ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گزارش «ایران» از وضعیت اسفبار بیماران در مراکز درمانی کشور
مرگ سریالی بیماران کرونایی در نبود دارو و تخت
فریبا خان احمدی
خبرنگار
جولان بیرحمانه کرونا روزانه بیش از 500 نفر را در کشور به کام مرگ میفرستد بهطوریکه دیروز رتبه ایران بر اساس تعداد موارد جدید ابتلا با بیش از 42 هزار بیمار در رتبه اول و بر اساس تعداد فوتیها در رتبه دوم جهان قرار گرفته است. خبرها حکایت از این دارد که مراکز درمانی 31 استان کشور در محاصره بیماران کرونا دلتا قرار دارند و فوتیهای ناشی از این بیماری هم در حال افزایش چشمگیری است بهطوریکه خبرها از کادر درمان حاکی از این است که بیمارستانها پر از اجساد بیماران مبتلا به کرونا شده است و افزایش تعداد فوتیها جابهجایی اجساد با آمبولانسها را دچار مشکل کرده است. سونامی مرگ نقطه به نقطه شهرهای کشور را نشانه گرفته و در چنین وضعیت فوق بحرانی تا چند روز پیش عروسی پشت عروسی برگزار می شد. آن یکی تبلیغ تورهای مسافرتیاش در پیجهای اینستاگرام به راه است و این یکی هم وسط این همه بدبختی حراج میگذارد. در تصاویر مربوط به برگزاری هر یک از این تجمعات که در شبکههای اجتماعی منتشر میشود هیچ نشانهای از رعایت شیوهنامههای بهداشتی نیست بویژه آنکه برخی هیأتها بدون توجه به سیره امام حسین(ع) در بحبوبه سیاهترین روزهای کشور مردم را به تجمع، آن هم بیتوجه به هیچ پروتکلی دعوت میکنند. گرچه که این روزها کرونای دلتا لحظه به لحظه و در چشم بر هم زدنی کوچه به کوچه و خانه به خانه خانوادههای زیادی را داغدار میکند اما مردم بیتوجه به وضعیت بیماری یا در صف مرغ ایستادهاند یا پای ثابت هر تجمعی هستند. فرقی نمیکند عروسی باشد یا عزا. کرونا با این جمعیت همان کاری را میکند که بهدلیل نبود دارو و تخت تصاویر معطلیهای چند ساعتهشان برای پیدا کردن دارو و تخت خالی را هر روز در فضای مجازی شاهدش هستیم.
پذیرش بیماران در راهروهای بیمارستانها
کادر درمان در تمامی مراکز درمانی میگویند؛ تخت آیسییو و تخت عادی و اورژانس سرپایی که هیچ، حتی راهروها هم جایی برای پذیرش انبوه بیماران پر درد و رنج کرونایی ندارند. بیماران نیازمند آیسییو مجبورند بدون هیچ امکاناتی روی زمین و چمن یا صندلی ماشین دراز بکشند تا در راهروهای اورژانس تختی خالی و کپسول اکسیژن پیدا شود. با همه این تفاسیر؛ تمام بیمارستانهای کشور در حال انفجار هستند و مرگ در آنها غلغله میکند هرچند که بسیاری از مردم نسبت به فاجعهای که در حال رخ دادن است کاملاً بیاطلاع و بیتفاوتند. بهگفته متخصصان حوزه سلامت؛ پیک پنجم کرونا حاصل دورهمی، سفرها، جشن و عروسیها و سرعت کند واکسیناسیون است و پیک ششم نیز تا دو هفته دیگر بهدلیل عزاداریها اوج خواهد گرفت. خسروزادی پرستار یکی از بیمارستانهای مشهد میگوید: «بیمارستانها آنقدر شلوغ است که دیگر داد و بیداد کسی توجه ما را جلب نمیکند. بیماران بسیار بدحال ساعتها در صف تریاژ عذاب میکشند چرا که نیرو نیست، دارو نیست، تخت نیست و اکسیژن نیست.» رئیس دانشگاه علوم پزشکی اهواز هم اعلام کرده است؛ تنها 5 تخت خالی کرونا در خوزستان باقی مانده است. با این حال شاهد سادهانگاری و بیتفاوتی مردم نسبت به این گزارشها هستیم و صحبتهای ما جدی گرفته نمیشود. در این میان آمار مراجعه زنان باردار مبتلا به کرونا نیز به شکل وحشتناکی زیاد شده است. رئیس بیمارستان رازی اهواز گفته است؛ در یک هفته اخیر میزان مراجعه زنان باردار به بیمارستان رازی فوقالعاده افزایش یافته است بهگونهای که یک چهارم بیماران مبتلا به کرونای مراجعهکننده به بیمارستان رازی اهواز زنان باردار هستند و این آمار وحشتناک است.
در ســـــایه همیـــن بـــیتوجهیهـــا و پروتکلشکنیها که عدد و رقمش به زیر 38درصد سقوط کرده است؛ اوضاع از کنترل نظام سلامت کشور خارج شده و شرایط فوق حاد موجب شده مسئولان استانی و نمایندگان مجلس؛ ممنوعیت سفرها به استانهای شمالی و شهر مشهد را خواستار باشند.
ورود یک میلیون و 700 هزار دوز واکسن از سوی هلال احمر
اگرچه که بنا به گفته کارشناسان حوزه سلامت؛ نبود واکسیناسیون بموقع و پایین بودن رعایت پروتکلهای بهداشتی از مهمترین دلایل افزایش تلفات کرونایی در کشور است. در این میان وزیر بهداشت اعلام کرده است ظرفیت واکسیناسیون به یک میلیون نفر در روز میرسد. سعید نمکی گفته است در حال حاضر روزانه 600 هزار نفر در کشور تحت پوشش واکسیناسیون قرار میگیرند و قرار است بزودی این ظرفیت به یک میلیون نفر افزایش یابد. همچنین روز گذشته سخنگوی هلال احمر از ورود بیش از یک میلیون دوز واکسن کرونا تا امروز (21 مرداد) خبر داد و گفت: تاکنون 13 میلیون و 700 هزار دوز واکسن وارد کشور شده است و این روند ادامه خواهد داشت.
معاون درمان وزیربهداشت، درمان و آموزش پزشکی از راهاندازی اورژانس پشتیبان در تمامی استانها خبر داد و گفت: مراکز پشتیبانی برای تمامی استانهای بحران زده کرونایی در نظر گرفته شده تا در صورت لزوم از آنها استفاده شود. قاسم جان بابایی افزود: اورژانسهای پشتیبان هیچ تفاوتی با بیمارستان ندارند و در شرایط بحرانی میتوانند نیاز استان را برآورده کنند تا بسرعت بیماران تحت پوشش درمانی قرار گیرند.
بستری 9600 بیمارکرونایی در تهران
فرمانده عملیات مدیریت کرونا در تهران هم از بستری ۹۶۲۰ بیمار کرونا در بیمارستانهای تهران خبر داد. علیرضا زالی با اشاره به موارد بیماری کرونا در تهران گفت: در مجموع تا ساعت ۸ صبح روز چهارشنبه ۹۶۲۰ بیمار در بیمارستانهای تهران بستری هستند. وی ادامه داد: همچنین در بخش مراقبتهای ویژه ۲۵۴۰ بیمار تحت مراقبت قرار دارند.
زالی با اشاره به موارد جدید کرونا در ۲۴ ساعت گذشته در تهران گفت: طی ۲۴ ساعت گذشته مجموعاً ۱۹۰۰ بیمار جدید در بیمارستانهای تهران بستری شدند. همچنین مراجعان سرپایی به مراکز بهداشتی درمانی در تهران طی ۲۴ ساعت گذشته ۲۵ هزار نفر بوده که چهار هزار نفر آنها به بخش بهداشت و ۲۱ هزار نفر نیز به مراکز سرپایی مراجعه کردهاند.
بهگفته وی، همچنین طی ۲۴ ساعت گذشته ۲۵۶ بیمار کرونا در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستانهای تهران بستری شدهاند.
زالی درباره روند واکسیناسیون کرونا در تهران نیز گفت: طی ۲۴ ساعت گذشته ۹۷هزار و ۲۰۰ دوز واکسن در تهران تزریق شده است و مجموع آمار واکسیناسیون در تهران به ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار دوز رسیده است که در این میان ۶۱۷ هزار نفر هر دو دوز اول و دوم را دریافت کردهاند.
خبرنگار
جولان بیرحمانه کرونا روزانه بیش از 500 نفر را در کشور به کام مرگ میفرستد بهطوریکه دیروز رتبه ایران بر اساس تعداد موارد جدید ابتلا با بیش از 42 هزار بیمار در رتبه اول و بر اساس تعداد فوتیها در رتبه دوم جهان قرار گرفته است. خبرها حکایت از این دارد که مراکز درمانی 31 استان کشور در محاصره بیماران کرونا دلتا قرار دارند و فوتیهای ناشی از این بیماری هم در حال افزایش چشمگیری است بهطوریکه خبرها از کادر درمان حاکی از این است که بیمارستانها پر از اجساد بیماران مبتلا به کرونا شده است و افزایش تعداد فوتیها جابهجایی اجساد با آمبولانسها را دچار مشکل کرده است. سونامی مرگ نقطه به نقطه شهرهای کشور را نشانه گرفته و در چنین وضعیت فوق بحرانی تا چند روز پیش عروسی پشت عروسی برگزار می شد. آن یکی تبلیغ تورهای مسافرتیاش در پیجهای اینستاگرام به راه است و این یکی هم وسط این همه بدبختی حراج میگذارد. در تصاویر مربوط به برگزاری هر یک از این تجمعات که در شبکههای اجتماعی منتشر میشود هیچ نشانهای از رعایت شیوهنامههای بهداشتی نیست بویژه آنکه برخی هیأتها بدون توجه به سیره امام حسین(ع) در بحبوبه سیاهترین روزهای کشور مردم را به تجمع، آن هم بیتوجه به هیچ پروتکلی دعوت میکنند. گرچه که این روزها کرونای دلتا لحظه به لحظه و در چشم بر هم زدنی کوچه به کوچه و خانه به خانه خانوادههای زیادی را داغدار میکند اما مردم بیتوجه به وضعیت بیماری یا در صف مرغ ایستادهاند یا پای ثابت هر تجمعی هستند. فرقی نمیکند عروسی باشد یا عزا. کرونا با این جمعیت همان کاری را میکند که بهدلیل نبود دارو و تخت تصاویر معطلیهای چند ساعتهشان برای پیدا کردن دارو و تخت خالی را هر روز در فضای مجازی شاهدش هستیم.
پذیرش بیماران در راهروهای بیمارستانها
کادر درمان در تمامی مراکز درمانی میگویند؛ تخت آیسییو و تخت عادی و اورژانس سرپایی که هیچ، حتی راهروها هم جایی برای پذیرش انبوه بیماران پر درد و رنج کرونایی ندارند. بیماران نیازمند آیسییو مجبورند بدون هیچ امکاناتی روی زمین و چمن یا صندلی ماشین دراز بکشند تا در راهروهای اورژانس تختی خالی و کپسول اکسیژن پیدا شود. با همه این تفاسیر؛ تمام بیمارستانهای کشور در حال انفجار هستند و مرگ در آنها غلغله میکند هرچند که بسیاری از مردم نسبت به فاجعهای که در حال رخ دادن است کاملاً بیاطلاع و بیتفاوتند. بهگفته متخصصان حوزه سلامت؛ پیک پنجم کرونا حاصل دورهمی، سفرها، جشن و عروسیها و سرعت کند واکسیناسیون است و پیک ششم نیز تا دو هفته دیگر بهدلیل عزاداریها اوج خواهد گرفت. خسروزادی پرستار یکی از بیمارستانهای مشهد میگوید: «بیمارستانها آنقدر شلوغ است که دیگر داد و بیداد کسی توجه ما را جلب نمیکند. بیماران بسیار بدحال ساعتها در صف تریاژ عذاب میکشند چرا که نیرو نیست، دارو نیست، تخت نیست و اکسیژن نیست.» رئیس دانشگاه علوم پزشکی اهواز هم اعلام کرده است؛ تنها 5 تخت خالی کرونا در خوزستان باقی مانده است. با این حال شاهد سادهانگاری و بیتفاوتی مردم نسبت به این گزارشها هستیم و صحبتهای ما جدی گرفته نمیشود. در این میان آمار مراجعه زنان باردار مبتلا به کرونا نیز به شکل وحشتناکی زیاد شده است. رئیس بیمارستان رازی اهواز گفته است؛ در یک هفته اخیر میزان مراجعه زنان باردار به بیمارستان رازی فوقالعاده افزایش یافته است بهگونهای که یک چهارم بیماران مبتلا به کرونای مراجعهکننده به بیمارستان رازی اهواز زنان باردار هستند و این آمار وحشتناک است.
در ســـــایه همیـــن بـــیتوجهیهـــا و پروتکلشکنیها که عدد و رقمش به زیر 38درصد سقوط کرده است؛ اوضاع از کنترل نظام سلامت کشور خارج شده و شرایط فوق حاد موجب شده مسئولان استانی و نمایندگان مجلس؛ ممنوعیت سفرها به استانهای شمالی و شهر مشهد را خواستار باشند.
ورود یک میلیون و 700 هزار دوز واکسن از سوی هلال احمر
اگرچه که بنا به گفته کارشناسان حوزه سلامت؛ نبود واکسیناسیون بموقع و پایین بودن رعایت پروتکلهای بهداشتی از مهمترین دلایل افزایش تلفات کرونایی در کشور است. در این میان وزیر بهداشت اعلام کرده است ظرفیت واکسیناسیون به یک میلیون نفر در روز میرسد. سعید نمکی گفته است در حال حاضر روزانه 600 هزار نفر در کشور تحت پوشش واکسیناسیون قرار میگیرند و قرار است بزودی این ظرفیت به یک میلیون نفر افزایش یابد. همچنین روز گذشته سخنگوی هلال احمر از ورود بیش از یک میلیون دوز واکسن کرونا تا امروز (21 مرداد) خبر داد و گفت: تاکنون 13 میلیون و 700 هزار دوز واکسن وارد کشور شده است و این روند ادامه خواهد داشت.
معاون درمان وزیربهداشت، درمان و آموزش پزشکی از راهاندازی اورژانس پشتیبان در تمامی استانها خبر داد و گفت: مراکز پشتیبانی برای تمامی استانهای بحران زده کرونایی در نظر گرفته شده تا در صورت لزوم از آنها استفاده شود. قاسم جان بابایی افزود: اورژانسهای پشتیبان هیچ تفاوتی با بیمارستان ندارند و در شرایط بحرانی میتوانند نیاز استان را برآورده کنند تا بسرعت بیماران تحت پوشش درمانی قرار گیرند.
بستری 9600 بیمارکرونایی در تهران
فرمانده عملیات مدیریت کرونا در تهران هم از بستری ۹۶۲۰ بیمار کرونا در بیمارستانهای تهران خبر داد. علیرضا زالی با اشاره به موارد بیماری کرونا در تهران گفت: در مجموع تا ساعت ۸ صبح روز چهارشنبه ۹۶۲۰ بیمار در بیمارستانهای تهران بستری هستند. وی ادامه داد: همچنین در بخش مراقبتهای ویژه ۲۵۴۰ بیمار تحت مراقبت قرار دارند.
زالی با اشاره به موارد جدید کرونا در ۲۴ ساعت گذشته در تهران گفت: طی ۲۴ ساعت گذشته مجموعاً ۱۹۰۰ بیمار جدید در بیمارستانهای تهران بستری شدند. همچنین مراجعان سرپایی به مراکز بهداشتی درمانی در تهران طی ۲۴ ساعت گذشته ۲۵ هزار نفر بوده که چهار هزار نفر آنها به بخش بهداشت و ۲۱ هزار نفر نیز به مراکز سرپایی مراجعه کردهاند.
بهگفته وی، همچنین طی ۲۴ ساعت گذشته ۲۵۶ بیمار کرونا در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستانهای تهران بستری شدهاند.
زالی درباره روند واکسیناسیون کرونا در تهران نیز گفت: طی ۲۴ ساعت گذشته ۹۷هزار و ۲۰۰ دوز واکسن در تهران تزریق شده است و مجموع آمار واکسیناسیون در تهران به ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار دوز رسیده است که در این میان ۶۱۷ هزار نفر هر دو دوز اول و دوم را دریافت کردهاند.
گزارش «ایران» از واگنهای شلوغ مترو پایتخت در بحرانیترین روزهای کرونایی
دلتا همسفر هر روزه مسافران پایتخت در مترو
حمیده امینی فرد
خبرنگار
به تصاویری که دیروز از مترو تهران در شبکههای اجتماعی منتشر شد دقت کنید. این واگنهای شلوغ، این همهمه و ازدحام و این گره خوردن جمعیت درست در شرایطی اتفاق میافتد که کشور در بحرانیترین روزهای ممکن بسر میبرد. تعداد فوتیهای کشور عدد ۵۰۰ را رد کرده و خوشبینانهترین حالت این است که باور کنیم فقط همین تعداد سهمشان از زندگی «مرگ» بوده است! آمار بالای مبتلایان حالا دسترسی به دارو و تختهای بیمارستانی را با چالش مواجه کرده است و آنها که حتی جان سالم به در بردهاند هم اعتراف میکنند که دلتایی که تجربه میکنید با آن چیزی که شنیدهاید زمین تا آسمان توفیر دارد. این را زهره کارگر میگوید؛ زنی که ۲۰ روز است با دلتا میجنگد و اگرچه کارش به بستری در بیمارستان نکشیده اما تجربه بیداریهای نیمه شب برای ایستادن در صف رمدسیویر و نشستن ۴ ساعته فقط برای تزریق آن جدا از هزینههای گزافی که روی دستش گذاشته است حتی قدرت صحبت کردن درباره بیماری را از او گرفته. مترو همان جایی بوده که زهره را به این روز انداخته است. ۱۰ کیلو کاهش وزن، تپش قلب، روان آسیب دیده و جسم بیجانی که برای راه رفتن هم باید دست به عصا شود. مثل او خیلیهای دیگر هم روی تختهای بیمارستانی یا گوشه اتاقهایشان در قرنطینهاند. مثل محمدجواد کاکاوند؛ جوان ۳۰ سالهای که به گفته مادرش در این مدت فقط یکبار از مترو استفاده کرده و حالا روی تخت بیمارستان با مرگ دست و پنجه نرم میکند. او البته نمیداند ویروس از کجا به او منتقل شده اما تنها جایی که مشکوک بوده همین مترو تجریش است! با این حال حتی توصیف وضعیت وحشتناک مبتلایان و انتشار تصویر شیون و زاری خانوادهها بر جنازه عزیزانشان هم نتوانسته این روزها از چهره شلوغ واگنهای مترو تهران کم کند. تعداد مسافران مترو همچنان ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار نفر در روز گزارش میشود. بله این آمار در مقایسه با روزگار غیر کرونایی (حدوداً ۲ میلیون نفر در روز) که حالا حتی شکل و شمایلش را هم فراموش کردهایم نزولی اعلام میشود اما درمقایسه با آمار ۳۰۰ هزار نفری فروردین ۹۹ در شرایطی که وضعیت اکنون به مراتب وخیمتر و غیرقابل کنترل است یک رکورد محسوب میشود. واکسیناسیون هم اگرچه باید درد این روزها را کاهش دهد اما برخی که یک دوز زده و یا حتی دو دوز خود را هم دریافت کردهاند بیخیال دیگران شدهاند و این روزها را برای دید و بازدیدهایشان ارجح دیدهاند. مسافرانی که به بهانه گرمای هوا ماسکها را برمیدارند و این درحالیست که دلتا حتی با دو ماسک و حتی در فضای آزاد هم ما را به حال خودمان نمیگذارد. سؤال اصلی این است چرا باید رعایت پروتکلها به زیر ۴۰ درصد برسد درحالی که همچنان حمل و نقل عمومی در صدر شیوع کرونا قرار دارند. و البته مردم هم حق دارند که بدانند چرا حمل و نقل عمومی در این روزها ظرفیتسازی نمیکند؟ چرا با آنکه ظرفیت مسافران به یک سوم رسیده اما هنوز واگنها و اتوبوسها شلوغاند؟ «آنطور که سیدمناف هاشمی، معاون حمل و نقل و ترافیک اعلام کرده است هماکنون ۷۲ درصد ناوگان اتوبوسرانی فرسوده است. تجهیزات مترو نواقصی دارد و با وجود کمبود واگنهای مترو از حداکثر ظرفیت قطارها استفاده شده و سرفاصله حرکت مترو کاهش یافته است.» و این یعنی سرفاصله حرکت مترو برای دو میلیون مسافر در نظر گرفته شده که کم نشده است! در این شرایط البته تعمیرات اساسی ۳۱ رام قطار در دستور کار قرار گرفت و اعزام قطارها در شرایط کرونا ۲۸ درصد بیشتر شد. اما در اتوبوسرانی با عمر متوسط ۱۳ سال ناوگان حداقل باید هر سال یکهزار دستگاه اتوبوس طی ۱۰ سال گذشته به ناوگان اتوبوسرانی اضافه میشد که یا دولت این اتوبوسها را تخصیص نداده یا شهرداری بودجه نداشته است. شورای شهریهای ششم البته درجلسات اخیر خود بارها بر موضوع حمل و نقل عمومی تأکید کردهاند اما مردم میخواهند بدانند که با آمدن آنها در این شرایط چه تغییراتی رخ خواهد داد؟ شرایطی که نمیتوان تماماً مردم را مقصر دانست. هزینه تاکسیهای اینترنتی بشدت افزایش یافته و چارهای برای کارمندان و کارگران در استفاده از مترو و اتوبوس نمانده است.
دو پیشنهاد ویژه برای درامان ماندن از کرونا در مترو
میثم مظفر، عضو شورای شهر تهران به این سؤال اینطور به «ایران» پاسخ میدهد: «ما تا زمانی که زیرساختها را بهصورت زیربنایی توسعه ندهیم نمیتوانیم از تجمع مسافر کم کنیم. این ازدحام جمعیت واقعاً مطلوب نیست. اما تا زمانی که شهردار جدید مستقر نشود بحث افزایش واگنهای مترو و توسعه زیرساختها را نمیتوانیم پیگیری کنیم. اینها البته در یک شب تأمین نمیشود. نمیتوان در حوزه حمل و نقل تبلیغاتی برخورد کرد؛ قطعاً از نظر فنی و مالی در چند هفته امکانپذیر نیست اما چون بحران جدی است باید به سمت طرحهای کوتاهمدت برویم.»
او ادامه میدهد: «پیشنهاد من استفاده از طرح رزرو سفرهای اشتراکی موسوم به DRT است. باید در شرایط کرونایی چنین طرحهایی را در دستور کار قرار دهیم. میتوانیم در کوتاه مدت شروع کنیم و بعد در میان مدت بحث تأمین واگنها را دنبال کنیم. در این طرح ظرفیت واگنها متناسب با میزان مسافران در هر ایستگاه تنظیم میشود. چون هماکنون با وجود کاهش تعداد مسافر نسبت به شرایط عادی برخی واگنها دچار فرسودگی شدهاند و نیاز به تعمیر دارند. این ایده خام است که قطعاً نیاز به پرورش دارد. پیشنهاد دوم من راهاندازی اپلیکیشنی برای شناسایی مبتلایان به کرونا و امکان شناسایی آنها و جلوگیری از ورودشان به حمل و نقل عمومی است. این کار شدنی است. وزارت بهداشت هم قرار بود تا با راهاندازی سامانهای موقعیت جغرافیایی افراد کرونا مثبت را اعلام کند. شهرداری میتواند با کمک وزارت بهداشت این طرح را پیگیری و اجرا کند. این کار ظرف دو هفته امکانپذیر است. چون اسامی در سیستم بیمارستانی ثبت میشود و میتواند در اپلیکیشن قرار بگیرد تا درگاه ورودی بلیت، افراد مبتلا وارد نشوند. این درواقع به نوعی همان شهر هوشمند در حوزه سلامت است.»
طرح DRT البته برای رزرو صندلیهای اتوبوس هم مطرح شد که با عنوان فروش صندلی واکنشهای زیادی را بهدنبال داشت و نتوانست به موفقیت برای اجرای سراسری برسد.
۹۰ درصد جابهجایی با مترو در ساعات پیک انجام میشود
مهندس علی عبداللهپور، مدیرعامل شرکت بهرهبرداری مترو با تأکید بر اینکه ما با آخرین ظرفیت و پایینترین فاصله زمانی حداقل سه و نیم دقیقه و با ۱۶۷ قطار در روز مسافران را جابه جا میکنیم به «ایران» میگوید: تصاویر ازدحام مسافران مربوط به پیک صبحگاهی (۶ تا ۹ صبح) و عصرگاهی (۴ تا ۷ شب) است که ۸۰ تا ۹۰ درصد جابهجایی در این ساعات انجام میشود. وگرنه این میزان قطار ظرفیت جابهجایی ۴ میلیون مسافر در روز را دارد. اما در نظر بگیرید که قطارها مثل دانههای تسبیح پشت هم در حرکتند.
وی با بیان اینکه ۷۵ تا ۸۰ درصد مسافران مترو کارمند و یا بازاری هستند، میگوید: بهترین راهکار شناور کردن ساعات کاری است که مستلزم هماهنگیهای زیاد است و البته ساعت شروع به کار بانکها در شلوغیها تأثیر زیادی دارد و قطعاً شرکتهای خصوصی نیز بیتأثیر نیستند، چراکه در ساعتهای غیر پیک این حجم مسافر و ازدحام دیده نمیشود.
خبرنگار
به تصاویری که دیروز از مترو تهران در شبکههای اجتماعی منتشر شد دقت کنید. این واگنهای شلوغ، این همهمه و ازدحام و این گره خوردن جمعیت درست در شرایطی اتفاق میافتد که کشور در بحرانیترین روزهای ممکن بسر میبرد. تعداد فوتیهای کشور عدد ۵۰۰ را رد کرده و خوشبینانهترین حالت این است که باور کنیم فقط همین تعداد سهمشان از زندگی «مرگ» بوده است! آمار بالای مبتلایان حالا دسترسی به دارو و تختهای بیمارستانی را با چالش مواجه کرده است و آنها که حتی جان سالم به در بردهاند هم اعتراف میکنند که دلتایی که تجربه میکنید با آن چیزی که شنیدهاید زمین تا آسمان توفیر دارد. این را زهره کارگر میگوید؛ زنی که ۲۰ روز است با دلتا میجنگد و اگرچه کارش به بستری در بیمارستان نکشیده اما تجربه بیداریهای نیمه شب برای ایستادن در صف رمدسیویر و نشستن ۴ ساعته فقط برای تزریق آن جدا از هزینههای گزافی که روی دستش گذاشته است حتی قدرت صحبت کردن درباره بیماری را از او گرفته. مترو همان جایی بوده که زهره را به این روز انداخته است. ۱۰ کیلو کاهش وزن، تپش قلب، روان آسیب دیده و جسم بیجانی که برای راه رفتن هم باید دست به عصا شود. مثل او خیلیهای دیگر هم روی تختهای بیمارستانی یا گوشه اتاقهایشان در قرنطینهاند. مثل محمدجواد کاکاوند؛ جوان ۳۰ سالهای که به گفته مادرش در این مدت فقط یکبار از مترو استفاده کرده و حالا روی تخت بیمارستان با مرگ دست و پنجه نرم میکند. او البته نمیداند ویروس از کجا به او منتقل شده اما تنها جایی که مشکوک بوده همین مترو تجریش است! با این حال حتی توصیف وضعیت وحشتناک مبتلایان و انتشار تصویر شیون و زاری خانوادهها بر جنازه عزیزانشان هم نتوانسته این روزها از چهره شلوغ واگنهای مترو تهران کم کند. تعداد مسافران مترو همچنان ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار نفر در روز گزارش میشود. بله این آمار در مقایسه با روزگار غیر کرونایی (حدوداً ۲ میلیون نفر در روز) که حالا حتی شکل و شمایلش را هم فراموش کردهایم نزولی اعلام میشود اما درمقایسه با آمار ۳۰۰ هزار نفری فروردین ۹۹ در شرایطی که وضعیت اکنون به مراتب وخیمتر و غیرقابل کنترل است یک رکورد محسوب میشود. واکسیناسیون هم اگرچه باید درد این روزها را کاهش دهد اما برخی که یک دوز زده و یا حتی دو دوز خود را هم دریافت کردهاند بیخیال دیگران شدهاند و این روزها را برای دید و بازدیدهایشان ارجح دیدهاند. مسافرانی که به بهانه گرمای هوا ماسکها را برمیدارند و این درحالیست که دلتا حتی با دو ماسک و حتی در فضای آزاد هم ما را به حال خودمان نمیگذارد. سؤال اصلی این است چرا باید رعایت پروتکلها به زیر ۴۰ درصد برسد درحالی که همچنان حمل و نقل عمومی در صدر شیوع کرونا قرار دارند. و البته مردم هم حق دارند که بدانند چرا حمل و نقل عمومی در این روزها ظرفیتسازی نمیکند؟ چرا با آنکه ظرفیت مسافران به یک سوم رسیده اما هنوز واگنها و اتوبوسها شلوغاند؟ «آنطور که سیدمناف هاشمی، معاون حمل و نقل و ترافیک اعلام کرده است هماکنون ۷۲ درصد ناوگان اتوبوسرانی فرسوده است. تجهیزات مترو نواقصی دارد و با وجود کمبود واگنهای مترو از حداکثر ظرفیت قطارها استفاده شده و سرفاصله حرکت مترو کاهش یافته است.» و این یعنی سرفاصله حرکت مترو برای دو میلیون مسافر در نظر گرفته شده که کم نشده است! در این شرایط البته تعمیرات اساسی ۳۱ رام قطار در دستور کار قرار گرفت و اعزام قطارها در شرایط کرونا ۲۸ درصد بیشتر شد. اما در اتوبوسرانی با عمر متوسط ۱۳ سال ناوگان حداقل باید هر سال یکهزار دستگاه اتوبوس طی ۱۰ سال گذشته به ناوگان اتوبوسرانی اضافه میشد که یا دولت این اتوبوسها را تخصیص نداده یا شهرداری بودجه نداشته است. شورای شهریهای ششم البته درجلسات اخیر خود بارها بر موضوع حمل و نقل عمومی تأکید کردهاند اما مردم میخواهند بدانند که با آمدن آنها در این شرایط چه تغییراتی رخ خواهد داد؟ شرایطی که نمیتوان تماماً مردم را مقصر دانست. هزینه تاکسیهای اینترنتی بشدت افزایش یافته و چارهای برای کارمندان و کارگران در استفاده از مترو و اتوبوس نمانده است.
دو پیشنهاد ویژه برای درامان ماندن از کرونا در مترو
میثم مظفر، عضو شورای شهر تهران به این سؤال اینطور به «ایران» پاسخ میدهد: «ما تا زمانی که زیرساختها را بهصورت زیربنایی توسعه ندهیم نمیتوانیم از تجمع مسافر کم کنیم. این ازدحام جمعیت واقعاً مطلوب نیست. اما تا زمانی که شهردار جدید مستقر نشود بحث افزایش واگنهای مترو و توسعه زیرساختها را نمیتوانیم پیگیری کنیم. اینها البته در یک شب تأمین نمیشود. نمیتوان در حوزه حمل و نقل تبلیغاتی برخورد کرد؛ قطعاً از نظر فنی و مالی در چند هفته امکانپذیر نیست اما چون بحران جدی است باید به سمت طرحهای کوتاهمدت برویم.»
او ادامه میدهد: «پیشنهاد من استفاده از طرح رزرو سفرهای اشتراکی موسوم به DRT است. باید در شرایط کرونایی چنین طرحهایی را در دستور کار قرار دهیم. میتوانیم در کوتاه مدت شروع کنیم و بعد در میان مدت بحث تأمین واگنها را دنبال کنیم. در این طرح ظرفیت واگنها متناسب با میزان مسافران در هر ایستگاه تنظیم میشود. چون هماکنون با وجود کاهش تعداد مسافر نسبت به شرایط عادی برخی واگنها دچار فرسودگی شدهاند و نیاز به تعمیر دارند. این ایده خام است که قطعاً نیاز به پرورش دارد. پیشنهاد دوم من راهاندازی اپلیکیشنی برای شناسایی مبتلایان به کرونا و امکان شناسایی آنها و جلوگیری از ورودشان به حمل و نقل عمومی است. این کار شدنی است. وزارت بهداشت هم قرار بود تا با راهاندازی سامانهای موقعیت جغرافیایی افراد کرونا مثبت را اعلام کند. شهرداری میتواند با کمک وزارت بهداشت این طرح را پیگیری و اجرا کند. این کار ظرف دو هفته امکانپذیر است. چون اسامی در سیستم بیمارستانی ثبت میشود و میتواند در اپلیکیشن قرار بگیرد تا درگاه ورودی بلیت، افراد مبتلا وارد نشوند. این درواقع به نوعی همان شهر هوشمند در حوزه سلامت است.»
طرح DRT البته برای رزرو صندلیهای اتوبوس هم مطرح شد که با عنوان فروش صندلی واکنشهای زیادی را بهدنبال داشت و نتوانست به موفقیت برای اجرای سراسری برسد.
۹۰ درصد جابهجایی با مترو در ساعات پیک انجام میشود
مهندس علی عبداللهپور، مدیرعامل شرکت بهرهبرداری مترو با تأکید بر اینکه ما با آخرین ظرفیت و پایینترین فاصله زمانی حداقل سه و نیم دقیقه و با ۱۶۷ قطار در روز مسافران را جابه جا میکنیم به «ایران» میگوید: تصاویر ازدحام مسافران مربوط به پیک صبحگاهی (۶ تا ۹ صبح) و عصرگاهی (۴ تا ۷ شب) است که ۸۰ تا ۹۰ درصد جابهجایی در این ساعات انجام میشود. وگرنه این میزان قطار ظرفیت جابهجایی ۴ میلیون مسافر در روز را دارد. اما در نظر بگیرید که قطارها مثل دانههای تسبیح پشت هم در حرکتند.
وی با بیان اینکه ۷۵ تا ۸۰ درصد مسافران مترو کارمند و یا بازاری هستند، میگوید: بهترین راهکار شناور کردن ساعات کاری است که مستلزم هماهنگیهای زیاد است و البته ساعت شروع به کار بانکها در شلوغیها تأثیر زیادی دارد و قطعاً شرکتهای خصوصی نیز بیتأثیر نیستند، چراکه در ساعتهای غیر پیک این حجم مسافر و ازدحام دیده نمیشود.
برگزاری مراسم عزاداری در اماکن سربسته، ممنوع
وزیر کشور گفت: برگزاری مراسم عزاداری در اماکن بسته و سرپوشیده ممنوع است. به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، عبدالرضا رحمانی فضلی در حاشیه جلسه قرارگاه ستاد ملی کرونا افزود: گزارشهای نامناسبی از رعایت نشدن شیوه نامههای بهداشتی در برخی هیأتهای عزاداری رسیده است که ضمن تشکر از مردم عزیزی که در این شبها رعایت کردند، اما انجام آن (مراسمهای عزاداری) در اماکن سرپوشیده ما را دچار مشکل میکند. وی افزود: پیشنهاد جدید با شرایط جدید با پیشنهاد وزارت بهداشت در جلسه دیروز قرارگاه مصوب شد که در اماکن سربسته مراسم عزاداری نباشد و همچنین دسته روی در خیابانها نیز ممنوع خواهد بود.
وزیر کشور گفت: این دو پیشنهاد در جلسه قرارگاه مصوب شد و از هیأتها تقاضا داریم این مسائل را رعایت کنند که مسئولیت اجرای این مصوبه با سازمان تبلیغات اسلامی و وزارت بهداشت خواهد بود. رحمانی فضلی افزود: بعضی مجالس در خانهها برگزار میشود که از مردم تقاضا داریم مراعات کنند که اگر هماهنگی برای همراهی نباشد نمیتوانیم در این خصوص موفق عمل کنیم.
وزیر کشور گفت: به مسئولان تأکید کردهایم که شیوه نامهها باید با جدیت بیشتری رعایت شود و به ستاد ملی نیز پیشنهاد دادهایم جرایم را در برخی موارد افزایش دهد. رحمانی فضلی در حاشیه جلسه قرارگاه ستاد ملی کرونا افزود: پیرو دستور رئیس جمهور، جمعبندیهایی از سطح استانها و استانداران و دانشگاههای علوم پزشکی داشتیم و دستگاههای مختلف اجرایی نیز عملکردشان را در مدت یکسال و نیم جمعبندی و ارائه کردند، همه اینها در جلسه امروز مطرح شد. وی گفت: این جمع بندیها را ان شاءالله در جلسه ستاد ملی مطرح و تصمیماتی را اتخاذ خواهیم کرد. وزیر کشور افزود: موضوع بعدی بحث رعایت شیوه نامه هاست که تأکید جلسه به مسئولان این بود که با جدیت بیشتری شیوهنامهها رعایت شود و در این خصوص به ستاد ملی پیشنهاد دادیم جرایم را در برخی موارد حتماً افزایش بدهد و اخذ جرایم را به نیروی انتظامی و بقیه دستگاهها اعلام کردیم که با سرعت انجام بدهند.
رحمانی فضلی گفت: تعطیلات پیشنهاد شده را که مجدد روز گذشته در جلسهای با حضور رئیسجمهوری مطرح شد در جلسه بررسی کردیم که مقرر شد پیشنهادات دوستان برای اجرایی شدن این تعطیلات حتماً همراه با مقدمات و تمهیدات باشد و آن مقدمات و تمهیدات را به ایشان ارائه بدهیم تا در جلسه ستاد تصمیمگیری شود. وی افزود: موضوع دیگری که بسیار مهم بود بحث کمبودها و مشکلاتی بود که در حوزه برخی از اقلام دارویی یا امکانات مطرح شد که در جلسه امروز در این خصوص بحث کردیم و دوستان اطمینان دادند که موضوع سرم و کمبود داروها حل شده است و در برخی از جاهایی که ما با کمبود تجهیزات مواجه بودیم یا کمبود تخت در بیمارستانها داشتیم واقعاً خیلی زیاد نبود و این را تصریح کردند که حل شود.
آیا تزریق واکسن آسترازنکا برای افراد زیر ۵۰ سال ممنوع است؟
دکتر حسن رودگری
مدیر پژوهش سازمان نظام پزشکی کشور
ابتدا و با تأکید باید گفت که سیاست سازمان جهانی بهداشت بهعنوان متولی علمی و اجرایی امور بهداشت و سلامت در جهان، موضوع واکسن را موضوع مقایسه فواید و مضرات میداند. اصولاً در اکثر امور پزشکی چنین است؛ چراکه همه فرایندها و درمانها در پزشکی هم شامل فواید و هم مضراتند. الان به نحو اولی و به اذعان همه ارگانهای علمی معتبر در دنیا واکسنهای کووید۱۹ در پاندمی مخوف فعلی، حاوی فوایدی در حد چند صد برابر مضرات خود هستند. بنابراین هیچ واکسنی ممنوعیت قطعی در هیچ جا ندارد تا وقتی فایدهاش بر مضرات و خطرش بچربد. ممنوعیت قطعی تنها در حساسیتهای کشنده به محتویات خود واکسن یا وجود شرایط بسیار نادر طبی برای بعضی از آنهاست.
لذا ممنوعیتهای موجود در دستورالعملهای استفاده از واکسن در کشورهای مختلف یک امر اعتباری و بر اساس برداشت آنها از بالانس بین فواید و مضرات است.
یکی از چالش برانگیزترین عوارض مربوط به عارضه لخته خون در واکسن انگلیسی- سوئدی آسترازنکا رخ داد. البته کمپانیهای دیگر نیز تحت لیسانس در کشورهای مختلف آن را تولید میکنند.
عارضه لخته خون طبق آخرین مقاله مجله معتبر لنست، بین دو تا ۸ در هر یک میلیون دوز و تا دو هفته بعد از دوز اول ذکر شد. البته تعداد کمی از اینها که دچار لخته داخل مغزی گشتند، فوت شدند. در حال حاضر این پدیده در دوز دوم تا 10 برابر کمتر ذکر میشود و لذا برای دوز دوم بسیار نایاب است. البته مرگ و میر ناشی از آن به نسبت اوایل بهدلیل آمادگی و آگاهی کاسته شده و میگویند به حد کمتر از ۲۰درصد مبتلایان به لخته مغزی در ابتدای بروز این عارضه رسیده است. بنابراین طبق نظر نهادهای معتبر پزشکی مثل WHO، CDC، EMA، MHRA و NHS واکسن آسترازنکا با توجه به مقایسه فواید به مضرات آن هنوز با قوت توصیه میشود و تا به امروز چند صد میلیون دوز از آن استفاده شده است.
بر اثر گزارش ها، نهادهای مسئول و معتبر در بررسی میزان خطر برای جنس و سن به این نتیجه رسیدند که شاید در زنها و سنهای جوانتر عارضه نادر لخته بیشتر دیده میشود، لذا پیشنهاد کردند که یک واکسن همتراز که چنین عارضه ای برای آن کمتر گزارش شده به سنین خاص بهعنوان جایگزین ارائه شود. بنابراین اصلاً بحث ممنوعیت نیست بلکه ترجیح است. در انگلستان که مخترع و تولیدکننده اصلی آسترازنکا است، به افراد زیر ۴۰ سال و مادران باردار طی یک گایدلاین، فایزر و مادرنا پیشنهاد میشود هرچند افراد میتوانند کماکان آسترازنکا را انتخاب کنند. در همین کشور برای افرادی که در سنین جوانی هستند و دوز اول را به هر دلیلی آسترارنکا زدند برای دوز دوم کماکان ترجیح همان آسترازنکا است چون از میزان خطر حداقل ۱۰ برابر کاسته می شود. برای مادران باردار نیز اگر فرد آسترازنکا را انتخاب کند همان را میزنند.
در حقیقت در کارآزمایی بالینی آسترازنکا جوانان زیر ۱۸ و زنان باردار لحاظ نشده بودند لذا دیتای مربوط هم برای تصمیمگیری برای مادران باردار موجود نبود. در امریکا فایزر به داوطلبان کادر درمان که باردار بودند، نیز داده شد.پس مستنداتی که مبنی بر بیخطر بودن آن باشد وجود دارد و از این جهت است که فایزر پیشنهاد اول به زنان باردار در انگلستان و اروپاست.
در برخی کشورها همانند دانمارک، نروژ، ایسلند، بلغارستان و هلند در پاسخ به خبر اولیه احتمال لخته خون تصمیمات شدید و با عجلهای همانند ممنوعیت آسترازنکا گرفته شد که برخی دوباره آن را لغو کردند و به فراخور برداشت خود از خطر محدودیتهای سنی مختلف از زیر ۶۵ سال تا زیر ۴۰ سال گذاشتند همانند استرالیا (زیر ۵۰)، برزیل (در زنان باردار)، بلغارستان (اول ممنوع الان زیر ۶۰) انگلستان (زیر ۴۰ سال)، کانادا (اول زیر ۵۵ والان زیر ۴۰)، فرانسه (زیر ۵۵) و غیره.
برای محدودیت سنی، بهعنوان یک نمونه قوی و مبتنی بر شواهد که در واکسیناسیون ملی نیز موفق بوده میتوان به سیستم بهداشت انگلستان NHS اشاره کرد، کشوری که اخیراً جام ملتهای اروپا را در استادیومهای خود با حضور تنگاتنگ تماشاچیان برگزار کرده است.
نهاد NHS میگوید:
۱) برای ۴۰ سال و بالاتر حتی با بیماری زمینه ای هر واکسنی به علاوه آسترازنکا میشود زد.
۲) برای ۳۰ تا ۳۹ سال ترجیحاً یک واکسن غیر از آسترازنکا به شرطی که موجود باشد و نزدن آسترازنکا باعث تأخیر نشود میتوان تزریق کرد، البته در این گروه برای سن نزدیکتر به ۳۹، مردان، افراد چاق، بیماران زمینه ای و فقرا و تغذیه ضعیف که خطر کووید برایشان بسیار بیشتر است بهتر است آسترازنکا را زودتر تجویز کرد تا اینکه برای واکسن دیگر صبر کنند.
۳) برای سن ۱۸ تا ۲۹ سال کمیته مشترک واکسن و ایمنی انگلستان یا همان JCVI میگوید بهتر است واکسنی بجز آسترازنکا تزریق شود البته به درخواست خود افراد و با آگاهی از فواید و خطرات کماکان میتوانند آسترازنکا دریافت کنند.
۴) کسانی هم که دوز اول آسترازنکا را بدون مشکل جدی و خطرناک دریافت کردند میتوانند با خیال راحت تری دوز دوم آسترازنکای خود را بگیرند که بخصوص شامل ۱۸ تا ۳۹ سالهها، کادر درمان، مددکاران و افراد خانواده این گروهها میشود.
۵) تنها ممنوعیت قطعی دریافت دور دوم آسترازنکا کسانی هستند که در دوز اول دچار لخته جدی وریدی یا شریانی همراه با سقوط پلاکت شدند.
در حقیقت اکنون میتوان گفت چون چند ماه پیش در زمانی که شاهد شیوع سوش اولیه کرونا (آلفا) بودیم، سنهای پایین کمتر مبتلا میشدند و کمتر هم بستری شده و به ندرت مرگ واقع میشد، لذا منطق موجود این بود که میگفتند شاید تجویز به جوانان حتی به همان خطر نادر لخته هم نمیارزد و تجویز آسترازنکا در سنین پایین را ترجیحاً حذف کردند.
اما اکنون باید گفت که بیشترین سوش رایج در جهان در حال تبدیل به سوش دلتاست که جوانان را بسیار بیشتر از آلفا مبتلا کرده و خطر بستری و مرگ در این گروه را نیز حداقل دو برابر افزایش داده است، لذا شاید اکنون بالانس خطر و فایده در مورد قشر جوان برای آسترازنکا تعریف جدیدتری را بطلبد که اپیدمیولوژیستها باید به آن پاسخ دهند.
از سویی دیگر اخیراً اثبات شده که افزایش فاصله دوز اول و دوم به حدود ۴۵ هفته و تجویز دوز سوم هم به طرز چشمگیری باعث افزایش سطح آنتی بادی شده و هم ایمنی بسیار بالاتری علیه هرسه سوش آلفا، بتا و دلتا میدهد و هم اینکه عوارض بسیار کمتر و قابل تحمل تری دارد. بنابراین شاید بهتر است اپیدمیولوژیستها و سیاستگذاران واکسیناسیون یک بازبینی در دستورالعملها بنمایند بخصوص در کشورهایی که برای تأمین واکسن دچار مشکل هستند و تأخیر تجویز برای دوزهای دوم دارند.
در ایران دستور عدم تزریق آسترازنکا به زیر ۵۰ سال بیش از اینکه نتیجه پژوهشهای بومی باشد احتمالاً بیشتر شبیه یک کپیبرداری از دستورالعملهای رایج در کشورهای دیگر است که در این خصوص بهتر است مسئولان وزارت بهداشت خود نظر داده و مستندات ارائه نمایند.
در نهایت اینکه، بهجای این همه پراکندگی در دستور درمانی و تجویز واکسن، ای کاش یک رویه ثابت و گایدلاینهای مشخص میداشتیم تا اینگونه درمانهای سلیقه ای و پرهزینه بخصوص در بخش خصوصی و بالاخص در سطح اول خدمات به مردم تحمیل نشود و در امر واکسیناسیون هم مردم اینگونه در انتخابهای خود سردرگم نمیشدند.
باید پرسید آیا برای رسانههای رسمی و پرقدرت همانند صداوسیما ایجاد یک یا چند شبکه اختصاصی و عامه فهم که نشر دهنده اطلاعات معتبر در مورد واکسن و بیماری کرونا باشد، بیماری که کشور را دچار مشکل و بحران کرده و جان ۴۰۰ تا ۵۰۰ نفر را روزانه میگیرد، کار سختی بود؟ در حالی که این همه برنامه بدون بیننده و کانال کم یا بیخاصیت وجود دارد. این شبکه میتوانست برنامههای آموزش عمومی، مصاحبه ها و مناظرات علمی برای درمانگران ارائه داده و کمک بزرگی برای رفع شک و شبهات و ارائه طریق درست به مردم و درمانگران باشد. البته هنوز دیر نیست و رسانههای رسمی و ملی میتوانند چنین زیر ساختی را مهیا نمایند.
امید داریم هرچه زودتر شر این بیماری همه گیر از سر جهان و ملت عزیز ایران به لطف خدا و پیشرفت دانش و تجربه دانشمندان و همکاری مردم و دولتها برطرف شود.
مدیر پژوهش سازمان نظام پزشکی کشور
ابتدا و با تأکید باید گفت که سیاست سازمان جهانی بهداشت بهعنوان متولی علمی و اجرایی امور بهداشت و سلامت در جهان، موضوع واکسن را موضوع مقایسه فواید و مضرات میداند. اصولاً در اکثر امور پزشکی چنین است؛ چراکه همه فرایندها و درمانها در پزشکی هم شامل فواید و هم مضراتند. الان به نحو اولی و به اذعان همه ارگانهای علمی معتبر در دنیا واکسنهای کووید۱۹ در پاندمی مخوف فعلی، حاوی فوایدی در حد چند صد برابر مضرات خود هستند. بنابراین هیچ واکسنی ممنوعیت قطعی در هیچ جا ندارد تا وقتی فایدهاش بر مضرات و خطرش بچربد. ممنوعیت قطعی تنها در حساسیتهای کشنده به محتویات خود واکسن یا وجود شرایط بسیار نادر طبی برای بعضی از آنهاست.
لذا ممنوعیتهای موجود در دستورالعملهای استفاده از واکسن در کشورهای مختلف یک امر اعتباری و بر اساس برداشت آنها از بالانس بین فواید و مضرات است.
یکی از چالش برانگیزترین عوارض مربوط به عارضه لخته خون در واکسن انگلیسی- سوئدی آسترازنکا رخ داد. البته کمپانیهای دیگر نیز تحت لیسانس در کشورهای مختلف آن را تولید میکنند.
عارضه لخته خون طبق آخرین مقاله مجله معتبر لنست، بین دو تا ۸ در هر یک میلیون دوز و تا دو هفته بعد از دوز اول ذکر شد. البته تعداد کمی از اینها که دچار لخته داخل مغزی گشتند، فوت شدند. در حال حاضر این پدیده در دوز دوم تا 10 برابر کمتر ذکر میشود و لذا برای دوز دوم بسیار نایاب است. البته مرگ و میر ناشی از آن به نسبت اوایل بهدلیل آمادگی و آگاهی کاسته شده و میگویند به حد کمتر از ۲۰درصد مبتلایان به لخته مغزی در ابتدای بروز این عارضه رسیده است. بنابراین طبق نظر نهادهای معتبر پزشکی مثل WHO، CDC، EMA، MHRA و NHS واکسن آسترازنکا با توجه به مقایسه فواید به مضرات آن هنوز با قوت توصیه میشود و تا به امروز چند صد میلیون دوز از آن استفاده شده است.
بر اثر گزارش ها، نهادهای مسئول و معتبر در بررسی میزان خطر برای جنس و سن به این نتیجه رسیدند که شاید در زنها و سنهای جوانتر عارضه نادر لخته بیشتر دیده میشود، لذا پیشنهاد کردند که یک واکسن همتراز که چنین عارضه ای برای آن کمتر گزارش شده به سنین خاص بهعنوان جایگزین ارائه شود. بنابراین اصلاً بحث ممنوعیت نیست بلکه ترجیح است. در انگلستان که مخترع و تولیدکننده اصلی آسترازنکا است، به افراد زیر ۴۰ سال و مادران باردار طی یک گایدلاین، فایزر و مادرنا پیشنهاد میشود هرچند افراد میتوانند کماکان آسترازنکا را انتخاب کنند. در همین کشور برای افرادی که در سنین جوانی هستند و دوز اول را به هر دلیلی آسترارنکا زدند برای دوز دوم کماکان ترجیح همان آسترازنکا است چون از میزان خطر حداقل ۱۰ برابر کاسته می شود. برای مادران باردار نیز اگر فرد آسترازنکا را انتخاب کند همان را میزنند.
در حقیقت در کارآزمایی بالینی آسترازنکا جوانان زیر ۱۸ و زنان باردار لحاظ نشده بودند لذا دیتای مربوط هم برای تصمیمگیری برای مادران باردار موجود نبود. در امریکا فایزر به داوطلبان کادر درمان که باردار بودند، نیز داده شد.پس مستنداتی که مبنی بر بیخطر بودن آن باشد وجود دارد و از این جهت است که فایزر پیشنهاد اول به زنان باردار در انگلستان و اروپاست.
در برخی کشورها همانند دانمارک، نروژ، ایسلند، بلغارستان و هلند در پاسخ به خبر اولیه احتمال لخته خون تصمیمات شدید و با عجلهای همانند ممنوعیت آسترازنکا گرفته شد که برخی دوباره آن را لغو کردند و به فراخور برداشت خود از خطر محدودیتهای سنی مختلف از زیر ۶۵ سال تا زیر ۴۰ سال گذاشتند همانند استرالیا (زیر ۵۰)، برزیل (در زنان باردار)، بلغارستان (اول ممنوع الان زیر ۶۰) انگلستان (زیر ۴۰ سال)، کانادا (اول زیر ۵۵ والان زیر ۴۰)، فرانسه (زیر ۵۵) و غیره.
برای محدودیت سنی، بهعنوان یک نمونه قوی و مبتنی بر شواهد که در واکسیناسیون ملی نیز موفق بوده میتوان به سیستم بهداشت انگلستان NHS اشاره کرد، کشوری که اخیراً جام ملتهای اروپا را در استادیومهای خود با حضور تنگاتنگ تماشاچیان برگزار کرده است.
نهاد NHS میگوید:
۱) برای ۴۰ سال و بالاتر حتی با بیماری زمینه ای هر واکسنی به علاوه آسترازنکا میشود زد.
۲) برای ۳۰ تا ۳۹ سال ترجیحاً یک واکسن غیر از آسترازنکا به شرطی که موجود باشد و نزدن آسترازنکا باعث تأخیر نشود میتوان تزریق کرد، البته در این گروه برای سن نزدیکتر به ۳۹، مردان، افراد چاق، بیماران زمینه ای و فقرا و تغذیه ضعیف که خطر کووید برایشان بسیار بیشتر است بهتر است آسترازنکا را زودتر تجویز کرد تا اینکه برای واکسن دیگر صبر کنند.
۳) برای سن ۱۸ تا ۲۹ سال کمیته مشترک واکسن و ایمنی انگلستان یا همان JCVI میگوید بهتر است واکسنی بجز آسترازنکا تزریق شود البته به درخواست خود افراد و با آگاهی از فواید و خطرات کماکان میتوانند آسترازنکا دریافت کنند.
۴) کسانی هم که دوز اول آسترازنکا را بدون مشکل جدی و خطرناک دریافت کردند میتوانند با خیال راحت تری دوز دوم آسترازنکای خود را بگیرند که بخصوص شامل ۱۸ تا ۳۹ سالهها، کادر درمان، مددکاران و افراد خانواده این گروهها میشود.
۵) تنها ممنوعیت قطعی دریافت دور دوم آسترازنکا کسانی هستند که در دوز اول دچار لخته جدی وریدی یا شریانی همراه با سقوط پلاکت شدند.
در حقیقت اکنون میتوان گفت چون چند ماه پیش در زمانی که شاهد شیوع سوش اولیه کرونا (آلفا) بودیم، سنهای پایین کمتر مبتلا میشدند و کمتر هم بستری شده و به ندرت مرگ واقع میشد، لذا منطق موجود این بود که میگفتند شاید تجویز به جوانان حتی به همان خطر نادر لخته هم نمیارزد و تجویز آسترازنکا در سنین پایین را ترجیحاً حذف کردند.
اما اکنون باید گفت که بیشترین سوش رایج در جهان در حال تبدیل به سوش دلتاست که جوانان را بسیار بیشتر از آلفا مبتلا کرده و خطر بستری و مرگ در این گروه را نیز حداقل دو برابر افزایش داده است، لذا شاید اکنون بالانس خطر و فایده در مورد قشر جوان برای آسترازنکا تعریف جدیدتری را بطلبد که اپیدمیولوژیستها باید به آن پاسخ دهند.
از سویی دیگر اخیراً اثبات شده که افزایش فاصله دوز اول و دوم به حدود ۴۵ هفته و تجویز دوز سوم هم به طرز چشمگیری باعث افزایش سطح آنتی بادی شده و هم ایمنی بسیار بالاتری علیه هرسه سوش آلفا، بتا و دلتا میدهد و هم اینکه عوارض بسیار کمتر و قابل تحمل تری دارد. بنابراین شاید بهتر است اپیدمیولوژیستها و سیاستگذاران واکسیناسیون یک بازبینی در دستورالعملها بنمایند بخصوص در کشورهایی که برای تأمین واکسن دچار مشکل هستند و تأخیر تجویز برای دوزهای دوم دارند.
در ایران دستور عدم تزریق آسترازنکا به زیر ۵۰ سال بیش از اینکه نتیجه پژوهشهای بومی باشد احتمالاً بیشتر شبیه یک کپیبرداری از دستورالعملهای رایج در کشورهای دیگر است که در این خصوص بهتر است مسئولان وزارت بهداشت خود نظر داده و مستندات ارائه نمایند.
در نهایت اینکه، بهجای این همه پراکندگی در دستور درمانی و تجویز واکسن، ای کاش یک رویه ثابت و گایدلاینهای مشخص میداشتیم تا اینگونه درمانهای سلیقه ای و پرهزینه بخصوص در بخش خصوصی و بالاخص در سطح اول خدمات به مردم تحمیل نشود و در امر واکسیناسیون هم مردم اینگونه در انتخابهای خود سردرگم نمیشدند.
باید پرسید آیا برای رسانههای رسمی و پرقدرت همانند صداوسیما ایجاد یک یا چند شبکه اختصاصی و عامه فهم که نشر دهنده اطلاعات معتبر در مورد واکسن و بیماری کرونا باشد، بیماری که کشور را دچار مشکل و بحران کرده و جان ۴۰۰ تا ۵۰۰ نفر را روزانه میگیرد، کار سختی بود؟ در حالی که این همه برنامه بدون بیننده و کانال کم یا بیخاصیت وجود دارد. این شبکه میتوانست برنامههای آموزش عمومی، مصاحبه ها و مناظرات علمی برای درمانگران ارائه داده و کمک بزرگی برای رفع شک و شبهات و ارائه طریق درست به مردم و درمانگران باشد. البته هنوز دیر نیست و رسانههای رسمی و ملی میتوانند چنین زیر ساختی را مهیا نمایند.
امید داریم هرچه زودتر شر این بیماری همه گیر از سر جهان و ملت عزیز ایران به لطف خدا و پیشرفت دانش و تجربه دانشمندان و همکاری مردم و دولتها برطرف شود.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
مرگ سریالی بیماران کرونایی در نبود دارو و تخت
-
دلتا همسفر هر روزه مسافران پایتخت در مترو
-
برگزاری مراسم عزاداری در اماکن سربسته، ممنوع
-
آیا تزریق واکسن آسترازنکا برای افراد زیر ۵۰ سال ممنوع است؟
اخبارایران آنلاین