پیامبر صلالله علیهوآله:هرگاه خداوند برای خانوادهای خیر بخواهد آنان را در دین دانا میکند، کوچکترها بزرگترهایشان را احترام مینمایند، مدارا در زندگی و میانهروی در خرج روزیشان مینماید و به عیوبشان آگاهشان میسازد تا آنها را برطرف کنند. نهج الفصاحه، ص ۱۸۱، ح ۱۴۷
فروش ۱۲میلیارد تومان کتاب در سه روز اول هجدهمین فصلانه
سیدعباس صالحی: طی ۱۷ فصلانه کتاب در کتابفروشیهای کشور، حدود ۲۰۲ میلیارد تومان و بیش از۶/۵ میلیون نسخه فروش رفته است. در سه روز هجدهمین فصلانه، حدود ۱۲ میلیارد تومان و بیش از ۲۰۰ هزار نسخه فروش رفته است. کتابفروشیها باشگاه فرهنگ و اندیشه ایران هستند. با حضور و خرید، رونقشان را جدیتر بگیریم.
توئیت سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی
بهترین گزینه، اجرای تئاتر در سالنهای روباز
محمد رحمانیان
نمایشنامهنویس، کارگردان و مدرس دانشگاه
این روزها در حال نوشتن هستم. اکنون هم به دوست و همکارم آقای محسن قرایی در نوشتن فیلمنامهاش بهعنوان همکار فیلمنامهنویس کمک می کنم. متأسفانه برخی سایتهای خبری به اشتباه انعکاس دادهاند که من فیلمنامه را نوشتم درصورتی که من در این پروژه صرفاً همکاری کردهام. در این ایام کرونایی مدام در حال نوشتن هستم. تعداد زیادی نمایشنامه نوشتم و نیز چندین طرح نوشتهام و امیدوارم در سال آینده به دور از کرونا بتوانم این نمایشنامهها را در سالن تئاتری روی صحنه ببرم. اما درحال حاضر و در این روزهای توأم با کرونا بهخصوص در سالنهایی با سقفهای کوتاه، نمایش اجرا کردن خطرناک است. بهدلیل همین شرایط من جز تدریس و نوشتن در ایام کرونا کار دیگری نمیکنم. از آنجایی که سالن تئاتر در فضای باز موجود نیست یا تعداد آن کم است، بهنظر میرسد اجرا کردن هر نوع تئاتر در سالنهایی با سقف کوتاه ریسک بزرگی برای سلامتی گروه و مخاطبان است. مدیران تئاتر کشور میتوانستند برنامهریزی درستی برای جامعه تئاتر داشته باشند. آیا نمیشد با رعایت پروتکلهای بهداشتی در سالنهای سر باز تئاتر اجرا کرد؟ حداقل بیش از 200 سالن سر باز در تهران داریم. من سال گذشته به سختی یک تئاتر اجرا کردم. واقعاً می شد با برنامهریزی صحیح از گروههای تئاتری حمایت کرد. بسیاری از پارکها سن دارد و فضای مناسبی برای اجرای تئاتر دارند. پارکهایی مثل نیاوران و ساعی که از موقع ساخت برایشان سن و صحنه تماشاچی ساخته شد. میتوان این پارکها را شناسایی کرد، گروههای تئاتری را به آنجا راهنمایی و از آنها حمایت مالی کرد تا چراغ تئاتر روشن بماند. در دوره کرونا، تئاتر سختترین روزهای خود را سپری کرد. اما باور دارم که سرانجام زمانی فرا خواهد رسید که دوباره تئاتر جان بگیرد. این حرف من متکی بر این تعداد بازیگر و نویسندگان خوبی است که داریم. همچنین معتقدم که بعد از کرونا تئاتر خیلی زودتر از سینما پا خواهد گرفت.
جایزهای برای انتخاب رمانهای متفاوت
فائزه شاکری
دبیر جایزه ادبی واو
طی روزهای گذشته نامزدهای مرحله نخست هفدهمین دوره «جایزه ادبی واو» معرفی شدند؛ جایزهای که در هفدهمین سال برپاییاش قصد معرفی کتابهای متفاوت سال 98 را دارد. این جایزه از سال 83 و با هدف بررسی آثار منتشر شده به منظور شناسایی و معرفی کتابهایی که با توجه به مباحثی همچون آشنازدایی و از سویی هنجارشکنی و عبور از تکرار نوشته شدهاند. از آنجایی که برخی از این کتابها ممکن است قدری سختخوانتر باشند و کتابخوانهای غیرحرفهای چندان با آنها آشنا نباشند. از سویی ناشران هم در پذیرش انتشار کتابها، اغلب ترجیحشان به کارهایی است که بازگشت سرمایه آنها را سبب شوند. از همین رو هم به شکل معمول تمایل کمتری به انتشار این قبیل کتابها دارند، از همین رو تلاش ما متمرکز بر این است که با برپایی جایزه مذکور به دیده شدن و از سویی معرفی بهتر این آثار کمک کنیم. به همین دلیل در معرفی برگزیدگان ما غیر از معرفی بهترین رمان متفاوت سال، برگزیدهای هم با عنوان بهترین ناشر رمان متفاوت برای تشویق ناشران هم داریم. البته از یک رمان هم بهعنوان شایسته تقدیر تجلیل خواهد شد. اما درباره داوری این آثار بگذارید به نکته جالب توجهی اشاره کنم، داوری مرحله نخست این جایزه با همراهی جمعی از کتابخوانهای حرفهای انجام میشود که چهرههای شناخته شدهای نیستند اما فعالیتهای ادبی دارند. دلیل این مسأله هم نشأت گرفته از این است که از همان ابتدای برپایی جایزه قصدمان این بود جایزه بواسطه برخی نامهای بزرگ مطرح نشود، بلکه به لطف عملکرد خودش جایگاهی میان اهالی کتاب پیدا کند. البته این مسأله تنها درباره داوری مرحله نخست صادق است و داوری مرحله بعدی از سوی نویسندگان، زبانشناسان، نشانهشناسان و منتقدان شناختهشده انجام میشود. از جمله داوران مرحله دوم این دوره میتوان به کوروش صفوی، فرزان سجودی، امیرعلی نجومیان، داوود غفارزادگان، هادی تقیزاده، بلقیس سلیمانی و... اشاره کرد. مسأله دیگری که درباره چگونگی داوری از اهمیت زیادی برخوردار است، این است که هر چند سال ملاکهایمان را برای انتخاب آثار متفاوت تغییر میدهیم. تردیدی نیست که مدتی بعد از انتشار اثر یا آثاری که ابداعاتی در مضمون یا ساختار خود داشتهاند، آن روال به مرور تبدیل به وجه قالب میشود و دیگر از آن شکل ناآشنا دور میشود. توجه به چنین نکاتی سبب میشود نویسندگان جرأت انتشار کارهای متفاوت خود را پیدا کنند و از طرفی ناشران هم به انتشار کارهایی که حتی ممکن است ریسک مالی داشته باشد علاقهمند شوند. خوشبختانه طی این سالها بازخوردهای خوبی از نتیجه برگزاری جایزه دیدهایم؛ آنقدر که بارها بعد از اعلام نتایج و... برخی ناشران مشهور از این گفتهاند کهای کاش آنان کتاب مذکور را منتشر کرده بودند. گفتههای اینچنینی گویای تغییر تدریجی نگاه و حتی سیاستگذاریهای اهالی نشر است؛ حتی برخی ناشران در بخشی از کار خود به سراغ انتشار آثار عامه پسندتر هم میروند تا از طریق آنها بتوانند هزینه انتشار کارهای ارزشمند را به دست آورند که این اتفاق خوبی است. سال گذشته رمان «تراتوم» نوشته «رویا دستغیب» موفق به کسب عنوان بهترین رمان متفاوت و نشر افق نیز بهترین ناشر رمان متفاوت دوره شانزدهم معرفی شدند. در دوره فعلی هم هیأت داوران بعد از مطالعه و داوری 110 اثر هفت کتاب را بهعنوان آثار متفاوت این دوره معرفی کردهاند که طی روزهای آینده برگزیدگان نیز اعلام خواهند شد.
یلدا جبلی
فیلمساز
همیشه ترجمههای احمد پوری از آثار دیگران من را بهوجد میآورد مخصوصاً ترجمه او از عاشقانههای نزار قبانی، ظرافت و لحن خاصی در ترجمه دارد که او را برایم خیلی خاص میکند.
به همین دلیل وقتی 10- 12 سال پیش از چاپ اولین کتابی که خود او نوشته بود باخبر شدم بدون معطلی و با شوق سراغ کتابش رفتم؛ «دو قدم اینور خط». لذت خواندنش سالها قبل برای اولینبار آنچنان در یادم ماند که این روزها که کرونا امکان سفر و پرسه زدن در هزارتوهای ناشناخته را تقریباً از ما گرفته فکر کردم دوباره بعد سالها سراغش بروم.
لذت خواندن دوبارهاش حتی بیشتر از بار اول بود، همراه شدن با ذهن بازیگوش شخصیتی که احمد پوری خلق کرده بهنظرم برای تمام آنهایی که دوست دارند زمانی را فارغ از تمام آنچه این روزها ما و جهانمان را در بر گرفته سپری کنند توصیه میشود.
خود را به «دو قدم این ور خط» بسپارید و اجازه دهید حتی برای مدتی کوتاه هم شده بلغزید به طرف دیگر خط.
سریال رودررو (vis a vis) سریال اسپانیایی جذاب و خوش ساخت با ریتمی عالی اثر الکس پینا (سریال مطرح دیگر او خانه اسکناس است) قصه دختر جوانی که بهخاطر عشقش بهنوعی فریب میخورد و وارد مسیر پیچیدهای میشود که زندگی خودش و خانوادهاش را تحت تأثیر قرار میدهد.
اشتباهی که تمام راههای برگشت را بر او میبندد و هرچه هم پیش میرود بیشتر در سیاهچالهای که در آن اسیر شده فرو میرود. دیدنش را به دوستداران سریالهای جدی و خوش ساخت پیشنهاد میکنم.
فیلم سینمایی «کتاب سبز» برنده اسکار بهترین فیلم ۲۰۱۹ را هم بهعنوان فیلمی که بشدت دیدنش حال خوشی همراه دارد در این روزهایی که خبرهای خوب کمتر میشنویم و حالمان خیلی خوب نیست توصیه میکنم.
بادبانهای برچیده یک مهاجر
سلمان یداللهی
نویسنده
مروری بر رمان «مهاجر مرجوعی»/ محمدرضا ذوالعلی/ نشر ارشدان
جهان امروز با همه گستردگی جغرافیایی، سیاسی و اقتصادی همواره از تفاوتها و تبعیضها در توزیع ثروت، عدالت و آزادیهای اجتماعی در پهنه خود رنج برده است و انسانها را در مقطعی از زندگی خویش به امید سرنوشتی مطلوب، ناگزیرِ به جستوجوی آن رهسپار دیاری دیگر میکند. داستان مهاجرت و مهاجران غیرقانونی تا بوده روایت درد بوده است و غمنامهای بیپایان.
رمان «مهاجر مرجوعی» سفرنامه همین آدمهاست، مهاجرانی که برای گریز از یک واماندگی ناچار از تن دادن به درماندگیهای بسیار میشوند و دنیای آنان به جبر زمان یا جبران نداشتهها دستخوش تغییرات ناخواسته میگردد. گوناگونی آدمهای قصه در مهاجر مرجوعی چه به لحاظ ملیت، خصوصیات فرهنگی، سیاسی، اعتقادی و چه به لحاظ ویژگیهای فردی و روابط اجتماعی، آنچنان درهم تنیده میشود که انگار از یک سامان و به درمان یک درد مشترک، آواره جهان پیش رو شدهاند و نویــــسنده بی آنکه در توصیــــف شخصیــــــــتهــــــــای داستان، اولویت بندی خاصی در ذهن خود ترسیم کرده باشد، به سعی خود خواسته حال و احوال اکنون و گذشته آنان را به فراخور قرار گیری در موقعیتهای مختلف در طول این سفرِ طولانی با خواننده در میان بگذارد.
عنوان «مهاجر مرجوعی» حتی با طنز درآمیخته با آن، ذهن خواننده را به بازخوانی یک سوژه تکراری گره میزند، اما محمدرضا ذوالعلی با تکیه بر قابلیتهای زبانی و فرم روایی قصه و پرداختن به خرده روایتها که انگار آمدهاند در فرصتهای ایستاییِ قصه و بلاتکلیفیِ مهاجران، خواننده را از دور شدن از احوال آدمها باز دارند و به بازخوانی زندگی مشقت بار آنان فرا خوانند، روایت تازهای از مهاجرت غیرقانونی را ارائه میدهد.
بهکارگیری مناسب عنصر غافلگیری در بزنگاههایی از رمان و اوج آن در بخش پایانی که کام راوی و خواننده را تلخ میکند درست همان جایی اتفاق میافتد که باید؛ درست همانجایی که فرجام خوش این راه میتوانست آغاز زیستی مقبول برای راوی باشد. به قول «مارگوت بیگل»:
پس از سفرهای بسیار/ و عبوراز فراز و فرود امواج این دریای طوفانخیز/ بر آنم که در کنار تو لنگر افکنم/ بادبان برچینم/ پارو وا نهم/ سُکان رها کنم/ به خلوت لنگرگاهت درآیم/ و در کنارت پهلو گیرم/ آغوشت را بازیابم/ استواری امن زمین را/ زیر پای خویش.
اما...
مرور مجدانه مؤلفِ «نامههایی به پیشی» و بولوار پارادیس و اثر تحسین شده «افغانی کِشی»، در «مهاجر مرجوعی» فرصت مغتنمی است برای دوستداران رمان ایرانی.
چهل روز قبل جمعی از خبرنگاران برای تهیه گزارش از پروژههای ستاد احیای دریاچه ارومیه به این منطقه سفر کردند؛ در حوالی نقده در آذربایجان غربی اتوبوس آنها واژگون شد و دو نفر از خبرنگاران ایسنا و ایرنا یعنی مهشاد کریمی و ریحانه یاسینی جان باختند. روز سهشنبه مراسم چهلمین روز درگذشت مهشاد کریمی و ریحانه یاسینی برگزار شد. ایسنا گزارشی تصویری از این مراسم منتشر کرده است.
این روزها هنرمندان در فضای مجازی از کرونا و ضرورت رعایت فاصلهگذاری و ماسک حرف میزند و همچنان دعای خیر برای سلامتی ارشا اقدسی بدلکاری که در حادثهای آسیب دید، دارند.
چهرهها
رضا بهبودی، بازیگر تلویزیون، سینما و تئاتر در صفحه خود خبر سریال «خاتون» را منتشر کرده است. در این خبر آمده است که جدیدترین ساخته تینا پاکروان از دوشنبه ۱۸ مرداد بهصورت اختصاصی از پلتفرم «نماوا» آغاز میشود. رضا بهبودی در این سریال بازی دارد. «خاتون» روایت داستانی-تاریخی از خانوادهای است که از اول شهریور ۱۳۲۰ آغاز شده و در دوران اشغال ایران توسط متفقین دچار تحولاتی میشود.
هومان اسعدی، موسیقیدان که دبیری جشنواره موسیقی جوان را برعهده دارد در صفحه خود خبر از تمدید زمان ارسال آثار به پانزدهمین جشنوار ملی موسیقی جوان تا 31 مردادماه داده است. دراین صفحه اشاره شده که این جشنواره بهصورت مجازی در چهار بخش «موسیقی دستگاهی ایران»، «موسیقی کلاسیک»، «موسیقی نواحی ایران» و «آهنگسازی» برگزار میشود.
نگار جواهریان در صفحه خود برای ارشا اقدسی و بهبودی او نوشته است: «ارشای عزیز برگرد. حضور پر از زندگی و جسارتت جلوی چشمهامه و به این فکر میکنم که هر بار دیدمت به خودم گفتم بابا آدم چه کارها که نمیتونه بکنه، چه لذتها میتونه ببره از بودنش و طبیعت و…و چقدر میتونه بیشتر از توانِ خودش باشه و همیشه یاد کلی آرزوی فراموش شده افتادم. آرزو میکنم، آرزو میکنم، آرزو میکنم خدا تو رو به مادرت برگردونه.»
لاله اسکندری هم در صفحه خودش عکسی از مجموعه «مافیا» منتشر کرده است. او آرزو کرده که مخاطبان از دیدن این مجموعه لذت ببرند، چرا که تنها یک بازی است: «وقتی تو موقعیت قضاوت قرار میگیری میفهی که چقدر کار سختیه.... اون وقته که نباید هیچ وقت از روی ظاهر آدمها رو قضاوت کنی. حضور در این مجموعه برای من خیلی تجربه خوبیه بخصوص اینکه فهمیدم اصلاً دروغگوی خوبی نیستم.»
ویشکا آسایش هم با انتشار پشت صحنه فیلم «گورکن» بهکارگردانی کاظم ملایی نوشت: «و بالاخره نوبت اکران آنلاین «گورکن» رسید. کلی هیجان دارم، یک نقش متفاوت که خیلی دوستش دارم و امیدوارم شماها هم دوستش داشته باشین...» این فیلم دو جایزه جهانی از جشنواره بینالمللی فیلم شانگهای چین و جشنواره فیلم آستین امریکا گرفته است. حسین معجونی، مهراوه شریفینیا، گوهر خیراندیش، رضا بهبودی از بازیگران این سریال هستند.
چه خبر؟
شورای کتاب کودک در صفحه خود مدتی است بخشهایی از مجموعه «پس از توران» را منتشر میکند. حال این صفحه خبرداده است که امشب ساعت 22 قسمت هشتم این مجموعه پخش میشود: «در این قسمت توران میرهادی با عنوان «اگر من گنجشک بودم» درباره لالاییها و امثال وحکم سخن میگوید. سریال ویدیویی «پس از توران» مجموعهای از سخنان توران میرهادی است، که خواسته بود پس از درگذشتش منتشر شود.»
تازههای نشر
نشر نیماژ در پستی پیشنهاد خواندن هفت رمان با عنوان «سفر قهرمان کهن الگو» را داده است. در این پست آمده است: «سفر قهرمان کهنالگوییست به درازای تمدن بشر و ریشه در داستانهای حماسی و اسطورهای باستان دارد؛ از گیلگمش گرفته تا ایلیاد و اودیسه و هفتخوان رستم و داستانهای دیگر. اما این کهنالگو در ادبیات مدرن رنگوبویی جدید به خود میگیرد و معمولاً در حکم یک بنمایه، طرح و پیرنگ روایتها را میسازد و به پیش میراند و همین که یکی از عوامل گیرایی و جذابیت رمانهای امروز است. در این پست هفت رمان که با تکیه بر همین الگوی روایی قصه خود را پیش میبرند، بهشما پیشنهاد کردهایم که امیدواریم بخوانید و از آنها لذت ببرید.» کتابهای 1) «بسیاربلند و فوقالعاده نزدیک» اثر جاناتان سفران فوئر با ترجمه محسن یاوری، 2) «اسرار عمارت تابان» به نویسندگی شیوا مقانلو، 3) «اوراد نیمروز» نوشته منصور علیمرادی 4) «الفبای لازاروس» نوشته هادی تقیزاده 5)«ایستگاه یازده» نوشته امیلی سنت جان مندل ترجمه پگاه صمدزاده 6)«سفر عجیب آقای دالداری نوشته مارک لوی ترجمه نیما کیوانی7) «بیا گم شویم» نوشته دیالسید ترجمه زهرا طراوتی.
نشر برج خبر از انتشار «کلاه گردانی میان آس و پاسها» اثر جدید حسین سناپور داده است. در این پست نوشته شده است: «سناپور اینجا نیز به سیاق دیگر آثارش به نقد وضعیت طبقه متوسط شهری پرداخته و از کنار آنها وضعیت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را نیز به تصویر کشیده است. او اینبار به سراغ نسل بعدی جوانهای رمان «نیمه غایب» رفته است. نسل جوانهای «نیمه غایب» تازه جنگ را پشت سر گذاشته بودند و زندگیشان چنان درگیر ریشههای سنت بود که نفسشان بالا نمیآمد؛ اما در کلاهگردانی جوانانی پا به صحنه گذاشتهاند که گویی نه ارتباطی با گذشته دارند و نه امیدی به آینده. شاید به همین دلیل آنچنان احساس عجز و درماندگی میکنند که در اوج جوانی با خود میگویند: «من پیرتر از همه پیرمردها هستم.»