مادربزرگ در دادگاه:
نوه ام باید اعدام شود
گروه حوادث / دختر 14 ساله که به خاطر اعتراض های مادرش به وقت گذرانی زیاد او درفضای مجازی وی را خفه کرده بود، در حالی به پرداخت دیه و حبس در کانون محکوم شده که مادربزرگش به این رأی اعتراض کرده و او را مستحق اعدام میداند.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، شهریور سال 99 دختر نوجوانی در تماس با اورژانس در حالی که گریه میکرد از بیهوش شدن مادرش خبر داد و تقاضای کمک کرد.
در ادامه امدادگران به محل اعلام شده رفتند و با جسد زنی 40 ساله مواجه شدند که ساعاتی از فوت او گذشته بود. مأموران اورژانس با مشاهده آثار کبودی روی گردن زن 40 ساله بلافاصله پلیس را در جریان قرار دادند.
پس از حضور مأموران پلیس در محل، به تحقیق از دختر نوجوان پرداختند که وی در توضیح ماجرا گفت: چند ساعت قبل در اتاقم نشسته بودم که صدای افتادن مادرم را شنیدم وقتی به آشپزخانه آمدم دیدم مادرم بیهوش روی زمین افتاده و بلافاصله با اورژانس تماس گرفتم. پس از اظهارات مرجان جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و چند روز بعد پزشکی قانونی علت مرگ را خفگی بر اثر فشار بر عناصر حیاتی گردن اعلام کرد و فرضیه جنایت قوت گرفت بنابراین پلیس دوباره مرجان را مورد بازجویی قرار داد که این بار گفت: شب حادثه با مادرم درگیری لفظی و بعد هم فیزیکی پیدا کردم اما بعد از آن آشتی کردیم و مادرم یک قرص خورد و خوابید. صبح که بیدار شدم مادرم هنوز خواب بود. نزدیک ظهر بیدار شد و به آشپزخانه رفت تا آب بخورد که روی زمین افتاد و بیهوش شد.
در حالی که صحبتهای دختر 14 ساله با تناقضهایی همراه بود پدر وی گفت: من و همسرم حدود 20 سال قبل ازدواج کردیم. اما سالهاست که با هم اختلاف داریم و فقط به خاطر دخترمان کنار هم زندگی میکردیم. تا اینکه حدود دو هفته قبل با همسرم درگیر شدم و این بار خانه را ترک کردم و به خانه مادرم رفتم. مرجان هم همراه من به آنجا آمد. در این مدت در خانه مادرم بودیم. تا اینکه پنجشنبه دخترم گفت دلش برای مادرش تنگ شده و از من خواست او را به خانه ببرم تا کنار مادرش باشد. عصر پنجشنبه او را رساندم و خودم رفتم. دیگر خبری از آنها نداشتم تا اینکه ظهر جمعه دخترم زنگ زد و گفت حال مادرش بد شده و زمین خورده است.
در ادامه بازجوییها سرانجام مرجان به قتل مادرش اعتراف کرد و گفت: چون زمان زیادی با تلفن همراه سرگرم بودم و وقت زیادی را در فضای مجازی میگذراندم، مادرم همیشه به من اعتراض میکرد. من هم دیگر از حرفهایش خسته شده بودم. وقتی پدرم با مادرم دعوا و قهر کرد و میخواست خانه را ترک کند به او گفتم من هم همراهش میروم اما چند روز بعد دلم برای مادرم تنگ شد و از پدرم خواستم مرا به خانه برگرداند. روز حادثه دوباره با مادرم سر همین موضوع درگیر شدیم و کارمان به کتک کاری کشید و بعد هم هر دو با ناراحتی خوابیدیم. حدود ساعت 5 صبح بود که برایم پیام آمد و بیدار شدم. با گوشی سرگرم بودم که مادرم وارد اتاق شد و با دیدن گوشی تلفن در دستم داد و بیداد به راه انداخت. از حرفها و رفتارش خیلی ناراحت شدم. احساس حقارت کردم. به همین خاطر در یک لحظه سیم شارژر تلفن همراهم را دور گردنش انداختم و کشیدم. مادرم به سختی تلاش میکرد و میخواست خودش را نجات دهد اما انگار روح شیطانی در بدنم نفوذ کرده بود و به من دستور میداد سیم را با تمام قدرتم دور گردنش فشار دهم. بالاخره مادرم بیهوش روی زمین افتاد. من که انگار تازه به خودم آمده بودم با دیدن مادرم در آن حالت پشیمان شدم و گریه کردم. اما هیچ راهی نداشتم. بعد تصمیم گرفتم با دروغگویی پلیس را گمراه کنم.
با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به شعبه 4 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه مادربزرگ مرجان درخواست قصاص کرد و گفت: نوهام دخترم را کشته و حالا هم باید اعدام شود.
سپس دختر نوجوان که از کانون به دادگاه منتقل شده بود اتهامش را پذیرفت و دوباره ماجرا را برای قضات شرح داد.
در ادامه قضات وارد شور شدند و با توجه به سن متهم که هنگام ارتکاب جرم زیر 18سال بود و بر اساس نظر پزشکی قانونی در رشد عقلی وی شبهه وجود دارد، او را از قصاص معاف و به پرداخت دیه و سه سال نگهداری در کانون اصلاح و تربیت محکوم کردند اما این حکم با اعتراض اولیای دم برای بررسی بیشتر به دیوان عالی کشور فرستاده شد.
گذشت از قصــاص برای رضای خدا
گروه حوادث/ پسر زندانی که 10 سال قبل در جریان یک نزاع خیابانی مرتکب قتل شده و به قصاص محکوم شده بود با رضایت خانواده مقتول از کابوس مرگ رهایی یافت.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از سال 90 بهدنبال درگیری خونین بین دو پسر جوان در یکی از روستاهای نظرآباد شروع شد. در این درگیری پسری 23 ساله به قتل رسید و متهم با ردیابیهای پلیس شناسایی و دستگیر شد.
متهم 22 ساله ضمن اعتراف به قتل گفت: اختلاف ما به خاطر تأمین آب مزرعههای کشاورزی بود. روز حادثه دوباره سر همین موضوع با هم درگیر شدیم و با جاروی مخصوص زمین کشاورزی او را زدم که مجروح شد و از ترس پا به فرار گذاشتم اما وقتی فهمیدم باعث مرگ او شدهام خیلی پشیمان شدم من قصدم قتل نبود.
این متهم پس از اعتراف در دادسرا و پس از بازسازی صحنه جنایت به زندان منتقل شد. متهم پس از محاکمه در شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز باتوجه به درخواست اولیای دم به قصاص نفس محکوم شد؛ تا اینکه پس از 10 سال سرانجام با میانجیگری ریش سفیدان محله، پدر و مادر مقتول حاضر شدند او را فقط به خاطر رضای خدا و بدون هیچ قید و شرطی ببخشند.
بدین ترتیب این پرونده به شعبه ششم اجرای احکام منتقل شد و قاضی نریمانی پس از دریافت رضایت اولیای دم این پرونده را تکمیل کرد و به دادگاه کیفری فرستاد تا متهم این بار از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه بایستد.
نگاه کارشناس/قاضی نریمانی رئیس شعبه ششم اجرای احکام دادگستری کرج
متأسفانه احساس خشم در انسان نیروی عجیبی تولید میکند که باعث چیره شدن احساس بر عقل و سلب اختیار از انسان میشود که همین موضوع میتواند باعث رخ دادن اتفاقات جبرانناپذیری شود. اغلب متهمان در دادگاه عنوان میکنند که «به قدری عصبانی بودم که نمی دانستم چه کار میکنم»؛ یا «خشم و غضب من را کور کرد» اما بعد از حادثه نیز بلافاصله پشیمان و دچار عذاب وجدان میشوند و میگویند چرا چنین کردم؟!... اى کاش بر خودم مسلّط بودم.
بیتردید اگر ما بتوانیم در زمان عصبانیت و خشم خودمان را کنترل و هیجانات آنی را مدیریت کنیم و به انتقامجویی دست نزنیم در پناه لطف خداوند قرار گرفته و دچار پشیمانی نمیشویم. کنترل خشم مهارت مهمی است که از کودکی باید آموخت. این مهم باید از سوی والدین مورد توجه قرار بگیرد. بسیاری از قتلهای خیابانی بهدنبال نبود همین مهارت مهم رخ میدهد.
برادرکشی در حیاط خانه پدری
گروه حوادث/ آخرین فرزند یک خانواده 7 نفره که بهخاطر تقسیم ارث پدری با برادر بزرگترش درگیر شده بود وی را به قتل رساند و فرار کرد.
بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، حدود ساعت یک ظهر هفتمین روز شهریور مأموران کلانتری ۱۵۹ بیسیم در تماس با بازپرس مصطفی واحدی از جنایتی در خانه قدیمی خبر دادند.
با اعلام این خبر بازپرس کشیک قتل پایتخت و تیم بررسی صحنه جرم راهی خانه قدیمی در یکی از خیابانهای اطراف میدان خراسان شدند. نخستین بررسیهای تیم تحقیق نشان میداد جنایت در حیاط خانه دو طبقه قدیمی رخ داده بود و پسر بزرگ خانواده بهنام شاهین از سوی برادر کوچکش شهریار و با ضربه کارد به قتل رسیده است.
اختلاف بر سر آشپزی
خواهر مقتول در تحقیقات اولیه گفت: من 5 برادر دارم و همراه مادرم در این خانه قدیمی و دو طبقه زندگی میکنیم. من و برادرم شهریار که کوچکترین فرزند خانواده است هر کدام در یکی از اتاقهای طبقه اول زندگی میکردیم و مادرم و سه برادر دیگرم در طبقه دوم ساکن بودند. شاهین برادر بزرگم که به قتل رسیده است گاهی برای آشپزی به آشپزخانه طبقه اول که در گوشه حیاط است میآمد اما شهریار همیشه به او اعتراض میکرد. امروز هم وقتی شاهین برای آشپزی به آشپزخانه طبقه اول آمد همین مسأله دوباره باعث دعوا و درگیری بین آنها شد. وقتی صدای درگیری را شنیدم از اتاق خارج شدم که دیدم شهریار با عصبانیت چاقویی را از داخل اتاقش برداشت و از پنجره به داخل حیاط پرید و به شاهین ضربهای زد و بعد هم از خانه متواری شد.
درخواست سهم الارث پدری
در حالی که تنها دختر این خانواده مدعی بود انگیزه جنایت بر سر پخت غذا بوده است پسر دیگر خانواده ادعای دیگری را مطرح کرد و گفت: شهریار میخواست خانه را بفروشد و سهم الارثش را بگیرد. اما شاهین مخالف بود. میگفت با فروش خانه مشکلمان حل نمیشود و با پولی که به هر کدام از ما میرسد حتی یک اتاق هم نمیتوانیم بخریم بنابراین بهتر است در همین خانه بمانیم. اختلاف آنها بر سر تقسیم ارث بود و روز حادثه هم به خاطر همین موضوع باهم اختلاف پیدا کرده و جنایت رقم خورد.
در حالی که خانواده متهم فراری دو انگیزه متفاوت را برای قتل مطرح کردند به دستور بازپرس شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی پایتخت جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات برای دستگیری آخرین فرزند خانواده که متهم به قتل است، ادامه دارد.
اسید پاشی سارق مسلح به2 مأمور پلیس
گروه حوادث/سارق مسلح وقتی خود را در محاصره مأموران پلیس دید با ریختن اسید روی آنها قصد فرار داشت که دو مأمور کلانتری با وجود مصدومیت از فرار وی جلوگیری و او را دستگیر کردند.
سرهنگ جلیل موقوفهای، رئیس پلیس پیشگیری تهران بزرگ در تشریح این خبر بیان داشت: حدود ساعت دو بامداد هشتم شهریور مأموران کلانتری 113 بازار حین گشت در محدوده استحفاظی خود، متوجه درگیری دو مرد در خیابان شده و وقتی برای بررسی ماجرا به آنها نزدیک شدند دریافتند سارق زورگیر قصد سرقت تلفن همراه یک رهگذر را داشته اما وقتی با مقاومت وی رو به رو شده او را با چاقو از ناحیه دست مجروح کرده است. سارق در همین موقع با مشاهده مأموران درحالیکه دست مالباخته را نیز بشدت با چاقو زخمی کرده بود، از محل متواری شد اما مأموران به تعقیب او پرداخته و پساز دقایقی تعقیب و گریز، متهم را در یک کوچه بنبست به دام انداختند. سارق مسلح که راهی برای فرار نداشت، ناگهان با نزدیک شدن مأموران محتویات یک بطری را که حاوی مادهای شبیه اسید بود، بهسمت افسر گشت و دیگر مأمور کلانتری 113 بازار ریخته که منجر به مصدومیت دو مأمور از ناحیه، دست و پا شد اما مأموران انتظامی با آمادگی و رشادت کامل، متهم را با شلیک یک گلوله از ناحیه پا مورد اصابت قرار داده و زمینگیر کردند.این مقام انتظامی با اشاره به کشف یک اسلحه کلت کمری همراه با 15 فشنگ از این سارق مسلح، گفت: مالباخته نیز در بررسی بیشتر عنوان کرد که سارق قصد زورگیری و سرقت تلفنهمراه وی را داشته اما با حضور بموقع مأموران، ناکام مانده است.موقوفهای با بیان اینکه عکسالعمل بموقع مأموران پلیس، فرصت استفاده از سلاح را به سارق مسلح نداد، خاطرنشان کرد: دو مأمور پلیس نیز که بهصورت جزئی مصدوم شده بودند، برای مداوا به بیمارستان انتقال یافتند.
مرگ مشکوک زن جوانی که هوو داشت
گروه حوادث/ همزمان با مرگ مشکوک زن جوان در بیمارستان و مشاهده آثار کبودی و ضرب و جرح روی بدن او فرضیه ارتکاب یک جنایت خانوادگی قوت گرفت.
بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، عصر شنبه ۶ شهریور مرد جوانی همسر ۲۳ سالهاش بهنام مینو را برای درمان به بیمارستانی در شهرستان دماوند منتقل کرد. اما وخامت حال زن جوان باعث شد که بیمارستان درخواست انتقال وی با اورژانس هوایی به بیمارستانی در تهران را بدهد. بدین ترتیب لحظاتی بعد مینو با اورژانس هوایی به بیمارستانی در تهران منتقل شد.
آثار ضرب و جرح
در حالی که همسر مینو مدعی بود که وی بر اثر خوردن قرص حالش بد شده است اما مدارکی بهدست آمد که این ادعا را رد میکرد.
پزشک بیمارستان هنگام بررسی وضعیت زن جوان متوجه آثار کبودی و ضرب و جرح روی بدن وی شد و احتمال ضربه مغزی بر اثر ایراد صدمه به سرش قوت گرفت.در حالی که تلاش کادر درمان برای نجات زن جوان ادامه داشت، ساعاتی بعد او تسلیم مرگ شد.
با مرگ مینو و با وجود آثار ضرب و شتم روی بدن او، موضوع به بازپرس مصطفی واحدی اعلام شد.
با اعلام این خبر بازپرس جنایی دستور بازداشت همسر مینو را صادر کرد. مرد جوان در بازجوییها مدعی شد: من و همسرم ۹ سال است که باهم ازدواج کردهایم و هیچ اختلافی هم نداشتیم. روز حادثه حالش بد بود و قرص خورد اما ساعتی بعد از خوردن قرص حالش وخیم شد و او را فوراً به بیمارستان منتقل کردم.
در حالی که مرد جوان چنین ادعایی داشت، برادر مینو مدعی شد که دامادشان دروغ میگوید و او عامل قتل خواهرش است.
برادر مینو گفت: شوهر خواهرم مدتی است که با زن دیگری ازدواج کرده و برای خواهرم هوو آورده است. ازدواج مجدد او باعث اختلاف و درگیری شدید بین آنها شده است. آثار کبودی و ضرب و شتم روی بدن خواهرم هم جای کتکهایی است که شوهرش به او زده است.
اما مرد جوان در مقابل اظهارات برادر همسرش اینبار ادعای دیگری مطرح کرد: آثار کبودی و ضرب و جرح به خاطر درگیری مینو با عموهایش است و من او را کتک نزدهام.اما این ادعا نیز از سوی برادر مینو تکذیب شد و گفت: خواهرم هیچ مشکلی با عموهایمان نداشته که بخواهند او را کتک بزنند. شوهرش او را کتک زده و قصد دارد با این اظهارات دروغ خودش را تبرئه کند.
بنابراین به دستور بازپرس شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی پایتخت، جسد برای مشخص شدن علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات در رابطه با مرگ زن جوان ادامه دارد.
تعقیب و گـــــریز پلیس با سارقان خودرو
گروه حوادث/ دو سارق سابقهدار خودرو پس از تعقیب و گریز طولانی سرانجام با شلیک گلوله پلیس دستگیر شدند.
سرهنگ کارآگاه «کرم یوسفوند» رئیس مرکز عملیات پلیس آگاهی تهران در تشریح شناسایی و دستگیری این دو متهم گفت: ساعت 4 بامداد جمعه گذشته کارآگاهان گشت پلیس آگاهی حین گشتزنی در محدوده خیابان شوش به یک دستگاه خودرو پراید با 2 سرنشین مظنون شده که با استعلام از مرکز فرماندهی و کنترل پلیس آگاهی مشخص شد خودرو دارای سابقه سرقت به تاریخ هفدهم مردادماه از کلانتری 108 نواب است. کارآگاهان در ادامه با هماهنگی مرکز پیام و استفاده از علایم هشدار دهنده نظیر آژیر، چراغ گردان و بلندگو به راننده خودرو پراید دستور توقف دادند اما وی پس از شنیدن دستور ایست با افزایش سرعت خودرو و حرکات مخاطرهآمیز وارد خیابانهای فرعی شده و با حرکات مارپیچی و سرعت بسیار زیاد باعث رعب و وحشت شهروندان و خودروهای عبوری شد.
افسر اکیپ که شاهد این حرکات خطرناک بود، راننده خودرو مسروقه را با علایم هشداردهنده دعوت به آرامش و توقف کرد اما وی اصلاً توجهی به این امر نداشته و به فرار خطرآفرین ادامه داد و پس از گذشتن از چندین خیابان فرعی وارد خیابان مولوی شد.
رئیس مرکز عملیات پلیس آگاهی تهران ابراز داشت: افسر اکیپ به منظور جلوگیری از فرار و خسارتهای احتمالی با رعایت قانون بهکارگیری سلاح و حقوق شهروندی اقدام به شلیک تیر هوایی در فواصل زمانی و مکانی معین کرد که راننده بی توجه به شلیکها، با سرعت بیشتر به سمت خیابان وحدت اسلامی تغییر مسیر داده و پس از طی مسافتی خودرو را متوقف و به صورت پیاده از محل فرار کرد.
سرهنگ یوسفوند افزود: در ادامه مأموران به تعقیب متهم به صورت پیاده ادامه دادند و پس از شلیک تیر هوایی راننده و سرنشین به نامهای حسن و ناصر دستگیر شدند که در بررسیهای به عمل آمده مشخص شد متهمان دارای سابقه متعدد سرقت خودرو و قطعات آن هستند.
بدین ترتیب متهمان برای سیر مراحل قانونی در اختیار اداره دوم پلیس آگاهی قرار گرفتند و خودرو نیز به پارکینگ منتقل شد.
توقیف داروهای قاچاق کرونا در پاوه
گروه حوادث/مأموران انتظامی کرمانشاه ۴۰ عدد داروی قاچاق مؤثر در درمان ویروس کرونا به ارزش ۱۰ میلیارد ریال را در شهرستان پاوه توقیف کردند.
سردار علیاکبر جاویدان، فرمانده انتظامی استان کرمانشاه، در تشریح این خبر گفت: مأموران ایست بازرسی در نزدیکی شهر پاوه با اطلاع از اینکه قرار است تعدادی داروی کرونا که بهصورت قاچاق از خارج مرزها به داخل کشور وارد شده، از این محل انتقال یابد پیگیری موضوع را در دستور کار قرار دادند.
وی ادامه داد: مأموران با تحقیقات گسترده و کارهای اطلاعاتی موفق به شناسایی یک دستگاه خودرو پژو پارس در نزدیکی نقاط مرزی شده و آن را متوقف کردند. در بازرسیهای انجام گرفته ۴۰ عدد دارو مؤثر در درمان ویروس کرونا که طبق نظر کارشناسان ارزش آن به ۱۰ میلیارد ریال میرسید، کشف شد.
وی از دستگیری یک نفر در این خصوص و معرفی به دستگاه قضایی برای صدور حکم لازم خبر داد و گفت: مبارزه با پدیده قاچاق از مهمترین برنامههای پلیس استان کرمانشاه است.
طوفان «نورا» جان کودکی را گرفت
طوفان گرمسیری موسوم به «نورا» در شهر تفریحی «پوئرتو والارتا» در مکزیک، جان یک کودک را گرفت.
بهگزارش رویترز، طوفان نورا که پس از بارندگیهای سیل آسا و وزش بادهای شدید در حد یک طوفان گرمسیری ضعیف شده است، باعث تخریب بخشهایی از ساختمان یک هتل در شهر پوئرتو والارتا شد.
بنابر گزارشها در پی وقوع این طوفان رودخانهای در شهر پوئرتو والارتا طغیان کرد که باعث تخریب یک پل، آب گرفتگی جادهها و ریزش بخشهایی از این ساختمان شده است.
یکی از مقامات محلی در اکانت توئیتر خود اظهار کرد که جسد یک کودک در زیر آوار ساختمان این هتل که بخشی از آن فرو ریخته، پیدا شده است. همچنین شخص دوم که ناپدید شده یک زن بوده که هویت وی هنوز شناسایی نشده است.
این مقام محلی یادآور شد: این فاجعه ناشی از فرو ریختن ساختمان هتل بهدلیل طغیان رودخانه «کوائل» بوده است.
بر اساس پیشبینیها، طوفان گرمسیری نورا احتمالاً بارشهای شدید دیگری را در امتداد سواحل غربی مکزیک از ایالات خالیسکو تا سونورا تا اواخر هفته جاری ایجاد خواهد کرد که میتوانند باعث جاری شدن سیل، رانش زمین، طوفان و امواج بزرگ دریایی شوند.
هفته گذشته نیز طوفان موسوم به گریس باعث کشته شدن هشت نفر در شهر «وراکروز» مکزیک شده است.