ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
روحانی در جلسه شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا:
جهت گیری اقتصاد در مسیر مانعزدایی و پشتیبانی از تولید است
نخستین جلسه شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا در سال 1400 بعد از ظهر دوشنبه، با حضور سران سه قوه و اعضا تشکیل شد. به گزارش ایرنا، رئیس جمهوری در ابتدای این نشست جهتگیری اقتصاد کشور در سال جدید را در مسیر مانعزدایی و پشتیبانی همهجانبه از تولید براساس رهنمودهای مقام معظم رهبری دانست و برتلاش شورایعالی در ایجاد هماهنگی بین قوا و تسهیل و تقویت تولید ملی در شرایط دشوار مقابله با تحریمهای اقتصادی تأکید کرد. در این جلسه پیرو تمدید مصوبه ارزی شورای عالی، گزارشی از تصمیمات ارزی ستاد اقتصادی در جهت توسعه صادرات و تسهیل تجاری برای تأمین نیاز بخش تولید و واردات ضروری کشور ارائه و مورد بررسی و تصمیمگیری قرار گرفت. همچنین وزارت صنعت، معدن و تجارت گزارشی از اجرای قانون استفاده حداکثری از توان تولید داخلی ارائه کرد و اعضای شورای عالی درخصوص ادامه ممنوعیت واردات کالاهای غیرضرور و حمایت از تولید داخلی، تصمیمات لازم را اتخاد کردند. در ادامه جلسه پیشنهاد وزارت نیرو در جهت حمایت از تولیدکنندگان داخلی و روانسازی گردش مالی در پروژههای زیرساختی صنعت برق کشور از طریق تهاتر بهای برق مصرفی با محصولات شرکتهای تولیدکننده مورد بحث و تصمیمگیری قرار گرفت.
معاون اول رئیس جمهوری در آیین رونمایی از شبکه ملی بهرهوری ایران:
عدم پاسخگویی افراد و دستگاهها برای کشور فاجعه بار است
گروه اقتصادی/ روز گذشته معاون اول رئیس جمهوری در آیین رونمایی از شبکه ملی بهرهوری ایران به چند نکته کلیدی و مهم اشاره کرد؛ اسحاق جهانگیری با بیان اینکه یکی از اصلیترین مسائل کشور این است که دستگاهی حاضر به پاسخگو بودن در یک مرجع دیگر نیست، تأکید کرد: گاهی هزینههای حیثیتی، اقتصادی و امنیتی عدم پاسخگویی افراد و دستگاهها برای کشور فاجعه بار است؛ از اینرو باید بررسی شود دستگاهی که مسئول بوده جلوی اقدامات دشمن را بگیرد و در این زمینه توفیقی بهدست نیاورده است بازخواست شود و مردم باید بدانند که منابع، اعتبار و حیثیت کشور خرج چه اقداماتی میشود.
معاون اول رئیسجمهوری با تأکید بر اینکه ارتقای بهرهوری از بزرگترین، ملیترین و اثرگذارترین موضوعات کشور است، تصریح کرد: باید در شرایط فعلی ارتقای بهرهوری در کشور بهعنوان یک امر واجب و مهم تلقی شود.به گزارش پایگاه خبری معاون اول رئیس جمهوری، او با بیان اینکه در کشورهایی با اقتصاد متکی به منابع طبیعی موضوع بهرهوری جایگاه مهمی نداشته است، ادامه داد: دولتهایی با چنین اقتصادی بدون هیچگونه زحمت میلیاردها دلار از درآمد نفت بهدست میآورند و در کشور خود هزینه میکنند و به اینکه این منابع نفتی در چه بخشی از کشور صرف شود تا بازدهی بیشتری داشته باشد و در حل مشکلات مردم تأثیرگذار باشد، توجهی نمیشود.
کشورهای منطقه برای بهرهوری اقدامات بسیار مهمی انجام داده اند
معاون اول رئیسجمهوری با تأکید بر اینکه پایین بودن میزان بهرهوری از عوامل تولید از مهمترین مشکلات کشور است و کشورهای منطقه و جهان در زمینه بهرهوری اقدامات بسیار مهمی انجام دادهاند، به اهمیت موضوع بهرهوری در کشور پس از ارائه گزارشی که رشد اقتصادی برخی کشورهای شرق آسیا تا 70 درصد از بهرهوری عوامل تولید بهدست آمده بود، اشاره کرد و افزود: این رقم بسیار بزرگی بود که بدون سرمایهگذاری و منابع جدید، چنین رشد اقتصادی ایجاد شود و از منابع موجود در یک کشور چنین رشدی بهوجود آید.
او با تأکید بر اینکه از برنامه سوم توسعه کشور رشد اقتصادی 8 درصدی و 33 درصدی از بهرهوری عوامل تولید بهعنوان یک هدفگذاری در کشور مد نظر قرار گرفت، تأکید کرد: باید با آسیب شناسی بهدنبال این موضوع باشیم که چرا تاکنون به این رشد اقتصادی 8 درصدی و 33 درصدی از بهرهوری عوامل تولید نرسیدهایم که در این صورت باید هدفگذاریها تغییر یابد یا الزامات انجام نشده برای رسیدن به این هدف بررسی مجدد شود.
نمیخواهیم برای رسیدن به هدف به الزامات آن تن دهیم
معاون اول رئیسجمهوری با بیان اینکه در برنامههای بعدی توسعه اقتصادی کشور نیز این اهداف و الزامات محقق نشد، ادامه داد: در یکی از جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام در خصوص عدم تحقق این رشد 8 درصدی در اقتصاد کشور صحبت مفصلی کردم و مطرح شد که مردم حق دارند بدانند چرا پس از گذشت چندین برنامه توسعهای این رشد 8 درصدی محقق نشده است که یا نمیتوانیم به این رشد در کشور دست یابیم یا عوامل و الزاماتی نیاز دارد که نمیخواهیم برای رسیدن به این هدف به آنها تن دهیم.
وی با تأکید بر اینکه موضوع بهرهوری در سند چشمانداز سیاستهای اقتصاد مقاومتی و برنامههای توسعهای کشور بهعنوان هدفی مهم و در عین حال «کمی» آمده است، تصریح کرد: باید در صورت عدم انجام مسئولیتها و تحقق اهداف، فرد مسئول و مربوطه بازخواست شود که تا الان یک نفر هم در کشور بازخواست نشده است.
بهرهوری مختص دولت نیست
وی با اشاره به تحریمهای ظالمانه امریکا علیه کشورمان، خاطرنشان کرد: اگر به رشد اقتصادی 8 درصدی و بهرهوری 33 درصدی عوامل تولید میرسیدیم حتماً در دوران تحریمهای امریکا علیه کشور که درآمد نفتی کم شد به رشد اقتصادی خوبی دست مییافتیم و کاهش درآمد نفت با ارتقای بهرهوری جبران میشد.جهانگیری تأکید کرد: موضوع بهرهوری تنها مختص دولت نبوده بلکه آحاد ملت ایران را در بر میگیرد.
بخش خصوصی که یک مقاله نخوانده است
معاون اول رئیسجمهوری در ادامه با اشاره به اینکه افرادی که در بنگاههای کشور و بخش خصوصی فعال هستند در طول بیست سال فعالیت خود یک مقاله مطالعه نکرده و از دورهها و کلاسهای آموزشی بهرهای نداشتهاند تا بر دانش آنها افزوده شود، افزود: حتی شاهد هستیم در صنعت نساجی دستگاههایی در خط تولید هستند که عمر آنها به دهه 50 میلادی باز میگردد.
او با تأکید بر اینکه شبکه ملی بهرهوری ایران بهعنوان یک اقدام ارزشمند میتواند همه ذینفعان را برای حل مشکلات و تبادل اطلاعات گردهم آورد، تصریح کرد: در یک کلینیک بهرهوری، بنگاههای اقتصادی و بخش اداری میتوانند با طرح مشکلات خود و کسب راهنماییها به ارتقای بهرهوری خود کمک کنند.
کلینیکهای بهرهوری مشورت بدهند
جهانگیری ادامه داد: کلینیکهای بهرهوری میتوانند به صاحبان بنگاههای اقتصادی و دستگاههای اداری مشورت دهند تا در صورت نیاز این بخشها به شرکتهای مشاورهای مراجعه و با بستن قراردادهایی طی یک فرایند بلند مدت به ارتقای بهرهوری در سازمان مربوطه و حل مشکلات اقدام کنند.
او با بیان اینکه در جلسه هیأت دولت نیز اعلام کردم که باید بررسی شود آیا با واگذار شدن بنگاهها به بخش خصوصی بازدهی عوامل تولید بالاتر رفته است یا خیر، تأکید کرد: معمولاً تغییر زیادی در بازدهی عوامل تولید این بنگاههای واگذار شده بهوجود نیامده است در صورتی که انتظار میرفت پس از واگذاری تغییراتی انجام شود چرا که معمولاً بهرهوری در بخش دولتی بهدلیل دسترسی به منابع پولی پایین است اما بخش خصوصی میتواند با اتکا به منابع مالی، بازدهی و بهرهوری عوامل تولید را افزایش دهد.
۳۰ درصد از رشد اقتصادی از طریق ارتقای بهرهوری
معاون اول رئیس جمهوری از سازمان ملی بهرهوری ایران خواست تا با اتخاذ اقدامات لازم روی الزامات و ملزومات افزایش و ارتقای بهرهوری در کشور فعالیت کند و تا زمانی که گفته میشود باید ۳۰ درصد از رشد اقتصادی از طریق ارتقای بهرهوری در کشور حاصل شود، چه الزامات و مسائل فرهنگی نیاز است.
جهانگیری ادامه داد: موضوع بهرهوری نه تنها یک موضوع اقتصادی بلکه فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و همه جانبه است.
اوبا بیان اینکه باید بنگاههای اقتصادی یک برنامه افزایش و ارتقای بهرهوری 3 تا 5 ساله داشته باشد، ادامه داد: این برنامه باید در یک ارگان تأیید شود و در صورت عدم دسترسی به این هدفگذاری حتی آن بنگاه اقتصادی و بخش خصوصی که ثروت ملی در اختیار دارد، بازخواست شود.
جهانگیری خاطرنشان کرد: باید برنامههای ارتقای بهرهوری از سوی سازمان ملی بهرهوری ایران در چارچوب سیاستهایی تعیین و به بخشهای مختلف کشور داده شود تا بخشهایی که از این شاخصها بخوبی استفاده کرده اند و توانسته اند میزان بهرهوری خود را ارتقا دهند، قدردانی شود.
سازمان ملی بهرهوری جایگاه خود را
پیدا کند
معاون اول رئیسجمهوری با اشاره به اینکه اگر تولید ناخالص کشور در حدود 200 میلیارد دلار باشد و هدفگذاری سالی 8 درصد رشد با اتکا به 30 درصد بهرهوری عوامل تولید به این رقم اضافه شود به عدد و بودجه بسیار بزرگی در کشور خواهیم رسید، تصریح کرد: باید سازمان ملی بهرهوری جایگاه خود را در بین تمام ارکان کشور پیدا کند تا همه دستگاهها و نظام اداری بتوانند از اظهار نظر این دستگاه استفاده کنند.
او تأکید کرد: باید دستگاههای مختلف در کشور در برابر اختیارات و منابع، مکلف و مسئول باشند و از موازی کاری و چند کاری که موجب سلب مسئولیت میشود، پرهیز کنند.
در بهرهوری به توفیقات خوبی دست نیافتهایم
جمشید انصاری، رئیس سازمان اداری و استخدامی کشور با تأکید براینکه هدفگذاری بهرهوری در توسعه اقتصادی کشور در دستور کار بوده اما نتوانسته ایم توفیقات خوبی در این زمینه به دست آوریم، نظام برنامهریزی منابع محور را از جمله دلایل این عدم توفیقات برشمرد و تأکید کرد: اسناد بخشی بهرهوری به منظور ارتقای بهرهوری در بخش خصوصی و نظام اداری کشور تعبیه شده است.
شبکه ملی بهرهوری در راستای شبکهسازی رویکردی
گفتنی است شبکه ملی بهرهوری ایران در راستای شبکهسازی رویکردی برای پیشبرد حرکت ملی بهرهوری و مشخص کردن نحوه ارتباطات و تعاملات ذینفعان بهرهوری با تلاشهای سازمان ملی بهرهوری ایران بهعنوان سیاستگذار و هماهنگکننده اجزای این شبکه سراسری کشور در کشور طراحی و اجرایی شده است.
مشارکت ذینفعان بهرهوری در تصمیمسازیها و برنامهریزیهای کلان بهرهوری، بهرهگیری از توان اجرایی اعضای شبکه ملی بهرهوری ایران در پیشبرد برنامههای ملی و منطقهای بهرهوری و مدیریت دانش بهرهوری در سطح کشور و ترویج و آموزش بهرهوری به منظور تربیت نیروی کار متخصص و متعهد از اهداف مهم این شبکه ملی است.
معاون اول رئیسجمهوری با تأکید بر اینکه ارتقای بهرهوری از بزرگترین، ملیترین و اثرگذارترین موضوعات کشور است، تصریح کرد: باید در شرایط فعلی ارتقای بهرهوری در کشور بهعنوان یک امر واجب و مهم تلقی شود.به گزارش پایگاه خبری معاون اول رئیس جمهوری، او با بیان اینکه در کشورهایی با اقتصاد متکی به منابع طبیعی موضوع بهرهوری جایگاه مهمی نداشته است، ادامه داد: دولتهایی با چنین اقتصادی بدون هیچگونه زحمت میلیاردها دلار از درآمد نفت بهدست میآورند و در کشور خود هزینه میکنند و به اینکه این منابع نفتی در چه بخشی از کشور صرف شود تا بازدهی بیشتری داشته باشد و در حل مشکلات مردم تأثیرگذار باشد، توجهی نمیشود.
کشورهای منطقه برای بهرهوری اقدامات بسیار مهمی انجام داده اند
معاون اول رئیسجمهوری با تأکید بر اینکه پایین بودن میزان بهرهوری از عوامل تولید از مهمترین مشکلات کشور است و کشورهای منطقه و جهان در زمینه بهرهوری اقدامات بسیار مهمی انجام دادهاند، به اهمیت موضوع بهرهوری در کشور پس از ارائه گزارشی که رشد اقتصادی برخی کشورهای شرق آسیا تا 70 درصد از بهرهوری عوامل تولید بهدست آمده بود، اشاره کرد و افزود: این رقم بسیار بزرگی بود که بدون سرمایهگذاری و منابع جدید، چنین رشد اقتصادی ایجاد شود و از منابع موجود در یک کشور چنین رشدی بهوجود آید.
او با تأکید بر اینکه از برنامه سوم توسعه کشور رشد اقتصادی 8 درصدی و 33 درصدی از بهرهوری عوامل تولید بهعنوان یک هدفگذاری در کشور مد نظر قرار گرفت، تأکید کرد: باید با آسیب شناسی بهدنبال این موضوع باشیم که چرا تاکنون به این رشد اقتصادی 8 درصدی و 33 درصدی از بهرهوری عوامل تولید نرسیدهایم که در این صورت باید هدفگذاریها تغییر یابد یا الزامات انجام نشده برای رسیدن به این هدف بررسی مجدد شود.
نمیخواهیم برای رسیدن به هدف به الزامات آن تن دهیم
معاون اول رئیسجمهوری با بیان اینکه در برنامههای بعدی توسعه اقتصادی کشور نیز این اهداف و الزامات محقق نشد، ادامه داد: در یکی از جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام در خصوص عدم تحقق این رشد 8 درصدی در اقتصاد کشور صحبت مفصلی کردم و مطرح شد که مردم حق دارند بدانند چرا پس از گذشت چندین برنامه توسعهای این رشد 8 درصدی محقق نشده است که یا نمیتوانیم به این رشد در کشور دست یابیم یا عوامل و الزاماتی نیاز دارد که نمیخواهیم برای رسیدن به این هدف به آنها تن دهیم.
وی با تأکید بر اینکه موضوع بهرهوری در سند چشمانداز سیاستهای اقتصاد مقاومتی و برنامههای توسعهای کشور بهعنوان هدفی مهم و در عین حال «کمی» آمده است، تصریح کرد: باید در صورت عدم انجام مسئولیتها و تحقق اهداف، فرد مسئول و مربوطه بازخواست شود که تا الان یک نفر هم در کشور بازخواست نشده است.
بهرهوری مختص دولت نیست
وی با اشاره به تحریمهای ظالمانه امریکا علیه کشورمان، خاطرنشان کرد: اگر به رشد اقتصادی 8 درصدی و بهرهوری 33 درصدی عوامل تولید میرسیدیم حتماً در دوران تحریمهای امریکا علیه کشور که درآمد نفتی کم شد به رشد اقتصادی خوبی دست مییافتیم و کاهش درآمد نفت با ارتقای بهرهوری جبران میشد.جهانگیری تأکید کرد: موضوع بهرهوری تنها مختص دولت نبوده بلکه آحاد ملت ایران را در بر میگیرد.
بخش خصوصی که یک مقاله نخوانده است
معاون اول رئیسجمهوری در ادامه با اشاره به اینکه افرادی که در بنگاههای کشور و بخش خصوصی فعال هستند در طول بیست سال فعالیت خود یک مقاله مطالعه نکرده و از دورهها و کلاسهای آموزشی بهرهای نداشتهاند تا بر دانش آنها افزوده شود، افزود: حتی شاهد هستیم در صنعت نساجی دستگاههایی در خط تولید هستند که عمر آنها به دهه 50 میلادی باز میگردد.
او با تأکید بر اینکه شبکه ملی بهرهوری ایران بهعنوان یک اقدام ارزشمند میتواند همه ذینفعان را برای حل مشکلات و تبادل اطلاعات گردهم آورد، تصریح کرد: در یک کلینیک بهرهوری، بنگاههای اقتصادی و بخش اداری میتوانند با طرح مشکلات خود و کسب راهنماییها به ارتقای بهرهوری خود کمک کنند.
کلینیکهای بهرهوری مشورت بدهند
جهانگیری ادامه داد: کلینیکهای بهرهوری میتوانند به صاحبان بنگاههای اقتصادی و دستگاههای اداری مشورت دهند تا در صورت نیاز این بخشها به شرکتهای مشاورهای مراجعه و با بستن قراردادهایی طی یک فرایند بلند مدت به ارتقای بهرهوری در سازمان مربوطه و حل مشکلات اقدام کنند.
او با بیان اینکه در جلسه هیأت دولت نیز اعلام کردم که باید بررسی شود آیا با واگذار شدن بنگاهها به بخش خصوصی بازدهی عوامل تولید بالاتر رفته است یا خیر، تأکید کرد: معمولاً تغییر زیادی در بازدهی عوامل تولید این بنگاههای واگذار شده بهوجود نیامده است در صورتی که انتظار میرفت پس از واگذاری تغییراتی انجام شود چرا که معمولاً بهرهوری در بخش دولتی بهدلیل دسترسی به منابع پولی پایین است اما بخش خصوصی میتواند با اتکا به منابع مالی، بازدهی و بهرهوری عوامل تولید را افزایش دهد.
۳۰ درصد از رشد اقتصادی از طریق ارتقای بهرهوری
معاون اول رئیس جمهوری از سازمان ملی بهرهوری ایران خواست تا با اتخاذ اقدامات لازم روی الزامات و ملزومات افزایش و ارتقای بهرهوری در کشور فعالیت کند و تا زمانی که گفته میشود باید ۳۰ درصد از رشد اقتصادی از طریق ارتقای بهرهوری در کشور حاصل شود، چه الزامات و مسائل فرهنگی نیاز است.
جهانگیری ادامه داد: موضوع بهرهوری نه تنها یک موضوع اقتصادی بلکه فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و همه جانبه است.
اوبا بیان اینکه باید بنگاههای اقتصادی یک برنامه افزایش و ارتقای بهرهوری 3 تا 5 ساله داشته باشد، ادامه داد: این برنامه باید در یک ارگان تأیید شود و در صورت عدم دسترسی به این هدفگذاری حتی آن بنگاه اقتصادی و بخش خصوصی که ثروت ملی در اختیار دارد، بازخواست شود.
جهانگیری خاطرنشان کرد: باید برنامههای ارتقای بهرهوری از سوی سازمان ملی بهرهوری ایران در چارچوب سیاستهایی تعیین و به بخشهای مختلف کشور داده شود تا بخشهایی که از این شاخصها بخوبی استفاده کرده اند و توانسته اند میزان بهرهوری خود را ارتقا دهند، قدردانی شود.
سازمان ملی بهرهوری جایگاه خود را
پیدا کند
معاون اول رئیسجمهوری با اشاره به اینکه اگر تولید ناخالص کشور در حدود 200 میلیارد دلار باشد و هدفگذاری سالی 8 درصد رشد با اتکا به 30 درصد بهرهوری عوامل تولید به این رقم اضافه شود به عدد و بودجه بسیار بزرگی در کشور خواهیم رسید، تصریح کرد: باید سازمان ملی بهرهوری جایگاه خود را در بین تمام ارکان کشور پیدا کند تا همه دستگاهها و نظام اداری بتوانند از اظهار نظر این دستگاه استفاده کنند.
او تأکید کرد: باید دستگاههای مختلف در کشور در برابر اختیارات و منابع، مکلف و مسئول باشند و از موازی کاری و چند کاری که موجب سلب مسئولیت میشود، پرهیز کنند.
در بهرهوری به توفیقات خوبی دست نیافتهایم
جمشید انصاری، رئیس سازمان اداری و استخدامی کشور با تأکید براینکه هدفگذاری بهرهوری در توسعه اقتصادی کشور در دستور کار بوده اما نتوانسته ایم توفیقات خوبی در این زمینه به دست آوریم، نظام برنامهریزی منابع محور را از جمله دلایل این عدم توفیقات برشمرد و تأکید کرد: اسناد بخشی بهرهوری به منظور ارتقای بهرهوری در بخش خصوصی و نظام اداری کشور تعبیه شده است.
شبکه ملی بهرهوری در راستای شبکهسازی رویکردی
گفتنی است شبکه ملی بهرهوری ایران در راستای شبکهسازی رویکردی برای پیشبرد حرکت ملی بهرهوری و مشخص کردن نحوه ارتباطات و تعاملات ذینفعان بهرهوری با تلاشهای سازمان ملی بهرهوری ایران بهعنوان سیاستگذار و هماهنگکننده اجزای این شبکه سراسری کشور در کشور طراحی و اجرایی شده است.
مشارکت ذینفعان بهرهوری در تصمیمسازیها و برنامهریزیهای کلان بهرهوری، بهرهگیری از توان اجرایی اعضای شبکه ملی بهرهوری ایران در پیشبرد برنامههای ملی و منطقهای بهرهوری و مدیریت دانش بهرهوری در سطح کشور و ترویج و آموزش بهرهوری به منظور تربیت نیروی کار متخصص و متعهد از اهداف مهم این شبکه ملی است.
گفت وگو با وزیر خارجه روسیه همزمان با سفر به تهران:
جایگزین معقولی برای برجام وجود ندارد
- کارشکنیهای امریکا درباره برجام اصلاح میشود
- واکسن روسی کرونا در ایران تولید می شود
گروه سیاسی / سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه که شب گذشته وارد تهران شده، امروز با مقامات کشورمان دیدار و گفتوگو خواهد کرد. علاوه بر رایزنیهای برجامی لاوروف در تهران در آستانه دور جدید گفتوگوهای 4+1 در وین، توسعه همکاریهای دوجانبه یکی دیگر از محورهای مهم گفتوگوهای وزیر خارجه روسیه خواهد بود. امضای تمدید معاهده «اساس روابط متقابل و اصول همکاری ایران و روسیه» که 20 سال پیش به امضای رؤسای جمهوری وقت دو کشور رسیده، در همین راستا خواهد بود. معاهده روابط متقابل و اصول همکاری ایران و روسیه در ۲۲ اسفند ماه سال ۱۳۷۹ برابر با ۱۲ مارس ۲۰۰۱ میلادی در ۲۱ ماده در جریان سفر رئیس جمهوری وقت ایران به مسکو به امضای دو طرف رسید. سعید خطیبزاده، سخنگوی دستگاه دیپلماسی دیروز در نشست خبری خود با خبرنگاران گفت که در جریان سفر سرگئی لاوروف توافقنامه همکاری جامع بین ایران و روسیه امضا خواهد شد. تاریخ این توافقنامه فروردین منقضی شده و در این سفر امضا میشود.او در توضیح بیشتر امضای موافقتنامه همکاری جامع با روسیه گفت: روابط ایران و روسیه کاملاً راهبردی است و همکاریهای نزدیکی در سطوح مختلف داریم. تنظیم روابط در چارچوب موافقتنامه را با روسیه داشتیم. برای تمدید و ارتقا حرکتهایی کردیم و آنچه در این سفر امضا میشود نتیجه این تلاشهاست ولی این همچنان پایه همکاریهای ایران و روسیه را در ابعاد مختلف تعریف میکند. وزیر خارجه روسیه در آستانه سفر به تهران و در پاسخ به سؤالات مکتوب ایرنا که همزمان در «ایران» نیز منتشر می شود، بر عزم کشورش برای توسعه روابط با ایران تأکید کرد. او همچنین به زمینهها و ظرفیتهای مختلف موجود بین دو کشور برای ارتقای سطح همکاریها اشاره کرد و درباره توافق هستهای نیز تصریح کرد که برجام هیچ جایگزین بهتری ندارد.
اهداف اصلی شما از سفر به ایران چیست؟ معاهده اساس روابط متقابل واصول همکاری بین فدراسیون روسیه و جمهوری اسلامی ایران منعقده در ماه مارس ۲۰۰۱ چگونه بر توسعه روابط میان دو کشور تأثیرگذار است؟
توسعه روابط با ایران یکی از اولویتهای سیاست خارجی روسیه است. ۱۲ مارس، بیست سال بود که از روز انعقاد قرارداد مذکور گذشت. این قرارداد توسط رؤسای جمهور کشورهایمان در مسکو به امضا رسید. طرفین با این گام پایبندی متقابل به برقراری روابط بر اساس اصول برابری و اعتماد متقابل را تأیید نمودند. روسیه و ایران به طور متقابل متعهد گردیدند به حاکمیت، تمامیت ارضی و استقلال احترام بگذارند و در امور داخلی یکدیگر مداخله ننمایند.
به برکت اجرای متوالی مفاد قرارداد، همکاری مشترک میان کشورهایمان در سطح عالی بیسابقهای قرار گرفت. در حال حاضر این همکاری فعالانه و اشباع شده است. روابط در حوزههای سیاسی، تجاری- اقتصادی، علمی- فنی، فرهنگی- انسانی و سایر حوزهها در حال تحکیم میباشند. اجرای پروژههای عظیم زیرساختی در ایران، از جمله احداث و بهرهبرداری از نیروگاه اتمی بوشهر در حال ادامه میباشد. همکاری در حوزه بهداشت و مبارزه با سرایت عفونت ویروسی کرونا توسعه مییابد. ارسال محمولههای واکسن روسی اسپوتنیک وی به ایران صورت میپذیرد و سازماندهی تولید آن در اراضی جمهوری اسلامی ایران برنامهریزی شده است.
مسکو و تهران بهمنظور اجرای کامل برجام بهصورت تنگاتنگ همکاری مشترک مینمایند. ما تلاشهایمان را درجهت حل و فصل موضوع سوریه در چارچوب فرمت آستانه که موفقیت خودش را ثابت کرده موفقانه هماهنگ مینماییم، درخصوص شرایط خاورمیانه و خاور نزدیک مرتباً در حال گفتوگو هستیم. میتوان با اطمینان تأیید نمود که همکاری روسیه و ایران به حفظ ثبات منطقهای و در چشمانداز وسیعتر، به توسعه زندگی بینالمللی بر پایه اصول منشور ملل متحد کمک مینماید.
در نظر دارم در جریان مذاکرات قریب الوقوع با جناب آقای محمد جواد ظریف، همتایم، راههای تحکیم روابط روسیه و ایران در آینده را مورد بحث و بررسی قرار دهیم.
ایران و روسیه از استراتژی و موقعیت ویژهای در منطقه، بویژه در امر توسعه کریدور «شمال- جنوب» برخوردار میباشند. دو کشور چه اقداماتی برای این پروژه باید بهعمل آورند و در این راه چه موانعی ممکن است وجود داشته باشد؟ این پروژه چگونه بر انتقال بارها در سطح منطقهای و جهانی تأثیرگذار میباشد؟
رشد پایدار همکاری تجاری اقتصادی به میزان زیادی بستگی به روابط لجستیک توسعه یافته دارد. کریدور حملونقل بینالمللی «شمال-جنوب»- نمونه مثبتی از همکاری چندجانبه میباشد. این پروژه، پروژه کلیدی زیرساختی در منطقه میباشد که به افزایش همکاری متقابلاً سودمند میان دولتهای متعدد کمک مینماید.
کشورهای ما نقش هدایت کننده در اجرای این ابتکار را دارند زیرا بخش عظیمی از مسیر زمینی در اراضی آنها قرار دارد. در این رابطه، ایجاد زیرساخت حملونقل جادهای از اهمیت ویژهای برخوردار است. بدین منظور در روسیه برنامههای لازم در سطح دولتی از جمله در انطباق با منطقه دریای خزر مورد تأیید قرار گرفته و در دست اجرا میباشد. میدانیم که تهران نیز به این مسأله توجه بالایی دارد. انتظار داریم که شرکای ایرانی احداث مسیرها به سمت بندر کاسپین (منطقه ویژه اقتصادی انزلی) و همچنین راهآهن در آذربایجان را موفقیتآمیز به پایان برسانند. این امر قابلیت رقابت کریدور حملونقل بینالمللی «شمال-جنوب» و جذابیت آن را برای فرستندگان بار اساساً افزایش میدهد. توسعه همکاری میان ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا نیز به هدف فعالیت موفق این مسیر جوابگو میباشد. این همکاری از طریق امضای موافقتنامه موقت تشکیل منطقه آزاد تجاری در سال ۲۰۱۸ (در ماه اکتبر سال ۲۰۱۹ لازم الاجرا شد) رسمیت یافت. ۱۱ دسامبر سال ۲۰۲۰ تصمیم بر شروع مذاکرات پیرامون انعقاد موافقتنامه دائمی در خصوص منطقه آزاد تجاری اتخاذ گردید. از طرف خود به این کار مساعدت هر چه بیشتر را ادامه میدهیم.
انتظار داریم که در آینده کریدور حملونقل بینالمللی «شمال- جنوب» پایهای برای ایجاد فضای حمل و نقلی- لجستیک و اقتصادی یکپارچه «بدون درز» از سواحل جنوبی ایران تا شهرهای شمالی روسیه گردد. حل چنین مسألهای مخصوصاً پس از این که حادثه اخیر مسدود شدن کانال سوئز نیاز به مسیرهای زمینی امن برای حملونقل محمولات را اثبات نمود مهم میباشد.
گویا دولت جدید ایالات متحده امریکا سیاست دونالد ترامپ را ادامه میدهد ولی به شکل دیگر. دیدگاه شما در این باره چیست؟ و کشورهای ما جهت ممانعت از رویکرد یکجانبه دولت بایدن چه اقداماتی میتوانند به عمل آورند؟
از دیدگاه ما مشکل اصلی این است که واشنگتن نمیتواند از خط مشی معیوب خود مربوط به حفظ تسلط جهانی که از اوایل سالهای ۱۹۹۰ پس از فروپاشی اتحاد شوروی آغاز شد، صرف نظر نماید. امروزه برای همه واضح است که چنین سیاستی مطلقاً غیرسازنده است. مخصوصاً پروسه عینی ایجاد نظم جهانی عادلانه تر، دموکراتیکتر و در نتیجه نظم جهانی چند قطبی پایدارتر، در جلو چشمانمان در حال قدرت گرفتن است.
با این وجود امریکاییها با حمایت از متحدین اروپایی گامهای تهاجمی در جهت کنار گذاشتن معماری بینالمللی و حقوقی سازمان ملل متحد و تعویض آن با چیزی بهنام «نظم بر اساس قوانین» برمیدارند. ما مخالفتی نداریم که همه قوانین را رعایت نمایند اما در این صورت آنها باید نه تنها در دایره کوچک واشنگتن و حامیانش برای دورزدن سازمان ملل متحد بلکه در قالب جهانی - با حضور همه بازیکنان اصلی جهانی و بر اساس موازین معتبر شناخته شده جهانی حقوق بینالملل عمل نمایند.
در این قرینه پدیده فشار جامع بیسابقهای که غرب بر دولتهای دارای سیاست داخلی و خارجی مستقل مبنی بر منافع ملی وارد میآورد را نیز خاطرنشان میسازم. سخن از استفاده از ابزارها مختلف - از تحریمات مالی و محدودیتهای ویزایی تا کمپینهای ضد اطلاعاتی و مداخله مستقیم با استفاده از زور در میان است. در حقیقت ما با عود تفکرات نئوکلونیال سیاست خارجی سر و کار داریم. مخصوصاً تقسیم جهان به «منتخبین» و سایر کشورها از ویژگیهای آن است. اگر دسته اول از افراط در هر عملی برخوردار باشند گویا دسته دوم متعهد به پیروی از مصوبات صادره از واشنگتن میگردند. واضح است که این امر نه برای روسیه، نه برای ایران، نه برای اکثر کشورهای دنیا قابل قبول نیست.
آنچه به قسمت دوم سؤال مربوط میشود آن است که تحکیم همکاری بینالمللی ما از جمله در سازمان ملل متحد و سایر مجامع چندجانبه، مهم میباشد. مخصوصاً همانطور که قبلاً عرض نمودم ما دارای همفکران زیادی هستیم: اکثر اعضای جامعه جهانی از ضرورت توسعه مراودات بین دولتی بر اساس حقوق بینالمللی، اصول احترام متقابل و در نظر گرفتن منافع یکدیگر حمایت مینمایند. همه آنها مانند ما بازیهای ژئوپلیتیک «با جمع صفر»، تحریمات و تهدیدات را غیرقابل قبول میشمارند و به بهبود اوضاع در جهان تمایل دارند.
ایران بارها اظهار داشته است که هیچگاه تمایل به داشتن سلاح هستهای ندارد. ایالات متحده امریکا از برجام خارج شد و تحریمات سنگینی در رابطه با ایران اعمال نمود. لطفاً بفرمایید آیا جامعه جهانی و روسیه برنامههایی برای مقابله با تحریمهای امریکا دارند؟
طرف روسی معتقد است که جایگزین معقولی برای برجام وجود ندارد. همانطور که جناب آقای ولادیمیر پوتین بارها اظهار داشت مؤثرترین مسیر برای حفظ توافقهای سال ۲۰۱۵، انجام دقیق تعهدات توسط کشورهای امضا کننده میباشد. شروع مذاکرات در این باره در سکوی وین با حضور نمایندگان ایران و امریکا امید مشخصی را القا مینماید. این امید قبل از هر چیز این است که کارشکنیهایی که امریکا در خصوص برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد مرتکب شده، اصلاح خواهد گردید. این امر شرایط لازم برای بازگشت ایران به اجرای مطالبات «معاملات هستهای» هم از نظر شفافیت و هم از نظر پیکربندی برنامه هستهای ایران را ایجاد مینماید. ما برای کمک به واشنگتن و تهران برای رسیدن به تصمیم لازم تلاش میکنیم.
موضع ما در برابر سیاست تحریمی واشنگتن تغییر نیافته است - ما همچنان مخالف هرگونه اقدام محدودیتی یک طرفه که به قشر آسیبپذیر جامعه ضربه وارد آورد هستیم. روسیه در مجامع بینالمللی از جمله سازمان ملل متحد مسأله ناروا بودن چنین محدودیتهایی را مطرح مینماید. با کمال میل تأیید مینمایند که موضع ما در جامعه جهانی از حمایت عظیمی برخوردار است.
افزایش تلاش برای تقلیل تهدیدهای تحریمی و هزینههای ممکن برای اپراتورهای اقتصادی را مهم میشماریم. مخصوصاً سخن از گامهایی است که در جهت دلاریزاسیون تدریجی اقتصاد ملی، استفاده از تسویه حساب متقابل در ارزهای ملی یا جایگزین دلار، ممانعت از استفاده سیستمهای پرداخت بینالمللی کنترل شونده توسط غرب، برداشته میشود. روسیه فعالانه بدین امر میپردازد. چشم اندازهای وسیعی در این جهت برای همکاری متقابل با همه شرکای خارجی ذیعلاقه میبینیم.
اهداف اصلی شما از سفر به ایران چیست؟ معاهده اساس روابط متقابل واصول همکاری بین فدراسیون روسیه و جمهوری اسلامی ایران منعقده در ماه مارس ۲۰۰۱ چگونه بر توسعه روابط میان دو کشور تأثیرگذار است؟
توسعه روابط با ایران یکی از اولویتهای سیاست خارجی روسیه است. ۱۲ مارس، بیست سال بود که از روز انعقاد قرارداد مذکور گذشت. این قرارداد توسط رؤسای جمهور کشورهایمان در مسکو به امضا رسید. طرفین با این گام پایبندی متقابل به برقراری روابط بر اساس اصول برابری و اعتماد متقابل را تأیید نمودند. روسیه و ایران به طور متقابل متعهد گردیدند به حاکمیت، تمامیت ارضی و استقلال احترام بگذارند و در امور داخلی یکدیگر مداخله ننمایند.
به برکت اجرای متوالی مفاد قرارداد، همکاری مشترک میان کشورهایمان در سطح عالی بیسابقهای قرار گرفت. در حال حاضر این همکاری فعالانه و اشباع شده است. روابط در حوزههای سیاسی، تجاری- اقتصادی، علمی- فنی، فرهنگی- انسانی و سایر حوزهها در حال تحکیم میباشند. اجرای پروژههای عظیم زیرساختی در ایران، از جمله احداث و بهرهبرداری از نیروگاه اتمی بوشهر در حال ادامه میباشد. همکاری در حوزه بهداشت و مبارزه با سرایت عفونت ویروسی کرونا توسعه مییابد. ارسال محمولههای واکسن روسی اسپوتنیک وی به ایران صورت میپذیرد و سازماندهی تولید آن در اراضی جمهوری اسلامی ایران برنامهریزی شده است.
مسکو و تهران بهمنظور اجرای کامل برجام بهصورت تنگاتنگ همکاری مشترک مینمایند. ما تلاشهایمان را درجهت حل و فصل موضوع سوریه در چارچوب فرمت آستانه که موفقیت خودش را ثابت کرده موفقانه هماهنگ مینماییم، درخصوص شرایط خاورمیانه و خاور نزدیک مرتباً در حال گفتوگو هستیم. میتوان با اطمینان تأیید نمود که همکاری روسیه و ایران به حفظ ثبات منطقهای و در چشمانداز وسیعتر، به توسعه زندگی بینالمللی بر پایه اصول منشور ملل متحد کمک مینماید.
در نظر دارم در جریان مذاکرات قریب الوقوع با جناب آقای محمد جواد ظریف، همتایم، راههای تحکیم روابط روسیه و ایران در آینده را مورد بحث و بررسی قرار دهیم.
ایران و روسیه از استراتژی و موقعیت ویژهای در منطقه، بویژه در امر توسعه کریدور «شمال- جنوب» برخوردار میباشند. دو کشور چه اقداماتی برای این پروژه باید بهعمل آورند و در این راه چه موانعی ممکن است وجود داشته باشد؟ این پروژه چگونه بر انتقال بارها در سطح منطقهای و جهانی تأثیرگذار میباشد؟
رشد پایدار همکاری تجاری اقتصادی به میزان زیادی بستگی به روابط لجستیک توسعه یافته دارد. کریدور حملونقل بینالمللی «شمال-جنوب»- نمونه مثبتی از همکاری چندجانبه میباشد. این پروژه، پروژه کلیدی زیرساختی در منطقه میباشد که به افزایش همکاری متقابلاً سودمند میان دولتهای متعدد کمک مینماید.
کشورهای ما نقش هدایت کننده در اجرای این ابتکار را دارند زیرا بخش عظیمی از مسیر زمینی در اراضی آنها قرار دارد. در این رابطه، ایجاد زیرساخت حملونقل جادهای از اهمیت ویژهای برخوردار است. بدین منظور در روسیه برنامههای لازم در سطح دولتی از جمله در انطباق با منطقه دریای خزر مورد تأیید قرار گرفته و در دست اجرا میباشد. میدانیم که تهران نیز به این مسأله توجه بالایی دارد. انتظار داریم که شرکای ایرانی احداث مسیرها به سمت بندر کاسپین (منطقه ویژه اقتصادی انزلی) و همچنین راهآهن در آذربایجان را موفقیتآمیز به پایان برسانند. این امر قابلیت رقابت کریدور حملونقل بینالمللی «شمال-جنوب» و جذابیت آن را برای فرستندگان بار اساساً افزایش میدهد. توسعه همکاری میان ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا نیز به هدف فعالیت موفق این مسیر جوابگو میباشد. این همکاری از طریق امضای موافقتنامه موقت تشکیل منطقه آزاد تجاری در سال ۲۰۱۸ (در ماه اکتبر سال ۲۰۱۹ لازم الاجرا شد) رسمیت یافت. ۱۱ دسامبر سال ۲۰۲۰ تصمیم بر شروع مذاکرات پیرامون انعقاد موافقتنامه دائمی در خصوص منطقه آزاد تجاری اتخاذ گردید. از طرف خود به این کار مساعدت هر چه بیشتر را ادامه میدهیم.
انتظار داریم که در آینده کریدور حملونقل بینالمللی «شمال- جنوب» پایهای برای ایجاد فضای حمل و نقلی- لجستیک و اقتصادی یکپارچه «بدون درز» از سواحل جنوبی ایران تا شهرهای شمالی روسیه گردد. حل چنین مسألهای مخصوصاً پس از این که حادثه اخیر مسدود شدن کانال سوئز نیاز به مسیرهای زمینی امن برای حملونقل محمولات را اثبات نمود مهم میباشد.
گویا دولت جدید ایالات متحده امریکا سیاست دونالد ترامپ را ادامه میدهد ولی به شکل دیگر. دیدگاه شما در این باره چیست؟ و کشورهای ما جهت ممانعت از رویکرد یکجانبه دولت بایدن چه اقداماتی میتوانند به عمل آورند؟
از دیدگاه ما مشکل اصلی این است که واشنگتن نمیتواند از خط مشی معیوب خود مربوط به حفظ تسلط جهانی که از اوایل سالهای ۱۹۹۰ پس از فروپاشی اتحاد شوروی آغاز شد، صرف نظر نماید. امروزه برای همه واضح است که چنین سیاستی مطلقاً غیرسازنده است. مخصوصاً پروسه عینی ایجاد نظم جهانی عادلانه تر، دموکراتیکتر و در نتیجه نظم جهانی چند قطبی پایدارتر، در جلو چشمانمان در حال قدرت گرفتن است.
با این وجود امریکاییها با حمایت از متحدین اروپایی گامهای تهاجمی در جهت کنار گذاشتن معماری بینالمللی و حقوقی سازمان ملل متحد و تعویض آن با چیزی بهنام «نظم بر اساس قوانین» برمیدارند. ما مخالفتی نداریم که همه قوانین را رعایت نمایند اما در این صورت آنها باید نه تنها در دایره کوچک واشنگتن و حامیانش برای دورزدن سازمان ملل متحد بلکه در قالب جهانی - با حضور همه بازیکنان اصلی جهانی و بر اساس موازین معتبر شناخته شده جهانی حقوق بینالملل عمل نمایند.
در این قرینه پدیده فشار جامع بیسابقهای که غرب بر دولتهای دارای سیاست داخلی و خارجی مستقل مبنی بر منافع ملی وارد میآورد را نیز خاطرنشان میسازم. سخن از استفاده از ابزارها مختلف - از تحریمات مالی و محدودیتهای ویزایی تا کمپینهای ضد اطلاعاتی و مداخله مستقیم با استفاده از زور در میان است. در حقیقت ما با عود تفکرات نئوکلونیال سیاست خارجی سر و کار داریم. مخصوصاً تقسیم جهان به «منتخبین» و سایر کشورها از ویژگیهای آن است. اگر دسته اول از افراط در هر عملی برخوردار باشند گویا دسته دوم متعهد به پیروی از مصوبات صادره از واشنگتن میگردند. واضح است که این امر نه برای روسیه، نه برای ایران، نه برای اکثر کشورهای دنیا قابل قبول نیست.
آنچه به قسمت دوم سؤال مربوط میشود آن است که تحکیم همکاری بینالمللی ما از جمله در سازمان ملل متحد و سایر مجامع چندجانبه، مهم میباشد. مخصوصاً همانطور که قبلاً عرض نمودم ما دارای همفکران زیادی هستیم: اکثر اعضای جامعه جهانی از ضرورت توسعه مراودات بین دولتی بر اساس حقوق بینالمللی، اصول احترام متقابل و در نظر گرفتن منافع یکدیگر حمایت مینمایند. همه آنها مانند ما بازیهای ژئوپلیتیک «با جمع صفر»، تحریمات و تهدیدات را غیرقابل قبول میشمارند و به بهبود اوضاع در جهان تمایل دارند.
ایران بارها اظهار داشته است که هیچگاه تمایل به داشتن سلاح هستهای ندارد. ایالات متحده امریکا از برجام خارج شد و تحریمات سنگینی در رابطه با ایران اعمال نمود. لطفاً بفرمایید آیا جامعه جهانی و روسیه برنامههایی برای مقابله با تحریمهای امریکا دارند؟
طرف روسی معتقد است که جایگزین معقولی برای برجام وجود ندارد. همانطور که جناب آقای ولادیمیر پوتین بارها اظهار داشت مؤثرترین مسیر برای حفظ توافقهای سال ۲۰۱۵، انجام دقیق تعهدات توسط کشورهای امضا کننده میباشد. شروع مذاکرات در این باره در سکوی وین با حضور نمایندگان ایران و امریکا امید مشخصی را القا مینماید. این امید قبل از هر چیز این است که کارشکنیهایی که امریکا در خصوص برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد مرتکب شده، اصلاح خواهد گردید. این امر شرایط لازم برای بازگشت ایران به اجرای مطالبات «معاملات هستهای» هم از نظر شفافیت و هم از نظر پیکربندی برنامه هستهای ایران را ایجاد مینماید. ما برای کمک به واشنگتن و تهران برای رسیدن به تصمیم لازم تلاش میکنیم.
موضع ما در برابر سیاست تحریمی واشنگتن تغییر نیافته است - ما همچنان مخالف هرگونه اقدام محدودیتی یک طرفه که به قشر آسیبپذیر جامعه ضربه وارد آورد هستیم. روسیه در مجامع بینالمللی از جمله سازمان ملل متحد مسأله ناروا بودن چنین محدودیتهایی را مطرح مینماید. با کمال میل تأیید مینمایند که موضع ما در جامعه جهانی از حمایت عظیمی برخوردار است.
افزایش تلاش برای تقلیل تهدیدهای تحریمی و هزینههای ممکن برای اپراتورهای اقتصادی را مهم میشماریم. مخصوصاً سخن از گامهایی است که در جهت دلاریزاسیون تدریجی اقتصاد ملی، استفاده از تسویه حساب متقابل در ارزهای ملی یا جایگزین دلار، ممانعت از استفاده سیستمهای پرداخت بینالمللی کنترل شونده توسط غرب، برداشته میشود. روسیه فعالانه بدین امر میپردازد. چشم اندازهای وسیعی در این جهت برای همکاری متقابل با همه شرکای خارجی ذیعلاقه میبینیم.
انگشت اتهام به سوی رژیم صهیونیستی است
پشت پرده خرابکاری هستهای
■ کارشناسان علت خرابکاری در نطنز را ایجاد مانع در مذاکرات وین ارزیابی کردهاند
■ صالحی: حادثه نطنز قطعاً خرابکاری بود؛ سرنخها پیدا شده و سیستم امنیتی این مسأله را پیگیری میکند / گفته اند که فعالیتهای هستهای ما را ۹ ماه عقب انداختهاند / تأکید میکنم بخش قابل توجهی از خرابکاریها جبران خواهد شد / همین امروز سیستم برق اضطراری سایت نطنز راهاندازی شد/ اسرائیل نمی تواند بازی را عوض کند و از جیب مردم هزینه کند
■ ظریف: اگر فکر میکنند دست ما در مذاکره ضعیف شده است اتفاقاً این عمل زبونانه موضع ما را در مذاکرات قویتر خواهد کرد
گروه سیاسی/ یک منبع وزارت اطلاعات اعلام کرد عامل انسانی ایجاد خرابکاری یکشنبه گذشته در سیستم برق تأسیسات غنیسازی نطنز شناسایی شده و تلاش برای دستگیری او ادامه دارد. اما ابعاد ماجرا نشان میدهد شناسایی این عامل نفوذی، هرچند یک موفقیت است، اما فرع ماجرایی است که یکشنبه رخ داد.
اینکه مسئولان وزارت خارجه و سازمان انرژی اتمی حادثه خرابکاری یکشنبه در نطنز را «تروریسم هستهای» خواندهاند، نشان دهنده عمق این رویداد و پیامدهای خطرناک هستهای است که میتوانست به دنبال داشته باشد. سعید خطیب زاده، سخنگوی وزارت خارجه، با اشاره به اینکه خوشبختانه در پی وقوع این حادثه هیچ آسیب انسانی یا محیط زیستی به وجود نیامده، ابعاد این خرابکاری هستهای را این طور تشریح کرد: «اما قطعاً میتوانست به فاجعهای بینجامد که جنایت علیه بشریت است و انجام چنین اقداماتی از ذات گردنکش رژیم صهیونیستی به دور نیست.» حالا از نقل قولهای مسئولان و برخی خبرها و تحلیلهای رسانههای خارجی معلوم شده که انگشت اتهام را باید به سمت رژیم صهیونیستی گرفت. چنان که سعید خطیبزاده گفت: «بارها رژیم صهیونیستی از قبل درباره این مسائل صحبت میکرد و این روزها نیز از منابع متعدد شنیده میشود که تأیید میکنند این رژیم پشت این داستان بوده است.»
روزنامه امریکایی نیویورک تایمز هم به نقل از مقامات اطلاعاتی امریکایی و اسرائیلی نوشته که رژیم صهیونیستی در این سانحه نقش داشته است. با این حال محور مهمتر تحلیلها در این باره ناظر بر ارتباط این اقدام تروریستی با مذاکرات هستهای برای احیای برجام است. جایی که نمایندگان ایران و 4+1 دو دور مذاکره در وین را پشت سر گذاشتهاند و قرار است فردا چهارشنبه هم این گفتوگوها از سر گرفته شود. چنانکه خبرگزاری آسوشیتد پرس در گزارشی، رخ دادن سانحه نطنز را در خلال مذاکرات وین برای احیای برجام مورد توجه قرار داد. در بخشی از این گزارش آمده: «حمله روز یکشنبه در نطنز در موقعیتی رخ داد که قدرتهای جهانی سعی میکنند درباره بازگشت ایران و امریکا به توافق هستهای تهران مذاکره کنند. این خرابکاری خطر تأثیر گذاشتن بر این مذاکرات و تشدید بیشتر تنشهای منطقه در خاورمیانه را در بر دارد.» به نوشته آسوشیتد پرس این خرابکاری در دوران حساس در دولت حسن روحانی رخ داد که سعی میکند از طریق مذاکرات وین، توافقی را که در دولت او امضا شده بازگرداند. سیانان هم با اشاره به این سخن نخستوزیر رژیم صهیونیستی «مبارزه با ایران، با هستهای شدن آن، با نیروهای نیابتی آن و مسلح شدن آن یک مأموریت بسیار بزرگ است» نوشته: این اظهارات نتانیاهو در شرایطی مطرح شده است که ایران و سایر طرفهای توافق هستهای در حال رایزنی در وین، درباره بازگشت امریکا به این توافق و رفع تحریمهای ایران و همچنین توقف اقدامات هستهای اخیر تهران هستند. هایکو ماس، وزیر امور خارجه آلمان هم نسبت به تأثیر خرابکاری اخیر در مذاکرات وین ابراز نگرانی کرد و گفت: آنچه که ما در حال حاضر از تهران میشنویم، بویژه از نطنز، چیز مثبتی برای مذاکرات نیست. او افزود: اوضاع در نطنز معنای خاصی پیدا خواهد کرد و میتواند سرنخهایی را مبنی بر این ارائه دهد که تا چه حد، آنچه در وین مورد بحث قرار میگیرد توسط تهران اجرا خواهد شد.
یورونیوز فارسی هم در گزارشی نوشته: «خبرها حکایت از آن دارد که اسرائیل تلاشهایی را برای دور کردن ایران و امریکا از فضای به وجود آمده برای احیای برجام آغاز کرده است. بنابراین اسرائیلیها میخواهند با تحریک ایران، تهران را در دام اقدامهای واکنشی بیندازند تا از این فرصت استفاده کنند.»
برآورد میزان خسارات
در همین حال، گزارشهای ضدو نقیضی از میزان خسارت وارد شده در این خرابکاری منتشر شده است. رسانههای رژیم صهیونیستی مدعی شدهاند که احیای ظرفیت غنیسازی به میزان پیش از این حادثه، دستکم به 9 ماه زمان نیاز دارد. اما مقامهای ایرانی این ادعا را رد میکنند، بویژه اینکه آنان تأکید کردهاند ماشینهای ازکار افتاده با ماشینهای نسل جدیدتر جایگزین خواهند شد. اما به نظر میرسد تعیین آنکه واقعاً این اقدام چه میزان خسارت به دنبال داشت، نیاز به بررسیهای بیشتری دارد، زیرا خطیبزاده، سخنگوی وزارت خارجه در این باره گفت: «میزان خسارتها باید با تست همه سانتریفیوژها صورت بگیرد البته همان طور که گفتم سانتریفیوژهای پیشرفته جایگزین آن میشوند. میزان دقیق خسارتها را باید خود سازمان انرژی اتمی اعلام کند و اکنون زود است که در این ارتباط اظهار نظری بکنیم.» اشاره خطیبزاده به رژیم صهیونیستی به عنوان عامل و آمر اصلی این خرابکاری، گزارشهای رسانههای این رژیم است؛ شیوهای مرسوم که پس از هر خرابکاری یا تروری که در ایران صورت میگیرد، انجام میشود. به این ترتیب که پس از هر اقدام خرابکارانه یا تروریستی، ابتدا رسانههای این رژیم ابعاد عملیات را تشریح میکنند. بویژه اینکه این رژیم هم مخالف مذاکرات ورود امریکا به برجام و فعالیتهای هستهای صلحآمیز ایران است. باوجود این، اما به نظر میرسد ادامه پیامدهای این رویداد آن چیزی نیست که خرابکاران بینالمللی انتظار داشتند. زیرا مطابق آنچه محمدجواد ظریف و علی اکبر صالحی روز گذشته گفتند، سانتریفیوژهای نسل قدیمی از کار افتاده در حادثه یکشنبه، با سانتریفیوژهای جدیدی جایگزین خواهند شد که قدرت غنیسازی بیشتری دارند. به این ترتیب، درحالی که تروریسم هستهای به دنبال توقف غنیسازی در ایران بود، اما پس از این اقدام، ایران با جایگزینی ماشینهای غنیسازی بهروزتر و قویتر، توان غنیسازی در این سایت را افزایش خواهد داد. همچنین برخی گمانهها حاکی است که هدف دیگر رژیم صهیونیستی از این اقدام، ایجاد وقفه در مذاکرات وین است. هرچند برخی در داخل از این رویکرد استقبال کردهاند، اما خطیبزاده گفت که ایران در مسیر این هدف اسرائیل حرکت نخواهد کرد.
ظریف: غنیسازی متوقف نمیشود
محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان روز گذشته به کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس رفت تا درباره مذاکرات وین و سند همکاری 25 ساله با چین به نمایندگان توضیح دهد. ابوالفضل عمویی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی اعلام کرد که بخشی از اظهارات دیروز ظریف، به حادثه نطنز اختصاص داشت. این نماینده مجلس گفت: آقای ظریف درباره حادثهای که در نطنز رخ داده این را گفت که ابعاد مختلف این حادثه در حال بررسی است اما ارزیابیهای اولیه حکایت از آن دارد که اقدام جنایتکارانه و تروریسم هستهای رخ داده که از این جهت میتوانسته آسیب زننده باشد. هر چند که هیچ نشت موادی رخ نداده اما با ایجاد خرابکاری در برق سایت هستهای نطنز سعی کردند برنامه هستهای و روند غنیسازی در این سایت را تحت تأثیر قرار دهند.
عمویی اضافه کرد: به گفته آقای ظریف واکنش ایران این خواهد بود که اولاً غنیسازی به هیچ وجه متوقف نمیشود. ما تلاش میکنیم این تهدید را به یک فرصت تبدیل کنیم آن هم با استفاده از جایگزینی سانتریفیوژهای جدیدتر و با توان بالاتر به جای سانتریفیوژهای نسل اول.
جایگزینی سانتریفیوژهای جدید با
50 درصد قدرت بیشتر
اینکه ظریف، تهدید خرابکاری اخیر را فرصتی برای افزایش توان و ظرفیت غنیسازی ایران خواند، از سوی علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی هم تکرار شد. صالحی گفت که روز گذشته (دوشنبه) برق اضطراری سایت نطنز راهاندازی شده و ماشینهای از رده خارج شده هم با ماشینهایی جایگزین میشوند که 50 درصد توان، ظرفیت و کارایی بیشتر دارند.
به گزارش ایسنا، علی اکبر صالحی روز گذشته در حاشیه مراسم افتتاح مرکز ملی فناوری کوانتوم در این سازمان، اتفاق اخیر را «خرابکاری» خواند و گفت: قطعاً این اقدام خرابکاری بود، زیرا حادثهای نبود که اتفاقی روی داده باشد و سیستمهای امنیتی به این مسأله ورود پیدا کردند.
معاون رئیس جمهوری با اشاره به اینکه حادثه اخیر، با خرابکاری تیرماه سال گذشته در مرکز مونتاژ سانتریفیوژهای نطنز ارتباطی ندارد، ادامه داد: آنها (دشمن) در گزارشهایی که از این رویداد اخیر میدهند، میگویند 9 ماه فعالیتهای هستهای را در نطنز عقب انداختهایم، اما من به شما میگویم، ظرف چند روز آینده شاهد خواهید بود بخش قابل توجهی از خرابکاریهایی که دشمن انجام داده بود، جبران خواهد شد.
او با تأکید بر اینکه این کشور باز نمیایستد و هر کاری کنند ما با قوت و قدرت جلو میرویم، تصریح کرد: بار قبل (اقدام تروریستی در تیرماه 99) هم که اقدام خبیثانه کردند و سالن مدرن مونتاژ سانتریفیوژ را از بین بردند، بخش قابل توجهی از آن سالن را احیا کردیم و همین امروز این سالن را سرپا کردیم، ضمن اینکه در دل کوه داریم سالنهای متعدد و پیشرفته میسازیم.صالحی ادامه داد: هر اتفاقی که افتاده است جبرانش چندین درصد بالاتر بوده است. ما بعد از حادثه اخیر هم، جبرانش را 50 درصد بیشتر خواهیم کرد. رئیس سازمان انرژی اتمی، ماشینهای آسیب دیده در حادثه اخیر نطنز را عمدتاً از نوع ماشینهای غنیسازی IR1 برشمرد و گفت: عمدتاً IR1 بودهاند، اما گفتم این ماشینها که جایگزین میشوند با راندمان بالای 50 درصد خواهد بود. دشمن بفهمد هر قدم ایذایی را بردارد ما به قبل برنمیگردیم، بلکه به وضعیت بالاتر میرویم.
مذاکرات وین سر جای خود
صالحی در ادامه در پاسخ به اینکه برخی گفتهاند در واکنش به اقدام تروریستی روز گذشته مذاکرات در وین باید متوقف شود، گفت: هر چیزی جای خودش. مذاکرات جای خود. اقدامات ایذایی دشمن نشان از توفیقات فعالیتهای صلحآمیز هستهای کشور است که به عنوان یک پشتوانه قوی برای مذاکرهکنندگان کشور بود. اینها فکر میکردند با این کار میتوانند این پشتوانه را تضعیف کنند که قطعاً اشتباه کردند. پشتوانه ما قویتر شد و مذاکرات همه سر جای خودش است.
محمدجواد ظریف هم در جلسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت: «اگر فکر میکنند دست ما در مذاکره ضعیف شده است، اتفاقاً این عمل زبونانه موضع ما را در مذاکرات قویتر خواهد کرد و طرفهای مذاکره باید بدانند اگر تاکنون با تأسیسات غنیسازی با ماشینهای نسل اول مواجه بودند الان نطنز میتواند مملو از سانتریفیوژهای پیشرفته با چند برابر توان غنیسازی باشد.»
به گزارش ایرنا، وی با بیان اینکه «صهیونیستها میخواهند انتقام موفقیتها در مسیر لغو تحریمهای ظالمانه را از مردم ایران بگیرند» ادامه داد: ما اجازه نخواهیم داد و انتقام این اقدامات را از خود صهیونیستها خواهیم گرفت.
خطیبزاده، سخنگوی وزارت خارجه هم در نشست دیروز خود درباره اظهارات مقامات رژیم صهیونیستی از جمله نتانیاهو در ارتباط با فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران و همچنین نوع برخورد و واکنش آژانس بینالمللی انرژی اتمی با حادثه نطنز گفت: باید بین آنچه که در نطنز رخ داده و آنچه که رژیم صهیونیستی انجام میدهد و نقش آژانس تفکیک قائل شد. آژانس و دیگر مراجع بینالمللی باید وظایف خود را انجام دهند. مسیری که رژیم صهیونیستی میرود روشن است. اینکه نخست وزیر این رژیم میآید و میگوید که تمام تلاشهای خود را خواهد کرد که تحریمهای ایران لغو نشود در این راستاست که آنها از طریق جیب ملت ایران میخواهند به اهداف خود برسند. مدیریت رفتار ما در اختیار خودمان است. این رژیم نیز همانند گذشته جواب اقدامات خود را خواهد گرفت. او تأکید کرد: پاسخ حادثه نطنز انتقام از رژیم صهیونیستی است. اسرائیل نمیتواند بازی را عوض کند و از جیب مردم هزینه کند. وزارت خارجه مسئولیت دارد که در چارچوب سیاستهای نظام در جهت رفع تحریمهای ظالمانه امریکا علیه ملت ایران تلاش کند و این کار را انجام میدهد و همزمان هم رژیم صهیونیستی پاسخ اقدامات خود را از مجاری خودش خواهد گرفت.
واکنش اروپا و آژانس بینالمللی انرژی اتمی
رسانههای رژیم صهیونیستی در قبال تروریسم هستهای اخیر در نطنز، همان رویه همیشگی خود را در پیش گرفتند. آنها با انتشار قطره چکانی اطلاعات از این حادثه، هم تلاش میکنند این رژیم را قوی نشان دهند و هم فضای مذاکرات وین را تحت تأثیر قرار دهند. مانند روزنامه صهیونیستی «اورشلیم پست» که روز گذشته با اشاره به اینکه سازمان جاسوسی موساد پشت حادثه تأسیسات نطنز قرار دارد، مدعی شد که حمله به این سایت از مدتها پیش از مذاکرات هستهای در وین برنامهریزی شده بود. اما به غیر از این بازی تکراری و همیشگی رسانههای این رژیم که به عنوان بازوی رسانهای سازمانهای اطلاعاتی این رژیم عمل میکنند، واکنش مقامهای اروپایی و آژانس متفاوت بوده است. فردریک دال، سخنگوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم در گفتوگو با خبرگزاری روسی «ریانووستی» گفت ما از گزارش دیروز رسانهها درباره نطنز باخبریم و با مقامات ایران در این باره در تماسیم. این درحالی است که علی اکبر صالحی اعلام کرده بود که ایران این سازمان را از آنچه در نطنز رخ داده است، مطلع کرده است. درهمین حال، اتحادیه اروپا هم در واکنش به حادثه روز یکشنبه تأسیسات نطنز اعلام کرد که هرگونه تلاش برای ممانعت از گفتوگوهای هستهای ایران را نمیپذیریم. این اتحادیه اروپا با بیان اینکه ابهامات موجود در رابطه با حادثه نطنز باید به طور عمیق و فوری شفافسازی شود، اعلام کرد: حادثه نطنز ممکن است اقدامی تخریبی باشد.
پیتر استانو، سخنگوی اتحادیه اروپا نیز با بیان اینکه ابعاد موضوع باید هرچه سریعتر با جزئیات روشن شود، افزود که «ما هرگونه تلاش برای برهم زدن یا تضعیف تلاشهای دیپلماتیک توافق هستهای را رد میکنیم.»
حادثه برای سخنگوی سازمان انرژی اتمی
یکشنبه گذشته ساعتی پس از وقوع خرابکاری در تأسیسات غنیسازی نطنز، صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی و بهروز کمالوندی، سخنگو، از محل حادثه بازدید کردند که در جریان این بازدید، کمالوندی در یک حفره 7 متری سقوط کرد و آسیب دید. آن طور که صالحی و کمالوندی در این باره گفتهاند، گویا حادثه به این صورت بوده که در جریان بازدید از تأسیسات آسیب دیده برق نطنز، یک حفره 7 متری به عنوان دودکش یا تهویه تأسیسات زیرزمینی نطنز در مسیر کمالوندی بود که روی آن آلومینیوم وجود داشت باعث شد او متوجه وجود این حفره عمیق نشود. به همین دلیل، پس از اینکه پای خود را روی این آلومینیومها گذاشت، در این دودکش یا تهویه سقوط کرد که به دلیل داشتن کلاه امینی بر سر، آسیب زیادی به سر او وارد نشد. او خود درباره میزان آسیب دیدگیاش گفت: «زمانی که به پایین افتادم، چون کسی به من دسترسی نداشت برای مدتی تنها بودم و تا بعد من را به بالا رساندند . پس از آن من را به بیمارستان بردند و در آنجا اقدامات اولیه تشخیصی، عکسبرداری و ام آر آی انجام دادند که مشخص شد پای راستم دچار شکستگی شده و شکستگی پای چپم کمتر بود. همچنین به گونه من ضربه خورده بود. اما چون کلاه ایمنی داشتم به ناحیه سر آسیب نرسیده بود که اگر این طور میشد، میتوانست آسیب خیلی خطرناک باشد. کمالوندی افزود: دوره نقاهت ممکن است چند هفته طول بکشد چون پایم را آتل بستند و از ناحیه کمر هم ۳ ،۴ مورد شکستگی مختصر دارد که باید ثابت باشم و تکان نخورم.
اینکه مسئولان وزارت خارجه و سازمان انرژی اتمی حادثه خرابکاری یکشنبه در نطنز را «تروریسم هستهای» خواندهاند، نشان دهنده عمق این رویداد و پیامدهای خطرناک هستهای است که میتوانست به دنبال داشته باشد. سعید خطیب زاده، سخنگوی وزارت خارجه، با اشاره به اینکه خوشبختانه در پی وقوع این حادثه هیچ آسیب انسانی یا محیط زیستی به وجود نیامده، ابعاد این خرابکاری هستهای را این طور تشریح کرد: «اما قطعاً میتوانست به فاجعهای بینجامد که جنایت علیه بشریت است و انجام چنین اقداماتی از ذات گردنکش رژیم صهیونیستی به دور نیست.» حالا از نقل قولهای مسئولان و برخی خبرها و تحلیلهای رسانههای خارجی معلوم شده که انگشت اتهام را باید به سمت رژیم صهیونیستی گرفت. چنان که سعید خطیبزاده گفت: «بارها رژیم صهیونیستی از قبل درباره این مسائل صحبت میکرد و این روزها نیز از منابع متعدد شنیده میشود که تأیید میکنند این رژیم پشت این داستان بوده است.»
روزنامه امریکایی نیویورک تایمز هم به نقل از مقامات اطلاعاتی امریکایی و اسرائیلی نوشته که رژیم صهیونیستی در این سانحه نقش داشته است. با این حال محور مهمتر تحلیلها در این باره ناظر بر ارتباط این اقدام تروریستی با مذاکرات هستهای برای احیای برجام است. جایی که نمایندگان ایران و 4+1 دو دور مذاکره در وین را پشت سر گذاشتهاند و قرار است فردا چهارشنبه هم این گفتوگوها از سر گرفته شود. چنانکه خبرگزاری آسوشیتد پرس در گزارشی، رخ دادن سانحه نطنز را در خلال مذاکرات وین برای احیای برجام مورد توجه قرار داد. در بخشی از این گزارش آمده: «حمله روز یکشنبه در نطنز در موقعیتی رخ داد که قدرتهای جهانی سعی میکنند درباره بازگشت ایران و امریکا به توافق هستهای تهران مذاکره کنند. این خرابکاری خطر تأثیر گذاشتن بر این مذاکرات و تشدید بیشتر تنشهای منطقه در خاورمیانه را در بر دارد.» به نوشته آسوشیتد پرس این خرابکاری در دوران حساس در دولت حسن روحانی رخ داد که سعی میکند از طریق مذاکرات وین، توافقی را که در دولت او امضا شده بازگرداند. سیانان هم با اشاره به این سخن نخستوزیر رژیم صهیونیستی «مبارزه با ایران، با هستهای شدن آن، با نیروهای نیابتی آن و مسلح شدن آن یک مأموریت بسیار بزرگ است» نوشته: این اظهارات نتانیاهو در شرایطی مطرح شده است که ایران و سایر طرفهای توافق هستهای در حال رایزنی در وین، درباره بازگشت امریکا به این توافق و رفع تحریمهای ایران و همچنین توقف اقدامات هستهای اخیر تهران هستند. هایکو ماس، وزیر امور خارجه آلمان هم نسبت به تأثیر خرابکاری اخیر در مذاکرات وین ابراز نگرانی کرد و گفت: آنچه که ما در حال حاضر از تهران میشنویم، بویژه از نطنز، چیز مثبتی برای مذاکرات نیست. او افزود: اوضاع در نطنز معنای خاصی پیدا خواهد کرد و میتواند سرنخهایی را مبنی بر این ارائه دهد که تا چه حد، آنچه در وین مورد بحث قرار میگیرد توسط تهران اجرا خواهد شد.
یورونیوز فارسی هم در گزارشی نوشته: «خبرها حکایت از آن دارد که اسرائیل تلاشهایی را برای دور کردن ایران و امریکا از فضای به وجود آمده برای احیای برجام آغاز کرده است. بنابراین اسرائیلیها میخواهند با تحریک ایران، تهران را در دام اقدامهای واکنشی بیندازند تا از این فرصت استفاده کنند.»
برآورد میزان خسارات
در همین حال، گزارشهای ضدو نقیضی از میزان خسارت وارد شده در این خرابکاری منتشر شده است. رسانههای رژیم صهیونیستی مدعی شدهاند که احیای ظرفیت غنیسازی به میزان پیش از این حادثه، دستکم به 9 ماه زمان نیاز دارد. اما مقامهای ایرانی این ادعا را رد میکنند، بویژه اینکه آنان تأکید کردهاند ماشینهای ازکار افتاده با ماشینهای نسل جدیدتر جایگزین خواهند شد. اما به نظر میرسد تعیین آنکه واقعاً این اقدام چه میزان خسارت به دنبال داشت، نیاز به بررسیهای بیشتری دارد، زیرا خطیبزاده، سخنگوی وزارت خارجه در این باره گفت: «میزان خسارتها باید با تست همه سانتریفیوژها صورت بگیرد البته همان طور که گفتم سانتریفیوژهای پیشرفته جایگزین آن میشوند. میزان دقیق خسارتها را باید خود سازمان انرژی اتمی اعلام کند و اکنون زود است که در این ارتباط اظهار نظری بکنیم.» اشاره خطیبزاده به رژیم صهیونیستی به عنوان عامل و آمر اصلی این خرابکاری، گزارشهای رسانههای این رژیم است؛ شیوهای مرسوم که پس از هر خرابکاری یا تروری که در ایران صورت میگیرد، انجام میشود. به این ترتیب که پس از هر اقدام خرابکارانه یا تروریستی، ابتدا رسانههای این رژیم ابعاد عملیات را تشریح میکنند. بویژه اینکه این رژیم هم مخالف مذاکرات ورود امریکا به برجام و فعالیتهای هستهای صلحآمیز ایران است. باوجود این، اما به نظر میرسد ادامه پیامدهای این رویداد آن چیزی نیست که خرابکاران بینالمللی انتظار داشتند. زیرا مطابق آنچه محمدجواد ظریف و علی اکبر صالحی روز گذشته گفتند، سانتریفیوژهای نسل قدیمی از کار افتاده در حادثه یکشنبه، با سانتریفیوژهای جدیدی جایگزین خواهند شد که قدرت غنیسازی بیشتری دارند. به این ترتیب، درحالی که تروریسم هستهای به دنبال توقف غنیسازی در ایران بود، اما پس از این اقدام، ایران با جایگزینی ماشینهای غنیسازی بهروزتر و قویتر، توان غنیسازی در این سایت را افزایش خواهد داد. همچنین برخی گمانهها حاکی است که هدف دیگر رژیم صهیونیستی از این اقدام، ایجاد وقفه در مذاکرات وین است. هرچند برخی در داخل از این رویکرد استقبال کردهاند، اما خطیبزاده گفت که ایران در مسیر این هدف اسرائیل حرکت نخواهد کرد.
ظریف: غنیسازی متوقف نمیشود
محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان روز گذشته به کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس رفت تا درباره مذاکرات وین و سند همکاری 25 ساله با چین به نمایندگان توضیح دهد. ابوالفضل عمویی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی اعلام کرد که بخشی از اظهارات دیروز ظریف، به حادثه نطنز اختصاص داشت. این نماینده مجلس گفت: آقای ظریف درباره حادثهای که در نطنز رخ داده این را گفت که ابعاد مختلف این حادثه در حال بررسی است اما ارزیابیهای اولیه حکایت از آن دارد که اقدام جنایتکارانه و تروریسم هستهای رخ داده که از این جهت میتوانسته آسیب زننده باشد. هر چند که هیچ نشت موادی رخ نداده اما با ایجاد خرابکاری در برق سایت هستهای نطنز سعی کردند برنامه هستهای و روند غنیسازی در این سایت را تحت تأثیر قرار دهند.
عمویی اضافه کرد: به گفته آقای ظریف واکنش ایران این خواهد بود که اولاً غنیسازی به هیچ وجه متوقف نمیشود. ما تلاش میکنیم این تهدید را به یک فرصت تبدیل کنیم آن هم با استفاده از جایگزینی سانتریفیوژهای جدیدتر و با توان بالاتر به جای سانتریفیوژهای نسل اول.
جایگزینی سانتریفیوژهای جدید با
50 درصد قدرت بیشتر
اینکه ظریف، تهدید خرابکاری اخیر را فرصتی برای افزایش توان و ظرفیت غنیسازی ایران خواند، از سوی علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی هم تکرار شد. صالحی گفت که روز گذشته (دوشنبه) برق اضطراری سایت نطنز راهاندازی شده و ماشینهای از رده خارج شده هم با ماشینهایی جایگزین میشوند که 50 درصد توان، ظرفیت و کارایی بیشتر دارند.
به گزارش ایسنا، علی اکبر صالحی روز گذشته در حاشیه مراسم افتتاح مرکز ملی فناوری کوانتوم در این سازمان، اتفاق اخیر را «خرابکاری» خواند و گفت: قطعاً این اقدام خرابکاری بود، زیرا حادثهای نبود که اتفاقی روی داده باشد و سیستمهای امنیتی به این مسأله ورود پیدا کردند.
معاون رئیس جمهوری با اشاره به اینکه حادثه اخیر، با خرابکاری تیرماه سال گذشته در مرکز مونتاژ سانتریفیوژهای نطنز ارتباطی ندارد، ادامه داد: آنها (دشمن) در گزارشهایی که از این رویداد اخیر میدهند، میگویند 9 ماه فعالیتهای هستهای را در نطنز عقب انداختهایم، اما من به شما میگویم، ظرف چند روز آینده شاهد خواهید بود بخش قابل توجهی از خرابکاریهایی که دشمن انجام داده بود، جبران خواهد شد.
او با تأکید بر اینکه این کشور باز نمیایستد و هر کاری کنند ما با قوت و قدرت جلو میرویم، تصریح کرد: بار قبل (اقدام تروریستی در تیرماه 99) هم که اقدام خبیثانه کردند و سالن مدرن مونتاژ سانتریفیوژ را از بین بردند، بخش قابل توجهی از آن سالن را احیا کردیم و همین امروز این سالن را سرپا کردیم، ضمن اینکه در دل کوه داریم سالنهای متعدد و پیشرفته میسازیم.صالحی ادامه داد: هر اتفاقی که افتاده است جبرانش چندین درصد بالاتر بوده است. ما بعد از حادثه اخیر هم، جبرانش را 50 درصد بیشتر خواهیم کرد. رئیس سازمان انرژی اتمی، ماشینهای آسیب دیده در حادثه اخیر نطنز را عمدتاً از نوع ماشینهای غنیسازی IR1 برشمرد و گفت: عمدتاً IR1 بودهاند، اما گفتم این ماشینها که جایگزین میشوند با راندمان بالای 50 درصد خواهد بود. دشمن بفهمد هر قدم ایذایی را بردارد ما به قبل برنمیگردیم، بلکه به وضعیت بالاتر میرویم.
مذاکرات وین سر جای خود
صالحی در ادامه در پاسخ به اینکه برخی گفتهاند در واکنش به اقدام تروریستی روز گذشته مذاکرات در وین باید متوقف شود، گفت: هر چیزی جای خودش. مذاکرات جای خود. اقدامات ایذایی دشمن نشان از توفیقات فعالیتهای صلحآمیز هستهای کشور است که به عنوان یک پشتوانه قوی برای مذاکرهکنندگان کشور بود. اینها فکر میکردند با این کار میتوانند این پشتوانه را تضعیف کنند که قطعاً اشتباه کردند. پشتوانه ما قویتر شد و مذاکرات همه سر جای خودش است.
محمدجواد ظریف هم در جلسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت: «اگر فکر میکنند دست ما در مذاکره ضعیف شده است، اتفاقاً این عمل زبونانه موضع ما را در مذاکرات قویتر خواهد کرد و طرفهای مذاکره باید بدانند اگر تاکنون با تأسیسات غنیسازی با ماشینهای نسل اول مواجه بودند الان نطنز میتواند مملو از سانتریفیوژهای پیشرفته با چند برابر توان غنیسازی باشد.»
به گزارش ایرنا، وی با بیان اینکه «صهیونیستها میخواهند انتقام موفقیتها در مسیر لغو تحریمهای ظالمانه را از مردم ایران بگیرند» ادامه داد: ما اجازه نخواهیم داد و انتقام این اقدامات را از خود صهیونیستها خواهیم گرفت.
خطیبزاده، سخنگوی وزارت خارجه هم در نشست دیروز خود درباره اظهارات مقامات رژیم صهیونیستی از جمله نتانیاهو در ارتباط با فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران و همچنین نوع برخورد و واکنش آژانس بینالمللی انرژی اتمی با حادثه نطنز گفت: باید بین آنچه که در نطنز رخ داده و آنچه که رژیم صهیونیستی انجام میدهد و نقش آژانس تفکیک قائل شد. آژانس و دیگر مراجع بینالمللی باید وظایف خود را انجام دهند. مسیری که رژیم صهیونیستی میرود روشن است. اینکه نخست وزیر این رژیم میآید و میگوید که تمام تلاشهای خود را خواهد کرد که تحریمهای ایران لغو نشود در این راستاست که آنها از طریق جیب ملت ایران میخواهند به اهداف خود برسند. مدیریت رفتار ما در اختیار خودمان است. این رژیم نیز همانند گذشته جواب اقدامات خود را خواهد گرفت. او تأکید کرد: پاسخ حادثه نطنز انتقام از رژیم صهیونیستی است. اسرائیل نمیتواند بازی را عوض کند و از جیب مردم هزینه کند. وزارت خارجه مسئولیت دارد که در چارچوب سیاستهای نظام در جهت رفع تحریمهای ظالمانه امریکا علیه ملت ایران تلاش کند و این کار را انجام میدهد و همزمان هم رژیم صهیونیستی پاسخ اقدامات خود را از مجاری خودش خواهد گرفت.
واکنش اروپا و آژانس بینالمللی انرژی اتمی
رسانههای رژیم صهیونیستی در قبال تروریسم هستهای اخیر در نطنز، همان رویه همیشگی خود را در پیش گرفتند. آنها با انتشار قطره چکانی اطلاعات از این حادثه، هم تلاش میکنند این رژیم را قوی نشان دهند و هم فضای مذاکرات وین را تحت تأثیر قرار دهند. مانند روزنامه صهیونیستی «اورشلیم پست» که روز گذشته با اشاره به اینکه سازمان جاسوسی موساد پشت حادثه تأسیسات نطنز قرار دارد، مدعی شد که حمله به این سایت از مدتها پیش از مذاکرات هستهای در وین برنامهریزی شده بود. اما به غیر از این بازی تکراری و همیشگی رسانههای این رژیم که به عنوان بازوی رسانهای سازمانهای اطلاعاتی این رژیم عمل میکنند، واکنش مقامهای اروپایی و آژانس متفاوت بوده است. فردریک دال، سخنگوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم در گفتوگو با خبرگزاری روسی «ریانووستی» گفت ما از گزارش دیروز رسانهها درباره نطنز باخبریم و با مقامات ایران در این باره در تماسیم. این درحالی است که علی اکبر صالحی اعلام کرده بود که ایران این سازمان را از آنچه در نطنز رخ داده است، مطلع کرده است. درهمین حال، اتحادیه اروپا هم در واکنش به حادثه روز یکشنبه تأسیسات نطنز اعلام کرد که هرگونه تلاش برای ممانعت از گفتوگوهای هستهای ایران را نمیپذیریم. این اتحادیه اروپا با بیان اینکه ابهامات موجود در رابطه با حادثه نطنز باید به طور عمیق و فوری شفافسازی شود، اعلام کرد: حادثه نطنز ممکن است اقدامی تخریبی باشد.
پیتر استانو، سخنگوی اتحادیه اروپا نیز با بیان اینکه ابعاد موضوع باید هرچه سریعتر با جزئیات روشن شود، افزود که «ما هرگونه تلاش برای برهم زدن یا تضعیف تلاشهای دیپلماتیک توافق هستهای را رد میکنیم.»
حادثه برای سخنگوی سازمان انرژی اتمی
یکشنبه گذشته ساعتی پس از وقوع خرابکاری در تأسیسات غنیسازی نطنز، صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی و بهروز کمالوندی، سخنگو، از محل حادثه بازدید کردند که در جریان این بازدید، کمالوندی در یک حفره 7 متری سقوط کرد و آسیب دید. آن طور که صالحی و کمالوندی در این باره گفتهاند، گویا حادثه به این صورت بوده که در جریان بازدید از تأسیسات آسیب دیده برق نطنز، یک حفره 7 متری به عنوان دودکش یا تهویه تأسیسات زیرزمینی نطنز در مسیر کمالوندی بود که روی آن آلومینیوم وجود داشت باعث شد او متوجه وجود این حفره عمیق نشود. به همین دلیل، پس از اینکه پای خود را روی این آلومینیومها گذاشت، در این دودکش یا تهویه سقوط کرد که به دلیل داشتن کلاه امینی بر سر، آسیب زیادی به سر او وارد نشد. او خود درباره میزان آسیب دیدگیاش گفت: «زمانی که به پایین افتادم، چون کسی به من دسترسی نداشت برای مدتی تنها بودم و تا بعد من را به بالا رساندند . پس از آن من را به بیمارستان بردند و در آنجا اقدامات اولیه تشخیصی، عکسبرداری و ام آر آی انجام دادند که مشخص شد پای راستم دچار شکستگی شده و شکستگی پای چپم کمتر بود. همچنین به گونه من ضربه خورده بود. اما چون کلاه ایمنی داشتم به ناحیه سر آسیب نرسیده بود که اگر این طور میشد، میتوانست آسیب خیلی خطرناک باشد. کمالوندی افزود: دوره نقاهت ممکن است چند هفته طول بکشد چون پایم را آتل بستند و از ناحیه کمر هم ۳ ،۴ مورد شکستگی مختصر دارد که باید ثابت باشم و تکان نخورم.
کرونا همچنان قربانی می گیرد و میتازد
با گذشت تنها یک هفته از پایان تعطیلات نوروزی بهار قرمز کرونایی در کشور آغاز شده است تا جایی که دیروز آمار مرگومیرهای کرونایی برای چندمین بار رکورد زد و با فوت 274 بیمار جدید، رقم تعداد جانباختگان به مرز 65 هزار نفر نزدیک شد، ازطرفی روند رو به رشد تعداد مبتلایان نیز بسیار نگران کننده است.
تنها در دو هفته گذشته آمار بیماران مبتلا به کرونا به دو برابر رقم روزهای نخست فروردین رسیده است، در بیستوچهار ساعت منتهی به روز گذشته 23 هزار و سیصد و یازده بیمار جدید در کشور شناسایی شدند که حال دو هزار و 884 نفر از آنان وخیم گزارش میشود، این در حالی است که تختهای آیسییو در بیمارستانها مملو از بیماران کرونایی شدند و رؤسای دانشگاههای علوم پزشکی به فکر وارد کردن تختهای جدید به مدار درمانی هستند.
هم اینک 4 هزار و 440 نفر از بیماران در تختهای مراقبت ویژه قرار دارند. طغیان موج چهارم کرونا روزبهروز به تعداد شهرهای قرمز اضافه میکند. دیروز همچنین رکورد تعداد شهرهای قرمز کرونایی نیز شکست و عدد 295 شهرستان قرمز، نقشه کرونایی کشور را آتشین کرد و 99 شهرستان به رنگ نارنجی درآمدند.
نکته قابل توجه این است که تنها 9 شهرستان در وضعیت آبی قرار دارند و 45 شهرستان هم در شرایط زرد کرونایی هستند، اما در این حال، اوضاع تهران به عنوان قلب اپیدمیولوژی کشور وخیمتر گزارش میشود. دیروز مقامات وزارت بهداشت و ستاد کرونای تهران از سیاه شدن نقشه کرونا در تهران خبر دادند، گمانهزنیها نشان میدهد هفته آینده بسیار نگرانکنندهتر خواهد بود.
علیرضا زالی در این مورد خبر میدهد برای نخستین بار تمامی شهرهای استان در وضعیت قرمز قرار گرفتهاند. نرخ رشد افزایش امواج بیماری با سرعت بسیاری اتفاق افتاده، در تهران بیماران اغلب به سوشه انگلیسی مبتلا هستند و رکوردشکنی در حوزه مراجعه سرپایی اتفاق بیسابقهای را رقم زده.
تنها در یک روز گذشته 19 هزار بیمار کرونایی در تهران به مراکز درمانی مراجعه کردند که عدد قابل توجهی است، با وجود این زالی از برخی دستگاهها بویژه بخشهای خصوصی در عمل نکردن به مصوبات ستاد ملی کرونا ابراز گلایه میکند. او هشدار میدهد هیچ نقطه امن و غیرآلوده در تهران وجود ندارد و لذا نقاط پرازدحام شهری از نقاط اصلی انتقال ویروس هستند. توصیهها بر این نکته تأکید دارند هفته آینده موج سنگینتری از بستریها را در تهران شاهد خواهیم بود و باید محدودیتها در تهران با جدیت اعمال شود.
همچنین فرمانده انتظامی تهران بزرگ هم گفت: به دو هزار واحد صنفی متخلف از گروه سه و چهار مشاغل مشمول محدودیتهای کرونایی هشدار و تذکردادیم.
تنها در دو هفته گذشته آمار بیماران مبتلا به کرونا به دو برابر رقم روزهای نخست فروردین رسیده است، در بیستوچهار ساعت منتهی به روز گذشته 23 هزار و سیصد و یازده بیمار جدید در کشور شناسایی شدند که حال دو هزار و 884 نفر از آنان وخیم گزارش میشود، این در حالی است که تختهای آیسییو در بیمارستانها مملو از بیماران کرونایی شدند و رؤسای دانشگاههای علوم پزشکی به فکر وارد کردن تختهای جدید به مدار درمانی هستند.
هم اینک 4 هزار و 440 نفر از بیماران در تختهای مراقبت ویژه قرار دارند. طغیان موج چهارم کرونا روزبهروز به تعداد شهرهای قرمز اضافه میکند. دیروز همچنین رکورد تعداد شهرهای قرمز کرونایی نیز شکست و عدد 295 شهرستان قرمز، نقشه کرونایی کشور را آتشین کرد و 99 شهرستان به رنگ نارنجی درآمدند.
نکته قابل توجه این است که تنها 9 شهرستان در وضعیت آبی قرار دارند و 45 شهرستان هم در شرایط زرد کرونایی هستند، اما در این حال، اوضاع تهران به عنوان قلب اپیدمیولوژی کشور وخیمتر گزارش میشود. دیروز مقامات وزارت بهداشت و ستاد کرونای تهران از سیاه شدن نقشه کرونا در تهران خبر دادند، گمانهزنیها نشان میدهد هفته آینده بسیار نگرانکنندهتر خواهد بود.
علیرضا زالی در این مورد خبر میدهد برای نخستین بار تمامی شهرهای استان در وضعیت قرمز قرار گرفتهاند. نرخ رشد افزایش امواج بیماری با سرعت بسیاری اتفاق افتاده، در تهران بیماران اغلب به سوشه انگلیسی مبتلا هستند و رکوردشکنی در حوزه مراجعه سرپایی اتفاق بیسابقهای را رقم زده.
تنها در یک روز گذشته 19 هزار بیمار کرونایی در تهران به مراکز درمانی مراجعه کردند که عدد قابل توجهی است، با وجود این زالی از برخی دستگاهها بویژه بخشهای خصوصی در عمل نکردن به مصوبات ستاد ملی کرونا ابراز گلایه میکند. او هشدار میدهد هیچ نقطه امن و غیرآلوده در تهران وجود ندارد و لذا نقاط پرازدحام شهری از نقاط اصلی انتقال ویروس هستند. توصیهها بر این نکته تأکید دارند هفته آینده موج سنگینتری از بستریها را در تهران شاهد خواهیم بود و باید محدودیتها در تهران با جدیت اعمال شود.
همچنین فرمانده انتظامی تهران بزرگ هم گفت: به دو هزار واحد صنفی متخلف از گروه سه و چهار مشاغل مشمول محدودیتهای کرونایی هشدار و تذکردادیم.
قول نخستوزیر کره جنوبی در دیدار با لاریجانی:
در اسرع وقت راه حلی برای آزادسازی منابع ایران پیدا میکنیم
پولهای بلوکه شده ایران در عراق آزاد میشود
گروه سیاسی / معاون اول رئیس جمهوری ایران هشدار داد که کرهجنوبی منابع ارزی ایران را بسرعت آزاد کند. «چانگ سیه کیون»، نخستوزیر کرهجنوبی که روز یکشنبه به تهران سفر کرده است با اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهوری ایران، محمد باقر قالیباف، رئیس مجلس و علی لاریجانی، رئیس پیشین مجلس دیدار و گفتوگو کرد. به گزارش ایرنا جهانگیری پس از دیدار «چانگ سیه کیون» در کنفرانس خبری مشترک به سابقه روابط اقتصادی تاریخی تهران - سئول اشاره کرد و گفت:«سال آینده شصتمین سال برقراری روابط دیپلماتیک ایران و کره است. در طول این سالها روابط از حجم بالایی برخوردار بوده است و شرکتهای کرهای در بخشهای مختلف اقتصادی ایران حضور داشتند به طوری که در سال ۲۰۱۲ حجم مبادلات دو کشور به ۱۷ میلیارد دلار رسید».
معاون اول رئیس جمهوری با اشاره به اینکه دو کشور ایران و کره از زمینههای همکاری و مشارکت بسیار زیادی برخوردار هستند، گفت: ایران و کره جنوبی بهعنوان دو کشور آسیایی در غرب و شرق آسیا نقش مکمل یکدیگر در زمینه اقتصادی دارند. جهانگیری ادامه داد: متأسفانه در سه سال گذشته بهدلیل پیروی کرهجنوبی از تحریمهای غیرقانونی امریکا علیه ایران که فاقد هرگونه مشروعیت بینالمللی است، مناسبات دو کشور دچار رکود و کمتحرکی زیادی شده است. کاهش مناسبات دو کشور در حالی است که هیچ گونه تحریم بینالمللی از جمله تحریم سازمان ملل علیه ایران وجود نداشته است. معاون اول رئیس جمهوری گفت: متأسفانه اقدام بانکهای کرهای در مسدود کردن ۷میلیارد دلار منابع ارزی ایران که حاصل فروش قانونی و مشروع نفتی و میعانات گازی به این کشور بوده، روابط دو کشور را دچار رکود جدی کرده است. وی اضافه کرد: اقدام بانکهای کرهای در مسدود نمودن منابع ارزی ایران در حالی است که ملت ایران بهدلیل شرایط کرونایی و پیامدهای اقتصادی و بهداشتی آن بشدت به این منابع ارزی نیاز دارند و این اقدام کرهایها دولت ایران را از منابع عمده ارزی خود برای خرید تجهیزات پزشکی، دارو و سایر نیازهای اساسی کشور محروم کرده است.
جهانگیری با اشاره به اینکه در این شرایط سخت حتی شرکتهای کرهای از فروش دارو و تجهیزات پزشکی هم به ایران خودداری کردند و در نتیجه این اقدامات متأسفانه وجهه و جایگاه کره در نظر مردم ایران که همواره مثبت و دوستانه بوده، آسیب زیادی دیده است، افزود: از دولت کره میخواهیم در اسرع وقت منابع ارزی ایران را آزاد و مشکلات سالهای اخیر را با اقدامات عملی جبران کند. معاون اول رئیس جمهوری در ادامه ابراز امیدواری کرد که با سفر نخستوزیر کرهجنوبی به ایران تحرکات و اقدامات جبرانی کره فراهم و جایگاه کره در ایران بهبود یابد. او تصریح کرد:«طبعاً دولت جمهوری اسلامی آمادگی دارد به شرط برداشتن گامهای مؤثر و ملموس از سوی کره به این کشور برای جبران گذشته کمک کند». نخستوزیر کرهجنوبی هم در این نشست خبری گفت که سئول از گفتوگوهای سازنده برجام حمایت و برای همکاری با ایران و کشورهای مختلف جهت حل و فصل و آزادسازی داراییهای بلوکه شده ایران در کره تلاش میکند. او تصریح کرد که از طریق کارگروه ایران و کره، تجارتهای بشر دوستانه دارو و تجهیزات پزشکی افزایش پیدا خواهد کرد.
انتظار مردم ایران از کرهجنوبی برآورده نشده است
نخستوزیر کرهجنوبی در دومین برنامه خود در تهران با محمد باقر قالیباف، رئیس مجلس دیدار کرد. قالیباف در این دیدار با اشاره به سابقه روابط خوب دو کشور یادآور شد؛ «متأسفانه فعلاً کره جایگاهی در مناسبات اقتصاد خارجی ایران ندارد. بهعبارتی روابط اقتصادی و سیاسی که در بالاترین سطوح قرار داشت تنزل کرده است». قالیباف افزود: «این انتظار مردم ایران از طرف کرهجنوبی برآورده نشده است؛ حتی تجار که ارتباط مردمی خوبی با کره داشتند نیز از روال پیش آمده ناخرسند هستند».
رئیس مجلس شورای اسلامی در ادامه سفر نخستوزیر کره به تهران را اقدامی مناسب در راستای ارتقای روابط دو کشور و حل مشکلات جاری خواند و از نخستوزیر کرهجنوبی خواست راه حل فوری و عملی برای حل مشکل منابع ارزی ایران ارائه کند و پولهای بلوکه شده جمهوری اسلامی آزاد شود. «چانگ سیه کیون» هم با اشاره به روابط تاریخی خوب دو کشور افزود: بدون شک رفت و آمد مقامات دو کشور سبب حفظ این روابط شده است؛ اما متأسفانه از سال 2018 به بعد روابط دو کشور دچار مشکل شد که برای رفع آن تلاش میکنیم. نخستوزیر کره همچنین با علی لاریجانی، رئیس سابق مجلس شورای اسلامی هم دیدار کرد. لاریجانی در این دیدار ضمن خوشامدگویی به نخستوزیر کره جنوبی، بر توسعه روابط دو کشور در زمینههای گوناگون تأکید کرد.
وی همچنین درخصوص پولهای بلوکه شده در کره جنوبی خطاب به نخستوزیر این کشور اظهار داشت: منابع ما نزد بانکهای کشور شما امانت بوده و دولت شما باید سعی کند نسبت به این موضوع امانتدار باشد. مشاور رهبر معظم انقلاب خطاب به نخستوزیر کره جنوبی افزود: باید هرچه سریعتر منابع ما آزاد گردد تا خدای ناکرده در روابط دو کشور اثر سوء نگذارد. نخستوزیر کره جنوبی نیز در این دیدار ضمن اظهار خرسندی از ملاقات با لاریجانی، قول داد در اسرع وقت راه حلی برای آزادسازی منابع ایران توسط دولت کشور متبوع خود پیدا کند. وی همچنین بر ضرورت توسعه روابط درازمدت دو کشور در همه زمینهها تأکید کرد.
چانگ روز دوشنبه به خبرنگارانی که وی را در این سفر همراهی می کنند، گفت: من قبلاً هم گفته ام که این پول، پول ایران است و باید به صاحب آن برگردانده شود. بهتر است راهی پیدا کنید و سریع آن را برگردانید. وی افزود: انجام این کار به نفع کره جنوبی است و باید تلاش شود تا بر «محدودیت های مختلف» که مانع از آزادسازی این پول می شوند، غلبه شود. نخست وزیر کره جنوبی یادآوری کرد که مقامات ایرانی در دیدار با وی، ناامیدی خود را از بن بست در شرایط موجود ابراز داشته و خواستار راه حل سریع شده اند.
معاون اول رئیس جمهوری با اشاره به اینکه دو کشور ایران و کره از زمینههای همکاری و مشارکت بسیار زیادی برخوردار هستند، گفت: ایران و کره جنوبی بهعنوان دو کشور آسیایی در غرب و شرق آسیا نقش مکمل یکدیگر در زمینه اقتصادی دارند. جهانگیری ادامه داد: متأسفانه در سه سال گذشته بهدلیل پیروی کرهجنوبی از تحریمهای غیرقانونی امریکا علیه ایران که فاقد هرگونه مشروعیت بینالمللی است، مناسبات دو کشور دچار رکود و کمتحرکی زیادی شده است. کاهش مناسبات دو کشور در حالی است که هیچ گونه تحریم بینالمللی از جمله تحریم سازمان ملل علیه ایران وجود نداشته است. معاون اول رئیس جمهوری گفت: متأسفانه اقدام بانکهای کرهای در مسدود کردن ۷میلیارد دلار منابع ارزی ایران که حاصل فروش قانونی و مشروع نفتی و میعانات گازی به این کشور بوده، روابط دو کشور را دچار رکود جدی کرده است. وی اضافه کرد: اقدام بانکهای کرهای در مسدود نمودن منابع ارزی ایران در حالی است که ملت ایران بهدلیل شرایط کرونایی و پیامدهای اقتصادی و بهداشتی آن بشدت به این منابع ارزی نیاز دارند و این اقدام کرهایها دولت ایران را از منابع عمده ارزی خود برای خرید تجهیزات پزشکی، دارو و سایر نیازهای اساسی کشور محروم کرده است.
جهانگیری با اشاره به اینکه در این شرایط سخت حتی شرکتهای کرهای از فروش دارو و تجهیزات پزشکی هم به ایران خودداری کردند و در نتیجه این اقدامات متأسفانه وجهه و جایگاه کره در نظر مردم ایران که همواره مثبت و دوستانه بوده، آسیب زیادی دیده است، افزود: از دولت کره میخواهیم در اسرع وقت منابع ارزی ایران را آزاد و مشکلات سالهای اخیر را با اقدامات عملی جبران کند. معاون اول رئیس جمهوری در ادامه ابراز امیدواری کرد که با سفر نخستوزیر کرهجنوبی به ایران تحرکات و اقدامات جبرانی کره فراهم و جایگاه کره در ایران بهبود یابد. او تصریح کرد:«طبعاً دولت جمهوری اسلامی آمادگی دارد به شرط برداشتن گامهای مؤثر و ملموس از سوی کره به این کشور برای جبران گذشته کمک کند». نخستوزیر کرهجنوبی هم در این نشست خبری گفت که سئول از گفتوگوهای سازنده برجام حمایت و برای همکاری با ایران و کشورهای مختلف جهت حل و فصل و آزادسازی داراییهای بلوکه شده ایران در کره تلاش میکند. او تصریح کرد که از طریق کارگروه ایران و کره، تجارتهای بشر دوستانه دارو و تجهیزات پزشکی افزایش پیدا خواهد کرد.
انتظار مردم ایران از کرهجنوبی برآورده نشده است
نخستوزیر کرهجنوبی در دومین برنامه خود در تهران با محمد باقر قالیباف، رئیس مجلس دیدار کرد. قالیباف در این دیدار با اشاره به سابقه روابط خوب دو کشور یادآور شد؛ «متأسفانه فعلاً کره جایگاهی در مناسبات اقتصاد خارجی ایران ندارد. بهعبارتی روابط اقتصادی و سیاسی که در بالاترین سطوح قرار داشت تنزل کرده است». قالیباف افزود: «این انتظار مردم ایران از طرف کرهجنوبی برآورده نشده است؛ حتی تجار که ارتباط مردمی خوبی با کره داشتند نیز از روال پیش آمده ناخرسند هستند».
رئیس مجلس شورای اسلامی در ادامه سفر نخستوزیر کره به تهران را اقدامی مناسب در راستای ارتقای روابط دو کشور و حل مشکلات جاری خواند و از نخستوزیر کرهجنوبی خواست راه حل فوری و عملی برای حل مشکل منابع ارزی ایران ارائه کند و پولهای بلوکه شده جمهوری اسلامی آزاد شود. «چانگ سیه کیون» هم با اشاره به روابط تاریخی خوب دو کشور افزود: بدون شک رفت و آمد مقامات دو کشور سبب حفظ این روابط شده است؛ اما متأسفانه از سال 2018 به بعد روابط دو کشور دچار مشکل شد که برای رفع آن تلاش میکنیم. نخستوزیر کره همچنین با علی لاریجانی، رئیس سابق مجلس شورای اسلامی هم دیدار کرد. لاریجانی در این دیدار ضمن خوشامدگویی به نخستوزیر کره جنوبی، بر توسعه روابط دو کشور در زمینههای گوناگون تأکید کرد.
وی همچنین درخصوص پولهای بلوکه شده در کره جنوبی خطاب به نخستوزیر این کشور اظهار داشت: منابع ما نزد بانکهای کشور شما امانت بوده و دولت شما باید سعی کند نسبت به این موضوع امانتدار باشد. مشاور رهبر معظم انقلاب خطاب به نخستوزیر کره جنوبی افزود: باید هرچه سریعتر منابع ما آزاد گردد تا خدای ناکرده در روابط دو کشور اثر سوء نگذارد. نخستوزیر کره جنوبی نیز در این دیدار ضمن اظهار خرسندی از ملاقات با لاریجانی، قول داد در اسرع وقت راه حلی برای آزادسازی منابع ایران توسط دولت کشور متبوع خود پیدا کند. وی همچنین بر ضرورت توسعه روابط درازمدت دو کشور در همه زمینهها تأکید کرد.
چانگ روز دوشنبه به خبرنگارانی که وی را در این سفر همراهی می کنند، گفت: من قبلاً هم گفته ام که این پول، پول ایران است و باید به صاحب آن برگردانده شود. بهتر است راهی پیدا کنید و سریع آن را برگردانید. وی افزود: انجام این کار به نفع کره جنوبی است و باید تلاش شود تا بر «محدودیت های مختلف» که مانع از آزادسازی این پول می شوند، غلبه شود. نخست وزیر کره جنوبی یادآوری کرد که مقامات ایرانی در دیدار با وی، ناامیدی خود را از بن بست در شرایط موجود ابراز داشته و خواستار راه حل سریع شده اند.
کلاب هاوس؛ گسترش گفت و گوی اجتماعی یا تک گویی؟
ننویس، حرف بزن
محمد معصومیان
گزارش نویس
پرسروصداترین شبکه اجتماعی این روزها، اپلیکیشنی است که به سرعت و با حاشیه فراوان جای خود را در فضای مجازی ایران باز کرده است. کلاب هاوس مانند خانهای بزرگ پر از اتاقهای مجزا و متفاوت با موضوعات متنوع است؛ اتاقهایی که در آن از بازی کردن و تعریف کردن خاطرات ترسناک تا گفتوگوی وزیر امور خارجه کشور و جلسه پرسش و پاسخ با نامزدهای ریاست جمهوری بهصورت آنلاین در جریان است. مردم خسته از فاصلهگذاری اجتماعی و بی حوصله برای نوشتن و خواندن، هیجان گفتوگوهای آنلاین و بیپردهتری را با این اپلیکیشن تجربه میکنند که به نظر جای آن در رسانههای اصلی ایران خالی بود. چه نکاتی در این اپلیکیشن تازه وارد وجود دارد که آن را مورد توجه بخشی از جامعه قرار داده است؟ آیا پشت این ویترین شفاف و زنده گفتوگو، یک تجربه عمیق و پویا از گفتوگو شکل میگیرد؟ آیا این تجربه گفتوگوی بدون واسطه بین طیفهای مختلف فکری و عقیدتی تجربهای ماندگار و تأثیرگذار خواهد بود یا تبی که بعد از انتخابات ریاست جمهوری یا شاید بعد از تمام شدن همهگیری فروکش خواهد کرد؟ اینها سؤالاتی است که میخواهم به جواب آن دست پیدا کنم.
جمالالدین اکبرزاده جهرمی استاد ارتباطات معتقد است باید کمی محتاطانه در مورد استقبال از کلاب هاوس صحبت کرد چون دسترسی به این اپلیکیشن برای همه مقدور نیست و هنوز میزان دقیق کاربرهای آن در ایران مشخص نشده است. او استقبال از این تازه وارد را بیشتر در قشر نخبه و متوسط جامعه میداند. البته او دلایلی مانند فیلتر نشدن و اشتیاقمردم ایران به تکنولوژی را هم مزید بر علت میداند: «مردم ایران بنا به سنتی قدیمی علاقه به سخنوری دارند و حتی در متفکران معاصر ما هم دیده شده که تعداد سخنرانیها بیش از دستنوشته و کتابهای آنان بوده است. اتاقهای پر سروصدایی که شکل گرفته است هنوز در قیاس با لایوهای اینستاگرام خیلی مورد توجه بالا نبوده است. بازتاب حرفهایی که از کلاب هاوس بیرون آمده و در شبکههای اجتماعی دیگر و رسانههای جریان اصلی و سنتی بازنشر شده، یکی از دلایل مورد توجه قرار گرفتن این شبکه اجتماعی در فضای فعلی است.» او نوشتن در شبکههای اجتماعی را کاری سختتر برای عموم مردم به نسبت حرف زدن میداند و این نکته را هم فارغ از نتایج آن امری میداند که میتواند به استقبال مردم از کلاب هاوس کمک کند.
اکبرزاده از زمان پیش از شبکههای اجتماعی میگوید، روزگاری که انحصار گفتوگو با مقامات در اختیار رسانههای اصلی و جمعی بوده که کنترل آن را افراد معدودی در اختیار داشتند و دروازه بانی در سطح بالایی بود و تریبون به هر کسی داده نمیشد. در واقع دسترسی به آن یک سلسله مراتب و مناسبات قدرتی را درپی داشت. او معتقد است شبکههای اجتماعی مدعی شکستن این فضا بودند: «این به کلاب هاوس برنمیگردد قبل از فیسبوک و اینستاگرام ما در وبلاگها این مسأله را داشتیم و اولین گفتوگوها بدون در نظر گرفتن سلسله مراتب قدرت از آنجا آغاز شد و ارتباطات از عمودی به افقی تغییر شکل داد. تفاوت کلاب هاوس با توجه به ادعایی که صاحبان پلتفرم داشتهاند این بوده که فارغ از قیدو بندهایی که رسانههای تصویرمحور دارند، وارد تعامل بشوید. در واقع با حذف عنصر مکان در هر جایی میتوان در این شبکه حضور داشت. در لایوهایی که تصویری است بعد مکانی اهمیت دارد و در هر حالتی شاید تن به گفتوگو ندهید. در واقع این ویژگی مهم کلاب هاوس است.» او یکی دیگر از ویژگیهای خوب این شبکه را معماری آن میداند که در آن خبری از حضور باتها یا الگوریتمهای شبکههای اجتماعی دیگر نیست که حرف یا نکتهای در آن به هر علت بازنشر شود و بیش از ارزش واقعی دیده شود: «گفتوگوهایی در حال رخ دادن است که شما این فرصت را پیدا میکنید یا گوش بدهید یا از دست بدهید و این ویژگی ای است که به گفتوگوها اصالت میدهد.»
اکبرزاده از مناسبات قدرت در مدیریت اتاقهای کلاب هاوس میگوید. نکتهای که شاید نشان از آن داشته باشد که امکان گفتوگوی بیواسطه با مقامات در یک اپلیکیشن آنقدرها هم کار راحتی نیست: «اینکه کلاب هاوس امکان گفتوگوی بیواسطه را فراهم میکند از یک نظر درست است از یک نظر نه، در این اتاقها اتفاقی که میافتد این است که کسی که اتاق را درست کرده است تعیین میکند که چه کسی برای گفتوگوی مستقیم اجازه حرف زدن دارد و چه کسی باید مستمع باشد، تفکر خامی است اگر بخواهیم بگوییم این مناسبات در این شبکه وجود ندارد. اینکه فکر کنیم این فضاها بری از قدرت و خنثی هستند و اجازه کنشگری به هر گروه و طیفی میدهد خیلی ساده انگارانه است. ضمن اینکه نمیشود منکر شد که تریبونی هستند برای نیروهای حاشیهای و باید هر دو سمت را دید.»
این استاد ارتباطات آینده استقبال از این اپلیکیشن را با توجه به تجربیات مشابه شبکه اجتماعی اینستاگرام نامعلوم میداند: «بخشی از این موضوع برمیگردد به معماری این پلتفرمها که خنثی نیستند و گاهی اجازه کنشگری میدهند و جایی هم نمیدهند و این حتی به تصمیمات صاحبان رسانه بستگی دارد. ما در مسأله استفاده رئیسجمهوری سابق امریکا دیدهایم که صاحبان رسانه بعضی از محتواها را به راحتی حذف و یا به سمتی که می خواهند هدایت می کنند.»
سینا تفنگچی متخصص فناوریهای نوین رسانهای علت گرایش به سمت این اپلیکیشن صوتی را مردمی میداند که اهل خواندن نیستند: «عصر پادکست و خبرها و کتابهای صوتی است. فضای محیط زیستی که تبلیغات را روی نخریدن کتاب کاغذی گذاشته و از طرفی گرانی کاغذ بر این مسأله تأثیر گذاشته است.» او قرنطینه و فاصله اجتماعی را دلیل دیگری برای استقبال مردم از کلاب هاوس میداند و میگوید: «یکی از مشکلات جامعه ما نبود گفتوگوی سالم است. در این فضای جدید میتوان تمرین مدارا و گفتوگوی با احترام از افرادی را دید که از نظر دیدگاهی با یکدیگر فاصله دارند. حتی بعضی از دوستان از این تجربه متعجب شدهاند که چطور افرادی چنین متضاد در یک اتاق گفتوگو گردهم آمدهاند و بدون تنش با یکدیگر گفتوگو میکنند. ما در حال تمرین گفتوگو هستیم و این گستردگی دیدگاهها باعث ایجاد چندصدایی میشود که نکته بارز این شبکه اجتماعی جدید است.»
تفنگچی چشم به، به روزرسانیهای این اپلیکیشن دارد و از نظر او کمی زود است که بخواهیم قضاوت نهایی در مورد این پلتفرم داشته باشیم. او مورد سؤال قرار نگرفتن یک مقام مسئول از طرف تمام شنوندگان یک اتاق را کمی طبیعی میداند: «در خیلی از اتاقهای عمومیتر همه افراد حرف می زنند اما در بعضی اتاقها که مسئولان بالا دستی شرکت می کنند کمی طبیعی است که همه نتوانند صحبت کنند چون نیازمند یک سخنوری و احترام است که باید تمرین کرد. شاید در ادامه شاهد فضاهای چندصدایی بیشتری باشیم و برای همه مردم این فضا ایجاد شود تا صداها محدود نماند. باید در ادامه ببینیم این شبکه اجتماعی چطور پیش خواهد رفت تا یک مدیر گروه نتواند فضای تکصدایی و یکجانبه نگری ایجاد کند.» چند روزی است که صحبت از دلایل اختلال در این شبکه اجتماعی داغ شده است. اتاقهای زیادی در مورد نقد و بررسی این اختلالات که شاید زمینهای برای فیلتر شدن آن باشد در کلاب هاوس جریان دارد. هر چند هیچ مقام مسئولی تا لحظه نوشتن این گزارش فیلترشدن این شبکه اجتماعی را تأیید نکرده و اختلالات آن کمتر شده است اما این نگرانی وجود دارد که سرنوشتی مشابه توئیتر در انتظار آن باشد. سینا تفنگچی با انتقاد از تفکر فیلترینگ در کشور میگوید: «به جای اینکه یک مسیر مطلوب تری را نشان دهیم و انتخاب را در اختیار مردم قرار دهیم. به جای اینکه مدیریت بهینه کنیم تا استفاده بهتری از این فضا یا هر بستر دیگری اتفاق بیفتد، متأسفانه فقط میگوییم ببندیم و فیلتر کنیم. فیلتر کردن این شبکه تنها یک معنی دارد و آن این است، ما یک سرمایه اجتماعی کافی ایجاد نکردیم، ضعف در تولید محتوا داریم، ترس از مدیریت مردم داریم و فکر میکنیم مردم رها شدهاند در یک فضایی که معلوم نیست برنامهریزی آن با چه کسانی است.»
برای تفنگچی کلاب هاوس یادآور سالهای آغازین انقلاب اسلامی ایران است که همه جریانهای فکری آن روزها در صداوسیما و محافل عمومی دور هم مینشستند و صحبت میکردند و به شائبهها پاسخ میدادند و ابهام شکنی صورت میگرفت: «این فضای بهوجود آمده صددرصد فرصتی است برای بهرهگیری از فضای گفتوگو تا بتوانیم فرهنگ گفتوگو را در مقابل نزاع بهوجود بیاوریم. این فرصتی است که باعث میشود آرا و اندیشههای متکثر را دریافت کنیم و این میتواند برای کشور سازنده و مفید باشد.»
سرنوشت کلاب هاوس چه خواهد بود؟ آیا با تمام شدن انتخابات جای نخبگان جامعه را سلبریتیها و بحثهای حاشیهای خواهد گرفت؟ آیا بزودی فیلتر خواهد شد؟ آیا پول و تبلیغات جای دغدغههای واقعی مردم را خواهد گرفت؟ هرچه شود جای خود، اما فعلاً باید از این فرصت مغتنم استفاده کرد.
گزارش نویس
پرسروصداترین شبکه اجتماعی این روزها، اپلیکیشنی است که به سرعت و با حاشیه فراوان جای خود را در فضای مجازی ایران باز کرده است. کلاب هاوس مانند خانهای بزرگ پر از اتاقهای مجزا و متفاوت با موضوعات متنوع است؛ اتاقهایی که در آن از بازی کردن و تعریف کردن خاطرات ترسناک تا گفتوگوی وزیر امور خارجه کشور و جلسه پرسش و پاسخ با نامزدهای ریاست جمهوری بهصورت آنلاین در جریان است. مردم خسته از فاصلهگذاری اجتماعی و بی حوصله برای نوشتن و خواندن، هیجان گفتوگوهای آنلاین و بیپردهتری را با این اپلیکیشن تجربه میکنند که به نظر جای آن در رسانههای اصلی ایران خالی بود. چه نکاتی در این اپلیکیشن تازه وارد وجود دارد که آن را مورد توجه بخشی از جامعه قرار داده است؟ آیا پشت این ویترین شفاف و زنده گفتوگو، یک تجربه عمیق و پویا از گفتوگو شکل میگیرد؟ آیا این تجربه گفتوگوی بدون واسطه بین طیفهای مختلف فکری و عقیدتی تجربهای ماندگار و تأثیرگذار خواهد بود یا تبی که بعد از انتخابات ریاست جمهوری یا شاید بعد از تمام شدن همهگیری فروکش خواهد کرد؟ اینها سؤالاتی است که میخواهم به جواب آن دست پیدا کنم.
جمالالدین اکبرزاده جهرمی استاد ارتباطات معتقد است باید کمی محتاطانه در مورد استقبال از کلاب هاوس صحبت کرد چون دسترسی به این اپلیکیشن برای همه مقدور نیست و هنوز میزان دقیق کاربرهای آن در ایران مشخص نشده است. او استقبال از این تازه وارد را بیشتر در قشر نخبه و متوسط جامعه میداند. البته او دلایلی مانند فیلتر نشدن و اشتیاقمردم ایران به تکنولوژی را هم مزید بر علت میداند: «مردم ایران بنا به سنتی قدیمی علاقه به سخنوری دارند و حتی در متفکران معاصر ما هم دیده شده که تعداد سخنرانیها بیش از دستنوشته و کتابهای آنان بوده است. اتاقهای پر سروصدایی که شکل گرفته است هنوز در قیاس با لایوهای اینستاگرام خیلی مورد توجه بالا نبوده است. بازتاب حرفهایی که از کلاب هاوس بیرون آمده و در شبکههای اجتماعی دیگر و رسانههای جریان اصلی و سنتی بازنشر شده، یکی از دلایل مورد توجه قرار گرفتن این شبکه اجتماعی در فضای فعلی است.» او نوشتن در شبکههای اجتماعی را کاری سختتر برای عموم مردم به نسبت حرف زدن میداند و این نکته را هم فارغ از نتایج آن امری میداند که میتواند به استقبال مردم از کلاب هاوس کمک کند.
اکبرزاده از زمان پیش از شبکههای اجتماعی میگوید، روزگاری که انحصار گفتوگو با مقامات در اختیار رسانههای اصلی و جمعی بوده که کنترل آن را افراد معدودی در اختیار داشتند و دروازه بانی در سطح بالایی بود و تریبون به هر کسی داده نمیشد. در واقع دسترسی به آن یک سلسله مراتب و مناسبات قدرتی را درپی داشت. او معتقد است شبکههای اجتماعی مدعی شکستن این فضا بودند: «این به کلاب هاوس برنمیگردد قبل از فیسبوک و اینستاگرام ما در وبلاگها این مسأله را داشتیم و اولین گفتوگوها بدون در نظر گرفتن سلسله مراتب قدرت از آنجا آغاز شد و ارتباطات از عمودی به افقی تغییر شکل داد. تفاوت کلاب هاوس با توجه به ادعایی که صاحبان پلتفرم داشتهاند این بوده که فارغ از قیدو بندهایی که رسانههای تصویرمحور دارند، وارد تعامل بشوید. در واقع با حذف عنصر مکان در هر جایی میتوان در این شبکه حضور داشت. در لایوهایی که تصویری است بعد مکانی اهمیت دارد و در هر حالتی شاید تن به گفتوگو ندهید. در واقع این ویژگی مهم کلاب هاوس است.» او یکی دیگر از ویژگیهای خوب این شبکه را معماری آن میداند که در آن خبری از حضور باتها یا الگوریتمهای شبکههای اجتماعی دیگر نیست که حرف یا نکتهای در آن به هر علت بازنشر شود و بیش از ارزش واقعی دیده شود: «گفتوگوهایی در حال رخ دادن است که شما این فرصت را پیدا میکنید یا گوش بدهید یا از دست بدهید و این ویژگی ای است که به گفتوگوها اصالت میدهد.»
اکبرزاده از مناسبات قدرت در مدیریت اتاقهای کلاب هاوس میگوید. نکتهای که شاید نشان از آن داشته باشد که امکان گفتوگوی بیواسطه با مقامات در یک اپلیکیشن آنقدرها هم کار راحتی نیست: «اینکه کلاب هاوس امکان گفتوگوی بیواسطه را فراهم میکند از یک نظر درست است از یک نظر نه، در این اتاقها اتفاقی که میافتد این است که کسی که اتاق را درست کرده است تعیین میکند که چه کسی برای گفتوگوی مستقیم اجازه حرف زدن دارد و چه کسی باید مستمع باشد، تفکر خامی است اگر بخواهیم بگوییم این مناسبات در این شبکه وجود ندارد. اینکه فکر کنیم این فضاها بری از قدرت و خنثی هستند و اجازه کنشگری به هر گروه و طیفی میدهد خیلی ساده انگارانه است. ضمن اینکه نمیشود منکر شد که تریبونی هستند برای نیروهای حاشیهای و باید هر دو سمت را دید.»
این استاد ارتباطات آینده استقبال از این اپلیکیشن را با توجه به تجربیات مشابه شبکه اجتماعی اینستاگرام نامعلوم میداند: «بخشی از این موضوع برمیگردد به معماری این پلتفرمها که خنثی نیستند و گاهی اجازه کنشگری میدهند و جایی هم نمیدهند و این حتی به تصمیمات صاحبان رسانه بستگی دارد. ما در مسأله استفاده رئیسجمهوری سابق امریکا دیدهایم که صاحبان رسانه بعضی از محتواها را به راحتی حذف و یا به سمتی که می خواهند هدایت می کنند.»
سینا تفنگچی متخصص فناوریهای نوین رسانهای علت گرایش به سمت این اپلیکیشن صوتی را مردمی میداند که اهل خواندن نیستند: «عصر پادکست و خبرها و کتابهای صوتی است. فضای محیط زیستی که تبلیغات را روی نخریدن کتاب کاغذی گذاشته و از طرفی گرانی کاغذ بر این مسأله تأثیر گذاشته است.» او قرنطینه و فاصله اجتماعی را دلیل دیگری برای استقبال مردم از کلاب هاوس میداند و میگوید: «یکی از مشکلات جامعه ما نبود گفتوگوی سالم است. در این فضای جدید میتوان تمرین مدارا و گفتوگوی با احترام از افرادی را دید که از نظر دیدگاهی با یکدیگر فاصله دارند. حتی بعضی از دوستان از این تجربه متعجب شدهاند که چطور افرادی چنین متضاد در یک اتاق گفتوگو گردهم آمدهاند و بدون تنش با یکدیگر گفتوگو میکنند. ما در حال تمرین گفتوگو هستیم و این گستردگی دیدگاهها باعث ایجاد چندصدایی میشود که نکته بارز این شبکه اجتماعی جدید است.»
تفنگچی چشم به، به روزرسانیهای این اپلیکیشن دارد و از نظر او کمی زود است که بخواهیم قضاوت نهایی در مورد این پلتفرم داشته باشیم. او مورد سؤال قرار نگرفتن یک مقام مسئول از طرف تمام شنوندگان یک اتاق را کمی طبیعی میداند: «در خیلی از اتاقهای عمومیتر همه افراد حرف می زنند اما در بعضی اتاقها که مسئولان بالا دستی شرکت می کنند کمی طبیعی است که همه نتوانند صحبت کنند چون نیازمند یک سخنوری و احترام است که باید تمرین کرد. شاید در ادامه شاهد فضاهای چندصدایی بیشتری باشیم و برای همه مردم این فضا ایجاد شود تا صداها محدود نماند. باید در ادامه ببینیم این شبکه اجتماعی چطور پیش خواهد رفت تا یک مدیر گروه نتواند فضای تکصدایی و یکجانبه نگری ایجاد کند.» چند روزی است که صحبت از دلایل اختلال در این شبکه اجتماعی داغ شده است. اتاقهای زیادی در مورد نقد و بررسی این اختلالات که شاید زمینهای برای فیلتر شدن آن باشد در کلاب هاوس جریان دارد. هر چند هیچ مقام مسئولی تا لحظه نوشتن این گزارش فیلترشدن این شبکه اجتماعی را تأیید نکرده و اختلالات آن کمتر شده است اما این نگرانی وجود دارد که سرنوشتی مشابه توئیتر در انتظار آن باشد. سینا تفنگچی با انتقاد از تفکر فیلترینگ در کشور میگوید: «به جای اینکه یک مسیر مطلوب تری را نشان دهیم و انتخاب را در اختیار مردم قرار دهیم. به جای اینکه مدیریت بهینه کنیم تا استفاده بهتری از این فضا یا هر بستر دیگری اتفاق بیفتد، متأسفانه فقط میگوییم ببندیم و فیلتر کنیم. فیلتر کردن این شبکه تنها یک معنی دارد و آن این است، ما یک سرمایه اجتماعی کافی ایجاد نکردیم، ضعف در تولید محتوا داریم، ترس از مدیریت مردم داریم و فکر میکنیم مردم رها شدهاند در یک فضایی که معلوم نیست برنامهریزی آن با چه کسانی است.»
برای تفنگچی کلاب هاوس یادآور سالهای آغازین انقلاب اسلامی ایران است که همه جریانهای فکری آن روزها در صداوسیما و محافل عمومی دور هم مینشستند و صحبت میکردند و به شائبهها پاسخ میدادند و ابهام شکنی صورت میگرفت: «این فضای بهوجود آمده صددرصد فرصتی است برای بهرهگیری از فضای گفتوگو تا بتوانیم فرهنگ گفتوگو را در مقابل نزاع بهوجود بیاوریم. این فرصتی است که باعث میشود آرا و اندیشههای متکثر را دریافت کنیم و این میتواند برای کشور سازنده و مفید باشد.»
سرنوشت کلاب هاوس چه خواهد بود؟ آیا با تمام شدن انتخابات جای نخبگان جامعه را سلبریتیها و بحثهای حاشیهای خواهد گرفت؟ آیا بزودی فیلتر خواهد شد؟ آیا پول و تبلیغات جای دغدغههای واقعی مردم را خواهد گرفت؟ هرچه شود جای خود، اما فعلاً باید از این فرصت مغتنم استفاده کرد.
طرحهایی برای بازآفرینی و ساماندهی سکونتگاههای حاشیهای قم
«اسماعیلآباد» جابهجا میشود
شیما جهانبخش
خبرنگار
خیلی دور نیست، بعد از ریلهای راهآهن کمی دورتر از گلدستههای نورانی مسجد جمکران در محلهای، 179 خانوار که اغلب مهاجران استانهای دیگر و افغانستان هستند دور هم جمع شده و در خانههایی ناایمن و فرسوده زندگی میکنند. درست است که نامش «اسماعیلآباد» است اما از آبادی تنها نامش را یدک میکشد.
10 سالی میشود که مسئولان استان و شهر قم و حتی مسئولان کشوری تلاش دارند با ایجاد زیرساختهای شهری این محله را که جزو 11 منطقه حاشیه نشین استان است ساماندهی کنند.
طرح جدید بازآفرینی«چهل اختران» و«اسماعیلآباد» تا یک ماه دیگر آماده میشود
هفته گذشته «مهدی عبوری»، معاون وزیر راه و شهرسازی به قم سفر کرد و در دیداری که با مسئولان این استان داشت، اعلام کرد: ساخت واحدهای مسکونی مقاوم و استاندارد و تأمین زیرساخت و خدمات پشتیبانی در محله اسماعیلآباد توسط وزارت راه و شهرسازی، ستاد اجرایی فرمان امام(ره)، خیرین و استانداری قم انجام میشود.
عبوری، در این دیدار با اشاره به طرح امامزاده چهل اختران شهر قم، اظهار داشت: در 10 سال گذشته مراحل اجرایی این طرح در حال طی شدن است و تملک آن از سوی دولت به نمایندگی استانداری، راه و شهرسازی و شهرداری قم واگذار شده است، البته با توجه به حجم وسیع کار هنوز تملکهای آن به سرانجام نرسیده است. دولت در شرکت بازآفرینی شهری ایران در سالهای گذشته حدود 12 میلیارد تومان تملکها را در چهل اختران انجام داده است اما با طولانی شدن اجرای این طرح هزینهها افزایش یافته که به درخواست استاندار و پیگیری نمایندگان مجلس قرار شد مابقی هزینههای تملک اطراف امامزاده متناسب با رشد اقتصادی و ارزش املاک پشتیبانیها توسط وزارت راه و شهرسازی انجام شود.
مدیرعامل شرکت بازآفرینی شهری ایران تصریح کرد: همچنین با دستور استاندار قم مقرر شد تهیه طرح جدید توسط معاونت عمرانی استانداری، شهرداری و اداره کل شهرسازی در یک ماه آینده به سرانجام برسد تا هممحله چهل اختران و هممحله اسماعیلآباد از این وضعیتی که امروز شاهد آن هستیم خارجشده و شاهد پویایی و سکونت متناسب در آن باشیم.
اسماعیلآباد جابهجا میشود
«بهرام سرمست»، استاندار قم در گفتوگو با «ایران» در این خصوص اظهار داشت: در جهت بازآفرینی و رفع محرومیتزدایی از محلههای حاشیهنشین استان قرار است محله اسماعیلآباد شهرقم جابهجا شود.
وی ادامه داد: در تفاهمی که با ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره) داشتهایم قرار شده این ستاد با در اختیار قراردادن زمینهای پشتیبان و ایجاد زیرساختها ما را در راستای ساماندهی این محله همراهی کند.
سرمست در مورد محله چهل اختران نیز خاطرنشان کرد: بر اساس اصلاح طرح جدید در ستاد بازآفرینی دستورات لازم به معاونت عمرانی و راه و شهرسازی و شهرداری داده شده و قرار است این طرح تا یک ماه دیگر اجرایی شود. درست است که کار اصلی به اداره راه و شهرسازی محول شده اما در تمام مراحل در این طرح مشارکت خواهیم داشت.
استاندار قم با اشاره بههمراهی دولت در سالهای اخیر، گفت: شرکت بازآفرینی شهری ایران در بحث تملکهای محله چهل اختران حدود 12 میلیارد تومان را بر عهده گرفته اما با طولانی شدن اجرای این طرح هزینهها افزایشیافته و در حال حاضر از آنها خواسته شده مابقی هزینههای تملک اطراف امامزاده را هم تقبل کنند.
محلههای حاشیهای از معضلات جدی استان
«حسن صبوری»، مدیرکل راه و شهرسازی استان قم هم در گفتوگو با «ایران» اظهار داشت: سکونتگاههای غیررسمی استان شامل محمدآباد، مهدیه، اسماعیل آباد، سیدمعصوم، شیخ آباد، انتهای شهید محلاتی، شهرک صاحب الزمان(عج)، شاد قلی خان، قلعه کامکار، علی آباد سعدگان، شهرک فاطمیه، شهرک توانیر و جمکران متأسفانه در سالهای اخیر سبب بروز معضلات جدی در استان شدهاند. وی ادامه داد: محله اسماعیلآباد که در منطقه پنج شهرداری واقعشده تنها یکی از این محلههاست. این محله حدود 30 تا 40 سال گذشته بهصورت غیرقانونی توسط مهاجران تصرفشده است. متأسفانه در آن سالها مالکان این زمینها که اغلب آنها در حال حاضر فوت کردهاند، از روی دلسوزی در آن مقطع به این مهاجران اجازه سکونت داده بودند و امروز این افراد خود را صاحب محله میدانند.
77 درصد ساکنان این محله اتباع خارجی هستند
مدیرکل راه و شهرسازی استان قم با اشاره به اینکه 77 درصد ساکنان این محله را اتباع خارجی تشکیل دادهاند، افزود: در حال حاضر 179 خانوار شامل 900 نفر دراین محله ساکن هستند که تنها 22 درصد آنان ایرانی و بقیه اتباع افغان هستند.
وی بابیان اینکه تمام معابر این محله خاکی است، بیان کرد: هیچ استانداردی در ساخت و سازهای این محله رعایت نشده و اغلب خانهها با استفاده از مصالح بازیافتی ساخته شدهاند. در این محله، هیچ گونه امکانات رفاهی، ورزشی و بهداشتی وجود ندارد. همچنین از نظر کالبدی منظر سکونتگاههای غیررسمی دچار از هم گسستگی است و این افراد در زمینهای پست و فرودست که با مشکلات زیست محیطی متعددی روبهرو است، سکونت دارند. از سوی دیگر از آنجایی که این محله در نزدیکی مسجد مقدس جمکران و در مسیر عبور زائران و گردشگران واقع شده چهره ناخوشایندی را ایجاد کرده و ما در تلاشیم هر چه سریعتر با جا بهجایی این محله این معضل را برطرف کنیم.
طرح جدید بازآفرینی تا یک ماه دیگر آماده میشود
این مقام مسئول از اجرای طرح جدید برای رفع محرومیتزدایی این محله خبر داد و گفت: طرح قبلی به یک سوم سهم دولت و شرکت بازآفرینی شهری ایران، یک سوم سهم استانداری و همچنین یک سوم سهم شهرداری قم اشاره دارد، اما طولانی شدن پروژه و افزایش هزینهها سبب شد تا اصلاح این طرح در دستور کار قرار گیرد و آن طور که استاندار دستور دادهاند طرح جدید تا یک ماه دیگر آماده میشود.
مدیرکل راه و شهرسازی استان ادامه داد: البته از مدتها قبل ساماندهی این محله آغاز شد که این امر اعتراض برخی ساکنان منطقه را بهدنبال داشته است. در بررسیهای مشخص شده ۱۱۱ قطعه ساختمانی و ۹ معبر خاکی در این محله وجود دارد، ضمن آنکه محله اسماعیل آباد تنها دو واحد تجاری شامل یک نانوایی و یک سوپرمارکت دارد. ما تلاش داریم با همکاری همه دستگاههای اجرایی ذیربط در این موضوع و البته همراهی شرکت بازآفرینی شهری ایران، ساماندهی این محله را هرچه سریعتر به سرانجام برسانیم.
خبرنگار
خیلی دور نیست، بعد از ریلهای راهآهن کمی دورتر از گلدستههای نورانی مسجد جمکران در محلهای، 179 خانوار که اغلب مهاجران استانهای دیگر و افغانستان هستند دور هم جمع شده و در خانههایی ناایمن و فرسوده زندگی میکنند. درست است که نامش «اسماعیلآباد» است اما از آبادی تنها نامش را یدک میکشد.
10 سالی میشود که مسئولان استان و شهر قم و حتی مسئولان کشوری تلاش دارند با ایجاد زیرساختهای شهری این محله را که جزو 11 منطقه حاشیه نشین استان است ساماندهی کنند.
طرح جدید بازآفرینی«چهل اختران» و«اسماعیلآباد» تا یک ماه دیگر آماده میشود
هفته گذشته «مهدی عبوری»، معاون وزیر راه و شهرسازی به قم سفر کرد و در دیداری که با مسئولان این استان داشت، اعلام کرد: ساخت واحدهای مسکونی مقاوم و استاندارد و تأمین زیرساخت و خدمات پشتیبانی در محله اسماعیلآباد توسط وزارت راه و شهرسازی، ستاد اجرایی فرمان امام(ره)، خیرین و استانداری قم انجام میشود.
عبوری، در این دیدار با اشاره به طرح امامزاده چهل اختران شهر قم، اظهار داشت: در 10 سال گذشته مراحل اجرایی این طرح در حال طی شدن است و تملک آن از سوی دولت به نمایندگی استانداری، راه و شهرسازی و شهرداری قم واگذار شده است، البته با توجه به حجم وسیع کار هنوز تملکهای آن به سرانجام نرسیده است. دولت در شرکت بازآفرینی شهری ایران در سالهای گذشته حدود 12 میلیارد تومان تملکها را در چهل اختران انجام داده است اما با طولانی شدن اجرای این طرح هزینهها افزایش یافته که به درخواست استاندار و پیگیری نمایندگان مجلس قرار شد مابقی هزینههای تملک اطراف امامزاده متناسب با رشد اقتصادی و ارزش املاک پشتیبانیها توسط وزارت راه و شهرسازی انجام شود.
مدیرعامل شرکت بازآفرینی شهری ایران تصریح کرد: همچنین با دستور استاندار قم مقرر شد تهیه طرح جدید توسط معاونت عمرانی استانداری، شهرداری و اداره کل شهرسازی در یک ماه آینده به سرانجام برسد تا هممحله چهل اختران و هممحله اسماعیلآباد از این وضعیتی که امروز شاهد آن هستیم خارجشده و شاهد پویایی و سکونت متناسب در آن باشیم.
اسماعیلآباد جابهجا میشود
«بهرام سرمست»، استاندار قم در گفتوگو با «ایران» در این خصوص اظهار داشت: در جهت بازآفرینی و رفع محرومیتزدایی از محلههای حاشیهنشین استان قرار است محله اسماعیلآباد شهرقم جابهجا شود.
وی ادامه داد: در تفاهمی که با ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره) داشتهایم قرار شده این ستاد با در اختیار قراردادن زمینهای پشتیبان و ایجاد زیرساختها ما را در راستای ساماندهی این محله همراهی کند.
سرمست در مورد محله چهل اختران نیز خاطرنشان کرد: بر اساس اصلاح طرح جدید در ستاد بازآفرینی دستورات لازم به معاونت عمرانی و راه و شهرسازی و شهرداری داده شده و قرار است این طرح تا یک ماه دیگر اجرایی شود. درست است که کار اصلی به اداره راه و شهرسازی محول شده اما در تمام مراحل در این طرح مشارکت خواهیم داشت.
استاندار قم با اشاره بههمراهی دولت در سالهای اخیر، گفت: شرکت بازآفرینی شهری ایران در بحث تملکهای محله چهل اختران حدود 12 میلیارد تومان را بر عهده گرفته اما با طولانی شدن اجرای این طرح هزینهها افزایشیافته و در حال حاضر از آنها خواسته شده مابقی هزینههای تملک اطراف امامزاده را هم تقبل کنند.
محلههای حاشیهای از معضلات جدی استان
«حسن صبوری»، مدیرکل راه و شهرسازی استان قم هم در گفتوگو با «ایران» اظهار داشت: سکونتگاههای غیررسمی استان شامل محمدآباد، مهدیه، اسماعیل آباد، سیدمعصوم، شیخ آباد، انتهای شهید محلاتی، شهرک صاحب الزمان(عج)، شاد قلی خان، قلعه کامکار، علی آباد سعدگان، شهرک فاطمیه، شهرک توانیر و جمکران متأسفانه در سالهای اخیر سبب بروز معضلات جدی در استان شدهاند. وی ادامه داد: محله اسماعیلآباد که در منطقه پنج شهرداری واقعشده تنها یکی از این محلههاست. این محله حدود 30 تا 40 سال گذشته بهصورت غیرقانونی توسط مهاجران تصرفشده است. متأسفانه در آن سالها مالکان این زمینها که اغلب آنها در حال حاضر فوت کردهاند، از روی دلسوزی در آن مقطع به این مهاجران اجازه سکونت داده بودند و امروز این افراد خود را صاحب محله میدانند.
77 درصد ساکنان این محله اتباع خارجی هستند
مدیرکل راه و شهرسازی استان قم با اشاره به اینکه 77 درصد ساکنان این محله را اتباع خارجی تشکیل دادهاند، افزود: در حال حاضر 179 خانوار شامل 900 نفر دراین محله ساکن هستند که تنها 22 درصد آنان ایرانی و بقیه اتباع افغان هستند.
وی بابیان اینکه تمام معابر این محله خاکی است، بیان کرد: هیچ استانداردی در ساخت و سازهای این محله رعایت نشده و اغلب خانهها با استفاده از مصالح بازیافتی ساخته شدهاند. در این محله، هیچ گونه امکانات رفاهی، ورزشی و بهداشتی وجود ندارد. همچنین از نظر کالبدی منظر سکونتگاههای غیررسمی دچار از هم گسستگی است و این افراد در زمینهای پست و فرودست که با مشکلات زیست محیطی متعددی روبهرو است، سکونت دارند. از سوی دیگر از آنجایی که این محله در نزدیکی مسجد مقدس جمکران و در مسیر عبور زائران و گردشگران واقع شده چهره ناخوشایندی را ایجاد کرده و ما در تلاشیم هر چه سریعتر با جا بهجایی این محله این معضل را برطرف کنیم.
طرح جدید بازآفرینی تا یک ماه دیگر آماده میشود
این مقام مسئول از اجرای طرح جدید برای رفع محرومیتزدایی این محله خبر داد و گفت: طرح قبلی به یک سوم سهم دولت و شرکت بازآفرینی شهری ایران، یک سوم سهم استانداری و همچنین یک سوم سهم شهرداری قم اشاره دارد، اما طولانی شدن پروژه و افزایش هزینهها سبب شد تا اصلاح این طرح در دستور کار قرار گیرد و آن طور که استاندار دستور دادهاند طرح جدید تا یک ماه دیگر آماده میشود.
مدیرکل راه و شهرسازی استان ادامه داد: البته از مدتها قبل ساماندهی این محله آغاز شد که این امر اعتراض برخی ساکنان منطقه را بهدنبال داشته است. در بررسیهای مشخص شده ۱۱۱ قطعه ساختمانی و ۹ معبر خاکی در این محله وجود دارد، ضمن آنکه محله اسماعیل آباد تنها دو واحد تجاری شامل یک نانوایی و یک سوپرمارکت دارد. ما تلاش داریم با همکاری همه دستگاههای اجرایی ذیربط در این موضوع و البته همراهی شرکت بازآفرینی شهری ایران، ساماندهی این محله را هرچه سریعتر به سرانجام برسانیم.
گفتوگوی مسئولان اتحادیه طلا و جواهر با «ایران» درباره وضعیت بازار طلا
طلا «سوتی» شد
گروه اقتصادی| در سالهای اخیر همانند سایر بازارها، طلا نیز با تحولات بسیاری روبهرو شده است. افزایش قیمت طلا در کشور به عنوان مهمترین متغیر باعث شده است تا میزان تقاضا برای طلای ساخته شده به صورت ویژه و سکه افت محسوسی داشته باشد. به گونهای که بسیاری از کارشناسان اعتقاد دارند که طلا تا حدود زیادی از سبد هزینه مردم خارج شده است و دیگر به عنوان یک زیورآلات، تقاضای آنچنانی ندارد. از سوی دیگر تقاضای سرمایهگذاری طلا که ریشه تاریخی در میان ایرانیان دارد هم تحت تأثیر قرار گرفته است که ناشی از نوسانات بالای قیمتی طلاست. طلا در بازار ایران علاوه بر جو روانی و میزان تقاضا به صورت عمده تحت تأثیر نرخ ارز در بازار داخل و بهای جهانی اونس طلا قیمت میخورد. این در حالی است که در کنار افزایش قابل توجه نرخ دلار، اونس جهانی طلا نیز رشد قابل توجهی داشته است.
افت شدید تقاضای طلا
رئیس اتحادیه طلا و جواهر در گفتوگو با «ایران» در این زمینه گفت: به دلیل افزایش قابل توجه قیمت طلا در دو سال اخیر، میزان تقاضا در این بازار نیز بشدت کاهش یافته است، هرچند تقاضا صفر نشده است، اما در مقایسه با سالهای گذشته تفاوت معناداری دارد.
ابراهیم محمدولی توضیح داد: برای مثال میزان تقاضا برای خرید طلا قبل از سال 1397 بین 60 تا 70 درصد بود که این رقم هم اکنون به 30 درصد رسیده است. این درحالی است که میزان تقاضا در سال گذشته در برخی از مواقع که قیمت رشد بالایی داشت به حدود 10 درصد هم تنزل پیدا کرد.
محمد کشتیآرای، نایب رئیس اتحادیه طلا و جواهر نیز در گفتوگو با «ایران» در این باره گفت: همزمان با افزایش قیمت طلا، هزینه ساخت طلا نیز به دلیل این که پرتی جزو اجرت ساخت محاسبه میشود، افزایش یافته است و از سوی دیگر قدرت خرید مردم نیز با افت زیادی همراه بوده و به همین دلیل هم اکنون شاهد خروج طلا از سبد هزینهای خانوارهای ایرانی هستیم.
وزن مصنوعات نصف شد
رئیس اتحادیه طلا و جواهر درباره تأثیر افزایش قیمت بر تغییر اشکال تقاضا نیز افزود: در دو سال اخیر بخصوص سال گذشته، میزان تقاضا برای خرید مصنوعات ساخته شده بشدت افت کرد و به جای آن مردم به سمت خرید طلای خام یا آب شده هدایت شدند که به دلیل نداشتن اجرت ساخت، قیمت کمتری دارد.
وی ادامه داد: علاوه بر این، در بازار طلا شاهد کاهش وزن مصنوعات هستیم. با توجه به اینکه قیمت افزایش یافته و قدرت خرید کمتری وجود دارد، تولیدکنندگان طلا وزن مصنوعات را نصف کردهاند. به طوری که برای مثال وزن یک سرویس طلای 60 گرمی به حدود 30 گرم و وزن یک سرویس 30 گرمی به حدود 17 گرم کاهش یافته است.
بدلیجات جایگزین طلا شد
کشتیآرای همچنین اظهار کرد: به دلیل مسائل گفته شده، طی سالهای اخیر میل و رغبت برای خرید طلا به عنوان زیورآلات در کشور روند نزولی داشته است به طوری که هم اکنون بدلیجات و نقره جای طلا را گرفته است. این در حالی است که از گذشتههای دور خانوارهای ایرانی از طلا علاوه بر زیور به عنوان یک پشتوانه مالی نیز استفاده میکردند.
به گفته رئیس اتحادیه طلا و جواهر در بازار سکه نیز شاهد افت قابل توجه تقاضا هستیم با این تفاوت که در بازار سکه به دلیل نداشتن ارزش افزوده و استاندارد بودن آن وضعیت بهتر از بازار طلاست. برهمین اساس قیمت سکه تمام که در نیمه دوم سال گذشته در کانال قیمتی 11 تا 12 میلیون تومان قرار داشت، هم اکنون به کانال 10 میلیون تومان کاهش یافته است.
شمایلهای 100 سوتی
نایب رئیس اتحادیه طلا و جواهر درباره تقاضا در بازار سکه گفت: از ماههای پایانی سال گذشته بشدت میزان تقاضا برای خرید سکه کاهش یافت و برهمین اساس از پیش از عید نوروز شاهد روند کاهشی حباب سکه بودیم که در سال جدید نیز ادامه یافته است. این در حالی است که بهای اونس جهانی طلا در این مدت تقریباً ثابت بوده و نوسان یک تا دو درصدی داشته است.
کشتی آرای ادامه داد: برخلاف گذشته که انواع سکه به عنوان هدیه بخصوص در عید نوروز خریداری میشد، در دو سال اخیر این اتفاق نیفتاده است و برهمین اساس شاهد افزایش تقاضا برای شمایلهای زیر یک گرم هستیم و هم اکنون قطعات 100 و 200 سوتی به دلیل بالا بودن تقاضا در دستور کار تولیدکنندههای طلا قرار گرفته است.
86 درصد مردم با کاهش عیار طلا مخالفند
نایب رئیس اتحادیه طلا و جواهر در پاسخ به این سؤال که پیشنهاد کاهش عیار طلا چه شد، توضیح داد: براساس تحقیقی که توسط جهاد دانشگاهی انجام شد، بیش از 86 درصد مردم با کاهش عیار طلا مخالف هستند و بر همین اساس این پیشنهاد از دستور کار خارج شد.
قاچاق ورودی فقط 5 درصد
محمدولی، رئیس اتحادیه طلا و جواهر در پاسخ به این سؤال که هم اکنون با توجه به تحولات بازار، وضعیت قاچاق طلا چگونه است، اظهار کرد: همواره قاچاق طلا به کشور اندک بوده است با این حال افت تقاضا و همچنین برخورد قانونی نهادهای نظارتی باعث شده است تا هم اکنون براساس برآوردها قاچاق ورودی طلا به کشور به 5 درصد کاهش یابد.
رونق دوباره فروش اینترنتی
رئیس اتحادیه طلا و جواهر همچنین درباره وضعیت معاملات اینترنتی طلا بخصوص پس از تعطیلی دو هفتهای واحدهای صنفی به دلیل کرونا اظهار کرد: با توجه به توسعه گسترده فضای مجازی در ایران و جهان نمیتوان جلوی کار معاملات اینترنتی را گرفت و در نهایت همه کسب و کارها به این سمت خواهند رفت.
وی اضافه کرد: اما درخصوص طلا به دلیل ارزش بالا و نیاز به رعایت استانداردها شرایط حساستر است و بر همین اساس معاملات اینترنتی طلا نیازمند بسترسازیهای مناسب است.
به گفته وی، هم اکنون تنها چند واحد درفضای مجازی به صورت رسمی فعالیت میکنند و مابقی مجوز ندارند. برهمین اساس مردم باید مراقب خرید طلا به صورت اینترنتی باشند.
اتخاذ تدابیر پاداش دهنده به مردم در مقابله با کرونا
مجید صفارینیا
رئیس انجمن روانشناسی ایران
ساختار طبیعت انسان یا ماهیت تکاملی انسان براساس ماندن در خانه، در قرنطینه بودن یا در سکنی بودن نیست. زندگی شهری انسان به شکل مدرن از حدود یکصد و ده یا بیست سال پیش آغاز شده است و شاید بزرگترین شهر جهان، شهری مثل لندن بوده با یک میلیون جمعیت که یک فرد در یک ساعت میتوانسته شمال و جنوب، غرب و شرق این شهر را طی کند. بنابراین انسان چیزی در حدود 99.7 درصد عمر خودش را در روستاها در عشیره ها و در جلگهها بهصورت گروهی و دستهجمعی زندگی کرده است. بنابراین زندگی مدرن شهری که انسان طی یکصد و بیست سال تجربه کرده پدیدهای است که خیلی با ماهیت تکاملی انسان جور در نمیآید. آنچه شاید بتواند اضطراب انسان را کاهش دهد و او را با سبک زندگی مدرن شهری سازگار کند، تعامل و روابطی است که با اطرافیان خودش دارد. یعنی روابطی که با خانوادهاش، خویشاوندان، دوستان وهمکاران خود دارد. طبیعتاً ماندن در خانه و قرنطینه کردن واکنشهای روانی را در افراد ایجاد میکند که این واکنشهای روانی میتواند با خشونت با پرخاشگری با اعتراض و حتی افسردگی همراه باشد. آنچه حکمرانان و سیاستمداران باید در نظرداشته باشند، استفاده از تکنیکهای طراحی محیط است. شما با استفاده از طراحی محیط و مدیریت محیط میتوانید مردم را برای در خانه ماندن مجاب کنید؛ یعنی برای آن ماهیت تکاملی کاری که میشود انجام داد، طراحی محیط و اجبار افراد برای در خانه ماندن است و از طرفی ارائه مشوقهای لازم به مردم است. مثلاً اینکه رسانههای اجتماعی مثل صداوسیما از نوستالژیهای مردم در ایام تعطیلی استفاده کنند. منظور کارهای کم هزینه است. برای مثال صداوسیما برنامهای تهیه میکند بهنام خندوانه یا دورهمی که از شبکههای مختلف پخش میشود و برای این برنامهها میلیونها تومان هزینه شده است.
اما برنامههایی که برای مردم جنبه نوستالژی دارد و در آرشیو صداوسیما وجود دارد شاید با اندکی سانسور مختصر و یک کوتاه کردن قابل پخش شود یا شبیه آنها بسازیم برای افراد و به شیوههای مختلف مردم را سرگرم کنیم. برای اینکه این در خانه ماندن و این قرنطینه شدن باعث بروز واکنشهای روانی واختلافات خانوادگی می شود. در واقع ما با طراحی محیط کاری انجام دهیم که افراد در خانه بمانند یا مشاغل تعطیل شوند. سیستمهای حمایتی مانند حمایتهای مالی، حمایتهای اقتصادی برای مردم ایجاد کنیم.
همینطور رسانهها می توانند نقش سرگرمکننده خودشان را در قالب کمپینهای فضای مجازی ایفا کنند و برای کاهش واکنش روانی مردم به کار گیرند. نتیجه اینکه به هر حال در خانه ماندن با رویکرد تکاملی مردم جور در نمیآید و این وظیفه مدیریت و حاکمیت است که با طراحی محیط با ارائه تقویتها، جریمهها و کنترلها بحث کرونا را مدیریت کنند و برای اینکه واکنش روانی مردم به حداقل برسد و بتوانند پروتکلها را رعایت کنند تدابیر تقویت کننده، پاداش دهنده و تدابیر منفی مثل جریمه و تقویتهای منفی را برای مردم ارائه کنند. به این معنا که اگر فکر کنیم که مردم با توصیه، دستورالعملهای پیشگیری از کرونا را رعایت میکنند این خاتمه دادن به یک احساس پیچیده شناختی و ذهنی انسان است. طبیعتاً اگر مردم با توصیه رعایت میکردند، همه مردم رستگار بودند همه مردم جایگاه شان در بهشت بود همه مردم عدل و داد را رعایت میکردند و دهها موارد مشابه دیگر.
رئیس انجمن روانشناسی ایران
ساختار طبیعت انسان یا ماهیت تکاملی انسان براساس ماندن در خانه، در قرنطینه بودن یا در سکنی بودن نیست. زندگی شهری انسان به شکل مدرن از حدود یکصد و ده یا بیست سال پیش آغاز شده است و شاید بزرگترین شهر جهان، شهری مثل لندن بوده با یک میلیون جمعیت که یک فرد در یک ساعت میتوانسته شمال و جنوب، غرب و شرق این شهر را طی کند. بنابراین انسان چیزی در حدود 99.7 درصد عمر خودش را در روستاها در عشیره ها و در جلگهها بهصورت گروهی و دستهجمعی زندگی کرده است. بنابراین زندگی مدرن شهری که انسان طی یکصد و بیست سال تجربه کرده پدیدهای است که خیلی با ماهیت تکاملی انسان جور در نمیآید. آنچه شاید بتواند اضطراب انسان را کاهش دهد و او را با سبک زندگی مدرن شهری سازگار کند، تعامل و روابطی است که با اطرافیان خودش دارد. یعنی روابطی که با خانوادهاش، خویشاوندان، دوستان وهمکاران خود دارد. طبیعتاً ماندن در خانه و قرنطینه کردن واکنشهای روانی را در افراد ایجاد میکند که این واکنشهای روانی میتواند با خشونت با پرخاشگری با اعتراض و حتی افسردگی همراه باشد. آنچه حکمرانان و سیاستمداران باید در نظرداشته باشند، استفاده از تکنیکهای طراحی محیط است. شما با استفاده از طراحی محیط و مدیریت محیط میتوانید مردم را برای در خانه ماندن مجاب کنید؛ یعنی برای آن ماهیت تکاملی کاری که میشود انجام داد، طراحی محیط و اجبار افراد برای در خانه ماندن است و از طرفی ارائه مشوقهای لازم به مردم است. مثلاً اینکه رسانههای اجتماعی مثل صداوسیما از نوستالژیهای مردم در ایام تعطیلی استفاده کنند. منظور کارهای کم هزینه است. برای مثال صداوسیما برنامهای تهیه میکند بهنام خندوانه یا دورهمی که از شبکههای مختلف پخش میشود و برای این برنامهها میلیونها تومان هزینه شده است.
اما برنامههایی که برای مردم جنبه نوستالژی دارد و در آرشیو صداوسیما وجود دارد شاید با اندکی سانسور مختصر و یک کوتاه کردن قابل پخش شود یا شبیه آنها بسازیم برای افراد و به شیوههای مختلف مردم را سرگرم کنیم. برای اینکه این در خانه ماندن و این قرنطینه شدن باعث بروز واکنشهای روانی واختلافات خانوادگی می شود. در واقع ما با طراحی محیط کاری انجام دهیم که افراد در خانه بمانند یا مشاغل تعطیل شوند. سیستمهای حمایتی مانند حمایتهای مالی، حمایتهای اقتصادی برای مردم ایجاد کنیم.
همینطور رسانهها می توانند نقش سرگرمکننده خودشان را در قالب کمپینهای فضای مجازی ایفا کنند و برای کاهش واکنش روانی مردم به کار گیرند. نتیجه اینکه به هر حال در خانه ماندن با رویکرد تکاملی مردم جور در نمیآید و این وظیفه مدیریت و حاکمیت است که با طراحی محیط با ارائه تقویتها، جریمهها و کنترلها بحث کرونا را مدیریت کنند و برای اینکه واکنش روانی مردم به حداقل برسد و بتوانند پروتکلها را رعایت کنند تدابیر تقویت کننده، پاداش دهنده و تدابیر منفی مثل جریمه و تقویتهای منفی را برای مردم ارائه کنند. به این معنا که اگر فکر کنیم که مردم با توصیه، دستورالعملهای پیشگیری از کرونا را رعایت میکنند این خاتمه دادن به یک احساس پیچیده شناختی و ذهنی انسان است. طبیعتاً اگر مردم با توصیه رعایت میکردند، همه مردم رستگار بودند همه مردم جایگاه شان در بهشت بود همه مردم عدل و داد را رعایت میکردند و دهها موارد مشابه دیگر.
گفتوگو با تقی آزاد ارمکی جامعهشناس درباره مسئولیت اجتماعی دولت و مردم در برابر کرونا
جامعه با نظارت و مراقبت دولت داوطلب کاهش نابسامانی اجتماعی شود
فریبا خان احمدی
خبرنگار
طغیان موج چهارم کرونا در همه شهرهای قرمز کرونایی و رکوردشکنیهای پیاپی آمار مرگومیر و ابتلا به کووید19 در شرایط فعلی تنها یک راه حل را پیش روی شهروندان قرار داده است؛ اجرای موبهموی شیوهنامههای بهداشتی. با وجود این و اعمال تعطیلیهای سراسری عدهای با نقض قوانین و برپایی میهمانی و دورهمی و ادامه مشاغل به شکل پنهانی و زیرزمینی به پروتکلشکنانی بدل شدهاند که هیچ قاعده و قانونی را برنمیتابند؛ همینهایی که به محض اینکه مرگ سراغ اعضای خانوادهشان میآید تقصیرها را گردن سیاستگذاران میاندازند و از نبود روشهای سفت و سختگیرانه ناله میکنند. در این زمینه با دکتر تقی آزاد ارمکی جامعهشناس و استاد دانشگاه گفتوگو کردیم که میخوانید:
ما وارد پیک چهارم کرونا شدهایم که هر روز آمارهای ترسناکی از روند مرگومیر در کشور از زبان مسئولان به گوش میرسد، اینکه بزودی تهران سیاه خواهد شد مسأله جدی است، با همه اینها بسیاری از کارشناسان حوزه سلامت مردم را در نقض پروتکلهای بهداشتی مقصر میدانند و در مقابل مردم در شبکههای اجتماعی تناقض در سیاستگذاریها و دولت را عامل افزایش مرگومیر و قرمز شدن شهرها میدانند. شما در اینباره چه نظری دارید؟
ما اگر بخواهیم مدنی عمل کنیم دولت همهکاره نمیتواند باشد، وقتی کم میآوریم و به مشکلی جدی برمیخوریم آنوقت تازه نقش بیشتر را به دولت میدهیم و انتظار داریم که دولت، پیشگیری، مداخله، کنترل و نظارت کند این چیزی که وجود دارد فیالواقع باید خواسته و نیاز عمومی و مدنی جامعه باشد، جامعه باید به این سطح از آگاهی برسد که با نظارت و مراقبت دولت داوطلب کاهش نابسامانی اجتماعی هم بشود. فرض کنیم اگر جامعهای بودیم که دولت مان ضعیفتر بود آیا نباید روزانه میزان بیماری و فوتیهایمان به مرز دو هزار نفر برسد؟ جایی مثل امریکا هم که دولت امکانات قوی و پلیس قدرتمند دارد باز همین اتفاق میافتد ما میبینیم که تعداد کشتههای کرونا در امریکا بسیار بالا است. پس برگردیم و بحث را به سمت دیگر ببریم که مبتنی است بر فهم عمومی و اینکه جامعه قضاوت روشن و دقیق در مورد بیماری کرونا ندارد. متأسفانه مردم ایران داوطلب مرگ هستند یعنی با مرگ مشکلی ندارند، به لحاظ تاریخی پدیده مرگ در ایران عجیب و غریب است. تا دیروز این مسأله خودش را در مورد بیماریها نشان میداد بعد در حوادث رانندگی نشان داد و حالا در کرونا خودش را نشان داده است، لذا کم اهمیت شدن جان آدمی در ایران مسأله اساسی است. بنابراین به جای اینکه سراغ دیدگاههایی برویم که دولت قدرتمند را برای کنترل و مداخله و نظارت مورد محوریت قرار دهد، باید سراغ گزارههایی برویم که اهمیت بهداشت و جان و زیست را مهم کند. ما این را نداریم. شاید کسی حرفهای مرا نقد کند و بگوید فلانی در امریکا که اهمیت جان زیاد است چرا آنجا هم تعداد کشتههای کرونا بالاست؟ علت مرگ ومیر بالا در امریکا به انزوای اجتماعی برمیگردد، در امریکا 350 میلیون نفر در کنار ساختارهای قدرتمند وجود دارد اما افراد تنها هم زیاد هستند. در ایران ما هنوز به ظهور انزوای فردی اجتماعی نرسیدیم که بگوییم 85 میلیون آدم تنها داریم، ما هنوز اجتماعات داریم، هنوز هم گروههای اجتماعی و باهم بودن داریم، هنوز خانواده داریم، پس مرگ ما ریشهاش در باهم بودن و باهم زیست کردن و کماهمیت بودن زندگی است. بنابراین وقتی باهم زیست میکنیم و اهمیت زندگی هم کم میشود آنوقت انتقال بیماری هم پیش میآید پس باید به جای اینکه دولت را دعوت کنیم مداخله کند و در پارک بایستد یا جلوی در خانهها پلیس بگذارد و اجازه ندهند مردم بیرون بیایند یا دستگیرشان کنند و صورتشان را بپوشانند (یا حتی در فضای مجازی دیدم در برخی کشورها هر کسی که ماسک نزده بود تنبیه میشد) به جای اینکه سراغ این رفتارهای تنبیهی برویم، باید سراغ دفاع از زندگی و اهمیت عمر و طولانی بودن عمر برویم. به نظرم این مسأله گمشده در ایران است.
شما با این موضوع موافقید که گفته میشود مردم مقصر اصلی پیک چهارم کرونا هستند یا اینکه مردم پروتکلها را رعایت نمیکنند و حتی با وجود مداخلات سختگیرانه مادامی که مردم دستورالعملها را جدی نگیرند همچنان با روند افزایشی مرگومیر مواجه خواهیم بود. با وجود گذشت یک سال از پاندمی، شما نقش مردم را در کاهش بار اپیدمی چقدر مؤثر میدانید؟
به اعتقاد من عملکرد دولت در مواجهه و مدیریت بیماری کرونا و همچنین ستاد ملی مقابله با کرونا تا حدودی خوب بوده اما واقعیت این است ما در ایران به جای دولت، نظام سیاسی داریم. وقتی در راهپیمایی 22 بهمن به رئیس دولت ناسزا میگویند یا رسانه ملی صبح تا شب دولت را تضعیف میکند این دولت که نمیتواند کاری کند هر چند که سختگیرانهترین پروتکلها را هم اعمال کند. به نظرم دولت همین که در شرایط فعلی حقوق کارمندانش را میدهد یا در خیابانها پلیس میگذارد کار بزرگی را انجام میدهد، از طرفی بخشی از مردم هم مهمترین دستورالعملها را اجرا میکنند یعنی زیاد دست نمیدهند، همدیگر را بغل نمیکنند و تا حدودی هم ماسک میزنند اما تا زمانی که همه رعایت نکنند و ماسک نزنند و همدیگر را بغل کنند دولت نمیتواند کاری کند. آن چیزی که وجود دارد حلقه گمشده زنجیره اجتماعی فرهنگی و اهمیت زندگی در ایران است. ما مردم نیامدهایم که زندگی کنیم ما آمدهایم که هرچه زودتر بمیریم و چون باید زودتر بمیریم پس کرونا این کار را میکند، تا دیروز حوادث رانندگی عامل مرگ بود قبلتر هم بیماریهای واگیر دیگر و گرسنگی بود. به همین دلیل است که در عرصه دموکراسی و اقتصاد هم دچار یکسری گرفتاریها هستیم، ما اهل زندگی نیستیم، وارد فضاهای دیگر شدهایم که چندان مناسب نیست. اگر اهل زندگی بودیم که تاجر و بانکدار یا کارمند دولت اختلاس نمیکردند، متأسفانه ما اهل زندگی نیستیم و هر روز در اخبار میشنویم که هر کسی هر چه دستش آمد برمیدارد و میبرد، این جامعه غارتزده است.
شما به اهمیت عمر و زندگی اشاره کردید، از طرفی مردم خسته شدهاند و نگرش روشنی نسبت به آینده در شرایط فعلی ندارند و گمان میکنند کرونا به این زودیها دستبردارشان نیست و تا زمانی که واکسیناسیون اتفاق نیفتد نمیتوانند برای مدت نامعلوم با سبک زندگی جدید کنار بیایند.
تبلیغات را رها کنید، واکسیناسیون در بسیاری از کشورها هنوز انجام نشده است حتی کشورهایی که واکسن را تولید هم کردهاند هنوز همه جمعیتشان واکسن نزدهاند.
به نظر میرسد خیز چهارم کرونا و قرمز شدن تعداد بیشماری از شهرها فضای اجتماعی و اقتصادی کشور را دچار چالش جدی کرده و با توجه به اعمال تعطیلی سراسری هنوز بخش عمدهای از مردم این مسأله را جدی نگرفتهاند و کماکان با نقض محدودیتها به فعالیت خود ادامه میدهند، شما دلایل همراهی مردم در مواجهه با کرونا را در چه میبینید؟
این بحث وجوه متعدد دارد، یک وجه این است نظام سیاسی قدرت اعمال قدرت و توانایی ندارد. اگر نظام سیاسی مشروعیت داشته باشد ولی ابزار نداشته باشد اعمال کند جامعه نسبت به آن واکنشی نشان نمیدهد، شما قصه ارزاق عمومی و مرغ را نگاه کنید هر روز دولت وارد میشود اما هیچوقت اعمال قدرت نمیکند چون ابزار ندارد. کرونا هم همینطور است، امروز مرگومیر زیاد میشود و از مردم میخواهد در خانه بمانند اما از آنسو مردم میگویند؛ از کجا معلوم علت مرگومیر ما باشیم. بحث دوم؛ ما در ایران عادت کردیم هیچ چیز را جدی نگیریم همانطور که پیام و مفهوم جنگ، انقلاب، سیل و زلزله، زندگی شهری و خشکسالی را جدی نگرفتهایم برای همین در ایران هر کسی دنبال این است گذران راه خودش را پیدا کند یعنی هر فردی در ایران یک راهحل برای برون رفت از مشکلات شخصی پیدا کرده است و کرونا را هم همینطور نگاه میکنند. در ایران همه آدمها به لحاظ فردی راهحل فردی انتخاب میکنند، در مورد کرونا همه فکر میکنند به لحاظ فردی راه مقابله فردی و برونرفت را پیدا کردهاند یا رعایت میکنند یا نمیکنند، انتخاب راهحلهای فردی بدترین مسألهای است که در جامعه ایرانی اتفاق میافتد. آدمها مسائل را فردی کردهاند و راهحلها و شیوه مقابلهشان با کرونا نیز فردی شده است، مشکل عمده در بحث کرونا سادهانگاری و بیاعتنایی کردن و جدی نگرفتن و انتخاب راهحلهای فردی است، برای همین برای مقابله با آن اراده جمعی شکل نمیگیرد و نمیتوانیم کار را پیش ببریم. فقدان اراده جمعی موجب شده آسیبهایی را در سطح کلی و حتی سطح فردی ببینیم.
همانطور که اشاره کردید انتخاب راهحلهای فردی به جای شکلگیری اراده جمعی در مواجهه با پدیده کرونا تکتک شهروندان را به سمت عادیانگاری سوق داده است، به نظر شما این اتفاقات ناشی از چه تغییراتی است؟
ببینید وقتی پدیدهای استمرار پیدا میکند حساسیت خیلی زیادی را ایجاد نمیکند در نتیجه جنبه عادی پیدا میکند، مردم ایران بهطور روزمره کشته دادهاند و هماینک نزدیک به 65 هزار انسان ایرانی در این مدت فوت شدهاند، این ارقام رسمی است. مردم احساس میکنند اتفاقی که نیفتاده یکسری آدم مردهاند و مرگ سرنوشت ما ایرانیان است ما همینطوری پیش میرویم حالا یا از کرونا یا بهخاطر تصادف میمیریم، این همان چیزی است که جنبه روزمرگی پیدا کرده است و آدمها متناسب با این سبک زندگی طراحی کردهاند. از طرفی مسئولیتپذیری در افراد کم شده، کار جدی انجام نمیدهند برای مثال تعطیلی اعمال میشود و یکدفعه باید مغازهها را ببندند اما برخی دنبال فرصت میگردند تا همه ضرر و زیانشان را برطرف کنند. اگر قانون در کشور به درستی اجرا میشد و افراد قاعدهمند بودند و بعداً فرصت پیدا میکردند از طریق وام مشکلات اقتصادیشان را حل کنند این اتفاقات نمیافتاد. چون اینها نیست افراد دنبال فرصتطلبی و نادیده گرفتن دستورالعملها هستند. برخی سخنرانی میکنند و همه تقصیرها را میاندازند گردن دیگران. اینها نشان میدهد در سازماندهی مسأله مشکل وجود دارد، اینکه حرفهای درخشانی بزنیم و بگوییم مردم نمیفهمند این درست نیست، ما نمیتوانیم حرفهای قهرمانانه بزنیم در حالی که امکانات دستمان است و همهچیز را بیندازیم گردن دیگران. وزارت بهداشت باید شیوههایش را پیدا کند، هیچ کسی حق ندارد نقش قهرمان را بازی کند. از نظام سلامت هم کار شاخصی ندیدهایم. در حالی که رهبری گفتند به حرف وزیر گوش کنید، کل صدا و سیما نیز بیشتر محل وزارت بهداشتیها بوده یعنی ابزار رسانهای هم داشتهاند اما چرا این چنین نشد؟
خبرنگار
طغیان موج چهارم کرونا در همه شهرهای قرمز کرونایی و رکوردشکنیهای پیاپی آمار مرگومیر و ابتلا به کووید19 در شرایط فعلی تنها یک راه حل را پیش روی شهروندان قرار داده است؛ اجرای موبهموی شیوهنامههای بهداشتی. با وجود این و اعمال تعطیلیهای سراسری عدهای با نقض قوانین و برپایی میهمانی و دورهمی و ادامه مشاغل به شکل پنهانی و زیرزمینی به پروتکلشکنانی بدل شدهاند که هیچ قاعده و قانونی را برنمیتابند؛ همینهایی که به محض اینکه مرگ سراغ اعضای خانوادهشان میآید تقصیرها را گردن سیاستگذاران میاندازند و از نبود روشهای سفت و سختگیرانه ناله میکنند. در این زمینه با دکتر تقی آزاد ارمکی جامعهشناس و استاد دانشگاه گفتوگو کردیم که میخوانید:
ما وارد پیک چهارم کرونا شدهایم که هر روز آمارهای ترسناکی از روند مرگومیر در کشور از زبان مسئولان به گوش میرسد، اینکه بزودی تهران سیاه خواهد شد مسأله جدی است، با همه اینها بسیاری از کارشناسان حوزه سلامت مردم را در نقض پروتکلهای بهداشتی مقصر میدانند و در مقابل مردم در شبکههای اجتماعی تناقض در سیاستگذاریها و دولت را عامل افزایش مرگومیر و قرمز شدن شهرها میدانند. شما در اینباره چه نظری دارید؟
ما اگر بخواهیم مدنی عمل کنیم دولت همهکاره نمیتواند باشد، وقتی کم میآوریم و به مشکلی جدی برمیخوریم آنوقت تازه نقش بیشتر را به دولت میدهیم و انتظار داریم که دولت، پیشگیری، مداخله، کنترل و نظارت کند این چیزی که وجود دارد فیالواقع باید خواسته و نیاز عمومی و مدنی جامعه باشد، جامعه باید به این سطح از آگاهی برسد که با نظارت و مراقبت دولت داوطلب کاهش نابسامانی اجتماعی هم بشود. فرض کنیم اگر جامعهای بودیم که دولت مان ضعیفتر بود آیا نباید روزانه میزان بیماری و فوتیهایمان به مرز دو هزار نفر برسد؟ جایی مثل امریکا هم که دولت امکانات قوی و پلیس قدرتمند دارد باز همین اتفاق میافتد ما میبینیم که تعداد کشتههای کرونا در امریکا بسیار بالا است. پس برگردیم و بحث را به سمت دیگر ببریم که مبتنی است بر فهم عمومی و اینکه جامعه قضاوت روشن و دقیق در مورد بیماری کرونا ندارد. متأسفانه مردم ایران داوطلب مرگ هستند یعنی با مرگ مشکلی ندارند، به لحاظ تاریخی پدیده مرگ در ایران عجیب و غریب است. تا دیروز این مسأله خودش را در مورد بیماریها نشان میداد بعد در حوادث رانندگی نشان داد و حالا در کرونا خودش را نشان داده است، لذا کم اهمیت شدن جان آدمی در ایران مسأله اساسی است. بنابراین به جای اینکه سراغ دیدگاههایی برویم که دولت قدرتمند را برای کنترل و مداخله و نظارت مورد محوریت قرار دهد، باید سراغ گزارههایی برویم که اهمیت بهداشت و جان و زیست را مهم کند. ما این را نداریم. شاید کسی حرفهای مرا نقد کند و بگوید فلانی در امریکا که اهمیت جان زیاد است چرا آنجا هم تعداد کشتههای کرونا بالاست؟ علت مرگ ومیر بالا در امریکا به انزوای اجتماعی برمیگردد، در امریکا 350 میلیون نفر در کنار ساختارهای قدرتمند وجود دارد اما افراد تنها هم زیاد هستند. در ایران ما هنوز به ظهور انزوای فردی اجتماعی نرسیدیم که بگوییم 85 میلیون آدم تنها داریم، ما هنوز اجتماعات داریم، هنوز هم گروههای اجتماعی و باهم بودن داریم، هنوز خانواده داریم، پس مرگ ما ریشهاش در باهم بودن و باهم زیست کردن و کماهمیت بودن زندگی است. بنابراین وقتی باهم زیست میکنیم و اهمیت زندگی هم کم میشود آنوقت انتقال بیماری هم پیش میآید پس باید به جای اینکه دولت را دعوت کنیم مداخله کند و در پارک بایستد یا جلوی در خانهها پلیس بگذارد و اجازه ندهند مردم بیرون بیایند یا دستگیرشان کنند و صورتشان را بپوشانند (یا حتی در فضای مجازی دیدم در برخی کشورها هر کسی که ماسک نزده بود تنبیه میشد) به جای اینکه سراغ این رفتارهای تنبیهی برویم، باید سراغ دفاع از زندگی و اهمیت عمر و طولانی بودن عمر برویم. به نظرم این مسأله گمشده در ایران است.
شما با این موضوع موافقید که گفته میشود مردم مقصر اصلی پیک چهارم کرونا هستند یا اینکه مردم پروتکلها را رعایت نمیکنند و حتی با وجود مداخلات سختگیرانه مادامی که مردم دستورالعملها را جدی نگیرند همچنان با روند افزایشی مرگومیر مواجه خواهیم بود. با وجود گذشت یک سال از پاندمی، شما نقش مردم را در کاهش بار اپیدمی چقدر مؤثر میدانید؟
به اعتقاد من عملکرد دولت در مواجهه و مدیریت بیماری کرونا و همچنین ستاد ملی مقابله با کرونا تا حدودی خوب بوده اما واقعیت این است ما در ایران به جای دولت، نظام سیاسی داریم. وقتی در راهپیمایی 22 بهمن به رئیس دولت ناسزا میگویند یا رسانه ملی صبح تا شب دولت را تضعیف میکند این دولت که نمیتواند کاری کند هر چند که سختگیرانهترین پروتکلها را هم اعمال کند. به نظرم دولت همین که در شرایط فعلی حقوق کارمندانش را میدهد یا در خیابانها پلیس میگذارد کار بزرگی را انجام میدهد، از طرفی بخشی از مردم هم مهمترین دستورالعملها را اجرا میکنند یعنی زیاد دست نمیدهند، همدیگر را بغل نمیکنند و تا حدودی هم ماسک میزنند اما تا زمانی که همه رعایت نکنند و ماسک نزنند و همدیگر را بغل کنند دولت نمیتواند کاری کند. آن چیزی که وجود دارد حلقه گمشده زنجیره اجتماعی فرهنگی و اهمیت زندگی در ایران است. ما مردم نیامدهایم که زندگی کنیم ما آمدهایم که هرچه زودتر بمیریم و چون باید زودتر بمیریم پس کرونا این کار را میکند، تا دیروز حوادث رانندگی عامل مرگ بود قبلتر هم بیماریهای واگیر دیگر و گرسنگی بود. به همین دلیل است که در عرصه دموکراسی و اقتصاد هم دچار یکسری گرفتاریها هستیم، ما اهل زندگی نیستیم، وارد فضاهای دیگر شدهایم که چندان مناسب نیست. اگر اهل زندگی بودیم که تاجر و بانکدار یا کارمند دولت اختلاس نمیکردند، متأسفانه ما اهل زندگی نیستیم و هر روز در اخبار میشنویم که هر کسی هر چه دستش آمد برمیدارد و میبرد، این جامعه غارتزده است.
شما به اهمیت عمر و زندگی اشاره کردید، از طرفی مردم خسته شدهاند و نگرش روشنی نسبت به آینده در شرایط فعلی ندارند و گمان میکنند کرونا به این زودیها دستبردارشان نیست و تا زمانی که واکسیناسیون اتفاق نیفتد نمیتوانند برای مدت نامعلوم با سبک زندگی جدید کنار بیایند.
تبلیغات را رها کنید، واکسیناسیون در بسیاری از کشورها هنوز انجام نشده است حتی کشورهایی که واکسن را تولید هم کردهاند هنوز همه جمعیتشان واکسن نزدهاند.
به نظر میرسد خیز چهارم کرونا و قرمز شدن تعداد بیشماری از شهرها فضای اجتماعی و اقتصادی کشور را دچار چالش جدی کرده و با توجه به اعمال تعطیلی سراسری هنوز بخش عمدهای از مردم این مسأله را جدی نگرفتهاند و کماکان با نقض محدودیتها به فعالیت خود ادامه میدهند، شما دلایل همراهی مردم در مواجهه با کرونا را در چه میبینید؟
این بحث وجوه متعدد دارد، یک وجه این است نظام سیاسی قدرت اعمال قدرت و توانایی ندارد. اگر نظام سیاسی مشروعیت داشته باشد ولی ابزار نداشته باشد اعمال کند جامعه نسبت به آن واکنشی نشان نمیدهد، شما قصه ارزاق عمومی و مرغ را نگاه کنید هر روز دولت وارد میشود اما هیچوقت اعمال قدرت نمیکند چون ابزار ندارد. کرونا هم همینطور است، امروز مرگومیر زیاد میشود و از مردم میخواهد در خانه بمانند اما از آنسو مردم میگویند؛ از کجا معلوم علت مرگومیر ما باشیم. بحث دوم؛ ما در ایران عادت کردیم هیچ چیز را جدی نگیریم همانطور که پیام و مفهوم جنگ، انقلاب، سیل و زلزله، زندگی شهری و خشکسالی را جدی نگرفتهایم برای همین در ایران هر کسی دنبال این است گذران راه خودش را پیدا کند یعنی هر فردی در ایران یک راهحل برای برون رفت از مشکلات شخصی پیدا کرده است و کرونا را هم همینطور نگاه میکنند. در ایران همه آدمها به لحاظ فردی راهحل فردی انتخاب میکنند، در مورد کرونا همه فکر میکنند به لحاظ فردی راه مقابله فردی و برونرفت را پیدا کردهاند یا رعایت میکنند یا نمیکنند، انتخاب راهحلهای فردی بدترین مسألهای است که در جامعه ایرانی اتفاق میافتد. آدمها مسائل را فردی کردهاند و راهحلها و شیوه مقابلهشان با کرونا نیز فردی شده است، مشکل عمده در بحث کرونا سادهانگاری و بیاعتنایی کردن و جدی نگرفتن و انتخاب راهحلهای فردی است، برای همین برای مقابله با آن اراده جمعی شکل نمیگیرد و نمیتوانیم کار را پیش ببریم. فقدان اراده جمعی موجب شده آسیبهایی را در سطح کلی و حتی سطح فردی ببینیم.
همانطور که اشاره کردید انتخاب راهحلهای فردی به جای شکلگیری اراده جمعی در مواجهه با پدیده کرونا تکتک شهروندان را به سمت عادیانگاری سوق داده است، به نظر شما این اتفاقات ناشی از چه تغییراتی است؟
ببینید وقتی پدیدهای استمرار پیدا میکند حساسیت خیلی زیادی را ایجاد نمیکند در نتیجه جنبه عادی پیدا میکند، مردم ایران بهطور روزمره کشته دادهاند و هماینک نزدیک به 65 هزار انسان ایرانی در این مدت فوت شدهاند، این ارقام رسمی است. مردم احساس میکنند اتفاقی که نیفتاده یکسری آدم مردهاند و مرگ سرنوشت ما ایرانیان است ما همینطوری پیش میرویم حالا یا از کرونا یا بهخاطر تصادف میمیریم، این همان چیزی است که جنبه روزمرگی پیدا کرده است و آدمها متناسب با این سبک زندگی طراحی کردهاند. از طرفی مسئولیتپذیری در افراد کم شده، کار جدی انجام نمیدهند برای مثال تعطیلی اعمال میشود و یکدفعه باید مغازهها را ببندند اما برخی دنبال فرصت میگردند تا همه ضرر و زیانشان را برطرف کنند. اگر قانون در کشور به درستی اجرا میشد و افراد قاعدهمند بودند و بعداً فرصت پیدا میکردند از طریق وام مشکلات اقتصادیشان را حل کنند این اتفاقات نمیافتاد. چون اینها نیست افراد دنبال فرصتطلبی و نادیده گرفتن دستورالعملها هستند. برخی سخنرانی میکنند و همه تقصیرها را میاندازند گردن دیگران. اینها نشان میدهد در سازماندهی مسأله مشکل وجود دارد، اینکه حرفهای درخشانی بزنیم و بگوییم مردم نمیفهمند این درست نیست، ما نمیتوانیم حرفهای قهرمانانه بزنیم در حالی که امکانات دستمان است و همهچیز را بیندازیم گردن دیگران. وزارت بهداشت باید شیوههایش را پیدا کند، هیچ کسی حق ندارد نقش قهرمان را بازی کند. از نظام سلامت هم کار شاخصی ندیدهایم. در حالی که رهبری گفتند به حرف وزیر گوش کنید، کل صدا و سیما نیز بیشتر محل وزارت بهداشتیها بوده یعنی ابزار رسانهای هم داشتهاند اما چرا این چنین نشد؟
انتقام از دیپلماسی
دیاکو حسینی
کارشناس مسائل امریکا
رژیــــم صهیونیســــــتی سالهاســـت کهخـودرا متعهد به عقبراندن برنامههای هســــــــتهای ایــــــرانمیداندو بارها با ترور دانشمندان هستهای و خرابکاریهای متعدد در تأسیسات هستهای کوشیده است که این تعهد را در عمل نیز نشان دهد. حمله اخیر به زیرساختهای برقرسانی سایت نطنز نه کسی را متعجب کرد و نه نسبت به نقش رژیم صهیونیستی در این حملات کسی را به تردید انداخت؛ بویژه آنکه این حمله در جریان نشستهای کمیسیون مشترک برجام و تقویت احتمال احیای کامل توافق انجام گرفته است. در پشت پرده این حمله سه سناریو را میتوان در نظر گرفت. اول اینکه رژیم صهیونیستی در ناامیدی از منصرف کردن امریکای بایدن از بازگشت به توافق هستهای تصمیم گرفته به آنچه بهطور مجعول خطر اتمی ایران مینامد، رسیدگی کند. از آنجایی که تمامی برنامههای اتمی ایران زیر نظر سختگیرانهترین بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی هستهای قرار داشته و مطابق گزارشهای بازرسان، ماهیت صلحآمیز آنها مورد تأکید قرار گرفته، بعید است که رژیم صهیونیستی نگرانی واقعی از انحراف این فعالیتها داشته باشد. در سناریوی دوم، رژیمصهیونیستی در هماهنگی با ایالات متحده به منظور تضعیف اهرم مذاکراتی ایران دست به این خرابکاری زده است.
امریکا میتواند دلایلی برای این حمایت ضمنی داشته باشد؛ از جمله برای اطمینان دادن به رژیم صهیونیستی مبنی بر اینکه به رغم احیای برجام آماده است دستان رژیم صهیونیستی را در مواقع ضروری برای عملیاتهای خرابکارانه باز بگذارد یا زمان طولانیتری برای مذاکرات بازگشت به برجام بخرد. هرچند این سناریو به هیچ وجه نامحتمل نیست اما دولت امریکا باید میدانسته که این قبیل اقدامات ریسک بدبینی مضاعف ایران به امریکا را به همراه دارد و براحتی میتواند فضای ابتدایی مثبت در مذاکرات را مسموم کند. بعلاوه، امریکا بخوبی آگاهی دارد که دلیل واقعی محدود بودن فرصت دیپلماسی نه تنها مربوط به سطح غنیسازی ایران که تحت تأثیر بلندمدت از چنین حملهای قرار نمیگیرد بلکه عمدتاً بهخاطر دامنه بازرسیهای آژانس از فعالیتهای هستهای است که در صورت تصمیم ایران به کاهش بیشتر تعهدات خود در معرض آسیب جدی قرار دارد. تا وقتی ایران از این اهرم فشار برخوردار باشد، فواید حمله اخیر کمتر از زیانهای آن است. در سناریوی سوم، رژیم صهیونیستی روی پیشبینیپذیری فضای سیاسی در ایران حساب کرده و شاید میدانسته که چنین حملهای میتواند با تحریک ایران، امید به پس کشیدن تهران از ادامه گفتوگوها را افزایش دهد. شاید رژیم صهیونیستی تلاش کرده که ناامیدی از هدایت دولت امریکا در مسیر مطلوب خود را با به چالش گرفتن شکیبایی ایران جبران کند. قبل از این نیز نشانههایی از خرابکاری رژیم صهیونیستی در مسیر کشتیهای ایرانی و رفتارهای تحریکآمیزی نسبت به آنچه اهداف منسوب به ایران در سوریه نامیده شده، وجود داشته است. مسأله تنها این نیست که برجام یا بازگشت همه طرفها به تعهدات در این توافق، ضربه هولناکی به ابر روایت رژیم صهیونیستی در جعل «تهدید فوری» ایران است بلکه رژیم صهیونیستی بابت تأثیرات احیای برجام بر تقویت تعامل و دیپلماسی نیز نگرانیهایی دارد. اعتقاد به دیپلماسی و گفتوگو از جانب دولتهای ایران، روایت کلان رژیم صهیونیستی از ایران را مخدوش میکند و تبلیغات ایران هراسانه را کمتر باورپذیر نشان میدهد. همین روایت راه را برای ایجاد اجماع بینالمللی دشوار کرده و با کاهش اشتیاق دیگر کشورها به مراودات سیاسی و اقتصادی با ایران، به انزوای بیشتر ایران و تقویت جایگاه رژیم صهیونیستی کمک میکند. اگر رهبران رژیم اسرائیل به چنین نتایجی رسیده باشند، میتوان فهمید که چرا تا این حد از احیای برجام در آیندهای نزدیک و مهمتر از آن بهکار افتادن دوباره دیپلماسی میان ایران و امریکا واهمه دارند. هرچند تلافی در زمان بموقع و مکانی متناسب میتواند هزینههای این قبیل اقدامات را برای رژیم صهیونیستی افزایش دهد، اما در کوتاه مدت هر نوع واکنش سیاسی که روند گفتوگوها را در چارچوب برجام مختل کند تنها به رژیم صهیونیستی کمک میکند که به هدف از پیش تعیینشدهاش دست پیدا کند. در حال حاضر، تلاش چندجانبه برای احیای برجام و مستلزم آن رفع تحریمها در صورتی که مقدور باشد، آخرین امیدهای رژیم صهیونیستی را به برجای ماندن تنشهای منطقهای حول برنامههای هستهای ایران بر باد میدهد. اگر رژیم صهیونیستی در متقاعد کردن واشنگتن به پرهیز از احیای برجام شکست خورده، شکست دادن آن در تهران باید به مراتب آسانتر باشد.
کارشناس مسائل امریکا
رژیــــم صهیونیســــــتی سالهاســـت کهخـودرا متعهد به عقبراندن برنامههای هســــــــتهای ایــــــرانمیداندو بارها با ترور دانشمندان هستهای و خرابکاریهای متعدد در تأسیسات هستهای کوشیده است که این تعهد را در عمل نیز نشان دهد. حمله اخیر به زیرساختهای برقرسانی سایت نطنز نه کسی را متعجب کرد و نه نسبت به نقش رژیم صهیونیستی در این حملات کسی را به تردید انداخت؛ بویژه آنکه این حمله در جریان نشستهای کمیسیون مشترک برجام و تقویت احتمال احیای کامل توافق انجام گرفته است. در پشت پرده این حمله سه سناریو را میتوان در نظر گرفت. اول اینکه رژیم صهیونیستی در ناامیدی از منصرف کردن امریکای بایدن از بازگشت به توافق هستهای تصمیم گرفته به آنچه بهطور مجعول خطر اتمی ایران مینامد، رسیدگی کند. از آنجایی که تمامی برنامههای اتمی ایران زیر نظر سختگیرانهترین بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی هستهای قرار داشته و مطابق گزارشهای بازرسان، ماهیت صلحآمیز آنها مورد تأکید قرار گرفته، بعید است که رژیم صهیونیستی نگرانی واقعی از انحراف این فعالیتها داشته باشد. در سناریوی دوم، رژیمصهیونیستی در هماهنگی با ایالات متحده به منظور تضعیف اهرم مذاکراتی ایران دست به این خرابکاری زده است.
امریکا میتواند دلایلی برای این حمایت ضمنی داشته باشد؛ از جمله برای اطمینان دادن به رژیم صهیونیستی مبنی بر اینکه به رغم احیای برجام آماده است دستان رژیم صهیونیستی را در مواقع ضروری برای عملیاتهای خرابکارانه باز بگذارد یا زمان طولانیتری برای مذاکرات بازگشت به برجام بخرد. هرچند این سناریو به هیچ وجه نامحتمل نیست اما دولت امریکا باید میدانسته که این قبیل اقدامات ریسک بدبینی مضاعف ایران به امریکا را به همراه دارد و براحتی میتواند فضای ابتدایی مثبت در مذاکرات را مسموم کند. بعلاوه، امریکا بخوبی آگاهی دارد که دلیل واقعی محدود بودن فرصت دیپلماسی نه تنها مربوط به سطح غنیسازی ایران که تحت تأثیر بلندمدت از چنین حملهای قرار نمیگیرد بلکه عمدتاً بهخاطر دامنه بازرسیهای آژانس از فعالیتهای هستهای است که در صورت تصمیم ایران به کاهش بیشتر تعهدات خود در معرض آسیب جدی قرار دارد. تا وقتی ایران از این اهرم فشار برخوردار باشد، فواید حمله اخیر کمتر از زیانهای آن است. در سناریوی سوم، رژیم صهیونیستی روی پیشبینیپذیری فضای سیاسی در ایران حساب کرده و شاید میدانسته که چنین حملهای میتواند با تحریک ایران، امید به پس کشیدن تهران از ادامه گفتوگوها را افزایش دهد. شاید رژیم صهیونیستی تلاش کرده که ناامیدی از هدایت دولت امریکا در مسیر مطلوب خود را با به چالش گرفتن شکیبایی ایران جبران کند. قبل از این نیز نشانههایی از خرابکاری رژیم صهیونیستی در مسیر کشتیهای ایرانی و رفتارهای تحریکآمیزی نسبت به آنچه اهداف منسوب به ایران در سوریه نامیده شده، وجود داشته است. مسأله تنها این نیست که برجام یا بازگشت همه طرفها به تعهدات در این توافق، ضربه هولناکی به ابر روایت رژیم صهیونیستی در جعل «تهدید فوری» ایران است بلکه رژیم صهیونیستی بابت تأثیرات احیای برجام بر تقویت تعامل و دیپلماسی نیز نگرانیهایی دارد. اعتقاد به دیپلماسی و گفتوگو از جانب دولتهای ایران، روایت کلان رژیم صهیونیستی از ایران را مخدوش میکند و تبلیغات ایران هراسانه را کمتر باورپذیر نشان میدهد. همین روایت راه را برای ایجاد اجماع بینالمللی دشوار کرده و با کاهش اشتیاق دیگر کشورها به مراودات سیاسی و اقتصادی با ایران، به انزوای بیشتر ایران و تقویت جایگاه رژیم صهیونیستی کمک میکند. اگر رهبران رژیم اسرائیل به چنین نتایجی رسیده باشند، میتوان فهمید که چرا تا این حد از احیای برجام در آیندهای نزدیک و مهمتر از آن بهکار افتادن دوباره دیپلماسی میان ایران و امریکا واهمه دارند. هرچند تلافی در زمان بموقع و مکانی متناسب میتواند هزینههای این قبیل اقدامات را برای رژیم صهیونیستی افزایش دهد، اما در کوتاه مدت هر نوع واکنش سیاسی که روند گفتوگوها را در چارچوب برجام مختل کند تنها به رژیم صهیونیستی کمک میکند که به هدف از پیش تعیینشدهاش دست پیدا کند. در حال حاضر، تلاش چندجانبه برای احیای برجام و مستلزم آن رفع تحریمها در صورتی که مقدور باشد، آخرین امیدهای رژیم صهیونیستی را به برجای ماندن تنشهای منطقهای حول برنامههای هستهای ایران بر باد میدهد. اگر رژیم صهیونیستی در متقاعد کردن واشنگتن به پرهیز از احیای برجام شکست خورده، شکست دادن آن در تهران باید به مراتب آسانتر باشد.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
جهت گیری اقتصاد در مسیر مانعزدایی و پشتیبانی از تولید است
-
عدم پاسخگویی افراد و دستگاهها برای کشور فاجعه بار است
-
جایگزین معقولی برای برجام وجود ندارد
-
پشت پرده خرابکاری هستهای
-
کرونا همچنان قربانی می گیرد و میتازد
-
در اسرع وقت راه حلی برای آزادسازی منابع ایران پیدا میکنیم
-
ننویس، حرف بزن
-
«اسماعیلآباد» جابهجا میشود
-
طلا «سوتی» شد
-
اتخاذ تدابیر پاداش دهنده به مردم در مقابله با کرونا
-
جامعه با نظارت و مراقبت دولت داوطلب کاهش نابسامانی اجتماعی شود
-
انتقام از دیپلماسی
اخبارایران آنلاین