ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گفتوگو با محمد فاضلی جامعهشناس درباره مدیریت اجتماعی کرونا و حاشیهسازیهای اخیر برای ستاد ملی مقابله با کرونا:
دولت ملزومات کافی و مؤثر مدیریت کرونا را در اختیارندارد
هدی هاشمی
خبرنگار
فقط چند روز طول کشید تا کل شهرهاى کشور قرمز شوند. تغییر رنگها از زرد به نارنجی و از نارنجى به قرمز به چالش جدى این روزهای مردم، مسئولان و کادر درمان تبدیل شده است. این تغییر رنگها البته مورد انتقاد مسئولان وزارت بهداشت هم هست. آنها در مصاحبههای مختلف از عدم اجرای پروتکلهای بهداشتی از سوی مردم و بیتوجهی برخی از مسئولان ستاد به هشدارهایشان سخن گفتند. مردم هم بیتوجه به این حرفها، رفتار مسئولان را به نقد کشیدند. مردم و مسئولان بهداشتی هر کدام به دنبال مقصری برای این بحران جدید هستند. با این حال برخی از کارشناسان اجتماعی بر این باورند که برای مهار بیماری کرونا مدیریت یکپارچه نیاز است. با محمد فاضلی جامعهشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی درباره مدیریت اجتماعی کرونا و راههای مهار آن، حاشیهسازی برای دولت و ستاد ملی کرونا ومسئولیت اجتماعی مردم گفتوگویی انجام دادیم که میخوانید:
این روزها شاهد شیوع بیماری کرونا و بالا رفتن مرگومیرها هستیم. بیمارستانها شلوغ است و دوباره پرستاران و پزشکان درگیر خیل بیماران شدهاند. مسئولان میگویند که تعطیلات دو هفتهای نوروز و سفر رفتن مردم و فراموش کردن مسئولیت اجتماعی موجب خیز موج چهارم بیماری شد و برخی دیگر هم از نحوه مدیریت ستاد شکایت دارند و بر این باورند باید راهها بسته میشد، نظر شما در اینباره چیست؟ آیا در چنین بحرانهایی میتوانیم فقط به یک طرف ماجرا انتقاد کنیم؟
سال گذشته مطلبی در روزنامه ایران نوشتم با عنوان «دولت علیه کرونا: شبکهساز، اطلاعرسان، اجماعساز، محلیاندیش و مقتدر» و در آنجا بر اساس منطق مسألههای پیچیده بدخیم مثل بیماری همهگیر کرونا استدلال کردم که حکومت برای مدیریت مؤثر بیماری کرونا باید پنج خصیصه داشته باشد. اول. دولت باید تسهیلگر ارتباط همه سازمانها و کنشگرانی باشد که قرار است برای غلبه بر کرونا با یکدیگر همکاری کنند. دولت باید در نقش «تسهیلگر شبکهساز» عمل کند. دوم. شبکههایی که طراحی و ساخت آنها را دولت تسهیلگری میکند، برای آنکه مؤثر عمل کنند به دادههایی نیاز دارند که برخی از آنها موجود است و برخی دیگر را باید به سرعت تولید کرد. دادههای موجود و آنها که تولید میشوند باید به سرعت در اختیار بخشهایی از شبکه گذارده شوند که به آنها احتیاج دارند.
سوم. دولت با ترکیبی از تسهیلگری برای همکاری بینشبکهای، تولید و به اشتراک گذاشتن دادهها، ارتقای ظرفیتهای تحلیلگری دادهها و اطلاعرسانی شفاف که تا حدی علیه ظرفیتهای بالقوه تعارض بینسازمانی عمل میکند، به علاوه همه سازوکارهایی که در دسترس دارد تا گفتوگوی اجتماعی فراگیر با جامعه را پیش ببرد، در نقش یک اجماعساز عمل میکند.
چهارم. کرونا مانند بقیه مسائل بدخیم، ماهیت محلی دارد. سازوکار شیوع کرونا در قم با رشت تا حدودی – حداقل در مراحل ابتدایی – فرق میکند. حرم مقدس حضرت معصومه(س) در قم هست اما در رشت نیست، بنابراین اقدام برای پیشگیری نیز در این دو شهر متفاوت است. فرهنگها، سازمان اقتصادی و قدرتهای مؤثر بر فرایند پیشگیری در سطح محلی عمل میکنند. اشتباه بزرگ آن است که برای مسألهای بدخیم که در طول مدت عمر خود تغییر شکل میدهد (و در خصوص کرونا بهطور خاص حتی ممکن است علاوه بر تغییر صفات و خواص اپیدمی کرونا، خود ویروس نیز جهش کند و خواص آن تغییر کند) نسخههای ملی و یکدست پیچیده شود. محلیاندیشی و محلی عمل کردن در خصوص مسأله کرونا به معنای ضرورت دادن اختیارات ویژه به استانداران برای اقدام محلی است. پنجم. دولتی/حکومتی موثر عمل می کند که ظرفیتها و اقدامات برشمرده شده در بندهای اول تا چهارم را در خود بروز دهد و حتی اگر تاکنون ایجاد نکرده باید سریعاً نسبت به ایجاد آنها اقدام کند، باید مقتدر باشد. تصمیمهایش را با اقتدار اجرا کند.
مدیریت کرونا در ایران شرایطی متفاوت با دنیا داشته و کشور تحت شدیدترین تحریمها و منازعات جریانهای سیاسی در داخل هم بوده و دوران موفقیت اولیه و ناکامیهای بعدی را هم تجربه کرده است، اما به هر حال من وقتی به این مدیریت نگاه میکنم بروز هیچکدام از این چند ویژگی را نمیتوانم به اندازه کافی تشخیص بدهم. مدیریت کرونا مستلزم همکاری شبکههای مدنی، اصناف، گروههای پزشکی و مردم و بوروکراتها است و به انتشار شفاف دادهها از دادههای مربوط به موارد ابتلا و مرگومیر تا دادههای واکسن و حمایتهای اقتصادی نیاز دارد. مدیریت کرونا حتماً امری پر از تعارض است. تردید نکنید که متولیان اقتصاد گردشگری با تعطیلات نوروزی موافق نبودهاند و از سر تهدیدهایی که مشاهده میکردهاند و عواقب اقتصادی تعطیلی سفرهای نوروزی با قرنطینه و اعمال محدودیت در نوروز مخالف بودهاند. اجماعسازی بین این گروه و وزارت بهداشت که دنبال محدودیت بوده، هم به داده نیاز دارد، هم به گفتوگوی عمومی و هم به راهحلهای محلی که به گمان من هیچکدام در اندازه کافی انجام نشده است. یک نکته بسیار مهم را هم باید همین جا یادآوری کنم. خروجی تصمیمهایی که باید به کنترل بیماری منجر شوند، در نهایت باید توسط حکومت (همه نظام) اجرا شود. دولت در پیشانی این بخش اجرا قرار دارد. این کار مهم و فراگیر باید در شرایطی صورت گیرد که هشت سال کوبیدن بر طبل بیاعتبار کردن دولت به علاوه اثرات تحریمها، بحرانهای داخلی و تصمیمهای بد و بد اجرا کردن تصمیمهای خوب، سرمایه و اقتدار لازم برای اجرای تصمیمهای حتی اجماعی را به حداقل رسانده است. بد نیست طرفهای رقیب و گاه متخاصم سیاسی در ایران به این توجه کنند که تضعیف بنیان دولت تا چه اندازه میتواند در لحظات حساسی مثل بیماری کرونا، خطرناک باشد. من عطف به این توضیحات معتقدم انتقاد کردن به یک طرف و تصمیمگیران ارشد از رئیسجمهوری گرفته تا وزیر بهداشت و بقیه، کار سادهای است اما آنها در اصل راننده ماشینی هستند که ملزومات مدیریت مؤثر کرونا را به اندازه کافی در اختیار ندارد. یک حرف تلخ دارم که نمیخواهم اینجا زیاد دربارهاش بحث کنم اما مایلم در موقعیت دیگری درباره آن بیشتر گفتوگو شود. مدیریت کرونا پیش از ستاد، جلسه و اقتدار و هر چیز دیگری، نظریه میخواهد. حکمرانی خوب در هر عرصهای نظریه میخواهد. نظریه شماست که معلوم میکند وزیر بهداشت باید دبیر ستاد ملی مقابله با کرونا باشد یا وزیر کشور، نظریه است که نوع دادههای لازم برای تصمیمگیری را مشخص میکند، نظریه است که تیمهای تخصصی ضروری برای مدیریت بیماری را معلوم میسازد و نشان میدهد چه سازوکارهایی را باید برای اجماعسازی در سطح کشور برای مدیریت کرونا راهاندازی کنید، و برای رد یا قبول هر تصمیمی چگونه به پیامدهای مترتب بر هر تصمیم وزن بدهید. من عمیقاً معتقدم ستاد ملی مقابله با کرونا بینظریه است. این ستاد پزشکیزده هم هست. بقیه ابعاد بیماری کرونا بر اساس نظریه مشخصی که کلنگر باشد و همه ابعاد مسأله در آن دیده شده باشد، در نظام تصمیمگیری وزن خودشان را پیدا نمیکنند.
پزشکیزده شدن مدیریت کرونا از مرکزیت پزشکان در ستاد شروع میشود و علیرغم همه احترام قلبی و عمیق و ضروری برای کادرهای درمان، با تقدیس کادر درمان وجه نمادین پیدا میکند. بقیه تخصصها، رشتهها و رویکردها در مدیریت کرونا به حاشیه رانده شده و در نهایت وضع همین میشود که شما مشاهده میکنید. این وضعیت نتیجه تاریخی است، یعنی ترکیبی از فقدان نظریه مدیریت کرونا، پزشکیزده شدن ستاد، تاریخ نابودی سرمایه اجتماعی و اعتماد به دولت، فروریزی اقتدار و نادیده گرفتن پنج پیششرطی که برشمردم، این وضعیت را ایجاد کرده است.
خودم میدانم که این پاسخ نسبتاً مفصل من برای کسانی که میخواهند وسط بازی سیاسی و در آستانه انتخابات دنبال مقصر بگردند و بیشتر از گذشته بر طبل نابودی سرمایه اجتماعی بکوبند، اصلاً کاربرد ندارد و خوب نیست، اما از آنجا که فکر میکنم ما حداقل سال 1400 را به صورت جدی با این بیماری درگیر خواهیم بود – تا زمانی که مسأله واکسن حل شود – فکر میکنم برای مدیریت کرونا در این بازه طولانی، چه در زمان باقی مانده از این دولت و چه در دولت بعدی، توجه به آنچه در این پاسخ گفتم ضروری است. خواننده مختار است به هر کسی که میخواهد انتقاد کند، مردم، رئیسجمهوری، وزارت بهداشت یا کل اعضای ستاد ملی مقابله با کرونا، اما این کارها برای دعوای سیاسی خوب است، من میگویم اگر میخواهیم مدیریت کرونا بهتر شود ملزوماتش همین چیزهایی است که گفتم و حتماً متخصصان دیگر هم نظراتی دارند که باید لحاظ شوند.
چرا نهادهای نظارتی و کنترلی در مهار این اپیدمی موفق نشدند؟ آیا راهکاری اجتماعی برای مدیریت کرونا وجود دارد؟
فکر میکنم دلایل موفق نشدن را توضیح دادم، البته موفقیت نسبی است و بسته به مقایسه با کشورهای دیگر دارد و برای مثال اگر با برزیل مقایسه کنید ما کشور موفقی بودهایم اما حتماً در مقایسه با کره جنوبی یا نیوزیلند موفقیت خیلی کمتر بوده است. من دوباره تأکید میکنم راهکار جدای از نظریه وجود ندارد. مدیریت کرونا اتفاقاً از آن مواردی است که قبل از مرد عمل به مرد نظریه احتیاج دارد. نظریههایی که من برای مدیریت کرونا میشناسم از اساس ماهیت اجتماعی دارند.
دقت کنید، مسأله کرونا به لحاظ نظری مسأله یا معمای هماهنگی است. سؤال بنیادی این است که چگونه دهها میلیون انسان را هماهنگ میکنید که همه ماسک بزنند، بدون ضرورت از خانه خارج نشوند، فاصله اجتماعی را رعایت کنند، دورهمی و میهمانی برگزار نکنند، به یکدیگر کمک کنند تا برخی گروههای ضعیف اقتصادی نابود نشوند؛ و چگونه سازمانهای متولی بهداشت، اقتصاد، حمل و نقل، اصناف و... را هماهنگ میکنید که ضمن همکاری با یکدیگر، محدودیتهای یکدیگر را درک کنند و برای حداکثرسازی منفعت جمعی با هم همکاری کنند. این یک مسأله نظری و عمیقاً اجتماعی است. راهکار اجتماعی چنین چیزی هم به تاریخ شما بستگی دارد. اگر تاریخ شما مشحون از اعتماد، همکاری، سرمایه اجتماعی و همکاریهای میانبخشی است کارتان راحتتر است. حل این مسأله به گفتوگو، شفافیت و نظام تصمیمگیری جمعی نیز نیاز دارد. اینها که گفتم همه اجتماعی هستند اما نه نگاهی حداقلی و تقلیلی به امر اجتماعی که آن را در حد ساختن چند تبلیغ و تیزر برای متقاعد کردن مردم به هماهنگ شدن با ستاد کرونا پایین میآورد. پاسخ شما این است که کرونا راهکار اجتماعی هم دارد کما اینکه راهکار پزشکی مهمی مثل واکسن دارد، و نیازمند کار سیاسی، اقتصادی و حتی اعمال اقتدار پلیس هم هست، اما مهمتر از همه اینها داشتن نظریهای است که همه رویکردهای ضروری را ترکیب کند و دیدگاه جامعی برای مدیریت کرونا ارائه دهد.
مردم در مواجهه با این همهگیری شاهد تناقضهایی در تصمیمگیریها هستند البته تصمیم در ستاد گرفته میشود اما در مصاحبهها مباحث دیگر گفته میشود این چه تأثیری روی رفتارهای اجتماعی یا بهداشتی مردم دارد؟
مردم شاهد تناقض هستند و این تناقضات روی رفتار مردم و میزان جدی گرفتن مسأله اثر میگذارد، اما این تناقض نشانه فقدان همان نظریه، قابلیتها و رویکردهای ضروری برای مدیریت مسأله است. رویکرد فاقد نظریه انسجامبخش و ابزارهایی که بین همه اعضای ستاد اجماعسازی کند، در نهایت به جایی میرسد که وزیر بهداشت را به یک التماسکننده جیغکش تبدیل میکند، کسی که دائم فقط ناله و زاری میکند که من گفتم و کسی گوش نکرد. سؤال عمیقتر این است که چرا کسی گوش نکرد؟ اعضای ستاد که دنبال دردسر یا کشتن مردم نیستند، آنها هم استدلالهایی داشتهاند و اجماع میسر نشده است. چرا اجماعی حاصل نشده است. سؤال مهمتری هم هست. اگر قرنطینه شدید اعمال شود و کسبوکارهای بسیاری از بین بروند و کمااینکه گفته شده تعطیلیها 3 میلیون نفر بیکار پدید میآورد، آن وقت عوارض بحران بیکاری در قالبهای خشن بروز نمیکند؟ همواره به یاد داشته باشیم که مسائل پیچیده پاسخهای فراگیر قطعی صفر و یکی ندارند. بین قرنطینه و تعطیلی تا آزاد بودن کامل فعالیتها و در راهبردهای اجتماعی پیش بردن هر تصمیمی، گزینههای بسیاری هست که فقط به کمک نظریه روشن درباره مدیریت کرونا میتوانید آنها را صورتبندی، اولویتبندی، ارزشگذاری و برای اجرای آنها اجماعسازی کنید. ستاد ملی کرونا چنانکه از ظواهرش برمیآید برای گرفتن چنین آرایشی در برابر بیماری تجهیز نشده است، فاقد چنین بینشی هم هست.
آقای دکتر! نقش مردم در اجرای پروتکلهای بهداشتی مهم است. آیا در دوران همهگیری کرونا مردم در قبال این بیماری فراگیر به مسئولیت اجتماعی خود عمل کردند؟
من به دو موجودیت جدا یعنی مردم و حکمرانی معتقد نیستم. ما موجودیتی به نام مردم جدای از آنچه حکمرانان انجام میدهند نداریم. مردم کنشگرانی هستند که با سوابق ذهنی خود از شرایط کشور، منافعشان، احساسات و عواطفشان و محاسباتشان درباره گزینههایی که حکمرانان پیش پای ایشان قرار میدهند زندگی خود را اداره میکنند. آنها با این رفتاری که متغیرهای مؤثر بر آنرا گفتم، تصمیمات حکمرانان را هم تحت تأثیر قرار میدهند. بنابراین مردم را نباید جدا از تصمیم حکمرانان و نهادهایی که برای حکمرانی ساخته شده است در نظر گرفت. من اگرچه در سطح اخلاقی و فردی برای تشویق مردم به رعایت پروتکلها هم بسیار تلاش کردهام – خصوصاً در اوایلی که کرونا شایع شده بود – اما مسئولیت اصلی را متوجه حکمرانی میدانم. مردم مستقل از حکمرانی و کیفیت آن وجود ندارد، حکمرانی بدون نظریه و فاقد درک پیچیدگی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی همهگیری کرونا که دچار پزشکیزدگی و پزشکیکردن مسأله هم شده، در کشوری که درگیر تحریم خارجی و مناقشه بیسامان در سیاست داخلی است، نتیجهاش همین میشود که مشاهده میکنید. مقصر برشمردن بدون تدوین نظریه برای مدیریت این مسأله، فقط برای دعوای سیاسی خوب است برای حال جان و نان مردم اثر مثبتی ندارد.
روحانی در جلسه ستاد ملی کرونا تأکید کرد
لزوم همصدایی در کشور برای مقابله با ویروس کرونا
رئیسجمهوری گفت: همه دستگاهها باید به میدان بیایند؛ مصوبات ستاد ملی کرونا در مناطق قرمز و نارنجی نباید روی کاغذ مانده و بیخاصیت شود. به گزارش خبرگزاری صداوسیما، روحانی در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا و در تشریح عوامل ایجاد موج چهارم کرونا در کشور تصریح کرد: اولین عامل ایجاد این موج ورود ویروس انگلیسی از عراق بود یعنی اگر از مرز خوزستان و ایلام ویروس انگلیسی وارد این استانها و سپس استانهای دیگر نمیشد، حتماً ما امروز مشکل موج چهارم را نمیداشتیم.
رئیسجمهوری عامل دیگر را ترددها و تجمعهای شب عید دانست و افزود: مخصوصاً در هفته قبل از عید که عمدتاً خرید و فروشها و بازار وجود داشت و تجمعات در محل کسب و کار منجر به ایجاد موج جدید شد.
روحانی ادامه داد: مراسم عید نوروز نیز عامل دیگری بود؛ مراسم عید، مراسمی بسیار خوب از منظر ملی و حتی دینی است چرا که به دیدن هم رفتن و زدودن کینهها همان صله رحم است، اما امسال بهدلیل کرونا، دید و بازدیدهای فراوان و متأسفانه بدون مراعات انجام شد. وی خاطرنشان کرد: اگر مقرراتی که برای مناطق قرمز یا نارنجی مشخص میشود، روی کاغذ بماند و دستورالعمل اعلام شود، ولی اجرا نشود؛ خاصیتی نخواهد داشت. روحانی گفت: یکی از مشکلات ما در ایام عید این بود که افراد مبتلا با تست مثبت به دید و بازدید عید و مسافرت رفتند که تخلفی بسیار بزرگ است. رئیسجمهوری افزود: اگر باید با تخلفاتی، چون باز بودن مغازه یا بازار برخورد شود، از آن مهمتر برخورد با کسانی است که با وجود ابتلا، قرنطینه را رعایت نمیکنند لذا باید با اینگونه مسائل برخورد شدید شود.
تأکید رئیسجمهوری بر واردات واکسن کرونا تا زمان ورود تولیدات داخلی به بازار
رئیسجمهوری بر واردات و تأمین واکسن کرونا از خارج تا زمانی که واکسنهای تولید داخل وارد بازار میشود، تأکید کرد.
وی در ادامه اظهاراتش در جلسه ستاد ملی مبارزه با کرونا گفت: اگر واکسیناسیون به اندازه کافی انجام گیرد تا حد زیادی مشکل برطرف میشود، اگرچه حتی با واکسیناسیون هم صددرصد مشکل رفع نمیشود و ممکن است پس از چند ماه دوباره ویروس جهش یافته تأثیرگذار شود. روحانی گفت: ممکن است در کشوری واکسیناسیون انجام شود، اما وضع قرمز شود و شهروندانش هم مبتلا شوند، اما مرگ و میرش بالا نمیرود پس ما با همه توان و قدرت باید واکسن خارجی وارد کنیم تا روزی که واکسن داخلی به بازار بیاید. رئیسجمهوری افزود: البته همین الان هم باید تولیدکنندگان واکسن داخلی را یاری کنیم؛ شاید در آن مقطع واکسن داخلی کافی باشد و دیگر نیازی به واردات نداشته باشیم، اما اکنون روزی است که باید همه توان خود را برای واردات واکسن خارجی به کار گیریم تا مردم بتوانند از آن استفاده کنند. روحانی در بخش دیگری از اظهاراتش با تأکید بر همصدایی در کشور برای مقابله با ویروس کووید ۱۹، گفت: روزها و هفتههای سختی پیش رو داریم؛ اما چند صدا نباید حرف بزنیم اینکه ما برای ستاد ملی مقابله با کرونا سخنگو انتخاب کردیم برای همین است که صدا واحد باشد وگرنه اگر بنا باشد که هر کسی به تلویزیون برود و مصاحبه کند و هر حرفی میخواهد بزند جایز نیست.
رئیسجمهوری افزود: ما یک ستاد و یک جمعیم و زمانی که تصمیم میگیریم مسئولیت ما تضامنی است یعنی همه باهم مسئولیم، ما همه تصمیم واحد میگیریم و همه باید از آن حمایت کنیم.
روحانی گفت: با وجود این اگر کسی دوباره بیاید و بگوید تصمیم طور دیگری باشد جز اینکه بهانه دست ضدانقلاب و ضدایران دهیم کاری نمیکنیم و همچنین کادر درمان را خسته میکنیم اگر خدای ناکرده کسی به ناروا بگوید فلان نهاد به مصوبه این ستاد بیتوجهی کرد و آن را اجرا نکرد، کادر درمان را خسته میکند و خستگی تنش بیرون نمیرود و این پرسش برایش ایجاد میشود که چرا باید فعالیت کند وقتی آن نهاد به آن عظمت همکاری نمیکند. رئیسجمهوری افزود: اگر به فرض این موضوع صحت دارد باید برویم به آن نهاد بگوییم که بیاید و وارد عمل شود و مصوبات را اجرا کند و اگر هم این موضوع صحت ندارد که ندارد.
روحانی گفت: اینکه در تبلیغات و سخن گفتن با مردم آنان را دچار یأس و مشکل کنیم کار نادرستی است؛ بله ما فکر میکردیم موج چهارمی بیاید و از بهمن در این باره فکر میکردیم و همه تلاش ما این بود که به این موج مبتلا نشویم.
مدیریت هوشمند محدودیتهای کرونایی
همچنین سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا گفت: بحثهای مهمی در جلسه دیروز با توجه به وضعیت و شرایط خاص بیماری در ایران و جهان مطرح شد. همانطور که میدانید در همه استانها با موج سنگین ابتلا مواجه هستیم و اکثر بیمارستانها شلوغ هستند.
دکتر علیرضا رئیسی با اشاره به علل شکلگیری موج جدید کرونا در کشور افزود: عوامل متعددی باعث شکلگیری این موج جدید شد. قبل از سال تحویل در نیمه اسفندماه خریدهای شب عید را داشتیم، دورهمی، دید و بازدید و... که سبب شد در شاخص رعایت پروتکلها افت داشتیم و این عدد به زیر ۶۰ درصد رسید. وی افزود: از طرف دیگر در تعطیلات نوروز دید و بازدید، رفتن به کافه و رستوران، تعدد مراسم پرتراکم مانند عروسی و عزا از عوامل شکلگیری موج بیماری بود.
وی افزود: چهار استان هم در ابتدای موج هستند که شاید بتوان با رعایت شدیدتر پروتکلها کاری کرد که کمتر درگیر این موج شوند که شامل استان یزد، کهگیلویه و بویراحمد، سیستان و بلوچستان و گلستان میشود. استان هرمزگان هم بههمین شکل در ابتدای یک موج است.
وی در مورد آخرین وضعیت رنگبندی شهرها گفت: در مجموع ۲۵۷ شهر قرمز، ۱۲۹شهر نارنجی، ۵۱ شهر زرد و ۱۱ شهر آبی داریم و میزان رعایت پروتکلهای بهداشتی هم به ۵۶ درصد رسیده که بسیار عدد پایینی است.
رئیسجمهوری عامل دیگر را ترددها و تجمعهای شب عید دانست و افزود: مخصوصاً در هفته قبل از عید که عمدتاً خرید و فروشها و بازار وجود داشت و تجمعات در محل کسب و کار منجر به ایجاد موج جدید شد.
روحانی ادامه داد: مراسم عید نوروز نیز عامل دیگری بود؛ مراسم عید، مراسمی بسیار خوب از منظر ملی و حتی دینی است چرا که به دیدن هم رفتن و زدودن کینهها همان صله رحم است، اما امسال بهدلیل کرونا، دید و بازدیدهای فراوان و متأسفانه بدون مراعات انجام شد. وی خاطرنشان کرد: اگر مقرراتی که برای مناطق قرمز یا نارنجی مشخص میشود، روی کاغذ بماند و دستورالعمل اعلام شود، ولی اجرا نشود؛ خاصیتی نخواهد داشت. روحانی گفت: یکی از مشکلات ما در ایام عید این بود که افراد مبتلا با تست مثبت به دید و بازدید عید و مسافرت رفتند که تخلفی بسیار بزرگ است. رئیسجمهوری افزود: اگر باید با تخلفاتی، چون باز بودن مغازه یا بازار برخورد شود، از آن مهمتر برخورد با کسانی است که با وجود ابتلا، قرنطینه را رعایت نمیکنند لذا باید با اینگونه مسائل برخورد شدید شود.
تأکید رئیسجمهوری بر واردات واکسن کرونا تا زمان ورود تولیدات داخلی به بازار
رئیسجمهوری بر واردات و تأمین واکسن کرونا از خارج تا زمانی که واکسنهای تولید داخل وارد بازار میشود، تأکید کرد.
وی در ادامه اظهاراتش در جلسه ستاد ملی مبارزه با کرونا گفت: اگر واکسیناسیون به اندازه کافی انجام گیرد تا حد زیادی مشکل برطرف میشود، اگرچه حتی با واکسیناسیون هم صددرصد مشکل رفع نمیشود و ممکن است پس از چند ماه دوباره ویروس جهش یافته تأثیرگذار شود. روحانی گفت: ممکن است در کشوری واکسیناسیون انجام شود، اما وضع قرمز شود و شهروندانش هم مبتلا شوند، اما مرگ و میرش بالا نمیرود پس ما با همه توان و قدرت باید واکسن خارجی وارد کنیم تا روزی که واکسن داخلی به بازار بیاید. رئیسجمهوری افزود: البته همین الان هم باید تولیدکنندگان واکسن داخلی را یاری کنیم؛ شاید در آن مقطع واکسن داخلی کافی باشد و دیگر نیازی به واردات نداشته باشیم، اما اکنون روزی است که باید همه توان خود را برای واردات واکسن خارجی به کار گیریم تا مردم بتوانند از آن استفاده کنند. روحانی در بخش دیگری از اظهاراتش با تأکید بر همصدایی در کشور برای مقابله با ویروس کووید ۱۹، گفت: روزها و هفتههای سختی پیش رو داریم؛ اما چند صدا نباید حرف بزنیم اینکه ما برای ستاد ملی مقابله با کرونا سخنگو انتخاب کردیم برای همین است که صدا واحد باشد وگرنه اگر بنا باشد که هر کسی به تلویزیون برود و مصاحبه کند و هر حرفی میخواهد بزند جایز نیست.
رئیسجمهوری افزود: ما یک ستاد و یک جمعیم و زمانی که تصمیم میگیریم مسئولیت ما تضامنی است یعنی همه باهم مسئولیم، ما همه تصمیم واحد میگیریم و همه باید از آن حمایت کنیم.
روحانی گفت: با وجود این اگر کسی دوباره بیاید و بگوید تصمیم طور دیگری باشد جز اینکه بهانه دست ضدانقلاب و ضدایران دهیم کاری نمیکنیم و همچنین کادر درمان را خسته میکنیم اگر خدای ناکرده کسی به ناروا بگوید فلان نهاد به مصوبه این ستاد بیتوجهی کرد و آن را اجرا نکرد، کادر درمان را خسته میکند و خستگی تنش بیرون نمیرود و این پرسش برایش ایجاد میشود که چرا باید فعالیت کند وقتی آن نهاد به آن عظمت همکاری نمیکند. رئیسجمهوری افزود: اگر به فرض این موضوع صحت دارد باید برویم به آن نهاد بگوییم که بیاید و وارد عمل شود و مصوبات را اجرا کند و اگر هم این موضوع صحت ندارد که ندارد.
روحانی گفت: اینکه در تبلیغات و سخن گفتن با مردم آنان را دچار یأس و مشکل کنیم کار نادرستی است؛ بله ما فکر میکردیم موج چهارمی بیاید و از بهمن در این باره فکر میکردیم و همه تلاش ما این بود که به این موج مبتلا نشویم.
مدیریت هوشمند محدودیتهای کرونایی
همچنین سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا گفت: بحثهای مهمی در جلسه دیروز با توجه به وضعیت و شرایط خاص بیماری در ایران و جهان مطرح شد. همانطور که میدانید در همه استانها با موج سنگین ابتلا مواجه هستیم و اکثر بیمارستانها شلوغ هستند.
دکتر علیرضا رئیسی با اشاره به علل شکلگیری موج جدید کرونا در کشور افزود: عوامل متعددی باعث شکلگیری این موج جدید شد. قبل از سال تحویل در نیمه اسفندماه خریدهای شب عید را داشتیم، دورهمی، دید و بازدید و... که سبب شد در شاخص رعایت پروتکلها افت داشتیم و این عدد به زیر ۶۰ درصد رسید. وی افزود: از طرف دیگر در تعطیلات نوروز دید و بازدید، رفتن به کافه و رستوران، تعدد مراسم پرتراکم مانند عروسی و عزا از عوامل شکلگیری موج بیماری بود.
وی افزود: چهار استان هم در ابتدای موج هستند که شاید بتوان با رعایت شدیدتر پروتکلها کاری کرد که کمتر درگیر این موج شوند که شامل استان یزد، کهگیلویه و بویراحمد، سیستان و بلوچستان و گلستان میشود. استان هرمزگان هم بههمین شکل در ابتدای یک موج است.
وی در مورد آخرین وضعیت رنگبندی شهرها گفت: در مجموع ۲۵۷ شهر قرمز، ۱۲۹شهر نارنجی، ۵۱ شهر زرد و ۱۱ شهر آبی داریم و میزان رعایت پروتکلهای بهداشتی هم به ۵۶ درصد رسیده که بسیار عدد پایینی است.
تبیین ظرفیتها و قابلیتهای سامانه شاد
محسن حاجیمیرزایی
وزیر آموزش و پرورش
گوشی تلفن همراه که تا کنون ابزاری مانع آموزش صحیح و ممنوع در محیط مدرسه شمرده میشد، اکنون محیط رسمی آموزش ما محسوب میشد. رسالت آموزش و پرورش در این شرایط چه بود؟ ما موظف به تأمین آموزش و تربیت فرزندانمان بوده و هستیم. زمانی مدرسه و محیط فیزیکی بستر انجام این وظیفه بوده اما از مقطعی به بعد، فضای مجازی نقش محیط آموزشی را ایفا میکرد. ما نمیتوانستیم دانشآموزان مان را بهدلیل مخاطرات فضای مجازی، از حضور در این فضا و دریافت آموزش منع کنیم و قطعاً هم نمیتوانستیم در مقابل این آسیبها بیتفاوت باشیم. ما باید فضای مجازی را برای حضور دانشآموزان مان ایمن میکردیم. همینطور باید زمینهای فراهم میکردیم که رشته گسسته بین معلمین و دانشآموزان بدرستی پیوسته شود. این ما بودیم که باید مدرسه را در فضای مجازی ایجاد میکردیم.
نتیجهای که بعد از بررسیهای مستمر به آن رسیدیم ضرورت ایجاد فضایی اختصاصی برای آموزش در فضای مجازی بود،. فضایی که هم ظرفیت ایجاد کلاس درس را دارا باشد و هم کاربری اصلی و اختصاصی آن تعلیم و تربیت باشد. زمان ما برای اقدام بسیار محدود و محدودیتهای ما فراوان بود. تأمین اعتبارات لازم برای ایجاد چنین فضایی با توجه به شرایط واقعی کشور عملاً منتفی بود. تمام ظرفیتهای کشور را برای این امر احصا کردیم. در گام اول با پیامرسانهای داخلی رایزنی کردیم. اقتضائات و الزامات حداقلی خود برای ایجاد فضای آموزش مجازی را تبیین کردیم. علاوه بر اختصاصی بودن محیط برای دانشآموزان، ما نیاز به زیرساختی داشتیم که قادر به ارائه خدمات به تمامی دانشآموزان باشد. فضایی که روزانه کلاسهای درسی بیش از 14 میلیون دانشآموز روی آن برگزار شود. تجربهای در این مقیاس در کشور وجود نداشت. ظرفیتهای بالای فنی، زیرساختی، حفاظتی، امنیتی، پشتیبانی و ایزوله (اختصاصی) بودن این سامانه برای آموزش با هدف صیانت از دانشآموزان در فضای مجازی، دیگر الزامات ما برای راهاندازی آن بود. زیرساختهای موجود کشور در آن زمان به هیچ وجه قادر به ارائه خدمات اختصاصی در مقیاس مد نظر ما نبود. تنها مجموعهای که در این شرایط به یاری نظام آموزشی کشور آمد و توانست تأمین الزامات ما را تضمین کند، اپراتور همراه اول بود. آموزش و پرورش توانست با همکاری این مجموعه و بهرهگیری از ظرفیت دانشی و زیرساختی آن، در مدت زمان کمتر از یک ماه، فضایی اختصاصی برای آموزش را بر پایه ارائه خدمات آموزشی در قالب پیامرسان، ایجاد کند. شبکه آموزشی دانشآموز موسوم به شاد حاصل این تلاش و همکاری شبانهروزی بود که در 21 فروردین 99 مقارن با ولادت حضرت ولیعصر عجلالله تعالی فرجهالشریف راهاندازی شد. آنچه ما دنبال آن بودیم اتصال رشته گسسته شده میان معلم، دانشآموز و مدرسه بود؛ به نحوی که بتوانیم استمرار ارائه خدمات آموزشی به همه دانشآموزان و برقراری پیوند آموزشی میان معلمان و دانشآموزان را تضمین کنیم. به همین منظور با اتصال سامانههای اطلاعاتی آموزش و پرورش با سامانه شاد توانستیم کلاسهای درسی خود را در شاد راهاندازی کنیم؛ به نحوی که دانشآموز با ورود کد ملی خود و احراز هویت، به طور خودکار در گروههایی با عنوان کلاس – درس – معلم خود عضو شود. برای نمونه دانشآموز مقطع متوسطه بدون اینکه نیازی به دانستن شماره تلفن همراه معلم، مدیر و سایر دانشآموزان داشته باشد، با احراز هویت در شاد، به طور خودکار در گروههایی که اعضای آن همکلاسیها و مدیر آن معلم هر درس است عضو میشد. همینطور معلم هر کلاس بعد از احراز هویت در شاد، بهطور خودکار در نقش مدیر گروهی که اعضای آن دانشآموزان وی بودند قرار میگرفت. هیچ فرایند دستی در ایجاد گروهها برای هیچ یک از عوامل آموزشی از جمله مدیر، معلم و دانشآموز وجود نداشت. این قابلیت منحصر به فرد شاد توانست به طور مجدد پیوندهای مورد نیاز ما را برقرار سازد. شاد مانند نخ تسبیح، مهرههای پراکنده این مجموعه را همراستا و هماهنگ کرد و امکان پیوند و ارتباط با معلمان و دانشآموزان، ارائه خدمات آموزشی به آنان و کسب اطمینان از جریان درست تعلیم و تربیت را در سراسر کشور فراهم کرد و ظرفیت فوقالعادهای را برای استمرار آموزش فراهم کرد. مغناطیس شاد دانشآموزان پراکنده در فضای مجازی را به سمت خود جذب کرد. شاد در کمتر از چهل روز توانست با جذب بیش از 9میلیون کاربر، نرخ رشد کمسابقهای را در میان شبکههای اجتماعی و پیام رسانهای دنیا تجربه کند. حدود 5 میلیون کلاس درس در شاد ایجاد شد. تنها کاری که نیاز بود معلم و دانشآموز در این مسیر انجام دهند، نصب نرمافزار شاد و احراز هویت در آن بود. ایجاد شاد موفقیتی مرهون عزم و اراده جمعی بود. جمعی متشکل از کارشناسان، مدیران، نخبگان، متخصصان و البته همکاری و اقبال معلمان و دانشآموزان. شاد نمونهای موفق از تعامل دولت و بخش خصوصی و تعهد این بخش به تأمین الزامات تعلیم و تربیت دانشآموزان این مرز و بوم است. از این پس، اگر بروز حوادث طبیعی باعث شود تا در کشور یا منطقه مشخصی از آن، بحرانهای آموزشی رخ دهند، نظام آموزش و پرورش غافلگیر نخواهد شد و میتواند آموزش مجازی در بستر سامانه شاد را بسرعت جایگزین آموزشهای حضوری کند. اکنون که یک سال از راهاندازی شاد میگذرد، شبکهای بالنده در اختیار نظام تعلیم و تربیت کشور است که افتخار نظام اسلامی است. شاد در حال حاضر شبکهای است که توسط بیش از 20 میلیون نفر نصب شده و به طور میانگین، 13 میلیون نفر از ایرانیان در هر هفته حداقل یک ساعت از آن استفاده میکنند. در هر هفته بهطور میانگین 67 درصد از دانشآموزان کل کشور (10 میلیون از 14.7 میلیون نفر) در شاد حضور فعال دارند؛ یعنی در هر روز آموزشی حداقل به مدت یک ساعت از شاد استفاده میکنند. در مجموع تاکنون 85 درصد دانشآموزان کل کشور (حدود 12.7 میلیون نفر) در شاد حاضر شدهاند.
در هر روز آموزشی در شاد، به طور میانگین 650 هزار کلاس آنلاین برگزار شده و 250 میلیون پیام توسط کاربران تبادل میشود. شاد در لحظاتی میزبان 2.6 میلیون نفر کاربر فعال بهصورت همزمان است و همچنین موفق شده در لحظاتی با پهنای باند مصرفی 403 گیگابیت بر ثانیه پاسخگوی نیاز کاربران باشد؛ که به این ترتیب با اختلاف، رتبهای بهتر از سایر پیام رسانهای داخلی و خارجی کسب کرده است. نکته مهم کاهش پهنای باند پیامرسانهای خارجی همزمان با افزایش پهنای باند مصرفی شاد است. این یعنی، دانشآموزان ما در حال کوچ از فضای بدون نظارت پیام رسانهای خارجی به فضای آموزشی و تربیتی شاد هستند.
شاد تاکنون گامی مؤثر در افزایش ترافیک اینترنت داخلی برداشته و توانسته است در ساعات اولیه صبح، میزان ترافیک مصرفی داخلی را به دو برابر قبل افزایش دهد. شاد هماکنون ضمن برخورداری از تیم فنی بسیار مجرب و تراز اول، در حال گسترش مرزهای توسعه تکنولوژیهای نرمافزاری در ایران است. دستاوردهای اصلی و جانبی شاد و تبیین قابلیتهای آن نیاز به فرصتی جداگانه دارد که در یادداشت بعدی به آن خواهم پرداخت.
وزیر آموزش و پرورش
گوشی تلفن همراه که تا کنون ابزاری مانع آموزش صحیح و ممنوع در محیط مدرسه شمرده میشد، اکنون محیط رسمی آموزش ما محسوب میشد. رسالت آموزش و پرورش در این شرایط چه بود؟ ما موظف به تأمین آموزش و تربیت فرزندانمان بوده و هستیم. زمانی مدرسه و محیط فیزیکی بستر انجام این وظیفه بوده اما از مقطعی به بعد، فضای مجازی نقش محیط آموزشی را ایفا میکرد. ما نمیتوانستیم دانشآموزان مان را بهدلیل مخاطرات فضای مجازی، از حضور در این فضا و دریافت آموزش منع کنیم و قطعاً هم نمیتوانستیم در مقابل این آسیبها بیتفاوت باشیم. ما باید فضای مجازی را برای حضور دانشآموزان مان ایمن میکردیم. همینطور باید زمینهای فراهم میکردیم که رشته گسسته بین معلمین و دانشآموزان بدرستی پیوسته شود. این ما بودیم که باید مدرسه را در فضای مجازی ایجاد میکردیم.
نتیجهای که بعد از بررسیهای مستمر به آن رسیدیم ضرورت ایجاد فضایی اختصاصی برای آموزش در فضای مجازی بود،. فضایی که هم ظرفیت ایجاد کلاس درس را دارا باشد و هم کاربری اصلی و اختصاصی آن تعلیم و تربیت باشد. زمان ما برای اقدام بسیار محدود و محدودیتهای ما فراوان بود. تأمین اعتبارات لازم برای ایجاد چنین فضایی با توجه به شرایط واقعی کشور عملاً منتفی بود. تمام ظرفیتهای کشور را برای این امر احصا کردیم. در گام اول با پیامرسانهای داخلی رایزنی کردیم. اقتضائات و الزامات حداقلی خود برای ایجاد فضای آموزش مجازی را تبیین کردیم. علاوه بر اختصاصی بودن محیط برای دانشآموزان، ما نیاز به زیرساختی داشتیم که قادر به ارائه خدمات به تمامی دانشآموزان باشد. فضایی که روزانه کلاسهای درسی بیش از 14 میلیون دانشآموز روی آن برگزار شود. تجربهای در این مقیاس در کشور وجود نداشت. ظرفیتهای بالای فنی، زیرساختی، حفاظتی، امنیتی، پشتیبانی و ایزوله (اختصاصی) بودن این سامانه برای آموزش با هدف صیانت از دانشآموزان در فضای مجازی، دیگر الزامات ما برای راهاندازی آن بود. زیرساختهای موجود کشور در آن زمان به هیچ وجه قادر به ارائه خدمات اختصاصی در مقیاس مد نظر ما نبود. تنها مجموعهای که در این شرایط به یاری نظام آموزشی کشور آمد و توانست تأمین الزامات ما را تضمین کند، اپراتور همراه اول بود. آموزش و پرورش توانست با همکاری این مجموعه و بهرهگیری از ظرفیت دانشی و زیرساختی آن، در مدت زمان کمتر از یک ماه، فضایی اختصاصی برای آموزش را بر پایه ارائه خدمات آموزشی در قالب پیامرسان، ایجاد کند. شبکه آموزشی دانشآموز موسوم به شاد حاصل این تلاش و همکاری شبانهروزی بود که در 21 فروردین 99 مقارن با ولادت حضرت ولیعصر عجلالله تعالی فرجهالشریف راهاندازی شد. آنچه ما دنبال آن بودیم اتصال رشته گسسته شده میان معلم، دانشآموز و مدرسه بود؛ به نحوی که بتوانیم استمرار ارائه خدمات آموزشی به همه دانشآموزان و برقراری پیوند آموزشی میان معلمان و دانشآموزان را تضمین کنیم. به همین منظور با اتصال سامانههای اطلاعاتی آموزش و پرورش با سامانه شاد توانستیم کلاسهای درسی خود را در شاد راهاندازی کنیم؛ به نحوی که دانشآموز با ورود کد ملی خود و احراز هویت، به طور خودکار در گروههایی با عنوان کلاس – درس – معلم خود عضو شود. برای نمونه دانشآموز مقطع متوسطه بدون اینکه نیازی به دانستن شماره تلفن همراه معلم، مدیر و سایر دانشآموزان داشته باشد، با احراز هویت در شاد، به طور خودکار در گروههایی که اعضای آن همکلاسیها و مدیر آن معلم هر درس است عضو میشد. همینطور معلم هر کلاس بعد از احراز هویت در شاد، بهطور خودکار در نقش مدیر گروهی که اعضای آن دانشآموزان وی بودند قرار میگرفت. هیچ فرایند دستی در ایجاد گروهها برای هیچ یک از عوامل آموزشی از جمله مدیر، معلم و دانشآموز وجود نداشت. این قابلیت منحصر به فرد شاد توانست به طور مجدد پیوندهای مورد نیاز ما را برقرار سازد. شاد مانند نخ تسبیح، مهرههای پراکنده این مجموعه را همراستا و هماهنگ کرد و امکان پیوند و ارتباط با معلمان و دانشآموزان، ارائه خدمات آموزشی به آنان و کسب اطمینان از جریان درست تعلیم و تربیت را در سراسر کشور فراهم کرد و ظرفیت فوقالعادهای را برای استمرار آموزش فراهم کرد. مغناطیس شاد دانشآموزان پراکنده در فضای مجازی را به سمت خود جذب کرد. شاد در کمتر از چهل روز توانست با جذب بیش از 9میلیون کاربر، نرخ رشد کمسابقهای را در میان شبکههای اجتماعی و پیام رسانهای دنیا تجربه کند. حدود 5 میلیون کلاس درس در شاد ایجاد شد. تنها کاری که نیاز بود معلم و دانشآموز در این مسیر انجام دهند، نصب نرمافزار شاد و احراز هویت در آن بود. ایجاد شاد موفقیتی مرهون عزم و اراده جمعی بود. جمعی متشکل از کارشناسان، مدیران، نخبگان، متخصصان و البته همکاری و اقبال معلمان و دانشآموزان. شاد نمونهای موفق از تعامل دولت و بخش خصوصی و تعهد این بخش به تأمین الزامات تعلیم و تربیت دانشآموزان این مرز و بوم است. از این پس، اگر بروز حوادث طبیعی باعث شود تا در کشور یا منطقه مشخصی از آن، بحرانهای آموزشی رخ دهند، نظام آموزش و پرورش غافلگیر نخواهد شد و میتواند آموزش مجازی در بستر سامانه شاد را بسرعت جایگزین آموزشهای حضوری کند. اکنون که یک سال از راهاندازی شاد میگذرد، شبکهای بالنده در اختیار نظام تعلیم و تربیت کشور است که افتخار نظام اسلامی است. شاد در حال حاضر شبکهای است که توسط بیش از 20 میلیون نفر نصب شده و به طور میانگین، 13 میلیون نفر از ایرانیان در هر هفته حداقل یک ساعت از آن استفاده میکنند. در هر هفته بهطور میانگین 67 درصد از دانشآموزان کل کشور (10 میلیون از 14.7 میلیون نفر) در شاد حضور فعال دارند؛ یعنی در هر روز آموزشی حداقل به مدت یک ساعت از شاد استفاده میکنند. در مجموع تاکنون 85 درصد دانشآموزان کل کشور (حدود 12.7 میلیون نفر) در شاد حاضر شدهاند.
در هر روز آموزشی در شاد، به طور میانگین 650 هزار کلاس آنلاین برگزار شده و 250 میلیون پیام توسط کاربران تبادل میشود. شاد در لحظاتی میزبان 2.6 میلیون نفر کاربر فعال بهصورت همزمان است و همچنین موفق شده در لحظاتی با پهنای باند مصرفی 403 گیگابیت بر ثانیه پاسخگوی نیاز کاربران باشد؛ که به این ترتیب با اختلاف، رتبهای بهتر از سایر پیام رسانهای داخلی و خارجی کسب کرده است. نکته مهم کاهش پهنای باند پیامرسانهای خارجی همزمان با افزایش پهنای باند مصرفی شاد است. این یعنی، دانشآموزان ما در حال کوچ از فضای بدون نظارت پیام رسانهای خارجی به فضای آموزشی و تربیتی شاد هستند.
شاد تاکنون گامی مؤثر در افزایش ترافیک اینترنت داخلی برداشته و توانسته است در ساعات اولیه صبح، میزان ترافیک مصرفی داخلی را به دو برابر قبل افزایش دهد. شاد هماکنون ضمن برخورداری از تیم فنی بسیار مجرب و تراز اول، در حال گسترش مرزهای توسعه تکنولوژیهای نرمافزاری در ایران است. دستاوردهای اصلی و جانبی شاد و تبیین قابلیتهای آن نیاز به فرصتی جداگانه دارد که در یادداشت بعدی به آن خواهم پرداخت.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
دولت ملزومات کافی و مؤثر مدیریت کرونا را در اختیارندارد
-
لزوم همصدایی در کشور برای مقابله با ویروس کرونا
-
تبیین ظرفیتها و قابلیتهای سامانه شاد
اخبارایران آنلاین