خواب عمیق بعد از قتــــل مادر
گروه حوادث / پسر جوان پساز قتل مادرش در یک درگیری خانوادگی در کمال خونسردی به رختخواب رفت و 13 ساعت خوابید.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، ساعت 12:59 دقیقه ظهر یکشنبه 19 بهمن، زن جوانی هراسان با پلیس تماس گرفت و از قتل مادر میانسالش خبر داد. گزارش این جنایت بلافاصله به بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران اعلام شد و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل حادثه در طبقه سوم ساختمانی در محدوده خیابان خراسان شدند.با حضور در محل آنها با جسد زن 56 ساله ای در آشپزخانه در حالی مواجه شدند که با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود. دختر جوان که گزارش این جنایت را به پلیس اعلام کرده بود در تحقیقات گفت: از دیشب هر چه به مادرم زنگ میزدم، جواب نمیداد. تا اینکه نگرانش شدم و حدود ساعت 12 ظهر به خانه مادرم آمدم. اما باز هم هرچه زنگ زدم کسی در را باز نکرد؛ با نگرانی شروع به کوبیدن مشت به در کردم. بعد از دقایقی برادرم اشکان با ظاهری خواب آلود در را باز کرد. از او پرسیدم مامان کجاست که جواب نداد.
شروع به جستوجو در خانه کردم و ناگهان با جسد مادرم در آشپزخانه مواجه شدم. برادرم مشکلات روحی دارد و تحت درمان است و از سویی مدتی هم در بیمارستان روانی بستری بوده است.معاینات اولیه از جسد، نشان میداد از زمان مرگ حدود 13 ساعت میگذرد. سالم بودن در ورودی و نبود علائمی از درگیری و بهم ریختگی خانه، حکایت از قتل به دست یک آشنا داشت.در بررسیهای صورت گرفته مشخص شد که اشکان و مادرش باهم زندگی میکنند. بدین ترتیب بازپرس محمد وهابی، تحقیقات از اشکان را آغاز کرد و پسر 27 ساله در بازجوییها به قتل مادرش بهخاطر اختلاف خانوادگی اعتراف کرد. بازپرس جنایی برای بررسی صحت روانی و اینکه در زمان جنایت متهم جنون داشته است یا خیر دستور انتقال وی به پزشکی قانونی را صادر کرد. تحقیقات درباره این جنایت همچنان ادامه دارد.
گفتوگو با متهم
چرا مادرت را کشتی؟به من فحاشی کرد. عصبانی شده بودم. مادرم داخل آشپزخانه بود. من هم وارد آشپزخانه شدم و در کابینت را باز کردم و چاقویی برداشته و به مادرم حمله کردم.
قبلش چه اتفاقی افتاده بود؟ مادرم از خانه بیرون رفته بود. نمیدانم کجا بود. وقتی برگشت حدود ساعت 9 و نیم یا 10 شب بود. باهم جر و بحثمان شد و شروع به فحاشی کرد.
سر چه موضوعی باهم بحثتان شد؟ پول کم میداد. به او گفتم پول بدهد. او فحاشی کرد.
برای چی پول میخواستی؟ سیگار بخرم. غذا بخرم. مادرم با من لج بود و غذا درست نمیکرد. خیلی تحملش کردم اما دیگر نتوانستم.
بعد از قتل چه کردی؟ چاقو و دستهایم را که خونی شده بود شستم و خوابیدم.
وقتی بیدار شدی چه کردی؟ ساعت 10 صبح روز بعد از خواب بیدار شدم به مادرم سر زدم، اما او بیحرکت همانجا افتاده بود. به اتاقم رفتم و دوباره خوابیدم.
وقتی خواهرت آمد به اوگفتی که مادرت را به قتل رساندی؟ نه. او با دیدن جسد به پلیس زنگ زد. تیم تحقیق که آمد به آنها گفتم.
دارو مصرف میکنی؟ بله. شبها خوابم نمیبرد برای همین دارو مصرف میکنم.
قاتل قبل از اعــــدام در زندان مرد
گروه حوادث / رسیدگی به پرونده مرد جنایتکاری که از 13 سال قبل به اتهام قتل یک دختر بچه در زندان بود با مرگ وی در زندان وارد مرحله تازهای شد.
بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، در سال 86 گزارش آتشسوزی یک خانه به امدادگران آتشنشانی رسید آنها پس از خاموش کردن آتش جسد دختر بچه 10 ساله خانواده را پیدا کردند. مأموران در ابتدا فکر میکردند وی بر اثر آتشسوزی فوت کرده است اما بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی و بررسی کارشناسان این سازمان اعلام شد که وی به سبب فشار بر عناصر حیاتی گردنش به قتل رسیده است. از سوی دیگر مأموران آتشنشانی هم عنوان کردند آتشسوزی عمدی بوده است.در ابتدا مادر این دختربچه مورد بازجویی قرار گرفت و گفت من شب حادثه کنار دخترم نسرین خوابیده بودم و پساز آنکه متوجه آتشسوزی شدم تلاش کردم دخترم را از خانه بیرون بکشم اما موفق نشدم.
در تحقیقات بعدی مشخص شد که شب حادثه یکی از دوستان پدر نسرین بهنام حمید نیز در خانه آنها بوده است و همان شب مقداری طلا و پول هم از خانه سرقت شده است.به این ترتیب حمید بهعنوان مظنون اصلی شناسایی و بازداشت شد و در همان اعترافات اولیه به قتل نسرین اعتراف کرد و گفت: من سالها با پدر نسرین دوست بودم و به خانهشان رفت و آمد داشتم. میدانستم که همسرش مقدار زیادی طلا در خانه دارد بههمین خاطر تصمیم گرفتم خانه دوستم را آتش بزنم و طلاها را سرقت کنم. شب حادثه به خانه آنها رفتم همسر دوستم مشغول درست کردن غذا بود و من هم سالاد درست کردم و مقداری داروی خواب آور داخل سالاد ریختم. پس از صرف غذا آنها خوابشان برد و من در حال سرقت طلاها بودم که به یکباره نسرین بیدار شد و دید که من طلاها را برداشتهام از ترس او را خفه کردم و بعد هم خانه را آتش زدم و از آنجا گریختم.
با اعتراف متهم و تکمیل تحقیقات و همینطور شکایت اولیای دم کیفرخواست علیه وی صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 80 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.در آن جلسه متهم با پذیرش اتهام قتل گفت: من از کارم پشیمانم بهخاطر شرایط اقتصادیام یک لحظه وسوسه شدم. حالا هم از اولیای دم میخواهم که از گناهم گذشت کنند.
اما قضات با درخواست پدر و مادر مقتول حکم قصاص برای متهم صادر کردند و حکم مورد تأیید قضات دیوان عالی کشور هم قرار گرفت و پرونده به اجرای احکام رفت.
تا اینکه چند روز قبل از اجرای حکم پدر و مادر مقتول ناگهان تصمیم گرفتند از این مرد دیه بگیرند و در صورتی که نتواند به تعهداتش عمل کند حکم قصاص اجرا شود.
چند ماه گذشت و متهم نتوانست دیه را پرداخت کند و به این ترتیب پدر نسرین درخواست کرد تا حکم قصاص اجرا شود اما چون او راهی سفر بود اجرای حکم به بعد از سفر او موکول شد. اما در همین چند روز مرد زندانی به بیماری مهلکی مبتلا شد و پس از بستری در بیمارستان فوت کرد. پساز این ماجرا در حالی که اولیای دم همچنان خواهان دریافت دیه دخترشان بودند از پدر قاتل خواستند تا دیه را بپردازد اما او گفت پسرش ملک و املاکی نداشته و نمیتواند دیه بپردازد بنابراین اولیای دم از دادگاه خواستند تا دیه دخترشان را از صندوق بیت المال پرداخت کنند.
پساز این درخواست پرونده برای رسیدگی به شعبه 9 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده و برای تصمیمگیری در این باره تعیین وقت شد.
گروه حوادث / مرد مواد فروش که با همدستی دایی و پسر داییاش در اقدامی هولناک با خوراندن دلستر مسموم برادر و پسر خالهاش را به قتل رسانده بود از سوی پلیس دستگیر شد. سردار خلیل واعظی، فرمانده انتظامی استان بوشهر در این باره به «ایران» گفت: ۲۵ مرداد امسال خبر کشف جسدی ناشناس در پایین روستای بندو به مرکز فوریتهای پلیسی اعلام شد. مأموران پلیس پس از بررسیهای اولیه هویت مقتول را، که اهل شهرستان لامرد فارس بود شناسایی کردند و پس از اطلاع به خانوادهاش، برادر وی در پلیس آگاهی حاضر شد و عنوان کرد که برادر و پسر خالهاش از چند ماه قبل ناپدید شده بودند و گزارش آن را هم به پلیس استان فارس دادهاند.
چند روز بعد هم جسد پسرخاله مقتول، در شهرستان پارسیان استان هرمزگان کشف شد و مأموران آگاهی احتمال وقوع یک جنایت را مورد بررسی قرار دادند. تا اینکه مأموران به برادر دیگر مقتول که به علت خرید و فروش مواد مخدر از یک ماه پیش به 25 سال حبس محکوم شده بود، ظنین شدند و با نیابت قضایی او را از زندان به اداره آگاهی منتقل کردند. در نخستین تحقیقات برادر مقتول منکر هرگونه اطلاع از موضوع شد اما در ادامه با مشاهده مدارک و اظهارات شاهدان درنهایت به موضوع قتل برادر و پسرخالهاش اعتراف کرد و گفت که چندی قبل داییام به سراغم آمد و از من خواست تا به خاطر اختلافی که با برادرم دارد، او را به محلی به نام تلمبه خانه در منطقه رکنآباد لامرد ببرم تا او را گوشمالی بدهد. من هم برادرم را به بهانه مصرف مواد مخدر به آنجا بردم که در بین راه پسرخالهام را دیدیم و او هم با ما همراه شد. پس از اینکه به آنجا رسیدیم دایی و پسرداییام با ریختن سم در دلستر برادر و پسرخالهام را کشتند و پس از آن هم اجسادشان را در وانت گذاشتیم و جسد برادرم را به شهرستان عسلویه و جسد پسرخالهام را به شهرستان پارسیان بردیم و در آنجا رها کردیم.سردار واعظی گفت: پس از اعترافات برادر مقتول 2 متهم دیگر پرونده هم دستگیر شدند و قرار بازداشت موقت برای هر 3 متهم صادر و آنها روانه زندان شدند.
عملیات نفسگیر امدادگران برای نجات 2 کویر نورد
حـــــادثه مرگبــار در کـویر «ریگ جن»
گروه حوادث/ دو جوان که برای کویرنوردی و آفرودسواری به کویر «ریگ جن» در اصفهان رفته بودند در یک حادثه دچار آسیب دیدگی شده و یکی از آنان جان باخت.بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، عصر روز یکشنبه در تماس با امدادگران هلال احمر خبر حادثه دیدگی این دو جوان اعلام و درخواست کمک شد. اما با توجه به اینکه محل حادثه در دل کویر و منطقه سخت گذر «ریگ جن» بین شهرهای انارک و روستای چوپانان بود امدادگران برای یافتن موقعیت این افراد حادثه دیده به مشکل برخوردند.ریگ جن منطقهای کویری و دارای تپههای ماسهای در کویر مرکزی ایران و از صعبالعبورترین نواحی منطقه کویری و پر از تپههای شنی و باتلاقهای نمکی است.
داریوش کریمی - معاون امداد و نجات هلال احمر استان اصفهان درباره این حادثه به «ایران» گفت: حدود ساعت یک ربع به پنج عصر یکشنبه خبر وقوع حادثه برای دو کویرنورد به هلال احمر استان اعلام شد. طبق گفته دوستان این دو جوان آنها با خودروهای آفرود برای تفریح به کویر رفته بودند اما هنگام تیوپ سواری روی شنها بنا بهدلایلی از جمله نور شدید خورشید ناگهان تیوپ منفجر شده و دو جوان به نامهای پیمان و پدرام که 32 و 28 ساله و سوار تیوپ بودند چندین متر به هوا پرت شده و پس از اصابت با تل بزرگی از خاک دچار شکستگی و آسیب دیدگی شدید شده بودند.همراهان این دو جوان با استفاده از تجهیزات موقعیتیابی محل حادثه را بهطور مبهم برای ما ارسال کردند اما با توجه به اینکه محل در سختترین موقعیت مکانی ممکن قرار داشت و راه دستیابی به آنها بسیار سخت و امکان اعزام بالگرد نیز نبود و 3 تیم امداد زمینی از نایین، انارک و خور و بیابانک به محل اعزام کردیم.
بدین ترتیب ۸ نیروی اورژانس و هلال احمر از ساعت 17 روز یکشنبه به محل اعزام شدند و تا هشت کیلومتری محل اعلام شده نیز رسیدند اما بهدلیل برخورد با باتلاق ماسه قادر به ادامه مسیر نبودند و در نهایت مجبور به تغییر مسیر شدند که آنها را دهها کیلومتر از مسیر دور کرد تا راه دیگری پیدا کنند. در ادامه از همراهان آنها خواستیم خودشان با خودرو یکی از مصدومان را که وضعیت خطرناک تری داشت به نزدیکترین شهر برسانند که پس از انتقال وی به درمانگاه انارک مشخص شد این پسر 32 ساله که پیمان نام داشت جان باخته است.
وی ادامه داد: با توجه به تاریک شدن هوا و نیز برخوردن با یک باتلاق ماسه در کویر نیروهای امدادی به تجسس ادامه دادند. تا اینکه ساعت 6 صبح دوشنبه بالگرد از اورژانس یزد به محل اعزام شد و حدود ساعت 7 صبح مصدوم دوم را که دوستانش با خودرو حدود 10 کیلومتر به سمت جاده اصلی رسانده بودند سوار بالگرد کرده و به یکی از مراکز درمانی استان یزد منتقل کردند.
کریمی در پایان ضمن هشدار به کویرنوردان و آفرود سواران گفت: این افراد باید مناطقی را برای تفریح و کویرنوردی انتخاب کنند که در صورت بروز هرگونه مشکل امکان دسترسی و امداد به آنها وجود داشته باشد در غیر این صورت خطر زیادی تهدیدشان میکند.