریر و تجهیز مدارس پوشش داد، با مجازی شدن آموزش، نیازهای دیگری هم به آن اضافه شد که توان و همت بیشتری را طلب میکند. این نیازهای مضاعف، خیران فعال در زمینه آموزش کودکان را هم با چالشهای بیشتری مواجه کرده است.
مونا معافی، فعال اجتماعی در این باره میگوید:«اولین مشکل ما این است که در مناطق مرزی موبایل اصلاً آنتن نمیدهد و شرایط زندگی آدمها طوری نیست که بچهها بتوانند از تبلت استفاده کنند بخصوص مناطق مرزی خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان که امکان استفاده از موبایل وجود ندارد و خیلی از بچهها به خاطر این موضوع فرصت درس خواندن را از دست میدهند. خانوادهها که توان مالی ندارند و مگر خیرین چقدر میتوانند تبلت تهیه کنند؛ پارسال جاهایی که تبلت تهیه کردیم و دادیم، موبایل آنتن داشت و توان برقراری ارتباط امکان پذیر بود اما متأسفانه در خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان این امکان خیلی ضعیف میشود. دوستانی که آنجا معلم هستند، پارسال بچهها را براساس پایههای درسیشان تفکیک کردند و در فضاهای باز به بچهها آموزش دادند. بچهها در بیابان و در فضای باز در گروههای سه، چهار نفری مینشستند و درس میخواندند. پارسال ما توانستیم کیف و نوشت افزار برای بچهها تهیه کنیم و بفرستیم. تقریباً هزار تا بچه را در مناطق محروم کرمان، همدان و حمیدیه خوزستان تحت پوشش قرار دادیم اما متأسفانه امسال هرچقدر فراخوان میدهیم برای کمک و هرچه توضیح میدهیم، مردم میگویند بچهها که امسال مدرسه نمیروند و مدارس آنلاین است، پس نوشت افزار میخواهند برای چه و من باید این را مدام تکرار کنم که آموزش آنلاین مال شهرهای بزرگ است و جاهایی که امکان استفاده از موبایل وجود دارد درثانی اگر آنلاین هم باشد، بالاخره بچه میخواهد - و باید- بنویسد. امسال با این مشکل مواجه هستیم و من این را دارم مدام تکرار میکنم که کلاس حتی اگر آنلاین هم باشد بچه نیاز دارد که بنویسد و تا ننویسد مشکلی حل نمیشود آن هم مناطقی که ما تحت پوشش گرفتهایم که بچهها نه تبلت دارند و نه گوشی هوشمند. بچه که نمیتواند کف دستش بنویسد. متأسفانه امسال مشارکت ها خیلی پایین بود هزینه لوازم التحریر هم خیلی گران است و از آن طرف مردم شرایط اقتصادی خودشان خوب نیست و توان ندارند که بتوانند سر هر موضوعی کمک کنند؛ حتی ما گفتیم نوشت افزار دسته دومی که بشود از آن استفاده کرد به ما بدهند اما مشارکتها خیلی پایین و ضعیف است و دلیلش هم این است که فکر میکنند مدارس آنلاین است و نیازی نیست در صورتی که نمیگویند در مناطق محروم که بچهها حتی تلویزیون ندارند که شبکه آموزش نگاه کنند باید چه کار کنند. یکی از بچهها میگفت به ما خودکار و قلم و کاغذ بدهید من خودم به بچههای کوچکتر درس میدهم، هم به خواهر و برادر کوچکتر از خودم و هم بچههای روستایمان.»
اعظم حاج یوسفی، مدیر مؤسسه خیریه در زمینه آموزش کودکان کار و کودکان مناطق محروم هم در این باره میگوید:«شیوع کرونا در کشور ما متأسفانه باعث کاهش عدالت آموزشی بخصوص در مناطق محروم شده است. با تعطیل شدن آموزش حضوری آموزش مجازی جایگزین شده که این آموزش مشکلات زیادی را پدید آورده و حتی گاهی باعث سردرگمی بین دانشآموزان و خانوادههای آنها شده است. خانوادهها بین آموزش مجازی و آموزش حضوری به هر حال آموزش مجازی را برای حفظ سلامت فرزندانشان انتخاب کردند اما متأسفانه این موضوع هم بهدلیل ناکافی بودن زیرساختها باعث شد که دانشآموزان مناطق محروم لطمات زیادی بخورند و حتی گاهی به ترک تحصیل دانشآموزان در مناطق محروم انجامید. مؤسسات خیریه و خیرین در این راستا با مشکلات زیادی روبهرو هستند. خانوادههای ساکن در مناطق محروم حتی در تأمین هزینههای خورد و خوراک فرزندانشان مشکل دارند حالا تصور کنید که چگونه میتوانند این امکانات و ملزومات آموزشی رایانهای را برای فرزندانشان تهیه کنند؟ اگر با هزار بدبختی و با کمک مؤسسات خیریه این ملزومات فراهم شود با سرعت نامناسب اینترنت چه کار باید بکنند؟ به هر حال آنچه واضح است این است که این شرایط باعث ناامیدی دانشآموزان و والدین آنها خواهد شد و چه بسا به افزایش نرخ ترک تحصیل در دوران کرونا منجر شود. مؤسسات خیریه هم این روزها درگیر مشکلات متعددی هستند که بیکاری ناشی از کرونا و نیاز خانوادههای تحت پوشش به مواد غذایی و لوازم بهداشتی و نیز شهریه مدارس، مشکلات مؤسسات را بیشتر کردهاند. از سوی دیگر خود خیرین هم درگیر شرایط بد اقتصادی هستند در نتیجه مؤسسات خیریه نیز خودشان در بحرانهای جدی قرار دارند. در هرصورت ما امیدواریم دولت جدید با فراهم ساختن زیرساختهای لازم در زمینه تحصیل این نوع از کودکان بتوانند به حل این مشکلات بپردازد.»
مجید احمدی نیا، آموزگار و فعال اجتماعی هم در این رابطه حرفهای جالب توجهی دارد: «اولین چالش ما گرانی لوازم التحریر است. هر روز قیمت لوازم التحریر دارد تغییر میکند. من پارسال که برای هزار کودک افغانستانی لوازمالتحریر میخواستم تهیه کنم جاهای مختلف تماس گرفتم و خوب امسال قیمتها خیلی بالا رفته و مؤسسات بزرگ و ثبت شده که فعالیت میکنند توانستهاند با جاهای بزرگ کمپین مشترک راه بیندازند و لوازم التحریر را با تخفیف از مؤسسات بزرگ بگیرند. به این شکل قسمتی از لوازم التحریر بچهها تهیه میشود اما مسأله این است که خانوادههای فقیر تعدادشان آنقدر زیاد است که با ۵۰۰ تا و هزارتا پک لوازم التحریر نمیشود کاری کرد.
از طرفی در این سالها آنقدر کمکهای شخصی گرفته شده و معلوم نشده چه شده و آنقدر شیوه جذب کمک و هزینه کردن در خیلی موارد غیر شفاف بوده و مردم پولی که دادند معلوم نشده چه شده که دیگر خیلی راحت اعتماد نمیکنند. مثلاً فراخوانی که برای سیستان و بلوچستان گذاشتم حتی یک ریال هم جمع نشد یعنی هیچکس هیچ کمکی نکرد. یک مسأله را هم که باید بگویم این است که من خودم در سیستان و بلوچستان شاهد بودم خانوادهای که وضع مالی خوبی داشت برای بچههایش لوازم التحریر نمیخرید و میگفت حالا صبر میکنیم خیرین میآورند. در نتیجه توزیع لوازم التحریر هم باید درست صورت بگیرد و بین افراد نیازمند توزیع شود. نکته دیگر این است که بیشتر خیرین بهخاطر مشکلات مالی مجبور میشوند جنسهای ارزان بخرند، دفترهای ارزان و بیکیفیت خودکارهای ارزان و خود این مصیبتی است. شما دارید کار داوطلبانه و خیرخواهانه میکنید اما نمیتوانید وسیله خوب و با کیفیت تهیه کنید، یا مثلاً در پکیجها دوتا خودکار به دانشآموز میدهند که باید کل سال همان را استفاده کند. بخشی از این توزیع لوازم التحریر هم بهصورت نمایش درآمده یعنی فقط میگویند ما داریم پکیج لوازم التحریر میدهیم. ما خودمان پارسال حساب کردیم که مثلاً یک دانشآموز در ماه چند خودکار مصرف میکند یا اینکه دانشآموز از پایه چندم به بعد پرگار و گونیا میخواهد. ما به همه اینها فکر کردیم اما متأسفانه فرهنگ کار بیبرنامه کردن بر نیروهای داوطلب و نیکوکار هم حاکم شده که خودش باعث توزیع نامناسب کمکها میشود.»
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
بازگشت مقتدرانه و عزتآفرین از این مأموریت خطیر را تبریک میگویم
-
بهترین نسل فوتسال هستیم
-
2 میهمان خارجی در تهران
-
احکام ویژه برای استانداران
-
تلاش برای افزایش آمار روزانه واکسیناسیون به ۲ میلیون نفر
-
خانه اولیها برای مسکن ثبتنام کنند
-
سینمایی که سوگوار فرزندانش است
-
آموزش دانشجویان پس از واکسیناسیون
-
فراخوان اعتصاب در سرزمینهای اشغالی
-
تماس تصویری در دوران «کرونا» جراحیهای زیبایی را افزایش داد
-
قزوین به استقبال سال تحصیلی فارغ از کرونا میرود
-
کلاس مجازی هم مداد میخواهد
اخبارایران آنلاین