اشپیگل (آلمان)
16 سال صدراعظمی آنگلا مرکل بر آلمان به پایان رسید. دوران کاری او در عالیترین مقام اجرایی کشورش در میان بحرانهای مختلف جهانی گذشت و البته او در این بحرانها در کنار مدیریت خوب خود، گاه مرتکب اشتباههایی شد که اکنون با رفتنش حاصل همه این اقدامات درست یا اشتباه را برای جانشین خود به میراث میگذارد.
لوموند دیپلماتیک (فرانسه)
غرب 20 سال در افغانستان حضور داشت و بر مبنای تفکر خود تلاش میکرد، نوعی حکومت غربی را در این کشور پیاده کند، اما در همین مدت طالبان توانست با اقداماتی مداوم، اعتماد بسیاری از جوامع روستایی افغانستان را به خود جلب کند و همین باعث شد بتواند در مدتی بسیار کوتاه بر سراسر افغانستان سیطره یابد و غرب را شکست دهد.
اکونومیست (بریتانیا)
هرگز خطر چپ افراطی را دستکم نگیرید. در طول 250 سال گذشته لیبرالیسم کلاسیک شاید کمک بینظیری به پیشرفت جامعه انسانی کرد اما همانطور که یک قرن پیش بلشویسم و فاشیسم، لیبرالیسم اروپا را از درون منهدم کردند، امروز نیز شاهد شدیدترین درگیریهای داخلی و البته خارجی چپها بر سر مسائل مختلف اجتماعی هستیم.
چراغ سبز اروپا به طالبان در اوج مقاومت پنجشیر
زهره صفاری/ همزمان با تشدید درگیریها میان طالبان و نیروهای مقاومت ملی پنجشیر، طالبان که بعد از بیرون راندن امریکا و همپیمانانش از خاک افغانستان در تدارک استقرار امارت اسلامی در این کشور هستند با شروط اروپا برای تعامل و هشدار امریکا با شرایط جدیدی روبهرو شدند.
به گزارش فرانس24، طالبان که تنها سه هفته از پیشروی سریعشان تا پایتخت و سلطه بر افغانستان میگذرد، همچنان نتوانستهاند حکومت خود را نهایی کنند و خبرها از دره پنجشیر آخرین جبهه مقاومت افغانستان، از تقابل همهجانبهای در برابر حملات طالبان حکایت دارد.
«امرالله صالح» معاون سابق «اشرف غنی» رئیس جمهوری فراری افغانستان که پس از سلطه طالبان به نیروهای مقاومت ملی به رهبری «احمد مسعود» در پنجشیر پیوسته در حالی که اظهارات طالبانیها برای سلطه بر نیروهای مقاومت را کذب میداند، گفت: «بدون شک شرایط بسیار دشوار است و ما زیر فشار حملات طالبان قرار داریم اما این به معنای محاصره دره و نیروهای مقاومت نیست.»
در همین حال براساس اعلام شبکه خصوصی «طلوع نیوز» افغانستان، به علت قطع شدن شبکههای مخابراتی در پنجشیر امکان ارتباط با نیروهای مقاومت وجود ندارد اما در عین حال ایسنا به نقل از «یوسف احمدی»، سخنگوی طالبان از شرط این گروه برای صلح با پنجشیر پرده برداشته است: «طالبان اعلام کرده به شرط دست کشیدن مقاومت از جنگ با این منطقه و مبارزان مانند دیگر مردم افغانستان رفتار خواهد شد.» اما این شرط با پاسخ محکم مقاومت روبهرو شد و «دشتی» سخنگوی این جبهه در توئیتی نوشت: «دفاع از سنگر افغانستان شکستناپذیر است.» در همین حال برخی منابع مدعی شدند، بعد از اینکه پنجشیر مدعی اسیر کردن هزار طالب شد، امام علی رحمان، رئیس جمهوری تاجیکستان به طالبان پیام داده است: «اگر در بین این اسرا یک اسیر پاکستانی پیدا شود، تاجیکستان نیز در حمایت از پنجشیر به این منطقه نیروی رزمی آموزش دیده میفرستد.» خبری که تا عصر دیروز مورد تأیید یا تکذیب قرار نگرفت و طالبان نیز واکنشی به آن نشان ندادند.
شروط تعامل اروپا و هشدار امریکا
کمتر از یک هفته بعد از فرار امریکا از افغانستان، مقامات ایالات متحده برای یافتن راهی برای بازگرداندن اعتبار از دست رفته خود، با هشدار وضعیت قرمز تولد دوباره تروریسم در افغانستان، بازگشت خود را به میدان مبارزه به نوعی بعید ندانستند.
ژنرال «مارک میلی»، رئیس ستاد مشترک ارتش امریکا به «فاکس نیوز» گفت احتمال وقوع جنگ داخلی در افغانستان وجود دارد که این میتواند به احیای گروههای تروریستی در این کشور منجر شود: «آینده افغانستان قابل پیشبینی نیست. اما ارزیابیها نشان میدهد شرایط پیشرو بسیار غمانگیز است. طالبان معتقد است در حکومت آیندهاش از همه گروهها و طیفهای سیاسی استفاده میکند اما آیا طالبان در حالی که هنوز دولت ندارد میتواند قدرت را به تثبیت برساند. به عقیده من جنگ داخلی در افغانستان به بازسازی القاعده یا رشد داعش و حتی تولید و گسترش دیگر گروههای تروریستی در این کشور منتهی میشود و جهان در 12، 24 یا 36 ماه آینده شاهد تجدید حیات تروریسم از این منطقه خواهد بود.» به باور کارشناسان این اظهارات میلی آن هم در شرایطی که پیشتر مقامهای ارشد پنتاگون از احتمال همکاری میان ایالات متحده و طالبان برای «مبارزه با تروریسم» خبر داده بودند، احتمال زمینهسازی امریکا برای فعال شدن دوباره در منطقه را تقویت کرده است.
در همین حال اتحادیه اروپا که نگران از سرازیر شدن مهاجران افغان به قاره سبز در صورت تداوم بیثباتی در این کشور هستند، با اعلام پیش شرطهایی تعامل با طالبان را دور از ذهن نمیدانند. به نوشته «فرانس پرس»، «جوزپ بورل»، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اعلام کرد، در صورت پذیرش شروط اروپا از سوی طالبان، احتمال به رسمیت شناختن این گروه بعید نیست.» به این ترتیب اگر طالبان شروط تشکیل حکومت فراگیر، رعایت حقوق بشر بویژه حقوق زنان، تبدیل نشدن افغانستان به پناهگاه امن گروههای وحشت، ورود مجاز کمکهای بشردوستانه و اعطای مصونیت به افغانها و خارجیهایی که قصد خروج از این کشور را دارند، پذیرفته و عملی کند، چراغ سبز اروپا برای حکومت خود را خواهد گرفت.
سرکوب زنان معترض در کابل
زنان معترض افغان که به رغم شعارهای مقامات طالبانی برای رعایت حقوق زنان، خانهنشین شدهاند، در دومین تجمع اعتراضی خود در چند روز گذشته، این بار در کابل، برای مطالبه حقوق خود برای کار و حضور فعال در حکومت آینده به خیابانها آمده و با در دست داشتن پلاکاردهایی به سمت ارگ ریاست جمهوری رفتند. اما این تجمع با مداخله نیروهای امنیتی طالبان روبهرو و تظاهرکنندگان با گاز اشک آور و اسپری فلفل مجبور به ترک محل شدند.
حمله یمن به عربستان با موشکهای بالستیک
شبکههای خبری عربستان، روز گذشته اذعان داشتند یک منطقه در شرق و جنوب این کشور، هدف حمله موشکهای بالستیک یمن بودهاند.
به گزارش ایرنا، ساعتی پس از شلیک این موشکها، شبکه الاخباریه عربستان سعودی از شلیک موشک بالستیک به منطقه شرق عربستان خبر داد و برخی منابع نیز از شنیده شدن صدای انفجار در منطقه نفت خیز دمام واقع در شرق این کشور خبر دادهاند. همچنین تصاویری در شبکههای اجتماعی منتشر شده که حاکی از اصابت موشک و وقوع انفجار در شرق عربستان است.
در حالی که ائتلاف سعودی مدعی است این موشکها رهگیری شده و به هدف اصابت نکرده اند، سرتیپ «یحیی سریع»، سخنگوی نیروهای مسلح یمن، در بیانیهای با تشریح عملیات «موازنه بازدارندگی هفتم» تأکید کرد: «در هفتمین عملیات بازدارندگی، تأسیسات مهم و پایگاههای نظامی دشمن سعودی هدف قرار گرفت.» به گفته او در این عملیات تأسیسات شرکت آرامکو در رأس التنوره منطقه الدمام با هشت فروند پهپاد «صماد۳» و یک فروند موشک بالستیک «ذوالفقار» هدف قرار گرفت. همچنین به تأسیسات آرامکو در مناطق جده، جیزان و نجران، حمله شد که در این عملیات از پنج فروند موشک بالستیک «بدر» و دو پهپاد «صماد۳» استفاده شده است.
در پی این حملات، منابع خبری گزارش دادند، جنگنده بمب افکنهای ائتلاف سعودی نیز ۲۷ بار استان مأرب و صعده یمن را بمباران کردند.
بازگشایی مسیرهای انرژی بین سوریه و لبنان
گروه جهان/ شماری از مقامات عالی لبنان، بعد از یک دهه سردی در روابط در سفر به دمشق، از سوریه خواستند برای کمک به حل بحران سوخت و انرژی در این کشور، اجازه دهد برق و گاز وارداتی لبنان از طریق خاک سوریه تأمین شود. سوریه با این درخواست موافقت کرده است. به گزارش خبرگزاری «آسوشیتدپرس» در حالی که لبنان از بدترین بحران اقتصادی تاریخ خود رنج میبرد، سفر هیأت عالیرتبه این کشور به سوریه که نخستین سفر هیأتی در این سطح از لبنان به سوریه از سال 2011 محسوب میشود، برای هر دو کشور اهمیتی بسیار دارد. از همینرو نخستین اهمیت این سفر که در آن زینه عکر معاون نخستوزیر و وزیر دفاع و سرپرست وزارت خارجه لبنان، غازی وزنی وزیر دارایی، ریمون غجر وزیر انرژی و عباس ابراهیم مدیرکل امنیت عمومی لبنان حضور داشتند، شکسته شدن یخ روابط بین دو کشور است. البته پیش از این نیز برخی مقامات لبنانی به سوریه سفر کرده بودند اما هیچ یک از این سفرها رسمی نبود. بر اساس آنچه که در این سفر بر آن توافق شد، از این پس سوریه به لبنان اجازه خواهد داد از خاک این کشور برای تأمین انرژی وارداتی خود استفاده کند. به این ترتیب بنا شده است گاز مصر بعد از عبور از خط لولههای اردن با گذر از خطو لولههای سوریه به دست لبنان برسد. همچنین برق اردن نیز از طریق دکلهای برق واقع در سوریه کمبود برق در لبنان را تأمین کند.
بنا بر این گزارش «نصری خوری»، دبیرکل شورای عالی لبنان و سوریه بعد از این نشست دو ساعت و نیمه، به خبرنگاران خبر داد طرف سوری از این درخواست استقبال کرده است. دومین اهمیت سفر نیز در همین استقبال نهفته است. دمشق این درخواست و سفر این هیأت عالیرتبه را نشاندهنده تغییر رویکرد کشورهای عربی نسبت به سوریه از آغاز جنگ داخلی در این کشور میداند زیرا کشورهای عربی در طول یک دهه اخیر با اخراج سوریه از اتحادیه عرب کمترین روابط رسمی را با این کشور داشتند. بنابراین سفر هیأت لبنانی به دمشق معادل بازگشت سوریه به روزهای قبل از جنگ داخلی و مدیریت درست بحران در این کشور است. ضمن اینکه با بازگشایی این مسیرهای انرژی نه تنها برخی زیرساختهای ویران شده در جریان جنگ بازسازی خواهند شد که در واقع با عبور اولین محمولههای انرژی از خاک سوریه، این کشور وارد بازار تجارت جهانی شده و از سود اقتصادی ناشی از آن بهره خواهد برد.
همچنین این دیدار آزمونی برای میزان تغییر در سیاستهای امریکا نسبت به تحریمهای سوریه است. زیرا امریکا در طول یک دهه اخیر با تحریم سوریه، اعلام داشته بود، افراد یا شرکتهایی که وارد تجارت با سوریه شوند، از تحریم و قهر واشنگتن در امان نخواهند بود.
در جستوجوی دلایل تنزل شدید محبوبیت جو بایدن
جاملی بویی ، تحلیلگر امریکایی
مترجم: وصال روحانی
بدیهی است که محبوبیت جو بایدن در این روزهای سخت بسیار کاهش یافته باشد. محبوبیت او که در پایان صد روز نخست زمامداریاش در کاخ سفید به 54 درصد میرسید، اینک به 45 درصد تنزل یافته و به نظر میرسد که حتی این رقم نیز صوری و ساخته رسانههایی باشد که حامی رئیس جمهوری پراشتباه و لغزان امریکا هستند. چیزی که بایدن را پس از گذشت فقط هفت ماه و نیم از دوران حکومتش به پایینترین سطح محبوبیت برای یک رئیس جمهوری امریکا سوق داده، در درجه اول وقایع تکاندهنده یک ماه و نیم اخیر در افغانستان است. آنجا که امریکا روند خروج نیروهای نظامیاش را چنان سرعت بخشید که به نظر میرسید سربازانش از فرط وحشت قوه تعقل خود را هم از دست دادهاند و حتی جناحها و رسانههای غربی نیز این نحوه خروج را یکی از شرمآورترین شکستهای سیاسی و نظامی در تاریخ حیات امریکا توصیف کردند.
واقعیت امر این است که بایدن نه فقط در سیاستگذاریهای خود بلکه در توضیح و توجیه آن برای رسانهها و مردم نیز مشکل دارد و فقط تصویر یک ناکام بزرگ را از خود متصاعد میکند. خشونت سنتی جمهوریخواهان در اتخاذ تصمیمها و اجرای اهدافشان همیشه سبب شده است در زمان حملات و جهانگشاییها موفقتر و قاطعتر از دموکراتها به نظر برسند و در همین راستا است که خیلیها میگویند جورج دبلیو بوش با وجود ناکامی درازمدت طرح گسیل دهها هزار سرباز به افغانستان و عراق بسیار موفقتر از بیل کلینتون بود که طی 8 سال زمامداریاش در کاخ سفید فقط بحرانهای اخلاقی آفرید. طبق همین فرضیه، دونالد ترامپ با آرامسازی نسبی رهبر کره شمالی و با عقب راندن ماشین اقتصادی چین از باراک اوباما که حریف هیچ یک از این دو «قدرت» شرق آسیایی نشد، موفقتر ظاهر شده اما دیگر سوی قضیه این است که تاریخ در قبال «بوش پسر» و ترامپ قضاوت نهایی چندان بهتری در قیاس با بیل کلینتون و اوباما نداشته و محبوبیت اولیه دبلیو بوش و ترامپ نیز در ماههای پایانی حکومتشان بشدت رنگ باخته بود. آنچه سقوط جایگاه بایدن را در قیاس با رؤسای جمهوری فوق شدیدتر و به تبع آن بارزتر میسازد، سرعت تحقق آن و درصد بالا و فزاینده نزول او در هر نظرسنجی تازهای است که صورت میگیرد و بعید است که امروز و فردا به زیر 40 درصد هم نرسد.
«سم گولدمن» پروفسور علوم سیاسی در دانشگاه جورج واشنگتن امریکا میگوید: «اشتباه از ما است که گمان میکنیم جهان و اتفاقات آن باید به گونهای باشد که ما میخواهیم و تنها در صورتی همه چیزها خوب است که سودهای سیاسی و اقتصادی ما حاصل آید. جو بایدن براساس مصالح شخصی و آنچه سود مالی کشورش مینامد، روال خروج هر چه سریعتر ارتش امریکا از منطقه را طراحی و اجرا کرد ولی اولاً نحوه آن را به بدترین شکل ممکن ترسیم کرد و ثانیاً در نظر نگرفت که خروج نیروهای نظامی امریکا از کابل تا چه حد رقبای بزرگ سیاسی کشورش را در بازیهای قدرت و در صحنههای استراتژیک از امریکا پیش خواهد انداخت.»
جورج بوش پدر در سال 1991 پس از حمله موفقیتآمیز ارتش امریکا به کویت به قصد بیرون راندن نیروهای متجاوز عراقی از این کشور، به درصد محبوبیت چشمگیر 82 درصد نائل شد اما در ماههای آخر حکومتش چنان محبوبیتش تنزل کرد که در انتخابات 1992 با اختلاف قابل توجهی به بیل کلینتونی باخت که هیچ رویکرد نظامی مشخصی را در برنامه کاری خود به مردم ارائه نکرده بود. از جانب دیگر، در شرایط کنونی دنیا و با کاهش چشمگیر توان امریکا و سر برآوردن «قدرت»های تازه، رسیدن مجدد به چنان درصدهایی از محبوبیت- ولو گذرا- غیرممکن است. این را بایدن بهتر از هر کس میداند. مردی که پس از پیروزیاش در انتخابات پاییز سال 2020 مقابل ترامپ به محبوبیتی 72 درصدی رسید اما حالا برای داشتن نیمی از آن رقم هم مشکل دارد.
منبع: NewYorkTimes
خاطرات یک دیپلمات
روایت گمشده
فاروق الشرع / وزیر خارجه سابق سوریه
مترجم: حسین جابری انصاری
سخنرانی گزیده اسد
نشست سران عرب که یک هفته پس از یورش به کویت برگزار شد، یک نشست عادی نبود. این نشست با توجه به اشغال کویت و بهعنوان نشستی فوقالعاده برگزار شد. رهبران عرب بعد از ظهر ۱۰ اوت ۱۹۹۰، در قاهره و در وضعیتی حسدناپذیر، گردهم آمده بودند. من و شاید بسیاری دیگر همچون من شاهد این بودیم که این تنها اجلاس سرانی است که شرکتکنندگان در آن با جدیت و احساس مسئولیت در سالن نشست و در ورودی و خروجی آن، در حال بحث و گفتوگو با یکدیگرند، بیآنکه متوجه این باشند که صحبتهای واکنشی شان ممکن است به رسانههای گروهی عربی و جهانی برسد.
هیچ یک از رهبران عرب مرتبط با تهاجم عراق، در این نشست غیبت نداشتند، به استثنای صدام که طه یاسین رمضان [معاون رئیسجمهوری عراق] را به نمایندگی از خود به اجلاس فرستاده بود. طارق عزیز که او را از هنگام دیدار مخفیانه تقریباً سه سال پیش در محضر لنین در مسکو ندیده بودم، بسرعت و با دریغاگویی غیرمنتظره، به سمت من نزدیک شد و گفت ما را تنها نگذارید. شاید هم من حرفش را این گونه شنیدم، چون همهمهای در سالن اجتماعات پیچیده و تنها صدای او نبود که به گوش میرسید.
سپس سکوت برقرار شد و مبارک بهعنوان رئیس، نشست را آغاز کرد و به طه یاسین رمضان برای سخنرانی وقت داد. رمضان، در سخنرانی خود موفق نبود و نتوانست سخنانی قانع کننده ارائه کند. او از دیون عراق گفت و کویتیها را متهم کرد در پی خشنودسازی ایران هستند و از زلزله ایران برای ابراز همبستگی خود با این کشور بهره گرفتهاند. کاری که به گفته او با عراق نکردند و پیروزی اش بر ایران را از یاد بردند. رمضان، رهبران کشورهای خلیج فارس را متهم کرد که تولید نفت اضافی خود را به بازار سرازیر کردند تا قیمتها را کاهش دهند. اقدامی که به گفته او، توطئهای بزرگ در همراهی با امریکاییها برای تسلیم عراق بود.
سپس شیخ سعد الصباح نخستوزیر کویت و رئیس هیأت مذاکراتی این کشور با عراق - پیش از تهاجم - سخنرانی کرد. وی با ورود به جزئیات و اعلام اینکه کویت، عراق را در طول دوره جنگش با ایران تنها نگذاشت، گفت: یورش عراق آنها را غافلگیر کرد، زیرا خود صدام پس از پایان جنگ علیه ایران، عالیترین نشان کشورش را به او اعطاء و گفته بود، ما به کودکان خود در عراق این درس را میدهیم که کویت در هنگام تنگنا، چیزی از ما کم نگذاشته است. شیخ سعد همچنین از موضوع سهمیههای نفت و درخواست عراق برای اجاره جزایر «بوبیان» و «وربه»، سخن گفت و اینکه اگر اجاره دادن این جزایر را پذیرفته بودیم، از نظر ایران، طرف مستقیم جنگ محسوب میشدیم.
طه یاسین رمضان کوشید به سخنان نماینده کویت، پاسخ دهد اما مبارک بلافاصله به رئیسجمهوری اسد برای سخنرانی وقت داد. سخنرانی فی البداههای که هیأت کویت در اجلاس فوقالعاده سران به ریاست شیخ سعد از آن، خشنود شد. این سخنرانی با توجه به بسته بودن نشست و غیر قابل انتشار بودن مطالب مطرح شده در آن، در رسانههای سوریه منتشر نشد. اما آنچه از نشست به رسانههای گروهی منطقه و جهان درز یافت، دلنگرانیهای سوریه درباره وضعیت عربی پس از تهاجم به کویت بود که از بقیه سخنان اسد جدا شده بود و بر پذیرش کمک گرفتن از نیروهای بیگانه براساس صلاحدید هر یک از کشورها، تمرکز داشت. این همان موضوعی بود که پس از گفتوگوها و جدالهای آتشین، بهعنوان مصوبه نشست تصویب شد.
رئیسجمهوری اسد در سخنرانی خود، از اجلاس سران بغداد و پیام درونی دور کردن سوریه از مشارکت در آن، گفت و افزود بسیاری این پیام را نگرفتند. اسد همچنین روادارانه از این گفت که عراق و کویت دو کشور برادر هستند و ما به اینجا نیامدهایم که جانب یکی از آنها را بگیریم. او اضافه کرد ما جانب همدیگر را میگیریم و راه حل بحران میباید، عربی باشد. آنگاه این پرسش را مطرح کرد که چه چیز به کشورهای بیگانه بهانه داده است تا نیروهای نظامی خود را به منطقه اعزام کنند و خود پاسخ داد ما در اطمینان دادن به یکدیگر تا آن اندازه شکست خوردهایم که برای برخی این حق را ایجاد کردهایم که در جستوجوی امنیت در خارج مرزهای خود برآیند و کاری که مناسب حال خود میدانند انجام دهند.
اما این نیروهای بیگانه میباید پس از پایان بهانههای حضور خود و عقب نشینی نیروهای عراق و بازگشت حکومت قانونی کویت، از منطقه خارج شوند. اسد همچنین گفت اگر عراق در معرض توطئه قرار گیرد، این توطئه علیه همه ما میباشد چرا که هر چه بر سر عراق آید، بر سر همه ما آمده است. من خود شاهد بودم که همه هیأتهای عربی با دقت کامل به سخنان اسد گوش میدادند، اما رئیسجمهوری شاد نبود و احساس پیروزی نمیکرد.